غريزه بازي در كودكان
يكي از غريزههايي كه خداوند حكيم در وجود كودكان قرار داده، علاقه به بازي ميباشد. او ميدود، جَستوخيز ميكند و گاهي نيز با اسباببازيهاي خويش سرگرم ميشود و از جابجا كردن آنها لذت ميبرد. اگر چه اين حركتها در آغاز بيهوده مينمايد، ولي باعث تكامل جسم و جان كودك است و بر اثر آن جسم كودك محكم ميشود و قدرت انديشه و ابتكار در او افزايش مييابد و نيروهاي دروني او را آشكار ميسازد. شايد يكي از دلايل توجه به بازي كودكان كه در روايات اسلامي به آن اشاره شده همين بوده باشد.بازي كردن كودك، تمرين يك نوع استقلال اراده و زنده كردن نيروي خلّاقيّت و ابتكار است، زيرا هنگامي كه كودك مثلاً مشغول بنايي با وسايل بازي خود است، تمام دستگاه فكر او مانند يك مهندس ساختمان كار ميكند و از موفقيّتهاي خود لذت ميبرد، و هنگامي كه در وسط كار به مانعي برخورد ميكند به فكر چاره ميافتد كه در نتيجه، همه اين كارها به رشد فكر و ساختن شخصيّت وي تأثير فراوان ميگذارد.رسول خداصلىاللهعليهوآله
فرمود: هر كس كه نزد وي كودكي است بايد با او رفتار كودكانه داشته باشد.
.و نيز فرمود: رحمت خداوند بر پدري باد كه در راه نيكي و نيكوكاري به فرزند خود كمك كند. به او نيكويي نمايد و مانند كودكي، رفيق دوران كودكي وي باشد، او را دانشمند و باادب پرورش دهد
.عليعليهالسلام
فرمود: فرزند خود را تا هفت سال آزاد بگذار تا به بازي كردن بپردازد.
.امام صادقعليهالسلام
فرمود: كودك در هفت سال اول بازي ميكند. در هفت سال دوم به آموختن علم ميپردازد، و در هفت سال سوم حلال و حرام (احكام ديني)را ميآموزد.
.عليعليهالسلام
فرمود: كسي كه كودكي دارد بايد در راه تربيت او رفتار كودكانه داشته باشد.
بازي كردن پيامبر با كودكان
رسول گرانقدر اسلام با كودكان خود امام حسن و امام حسينعليهماالسلام
بازي ميكرد. در اينباره روايات فراواني نقل شده كه به چند نمونه اشاره ميكنيم.نقل شده است كه پيامبرصلىاللهعليهوآله
هر روز صبح دست علاقه و محبّت بر سر فرزندان خود و اولاد آنان ميكشيد و با حسينعليهالسلام
بازي ميكرد
.يعليبن مرّه گويد: رسول خداصلىاللهعليهوآله
را به غذايي دعوت كرده بودند، ما هم با آن حضرت بوديم كه ناگهان حسنعليهالسلام
را ديديم كه در كوچه بازي ميكرد. پيامبرصلىاللهعليهوآله
او را ديد، در حضور مردم دويد و دست خود را گشود تا وي را بگيرد. ولي كودك به اينسو و آنسو ميدويد و ميگريخت و رسولاللَّه را ميخندانيد، تا اين كه آن حضرت كودك را گرفت و يك دست خود را بر چانه حسنعليهالسلام
و دست ديگر را بالاي سر وي نهاد، سپس صورت خود را نزديك صورت كودك آورد، او را بوسيد و فرمود: حسن از من است و من از اويم. خداوند هر كس كه او را دوست دارد، دوست خواهد داشت.
.در بسياري از روايات نقل شده كه اين موضوع درباره امام حسينعليهالسلام
بوده است.
امام صادقعليهالسلام
فرمود: روزي امام حسينعليهالسلام
در دامن پيامبرصلىاللهعليهوآله
بود آن حضرت با وي بازي ميكرد و ميخنديد. عايشه گفت: اي رسول خداصلىاللهعليهوآله
، چقدر با اين كودك بازي ميكني؟! رسول خدا فرمود: واي بر تو! چگونه او را دوست نداشته باشم در حالي كه او ميوه دل و نور چشم من ميباشد؟!
.جبيربن عبداللَّه گويد: رسول خداصلىاللهعليهوآله
با كودكان اصحاب و يارانش بازي ميكرد و ايشان را در كنار خود مينشانيد.
.انسبن مالك گويد: پيامبرصلىاللهعليهوآله
خوشاخلاقترين مردم بود. من برادر كوچكي داشتم كه تازه او را از شير گرفته بودند، از وي نگهداري ميكردم، كنيه او ابوعمير بود. آن حضرت همين كه او را ميديدند ميفرمود: از شير گرفتن چه بر سرت آورده است؟ و ايشان خود نيز با او بازي ميكرد.
.در حديثي نقل شده كه: پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآله
عبداللَّه و عبيداللَّه و كُثَيّر يا قثم فرزندان عباس را فرا ميخواند، آنان كودكاني بودند كه بازي ميكردند. آنگاه آن حضرت ميفرمود: هر كس زودتر نزد من آيد، پاداش او چنين و چنان است. كودكان به صورت مسابقه به سوي آن حضرت ميدويدند. رسول خداصلىاللهعليهوآله
آنان را در آغوش ميگرفت و ميبوسيد!!
و گاهي آنان را پشت سر خود بر مركب سوار ميكرد، و بر سر بعضي دست نوازش ميكشيد!!