2%

بخش دوم : آداب و آئين زندگانى شاگرد با استاد و راهبر و پيشواى خود، و وظائف ضرورى او در بزرگداشت حرمت وى

مقدمه

الف - بزرگداشت مقام استاد:

از امام صادقعليه‌السلام روايت شده است كه اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام فرمود: (يكى از حقوق عالم و دانشمند بر تو، اين است كه زياده از حد، از او پرسش نكنى و دست به دامن او نگردى اگر بر مجلس عالم و دانشمند وارد شدى و ملاحظه كردى كه گروهى از مردم نزد او به سر مى برند بر همه آنها سلام كن ، و سلام و درود ويژه خود را به آن عالم و دانشمند تقديم نما. و براى نشستن ، جايگاهى را رو به روى او در برابرش انتخاب كن و پشت سر او منشين با گوشه چشم و چشمك زدن و يا با دست خود و در محضر عالم ، و در حضور او اشاره مكن و در مقام ستيز و مخالفت با سخن او، پى هم مگو كه فلانى چنين گفت ، فلانى چنان گفت از طول مصاحبت و همنشينى با عالم و دانشمند، ملول و دلتنگ مشو.

مثل و داستان دانشمند، مثل خرمابن است بايد در انتظار آن به سر برى تا چه هنگامى رطبى از شجره سخنان او بر تو فرو افتد (و شهد آن ، كام تو را شيرين سازد). عالم و دانشمند از نظر اجر و پاداش از روزه دار و سحرخيز و شب زنده دار، و جنگجوى در راه خدا، داراى بهره فزونترى است(318) ).

در حديث مربوط به (حقوق ) - كه نسبت طولانى و مفصل است ، و از امام سجاد، زين العابدينعليه‌السلام روايت شده - چنين آمده است : (حق راهبر و مدبر و كارساز زندگانى روحى تو - كه از مجراى علم ، وجودت را تحت مراقبت خويش مى گيرد - اين است كه از او تجليل نموده ، و مجلس و محفل او را گرامى دارى ، و به سخنان او كاملا گوش فرا دهى و با چهره اى گشاده بدو روى آورى ، صدايت را - هنگام گفتگو با ديگران در محضر وى ، و يا به هنگام گفتگوى با او - بلند نسازى اگر كسى از او سؤ ال كرد در پاسخ دادن به آن پيشدستى نكنى ، يعنى بگذار خود او پاسخ آن پرسش را شخصا القاء نمايد. و با احدى در محضر او گفتگو نكن ، و از هيچ كس نزد او غيبت ننما يعنى : اگر كسى نزد تو از او به بدى ياد كرد بايد در مقام دفاع و حمايت از او برآئى ، و از او عيب پوشى كنى ، و محاسن و خوبيهاى او را به ديگران اظهار نمائى با دشمنانش همنشين نگردى ، و با دوستانش دشمنى نكنى

اگر به اداء اين حقوق نسبت به عالم و دانشمند و استاد خويش ، موفق گردى ، فرشتگان آسمانى در جهت خير و منافع تو گواهى خواهند داد كه تو آهنگ چنين استاد و دانشمندى را داشته ، و علم و دانش را براى خدا و هدفى الهى از پيشگاه او فراگرفته اى ، به براى مردم(319) (يعنى قصد تو برخوردار از اخلاص بوده است ).