چهل حدیث از امام جواد (علیه السلام)

 

قال الامام محمد تقی الجواد علیه السلام:

1. «توسد الصبر و اعتنق الفقر و ارفض الشهوات و خالف الهوی، و اعلم أنك لن تخلو من عین الله فانظر كیف تكون»
صبر را بالش كن! و فقر را در آغوش گیر! و شهوات را به دور انداز! و با هوای نفس مخالفت كن! و بدان كه در برابر دیده خدایی، پس بنگر كه چگونه ‏ای؟
(تحف العقول، ص 478)
 

2. «ثلاث من كن فیه لم یندم: ترك العجلة، و المشورة، و التوكل علی الله عند العزم»
سه چیز است كه هر كس آن را مراعات كند، پشمیان نگردد:
 1 - اجتناب از عجله
 2 - مشورت كردن
 3 - توكل بر خدا در هنگام تصمیم گیری.
(مسند الامام الجواد، ص 247)
 

3. «ان أنفسنا و أموالنا من مواهب الله الهنیئة، و عواریه المستودعة، یمتع بما متع منها فی سرور و غبطة، و یأخذ ما أخذ منها فی أجر و حسبة، فمن غلب جزعه علی صبره حبط أجره و نعوذ بالله من ذلك»
جان و دارایی ما، از بخشش‏های گوارای خداست و عاریه سپرده اوست، تا آنجا كه از آن بهره‏مند شویم مایه خوشی و شادی است، و آنچه از آن برگرفته شود اجر و ثواب است، پس هر كه جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضایع شده و پناه به خدا از آن.
(تحف العقول، ص 479)
 

4. «من شهد أمرا فكرهه كان كمن غاب عنه، و من غاب عن أمر فرضیه كان كمن شهده»
كسی كه در امری حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، چون كسی است كه غائب بوده.و هر كه در امری حاضر نباشد ولی بدان رضایت دهد، مانند كسی است كه خود در آن بوده.
(تحف العقول، ص 479)
 

5. «ثلاث یبلغن بالعبد رضوان الله تعالی: كثرة الاستغفار، و لین الجانب، و كثرة الصدقة»
سه چیز است كه بنده را به رضوان خدا می‏رساند:
1 - زیادی استغفار
2 - نرمخویی
3 - صدقه بسیار دادن.
(مسند الامام الجواد، ص 247)
 

6. «إیاك و مصاحبة الشریر، فإنه كالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح أثره»
از همراهی و رفاقت با آدم شرور و بدجنس بپرهیز! زیرا كه او مانند شمشیر برهنه است كه ظاهرش نیكو و اثرش زشت است.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

7. «تأخیر التوبة اغترار»
به تأخیر انداختن توبه فریب خوردن است.
(تحف العقول، ص 480)
 

8. «طول التسویف حیرة»
همواره به تأخیر انداختن انجام كارها، موجب سرگردانی است.
(تحف العقول، ص 480)
 

9. «القصد الی الله تعالی بالقلوب أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال»
با دل‏ها به سوی خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضا با اعمال است.
(مسند الامام الجواد، ص 244)
 

10. «الإصرار علی الذنب أمن لمكر الله (و لا یأمن مكر الله الا القوم الخاسرون)»
اصرار بر گناه آسودگی از مكر خداست، «و از مكر خدا آسوده نباشد جز مردم زیانكار».
(تحف العقول، ص 480)
 

11. «لا ینقطع المزید من الله حتی ینقطع الشكر من العباد»
افزونی نعمت از طرف خدا بریده نمی‏شود، مگر شكرگزاری از سوی بندگان بریده شود.
(تحف العقول، ص 480)
 

12. «إظهار الشیء قبل أن یستحكم مفسدة له»
اظهار چیزی پیش از آنكه پایدار شود مایه تباهی آن است.
(تحف العقول، ص 480)
 

13. «المؤمن یحتاج الی توفیق من الله، و واعظ من نفسه، و قبول ممن ینصحه»
مؤمن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا، و به پندگویی از طرف خودش، و به پذیرش از كسی كه او را نصیحت كند.
(تحف العقول، ص 480)
 

14. «العلماء غرباء لكثرة الجهال»
عالمان، به سبب زیادی جاهلان، غریب‏اند.
مسند الامام الجواد، ص 247
 

15.  «علم رسول الله (ص ) علیا (ع ) ألف كلمة، كل كلمة تفتح ألف كلمة»
پیامبر اكرم صلوات الله علیه و آله، هزار كلمه (از علوم را) به علی علیه‏السلام آموخت، كه از هر كلمه‏ای هزار كلمه منشعب می‏شد.
مسند الامام الجواد، ص 97
 

16. «إن رسول الله (ص ) قال لفاطمة (ع ): اذا أنا مت فلا تخمشی علی وجها، و لا ترخی علی شعرا، و لا تنادی بالویل، و لا تقیمی علی نائحة، ثم قال: هذا المعروف الذی قال الله عز و جل فی كتابه و لا یعصینك فی معروف»
رسول خدا صلوات الله علیه و آله به فاطمه سلام الله علیها فرمود: وقتی كه من از دنیا رفتم به خاطر من صورت نخراش! و مو پریشان مکن! و واویلا نكن و بر من نوحه نخوان! سپس فرمود: این همان معروفی است كه خداوند عز و جل در كتابش فرموده: "و تو را در معروفی نافرمانی نكنند."
(مسند الامام الجواد، ص 101)
 

17. «إن القائم منا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره، و هو الثالث من ولدی»
قائم ما همان مهدی است كه در غیبتش باید منتظرش شوند، و در ظهورش اطاعتش كنند. او سومی از پسران من است.
(مسند الامام الجواد، ص 131)
 

18. «ملاقاة الاخوان نشرة و تلقیح للعقل، و إن كان نزرا قلیلا»
ملاقات و زیارت برادران سبب گسترش و باروری عقل است، اگر چه كم و اندك باشد.
(مسند الامام الجواد، ص 242)
 

19. «من أطاع هواه أعطی عدوه مناه»
كسی كه فرمان هوای نفس خویش برد، آرزوی دشمنش را برآورد.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

20. «الثقة بالله ثمن لكل غال و سلم الی كل عال»
اعتماد به خداوند بهای هر چیز گرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبه‏ای است.
(مسند الامام الجواد، ص 244)
 

21. «كیف یضیع من الله كافله، و كیف ینجو من الله طالبه، و من انقطع الی غیر الله و َكّله الله إلیه»
چگونه ضایع می‏شود كسی كه خدا عهده دار و سرپرست اوست، چگونه فرار می‏كند كسی كه خدا جوینده اوست، و كسی كه توجهش به غیر خدا جلب گردد، خداوند او را به همان شخص واگذار نماید.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

22. «من لم یعرف الموارد أعیته المصادر»
كسی كه محل ورود را نشناسد، از یافتن محل خروج درمانده گردد.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

23. «إتئد تصب أو تكد»
اگر آرام حركت كنید، به مقصود دست یابید یا به آن نزدیك می‏شوید.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

24. «نعمة لا تشكر كسیئة لا تغفر»
نعمتی كه برای آن شكرگزاری نشود، مانند گناهی است كه آمرزیده نگردد.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

25. «من هجر المداراة قاربه المكروه»
كسی كه سازش و مدارا با مردم را رها كند، ناراحتی به او روی می‏آورد.
(مسند الامام الجواد، ص 243)
 

26. «من عمل علی غیر علم ما یفسد أكثر مما یصلح»
كسی كه بدون علم و دانش كار كند، خراب كاری‏اش بیش از اصلاحش خواهد بود.
(مسند الامام الجواد، ص 244)
 

27. «اذا نزل القضاء ضاق الفضاء»
چون قضای الهی فرود آید، عرصه بر آدمی تنگ آید.
(مسند الامام الجواد، ص 244)
 

28. «الأیام تهتك لك الأمر عن الأسرار الكامنة»
روزگار و گذشت زمان، پرده از رازهای نهفته برمی‏دارد.
(مسند الامام الجواد، ص 245)
 

29. «التحفظ علی قدر الخوف»
به مقدار ترس احتیاط كنید.
(مسند الامام الجواد، ص 245)
 

29. «لا هَدمَ لِلدینِ مِثْلُ البدعِ وَلا اَفْسَدَ لِلرّجُلِ مِنَ الطَّمَعِ»
هیچ چیزی برای دین مخرب‏تر از بدعت و برای انسان تباه کننده‏تر از طمع نیست.
(نور الابصار، ص 332)
 

30. «اَرْبَعُ مَنْ کُنّ فیهِ اِستَکْمَلَ ایمانَه: مَنْ اَعْطی للّه وَمَن مَنَع فِی اللّه وَاحَبّ لِلّه وَاَبْغَضَ فیه»
چهار خصلت که در هر کس باشد، ایمانش کامل است؛ کسی که برای خدا ببخشد و در راه خدا منع نماید و برای خدا دوست بدارد و برای او خشمگین شود.
(کشف الغمه، ج 2، ص 349)
 

31. «عَلَیكُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَینَ الاْخْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ أُنْسٌ فِى الْغُرْبَة»
بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، زیرا فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحب و سودمند است. علم ارتباط میان دوستان و برادران، نشانه مروّت و جوانمردى، تحفه مجالس و محافل، همدم و رفیق انسان در سفر و انیس و مونس او در تنهایى است.
(حلیة الأبرار، جلد 4، صفحه 599.)
 

32. «لَنْ یَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَهَ الاْیمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ یُهْلِكَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ»
بنده‏ حقیقت ایمان را در نمى‏یابد، مگر آنكه دین و احكام الهى را بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد و كسى هلاك و بدبخت نمى‏شود، مگر آنكه هواها و خواسته‏هاى نفسانى خود را بر احكام إلهى مقدّم نماید.
(بحارالأنوار: ج 75، ص 80، ح 63. )
 

33. «إنَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوس قَبْضَهٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّهِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ النّار.»
همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه‏اى مى باشد كه از بهشت گرفته شده است، هر كه داخل آن شود و با معرفت زیارت كند، روز قیامت از آتش در أمان خواهد بود.
(عیون اخبارالرّضا(علیه السلام) - شیخ صدوق - ج 2، ص 256، ح 6.)
 

34. «مَنْ زارَ قَبْرَ أخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَهَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: «إنّاأنْزَلْناهُ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْكْبَرِ.»
هركس بر بالین قبر مؤمنى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مباركه «إنّا أنزلناه» را بخواند از شداید و سختی‏هاى صحراى محشر در أمان قرار مى‏گیرد.
(اختیار معرفه الرّجال - شیخ طوسی - ص 564، ح 1066.)
 

35. «ثَلاثُ خِصال تُجْلَبُ بِهَا المَوَدَّةُ: أَلاِْنْصافُ وَ الْمُعاشَرَةُ وَالْمُواساةُ فِى الشِّدَّةِ وَ الاِْنْطِواءُ عَلى قَلْب سَلیم.»
سه چیز است كه به وسیله آن دوستى حاصل گردد:انصاف، و معاشرت و همیارى در وقت سختى، و سپرى نمودن عمر با قلب پاك.
 

36. «الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَكاءٌ.»
انجام دهنده ظلم، كمك دهنده ظلم و كسى كه راضى به ظلم باشد، هر سه شریك خواهند بود.
«كشف الغمّه: ج 2، ص 348، س 18، بحار: ج 75، ص 81، ح 69.»
 

37. «التَّواضُعُ زینَهُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَهُ زینَهُ الْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَهُ الاْیمانِ، وَالسَّكینَهُ زینَهُ الْعِبادَهِ، وَالْحِفْظُ زینُهُ الرِّوایَهِ.»
تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش كلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات; و دقّت در ضبط و حفظ آن، زینت بخش نقل روایت و سخن مى‏باشد.
(كشف الغمّه: ج 2، ص 347، س 19، بحار: ج 75، ص 80، ح 65.)
 

38. «التَّوْبَةُ عَلى أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ.»
شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران كردن گناه ـ نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس ـ تصمیم جدّى بر این كه دیگر مرتكب آن گناه نشود.
(بحارالأنوار: ج 75، ص 81، ح 74.)
 

39. «الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»
مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت كسى كه او را نصیحت نماید.
(بحارالأنوار: ج 72، ص 65، ح 3، مستدرك الوسائل: ج 8، ص 329، ح 9576.)
 

40. «یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) وَ كَنّیهِ.»
 فرمود: زمان ولادت امام عصر (علیه السلام) بر مردم ـ زمانش ـ مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است.
(وسائل الشّیعه: ج 16، ص 242، ح 21466.)