منافع این از آن هر دو تمامتر است. لقوه و فالج و تشنّج و استرخای مثانه را سود دارد؛ صنعت آن: تخم حنظل و غاریقون و بصل الفار و اشق و خربق سیاه و
خواص الأشیاء، متن، ص: 92
سقمونیا و فو و غاریقون و فرفیون از هریک شانزده درم، بسفایج و افتیمون و مقل و کمادریوس و سلیخه از هریک هفت درم، مرّ و سکبینج و زراوند طویل و مدحرج و فلفل سیاه و سفید و دارفلفل و دارچینی و جاوشیر و جند بیدستر و فطراسالیون از هریک چهار درم، زعفران و صبر از هریک سه درم و نیم، کوفته و بیخته، با عسل بسرشند و بعد از شش ماه استعمال کنند؛ شربتی چهار مثقال.
که مشهور است، به زبان یونانی فیقرا تلخ باشد؛ صنعت آن: سنبل و سلیخه و مصطکی و دارچینی و اسارون و حبّ بلسان و زعفران از هریک جزوی، صبر دو وزن ادویه، شربتی دو درم؛ و اطبّا از برای هر بیماری در این ایارج تصرّفی کردهاند و چیزی درافزودهاند و چیزی به عوض چیزی نهادهاند: از برای خداوند صداع گرم و غثیان و قی به عوض زعفران گل سرخ نهادهاند و به عوض اسارون کبابه تا لطیفتر آید و فقّاح اذخر درافزایند تا سحج که از جهت صبر و قند به هم رسد باز دارد، و بعضی از جهت مردم محرور صبر مغسول کنند و بعضی ایارج به انگبین بسرشند و بعضی عصاره غافث درافزایند به جهت پاک کردن جگر، و بعضی اسطوخودّوس به جهت پاک کردن دماغ، و بعضی قرنفل و بسباسه و جوز به جهت اخلاط غلیظ، و در چند جای به کار رود، نافع باشد.
خواص الأشیاء، متن، ص: 93
سبل و جرب کهن و سلاق و سوختن چشم و سفیده و موی فزونی را زایل کند؛ صنعت آن: صمغ عربی و کتیرا و گلنار و اسفیداج ارزیز و مرّ و صبر و زنگار و زرنیخ سرخ و قلقطار سوخته و مس سوخته و دارفلفل و فلفل سفید و سیاه و شادنج عدسی و نشاسته و زردچوبه و سکّر العشر از هریک درمی، انزروت درمی و نیم، دم الاخوین و اقاقیا از هریک نیم درم، توتیا و حضض و مازوی سوخته از هریک چهار دانگ، تمام سوده، نیم درم بیرزد با آب سداب حل کنند و قدری ترشی ترنج و داروها به آن بسرشند.
که سبل و جرب و سفیده بردارد؛ صنعت آن: زنگار سه مثقال، قلیمیا و اشق و صمغ و اسفیداج از هریک دو درم، نرم سوده به آب سداب بسرشند، صمغ و اشق اوّل حل کنند.
سلاق و آخر رمد را سود دارد؛ صنعت آن: شادنج مغسول ده درم، مس سوخته هشت درم، بسّد و مروارید و سادج از هریک چهار درم، صمغ عربی و کتیرا و مرّ از هریک یک درم، به شراب انگوری بسرشند و شیاف سازند.
شیافی:
که جرب و سبل و کمنه را ببرد؛ صنعت آن: شادنج عدسی مغسول شش درم، صمغ عربی پنج درم، مس سوخته دو درم، افیون نیم درم، صبر نیم درم، زنگار دو درم و نیم، زعفران و مرّ از هریک دانگی و نیم، نرم بسایند و به شراب کهن بسرشند.
شیاف اسود:
بادها تحلیل کند و آماس طبقه ملتحمه زایل کند؛ صنعت آن: مس سوخته یک درم و نیم، زعفران نیم درم، مروارید و بسّد از هریک یک درم، افیون درمی و نیم، اقاقیا پنج درم، شیاف مامیثا نیم درم به آب باران بسرشند و طلا کردن و کشیدن شاید.
ریشهای چشم را سود دهد؛ صنعت آن: اسفیداج هشت درم، افیون و انزروت و کتیرا از هریک یک درم، صمغ عربی چهار درم، کندر نیم درم به آب باران بسرشند
خواص الأشیاء، متن، ص: 94
و شیاف سازند.
توتیای هندی و قلیمیای ارزیز و مروارید از هریک دانگی.
شیاف:
مخصوص است به منفعت جرب؛ صنعت آن: قلیمیا و قلقطار از هریک دو درم، زعفران یک درم، فلفل دو درم، زرنیخ سرخ یک درم و نیم، نوشادر نیم درم، صمغ عربی ده درم؛ به شراب کهن بسرشند، شیاف سازند.
که جرب و خارش و سوزش و برهم گرفتن پلک و بیرون خواستن چشم را سود دهد؛ صنعت آن: سماق به آب باران بپزند و بپالایند و باز بجوشانند تا سبز شود و سفیداج به قدر حاجت به آب غوره بمالند و به کار دارند.
که ماده از چشم باز دارد و ضربان و خلیدن بنشاند و زحمت چشم در روز به اعتدال و درستی؛ صنعت آن: شیاف مامیثا و انزروت از هریک هشت درم، زعفران دو درم، کتیرا یک درم، افیون نیم درم، به آب باران بسرشند و شیاف سازند، به وقت حاجت به سفیده تخممرغ حلّ کنند و به کار دارند.
شیافی:
که همین خواصّ دارد: برگ گل سرخ تازه پانزده درم، زعفران هفت درم و نیم، افیون و سنبل از هریک دو درم، صمغ عربی هشت درم، نرم سوده به آب باران بسرشند.
درد چشم گرم و ظفره را ببرد؛ صنعت آن: قلیمیای زر و مس سوخته از هریک دو درم، دم الاخوین و بسّد و مروارید از هریک چهار درم، کتیرا و مرّ و زعفران و نشاسته و زردچوبه و اقاقیا از هریک دو دانگ، زرنیخ سرخ و قند سفید از هریک نیم درم، ساییده، به آب باران بسرشند.
شیاف طوقی:
بادها را بشکند و آماس را زایل کند؛ صنعت آن: مس سوخته سه درم، اقاقیا دو درم، کتیرا و صمغ عربی و زعفران و سنبل از هریک درمی، نرم سوده به آب باران بسرشند.
سبل رقیق بردارد؛ صنعت آن: زردچوبه و شادنج و صبر مغسول و شیاف مامیثا مساوی کوفته، به آب باران بسرشند و شیاف سازند.
شیافی:
که ریشهایی که بر طبقه ملتحمه افتد، سود دارد؛ صنعت آن: قلیمیای زر و اسفیداج ارزیز و مس سوخته و سرمه اصفهانی و صمغ عربی و کتیرا و سرب سوخته مغسول از هریک هشت درم، مرّ صافی و افیون از هریک درمی، نرم بسایند و به آب باران بسرشند.
زهره کلنگ و زهره باز و زهره انسان و زهره بز و زهره عقاب و زهره
خواص الأشیاء، متن، ص: 95
شبوط و زهره کبک مساوی، از هر ده درم از این زهرهها دو درم فرفیون و یک درم تخم حنظل و یک درم سکبینج، همه در آب بادیان بسایند و بسرشند و شیاف سازند.
شیاف مسهل:
که قولنج بگشاید؛ صنعت آن: سکبینج و مقل و جاوشیر و اشق و نمک هندی و تخم حنظل و بوره و تربد و حبّ النّیل و سقمونیا مساوی، صمغها به آب سداب حل کنند و داروها به آن بسرشند.
که درد بیقرار بنشاند: زعفران و حضض و کندر و مرّ از هریک دو درم، افیون یک درم و نیم، کوفته.
نوع دیگر: صمغ عربی و دم الاخوین و کندر و زعفران و مرّ و افیون و میعه، مساوی کوفته، شیاف سازند مثل دانه عبیر یا بزرگتر.
شیافی:
که درد پشت که از سردی بود [سود دارد] [89]؛ صنعت آن: سکبینج و مقل و اشق و جاوشیر و زنجبیل و سورنجان و شقاقل و تخم حنظل و تخم کرفس و تخم بادیان و انیسون و نمک هندی و انزروت و جند بیدستر و زرنباد و قسط و سعد و ماهی زهره و سداب خشک، مساوی کوفته، با صمغها به آب سداب حل کنند و داروها به آن بسرشند.
شیافی:
که حیض باز دارد؛ صنعت آن: سرمه و گلنار و تنکار زرگران، مساوی به آب مورد تازه بسرشند و پشم پارهای به آن آلوده کنند و بردارند؛ و اگر اقاقیا و مازو و شبّ یمانی در افزایند، بهتر باشد.
شیافی:
که حیض بسته بگشاید؛ صنعت آن: مرّ صافی و فودنه کوهی از هریک چهار درم، مویز منقّی دو درم، کوفته، به زهره گاو بسرشند.
شیافی:
که بچه مرده بیرون آورد؛ صنعت آن: مرّ و جاوشیر و خربق سفید، مساوی به زهره گاو بسرشند.
که مسهل صفرا و بلغم بود: بنفشه دو درم، خطمی سه درم، سنای مکّی پنج درم، نمک هندی یک درم، عسل خیار چنبر ده درم، شکر طبرزد ده درم بسرشند و شیاف سازند.
تخم حنظل و بوره ارمنی از هریک پنج درم، کنگر سی درم، خطمی بیست درم، کوفته، با پنجاه درم شکر سرخ بسرشند.
خواص الأشیاء، متن، ص: 96
شیاف علایی:
توتیا پنج درم، زنجبیل پنج درم، پوست هلیله زرد ده درم، حضض پنج [درم][90]، زعفران یک درم، صمغ عربی ده درم، مامیران دو درم، توتیای هندی سه درم، سحق کرده به گلاب شیاف سازند، نافع بود.
خواص الأشیاء، متن، ص: 97
که خداوند دماغ گرم و خشک را سود دارد؛ صنعت آن: آب کاهو و روغن نیلوفر مساوی با دو مقدار شیر زنان میآمیزند و به بینی چکانند و برکشند.
سعوطی:
که درد سر گرم را سود دارد؛ صنعت آن: روغن بادام تلخ و روغن زردآلوی تلخ و آب مرزنگوش بیامیزند و به کار دارند.
طلای صداع و سرسام گرم را:
بگیرند صندل سرخ و سفید و نیلوفر و گل سرخ و تخم کاهو از هریک سه درم، افیون و بیخ تفّاح از هریک یک مثقال، زعفران یک درم، مامیثا دو درم، کوفته و بیخته، به آب کاهو بسرشند و قرص سازند و در وقت حاجت به گلاب بسایند و طلا کنند.
نوع دیگر: بنفشه و بابونه و شبت و سبوس گندم و تخم خطمی و تخم کتان و آرد جو و حلبه و آرد گندم مساوی بجوشانند تا سبز شود و طلا کنند.
ضمادی:
که آماس معده را سود دهد؛ صنعت آن: بنفشه و آرد حلبه از هریک پنج درم، گل سرخ سه درم، مصطکی و سنبل از هریک دو درم، خطمی و آرد جو از هریک چهار درم، سعد و اذخر و قصب الذّریره از هریک دو درم، کوفته و بیخته، به لعاب کتان بسرشند و بر معده طلا کنند.
ضمادی که هیضه باز دارد:
آرد جو و آب مورد تازه طلا کنند.
نوع دیگر: نان خشک کوفته با سرکه طلا کنند.
نوع دیگر: اقاقیا و پوست انار ترش و عصاره لحیة التّیس از هریک پنج درم، سماق و پوست جو از هریک ده درم، در آب مورد و به و سیب بسرشند.
ضمادی که جگر گرم را سود دهد:
صندل سفید و بنفشه و بیخ خطمی و نیلوفر و آرد جو از هریک سه درم، زعفران و کافور از هریک نیم درم، موم سه درم، روغن گل چندان که
خواص الأشیاء، متن، ص: 98
کفاف باشد.
ضمادی:
که معده و جگر ضعیف را مفید بود و اسهال کبدی باز دارد؛ صنعت آن: علک[91] بغدادی چهار درم، مصطکی و افسنتین و کندر از هریک دو درم، مرّ و صبر و قصب الذّریره و عود و اقاقیا از هریک درمی، لادن دو درم، آبی پاک کرده در شراب بیخته ده درم، خرمای قصب پنجاه عدد، موم روغن گل چندان که کفاف باشد.
ضمادی:
که سپرز بگدازد؛ صنعت آن: اشق در سرکه خوسانند و پشک گوسفند بسایند و در آن بسرشند.
نوع دیگر: خاکستر گلخن و پشک برگرفته در سرکه بسرشند و طلا کنند.
نوع دیگر: مرّ و اشق و کندر مساوی به سرکه بسرشند و طلا کنند.
[نوع دیگر] [92] ؛ صنعت آن: اشق و انجیر سیاه در سرکه خوسانند و سداب خشک کوفته در آن بسرشند و طلا کنند.
ضمادی:
که خداوند استسقا و قی را سود دارد؛ صنعت آن: شبرم و تخم حنظل و حبّ النّیل و سقمونیا و صبر و میعه و بیخ خطمی از هریک دو درم، تربد و مقل و بیخ سوسن آسمانگون و سرگین گاو از هریک پانزده درم، زهره گاو و قثاء الحمار و مویزج و صمغ صنوبر و پوست بیخ کبر از هریک ده درم، قردمانا و حماما و فرفیون و بوره و نمک اندرانی از هریک پنج درم، پیه مرغ خانگی و پیه بط از هریک ده درم، موم بیست درم، روغن کنجد چندان که کفایت باشد.
ضمادی:
که اسهال صفرایی باز دارد؛ صنعت آن: برگ مورد و برگ سیب و برگ گل سرخ و گلنار و برگ صندل سفید و مازو و سنگ و رامک و لادن و سماق و اقاقیا و حضض مساوی کوفته به آب به در سر معده طلا [کنند] [93] .
طلای صداع:
صندل سفید و سرخ و انزروت از [هریک] [94] درمی، افیون دو دانگ، به آب گشنیز تازه بسرشند و طلا کنند.
ضمادی:
که در ابتدای سرسام به کار دارند؛ صنعت آن: روغن گل و گلاب از هریک ده
خواص الأشیاء، متن، ص: 99
درم، خلّ الخمر پنج درم، بیامیزند و روز اوّل به کار دارند، روز دوم و روز سوم سرکه عنصل کنند و قدری جند بیدستر.
ضمادی:
که در بیماری حارّه وقت هذیان به کار دارند؛ صنعت آن: آرد جو ده درم، و سبوس گندم پنج درم، خطمی و بنفشه از هریک هفت درم، کوفته و بیخته، به آب برگ بید و روغن گل و سرکه ضماد کنند و اگر برگ بید نباشد عرق بید کنند.
مازو و گلنار و اقاقیا و سنگ از هریک جزوی، صبر و زعفران از هریک نیم جزو، با گلاب بسرشند و بر صدغ و پیشانی طلا کنند.
ضمادی:
که معده ضعیف را قوّت دهد؛ صنعت آن: لادن و افسنتین و مصطکی از هریک جزوی، صبر دو جزو، خرمای قصب و گل سرخ از هریک جزوی و بیست درم آبی در شراب بیخته کنند و در یکدیگر بسرشند و ضماد کنند در معده زمانی که خالی باشد.
که از زخمی تولّد کند؛ صنعت آن: مورد و برگ سرو بپزند و بکوبند نرم، اکلیل الملک و قصب الذّریره و شبّ یمانی و گل ارمنی کوفته و بیخته و قدری لادن در روغن سوسن گداخته، همه با یکدیگر آمیخته کنند و طلا کنند.