دانشجو بايد در خطاب به استاد - حتى الامكان - داراى حسن تعبير و لطافت بيان باشد، و به او نگويد: چرا، نه ، قبول نداريم ، چه كسى چنين گفته و نقل و روايت كرده است ، اين سخنى كه شما مى گوئيد در كجا است ، و يا ماءخذ آن را در كجا مى توان يافت ؟ او نبايد بگويد: آنچه به خاطر دارم و يا ديگران نقل كرده اند با گفتار شما مغايرت دارد؟
دانشجو نبايد با امثال اينگونه تعابير و بيانات خود، استادش را مورد خطاب قرار داده (و با چنين لحنهاى زننده اى ، خاطر او را بيازارد).
اگر دانشجو مى خواهد واقعا و معصومانه اصل و منبع گفتار استاد را بيابد و به اساس و ماءخذ سخنان استاد واقف گردد، و يا علاقه مند است بداند كه چه كسانى با استاد، هم عقيده و هم سخن هستند و محتواى بيان او را نقل كرده اند، مى تواند منظور خود را با آميزه لطف و نرمش و با بيانى خوش آيند و دلنشين ابراز نمايد تا به هدف خود برسد، و ضمنا احترام به استاد را نيز رعايت كند.
اگر هدف دانشجو در اين چون و چراها، استفاده و بهره گيرى از استاد باشد بهتر است در جلسه ديگرى غير از جلسه درس (و يا در جلسه خصوصى ) چنين سؤ الاتى را مطرح كند.
(علاوه بر اين اگر خود را ناگزير ببيند كه در همان جلسه ، پرسش هاى كنجكاوانه خويش را مطرح كند و چون و چرا نمايد)، شايسته است به جاى (چرا) (قبول ندارم )، لحن خود را تلطيف نموده و بگويد: اگر به ما چنين بگويند؟ و يا اگر اين سخن را قبول نكنيم ؟ و يا اگر از ما سؤ ال كنند (كه به چه دليل چنين مى گوئى )، و يا اگر به ما به طور كلى ، ايراد نگيرند و اشكال كنند، در پاسخ آنها چه بگوئيم ؟
دانشجو مى تواند امثال اينگونه تعبيرات خوش آيند و استفهام آميز را به جاى تعبيرات زننده و گزنده - در خطاب به استاد - مورد استفاده قرار دهد تا به عنوان فردى علاقه مند به فهم و درك حقيقت و پوياى پاسخ صحيح ، تلقى گردد. و بالاخره سؤ ال خويش را با حسن ادب و لطف بيان با استادش در ميان گذارد.
اگر استاد نسبت به راءى و نظريه و يا استدلال بر مطلبى اصرار مى ورزد؛ ولى آن را كاملا توضيح نمى دهد تا او مطلب را درست درك كند، و يا سهوا سخنى ناصواب و نادرست را اظهار نمايد نبايد شاگرد، چهره و نگاه خود را از او برگردانده و دگرگون و دژم سازد، و يا با اشاره ، به ديگران بفهماند كه شخصا راءى و نظريه و سخن استاد را مردود مى داند؛ بلكه بايد با نگاهى رضايت آميز و خوشآيند مطلب را از او دريافت كند و در برابر او چهره گشايد. اگرچه استاد، به علت غفلت و يا نسيان و فراموشى و اشتباه و يا به خاطر نارسائى ذهنى در حال درس در طى سخنان خود، راءى نادرستى را اظهار كند (در عين حال نبايد اشتباه استاد به صورت دستاويز و اشارات توهين آميز شاگردى براى شاگردان ديگر درآيد)؛ زيرا در جمع جامعه بشرى ، تنها انبياء و اوصياء و ائمهعليهمالسلام هستند كه از اشتباه و لغزش مصونيت دارند، (و بشرهاى عادى - ولو اينكه واجد مراتب والاى علمى هم باشند - گاهگاهى دچار اشتباه و لغزش مى شوند).
شاگرد نبايد بى محابا و به طور ناگهانى ، حملات خود را به صورت رد و اشكال ، متوجه استاد خويش سازد و او را غافلگير نمايد؛ زيرا اينگونه رفتارهاى زننده غالبا، صرفا از مردمى سرمى زند كه فاقد ادب و نزاكت صحيح مى باشند.
مثلا اگر استاد به شاگرد بگويد: آيا تو چنين گفتى ؟ و او در پاسخ بگويد نه من چنين چيزى نگفتم يا استاد بگويد: آيا چنين چيزى ، هدف پرسش تو بوده است ؟ يا چنين مطلبى به خاطر تو گذشت ؟ و شاگرد بگويد: نه ، منظور من چنين چيزى نبوده ، و يا چنين مطلبى از خاطر من نگذشت و امثال اينگونه تعابير زننده كه در خور برخورد شاگرد با استاد نيست ، نبايد آنها را در پاسخ به استاد به كار برد. بلكه با لبانى متبسم و چهره اى دلنشين ، مقصود و هدف پاسخ خويش را همراه با لطف در بيان و تعبير، به استاد اعلام نمايد.
همچنين اگر استاد در مقام استفهام از شاگرد برآيد - استفهامى كه هدف آن ، اقرار گرفتن از مخاطب و استحكام مطلب است - مثلا اگر استاد از او بپرسد: آيا تو چنين نگفتى ؟ و يا منظور تو چنين چيزى نيست ؟ نبايد در برابر استفهام و پرسش هاى استاد، با جواب هاى منفى و امثال آن ، گفته هاى او را رد كند و بگويد نه : بلكه بايد سكوت اختيار نمايد و يا مقصود خود را - با بيانى لطيف كه در طى آن ، استاد هم منظور او را درك كند - اداء نمايد. و اگر شاگرد احساس نمود كه بايد ناگزير منظور و گفتار خود را براى استاد توضيح دهد بايد در پاسخ به استفهام و سؤ ال استاد بگويد: الآن چنين عرض مى كنم و يا هم اكنون از نظريه خويش بازمى گردم و بالاخره سخنش را براى استاد اعاده نموده و نظريه تازه خود را عرضه نمايد.
نبايد شاگرد در مقابل استفهام استاد، گستاخانه بگويد: قبلا هم همان چيزى را گفتم كه تو گفته بودى ، يا همان هدفى را در نظر گرفته بودم كه تو در نظر گرفته بودى ؛ چون شايسته نيست كه شاگرد با اين طرز، به استفهام استاد پاسخ دهد؛ زيرا چنين تعبير و بيان ، متضمن رد بر استاد مى باشد، (و به اصطلاح يك نوع توهين ضمنى تلقى مى شود).