شب های پیشاور جلد ۱

شب های پیشاور0%

شب های پیشاور نویسنده:
محقق: مؤسسه جهانى سبطين عليهما السلام
ناشرین: انتشارات مؤسسه سبطین علهیما السلام
گروه: مناظره ها و رديه ها
صفحات: 577

شب های پیشاور

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سلطان الواعظین شیرازی
محقق: مؤسسه جهانى سبطين عليهما السلام
ناشرین: انتشارات مؤسسه سبطین علهیما السلام
گروه: صفحات: 577
مشاهدات: 334683
دانلود: 9526


توضیحات:

جلد 1 جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 577 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 334683 / دانلود: 9526
اندازه اندازه اندازه
شب های پیشاور

شب های پیشاور جلد 1

نویسنده:
ناشرین: انتشارات مؤسسه سبطین علهیما السلام
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۱

۲
۳
۴

سخن مؤسسه

مسأله امامت و جانشینی پیامبر گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مکتب تشیع از اهمیت و جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است و یکی از اصول دین به شمار می رود.

امامت یک مسأله تاریخی بدون فایده نیست، بلکه یکی از مهم ترین و حیاتی ترین مسأله اسلام است؛ مسأله ای که منشأ تفکری خاص و انتخاب روشی ویژه از جهت علمی و برنامه زندگی است.

بدون شک مسأله امامت تأثیر فراوانی در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی داشته و دارد و در یک کلام، مسیر رشد و تعالی فرد و جامع را مشخص می نماید.

امام رضاعليه‌السلام در تعریف امامت می فرمایند: “امامت حافظ و رهبری دین و نظم مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است.”(1)

به همین جهت مسأله امامت در طول تاریخ اسلام همواره مورد بحث و گفت و گوی عالمان و اندیشمندان بوده و یکی از مباحث مهم علم کلام به شمار می رفته است.

در این میان عالمان و بزرگان تشیِّع با تمسک به کلام الهی که می فرماید:( وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ) ؛(2) “و با آنها به روشی که نیکو تر است، استدلال و مناظره کن” همواره به بحث ها و مناظره های متعددی با علما و بزرگان از سایر فرق اسلامی پرداخته اند و هزاران کتاب و مقاله در خصوص مساأله امامت و خلافت بلافضل امیر مؤمنانعليه‌السلام بعد از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به رشته تحریر درآورده اند که از جمله آنها می توان بهعقبات الانوار، المراجعات، الشافی فی الامامة، الغدیر، شب های پیشاور و... اشاره نمود.

___________________

1- اصول کافی، ج1، ص200.

2- سوره نحل: آیه 125.

۵

کتاب “شب های پیشاور”

کتاب ارزشمند “شب های پیشاور ” مجموعه ای از مناظره های جذاب و پر محتوای مرحوم سلطان الواعظین شیرازی با جمعی از علمای اهل تسنن در شهر پیشاور پاکستان است که در سال 1345 ه ق صورت پذیرفت و پس از ده شب که این مناظرات شنیدنی انجام شد، جمع کثیری از علما و دانش مندان اهل تسنن به مذهب تشیع گرویدند.

این مجموعهه ارزش مند نخستین بار در سال 1375 ه.ق به دستور حضرت آیة الله بروجردی به زینت طبع آراسته شد و پس از آن ها به زبان های عربی، اردو وانگلیسی به چاپ رسید و مورد استقبال علاقه مندان در سراسر کشور های اسلامی قرار گرفت.

شرح حال مؤلف کتاب

مرحوم سلطان الواعظین شیرازی عالمی فاضل و خطیب و واعظعی توانا بود که در سال 1314 ه.ق در شهر دیده به جهان گشود و پس از گذراندن مراحل مقدماتی علوم دینی در تهران دیده به جهان گشود و پس از گذراندن مراحل مقدماتی علوم دینی در تهران، به همراه پدر بزرگ وار خویش در سال 1326 ه.ق ره سپار عتبات عالیات شد و در آن جا به ادامه تحصیل دینی خود پرداخت و از محضر اساتیدی چون سید میرزا علی شهرستانی، شیخ غلام حسین مروندی و شیخ موسی کرمانشاهی استفاده نمود و سپس به ایران بازگشت و در قم از محضر شیخ عبدالکریم حائری کسب فیض نمود.

از آن جا که مرحوم سلطان الواعظین در فنّ و عظ و خطابه به استادی تمام و کمال، بود لذا در سفر های متعددی که به کشور های اسلامی از جمله سوریه، مصر، فلسطین، عراق، اردن، هندوستان، پاکستان و... داشت در مجالس مختلف به نشر معارف ارزش مند اسلام و مکتب والای اهل بیتعليه‌السلام می پرداخت و بعضاً با بزرگان و علمای فرقه های مختلف دینی و مذهبی به مناظره می پرداخت که یک از اثر گذار ترین مناظره های ایشان مناظره ای بود که شهر پیشاور پاکستان در سال 1345 ه.ق با جمعی از علما و برزرگان اهل تسنن روی داد که حاصل آن، اثر ارزشمند “شب های پیشاور ” شد.

۶

مرحوم سلطان الواعظین شیرازی پس از عمری که سراسر تلاش و کوشش و خدمت به مکتب اسلام و آستان مقدس اهل بیت عصمت و طهارتعليه‌السلام بود بالاخره در شعبان سال 1391 ه.ق در شهر تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش پس از انتقال به شهر مقدس قم در مقبره ابو حسین در کنار قبرستان نو به خاک سپرده شد.

امتیاز های چاپ حاضر

مؤسسه جهانی سبطین، در راستای اهداف فرهنگی خویش، به ویژه تلاش گسترش فرهنگ مکتوب شیعی و نشر کتاب های گرانسنگ علمی عالمان شیعه، پس از بررسی و درنگ در کتاب ارزشمند “شب های پیشاور” و پی بردن به ارزش های علمی و معنوی، به این نتیجه رسی که اقدام به نشر این کتاب بهماند نماید.

پیرامون امتیاز های چاپ جدید کتاب شبهای پیشاور توسط مؤسسه، باید به نکات زیر اشاره نمود:

1. از آن جا که بسیاری از آدرس های منابع روایی که در متن اصلی کتاب “شب های پیشاور” آمده است با چاپ جدید و فعلی هم خوانی نداشت، لذا در تحقیق جدید این کتاب، آدرس های منابع به وسیله نرم افزار های حدیثی و نیز منابع کتاب خانه ای تا حد امکان با چاپ های جدید منطبق گردید که خوانندگان محترم این آدرس تعداد محدودی از منابع به دلیل عدم نقل روایت در چاپ های جدید و یا پیدا نکردن منبع اصلی ذکر نشده است.

2. در خصوص متن کتاب باید یاد آوری کنیم که هیچ گونه ویرایش متنی اعم از جا به جایی یا تغییر کلمات در متن اصلی کتاب به دلیل حفظ امانت، روی نداده است و فقط ویرایش سطحی که شامل اضافه کردن برخی علایم نگارشی برای استفاده آسان تر خوانندگان محترم صورت پذیرفته است.

3. ترجمه های مؤلف بدون هیچ تغییری به پاورقی کتاب، منتقل شده است.

1. تصحیح آدرس آیات قرآن و ترجمه کاملتر و رساتر از آنها یکی دیگر از امتیازات چاپ حاضر است.

۷

5. توضیح برخی از کلمات غامص و ترجمه بعضی از روایات کوتاه در متن اصلی کتاب، ترجمه نشده و به صورت عربی بوده است از کارهای دیگر است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.

6. در چاپ حاضر، فونت های مختلف برای متن کتاب، آیات قرآن، روایات اسلامی، پاورقی ها انتخاب شده است تا خوانندگان محترم از مطالب ارزشمند کتاب بهتر و آسان تر استفاده نمایند.

در پایان از پزوهشگران بخش فارسی آقایان سید محمد سقّا زاده، عباس حبیبی و حمزه کریم خانی که زحمت تحقیق این اثر ارزش مند را بر عهده گرفته اند و نیز جناب آقای علیرضا جوهرچی که ویرایش کتاب را انجام دادند، کمال تشکر و قدر دانی را می نماییم.

مؤسسه جهانی سبطینعليه‌السلام

تابستان 1389

۸

سرآغاز

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه الواحد الاحد الفرد الصّمد الّذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد و الصلاه و السلام علی رسوله سیّد الاوّلین و الآخرین خاتم الانبیاء و المرسلین الطّهر الطّاهر و العلم الزّاهر أبی القاسم محمد بن عبد اللّه و علی أهل بیته الطیّبین الطّاهرین سیّما ابن عمّه و وصیّه و وارث علمه و امینه علی شرعه و خلیفته المنصوص فی امّته امیر المؤمنین علیّ بن ابی طالب الفارق بین الحق و الباطل و لعنه اللّه علی اعدائهم و المتنکّبین عن طریقتهم من الخوارج و النّواصب.

به فضل و لطف پروردگار متعال، از همان ایامی که وارد اجتماع شدم، پیوسته پیرو سادگی بوده و از حیث گفتار و کردار خودنمائی نداشتم و از عجب و خودخواهی بر کنار بودم. با آنکه نشو و نمایم در خانه ای بود که همه نوع وسایل تعیّن و اسباب تنعّم در آن فراهم بود، ولی بحکم طبع و فطرت سادۀ خود از تعیّن روی گردان و از تجمّل گریزان و از طلب شهرت و خودآرائی که بآفات آن کاملاً واقف بودم نفور و معرض.

در این موقع نیز که بامر و اصرار جمعی از مراجع و اکابر علماء اعلام و فقهاء فخام و فضلاء و دانشمندان کرام و علاقه مندان بدیانت و اقتضای وقت، چاپ این کتاب مطمح نظر قرار گرفت بمقتضای همان اصل طبیعی و سادگی فطری می خواستم کتاب حاضر را با بساطت و بدون دیباچه و مقدمه خالی از هر پیرایه به چاپ رسانم. لکن بصلاح دید و اصرار بعضی از دوستان، خاصّه دانشمند عزیز آقای دکتر عبد الحمید گلشن ابراهیمی که از مفاخر اساتید فرهنگ می باشند، مصمّم شدم مختصرمقدمه ای بر این کتاب بنویسم که در این مقدمه کشف حقایق نموده و توضیح کاملی در بعضی از موضوعات کتاب داده و علّت چاپ آن را ذکر نموده و ببعض از ایرادات و شبهات مخالفین مختصرا اشاره شود.

و چون ممکن است با چاپ این کتاب، از هر طرف مورد حملات و آماج

۹

تیرهای ملامت قرار گیرم-هم چنانکه پیشینیان ما گرفتار این نوع حملات گردیده اند.

لکن چه باک که بخوبی بر قول ادیب دانشمند معروف عتّابی شامی(1) واقفم که بحقیقت درست گفته: من قرض شعرا او وضع کتابا فقد استهدف للخصوم و استشرف للالسن الاّ عند من نظر فیه بعین العدل و حکم بغیر الهوی-و قلیل ما هم(2) .

بدیهی است همان قسمی که اهل نطق و بیان مورد حملات قرار می گیرند ارباب قلم و نویسندگانی هم که پردۀ ظلمت جهل تعصّب را دریده و حقایق را آشکار می نمایند از حملۀ مردمان ناراضی یعنی کسانی که خلاف اغراض و اهواء آنها قلم فرسائی شده است در امان نخواهند بود.

ولی به مقتضای گفته شیخ اجل شیراز

سعدی افتاده ایست آزاده

کس نیاید بجنگ افتاده

ما را با مردمان پرخاشگر و ستیزه گر سر جنگ و مناقشه نیست. لیکن اگر حمله ای توأم با علم و عقل و منطق و نزاکت باشد با طیب خاطر و بجان و دل می پذیریم؛هرچند که عالم منصف در مباحثات و مقابله با حقایق منطقی، انصافا حمله نمی کند.

و اگر پای فحش و ناسزا و تهمت و افتراء و اعتراضات بی جا در میان و با هو و جنجال مقابله نمایند؛ داعی از مجادله بر کنار و بحکم آیه کریمه( وَ عِبٰادُ الرَّحْمٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ الْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً ) (3) .

رفتار می نمایم چه خوش سرآید ادیب پارسی

حاشا که جواب تلخ هر کس گویم

یک بد شنوم از کس و واکس گویم

این نیست بد من که بدم گوید کس

اینست بد من که بد کس گویم

___________________

1- ابو عمرو کلثوم بن عمرو بن ایوب شامی کاتب شاعر بلیغ معروف و از شعراء دولت عباسیه و معاصر خلیفه مأمون الرشید عباسی بوده.

2- هر کس شعری بگوید یا کتابی بنویسد هدف تیرهای زننده دشمنان و زبانهای تند آنها قرار گیرد مگر آن کسانی که بدیده عدل و انصاف بنگرند و بدون هوی و هوس حکم بنمایند و این قبیل اشخاص بسیار کم اند.

3- بندگان خاص خدای رحمن کسانی هستند که در روی زمین ره بتواضع و فروتنی روند و هرگاه مردم جاهل بآنها خطاب و عتابی کنند با سلامت نفس و شیرین زبانی پاسخ گویند آیۀ 64 سوره 25(الفرقان).

۱۰

آنچه اکنون می توانم پیش بینی کنم، گذشته از عیب جوئیهای مردمان حسود و عنود، از سه جهه ممکن است مورد اعتراض و ایراد و آماج تیرهای ملامت قرار گیرم:

اعتراض اهل ادب و جواب به آنها

1. نخست اعتراضی است که فضلاء و اهل ادب بظواهر عبارات و معانی عالیه این کتاب خواهند نمود که چرا این کتاب از مضامین بکر ادبی و معانی بلند فلسفی و علمی و سجع و قافیه بر کنار می باشد.

در پاسخ می گویم: قبلا تذکر دادم که داعی در تمام عمر هیچ گاه قصد خودنمائی نداشتم، بلکه از روی واقع آن ذره که در حساب ناید من هستم.

ثانیاً: عقیدۀ داعی اینست که گوینده و نویسنده یا باید رسماً در مجالس درس و بحث فضلاء صحبت کند و برای آنها بنویسد یا برای عموم و طبقۀ متوسط. بدیهی است در این قبیل موضوعات فضلاء و اهل علم و فلسفه کتابهای بسیار نوشته اند تکرار و تحریر نظیر آنها برای فضلاء و طبقۀ خواص زیره بکرمان بردن است (کحامل التمر الی هجر و داعی مسوده الی النضال) ولی برای عموم و طبقه متوسط که همیشه اکثریت جامعه را تشکیل می دهند گفتن و نوشتن مطالب علمی و فلسفی بکلی غلط و بی فایده و موجب تضییع عمر آنها است. بایستی مطالب عالیه با بیانی ساده اداء شود.

ثالثاً: محرّک داعی در اقدام باین کار، آن نبوده است که قلم بدست گرفته و با ابتکار قوۀ فکریّه و علمیّه کتاب جالبی تحویل جامعه بدهم؛ بلکه چون باب مناظرات باز و مطالب عالیه ای با زبان ساده اداء شد و در دفاتر و جراید و مجلات ثبت شده بود مقتضی موجود گردید که از نظر مسلمین خاصه هم وطنان گرامی بگذرد تا منصفانه قضاوت بحق نموده و فریب فریبندگان را نخورند.

لذا این کتاب همان محاضرات و گفتگوهائی است که بین داعی و چند تن از علمای تسنّن رخ داده و ارباب جرائد و مجلاّت هند بوسیله مخبرین تندنویس حاضر در مجلس مناظره، ضبط و در نامه های یومیۀ و هفتگی خود منعکس کرده اند و داعی در طی این کتاب همان سخنان و گفتگوها را که از روی جرائد و مجلاّت

۱۱

استنساخ نموده، بدون جرح و تعدیل بنظر قارئین محترم می رسانم. فقط در بعض جملاتی که بین ما رد و بدل گردیده(و لو با حربه منطق و دلیل و برهان جواب داده شده)، بمقتضای وقت برای آنکه بهانه بدست بازیگران و ایادی مرموز داده نشود، از نقل آنها درین مجموعه خودداری و در نقل اسناد و مدارک و عبارات اخبار و مطالب تازه ای که لازم بود-نیز به اقتضای حال، تجدید نظر بیشتری نموده و مبسوط تر در معرض افکار اهل علم و انصار قرار داده، امیدوارم که اهل علم و فضل و ادب، با نظر ساده و اصلاح با این کتاب بنگرند و از خورده گیری و انتقادات ادبی، صرف نظر نمایند و چنانچه بسهو و اشتباهی برخورند غمض عین فرموده و در مقام اصلاح باشند.

چه آنکه سهو و نسیان عادت ثانوی بشر است و غیر از ذوات مقدسه انبیاء عظام و اوصیاء کرام از این لغزش أحدی مبرّی نیست.

اعتراض اهل خبر و جواب به آنها

2. اعتراضی است که ممکن است اهل خبر بنمایند که درین کتاب تازه ای نیست، بلکه همان هایی است که در طی هزار سیصد سال گفته و نوشته و بکرّات تکرار گردیده و در کتب علماء موجود است.

جواب می گویم موضوعات دینی، فرضیات علمی و مباحث ریاضی و فلسفی نیست که با تغییر زمان عوض گردد و ابتکاری ایجاد شود. قرآن مجید و اخبار وارده و احادیث منقوله و وقایع تاریخ عوض شدنی نیست؛ والبته هر خلفی از سلف خود بهره بر می دارد. داعی هم آنچه دارم و بهره برداشته ام، از آیات قرآن مجید و اخبار و احادیث منقوله و وقایع وارده و تحقیقات ارباب علم و دانش بوده که در حافظۀ خود ضبط و بموقع ابراز نمودم.

اعتراض محافظه کاران و جواب به آنها

3. اعتراضی است که ممکن است افراد سادۀ محافظه کار ظاهر بین طالب اتحاد اسلامی بنمایند که سزاوار نیست بوسیله نطق و قلم، تحریک احساسات شود و این قبیل کتب ممکن است تحریک احساسات نماید و بالاخره موجب تفریق

۱۲

کلمه و دودسته گی گردد.

بدیهی است آئین تقوی ما نیز دانیم. اگر ابتداء قلم بدست گرفته و خارج از علم و منطق و ادب، جملاتی نوشته و حملاتی نموده و تهمتهائی بزنیم، قطعا سزاوار نیست.

ولی شخصاً با نظر محافظه کاران ظاهربین، یعنی آن اشخاصی که معتقدند که با ذکر حقایق نباید موجب ازدیاد رنجش اهل تسنن گردید، تا جائی که هیچ نوع مباحثات علمی و منطقی نشود و در مقابل تهمتها و اهانتها هم هیچ جواب داده نشود، موافق نیستم و این روش را کاملا بزیان عالم تشیّع می دانم؛ زیرا بشهادت تاریخ دیده شده هر قدر از طرف ما سکوت و پرده پوشی و محافظه کاری گردیده، از طرف بعض از آنها بدون رعایت هیچ اصلی از اصول علم و دانش و ادب و تمدّن و تدیّن، پیوسته حملات شدیدی توأم با تهمت و اهانت قلما و لسانا و عملا بما شده و جامعۀ شیعه پیروان اهل بیت طهارت را مورد تاخت وتاز خود قرار داده اند.

از راه تجربه ثابت و محقق آمده که هرچند از در محبت و دوستی وارد شده ایم و بتمام اعمال خلاف عقل و شرع آنها با دیده اغماض نگریسته ایم و تمام فحشها و تکفیرها و تهمتهائی را که بعض نویسندگان آنها به مقدّسات ما داده اند صرف نظر کرده ایم در روش و رفتار آنها ذرّه ای تغییر پیدا نشده، بلکه جری تر شده اند و هر موقع که وقتی بدست آوردند نیشهای خود را زده و ما را مورد حملات شدید قرار داده و بطبقۀ عوام مشرک و کافر معرفی نموده اند.

بدیهی است با تمام این مقدمات، چنانچه اشخاصی رعایت نزاکت و جانب دوستی را بنمایند و حاضر بدادن جواب نشوند، قطعاً در حدود وظیفه داری قصور نموده اند.

نه اینست که تصور رود داعی، مخالف اتحاد فیما بین مسلمین باشم، بلکه طبق آیات قرآنیه و دساتیر عالیۀ رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و أئمه معصومین از عترت طاهره جدّاً طرف دار این معنی هستم؛ چون سعادت و سیادت و قومیّت و ملیّت اسلامیان در اتحاد عموم طبقات مسلمین است، ولی رعایت این معنی و حفظ نزاکت و ملاحظه دوستی و اتحاد، وقتی مستحسن و مثمر ثمر است که از هر

۱۳

دو طرف رعایت شود. نه آنکه ما بعنوان رعایت اتحاد و دوری از نفاق غمض عین نموده، سکوت اختیار نمائیم، بر عکس پیوسته از میان آنها افرادی برخاسته و بر خلاف ما قلم فرسائی نمایند. چنین سکوت و غمض عینها قطعاً بضرر ما تمام می شود.

به طور قطع داعی، طالب حفظ دوستی و صمیمیّت با برادران اهل تسنن و خواهان تحکیم روابط بین فرق اسلام و آرزومند حسن تفاهم کامل با آنان هستم و صلاح اسلام و اسلامیان را در حصول این وضعیت می دانم؛ ولی بشرط آنکه برادران اهل تسنّن و علماء و زعماء و قائدین و زمامداران آنها هم خود را پایبند باین اصول و طالب این دوستی و یگانگی و اتحاد بدانند؛

و الاّ دوستی یک طرفی و رعایت یک طرفی و گذشت و غمض عین یک طرفی قابل دوام نیست.

چه خوش بی مهربانی از دو سر بی

که یک سر مهربانی درد سر بی

این ترتیب و روش یک طرفه و رعایت آن از جانب ما بوده است که در هر دوره ای از أدوار مخصوصا در این أدوار أخیره، بعض از نویسندگان وقیح و بی همه چیزی که خود را بنام سنّی معرّفی نموده اند، وادار نموده بنوشتن کتابها و مقالات جسارتها بمقدسات مذهبی ما بنمایند و امر را بعوام بی خبر کاملا بر عکس نشان دهند.

و عجب آنکه با این همه تخطّی و فحّاشی و اهانتها و تهمت ها، باز خود را ذیحق بدانند و اگر فردی یا افرادی از جامعۀ شیعه در مقام جواب و دفاع از حقوق حقه خود برآید، او را مورد حملات قرار داده و هزاران کلمات زشت و تهمتها که عادات دیرینه آنها است بآنان بزنند؛ چون حربه عاجز، فحش و تهمت و اهانت است(اول العی الاختلاط).

وا عجب از همه آنکه علمای بزرگ آنها هم جلوگیری از آن قلمها ننموده و آنها را منع از حملات و اهانتها و فحشها و تهمتها نمی نمایند؛ بر عکس گله از ما می نمایند که چرا جواب آنها را می دهید و سکوت اختیار نمی کنید!!

ما دامی ما سکوت و غمض عین می نمائیم که آنها هم رعایت این معنی را بنمایند.

وقتی ما دیدیم امثال احمد امین ها، قصیمی ها، محمد ثابت ها،کرد علی ها،

۱۴

موسی جار اللّه ها و غیرهم را که در مقام جسارت به مقدسات مذهبی شیعه بر آمدند، علماء بزرگ اهل تسنّن از جامع الازهر مصر و سایر مراکز علمی دمشق و بغداد و غیره رسما آنها را طرد و از نشر کتب و مقالات آنها - که حکم مواد محترقه را دارد - جلوگیری نمودند، ما هم با کمال صمیمیّت دست اتحاد بسوی آنها کشیده و دستشان را صمیمانه فشار داده، با اظهار علاقه تشکیل اتحادیه بزرگی خواهیم داد تا سیادت و سعادت از دست رفته را بدست آوریم.

ولی قطعاً ایادی مرموز و نویسندگان بی باکی در بین اند که خود را سنّی می خوانند و نمی گذارند چنین اتحاد و صمیمیّتی تشکیل شود و پیوسته با نیش قلمهای شکستۀ خود، تخم نفاق و دوئیت را در قلوب مسلمین می کارند.

آیا عقول عقلاء زیر این بار می رود و محافظه کارها قبول می کنند که پیوسته ما فحشها و تکفیرها را بشنویم و تهمتها را بپذیریم و در مقام جواب برنیائیم.

آقایان محترمی که می گویند تحریک احساسات نباید نمود، آیا نظری بکتابها و مقالات و حملات بعض از نویسندگان سنّی نما نمی نمایند تا ببینند آن قلم های شکسته است که تحریک احساسات می نماید، نه دفاعهائی که علماء و دانشمندان شیعه می نمایند.

اگر در أدوار أخیره، کتب و مقالاتی از علماء شیعه دیده شود، تمام در مقام جواب و دفاع از حقوق حقّه ناچار از بیانات و جملات تندی بوده اند. جواب قلمهای تندنویس را باید به تندنویسی داد. قطعا عقل هیچ ذی عقلی قبول نمی نماید تا آن اندازه سکوت و غمض عین بکار رود که زیر بار فحش ها و تهمت ها بروند.

چنانچه داعی از روزی که مسندنشین تبلیغات گردیدم و وظیفه بزرگ وعظ و خطابه و دفاع از حریم مقدس اسلام را بر عهده گرفتم خود را آمادۀ هر نوع حمله ای از أعادی نمودم، چون که به یقین می دانستم جنگ با عادات خرافی و أمیال شهوانی بشر بسیار مشکل است؛ قطعا جنگ با عادات ایجاد دشمنی می نماید. چنانچه هادیان بزرگ و راهنمایان عظیم الشأن آدمیّت که خواستند امم کج و معوج را براه راست بخوانند و از إفراط و تفریطهای حیوانی بازدارند، پیوسته مورد حملات سخت جاهلانه قرار گرفتند و از هیچ نوع مخالفتی نسبت به آنها

۱۵

مضایقه ننمودند.

تاریخ حیات و زندگانی أنبیاء و اوصیاء کرام روی همین اصل، پر است از حملات عجیبی که عقول عقلاء را محو و حیران می نماید که مخالفین سر سخت آنها از هیچ نوع عمل زشت و قبیح و تهمت های ناروا خودداری ننمودند. ما هم که خوشه چین خرمن أنبیاء و پیر و طریقۀ آنها هستیم، قطعاً بایستی انتظار حملات شدید و نسبت های ناروا را داشته و در مقابل شدائد و تهمت ها صابر باشیم، تا با موالی خود محشور و أجر و مزد کامل نصیب ما گردد. بحمد اللّه تعالی تاکنون هم امتحان خود را داده که هر اندازه اعادی داخلی و خارجی داعی را هدف تهمتها و نسبتهای بیجا قرار دادند(و شاید کمتر کسی مانند داعی مورد حملات و تهمتهای ناروا قرار گرفته باشد)و به وسائل مختلفه تهدیدم نمودند، نه تنها در مقابل حملات گوناگون در مقام دفاع از خود بر نیامدم، بلکه ثابت قدم تر و استقامت بر عقیده ام بیشتر شد و پیوسته رویه و رفتار و تاریخ حالات موالی و بزرگان دین، نصب العین داعی و می گفتم: الحکم لله.

من از حکم و فرمان حق نگذرم

اگر بگذرد تیغ خصم از سرم

شکر می نمایم خدای متعال را که تا بحال با این همه تهمت های ناروا و نسبتهای بیجا، حفظم نموده و بر احترام و محبوبیّتم افزوده تا بمردم بیدین ثابت کند که “من کان لله کان الله له”، هیچ گاه بشری قادر بمحو حق و حقیقت نخواهد بود.

گفتند آن یهودان چندان دروغ و بهتان

بر عیسی بن مریم،بر مریم و حواری

من کیستم که بر من نتوان دروغ گفتن

نه قرص آفتابم نه ماه ده چهاری

آن همه تهمت های بیجا و نسبتهای ناروا که بأنبیاء عظام و اوصیاء کرام زدند از قبیل نسبت زنا به موسی کلیم اللّه و مریم بنت عمران والدۀ ما جدۀ معصومه عیسیعليهما‌السلام و ساحر و جادوگر و کذاب و دروغ گو خواندن همۀ آنها، گذشته از آنکه در ثبات قدم و استقامتشان تزلزلی راه پیدا ننموده، درس عبرتی برای ما پیروان آنها گردید که از میدان فحش و تهمت و تکفیر فرار ننموده، بلکه بر عقیدۀ خود ثابت و در میدان مبارزه قوی تر باشیم؛ چه آن که دیدیم اعادی دین نتوانستند بانواع تهمت ها نام نیک آنها را از میان ببرند و آنها را منفور جامعه نمایند.

۱۶

مانند معاویه علیه الهاویه که برای محو نمودن نام مبارک علیعليه‌السلام چه جدّیت ها کرد، بهر عمل زشتی تشبث نمود، با تهمت های ناروا از قبیل نسبت تارک الصلاه و جاه طلبی و ایجاد فتنه در مدینه و دخالت در قتل عثمان و غیره بآن حضرت دادن، عامه مردم را بلعن و سبّ بر آن بزرگوار وادار نمود که مدت هشتاد سال در منبر و محراب علنی و بر ملا و إلی الحال در خفاء، مورد عمل اتباع خوارج و نواصب است!!؟.

آنچه امویها سعی و کوشش برای محو نام مبارک آن حضرت نمودند، نتیجه بر عکس داد خودشان از میان رفتند و نام ننگشان در تاریخ جهان ماند. نشانی حق و باطل همین است “و للباطل جولان و للحق دوله”؛(1) حتی از قبول آنها هم در عالم اثری نیست، کسانی که دمشق و شام را دیده اند، متحیر می شوند با کثرت علاقه ای که الحال هم اهالی شام به معاویه دارند، مع ذلک از قبور بنی امیه عموما و معاویه و یزید خصوصا اثری نمی باشد، ولی قبور عالیه علی و اولاد امجاد آن بزرگوارعليهم‌السلام در هر گوشه و کنار بلاد کالشمس فی رابعه النهار ظاهر و هویدا و مزار عارف و عامی و شاه و رعیت می باشد؛ حتی در خود شام که معاویه آن خلافت با اقتدار را چند روزی بکار برد، از قبرش اثری نیست ولی قبرستان بنی هاشم بانوار مقدسه حضرت هاشم و سکینه و فاطمه و عبد اللّه جعفر طیار و غیرهم حتی بلال مؤذن آن خانواده روشن و درخشنده می باشد. علاوه بر قبر با عظمت و قبه و بارگاهی بنام عقیلۀ بنی هاشم صدیقه صغری زینب کبری سلام اللّه علیها در یک فرسخی شام که مزار عموم است، جنب مسجد اموی قبر کوچک ظریفی است به نام ستی رقیه فرزند دلبند حضرت ابا عبد اللّه الحسینعليه‌السلام که گویند موقع اسیری در خرابه شام از دنیا رفته و در همان مکان دفن گردیده. هر سنی و شیعه که از آنجا می گذرد اظهار إرادتی بصاحب قبر نموده و از روح پرفتوح آن پاره تن رسول اللّه استمداد نموده، عبور می نمایند.

امروز هم اتباع همان اقوام، عوض آنکه از خواندن تاریخ متنبه گردند و از دیدن قبور و نام نیک و بد آنها پند گرفته، هوشیار گردند و از اعمال زشت خود دست

____________________

1- برای باطل جولانی است و برای حق دولت ثابت و برقرار.

۱۷

بر دارند، پیوسته باب تهمت را بروی فرد و افراد باز می کنند مانند بقایای خوارج و نواصب آن أیادی مرموز بیگانه پرست، پیوسته مشغول عملند.

گاهی حمله بعلی امیر المؤمنینعليه‌السلام و اهل بیت از عترت طاهره می نمایند، مانند مردوخ(مردود) و امثال او از مصریها و دمشقیها و غیره؛ گاهی حمله بعلماء و مبلّغین شیعه نموده که چرا تبعا لرسول اللّه مروّج طریقه عترت و اهل بیت رسالت می باشند آنها را بأنواع تهمتهای گوناگون بهر کس هرچه بتوانند نسبت بدهند. به مقتضای حال او از قبیل جمع مال و بی امانتی در حقوق مسلمین و گاهی بی قیدی در دین و بی عفتی در اخلاق، موهون و متّهم می نمایند تا عقیده و اعتماد جامعه را سست و بآنها بدبین نمایند تا اثر از کلامشان رفته و محبتشان از دلها خارج گردد. آنگاه بنتیجۀ خود که حیران و سرگردان نمودن عوام است، موفق گردند زمینه را برای غلبه بیگانگان آماده نمایند.افل از آنکه همان طوری که تهمت های بانبیاء و اوصیاء بلااثر ماند و محبوبیت آنها روز بروز در جامعه زیادتر شد، امروز هم تهمت های بعلماء و وعاظ و مبلغین که خوشه چین خرمن آن ذوات مقدسه هستند، بلااثر روز بروز در دلهای مردم بیشتر جا دارند تا دشمنان بفهمند:( من کان لله کان الله له ) .(1) خدای متعال در آیه 32 سوره 9(توبه):( فرماید یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللّٰهِ بِأَفْوٰاهِهِمْ وَ یَأْبَی اللّٰهُ إِلاّٰ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکٰافِرُونَ ) (2)

چراغی را که ایزد بر فروزد

گرابله پف کند ریشش(ریشه اش)بسوزد

خلاصۀ کلام، فحش و تهمت که عادت دیرینۀ مردمان بی مایه و عنود است، اگر شخصی باشد، قابل تحمّل و گذشت و عفو و اغماض است، ولی اگر تهمت ها نوعی باشد قابل تحمّل و گذشت نیست. سکوت در اینجا بی معنی و جز عجز دلیلی ندارد. عینا مثل آن می ماند که دو نفر هم نبرد در مقابل هم قرار گیرند، دست یکی را ببندند

____________________

1- کسی که با خدا باشد خدا با اوست.

2- دشمنان دین می خواهند که فرونشانند نور خدای را(که آن چراغ درخشندۀ علم و دین و حجه داله بر وحدانیت او)بنفس تیره و گفتار جاهلانه و با دهنهای خود(یعنی بتهمتها و تکذیبها که بر زبانها جاری نمایند)خاموش کنند و نمی خواهد خدای متعال مگر آنکه تمام گرداند دین روشن خود را گرچه مکروه طبع کافران و دشمنان دین مبین اسلام باشد.

۱۸

و بگویند: صلاح نیست جنگ کنی صبر و تحمل و سکوت بنما تا ایجاد نفاق و دوئیت نگردد، ولی دست طرف را باز بگذارند که هرچه می خواهد بکند.

قطعاً در مقابل این قبیل اشخاص اگر سکوت شود، علاوه بر ثبوت عجز، باعث گمراهی بی خبران گردد و البته چنین سکوتی جرم بزرگ است؛ برای آنکه در حدیث است که رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:( اذا ظهرت البدع فللعالم ان یظهر علمه و اذا کتم فعلیه لعنه الله) .(1) البته در امور شخصی انسان باید با تحمل و با گذشت باشد ولی در امور عمومی بر خلاف باید خیلی صریح اللهجه و سخت و سمج باشد.

این درس عمل را از اجداد خود دارم که زیر بار امثال معاویه و یزید نرفتند قیام و مقاومت در مقابل ظلم و بی قانونی نمودند و فرمودند: (الموت خیر من رکوب العار).(2)

بدیهی است هر مظلومی که قادر از دفاع باشد و دفاع از حق خود ننماید، خصوصا وقتی که مانعی در بین نباشد قطعا به سکوت خود، کمک یار ظالم خواهد بود.

در اینجا ممکن است مورد سؤال بعضی قرار گیرم که چه واداشت مطالبی که بین شما و برادران اهل تسنن در سی سال قبل مورد بحث قرار گرفته، الحال بنشر آن اقدام نموده اید؛ البته ایرادی است بجا. نظر به آن چه قبلا عرض کردم که داعی طالب شهرت و خودنمائی نبوده و بآفات شهرت و خودنمائی کاملا واقفم(چنانچه عملا هم همه دیده اند)، تاکنون زیاده از 30 جلد کتاب در فنون مختلفه نوشته ام و ابدا بفکر تظاهر نبوده ام، ولی اخیرا جهاتی محرک داعی در طبع و چاپ این کتاب گردیده.

از اطراف قلم های خیانتکار مفسدان و لسان بازی گران، بنای جولان را گذاردند چون میدان را خالی دیدند، هرچه خواستند گفتند و هرچه توانستند نوشتند. آری!

مهر درخشنده چه پنهان شود

شب پره بازیگر میدان شود

____________________

1- زمان ظهور بدعتها بر عالم است که علم خود را در دفع بدعتها ظاهر نماید و اگر کتمان و خودداری نماید پس لعنت خدا بر او باد.

2- کشف الغمه، ج2،ص242، معارج الوصول، ص96.

۱۹

مخصوصاً در مصر(که یکی از مراکز علمی و شهرهای دانش اسلامی امروز بحساب آمده)متأسفانه ایادی مرموزی جدّا بکار پرداختند نفیاً و اثباتاً خودنمائی ها نمودند و بوسیله نشر کتب و مقالات، امر را بر عوام و بی خبران مشتبه نموده و برادران موحد جعفری را در نظر برادران حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی، مشرک و کافر و غالی معرفی نمودند. ولی بعضی از آنها که نمی توانم خود را راضی نمایم و آنها را جزء ایادی مرموز به حساب آورم، چون اهل علم و قلم می باشند(و داعی بتفاسیر و کتب و مجلات علمی آنها علاقه مند و مأنوس می باشم) روی عادت خلفا عن سلف بسیار مؤدب و در لفافه و گاهی از ادب خارج، علنی و بر ملا کتابهائی مشتمل بر تهمت های ناروا و دروغهای شاخدار مانند(السنّه و الشیعه)نشر داده و نیشهائی بعالم تشیّع زده و می زنند.

ولی بر عکس بعض از آنها چنان لکه های تاریخی برای خود در تألیفات گذاردند که هرگز پاک نگردد و بعد از گذشت سالها و قرن ها، دانشمندان بی طرف آنها را مردمان مغرض یابی، اطلاع از وقایع تاریخی بشناسند.

غرض ورزی دکتر هیکل مصری

مانند دکتر محمد حسین هیکل مؤلف کتاب حیات محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم که غرض رانی یا بی اطلاعی خود را در نوشتن آن کتاب ظاهر نموده!!. چون علی القاعده رسم است کسی که زندگانی فردی از رجال روحانی یا سیاسی را می نویسد، باید از حین ولادت تا دم مرگ تمام وقایع زندگانی او را ضبط نماید، و الا اگر نقصانی در آن تاریخ باشد، نویسنده را یا بی اطلاع و یا مغرض می خوانند و بزرگ ترین نقص برای مورّخ آنست که در نوشتن تاریخ اعمال غرض نماید.

در تاریخ زندگانی رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یک روز مهمّی بوده و آن هیجدهم ذی حجه الحرام سال دهم هجرت است که پیغمبر از سفر مکه(حجه الوداع) برگشته و در صحرای بزرگی بنام غدیر خم که منزلگاه نبوده هفتاد هزار جمعیت حاج یا بعقیده بعض از اکابر علماء عامه مانند امام ثعلبی در تفسیر و سبط ابن جوزی در تذکره و دیگران یکصد و بیست هزار جمعیت را در آن صحرا سه روز نگاهداشته وقت ظهری بعد از نماز منبر رفته خطبه ای خوانده عهد و پیمانی

۲۰