قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد ۱

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام0%

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام نویسنده:
مترجم: محمد ظریف
ناشرین: نشر حاذق
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت
صفحات: 912

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آیت الله سید احمد مستبط
مترجم: محمد ظریف
ناشرین: نشر حاذق
گروه: صفحات: 912
مشاهدات: 42187
دانلود: 5254


توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 912 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 42187 / دانلود: 5254
اندازه اندازه اندازه
قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد 1

نویسنده:
ناشرین: نشر حاذق
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

وبعبادتنا عُبِدَ اللَّه تعالی، ولولانا ما عرف اللَّه، وأیم اللَّه لولا کلمه سبقت وعهد أخذ علینا لقلت قولاً یعجب منه، أو یذهل منه الأوّلون والآخرون .

به بندگی ما خدا پرستش می شود و اگر ما نبودیم خداوند شناخته نمی شد، و بخدا قسم اگر سفارش قبلی و عهد و پیمان ما نبود گفتاری را می گفتم که پیشینیان و آیندگان تعجّب کنند و شگفت زده شوند.(1)

شیخ مفیدقدس‌سره فرموده است: از هیچکدام از فرزندان امام حسن و امام حسینعليهما‌السلام به اندازه ای که از امام باقرعليه‌السلام درباره دین و روایات گذشتگان و گفتار پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و قرآن و تاریخ و ادبیّات پدیدار گشته و منتشر گردیده ظاهر نشده است.(2)

و ابن حجر سنّی ناصبی با دشمنی فراوانی که داشته است درباره امام باقرعليه‌السلام می گوید: او شکافنده علم و دانش و احاطه دارنده به آن، و آشکار کننده و بالا برنده آن بود، او قلبی باصفا و علم و عملی پاک، و نَفْسی پاکیزه و اخلاقی نیکو داشت، تمام اوقات عمر خود را صرف اطاعت خدا نمود، و چنان در مقامات عارفین غرق گشته بود که زبان توصیف کنندگان از وصف آن عاجز است، و کلمات بسیار فراوانی در سلوک و عرفان فرموده است که مجال نقل آن نیست.(3)

از موعظه ها و اندرزهای حکیمانه آن حضرت اینستکه فرموده:

الکمال کلّ الکمال: التفقّه فی الدین، والصبر علی النائبه، وتقدیر المعیشه .(4)

کمال آدمی و همه کمال او در این است که در دین بصیرت و آگاهی پیدا

____________________

1- المحتضر: 129، بحار الأنوار: 25/4 ح7.

2- مناقب ابن شهراشوب: 4/195.

3- مطالب السؤول: 100. مؤلّف این کتاب شیخ کمال الدین محمّد بن طلحه شافعی است.

4- تحف العقول: 292، بحار الأنوار: 78/172.

۵۴۱

کند، بر سختی ها و ناملایمات زندگی صبر و استقامت ورزد، و در امر معیشت و گذران زندگی حدّ معیّن و اندازه داشته باشد.

و فرموده است:من لم یجعل اللَّه له فی نفسه واعظاً فإنّ مواعظ الناس لن تغنی عنه شیئاً .(1)

کسی که خداوند در ذات او واعظی قرار ندهد موعظه ها و پندهای دیگران به او سودی نمی بخشد.

و فرموده است:من اُعطی الخُلق والرفق فقد اُعطی الخیر والراحه، وحسن حاله فی دنیاه وآخرته، ومن حرم الخلق والرفق کان ذلک سبیلاً إلی کلّ شرّ وبلیّه إلّا من عصمه اللَّه .(2)

کسی که اخلاق نیکو و نرمی و مهربانی به او بخشیده شده خوبی و آسایش دارد و حال او در دنیا و آخرت نیکو است، و کسی که از اخلاق نیکو و نرمی و مهربانی محروم شده راه بسوی هر بدی و بلا به روی او باز شده است مگر آنکه خدا او را حفظ کند.

370/20.زهری می گوید : بر حضرت علیّ بن الحسینعليهما‌السلام در آن بیماری که به وفات آن حضرت کشیده شد وارد شدم پس از مدّتی فرزند او یعنی امام باقرعليه‌السلام وارد شد، حضرت زین العابدینعليه‌السلام با فرزندش مدّتی طولانی آهسته و پنهانی گفتگو کرد، و در این گفتگو این جمله را از آن حضرت شنیدم که فرمود:علیک بحسن الخلق (3) ؛

همواره اخلاق نیکو داشته باش.

____________________

1- تحف العقول: 293، بحار الأنوار: 78/173.

2- کشف الغمّه: 2/133، بحار الأنوار: 78/186 ح 23.

3- کفایه الأثر: 319، بحار الأنوار: 46/232 ح9.

۵۴۲

بخش هشتم: مناقب امام جعفر صادقعليه‌السلام

قطره ای از دریای کمالات و افتخارات امام بزرگوار، آشکار کننده حقایق حضرت جعفر بن محمّد، امام صادق صلوات اللَّه علیه

۵۴۳
۵۴۴

371/1. ابن شهراشوب در کتاب «مناقب » نقل می کند: یکی از حجّ گزاران خیال کرد کیسه پول او دزدیده شده است، حضرت صادقعليه‌السلام را دید که نماز می خواند و آن حضرت را نشناخت، به او درآویخت و گفت: تو کیسه پول مرا که هزار دینار داشته گرفته ای.

امامعليه‌السلام او را به منزل بردند و هزار دینار وزن کرده به او مرحمت نمودند، آن شخص وقتی به خانه اش برگشت کیسه پول خود را پیدا کرد، آنگاه مبلغی را که از آن حضرت گرفته بود همراه با عذرخواهی برگردانید ولی امام صادقعليه‌السلام نپذیرفت و فرمود:

شی ء خرج من یدی لایعود إلی ّ.

چیزی که از دست ما بیرون رفت نباید به ما برگردد.(1)

372/2. کلینیرحمه‌الله در کتاب «کافی » می گوید: امام صادقعليه‌السلام وارد حمّام شدند، حمّامی عرض کرد: حمّام را برای شما خالی و خلوت کنم؟

فرمود:لا حاجه لی فی ذلک، المؤمن أخفّ من ذلک .

احتیاجی به آن نیست، مؤمن امرش سبکتر و آسانتر از این ها است.(2)

____________________

1- مناقب ابن شهراشوب: 4/274 (با اختلاف اندکی در الفاظ)، بحار الأنوار: 47/23 ذیل ح 26.

2- الکافی: 6/503 ح 37، بحار الأنوار: 47/47 ح 69.

۵۴۵

373/3. روایت شده است: امامعليه‌السلام سکّر - که یک نوع رطب بسیار شیرین است - به فقرا می بخشید، زیرا آن را بیشتر از خوراکی های دیگر دوست می داشت.(1)

374/4. روایت شده است که: آن حضرت در نمازش قرآن تلاوت می فرمود تا بر او حالت غشوه و بیهوشی عارض می شد و چون از این حالت سؤال کردند فرمود:

ما زلت اُکرّر آیات القرآن حتّی بلغت إلی حال کأنّنی سمعتها مشافهه ممّن أنزلها .

پیوسته آیات قرآن را تکرار می کنم تا به من حالتی دست می دهد که گویا آن را از لبهای آن کس که نازل فرموده می شنوم.(2)

375/5. کشّیرحمه‌الله در کتاب «رجال » از شخصی نقل کره است که گفت: از امام صادقعليه‌السلام درباره شانزده هزار حدیث سؤال کردم و آن حضرت همه را جواب مرحمت فرمود.(3)

376/6. شیخ صدوقرحمه‌الله در کتاب «ثواب الأعمال » از ابوبصیر نقل کرده است که گفت: بعد از وفات امام صادقعليه‌السلام خدمت امّ حمیده مشرّف شدم تا او را تسلیت بگویم، پس از آنکه مدّتی گریه کرد و من بخاطر گریه او گریستم فرمود: ای ابومحمّد! اگر امام صادقعليه‌السلام را در هنگام وفات می دیدی امر عجیبی از آن حضرت مشاهده می کردی، او چشمان مبارک خود را گشود و فرمود:

____________________

1- الکافی: 4/61، بحار الأنوار:47/53 ح 86، و ج: 66/298 ح2 به نقل از الدعائم: 2/111 ح 361، المستدرک: 16/370 ح1.

2- فلاح السائل: 107، بحار الأنوار: 47/58 ح 108.

3- اختیار معرفه الرجال: 2/386 ح 276 و391 ح 280.

۵۴۶

همه خویشاوندان مرا نزد من جمع کنید.

بعد از آنکه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند، به ایشان نگاهی کرد و فرمود:إنّ شفاعتنا لاتنال مستخفّاً بالصلاه .

کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمی رسد و از آن بهره مند نمی گردد.(1)

377/7. شیخ صدوققدس‌سره در کتاب «توحید » حدیثی را از امام صادقعليه‌السلام در تفسیر «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» نقل کرده است که در ضمن آن در تفسیر کلمه «اللَّه» فرمود:

الألف آلاء اللَّه علی خلقه من النعیم بولایتنا، واللام: إلزام اللَّه خلقه ولایتنا، قلت: فالهاء قال: هوان لمن خالف محمّداً وآل محمّد صلوات اللَّه علیهم .

الف: اشاره است به نعمتهای پروردگار بر مخلوقاتش که به برکت ولایت ما از آنها بهره مند شده اند.(2)

لام: اشاره است به این که خداوند بر بندگانش ولایت ما را لازم دانسته و واجب فرموده است.

هاء: اشاره است به خواری و پستی کسانی که با محمّد و آل محمّد - که درود خدا بر آنان باد - مخالفت کنند.(3)

378/8. از صفوان جمّال روایت شده است که گفت: خدمت امام صادقعليه‌السلام

____________________

1- ثواب الأعمال: 228، بحار الأنوار: 83/19 ح 31، و84/234 ح 10. و شاعر فارسی زبان مضمون این روایت را به شعر درآورده و گفته است:

گویم زامام صادق این طرفه حدیث

تا شیعه او به لوح دل بنگارد

فرمود که بر شفاعت ما نرسد

هر کس که نماز را سبک بشمارد

2- ابویوسف بزّاز می گوید: امام صادقعليه‌السلام آیه شریفه «واذکروا آلاء اللَّه»، «بیاد آورید نعمت های خدا را» تلاوت فرمود، و بعد سؤال کرد: آیا می دانی مقصود از نعمتهای خدا چیست؟ عرض کردم: نه. فرمود: بزرگترین نعمت الهی بر بندگانش ولایت ما می باشد.

3- التوحید: 230 ح3، تأویل الآیات: 1/24 ح2، تفسیر برهان: 1/44 ح6، بحار الأنوار: 92/231 ح 12، معانی الأخبار: ص3 ح2.

۵۴۷

شرفیاب شدم و عرض کردم: فدای شما گردم؛ شنیده ام که فرموده اید شیعیان ما همه اهل بهشت هستند و حال آنکه در میان شیعیان گروهی هستند که گناه می کنند، و اعمال بسیار زشتی مرتکب می شوند، و شراب می خورند و اهل دنیا و خوش گذرانی هستند.

فرمود:نعم هم أهل الجنّه، إنّ الرجل من شیعتنا لایخرج من الدنیا حتّی یبتلی بسقم أو مرض أو بدین أو بجار یؤذیه أو بزوجه سوء، فإن عوفی من ذلک شدّد اللَّه علیه النزع حتّی یخرج من الدنیا ولا ذنب علیه .

بلی، همه آنها اهل بهشت هستند، و هیچ کدام از آنها که گفتی از دنیا نمی رود تا اینکه گرفتار بیماری روحی یا جسمی یا بدهی یا همسایه مردم آزار و یا همسر بد اخلاق شود، و اگر به اینها که گفته شد مبتلا نشود خدا جان کندن او را سخت می گرداند تا کفّاره گناهان او شود و از دنیا بدون گناه بیرون رود.

عرض کردم: پدر و مادرم فدایت، حقوقی که از دیگران به عهده آنها است چه کسی به آنها برمی گرداند و ایشان را راضی می کند؟ فرمود:

إنّ اللَّه عزّوجلّ جعل حساب خلقه یوم القیامه إلی محمّد وعلیّ عليهما‌السلام فکلّ ما کان من شیعتنا حسبناه من الخمس فی أموالهم وکلّما کان بینهم وبین خالقهم استوهبناه لهم، حتّی لایدخل أحد من شیعتنا النار .

خداوند تبارک و تعالی حساب بندگانش را در روز قیامت به پیغمبر و امیرالمؤمنینعليهما‌السلام واگذار می کند، پس آنچه به عهده شیعیان ما باشد به عهده خود می گیریم و از خمس و حقوقی که ما در اموال آنها داریم حساب می کنیم، و آنچه بین ایشان و خداوند است (از کوتاهی کردن در اداء حقّ پروردگار وانجام تکالیف الهی) از خدا برای آنها طلب بخشش می کنیم تا آنکه یکی از شیعیان ما داخل جهنّم نشود.(1)

مؤلّف رحمه‌الله گوید : شیخ بزرگوار ابراهیم بن سلیمان قطیفی در کتاب

____________________

1- الروضه فی الفضائل: ح 185، بحار الأنوار: 68/114 ح 33.

۵۴۸

«الوافیه» هجده حدیث به همین مضمون نقل کرده است.

و شاعر فارسی زبان چه نیکو سروده است:

دارم از لطف ازل منظر فردوس، طمع

گر چه دربانیِ میخانه فراوان کردم

سایه ای بر دل ریشم فکن ای گنج مراد

که من این خانه بسودای تو ویران کردم

379/9. در کتاب «منهج التحقیق» از مفضّل نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود:

لو اُذن لنا أن نعلّم الناس حالنا عنداللَّه ومنزلتنا عنده لما احتملوا .

اگر اجازه داشتیم که حال خود را و مقام و مرتبه ای که نزد خداوند داریم بیان کنیم شما نمی پذیرفتید و قبول نمی کردید.

عرض کرد: مقصودتان مقامات علمی است؟

فرمود: علم کمترین و آسانترین آنها است، همانا امام آشیانه و جایگاه اراده خداوند تبارک و تعالی است و جز آنچه را که خداوند بخواهد نمی خواهد.(1)

380/10. شیخ مفیدرحمه‌الله در کتاب «اختصاص » از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

إنّ الدنیا لتمثّل للإمام فی مثل فلقه الجوز، فلایعزب عنه منها شی ء، وإنّه لیتناولها من أطرافها کما یتناول أحدکم من فوق مائدته ما یشاء [ فلا یعزب عنه منها شی ء] .(2)

دنیا برای امام مانند نیمی از گردو تصوّر می شود، هیچ چیزی از آن از نظر امام پنهان نیست، و همانا او بر همه اطراف آن احاطه دارد و هر گونه بخواهد می تواند در آن تصرّف کند، همانطور که یکی از شما آنچه می خواهد از بالای سفره برمی دارد، و بر آن احاطه دارد و هیچ چیزی از آن از نظر او پنهان نمی ماند.

____________________

1- المحتضر: 128، بحار الأنوار: 25/385 ح 41.

2- اختصاص: 212، بصائر الدرجات: 408 ح3، بحار الأنوار: 25/367 ح 11، ینابیع المعاجز: 185.

۵۴۹

381/11. ابن قولویهقدس‌سره در کتاب «کامل الزیارات » حدیثی طولانی از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که قسمتی از آن را در اینجا ذکر می کنیم:

عبداللَّه بن بکر می گوید: عرض کردم: فدای شما گردم، آیا امام آنچه بین مشرق و مغرب است می بیند؟

فرمود:یابن بکر، فکیف یکون حجّه علی ما بین قطریها وهو لایراهم ولایحکم فیهم ؟

ای فرزند بکر! چگونه ممکن است امام حجّت خداوند باشد بر آنچه بین دو قطر عالم است در حالیکه آنها را نمی بیند و در میان آنها حکومت و فرمانروائی ندارد؟

و چگونه حجّت می باشد بر مردمی که از دیدگان او پنهان و غایبند، توانائی دیدن آنها را ندارد و آنها هم توان دیدن او را ندارند؟ و چگونه حجّت بر آنها باشد و فرمان پروردگار را در میان آنها اجرا کند در حالیکه بین او و آنها فاصله و مانع باشد.

و خداوند تبارک و تعالی درباره پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است:( وَما أرْسَلْناکَ إلّا کافَّه لِلنّاس ) (1) ،

«ما تو را برای تمامی مردم و همه آنها که بر روی زمین زیست می کنند فرستادیم».

امامان معصوم هم که بعد از پیامبر حجّت های الهی هستند جانشینان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هستند و حوزه امامت و پیشوائی آنها فراگیر است، و او است که راهنمای مردم است هر کجا بین آنها اختلاف و نزاعی باشد، و او است که حافظ حقوق مردم است.(2)

382/12. شیخ مفیدرحمه‌الله در کتاب «اختصاص» از مفضّل نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی در پادشاهی یکتا و بی همتا بود، پس خود را به بندگان شناسانید و سپس امر خود را به آنها واگذار نمود و بهشت را

____________________

1- سوره سبأ، آیه 28.

2- کامل الزیارات: 541 ضمن ح2، بحار الأنوار: 25/375 ضمن ح 24، تفسیر برهان: 3/351 ح2.

۵۵۰

برای آنها روا ساخت.

پس هر کس از آدمی و پری که خداوند بخواهد قلبش را پاک سازد او را با ولایت ما آشنا می سازد، و هر که را بخواهد قلبش را تباه کند او را از معرفت ما باز می دارد. سپس فرمود:

یا مفضّل؛ واللَّه ما استوجب آدم أن یخلقه اللَّه بیده وینفخ فیه من روحه إلّا بولایه علیّ عليه‌السلام ، وما کلّم اللَّه موسی تکلیماً إلّا بولایه علیّ عليه‌السلام ولا أقام اللَّه عیسی بن مریم آیه للعالمین إلّا بالخضوع لعلیّ عليه‌السلام .

ای مفضّل! آدم سزاوار این نشد که خداوند با دست قدرتش او را بیافریند و از روح خود در آن بدمد مگر به ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام و موسی شایسته گفتگو کردن با خداوند نشد مگر به ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام ، و عیسی را نشانه قدرت خود برای جهانیان قرار نداد مگر با تواضع و فروتنی برای امیرالمؤمنینعليه‌السلام .

سپس فرمود:أجمل الأمر، ما استأهل خلق من اللَّه النظر إلیه إلّا بالعبودیّه لنا .

مطلب را خلاصه کنم، کسی جز با بندگی ما لیاقت نظر رحمت الهی را نیافت.(1)

383/13. عیّاشیرحمه‌الله در تفسیر خود روایت کرده است که: کسی به امام صادقعليه‌السلام عرض کرد: فدایت گردم، ما به نامهای مبارک شما و پدرانتان نامگذاری می کنیم آیا این عمل سودی به ما می بخشد؟

فرمود:ای واللَّه، وهل الدین الّا الحبّ .

بلی بخدا قسم، و آیا دین چیزی جز محبّت است؟

خداوند تبارک و تعالی فرموده است:( إنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبعُونی یُحْبِبْکُم اللَّه وَیَغْفر لَکم ذُنوبَکم ) (2) ، «اگر خدا را دوست دارید از من

____________________

1- الإختصاص: 244، بحار الأنوار: 26/294 ح 56.

2- سوره آل عمران، آیه 31.

۵۵۱

پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهان شما را بیامرزد».(1)

384/14. شیخ مفیدرحمه‌الله در «امالی » و کلینیرحمه‌الله در «کافی » از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده اند که فرمود:

ولایتنا ولایه اللَّه الّتی لم یبعث نبیّ قطّ إلّا بها .(2)

ولایت ما؛ ولایت خداوند است که هیچ پیغمبری جز با اقرار به آن، نبوّت نیافت.

385/15. برسیرحمه‌الله در کتاب «مشارق» روایت کرده است که: امام صادقعليه‌السلام به گروهی از شیعیان - بعد از آنکه بر آنها سلام کرد - فرمود:

إنّی واللَّه اُحبّ ریحکم وأرواحکم، فأعینونا بورع واجتهاد. واعلموا أنّ ولایتنا لاتنال إلّا بالورع .

بخدا قسم من بوی شما و ارواح شما را دوست دارم، پس به داشتن ورع (انجام واجبات و ترک محرّمات) و کوشش خود ما را کمک کنید. و بدانید که ولایت ما جز با پاکدامنی و خودداری از گناهان بدست نمی آید.

شما در حقیقت شیعه خدا و پیرو دستورات او هستید، و شما یاوران خدا و سبقت گیرندگان اوّلین (امّتهای گذشته) و آخرین (امّت خاتم الأنبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) هستید، در دنیا به ولایت ما از دیگران پیشی گرفته اید و در آخرت به سوی بهشت پیشی خواهید گرفت.

ما بهشت را به ضمانت خدا و رسولش برای شما ضمانت کرده ایم، برای بدست آوردن درجات برترِ بهشت باهم رقابت کنید، شما مردمان پاک و خوش طینت هستید، و زنهای شما نیز پاک طینتند، هر زن مؤمنه حوریّه ای است، و هر مؤمنی راست گفتار و درست کردار است.(3)

____________________

1- تفسیر عیّاشی: 1/167 ح 28، بحار الأنوار: 27/95 ح 58، و104/130، تفسیر برهان: 1/277 ح 10.

2- امالی مفید: 142 ح9، بحار الأنوار: 100/262 ح 15 و ج: 27/136 ح 133 به نقل از امالی طوسی: 671 ح 19 مجلس 36، بصائر الدرجات: 75 ح 9، بحار الأنوار: 26/281 ح 30، الکافی: 1/437 ح 3.

3- مشارق الأنوار: 48، الکافی: 8/213 ح 259، بحار الأنوار: 7/203 ح 90 و 68/80 ح 141، تفسیر برهان: 2/347 ح 141 و 4/453 ح 6، فضائل الشیعه: 51 ح 8، تفسیر فرات: 549 ح4، ارشاد القلوب: 101.

۵۵۲

386/16. صفّاررحمه‌الله در کتاب «بصائر الدرجات » نقل کرده است که: مردی از دانشمندان یمن در مجلس امام صادقعليه‌السلام حضور یافت، امامعليه‌السلام به او فرمود: ای برادر یمنی! آیا نزد شما علما و دانشمندان هستند؟

عرض کرد: بلی.

فرمود: علم دانشمندان شما در چه حدودی است و چه مقدار است؟

عرض کرد: تا این حدّ که در یک شب دو ماه راه را می پیماید، با پرواز پرنده تفأّل می زند و طیّ الأرض می کند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: دانشمند مدینه (مقصود خود آن حضرت است) از عالم شما دانشمندتر است.

یمنی عرض کرد: عالم مدینه تا چه مرتبه ای از علم رسیده است؟

امامعليه‌السلام فرمود: در ساعتی از روز به اندازه حرکت یک سال خورشید می پیماید تا آنکه دوازده هزار عالم مانند عالم شما را طی می کند که اهل آنها نمی دانند خداوند آدم و ابلیس را آفریده است.

عرض کرد: آیا شما را می شناسند؟

فرمود:نعم، ما افترض علیهم إلّا ولایتنا والبراءه من عدوّنا .

بلی، چیزی بر آنها جز ولایت و دوستی ما و نفرت و بیزاری از دشمنان ما واجب نگردیده است.(1)

387/17. علّامه مجلسیقدس‌سره در کتاب «بحار الأنوار » از کتاب «فضائل الشیعه» نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام به شیعیانش فرمود:

دیارکم لکم جنّه، وقبورکم لکم جنّه، للجنّه خلقتم، وإلی الجنّه تصیرون .(2)

خانه ای که در آن زندگی می کنید برای شما بهشت است، قبری که در آن شما را دفن می کنند بهشت است، برای بهشت آفریده شده اید و به سوی

____________________

1- بصائر الدرجات: 401 ح 15، اختصاص: 313، بحار الأنوار: 25/369 ح 14، تفسیر برهان: 1/48 ح 16، و 2/493 ح6، مدینه المعاجز: 6/84 ح 296.

2- فضائل الشیعه: 72 ح 34، بحار الأنوار: 8/360 ح 26، و68/144 ذیل ح 90.

۵۵۳

بهشت رهسپار می شوید.

388/18. امام صادقعليه‌السلام فرموده است:

إنّ الرجل لیحبّکم وما یدری ما تقولون فیدخله اللَّه الجنّه، وإنّ الرجل لیبغضکم وما یدری ما تقولون، فیدخله اللَّه النار .(1)

شخصی شما را دوست دارد و نمی داند که شما چه می گوئید(2) ، خداوند او را بخاطر این دوستی به بهشت وارد می کند، و شخصی با شما دشمنی می کند و نمی داند که شما چه می گوئید، خداوند او را بخاطر دشمنی اش با شما وارد دوزخ می کند.

389/19. شیخ صدوققدس‌سره از ابان بن تغلب نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود:

یبعث اللَّه شیعتنا یوم القیامه علی ما فیهم من ذنوب وعیوب، منضره وجوههم مستوره عوراتهم، آمنه روعاتهم .

خداوند تبارک و تعالی شیعیان ما را در قیامت با همه گناهان و عیوبی که دارند از قبرهای ایشان خارج می کند در حالیکه چهره های آنها روشن و باطراوت است، زشتی های آنها پوشیده شده و از ترس ها و وحشتها ایمنی یافته اند.

راه برای آنها هموار و سختی ها از آنها برطرف گشته است، بر شترانی از یاقوت سوار می شوند و پیوسته در اطراف بهشت می گردند، بند کفش های آنها از نوری است که می درخشد، برای آنها سفره می گسترانند و ایشان مشغول خوردن طعامهای بهشتی هستند در حالیکه دیگران گرفتار حسابند و به اعمال آنها رسیدگی می شود.(3)

____________________

1- فضائل الشیعه: 75 ح 39، بحار الأنوار: 8/360 ح 27/136 27 ح 68/25 136 ح 47، و ج: 72/159 ح7 به نقل از معانی الأخبار: 73 ح 40.

2- علاّمه مجلسیرحمه‌الله در بیان آن فرموده است: ظاهراً مقصود مستضعفین عامّه هستند که دوستی آنها با شیعیان نشانه استضعاف آنها است و احتمال دارد مستضعفین شیعه نیز باشد که از مراتب بالای معرفت امامعليه‌السلام خبر ندارند.

3- تأویل الآیات: 1/330 ح16، تفسیر برهان: 3/72 ح4، بحارالأنوار: 7/184 ح35، المحاسن: 1/135 ح166.

۵۵۴

390/20. سیّد شرف الدین نجفیرحمه‌الله در کتاب «فضائل الآیات » و بحرانیرحمه‌الله در کتاب «تفسیر برهان » از ابان نقل می کنند که گفت: از امام صادقعليه‌السلام سؤال کردم درباره آیه شریفه( فَلَا اقْتَحَمَ العَقَبَه ) (1) «پس وارد عقبه نشد» فرمود:

ای ابان! آیا درباره آن از کسی مطلبی شنیده ای؟

عرض کردم: نه، فرمود: ما مراد از عقبه هستیم.

سپس فرمود: ای ابان! آیا درباره آن کلامی و توضیحی ذکر کنم که از دنیا و آنچه در آن است برای تو بهتر و با ارزش تر است؟

عرض کردم: بفرمائید.

امامعليه‌السلام فرمود:( فَکُّ رَقَبَه ) (2) ، «آزاد کردن بنده است».

الناس ممالیک النار کلّهم، غیرک وغیر أصحابک ففکّکم اللَّه منها .

مردم همه در بند آتش و گرفتار دوزخند غیر از تو و دوستان تو که خدا شما را از آن رهانیده و آزاد کرده است.

عرض کردم: به چه چیزی ما را از آتش آزاد کرده؟ فرمود:

بولایتکم أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب عليه‌السلام [ وبنا فکّ اللَّه رقابکم من النار] .

به ولایت و محبّتی که نسبت به امیرالمؤمنینعليه‌السلام دارید و به واسطه ما خداوند شما را از آتش آزاد نموده است.(3)

391/21. صفّاررحمه‌الله در کتاب «بصائر الدرجات» از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

إنّ الکرّوبیّین قوم من شیعتنا من الخلق الأوّل جعلهم اللَّه خلف العرش، لو قسّم نور واحد منهم علی أهل الأرض لکفاهم .

کرّوبیان گروهی از شیعیان ما از پیشینیان هستند که خداوند آنها را در پشت عرش جای داده است اگر نور یکی از آنها بر اهل از یمن تقسیم شود همه

____________________

1- سوره بلد، آیه 11.

2- سوره بلد، آیه 13.

3- تأویل الآیات: 2/799 ح5، تفسیر برهان: 4/465 ح 8، بحار الأنوار: 24/281 ح2، به نقل از تفسیر فرات: 558 ح2.

۵۵۵

آنها را کفایت می کند.

سپس فرمود: هنگامی که موسیعليه‌السلام از پروردگارش درخواست رؤیت نمود، خداوند به یکی از این کرّوبیان دستور داد که جلوه ای بر آن کوه کند، و چون جلوه کرد آن را با زمین هموار نمود.(1)

392/22. خطیب و واعظ مشهور حاجشیخ مهدی خراسانی در شب جمعه هفتم جمادی الاولی سال 1369 هجری در نجف اشرف بر روی منبر در مسجد انصاریقدس‌سره از آیه اللَّه حاج شیخ جعفر شوشتری نقل کرده که ایشان در کربلا بر روی منبر این روایت را به شرحی که گفته می شود برای مردم بیان کرد.

هنگامی که منصور امام صادقعليه‌السلام را احضار کرد و آن حضرت از مدینه به بغداد آمد، در کنار دجله نزول اجلال فرمود، پیرمردی از شیعیانش با او ملاقات کرد و عرض کرد: خودت را به من بشناسان.

امامعليه‌السلام فرمود: آیا می خواهی مرا بشناسی؟

عرض کرد: بلی.

امامعليه‌السلام به اصحاب خود که در خدمتش بودند فرمود: او را در دجله بیندازید.

آنها هم اطاعت کردند و او را در میان دجله انداختند، آن بنده خدا که چنین دید شروع کرد به فریاد کردن و تعجّب کردن از آنچه در مقابل خواسته اش ملاقات کرد، در میان آب دست و پا زد، بالا و پائین رفت تا آنکه خود را با شناوری از دجله خارج کرد، او اظهار تعجّب می کرد که این چه کاری بود و چرا امامعليه‌السلام چنین دستوری داد.

امامعليه‌السلام دستور داد دوباره او را در دجله بیندازند، و اطرافیان او را گرفته و در دجله انداختند، آتش خشم او برافروخته گردید و کلماتی که تعجّب او را نشان می داد پشت سر هم می گفت تا اینکه این بار هم با زحمت خود

____________________

1- بصائر الدرجات: 69 ح2، بحار الأنوار: 26/342 ح 12، تفسیر برهان: 2/35 ح5.

۵۵۶

را خارج کرد و آن حضرت را مورد سرزنش قرار داد و چنین کاری را از ایشان بعید شمرد.

امامعليه‌السلام دستور داد برای بار سوّم او را در میان دجله بیندازند، و لحظه ای بعد خود را در میان آب دید که توان شناکردن دیگر برایش نمانده بود، امواج آب هم او را در وسط رودخانه برده بود، در چنین وضعی حالت انقطاع به او دست داد.

امامعليه‌السلام چون ناتوانی او را از شناکردن و خارج شدن مشاهده فرمود دست کریمانه خود را دراز کرد و او را که در وسط دجله بود خارج کرد، همینکه از آب بیرون آمد خود را بر قدم های حضرت انداخت و اظهار کرد که امام را بخوبی شناخته است.

اطرافیان از او سؤال کردند: چگونه شناختی؟

عرض کرد: هنگامی که از شناکردن عاجز شدم و یقین به هلاکت و نابودی خود کردم از همه جا و همه چیز دل بریدم و خدا را صدا زدم، چیزی نمانده بود که در ته آب فرو روم و خفه شوم که پرده ها از مقابل چشمانم کنار رفت، امام صادقعليه‌السلام را دیدم که بین مشرق و مغرب را پر کرده بود و غیر از او چیزی را نمی دیدم، او مرا نجات داد.(1)

393/23 - علیّ بن اسباطرحمه‌الله در کتاب «نوادر » از عبید بن زراره و ابو عمر، و کشّیرحمه‌الله در کتابش از عبید بن زراره نقل کرده است که گفت:

خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفیاب شدم و بقباق یعنی ابوعبّاس نزد آن حضرت بود، عرض کردم: شخصی بنی امیّه را دوست دارد آیا او با آنها است؟ فرمود:

____________________

1- این احاطه وجودی امامعليه‌السلام است که در دعای رجبیّه می خوانیم: «بهم ملأت سماءک و أرضک » یعنی آسمان و زمین را به وجود ایشان پر کردی، این ذوات مقدّسه همه جا هستند، در همه زمان ها و مکانها و با همه موجودات بوده و هستند، و هیچ زمان و مکانی خالی از وجود ایشان نبوده و نیست، که آنها مظهر اسم یا محیط پروردگارند.

۵۵۷

بلی، عرض کردم:رجل أحبّکم أهو معکم ؟

شخصی شما را دوست دارد آیا او با شما است؟

فرمود: بلی. عرض کردم: اگر چه زنا کند و اگرچه دزدی کند؟

می گوید: امامعليه‌السلام به بقباق نگاه کرد و همینکه غفلتی از او مشاهده کرد، با اشاره سر به من فرمود: بلی.(1)

394/24. سیّد هاشم بحرانیقدس‌سره در کتاب «معالم الزلفی » در تفسیر این آیه شریفه:( إنَّ إلَیْنا إیابَهُم ( 25 ) ثُمَّ إنَّ عَلَیْنا حِسابَهُم ) (2) ، «همانا بازگشت ایشان بسوی ما است × و بعد از آن رسیدگی به حساب آنها به عهده ما است»، از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

وقتی خداوند مردمان را در یک مکان پهناور گرد آورد، رسیدگی به حساب شیعیان ما را تأخیر می اندازد، عرض می کنیم: خداوندا! اینها شیعیان ما هستند.

خداوند تبارک و تعالی می فرماید:قد جعلت أمرهم إلیکم، وقد شفّعتکم فیهم، وغفرت لمسیئهم أدخلوهم الجنّه بغیر حساب .

امور ایشان را به شما واگذار کردم، شفاعت شما را درباره آنها قبول کردم و گنه کاران آنها را آمرزیدم، آنها را بدون حساب وارد بهشت کنید.(3)

395/25. محمّد بن جریر طبریرحمه‌الله در کتاب «نوادر المعجزات » از قیس بن خالد نقل کرده است که گفت: امام صادقعليه‌السلام را دیدم که با دست چپ مناره مسجد پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و با دست راست دیوارهای قبر را بالا برد، و آنها را به ابرها و کناره آسمان رسانید، سپس فرمود:

أنا جعفر، أنا نهر الأغور، أنا صاحب الآیات الأقمر، أنا ابن شبیر و شبّر .

____________________

1- الکشّی:336 ح 617، بحار الأنوار: 68/113 ح 29، نوادر علیّ بن اسباط: 18.

2- سوره غاشیه، آیه 25 و 26.

3- معالم الزلفی: 178، تأویل الآیات: 2/788 ح6، تفسیر برهان: 4/456 ح7، بحار الأنوار: 8/50 ح 56.

۵۵۸

من جعفرم، من رودخانه عمیقم، من صاحب نشانه های روشنم، من فرزند حسن و حسینم.(1)

396/26. و نیز از ابراهیم بن سعد نقل کرده است که گفت: به امام صادقعليه‌السلام عرض کردم:

أتقدر أن تمسک الشمس بیدک ؟

آیا می توانی خورشید را با دست خود نگه داری و متوقّف کنی؟

فرمود:لو شئت لحجبتها عنک .

اگر بخواهم آن را از تو می پوشانم.

عرض کردم: این کار را انجام بده، آنگاه دیدم امامعليه‌السلام آن را کشانید همانطور که یک نفر افسار چهارپائی را می گیرد و می کشاند، پس سیاه گردید و پوشیده شد، و این معجزه در مقابل دیدگان همه اهل دنیا صورت گرفت و سپس امامعليه‌السلام آن را رها کرد و به حال اوّل برگردانید.(2)

397/27. و نیز از قبیصه بن وائل نقل کرده است که گفت: در خدمت امام صادقعليه‌السلام بودم ناگهان بالا رفت و ناپدید گردید، و پس از مدّتی برگشت و خوشه ای خرمای تازه بهمراه داشت و فرمود:

کانت رجلی الیمنی علی کتف جبرئیل، والیسری علی کتف میکائیل حتّی لحقت بالنبیّ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وعلیّ وفاطمه والحسن والحسین وعلیّ وأبی عليهم‌السلام فحیّونی بهذا لی ولشیعتی .

پای راست من بر دوش جبرئیل و پای چپم بر شانه میکائیل بود تا آنکه پیغمبر، علی، فاطمه، حسن، حسین، علیّ بن الحسین و پدرمعليهم‌السلام را ملاقات کردم، آنها این خوشه خرما را برای من و شیعیانم هدیه کردند.(3)

____________________

1- نوادر المعجزات: 137 ح2، دلائل الإمامه: 248 ح2، عنه مدینه المعاجز: 5/214 ح4.

2- نوادر المعجزات: 138 ح5، دلائل الإمامه: 249 ح5، مدینه المعاجز: 5/215 ح7.

3- نوادر المعجزات: 139 ح7، دلائل الإمامه: 250 ح7، مدینه المعاجز: 5/216 ح9.

۵۵۹

398/28. ونیز از داود رقّی نقل کرده است که گفت: شخصی خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفیاب شد و عرض کرد: علم شما در چه حدودی و چه مقدار است؟

فرمود: به مقدار سؤال شما یعنی ما جوابگوی همه پرسشهای شما هستیم، و آنچه را که بپرسید پاسخ آن را می دانیم.

عرض کرد: این دریای آب است آیا زیر آن هم چیزی است؟

امام صادقعليه‌السلام فرمود: بلی، آیا دوست داری با چشم خود ببینی یا با گوش بشنوی کافی است؟

عرض کرد: دیدن با چشم را بیشتر دوست دارم، زیرا گوش گاهی چیزی را می شنود که آن را نمی شناسد و نمی داند و آنچه با چشم دیده می شود قلب به آن گواهی می دهد و نزد شخص ثابت و قطعی می گردد.

آنگاه امامعليه‌السلام دست آن شخص را گرفته براه افتادند تا به کنار دریا رسیدند، به دریا اشاره نمود و فرمود:

أیّها العبد المطیع لربّه أظهر ما فیک .

ای بنده فرمانبردار پروردگار، آنچه در نهان خود داری ظاهر و آشکار کن.

ناگهان دریا از قعر آن شکافته شد و آبی نمایان گشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر و از مشک خوش بوتر و از زنجفیل لذیذتر بود.

عرض کرد: ای ابوعبداللَّه! فدای شما گردم، این آب با این اوصاف برای کیست؟ و چه کسانی از آن استفاده می کنند؟ فرمود:

للقائم عليه‌السلام وأصحابه .

برای قائم ما اهل بیت و یاران آن حضرت است.

عرض کرد: چه زمانی؟ فرمود:

إذا قام القائم عليه‌السلام وأصحابه نفذ الماء الّذی علی وجه الأرض حتّی لایوجد ماء فیضجّ المؤمنون إلی اللَّه بالدعاء، فیبعث اللَّه لهم هذا الماء فیشربونه، وهو محرّم علی من خالفهم .

۵۶۰