حرمت قرآن در بیان قرآن و مجازات حرمتشکنان
حرمت قرآن از نگاه خود قرآن، مفهومی عمیق و چندوجهی است که شامل تقدس ذاتی کلام الهی، وجوب تعظیم و تدبر در آن، و نیز لزوم عمل به آموزههایش میشود. قرآن خود را "کتاب مبین"، "نور"، "رحمت"، "هدایت" و "شفاء" معرفی میکند و به جایگاه رفیع خود تصریح دارد.
حرمت قرآن در بیان قرآن:
قرآن کریم به شیوههای مختلف به عظمت و قداست خود اشاره میکند و مخاطبان را به تعظیم و احترام آن فرامیخواند:
منشأ الهی و معجزه بودن:
"إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ"(1)
این آیات به صراحت قرآن را "کریم" (گرامی و باارزش) میخواند و منشأ آن را از "رب العالمین" (پروردگار جهانیان) معرفی میکند و از لمس آن توسط ناپاکان (به معنای ظاهری و باطنی) نهی میکند که نشاندهنده قداست آن است.
"أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا"(2)
این آیه دعوت به تدبر در قرآن میکند و عدم وجود اختلاف در آن را دلیلی بر الهی بودن و معجزه بودنش میشمارد. عظمت محتوایی و تناقضناپذیری آن، نشانهای از حرمت و جایگاه خاص آن است.
کلام الله و صفت برترین:
"وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ" (3)
در این آیه، قرآن صریحاً "کلام الله" نامیده شده است. از آنجا که خداوند متعال، برترین و مقدسترین وجود است، کلام او نیز از بالاترین درجه قداست و حرمت برخوردار است.
هدایت، نور و شفاء:
"یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًی وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ" (4)
قرآن خود را موعظهای از جانب پروردگار، شفای بیماریهای قلبی، هدایت و رحمت برای مؤمنان معرفی میکند. این صفات، جایگاه والا و حیاتی قرآن را نشان میدهند که تخریب آن، به معنای محروم کردن خود و جامعه از این برکات است.
"قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ، یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ " (5)
قرآن خود را "نور" و "کتاب مبین" (روشنکننده) مینامد که مردم را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند. این جایگاه نورانی و هدایتگر، مستلزم تعظیم و احترام ویژه است.
کتاب عزیز و شکستناپذیر:
"وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ، لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ "(6)
قرآن خود را "کتاب عزیز" (نفوذناپذیر و شکستناپذیر) معرفی میکند که باطل از هیچ سو به آن راه ندارد. این آیه به مصونیت قرآن از تحریف و بطلان اشاره دارد که خود نمادی از جایگاه رفیع و حرمت آن است.
برخورد با حرمتشکنان از زبان قرآن:
قرآن کریم به طور مستقیم به مجازات دنیوی خاص برای "حرمتشکنی" فیزیکی قرآن (مانند آتش زدن، پاره کردن) اشاره نکرده است. اما به طور کلی، رویکرد قرآن در قبال کسانی که به آیات الهی کفر میورزند، تمسخر میکنند، و از هدایت آن سرپیچی میکنند، شامل موارد زیر است:
وعده عذاب الهی در آخرت:
"إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا" (7)
این آیه درباره کسانی است که به آیات الهی کفر میورزند. حرمتشکنی قرآن نیز نوعی کفر به آیات الهی است و مجازات سخت اخروی برای آن پیشبینی شده است.
"إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَیٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ" (8)
کسانی که حقایق و هدایت قرآنی را کتمان میکنند، مورد لعن خدا و لعنکنندگان قرار میگیرند. این نیز نوعی بیحرمتی به قرآن است.
محرومیت از هدایت و تبیین آیات:
"سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لَا یُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ۚ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ" (9)
خداوند کسانی را که متکبرانه از آیاتش روی برمیگردانند، از فهم و بهرهمندی از آنها محروم میکند. حرمتشکنان نیز از این دسته محسوب میشوند.
"وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ" (10)
قرآن کسانی را که از یادآوریهای تازه از سوی خداوند رویگردانند، سرزنش میکند.
عواقب دنیوی و عبرت برای دیگران (در صورت لزوم و در چارچوب حکومت اسلامی):
قرآن به طور کلی بر اجرای عدالت و حفظ نظم اجتماعی تأکید دارد. اگرچه آیه خاصی برای مجازات فیزیکی حرمتشکنان قرآن وجود ندارد، اما در نظام فقهی اسلام، حرمتشکنی به مقدسات و توهین به آنها، از مصادیق محاربه یا سبالنبی/سبالمقدسات شمرده میشود که مجازاتهایی برای آن در نظر گرفته شده است. این مجازاتها اغلب برای حفظ نظم اجتماعی، جلوگیری از اشاعه فساد و بیدینی، و حفظ حرمت شعائر الهی وضع شدهاند و مستند به آیات کلی امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود الهی هستند.
مثال کلی از آیات مربوط به مجازات اخلالگران در نظم جامعه:
"إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ" (11)
این آیه درباره مجازات محاربین (کسانی که با سلاح یا با اخلال در امنیت عمومی به مقابله با خدا و رسولش برمیخیزند) است. برخی فقها، حرمتشکنی علنی و گسترده مقدسات را نیز در ذیل اخلال در امنیت معنوی و فکری جامعه و مصداق "افساد فی الارض" دانستهاند که مستوجب مجازاتهای شدید است.
قرآن کریم، خود را کلام خدا، نور، هدایت و شفا معرفی کرده و بر قداست، عظمت و جایگاه والای خود تأکید میکند. در قبال حرمتشکنان، قرآن بیشتر بر عذاب شدید اخروی، محرومیت از هدایت الهی و لعن خداوند تأکید دارد. هرچند مجازات فیزیکی خاصی در قرآن برای توهین مستقیم به مصحف ذکر نشده، اما فقهای اسلامی با استناد به آیات کلی حفظ شعائر، امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با افساد فیالارض، مجازاتهایی را برای حرمتشکنان مقدسات در نظر گرفتهاند که هدف آن حفظ جامعه از فساد و بیدینی و پاسداشت شعائر الهی است