بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
اسماء بنت عميس گفت : من و تعدادى ديگر از زنان در شب عروسى عايشه با پيامبر، نزد او بوديم و او را آماده مى كرديم
وقتى كه به خانه رسول خدا مى رفتيم غذايى جز يك ظرف شير آنجا نيافتيم
حضرت مقدارى از شير را نوشيدند و آن را به عايشه دادند.
عايشه خجالت كشيد و آن را نگرفت من گفتم : دست رسول خدا را كوتاه مكن و ظرف شير را بگير و بنوش ؛ عايشه با خجالت آن ظرف شير را گرفت و نوشيد.
سپس پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم به او فرمودند: ظرف شير را به همراهانت بده تا بنوشند. زنانى كه همراه ما بودند گفتند: كه ما ميل نداريم
پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود: بين گرسنگى و دروغ جمع نكنيد (يعنى چرا هم دروغ مى گوئيد و هم گرسنگى را تحمل مى كنيد).
من گفتم : اى رسول خدا آيا ما چيزى را ميل داشته باشيم و بگوئيم ميل نداريم دروغ گفته ايم ؟ فرمود: دروغ اگر چه كوچك هم باشد در نامه اعمال نوشته مى شود(٣٥٠) .