دانستنیهای علمی

دانستنیهای علمی0%

دانستنیهای علمی نویسنده:
گروه: سایر کتابها

دانستنیهای علمی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: مهدی آقابابائی
گروه: مشاهدات: 3411
دانلود: 1744

توضیحات:

دانستنیهای علمی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 31 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 3411 / دانلود: 1744
اندازه اندازه اندازه
دانستنیهای علمی

دانستنیهای علمی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

دانستنیهای علمی

نویسنده : مهدی آقابابائی

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

ثواب و هدیه به محضر : ثواب این جزوه را هدیه می کنم به محضر حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان حضرت حجت بن الحسن المهدی صاحب الزمانعليهما‌السلام و به مادر شهیده شان، ام الائمه، مادر سادات ، دخت نبی اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ،

شفیعه ی روز محشر، ملکه ی اسلام ، صدیقه ی شهیده حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام

مقدمه

خداوند تبارک و تعالی را شاکرم که با عنایات خاصه امام زمانعليهما‌السلام به این بنده ی حقیر توفیق دادند که بتوانم جزوه-ای در باب ریش تراشی و ریش گذاشتن بنویسم که تمام مباحث آن ، از قرآن، روایات، روان شناسی، پزشکی و فتاوی مراجع تقلید این مبحث را به طور کامل نوشتم که اتمام حجتی باشد برای کسانی که می گویند ما روایت و آیه ای از قرآن درباره ی ریش تراشی و گذاشتن آن نداریم و کسانی که می گویند هر کس ریش بگذارد امل و عقب افتاده است قلب و دل انسان باید پاک باشد و اینها و کسانی که شبهه وارد می کنند غافل از مضرات ریش تراشی هستند و منافع و فوائد ریش گذاشتن ، زیرا که گذاشتن ریش از سنت اهل بیتعليهما‌السلام و بزرگان است و تراشیدن آن کار مخالفان اسلام مانند یهود ، بابیت و مجوسیها هستند ما در این جزوه به یاری مولایمان امام زمانعليهما‌السلام آیات و روایات را آورده ایم تا کسانی که اطلاع ندارند اطلاع پیدا کنند و به گوش دیگران هم برسانند. و اما ابتدا درباره ی تاریخچه ی ریش و ریش تراشی به میدان آمده ام و بعد سخنان بزرگان و دانشمندان و پزشکان در این زمینه و بعد سراغ آیات و روایات رفته ام و بعد میان اینها فصلی انتخاب کرده ام و نام نهاده ام به نام شارب (سبیل) و فصل دیگری به نام جویدن مو که چه امراضی به بار می آورد. و در فصل آخر کتاب فتاوی علمای بزرگ و مراجع تقلید اگر کسی بگوید ما کاری با مراجع و علماء نداریم و نعوذ بالله بگوید: حرفهای آنان قدیمی است ما در جواب می گوئیم که: امام زمانعليهما‌السلام فرموده اند:

«در حوادثی که اتفاق می افتد به کسانی مراجعه کنید که احادیث ما اهل بیتعليهما‌السلام را روایت می کنند، آنها حجت من بر شما بوده و من حجت خدا بر آنها هستم.» و منظور امام زمان مراجع و علماء هستند. اینان مرزبانان و پرچمداران دین و شریعت هستند. انشاء الله خداوند منان این ناچیز و کمترین را از این بنده ی حقیر قبول بفرماید.

چکیده

در این کتاب سعی بر این شده است که اثبات نماید حرام بودن ریش تراشی را و گذاشتن ریش را و فواید و محاسن ریش گذاشتن را از منابع چهار گانه یا ادله ی اربعه: کتاب، سنت، عقل و اجماع و در این کتاب از سخنان دانشمندان بزرگ پیرامون این موضوع هم بحث به میان آمده است.

حوزه علمیه اصفهان - میرزا مهدی آقابابائی

فصل اول:تاریخچه ی ریش گذاشتن

وقتی تاریخ ریش گذاشتن بررسی می شود، یک نوع افراط و تفریط در آن بوده به طوری که عده ا ی ریش خود را آنقدر بلند می کردند که به زمین کشیده می شده و افرادی را اسیر جمع آوری آن از زیر دست و پا می کردند. در مقابل برخی ریش خود را از ته می زدند، اسلام که روشش بر اساس استدلال و منطق است ، این دو طریق را مطرود اعلام کرد و راه اعتدال و میانه روی را بر اساس آیه 143 سوره بقره که می فرماید:( وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّـهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ ) و روایات متعدد برگزید و اکنون به نمونه هائی از آن در تاریخ توجه فرمائید.

الف: ریش در شریعت حضرت موسیعليهما‌السلام

عبرانیان از زمان های بسیار قدیم ریش می گذاشتند و بر طبق شریعت حضرت موسیعليهما‌السلام مجاز به تراشیدن ریش نبودند و کندن ریش نزد آنان علامت تحقیر و بی احترامی بود. حضرت موسیعليهما‌السلام با مردانی از بنی اسرائیل به کوه طور رفت و دستور فرمود که: بعد از دعای من آمین بگوئید. از جمله دعاهای حضرت نفرین بر کسانی بود که ریش خود را می تراشیدند.

ب: سلاطین و علماء

سلاطینی از بابل، آشور، ایران و یونان قدیم ریش خود را فر می دادند و در مجسمه های داریوش بزرگ و حکمائی مانند افلاطون، ارسطو و سقراط این موضوع مشهود است.

برخی فراعنه مصر سنگ های قیمتی و مروارید به ریش خود می آویختند و آن سنگ ها را مانند خنجر، نوک تیز می کردند و گاهی با آن سنگ ها ریش ها را اصلاح می کردند.

معروف است که ریش «سلطان سنجر» آنقدر طول و عرض داشت که زمان شکار و تیراندازی غلامان می دویدند و ریش شاه را که به زمین می رسید با پارچه ای بسته و به پشتش گره می زدند.

ریش «فتحعلی قاجار و درباریانش» آنقدر بزرگ بود که در زمان تیراندازی آن را می بستند.

زمانی ریش ها را به شکل خاصی مانند توپی، دم کبوتری، مربع و مستطیل حالت و شکل می دادند.

«عباد» برادر «عبیدالله بن زیاد» ریش طویلی داشته و «ضیاءالدین قزوینی»استاد «سعدالدین تفتازانی» ریشش آنقدر طولانی بود که به کفش هایش می رسید و در خواب آن را کیسه می کرد و چون بر مرکب سوار می شد، باد آن را متفرق می نمود و مردم را متوجه خود می ساخت.

مردم یونان و روم قدیم همه ریش داشتند، اما کم کم در ایام شادی ریش تراشی معمول گردید. اما در نزد ایرانیان ریش مرسوم بوده است.

ج: کسانی که دستور تراشیدن ریش داده اند

اولین کسی که فرمان ریش تراشی دسته جمعی صادر کرد «اسکندر مقدونی» بود. و دومین نفر که این دستور را داد «فیلیپ هفتم» در اسپانیا و سومین نفرپطر کبیر در روسیه بود. و او چنان سخت گرفت که کسانی را که دارای ریش بودند جریمه می کرد و چهارمین نفر «شاه عباس صفوی» در ایران بود.

د: احترام ریش نزد درویشان

قلندران و درویشان در عراق موی سر و ابرو را می تراشیدند و در ایران تاری از موی ریش و سبیل را به عنوان ارادت و دوستی و مردی و یا برای شرط نذر برای یکدیگر ارسال می کردند و یا گرو می گذاشتند.

در یک دوره طولانی اگر ریش کسی را می کندند آنقدر توهین آمیز بود که مرگ را بر آن ترجیح می داد و ریش داشتن را مورد احترام قرار می دادند (ولی عصر خودمان را ببینید که هر کس ریش بگذارد به او لقب امّل و عقب افتادگی می دهند) و چه بسا بعضی دولت ها ریش انسانهای مجرم را می تراشیدند و تبعیدش می کردند و یا پیاده و سواره در شهر در معرض تماشای عموم قرار می دادند.

و: داشتن ریش سیره انبیاء عليهما‌السلام و دانشمندان اروپائی

سیره انبیاء و ائمه اطهارعليهما‌السلام و ادیان الهی و علماء گذاشتن ریش بود و از تراشیدن آن نفرت داشتند و در بین دانشمندان جهان از جمله اروپا و سلاطین بسیاری از آنها به پیامبران در ریش گذاشتن اقتدا می کردند از جمله دانشمندان اروپائی که ریش داشته اند و عکسهایشان در کتابها و موزه ها موجود است عبارتند از:

1- پاستور فرانسوی، ماریونی (مخترع ماشین چاپ) 2- کوری پیر (فیزیک و شیمیدان فرانسوی کاشف رادیوم) 3- تارینه

(بزرگترین استاد معالجه امراض) 4- یوکا من شامپیو نبر(نخستین کسی که عمل فتق را انجام داد) 5- دکتر پرفسور امیل (مکتشف سرم معالجه دیفتری) 6- لیستر (جراح انگلیسی) 7- ژیرار (مخترع ماشینهای بافت کتان) 8- گرام (زنوپ) (الکتریسین بلژیکی و مخترع دینامهای صنعتی برق).

فصل دوم: ریش تراشی از نظر دانشمندان و پزشکان

1- سخنان دکتر «ویکتور ژورژ»:

بعضی از مردم ریش داشتن را نمی پسندند و غافل هستند که ریش داشتن بهتر و دارای منافعی است. به درستی که طبیب حاذق و مشهور ((ویکتور ژورژ)) عقیده اش این است که داشتن ریش فوائد بسیار بزرگی دارد و محقق است که ریش داشتن دهان را محافظت می نماید از امراضی که متوجه بدن و اطراف آن است و هم منع می نماید رطوبتهای زائده ای را که متوجه به جوانب دهان می شود و نگاهداری می کند و از استخوانهای دندانها و غده هائی که چشمه لعابهای دهان است.(یعنی محافظت می کند از لثه ها و یا غده هائی که در لثه ها است). در کتاب تراش ریش از نظر بهداشت ص 20 آمده است که ایشان درباره ی فائده ی ریش می گوید: ریش موجب حفظ دندانها و غدد بزاقی خواهد شد.

2- سخنان دکتر (یعقوب صروف) و (فارس نمر):

به تحقیق از برای موهای ریش و سبیل فایده هائی بزرگ است:

اولا: در منع از رسیدن ریزه های غبار به حلق از راه بینی و دهان.

ثانیا: در منع از رسیدن هوای سرد به اطراف گلو و حلق. و روایت شده که ناخدایان و کشتیبانان فرنگ که به سوی قطب شمال سفر نموده اند برای جستجوی از سیّاح مشهود (فرنگلین) پس در آن یخچالها و هواهای سوز و زمینهای سرد سیر قطب خیلی سرمای سوزناک بر آنها شدید شد. ولی هیچ یک مبتلا به مرضی نشدند بدین جهت که موهای سر و ریش می پوشانید سر و روی آنها را و دور می کرد سوز سردی را از حلق و گلویشان. سپس چون برگشتند به سرزمین انگلستان که نسبتا به جایهای قطب گرمسیر و قشلاق می باشد پس تمامی آنها ریشهای انبوه خود را تراشیدند. فوری یک هفته نگذشته تمامی آنها مریض و بیمار شدند به سبب چائیدن استخوانهای گلو و اعضای حلق و دهان.

3- در مجله «المقتبس» دمشق آمده است که :

در مجله ی المقتبس مطبوعه ی شهر دمشق اثبات نموده که تیغهای ریش تراشان ناقل امراض و باعث سرایت دردهاست به چهره و صورت مردان تندرست که عادت به تراشیدن ریش نموده اند.

(منظور تراشیدن صورت با تیغ است نه دیگر اعضای بدن.)

4- ریش تراشی جماعتی در انگلستان:

جماعتی در انگلستان بر علیه و ضد عادت ریش تراشی انجمن نموده اند و سخت از کار کردن تیغی بر رخسار ریش تراشان جلوگیری می نمایند و از جمله تعلیمهای اسلامی این جماعت سعی و تلاش در این است که مردمان را وادار کنند به رها ساختن ریش و ترک تراشیدن آن؛ به این جهت که تیغهای دلاکان مایه سرایت و تعدی امراض مسریه است به لب و دهان و چهره و گلوی ریش تراشان. و بدرستی که این انجمن ورقه ای را چاپ نموده و بر بزرگان انگلیس و لوردهای ایشان قسمت و پخش نموده و ایشان را به مساعدت خود خوانده که رها بسازند ریشهای خود را تا این که عموم ملت از آنها تقلید و پیروی بنمایند. در این ورقه منشور دو صورت چاپ نموده بودند که یکی تمثال مردی که ریش خود را تراشیده و در او جمیع زشتیها و بدیها را نمایش داده و دیگری تمثال مردی که ریش خود را رها ساخته و در او جمیع زیبائیها و خوبیها را جلوه و نمایش داده اند.

5- به ریشهای تمامی کارکنان راه های آهن تیغ کشیدند

در زمانی ریشهای تمامی کارکنان راههای آهن را در موسم زمستان تراشیدند ، پس قسم بیشتر آنان مبتلا به درد دندان و اماس و اورام سختی شدند، در غده هائی که چشمه های لعاب گلو و دهان است و نیز گفته که: طبیب دیگری معالجه کرد کسانی که مبتلای برشح یعنی درد زکام شده بودند، همین که ایشان را امر فرمود به رها کردن ریشهای خود، آنها هم به امر او گوش نموده ریش گذاشتند(به صحت کامیاب شدند).

6- شیوع ریش تراشی در کشورهای غربی:

در سال 1911 میلادی بعلت شیوع ریش تراشی در کشورهای غربی و کشف مضرّات آن عده ای از اطباء و دانشمندان اروپا برای مبارزه با ریش تراشی در انگلستان تشکیل جلسه داده و برای حفظ بهداشت عمومی از این عمل نشریاتی منتشر نمودند و بدین وسیله مردم را متوجه ضررهای تیغ های صورت تراشی نموده، ضمنا برای نتیجه گرفتن به دولت نیز پیشنهاد دادند که جهت حفظ بهداشت عمومی جدا از این کار جلوگیری نماید.

7- بعضی از پزشکان فرانسوی می گویند:

تیغ ها (و ماشینهای) ریش تراشان ناقل امراض و باعث سرایت دردهاست و ریش تراشی، چهره و صورت مردان سالم را از بین می برد.

8- «هانسدریش» آلمانی می گوید:

ریش برای مرد زینت است.

9- «دکتر خوش منش»:

پوست بدن و موها بهترین مانع برای ورود میکروبها می باشند. و موی صورت کاملا از ورود میکروب ممانعت میکند. خراش پوست بوسیله تراشیدن موجب پیدا شدن راهی برای وارد شدن میکروب هاست.

موی صورت حافظ زیبائی و سلامتی آن است زیرا در اثر زیاد تراشیدن، سلولهای صورت فرسوده شده ، و به دنبال آن علائم پیری و چروک به زودی در صورت ظاهر می گردد. (کسانی که ریش دارند، از صورت سفید و لطیفتری بر خوردارند). به علاوه کسانی که ریش خود را می تراشند به خاطر زبری و خشن بودن صورتشان کودکانشان مانع بوسیدن آنها می شوند.

10- «دکتر صائبی»:

در رشته «فیزیولوژی» ثابت شده بیضه مرد علاوه بر موادی که با اسم ترشح منوی به خارج می ریزد، دارای ترشح درونی است که داخل خون شده، علائم بلوغ و نشانه مردی که یکی از آن روئیدن موی صورت است به وسیله همین ترشح درونی است. چنانچه برخی که فاقد بیضه هستند از داشتن موی صورت و چهره زیبا بی بهره اند. بنابراین موی صورت یکی از نشانه های مردی است و مردان و نوابغ عالم سعی داشته اند علاوه بر صدها خصلت انسانی، این نشانه را در خود حفظ کنند.

11- جریان کارخانه ی تیغ سازی:

((پل کن ریش Poul Kenrish )) شخصی است که دارای کارخانه ی تیغ سازی بوده، و روزی پانصد هزار تیغ تولید می کرده و سالها ریش میلیونها انسان را با این وسیله تراشیده است. و لیکن بزرگی و زیبائی خود را در ریش گذاشتن دانسته و در تمام مدت عمرش از تراشیدن موی صورت خویش خود داری کرده است.

نتیجه گیری از این فصل:

هر گاه کسی از روی انصاف و عدل در کتابها و در مطبوعات تازه و کهنه آسیا و اروپا نظر و اندیشه نماید، مقالات بی اندازه خواهد یافت در زشتیهای عادت ریش تراشی و خوبی های گذاشتن آن. چنانچه پاره و اندکی از آن را به عرض شما رساندیم.

به این نتیجه می رسیم که ریش تراشی مایه سرایت ناخوشیهای سخت و مظهر زشتیهای خلقت و سبب سرما خوردن و چائیدن استخوانهای چهره و گلو و مرضهای اعضای حلق و فکین می شود. و هم باعث امراض زکامی و رشحی و لقوه در دندان و اورام غدد لعابیه و غیر آن می گردد.

و به این نکته پی می بریم که گذاشتن ریش مایه ی محافظت دهان و قوت تکلم و فصاحت گفتار و مانع رطوبات زائده حلق و حافظ وظائف غده های لعابی می باشد و همچنین سبب قوت و محافظت استخوانهای چهره و اعضای گلو ودهان و گرم نگه داشتن آنها است. و نیز مانع از رسیدن غبار نرم و هواهای سرد و نا ساز به سوراخهای بینی و دهان می شود.

فصل سوم:ریش تراشی از نظر روان شناسی

روان شناسان ثابت کرده اند که: انسان دارای قوه مغناطیسی است که اثر آن مخصوصا در چشمها مشهود است و به سبب نگاه کردن زنان به مردان و بالعکس این قوه تقویت شده و غریزه جنسی را در دو طرف (مرد و زن) تحریک می کند.

سیفلیس و سوزاک و دردهای دیگر که در اثر شیوع فحشاء در برخی جوامع می بینیم در اثر این قوه جاذبه می باشد. بدیهی است که تراشیدن ریش از ته و صورت را براق کردن، سبب تقویت قوه جاذبه شده و تحریک و کشش های مغناطیسی را بین زنان و مردان افزایش می دهد.

طبق نظریه علم فیزیولوژی و پسیکولوژی نیروی شهوت از سن پانزده سالگی به بعد رو به افزایش است و تا بیست و پنج سالگی ادامه دارد، هر چه انسان از سن پانزده سالگی بالا می رود سیمای او بر افروخته و روشن تر می گردد و در چشم مرد و زن شیفتگی مخصوصی پیدا می شود. از همین سالهاست که موی صورت روئیده خواهد شد و این روئیدن موی صورت و نتراشیدن آن مانع برخی مفاسد اخلاقی میان زنان و مردان شده و تا حدودی از پیش آمدن مسائل سوء شهوانی جلوگیری می نماید. بر عکس مرد با تراشیدن ریش زنان و دختران را بیشتر متوجه خود می سازد و در شیوع فحشاء و تحریک غریزه جنسی نقش موثری دارد.

سوال:چرا عده ای از ریش گذاشتن فرار می کنند؟

عده ای به خاطر نداشتن آگاهی و برخور دار نبودن از ایمان قوی و از همه بیشتر به خاطر مسخره شدن مقدسات مثل حجاب و ریش و توسط انسانهای جاهل سعی می کنند به خاطر در امان ماندن از حملات و طعن آنها ریش خود را بزنند، و برای تراشیدن ریش خود بهانه هائی بیاورند. لذا این افراد گاهی می گویند که ما به خاطر رعایت بهداشت صورت خود را می تراشیم در حالی که می توان ریش داشت و بهداشت را هم رعایت کرد و اگر واقعا مسئله بهداشت مطرح است، چرا موهای سرشان را نمی زنند.

و گاهی می گویند: مسئله ریش گذاشتن مربوط به صدر اسلام می باشد به خاطر اینکه عربستان منطقه گرم و سوزانی بوده، اسلام برای حفظ پوست صورت دستور گذاشتن ریش را داده ، این توجیه هم بطلانش با آن همه دلیل بر ضررهای تراشیدن ریش روشن است.

عده ای برای اطاعت نمودن از همسر خود این فعل را انجام می دهند،عده ای هم به خاطر تقلید از دیگران.

و چه زیبا شاعر سروده است:

خلق را تقلیدشان بر باد داد

ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

عده ای هم به خاطر غفلت از زیانهای بهداشتی آن، عده ای هم به دلیل زیبائی، چهره ی خود را با نداشتن مو در صورت می دانند، عده ای هم تمدن را به تراشیدن ریش می دانند، و عده ای هم برای فرار از ریش گذاشتن می گویند: انسان کارهای دیگرش را درست کند در حالی که این حرف هم درست نیست، زیرا اسلام مجموعه ای از دستورات حیات بخش است که باید واجبات آن را عمل کرد و محرماتش را ترک کرد، اگر ریش تراشی حرام شد، باید انجام نداد و این توجیهات پذیرفته نیست.

نکات مهم:

1- بر اساس اینکه اسلام به نظم و مرتب بودن انسان در تمام مراحل زندگی سفارش نموده، شایسته است انسان مسلمان محاسن خود را مرتب شانه نماید و از ژولیدگی و بی قوارگی ریش هایش جلوگیری نماید تا ظاهری زیبا و پاکیزه داشته باشد و سبب ترغیب مردم به دین گردد.

انشاءالله روایات شانه کردن ریش را در چند فصل آینده خواهد آمد.

2- امکان دارد بعضی از اشخاص نخواسته باشند محاسن بلند یا معمولی داشته باشند، چنین افرادی می توانند ریش های خود را طوری کوتاه کنند که عرفا ریش دار بودن صدق کند. آنچه در اسلام حرام می باشد زدن ریش از ته است و دیگر فرقی بین ماشین و تیغ نیست.

3- روایاتی که آورده می شود در فضیلت ریش گذاشتن روشن می کند که اسلام ضمن بها دادن به معنویت و باطن به ظواهر بسیار اهمیت می دهد. لذا یک مسلمان وظیفه دارد هم در جهت معنویت و ارتقاء مکارم اخلاق تلاش نماید و هم ظواهر خود و خانه و خانواده اش را بر اساس گفته های ائمه اطهارعليهم‌السلام حفظ نماید و اگر نتوانست در جهت باطن و پرورش روح رشد کند لااقل ظاهرش را اسلامی نگه دارد، نه اینکه بگوید: اکنون که من از جهت معنوی و اخلاقی مشکل دارم پس ظاهر را درست کردن چه فایده ای دارد و با تراشیدن ریش گناهی را بر سایر گناهان بیفزاید.

فصل چهارم:تراشیدن ریش از منظر قرآن

سوال: آیا قرآن اشاره ای به حرمت ریش تراشیدن کرده است؟

جواب: آری. در چند آیه از قرآن می رساند که تراشیدن ریش حرام است.

( وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ )

در کتاب گرانسنگ و ارزشمند وسائل الشیعه از تفسیر علی بن ابراهیم قمیرحمه‌الله که در وثاقت و اعتبار او حرفی نیست در ذیل آیه ی شریفه از حضرت امام صادقعليهما‌السلام نقل شده است که فرمودند:

وقتی خداوند حضرت ابراهیمعليهما‌السلام را خوب مورد امتحان قرار داد به اینکه فرزندش اسماعیل را ذبح کند، حضرت ابراهیمعليهما‌السلام پس از بیدار شدن تصمیم بر ذبح فرزند خویش گرفت و پروردگار هم به جهت پاداش حضرت ابراهیمعليها‌السلام فرمود:

«پروردگار هم به جهت پاداش به حضرت ابراهیمعليهما‌السلام فرمود: ما تو را امام بر مردم قرار دادیم و سپس ((حنیفیت)) یعنی پاکیزگی که ده چیز پاک است را بر او نازل کرد، حضرت هم آنها را با خود آورد که تاکنون نسخ نشده و تا روز قیامت هم نسخ نشده و تا روز قیامت هم نسخ نخواهد شد که پنج چیز آن راجع به سر و عبارت است از:

1- گرفتن شارب(سبیل)2- ریش گذاشتن3- تراشیدن موی سر4- مسواک کردن5 - خلال نمودن.

و پنج چیز دیگر آن مربوط به بدن است که عبارتند از:

1- تراشیدن موهای زائد بدن2- ختنه کردن 3- ناخن گرفتن 4- غسل جنابت 5- طهارت با آب.

تا اینجا معلوم شد که بنا به فرموده ی حضرت امام صادقعليهما‌السلام یکی از احکام دهگانه ی آئین ابراهیمی ریش گذاشتن است که خداوند بر حضرت ابراهیمعليهما‌السلام نازل فرموده است.

خداوند تبارک و تعالی در سوره نحل می فرماید:

( ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ .)

ترجمه: (ای رسول ما از آئین حنیف و پاک حضرت ابراهیمعليهما‌السلام تبعیت کن).

و معلوم شد یکی از احکام این آئین ابراهیمی گذاشتن ریش است.

حال آیا تنها پیامبر اسلام مامور به پیروی از آئین ابراهیمی می باشند؟ خیر زیرا خداوند در سوره آل عمران فرموده:

( قُلْ صَدَقَ اللَّـهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ )

امت خود بگو، راست گفت خدا: از آئین پاک ابراهیمعليهما‌السلام پیروی کنند.

( مَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ) .

ترجمه: آنچه را پیغمبر برای شما آورده (از حکم) آنرا بگیرید و از آنچه شما را نهی فرموده است خودداری کنید).

و ما روایات زیادی از پیامبر اکرم داریم پیرامون نهی از تراشیدن نهی و امر نمودن به گذاشتن ریش.

( وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ).

ترجمه: ( و خودتان را به دست خودتان به هلاکت نیندازید).

چون تراشیدن ریش دارای امراضی است لذا قرآن هم اشاره دارد که نباید کسی خود را به هلاکت بیندازد، آنهم بدست خود و امراض آن را ما در فصل اول آوردیم

پس با توجه به پنج آیه ی فوق و فرمایش امام صادقعليه‌السلام روشن شد که بنا به آیات قرآن، هم پیامبر و هم امت ایشان مامورند به ریش گذاشتن.

ممکن است (درباره ی آیه 95 سوره آل عمران) گفته شود «اتبعوا» صیغه ی امر است و دلالت برمطلق مطلوبیت اعم از وجوب و استحباب دارد، لذا ممکن است این پیروی کردن واجب نباشد بلکه مستحب باشد.

در جواب عرض می شود درست است که صیغه ی امر دلالت بر اعم از وجوب و استحباب دارد، لکن در صورتی که قرینه ی حمل بر استحباب موجود نباشد، عقل حکم بر لزوم اطاعت از امر مولی می کند و در این آیه ی شریفه این چنین است.

باز ممکن است گفته شود قرینه بر استحباب موجود است و آن اینکه ریش گذاشتن در سیاق بعضی از مستحبات قرار گرفته پس به حکم وحدت سیاق باید حمل بر استحباب شود.

عرض می شود بله در سیاق بعضی از مستحبات قرار دارد لیکن در بین این ده چیز غسل جنابت هم وجود دارد که یکی از غسلهای واجب می باشد، به همین دلیل می توان گفت در اینجا قرینه حمل بر استحباب وجود ندارد و لذا هر کدام از این ده چیز به سبب صیغه ی اتبعوا عقلاً واجب خواهد بود مگر اینکه رخصتی از جانب شارع به ما رسیده باشد که در بعضی از اینها همچون مسواک زدن رخصت رسیده و در بعض دیگر مانند غسل جنابت و ریش تراشی رخصتی به ما نرسیده است.

نتیجه این که ریش گذاشتن به حکم عقل واجب می باشد.

فصل پنجم:سیره ی عملیه ی انبیاء و اولیاء دلیل بر ریش گذاشتن و دلیل عقلی بر لزوم ریش گذاشتن

سیره ی عملیه ی انبیاء و اولیاء دلیل بر ریش گذاشتن

وقتی انسان با دقت به تاریخ زندگی انبیاء و اولیاءعليهما‌السلام نظر می کند در می یابد که از زمان حضرت آدمعليهما‌السلام تا عصر حاضر از پیامبران ، اولیاء، صدیقین و صلحاء و هر کس که معتقد به دین بوده ، ریش تراش نبوده اند و آن را از منکرات می دانسته اند و احدی از علماء و رهبران دینی یعنی مراجع معظم تقلید شیعه بلکه علماء اهل تسنن و حتی علماء ادیان دیگر و بعضی از سلاطین و اطباء و دانشمندان خارجی مرتکب ریش تراشی نشده اند.

خوب اهتمام ورزیدن انبیاء و اولیاء و رهبران دینی در طول زمانها به ریش گذاشتن و نتراشیدن ریش حتی برای یک مرتبه کشف از این نمی کند که ریش گذاشتن مطلوب مولی بوده و حجتی است بر علیه کسانی که ریش می تراشند؟ حتماً جواب خواهید داد بلی.

دلیل عقلی بر لزوم ریش گذاشتن

یکی از دلائلی که بر لزوم ریش گذاشتن اقامه شده است دلیل عقلی است به این ترتیب که:

عقل سالم به هر انسانی حکم می کند که عبد و بنده ی مولا، کسی است که در تمام رفتار و کردار متوجه مولای خود بوده و در هیچ لحظه ای دمی بر خلاف رضای مولای خود بر ندارد که اگر برداشت دیگر بنده ی او نیست بلکه بنده ی همان است که در تحت سلطه ی او قرار دارد چرا که هر چه در بند آنی بنده ی آنی. و بر کسی پوشیده نیست که مولای حقیقی و آنکه، هر کس هر چه دارد از خدای تبارک وتعالی است و دیگران همه بنده ی او هستند و اقتضای بندگی این مولای عزیز، این است که هر چه او از ما خواسته به همان نحو مطلوبی که مورد رضایتش می باشد بجا آوریم تا بدین وسیله به وظیفه بندگی خویش عمل کرده باشیم.

ریش گذاشتن یکی از اموری است که بنابر حسب آنچه از منابع موجود بر می آید (کتاب، سنت، عقل و اجماع) مطلوب مولای حقیقی بوده و ترخیصی هم از او در تراشیدن آ« به ما نرسیده، لذا بندگی اقتضاء می کند هر کس خود را بنده ی او مید اند ریش خود را نتراشد تا به وظیفه ی بندگی خویش عمل کرده باشد که اگر خدای ناکرده تراشید از زمره ی بندگان او خارج شده و از دیدگاه عقل سلیم کاری ناپسند و قبیح مرتکب گشته و استحقاق عقاب هم دارد.

به امید اینکه در باقی مانده ی عمر خویش در زمره ی بندگان شایسته ی او قرار گرفته و نواهی او را ترک و دستوراتش را آن طور که مورد رضایت او می باشد عمل نمائیم. انشاء الله.

( در پاورقی شیخ عباس قمی در منتهی الآمال در ماه رجب تعجب می کنم از کسانی که ریش ندارند حرم شیبتی علی النار)