تفسیر نمونه جلد ۲

تفسیر نمونه0%

تفسیر نمونه نویسنده:
گروه: شرح و تفسیر قرآن

تفسیر نمونه

نویسنده: آية الله مکارم شيرازي
گروه:

مشاهدات: 38008
دانلود: 2574


توضیحات:

جلد 1 جلد 2 جلد 3 جلد 4 جلد 5 جلد 6 جلد 7 جلد 8 جلد 9 جلد 10 جلد 11 جلد 12 جلد 13 جلد 14 جلد 15 جلد 16 جلد 17 جلد 18 جلد 19 جلد 20 جلد 21 جلد 22
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 113 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 38008 / دانلود: 2574
اندازه اندازه اندازه
تفسیر نمونه

تفسیر نمونه جلد 2

نویسنده:
فارسی

آيه و ترجمه

( و قاتلوا فى سبيل الله و اعلموا ان الله سميع عليم ) (244)( من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيرة والله يقبض و يبصط و اليه ترجعون ) (245)

ترجمه:

244 - و در راه خدا، پيكار كنيد! و بدانيد خداوند، شنوا و داناست.

245 - كيست كه به خدا قرض الحسنهاى دهد، (و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند،) تا آن را براى او، چندين برابر كند؟ و خداوند است كه (روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى سازد، (و انفاق، هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى شود). و به سوى او باز مى گرديد (و پاداش خود را خواهيد گرفت ).

شان نزول:

در شان نزول آيه دوم، چنين نقل كرده اند كه: روزى پيامبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمود: هر كس صدقه اى بدهد دو برابر آن در بهشت خواهد داشت، ابو الدحداح انصارى عرض كرد، اى رسول خدا من دو باغ دارم اگر يكى از آنها را به عنوان صدقه بدهم دو برابر آن را در بهشت خواهم داشت، فرمود: آرى، عرض كرد: ام الدحداح نيز با من خواهد بود فرمود: آرى، عرض كرد: فرزندان نيز با منند؟ فرمود: آرى، سپس او باغى را كه بهتر بود، به عنوان صدقه به پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) داد، آيه فوق نازل شد، و صدقه او را دو هزار هزار برابر براى او كرد و اين است معنى اضعافا كثيرة.

ابو الدحداح بازگشت و همسرش ام الدحداح و فرزندان را در آن باغى ديد كه صدقه قرار داده بود به در باغ ايستاد و نخواست وارد آن شود، و همسرش را صدا زد و گفت: من اين باغ را صدقه قرار داده ام و دو برابرش را در بهشت خريدارى كرده ام و تو و فرزندان نيز با من خواهيد بود، همسرش گفت مبارك است آنچه را فروخته و آنچه را خريدهاى، پس همگى از باغ خارج شدند و آن را به پيامبر تسليم كرد، پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمود: چه بسيار نخله هائى در بهشت كه شاخه هايش براى ابى الدحداح آويزان شده است.

تفسير:

جهاد با جان و مال

از اينجا آيات مربوط به جهاد، شروع مى شود، و به دنبال آن داستانى در همين زمينه از اقوام پيشين مى آيد و با توجه به سرگذشتى كه در آيه قبل درباره جمعى از بنى اسرائيل نقل شد كه آنها به بهانه طاعون از جهاد فرار كردند و سرانجام، با همان طاعون از ميان رفتند، رابطه بين اين آيات و آيات قبل روشن مى گردد.

نخست مى فرمايد: در راه خدا پيكار كنيد، و بدانيد خداوند شنوا و دانا است سخنان شما را مى شنود و از انگيزه هاى درونى شما و نياتتان در امر جهاد آگاه است( و قاتلوا فى سبيل الله و اعلموا ان الله سميع عليم ) .

سپس مى افزايد: كيست كه به خدا وام نيكوئى دهد (و از اموالى كه او بخشيده است در طريق جهاد و در طريق حمايت مستمندان، انفاق كنند تا خداوند آن را براى او، چندين برابر كند( من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيرة ) .

بنابراين وام دادن به خداوند به معنى انفاق فى سبيل الله است و به گفته بعضى از مفسران، انفاقهائى است كه در راه جهاد مى شود، زيرا در آن زمان تهيه هزينه هاى مختلف جهاد، بر دوش مبارزان مسلمان بود، در حالى كه بعضى ديگر معتقدند هر گونه انفاقى را شامل مى شود، هر چند بعد از آيه جهاد وارد شده است.

ولى تفسير دوم با ظاهر آيه سازگارتر است، به خصوص اينكه معنى اول را نيز در بر مى گيرد، و اصولا انفاق در راه خدا، و كمك به نيازمندان و حمايت از محرومان، همان كار جهاد را مى كند، زيرا هر دو مايه استقلال و سربلندى جامعه اسلامى است.

اضعاف جمع ضعف (بر وزن شعر) به معنى دو يا چند برابر كردن چيزى است، و با توجه اينكه اين واژه به صورت جمع در آيه آمده و با كلمه كثيرة، تاكيد شده، به علاوه جمله يضاعف نيز تاكيد بيشترى را از يضعف مى رساند (آن چنان كه ارباب لغت گفته اند) از مجموع اين جهات، استفاده مى شود، كه خداوند، براى انفاق كنندگان پاداش بسيار فراوانى قرار داده، و انفاق در راه خدا همچون بذر مستعدى است كه در زمين آماده اى افشانده شود، و به وسيله بارانهاى پى در پى آبيارى گردد، و دهها و گاه صدها برابر، نتيجه دهد (همان گونه كه در آيه 261 همين سوره خواهد آمد).

و در پايان آيه مى فرمايد: خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى كند و همه شما به سوى او باز مى گرديد( والله يقبض و يبصط و اليه ترجعون ) .

اشاره به اينكه تصور نكنيد انفاق و بخشش، اموال شما را كم مى كند زيرا گسترش و محدوديت، روزى شما به دست خدا است و او توانائى دارد در عوض اموال انفاق شده، به مراتب بيش از آن را در اختيار شما قرار دهد، بلكه با توجه به ارتباط و به هم پيوستگى افراد اجتماع با يكديگر، همان اموال انفاق شده در واقع به شما باز مى گردد.

اين از نظر دنيا، و از نظر آخرت، فراموش نكنيد كه همه به سوى او باز مى گرديد و پاداشهاى بزرگ شما آنجا است.

نكته:

چرا تعبير به قرض؟

در چندين آيه از قرآن مجيد (و از جمله آيه بالا) در مورد انفاق در راه خدا تعبير به قرض و وام دادن به پروردگار آمده است، و اين نهايت لطف خداوند نسبت به بندگان را از يك سو و كمال اهميت مساله انفاق را از سوى ديگر مى رساند، با اينكه مالك حقيقى سراسر هستى او است، و انسانها تنها به عنوان نمايندگى خداوند، در بخش كوچكى از آن، تصرف مى كنند چنانكه در آيه 7 سوره حديد مى خوانيم: آمنوا بالله و رسوله و انفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه: ايمان به خدا و رسولش بياوريد و از آنچه خداوند شما را در آن نماينده خود ساخته، انفاق كنيد ولى با اين حال بر مى گردد و از بنده خود استقراض مى كند، آن هم استقراضى با چنين سود بسيار فراوان، كرم بين و لطف خداوندگار! در نهج البلاغه آمده است كه مى فرمايد: و استقرضكم و له خزائن السموات و الارض و هو الغنى الحميد و انما اراد ان يبلوكم ايكم احسن عملا: خداوند از شما در خواست قرض كرده در حالى كه گنجهاى آسمان و زمين از آن او است و بى نياز و ستوده، (آرى اينها نه از جهت نياز او است ) بلكه مى خواهد شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد.