روی دست آسمان خاطرات غدیر خم

 روی دست آسمان  خاطرات غدیر خم42%

 روی دست آسمان  خاطرات غدیر خم نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

  • شروع
  • قبلی
  • 28 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 8934 / دانلود: 3589
اندازه اندازه اندازه
 روی دست آسمان  خاطرات غدیر خم

روی دست آسمان خاطرات غدیر خم

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

روی دست آسمان

خاطرات غدیر خم

(حوادث آخرین سال زندگی پیامبرصل‌الله‌علیه و آله)

مهدی خدامیان‌آرانی

مقدمه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ

من می‌خواهم شما را به سفر مهمّی ببرم ، آیا شما همسفر من می‌شوید ؟

ما به مدینه سفر می‌کنیم و همراه با پیامبر، لباسِ احرام می‌پوشیم و به سوی مکّه می‌رویم؛ طواف خانه خدا به جا می‌آوریم، و بعد از مدّتی به سرزمین عرفات می‌رویم

بعد از پایان اعمال حج به مدینه باز می‌گردیم و در میانه راه به برکه آبی می‌رسیم که بسیار زلال و باصفاست ! در آنجا جبرئیل نازل می‌شود و پیام مهمّی را برای پیامبر می‌آورد و حماسه غدیر شکل می‌گیرد

خورشید امامت و ولایت طلوع می‌کند و جهان را با نور خود روشن می‌کند این کتاب قصد دارد تصویری واضح از غدیر در ذهن شما ایجاد کند

ما دفترِ تاریخ را باز می‌کنیم و در میان ۱۴۷ کتاب تحقیقی ـ عربی به جستجوی حقیقت می‌پردازیم

با من همراه باشید ، زیرا من این کتاب را به عشقِ شما که شیعه مولایم هستید ، نوشته‌ام

مهدی خُدّامیان آرانی

قم، خرداد ۱۳۸۸

نوای کاروان می‌آید امروز !

می‌دانم که تو هم مثل من آرزو داری به زیارت خانه خدا بروی !

حتما شنیده‌ای که طواف خانه خدا چقدر صفا دارد !

پس بیا همراه هم به این سفر برویم

امّا تا یادم نرفته به تو خبر خوشی بدهم ، من و تو قرار است همسفر پیامبر باشیم

همین چند روز قبل ، پیامبر اعلام کرد که به زودی برای انجام حج به مکّه خواهد رفت۱

همه مسلمانان دارند خود را آماده این سفر می‌کنند ، آنها می‌خواهند همراه پیامبر ، حج به جا آورند

ما باید خدا را شکر کنیم که الآن در مدینه هستیم و می‌توانیم همراه پیامبر به حج برویم

ده سال از هجرت پیامبر به مدینه می‌گذرد و پیامبر در این مدّتِ ده سال که در مدینه بوده، به حج نرفته است

در واقع ، این اوّلین بار خواهد بود که پیامبر ، مراسم حج را به صورت عملی به مردم نشان خواهد داد.

از زمان حضرت ابراهیمعليه‌السلام سال‌ها می‌گذرد و در این مدّت ، بدعت‌های زیادی در حج پیدا شده است ، پیامبر می‌خواهد حجِّ ابراهیمی را دوباره زنده کند

پیامبر ، گروهی را به مناطق مسلمان نشین فرستاده است تا این خبر را به همه مردم بدهند

مدینه هر روز از روز قبل شلوغ‌تر می‌شود ، گروه‌های زیادی از مسلمانان مناطق مختلف، به مدینه آمده‌اند

آیا تو با خود لباس احرام آورده‌ای ؟ نکند فراموش کرده باشی !

ناراحت نباش ، آنجا بازار مدینه است ، زود برو و برای خود لباس احرام خریداری کن ، به زودی این قافله بزرگ حرکت خواهد کرد !

یار مهربان من کجاست؟

صدای اذان به گوش می‌رسد ، بیا به مسجد برویم

مسجد مدینه چقدر باصفاست ! مردم در صف‌های منظّم نشسته‌اند و منتظر آمدن پیامبر هستند

پیامبر وارد مسجد می‌شود ، همه از جای خود بلند می‌شوند ، پیامبر به آنها سلام می‌کند و به سوی محراب می‌رود

آیا چهره نورانی پیامبر را می‌بینی ؟ به راستی که نگاه به چهره او غم را از دل می‌زداید

نماز بر پا می‌شود ، گویی که تمام اهل آسمان به تماشای این نماز نشسته‌اند ، عزیزترین بنده خدا به نماز ایستاده است

بعد از نماز ، مردم دور پیامبر حلقه می‌زنند ، آنها سوال می‌کنند که چه موقع به سوی مکّه حرکت خواهیم کرد

پیامبر در جواب می‌گوید که باید منتظر بمانیم تا بقیّه مسلمانانی که در راه مدینه هستند از راه برسند ، آن وقت همه با هم به سوی مکّه حرکت خواهیم نمود

همسفرم !

من علیعليه‌السلام را اینجا نمی‌بینم ، آیا تو می‌دانی او کجاست ؟

من خیلی دلم می‌خواهد او را ببینم ، مگر نمی‌دانی پیامبر بارها فرموده است که نگاه به چهره علیعليه‌السلام ، عبادت است ؟

امّا هر طرف را که نگاه می‌کنم او را نمی‌بینم ، از دیگران پرس‌وجو می‌کنم معلوم می‌شود که علیعليه‌السلام به سفر رفته است

حتما می‌خواهی بدانی او به کدام سفر رفته است

مدّتی پیش ، وقتی که سرتاسر سرزمین حجاز مسلمان شدند ، پیامبر تصمیم گرفت تا پیام اسلام را به کشور همسایه ، یمن برساند

پیامبر در ابتدا خالد بن ولید را برای این مأموریّت انتخاب نمود و او را به یمن فرستاد

خالد بن ولید ، مدّت شش ماه در یمن ماند ، امّا نتوانست حتی یک نفر را هم مسلمان کند۲

برای همین پیامبر تصمیم گرفت تا علیعليه‌السلام را به سوی یمن بفرستد، زیرا او تنها کسی بود که می‌توانست این مأموریّت بزرگ را انجام دهد

پیامبر علیعليه‌السلام را به حضور طلبید و به او چنین گفت : «من می‌خواهم تو را به سوی یمن بفرستم تا آنان را به اسلام دعوت کنی»۳

علیعليه‌السلام خود را آماده این سفر کرد، با فاطمه و فرزندانش خداحافظی نمود و همراه با عدّه‌ای از سربازان نزد پیامبر آمد

پیامبر نگاهی به او کرد و او را در آغوش گرفت ، اشک در چشمان پیامبر نشست

همه از علاقه پیامبر به علیعليه‌السلام خبر داشتند ، قطره‌های اشک بر صورت پیامبر نشسته بود

پیامبر دست خود را روی سینه علیعليه‌السلام گذاشت و در زیر لب سخنانی را زمزمه کرد ، او در حقِّ علیعليه‌السلام دعا نمود

موقع حرکت فرا رسید ، پیامبر آخرین سخن خود را به علیعليه‌السلام گفت : «علی جان ! اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت کند برای تو بهتر از همه دنیا می‌باشد»۴

علیعليه‌السلام روی پیامبر را بوسید و در میان پرده‌ای از اشک ، با پیامبر خداحافظی کرد و به سوی یمن تاخت

صدای یار را در آسمان شنیده‌ام

مردم منتظر هستند تا پیامبر دستور حرکت به سوی مکّه را بدهد ، آنها نمی‌دانند که پیامبر دلش می‌خواهد در این سفر علیعليه‌السلام نیز همراه او باشد

به راستی آیا علیعليه‌السلام خواهد توانست در این سفر حضور داشته باشد ؟

آیا فاطمهعليهما‌السلام باید بدون علیعليه‌السلام به سفر حج برود ؟

مدّتی قبل جبرئیل بر پیامبر نازل شده است و پیام مهمّی را برای او آورده است

متن پیام چنین است : «تو همه واجبات دین را برای مردم بیان کرده‌ای ، امّا هنوز دو واجب مهم ، باقی مانده است ، اکنون موقع آن است که آنها را برای مردم بیان کنی ، آن دو واجب مهم ، حج و ولایت علیعليه‌السلام می‌باشد»

معلوم می‌شود که پیامبر در این سفر ، دو برنامه مهم در دستور کار خود دارد

برای همین است که خدا از پیامبر خواسته است تا به همه مسلمانان خبر بدهد که برای این سفر آماده شوند

همسفر خوبم ! از سفر علیعليه‌السلام روزها می‌گذرد ، دل پیامبر برای او خیلی تنگ شده است

وقتی که گل نبود، باید گلاب را بویید ، هر وقت که دل پیامبر ، بی‌قرار علیعليه‌السلام می‌شود حسن و حسین را در آغوش می‌کشد

به راستی آیا تا به حال فکر کرده‌ای که چرا پیامبر این‌قدر علیعليه‌السلام را دوست دارد ؟

آیا می‌خواهی تو را از راز آن باخبر کنم ؟

راز این عشق مقدّس به شب معراج برمی‌گردد.

آن شب که پیامبر به معراج رفت و هفت آسمان را پشت سر گذاشت و به ساحت قدس خدا رسید ، صدایی به گوشش رسید ، یک نفر پیامبر را با اسم صدا زد : «ای احمد !»

پیامبر لحظه‌ای به فکر فرو رفت ، این صدا چقدر آشناست !

این صدا که صدای علیعليه‌السلام است !

پیامبر در حریم قدس خدا بود و هفت آسمان را پشت سر گذاشته بود. پس چرا صدای علیعليه‌السلام به گوش می‌رسید ؟

اینجا بود که پیامبر گفت : «خدایا ! آیا تو با من سخن می‌گویی یا علی با من سخن می‌گوید ؟»

و چنین جواب آمد : «من خدای تو هستم ، اکنون که به حضور من آمده‌ای به قلب تو نظر کردم و دیدم که هیچ کس را به اندازه علی ، دوست نداری ، برای همین با صدایی همچون صدای علی با تو سخن می‌گویم تا قلب تو آرام گیرد»۵

و به راستی که خدا به خوبی از تپش‌های قلب پیامبر خبر داشت

بار دیگر خطاب رسید : «ای محمّد ! من علی را جانشین تو قرار دادم ، هر کس او را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر کس نافرمانی او کند ، نافرمانی مرا کرده است»۶

پیامبر باید هفتاد هزار حجاب را پشت سر می‌گذاشت تا دوباره به این دنیا باز گردد ، او از هر حجاب که می‌گذشت این صدا را می‌شنید : «ای محمّد ! علی را دوست داشته باش »۷

همسفرم !

اکنون دیگر می‌دانی که چرا پیامبر ، این‌قدر به علیعليه‌السلام عشق می‌ورزد ، زیرا پیامبر فراموش نمی‌کند که در شب معراج ، خدا هفتاد هزار بار به او توصیه کرده است که علیعليه‌السلام را دوست بدارد

از ماه من، خبرهای خوش می‌رسد

مردم ، گروه گروه به مدینه می‌آیند ، فکر می‌کنم آمار مسافران این سفر به هفتاد هزار نفر رسیده باشد۸

دیگر وقت حرکت ، نزدیک است ، امّا علیعليه‌السلام هنوز نیامده است ، مگر می‌شود پیامبر بدون علیعليه‌السلام به این سفر برود ؟

تمام این سفر بهانه‌ای است تا مردم با ولایت علیعليه‌السلام آشنا شوند

باید صبر کرد تا خبری از او برسد

همسفرم ! نگاه کن ! سواری به سوی مدینه می‌آید ، او وارد شهر می‌شود و سراغ پیامبر را می‌گیرد

مردم در جواب می‌گویند : «پیامبر در مسجد است»

او نزد پیامبر می‌آید و سلام می‌کند و می‌گوید : «ای رسول خدا ! من از یمن می‌آیم ، من از جانب علیعليه‌السلام برای شما خبرهای خوشی آورده‌ام»

پیامبر تا نام علیعليه‌السلام را می‌شنود گلِ لبخند بر صورتش می‌نشیند ، مثل اینکه تمام عرش و ملکوت را به او داده‌اند

نامه رسان ، نامه علیعليه‌السلام را به پیامبر می‌دهد و می‌گوید : «وقتی که علیعليه‌السلام به یمن رسید و با قبیله هَمْدان سخن گفت ، همه آنها اسلام آوردند ، با اسلام آوردن این قبیله ، تمام مردم آن کشور ، مسلمان شدند»۹

لازم است اشاره کنم که قبیله هَمْدان ، یکی از بزرگ‌ترین قبیله‌های یمن می‌باشد۱۰

این خبر ، موفقیّت بزرگی است ، علیعليه‌السلام توانسته است بدون جنگ ، همه اهل یمن را مسلمان کند

وقتی پیامبر این سخن را می‌شنود به سجده می‌رود و خدا را شکر می‌کند

سجده پیامبر طول می‌کشد ، من نمی‌دانم این سجده شکر او برای اسلام آوردن اهل یمن است یا برای سلامتی علیعليه‌السلام .

بعد از مدّتی ، پیامبر سر از سجده برمی‌دارد و می‌گوید : «سلام خدا بر قبیله هَمْدان»۱۱

جا دارد که پیامبر به قبیله هَمْدان سلام کند ، زیرا وقتی آنها با علیعليه‌السلام روبرو شدند ، او را شناختند و مجذوب خوبی‌های او شدند

من معتقدم به برکت همین سلام پیامبر ، مردان و زنان این قبیله همواره پیرو حقیقت خواهند بود

اکنون ، پیامبر دستور می‌دهد تا نامه‌ای برای علیعليه‌السلام نوشته شود ، پیامبر در این نامه از علیعليه‌السلام می‌خواهد تا همراه با اهل یمن برای انجام حج به سوی مکّه حرکت کند۱۲

پیامبر نامه را به نامه‌رسانی می‌دهد و از او می‌خواهد تا هر چه سریع‌تر به سوی یمن حرکت کند نامه رسان ، نامه را می‌گیرد و به سوی یمن می‌تازد

به سوی تو می‌آیم !

امشب ، شب بیست و پنجم ماه ذی القعده است ، تا عید قربان ، پانزده روز مانده است ، باید هر چه سریع‌تر به سوی مکّه حرکت کنیم۱۳

پیامبر در مسجد اعلام می‌کند که ما فردا سفر خود را آغاز می‌کنیم

همسفر خوبم ! می‌بینم که تو هم مانند من ، بسیار خوشحال هستی !

سرانجام موقع حرکت فرا می‌رسد و ما برای دیدار خانه دوست حرکت خواهیم کرد ، چه سعادتی بالاتر از این که ما همراه پیامبر خدا، به این سفر معنوی برویم

خورشید طلوع کرده است و کاروان بزرگی ، آماده حرکت است ، تا چشم کار می‌کند زنان و مردانی را می‌بینی که از همه جا برای سفر حج به اینجا آمده‌اند

همه منتظر هستند تا پیامبر از خانه خود بیرون بیاید و سفر آغاز شود

آنجا را نگاه کن !

پیامبر در حالی که حسن و حسینعليه‌السلام را همراه خود دارد از خانه خارج می‌شود ، فاطمهعليهما‌السلام هم در میان زنان به چشم می‌خورد ، پیامبر سوار بر شتر خود می‌شود و حرکت آغاز می‌شود

صدای اللّه اکبر همه جا را فرا گرفته است ، عدّه‌ای بر شتر سوار هستند و عدّه زیادی هم پیاده به این سفر آمده‌اند.

حدود هشت کیلومتر راه می‌رویم و به میقات شجره می‌رسیم

اینجا میقات کسانی است که از راه مدینه به سوی مکّه می‌روند

حتما می‌پرسی: میقات یعنی چه ؟

میقات به جایی می‌گویند که تو باید لباس‌های دنیایی را از تن خود بیرون بیاوری و لباس سفید احرام به تن کنی

ما در اینجا ندای لبّیک بر زبان جاری می‌سازیم و دعوت خدا را اجابت می‌کنیم

زمانی که ابراهیمعليه‌السلام خانه خدا را بازسازی کرد خدا به او دستور داد تا بر بالای کوهی برود و همه مردم را به زیارت خانه خدا دعوت کند

صدای ابراهیمعليه‌السلام در گوش تاریخ طنین انداخته و همه خداپرستان را به زیارت کعبه فرا می‌خواند

و اکنون تو که در اینجا ذکر لبّیک را بر زبان جاری می‌کنی در واقع دعوت ابراهیمعليه‌السلام را اجابت می‌کنی۱۴

همسفر خوبم !

آیا می‌دانی معنای کلمه لبّیک چیست ؟

من مثالی می‌زنم و فکر می‌کنم این‌گونه بتوانم به تو کمک کنم : اگر یک نفر ، شما را با اسم صدا بزند ، در جواب او می‌گویید : بله

این بله ، همان لبّیک است ، یعنی اگر شما عرب زبان بودید وقتی کسی شما را صدا می‌زد به جای بله از کلمه لبّیک استفاده می‌کردید

اکنون ، حواست جمع باشد ، قرار است در این مکان مقدّس ، دعوت خدا را اجابت کنی و به این دعوت ، بله بگویی

دوست عزیزم !

زود باش ! الآن اذان ظهر را می‌گویند ، باید برویم غسل نماییم و لباس احرام بر تن کنیم

مبارک باشد !

تو در لباس زیبای احرام ، دیگر کبوتر حرم شده‌ای !

آنجا را نگاه کن !

آن طرف را می‌گویم ، آن ۶۶ شتر ، شترهایی است که پیامبر برای قربانی کردن ، همراه خود آورده است۱۵

بلال ، اذان گوی پیامبر را نگاه کن !

او منتظر است که خورشید به وسط آسمان برسد تا اذان ظهر را بگوید

همه مردم پشت سر پیامبر در صف‌های منظّمی نشسته‌اند ، پیامبر تصمیم دارد بعد از نماز ظهر ، ذکر لبّیک را بگوید و مُحرِم شود

اللّه اکبر !

این صدای بلال است که در میقات می‌پیچد

پیامبر لباس احرام بر تن کرده و در مقابل خدای خود به نماز ایستاده است ، تمام فرشتگان برای دیدن این منظره به صف ایستاده‌اند

نماز تمام می‌شود و پیامبر می‌خواهد ذکر لبّیک را بر زبان جاری کند

اشک در چشمان پیامبر حلقه می‌زند و می‌گوید: «لبّیک اللهُمّ لبّیک ، لبّیک لا شَریکَ لَکَ لبّیک . به سوی تو می‌آیم ای خدای بی همتا ! دعوت تو را اجابت می‌کنم ، ای کسی که همه نعمت‌ها از آنِ توست !».

اشک‌ها و لبّیک‌ها در هم می‌آمیزد و شوری به پا می‌شود۱۶

نمایشی بزرگ از قیام قیامت

این کاروان بزرگ از میقات حرکت می‌کند ، نگاه کن ، تمام این بیابان پر از مردمی است که لباس سفید بر تن کرده‌اند

آنها همراه پیامبر می‌روند و به دقّت به او نگاه می‌کنند تا هر کاری که آن حضرت می‌کند را انجام دهند۱۷

پیامبر آرام آرام به سوی خانه دوست حرکت می‌کند ، زیر لب ذکر لبّیک را تکرار می‌کند

ما از اینجا تا مکّه باید بیش از چهارصد کیلومتر راه برویم !

آفتاب گرم حجاز بر ما می‌تابد ، مواظب باش ! تو نباید زیر سایه بروی !

این سفر یادآور قیامت است ، همانگونه که در قیامت سایه‌ای نیست تا از سوزش آفتاب زیر آن پناه بگیری ، در این سفر هم نباید زیر سایه بروی

همسفرم !

در این سفر نباید نگاه در آینه کنی ؛ چرا که آینه مظهر خودبینی است ، تو باید از خود بگذری و سراسر ، جان شوی !

تو باید دنیا و آنچه بوی دنیا را می‌دهد کنار بگذاری ، نباید عطر بزنی ، نباید خود را خوشبو کنی

خلاصه آن که خدا خواسته است تا تو در این دنیا نیز ، قیامت را به تصویر بکشی و خود را برای آن روز آماده کنی

این لباس سفید که بر تن نموده‌ای، همانند کفن است و می‌روی تا خانه دوست را زیارت کنی ، تو اکنون مُحْرِم شده‌ای۱۸

شب‌ها و روزها می‌گذرد و من و تو همراه این کاروان در حرکت هستیم

همسفرم! می‌دانم خسته شده‌ای !

بیش از یک هفته است که در راه هستیم و این سفر برای تو سخت است

ولی ما به سفر عشق می‌رویم ، می‌دانم که همه این سختی‌ها برای تو شیرین است

آنجا را نگاه کن ، عدّه‌ای به سوی پیامبر می‌روند ، آنها با پیامبر از خستگی خود سخن می‌گویند

آیا پیامبر دستور استراحت خواهد داد ؟

نه ، فرصت ما بسیار کم است ، ما باید خود را زودتر به مکّه برسانیم ، تا روز عید قربان فرصت زیادی نمانده است ، آن روز همه ما باید در سرزمین منا باشیم

پیامبر به آنها نگاهی می‌کند و دستور می‌دهد تا به آرامی بدوند، این باعث خواهد شد تا روحیه بهتری داشته باشند۱۹

مردم با این سخن پیامبر ، آهسته می‌دوند ، بار دیگر شوری در این جمعیّت می‌افتد ، صدای «اللّه اکبر» ، همه بیابان را می‌گیرد

دیگر ، راه زیادی تا مکّه نمانده است ، ما به زودی مهمان خانه دوست خواهیم بود

خانه دوست کجاست؟

امروز روز چهارم ماه ذی الحجّه است ، پنج روز دیگر تا روز عرفه فرصت داریم

درست است ما ده روز است که در راه هستیم ، ان شاء اللّه به زودی به مکّه می‌رسیم۲۰

درست پشت آن کوه ، شهر مکّه قرار دارد ، پس عجله کن !

اهل مکّه باخبر شده‌اند که پیامبر و مسلمانان به این شهر می‌آیند ، آنها برای استقبال پیامبر به بیرون از شهر آمده‌اند

تا به حال ، شهر مکّه چنین جمعیّت عظیمی را ندیده است ، هزاران نفر همراه پیامبر برای اعمال حج وارد شهر مکّه می‌شوند

ما همراه پیامبر به سوی مسجد الحرام می‌رویم ، از در مسجد وارد می‌شویم و به سوی کعبه می‌رویم

ناگهان کعبه ، مقابل چشمان من نمایان می‌شود ، بی اختیار به سجده می‌افتم ، اشک از چشمان من جاری می‌شود

ستایش خدایی را که تو را عزیز کرد ،

و تو را قبله من قرار داد تا به سوی تو نماز بخوانم

ای صاحب خانه !

این خانه، خانه توست ، من هم بنده تو هستم که به اینجا پناه آورده‌ام

سر از سجده برمی‌دارم ، به دنبال پیامبر می‌گردم

پیامبر نزدیک کعبه است و اشک در چشمان او حلقه زده است. او دست راست خود را به حجرالاَسود می‌کشد و دعایی را زیر لب زمزمه می‌کند۲۱

آیا می‌دانی حجرالاَسود چیست ؟

در گوشه‌ای از کعبه که طواف از آنجا شروع می‌شود ، سنگ سیاهی قرار دارد که به آن حجرالاَسود می‌گویند

جالب است بدانی که حَجَر در زبان عربی به معنای سنگ و اَسوَد به معنای سیاه است

نگاه کن !

پیامبر خم شده است و لب‌های خود را بر حجرالاَسود گذاشته است و صدای گریه‌اش به گوش می‌رسد

نمی‌دانم چه شده که گریه پیامبر طولانی شده است !۲۲

به راستی چه رمز و رازی در این سنگ سیاه نهفته که ما از آن بی خبریم ؟

چرا دیدن این سنگ این‌گونه اشک پیامبر را جاری ساخته است ؟

همسفر خوبم !

آیا می‌خواهی قصّه این سنگ را برایت بگویم ؟

روزی و روزگاری ، قبل از اینکه خدا ، حضرت آدمعليه‌السلام را خلق کند ، در بهشت فرشته‌ای بود که نزد خدا مقامی بس بزرگ داشت

یک روز خدا ، همه فرشتگان را جمع کرد و پیمان بزرگ خداپرستی را به آنها عرضه کرد

اوّلین فرشته‌ای که این پیمان بزرگ را قبول کرد همین فرشته بود

این فرشته ، مدّت‌ها قبل ، نور محمّد و آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را دیده بود و به این نور مقدّس ، عشق فراوانی داشت

هنوز خدا ، آدم و حواعليه‌السلام را نیافریده بود ، امّا آن نور مقدّس را در بالای همه آسمان‌ها آفریده بود

و این‌گونه بود که این فرشته ، گوی سبقت را از همه ربود و قلبش پر از این عشق مقدّس شد

وقتی که خدا ، آدمعليه‌السلام را آفرید از او خواست تا در حضور این فرشته ، به آن پیمان اقرار کند

وقتی که آدمعليه‌السلام از بهشت رانده شد خداوند به این فرشته یک مأموریّت مهم داد

آن مأموریّت این بود که خدا او را به عنوان امین خود در روی زمین قرار داد

حتما می‌پرسی چگونه ؟

خدا آن فرشته را تبدیل به سنگ سفید و زیبایی کرد و آن را در یک گوشه کعبه قرار داد ، امّا چون بت‌پرستان رویِ این سنگ سفید، دست گذاشتند، رنگ آن، سیاه شد.

البته تو می‌دانی که کعبه به دستور جبرئیل در زمان آدمعليه‌السلام ساخته شد ، و در واقع ابراهیمعليه‌السلام در زمان خودش ، این خانه را بازسازی کرد

و جالب است بدانی که آدمعليه‌السلام هر روز و شب ، کنار این سنگ می‌رفت و آن پیمان بزرگ را یادآوری می‌کرد

وقتی روز قیامت فرا برسد بار دیگر خدا این سنگ را به صورت اوّل خود در می‌آورد

آن روز ، این فرشته در پیشگاه خدا شهادت خواهد داد که چه کسانی نزد او آمدند و به آن پیمان بزرگ، اقرار نمودند

اگر این سنگ را با چشم دل نگاه کنی ، او را فرشته‌ای زیبا خواهی دید

هنوز چهره پیامبر روی حجرالاَسود است و اشک او جاری است

فکر می‌کنم اکنون دیگر دانستی که چرا پیامبر این چنین با حجرالاَسود خلوت کرده است

مگر برایت نگفتم که این سنگ بوی عشقی مقدّس را می‌دهد ؟ هیچ فرشته‌ای ، مانند او شیفته علیعليه‌السلام نیست

آری ، این فرشته ، بوی علیعليه‌السلام را می‌دهد !

و شاید پیامبر که دلش برای برادرش علیعليه‌السلام خیلی تنگ شده است ، بوی یار خود را از آن استشمام می‌کند۲۳

همچون پروانه، دلباخته گشتم

پیامبر چهره خود را از روی حجرالاَسود برمی‌دارد و طواف را آغاز می‌کند

پیامبر دور کعبه ، هفت بار می‌چرخد ، مردم هم با پیامبر طواف می‌کنند

اینجا دیگر همه ، پروانه یک شمع می‌شوند و دور خانه دوست می‌چرخند

به راستی که طواف کعبه چه صفایی دارد ، احساسی که در هیچ جای دیگر تجربه نمی‌کنی

هنگامی که گرد این خانه طواف می‌کنی خدا به تو مباهات و افتخار می‌کند و رحمت خود را بر تو نازل می‌کند۲۴

آیا می‌دانی با هر قدمی که تو در طواف این خانه برمی‌داری ، خداوند حسنه‌ای برای تو می‌نویسد و گناهی از تو می‌بخشد ؟۲۵

پیامبر هنگام طواف ، ذکر خدا بر لب دارد و با خدای خویش سخن می‌گوید

هفت دور طواف تمام می‌شود ، اکنون پیامبر به سوی مقام ابراهیم می‌رود تا در آنجا نماز طواف را به جا آورد

همسفر خوبم ! حتما می‌دانی که مقام ابراهیم، همان سنگ مقدّسی است که جای پای ابراهیمعليه‌السلام بر آن می‌باشد

وقتی که ابراهیمعليه‌السلام کعبه را بازسازی می‌کرد این سنگ را زیر پای خود گذاشت تا بتواند دیوار کعبه را تمام کند

در این هنگام بود که به اذن خدا ، جای پای ابراهیم ، روی این سنگ نقش بست و این سنگ به مقام ابراهیم مشهور شد و نماز طواف را باید پشت این مقام خواند۲۶

نماز پیامبر تمام می‌شود و او اکنون بار دیگر به سوی حجر الأسود می‌رود و دو دست خود را بر آن می‌کشد و آنگاه دست‌های خود را به صورت می‌کشد۲۷

بعد از آن پیامبر به سوی کوه صفا می‌رود، او از کوه صفا بالا می‌رود و صدای او در دل کوه می‌پیچد :

اللّه اکبر ، اللّه اکبر !۲۸

تمام مسلمانان نیز همراه پیامبر این ذکر را تکرار می‌کنند

گوش کن ! پیامبر این دعا را می‌خواند : «ستایش خدایی را که به وعده خود عمل نمود و بنده خود را یاری کرد و دشمنان اسلام را نابود ساخت»۲۹

تا چند سال قبل ، تمام فاصله این کوه تا کوه مروه پر از بت‌هایی بود که مردم به پرستش آنها مشغول بودند

امّا امروز باید خدا را شکر کرد که همه آن بت‌ها نابود شده‌اند و همه مردم ، ندای خداپرستی سر می‌دهند

اللّه اکبر !

پیامبر حدود یک ساعت بر بالای کوه صفا می‌ایستد و دعا می‌خواند۳۰

اکنون موقع آن است که به سوی کوه مروه حرکت کنیم

به کوه مروه می‌رسیم ، پیامبر از کوه بالا می‌رود ، بار دیگر صدای پیامبر در فضا می‌پیچد : اللّه اکبر !

بعد از لحظاتی ، به سوی کوه صفا برمی‌گردیم ، ما باید فاصله صفا و مروه را هفت بار طی کنیم

امیدوارم که خسته نشده باشی ! این دور آخر است ، وقتی به کوه مروه‌برسیم ، دیگر سعی تمام می‌شود.

من کاسه داغ‌تر از آش هستم !

پیامبر از کوه مروه بالا می‌رود و رو به مردم می‌کند و می‌گوید : «جبرئیل به من دستور داده است تا به شما بگویم که مقداری از موی سر خود را کوتاه کنید و از احرام بیرون بیایید و هر کس که مانند من همراه خود از میقات ، قربانی آورده است باید در احرام بماند»۳۱

مردم به سخن پیامبر عمل می‌کنند و با کوتاه کردن موی سر خود از احرام بیرون می‌آیند

همسفر خوبم !

تو که همراه خود قربانی از میقات نیاورده‌ای ؟

پس بیا از احرام خارج شویم

این اعمالی که ما انجام دادیم ، اعمال عمره است و ما باید نزدیک روز عرفه ، یکبار دیگر لباس احرام به تن کنیم و به سوی سرزمین منا برویم و در آنجا گوسفند یا شتری خریداری نماییم و آن را قربانی کنیم

مبارک باشد ! خدا از تو قبول کند !

در منطقه اَبطَح ، چادرهای زیادی بر پا می‌شود و همه ، لباس‌های احرام را از تن بیرون آورده، بدن خود را شسته، لباس‌های معمولی خود را به تن می‌کنند۳۲

امّا پیامبر هنوز لباس احرام به تن دارد ، و در خیمه خود استراحت می‌کند ، این حکم خداست که هر کس با خود قربانی آورده است باید در احرام باقی بماند

در این میان صدایی به گوشم می‌رسد ، یک نفر با مردم سخن می‌گوید : «ای مردم ! شما خجالت نمی‌کشید ؟ پیامبر هنوز در لباس احرام است و شما لباس‌های زیبا بر تن کرده‌اید ؟ !»۳۳

خدای من ! این کیست که این‌گونه سخن می‌گوید ؟

چرا او هنوز لباس احرام به تن دارد ؟

آیا او را می‌شناسی ؟ او عُمر بن خطّاب است

پیامبر از خیمه خود بیرون می‌آید ، او را صدا می‌زند و می‌گوید :

ــ چرا هنوز لباس احرام به تن داری ؟ مگر تو همراه خود قربانی آورده‌ای ؟

ــ نه

ــ پس چرا از احرام خارج نشدی ؟ مگر من نگفتم هر کس قربانی از میقات با خود نیاورده است، از احرام خارج شود ؟

ــ ای رسول خدا ! آخر چگونه من از احرام خارج شوم در حالی که شما هنوز لباس احرام به تن دارید ؟۳۴

امّا مثل اینکه عُمَر بن خطّاب تصمیم دارد هر طور شده است حرف خودش را به کرسی بنشاند۳۵

مگر نباید همه ما تسلیم دستور پیامبر باشیم ؟ ما می‌توانستیم از میقات با خود قربانی بیاوریم و اکنون مانند پیامبر در احرام باقی بمانیم ، امّا الآن که این کار را نکرده‌ایم باید به دستور پیامبر عمل کنیم

حدیث - ۵۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ولکل شی ء انف و انف الصلاة التکبیر؛

برای هر چیزی مقدمه ای است و مقدمه نماز تکبیر است

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۱۶).

حدیث - ۵۷

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا قام العبد الی الصلاة و قال : الله اکبر خرج من ذنوبه کیوم و لدته امه؛

هرگاه بنده مؤ منی به نماز بایستد و بگویدن ((الله اکبر)) ازهمه گناهانش پاک می شود؛ همچون روزی که ازمادر متولد شده است

(مجموعة الاخبار، ص ۲۲۰).

حدیث - ۵۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا لم یستطع الرجل ان یصلی قائما فلیصل مستلقیا ناصبا رجلیه حیال القبلة یومی ایماء؛

هرگاه شخصی قادر نیست ایستاده نماز بخواند، بایدنشسته بخواند و اگر نشسته هم قادر نیست ، به پشت بخوابد و پاهایش را به سمت قبله بکشد و برای رکوع و سجودش اشاره کند (با سر یا چشم و ابرو).

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۴).

حدیث - ۵۹

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لیست الصلاة قیامک وقعودک انما الصلاة اخلاصک و ان ترید بهاالله وحده ؛

نماز برخاستن و نشستن تو نیست ، بلکه باید آن را خالصانه انجام دهی و تنها خشنودی خداوند را بخواهی

(اصول وافی ، ج ۲، ص ۱۰۹، شرح نهج البلاغه ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۶۰

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

قم فصل فان فی الصلوة شفاء ؛

برخیز نماز به جای آور ! پس همانا در نماز شفا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۸).

حدیث - ۶۱

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ترک الغیبة احب الی الله من عشرة الاف رکعة تطوعا؛

ترک غیبت نزدخداوند ازده هزار رکعت نماز مستحبی محبوبتر است

(قصار الجمل ، ۲، ص ۱۰۷).

حدیث - ۶۲

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

نوم علی علم خیر من صلاة علی جهل؛

خواب باعلم و آگاهی بهتر از نماز باجهل و نادانی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۳۱۴۰).

حدیث - ۶۳

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من صلی صلوة یرائی بها فقد اشرک؛

هر که نمازی برای خودنمایی ، بخواند، شرک ورزیده است

(تفسیر قرطبی ج ۱۰، ص ۷۱).

حدیث - ۶۴

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلوته و لاصیامه اربعین یوما و لیلة الا ان یغفر له صاحبه ؛

هرکس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست مگر این که غیبت شونده او را ببخشاید.

(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵۸).

حدیث - ۶۵

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من احسن صلاته حین یراه الناس ثم اساء ماحین یخلو، فتلک استهانة استهان بها ربه؛

هرکه در حضور مردم نماز خویش نیکو کند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خویش اهانت کرده است

(نهج الفصاحه ، ص ۵۸۴).

حدیث - ۶۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

رکعتان من عالم افضل من سبعین رکعة من غیر عالم ؛

دو رکعت نماز دانشمند بهتر از به جای آوردن هفتاد رکعت نماز دیگران است

(نهج الفصاحه ، ص ۳۵۰).

حدیث - ۶۷

رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعة من مخلط؛

دو رکعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۱۶۷۲).

حدیث - ۶۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر، لم تزده من الله الا بعدا؛

هرکس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای جز دوری از خدا نبرده است

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۸، شهاب الاخبار، ص ۲۱۵).

حدیث - ۶۹

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

لاترفع یدیک بالدعاء فی المکتوبة حتی تجاوز بهما راءسک ولا باءس بذلک فی النافلة و الوتر؛

در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند، اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰۴).

حدیث - ۷۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال : فلم جعل التسبیح فی الرکوع و السجود قیل : لعلل منها ان یکون العبد مع خضوعه و خشوعه و تعبده و تورعه و استکانته و تذله و تواضعه و تقربه الی ربه مقدسا له ممجدا مسبحا معظما شاکرا لخالقه و رازقه ، فلا یذهب به الفکر و الامانی الی غیر الله؛

اگر کسی بگوید: چرا دستور تسبیح در رکوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته می شود علتهایی دارد، از جمله این که بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خواری و فروتنی نماید و تقربش به سوی خدا باشد، و او را تقدیس و تسبیح و تمجید و تعظیم نماید، وسپاسگزار آفریننده و روزی دهنده خود باشد و اندیشه و فکر و آرزوهایش وی را به سوی غیر خدا نکشاند.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وعلیکم بطول الرکوع و السجود فان احدکم اذا طال الرکوع و السجود یهتف ابلیس من خلفه فقال یا ویلتاه ! اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت؛

بر شما باد به طول رکوع و سجده ، که هرگاه یکی از شما رکوع و سجودش طول بکشد شیطان به دنبال او فریاد می زند: وای بر من ! او اطاعت کرد و من معصیت کردم او سجده کرد و من سرباز زدم

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۱۹۹، مواعظ العددیه ، ص ۲۴۲).

حدیث - ۷۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

بینا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام یصلی فلم یتم رکوعه ولاسجوده ، فقال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : : نقر کنقر الغراب ، لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجد نشسته بود مردی وارد گردید و به نماز و رکوع و سجود را به طور کامل انجام نداد پیامبر فرمودند: رکوع و سجود او به نوک زدن کلاغ شبیه است اگر این مرد بمیرد و نمازش بدین شکل باشد، به چیزی غیر از دین من مرده است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۳

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره :

فاذا رفع راءسه من الرکوع قال الله - تبارک و تعالی - لملائکته : اما ترون یا ملائکتی کیف یقول : ارتفع عن اعدائک لما اتواضع لاولیائک و انتصب لخدمتک اشهدکم یا ملائکتی ! لاجعلن ، جمیل العاقبة له و لاصبرنه الی جنانی ؛

پس هنگامی که (نمازگزار) سرش را از رکوع بلند کرد، خداوند خطاب به ملائکه خود می کند و می گوید: آیا نمی بینید ای ملائکه من ! چگونه این بنده ام می گوید (خدایا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند کردم ، همچنان که در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را برای خدمت تو آماده ساختم ؟ شما را گواه می گیرم ای ملائکه من ! هرآینه عاقبت زیبا و خوب برای او قرار خواهم داد و بهشت را برای او قرار خواهم داد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۴

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره:

فاذا رکع قال الله تعالی لملائکته : یا ملائکتی ! اما ترون کیف تواضع لجلال عظمتی ؟ اشهدکم لاعظمته فی دار کبریایی و جلالی؛

پس هنگامی که (نمازگزار) به رکوع رفت ، خداوند تبارک و تعالی خطاب به ملائکه می کند و می گوید: ای ملائکه من ! آیا نمی بیند (بنده نمازگزار) چگونه برای بزرگی و عظمت من تواضع می کند؟ شما را گواه می گیرم ، که هرآینه او را در دار کبریایی و جلال خودم بزرگ سازم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۵

من اتم رکوعه لم یدخله وحشة القبر؛

هرکس که رکوعش تمام وکامل باشد، دچار وحشت قبر نمی شود.

(مواعظ العددیه ، ص ۲۴۳).

حدیث - ۷۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما یکره ان یجمع بین السورتین فی الفریضة فاءما فی النافلة فلاباءس؛

کراهت دارد در نماز واجب (پس از حمد) دو سوره خوانده شود، ولی در نافله ها اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۳).

حدیث - ۷۷

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

اسمع القراءة و التسبیح اذنیک فیما لا تجهر فیه من الصلوات بالقراءة و هی الظهر و العصر، و ارفع فوق ذلک فیما تجهر فیه بالقراءة؛

در نمازهایی که با صدای آهسته خوانده می شود، مثل ظهر و عصر، صدای خواندن ، حمد و تسبیح را به گوش خود برسان و در نمازهایی که با صدای بلند خوانده می شود، بلندتر از آن بخوان

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۷۸

سئل الامام الکاظمعليه‌السلام عمن ترک القراءة ما حاله ؟ فقالعليه‌السلام :

ان کان متعمدا فلا صلاة له ، و ان کان نسی فلا باءس؛

امام کاظمعليه‌السلام در پاسخ این که اگر کسی (در نماز) قرائت را ترک کند حکمش چیست ؟ فرمودند: اگر به عمد باشد، نمازش درست نیست و اگر از روی فراموشی باشد، اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۴۴).

حدیث - ۷۹

امام حسینعليه‌السلام فرمودند:

من قراء آیة من الکتاب - عزوجل - فی صلاته قائما یکتب له بکل حرف مائة حسنة ؛

کسی که آیه ای از قرآن را ایستاده در نماز خویش بخواند به هر حرفی صد حسنه برای او نوشته می شود.

(الکافی ، ج ۲، ص ۴۴۷).

حدیث - ۸۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم جعل القراءة فی الرکعتین الاولتین و التسبیح فی الاخیرتین ؟ قیل : للفرق بین ما فرضه الله من عنده و بین ما فرضه من عند رسول الله؛

چنانچه سوال شود که چرا در دو رکعت اول نماز، حمد و سوره ، و در دو رکعت آخر تسبیحات اربعه واجب شده ، گفته می شود:تافرق باشد بین دو رکعتی که خدا خودش واجب کرده (که فرض الله است ) و دو رکعتی که با خواست پیغمبرش واجب کرده (که فرض النبی است ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۸۸).

حدیث - ۸۱

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم امروا بالقرائة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا و لیکون محفوظا مدروسا فلا یضمحل و لایجهل؛

اگر کسی بپرسد: چرا واجب شده که در نماز قرآن خوانده شود، جواب این است که تا قرآن ترک نشود و ضایع نگردد بلکه محفوظ مانده و درس داده شود و بدین وسیله از نابودی و نخواندنش جلوگیری شود و سوره حمد واجب شده در هر نماز، زیرا در سوره حمد خیر و حکمت دنیا وآخرت جمع شده است (بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۴).

حدیث - ۸۲

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

امر الناس بالقراءة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا ؛

مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به این جهت موظف شده اند که قرآن مجید متروک و ضایع نشود.

(من لایحضره الفقیه ، ج ۱، ص ۸۴).

حدیث - ۸۳

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا احرم العبد المسلم فی صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القرآن من فیه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وکله الی الملک؛

هنگامی که بنده ای مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را می گوید، خداوند به طرف وی توجه می کند، و موکل می کند بر او ملکی را تا آنچه که قرائت می نماید از او دریافت می کند پس اگر اعراض کرد، خداوند از او روی می گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا می گذارد.

(مستدرک الوسائل ، ج ۱، ص ۱۷۳).

حدیث - ۸۴

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا قمت فی الصلوة فکبرت فارفع یدیک و لاتجاوز بکفیک اذنیک ای حیال خدیک؛

وقتی که به نماز ایستادی و خواستی تکبیرة الاحرام بگویی ، دو دوستت را بلند کن و نباید دستها از گوش ها، یعنی از کنار گونه هایت بالاتر می رود.

(اصول وافی ، ج ۸، ص ۴۳).

حدیث - ۸۵

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فاذا اردت ان تقوم الی الصلوة فلا تقم الیها متکاسلا و لا متناعسا ولا مستعجلا و لا متاهیا ولکن تاءتیها علی السکون و الوقار و التؤ ده؛

چون خواستی به نماز بایستی ، با حال کسالت ، خواب آلودگی ، شتاب و لهو و بازی نایست ، بلکه با آرامش و وقار نماز را به جای آور.

مستدرک الوسائل ، ج ۴، ص ۸۷، باب افعال الصلاة ، ح ۷)

حدیث - ۸۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما مثل الصلاة لصاحبها، کمثل رجل دخل علی ذی سلطان فانصت له حتی فرغ من حاجته ، و کذلک المرء المسلم باءذن الله - عزوجل - مادام فی الصلاة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته ؛

همانا مثل نماز برای نمازگزار، مثل مردی است که بر ذی سلطانی وارد گردد و اظهار حاجت کند؛ پس آن شخص توانمند، ساکت و آماده استماع صاحب حاجت گردد، تا این که از درخواستش فارغ شود، همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهی شامل اوست تاوقتی که از نمازش فارغ گردد. (بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۳۱).

حدیث - ۸۷

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

من قال فی رکوعه وسجوده و قیامه اللهم صلی علی محمد و آله محد کتب الله له ذلک بمثل الرکوع و السجود و القیام؛

هرکسی در رکوع وسجود وقیام خود بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدا ثواب آن را مانند ثواب در رکوع و سجود و قیام برای او می نویسد.

(ثواب الاعمال ، ص ۶۱).

حدیث - ۸۸

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده علی النار؛

هیچ مؤ منی نیست که در وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد، مگر این که خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۷).

حدیث - ۸۹

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فی الصلوة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته؛

فرد مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوارالهی شامل اوست تا وقتی که انسان از نمازش فارغ گردد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۷).

حدیث - ۹۰

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

عن الفرض فی الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجة و الرکوع و السجود و الدعاء؛

آنچه که در نماز واجب می شود، عبارت است از: ۱ - وقت نماز۲ - طهارت ، ۳ - قبله ، ۴ - توجه داشتن ۵ - رکوع ، ۶ - سجود، ۷ – دعا.

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۸۰).

حدیث - ۹۱

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا استقبل المصلی القبلة استقبل الرحمان بوجهه لااله غیره؛

آن گه که نمازگزار روی به قبله می ایستد، روی به آن خدایی ایستاده است که جز او خدایی نیست

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۷۶)

حدیث - ۹۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

لاینبغی للرجل ان یدخل فی صلاة حتی ینویها و من صلی فکانت نیته الصلاة لم یدخل فیها غیرها قبلت منه اذا کانت ظاهرة و باطنة ؛

سزاوار نیست که شخصی وارد نماز شود، مگر با نیت ، و کسی که همراه با نیت مشغول نماز شده و نیتی جز نماز ندارد، نماز او قبول است ، در صورتی که ظاهر و باطن نمازش برای خدا باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۷۷).

حدیث - ۹۳

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

ان الصلوة افضل العبادة لله؛

همانا نماز، بهترین وسیله بندگی برای خدا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۵۰).

حدیث - ۹۴

عن الحسن بن علیعليه‌السلام :

ان من طلب العبادة تزکی له و اذا اضرت النوال بالفریضة فارفضوها؛

هرکس اشتیاق عبادت دارد، دل را برای آن پاک می کند و هرگاه نمازهای مستحبی به نمازهای واجب ضرر رساند. (در صورتی که نماز شب ، به قضا شدن نماز صبح انجامند. آنها راترک کنید.

(تحف العقول ، ص ۲۶۷).

حدیث - ۹۵

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

ذکر الله لاهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه ؛ الاتری انه یقول : اذکرونی اذکرکم ؛

یاخدا برای نمازگزاران بالاتر از یاد آنها از خدا است آیا نمی بینی که خدا می فرماید: مرا یاد کنیدتا شما رایاد کنم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).

حدیث - ۹۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

الصلاة بیت الاخلاص و تنزیه عن الکبر؛

نماز (حقیقی و کامل ) جایگاه و خانه اخلاص و باعث دوری از کبر و خودپسندی است

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۷۵، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۸۳).

حدیث - ۹۷

سئل علی بن الحسینعليهما‌السلام :

ما افتتاح الصلاة ؟ قال : التکبیر، قال : ما تحریمها؟ قال : التکبیر، قال : ما تحلیلها؟ قال : التسلیم ؛

از علی بن الحسینعليهما‌السلام سؤ ال شد: افتتاح نماز چیست ؟ فرمودند: تکیبر، سوال شد: تحریم آن چیست ؟ فرمودند: تکبیر، سوال شد: تحلیل آن چیست ؟ فرمودند: سلام

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۰۳).

حدیث - ۹۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

وتاءویل تشهدک تجدید الایمان و معاودة الاسلام و الاقرار بالعبث بعد الموت و تاءویل قولک السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته ترحم عن الله سبحانه فمعنهاها هذه امان لکم من عذاب یوم القیامة ؛

معنای تشهد تجدید و تکرار شهادتین است که تجدید ایمان و اسلام است واعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ ، و معنای (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) ازخدا ترحم خواستن برای خود و همه بندگان است ؛ که این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت خواهد شد.

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۹۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

طول القنوت و لسجود ینجی من عذاب النار؛

قنوت و سجده طولانی در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات می دهد.

(تصنیف غررالحکم ، ص ۱۷۵، حدیث - ۳۳۳۵).

حدیث - ۱۰۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

و لما فی ذلک من تغیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا ؛

هنگامی که انسان نماز می خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شریف بر زمین دلیل کوچک و حقارت است

(نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۲).

حدیث - ۱۰۱

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو یعلم المصلی ما یغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود؛

اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالی ) او را فراگرفته است ، سرش را از سجده برنمیدارد.

(غررالحکم ، ص ۲۶۱).

حدیث - ۱۰۲

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اطیلوا السجود فما من عمل اشد علی ابلی من ان یری ابن ادم ساجدا لانه امر بالسجود فعصی؛

سجده را طولانی کنید که هیچ عملی بر ابلیس گرانتر از این نیست که انسان را در حال سجده ببینید، زیرا خداوند او را امر به سجده کرد و او سر برتافت

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۶۱).

حدیث - ۱۰۳

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لما سئل عن عنی مد العنق فی الرکوع تاءویله امنت بک ولو ضربت عنقی؛

علیعليه‌السلام در جواب این سوال که چرا در رکوع گردن باید کشیده و راست نگاه داشته شود فرمود: معنی آن این است که خدایا! به تو ایمان دارم ، اگر چه در این راه گردنم زده شود.

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۹۰).

حدیث - ۱۰۴

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

ثم تاءویل مد عنقک فی الرکوع تخطر فی نفسک امنت بک و لو ضربت عنقی ثم تاءویل رفع راءسک من الرکوع اذا قلت ، ((سمع الله لمن حمده )) الذی اخرجنی من العدم الی الوجود؛

معنای کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم ، اگر چه گردنم زده شود، و معنای سر برداشتن از رکوع و گفتن (سمع الله ) این است که حمد وثنای ما را می شنود، آن خدایی که مرا از نیستی و عدم به وجود آورده است

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۱۰۵

اذ صلیت فاسمع نفسک القراءة و التکبیر و التسبیح؛

هنگامی که نماز می خوانی ، قرائت و تکبیر و تسبیح را چنان به جای آور که خود بشنوی

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۱۰۶

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من صلی باذان واقامة صلی خلفه من الملائکه لایری طرفاه و من صلی باقامة صلی خلفه ملک؛

هرکس نمازش را با اذان و اقامه بخواند، صفی از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند که دو طرف آن صف دیده نمی شوند و هرکس که نمازخود را با اقامه تنها بخواند یک فرشته پشت سر او نماز می گزارد.

(ثواب الاعمال ، ص ۵۸).

حدیث - ۱۰۷

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اذا قام الرجل الی الصلاة الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه ؛

هنگامی که کسی به نماز برمی خیزد، شیطان می آید و به نظرحسادت به او نگاه می کند زیرا می بیند که رحمت خدا او را فراگرفته است.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۷).

حدیث - ۱۰۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

نوم علی یقین خیر من صلوة فی شک ؛

خوابی که از روی یقین باشد، بهتر از نمازی است که باشک (نسبت به خداوند) خوانده شود.

(بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۳۵۷).

حدیث - ۱۰۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من لم یاءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها ؛

کسی که پیش از نماز، خود را برای نماز آماده نکند، به نماز احترام نکرده است

(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰، باب ۷۶۸، ص ۳۲۹).

حدیث - ۱۱۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو صمت الدهر کله و قعدت اللیل کله و قتلت بین الرکن و المقام ، بعثک الله مع هواک بالغا ما بلغ ، ان فی جنة ففی جنة و ان نار ففی نار؛

اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر بری و در میان رکن و مقام کشته شوی ، خداوند تو را (در قیامت ) با هوای نفس محشور می کند پس اگر هوای دل تو الهی بود، به بهشت خواهی رفت و اگر جهنمی بود، به جهنم داخل می شوی

(سفینة البحار، ج ۲، ص ۸۲۷).

حدیث - ۱۱۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

لیست الصلوة قیامک و قعودک انما الصلوة اخلاصک و ان ترید بها الله وحده؛

نماز، قیام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نیست ، بلکه نماز، اخلاص و خداخواهی تو است

(شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۱۱۲

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

تحریم الصلاة التکبیر، و تحلیلها التسلیم؛

تحریم نماز، تکبیر و تحلیل آن سلام است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۱۰).

حدیث - ۱۱۳

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

استغفرالله ربی و اتوب الیه فی الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسری ، و تعد بالیمنی الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید برای اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۲۸۷).

حدیث - ۱۱۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وکان رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یستغفر الله فی الوتر سبعین مرة و یقول : ((هذا مقام العائذ بک من النار)) سبع مرات؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار ((هذل مقام العائذ بک من النار)) (یعنی این جایگاه کسی است که از آتش به تو پناه آورده است ) می گفت

(وسائل الشیعه ، ج ۴، ص ۶۱۰).

حدیث - ۱۱۵

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا صلی احدکم و لم یصل علی النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فی صلاته یسلک بصلاته غیر سبیل الجنة؛

هرگاه یکی از شما نماز بخواند و در نمازش بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درود نفرستد، با نماز خود به راهی غیر از راه بهشت می رود.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۲۸۰).

حدیث - ۱۱۶

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

فرائض الصلاة سبع : الوقت ، والطهور، و التوجه و القلبه و الرکوع و السجود، و الدعاء؛

فرایض نماز، هفت تاست : وقت ، طهارت ، نیت ، قبله ، رکوع ، سجود، و دعا (درقنوت ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۹۷).

حدیث - ۱۱۷

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وفرض علی الوجه السجود له باللیل و النهار فی مواقیت الصلوة فقال : ((یا ایهاالذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون )) و هذه فریضة جامعة علی الوجه والیدین والرجلین ؛

خداوند بر صورت سجده را واجب کردکه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بیفتد؛ پس فرمود: (ای کسانی که ایمان آورده اید! رکوع و سجود نمایید و پروردگارتان را پرستش کنید و افعال خیر به جای آورید، شاید که رستگار شوید). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است که مشتمل بر صورت و دستها و پاها می باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۲۸).

حدیث - ۱۱۸

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

السجود علی تربة الحسینعليه‌السلام یخرق الحجب السبع؛

سجده بر تربت امام حسینعليه‌السلام هفت پرده و مانع را می شکافد. (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۳۵).

حدیث - ۱۱۹

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

انما یسجد المصلی سجدة بعد الفریضة لیشکر الله تعایل فیها علی ما من به علیه من اداء فرضه و ادنی ما یجزی ء فیها شکرالله مرات ؛

سزاوار است که نمازگزاز به پاس توفیق خدایی در به جای آوردن نماز واجب ، سجده شکر به جای آورد و حداقل ذکر سجده ، گفتن سه بار (شکرالله ) است

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۴۸).

حدیث - ۱۲۰

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

من قراء السجدة او سمعها من قاری ء یقرؤ ها و کان یستمع قراءته فلیسجد، فان سمعها و هو فی صلاة فریضة من غیر امام او ما براءسه و انا قراها و هو فی الصلاد سجد و سجد معه من خلفه ان کان اماما و لا ینبغی للامام ان یتعمد قراءة سورة فیها سجدة فی صلاة فریضة ؛

کسی که آیه سجده بخواند و یا از قاری بشنود که به او گوش فرا می داد باید سجده کند، و اگر آن در حالی بشنود که نماز واجب را ادا می کند با سر اشاره (به سجد) کند و اگر خودش در نماز واجب آن را خوانده باید خود و ماءمومین سجده نمایند و سزاوار نیست که امام در نماز واجب سوره ای بخواند که سجده دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۷۵).

حدیث - ۱۲۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا تصویت للسجود فقدم یدیک الی الارض قبل رکبتیک بشی ء ؛

هنگامی که برای سجده خم شدی ، کمی پیش از این که زانوهایت به زمین برسد، دستها را بر زمین بگذار.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۸).

حدیث - ۱۲۲

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

یسجد ابن ادم علی سبعة اعظم : یدیه و رجلیه و رکبتیه و جبهته ؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان نقل می فرمایند: فرزند آدم ، با هفت استخوان (موضع ) سجده می کند: دو دست ، دو پا، دو زانو، پیشانی اش

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۴).

حدیث - ۱۲۳

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

اذا سجد احدکم فلیباشر بکفیه الارض لعل الله یصرف عنه الغل یوم القیامة؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان فرمودند: هنگامی که یکی از شما سجده می کند، دو کف دست را بر زمین قرار دهد، شاید خدا در قیامت غل و زنجیر را از او باز دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۲).

حدیث - ۱۲۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اتقواالله واحسنوا الرکوع و السجود وکونوا اطوع عبادالله فانکم لن تنالو ولایتنا الا بالورع؛

از خدا پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو به جای آورید، و مطیع ترین بندگان خدا باشید، زیرا شما ولایت ما را درنمی یابید، مگر با ورع

(بحارالانوارت ج ۸۵، ص ۱۰۴).

حدیث - ۵۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ولکل شی ء انف و انف الصلاة التکبیر؛

برای هر چیزی مقدمه ای است و مقدمه نماز تکبیر است

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۱۶).

حدیث - ۵۷

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا قام العبد الی الصلاة و قال : الله اکبر خرج من ذنوبه کیوم و لدته امه؛

هرگاه بنده مؤ منی به نماز بایستد و بگویدن ((الله اکبر)) ازهمه گناهانش پاک می شود؛ همچون روزی که ازمادر متولد شده است

(مجموعة الاخبار، ص ۲۲۰).

حدیث - ۵۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا لم یستطع الرجل ان یصلی قائما فلیصل مستلقیا ناصبا رجلیه حیال القبلة یومی ایماء؛

هرگاه شخصی قادر نیست ایستاده نماز بخواند، بایدنشسته بخواند و اگر نشسته هم قادر نیست ، به پشت بخوابد و پاهایش را به سمت قبله بکشد و برای رکوع و سجودش اشاره کند (با سر یا چشم و ابرو).

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۴).

حدیث - ۵۹

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لیست الصلاة قیامک وقعودک انما الصلاة اخلاصک و ان ترید بهاالله وحده ؛

نماز برخاستن و نشستن تو نیست ، بلکه باید آن را خالصانه انجام دهی و تنها خشنودی خداوند را بخواهی

(اصول وافی ، ج ۲، ص ۱۰۹، شرح نهج البلاغه ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۶۰

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

قم فصل فان فی الصلوة شفاء ؛

برخیز نماز به جای آور ! پس همانا در نماز شفا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۸).

حدیث - ۶۱

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ترک الغیبة احب الی الله من عشرة الاف رکعة تطوعا؛

ترک غیبت نزدخداوند ازده هزار رکعت نماز مستحبی محبوبتر است

(قصار الجمل ، ۲، ص ۱۰۷).

حدیث - ۶۲

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

نوم علی علم خیر من صلاة علی جهل؛

خواب باعلم و آگاهی بهتر از نماز باجهل و نادانی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۳۱۴۰).

حدیث - ۶۳

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من صلی صلوة یرائی بها فقد اشرک؛

هر که نمازی برای خودنمایی ، بخواند، شرک ورزیده است

(تفسیر قرطبی ج ۱۰، ص ۷۱).

حدیث - ۶۴

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلوته و لاصیامه اربعین یوما و لیلة الا ان یغفر له صاحبه ؛

هرکس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست مگر این که غیبت شونده او را ببخشاید.

(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵۸).

حدیث - ۶۵

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من احسن صلاته حین یراه الناس ثم اساء ماحین یخلو، فتلک استهانة استهان بها ربه؛

هرکه در حضور مردم نماز خویش نیکو کند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خویش اهانت کرده است

(نهج الفصاحه ، ص ۵۸۴).

حدیث - ۶۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

رکعتان من عالم افضل من سبعین رکعة من غیر عالم ؛

دو رکعت نماز دانشمند بهتر از به جای آوردن هفتاد رکعت نماز دیگران است

(نهج الفصاحه ، ص ۳۵۰).

حدیث - ۶۷

رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعة من مخلط؛

دو رکعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۱۶۷۲).

حدیث - ۶۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر، لم تزده من الله الا بعدا؛

هرکس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای جز دوری از خدا نبرده است

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۸، شهاب الاخبار، ص ۲۱۵).

حدیث - ۶۹

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

لاترفع یدیک بالدعاء فی المکتوبة حتی تجاوز بهما راءسک ولا باءس بذلک فی النافلة و الوتر؛

در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند، اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰۴).

حدیث - ۷۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال : فلم جعل التسبیح فی الرکوع و السجود قیل : لعلل منها ان یکون العبد مع خضوعه و خشوعه و تعبده و تورعه و استکانته و تذله و تواضعه و تقربه الی ربه مقدسا له ممجدا مسبحا معظما شاکرا لخالقه و رازقه ، فلا یذهب به الفکر و الامانی الی غیر الله؛

اگر کسی بگوید: چرا دستور تسبیح در رکوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته می شود علتهایی دارد، از جمله این که بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خواری و فروتنی نماید و تقربش به سوی خدا باشد، و او را تقدیس و تسبیح و تمجید و تعظیم نماید، وسپاسگزار آفریننده و روزی دهنده خود باشد و اندیشه و فکر و آرزوهایش وی را به سوی غیر خدا نکشاند.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وعلیکم بطول الرکوع و السجود فان احدکم اذا طال الرکوع و السجود یهتف ابلیس من خلفه فقال یا ویلتاه ! اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت؛

بر شما باد به طول رکوع و سجده ، که هرگاه یکی از شما رکوع و سجودش طول بکشد شیطان به دنبال او فریاد می زند: وای بر من ! او اطاعت کرد و من معصیت کردم او سجده کرد و من سرباز زدم

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۱۹۹، مواعظ العددیه ، ص ۲۴۲).

حدیث - ۷۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

بینا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام یصلی فلم یتم رکوعه ولاسجوده ، فقال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : : نقر کنقر الغراب ، لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجد نشسته بود مردی وارد گردید و به نماز و رکوع و سجود را به طور کامل انجام نداد پیامبر فرمودند: رکوع و سجود او به نوک زدن کلاغ شبیه است اگر این مرد بمیرد و نمازش بدین شکل باشد، به چیزی غیر از دین من مرده است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۳

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره :

فاذا رفع راءسه من الرکوع قال الله - تبارک و تعالی - لملائکته : اما ترون یا ملائکتی کیف یقول : ارتفع عن اعدائک لما اتواضع لاولیائک و انتصب لخدمتک اشهدکم یا ملائکتی ! لاجعلن ، جمیل العاقبة له و لاصبرنه الی جنانی ؛

پس هنگامی که (نمازگزار) سرش را از رکوع بلند کرد، خداوند خطاب به ملائکه خود می کند و می گوید: آیا نمی بینید ای ملائکه من ! چگونه این بنده ام می گوید (خدایا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند کردم ، همچنان که در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را برای خدمت تو آماده ساختم ؟ شما را گواه می گیرم ای ملائکه من ! هرآینه عاقبت زیبا و خوب برای او قرار خواهم داد و بهشت را برای او قرار خواهم داد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۴

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره:

فاذا رکع قال الله تعالی لملائکته : یا ملائکتی ! اما ترون کیف تواضع لجلال عظمتی ؟ اشهدکم لاعظمته فی دار کبریایی و جلالی؛

پس هنگامی که (نمازگزار) به رکوع رفت ، خداوند تبارک و تعالی خطاب به ملائکه می کند و می گوید: ای ملائکه من ! آیا نمی بیند (بنده نمازگزار) چگونه برای بزرگی و عظمت من تواضع می کند؟ شما را گواه می گیرم ، که هرآینه او را در دار کبریایی و جلال خودم بزرگ سازم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۵

من اتم رکوعه لم یدخله وحشة القبر؛

هرکس که رکوعش تمام وکامل باشد، دچار وحشت قبر نمی شود.

(مواعظ العددیه ، ص ۲۴۳).

حدیث - ۷۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما یکره ان یجمع بین السورتین فی الفریضة فاءما فی النافلة فلاباءس؛

کراهت دارد در نماز واجب (پس از حمد) دو سوره خوانده شود، ولی در نافله ها اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۳).

حدیث - ۷۷

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

اسمع القراءة و التسبیح اذنیک فیما لا تجهر فیه من الصلوات بالقراءة و هی الظهر و العصر، و ارفع فوق ذلک فیما تجهر فیه بالقراءة؛

در نمازهایی که با صدای آهسته خوانده می شود، مثل ظهر و عصر، صدای خواندن ، حمد و تسبیح را به گوش خود برسان و در نمازهایی که با صدای بلند خوانده می شود، بلندتر از آن بخوان

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۷۸

سئل الامام الکاظمعليه‌السلام عمن ترک القراءة ما حاله ؟ فقالعليه‌السلام :

ان کان متعمدا فلا صلاة له ، و ان کان نسی فلا باءس؛

امام کاظمعليه‌السلام در پاسخ این که اگر کسی (در نماز) قرائت را ترک کند حکمش چیست ؟ فرمودند: اگر به عمد باشد، نمازش درست نیست و اگر از روی فراموشی باشد، اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۴۴).

حدیث - ۷۹

امام حسینعليه‌السلام فرمودند:

من قراء آیة من الکتاب - عزوجل - فی صلاته قائما یکتب له بکل حرف مائة حسنة ؛

کسی که آیه ای از قرآن را ایستاده در نماز خویش بخواند به هر حرفی صد حسنه برای او نوشته می شود.

(الکافی ، ج ۲، ص ۴۴۷).

حدیث - ۸۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم جعل القراءة فی الرکعتین الاولتین و التسبیح فی الاخیرتین ؟ قیل : للفرق بین ما فرضه الله من عنده و بین ما فرضه من عند رسول الله؛

چنانچه سوال شود که چرا در دو رکعت اول نماز، حمد و سوره ، و در دو رکعت آخر تسبیحات اربعه واجب شده ، گفته می شود:تافرق باشد بین دو رکعتی که خدا خودش واجب کرده (که فرض الله است ) و دو رکعتی که با خواست پیغمبرش واجب کرده (که فرض النبی است ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۸۸).

حدیث - ۸۱

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم امروا بالقرائة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا و لیکون محفوظا مدروسا فلا یضمحل و لایجهل؛

اگر کسی بپرسد: چرا واجب شده که در نماز قرآن خوانده شود، جواب این است که تا قرآن ترک نشود و ضایع نگردد بلکه محفوظ مانده و درس داده شود و بدین وسیله از نابودی و نخواندنش جلوگیری شود و سوره حمد واجب شده در هر نماز، زیرا در سوره حمد خیر و حکمت دنیا وآخرت جمع شده است (بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۴).

حدیث - ۸۲

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

امر الناس بالقراءة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا ؛

مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به این جهت موظف شده اند که قرآن مجید متروک و ضایع نشود.

(من لایحضره الفقیه ، ج ۱، ص ۸۴).

حدیث - ۸۳

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا احرم العبد المسلم فی صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القرآن من فیه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وکله الی الملک؛

هنگامی که بنده ای مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را می گوید، خداوند به طرف وی توجه می کند، و موکل می کند بر او ملکی را تا آنچه که قرائت می نماید از او دریافت می کند پس اگر اعراض کرد، خداوند از او روی می گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا می گذارد.

(مستدرک الوسائل ، ج ۱، ص ۱۷۳).

حدیث - ۸۴

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا قمت فی الصلوة فکبرت فارفع یدیک و لاتجاوز بکفیک اذنیک ای حیال خدیک؛

وقتی که به نماز ایستادی و خواستی تکبیرة الاحرام بگویی ، دو دوستت را بلند کن و نباید دستها از گوش ها، یعنی از کنار گونه هایت بالاتر می رود.

(اصول وافی ، ج ۸، ص ۴۳).

حدیث - ۸۵

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فاذا اردت ان تقوم الی الصلوة فلا تقم الیها متکاسلا و لا متناعسا ولا مستعجلا و لا متاهیا ولکن تاءتیها علی السکون و الوقار و التؤ ده؛

چون خواستی به نماز بایستی ، با حال کسالت ، خواب آلودگی ، شتاب و لهو و بازی نایست ، بلکه با آرامش و وقار نماز را به جای آور.

مستدرک الوسائل ، ج ۴، ص ۸۷، باب افعال الصلاة ، ح ۷)

حدیث - ۸۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما مثل الصلاة لصاحبها، کمثل رجل دخل علی ذی سلطان فانصت له حتی فرغ من حاجته ، و کذلک المرء المسلم باءذن الله - عزوجل - مادام فی الصلاة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته ؛

همانا مثل نماز برای نمازگزار، مثل مردی است که بر ذی سلطانی وارد گردد و اظهار حاجت کند؛ پس آن شخص توانمند، ساکت و آماده استماع صاحب حاجت گردد، تا این که از درخواستش فارغ شود، همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهی شامل اوست تاوقتی که از نمازش فارغ گردد. (بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۳۱).

حدیث - ۸۷

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

من قال فی رکوعه وسجوده و قیامه اللهم صلی علی محمد و آله محد کتب الله له ذلک بمثل الرکوع و السجود و القیام؛

هرکسی در رکوع وسجود وقیام خود بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدا ثواب آن را مانند ثواب در رکوع و سجود و قیام برای او می نویسد.

(ثواب الاعمال ، ص ۶۱).

حدیث - ۸۸

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده علی النار؛

هیچ مؤ منی نیست که در وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد، مگر این که خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۷).

حدیث - ۸۹

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فی الصلوة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته؛

فرد مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوارالهی شامل اوست تا وقتی که انسان از نمازش فارغ گردد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۷).

حدیث - ۹۰

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

عن الفرض فی الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجة و الرکوع و السجود و الدعاء؛

آنچه که در نماز واجب می شود، عبارت است از: ۱ - وقت نماز۲ - طهارت ، ۳ - قبله ، ۴ - توجه داشتن ۵ - رکوع ، ۶ - سجود، ۷ – دعا.

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۸۰).

حدیث - ۹۱

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا استقبل المصلی القبلة استقبل الرحمان بوجهه لااله غیره؛

آن گه که نمازگزار روی به قبله می ایستد، روی به آن خدایی ایستاده است که جز او خدایی نیست

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۷۶)

حدیث - ۹۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

لاینبغی للرجل ان یدخل فی صلاة حتی ینویها و من صلی فکانت نیته الصلاة لم یدخل فیها غیرها قبلت منه اذا کانت ظاهرة و باطنة ؛

سزاوار نیست که شخصی وارد نماز شود، مگر با نیت ، و کسی که همراه با نیت مشغول نماز شده و نیتی جز نماز ندارد، نماز او قبول است ، در صورتی که ظاهر و باطن نمازش برای خدا باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۷۷).

حدیث - ۹۳

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

ان الصلوة افضل العبادة لله؛

همانا نماز، بهترین وسیله بندگی برای خدا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۵۰).

حدیث - ۹۴

عن الحسن بن علیعليه‌السلام :

ان من طلب العبادة تزکی له و اذا اضرت النوال بالفریضة فارفضوها؛

هرکس اشتیاق عبادت دارد، دل را برای آن پاک می کند و هرگاه نمازهای مستحبی به نمازهای واجب ضرر رساند. (در صورتی که نماز شب ، به قضا شدن نماز صبح انجامند. آنها راترک کنید.

(تحف العقول ، ص ۲۶۷).

حدیث - ۹۵

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

ذکر الله لاهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه ؛ الاتری انه یقول : اذکرونی اذکرکم ؛

یاخدا برای نمازگزاران بالاتر از یاد آنها از خدا است آیا نمی بینی که خدا می فرماید: مرا یاد کنیدتا شما رایاد کنم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).

حدیث - ۹۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

الصلاة بیت الاخلاص و تنزیه عن الکبر؛

نماز (حقیقی و کامل ) جایگاه و خانه اخلاص و باعث دوری از کبر و خودپسندی است

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۷۵، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۸۳).

حدیث - ۹۷

سئل علی بن الحسینعليهما‌السلام :

ما افتتاح الصلاة ؟ قال : التکبیر، قال : ما تحریمها؟ قال : التکبیر، قال : ما تحلیلها؟ قال : التسلیم ؛

از علی بن الحسینعليهما‌السلام سؤ ال شد: افتتاح نماز چیست ؟ فرمودند: تکیبر، سوال شد: تحریم آن چیست ؟ فرمودند: تکبیر، سوال شد: تحلیل آن چیست ؟ فرمودند: سلام

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۰۳).

حدیث - ۹۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

وتاءویل تشهدک تجدید الایمان و معاودة الاسلام و الاقرار بالعبث بعد الموت و تاءویل قولک السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته ترحم عن الله سبحانه فمعنهاها هذه امان لکم من عذاب یوم القیامة ؛

معنای تشهد تجدید و تکرار شهادتین است که تجدید ایمان و اسلام است واعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ ، و معنای (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) ازخدا ترحم خواستن برای خود و همه بندگان است ؛ که این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت خواهد شد.

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۹۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

طول القنوت و لسجود ینجی من عذاب النار؛

قنوت و سجده طولانی در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات می دهد.

(تصنیف غررالحکم ، ص ۱۷۵، حدیث - ۳۳۳۵).

حدیث - ۱۰۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

و لما فی ذلک من تغیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا ؛

هنگامی که انسان نماز می خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شریف بر زمین دلیل کوچک و حقارت است

(نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۲).

حدیث - ۱۰۱

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو یعلم المصلی ما یغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود؛

اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالی ) او را فراگرفته است ، سرش را از سجده برنمیدارد.

(غررالحکم ، ص ۲۶۱).

حدیث - ۱۰۲

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اطیلوا السجود فما من عمل اشد علی ابلی من ان یری ابن ادم ساجدا لانه امر بالسجود فعصی؛

سجده را طولانی کنید که هیچ عملی بر ابلیس گرانتر از این نیست که انسان را در حال سجده ببینید، زیرا خداوند او را امر به سجده کرد و او سر برتافت

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۶۱).

حدیث - ۱۰۳

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لما سئل عن عنی مد العنق فی الرکوع تاءویله امنت بک ولو ضربت عنقی؛

علیعليه‌السلام در جواب این سوال که چرا در رکوع گردن باید کشیده و راست نگاه داشته شود فرمود: معنی آن این است که خدایا! به تو ایمان دارم ، اگر چه در این راه گردنم زده شود.

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۹۰).

حدیث - ۱۰۴

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

ثم تاءویل مد عنقک فی الرکوع تخطر فی نفسک امنت بک و لو ضربت عنقی ثم تاءویل رفع راءسک من الرکوع اذا قلت ، ((سمع الله لمن حمده )) الذی اخرجنی من العدم الی الوجود؛

معنای کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم ، اگر چه گردنم زده شود، و معنای سر برداشتن از رکوع و گفتن (سمع الله ) این است که حمد وثنای ما را می شنود، آن خدایی که مرا از نیستی و عدم به وجود آورده است

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۱۰۵

اذ صلیت فاسمع نفسک القراءة و التکبیر و التسبیح؛

هنگامی که نماز می خوانی ، قرائت و تکبیر و تسبیح را چنان به جای آور که خود بشنوی

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۱۰۶

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من صلی باذان واقامة صلی خلفه من الملائکه لایری طرفاه و من صلی باقامة صلی خلفه ملک؛

هرکس نمازش را با اذان و اقامه بخواند، صفی از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند که دو طرف آن صف دیده نمی شوند و هرکس که نمازخود را با اقامه تنها بخواند یک فرشته پشت سر او نماز می گزارد.

(ثواب الاعمال ، ص ۵۸).

حدیث - ۱۰۷

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اذا قام الرجل الی الصلاة الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه ؛

هنگامی که کسی به نماز برمی خیزد، شیطان می آید و به نظرحسادت به او نگاه می کند زیرا می بیند که رحمت خدا او را فراگرفته است.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۷).

حدیث - ۱۰۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

نوم علی یقین خیر من صلوة فی شک ؛

خوابی که از روی یقین باشد، بهتر از نمازی است که باشک (نسبت به خداوند) خوانده شود.

(بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۳۵۷).

حدیث - ۱۰۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من لم یاءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها ؛

کسی که پیش از نماز، خود را برای نماز آماده نکند، به نماز احترام نکرده است

(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰، باب ۷۶۸، ص ۳۲۹).

حدیث - ۱۱۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو صمت الدهر کله و قعدت اللیل کله و قتلت بین الرکن و المقام ، بعثک الله مع هواک بالغا ما بلغ ، ان فی جنة ففی جنة و ان نار ففی نار؛

اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر بری و در میان رکن و مقام کشته شوی ، خداوند تو را (در قیامت ) با هوای نفس محشور می کند پس اگر هوای دل تو الهی بود، به بهشت خواهی رفت و اگر جهنمی بود، به جهنم داخل می شوی

(سفینة البحار، ج ۲، ص ۸۲۷).

حدیث - ۱۱۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

لیست الصلوة قیامک و قعودک انما الصلوة اخلاصک و ان ترید بها الله وحده؛

نماز، قیام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نیست ، بلکه نماز، اخلاص و خداخواهی تو است

(شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۱۱۲

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

تحریم الصلاة التکبیر، و تحلیلها التسلیم؛

تحریم نماز، تکبیر و تحلیل آن سلام است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۱۰).

حدیث - ۱۱۳

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

استغفرالله ربی و اتوب الیه فی الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسری ، و تعد بالیمنی الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید برای اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۲۸۷).

حدیث - ۱۱۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وکان رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یستغفر الله فی الوتر سبعین مرة و یقول : ((هذا مقام العائذ بک من النار)) سبع مرات؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار ((هذل مقام العائذ بک من النار)) (یعنی این جایگاه کسی است که از آتش به تو پناه آورده است ) می گفت

(وسائل الشیعه ، ج ۴، ص ۶۱۰).

حدیث - ۱۱۵

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا صلی احدکم و لم یصل علی النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فی صلاته یسلک بصلاته غیر سبیل الجنة؛

هرگاه یکی از شما نماز بخواند و در نمازش بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درود نفرستد، با نماز خود به راهی غیر از راه بهشت می رود.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۲۸۰).

حدیث - ۱۱۶

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

فرائض الصلاة سبع : الوقت ، والطهور، و التوجه و القلبه و الرکوع و السجود، و الدعاء؛

فرایض نماز، هفت تاست : وقت ، طهارت ، نیت ، قبله ، رکوع ، سجود، و دعا (درقنوت ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۹۷).

حدیث - ۱۱۷

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وفرض علی الوجه السجود له باللیل و النهار فی مواقیت الصلوة فقال : ((یا ایهاالذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون )) و هذه فریضة جامعة علی الوجه والیدین والرجلین ؛

خداوند بر صورت سجده را واجب کردکه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بیفتد؛ پس فرمود: (ای کسانی که ایمان آورده اید! رکوع و سجود نمایید و پروردگارتان را پرستش کنید و افعال خیر به جای آورید، شاید که رستگار شوید). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است که مشتمل بر صورت و دستها و پاها می باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۲۸).

حدیث - ۱۱۸

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

السجود علی تربة الحسینعليه‌السلام یخرق الحجب السبع؛

سجده بر تربت امام حسینعليه‌السلام هفت پرده و مانع را می شکافد. (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۳۵).

حدیث - ۱۱۹

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

انما یسجد المصلی سجدة بعد الفریضة لیشکر الله تعایل فیها علی ما من به علیه من اداء فرضه و ادنی ما یجزی ء فیها شکرالله مرات ؛

سزاوار است که نمازگزاز به پاس توفیق خدایی در به جای آوردن نماز واجب ، سجده شکر به جای آورد و حداقل ذکر سجده ، گفتن سه بار (شکرالله ) است

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۴۸).

حدیث - ۱۲۰

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

من قراء السجدة او سمعها من قاری ء یقرؤ ها و کان یستمع قراءته فلیسجد، فان سمعها و هو فی صلاة فریضة من غیر امام او ما براءسه و انا قراها و هو فی الصلاد سجد و سجد معه من خلفه ان کان اماما و لا ینبغی للامام ان یتعمد قراءة سورة فیها سجدة فی صلاة فریضة ؛

کسی که آیه سجده بخواند و یا از قاری بشنود که به او گوش فرا می داد باید سجده کند، و اگر آن در حالی بشنود که نماز واجب را ادا می کند با سر اشاره (به سجد) کند و اگر خودش در نماز واجب آن را خوانده باید خود و ماءمومین سجده نمایند و سزاوار نیست که امام در نماز واجب سوره ای بخواند که سجده دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۷۵).

حدیث - ۱۲۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا تصویت للسجود فقدم یدیک الی الارض قبل رکبتیک بشی ء ؛

هنگامی که برای سجده خم شدی ، کمی پیش از این که زانوهایت به زمین برسد، دستها را بر زمین بگذار.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۸).

حدیث - ۱۲۲

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

یسجد ابن ادم علی سبعة اعظم : یدیه و رجلیه و رکبتیه و جبهته ؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان نقل می فرمایند: فرزند آدم ، با هفت استخوان (موضع ) سجده می کند: دو دست ، دو پا، دو زانو، پیشانی اش

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۴).

حدیث - ۱۲۳

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

اذا سجد احدکم فلیباشر بکفیه الارض لعل الله یصرف عنه الغل یوم القیامة؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان فرمودند: هنگامی که یکی از شما سجده می کند، دو کف دست را بر زمین قرار دهد، شاید خدا در قیامت غل و زنجیر را از او باز دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۲).

حدیث - ۱۲۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اتقواالله واحسنوا الرکوع و السجود وکونوا اطوع عبادالله فانکم لن تنالو ولایتنا الا بالورع؛

از خدا پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو به جای آورید، و مطیع ترین بندگان خدا باشید، زیرا شما ولایت ما را درنمی یابید، مگر با ورع

(بحارالانوارت ج ۸۵، ص ۱۰۴).


4

5

6

7