قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد ۱

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام4%

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام نویسنده:
مترجم: محمد ظریف
ناشرین: نشر حاذق
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت
صفحات: 912

  • شروع
  • قبلی
  • 912 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 46235 / دانلود: 6770
اندازه اندازه اندازه
قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام

قطره ای از دریای فضائل اهل البیت علیهما السلام جلد ۱

نویسنده:
ناشرین: نشر حاذق
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30

31

32

33

34

35

36

37

38

39

40

41

42

43

44

45

46

47

48

49

50

51

52

53

54

55

56

57

58

59

60

61

62

63

64

65

66

67

68

69

70

71

72

73

74

75

76

77

78

79

80

81

82

83

84

85

86

87

88

89

90

91

92

93

94

95

96

97

98

99

100

101

102

103

104

105

106

107

108

109

110

111

112

113

114

115

116

117

118

119

120

121

122

123

124

125

126

127

128

129

130

131

132

133

134

135

136

137

138

139

140

141

142

143

144

145

146

147

148

149

150

151

152

153

154

155

156

157

158

159

160

161

162

163

164

165

166

167

168

169

170

171

172

173

174

175

176

177

178

179

180

181

182

183

184

185

186

187

188

189

190

191

192

193

194

195

196

197

198

199

200

201

202

203

204

205

206

207

208

209

210

211

212

213

214

215

216

217

218

219

220

221

222

223

224

225

226

227

228

229

230

231

232

233

234

235

236

237

238

239

240

241

242

243

244

245

246

247

248

249

250

251

252

253

254

255

256

257

258

259

260

261

262

263

264

265

266

267

268

269

270

271

272

273

274

275

276

277

278

279

280

281

282

283

284

285

286

287

288

289

290

291

292

293

294

295

296

297

298

299

300

301

302

303

304

305

306

307

308

309

310

311

312

313

314

315

316

317

318

319

320

321

322

323

324

325

326

327

328

329

330

331

332

333

334

335

336

337

338

339

340

341

342

343

344

345

346

347

348

349

350

351

352

353

354

355

356

357

358

359

360

361

362

363

364

365

366

367

368

369

370

371

372

373

374

375

376

377

378

379

380

381

382

383

384

385

386

387

388

389

390

391

392

393

394

395

396

397

398

399

400

401

402

403

404

405

406

407

408

409

410

411

412

413

414

415

416

417

418

419

420

421

422

423

424

425

426

427

428

429

430

431

432

433

434

435

436

437

438

439

440

441

442

443

444

445

446

447

448

449

450

451

452

453

454

455

456

457

458

459

460

461

462

463

464

465

466

467

468

469

470

471

472

473

474

475

476

477

478

479

480

481

482

483

484

485

486

487

488

489

490

491

492

493

494

495

496

497

498

499

500

501

502

503

504

505

506

507

508

509

510

511

512

513

514

515

516

517

518

519

520

521

522

523

524

525

526

527

528

529

530

531

532

533

534

535

536

537

538

539

540

وبعبادتنا عُبِدَ اللَّه تعالی، ولولانا ما عرف اللَّه، وأیم اللَّه لولا کلمه سبقت وعهد أخذ علینا لقلت قولاً یعجب منه، أو یذهل منه الأوّلون والآخرون .

به بندگی ما خدا پرستش می شود و اگر ما نبودیم خداوند شناخته نمی شد، و بخدا قسم اگر سفارش قبلی و عهد و پیمان ما نبود گفتاری را می گفتم که پیشینیان و آیندگان تعجّب کنند و شگفت زده شوند.(۱)

شیخ مفیدقدس‌سره فرموده است: از هیچکدام از فرزندان امام حسن و امام حسینعليهما‌السلام به اندازه ای که از امام باقرعليه‌السلام درباره دین و روایات گذشتگان و گفتار پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و قرآن و تاریخ و ادبیّات پدیدار گشته و منتشر گردیده ظاهر نشده است.(۲)

و ابن حجر سنّی ناصبی با دشمنی فراوانی که داشته است درباره امام باقرعليه‌السلام می گوید: او شکافنده علم و دانش و احاطه دارنده به آن، و آشکار کننده و بالا برنده آن بود، او قلبی باصفا و علم و عملی پاک، و نَفْسی پاکیزه و اخلاقی نیکو داشت، تمام اوقات عمر خود را صرف اطاعت خدا نمود، و چنان در مقامات عارفین غرق گشته بود که زبان توصیف کنندگان از وصف آن عاجز است، و کلمات بسیار فراوانی در سلوک و عرفان فرموده است که مجال نقل آن نیست.(۳)

از موعظه ها و اندرزهای حکیمانه آن حضرت اینستکه فرموده:

الکمال کلّ الکمال: التفقّه فی الدین، والصبر علی النائبه، وتقدیر المعیشه .(۴)

کمال آدمی و همه کمال او در این است که در دین بصیرت و آگاهی پیدا

____________________

۱- المحتضر: ۱۲۹، بحار الأنوار: ۲۵/۴ ح۷.

۲- مناقب ابن شهراشوب: ۴/۱۹۵.

۳- مطالب السؤول: ۱۰۰. مؤلّف این کتاب شیخ کمال الدین محمّد بن طلحه شافعی است.

۴- تحف العقول: ۲۹۲، بحار الأنوار: ۷۸/۱۷۲.

۵۴۱

کند، بر سختی ها و ناملایمات زندگی صبر و استقامت ورزد، و در امر معیشت و گذران زندگی حدّ معیّن و اندازه داشته باشد.

و فرموده است:من لم یجعل اللَّه له فی نفسه واعظاً فإنّ مواعظ الناس لن تغنی عنه شیئاً .(۱)

کسی که خداوند در ذات او واعظی قرار ندهد موعظه ها و پندهای دیگران به او سودی نمی بخشد.

و فرموده است:من اُعطی الخُلق والرفق فقد اُعطی الخیر والراحه، وحسن حاله فی دنیاه وآخرته، ومن حرم الخلق والرفق کان ذلک سبیلاً إلی کلّ شرّ وبلیّه إلّا من عصمه اللَّه .(۲)

کسی که اخلاق نیکو و نرمی و مهربانی به او بخشیده شده خوبی و آسایش دارد و حال او در دنیا و آخرت نیکو است، و کسی که از اخلاق نیکو و نرمی و مهربانی محروم شده راه بسوی هر بدی و بلا به روی او باز شده است مگر آنکه خدا او را حفظ کند.

۳۷۰/۲۰.زهری می گوید : بر حضرت علیّ بن الحسینعليهما‌السلام در آن بیماری که به وفات آن حضرت کشیده شد وارد شدم پس از مدّتی فرزند او یعنی امام باقرعليه‌السلام وارد شد، حضرت زین العابدینعليه‌السلام با فرزندش مدّتی طولانی آهسته و پنهانی گفتگو کرد، و در این گفتگو این جمله را از آن حضرت شنیدم که فرمود:علیک بحسن الخلق (۳) ؛

همواره اخلاق نیکو داشته باش.

____________________

۱- تحف العقول: ۲۹۳، بحار الأنوار: ۷۸/۱۷۳.

۲- کشف الغمّه: ۲/۱۳۳، بحار الأنوار: ۷۸/۱۸۶ ح ۲۳.

۳- کفایه الأثر: ۳۱۹، بحار الأنوار: ۴۶/۲۳۲ ح۹.

۵۴۲

بخش هشتم: مناقب امام جعفر صادقعليه‌السلام

قطره ای از دریای کمالات و افتخارات امام بزرگوار، آشکار کننده حقایق حضرت جعفر بن محمّد، امام صادق صلوات اللَّه علیه

۵۴۳
۵۴۴

۳۷۱/۱. ابن شهراشوب در کتاب «مناقب » نقل می کند: یکی از حجّ گزاران خیال کرد کیسه پول او دزدیده شده است، حضرت صادقعليه‌السلام را دید که نماز می خواند و آن حضرت را نشناخت، به او درآویخت و گفت: تو کیسه پول مرا که هزار دینار داشته گرفته ای.

امامعليه‌السلام او را به منزل بردند و هزار دینار وزن کرده به او مرحمت نمودند، آن شخص وقتی به خانه اش برگشت کیسه پول خود را پیدا کرد، آنگاه مبلغی را که از آن حضرت گرفته بود همراه با عذرخواهی برگردانید ولی امام صادقعليه‌السلام نپذیرفت و فرمود:

شی ء خرج من یدی لایعود إلی ّ.

چیزی که از دست ما بیرون رفت نباید به ما برگردد.(۱)

۳۷۲/۲. کلینیرحمه‌الله در کتاب «کافی » می گوید: امام صادقعليه‌السلام وارد حمّام شدند، حمّامی عرض کرد: حمّام را برای شما خالی و خلوت کنم؟

فرمود:لا حاجه لی فی ذلک، المؤمن أخفّ من ذلک .

احتیاجی به آن نیست، مؤمن امرش سبکتر و آسانتر از این ها است.(۲)

____________________

۱- مناقب ابن شهراشوب: ۴/۲۷۴ (با اختلاف اندکی در الفاظ)، بحار الأنوار: ۴۷/۲۳ ذیل ح ۲۶.

۲- الکافی: ۶/۵۰۳ ح ۳۷، بحار الأنوار: ۴۷/۴۷ ح ۶۹.

۵۴۵

۳۷۳/۳. روایت شده است: امامعليه‌السلام سکّر - که یک نوع رطب بسیار شیرین است - به فقرا می بخشید، زیرا آن را بیشتر از خوراکی های دیگر دوست می داشت.(۱)

۳۷۴/۴. روایت شده است که: آن حضرت در نمازش قرآن تلاوت می فرمود تا بر او حالت غشوه و بیهوشی عارض می شد و چون از این حالت سؤال کردند فرمود:

ما زلت اُکرّر آیات القرآن حتّی بلغت إلی حال کأنّنی سمعتها مشافهه ممّن أنزلها .

پیوسته آیات قرآن را تکرار می کنم تا به من حالتی دست می دهد که گویا آن را از لبهای آن کس که نازل فرموده می شنوم.(۲)

۳۷۵/۵. کشّیرحمه‌الله در کتاب «رجال » از شخصی نقل کره است که گفت: از امام صادقعليه‌السلام درباره شانزده هزار حدیث سؤال کردم و آن حضرت همه را جواب مرحمت فرمود.(۳)

۳۷۶/۶. شیخ صدوقرحمه‌الله در کتاب «ثواب الأعمال » از ابوبصیر نقل کرده است که گفت: بعد از وفات امام صادقعليه‌السلام خدمت امّ حمیده مشرّف شدم تا او را تسلیت بگویم، پس از آنکه مدّتی گریه کرد و من بخاطر گریه او گریستم فرمود: ای ابومحمّد! اگر امام صادقعليه‌السلام را در هنگام وفات می دیدی امر عجیبی از آن حضرت مشاهده می کردی، او چشمان مبارک خود را گشود و فرمود:

____________________

۱- الکافی: ۴/۶۱، بحار الأنوار:۴۷/۵۳ ح ۸۶، و ج: ۶۶/۲۹۸ ح۲ به نقل از الدعائم: ۲/۱۱۱ ح ۳۶۱، المستدرک: ۱۶/۳۷۰ ح۱.

۲- فلاح السائل: ۱۰۷، بحار الأنوار: ۴۷/۵۸ ح ۱۰۸.

۳- اختیار معرفه الرجال: ۲/۳۸۶ ح ۲۷۶ و۳۹۱ ح ۲۸۰.

۵۴۶

همه خویشاوندان مرا نزد من جمع کنید.

بعد از آنکه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند، به ایشان نگاهی کرد و فرمود:إنّ شفاعتنا لاتنال مستخفّاً بالصلاه .

کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمی رسد و از آن بهره مند نمی گردد.(۱)

۳۷۷/۷. شیخ صدوققدس‌سره در کتاب «توحید » حدیثی را از امام صادقعليه‌السلام در تفسیر «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» نقل کرده است که در ضمن آن در تفسیر کلمه «اللَّه» فرمود:

الألف آلاء اللَّه علی خلقه من النعیم بولایتنا، واللام: إلزام اللَّه خلقه ولایتنا، قلت: فالهاء قال: هوان لمن خالف محمّداً وآل محمّد صلوات اللَّه علیهم .

الف: اشاره است به نعمتهای پروردگار بر مخلوقاتش که به برکت ولایت ما از آنها بهره مند شده اند.(۲)

لام: اشاره است به این که خداوند بر بندگانش ولایت ما را لازم دانسته و واجب فرموده است.

هاء: اشاره است به خواری و پستی کسانی که با محمّد و آل محمّد - که درود خدا بر آنان باد - مخالفت کنند.(۳)

۳۷۸/۸. از صفوان جمّال روایت شده است که گفت: خدمت امام صادقعليه‌السلام

____________________

۱- ثواب الأعمال: ۲۲۸، بحار الأنوار: ۸۳/۱۹ ح ۳۱، و۸۴/۲۳۴ ح ۱۰. و شاعر فارسی زبان مضمون این روایت را به شعر درآورده و گفته است:

گویم زامام صادق این طرفه حدیث

تا شیعه او به لوح دل بنگارد

فرمود که بر شفاعت ما نرسد

هر کس که نماز را سبک بشمارد

۲- ابویوسف بزّاز می گوید: امام صادقعليه‌السلام آیه شریفه «واذکروا آلاء اللَّه»، «بیاد آورید نعمت های خدا را» تلاوت فرمود، و بعد سؤال کرد: آیا می دانی مقصود از نعمتهای خدا چیست؟ عرض کردم: نه. فرمود: بزرگترین نعمت الهی بر بندگانش ولایت ما می باشد.

۳- التوحید: ۲۳۰ ح۳، تأویل الآیات: ۱/۲۴ ح۲، تفسیر برهان: ۱/۴۴ ح۶، بحار الأنوار: ۹۲/۲۳۱ ح ۱۲، معانی الأخبار: ص۳ ح۲.

۵۴۷

شرفیاب شدم و عرض کردم: فدای شما گردم؛ شنیده ام که فرموده اید شیعیان ما همه اهل بهشت هستند و حال آنکه در میان شیعیان گروهی هستند که گناه می کنند، و اعمال بسیار زشتی مرتکب می شوند، و شراب می خورند و اهل دنیا و خوش گذرانی هستند.

فرمود:نعم هم أهل الجنّه، إنّ الرجل من شیعتنا لایخرج من الدنیا حتّی یبتلی بسقم أو مرض أو بدین أو بجار یؤذیه أو بزوجه سوء، فإن عوفی من ذلک شدّد اللَّه علیه النزع حتّی یخرج من الدنیا ولا ذنب علیه .

بلی، همه آنها اهل بهشت هستند، و هیچ کدام از آنها که گفتی از دنیا نمی رود تا اینکه گرفتار بیماری روحی یا جسمی یا بدهی یا همسایه مردم آزار و یا همسر بد اخلاق شود، و اگر به اینها که گفته شد مبتلا نشود خدا جان کندن او را سخت می گرداند تا کفّاره گناهان او شود و از دنیا بدون گناه بیرون رود.

عرض کردم: پدر و مادرم فدایت، حقوقی که از دیگران به عهده آنها است چه کسی به آنها برمی گرداند و ایشان را راضی می کند؟ فرمود:

إنّ اللَّه عزّوجلّ جعل حساب خلقه یوم القیامه إلی محمّد وعلیّ عليهما‌السلام فکلّ ما کان من شیعتنا حسبناه من الخمس فی أموالهم وکلّما کان بینهم وبین خالقهم استوهبناه لهم، حتّی لایدخل أحد من شیعتنا النار .

خداوند تبارک و تعالی حساب بندگانش را در روز قیامت به پیغمبر و امیرالمؤمنینعليهما‌السلام واگذار می کند، پس آنچه به عهده شیعیان ما باشد به عهده خود می گیریم و از خمس و حقوقی که ما در اموال آنها داریم حساب می کنیم، و آنچه بین ایشان و خداوند است (از کوتاهی کردن در اداء حقّ پروردگار وانجام تکالیف الهی) از خدا برای آنها طلب بخشش می کنیم تا آنکه یکی از شیعیان ما داخل جهنّم نشود.(۱)

مؤلّف رحمه‌الله گوید : شیخ بزرگوار ابراهیم بن سلیمان قطیفی در کتاب

____________________

۱- الروضه فی الفضائل: ح ۱۸۵، بحار الأنوار: ۶۸/۱۱۴ ح ۳۳.

۵۴۸

«الوافیه» هجده حدیث به همین مضمون نقل کرده است.

و شاعر فارسی زبان چه نیکو سروده است:

دارم از لطف ازل منظر فردوس، طمع

گر چه دربانیِ میخانه فراوان کردم

سایه ای بر دل ریشم فکن ای گنج مراد

که من این خانه بسودای تو ویران کردم

۳۷۹/۹. در کتاب «منهج التحقیق» از مفضّل نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود:

لو اُذن لنا أن نعلّم الناس حالنا عنداللَّه ومنزلتنا عنده لما احتملوا .

اگر اجازه داشتیم که حال خود را و مقام و مرتبه ای که نزد خداوند داریم بیان کنیم شما نمی پذیرفتید و قبول نمی کردید.

عرض کرد: مقصودتان مقامات علمی است؟

فرمود: علم کمترین و آسانترین آنها است، همانا امام آشیانه و جایگاه اراده خداوند تبارک و تعالی است و جز آنچه را که خداوند بخواهد نمی خواهد.(۱)

۳۸۰/۱۰. شیخ مفیدرحمه‌الله در کتاب «اختصاص » از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

إنّ الدنیا لتمثّل للإمام فی مثل فلقه الجوز، فلایعزب عنه منها شی ء، وإنّه لیتناولها من أطرافها کما یتناول أحدکم من فوق مائدته ما یشاء [ فلا یعزب عنه منها شی ء] .(۲)

دنیا برای امام مانند نیمی از گردو تصوّر می شود، هیچ چیزی از آن از نظر امام پنهان نیست، و همانا او بر همه اطراف آن احاطه دارد و هر گونه بخواهد می تواند در آن تصرّف کند، همانطور که یکی از شما آنچه می خواهد از بالای سفره برمی دارد، و بر آن احاطه دارد و هیچ چیزی از آن از نظر او پنهان نمی ماند.

____________________

۱- المحتضر: ۱۲۸، بحار الأنوار: ۲۵/۳۸۵ ح ۴۱.

۲- اختصاص: ۲۱۲، بصائر الدرجات: ۴۰۸ ح۳، بحار الأنوار: ۲۵/۳۶۷ ح ۱۱، ینابیع المعاجز: ۱۸۵.

۵۴۹

۳۸۱/۱۱. ابن قولویهقدس‌سره در کتاب «کامل الزیارات » حدیثی طولانی از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که قسمتی از آن را در اینجا ذکر می کنیم:

عبداللَّه بن بکر می گوید: عرض کردم: فدای شما گردم، آیا امام آنچه بین مشرق و مغرب است می بیند؟

فرمود:یابن بکر، فکیف یکون حجّه علی ما بین قطریها وهو لایراهم ولایحکم فیهم ؟

ای فرزند بکر! چگونه ممکن است امام حجّت خداوند باشد بر آنچه بین دو قطر عالم است در حالیکه آنها را نمی بیند و در میان آنها حکومت و فرمانروائی ندارد؟

و چگونه حجّت می باشد بر مردمی که از دیدگان او پنهان و غایبند، توانائی دیدن آنها را ندارد و آنها هم توان دیدن او را ندارند؟ و چگونه حجّت بر آنها باشد و فرمان پروردگار را در میان آنها اجرا کند در حالیکه بین او و آنها فاصله و مانع باشد.

و خداوند تبارک و تعالی درباره پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است:( وَما أرْسَلْناکَ إلّا کافَّه لِلنّاس ) (۱) ،

«ما تو را برای تمامی مردم و همه آنها که بر روی زمین زیست می کنند فرستادیم».

امامان معصوم هم که بعد از پیامبر حجّت های الهی هستند جانشینان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هستند و حوزه امامت و پیشوائی آنها فراگیر است، و او است که راهنمای مردم است هر کجا بین آنها اختلاف و نزاعی باشد، و او است که حافظ حقوق مردم است.(۲)

۳۸۲/۱۲. شیخ مفیدرحمه‌الله در کتاب «اختصاص» از مفضّل نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی در پادشاهی یکتا و بی همتا بود، پس خود را به بندگان شناسانید و سپس امر خود را به آنها واگذار نمود و بهشت را

____________________

۱- سوره سبأ، آیه ۲۸.

۲- کامل الزیارات: ۵۴۱ ضمن ح۲، بحار الأنوار: ۲۵/۳۷۵ ضمن ح ۲۴، تفسیر برهان: ۳/۳۵۱ ح۲.

۵۵۰

برای آنها روا ساخت.

پس هر کس از آدمی و پری که خداوند بخواهد قلبش را پاک سازد او را با ولایت ما آشنا می سازد، و هر که را بخواهد قلبش را تباه کند او را از معرفت ما باز می دارد. سپس فرمود:

یا مفضّل؛ واللَّه ما استوجب آدم أن یخلقه اللَّه بیده وینفخ فیه من روحه إلّا بولایه علیّ عليه‌السلام ، وما کلّم اللَّه موسی تکلیماً إلّا بولایه علیّ عليه‌السلام ولا أقام اللَّه عیسی بن مریم آیه للعالمین إلّا بالخضوع لعلیّ عليه‌السلام .

ای مفضّل! آدم سزاوار این نشد که خداوند با دست قدرتش او را بیافریند و از روح خود در آن بدمد مگر به ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام و موسی شایسته گفتگو کردن با خداوند نشد مگر به ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام ، و عیسی را نشانه قدرت خود برای جهانیان قرار نداد مگر با تواضع و فروتنی برای امیرالمؤمنینعليه‌السلام .

سپس فرمود:أجمل الأمر، ما استأهل خلق من اللَّه النظر إلیه إلّا بالعبودیّه لنا .

مطلب را خلاصه کنم، کسی جز با بندگی ما لیاقت نظر رحمت الهی را نیافت.(۱)

۳۸۳/۱۳. عیّاشیرحمه‌الله در تفسیر خود روایت کرده است که: کسی به امام صادقعليه‌السلام عرض کرد: فدایت گردم، ما به نامهای مبارک شما و پدرانتان نامگذاری می کنیم آیا این عمل سودی به ما می بخشد؟

فرمود:ای واللَّه، وهل الدین الّا الحبّ .

بلی بخدا قسم، و آیا دین چیزی جز محبّت است؟

خداوند تبارک و تعالی فرموده است:( إنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبعُونی یُحْبِبْکُم اللَّه وَیَغْفر لَکم ذُنوبَکم ) (۲) ، «اگر خدا را دوست دارید از من

____________________

۱- الإختصاص: ۲۴۴، بحار الأنوار: ۲۶/۲۹۴ ح ۵۶.

۲- سوره آل عمران، آیه ۳۱.

۵۵۱

پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهان شما را بیامرزد».(۱)

۳۸۴/۱۴. شیخ مفیدرحمه‌الله در «امالی » و کلینیرحمه‌الله در «کافی » از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده اند که فرمود:

ولایتنا ولایه اللَّه الّتی لم یبعث نبیّ قطّ إلّا بها .(۲)

ولایت ما؛ ولایت خداوند است که هیچ پیغمبری جز با اقرار به آن، نبوّت نیافت.

۳۸۵/۱۵. برسیرحمه‌الله در کتاب «مشارق» روایت کرده است که: امام صادقعليه‌السلام به گروهی از شیعیان - بعد از آنکه بر آنها سلام کرد - فرمود:

إنّی واللَّه اُحبّ ریحکم وأرواحکم، فأعینونا بورع واجتهاد. واعلموا أنّ ولایتنا لاتنال إلّا بالورع .

بخدا قسم من بوی شما و ارواح شما را دوست دارم، پس به داشتن ورع (انجام واجبات و ترک محرّمات) و کوشش خود ما را کمک کنید. و بدانید که ولایت ما جز با پاکدامنی و خودداری از گناهان بدست نمی آید.

شما در حقیقت شیعه خدا و پیرو دستورات او هستید، و شما یاوران خدا و سبقت گیرندگان اوّلین (امّتهای گذشته) و آخرین (امّت خاتم الأنبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) هستید، در دنیا به ولایت ما از دیگران پیشی گرفته اید و در آخرت به سوی بهشت پیشی خواهید گرفت.

ما بهشت را به ضمانت خدا و رسولش برای شما ضمانت کرده ایم، برای بدست آوردن درجات برترِ بهشت باهم رقابت کنید، شما مردمان پاک و خوش طینت هستید، و زنهای شما نیز پاک طینتند، هر زن مؤمنه حوریّه ای است، و هر مؤمنی راست گفتار و درست کردار است.(۳)

____________________

۱- تفسیر عیّاشی: ۱/۱۶۷ ح ۲۸، بحار الأنوار: ۲۷/۹۵ ح ۵۸، و۱۰۴/۱۳۰، تفسیر برهان: ۱/۲۷۷ ح ۱۰.

۲- امالی مفید: ۱۴۲ ح۹، بحار الأنوار: ۱۰۰/۲۶۲ ح ۱۵ و ج: ۲۷/۱۳۶ ح ۱۳۳ به نقل از امالی طوسی: ۶۷۱ ح ۱۹ مجلس ۳۶، بصائر الدرجات: ۷۵ ح ۹، بحار الأنوار: ۲۶/۲۸۱ ح ۳۰، الکافی: ۱/۴۳۷ ح ۳.

۳- مشارق الأنوار: ۴۸، الکافی: ۸/۲۱۳ ح ۲۵۹، بحار الأنوار: ۷/۲۰۳ ح ۹۰ و ۶۸/۸۰ ح ۱۴۱، تفسیر برهان: ۲/۳۴۷ ح ۱۴۱ و ۴/۴۵۳ ح ۶، فضائل الشیعه: ۵۱ ح ۸، تفسیر فرات: ۵۴۹ ح۴، ارشاد القلوب: ۱۰۱.

۵۵۲

۳۸۶/۱۶. صفّاررحمه‌الله در کتاب «بصائر الدرجات » نقل کرده است که: مردی از دانشمندان یمن در مجلس امام صادقعليه‌السلام حضور یافت، امامعليه‌السلام به او فرمود: ای برادر یمنی! آیا نزد شما علما و دانشمندان هستند؟

عرض کرد: بلی.

فرمود: علم دانشمندان شما در چه حدودی است و چه مقدار است؟

عرض کرد: تا این حدّ که در یک شب دو ماه راه را می پیماید، با پرواز پرنده تفأّل می زند و طیّ الأرض می کند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: دانشمند مدینه (مقصود خود آن حضرت است) از عالم شما دانشمندتر است.

یمنی عرض کرد: عالم مدینه تا چه مرتبه ای از علم رسیده است؟

امامعليه‌السلام فرمود: در ساعتی از روز به اندازه حرکت یک سال خورشید می پیماید تا آنکه دوازده هزار عالم مانند عالم شما را طی می کند که اهل آنها نمی دانند خداوند آدم و ابلیس را آفریده است.

عرض کرد: آیا شما را می شناسند؟

فرمود:نعم، ما افترض علیهم إلّا ولایتنا والبراءه من عدوّنا .

بلی، چیزی بر آنها جز ولایت و دوستی ما و نفرت و بیزاری از دشمنان ما واجب نگردیده است.(۱)

۳۸۷/۱۷. علّامه مجلسیقدس‌سره در کتاب «بحار الأنوار » از کتاب «فضائل الشیعه» نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام به شیعیانش فرمود:

دیارکم لکم جنّه، وقبورکم لکم جنّه، للجنّه خلقتم، وإلی الجنّه تصیرون .(۲)

خانه ای که در آن زندگی می کنید برای شما بهشت است، قبری که در آن شما را دفن می کنند بهشت است، برای بهشت آفریده شده اید و به سوی

____________________

۱- بصائر الدرجات: ۴۰۱ ح ۱۵، اختصاص: ۳۱۳، بحار الأنوار: ۲۵/۳۶۹ ح ۱۴، تفسیر برهان: ۱/۴۸ ح ۱۶، و ۲/۴۹۳ ح۶، مدینه المعاجز: ۶/۸۴ ح ۲۹۶.

۲- فضائل الشیعه: ۷۲ ح ۳۴، بحار الأنوار: ۸/۳۶۰ ح ۲۶، و۶۸/۱۴۴ ذیل ح ۹۰.

۵۵۳

بهشت رهسپار می شوید.

۳۸۸/۱۸. امام صادقعليه‌السلام فرموده است:

إنّ الرجل لیحبّکم وما یدری ما تقولون فیدخله اللَّه الجنّه، وإنّ الرجل لیبغضکم وما یدری ما تقولون، فیدخله اللَّه النار .(۱)

شخصی شما را دوست دارد و نمی داند که شما چه می گوئید(۲) ، خداوند او را بخاطر این دوستی به بهشت وارد می کند، و شخصی با شما دشمنی می کند و نمی داند که شما چه می گوئید، خداوند او را بخاطر دشمنی اش با شما وارد دوزخ می کند.

۳۸۹/۱۹. شیخ صدوققدس‌سره از ابان بن تغلب نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود:

یبعث اللَّه شیعتنا یوم القیامه علی ما فیهم من ذنوب وعیوب، منضره وجوههم مستوره عوراتهم، آمنه روعاتهم .

خداوند تبارک و تعالی شیعیان ما را در قیامت با همه گناهان و عیوبی که دارند از قبرهای ایشان خارج می کند در حالیکه چهره های آنها روشن و باطراوت است، زشتی های آنها پوشیده شده و از ترس ها و وحشتها ایمنی یافته اند.

راه برای آنها هموار و سختی ها از آنها برطرف گشته است، بر شترانی از یاقوت سوار می شوند و پیوسته در اطراف بهشت می گردند، بند کفش های آنها از نوری است که می درخشد، برای آنها سفره می گسترانند و ایشان مشغول خوردن طعامهای بهشتی هستند در حالیکه دیگران گرفتار حسابند و به اعمال آنها رسیدگی می شود.(۳)

____________________

۱- فضائل الشیعه: ۷۵ ح ۳۹، بحار الأنوار: ۸/۳۶۰ ح ۲۷/۱۳۶ ۲۷ ح ۶۸/۲۵ ۱۳۶ ح ۴۷، و ج: ۷۲/۱۵۹ ح۷ به نقل از معانی الأخبار: ۷۳ ح ۴۰.

۲- علاّمه مجلسیرحمه‌الله در بیان آن فرموده است: ظاهراً مقصود مستضعفین عامّه هستند که دوستی آنها با شیعیان نشانه استضعاف آنها است و احتمال دارد مستضعفین شیعه نیز باشد که از مراتب بالای معرفت امامعليه‌السلام خبر ندارند.

۳- تأویل الآیات: ۱/۳۳۰ ح۱۶، تفسیر برهان: ۳/۷۲ ح۴، بحارالأنوار: ۷/۱۸۴ ح۳۵، المحاسن: ۱/۱۳۵ ح۱۶۶.

۵۵۴

۳۹۰/۲۰. سیّد شرف الدین نجفیرحمه‌الله در کتاب «فضائل الآیات » و بحرانیرحمه‌الله در کتاب «تفسیر برهان » از ابان نقل می کنند که گفت: از امام صادقعليه‌السلام سؤال کردم درباره آیه شریفه( فَلَا اقْتَحَمَ العَقَبَه ) (۱) «پس وارد عقبه نشد» فرمود:

ای ابان! آیا درباره آن از کسی مطلبی شنیده ای؟

عرض کردم: نه، فرمود: ما مراد از عقبه هستیم.

سپس فرمود: ای ابان! آیا درباره آن کلامی و توضیحی ذکر کنم که از دنیا و آنچه در آن است برای تو بهتر و با ارزش تر است؟

عرض کردم: بفرمائید.

امامعليه‌السلام فرمود:( فَکُّ رَقَبَه ) (۲) ، «آزاد کردن بنده است».

الناس ممالیک النار کلّهم، غیرک وغیر أصحابک ففکّکم اللَّه منها .

مردم همه در بند آتش و گرفتار دوزخند غیر از تو و دوستان تو که خدا شما را از آن رهانیده و آزاد کرده است.

عرض کردم: به چه چیزی ما را از آتش آزاد کرده؟ فرمود:

بولایتکم أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب عليه‌السلام [ وبنا فکّ اللَّه رقابکم من النار] .

به ولایت و محبّتی که نسبت به امیرالمؤمنینعليه‌السلام دارید و به واسطه ما خداوند شما را از آتش آزاد نموده است.(۳)

۳۹۱/۲۱. صفّاررحمه‌الله در کتاب «بصائر الدرجات» از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

إنّ الکرّوبیّین قوم من شیعتنا من الخلق الأوّل جعلهم اللَّه خلف العرش، لو قسّم نور واحد منهم علی أهل الأرض لکفاهم .

کرّوبیان گروهی از شیعیان ما از پیشینیان هستند که خداوند آنها را در پشت عرش جای داده است اگر نور یکی از آنها بر اهل از یمن تقسیم شود همه

____________________

۱- سوره بلد، آیه ۱۱.

۲- سوره بلد، آیه ۱۳.

۳- تأویل الآیات: ۲/۷۹۹ ح۵، تفسیر برهان: ۴/۴۶۵ ح ۸، بحار الأنوار: ۲۴/۲۸۱ ح۲، به نقل از تفسیر فرات: ۵۵۸ ح۲.

۵۵۵

آنها را کفایت می کند.

سپس فرمود: هنگامی که موسیعليه‌السلام از پروردگارش درخواست رؤیت نمود، خداوند به یکی از این کرّوبیان دستور داد که جلوه ای بر آن کوه کند، و چون جلوه کرد آن را با زمین هموار نمود.(۱)

۳۹۲/۲۲. خطیب و واعظ مشهور حاجشیخ مهدی خراسانی در شب جمعه هفتم جمادی الاولی سال ۱۳۶۹ هجری در نجف اشرف بر روی منبر در مسجد انصاریقدس‌سره از آیه اللَّه حاج شیخ جعفر شوشتری نقل کرده که ایشان در کربلا بر روی منبر این روایت را به شرحی که گفته می شود برای مردم بیان کرد.

هنگامی که منصور امام صادقعليه‌السلام را احضار کرد و آن حضرت از مدینه به بغداد آمد، در کنار دجله نزول اجلال فرمود، پیرمردی از شیعیانش با او ملاقات کرد و عرض کرد: خودت را به من بشناسان.

امامعليه‌السلام فرمود: آیا می خواهی مرا بشناسی؟

عرض کرد: بلی.

امامعليه‌السلام به اصحاب خود که در خدمتش بودند فرمود: او را در دجله بیندازید.

آنها هم اطاعت کردند و او را در میان دجله انداختند، آن بنده خدا که چنین دید شروع کرد به فریاد کردن و تعجّب کردن از آنچه در مقابل خواسته اش ملاقات کرد، در میان آب دست و پا زد، بالا و پائین رفت تا آنکه خود را با شناوری از دجله خارج کرد، او اظهار تعجّب می کرد که این چه کاری بود و چرا امامعليه‌السلام چنین دستوری داد.

امامعليه‌السلام دستور داد دوباره او را در دجله بیندازند، و اطرافیان او را گرفته و در دجله انداختند، آتش خشم او برافروخته گردید و کلماتی که تعجّب او را نشان می داد پشت سر هم می گفت تا اینکه این بار هم با زحمت خود

____________________

۱- بصائر الدرجات: ۶۹ ح۲، بحار الأنوار: ۲۶/۳۴۲ ح ۱۲، تفسیر برهان: ۲/۳۵ ح۵.

۵۵۶

را خارج کرد و آن حضرت را مورد سرزنش قرار داد و چنین کاری را از ایشان بعید شمرد.

امامعليه‌السلام دستور داد برای بار سوّم او را در میان دجله بیندازند، و لحظه ای بعد خود را در میان آب دید که توان شناکردن دیگر برایش نمانده بود، امواج آب هم او را در وسط رودخانه برده بود، در چنین وضعی حالت انقطاع به او دست داد.

امامعليه‌السلام چون ناتوانی او را از شناکردن و خارج شدن مشاهده فرمود دست کریمانه خود را دراز کرد و او را که در وسط دجله بود خارج کرد، همینکه از آب بیرون آمد خود را بر قدم های حضرت انداخت و اظهار کرد که امام را بخوبی شناخته است.

اطرافیان از او سؤال کردند: چگونه شناختی؟

عرض کرد: هنگامی که از شناکردن عاجز شدم و یقین به هلاکت و نابودی خود کردم از همه جا و همه چیز دل بریدم و خدا را صدا زدم، چیزی نمانده بود که در ته آب فرو روم و خفه شوم که پرده ها از مقابل چشمانم کنار رفت، امام صادقعليه‌السلام را دیدم که بین مشرق و مغرب را پر کرده بود و غیر از او چیزی را نمی دیدم، او مرا نجات داد.(۱)

۳۹۳/۲۳ - علیّ بن اسباطرحمه‌الله در کتاب «نوادر » از عبید بن زراره و ابو عمر، و کشّیرحمه‌الله در کتابش از عبید بن زراره نقل کرده است که گفت:

خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفیاب شدم و بقباق یعنی ابوعبّاس نزد آن حضرت بود، عرض کردم: شخصی بنی امیّه را دوست دارد آیا او با آنها است؟ فرمود:

____________________

۱- این احاطه وجودی امامعليه‌السلام است که در دعای رجبیّه می خوانیم: «بهم ملأت سماءک و أرضک » یعنی آسمان و زمین را به وجود ایشان پر کردی، این ذوات مقدّسه همه جا هستند، در همه زمان ها و مکانها و با همه موجودات بوده و هستند، و هیچ زمان و مکانی خالی از وجود ایشان نبوده و نیست، که آنها مظهر اسم یا محیط پروردگارند.

۵۵۷

بلی، عرض کردم:رجل أحبّکم أهو معکم ؟

شخصی شما را دوست دارد آیا او با شما است؟

فرمود: بلی. عرض کردم: اگر چه زنا کند و اگرچه دزدی کند؟

می گوید: امامعليه‌السلام به بقباق نگاه کرد و همینکه غفلتی از او مشاهده کرد، با اشاره سر به من فرمود: بلی.(۱)

۳۹۴/۲۴. سیّد هاشم بحرانیقدس‌سره در کتاب «معالم الزلفی » در تفسیر این آیه شریفه:( إنَّ إلَیْنا إیابَهُم ( ۲۵ ) ثُمَّ إنَّ عَلَیْنا حِسابَهُم ) (۲) ، «همانا بازگشت ایشان بسوی ما است × و بعد از آن رسیدگی به حساب آنها به عهده ما است»، از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

وقتی خداوند مردمان را در یک مکان پهناور گرد آورد، رسیدگی به حساب شیعیان ما را تأخیر می اندازد، عرض می کنیم: خداوندا! اینها شیعیان ما هستند.

خداوند تبارک و تعالی می فرماید:قد جعلت أمرهم إلیکم، وقد شفّعتکم فیهم، وغفرت لمسیئهم أدخلوهم الجنّه بغیر حساب .

امور ایشان را به شما واگذار کردم، شفاعت شما را درباره آنها قبول کردم و گنه کاران آنها را آمرزیدم، آنها را بدون حساب وارد بهشت کنید.(۳)

۳۹۵/۲۵. محمّد بن جریر طبریرحمه‌الله در کتاب «نوادر المعجزات » از قیس بن خالد نقل کرده است که گفت: امام صادقعليه‌السلام را دیدم که با دست چپ مناره مسجد پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و با دست راست دیوارهای قبر را بالا برد، و آنها را به ابرها و کناره آسمان رسانید، سپس فرمود:

أنا جعفر، أنا نهر الأغور، أنا صاحب الآیات الأقمر، أنا ابن شبیر و شبّر .

____________________

۱- الکشّی:۳۳۶ ح ۶۱۷، بحار الأنوار: ۶۸/۱۱۳ ح ۲۹، نوادر علیّ بن اسباط: ۱۸.

۲- سوره غاشیه، آیه ۲۵ و ۲۶.

۳- معالم الزلفی: ۱۷۸، تأویل الآیات: ۲/۷۸۸ ح۶، تفسیر برهان: ۴/۴۵۶ ح۷، بحار الأنوار: ۸/۵۰ ح ۵۶.

۵۵۸

من جعفرم، من رودخانه عمیقم، من صاحب نشانه های روشنم، من فرزند حسن و حسینم.(۱)

۳۹۶/۲۶. و نیز از ابراهیم بن سعد نقل کرده است که گفت: به امام صادقعليه‌السلام عرض کردم:

أتقدر أن تمسک الشمس بیدک ؟

آیا می توانی خورشید را با دست خود نگه داری و متوقّف کنی؟

فرمود:لو شئت لحجبتها عنک .

اگر بخواهم آن را از تو می پوشانم.

عرض کردم: این کار را انجام بده، آنگاه دیدم امامعليه‌السلام آن را کشانید همانطور که یک نفر افسار چهارپائی را می گیرد و می کشاند، پس سیاه گردید و پوشیده شد، و این معجزه در مقابل دیدگان همه اهل دنیا صورت گرفت و سپس امامعليه‌السلام آن را رها کرد و به حال اوّل برگردانید.(۲)

۳۹۷/۲۷. و نیز از قبیصه بن وائل نقل کرده است که گفت: در خدمت امام صادقعليه‌السلام بودم ناگهان بالا رفت و ناپدید گردید، و پس از مدّتی برگشت و خوشه ای خرمای تازه بهمراه داشت و فرمود:

کانت رجلی الیمنی علی کتف جبرئیل، والیسری علی کتف میکائیل حتّی لحقت بالنبیّ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وعلیّ وفاطمه والحسن والحسین وعلیّ وأبی عليهم‌السلام فحیّونی بهذا لی ولشیعتی .

پای راست من بر دوش جبرئیل و پای چپم بر شانه میکائیل بود تا آنکه پیغمبر، علی، فاطمه، حسن، حسین، علیّ بن الحسین و پدرمعليهم‌السلام را ملاقات کردم، آنها این خوشه خرما را برای من و شیعیانم هدیه کردند.(۳)

____________________

۱- نوادر المعجزات: ۱۳۷ ح۲، دلائل الإمامه: ۲۴۸ ح۲، عنه مدینه المعاجز: ۵/۲۱۴ ح۴.

۲- نوادر المعجزات: ۱۳۸ ح۵، دلائل الإمامه: ۲۴۹ ح۵، مدینه المعاجز: ۵/۲۱۵ ح۷.

۳- نوادر المعجزات: ۱۳۹ ح۷، دلائل الإمامه: ۲۵۰ ح۷، مدینه المعاجز: ۵/۲۱۶ ح۹.

۵۵۹

۳۹۸/۲۸. ونیز از داود رقّی نقل کرده است که گفت: شخصی خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفیاب شد و عرض کرد: علم شما در چه حدودی و چه مقدار است؟

فرمود: به مقدار سؤال شما یعنی ما جوابگوی همه پرسشهای شما هستیم، و آنچه را که بپرسید پاسخ آن را می دانیم.

عرض کرد: این دریای آب است آیا زیر آن هم چیزی است؟

امام صادقعليه‌السلام فرمود: بلی، آیا دوست داری با چشم خود ببینی یا با گوش بشنوی کافی است؟

عرض کرد: دیدن با چشم را بیشتر دوست دارم، زیرا گوش گاهی چیزی را می شنود که آن را نمی شناسد و نمی داند و آنچه با چشم دیده می شود قلب به آن گواهی می دهد و نزد شخص ثابت و قطعی می گردد.

آنگاه امامعليه‌السلام دست آن شخص را گرفته براه افتادند تا به کنار دریا رسیدند، به دریا اشاره نمود و فرمود:

أیّها العبد المطیع لربّه أظهر ما فیک .

ای بنده فرمانبردار پروردگار، آنچه در نهان خود داری ظاهر و آشکار کن.

ناگهان دریا از قعر آن شکافته شد و آبی نمایان گشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر و از مشک خوش بوتر و از زنجفیل لذیذتر بود.

عرض کرد: ای ابوعبداللَّه! فدای شما گردم، این آب با این اوصاف برای کیست؟ و چه کسانی از آن استفاده می کنند؟ فرمود:

للقائم عليه‌السلام وأصحابه .

برای قائم ما اهل بیت و یاران آن حضرت است.

عرض کرد: چه زمانی؟ فرمود:

إذا قام القائم عليه‌السلام وأصحابه نفذ الماء الّذی علی وجه الأرض حتّی لایوجد ماء فیضجّ المؤمنون إلی اللَّه بالدعاء، فیبعث اللَّه لهم هذا الماء فیشربونه، وهو محرّم علی من خالفهم .

۵۶۰

هنگامی که آن قیام کننده به همراه یارانش قیام کرد آبی که روی زمین است ناپدید شود بطوری که آبی یافت نشود، اهل ایمان به درگاه خداوند ناله و فریاد کنند و از او درخواست کنند، خداوند متعال در آن هنگام این آب گوارا را برای آنها ظاهر گرداند و ایشان از آن بیاشامند، و بر مخالفین آن ها نوشیدن این آب حرام باشد.

سپس این شخص سر خود را بالا برد و در هوا اسب هائی را زین کرده و لجام زده که بال داشتند مشاهده کرد، از امام صادقعليه‌السلام پرسید: این اسب ها چیستند؟

فرمود:هذه خیل القائم عليه‌السلام وأصحابه .

این اسب هایی است که حضرت قائم (ارواحنا فداه) و یاوران او بر آن ها سوار می شوند.

عرض کرد: من هم بر آنها سوار می شوم؟

فرمود: اگر از یاران آن حضرت باشی سوار می شوی.

عرض کرد: من هم از این آب گوارا می آشامم؟

فرمود: اگر از شیعیان او باشی می آشامی.(1)

399/29. کلینیرحمه‌الله در کتاب (کافی ) از امام صادقعليه‌السلام نقل می کند که آن حضرت به شیعیان خود فرمود:

منکم واللَّه یقبل، ولکم واللَّه یغفر، إنّه لیس بین أحدکم وبین أن یغتبط ویری السرور وقرّه العین إلّا أن تبلغ نفسه هاهنا - وأومأ بیده إلی حلقه -.

بخدا قسم، فقط اعمال شما پذیرفته می شود، و بخدا قسم فقط خداوند شما را می آمرزد، بین یکی از شما و آنچه باعث خشنودی و چشم روشنی او گردد چیزی جز رسیدن جان او به حلقومش فاصله نیست.

سپس فرمود: وقتی چنین شد و در حال احتضار قرار گرفت رسول

____________________

1- دلائل الإمامه: 461 ح 46، عنه مدینه المعاجز: 6/159 ح 347.

۵۶۱

خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امیرالمؤمنینعليه‌السلام به همراه جبرئیل و فرشته مرگ نزد او حاضر می شوند، در این هنگام علیعليه‌السلام نزدیک می آید و عرض می کند: ای رسول خدا؛ این شخص ما اهل بیت را دوست داشت پس او را دوست بدار.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جبرئیل می فرماید: ای جبرئیل! این شخص خدا و رسول و اهل بیت رسولش را دوست داشته است او را دوست بدار.

جبرئیل به فرشته مرگ یعنی عزرائیل می فرماید: این شخص خدا و رسول و اهل بیت رسولش را دوست داشته است پس تو او را دوست بدار و با وی مدارا کن.

سپس ملک الموت یعنی فرشته مرگ نزدیک می آید و جان او را به راحتی و آسانی از بدن او خارج می کند، آنگاه کفنی برای او از بهشت به همراه حنوطی که با مشک خوش بویی آمیخته است نزد او فرود می آید، او را با آن کفن بهشتی کفن کنند، و از آن حنوط بر بدنش بمالند و جامه بلند زردرنگی از جامه های بهشتی بر او بپوشانند.

و هنگامی که او را در قبر گذارند، خداوند دری از درهای بهشت بر او بگشاید که نسیم بهشتی و عطر و بوی آن به او رسد، سپس از پیش رو و طرف راست و چپ او قبرش را به اندازه مسیر یک ماه راه وسعت دهد، و بعد از آن به او گفته شود: بخواب همانند عروسی که در بستر می آرامد، و تو را بشارت باد به راحتی و آسایش و بهشتی که پر از نعمت است و پروردگاری که بر تو خشمگین نیست.

سپس خاندان پیامبرعليهم‌السلام را در کوه های رضوی(1) زیارت می کند، با آنها هم غذا می شود، از غذای آنها می خورد و از آبی که آنها می آشامند می نوشد، و در مجالسی که دارند با آنها گفتگو می کند، تا آنکه قائم ما اهل بیت قیام کند، در آن هنگام به امر الهی برانگیخته می شوند و گروه گروه لبیّک گویان به او روی می آورند.

____________________

1- در مصدر و نسخه ای از بحار الأنوار بهشت رضوی است، و در بحار الأنوار: 27/308 ح13 از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود: ارواح مؤمنان آل محمّدعليهم‌السلام را در کوههای رضوی مشاهده می کنند و از طعام ایشان می خورند....

۵۶۲

در آن زمان اهل باطل دچار شک و تردید می شوند و بی بند و بارهای دور از حقیقت که حرمت و احترام ائمّه را نگه نمی دارند نابود می گردند، اشخاص شتابزده (که قبل از وقت موعود می خواهند حکومت جهانی برپا گردد) خود را به هلاکت می اندازند، و آنها که فرج را نزدیک می دانند و آن را بعید و دور نمی پندارند اهل نجات هستند.

و بخاطر آن رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به علیعليه‌السلام فرمود: تو برادر من هستی، و وعده گاه من و تو در وادی السلام است.(1)

400/30. علیّ بن ابراهیم قمیرحمه‌الله در کتاب «تفسیر» از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که: از آن حضرت سؤال شد آیا تعداد فرشتگان بیشتر است یا آدمیان؟

فرمود: سوگند به آن کسی که جان من در حیطه قدرت او است عدد فرشتگان در آسمانها بیشتر از عدد ذرّات خاک بر روی زمین است. و در آسمان جای قدمی نیست مگر اینکه در آنجا فرشته ای به تسبیح و تقدیس پروردگار مشغول است، و بر روی زمین بر هر درختی و کلوخی فرشته ای موکّل است، و هر روز احوال آنها و اعمال آنها را به خداوند گزارش می دهد در حالیکه خدا به همه آنها داناتر است.

وما منهم أحد إلّا ویتقرّب کلّ یوم إلی اللَّه بولایتنا أهل البیت ویستغفر لمحبّینا ویلعن أعداءنا ویسأل اللَّه أن یرسل علیهم العذاب إرسالاً .

و فرشته ای نیست مگر آنکه هر روز به ولایت ما اهل بیت به درگاه الهی تقرّب می جوید، و برای دوستان ما آمرزش می خواهد و دشمنان ما را لعن و نفرین می کند و از خداوند فرستادن عذاب را بر آنها درخواست می کند.(2)

401/31.علّامه مجلسی قدس‌سره در کتاب «بحار الأنوار » می گوید: یونس به امام صادقعليه‌السلام عرض کرد: ولایت شما و شناخت حقّ شما که خداوند به من

____________________

1- الکافی: 3/131 ح4، الزهد: 81 ح 219، بحار الأنوار: 6/197 ح 51.

2- تفسیر قمی: 583، بحار الأنوار: 24/210 ح59/176 7 ح7 و 68/78 ح 139، تفسیر برهان: 4/92 ح 11.

۵۶۳

مرحمت فرموده از تمام دنیا نزد من محبوبتر است.

یونس می گوید: وقتی چنین گفتم آثار خشم و غضب بر چهره مبارک آن حضرت ظاهر شد، سپس فرمود:

یا یونس قستنا بغیر قیاس، ما الدنیا وما فیها، هل هی إلّا سدّ فوره، أو ستر عوره؟ وأنت لک بمحبّتنا الحیاه الدائمه .

ما را به چیزی که نباید قیاس کنی مقایسه کردی، ولایت ما را با دنیا قیاس کردی، مگر دنیا و آنچه در آن است چیست؟ آیا چیزی جز سیر کردن شکم یا پوشاندن عورت است؟(1) امّا ولایت و محبّت ما سرچشمه حیات ابدی و سعادت همیشگی است.(2)

مؤلّف رحمه‌الله گوید: در حدیثی نبوی وارد شده است که فرمود:

ما الدنیا فی الآخره إلّا مثل ما یجعل أحدکم إصبعه فی الیمّ، فلینظر بم یرجع .(3)

دنیا نسبت به آخرت همانند آن است که کسی انگشت خود را در میان دریا قرار دهد، چه مقدار از آب دریا بدست آورده و این مقدار با تمام آب دریا چه نسبتی خواهد داشت؟

402/32. کلینیرحمه‌الله در کتاب «کافی » از عمرو بن یزید روایت می کند که گفت: به امام صادقعليه‌السلام عرض کردم: شنیده ام شما فرموده اید:

کلّ شیعتنا فی الجنّه علی ما کان فیهم ؟

شیعیان ما هر گونه اعمالی داشته باشند جایگاه آنها بهشت است.

فرمود: آن را تصدیق می کنم، درست است، بخدا قسم همه آنها در بهشت خواهند بود.

____________________

1- در حدیث دیگری امامعليه‌السلام فرمود: دنیا چیست و انتظار داری چه چیزی باشد؟ آیا جز خوراکی است که آن را می خورند یا لباس است که آن را می پوشند و یا مرکبی است که آن را سوار شوند؟

2- تحف العقول: 379، بحار الأنوار: 78/265 ح 177.

3- روضه الواعظین: 440، بحار الأنوار: 73/119، تنبیه الخواطر: 1/150.

۵۶۴

عرض کردم: فدای شما شوم، گناهان آنها زیاد و گاهی از گناهان کبیره اند!

فرمود:أمّا فی القیامه فکلّکم فی الجنّه بشفاعه النبیّ المطاع أو وصیّ النبیّ ولکنّی واللَّه أتخوّف علیکم فی البرزخ .

امّا در روز قیامت همه شما بواسطه شفاعت پیغمبری که باید از او اطاعت شود یا وصیّ آن پیغمبر به بهشت می روید، ولی بخدا قسم نسبت به عالم برزخ برای شما ترسناکم.

عرض کردم: برزخ چیست؟

فرمود:القبر منذ حین موته إلی یوم القیامه .

از هنگامی که کسی را در میان قبر می گذارند تا هنگامی که وارد صحرای قیامت می شود برزخ او می باشد.(1)

403/33. کلینیرحمه‌الله در «کافی » و محمّد بن مسعود عیّاشیرحمه‌الله در «تفسیر » خود از عبداللَّه بن ابی یعفور نقل کرده اند که گفت:

به امام صادقعليه‌السلام عرض کردم: من با مردم که معاشرت می کنم، خیلی تعجّب می کنم از عدّه ای که اهل ولایت و محبّت شما نیستند و فلان و فلان را دوست دارند ولی امانتدار و راستگو هستند و به عهد و پیمان خود وفادارند.

امّا بعضی از اشخاصی که اهل ولایت و محبّت شما هستند این امانتداری و راستگوئی و وفاء به عهد و پیمان در آنها نیست.

ابن ابی یعفور گوید: امام صادقعليه‌السلام در برابر من در حالیکه نشسته بود قرار گرفت و مانند کسی که خشمناک باشد به من رو کرد و فرمود:

لا دین لمن دان بولایه إمام جائر لیس من اللَّه، ولا عتب علی من دان بولایه إمام عدل من اللَّه .

کسی که معتقد به ولایت پیشوای ستمگری که از طرف خدا نیست باشد دین ندارد، و کسی که معتقد به ولایت امام عادلی که از طرف خدا برگزیده

____________________

1- الکافی: 3/242 ح3، بحار الأنوار: 6/267 ح 116، تفسیر برهان: 3/120 ح2.

۵۶۵

شده است باشد بر او ملامت و سرزنشی نیست.

می گوید: عرض کردم: آن گروه دین ندارند و این گروه سزاوار سرزنش نیستند؟!

فرمود: بلی، آنها دین ندارند و اینها را نباید سرزنش کرد. سپس فرمود: آیا کلام خدا را نشنیده ای که فرموده است:( اَللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِن الظُلُماتِ إلَی النُور ) (1) .

«خدا سرپرست و یاور کسانی است که ایمان آورده اند، آنها را از تاریکی ها بطرف روشنائی ها خارج می کند». یعنی آنها را از تاریکی های گناه بسوی روشنائی توبه و آمرزش خارج می کند بخاطر ولایتی که نسبت به امام عادل برگزیده خدا دارند. بعد از آن خداوند تبارک و تعالی فرموده است:( وَالَّذینَ کَفَرُوا أوْلِیاؤُهُم الطاغُوت یُخْرِجُونَهُم مِن النُور إلَی الظُلُمات ) (2) .

«و آنها که کافر گشتند سرپرست ایشان طاغوت است و آنها را خداوند از روشنائی به تاریکی ها بیرون می برد». می گوید: عرض کردم: اینکه فرموده است: «والّذین کفروا» آیا مقصودش کافران نیست؟

فرمود: برای کافر در حال کفر چه نوری است تا او را از آن خارج کند و به طرف تاریکی بکشاند؟! بلکه خداوند مقصودش کسانی است که مشمول نور اسلام و نورانیّت آن بودند، و چون از حق پیروی نکردند و سرپرستی پیشوای ظالم غاصب را که منصوب از طرف پروردگار نبود پذیرفتند با این ولایت ناحق از نور اسلام به تاریکی کفر رهسپار شدند(3) و سزاوار داخل شدن در آتش به همراه کافران گشتند که خداوند در آخر آیه فرموده است:( اُولئِکَ أصْحابُ النارِ هُمْ فیها خالِدُون ) (4) «آنها اهل آتش و دوزخند و برای همیشه در آن خواهند بود».(5)

____________________

1- سوره بقره، آیه 257.

2- سوره بقره، آیه 257.

3- ظاهراً آیه در مورد کسانی است که قبل از وفات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مسلمان بودند و بعد از وفات آن حضرت با پیروی کردن از طاغوت و پیشوایان ضلالت مرتد شدند و از اسلام خارج گشتند.

4- سوره بقره، آیه 257.

5- الکافی: 1/375 ح3، تفسیر عیّاشی: 1/138 ح 460، بحار الأنوار: 23/323 ح 18، و 68/104 ح 18، و 72/135 ح 19، غیبه نعمانی: 132 ح 14، تأویل الآیات: 1/96 ح 87، و تفسیر برهان: 1/243 ح1، و نور الثقلین: 1/231 ح 107 به نقل از کافی.

۵۶۶

404/34. طبریرحمه‌الله در کتاب «بشارة المصطفی » از حذیفه بن منصور نقل می کند که گفت: در خدمت امام صادقعليه‌السلام بودم که شخصی بر آن حضرت وارد شد و عرض کرد: فدایت شوم، برادری دارم که شما را دوست دارد و نسبت به بزرگداشت و رعایت احترام شما هیچگونه کوتاهی نمی کند، عیبی که دارد این است که شراب خوار است.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: همانا این عیب بزرگی است که دوستدار ما به شرابخواری مبتلا باشد، ولی آیا می خواهی کسی را که بدتر از او است به تو معرّفی کنم؟

کسی که با ما آشکارا دشمنی می کند بدتر از او است، و همانا در میان مؤمنین آنکه مرتبه اش پائین تر از همه و پست تر است - با آنکه در میان آنها پست و فرومایه نیست - می تواند دویست نفر را شفاعت کند، ولی اگر اهل آسمانها و زمین های هفتگانه و نیز دریاهای هفتگانه درباره یک نفر ناصبی شفاعت کنند هرگز شفاعت آنها پذیرفته نمی گردد. آنکه گفتی از دنیا نمی رود تا توبه کند یا خداوند او را به یک نوع بیماری و ناراحتی جسمی مبتلا کند تا به این وسیله گناهان او از بین برود و وقتی خدا را ملاقات می کند گناهی برای او نمانده باشد. همانا شیعیان ما بر راهی استوار و پابرجا هستند و آنها در مسیر سعادتند.

سپس فرمود: پدرم بارها فرمود:

أحبب حبیب آل محمّد وإن کان مرهقاً ذیّالاً، وأبغض بغیض آل محمّد وإن کان صوّاماً قوّاماً .

دوست بدار کسی که خاندان پیغمبر را دوست دارد گرچه گنه کار و فرومایه باشد، و دشمن بدار کسی که با خاندان پیغمبرعليهم‌السلام دشمنی می کند گرچه زیاد اهل نماز و روزه باشد.(1)

____________________

1- بشاره المصطفی: 38، بحار الأنوار: 68/126 ح 54.

۵۶۷

405/35. علیّ بنابراهیم قمی رحمه‌الله از عمر بن یزید نقل کرده است که امام صادقعليه‌السلام فرمود:

أنتم واللَّه من آل محمّد .

بخدا قسم شما از آل محمّد و خاندان پیغمبرید.

عرض کردم: فدایت شوم از خود ایشان؟

فرمود: بلی، بخدا قسم از خود ایشان هستید - و آن را سه بار تکرار فرمود -.

سپس به من نگاه کرد و من به او نگاه کردم آنگاه فرمود: ای عمر! خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید فرموده است:

( إنَّ أوْلَی الناسِ بِإبْراهیم لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَبِیّ وَالَّذینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِیُّ المُؤْمِنینَ ) (1) .

«همانا نزدیکترین مردم به حضرت ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند و این پیغمبر و کسانی که ایمان دارند، و خداوند یاور و سرپرست مؤمنان است».(2)

406/36. از امام صادقعليه‌السلام روایت شده است که:

إنّ حبّنا أهل البیت لیحطّ الذنوب عن العباد کما تحطّ الریح الشدیده الورق عن الشجر .(3)

همانا دوستی ما اهل بیت گناهان را از بندگان فرو می ریزد همانطور که باد شدید برگ را از درخت می ریزد.

407/37. طبریرحمه‌الله از ابو قناقب صدوحی نقل کرده است که گفت: امام صادقعليه‌السلام را دیدم که از مسأله ای سؤال شد و آن حضرت خشمناک گردید بطوری که مسجد را پر کرد و تا کرانه آسمان رسید و بر اثر خشم او

____________________

1- سوره آل عمران، آیه 68.

2- تفسیر قمی: 95، تفسیر برهان: 1/291 ح1، تفسیر عیّاشی: 1/177 ح 61.

3- ثواب الأعمال: 187، بحار الأنوار: 27/77 ذیل ح 9.

۵۶۸

بادی سیاه وزیدن گرفت بطوریکه نزدیک بود مدینه را از جای خود برکند. و چون خشم آن حضرت آرام شد باد نیز آرام گرفت. بعد از آن فرمود:

لو شئت لقلبتها علی من علیها، ولکن رحمه اللَّه وسعت کلّ شی ء .(1)

اگر بخواهم زمین را بر اهل آن وارونه می سازم، ولی رحمت پروردگار هر چیز را فرا گرفته است.

408/38. ابن شهراشوبرحمه‌الله در کتاب «مناقب » از حسین بن محمّد نقل کرده است که گفت: علیّ بن هبیره بر رفید خشمگین گردید و او به امام صادقعليه‌السلام پناهنده شد.

امامعليه‌السلام به او فرمود:

إنصرف إلیه واقرأه منّی السلام، وقل له: إنّی أجرت علیک مولاک رفیداً فلاتهجه بسوء .

بسوی او برگرد و از طرف من به او سلام برسان و بگو: امام صادق فرمود: غلامت رفید را به پناه تو درآوردم با او به بدی و ناراحتی برخورد مکن.

عرض کرد: فدایت شوم او شامی و بد عقیده است.

فرمود: آنچه گفتم عمل کن و همانطور که گفتم به سوی او برو.

رفید می گوید: در بین راه عربی بیابانی با من روبرو گشت و گفت: کجا می روی، من چهره ات را چهره مقتول (کسی که کشته خواهد شد) می بینم، سپس گفت: دستت را خارج کن تا ببینم، وقتی دید گفت: دستت نیز دست مقتول است، بعد از آن گفت: زبانت را خارج کن تا ببینم. وقتی آن را دید گفت: هر کجا می خواهی برو، باکی بر تو نیست، زیرا در زبانت پیغامی است که اگر آن را نزد کوههای برافراشته ببری رام تو می گردند.

می گوید: به راه خود ادامه دادم، و وقتی بر علیّ بن هبیره وارد شدم

____________________

1- نوادر المعجزات: 138 ح4، دلائل الإمامه: 249 ح4، مدینه المعاجز: 5/215 ح6.

۵۶۹

فوراً دستور کشتن مرا صادر کرد، به او گفتم: عجله نکن، تو که بر من غلبه نیافته ای و چیره نگشته ای بلکه من خودم نزد تو آمده ام، اجازه بده پیغامی که برایت آورده ام بازگو کنم، بعد از آن هر گونه خواستی با من رفتار کن، و بعد از آنکه دستور داد آنهائی که حاضر بودند خارج شوند به او گفتم:

مولای تو جعفر بن محمّدعليهما‌السلام به تو سلام می رساند و می فرماید: غلام تو رفید را به پناه تو درآوردم، با او بدرفتاری مکن.

می گوید: وقتی به او پیغام امامعليه‌السلام را رساندم گفت: ترا بخدا قسم جعفر بن محمّدعليهما‌السلام این گفتار را فرموده است، و او به من سلام رسانده است؟ برای او قسم یاد کردم، او سه بار سؤال خود را تکرار کرد و من به او جواب گفتم، سپس شانه های مرا باز کرد و گفت: این کار مرا قانع نمی کند تا آنکه همانگونه که با تو رفتار کردم با من رفتار کنی.(1)

409/39.قطب راوندی رحمه‌الله در کتاب «خرائج » از داود رقّی نقل کرده است که گفت: محضر مبارک امام صادقعليه‌السلام شرفیاب بودم به من فرمود:

چه شده است رنگ چهره ات را دگرگون می بینم؟

عرض کردم: بدهی بزرگ و سنگینی دارم که باعث رسوائی من می شود و تصمیم گرفته ام از طریق دریا به سِند(2) نزد برادرم فلانی بروم.

فرمود: اگر می خواهی بروی برو.

عرض کردم: وحشت دریا و طوفان آن مرا از این سفر می ترساند.

فرمود: خدائی که تو را در خشکی حفظ می کند، او نگهدار تو در دریا نیز هست.

یا داود؛ لولا اسمی وروحی لما اطّردت الأنهار ولا أینعت الثمار ولا اخضرّت الأشجار .

____________________

1- المناقب: 4/235، بحار الأنوار: 47/179 ح 27، الکافی: 1/473 ح3، الوافی: 3/790 ح3، و برای حدیث دنباله ای است که مؤلّفرحمه‌الله آن را نیاورده است.

2- شهرهایی است بین هند و کرمان و سجستان، قریه آن منصوره است.

۵۷۰

ای داود! اگر اسم من و روح من نبود رودها جاری نمی گشتند، و میوه ها نمی رسیدند، و درختان سبز نمی شدند.

داود گوید: سفر دریائی خود را شروع کردم تا آنکه بعد از صد وبیست روز به خواست خداوند به ساحل دریا رسیدم، قبل از ظهر روز جمعه بود که از دریا خارج شدم، آسمان ابری بود، نور درخشنده ای را دیدم که از آسمان به زمین کشیده شده بود، ناگاه صدای آهسته ای را شنیدم که گفت:

ای داود! زمان اداء دین تو و خلاصی تو از آن بدهی فرا رسیده است، سرت را بالا بگیر، و ناراحت مباش که ایمن گشته ای.

می گوید: سر خود را که بلند کردم ندائی بگوشم رسید: پشت این تپّه سرخ رنگ برو، وقتی آنجا رفتم دیدم ورق هائی است از طلای سرخ که یک طرف آن صاف و در طرف دیگر آن نوشته شده است:

( هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أوْ أمْسِکْ بِغَیْر حِساب ) (1) .

«این عطا و بخشش ما است، پس بی حساب بخشش کن یا آن را بخشش مکن و نگهدار».

می گوید: آنها را با خود برداشتم و گفتم: با کسی درباره آن صحبت نکنم تا به مدینه روم.

به مدینه وارد شدم و خدمت امام صادقعليه‌السلام رسیدم به من فرمود:

ای داود! عطا و بخشش ما آن نوری بود که برای تو درخشید نه آن طلا و نقره ای که خیال کردی، ولی آنها هم گوارای تو باشد، عطا و بخشش پروردگار بزرگوار تو است پس شکر آن را بجای آور.

داود گوید: از معتَب خادم آن حضرت جریان را سؤال کردم، گفت:

دقیقاً در همان وقتی که برای تو این قضیّه پیش آمد امامعليه‌السلام با اصحاب خود گفتگو می کرد، خیثمه و حمران و عبدالأعلی از کسانی بودند که

____________________

1- سوره ص، آیه 39.

۵۷۱

حضور داشتند، آن حضرت روی مبارک خود را بطرف آنها نمود و مثل آنچه گفتی به آنها فرمود، و چون وقت نماز شد برخاست و با آنها نماز را بپا داشت.

داود گوید: من از آنها که نام برد قضیّه را سؤال کردم، آنها هم همانگونه برایم حکایت کردند.(1)

410/40.قطب الدین راوندی رحمه‌الله در کتاب «خرائج » حدیثی طولانی از حضرت جوادعليه‌السلام ذکر کرده است و ما مقداری از آن را که به این باب مربوط است نقل می کنیم:

راوی حدیث محمّد بن ولید کرمانی می گوید: به آن حضرت عرض کردم: دوستان شما در این دوستی و ارادتی که دارند چه بهره ای می برند؟

حضرت جوادعليه‌السلام فرمود: امام صادقعليه‌السلام غلام و خدمتگزاری داشت که وقتی وارد مسجد می شد قاطر آن حضرت را نگهداری می کرد، روزی این غلام نشسته بود و قاطر را با خود داشت که جمعی مسافر از خراسان رسیدند، شخصی از میان این قافله به او گفت: ای غلام! آیا ممکن است که از مولای خود بخواهی مرا جانشین تو گرداند و من غلام او گردم و در عوض همه اموال خود را به تو ببخشم؟ و بدان که من ثروت زیاد دارم، تو می روی آنها را دریافت می کنی و من جای تو در خدمت امامعليه‌السلام هستم.

غلام گفت: با امامعليه‌السلام در میان می گذارم و از او درخواست می کنم.

سپس بر امامعليه‌السلام وارد شد و عرض کرد: فدایت شوم، شما که خدمت مرا از یاد نبرده اید و می دانید که مدّتی طولانی است ملازم شما هستم، اکنون بعد از این مدّت اگر خدا خیری را متوجّه من سازد آیا شما مانع می شوید و نمی گذارید از آن برخودار شوم؟

امامعليه‌السلام فرمود: از خودم به تو می بخشم و از دیگران جلوگیری می کنم.

____________________

1- الخرائج: 2/622 ح 23، بحار الأنوار: 47/100 ح 120.

۵۷۲

آنگاه قصّه آن مرد را به عرض امامعليه‌السلام رسانید.

فرمود: اگر میل نداری در خدمت ما باشی و آن شخص مایل است او را می پذیریم و تو را رها می کنیم.

و چون غلام آماده رفتن شد و از امامعليه‌السلام روی گردانید، آن حضرت او را صدا زد و فرمود:

أنصحک لطول الصحبه ولک الخیار، فإذا کان یوم القیامه کان رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم متعلّقاً بنور اللَّه، وکان أمیرالمؤمنین عليه‌السلام متعلّقاً برسول اللَّه وکان الأئمّه متعلّقین بأمیرالمؤمنین عليه‌السلام ، وکان شیعتنا متعلّقین بنا یدخلون مدخلنا ویردون موردنا .

تو را بخاطر خدمتی که به ما کرده ای نصیحت می کنم و اختیار با تو است. بدان وقتی که قیامت فرا رسد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به نور خداوند وابسته است و امیرالمؤمنینعليه‌السلام به نور رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پیوسته است، و امامانعليهم‌السلام به امیرالمؤمنینعليه‌السلام مرتبط و وابسته اند، در آن هنگام شیعیان ما دامان ما را می گیرند و به ما می پیوندند، و هر کجا ما وارد شویم آنها نیز وارد می شوند.

غلام که گفتار امامعليه‌السلام را شنید عرض کرد: در خدمت شما خواهم ماند و آخرت را بر دنیا ترجیح می دهم. آنگاه از محضر امامعليه‌السلام خارج شد و نزد آن شخص آمد، او که غلام را دید به وی گفت: چهره ات اکنون که از نزد امامعليه‌السلام آمده ای غیر از آن چهره ای است که بر آن حضرت وارد شدی.

غلام فرمایش امامعليه‌السلام را برای او نقل کرد و او را خدمت امامعليه‌السلام آورد، امام صادقعليه‌السلام این اظهار محبّت و ارادت را از او پذیرفت، و برای غلام دستور داد که هزار دینار بدهند سپس آن شخص برخاست و با امامعليه‌السلام وداع کرد و از آن حضرت درخواست کرد که برایش دعا کند.

امامعليه‌السلام دعا فرمود، پس (آن شخص)(1) گفت: ای سرور من! اگر اهل و عیال من در مکّه منتظرم نبودند دوست داشتم بیشتر در خدمت شما بمانم.

____________________

1- عبارت بین قوسین مطابق آن چیزی است که مؤلّفرحمه‌الله ذکر کرده است، ولی بنابر آنچه در کتاب «خرائج» آمده است عبارت به این صورت است: محمّد بن ولید (راوی حدیث) گفت. و بنابر قول اوّل ادامه قصّه به امام صادقعليه‌السلام ولی بنابر قول دوّم - که ظاهراً همان صحیح است - به امام جوادعليه‌السلام مربوط می گردد.

۵۷۳

امامعليه‌السلام به من اجازه داد و فرمود: دچار غصّه و اندوهی خواهی شد، سپس ظرف کوچک روپوش داری (عطر دان) که مال خودش بود پیش رویش گذاشت و به من فرمود: آن را بردار، من امتناع کردم و گمان کردم که این کار باعث ناراحتی او می گردد.

امامعليه‌السلام به من تبسّم کرد و فرمود: آن را بگیر زیرا احتیاج پیدا می کنی.

از نزد امامعليه‌السلام خارج شدم و رفتم، اتّفاقاً خرجی سفر که همراهم بود تمام شد و ساعتی که وارد مکّه شدم به آن احتیاج پیدا کردم.(1)

مؤلّف رحمه‌الله که به حرم امیرالمؤمنین صلوات اللَّه علیه پناهنده است با عجز و نیاز می گوید: ای سرور من و ای مولای من! از حضرتت که نیکو سیرتی جز نیکویی و خوبی ندیدم، و هر آینه احسان کردی و نعمت مجاورت خود را به ما لطف کردی و ارادت و نوکری ما را پذیرفتی، پس از حمد و سپاس پروردگار بلندمرتبه از شما درخواست می کنم که این نعمت را بر ما باقی بداری و بر آن بیفزایی، و بعید است کسی را که پرورش داده ای ضایع گردانی و کسی را که نزدیک کرده ای دور نمائی، و کسی را که پناه داده ای آواره سازی.

بقبرک لذنا والقبور کثیره

ولکن من یحمی الجوار قلیل

به قبر شریف تو پناهنده گشته ایم در حالیکه قبرها زیاد هستند، زیرا می دانیم کسی که از همسایه اش دفاع کند کم است.

411/41. کلینیرحمه‌الله در کتاب «کافی» از حفص نقل می کند که گفت:

امام صادقعليه‌السلام غلامی از غلامانش را برای کاری فرستادند چون او تأخیر کرد به دنبالش رفتند و او را پیدا کردند که در محلّی خوابیده بود، بالای سرش نشستند و او را باد زدند تا آنکه بیدار شد.

وقتی بیدار شد امام صادقعليه‌السلام به او فرمود:

____________________

1- الخرائج: 1/390 ضمن ح 17، بحار الأنوار: 50/87 ح3.

۵۷۴

یا فلان؛ واللَّه ما ذلک لک تنام اللیل والنهار؟ لک اللیل ولنا منک النهار .

فلانی، بخدا قسم حقّ تو نیست که روز و شب هر دو را بخوابی، بلکه باید تقسیم کنی، شب از آنِ تو که استراحت کنی و بخوابی، روز از آنِ ما که خدمت کنی و به کار بپردازی.(1)

412/42. شاذان بن جبرئیلرحمه‌الله در کتاب «فضائل » می گوید: روایت شده است که امام صادقعليه‌السلام در میان حرم در مقام ابراهیمعليه‌السلام نشسته بودند، پیرمردی که عمر خود را در گناه و معصیت سپری کرده بود نزد آن حضرت آمد و بعد از آنکه نگاهی کرد، گفت: خوب شفیعی است برای گنه کاران در نزد پروردگار، سپس پرده کعبه را گرفت و این اشعار را خواند:

بحقّ جلال وجهک یا ولیّی

بحقّ الهاشمیّ الأبطحیّ

بحقّ الذکر إذ یوحی إلیه

بحقّ وصیّه البطل الکمیّ

بحقّ الطاهرین ابنَی علیّ

واُمّهما ابنه البرّ الزکیّ

بحقّ أئمّه سلفوا جمیعاً

علی منهاج جدّهم النبیّ

بحقّ القائم المهدیّ إلّا

غفرت خطیئه العبد المُسی ء

به آبرو و عظمت خودت ای سرپرست من، بحقّ آن هاشمی نسب که در مکّه بدنیا آمده است.

بحقّ قرآنی که به او وحی شده، بحقّ وصیّ او که قهرمانی شجاع بوده است.

به حقّ دو فرزند پاک و معصوم از فرزندان علیعليه‌السلام ، و بحقّ مادر آن دو بزرگوار که دختر پیامبر نیکوکردار و پاک سرشت است.

به حقّ امامانی که همه آنها عمر خود را بر روش و طریقه جدّ بزرگوار خود یعنی پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گذرانیدند.

و به حقّ آن امام قیام کننده و هدایت شده، که گناه این بنده گنه کار را بیامرزی.

____________________

1- الکافی: 8/87، بحار الأنوار: 47/56 ح 97.

۵۷۵

از هاتفی شنید که می گوید: ای پیرمرد! گناه تو بزرگ بود ولی به احترام کسانی که شفیع قرار دادی و واسطه کردی همه گناهانت را بخشیدیم، و اگر برای اهل زمین آمرزش می طلبیدی همه آنها را می آمرزیدم غیر از آنکه پای شتر حضرت صالح را با شمشیر پی کرد، و غیر از آنانکه پیامبران و ائمّه طاهرینعليهم‌السلام را کشتند.(1)

413/43. سیّد شرف الدینرحمه‌الله در کتاب «تأویل الآیات » از داود بن کثیر نقل می کند که گفت: به امام صادقعليه‌السلام عرض کردم: آیا مقصود از نماز، زکات و حجّ در کتاب خداوند تبارک و تعالی شما هستید؟ فرمود:

نحن الصلاه فی کتاب اللَّه عزّوجلّ ونحن الزکاه، ونحن الصیام، ونحن الحجّ، ونحن البلد الحرام، ونحن کعبه اللَّه ونحن قبله اللَّه، ونحن وجه اللَّه، قال اللَّه تعالی: ( فَأیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه ) (2) ونحن الآیات ونحن البیّنات .

ای داود! مقصود از نماز، زکات، روزه، حجّ، مکّه، کعبه و قبله در کتاب خداوند ما هستیم، وجه خداوند یعنی آن جهتی که امتدادش بسوی خداست ما هستیم که فرموده است: «به هر کجا روی آورید آنجا وجه خداوند است» و مراد از آیات و بیّنات یعنی نشانه ها و دلائل ما هستیم.(3)

و مقصود از زشتی و بدی و ستم و شراب و قمار و آنچه به غیر خداوند برای پرستش برافراشته کنند، و تیرهای قمار و انواع بت ها که در جاهلیّت آنها را پرستش می کردند، و مردار و خون و گوشت خوک در کتاب خداوند تبارک و تعالی دشمن ما است.

ای داود! همانا خداوند تبارک و تعالی ما را آفرید و آفرینش ما را نیکو

____________________

1- فضائل ابن شاذان: 66، بحار الأنوار: 94/20 ح 14.

2- سوره بقره، آیه115.

3- برای قرآن بلکه برای هر آیه ای از آن، ظاهر و باطن است؛ همان طور که امیر مؤمنان علیعليه‌السلام فرموده است: «لیس من القرآن آیه الّا ولها ظهر وبطن» «از قرآن آیه ای نیست مگر اینکه برایش ظاهری و باطنی است». و آنچه در این حدیث امام صادقعليه‌السلام بیان فرموده است از معانی باطن آن است.

۵۷۶

ساخت و اکرام کرد و ما را بر دیگران برتری داد، و امین و نگهدار و خزانه دار خودش بر آنچه در آسمان و زمین است قرار داد، و برای ما مخالفین و دشمنانی قرار داد.

ما را در کتاب خودش نام برده و به نیکوترین نامها و محبوبترین آنها نزد خویش کنایه آورده است، و نیز مخالفان و دشمنان ما را در کتابش نام برده، و از نامهای ایشان به آنچه نزد خودش و بندگان پرهیزکارش زشت و ناپسند است کنایه آورده است.(1)

414/44. شیخ طوسیرحمه‌الله در کتاب «امالی» روایت کرده است که: سماعه بن مهران بر امام صادقعليه‌السلام وارد شد، آن حضرت از او سؤال کرد:

ای سماعه! بدترین مردم (از دیدگاه مردم و جامعه) چه کسانی هستند؟

عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! ما را بدترین مردم می شناسند.

می گوید: امام صادقعليه‌السلام که این پاسخ را شنید خشمناک شد بطوریکه چهره مبارکش دگرگون گردید، سپس او که تکیه داده بود در برابر من نشست و دوباره سؤال فرمود:

ای سماعه! مردم بدترین اشخاص را چه کسانی می دانند؟

عرض کردم: بخدا قسم دروغ عرض نکردم ای فرزند رسول خدا، نزد مردم ما بدترین اشخاص هستیم زیرا آنها ما را کافر و رافضی می نامند.

آنگاه امام صادقعليه‌السلام نگاهی به من کرد و فرمود:

چگونه خواهید بود وقتی که شما را به طرف بهشت راهنمائی کنند و آنها را به سوی جهنّم برانند، و چون شما را در دوزخ نبینند آنگاه بگویند:

( ما لَنا لانَری رِجالاً کُنّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الأشْرار ) (2) .

«چه شده است کسانی را که بدترین مردم می دانستیم اکنون اینجا در میان آتش نمی بینیم».

یا سماعه بن مهران، إنّه من أساء منکم إساءه مشینا إلی اللَّه تعالی یوم القیامه بأقدامنا فنشفع فیه فنشفّع .

____________________

1- تأویل الآیات: 1/19 ح2، بحار الأنوار: 24/303 ح 14، تفسیر برهان: 1/22 ح9.

2- سوره ص، آیه 62.

۵۷۷

ای سماعه بن مهران! اگر یکی از شما گناهی را مرتکب شده باشد ما با پای خود به درگاه الهی می رویم و برای او شفاعت می کنیم، و خداوند شفاعت ما را درباره او می پذیرد.

بخدا قسم ده نفر از شما وارد دوزخ نمی شود، بخدا قسم پنج نفر از شما وارد دوزخ نمی شود، بخدا قسم سه نفر از شما وارد دوزخ نمی شود، بخدا قسم حتّی یک نفر از شما به جهنّم نخواهد رفت، در درجات بهشت با یکدیگر رقابت کنید، و دشمنان خود را با داشتن تقوا و پاکدامنی برای همیشه اندوهناک سازید.(1)

415/45. محدّث نوریرحمه‌الله در کتاب «مستدرک الوسائل » از کتاب «مشکاه الأنوار» از برادر حمّاد بشیر نقل کرده است که گفت:

نزد عبداللَّه بن الحسن بودم، برادرش حسن بن الحسن هم نزد او بود، یادی از امام صادقعليه‌السلام شد، او به آن حضرت دشنام داد، من از آن مجلس خارج شدم و شبانه خدمت امام صادقعليه‌السلام رسیدم، حضرت در بستر قرار گرفته و لباس استراحت پوشیده بود، قصّه آن مجلس و آنچه را حسن گفته بود به عرض آن حضرت رسانیدم.

امام صادقعليه‌السلام به کنیز خود فرمود: آبی برایم حاضر کن، آب را که آورد امامعليه‌السلام وضو گرفت، و در جایگاه نمازش به نماز ایستاد، و بعد از آنکه دو رکعت نماز خواند دستها را به دعا بالا برد و عرض کرد:

یا ربّ إنّ فلاناً أتانی بالّذی أتانی عن الحسن، وهو یظلمنی، وقد غفرت له فلا تأخذه ولا تقایسه یا ربّ .

پروردگارا! فلانی برایم از جانب حسن خبر آورده است که او درباره من چنین و چنان گفته است، خدایا او به من ظلم کرده است و من او را

____________________

1- امالی طوسی: 295 ح 28 مجلس 11، وسائل الشیعه: 11/197 ح 22، تفسیر برهان: 4/63 ح6، بحار الأنوار: 68/117 ح 41 و ج: 24/259 ح 10 به نقل از تأویل الآیات: 1/507 ح 10.

۵۷۸

بخشیدم، تو هم او را مؤاخذه مکن و به این عمل عقوبت مفرما.

پس پیوسته بر این دعا و درخواست پافشاری کرد، سپس روی مبارک خود را به من نمود و فرمود: برگرد خداوند تو را رحمت کند و من باز گشتم.(1)

مؤلّف رحمه‌الله گوید : این باب را با نقل تشهّدی که امام صادقعليه‌السلام در نماز می خواندند خاتمه می دهم، چون از بعضی از مردم شنیده می شود که شهادت به ولایت را در اذان و اقامه انکار می کنند با آنکه شیخ طبرسیرحمه‌الله در کتاب «الإحتجاج» این حدیث را از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده است که فرمود:

إذا قال أحدکم لا إله إلّا اللَّه محمّد رسول اللَّه فلیقل علیّ أمیرالمؤمنین ولیّ اللَّه .(2)

هرگاه یکی از شما گفت: لا إله إلّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، باید بگوید: علی امیر مؤمنان و ولیّ خدا است.

یعنی همراه شهادت به وحدانیّت پروردگار و رسالت پیغمبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حتماً باید به ولایت امیرالمؤمنینعليه‌السلام شهادت دهد، و آنها غافلند از اینکه بنابر آنچه از امام صادقعليه‌السلام روایت شده است این شهادت به ولایت جزئی از اجزاء مستحبّی نماز است.

و من این تشهّد را در اینجا نقل می کنم زیرا مضمون والا و ارزنده ای دارد و فایده آن برای کسانی که در آن اندیشه کنند زیاد است، و در دسترس نیست، حتّی علّامه نوریرحمه‌الله از آن غفلت ورزیده و در کتاب «مستدرک» آن را ذکر نکرده است.

این روایت در رساله ای که به «فقه مجلسیرحمه‌الله » معروف است در صفحه

____________________

1- مشکاه الأنوار: 216، بحار الأنوار: 91/385 ح 16، والمستدرک: 6/395 ح 34.

2- الإحتجاج: 1/230، بحار الأنوار: 27/1 ح1.

۵۷۹

29 ذکر شده و متن آن چنین است:

مستحبّ است در تشهّد آنچه ابوبصیر از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده، اضافه شود و آن اینست که بگوید:

( بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَخَیْرُ الْأَسْماءِ کُلُّها للَّهِِ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَنَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّ رَبّی نِعْمَ الرَّبُّ، وَأَنَّ مُحَمَّداً نِعْمَ الرَّسُولُ، وَأَنَّ عَلِیّاً نِعْمَ الْوَصِیُّ وَنِعْمَ الْإِمامُ. أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ فی اُمَّتِهِ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ، اَلْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمینَ ) .

بنام خدا و با استعانت از خدا، سپاس و ستایش سزاوار خداوند است و همه نامهای نیکو از برای او است، شهادت می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست، او یکتاست و شریکی ندارد، و شهادت می دهم که محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بنده و فرستاده او است، او را به حقّ فرستاد تا بشارت دهنده و بیم دهنده باشد تا قیامت، و شهادت می دهم که خدای من خوب پروردگاری است و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خوب پیغمبری است و براستی علیعليه‌السلام خوب جانشینی برای پیغمبر و خوب امام و پیشوائی است، خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و شفاعت او را درباره امّتش قبول کن، و درجه او را بالا ببر، سپاس و ستایش سزاوار خداوند است که پروردگار جهانیان است.

۵۸۰

581

582

583

584

585

586

587

588

589

590

591

592

593

594

595

596

597

598

599

600

601

602

603

604

605

606

607

608

609

610

611

612

613

614

615

616

617

618

619

620

621

622

623

624

625

626

627

628

629

630

631

632

633

634

635

636

637

638

639

640

641

642

643

644

645

646

647

648

649

650

651

652

653

654

655

656

657

658

659

660

661

662

663

664

665

666

667

668

669

670

671

672

673

674

675

676

677

678

679

680

681

682

683

684

685

686

687

688

689

690

691

692

693

694

695

696

697

698

699

700

701

702

703

704

705

706

707

708

709

710

711

712

713

714

715

716

717

718

719

720

721

722

723

724

725

726

727

728

729

730

731

732

733

734

735

736

737

738

739

740

741

742

743

744

745

746

747

748

749

750

751

752

753

754

755

756

757

758

759

760

761

762

763

764

765

766

767

768

769

770

771

772

773

774

775

776

777

778

779

780

781

782

783

784

785

786

787

788

789

790

791

792

793

794

795

796

797

798

799

800

801

802

803

804

805

806

807

808

809

810

811

812

813

814

815

816

817

818

819

820

821

822

823

824

825

826

827

828

829

830

831

832

833

834

835

836

837

838

839

840

841

842

843

844

845

846

847

848

849

850

851

852

853

854

855

856

857

858

859

860

861

862

863

864

865

866

867

868

869

870

871

872

873

874

875

876

877

878

879

880

881

882

883

884

885

886

887

888

889

890

891

892

893

894

895

896

897

898

899

900

901

902

903

904

905

906

907

908

909

910

911

912