شب های پیشاور جلد ۲

شب های پیشاور0%

شب های پیشاور نویسنده:
محقق: مؤسسه جهانى سبطين عليهما السلام
ناشرین: انتشارات مؤسسه سبطین علهیما السلام
گروه: مناظره ها و رديه ها
صفحات: 520

شب های پیشاور

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سلطان الواعظین شیرازی
محقق: مؤسسه جهانى سبطين عليهما السلام
ناشرین: انتشارات مؤسسه سبطین علهیما السلام
گروه: صفحات: 520
مشاهدات: 360150
دانلود: 4860


توضیحات:

جلد 1 جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 520 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 360150 / دانلود: 4860
اندازه اندازه اندازه
شب های پیشاور

شب های پیشاور جلد 2

نویسنده:
ناشرین: انتشارات مؤسسه سبطین علهیما السلام
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تأویلات بارده ای می نمایند که از برودت یخ به مراتب بیشتر است که باعث تعجب اهل علم و تحقیق می گردد.

بیان جاحظ در وصول الی الحق

اگر از روی واقع و حقیقت، پرده تعصّب و عناد را بر کنار زنند، به راهنمایی علم و عقل و انصاف (در عین تعصّب) حق را واضح و آشکار می بینند؛ چنانکه ابو عثمان عمرو بن بحر جاحظ بصری معتزلی که از علمای محققین و اعیان متعصّبین متقدمین عامه می باشد صاحب کتابالبیان و التبیین ، متوفای سال 255 هجری اشاره به این حقایق دارد. و خواجه کلان حنفی درینابیع المودة بعض از کلمات او را ثبت نموده که گوید:ان الخصومات نقصت العقول السلیمه و افسدت الاخلاق الحسنه من المنازعه فی فضل اهل البیت علی غیرهم فالواجب علینا طلب الحق و اتباعه و طلب مراد الله فی کتابه و ترک التعصب و الهوی و طرح تقلید السلف و الاساتید و الآباء (1) .

ولی جای تأسف است که با چنین نظری که بی اراده بزیر قلمشان جاری می گردد مع ذلک عادت و تعصب بر علم و عقلشان غالب و بر خلاف حقیقت،تبعاً للاسلاف راه پیما شده و موجب تأثر عقلاء گردیده اند در تحت تأثیر عادت و تعصّب، به مخاصمه و منازعه برخاسته، روی هوای نفس دیگران را من غیر حق بر اهل بیت طهارت مقدم داشته، نصوص وارده از قرآن و اخبار معتبره را بر کنار زده، تابع اسلاف بدون دلیل و برهان گردیده؛ مثلاً از روی جهالت و تعصب ابو حنیفه یا مالک یا دیگران از فقهای و عالم نمایان را که صاحبان رأی و قیاس و از علم بی بهره بوده اند، پیروی می کنند. ولی به فقیه اهل بیت طهارت امام جعفر بن محمّد الصادقعليهما‌السلام توجهی نمی نمایند و حال آنکه اکابر علمای خودشان مانند ابن ابی الحدید در دیباچهشرح نهج البلاغه می نویسد: «آنان خوشه چین خرمن علم و

____________________

1- به درستی که خصومات باعث نقصان عقول سلیمه و فساد اخلاق حسنه می باشد از نزاع نمودن در فضل اهل بیتعليهم‌السلام بر غیر آنها. پس واجب است بر ما طلب حق و تبعیت از آن و طلب نمودن مراد خدای تعالی در قرآن ترک تعصب و هوای نفس و دور انداختن تقلید گذشتگان از اساتید و پدران خود و اثبات نمودن مقام فضل اهل بیت و عترت طاهره پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر دیگران. (ینابیع المودة، ج1، ص457).

۴۸۱

دانش، خاندان جلیل عصمت و طهارتعليهم‌السلام و نمایندگان خاصّ رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده اند»(1) (چنانچه در این کتاب مشروحاً ذکر گردید).

اقرار منصفانه شیعیان

ولی ما شیعیان چون از خدای قادر متعال می ترسیم و به روز بازپسین و یوم الجزا معتقدیم، وقتی همین دلایل و براهینی را که اکابر علمای سنت و جماعت هم در کتب معتبره خود ثبت نموده اند دیدیم، بر عادت و تعصب غالب آمده، اقرار و اعتراف می نماییم قلباً و لساناً به آنچه رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده و در دستورات الهی وارد است و پیروی می نمائیم از همان کتاب مقدس و عترت طاهره ای که آن حضرت به ما سپرده و امیدواریم به سعادت ابدی نایل آییم؛ چه آنکه رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سعادت و نجات ابدی را به محبت و متابعت آن خاندان جلیل قرار داده؛ چنانکه حافظ ابن عقده احمد بن محمد کوفی همدانی که از علمای عامه است نقل می نماید از علما و مشایخ خودشان از عبد القیس که گفت:

در بصره از ابو ایوب انصاری حدیث مفصلی را شنیدم، تا آنجا که گفت: شنیدم از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم که فرمود: شب معراج نظر کردم بر ساق عرش دیدم نوشته است: لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته به علی و نصرته،(2) به سپس نوشته شده بود: الحسن و الحسین و علیّ و علیّ و علیّ و محمّد و محمّد و جعفر و موسی و الحسن و الحجّة. عرض کردم: الهی ایشان کیانند؟ وحی شد: اینها اوصیای تو هستند بعد از تو؛ فطوبی لمحبیهم و الویل لمبغضیهم! یعنی بهشت برای دوستان آنها و جهنم برای دشمنان آنان می باشد.(3)

(آنگاه خطاب به آقای نوّاب نموده گفتم جناب نوّاب، آیا جواب اشکال

____________________

1- شرح ابن ابی الحدید، ج1، ص23.

2- حقیقتاً که جز الله، خدایی نیست و محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسول فرستاده اوست، و همانا که محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به وسیله علیعليهم‌السلام تأیید و یاری نمودم. (المعجم الکبیر، ج22، ص200؛ نظم در السمطین، ص120؛ کنز العمال، ج11، ص624؛ ینابیع المودة، ج2، ص160؛ تاریخ دمشق، ج42، ص336؛ شواهد التنزیل، ج1، ص294 و 298).

3- کفایة الاثر، ص118 - بحار الانوار، ج36، ص325.

۴۸۲

دیشب شما داده شد و قانع شدید یا باز اضافه نمایم؟)

نواب : کمال تشکر را داریم؛ به نحو أتم و اکمل مستفیض شدیم؛ دیگر شبهه و اشکالی در دل اهل دل باقی نمانده. خداوند به شما و ما جزای خیر مرحمت نماید!

(همگی آمین گفتند. خود داعی هم با توجه کامل آمین گفتم. چون امید عوض و جزائی جز از خدای تعالی ندارم که بواسطه خاندان با عظمت محمّد و آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بما نظر لطف و عنایت فرماید. کما اینکه تا امروز فرموده. امید است تا روز آخر هم مشمول مراحم و الطاف بلا انتهای او باشیم).

تذکرات و نصایح مشفقانه به برادران شیعه و سنی

داعی : خیلی معذرت می خواهم از آقایان محترمین اهل مجلس، خاصه جناب حافظ و برادران عزیز اهل تسنن، مهمانان محترم که رشته سخن اجباراً طولانی شد. ولی در خاتمه عرایضم ناچارم مختصری از عقاید درونی خود را برای بیداری برادران عزیزم بیان نمایم و این بیان داعی، پیامی است از ما به تمام برادران مسلمان از شیعه و سنی که با کمال جدیّت مورد عمل قرار دهند:

اولاً بدانید که غرض از ذکر آیات و اخبار و اقامه دلایل و براهین منطقیّه که در لیالی ماضیه ایراد شده آن نبوده که بر خصم غالب آییم؛ چون ما خصمی در مقابل خود نمی بینیم، بلکه در مقابل برادران مسلمان خود قرار گرفته ایم که روی عادت در هر دوره تحت تأثیر گفتار بقایای خوارج و نواصب قرار گرفته و در اشتباه افتاده اند، ولی القای شبهات و اشکالات و عداوت بخاندان رسالت و اهل بیت طهارتعليهم‌السلام را از ناحیه نواصب و خوارج و امویها می دانم. فلذا بر ما لازم است که بدون کینه و عداوت، با مروحه برهان و منطق، گرد و غبار کدرت و کدورت را از روی قلوب صافیه آنها دور نمائیم و اثبات حقایق نموده و آنها را با راهزنان خوارج و نواصب و القای شبهات آنها آشنا و رفع اشتباه بنماییم.

اگر به ما در طریق حق و حقیقتی که خدا و پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دستور داده اند و اکابر علمای خودشان به ما رساندند (و بی پرده بگویم نوشته های علمای بزرگ آنها بهتر راهنمای من به مقام ولایت گردیده) همصدا شدند، کمال مسرت و امتنان حاصل می شود؛ چنانچه خمود در عادت و تعصب مانع از همصدا شدن گردد، بازهم آنها

۴۸۳

را برادران خود دانسته، بدون کینه و عداوت، برادرانه تمام شیعه و سنی یکدیگر را در آغوش محبت گرفته، در اعلا کلمه توحید دست اتحاد و اتفاق به هم داده تا دشمنان قرآن بر ما غالب نیایند؛ چه آنکه امروزه ما مسلمانان بیش از همه وقت احتیاج بات حاد و اتفاق داریم؛ زیرا اطراف ما را دشمنان قوی پنجه گرفته اند و یگانه راهی که سبب غلبه آنها بر ما می گردد، نفاق و دوییت ما است.

مگر نه این است که پیغمبر عظیم الشأن ما خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:بدأ الاسلام غریبا سیعود غریبا ؛ یعنی اسلام در روز اول ظهور، غریب بود؛ زود است عود می کند به حالت غربت. ممکن است زمانی که پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خبر داده، همین زمان ما باشد زیرا که آثار غربت آن ظاهر و هویدا است.

در آن زمان که ظهور حقیقت در شبه جزیرة العرب شد و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برای هدایت خلق مبعوث به رسالت گردید، عالم توحید در محاصره کفر قرار گرفته، أعادی دین زحمات انبیا را ناچیز کرده، یهود و نصارا و اهل ماده و طبیعت و بت پرستها و کوچک ابدالها و دست نشاندگان آنها به تمام معنا در دنیای آن روز، حکم فرمایی می نمودند و قلیلی از اهل توحید که بودند، در محاق کفر قدرت عرض اندام نداشتند. پیغمبر توحید، خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با زحمات بسیار در مقابل فشارهای طاقت فرسای آنها استقامت نمود تا آنکه در قلیل مدتی موفّق به اعلای کلمه توحید و غلبه بر مشرکین گردید.

اتحاد و اتفاق موجب سیادت است

علم و پرچم توحید را در عالم بلند کرد. بزرگترین حربه آن حضرت در غلبه بر کفار و مشرکین بر حسب ظاهر، ایجاد توحید و وحدت خالص بود که با ندای لطیفقولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا افراد متفرق و متشتت عرب را با هم متحد و متفق نمود.

و در اثر تعالیم عالیه آن حضرت و ایجاد اتحاد و اتفاق در آنها بود که مسلمین بی قوه و قدرت صدر اسلام، با مجهز نبودن بقوای جنگی آن روز که دول متمدن بزرگ آن زمان (ایران و روم) مجهز بودند، با قلت عدد، حمله بر کفار بت پرست و آتش پرست مجوس و مشرکین به اقالیم ثلاثه و اشیاع آنها نمودند، در کمتر از نیم قرن پرچم توحید را از قسطنطنیه و مدائن (تیسفون) و اسپانیا تا قاره اروپا به اهتزاز در

۴۸۴

آوردند.

اگر به دیده بصیرت بنگرید، معنایسیعود غریبا را امروز در عالم اسلام مشاهده می کنید. عالم توحید امروز در محاصره کفار قرار گرفته (و چون پرچم دار توحید حقیقی که با دلائل عقلیه و براهین نقلیه ثابت آمده در عالم انسانیت فقط مسلمینند)، لذا تمام حملات اعادی به ما مسلمین است. از طرفی ارباب ماده و طبیعت و اتباع ذیمقراطیس و مرمند و مزدک و داروین و بخنر و کوچک ابدالها و دست نشانده های آنها در ممالک اسلامی، و از طرف دیگر سیاستمداران ملل مسیحی و درباریان خود خواه جاه طلب واتیکان پاپ، مسلمین موحد جهان را محاصره نموده اند و برای فنا و نابودی ما منتهای سعی و کوشش را می نمایند.

و بزرگترین حربه دول استعماری برای محو و نابودی و غلبه بر ما، تولید اختلاف و نفاق است و با تمام قوا جدیّت می نمایند که سنگ تفرقه در میان مسلمانان انداخته، در اثر دوئیت و نفاق و بدبینی مسلمانان بیکدیگر بر آنها غالب آیند و حکومت بنمایند (چه آنکه در میان آنها معروف است که گویند: «نفاق بینداز و حکومت بنما)! »

ایضاً مواعظ مشفقانه به برادران شیعه و سنی

آقایان محترم برادران شیعه و سنی! روز غربت اسلام است. همان قسمی که پیغمبر بزرگ ما در 1350 سال قبل با متحد نمودن اعراب پراکنده و ایجاد اتفاق در مسلمین بر اعادی با قدرت غالب آمد، امروز هم یگانه وسیله پیروزی ما و حفظ استقلالمان اتحاد و اتفاق است. به قول شاعر شیرین زبان پارسی:

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

آری به اتفاق جهان می توان گرفت

از قدرت اعادی نترسید. فقط کاری که می کنید خودتان را مجهز نمایید؛ نه فقط به تجهیزات مادّی بلکه هر اندازه آنها مجهز به تجهیزات مادّی از توپ و تفنگ و تانک و زره پوش و هواپیما و گازهای کشنده می شوند، شماها علاوه بر تجهیزات ظاهریه که از لوازم حیاتی هر جامعه و ملت می باشد و از دستورات قرآن مجید است که در آیه 60 سوره 8 انفال می فرماید:( وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّٰهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاٰ تَعْلَمُونَهُمُ اللّٰهُ یَعْلَمُهُمْ ) ، خلاصه معنا آنکه

۴۸۵

می فرماید: «و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آنها (یعنی با دشمنان) خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و آلات جنگی (به اقتضای هر زمان) و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و بر گروه دیگری که شما بر دشمنی آنان مطلع نیستید و خدا با آنها آگاه است، نیز مهیّا باشید.»

سعی و کوشش کنید به تجهیزات معنویه؛ یعنی تولید اتحاد و اتفاق در جامعه نمایید. دلها را پاک کنید؛ بدبینی و دوییت را از خود دور و افراد مسلمین را به نام شیعه و سنی و صوفی و شیخی و غیره از هم نپاشید.

اگر در مقام منازعه و اختلاف کلمه بر آمدید و تشکیل جنگهای داخلی دادید وصفها در مقابل هم بنام شیعه و سنی شیخی و صوفی متجدّد و متقدم قرار دادید، قطع بدانید که آبروی شما می رود؛ زیرا منازعه و اختلاف آبروها را می برد؛ چنانچه در آیه 46 سوره 8 (انفال) می فرماید:( وَ لا تَنٰازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ ) ؛ یعنی نراع و خلاف مکنید به اختلاف آرا؛ پس بد دل شوید و آبروی شما برود.

و در آیه 153 سوره 6 (انعام) فرماید:( وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ) ؛ خلاصه این راه راست مستقیم را متابعت کنید و متابعت نکنید راه های پراکنده را پس متفرّق سازد آن طرق و راه ها، شما را از راه حق.

و نیز در آیه 103 سوره 3 (آل عمران) صریحاً فرموده:( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ جَمِیعاً وَ لاٰ تَفَرَّقُوا ) ؛ بچسبید به حبل متین و ریسمان محکم خدا با هم در حالتی که متفرق نباشید؛ یعنی متّحد و متّفق باشید.

خلاصه اگر بخواهید مقام از دست رفته خود را بدست آورید و بسیادت اوّلیه نایل آیید (که هشتصد سال پرچمدار علم و تمدن و سیادت و آقایی جهان بودید) باید مجهّز شوید به تجهیزات توحیدیه.

در آیه 139 سوره 3 (آل عمران) فرماید:( وَ لاٰ تَهِنُوا وَ لاٰ تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ) ؛ یعنی سست نشوید و اندوهگین نگردید. (خلاصه مأیوس و ناامید نباشید از قدرت دیگران و ضعف خودتان). شما پیوسته فاتح و ما فوق همه هستید؛ به شرط آنکه به برنامه ایمانی عمل نمایید.

۴۸۶

سوء ظن و غیبت موجب تفرقه و جدایی می باشد

از جمله شرایط برنامه ایمان آنست که سوء ظنها را از میان بردارید نسبت بیکدیگر بدبین نباشید حفظ الغیب یکدیگر را بنمایید؛ چه آنکه سوء ظن و غیبت کردن، تخم تفرقه و جدایی و مقدمه دوییت و نفاق و بدبینی بیکدیگر است. فلذا اسلام غیبت را از گناهان کبیره شمرده و در قرآن مجید صریحاً منع از سوء ظن و غیبت می کند و در آیه 12 سوره 49 (حجرات) فرماید:( یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لاٰ تَجَسَّسُوا وَ لاٰ یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً ) خلاصه، ای جماعت مؤمنین، دور شوید و اجتناب نمایید از گمان بد در حق برادر مؤمن خود، به درستی که بعض از گمانها گناه است و تجسس مکنید چیزهائی را که بر شما مخفی باشد از بدی ها و عیوب مؤمنین؛ و بعد از نهی کردن از کنجکاوی و تجسّس، سدّ باب غیبت نموده، می فرماید: باید غیبت نکنید یکدیگر را (چه آنکه موجب بدبینی و کینه و عداوت شما به یک دیگر و مقدمه جدایی می باشد).

در حدیث وارد است که رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:ایاکم و الغیبه فانّ الغیبه اشدّ من الزنا ؛ یعنی بر شما باد که بپرهیزید و اجتناب کنید از غیبت! پس به درستی که غیبت کردن سخت تر است از زنا.

یک علت آنکه غیبت کردن را شدیدتر از زنا قرار داده، آن است که زنا ضرر شخصی دارد و غیبت ضرر نوعی؛ تا آنجا که فرماید: زناکننده اگر توبه کند، بدون شرط پذیرفته و آمرزیده می شود، ولی غیبت کننده تا کسی را که غیبت نموده، راضی ننماید، توبه اش قبول نمی شود با شرایطی که در کتب مبسوطه درج گردیده است.

یکی از وسایل و اسباب بدبینی مسلمانان به یکدیگر و ایجاد کینه و عداوت بین آنها، غیبت کردن و بدبینی و نمّامی نمودن است. پس غیبت را ترک کنید تا دوییت و بدبینی از میان شما بر طرف شود. از گمان بد ببرادران دینی اجتناب نمایید نمّامی نکنید که مغضوب خدا و خلق خواهید شد. نمّام ها و سخن چینان را که مردمان فتنه جو و دو بهم زن هستند و خبرآوری می کنند، از خود و جمعیتان دور کنید تا تولید دوئیت و بدبینی در میان شما ننمایند؛ چون ممکن است که آنها از ایادی مرموز بیگانگان باشند. چون در میان این قبیل اشخاص غالباً

۴۸۷

جاسوسان بیگانه پیدا می شوند به لباس مسلمانان و برادران دینی که به وسیله تفتین و خبرآوری، تولید اختلاف و نفاق می کنند و زمینه را برای غلبه دشمنان آماده و مهیّا می نمایند؛ بعضی با بیانات خود و برخی با قلم های شکسته خود به نام تألیف و تصنیف، ردّ بر شیعه و پیروان اهل بیت طهارتعليهم‌السلام نوشتن، ایجاد عداوت و دشمنی میان مسلمانان می نمایند و زیاده از صد میلیون شیعیان مسلمان را از جامعه مسلمین دور می نمایند.

آقایان محترم! توجه نمایند مباحثات علمی و مناظرات مذهبی نباید بین مسلمانان تولید کینه و عداوت و ایجاد بدبینی نماید. اگر در دل و معنی هر عقیده ای داریم همه گویندهلا اله الاّ الله محمد رسول اللّه می باشیم. همگی یک کتاب و یک قبله داریم؛ باید حفظ ظاهر را از دست ندهیم، و لو ظاهر مجاز است ولی به مقتضایالمجاز قنطره الحقیقه ، (1) ممکن است روزی ظاهر مبدل به باطن گردد. پس باید با هم برادر باشیم فرصت به دست اعادی و دشمنان توحید ندهیم که به این وسیله بر ما غالب آیند. شیعه و سنی نبایستی بیکدیگر با نظر کینه و عداوت بنگرند، بلکه باید خوش رویی و خوش بینی را نسبت به یکدیگر حفظ کنند.

داعی که کوچک تر از همه مسلمین هستم و به نام واعظ و مبلغ دینی شناخته شده ام، از بالای این منبر اعلام می دارم که از حول و قوه پروردگار (که قسم بزرگ است) بیرون باشم، اگر نسبت به یک برادر سنی عالم یا جاهل، حیّاً و میّتاً کینه و عداوت و بدبینی داشته باشم. هرگاه در هر کجای عالم، فردی از افراد سنی را دیده ام، مانند یک برادر مسلمان پذیرفتم و در جلب منافع و دفع مضار شریک خود دانستم، مگر آن افرادی که از نوشته ها و کلمات و گفتارشان معلوم است که از بقایای خوارج و نواصب می باشند و بلباس اهل تسنن بیرون آمده؛ آنها هستند که در هر دوره و زمانی تخم نفاق و دوییت بین مسلمین به نام شیعه و سنی می اندازند کتاب ها بر ردّ شیعه و کفر آنها انتشار می دهند تحریک احساسات شیعیان می نمایند.

قتل عام های شیعیان و فتوی به کشتن اکابر علمای شیعه از آثار و تحریکات وجودی این قبیل افراد است که دل داعی هرگز از آنها پاک نمی شود؛ چه آنکه آنها هستند که

۴۸۸

آلت دست کفار و بیگانگان هستند و به دستور آنها وسیله تفرقه و جدایی مسلمانان را فراهم می نمایند. ندای اتحاد می دهند، ولی در زیر پرده، هدفشان نفاق و دوییت و ایجاد تفرقه و جدایی بین مسلمانان می باشد.

بر هر مسلمانی لازم است که این قبیل افراد را خواه عالم بلا عمل یا جاهل متهتّک در هر مرتبه و مقام باشند، از خود دور نمایند تا نفاق مسلمین مبدل به اتحاد گردد.

این قبیل افراد اتباع و پیروان همانهائی هستند که اطراف خلیفه سیم عثمان بن عفّان را گرفتند و بنام خلیفه کارها نمودند و خلیفه را وادار به نوشتن نامه ها نمودند تا تحریک احساسات مسلمین گردیده، عاقبت به قتل خلیفه عثمان (با آن طرز فجیع) خاتمه پیدا نمود و لطمه بزرگی به اسلام وارد آمد که گفتند: مسلمین خلیفه خود را کشتند.

و بعد در اطراف معاویه و یزید و بنی امیه به کشتار دسته جمعی عترت و اهل بیت رسالت و شیعیان آنها پرداخته، تاریخ مسلمین را لکه دار نمودند! و الحال هم هرکجا قدرتی به دست آوردند، سعی می کنند در نوشتن کتابها و انتشار مقالات حتی در جراید و مجلات، آتش فتنه را دامن زده و اختلاف در مسلمین افکنده، مرکب سواری بیگانگان گردند.

آقایان محترم! قدری در اطراف حالات (سرجون غلام رومی) مشاور معاویه دقت کنید که چه کسی بوده به عنوان اسیر و غلامی بدستگاه معاویه -علیه الهاویه- وارد و در جمیع شئون مملکتی مورد شور معاویه قرار می گرفت و رأی او را مورد عمل قرار می دادند؛ چنانچه معاویه به یزید پلید وصیت کرد که در مواقع لزوم با سرجون مشورت کن که بسیار عاقل است. فلذا در موضوع حضرت امام ابا عبد اللّه الحسینعليه‌السلام یزید با او مشورت کرد. رأی داد که عبیداللّه را حاکم کوفه نما تا کار را تمام کند. مطابق دستور او عبیداللّه را حاکم کوفه نمود تا فتنه کربلا برپا و سبب قتل عام عترت و اهل بیت رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اسارت دختران آن حضرت گردید. پس همیشه بیگانگان به لباسهای مختلف و صورتهای گوناگون در دستگاه های مسلمین وارد گردیده و زمینه را برای غلبه و استیلای بیگانگان فراهم می نمایند.

۴۸۹

پس آقایان حاضرین، برادران عزیز! عرایض داعی را یادداشت کنید و به غایبین مسلمین از شیعه و سنی حتی در ولایات دیگر اعلام نمایید علی رغم بیگانگان و ایادی مرموز و بازیگران آنها (گرگان ملبس به لباس میش) از خوارج و نواصب، دست اتحاد بهم دهید در مساجد و مجامع یکدیگر، با حسن ظن کامل حاضر شوید و با هم مهربان باشید. برای چند کلمه صحبت های علمی و مناظرات مذهبی از هم دوری ننمایید. خدا را گواه می گیرم در تمام ده شبی که با آقایان علما و فضلا و سایر برادران اهل تسنن مذاکرات علمی دینی و مناظرات مذهبی داشتیم، کوچک ترین سوء نظری به آنها نداشته و الحال هم که بالای منبر نشسته و به این همه جمعیت از برادران سنی خود می نگرم، وجوهی زیبا و گیرنده می بینم و میل دارم پیوسته با آنها مأنوس و صمیمانه اشتغال به امور مذهبی داشته باشیم.

آقایان محترم! بزرگان دین و پیشوایان مذهب و عترت و اهل بیت رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به ما غیر از این رفتاری که مسلمین امروز دارند، دستور داده اند و خود عمل می کردند.

فرقی بین مساجد سنی و شیعه نمی باشد

مخصوصاً در خبر دارد که راوی خدمت امام به حق ناطق، کاشف اسرار حقایق، جعفر بن محمّد الصادقعليهما‌السلام عرض کرد: «من از مساجد مخالفین بدم می آید و میل ندارم در آنجاها نماز بگذارم. آیا این عمل من بد است یا نیک؟» حضرت فرمودند: «مساجد بیوت اللّه اند؛ مگر نمی دانیما من مسجد الا و قد بنی علی قبر نبی او وصی نبی قتل فاصاب تلک البقعه قطره من دمه فاحب الله ان یذکر فیها الفرائض و اکثروا فیها من النوافل ؛ یعنی هیچ مسجدی نیست (بزرگ یا کوچک مسجد شیعه یا سنی) مگر به تحقیق بنا شده است بر قبر پیغمبری یا وصیّ پیغمبری که کشته گردیده، پس در این بقعه قطره از خون آن نبی یا وصی رسیده. پس به سبب آن خون، خدای تعالی دوست داشته اینکه یاد شود در آن بقاع و مساجد، پس ادا نمایند واجبات را و زیاد نمایند در آن مساجد نوافل و مستحبات را.»

و فقهای بزرگ شیعه از این قبیل اخبار استخراج معانی عالیه نمودند که نزدیک

۴۹۰

ظهر است وقت بیش از این اجازه گفتار نمی دهد. عالم علیم و فقیه بزرگ شیعه مرحوم سید مهدی بحر العلوم -قدّس اللّه تربته- در منظومه فقهیّه فرموده:

و السر فی فضل صلاه المسجد

قبر لمعصوم به مستشهد

برشّه من دمه المطهره

طهره الله لعبد ذکره

خلاصه، بزرگان دین و اهل بیت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این قسم شیعیان و پیروان خود را تربیت می کردند. ره چنان رو که رهروان رفتند.

آقایان محترم! موقع ادای فرایض و نوافل، به هر یک از مساجد شیعه و سنی نزدیک بروید به یکدیگر توهین نکنید و بدبین نباشید. ایادی مرموز و بازیگران بیگانه پرست، اختلاف مسائل فقهیه را از قبیل سجده به تربت و خاک پاک نمودن یا دست باز و دست بسته نماز خواندن و سایر اختلافات و نظریات فقها را مستمسک قرار داده، شما را به جان هم انداخته، ایجاد دوییت و نفاق و بدبینی می نمایند. شما هم علی رغم انف آنها، توجهی به اختلافات مسائل فقهیه، ننموده هر یک راه خود را بروید، ولی با یکدیگر صمیمی و دوست و مهربان باشید.

برادران شیعه و سنی پهلوی یکدیگر با دست باز و دست بسته، با مهر و بی مهر نماز بگذارید، در مساجد و مجامع یکدیگر شرکت کنید، همان قسمی که حنفی ها و شافعی ها و مالکی ها و حنبلی ها با اختلافات بسیاری که در اصول و فروع احکام دارند، برادرانه زندگی می نمایند، برادران جعفری را هم در آغوش مهر و محبت خود گرفته، آزادانه عبادات و عقاید خود را انجام دهید به یکدیگر توهین نکنید و با نظر بد و عداوت به یکدیگر ننگرید.

اگر دیدید فردی یا افرادی ملبّس به لباس روحانیت یا غیر آن، شما برادران شیعه و سنّی را بر خلاف این عرایض حقیر تحریک می نمایند، قطع بدانید که از ایادی مرموز بیگانگان اند که می خواهند به وسیله ایجاد نفاق و دوییت و برادرکشی، زمینه را برای تسلط آنها فراهم نمایند. جداً آنها را طرد و از خود دور

____________________

1- سبب برتری خواندن نماز در مسجد، این است که بنای آن بر روی مزار معصومی قرار گرفته که در آن جا به شهادت رسیده، و به واطه چکیدن خون آن شخص مطهر در آن مکان است که بنده گنه کار پس از عبادت و ذکر خداوند در مسجد آمرزیده میشود.

۴۹۱

گردانید تا سیادت اسلامی را حفظ نمایید.

سعادت و سیادت امت در پیروی علی بن أبی طالبعلیه‌السلام است

آقایان محترم، برادران شیعه و سنی! بهترین راه برای جلوگیری از نفاق و دوییت و تفرقه، پیروی نمودن از رویه و رفتار مولای متقیان و امیر مؤمنان علی بن أبی طالبعلیه‌السلام می باشد. هر یک عقاید عقلانی را محکم نگاه دارید و با هم ائتلاف کنید و اتحاد نمائید تا شقّ عصای مسلمین نگردد؛ چنانچه مولای همه ما امیر المؤمنینعليه‌السلام با آنکه خود را احق به مقام خلافت می دانست؛ چنانچه در اول خطبه شقشقیّه فرموده:اما و الله لقد تقمصها فلان و انه لیعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی -الخ،(1) ولی وقتی از تغسیل و تکفین رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر حسب وصیت آن حضرت که اوجب از هر واجبی بود در آن وقت فارغ شد، از فتنه سقیفه با خبر و خود را در مقابل فرقه ای از مخالفین مشاهده نمود، همین که آن دسته بندی های (سیاسی) را دید، با آنکه احدی در امت نصوص وارده از رسول خدا را جلیّاً و خفیّاً مانند آن حضرت نداشت و کبار از صحابه و بنی هاشم اطراف آن حضرت بودند، بنی امیه هم به قیادت ابی سفیان (برای رسیدن به مقاصد خودشان) آن حضرت را تحریک به قیام می نمودند، ولی چون منبع قوه عاقله بود، تأمّل و تفکر نمود که اگر در مقابل آن دسته بندیها قیام نماید و در مقام مطالبه حق ثابت خود برآید، قطعاً دودستگی در اسلام پدید آید و در اثر اختلاف کلمه و تفرقه مسلمین، اعادی اسلام که سال هاست عقب فرصت می گردند، غالب آمده و اصل دین از میان می رود و مسلمانان قریب العهد، به کفر از اسلام منحرف گردند. لذا صلاح را در صبر و تحمّل و شکیبایی دید؛ با تمام سختی ها ساخت و بردباری نمود؛ چنانچه فرمود: صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی ، با مخالفین خود مبارزه ننمود، چون دید اول اسلام است، جنگ داخلی تولید تفرقه می نماید و

____________________

1- اما به خدا سوگند! که آن شخص (ابوبکر بن ابی قحافه) رخت خلافتت را به تن نمود، در حالی که مسلماً از این مسأله آگاه بود که جایگاه من نسبت به آن (خلافت) مانند محور آسیاب بود نسبت به سنگ آسیاب. (نهج البلاغة، خطبه سوم).

۴۹۲

تفرقه باعث محو اسلام می گردد (چنانچه در لیالی ماضیه و مجلس مذاکرات خصوصی مبسوطاً ذکر ادله نمودیم).

فعلهذا با مخالفین خود مماشات نمود. با آنکه بر عقیده خود ثابت بود، ولی برای استحکام اساس اسلام به مسجد و نماز جماعت حاضر می شد تا فرصت به دست اعادی منتظر الفرصه ندهد و جلوگیری از تفرقه نماید؛ چنانکه مکرر می فرمود:و ایم الله لو لا مخافه الفرقه من المسلمین ان یعودوا الی الکفر قد غیرنا ذلک ما استطعنا ؛(1) و در جای دیگر می فرمود:فرأیت ان الصبر علی ذلک أفضل من تفریق کلمه المسلمین و سفک دمائهم ؛(2) یعنی به خدا قسم! اگر نمی ترسیدم از تفرقه بعض مسلمین که بر گردند به سوی کفر و دین اسلام محو گردد، هرآینه قیام به حق می نمودم و این اوضاع را تغییر می دادم، و لکن دیدم صبر و تحمل بهتر است از تفرقه مسلمانان و ریختن خون آنها، لذا صبر را پیشه نمودم (تا اسلام را حفظ نمایم).

به همین طریق شیعیان و پیروان خودش را که کبار از صحابه بودند دستور داد مخالفت ننمایند. فقط همان روز اول، مناظراتی برای اثبات حقانیت خود نمودند، ولی بعدها از جهت احتراز از دوئیت و اختلاف در تمام ادوار خلافت خلفا، از طرف آن حضرت و شیعیانش کوچکترین عمل تظاهر که موجب اختلاف علنی گردد بر خلاف خلفا، واقع نشد. برای حفظ حوزه اسلام و تقویت مسلمین که سنگ تفرقه و جدایی بین مسلمانان نیفتد کاملاً مماشات نمودند. جامعه مسلمانان امروز هم که روز غربت اسلام است، باید از عناد و لجاج و تعصبات جاهلانه بر کنار باشند. در عین آنکه حقانیت ما با دلایل عقل و نقل و کتاب سنت ثابت است؛ چنانچه در لیالی ماضیه به بعض از آن دلایل اشاره نمودیم. ولی نمی توانیم انکار نماییم وقایع جاریه بعد از وفات رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را که بر حسب ظاهر، ابی بکر و عمر و عثمان و علی امیر المؤمنین، مسندنشین خلافت شدند و در آن سی سال (همان قسمی که پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خبر داده بود) خدمات بزرگی به اسلام شد و پرچم توحید در سراسر جهان به اهتزاز در آمد.

____________________

1- الاراشاد، ج1، ص246؛ امالی شیخ مفید، ص155؛ حلیة الابرار، ج2، ص302.

2- شرح نهج البلاغة، ج1، ص308؛ عنه بحار الانوار، ج29، ص633.

۴۹۳

همان قسمی که مولای ما امیر مؤمنانعلیه‌السلام با آنکه دلایل حقّانیت خود را پیوسته بیان می فرمود و خود را اولی و احق به مقام خلافت می دانست، برای حفظ ظاهر اسلام و جلوگیری از تفرقه و تشتت، به مسجد و نماز و شور و مشورت و حلّ معضلات حاضر می شد فرزندان و شیعیان را به کار و خدمت می گماشت، ما و شما هم بایستی تبعیّت نموده از تفرقه مسلمانان جلوگیری نماییم ایادی مرموز و فتنه جوها و دو به هم زنها را که میکرب های خانه خراب کن جامعه می باشند، از خود دور نموده تا فرصت به دست اعادی و بیگانگان نیفتد که اساس اسلام را از هم پاشیده و مسلمین را زبون نمایند.

اثبات حقانیت و ابراز دلایل را نتوان دلیل بر مخاصمه قرار داد. ما ده شب با دلایل عقلیه و براهین نقلیه اثبات مرام و اظهار حق نمودیم، بازهم می نماییم. ولی الحال هم بالای منبر می گویم، چنانچه مولای ما وقتی در مقابل امر واقع شده قرار گرفت، برای جلوگیری از فتنه و فساد و اختلاف کلمه، صبر و تحمل نمود و در مقام مخالفت بر نیامد، ما هم چون در مقابل امر تاریخ واقع شده قرار گرفته ایم، با اقرار به آنچه تاریخ به ما نشان می دهد که ابی بکر و عمر و عثمان و امیر مؤمنان هر یک بعد از دیگری ظاهراً (و لو بهر طریقی بوده) مسندنشین خلافت بودند، با یکدیگر ائتلاف نموده، آقایان سنی ها علی رغم خوارج و نواصب و أیادی مرموز بیگانگان و مُفتّنین و دو به هم زنها به مساجد و امام باره های شیعیان، و شیعیان به مساجد و مجامع آنها بروید، تشکیل اتحادیه قوی بدهید با کینه و عداوت به هم ننگرید. برادرانه طرق و راه های اعادی را مسدود نمایید نگذارید نقطه ضعفی پیدا نموده، رخنه در اتحادیه شماها بنمایند.

تا به وسیله این اتحاد ضعف و سستی که امروزه در عالم اسلام پیدا شده، تقویت گردد. در مرتبه اول علما و سران قوم بعد تمامی افراد شیعه و سنّی، باید از خودگذشتگی به خرج داده مسئولیّت این امر بزرگ را بر عهده گرفته و پراکندگی را بر طرف کنند.

امروز روز بزرگی است. عید سعید میلاد سر سلسله مجاهدین عالم است که آن شخصیت بزرگ اسلامی در سنه شصت و یکم هجری در زمین کربلا اتحادیه بزرگی تشکیل داد که با 72 یک دل در مقابل دشمنان عالم توحید صف آرایی

۴۹۴

نمود (و لو ظاهراً مغلوب شد) ولی همان اتحاد و شهامت و شجاعت و از خودگذشتگی 72 نفر انصار اللّه به پیشوایی سبط اعظم رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امام سیم، حضرت ابا عبد اللّه الحسین -أرواحنا فداه- سبب اعلای کلمه توحید و ریشه کن شدن اعادی دین مبین گردید.

آقایان محترم، برادران عزیز! از قراری که می شنوم، مجالس مباحثات علمی و مذاکرات مذهبی بین دو دسته برادران مسلمان، وقت به دست اعادی داده، برای تولید نفاق بین برادران اسلامی تحریکاتی می نمایند. ممکن است این تحریکات در برادران جوان متعصّب ما اثرات نامطلوبی بخشد و نتایج وخیمی بر له دشمنان نصیب ما گردد. پس بیدار شوید فریب نخورید! بدانید نفاق و بدبینی مسلمانان به یکدیگر باعث مسرت و تقویت دشمنان اسلام و مسلمین می گردد.

در خاتمه عرایضم، اولاً از آقایان برادران مسلمان حاضر (شیعه و سنی) تقاضا می کنم علی رغم اعادی، چون روز عید است، از منبر که به زیر آمدم، برادرانه همگی یکدیگر را در آغوش محبت بگیرید مطابق دستور شرع انور، مصافحه و معانقه نمایید دست هم را صمیمانه فشار دهید اظهار و داد و اتحاد نمایید؛ چنانچه خدای نکرده در دل کدورتی از هم دارید، برای رضای خدا و حفظ وحدت و عظمت اسلام رفع نمایید. خود داعی هم در خدمتگزاری همگی به جان و دل حاضر می باشم.

ثالثاً موقع ظهر است. تا به مسجد برویم، فضیلت نماز اول وقت ممکن است از دست برود؛ مقتضی است در همین امام باره نماز جماعت بر قرار نمایید.

بحمد اللّه علمای فریقین (شیعه و سنی) حاضرند. هر یک از برادران شیعه و سنی را مقدم داشتید، داعی هم اقتدا می کنم تا در کمک کردن به عالم اتحاد و اسلام در نزد خداوند متعال و صاحب شریعت جدّ بزرگوارم مأجور باشیم؛ و نیز دشمنان بفهمند بین برادران شیعه و سنی ابداً نفاق و دوییت و بدبینی نمی باشد همگی متفقاً برای مقابله با کفار، حاضر به جان بازی هستیم.

ثالثاً چون اخوان معظّم ما، دو فحل بزرگ علم و دانش جنابان حافظ محمّد رشید و شیخ عبد السّلام مهمانان عزیز شب گذشته تودیع نموده و عازم وطن خود هستند، داعی هم حاضر و عازم حرکت به سمت أرض اقدس و مشهد مقدس مولانا

۴۹۵

ابو الحسن علی بن موسی الرضا -صلوات اللّه علیه و علی آبائه و اولاده ائمه الهدی- می باشم، از جمیع برادران عزیز محترم مخصوصاً آقایان قزلباشها که منتها درجه محبت را ابراز نمودند، تودیع نموده، سلامت و عزت و توفیق و اتحاد و یگانگی را برای همگی برادران شیعه و سنی از از خداوند متعال به وسیله عترت و اهل بیت طهارتعلیهم‌السلام خواهانم.

۴۹۶

فهرست منابع و مآخذ

1.الاتقان ، سیوطی، چاپ اول، 1416ه، دار الفکر، بیروت.

2.احتجاج طبرسی ، طبرسی، 1386ه، دار النعمان، نجف اشرف.

3.احیاء العلوم ، ابو حامد الغزّالی، طبعة مصر.

4.اسباب النزول ، الواحد النیشابوری، چاپ اول، 1421ه، دار الفکر، بیروت.

5.استیعاب ، ابن عبد البر، چاپ اول، 1412ه، دار الجیل، بیروت.

6.اسد الغابه ، ابن الأثیر، دار الکتاب العربی، بیروت.

7.اسنی المطالب ، محمّد بن درویش الحوت البیروتی، چاپ اول، 1412ه، دار الفکر، بیروت.

8.اصابه ، ابن حجر عسقلانی، چاپ اول، 1415ه، دار الکتب العلمیة، بیروت.

9.اعیان الشیعه ، سید محسن الامین، دار التعاریف للمطبوعات، بیروت.

10.الامامة و السیاسة ، ابن قتیبه الدینوری، مؤسسه الحلبی وشرکاء، بیروت.

11.بحار الانوار ، علامه مجلسی، چاپ دوم، 1410ه، مؤسسه الوفاء، بیروت.

12.البدایة و النهایه ، ابن کثیر، چاپ اول، 1408 ه، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

13.تاریخ ابن خالدون ، ابن خلدون، چاپ چهارم، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

14.تاریخ الخلفاء ، ابی بکر السیوطی، منشورات الشریف، قم.

15.تاریخ الکبیر ، ابراهیم الجعفی البخاری، چاپ اول، 1412ه، دار الکتب العلمیه، بیروت.

16. تاریخ المدینه، ابن بشیر المنیری، 1410ه، دارالفکر، قم.

17. تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، 1417ه، دار الکتب العلمیه، بیروت.

۴۹۷

18.تاریخ دمشق ، ابن عساکر، 1415ه، دار الفکر، بیروت.

19.تاریخ طبری ، محمد بن جریر گالطبری، چاپ چهارم، 1403ه، مؤسسه الاعلمی، بیروت.

20.تاریخ یعقوبی ، یعقوبی، دار صادر، بیروت.

21.تذکرة الخواص ، سبط ابن جوزی، 1418ه، منشورات الرضی، قم.

22.تفسیر ابن ابی حاتم ، ابن ابی حاتم الرازی، المکتبة المصریة، مصر.

23.تفسیر ابن عربی ، ابن عربی، چاپ اول، 1422ه، دار الکتب العلمیه، بیروت.

24.تفسیر ابن کثیر ، اسماعیل ابن کثیر الدمشقی، 1412ه، دار المعرفة، بیروت.

25.تفسیر ثعالبی ، ثعالبی، ثعالبی، چاپ اول، 1418ه، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

26.تفسیر روح المعانی ، سید محمود آلوسی، چاپ اول، 1424ه، دار الکتب العلمیه، بیروت.

27.تفسیر صافی ، فیض کاشانی، چاپ دوم، 1416ه، مکتبة الصدر، تهران.

28.تفسیر طبری ، ابن جریر الطبری، 1415ه، دار الفکر، بیروت.

29.تفسیر قرطبی ، قرطبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

30.تهذیب التهذیب ، ابن حجر عسقلانی، چاپ اول، 1404ه، دار الفکر، بیروت.

31.جامع الاصول ، ابن الأثیر، الجزری، چاپ دوم، 1403ه، المکتبة التجاریة المکرمة.

32.جامع الصغیر ، جلال الدین السیوطی، چاپ اول، 1401ه، دار الفکر، بیروت.

33.الجواهر السنیه ، الحر العاملی، 1384ه، دار النعمان، النجف الاشرف.

34.حلیة الاولیاء ، حافظ ابو نعیم اصفهانی، طبع مصر.

35.حیوة الحیوان ، شیخ کمال الدین الدمیری، چاپ اول، 1425ه، دار الفکر، بیروت.

36.خصائص العلوی ، نسایی، مکتبة نینوی الحدیثة، تهران.

37.در المنثور ، جلال الدین سیوطی، دار المعرفة للطباعة و النشر، بیروت.

38.الدر النظیم ، ابن حاتم العاملی، مؤسسه النشر الاسلامی لجماعة المدرسین، قم.

39.دلائل الامامة ، محمد بن جریر الطبری، چاپ اول، 1413ه، مؤسسه البعثة، تهران.

۴۹۸

40.دلائل النبوة ، اسماعیل اصفهانی، دار العاصمة للنشر و التوزیع.

41.دیوان سید الحمیری، محمد بن یزید بن ربیعة، چاپ اول، 1420ه، مؤسسه الاعلمی، بیروت.

42.دیوان فرزدق ، فرزدق، چاپ اول، 1416ه، مؤسسه الاعلمی، بیروت.

43.ذخائر العقبی ، احمد بن عبدالله الطبری، 1356ه، مکتبة القدسی، القاهره.

44.ربیع الابرار ، زمخشری، احیاء التراث الاسلامی.

45.رشفة الصادی ، ابوبکر بن شهاب الدین الحضری، چاپ اول، دار الکتب العلمیه، بیروت.

46.ریاض النضره ، محب الدین الطبری، 1405ه.ق، چاپ مصر.

47.سرّ العالمین ، ابی حمد غزالی، دار الکتب العلمیه، بیروت.

48.سنن ابن ماجه ، محمد بن یزید القزوینی، دار الفکر، بیروت.

49.سنن الترمذی ، محمد بن عیسی الترمذی،چاپ دوم، 1403ه، دار الفکر، بیروت.

50.سنن الکبری ، بیهقی، دار الفکر، بیروت.

51.سنن سجستانی ، ابن الأشعث السجستانی، چاپ اول، 1410ه، دار الفکر، بیروت.

52.سنن نسایی ، نسایی، چاپ اول، 1411ه، دار الکتب العلمیه، بیروت.

53.سیرة الحلیه ، حلبی، 1400ه، دار المعرفة، بیروت.

54.شرح مواقف ، القاضی الجرجانی، چاپ اول، 1325ه، مطبعة السعادة، مصر.

55. شرح نهج البلاغة ، ابن ابی الحدید، چاپ اول، 1378ه، دار احیاء الکتب العربیه، بیروت.

56.شواهد التنزیل ، الحکام، الحسکانی، چاپ اول، 1411ه، احیاء الثقافة الاسلامیة، بیروت.

57.صحیح ابن حنان ، ابن حنان، چاپ دوم، 1414ه، مؤسسة الرسالة.

58.صحیح بخاری ، بخاری، دار الفکر، بیروت.

۴۹۹

59.صحیح مسلم ، مسلم النیشابوری، دار الفکر، بیروت.

60.صواعق المحرقه ، احمد بن حجر الهیثمی الملکی، مکتبة القاهره.

61.طبقات الکبری ، محمد بن سعد، دار صادر، بیروت.

62.عقد الفرید ، ابن عبد ربه الاندلسی، چاپ اول، 1426ه، دار صادر، بیروت.

63.علل الشرایع ، شیخ صدوق، 1385ه، المکتبة الحیدره، نجف الاشرف.

64.عمدة القاری ، العینی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

65.عیون اخبار الرضا ، شیخ صدوق، 1404ه، مؤسسه الاعلمی، بیروت.

66.غرائب القرآن ، فخر الدین طریحی، 1085ه، انتشارات زاهدی، قم.

67.الغیبه ، شیخ طوسی، چاپ اول، 1411ه، مؤسسه المعارف الاسلامی، قم.

68.فتح الباری ، ابن حجر عسقلانی، چاپ دوم، دار المعرفة، بیروت.

69.فتوح البلدان ، البلاذری، 1956م، مکتبة النهضة المرصیه، القاهره.

70.فرائد السمطین ، ابراهیم الجوینی الخراسانی، چاپ اول، 1428ه.

71.فصول المهمه ، علی بن محمد مالکی، چاپ اول، 1415ه، دار الکتب العلمیة، بیروت.

72.فیض القدیر فی شرح جامع الصغیر ، المناوی، چاپ اول، 1415ه، دار الکتب العلمیة، بیروت.

73.کافی ، ثقه الاسلام ابی جعفر محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، چاپ پنجم، 1363ش، دار الکتب الاسلامیه، تهران.

74.الکامل فی التاریخ ، ابن ابی الفتح الاربلی، چاپ دوم، 1405ه، دار الاضواء، بیروت.

75.کشف الغمه ، ابن ابی الفتح الاربلی، چاپ دوم، 1405ه، دار الاضواء، بیروت.

76.کفایة الاثر ، الخزاز قمی، 1401ه، انتشارات بیدار، تهران.

77.کفایة الطالب ، گنجی شافعی، چاپ دوم، 1404ه، دار احیاء التراث اهل البیتعلیهم‌السلام ، تهران.

78.کنز العمال ، المتقی الهندی، 1409ه، مؤسسه الرسالة، بیروت.

79.لسان المیزان ، ابن حجر، چاپ دوم، 1390ه، مؤسسه الاعلمی، بیروت.

۵۰۰