استعمار نو؛ سلطه بر زمان (نگاهی به اهمیت زمان در سوره عصر)
سرمایه ای گرانبها به نام عمر، زمان، وقت که غالب ما انسان ها از اهمیت این نعمت غافلیم. نحوه ی استفاده از این سرمایه ی عظیم بر سعادت و شقاوت افراد اثر مستقیم دارد. اگر انسان ارزش آن را درک کرد و در راه صلاح از آن بهره برد، از ضرر و خسران که رهایی یافته و در سرای امنیت و آسایش ابدی آسوده خواهد بود.
خداوند در قرآن به پدیده هایی قسم خورده است. با نگاهی اجمالی به آن پدیده ها درمی یابیم قطعاً اهمیت و سرّی در آن پدیده نهفته است که خدای تبارک و تعالی که خالق کل جهان است؛ آن پدیده را چنان بااهمیت خلق کرده که به آن قسم یاد کرده است.
در آیات بسیاری از قرآن کریم، خدای متعال به چیزهایی سوگند یاد کرده، از جمله ذات پاک خویش، روز قیامت، فرشتگان، ماه، خورشید و... در حالی که خداوند بی نیاز از سوگند بوده ولی سوگندهای قرآن همواره دارای دو فایده مهم است: نخست تاکید روی مطلب و دیگر بیان عظمت چیزی که به آن سوگند یاد میشود؛ زیرا هیچ کس به موجودات کم ارزش سوگند یاد نمیکند. (۱) و از طرفی این سوگندها که خطاب به انسان است، جهت تفهیم ارزش و منزلت او بوده تا انسانها به ارزش وجودی خود پی برده و خود را به بهایی اندک نفروشند و در برابر نعمتهای فراوانی که خداوند برایشان ارزانی داشته، جهت رسیدن به قرب الهی تلاش کنند. (۲)
خداوند سبحان در ابتدای سوره عصر با سوگند به «عصر» ارزش آن را برای انسان بیانداشته تا آدمی را به کنجکاوی و پرسش وادارد که این چه مقولهای میتواند باشد که از چنان درجهی اهمّیتی برخوردار است که خالق پروردگار بدان قسم یاد میکند؟
«عصر» در لغت به معنی دوره، دوران، دهر، روزگار و یا به معنی روز، شب، آخر روز، آشکارشدن قرمزی آفتاب و نماز عصر و... و. آمده است. در هر صورت تمامی معانی فوق به یک نکته اشارهدارند و آن مقولهی «زمان» و وقت است. زمان موهبتی است که به مقدار مشخصی از جانب خداوند به انسان ها عطا شده است، اما انسان ها در قبال آن چه می کنند؟
معمولاً زمان میان انسان ها به دو بخش کار و فراغت تفکیک میشود. زمان کار را به کسب درآمد مشغولند ولی زمان فراغت را هر کس به فراخور فرهنگی که در آن رشد یافته یا سبک زندگی ای که برگزیده، وقت و عمر می گذراند. اینکه فرد در زمان فراغت به عبادت مشغول باشد یا مطالعه، به کلاسهای ورزشی برود یا در بازار و مراکز خرید وقت بگذراند و هزاران مسیری که سر راه هر فرد جهت گذران عمر وجود دارد، همه و همه برگرفته از نوع نگرش فرد و نگاه او به زندگی است.
رسانه ها در انتخابات مسیر زندگی و سبک زیست مردم نقش بسیار پررنگ و شاید بتوان گفت امروزه اساسی ترین نقش را ایفا می کنند. رسانه ها تعیین می کنند که ما چه چیزی را اولویت قرار دهیم؛ برای رشد روحی وقت فراغت خود را صرف کنیم یا برای لذّات امور دنیایی؟ این مسیرها به گونه ای هوشمندانه توسط شرکت های بزرگ رسانه ای که هدفی جز کسب سود ندارند برای انسان ها انتخاب شده است و آن ها فکر می کنند که در انتخاب خود مختارند حال آنکه چنین نیست و آنها در مسیری که پیش روی آنها گذاشته شده است گام می نهند.
زمان، گرانبهاترین سرمایه هر انسان است؛ سرمایهای که یکبار مصرف میشود و هرگز بازنمیگردد. در عصر حاضر، رسانهها به ظریفترین و خطرناکترین دزدان این سرمایه تبدیل شدهاند. آنها نه با اسلحه، که با طراحیهای روانشناختی پیچیده، توجه ما را به اسارت میگیرند و ساعات عمرمان را به باد میدهند.
شروع استعمار با فتوحات زمین و معادن و مخازن آن و نیروی کار و به اسارت گرفتن و بردگی انسان ها جهت کار بود، اما امروزه شکل و رخ آن تغییر کرده است، استعمار ذهنها را به تسخیر خود درآورده است، دیگر برای کسب سود بیشتر و پیروزی بر رقبا نیروی جسمی انسانها چندان مورد توجه نیست، بلکه این ذهن آنهاست که نیاز به تسخیر شدن دارد. شرکتهای بزرگ تجاری با برندسازی و تغییر شیوه و سبک زندگی انسان عصر کنونی، با انجام شیوههای اقناع، با رسوخ در لایههای عواطف و باورهای انسانی، آنها را تبدیل به بردههایی نمودهاند که با تبلیغ کالایی سیل متقاضیان به سوی فروشگاههای مورد هدفشان جاری می شود.
در ماه های اخیر تولید و فروش گستردهی عروسکی به نام «لبوبو» که اشتیاق به خرید آن نه تنها میان قشر کثیری از مردم عادی، که میان اقشار مذهبی هم نفوذ کرد. این اقبال به این عروسک زشت و نامأنوس دو آورده برای استعمار داشت: ۱. سود ۲. احراز تعداد برده های فکری ایشان. ذینفعانی که فضای سایبر را جهت استثمار آدم ها خوب شناخته اند، میتوانند روی تعداد طرفداران و غلامان حلقه به گوششان حساب کنند.
حالا چه میشود که این لشکر سایبری به فرماندهی استعمار به پیش میرود؟ پاسخ به این سؤال آیا چیزی جز این است که افراد با ارزانی داشتن وقتشان و هدر دادن آن در مسیرهایی که سلطه جویان برایشان طراحی کردهاند خود را به این عرصه کشاندهاند، عرصهای که حکمرانانش سودجویان عالمند. استعمار کنونی دریافته است که برای هدف قراردادن ذهن انسانها اول باید مدیریت زمان ایشان را در دست بگیرد و با مدیریت نحوهی گذران وقت آنها میتواند هر آنچه هدف و مطلوب خود است به ایشان ارزانی دارد. در حالی که فکر میکنند در انتخاب این مسیر مختارند حال آنکه از قبل این اجبار را برگزیده اند.
رسانههای مدرن، بهویژه شبکههای اجتماعی، بر اساس مدل اقتصادی «توجه» کار میکنند. هرچه مخاطب زمان بیشتری را در پلتفرم آنها بگذراند، تبلیغات بیشتری دیده و سود بیشتری عاید آنها میشود، بنابراین، آنها با الگوریتمهایی طراحی شدهاند که مخاطب را به ادامه دادن و ادامه دادن ترغیب میکند. همیشه ویدیوی بعدی، پست بعدی و خبر بعدی وجود دارد. الگوریتمها علایق مخاطب را میدانند و دقیقاً همان چیزی را نشان میدهند که دوست دارد و این شیوه، مقاومت در برابر آن را سخت میکند.
بسیاری از ما، پس از ساعات کاری خستهکننده، برای «استراحت» به تماشای سریالها یا گشتن در شبکههای اجتماعی روی میآوریم. اما این فعالیت، غالباً به «مصرف انفعالی» تبدیل میشود. دیدن سریال و فیلم برای سرگرمی نه تنها آورده ای برای ذهن ندارد که ذهن را تنبل کرده و قوه تخیل را تباه میکند. اگر توجه کنیم درمییابیم که ساعتها گذشته در حالی که ذهن ما درگیر محتوای سطحی و تکراری شده و نه انرژی گرفته، نه چیز جدیدی یاد گرفته و نه حتی به معنای واقعی استراحت کرده است.
همانطور که سوره «عصر» هشدار میدهد، انسان ذاتاً در خسارت است مگر آنهایی که از زمان خود به درستی استفاده کنند. رسانهها ابزار هستند؛ این ما هستیم که انتخاب میکنیم ابزار باشند یا ارباب. بازپسگیری کنترل زمان، نیاز به خودآگاهی و اراده دارد. ما می توانیم برای استفاده از رسانهها، زمانبندی مشخصی جهت محدودکردن خودمان داشته باشیم. زمان ورود به فضای مجازی حتما این سؤال را از خود بپرسیم: «برای چه کاری میآیم اینجا؟» اگر دلیل محکم و معقولی بود، پس از انجام کار از آن فضا خارج شویم. به جای گشتوگذار بیهدف در فضای مجازی، زمان خود را به مطالعه، یادگیری یک مهارت جدید، ورزش یا گفتوگوی واقعی با عزیزان اختصاص دهیم.
به یاد داشته باشیم، زمانی که رسانهها از ما میگیرند، نه تنها دقایقی از عمرمان نیست، بلکه فرصتهای «ایمان»، «عمل صالح»، «توصیه به حق» و «صبر» را از ما میدزدند. هوشیار باشیم!
زهرا صالحی فر دانشجوی مدیریت رسانه دانشگاه باقرالعلوم
پاورقی
۱. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، چاپ اول، ج۱۸، ص۳۱۶
۲. علیان نژاد، ابوالقاسم؛ سوگندهای پربار قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ص۲۷