پژوهشی نو پیرامون حدیث کسای یمانی به روایت حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام

پژوهشی نو پیرامون حدیث کسای یمانی به روایت حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام نویسنده:
گروه: حضرت فاطمه علیها السلام

  • شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 3952 / دانلود: 4427
اندازه اندازه اندازه
پژوهشی نو پیرامون حدیث کسای یمانی به روایت حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام

پژوهشی نو پیرامون حدیث کسای یمانی به روایت حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

پژوهشی نو پیرامون حدیث کسای یمانی به روایت حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام

نویسنده: حیدر تربتی کربلایی.

پیش گفتار

بسم الله الرّحمان الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الّذی جعل محمّداً و آله صلوات الله علیهم أجمعین مظاهر جماله و جلاله. الّذین أذهب الله عنهم الدّناسات و طهّرهم تطهیراً (مطلقاً، مادّیّاً و معنویّاً)، و الّذین هم الصّراط المستقیم و الطّریق الوحید الی معرفه الله و طاعته، و لولا معرفتهم فالضّلاله لامحاله، فصلّی الله علیهم صلاهً لا نهایه لها، و لعنهالله علی أعدائهم و مخالفیهم و ظالمیهم و غاصبی حقوقهم، و مدّعی شئونهم و مراتبهم و الرّاضین بذلک، لعناً دائماً أبدیّاً الی أبدالآبدین آمین.

از گنجینه های ارزنده ٴ ثانی ثقلین که از محتوای غنی و بابرکت اسرار ولایت کلّیّه تکوینی برخوردار است؛ حدیث شریف کسا به روایت عصمت کبری، فاطمه زهراعليهما‌السلام است. این حدیث شریف و نورانی، اگرچه کوتاه است، امّا سرشار از مطالب ارزنده ای درباره ٴ ولایت کلّیّه تکوینی و همچنین تفسیر آیات قرآنی و ولایی است که البته نیازمند شرحی جامع و تفسیری ولایی می باشد.

هرچند برخی ناآگاهان در صحیح بودن این حدیث شریف تردید ایجاد می کنند امّا بحمدالله در میان شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارتعليه‌السلام ، از شهرت و رونق خوبی برخوردار بوده و برای برآورده شدن حاجت ها و شفای بیماران خوانده می شود.

در این نوشته به حول و قوّه الهی و کرم حضرت ولیّه الله العظمی و آیته، صاحبه الولایه الکلّیّه الالهیّه وحجّه الله علی الحجج، سیّده نساء العالمین فاطمه الزّهراء صلوات الله و سلامه علیها و علی اهل بیتها، درصدد پاسخ به آن گفتارهای بی اساس برآمده ایم و در ادامه، متن حدیث را همراه با اختلاف نسخه ها و منابع می آوریم.

امیدواریم به درگاه آن حضرت قبول افتد و از عنایت ایشان بهره مند شویم.

حدیث إنّ فاطمه بقیّه النّبوّه

مقدّمه ٴ اوّل: شبهه ها درباره ٴ حدیث کساء

اشاره

گفته شده است: این حدیث به روایت حضرت زهراعليهما‌السلام و با این مضمون در هیچ کدام از کتاب های معتبر حدیث خاصّه (شیعیان اهل بیتعليه‌السلام و یا عامّه نیامده است. و «المنتخب» نخستین کتابی است که حدیث را نقل کرده و سندی برای آن ذکر نکرده است و تنها سند ذکر شده برای آن، حاشیه کتاب «العوالم» است و در سند حاشیه «العوالم» از محدّثانی چون سیّد هاشم بحرانی و... تا کلینی رحمهم الله نام برده شده در حالی که در هیچ کدام از کتاب های حدیثی آنان، حدیث کسا بدین صورت نیامده است.

در پاسخ باید گفت: هنگام شهادت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و پس از آن، اختناق شدیدی بر جامعه اسلامی حاکم گشت و به شدّت از انتشار حدیث و خبرهای صحیح به این بهانه که «با نشر احادیث رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، قرآن کنار گذاشته می شود» و «قرآن ما را بس است» جلوگیری شد و هرکس تخلّف می کرد، مورد تعقیب و مجازات قرار می گرفت. لعنت خداوند متعال بر کسانی که از گردآوری احادیث رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ثبت صحیح حوادث تاریخی صدر اسلام، جلوگیری کردند و ما را از بسیاری اطّلاعات تاریخی، حدیثی، فقهی، تفسیری و... از منبع وحی، محروم ساختند.

و از میان آن رویدادها، گردآمدن پنج تن آل عبا در خاندان وحی و خانه ٴ حضرت فاطمه زهراعليهما‌السلام است.

از طرفی، بسیاری از کتاب های معتبر، طیّ قرن های متمادی، دستخوش حوادث ناگواری چون سوختن، غارت، فرسودگی و... شده اند.

و گاه در کتاب خانه های دولتی یا شخصی و یا موزه های گوشه و کنار جهان، از پیدا شدن برخی از این کتاب ها خبر می رسد و چنان چه شرایط فراهم باشد، چاپ شده و در اختیار پژوهشگران قرار می گیرد. بنابراین عدم الوجدان لایدلّ علی عدم الوجود.

علاوه بر این، نخستین منبع این حدیث شریف، که از آن آگاهی داریم و از اعتبار والایی برخوردار است، کتاب «الغرر و الدرر» محدّث جلیل دیلمی قدّس سرّه است که در هفت قرن پیش نگاشته شده و نسخه ای از آن در کتاب خانه دانشگاه تهران موجود است. علمایی در عصر ما، این کتاب را دیده اند و ما را از محتوای آن آگاه کرده اند. البته کتاب های معتبر دیگری نیز حدیث کسا را نقل کرده اند که ان شاءالله در این زمینه اطّلاعات ارزنده ای عرضه می شود.

منابع حدیث کساء

۱- غرر الأخبار و درر الآثار فی مناقب الأخیار: نوشته ٴ شیخ حسن بن علی بن محمّد معروف به واعظ دیلمی قدّس سرّه متوفای قرن هشتم هجری. در حال حاضر نسخه ای خطّی از این کتاب در کتاب خانه دانشگاه تهران در ضمن مجموعه اهدائی آقای مشکات به شماره: ۱۴۸۸ می باشد.

کتاب شناس بزرگ شیعه، علامه آقا بزرگ تهرانی قدّس سرّه می نویسد: «کتاب ((عجاله الرّاکب و قناعه الطّالب فی المناقب))، فارسی و تالیف مولی محمّد حسین بن محمّد مهدی کرهرودی سلطان آبادی قدّس سرّه متوفا در شهر کاظمین در سال۱۳۱۴ قمری می باشد. او این کتاب را به فرمان سیّدعلی بجستانی نوشت... این کتاب به خطّ وی در کتاب خانه ((طهرانی)) در شهر سامرا موجود است. اوّل آن چنین است:

[الحمدلله الذی أفاض علینا الوجود لمعرفته و طاعته...] و در آن کتاب ذکر نموده است که حدیث کسا را همراه با سند و همراه با اختلاف در متن آن، در کتاب ((غرر الأخبار)) دیلمی دیده است،... ».(۱)

وی می نویسد: « ((غرر الأخبار و درر الآثار فی مناقب الأخیار))، تألیف شیخ ابومحمّد حسن بن ابی الحسن محمّد دیلمی(ره)، از اهل آخر سده هفتم و پس از آن تا میانه هشتم قمری بوده است...، علامه مجلسی(ره) از وی در آغاز کتاب بحارالأنوار نقل می کند و همچنین از کتاب الغرر وی مولی محمّد حسین کرهرودی(ره) معاصر و متوفا در شهر کاظمین در سال۱۳۱۴ قمری در تألیف های خود بسیار نقل می کند، از جمله آنها حدیث کسا می باشد به ترتیبی که در منتخب طریحی(ره) است با اختلافی بسیار کم و به سندهایی

۱- الذّریعه:۱۵/۲۲۲.

چند. و می گویم: نزد سیّد آقا تستری(ره) نسخه ای ناتمام از کتاب ((الغرر)) را دیدم و در چند جای آن از خود نام می برد...، و نسبت به حدیث کسا، سند در آن ذکر نشده بود و بعضی از بخش های آن چنین بود: [... حتّی أنّهم ذکروا لمّا دخلوا تحت الکساء قال اللّه تبارک و تعالی للملائکه: یا ملائکتی و سکّان سماواتی ما خلقت سماءً مبنیّهً...] و حدیث چنان است که طریحی نقل کرده است تا اینجا:[ ثمّ قال علیّعليه‌السلام أجزنی یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ] و در آن بخش های گفتار امام علیعليه‌السلام و پاسخ های رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چنان که طریحی آورده است نمی باشد...».(۱)

آیه الله فقید مرعشی نجفی قدّس سرّه می فرمایند: «از جمله کسانی که این متن حدیث کسا را نقل کرده است، واعظ بزرگوار، دیلمی صاحب کتاب ارشادالقلوب است که در کتاب

۱- الذّریعه:۱۶/۳۶-۳۷.

الغرر و الدّرر تقریباً نیمی از این حدیث را آورده است».(۱)

محی الدّین موسوی غریفی در کتاب «آیه التّطهیر» می نویسد: «قسمتی از کتاب الغرر دیلمی(ره) را در کتابخانه شخصی شیخ شیر محمّد همدانی در نجف اشرف دیدم».(۲)

۲- المنتخب الکبیر فی المراثی و الخطب: آقا بزرگ تهرانی قدس سرّه می نویسد: «کتاب المنتخب...، از آنِ شیخ فخرالدّین بن محمّد علی بن احمد بن طریحی نجفی(ره) است. وی متوفای سال ۱۰۵۸ قمری می باشد... و در حاشیه ٴ کتاب، حدیث کسا به گونه ٴ مختصر از کتاب «نهج المحجّه» که تألیف شیخ علی نقی بن شیخ احمد بن زین الدّین احسایی است، آمده است و نسخه دیگری از المنتخب می باشد که بین آن و کتاب المنتخب که به چاپ رسیده است، در برخی

۱- شرح احقاق الحق:۲/۵۵۷.

۲- صفحه ۸۸.

لفظ ها اختلاف می باشد و در هر مجلسی سه باب است و از آن ده مجلس موجود می باشد و آن به خطّ محمّد مهدی بن محمد قاسم استرآبادی در سال۱۰۹۶ قمری می باشد... ».(۱)

۳- (حاشیه) عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال حیاه سیّده النساءعليهما‌السلام : جلد یازدهم چاپ دوم و سوم: آیه الله سیّد شهاب الدّین مرعشی نجفی قدّس سرّه می نویسند: «...سخن را درباره ٴ حدیث کسا با ایراد نسخه ای از حدیث کسا که رایج است در مجالس مؤمنان از شیعیان خاندان پاک رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم که برای درخواست شفا و بهبودی نزد بیماران و برای درخواست حاجت ها خوانده می شود، به پایان می رسانیم، و من آن را نقل می کنم از رساله ٴ عالم جلیل حجّت زاهد حاج شیخ محمّد تقی فرزند حاج شیخ محمّد باقر یزدی بافقی، ساکن در قم که مظلومانه و در اسارت از دنیا

۱- الذّریعه:۲۲/۴۲۰.

رفت و خداوند حقّ او را از کسانی که وی را ستم نمودند و از وطنش دور نمودند بگیرد، سپس به دیگر نسخه ها اشاره می کنیم به یاری و کرم خداوند تعالی... (بخشی از نامه ٴ آیه الله بافقی به آیه الله مرعشی قدّس سرّهما) عوالم که از کتاب های معتبر شیعه و صاحب آن در کمال جلالت و اعتبار است و تقریبا زیاده از هفتاد جلد است و جلد یازدهم آن در احوالات حضرت سیّده النّساء فاطمه الزّهراء صلوات الله وسلامه علیها و علی ابیها و بعلها و بینها است و حقیر عبادالله محمّد تقی بن محمّد باقر بافقی یزدی قمی نجفی، این حدیث شریف را از آن کتاب مبارک نقل نمودم. انشاءالله تمام شیعیان سعی نموده این حدیث و آن کتاب و سایر کتاب ها را طبع خواهند فرمود و حضرت احدیّت جلّت عظمته همه را موفّق و مؤیّد فرماید. توضیح آنکه هفتاد جلد آن در یزد درکتاب خانه مرحوم حجّت الاسلام آقای آقا میرزا سلیمان قدّس

سرّه موجود می باشد. تتمّه آن ظاهراً در بحرین در خانواده ٴ مرحوم مؤلّف می باشد. التماس دعا از منتظرین حجّه بن الحسن صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه الطّاهرین دارم.

بسم الله الرّحمن الرّحیم قال الشّیخ عبدالله البحرانی صاحب العوالم: رأیت بخطّ الشّیخ الجلیل السّیّد هاشم البحرانی (سند و حدیث را همان گونه که از عوالم نقل شده است، آورده اند تا آنجا که می فرماید:) [و الآخره بربّ الکعبه]. تمام شد آنچه را که به خطّ مرحوم عالم زاهد بافقی یافتم.

سپس از فاضل جلیل شیخ محمّد صدوقی یزدی خواستم تا اینکه از نسخه کتاب عوالم، سند حدیث و متن آن را بنویسد و آرزوی مرا برآورد. پس آن را با نسخه مرحوم آقای بافقی مقابله نمودم و هر دو را مطابق با هم یافتم، حرف به حرف. و میان آن دو اختلافی نیافتم به جز آن که آقای صدوقی ذکر نمود که حدیث کسا و متن آن را در حاشیه و کنار کتاب عوالم یافته بود. و از کسانی که آن( حدیث شریف کسا به روایت حضرت صدّیقه طاهره فاطمه زهراعليهما‌السلام) را نقل نموده است، علامه جلیل ثقه ثبت شیخ ما فخرالدّین محمّد علی طریحی اسدی نجفی، صاحب مجمع البحرین در کتاب المنتخب الکبیر است. میان او و آنچه از کتاب عوالم شده به جز زیاده سلام ها و نیز در جمله ٴ فرمایش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم [اللّهمّ هؤلاء أهل بیتی و حامّتی] دیگرتفاوتی نیست... و عالم جلیل و حجّت، مسئول کتاب خانه و موزه ٴ روضه ٴ عبدالعظیم حسنیعليه‌السلام در شهر ری آقای حاج شیخ محمّد جواد رازی کنی در کتاب خود (نورالآفاق صفحه۴ چاپ تهران) متنی را که آوردیم به واسطه ٴ مرحوم بافقی، عیناً حرف به حرف، آورده است و چنین می گویند: و از شیخ مورد وثوق خود حاج شیخ محمّدحسین سیستانی درباره سند این حدیث شریف شنیدم که او از سیّد حسن بن سیّد مرتضی یزدی

شنیده است که روایت کرده است صاحب عوالم... و سند را تا آخر همان طور که نقل کردیم ذکر نموده است و از سخن وی برمی آید که حدیث مذکور در دو جای عوالم آمده است یکی در جلد یازدهم و دیگری در جلد شصت و دوم عوالم پس دقت نما».(۱)

۴- نهج المحجّه فی فضائل الائمّهعليه‌السلام : آقا بزرگ تهرانی قدّس سرّه درباره این کتاب می نویسند: «کتاب نهج المحجّه فی فضائل الائمّهعليه‌السلام و إثبات حقّهم و غصب غیرهم و بدع الغاصبین المبتدعین، از شیخ علی تقی بن احمد احسائی متوفای سال۱۲۴۶ است و در سال ۱۲۳۵ از نوشتن آن فارغ گشت و این کتاب مانند کتاب الصّراط المستقیم بیاضی می باشد. این کتاب را بر مقدمه و ده فصل و یک خاتمه مرتّب نموده است و نسخه ٴ آن را نزد عبدالکریم آل حیدر در

۱- شرح إحقاق الحق:۲/۵۵۳-۵۵۸.

بغداد دیدم و در سال ۱۳۷۳ در دو جلد و در تبریز به چاپ رسیده است و در آن نقل حدیث کسا را دیدم ولی از متن منتخب طریحی کمتر بود».(۱)

۵- حسین علوی دمشقی حنفی از خانواده های نقیبان شام است و آیه الله مرعشی قدِس سرّه می نویسند: «حدیث کسا را به خطّ او دیده اند».(۲)

چگونگی صاحبان منابع حدیث

۱- الذّریعهإلی تصانیف الشّیعه:٢٤/٤٢٤ رقم۲۲۲۰.

۲- شرح إحقاق الحق:۲/۵۵۳-۵۵۸.

۱ واعظ دیلمی شیخ حسن فرزند علی فرزند محمّد دیلمی قدّس سرّه:

شیخ محمّد بن الحسن حرّ عاملی صاحب دائره المعارف بزرگ فقه مأثور اهل بیت عصمت و طهارتعليه‌السلام «تفصیل وسائل الشّیعه» در کتاب «أمل الآمل»:٢/٧٧ رقم٢١١، وی را فاضل محدّث صالح معرّفی نموده است. و نیز علامه مجلسی قدّس سرّه از او با تعبیر «شیخ عارف» یاد نموده است و میرزا عبدالله افندی قدّس سرّه درباره ٴ او می فرماید: «شیخ عارف عالم، محدّث جلیل، معروف به دیلمی» و همچنین صاحب روضات الجنّات قدّس سرّه می نویسد: «عالم عارف وجیه واعظ معروف که به هر وصف زیبایی موصوف است. شیخی از بزرگان اصحاب ما و محدّثین بوده». سیّد محسن امین عاملی نیز در اعیان الشّیعه درباره ٴ او می نویسد:

«وی عالم عارف، عامل محدّث، کامل وجیه، از بزرگان اصحاب ما و فضلای در فقه و حدیث و عرفان و تاریخ غزوات و... می باشد». و محدّث قمی قدّس سرّه در الکنی و الألقاب او را «شیخ محدّث وجیه نبیه...» توصیف نموده است. او صاحب کتاب های ارزنده ای چون: «اعلام الدّین فی صفات المؤمنین» و کتاب «ارشاد القلوب» است.

مؤلّف گوید: از کلام مرحوم دیلمی چنین برمی آید که ایشان، کتاب خود را در سال ۷۵۶ یعنی در اواسط قرن هشتم هجری به پایان رسانده است.

۲ شیخ فخرالدّین بن محمّد بن علی بن احمد طریحی نجفی معروف به شیخ طریحی قدّس سرّه متوفای سال ١٠٨٥، یکی دیگر از نقل کنندگان این حدیث شریف می باشد.

شیخ حرّ عاملی قدّس سرّه وی را «فاضل زاهد، پاکدامن عابد، فقیه و شاعر جلیل القدر» توصیف نموده است و کتاب های مجمع البحرین و المقتل و المنتخب در زیارت و خطبه ها و شعر و رسائلی چند را از تألیفات او دانسته و می نویسد که با او هم عصر است.(۱) محدّث قمی قدّس سرّه در سفینه البحار می نویسد: «شیخ طریحی قدّس سرّه همان عالم فاضل محدّث پاکدامن زاهد عابد فقیه، شاعر جلیل، صاحب کتاب مجمع البحرین و المنتخب در مقتل و الفخریّه در فقه و... است... حکایت شده است که وی عابدترینِ اهل زمان خود و پاکدامن ترین بوده است. روایت کند از وی فرزند دانشمندش صفی الدّین و علامه سیّد هاشم توبلی بحرانی و مجلسی و خود از شیخش محمّد فرزند حسام مشرقی از شیخ بهایی...».

۳ شیخ محدّث بزرگ و متتبّع آگاه عبدالله بن نورالله

۱- أمل الآمل:٢/٢١٤ الرقم۶۴۸.

بحرانی اصفهانی قدّس سرّه، بزرگ شاگرد علامه بزرگوار مجلسی قدّس سرّه، از خطّ سیّد هاشم بحرانی قدّس سرّه، از استاد بزرگوارش سیّد ماجد بحرانی، از شیخ حسن بن زین الدّین شهید دوم، از استادش مقدّس اردبیلی، از استادش علی بن عبدالعالی کرکی، از شیخ علی بن هلال جزائری، از شیخ احمد بن فهد حلّی، از شیخ علی بن خازن حائری، از شیخ ضیاء الدّین علی بن شهید اول، از پدرش، از فخر المحقّقین، از شیخ و پدرش علامه حلّی، از شیخ خود محقّق حلّی، از استادش ابن نمای حلّی، از استادش محمّد بن ادریس حلّی، از ابن حمزه طوسی صاحب ثاقب المناقب، از شیخ جلیل محمّد بن شهرآشوب، از طبرسی صاحب احتجاج، از استاد بزرگوارش حسن بن محمّد بن حسن طوسی، از پدرش شیخ طائفه حقّه طوسی، از استادش شیخ مفید، ازاستادش ابن قولویه قمی، از استادش شیخ کلینی، از علیّ بن

ابراهیم، از پدرش ابراهیم بن هاشم، از احمد بن محمّد بن ابی نصر بزنطی، از قاسم بن یحیی بن الجلاء کوفی، از ابوبصیر، از ابان بن تغلب، از جابر بن یزید جعفی، از جابر بن عبدالله انصاری  از فاطمه زهراعليهما‌السلام متن این حدیث را روایت نموده است که تصویری از نسخه خطّی آن ضمیمه می شود.

۴ شیخ علی تقی بن احمد احسائی.

۵ حسین علوی دمشقی حنفی از اشراف شام.

نظم حدیث کسا

محقّق و کتاب شناس بزرگ شیعه آیه الله سید حسن صدر قدّس سرّه چنین می نویسد: «سیّد محمّد بن سّید ابراهیم... موسوی جبعی شحوری، جدّ اعلای ما... شاگرد شیخ محمّد باقر سبزواری صاحب الذّخیره بود،... از نوشته های باقی مانده او «قصیده نونیّه بزرگ» وی می باشد که در آن، حدیث کسا را به همان کیفیتی که طریحی در المنتخب آورده، به نظم آورده است... ».(۱)

آقابزرگ تهرانی قدّس سرّه چنین نگاشته است: «ارجوزه در حدیث کسا که نظم علامه سیّد محمّد بن سیّد معزّ الدین محمّد مهدی حسینی قزوینی حلّی متوفای سال ۱۳۳۵قمری است و در پنجاه بیت می باشد و آن را علامه سیّد محمّد

۱- تکمله أمل الآمل:۳۳۵-۳۳۷.

صادق آل بحرالعلوم در کتاب مجموع الرّائق آورده است».(۱)

آیه الله مرعشی نجفی قدّس سرّه می نویسند: «و این حدیث شریف را تنی چند از فرزانه های شعر و ادب از اصحاب ما (شیعیان) به نظم درآورده اند. از برترین آنان علامه فقیه ادیب آیه الله ابوالمعزّ سیّد محمّد بن علامه سیّد مهدی قزوینی حلّی متوفای سال ۱۳۳۵قمری می باشد. وی در بالاترین جایگاه جلالت و بزرگی بود. او از دوستان پدر علامه ام بود. روانش شاد باد... دیگر سراینده ٴ این حدیث، فاضل معاصر و جلیل استاد شیخ علی خاقانی نجفی می باشد که بابلیّات از سروده های ایشان است و در مجلّه ((البیان)) چاپ شده است، خداوند برکت و جود وی را دوام بخشد و در میان ما چون او را بسیار گرداند... ».(۲)

۱- الذّریعه:۱/۴۷۰.

۲- شرح احقاق الحق:۲/۵۵۸.

آقابزرگ تهرانی می نویسد: «... محدّث ماهر حاج شیخ محمّدباقر... قائنی بیرجندی صافی صاحب کتاب «الکبریت الأحمر فی شرائط اهل المنبر» در مقتل به زبان فارسی است وی حدیث کسا را به نظم آورده و در سال ۱۳۴۳ قمری به چاپ رسیده است... ».(۱)

و می نویسد: «طور سیناء در شرح حدیث کساء» به فارسی، از شیخ معاصر حاج شیخ علی اکبر... نهاوندی متوفا در مشهد خراسان است.(۲)

۱- الذّریعه:۱۷/۲۶۰.

۲- الذّریعه:۱۵/۱۸۱.

چند نکته

برای شرح حال راویان حدیث، واقع در طریق عوالم، به موسوعه ٴ رجالی بزرگ «معجم رجال الحدیث»، تألیف آیه الله خوئی قدّس سرّه مراجعه کنید.

محدّث و دانشمند فقید، سیّد عبدالرّزاق موسوی مقّرم قدّس سرّه می نویسد :

«حدیث کساء»

«سخنان مفسّران، روایت های محدّثان و صاحبان سیره و ارباب معجم ها همه بر اینکه منظور از اهل بیت در سخن خدای متعال:«إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً» همان پنج تن اصحاب کسا است، اتّفاق دارند. اصحاب کسا یعنی پیامبر اعظمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و وصیّ آن حضرت، امیرمؤمنانعليه‌السلام و دخترش حضرت صدّیقه سیّده ٴ زنان دو جهان از اوّلین و آخرینعليهما‌السلام و دو فرزندش که دو

آقای اهل بهشت امام حسنعليه‌السلام و امام حسینعليه‌السلام هستند. و در این مورد از گروهی از صحابه و تابعین، نصّ متواتر وجود دارد. و ابن جریر طبری در تفسیر جامع البیان پانزده طریق و سیوطی در تفسیر الدّرّ المنثور تا بیست طریق ذکر کرده است. و پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همیشه در فرصت ها و موارد متعدّد آشکارا می فرمود که اصحاب کسا اختصاص به همین پنج تن دارد. حتّی آن حضرت پس از نزول آیه تطهیر هرگاه برای نماز صبح خارج می شدند، بر در خانه فاطمهعليهما‌السلام می ایستادند و با صدای بلند ندا می کردند: «الصّلاه أهل البیت» و آیه تطهیر را قرائت می فرمودند. و شش ماه یا هفت و یا هشت ماه بر این روش بودند و هیچ کس نقل نکرده و نگفته که این توقّف بر در خانه ٴ یکی از زنان و نزدیکان آن حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده است و این عمل از شخص حکیمی چون رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دلالت بر معنای بزرگ و مهمّی دارد که آیه

دربردارنده ٴ این معنای عظیم است و آن اینکه آیه اختصاص به این پنج تن دارد و هیچ فرد دیگری از مسلمانان را شامل نمی شود. ولی گروه هایی که انکارکننده ٴ فضیلت اهل کسا هستند؛ وقتی دیدند نمی توانند این فضیلت را از ریشه انکار کنند، غیر این پنج تن را شریک در اهل بیت قرار داده و به شاهدهایی سست تر از خانه ٴ عنکبوت استناد کرده اند و حتّی خودشان در این گفته مانند کسی که در شب تاریک، هیزم جمع می کند، سرگردان و مردّد هستند. و با اینکه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به امّ سلمه اجازه ٴ داخل شدن در کسا را نداد و فقط به او فرمود: به راستی تو بر خیری و از زنان پیامبر هستی، انکارکنندگان فضیلت اهل بیت، دیدند نمی توانند مطالب خود را به خورد مردم بدهند، راه دیگری را پیشه ساختند و آن این بود که حدیث را تحریف کردند و از حدیث ویژگی هایی که برای پنج تن آمده بود انداختند و فقط به

نزول آیه در شأن ایشان اکتفا نمودند؛ امّا متتبّع کامل شیخ فخرالدّین طریحی نجفی که از نوادر روزگار و از مفاخر علما به شمار می آید، در کتاب «المنتخب» چاپ نجف صفحه۱۸۶، روایت را همان طور که از منبع وحی رسیده، ذکر نموده. علامه و حجّه الاسلام سیّد عدنان آل سیّد شبّر بحرانی و سیّد محمّد فرزند آیه الله سیّد مهدی قزوینی از علامه محقّق طریحی تبعیّت کرده اند. و علامه حجّه الاسلام سیّد محمّد کاظم یزدی صاحب عروه الوثقی در «أجوبه المسائل المتفرّقه»، همان را اذعان نموده است و (دور از صحّت نمی داند) و علامه سیّد شهاب الدّین تبریزی در رساله ٴ کوچک فارسی که آن را «حدیث کسا» نامیده است، سندی را برای این حدیث متذکّر شده و در آن رساله ٴ کوچک، حدیث سلسله الذّهب را بیان داشته است.این کتاب در سال ۱۳۵۶ قمری به طبع رسیده است. به کتاب الذّریعه

در فهرست مصنّفات شیعه:۶/۳۷۸ مراجعه شود. و محبّ الدّین طبری در ذخائر العقبی:۲۲، و ابن حجر در الصّواعق المحرقه:۸۶ از اختلافی که در روایات تعیین کسا و محلّی که در آن جمع بودند و آنچه امّ سلمه جواب داده و غیر اینها است، استظهار کرده اند که واقعه متعدّد است. ولی من دلیلی برای تعدّد واقعه نمی بینم زیرا در حقیقت واقعه یکی است و آیه کریمه در همان یک مورد نازل شده است. و لیکن راویان خبر این فضیلت را آن چنان که صادر شده، نقل نکرده اند و در این واقعه طبق خواسته ٴ هوی و هوس تصرّف نموده اند. پس زنان و خویشان پیغمبر را با پنج تن شریک نموده اند در حالی که دور بودن ایشان از آیه چون دور بودن آسمان و زمین است. و شاهد بر این گفته ٴ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به امّ سلمه است، آن هنگامی که اجازه خواست تا داخل در کسا شود فرمود:«إنّک علی خیر، إنّک من أزواج النّبیّ»، هم چنان

که نمی بینم شک کننده در احادیث اهل بیت که اثبات منزلت های عالی برای آن بزرگواران می نماید فضائلی که پیامبر مرسل و فرشتگان مقرّب به آنها نمی رسند در صحّت این حدیث و آنچه را که برای پنج تن و شیعیانشان اثبات می نماید شک کند و حدیث های متواتر بلکه فوق تواتر بر چنین فضیلتی دلالت دارد. پس در چیزی که نص بر آن قائم است، شک کردن وی دور نخواهد بود».(۱)

بنا بر نقل جامع کتاب «الدّعاء و الزّیاره»، پدر ایشان مرحوم آیه الله میرزا مهدی شیرازی قدّس سرّه در مجموعه ای حدیث کسا را با سند متّصل از حضرت زهراعليهما‌السلام نقل می کنند و اینجانب مفتخر به مجاز بودن نقل آن به طریق مذکور به واسطه ٴ ایشان هستم.

منابع، اسناد و راویان حدیث

۱- وفاه الزّهراءعليهما‌السلام :۴۸-۵۰.

۱ اوّلین مدرک حدیث کسا، از پیشینه ای بیش از شش قرن، برخوردار است.

۲ تمامی مؤلّفان، مورد وثوق در حدّ عالی و جلیل القدر بوده اند.

۳ حدیث کسا بنا به فرمایش مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی(ره)، در کتاب الغرر و الدّرر چندین سند دارد.

۴ کتاب الغرر را سیّد آقا بزرگ شوشتری و مولی محمّد حسین کرهرودی و آقا بزرگ تهرانی و آیه الله مرعشی و غریفی رحمهم الله دیده اند.

۵ نسخه ای از کتاب الغرر در کتابخانه دانشگاه تهران موجود می باشد.

مقدّمه ٴ دوّم: اضافات و پاسخ به سایر شبهه ها

اشاره

پس از چاپ یکم، خوشبختانه کتاب شریف «غرر الأخبار و درر الآثار فی مناقب أبی الأئمّه الأطهار» برای نخستین بار به اهتمام مکتبه العلامه المجلسی قدّس سرّه و با تحقیق اسماعیل الضیغم ضمن سلسله مصادر بحارالأنوار جلد۵، ۱۴۲۷ ه.ق به زیور طبع آراسته شد. در صفحه ۲۹۸ فصل۲۳ این کتاب چنین آمده است: حتّی أنّهم ذکروا لمّا دخلوا تحت الکساء قال سبحانه و تعالی للملائکه: یا ملائکتی و سکّان سماواتی، ما خلقت سماءً مبنیّه، و لا أرض مدحیّه، و لا قمر یسری، و لا فلک یجری، إلّا لأجل الخمسه الذین تحت الکساء. فقال جبرئیلعليه‌السلام : یا إلهی و سیّدی و مولای، و من تحت الکساء؟ فقال جلّ جلاله: فاطمه و أبوها و بعلهاو بنوها. فقال: یا ربّ، أ تأذن لی أن أنزل إلیهم و أبشّرهم و أکون معهم؟ فقال: نعم. فنزل، و قال: السلام علیکم، یا حبیبی

یامحمّد! أتأذن لی أن أکون معکم فأکون سادسکم؟ فقال: نعم، قد أذنت لک. فقال: یا حبیبی یا محمّد! ربّک یقرئک السلام و یخصّک بالتحیّه و الإکرام و یقول: و عزّتی و جلالی و علویّ و ارتفاعی، ما خلقت سماء مبنیّه، و لا أرضا مدحیّه، و لا شمسا، و لا قمرا، و لا نجما، و لا جنّه، و لا نارا إلّا لأجلکم.

امّا درباره ٴ شبهه ها، پیش از هر چیز لازم است بدانیم که زیر سؤال بردن، اشکال وارد کردن و ترویج نظریّات پالایش نشده درباره متونی از این قبیل که شیعیان در طول قرون متمادی، در مجالس شکوه مندی، به خواندن آن ملتزم بوده و هستند جز ایجاد تردید در اذهان عموم و فراهم آوردن مستمسک برای دشمنان تشیّع، نتیجه ٴ دیگری ندارد. بنابراین باید پیش از هر اقدامی، مباحثی از این دست، در مجامع علمی برّرسی شده و صحیح ترین و مستندترین نظر علمی در میان مردم مطرح شود. امّا اشکالات و پاسخ ها:

الف: گفته شده است: این سلسه سند به لحاظ تاریخی

صحیح نیست، چرا که برخی از راویان با راوی پیش از خود هم عصر نبوده اند. بنابراین نمی توانند از راوی قبل از خود روایتی نقل کنند.

پاسخ: صحّت استناد یک حدیث به معصوم، تنها با داشتن سند صحیح محرز نمی شود. مثلاً مقبوله ٴ عمر بن حنظله، هرچند سند آن صحیح، معتبر و متواتر نیست، امّا علما و فقها آن را اخذ به قبول نموده و براساس آن فتوا داده اند. محتوای بسیار ارزشمند حدیث شریف کساء نیز بر صحّت صدور آن از ساحت معصوم دلالت دارد.(۱)

بنابراین با استناد به قاعده ٴ تسامح در ادلّه ٴ سنن، حتّی اگر متنی مانند حدیث کساء، سند صحیح نداشته باشد، عدم ضعف محتوایی بلکه متن بسیار قوی و ارزشمند آن می تواند

۱- ر.ک: «التّحقیق حول سند حدیث الکساء» و «فاطمهعليهما‌السلام در آیینه کتاب».

بر صحّت صدور آن از معصوم دلالت کند. گذشته از اینکه این حدیث شریف، از مجرّبات امامیّه بوده و مورد تأیید مراجع شیعه از جمله علماء و آیات سیّد محمّد کاظم یزدی صاحب عروه الوثقی در کتاب «اجوبه المسائل المتفرّقه»، سیّد شهاب الدّین مرعشی نجفی و آیه الله سیّد محمّدرضا موسوی گلپایگانی و آیه الله سیّد محمّد روحانی و... است.(۱)

ب: حدیث کساء روایت شده از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دلالت بر وقوع آن و اجتماع خمسه طیّبه در خانه ٴ آن حضرت دارد در حالی که احادیث صحیح در این باره بر وقوع این حادثه در خانه امّ سلمه، همسر رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، دلالت دارند. و حدیث کساء در خانه حضرت زهراءعليهما‌السلام اعتبار ندارد.

پاسخ: بزرگانی از پیروان خلفای سقیفه ملعونه، چون احمد

۱- ر.ک: حدیث کساء و آثار شگفت.

بن حجر هیثمی شافعی متعصّب افراطی (ت٩٧٤ه) در کتاب محترقه خود «الصّواعق المحرقه» صفحه:١٤٤ چاپ قاهره مصر می نویسد: محبّ الدّین طبری (ت٦٩٤ه) اشاره کرده است که واقعه کسائیّه در خانه امّ سلمه و خانه حضرت فاطمهعليهما‌السلام و... تکرار شده است.

می بینیم که این نقل، در قرن هفتم و از طریق پیروان اصحاب سقیفه ٴ ملعونه صورت گرفته و در آن به صراحت اعلام شده است که یکی از مواضع اجتماع خمسه ٴ طیّبه، خانه حضرت فاطمهعليهما‌السلام است.

از طریق شیعه نیز سیّد جلیل علیّ بن طاووس(ره) در کتاب شریف «الطّرائف فی معرفه مذاهب الطّوائف» مواردی از اختلاف روایات را آورده و می فرماید: این روایات دلالت بر تکرار این واقعه دارد.

پیام‌ها

۱. انسانی كه عاشق حضرت امام حسینعليه‌السلام و یارانش می‌باشد، هرگز نماز را سبك نشمرده، چه رسد كه آن را ترك نماید.۲. زمانی كه پیامبر و امام ما در سخت‌ترین شرائط نماز جماعت عشق و خوف را برقرار می‌نمایند، معلوم است، كه وظیفه ما در قبال دین و اعتقادات، رفتار و عمل بسیار سنگین می‌باشد.۳. نماز ركن اساسی عملی دین اسلام است، كه اگر آن عمل در پرونده مسلمان نباشد، بقیه اعمال او ارزشی ندارد.۴. جایگاه نماز جماعت و اهمیتش از اُحد تا كرببلا بر همگان واضح است و ترك آن تقصیری بزرگ است.۵. یاد آوران نماز مورد دعای خاص حجت الهی قرار می‌گیرند.

امام حسینعليه‌السلام و منزلت امامان معصوم عليهم‌السلام

اشاره

زمانی كه حبیب بن مظاهر اسدی برای حضرت عرض كرد: شما قبل از اینكه خداوند عزیز و بزرگ حضرت آدمعليه‌السلام را بیافریند چه بودید؟ حضرت در پاسخ فرمود؛ «كُنَّا اَشْباحُ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرشِ الرّحْمنِ فَنُعَلِّمَ لِلمَلائِكَةِ التَّسْبیحَ وَ التَّهْلیلَ وَ التَّحْمیدَ؛[۳۲] ما وجودهای نوری بودیم، اطراف عرش خدای رحمن دور می‌زدیم، پس برای فرشتگان سبحان اللَّه و لا اله الا اللَّه و الحمد اللَّه آموزش می‌دادیم».آری! امامان نورعليهما‌السلام قبل از این كه معلم فرشیان باشند، استاد عرشیان بودند. تفسیر و بیان منزه بودن خدا را آموزش می‌دادند. آری! آن‌ها كلمه توحید را با تمام محتوای آن به ملائكه یاد می‌دادند و رمز سپاسگزاری از خداوند را برای آن‌ها بیان می‌كردند. از همین جاست، كه زمان تولد امام حسینعليه‌السلام هفتاد هزار فرشته با رهبری جبرئیل امین برای تولد معلم و استاد خویش در عالم دنیا به محضر حضرت رسول خدا و علی و فاطمه صلوات اللَّه علیهم اجمعین حاضر می‌شوند. و آن مولود را تبریك و تهنیت می‌گویند.بله! قبل از این كه فرشیان او را بشناسند، آسمانیان شاگردی او را نموده‌اند و جهت سپاس از استاد و شاد باش گفتن برای ورودش به عالم دنیا آمده‌اند.ابوذر می‌گوید: حضرت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «اَلا اِنَّ مَثَلَ اَهْلِ بَیتِی فیكُم مَثَلُ سَفینَةِ نُوحٍ مَن رَكَبَها نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرَقَ؛[۳۳] آگاه باشید، به درستی كه اهل بیت من (سیزده مقام معصوم) در میان شما مثل كشتی حضرت نوحعليه‌السلام هستند. كسی كه سوار كشتی شود، نجات می‌یابد و كسی كه از آن عقب بماند. غرق می‌گردد». راستی اگر انسان به تاریخ بیاندیشد و آن را مورد بررسی قرار دهد. خواهد یافت، كه بشر اگر فرزند پیامبر الهی هم باشد، ولی از دستورات او سر باز زند، عذاب و مجازات دنیایی و آخرتی گریبانش را گرفته و برای همیشه او را تحت عذاب خویش قرار می‌دهد. پس راه نجات بشریت در گروه اطاعت از خدا و وحی و نبوت و امامت رهبران معصوم می‌باشد. كه هستی برای وجود ارزشمند آن‌ها آفریده شده است. خداوند در حدیث قدسی فرمود: «لَوْلاكَ لِما خَلَقْتُ الاَفلاكَ لَولاْكُما خَلقتُ الاَفلاكَ لَولاكُم لَما خَلَقتُ الاَ فَلاك؛[۳۴] اگر تو نبودی هستی را نمی‌آفریدم. اگر شما دو نفر (محمد و علی صلی علیهما) نبودید، نظام وجود را خلق نمی‌كردم. اگر شما (چهارده معصومعليهما‌السلام نبودید، جهان هستی را نمی‌آفریم. این بیانات قدسی الهی جایگاه رفیع و ویژه این انوار الهی را بیان می‌نماید، كه اینان اصل وجود هستند، بقیه فرع و شاخ و برگ‌های عالم هستی می‌باشند.حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «هذانِ اِبْنای مَن اَحَبَّهُمَا فَقَد اَحَبَّنی وَ مَن ابغَضَهُمَا فَقَدْ ابْغَضَنی؛[۳۵] كسی كه با این دو فرزندانم (حسن و حسینعليهما‌السلام ) دوستی نماید، با من دوستی كرده و كسی كه آن دو را ناراحت نماید، مرا خشمناك نموده است».

این حسین كیست كه عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعی كه جان‌هاهمه پروانه اوست

هر كجا می‌گذرم نور رخش جلوه گر است

هر كجا می‌نگرم جلوه مستانه اوست

حضرت خاتم الانبیاء فرمود: «الحَسَنُ و الحسینُ سَیدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ؛ حسن و حسینعليهما‌السلام دو سرور جوانان اهل بهشت هستند». روایات و بیانات در عظمت كربلا، امام حسینعليه‌السلام و یارانش بسیار است، به گوشه‌ای از آن‌ها به صورت اختصار اشاره می‌گردد؛۱. حسین چراغ هدایت است. (مصباح الهدی)۲. حسین كشتی نجات است. (سفینة النجاة)۳. زیارت و غسل او از ده‌ها حج و عمره با فضیلت‌ تر است.۴. تربت او بهترین خاك در جهان هستی است، كه خوردن آن موجب عزت و شرف، شفای روح و جسم است.۵. خاك كربلای او بهترین تربت برای سجده كنندگان محضر حضرت حق است، تا در سجده بر خدا، عاشق دلباخته او را یاد نمایند.۶. حائر حسینی ارزش نمازش از جهت اختیار شكسته و تمام خواندن، چون مكه و مدینه است.۷. حسین ثاراللَّه است، او خون خداست.۸. رمز تاریخ كربلای خونین او در قرآن، سوره حضرت مریمعليه‌السلام آمده است. كهیعص، كافش: كربلا، هائش: هادی، یائش: یزید، عینش: عطشان، صادش: صبر اسیران كربلا.۹. در میان خاك‌ها فقط تربت پاك كربلای او دارای عطر خاصی می‌باشد.۱۰. اهل بیت‌عليهم‌السلام برای زیارت امام حسین اجیر می‌گرفتند تا به نیابت آن‌ها به زیارت حضرت مشرف شوند.۱۱. حسین وارث همه انبیاء از حضرت آدمعليه‌السلام تا حضرت خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می‌باشد. ۱۲. او آموزگار عرشیان و فرشیان بوده و هست.۱۳. او امام و حجت خدا، وصی پیامبر و سرور شهداء می‌باشد.۱۴. حضرت امام حسینعليه‌السلام را زمان نوشیدن آب یاد نمایید.شیعَتی ما اِنْ شَرِبْتُمْ ماءِ عَذْبٍ فَاذْكُرُونی اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی[۳۶] .شیعیان من اگر آب نوشیدید مرا یاد نمایید؛ یا اگر نام غریب و شهیدی را شنیدید. پس برای من گریه و ناله كنید».

پیام‌ها

۱. مقام و منزلت این انوار الهی را نمی‌توان درك نمود، عقل عاجز از درك و زبان ناتوان از بیان می‌باشد.۲. تمسك به راه، كلام و اندیشه آن‌ها نجات بخش انسان در تمام جهات در دنیا و آخرت می‌باشد.۳. مخالفین، دشمنان و ترك كنندگان راه آن امامان معصوم‌عليهم‌السلام گمراه و نابود گشته و كسانی كه خود را دایه دلسوزتر از مادر می‌دانند، از دین جدا گشته و از مارقین محسوب می‌گردند.۴. انسان باید الگو، معلم و مربی خویش را انسان‌های پاك و معصوم قرار دهد، تا گرفتار خلاف، گمراهی و سقوط نگردد.۵. انسان باید اصول و فروع دین را در مكتب چهارده معصومعليهم‌السلام بیاموزد، تا در اعتقادات و رفتار عملی خویش دچار لغزش نگردد.

امام حسینعليه‌السلام و امر به معروف و نهی از منكر

اشاره

از اصول عملی دین اسلام و همه ادیان آسمانی و سرلوحه همه فضیلت‌های علمی و عملی و با ارزش‌ترین اعمال طبق روایات و آیات، امر به معروف و نهی از منكر است. اولین و آخرین كار انبیاء و ائمه‌عليهم‌السلام برای زنده نمودن ارزش‌های انسانی و خوبی‌ها، زدودن گناه و فساد، ظلم، شرك و كفر، امر به معروف و نهی از منكر، شناساندن خوبی‌ها و بدی‌ها و معرفی ملاكِ تشخیص آن‌ها بوده است. هم چنین از جانب خداوند خوبی‌ها و بدی‌ها در هدایت تكوینی، به نفس انسان الهام گردیده و در هدایت تشریعی ویژه انسان، به وسیله وحی و نبوت و امامت تشریح و تبیین گشته است. خداوند در سوره مباركه شمس بعد از یازده قسم به خودش و همه هستی فرموده:( فَاَلهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْویهَا قَد اَفلَحَ مَن زَكّیهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسّیهَا ) [۳۷] پس خداوند خوبی‌ها و بدی‌ها را به نفس انسان الهام نمود، كسی كه نفس و جان خویش را پاك نماید، قطعاً پیروز است. و كسی كه طریق مكر و حیله را طی نمود، به هدف نمی‌رسد. لذا همه انسان‌ها خوبی‌ها، اعمال و رفتاری را كه طبیعت و وجدان پاك بشر دوست می‌دارد و هر چه را نفوس انسانی از آن‌ها متنفّر است، خداوند الهام نموده و بشر آن‌ها را می‌فهمد، چنان كه نفوس پاك انسان، خوبی امر به معروف و نهی از منكر را هم می‌شناسد. اما ناخوشایند بودن این دو امر الهی و عقلی و وجدانی در نزد بعضی از مردم جامعه، به علت وجود حجاب‌های نفسانی، غرور و تكبر، منافع زودگذر دنیایی، اهداف غیر عقلایی و شرعی می‌باشد. زیرا عقل و شرع هیچ زمانی امر به خلاف فطرت و وجدان سالم نمی‌نمایند. بلكه دستورات آن‌ها برای تأمین امنیت و سعادت دنیا و آخرت بشر است. لذا خداوند این دو ركن مهمی كه حیات و عزت انسان در گرو آن است، به روح و اندیشه انسان‌ها وحی و الهام نموده است. و حركت بر علیه آن دو امر الهی مسیری بر خلاف عقل و وجدان سالم، شرع و وحی الهی خواهد بود، كه سرانجام سقوط و ذلت در پی خواهد داشت. لذا اهمیت و بزرگی این دو واجب الهی تا آن جاست، كه خداوند بهترین امت‌ها را در قرآن امر كنندگان به معروف و نهی كنندگان از منكر بیان نموده است:( وَ لتَكُن مِنكُم اُمَّةٌ یدعُونَ اِلَی الخَیرِ وَ یأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ ینهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحُون ) [۳۸] هر آینه از شما گروهی دعوت به خوبیها می‌كنند و امر به معروف و نهی از منكر می‌نمایند و اینان پیروز و رستگارند». معروف: كارها و اعمال شناخته شده مورد عنایت انسانها است، كه همه، آن‌ها را نیكی و خوب می‌دانند. منكر: اعمال و رفتاری كه مورد انزجار و تنفر طبیعت، وجدان و عقل سالم انسانها است. (منكر: خلاف فطرت و معروف: موافق فطرت می‌باشد).خداوند در قرآن می‌فرماید:( كُنتُم خَیرَ اُمَّةٍ اُخرِجَت للِنَّاسِ تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ تَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ تُؤمِنُونَ بِاللَّه ) [۳۹] شما بهترین امت‌ها شدید. آن امتی كه برای مردم خارج شدند (آفریده شدند)، چون امر به معروف و نهی از منكر می‌نمایید و ایمان به خداوند دارید». این آیه شریفه اهمیت هجرت، جهاد و تحمل مشكلات را برای زنده نمودن جامعه و نجات آن از ملاك‌های برتری قرار داده است. زیرا بهترین مردم كسانی هستند، كه در جهت منافع دنیوی و اخروی، مادی و معنوی مردم قدم بر می‌دارند و آن‌ها را به معروف و منكر آشنا ساخته و امر و نهی نموده و قدرت ایمانی جامعه را در پرتو ارزش‌های توحیدی بالا می‌برند. لذا در زیارتنامه امام حسینعليه‌السلام می‌خوانیم:( وَ اَشْهَدُ اَنَّك قَد اَقَمتَ الصَّلوةَ وَ اتَیتَ الزَّكاةَ وَ امَرتَ بالمعروفِ و نَهَیتَ عَنِ المُنكر ) [۴۰] شهادت می‌دهم كه تو [ای حسین بن علیعليه‌السلام ] نماز را اقامه كردی و زكات را اداء نمودی و دستور به خوبی‌ها دادی و از بدی‌ها بازداشتی». توضیح آن كه؛ شهادت می‌دهم، با خون خود و یارانت، نماز خونین عشق را در مسلخ عاشقان اقامه كردی و با جان خویش زكات، كه حق محرومین جامعه است، اداء نمودی و در مقابل همه كفر و شرك، معروف را با نثار جانتان به جامعه معرفی نموده و منكر را كه مصداق بارز آن بیعت با یزید و اندیشه‌های پلید او بود بیان نمودی.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اِعتَبرُوا اَیهَا النّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَولِیاءَهُ مِن سُوءِ ثَنائِهِ عَلی الأَحبارِ إذْ یقُولُ: «لَولا ینهاهُمِ الرَّبّانیونَ وَ الأَحبارُ عَن قَوْلِهِمْ الإِثمِ» وَ قالَ: «لَعَنَ الذّینَ كَفَرُوا مِن بَنِی اِسْرائِیلَ - إِلی قَولِهِ - لَبِئْسَ ما كانُوا یفعَلُون» وَ اِنّمَا عَابَ اللَّهُ ذلِكَ عَلَیهِم لاِنَّهُم كانُوا یرَونَ مِن الظَلمَةِ الَّذِینَ بَینَ أظهَرِهِم المُنكَرَ وَ الفَسادَ فَلا ینْهَونَهُم عَن ذلِكَ رَغْبَةً فِیما كانُوا ینالُونَ مِنهُم وَ رَهبَةً مِمّا یحْذُرونَ؛[۴۱] ای مردم! عبرت و درس بگیرید، به واسطه آن چه خداوند دوستانش را از بدی ستایش عالمان یهود نصیحت نمود»: چرا علماء یهود گناه را دیدند و نهی نكردند؟ آنها مورد لعن هستند. بدرفتاری نمودند، خداوند بر آنها عیب گرفت؛ چرا كه ظلم، فساد و منكر را دیدند و نهی نكردند، یا به خاطر منافع خودشان یا از ترس دیگران.امام حسینعليه‌السلام به قرآن استشهاد نمود:( فَلا تَخشَوهُمْ وَ اخشَوْنِ ) [۴۲] از آن‌ها [در راه انجام تكلیف و امر به معروف و نهی از منكر] نترسید، از من بترسید.[۴۳] .وصیت امیر المؤمنین، انبیاء الهی، ائمه هدی‌عليهم‌السلام ، انسانهای الهی و شهدا راه حق و فضیلت، امر به معروف و نهی از منكر بوده و همه در مسیر تحقق آن هجرت و جهاد نموده تا به شهادت رسیدند، حضرت موسی و ابراهیمعليهما‌السلام در مقابل فرعون و نمرود زمان خود، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مقابل ابوسفیان‌ها در جهت ریشه‌كن نمودن شرك و بت ‌پرستی و زنده نمودن توحید، علیعليه‌السلام در مقابل ناكثین، قاسطین و مارقین و امام حسینعليه‌السلام در مقابل یزیدیان، از شهادت یحیی بن زكریاعليه‌السلام گرفته تا سرهای بریده كربلا و نینوا، همه برای تحقق و عمل به این فریضه الهی صورت گرفته است. لذا این دو اصل در روایات از آن چه آفتاب بر آن می‌تابد، با ارزش‌ تر بیان شده است، و هم چنین، كارهای دیگر در مقابل امر به معروف و نهی از منكر به كف روی آب و یا قطره آب در دریا تشبیه گردیده است. لذا باید این دو امر مهم به بهترین روش بیان گردد. زیرا واجب‌تر از همه واجبات و موجب زنده شدن همه آن‌ها و زدودن محرمات و ایجاد تقوای الهی در فرد، جامعه و حكومت می‌گردد.

داستان

در زمان «فتحعلی شاه قاجار»، در یزد عالمی بود، به نام «ملا حسن یزدی»[۴۴] كه مورد احترام مردم بود. فرماندار شهر یزد به مردم، ظلم و بدی می‌كرد. ملاحسن ایشان را به كردار ناپسندش تذكر داد، ولی سودی نبخشید. شكایت او را برای فتحعلی شاه نوشت، باز فایده‌ای نداشت.چون در امر به معروف و نهی از منكر ساعی بود، مردم یزد را جمع كرد و همگی فرماندار را به دستور او از شهر بیرون كردند.جریان را به فتحعلی شاه گزارش دادند. بسیار ناراحت شد و دستور داد، ملا حسن یزدی را به تهران احضار كردند.شاه به آخوند گفت: حادثه یزد چه بوده است؟ گفت: فرماندار تو در یزد حاكم ستمگری بود، خواستم با اخراج او از یزد شر او را از سر مردم رفع كنم.شاه عصبانی شد و دستور داد، چوب و فلك بیاورند و پاهای آخوند را به فلك ببندند، و همین كار را كردند.شاه به امین الدوله گفت: ایشان تقصیری ندارد، اخراج فرماندار بدون اجازه او توسط مردم انجام شده است.آخوند با این كه پاهایش به چوب و فلك بسته بود، گفت: چرا دروغ بگویم، فرماندار را من به خاطر ظلم از یزد اخراج نمودم. سرانجام به اشاره شاه، «امین الدوله» وساطت كرد، و پای آخوند را از بند فلك باز كردند.شب، شاه در عالم خواب پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را دید، كه دو انگشت پای مباركش بسته شده است، پرسید: چرا پای شما بسته شده است؟فرمود: تو پای مرا بسته‌ای! شاه گفت: هرگز من چنین بی ادبی نكردم. فرمود: تو فرمان ندادی كه پاهای آخوند ملا حسن یزدی را در بند فلك نمودند؟! شاه وحشت زده از خواب بیدار شد و دستور داد، لباس فاخری به او بدهند و با احترام به وطنش بازگرداند. آخوند آن لباس را نپذیرفت و به یزد برگشت و پس از مدتی به كربلا رفت و تا آخر عمر در كربلا بود.[۴۵] .داستان حضرت ابراهیم در مسیر زنده كردن دین خدا و نهی از بت پرستی، چگونه عاشقانه اطاعت امر مولا نمود، كه برای همیشه تاریخ، قهرمان سنگر توحید گردید.

اینان كه به رسم عاشقی سوخته‌اند

آئین وفا نزد كه آموخته‌اند

بر خرمن آتش زده چون ابراهیم

نمرود و بساط كفر او سوخته‌اند

پیام‌ها

۱. كارهای شناخته شده كه مورد پسند عقل و وجدان سالم است، معروف گویند و كارهای بد و زشت كه انسان از آن‌ها ناراحت می‌گردد، منكر نامیده می‌شود.۲. امر به معروف و نهی از منكر با شرایط تأثیرگزاری آن بر همه انسان‌ها به ویژه مسلمانان واجب است.۳. باید امر كردن به خوبی‌ها و بازداشتن از بدی‌ها بوسیله تبلیغ و بیان، قدرت و حكومت و حتی در آخرین مراحل با تهدید و تنبیه اجراء گردد، تا جامعه با خوبی‌ها زنده و از بدی‌ها پاك سازی شود.۴. بهترین ثواب‌ها برای این دو واجب می‌باشد و با ارزش‌ترین امت‌ها، مردمی هستند، كه آن دستور الهی را زنده نمایند.۵. انسان باید در مسیر احقاق حق و انجام وظیفه از سرزنش‌ها و دشمنان نترسد.۶. تاریخ نشانگر عزت و افتخار ملت‌هایی است، كه در این طریق جان و مال را نثار كردند.۷. علمای ربانی در نزد خداوند و پیامبر و اهلبیت‌عليهم‌السلام احترام ویژه‌ای دارند.

امام حسینعليه‌السلام و هجوم فرهنگی

اشاره

مستكبرین در جهانِ امروز، بعد از ناكام ماندن جنگ‌های گرم علیه ملت‌ها و ملیت‌ها و بی‌ارزش شدن سلاح‌های مدرن روز، وارد جنگ سرد و حمله به اهداف اعتقادی، فكری و دینی مردم و جوامع بشری شده‌اند، این مهم را نه امروز، بلكه قرن‌ها قبل، اسلام و رهبران الهی در بیانات نورانی خویش روشن نموده و آن را در بالاترین درجه اهمیت قرار داده و سنگربانان و مدافعان این هجوم را در صدر حامیان دین شمرده و عمل و دفاع آن مرز بانان سنگرهای اندیشه و اعتقاد را از مهمترین اعمال و با فضیلت‌ترین رفتار در مقابل دشمنان حق و عدل بیان كرده‌اند. حضرت امام حسینعليه‌السلام فرمود:«ما كَفَلَ لَنا یتیماً قَطَعَتْهُ عَنَّا مَحنَتُنا بَاسْتِتارِنا فَواساهُ‌مِن عُلوُمِنا الَتی سَقَطَتْ اِلاَّ قالَ‌اللَّه تعالی لَهُ یا اَیهَا الْعَبْدُ المُواسیاَنا اَولی بِهذالْكَرَمِ اِجْعَلوُالَهُ یا مَلائِكَتی فِی الجَنانْ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ اَلْفَ اَلْفَ قَصرٍ وَ ضَمُّوا الَیها ما یلیقُ بِها مِنْ سائِرِ النِّعَمِ؛[۴۶] افرادی، عهده‌دار مسئولیت یتیمانی نمی‌شوند، كه به سبب مشكلات از علوم ما محجوب شده‌اند. پس آن‌ها را كه از علوم ما فاصله گرفته‌اند بهره می‌دهند، تا آن یتیم را ارشاد و هدایت نمایند. مگر اینكه خداوند [درباره این یتیم نوازی و نجات دادن آن‌ها از ضعف فرهنگی و آشنا كردن آن‌ها، به علوم اهل بیتعليهم‌السلام ] برای آن بنده می‌فرماید: ای بنده خدمتگزارم! من به این كرامت سزاوارم، كه هدیه تو را در این یتیم نوازی بدهم. ای ملائكه! برای این بنده یتیم نواز فرهنگی، فكری و اعتقادی من در بهشت به عدد هر حرفی از علومی كه به انسان‌ها یاد داده است، هزار هزار قصر قرار بدهید و هر چه این قصرها از وسایل و نعمت‌ها، حور و غلام نیاز دارد، به آن‌ها بیفزایید».بله! این فرد نجات دهنده انسان‌هایی است، كه پدر و رهبر دینی ندارند و از علوم الهی بهره‌مند نیستند. این دلیل؛ اصل نیاز مربی و رهبر، امام و مرشد را برای یتیمان معنوی، دینی و روحی ثابت می‌كند؛ لذا نباید آن‌ها را آزاد و رها گذاشت؛ بلكه باید آن‌ها را زیر چتر و پوشش فكری، اعتقادی و عملی قرار داد؛ زیرا این كفالت اعتقادی، از نظام ارزشی اسلام است. در حكومت اسلامی باید تمام مسئولین و قوای سه گانه، بلكه همه مردم در جهت رشد فرهنگی و دینی جامعه بكوشند، تا مصداق یتیم نوازی مذكور قرار گیرند.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اَیهُما اَحَبُّ اِلَیكَ رَجُلٌ یرُومُ قَتلَ مِسكینٍ قد ضَعُفَ تُنقِذُ مِنْ یدِه و ناصبٌ یریدُ اِضلالَ مِسكینِ مُؤمِنٍ مِن ضُعَفاءِ شیعَتِنا تُفْتَحُ عَلَیهِ ما یمتَنِعُ بِه یقمِحُهُ و یكسُرُه بِحُجَجِ اللَّه تعالی؛[۴۷] كدام یك از دو نفر كه مورد هجوم قرار گرفته‌اند، نجاتشان نزد شما محبوب‌تر است؟ آیا انسان ضعیفی كه مورد حمله جانی قرار گرفته یا نجات مؤمن مستضعف فكری و اعتقادی كه مورد حمله اعتقادی قرار گرفته و او را از مسیر حق گمراه می‌كند؟حضرت در مورد حملات فرهنگی تمام گروه‌های باطل فرمود: «بَل اِنقاذُ هذا المِسكِینِ المُؤمِن مِن یدِ هذا النّاصِب؛ بله، نجات این بیچاره مؤمن كه در دست ناصبی گمراه گرفتار شده، نزد من محبوب‌تر است. سپس امام حسینعليه‌السلام به آیه قرآن استشهاد نمود:( مَن اَحیاها فَكَانَّما اَحیا النّاسَ جَمیعا مَن احَیاها اَوْ اَرشَدَها مِن كُفرٍ اِلی ایمانٍ فَكَانَّما اَحیا النّاسَ جَمیعاً ) كسی كه انسانی را از جهت فكری و اعتقادی زنده كند، گویا همه مردم را زنده كرده است، كسی كه او را هدایت و ارشاد كند و از كفر به سوی ایمان ببرد گویا مانند فردی است، كه همه مردم زنده كرده است.این بیان، اهمیت كار فرهنگی و امر به معروف و نهی از منكر و نجات انسان‌ها را از حملات اعتقادی و ایمانی روشن‌تر می‌نماید.امام صادقعليه‌السلام فرمود: «عُلَماءُ شیعَتِنا مَرابِطُونَ بِالثِغرِ الذی یلی اِبلیسُ وَ عَفاریتُه یمنَعُونَهُم عَنِ الخُرُوجِ عَلَی ضُعَفاءِ شیعَتِنا وَ عَن اَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِم اِبلیسُ وَ شیعَتُهُ النَّواصِب اَلا فَمَن انتَصَب لِذلك مِن شِیعَتِنا كَانَ اَفضَلُ مِمَّن جَاهَدَ الرومَ وَ التُركَ وَ الخَزَر اَلفَ اَلفَ مَرَّةِ لاَنَّهُ یدفَعُ عن اَدیانِ مُحِبینا و ذلِكَ یدفَعُ عَن اَبدانِهِم؛[۴۸] علمای شیعه ما حافظان و نگهبانان مرزهایی هستند، كه شیطان و حمایت كنندگان او [تحت فرمانش] پشت آن مرزها برای حمله بر شیعیان نشسته‌اند. عالمان شیعه مانع حمله شیاطین بر پیروان ضعیف ما هستند. [انسان در استضعاف فكری و اعتقادی، زود از دشمن فریب می‌خورد] و علمای شیعه، مانع سلطه ابلیس و پیروان، او بر شیعیان می‌شوند، آگاه باشید! شیعیانی كه برای این امر منصوب شدند، با فضیلت‌تر از كسانی هستند، كه با روم، ترك و خزر[۴۹] ، هزار هزار مرتبه جهاد كردند؛ برای این كه آن عالم شیعه از دینِ دوستان ما دفاع می‌كند و این جهاد كننده از بدن‌ها و جسم دوستان ما دفاع می‌نماید». حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «وَ الَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیدِه لَعالمٌ واحدٌ اَشَدُّ عَلی اِبْلیس مِن اَلْفِ عابِد لاَنَّ العابِدَ لِنَفسِهِ و العالِمُ لِغَیرِهِ؛[۵۰] به خدایی كه جان محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در دست او است، یك عالم الهی وجودش بر ضد شیطان از هزار نفر پرستش كننده [= كسی كه فقط اهل نماز و ذكر است] قوی‌تر است؛ برای این كه عبادت كننده كارش برای خود او است؛ ولی دانشمندان برای دیگران هستند».

صبحی چه پاك و روشن در آستین خود داشت

غوغای سربداران در شام آخر ما

زینب كه میخروشد شیرانه بر ستمگر

دیگر چرا نگردد دنیا مسخر ما

پیغام انهدام دشمن فرا رسیده

این را بخون نوشتند گلهای پر پرما

پیام‌ها

۱. مهم‌ترین یتیمان كسانی هستند، كه سرپرست دینی و معنوی، فكری و فرهنگی ندارند.۲. عالمان الهی كه متولی این ایتام هستند، باید رسیدگی به این امور را مهم‌ترین برنامه خود قرار داده تا در جهت نجات آن‌ها از كمبودهای فرهنگی موفق گردیده و آن‌ها را از تنهایی نجات دهند. ۳. خرج و صرف بودجه در جهت یتیمان فكری و ایمانی، با ارزش‌تر از یتیم مالی و اقتصادی است.۴. ارزش ارشاد و هدایت این افراد، با بیان حسین بن علیعليهما‌السلام و هدایای الهی كه در بهشت به آن‌ها عرضه می‌شود، روشن می‌گردد، زیرا هر كلام روح بخش عالمان الهی جهت حفظ انسان‌ها از لقمه‌های نانی كه تأمین جسم را می‌نماید، با ارزش‌تر و اصلاً قابل مقایسه ارزشی نیست.۵. حال با وجود بی‌سرپرستان اعتقادی و فكری چگونه قلم‌ها و بیان‌ها چون افعی آزاد باشند و این مستضعفان فكری و اعتقادی را طعمه لذیذ خود قرار دهند؟۶. استضعاف اعتقادی و دینی از اقتصادی و نظامی بدتر و ضررش بیش‌تر و تقویت اعتقادات دینی از همه امور مهم‌تر است؛ ولی سرمایه‌گزاری فرهنگی در جامعه، بسیار ناچیز است، باید گفت: مسئولین همراه و هم گام با مردم در جامعه با امكانات وسیع سرمایه‌گزاری در جهت رشد و بالندگی اعتقادی و دینی بسیج گردند، تا مشكلات این طریق را حل نمایند.۷. دشمن را باید در مسایل فكری با استدلال و برهان محكوم نموده و استدلالشان را باطل نمود، لذا اگر انسان مؤمن، بدون استدلال و برهان با دشمن برخورد نماید و شكست خورد، باطل جلوه كرده و حق تضعیف می‌گردد.۸. با این استضعاف فكری و اعتقادی چگونه می‌شود، گروهك‌ها و احزاب و مطبوعات را آزاد گذارد، تا مستضعفان فكری و ایمانی را لقمه چرب خود قرار داده و آن‌ها را از عقیده و اعتقاد، خلع سلاح نمایند! به همین جهت تریبون‌های آزاد، بحث و كنگره‌ها و میزگردها باید متناسب با موضوع و كارشناسان آن تشكیل شود و اگر نتیجه آن برای مردم جامعه قابل درك بود، برای عموم قرار داده شود. عالمان و بزرگان اهل فضیلت فرموده‌اند: هر موضوع علمی را نباید برای هركس مطرح نمود. این خیانت و ستم به مردم و علم است.لیاقت‌ها و ظرفیت‌ها، عقل و درك و فهم افراد، مكان و زمان همه در انتخاب مطالب و نحوه بیان آن‌ها دخالت دارد. هر سخن جایی و هر نكته مقامی دارد. اگر گروه‌ها و اندیشمندان به ظرفیت‌ها و پذیرش جامعه و مردم توجه نكنند و آزادانه مطالب را به دلخواه خویش مطرح كنند، نوعی خیانت است. لذا آزادی نباید در كنارش تخریب باشد و اگر مفاسدی مترتب گردید، نتیجه عدم مهار و كنترل می‌باشد و باید از این ضایعات جلوگیری گردد.۹. انسان باید بداند؛ كه وجود شك و تردید، در دل‌ها درباره مسائل اعتقادی و فكری، موجب عدم قبولی عبادات و عدم اجابت دعاها می‌گردد، پس باید بكوشد، تا شبهات را به علم و یقین تبدیل نموده تا به امور دینی و دنیایی خود عالمانه عمل كند و ارزش حقیقی خود را دریابد.۱۰. زنده نمودن اندیشه و اعتقادات یك فرد در جامعه به اندازه حیات همه مردم ارزشمند است.۱۱. مبارزه در سنگرهای علمی و اعتقادی و پاسداری از آن محبوبتر و با فضیلت تر از جبهه‌های نبرد حق علیه باطل است.۱۲. كسانی كه فریب دشمنان فكری را خورده و تحت تأثیر تبلیغات و اندیشه آن‌ها قرار گرفته‌اند، سقوط كرده و راه نجات را از دست داده‌اند.۱۳. وجود مستضعفان فكری و اعتقادی در میان شیعه، مسؤولیت عالمان را سنگین‌تر و حساس ‌تر می‌نماید.۱۴. امامان معصومعليهم‌السلام ، اندیشمندان الهی و علما را برای حفظ حدود و مرزهای فرهنگی و اعتقادی منصوب كرده‌اند.۱۵. شیاطین برای تسلّط و نفوذ بر شیعیان، مرتب برنامه‌ریزی می‌كنند.۱۶. نگهداری این حدود، بسیار مهم‌تر از حفظ مرزهای خاكی است؛ زیرا اگر عقیده استوار باشد، حدود خاكی كشور حفظ می‌شود؛ ولی اگر اعتقاد و ایمان به خداوند، ضعیف باشد، كشور سقوط كرده و مرزهای خاكی و اعتقادی همه‌اش مورد تجاوز دشمنانِ از خدا بی خبر قرار می‌گیرد.۱۷. دشمنان دین به طور كلی، اعم از داخلی و خارجی، جنی و انسی تنها مانع سر راه خود را عالمان شیعه می‌دانند و تاریخ هم این را به خوبی نشان داده است. ۱۸. ارزش وجود عالم در مقابل شیاطین جنی و انسی (درونی و برونی) از همه انسان‌ها مؤثر و مفیدتر می‌باشد.۱۹. یك نفر عالم الهی در مقابل هجوم فرهنگی و اعتقادی از یك لشگری كه قدرت دفاع اعتقادی و جواب مشكلات فكری و حل شبه‌ها و شك‌ها را ندارد، عزیزتر و نجات بخش‌تر می‌باشد.۲۰. اندیشه و علم عالمان الهی، نجات بخش و زنده كننده خویش و امت و جامعه می‌باشد.۲۱. عبادت یك شخص، عملی منحصر به فرد و مؤثر برای جمع نمی‌باشد؛ ولی تأثیر وجود علمی و عملی دانشمندان برای همه مردم از جهات دنیایی و آخرتی واضح است. تا آن جا كه كفر و استكبار، دشمنان درونی و برونی را به مردم معرفی و آن‌ها را برای دفاع در مقابل دشمنان آماده می‌نماید. و در طول تاریخ و انقلاب‌های دینی واضح است، كه علمای اسلام رهبران حركت‌های آزادی بخش بوده‌اند.۲۲. حضرت رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اهمیت نقش وجودی عالمان الهی را در مقابل دشمنان اعتقادی و فكری و دینی، با یك سوگند و مقایسه روشن بیان فرموده است.از خداوند طلب می‌نماییم: پروردگارا! عقول، ارواح و قلوب و وجودمان را از شبهات اعتقادی و ایمانی تخلیه و به علم و یقین مزین فرما.