25%

فصل هفتم : بازگشت به مدينه

حرم امن

يكى شهريست ماءمون

مبارك فال و ميمون

ز يمن اش بهره ور خلق

زيارتگاه هر خلق

مدينه است نامش

زياد است احترامش

چو كعبه منزل اوست

چه جنت خلوت اوست

از آفاتش خبر نيست

بلا را رهگذر نيست

چو مكه جاى امنيست

كسى خائف در آن نيست

مقر زهد و علم است

محلم صلح و سلم است

نه در آن خوف و حرب است

نه جاى طعن و ضرب است

محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله را مقام است

جدل در آن حرام است

نبى داده است فرمان

كه باشد ساكن

آن چه اهلى چه مهاجر

چه زوار و مسافر

ز شر خصم محفوظ

ز عيش صاف محفوظ

نبى تا در جهان بود

همان فرمان روان بود

ز بعد مصطفى هم

نخورد اين امر بر هم

اگر مى كرد كس خون

به يثرب ملتجى چون

شر از كشتى امان بود

معينش مردمان بود

ز بعد مصطفى هم

نخورد اين امر بر هم

ز هجرت تا چهل سال

نشد اين حكم ابطال