شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

زندگی نامه امام حسن عسکری علیه‌السلام و داستان شهادت ایشان

0 نظرات 00.0 / 5

 

 

حسن بن علی بن محمد(ع) مشهور به امام حسن عسکری(ع) (۲۳۲-۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری است که به مدت شش سال امامت را بر عهده داشت. او فرزند امام هادی(ع) و پدر امام مهدی(عج) است.

مشهورترین لقب وی، عسکری است که به اقامت اجباری‌اش در سامرا اشاره دارد. او در سامرا تحت مراقبت حکومت عباسی قرار داشت و برای فعالیت‌هایش با محدودیت روبه‌رو بود. امام عسکری(ع) از طریق نمایندگان خود و نیز از راه نامه‌نگاری با شیعیان ارتباط داشت. عثمان بن سعید، نخستین نایب خاص امام زمان(عج)، از نمایندگان خاص وی نیز به شمار می‌رفت.

امام حسن عسکری(ع) در ۸ ربیع‌الاول سال ۲۶۰ قمری، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار مرقد پدرش دفن شد. مدفن آن دو به حرم عسکریین مشهور است و از زیارتگاه‌های شیعیان در عراق به شمار می‌آید.

احادیثی از امام عسکری(ع) در موضوعات تفسیر قرآن، اخلاق، فقه، امور اعتقادی، ادعیه و زیارت روایت شده است.


نسب:‌ نسب امام حسن عسکری(ع) با هشت واسطه به علی بن ابی‌طالب(ع) نخستین امام شیعیان می‌رسد.[۱] پدرش امام هادی(ع)، دهمین امام شیعیان اثناعشری است. به نقل از منابع شیعی، مادرش کنیز بود و حُدیث یا «حدیثه» نام داشت.[۲] در برخی از منابع نام او «سوسن»،[۳] «عسفان»[۴](گفته شده این نام تنها در کتاب نوبختی ذکر شده است. [۵]) حَرْبیّه [۶]و سلیل[۷] نیز ثبت شده است. امام عسکری(ع) برادری به نام جعفر داشت که به جعفر کذاب معروف است. او پس از شهادت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای او، به عنوان تنها وارث او مدعی میراث آن حضرت شد.[۸] سید محمد و حسین دیگر برادران او بوده‌اند.[۹]
مقالهٔ اصلی: فهرست کنیه‌ها و لقب‌های امام حسن عسکری(ع)
لقب‌ها: لقب‌های وی را هادی، نقی، زَکیّ، رفیق و صامِت ذکر کرده‌اند. برخی از مورخان لقب «خالِص» را هم گفته‌اند.[۱۰] ابن الرضا نیز لقبی است که امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به آن شهرت یافته‌اند.[۱۱] لقب «عسکری» نیز مشترک میان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، است زیرا هر دو در شهر سامرا اقامت اجباری داشتند. «عسکر» عنوان غیرمشهوری برای سامرا بوده است.[یادداشت ۱] [۱۲] همچنین به خاطر اشتراک نام «حسن» میان ایشان و امام حسن مجتبی(ع)، ایشان را « حسن اخیر» نیز خوانده‌اند.[۱۳]
کنیه: کنیه وی «ابومحمد» بود.[۱۴] در بعضی منابع کنیه‌های ابوالحسن،[۱۵] ابوالحجه،[۱۶] و ابوالقائم[۱۷] نیز به کار رفته‌ است.
تولد: بیشتر منابع تولد ایشان را در مدینه دانسته‌اند[۱۸] با این حال از تولد او در سامرا نیز سخن رفته است.[۱۹] بیشتر منابع متقدم امامیه ولادت حضرت را در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق دانسته‌ند.[۲۰] در روایتی به نقل از امام حسن عسکری(ع) نیز همین تاریخ ذکر شده است.[۲۱] برخی دیگر از منابع امامیه و اهل‌سنت ولادت حضرت را در سال ۲۳۱ق نیز نوشته‌اند.[۲۲] شیخ مفید در «مَسارّ الشیعة» و «حدائق الریاض» ولادت امام را ۱۰ ربیع‌الثانی آورده است.[۲۳] در قرن ششم قمری این قول به حاشیه رفت و تولد حضرت در ۸ ربیع‌الثانی شهرت یافته است[۲۴] که قول مشهور نزد امامیه نیز هست. طبق برخی از گزارش‌ها چهارم ربیع‌الثانی تولد یافته است. [۲۵]
شهادت: امام عسکری(ع) ۸ ربیع‌الاول سال ۲۶۰ قمری[۲۶] در دوره حکومت معتمد عباسی در ۲۸ سالگی به شهادت رسید.[۲۷] گزارش‌هایی نیز درباره شهادت او در ماه‌های ربیع‌الثانی و جمادی‌الاولی نیز وجود دارد.[۲۸] شیخ مفید برآن است او به سبب بیماری از دنیا رفت؛[۲۹] اما بنا به گفته فضل بن حسن طبرسی در اعلام الوری، بسیاری از علمای امامیه معتقدند که امام عسکری(ع) همچون دیگر امامان بر اثر مسمومیت شهید شده است.[۳۰] مستند آنان روایت «والله ما منّا الا مقتول شهيد» منقول از امام صادق(ع) است.[۳۱] همچنین سید جعفر مرتضی عاملی تاریخ‌پژوه، سخن شیخ مفید(وفات امام به سبب بیماری) را حمل بر تقیه کرده است. [۳۲] بر اساس برخی گزارش‌های تاریخی دو خلیفه قبل از مُعْتَمَد نیز در صدد قتل امام عسکری(ع) برآمده بودند. در روایتی آمده است مُعْتَزّ عباسی به حاجِب( دربانِ مخصوص) خود دستور داد امام را در مسیر کوفه به قتل برساند ولی با آگاه شدن مردم، موفق نشد.[۳۳] بر اساس گزارش دیگری، مُهتَدی عباسی نیز تصمیم گرفت امام را در زندان به شهادت برساند ولی تصمیم او عملی نشد و دوره حکومت او به سر رسید.[۳۴] امام عسکری(ع) در خانه‌ خود در سامرا، که پیشتر امام هادی(ع) نیز در آنجا دفن شده بود، مدفون است.[۳۵] به نقل عبدالله بن خاقان، وزیر معتمد عباسی[۳۶] پس از شهادت امام عسکری(ع)، بازارها تعطیل شد و بنی‌هاشم، بزرگان، رجال سیاسی و مردم در تشییع پیکر او شرکت کردند.[۳۷] این روز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به مناسبت آغاز امامت امام زمان(ع) تعطیل رسمی است.[۳۸]
همسر:‌ طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) همسری اختیار نکرد و نسل او تنها از طریق کنیزی ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(عج) است.[۳۹] منابع، نام مادر امام مهدی(عج) را متعدد و مختلف ذکر کرده‌اند. در منابع آمده است امام حسن عسکری(ع) خادمان و کنیزان متعدد رومی، صَقْلایی و تُرک داشت[۴۰] و شاید این اختلاف در نام مادر امام زمان، از سویی به سبب تعدد کنیزان و از سوی دیگر به منظور پنهان نگاه‌داشتن تولد امام مهدی(عج) بوده است.[۴۱]
فرزند: بر اساس اکثر منابع شیعه، تنها فرزند امام عسکری(ع)، امام زمان(عج)‌ مسمّا به «م‌ح‌م‌د» است.[۴۲] از علمای اهل سنت نیز کسانی چون ابن اثیر، شَبْلَنجی و ابن صباغ مالکی نیز نام محمد را به عنوان فرزند امام عسکری ذکر کرده‌اند.[۴۳]
درباره فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد و او را دارای سه پسر و سه دختر شمرده‌اند.[۴۴] خصیبی افزون بر امام مهدی(عج) از دو دختر به نام‌های فاطمه و دَلاله نام برده[۴۵] و ابن ابی‌الثلج افزون بر آن امام، پسری به نام موسی و دو دختر به نام‌های فاطمه و عایشه (یا اُمِّ موسی) را برشمرده است،[۴۶] اما در برخی کتب انساب، نام‌های ذکر شده، خواهران و برادران امام حسن عسکری(ع) هستند[۴۷] که شاید با فرزندان او خلط شده‌اند. در مقابل، برخی از منابع اهل سنت وجود فرزندی برای امام عسکری را انکار کرده‌اند. محمدبن جریر طبری و یحیی بن صاعد به نقل ازذهبی در سیراعلام النبلا براین باورند که امام حسن عسکری فرزندی نداشته است.[۴۸] که احتمالاً این دیدگاه به خاطر مخفی بودن ولادت امام دوازدهم و عدم اطلاع آنان از تولد وی بوده است.[۴۹]
انتقال به سامرا: در سنین کودکیِ امام حسن عسکری(ع)، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحت‌نظر قرار گرفت. در این سفر امام عسکری(ع) نیز همراه پدر بود. مسعودی زمان این سفر را سال ۲۳۶ق[۵۰] و نوبختی سال ۲۳۳ق[۵۱] گفته‌اند. امام حسن عسکری بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و مشهور است که او تنها امامی است که به حج نرفت، ولی در عیون اخبار الرضا و کشف الغمه روایتی نقل شده که راوی، آن را در مکه از امام حسن عسکری(ع) شنیده است.[۵۲]

دلایل و مدت امامت
مدت امامت امام عسکری(ع) شش سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰ق) بود. مهم‌ترین دلیل برای امامت حسن بن علی عسکری(ع) پس از شهادت امام هادی(ع)، وصیت و احادیث امام هادی(ع) درباره جانشینی او است.[۵۳] شیخ مفید در الارشاد بیش از ده روایت و نامه دراین‌باره آورده است.[۵۴] اکثر شیعیان و یاران امام هادی(ع) نیز پس از شهادت ایشان، به امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند،[۵۵] ولی عده اندکی جعفر بن علی، معروف به جعفر کذاب پسر دیگر امام هادی(ع)، را امام خود خواندند و عده‌ای نیز به امامت سید محمد که در زمان امام هادی(ع) از دنیا رفته بود، معتقد شدند.[۵۶] برخی که از ادعای امامت جعفر کذاب حمایت می‌کردند، اشکالاتی بر امامت امام عسکری(ع) وارد می‌ساختند. اینان که عموماً جایگاه علمی مناسبی هم نداشتند گاه مدعی می‌شدند دانش امام را سنجیده و آن را در سطح دانشِ کامل که برای ائمه(ع) لازم است، نیافته‌اند.[۵۷] گاهی نیز مدعی می‌شدند در نامه‌های امام غلط‌های دستوری یافته‌اند.[۵۸] آنها برخی مواقع به نوع لباسی که امام پوشیده بود ایراد می‌گرفتند.[۵۹] و گاه در شئون امامت دخالت کرده و از امام به خاطر عملکرد وکیلانش انتقاد می‌کردند.[۶۰] همچنین گاه دستورات امام و فرستاده‌ی ایشان را نمی‌پذیرفتند.[۶۱] از همین رو بود که امام عسکری(ع) می‌فرمود هیچ یک از پدرانشان به اندازه او مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است.[۶۲] امام استمرار این گونه رفتارها را از عواملی می‌داند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود.[۶۳] مدرسی طباطبایی معتقد است شاید همین ناسپاسی‌ها و کفران نعمت‌ها موجب شد که سرانجام جامعه شیعه از نعمت حضور امام معصوم محروم گردید.[۶۴]

شرایط سیاسی
دوره امامت امام عسکری(ع) با سه خلیفه عباسی همزمان بود: معتز عباسی(۲۵۲-۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹ق).

شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری(ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود بیست سال داشت و پدرش هنوز زنده بود. ایشان در نامه‌ای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین(المستعین بالله احمد بن محمد۸۶۲-۸۶۶م.)، خلیفه وقت به شمار می‌آمد، خلیفه را فردی طغیان‌گر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست.[۶۵]

پس از قتل مستعین، معتز به قدرت رسید در آغاز حکومت او رفتار خصومت‌آمیزی نسبت به امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) گزارش نشده است. پس از شهادت امام هادی(ع) نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیت‌هایی که برای فعالیت‌های امام عسکری(ع) اعمال می‌شده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقات‌های حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تأیید می‌کند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک‌ساله خلیفه بعدی (مُهتَدی۲۵۵-۲۵۶ق.) نیز همچنان در زندان بود.

با آغاز خلافت معتمد در سال ۲۵۶ق که با قیام‌های شیعی روبه‌رو بود، امام از زندان آزاد شد و به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. از این رو در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری می‌کرد.[۶۶] یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی با حفاظت نگهبانان به خانه حسن بن سهل وزیر مأمون در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.[۶۷]

یکی از عواملی که اوضاع سیاسی را برای امام عسکری(ع) و شیعیان سخت‌تر می‌کرد شهرت یافتنِ قیام امام دوازدهم(عج) بود. شیخ مفید دوران امامت امام عسکری (ع) را روزگار سخت توصیف کرده است.[۶۸] وی معتقد است در مذهب امامیه آمدن امام منتظَر مشهور شده بود و خلیفه که می‌دانست شیعیان انتظار آمدن او را می‌کشند در جستجوی فرزند امام عسکری (ع) بود و تلاش و کوشش بسیاری برای اطلاع یافتن از آن حضرت می‌کرد. به همین دلیل بود که امام عسکری (ع) ولادت فرزندش را مخفی کرد.[۶۹] شیخ طوسی بر این باور است که امام عسکری(ع) با توجه به این شرایط بود که در وصیت خود موقوفات و صدقاتش را به مادرش حُدیث ارجاع داد.[۷۰]

قیام‌ها و شورش‌ها
در زمان امام حسن عسکری(ع)، حرکت‌های اعتراض‌آمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوءاستفاده از نام علویان بود.

قیام علی بن زید و عیسی بن جعفر: این دو که علوی و از تبار امام حسن مجتبی(ع) بودند، در سال ۲۵۵ هجری در کوفه قیام کردند. معتز، سپاهی به فرماندهی سعید بن صالح به سوی آنها فرستاد و این قیام را سرکوب کرد.[۷۱]
قیام علی بن زید بن حسین: وی از نوادگان امام حسین(ع) بود و در زمان مهتدی عباسی در کوفه قیام کرد. شاه بن میکال با سپاهی به مقابله او رفت ولی شکست خورد. وقتی معتمد عباسی به قدرت رسید، کیجور ترکی را به سوی او فرستاد. علی بن زید پس از چندی تعقیب و گریز در سال ۲۵۷ هجری قمری کشته شد.[۷۲]
قیام احمد بن محمد بن عبدالله: او در زمان معتمد عباسی در مصر بین بَرْقه و اسکندریه قیام کرد و با پیروان زیادی که پیدا کرد، ادعای خلافت نمود. احمد بن طولون، کارگزار ترک خلیفه در آن دیار، سپاهی به سوی او فرستاد و یاران او را از اطرافش پراکنده ساختند و او را کشتند.[۷۳]
قیام صاحب زنج: زنگیان به رهبری علی بن محمد معروف به صاحب زنج در سال ۲۵۵ قمری علیه خلیفه عباسی قیام کردند.[۷۴] این قیام پانزده سال طول کشید و مناطق وسیعی را تحت اشغال خود در آورد.[۷۵] امام حسن عسکری(ع) صاحب زنج را از اهل بیت نمی‌دانست.[۷۶]
ارتباط امام و شیعیان
با توجه به فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه در تقیه به سر می‌برد. با این حال امام حسن عسکری(ع) نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمین‌های مختلف می‌فرستاد.[۷۷]

دیدار با امام

از گزارش‌های تاریخی برمی‌آید که در بخش‌هایی از زندگی امام عسکری(ع)، محدودیت‌هایی برای ارتباط مستقیم شیعیان با امام وجود داشت.[۷۸]

از این رو هنگامی که امام به دارالخلافه برده می‌شد، شیعیان در مسیر حرکت او حاضر می‌شدند تا او را ملاقات کنند.[۷۹] شیخ طوسی خبری نقل کرده که حاکی از تجمع مردم هنگام عبور امام عسکری(ع) و احترام آنها به وی است.[۸۰] ولی به خاطر مراقبت‌های حکومت، گاه امام(ع)، شیعیان را از همین نوع رابطه با خود نیز منع می‌کرد. علی بن جعفر حلبی نقل کرده: در یکی از روزها که قرار بود امام به‌ دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشته‌ای) بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.»[۸۱]

نمایندگان امام

امام عسکری(ع) مانند امامان پیش از خود از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده می‌کرد. در منابع امامی عثمان بن سعید به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده است. وی پس از شهادت امام عسکری(ع)، نخستین نایب خاص امام زمان(عج) در غیبت صغری بود.[۸۲] همچنین عقید، خادمِ خاصِ وی که امام او را از کودکی بزرگ کرده بود حامل بسیاری از نامه‌های ایشان به شیعیان بود.[۸۳] فردی با کنیه «ابوالادیان» خادم او نیز ارسال تعدادی از نامه‌ها را به عهده داشته است.[۸۴]

نامه‌ نگاری

از راه‌های ارتباطی شیعیان با امام عسکری(ع)، مکاتبه بود؛ برای نمونه می‌توان به نامه‌های ایشان به علی بن حسین بن بابویه[۸۵] و نامه به مردم قم و آبه(آوه)[۸۶] اشاره کرد. در کتاب کمال الدین آمده است ایشان اندکی قبل از شهادت، نامه‌های متعددی را به دست خود برای مدینه نوشت.[۸۷] شیعیان نیز در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه می‌نوشتند و پاسخ آن را دریافت می‌کردند.

آماده‌‌سازی شیعیان برای عصر غیبت
برخی از منابعی که به تحلیل وقایع تاریخی عصر امام عسکری(ع) پرداخته‌اند، معتقدند که ایشان اقداماتی برای آماده‌سازی ورود شیعه به عصر غیبت انجام داد: سخن گفتن امام عسکری(ع) با اصحاب خود از پسِ پرده و اینکه بیشتر فعالیت‌های مربوط به امام، توسط وکیلان او انجام می‌گرفت را از جمله این اقدامات دانسته‌اند.[۸۸] مدرسی طباطبایی بر این باور است که امام عسکری برای آموزش نحوه حل مسائل علمی، گاه پاسخ سؤال‌های فقهی را به صورت کامل بیان نمی‌کرد[۸۹] و گاه نیز به بیان قاعده‌ای کلی می‌پرداخت تا فقها بتوانند به کمک آن، به پاسخ برسند.[۹۰] [یادداشت ۲]بعضی اوقات نیز امام برای پاسخ به پرسش‌های فقهی مراجعه به کتاب‌های حدیثی شیعه را پیشنهاد می‌داد.[۹۱] با این‌گونه اقدامات، جامعه شیعه آموزش می‌دید تا مشکلات و مسائل فقهی و عقیدتی خود را بدون نیاز به مراجعه به امام حاضر حل کند.[۹۲]

تبیین معارف دینی
 

با توجه به پیچیدگی‌ها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامه‌های امام حسن عسکری(ع)، به این آموزه برمی‌خوریم که زمین از حجت خالی نمی‌ماند[۹۳] و اینکه اگر امامت با انقطاع روبه‌رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد.[۹۴] و حجت خدا بر روی زمین نعمتی است که خدا به مؤمنان داده و آنان را با این هدایت، اکرام کرده است.[۹۵]

یکی دیگر از آموزه‌هایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده می‌شود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است.[۹۶] همچنین در احادیث آن حضرت بر تنظیم روابط درونی جامعه شیعه و معاشرت با برادران دینی نیز تاکید ویژه‌ای دیده می‌شود.[۹۷]

تفسیر قرآن

تفسیر قرآن از جمله زمینه‌هایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری(ع) بوده است. کتاب تفسیری که در شمار کهن‌ترین آثار میراث تفسیری امامیه است به ایشان منسوب شده است.

تعلیم صلوات بر پیامبر(ص) و جانشینانش

شيخ طوسى در مصباح در اعمال روز جمعه از ابوالمُفَضَّل شيبانى از ابو محمد عبدالله بن محمد عابد بداليه نقل کرده که او از امام حسن عسكرى عليه السلام در منزلش در سامرا درخواست کرده که كيفيت صلوات فرستادن بر پيغمبر و اوصياى آن حضرت را به او تعلیم کند و كاغذ فراوانی را هم آماده کرده بود و امام عسکری هم بدون اينكه از كتابى ببيند صلواتی برای تمام چهارده معصوم نقل کرد ابومحمد یمنی راوی این روایت می‌گوید چون امام عسکری از خواندن صلوات بر پدرش فارغ شد و نوبت به نام خودش رسيد ساكت ماند به او گفتم كه كيفيت صلوات بر باقى را بفرماييد فرمود اگر نه اين بود كه ذكر اين از مَعالم(نشانه‌های) دين است و خدا امر فرموده ما را كه به اهلش برسانيم هر آينه دوست داشتم كه ساكت مانم و لكن چون در مقام دين است بنويس و آنگاه صلوات بر خودش را اینگونه املا کرد:

«اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ، الصَّادِقِ الْوَفِيِّ، النُّورِ الْمُضِيءِ، خازِنِ عِلْمِكَ، وَالْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ، وَوَلِيِّ أَمْرِكَ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُداةِ الرَّاشِدِينَ، وَالْحُجَّةِ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ وَأَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ.» »خدایا درود فرست بر حسن بن علی بن محمّد، نیکوکار، پرهیزگار، صادق، وفادار، نور تابنده، خزانه‌دار دانشت، یادآور توحیدت و سرپرست و عهده‌دار فرمان و قانونت و یادگار پیشوایان دین، آن راهنمایانِ رشد یافته و حجّت بر اهل دنیا، پس بر او درود فرست ای پروردگار، برترین درودی که بر یکی از برگزیدگان و حجّت‌هایت و اولاد رسولانت فرستادی، ای معبود جهانیان.» [۹۸]محدث قمی در مفاتیح الجنان این ماجرا را با عنوان صلوات بر حجج طاهره آورده است. [۹۹]

کلام و عقاید

امام حسن عسکری(ع) در شرایطی به امامت رسید که اختلافاتی اعتقادی در صفوف امامیه پدید آمده بود و اختلافاتی نیز در همان دوره امامت ایشان به وجود آمد. برای نمونه یکی از این مسائل بحث «نفی جسمانیت خداوند» بود که از سال‌ها قبل مطرح بود. در زمان امام حسن عسکری(ع) این اختلاف به اندازه‌ای زیاد شد که سهل بن زیاد آدمی نامه‌ای به امام نوشت و از ایشان دراین‌باره راهنمایی خواست. امام در پاسخ، از فرورفتن در مباحث مربوط به ذات خداوند ، پرهیز داد و سپس با اشاره به آیاتی از قرآن، فرمود:

خدا یکتا و یگانه است؛ نه زاییده و نه زاده‌شده است و نه برای او همتایی است. آفریننده است نه آفریده. هر آنچه بخواهد از اجسام و غیر آن می‌آفریند و خود جسم نیست... چیزی شبیه او نیست و او شنوا و بیناست.[۱۰۰]
فقه

در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، لقب «فقیه» است.[۱۰۱] این نشان می‌دهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته می‌شده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط می‌شود. از آنجا که تدوین مذهب فقهی امامیه پیشتر توسط امام صادق(ع) انجام گرفته و سپس مراحل کمال خود را در زمان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) طی کرده بود، امام حسن عسکری(ع) بیشتر به فروعی پرداختند که مستحدث(نوپدید) در زمان ایشان بود و یا به دلیلی در عصر ایشان چالش برانگیز بوده است مانند مسئله آغاز رمضان و بحث خمس.[۱۰۲]

نحوه شهادت امام عسگری(ع) و به امامت رسیدن امام زمان

 

درگذشت امام حسن عسکری (ع) در هشتم ربیع الاول، اتفاقی ناگهانی بود که همه دوستداران و شیعیان ایشان را در شهر سامرا شوکه کرد. حتی کسانی که در دروه خفقان شهر سامرا حب اهل بیت (ع) را در خود سرکوب کرده بودند، پس از شهادت حضرت حسن عسکری (ع) خود را به منزل ایشان رساندند. با شهادت یازدهمین اختر امامت، در حالی که بیش از پنجاه بهار از عمر شریفشان سپری نشده بود، امامت حجت الهی آغاز شد. معتمد در ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری به واسطه یکی از نزدیکان خویش، امام حسن عسکری (ع) را با زهر مسموم کرد و امام در اثر آن، چند روز در بستر بیماری قرار گرفتند و در این ایام معتمد پیوسته پزشکان درباری را بر بالین امام می‌فرستاد تا مردم گمان کنند که حضرت از بیماری طبیعی رنج می‌برد. او می‌خواست از طرفی ضمن مداواى حضرت (ع) و کسب وجهه عمومى، از طریق مأمورانش اوضاع و شرایط را زیر نظر بگیرد و رفت و آمد‌ها را تحت کنترل در بیاورد تا آنها اگر صحنه مشکوکى در رابطه با جانشینى و امامت پس از امام حسن (ع) دیدند آن را گزارش کنند. چگونگی شهادت امام حسن عسگری (ع) امام عسکری پس از مدت کوتاهی به دلیل تشدید بیماری، در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری هنگام نماز صبح به شهادت رسیدند. ایشان در بیست و هشت سالگى از دنیا رفتند و دوره‏ امامتشان فقط شش سال طول کشید. بنابر روایات تاریخی، تمام این مدت شش سال یا در حبس و یا اگر هم آزاد بودند، اجازه ملاقات با مردم را نداشتند. در واقع ایشان از نظر معاشرت آزادى نداشتند. چگونگی شهادت امام حسن عسگری (ع) مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان، به نقل از اسماعیل بن علی معروف به ابوسهل نوبختی نوشته اند: در آن روزهائی که امام حسن عسکری (ع) در بستر بیماری قرار گرفته بود، که در همان مریضی هم به شهادت نائل آمد، به ملاقات و دیدار حضرت (ع) رفتم. پس از آن که لحظه‌ای در کنار بستر آن امام مظلوم با حالت غم و اندوه نشستم و به جمال مبارک حضرتش می‌نگریستم، ناگاه دیدم حضرت، خادم خود را (که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کردند و به او فرمودند:‌ ای عقید! مقداری آب به همراه داروی مصطکی بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام حسن عسکری (ع) آورد تا بیاشامند. موقعی که حضرت ظرف آب را با دست‌های مبارک خود گرفتند، لرزه و رعشه بر دست‌های حضرت عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان‌های حضرت می‌خورد و نمی‌توانستند، بیاشامند. آب را روی زمین نهادند و به خادم خویش فرمودند:‌ ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا کودکی خردسالی را می‌بینی که در حال سجده و عبادت است، بگو نزد من بیاید. چگونگی شهادت امام حسن عسگری (ع) خادمِ حضرت گفت وقتی داخل اتاقی که امام (ع) اشاره نمودند رفتم، کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است، بر او سلام کردم. آن حضرت نماز و سجده را مختصر کرد. پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می ‏فرمایند شما نزد ایشان بروید. در همین لحظه، کنیزی صقیل نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش برد. ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک (که بسیار زیبا با چهره همچون ماه نورانی و موی سر مجعد که ما بین دندانهایش گشاده بود) نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود:‌ ای سید اهل‏ بیت، مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش می‏ روم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که می‏خواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله‌ای را که در کنار پدر بود، روی دامان امام (ع) انداخت و سپس پدرش را وضوء داد. و چون حضرت ابومحمّد، امام عسکری (ع) نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کردند و فرمودند: پسرم بشارت باد تو را که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی (م ح. م. د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول‏ خدا (ص) و تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو هم نام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو «صلّی الله علی اهل البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید» و در همان هنگام به شهادت رسیدند.

حرم

امام عسکری(ع) پس از شهادت، در کنار پدرش امام هادی(ع) دفن شد.[۱۰۳] بعدها در این مکان زیارتگاهی ساخته شد که به حرم عسکریین مشهور است.

حرم امامین عسکریین در سال‌های ۱۳۸۴[۱۰۴]و ۱۳۸۶ش به دست تروریست های تکفیری تخریب شد،[۱۰۵] تخریب حرم عسکریین به این رخدادها اشاره دارد. بازسازی حرم در سال ۱۳۸۹ش آغاز[۱۰۶] و در سال ۱۳۹۴ش پایان یافت.[۱۰۷]

کتاب‌شناسی
درباره امام یازدهم کتاب‌های متعددی به زبان‌های مختلف همچون فارسی، عربی، انگلیسی، اردو و اسپانیولی نگارش و منتشر شده است.[۱۰۸] در بعضی از سایت‌ها بیش از ۲۵۰ مورد کتاب و مقاله و پایان‌نامه فهرست و گردآ‌وری شده است.[۱۰۹] برخی از این کتاب‌ها از این قرار است:

موسوعة الامام العسکری(ع)، اثر گروه علمی مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر(عج). گفته شده در این موسوعه شش جلدی همه مطالب مرتبط با امام حسن عسکری(ع) جمع‌آوری شده است و کتاب دربردارنده همه سخنان امام و آنچه از دیگران درباره شخصیت امام نقل شده، است.[۱۱۰] این کتاب را جامع‌ترین کتاب درباره امام یازدهم دانسته‌اند.[۱۱۱]
مآثر الکبراء فی تاریخ سامراء (کتاب) نوشته ذبیح الله محلاتی
موسوعة کلمات الامام الحسن العسکری(ع)، اثر جمعی از مؤلفان در پژوهشکده باقرالعلوم(ع) است که در چهار فصل سخنان امام را در عقاید، احکام، اخلاق و ادعیه و زیارات جمع‌آوری کرده است. این کتاب توسط جواد محدثی با عنوان «فرهنگ جامع سخنان امام حسن عسکری(ع)» به فارسی ترجمه شده است.[۱۱۲]
شکوه سامرا، مجموعه مقالاتی درباره امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و نوشته جمعی از نویسندگان است. در سال ۱۳۹۰ش توسط دانشگاه امام صادق(ع) به چاپ رسیده است

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)