3%

٣ - پسر دائى معاويه

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

محمد بن ابى حذيفه پسر دائى معاويه بود. چون پدرش كشته شد تحت كفالت عثمان بزرگ شد ولى از فدائيان اميرالمؤ منين صاحب ولايت بوده است وقتى كه محمد بن ابى بكر استاندار مصر را لشكر معاويه كشتند محمد بن ابى حذيفه زخمى شد.

عمروعاص او را به شام نزد معاويه فرستاد و معاويه او را زندانى كرد. روزى معاويه به اطرافيانش گفت : چطور اين فاميل نادان محمد را بياوريم و توبيخ كنيم شايد دست از علىعليه‌السلام بردارد و او را ناسزا گويد؟

اطرافيان معاويه قبول كردند.

محمد را از زندان بيرون آورده و به مجلس معاويه آورند معاويه گفت : وقت آن نرسيده است كه از روش باطل خود دست بردارى و دست از علىعليه‌السلام آن مرد دروغگو بردارى ؟ مگر نمى دانى علىعليه‌السلام در قتل عثمان دست داشته ، و ما نيز خونخواهى او مى كنيم

محمد فرمود: معاويه من از همه به تو نزديكترم و ترا بهتر از همه مى شناسم ؟

گفت : آرى ، فرمود: بخدائيكه جز او خدائى نيست كسى جز تو و افراد تو كه از طرف عثمان ، رياست بشما داد، مورد اعتراض مردم واقع نمى شد، او را نمى كشتند.

اى معاويه تو در جاهليت و اسلام يكسان بوده اى و اسلام تاءثيرى در تو نداشت مرا بدوستى علىعليه‌السلام ملامت مى كنى و حال آنكه تمام عباد و زهاد و انصار آنان كه روزها را به روزه ، و شبها را به نماز مى گذرانند با علىعليه‌السلام هستند ولى فرزندان آزاد شدگان فتح مكه و فرزندان منافقان با تو هستند.

بخدا قسم تا زنده ام علىعليه‌السلام را براى خدا و رضايت پيامبر دوست مى دارم و ترا دشمن دارم !

معاويه گفت : مثل اينكه هنوز در گمراهى هستى ؟ او را بزندان انداخت مدتى در زندان بود بعد فرار كرد. معاويه لشگرى را به فرماندهى عبيدالله بن عمرو براى دستگيرى او فرستاد تا عاقبت در غارى او را گرفتند و كشتند.(٨٠٦)