دوم راجع به «کعبه منوره»- زادهااللَّه شرفاً-، پس از حذف و اسقاط اقوال و اخباری که راجع به انهدام بنای «حضرت خلیل» چندین بار، و تجدید ساختمان «کعبه» چندین دفعه، به دست «عمالقه» یا «جرهم» یا «قصی بن کلاب» یا «قریش» ذکر شده، قدر جامع و مسلم آن است که هرگونه تغییری که در بنای «کعبه» داده شده باشد، محققاً به روی اساس و بنای اولیه «حضرت خلیل» بوده است، زیرا که خلاف آن را احدی ذکر نکرده، و آنچه بعد از ظهور اسلام به آن مطلعم، آن است که «عبداللَّه بن زبیر»، پس از استیلای بر «مکه» در سنه شصت و چهار از هجرت، «کعبه معظمه» را به کلی منهدم کرده، مجدداً به روی همان اساس سابق بنا نمود، و نه ذرع بر طول آن از جانب شمال افزود یعنی «حجر اسماعیل» را که مدفن آن حضرت همانجا است، جزء کعبه نمود و کف خانه را مساوی زمین قرار داد، و دو درب در جانب شرقی و غربی دائر نمود، که از یکی داخل و از دیگری خارج میشدند، و «عبداللَّه بن زبیر» که مادرش «اسماء ذاتالنطاقین» دختر «ابیبکر»، و بنابراین خواهرزاده «عایشه» بود، این عملیات را به استناد یک حدیث نبوی، که به چند طریق از «عایشه» روایت شده نموده است و حدیث مزبور این است:
«لو لا إنَّ قومک حدیثو عهد بالشرک لهدمت الکعبة فألزقتها بالأرض، ولجعلت لها باباً شرقیاً وباباً غربیاً، وزدت فیها ستّة أذرع من الحجر، فإنّ قریشاً استقصرتها، حین بنت الکعبة فإنْ بدا لقومک من بعدی أن یبنوه فهلمّی لأُریک ما ترکوا منه، فأراها نحواً من سبعة أذرع»
نویسنده گوید: اختلاف شش ذرع و هفت ذرع و نه ذرع گویا ناشی از مشابهت لفظی سته و سبعه و تسعه باشد، که نیز موجب اختلاف اعداد در روایات دیگر، و تواریخ هم گردیده است.
و در سنه هفتاد و چهار هجری «حجاج بن یوسف ثقفی» به امر خلیفه اموی «عبدالملک بن مروان» زیادتی «عبداللَّه بن زبیر» را خراب کرد و «حجر اسماعیل» را به حال اول از «کعبه» خارج نمود، و نیز درب غربی «کعبه» را مسدود و کف خانه را به قدر یک ذرع و نیم از زمین مرتفع کرد چنانچه هنوز به آن حال باقی است.
سوم: راجع به «حجرالأسود»- برای اطلاع از تغییری که در «حجرالأسود» داده شده، احوال «قرامطه» با نهایت اختصار در ضمن چند سطر ترجمه و نوشته میشود:
«قرامطه» قومی بودند که در اواخر قرن سیم، و اوائل قرن چهارم از هجرت ظهور کردند، و مؤسس سلسله آنها شخصی بود خوزستانی موسوم به «کرمیته»، که به سبب تحریف و تعریب «قرمط» شده است.
اساس معتقدات آنها، امامت و مهدویت «محمد بن عبداللَّه بن محمّد ابن اسماعیل بن جعفر الصادق» بوده، و متدرجاً به حدود «بحرین» و «بصره» و «کوفه» و «یمن» و «حجاز» و «شام» استیلا و حکمرانی یافتند، و کراراً با «خلفای عباسی» جنگیده غلبه میکردند، و از قتل و نهب(۱) قوافل و حجاج بیت اللَّه کوتاهی نمینمودند، تا آنکه در سنه ۳۱۷ هجری،
________________________
۱- ۱- غارت.