6%

پيام آوران قيام كربلا

هر قيام و نهضتي از دو بخش «خون و «پيام تشكيل مي‌گردد. مقصود از بخش خون مبارزات خونين و قيام مسلحانه است كه مسلتزم كشتن و كشته شدن و جانبازي در راه آرمان مقدس است مقصود از بخش پيام نيز، رساندن و ابلاغ پيام انقلاب و بيان آرمان‌ها و اهداف آن است در پيروزي يك انقلاب اهميت بخش دوم كمتر از بخش اول نيست زيرا اگر اهداف و آرمان‌هاي يك انقلاب در سطح جامعه تبيين نشود، انقلاب از حمايت و پشتيباني مردم برخوردار نمي‌گردد و كانون اصلي بدست فراموشي سپرده مي‌شود، و چه بسا گرفتار تحريف‌ها و دگرگوني‌ها مي‌شود.با بررسي قيام مقدس امام حسينعليه‌السلام اين دو بخش كاملاً در آن به چشم مي‌خورد؛زيرا انقلاب امام حسينعليه‌السلام تا عصر عاشورا مظهر بخش اول يعني بخش خون و شهادت و ايثار خون بود و رهبر و پرچمدار آن نيز خود حسينعليه‌السلام بود در حالي كه بخش دوم آن از عصر عاشورا آغاز گرديد و پرچمدار آن امام زين العابدين و زينب كبريعليه‌السلام بودند كه پيام انقلاب و شهادت سرخ آن حضرت و يارانش را با سخنان آتشين خود به اطلاع افكار عمومي رساندند و طبل رسوايي حكومت پليد اموي را به صدا درآوردند.با توجه به تبليغات بسيار گسترده و دامنه داري كه حكومت اموي از زمان معاويه به بعد بر ضد اهل بيت (به ويژه در منطقه شام در راه انداخته بود، بي‌شك اگر بازماندگان حسينعليه‌السلام به افشاگري و بيدارسازي نمي‌پرداختند، دشمنان اسلام و مزدوران قدرت‌هاي وقت قيام و نهضت بزرگ و جاويدان آن حضرت را در طول تاريخ لوث مي‌كردند و چهره آن را وارونه نشان مي‌دادند.

آثار سياسي رخداد كربلا در شيعه‌

واقعه كربلا از حوادث تعيين كننده در جريان تكوين شيعه در تاريخ است مي‌دانيم كه مباني تشيع به ويژه اساسي‌ترين آنها در اصل آن يعني امامت در قرآن و سنت يافت مي‌شود. اما جدايي تاريخي شيعه از ديگر گروه‌هاي موجود در جامعه به تدريج صورت گرفته است سنت و انديشه‌اي كه از دوره خلافت امام عليعليه‌السلام به يادگارماند، تا حدودي به شيعه از لحاظ فكري انسجام بخشيد. حمايت امويان از اسلام ساخته خودشان كه سياست گزاري‌هاي معاويه اجازه نداده بود، ماهيت و فاصله آن با اسلام‌واقعي آشكار شود، در جريان به خلافت رسيدن يزيد وضوح بيشتري يافت در حادثه كربلا جدايي تاريخ شيعه از ساير گروه‌هايي كه تحت تأثير اسلام مورد حمايت امويان بودند. قطعي شد. از آن پس تشخيص و تشخص شيعه از ديگر گروه‌ها ـ گروهي كه از سنت و سيره علي و جانشيان او پيروي مي‌كردند ـ كاملاً ممكن بود.در ميان شيعيان گروهي از هر حيث تابع ائمه بوده و آنها را وصي پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و منتخب او مي‌دانستند. از سوي ديگر گروه‌هايي از مردم عراق و بعضي مناطق ديگر تنها برتري علويان را بر امويان در نظر داشته و تشيع آنها در همين حد بود. افرادي كه در كربلا در كنار امام حسينعليه‌السلام در شهادت رسيدند، از شيعياني بودند كه امامت را تنها حق عليعليه‌السلام و فرزندانش مي‌دانستند. خود امامعليه‌السلام در موارد متعددي از مردم خواست تا حق را به اهلش بسپارند و او را ياري كنند، زيرا امويان غاصب اين حق هستند.

حكمت شهادت امام حسين‌

جنبش كربلا به عنوان يك نهضت مقدس مذهبي و يك حركت سياسي از نوع انقلابي آن پايدارترين جنبش در فرهنگ سياسي شيعه است اين جنبش نهضتي براي احياي احكام دين زدودن انحرافات ديني و سياسي و جايگزين كردن حكومتي علوي به جاي نظام اموي بوده است جنبش كربلا از زاويه دستيابي به اهداف خود حاوي نوعي شكست و نوعي پيروزي بود. شكست سياسي با توجه به پذيرفتن اين كه هدف سرنگوني حكومت اموي و ايجاد دولتي علوي بوده است پيروزي معنوي به دليل تحكيم آرمان‌هاي معنوي اصيل و ديني در جامعه اسلامي اگر كسي سرنگوني حكومت اموي رادر شمار اهداف امام حسينعليه‌السلام نياورد، شايد شكست سياسي را هم نپذيرد.حقيقت آن است كه جنبش كربلا را بايد آخرين تلاش سياسي ممكن براي بازگرداندن حكومت به آل عليعليه‌السلام تلقي كرد. كوچكترين ترديدي وجود ندارد كه امام عليعليه‌السلام حق خويش را پس از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از دست رفته مي‌ديد، اما به دلايلي سكوت كرد. پس از عمر، انتظار آن را داشت تا حق به حق‌دار بازگردد. در اين باره خود و شيعيانش نظير مقداد و عمار تلاش كردند، اما اين تلاش‌ها به جايي نرسيد. پس از آن دردوره عثمان امام چنين احساس كرد كه در شرايط جديد، رهبري جامعه چشم اندازموفقي ندارد، با اين حال اصرار مردم او را اميدوار كرد. اين اميد در طي چهارسال و نه ماه اقدامات سخت‌ِ امام براي رهبري صحيح بر باد رفت تلاش محدود و نوميدانه امام‌حسنعليه‌السلام هم به سرعت در هم شكسته شد. اكنون بايد انتظار بيست ساله‌اي تا مرگ معاويه مطرح مي‌شد. امام حسينعليه‌السلام اين مدت را صبر كرد، گرچه در اين مدت اعتراضاتي بر معاويه در زمينه‌هاي سياسي به ويژه قتل برخي شيعيان داشت در سالهاي آخر حيات ننگين معاويه سخن از ولايت عهدي يزيد به ميان آمد،امام حسينعليه‌السلام مخالفت كرد، اما چندان اميدي نبود. با اين حال امام در مقام امامت نمي‌توانست تحمل كند.با روي كار آمدن يزيد، امام از روي اعتراض به مكه آمد. اينجا بود كه روزنه اميدي از سمت شرق گشوده شد. عراق چند بار تجربه ناميموني را پشت سر گذاشته بود، اما چه مي‌شد كرد. اگر قرار بود اقدامي صورت گيرد، نه در شام و حجاز بلكه فقط در عراق ممكن بود. آيا ممكن بود كه يك بار ديگر به كمك مسلمانان عراق كه شيعيان در آن بودند،حكومت اموي را سرنگون كرد و دولت علوي را برپا نمود؟ ظاهر امر، يعني حمايت‌هاي گسترده‌اي كه خبر آنها به امام رسيد، اين امر را تا اندازه‌اي تأييد مي‌كرد. امام فرصت را از دست نداد اما وقتي به كوفه نزديك شد، اوضاع دگرگون شده بود. او در برابر سپاه ابن زياد قرار گرفت سخن از تسليم شدن و بيعت با يزيد بود. امام نپذيرفت نتيجه آن شد كه همراه ياران محدودش در كربلا به شهادت رسيد.علامه مجلسي مي‌نويسد:و بايد دانست كه مذلت‌هاي دنيا موجب مزيد عزت ايشان است و دوست خدا به اينها ذليل نمي‌گردد. آنها كه خواستند ايشان را ذليل گردانند، اكنون نام ايشان به غير از لعن و نفرين در زمين مذكور نمي‌شود و نسل‌هاي ايشان منقرض شدند و نشاني از قبرهاي ايشان نيست و حق تعالي نام آن بزرگواران را بلند گردانيده و علوم و كمالات ايشان عالم را فرا گرفته و دوست و دشمن بر ايشان در نماز و غير نماز صلوات مي‌فرستند و به شفاعت ايشان دردرگاه خدا حاجت مي‌طلبند، و رئوس منابر و مناره‌ها را و وجوه دنانير و دراهم را به نام نامي ايشان مزين مي‌گردانند، و پادشاهان روي زمين وسلاطين باتمكين به طوع و رغبت از روي اخلاص روي بر خاك آستان ايشان مي‌مالند، و هر روز چندين هزار كس به بركت زيارت ايشان مغفور مي‌گردند، چندين هزار كس به بركت لعنت بر دشمنان ايشان مستحق بهشت مي‌گردند، و چندين هزار كس از بركت گريستن بر ايشان و محزون گرديدن از مصائب ايشان صحيفه سيئات خود را از لوث گناه‌مي‌شويند، و چندين هزار كس به بركت اخبار و نشر آثار ايشان به سعادات ابدي فايز مي‌گردند، و چندين هزار كس به بركت احاديث ايشان به درجه معرفت و يقين مي‌رسند، و چندين هزار كس به متابعت آثار ايشان و اقتداي به سنت ايشان به مكارم اخلاق و محاسن آداب محلي مي‌گردند، و چندين هزار كور ظاهر و باطن در روضات مقدسات ايشان شفا مي‌يابند و آلاف و الوف از مبتلاي به بلاهاي جسماني و روحاني از دارالشفاي بيوت رفيعه و علوم منيعه ايشان صحت مي‌يابند.

سخن آخر

زندگاني پنجاه وهفت ساله حسينعليه‌السلام قدم به قدم اعجاز انگيز بوده از مولود و ميلاد، از شيرخوارگي و كودكي از شباب و جواني از شجاعت و شهامت از جود و بخشش از وفا و صداقت از حفظ ناموس و احترام قانون از حمايت مظلوم و خصم ظالم از عبادت و فضيلت از مسافرت و معاشرت و حتي شهادتش همه حيرت‌آور است راستي اين چه رازي است كه پاكان تاريخ عموماً مظلومان تاريخ هستند؟ گويا اين يك سنت تاريخي است كه مظلومان تلخي ستم را بر خود هموار كنند، و آوارگي را بپذيرند، تا بتوانند مظلومان را نصرت و آوارگان بشري را به سامان برسانند.

نتيجه گيري‌

حسين بن علي از جهات فضيلت و كمال اخلاقي بر همه كس برتري داشته است حسينعليه‌السلام از جهت امامت و ولايت با پدر و برادرش در يك سطح قرار داشته‌اند و ساير ائمه هدي هم در همان صف بوده‌اند، ولي هر يك از آنها در بروز خصال و مكارم‌شخصي يك اهميت و مزيت خاصي داشته‌اند و از ميان همه آنها حسين ويژگي خاصي‌دارد، زيرا او مكتب تربيتي خاصي گشود و در مكتب عملي خود درس فضيلت و اخلاق داد و روش اخلاقي او و پرورش تربيتي او چنان بود كه پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و عليعليه‌السلام و خلفا و اصحاب‌همه در اكرام و احترام او تأكيد و مبالغه داشتند و حتي معاويه كه رقيب سرسخت او و پدرش برادرش بود در حضور و غياب به حسين نهايت احترام را مي‌كرد و اعتراف به مقام و فضيلت او مي‌نمود.امام حسين سرباز با شخصيت و فداكار اسلام بودكه درس آزادي و فداكاري و مجدو عظمت به مسلمين آموخت و درصورت و سيرت بي‌نظير و ممتاز بود، و بايد همه زندگاني امام حسين را همچون مشعل فروزان الگو و پيشرو همه جانبه راه زندگاني خود قرار دهند.اي كه مأيوس از همه سويي به سوي عشق رو كن قبله دل هاست اين دل هرچه خواهي آرزو كن‌در آتش خشم ايزدي سوخته كيست هر كس كه نمود قصد آزار حسين

چكيده‌

اِن‌َّ الحُسين‌َ مِصْباح‌ُ هدي و سَفينَة‌ُ نَجاة‌ِتاريخ گذشته تومار بازي است در برابر تومار بسته آينده به وسيله اين تومار باز،بايد بخش بسته را گشود و خطوط حركت آينده را ترسيم كرد، و از زندگاني گذشتگان درس‌هايي فراوان آموخت اين مقاله براساس سرگذشت و زندگاني مقدس سرور و سالار شهيدان امام‌حسينعليه‌السلام تنظيم گرديده و هدف از نوشتن اين مقاله يادآوري و الگو قراردادن زندگاني مبارك ايشان همانند مشعل فروزان در مسير زندگي همه

مي‌باشد.امام حسينعليه‌السلام از جهات فضيلت و كمال اخلاقي بر همه كس برتري و رجحان داشته است عشق و اراده صبر و فداكاري حسن خلق تواضع ادب بخشش صله رحم راستي درستي عبادت فراست و ذكاوت شجاعت و شهامت آزادي و سعادت فداكاري و گذشت اميدواري و آرزو، شرافت و عشق مرام و مسلك سياست ملي و مظلوميت اجتماعي بر همه كس صراحت دارد كه اگر حسينعليه‌السلام نبود اين كلمات معنا نمي‌شد.حسينعليه‌السلام از جهت امامت و ولايت با پدر و برادرش در يك سطح قرار داشته‌اند و ساير ائمه هدي هم در همان صف بوده‌اند ولي هر يك از آنها در بروز خصال و مكارم شخصي يك اهميت و مزيت خاصي داشته‌اند و از ميان همه آنها حسينعليه‌السلام ويژگي خاصي دارد، زيرا او مكتب تربيتي خاصي گشود و در مكتب عملي خود درس فضيلت و اخلاق داد و روش اخلاقي او و پرورش تربيتي او چنان بود كه پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و عليعليه‌السلام و خلفا و اصحاب همه در اكرام و احترام او تأكيد و مبالغه داشتند و حتي معاويه كه رقيب‌سرسخت او، پدرش و برادرش بود حضوراً و غياباً نسبت به حسين نهايت احترام مي‌كرد و اعتراف به مقام و فضيلت او مي‌نمود.اي كه مأيوس از همه سوئي به سوي عشق رو كن قبله دلهاست اين دل هر چه خواهي آرزو كن

.اي كه مأيوس از همه سوئي به سوي عشق رو كن

قبله دلهاست اين دل هر چه خواهي آرزو كن

فهرست مطالب

مقدمه‌ 2

ميلاد سيدالشهداء 3

دوران كودكي سيدالشهداء 5

حسين و نسب‌ 6

حسين و صورت و سيرت‌ 7

حسين بر دوش پيغمبر 8

حسين و فدايي شدن ابراهيم‌ 9

حسين و لباس‌هاي مختلف 10

چند روايت در مورد حسنين‌ 11

خصال و مكارم اخلاق سيدالشهداء از زبان رسالت‌ 13

نماز گزاردن حسين بر پدر و برادر و خواهرش‌ 14

حسين و حج خانه خدا 15

حسين و كمك به مستمندان و صفات ممتاز ايشان‌ 16

حسين و شرافت‌ 17

حسين و صبر و شكيبايي‌ 18

حسين و علم و دانش‌ 19

مراحل زندگي حسين بن علي‌ 20

مبارزات حسين بن علي در دوران قبل از امامت ‌ 22

در جبهه‌هاي نبرد با ناكثين و قاسطين‌ 23

اوضاع سياسي و اجتماعي دوران امامت حسين‌ 24

حسين و وفاداري در پيمان معاويه‌ 25

مخالفت حسين با معاويه در بيعت يزيد 26

پيام آوران قيام كربلا 28

آثار سياسي رخداد كربلا در شيعه‌ 29

حكمت شهادت امام حسين‌ 30

سخن آخر 33

نتيجه گيري‌ 34

چكيده‌ 35

فهرست مطالب 37