راه بهشت

راه بهشت 10%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 29082 / دانلود: 5137
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

لباس های اهل بهشت

قرآن در چند آیه، به لباس های اهل بهشت اشاره نموده و می فرماید: «اهل بهشت، لباس های سبزی از سندس و استبرق یعنی دیباج و بعضی گفته اند: دیباج منسوج از طلا می پوشند، و بر تخت های بهشتی تکیه می زنند، و خداوند درباره این نعمت ها می فرماید:( نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً )

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«مقصود از "متّکئین فیها علی الأرائک"، همان تخت های بهشتی است که بر روی آنها حجله های اهل بهشت قرار می گیرد.» و خداوند می فرماید:( نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً یعنی: این ها نیکو

_____________________

۱- ۵۸۸) همان / ۱۶۰.

۲- ۵۸۹) همان / ۱۵۵.

جایگاه و نیکو پاداشی است.(۱)

مرحوم طبرسی در مجمع البیان در تفسیر آیه( إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً * أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئینَ فیها عَلَی الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً ) (۲) می فرماید:

«جنّات عدن یعنی جنّات الإقامه، و أساور: جمع أسوار و یا جمع أسوره است و اسوره جمع سوار است و سوار زینت دست است، و سندس: دیباج رقیق، و استبرق: دیباج غلیظ است، و أرائک: جمع أریکه به معنای سریر و تخت می باشد. بعضی گفته اند: أرائک: فرش های حجله است.»(۳)

در تفسیر آیه:( إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ ) (۴) رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «هنگامی که مؤمن وارد منازل خود در بهشت می گردد، و تاج ملک و کرامت بر سر او گذارده می شود، حلّه هایی از طلا و نقره و یاقوت و درّ منظوم به او پوشیده می شود، و هفتاد حلّه حریر با رنگ های گوناگون که با طلا و نقره و لؤلؤ و یاقوت احمر بافته شده است بر او می پوشانند چنان که خداوند می فرماید:( یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ و چون مؤمن بر تخت عزّت می نشیند، تخت او از شادی به اهتزاز درمی آید، و چون در منازل خود در بهشت

______________________

۱- ۵۹۰) تفسیر صافی: ۳ / ۲۴۱.

۲- ۵۹۱) کهف / ۳۰ - ۳۱.

۳- ۵۹۲) تفسیر مجمع: ۶ / ۳۳۹.

۴- ۵۹۳) حجّ / ۲۳.

مستقرّ می شود، ملکی که مأمور به باغستان های اوست برای تهنیت و خوش آمدگویی اجازه ورود می طلبد، خدّام مؤمن به او می گویند: باید در انتظار بمانی، چرا که ولیّ خدا بر اریکه و تخت عزّت تکیه زده و همسر او حوراء برای او آماده شده است و تو باید در انتظار اجازه دخول باشی...»(۱)

میوه های بهشتی

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که خداوند آدمعليه‌السلام را از بهشت به روی زمین فرستاد، یکصد و بیست درخت با خود آورد، که چهل عدد آنها درختانی بود که میوه آنها مانند انجیر ظاهر و باطن آن خورده می شد، و چهل عدد آنها درختانی بود که تنها داخل میوه های آنها خورده می شد، مانند گردو، و چهل عدد دیگر آنها درختانی بود که میوه های آنها مانند زردآلو بود که داخل آنها خورده نمی شد و تنها خارج آنها خورده می شد. و انبانی نیز با خود آورد، که در آن هسته و دانه هر گیاهی وجود داشت.»(۲)

از این حدیث روشن می شود که اصل میوه ها و سبزیجات و گیاهان دنیا، همه از بهشت آمده جز آن که چون به این عالم وارد شده، وزن و طعم و رنگ آنها تغییر پیدا کرده است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «هنگامی که آدمعليه‌السلام از بهشت اخراج شد، خداوند میوه های بهشتی را توشه او قرار داد، و صنعت هر چیزی را به او تعلیم نمود، بنابر این، میوه های شما از بهشت است، جز آن که این میوه ها تغییرپذیر است، و میوه های بهشتی تغییر نمی کند.»(۳) از قرآن استفاده می شود که میوه های بهشتی فراوان است، و ایجاد آنها در اختیار اهل بهشت است، و اهل بهشت هر میوه ای را که میل به آن پیدا کنند، برایشان آماده می شود،

_______________________

۱- ۵۹۴) کافی: ۸ / ۹۷.

۲- ۵۹۵) خصال / ۶۰۱

۳- ۵۹۶) مکارم الأخلاق طبرسی / ۱۷۰.

و هرگز زحمتی برای تهیّه آنها نخواهند داشت، چنان که در آیه:

( وَ فاکِهَهٍ کَثیرَهٍ * لا مَقْطُوعَهٍ وَ لا مَمْنُوعَهٍ ) (۱) ،

و آیه:( وَ فاکِهَهٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ ) (۲) ،

و آیه( وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَهٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ) (۳) به این معنا تصریح شده است،

به طور کلّی از آیات شریفه:( وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ * وَ تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتی أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * لَکُمْ فیها فاکِهَهٌ کَثیرَهٌ مِنْها تَأْکُلُون َ) (۴)

استفاده می شود که خداوند هر لذّتی که اهل بهشت به آن مایل شوند را برای آنان آماده می فرماید.

اکنون به برخی از میوه های دنیایی، و آثار آنها که در روایات فراوانی به آنها اشاره شده است، اشاره می کنیم:

۱ - هندباء: یعنی گیاه کاسنی.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هندباء سیّد البقول یعنی آقای سبزیجات است.»(۵)

و فرمود:

«بر تو باد به هندبا که آن قدرت تو را بر مجامعت زیاد می کند، و فرزند را نیکو می نماید، و بر مردی فرزند می افزاید و حرارت بدن را زیاد می نماید و آن لیّن و معتدل خواهد بود.»(۶) و فرمود:

_____________________

۱- ۵۹۷) واقعه / ۳۲ - ۳۳.

۲- ۵۹۸) همان / ۲۰.

۳- ۵۹۹) طور / ۲۲.

۴- ۶۰۰) زخرف / ۷۱ - ۷۳.

۵- ۶۰۱) وسائل: ۲۵ / ۱۷۹.

۶- ۶۰۲) بحارالأنوار: ۶۶ / ۲۰۶.

«فضیلت هندباء بر سایر سبزیجات، همانند فضیلت ما بر مردم است.»(۱)

۲ - الکُرّاث: یعنی سیر.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «در بین سبزیجات کرّاث را رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دوست می داشت و می فرمود: "سنام البقول و رأسها الکرّاث و فضله علی البقول کفضل الخبز علی سائر الأشیاء و هی بقلتی و بقله الأنبیاء قبلی، و أنا أحبّه و آکله و کأنّی أنظر إلی نباته فی الجنّه یبرق ورقه خصرهً و حسناً.»

یعنی: «بهترین سبزیجات سیر است، و فضیلت آن نسبت به بقیّه سبزیجات مانند فضیلت نان بر چیزهای دیگر است، و آن سبزی من و همه پیامبران قبل از من می باشد، و من آن را دوست می دارم و می خورم، و می بینم که گیاه آن در بهشت از سبزی و زیبایی جلوه ای دارد.»

و فرمود: «هنگامی که سیر و پیاز را می خورید، به مساجد و مجالس نروید تا کسی از بوی آن آزار نبیند.»

۳ - البادنجان:

قال الکاظمعليه‌السلام : «استکثروا لنا من البادنجان فإنّه حارّ فی وقت الحراره و بارد فی وقت البروده معتدل فی الأوقات کلّها جیّد علی کلّ حال.»(۲)

یعنی: امام کاظمعليه‌السلام فرمود: «بادنجان را زیاد مصرف کنید، چراکه بادنجان در تابستان گرم است و در زمستان سرد است، و در همه اوقات معتدل و نیکو می باشد.»

______________________

۱- ۶۰۳) همان.

۲- ۶۰۴) کافی: ۶ / ۳۷۳.

۴ - البطّیخ: (خربوزه).

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرمود:

«خربوزه را بخورید چرا که آب آن رحمت است و شیرینی آن از بهشت است.»

و در روایتی آمده که خربوزه از بهشت آمده و کسی که یک لقمه آن را بخورد، خداوند هفتاد هزار حسنه به او عطا می کند و هفتاد هزار گناه را از او می بخشد و هفتاد درجه به درجات او می افزاید.

امام کاظمعليه‌السلام می فرماید: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خربوزه را با شکر و خرما می خورد.»(۱)

مؤلّف گوید: برای تفصیل خواصّ میوه ها و گیاهان و سبزیجات به کتب خواصّ خوراکی ها و کافی و محاسن و مکارم الأخلاق و کتاب اخلاق و سیره محمّدیصلى‌الله‌عليه‌وآله مراجعه شود.

درخت های بهشتی

۱ - درخت طوبی:

یکی از درختان بهشتی، درخت طوبی می باشد. در روایات شیعه و اهل سنّت فراوان نقل شده که آن در بهشت در خانه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و امیرالمؤمنینعليه‌السلام است و آیه شریفه:( الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ ) (۲) درباره علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام نازل شده است.

شیخ سلیمان قندوزی حنفی در کتاب ینابیع المودّه از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که از آن حضرت درباره آیه شریفه:( الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ ) فرمود: «طوبی درختی است در بهشت، اصل آن در خانه من است و شاخه های آن بر سر اهل بهشت سرازیر می باشد.»

_______________________

۱- ۶۰۵) مکارم الأخلاق طبرسی / ۱۸۴؛ بحارالأنوار: ۶۶ / ۲۰۶ و ج ۶۳

۲- ۶۰۶) رعد / ۲۹.

گفته شد: «یا رسول اللّه! قبلاً از شما سؤال نمودیم فرمودید: «اصل آن در خانه علیعليه‌السلام است، و شاخه های آن بر سر اهل بهشت می باشد؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «خانه من و علیّ در بهشت یکی است.»(۱)

در تفسیر ثعلبی نیز نقل شده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«طوبی درختی است که خداوند به دست قدرت خود در بهشت غرس نموده، و از روح خود در آن دمیده است، و از آن حلیّ و حلل [ یعنی شیرینی و زیور ]می روید، و شاخه های آن از پشت دیوارهای بهشت دیده می شود.»(۲)

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله هنگامی که تفسیر حروف ابجد را بیان می نمود فرمود: «و امّا "طا"، اشاره به درخت طوبی است، و طوبی درختی است که خداوند آن را به دست قدرت خویش آفریده، و از روح خود در آن دمیده است، و شاخه های آن از پشت دیوارهای بهشت دیده می شود، و از آن حلیّ و حلل [ یعنی شیرینی و زیور ]روییده می شود، و میوه های آن بر سر اهل بهشت سرازیر است، و هر چه اهل بهشت از حلیّ و حلل و میوه های گوناگون [ و... ]بخواهند، بر آن درخت آماده است، و هر میوه ای از آن گرفته شود فوراً به جای خود بازمی گردد.»(۳)

۲ - درخت خرما:

پس از درخت طوبی، درخت خرما در بهشت بهترین درخت ها می باشد.

مرحوم مفید در مقنعه و شیخ حرّ عاملی در وسائل روایت نموده اند: هنگامی که خداوند آدمعليه‌السلام را از بهشت به روی زمین آورد، آدم وحشت نمود، و از خدای خود درخواست کرد که به وسیله یکی از درختان بهشتی او را مأنوس نماید، و خداوند درخت خرما را برای او فرستاد، و آدم تا زنده بود به آن درخت انس پیدا

_________________________

۱- ۶۰۷) ینابیع المودّه: ۱ / ۲۸۷.

۲- ۶۰۸) همان.

۳- ۶۰۹) همان / ۲۸۸.

می کرد، و چون وفات او نزدیک شد به فرزندان خود گفت: «من در زمان حیات خود به این درخت انس می گرفتم، و امیدوارم که پس از مرگ نیز به آن انس داشته باشم، چون من از دنیا رفتم، شاخه ای از آن را دو نصف کنید و آنها را در کفن من قرار بدهید.» فرزندان او نیز چنین کردند، و پیامبران نیز به این سنّت عمل می کردند، تا این که در جاهلیّت این سنّت تعطیل شد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله باز آن را احیا نمود و سنّت رایجی گردید.(۱)

۳ - درخت سخاوت:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«سخاوت درختی است از درختان بهشت که شاخه های آن در دنیا بر سر مردم سرازیر است و هر کس اهل سخاوت باشد، به شاخه ای از شاخه های آن آویزان می شود، و آن شاخه او را به بهشت می برد. بخل نیز درختی است از درختان دوزخ و شاخه های آن در دنیا بر سر مردم سرازیر است، و هر کس بخیل باشد، به یکی از شاخه های آن آویزان می شود، و آن شاخه او را به دوزخ می برد.»(۲)

۴ - درخت هایی که در کنار کوثر قرار دارد:

در تفسیر آیه( فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ ) آمده که:

در کنار نهر کوثر درخت هایی است که میوه آنها دختران بهشتی می باشند، و اهل بهشت هر چه از این میوه ها می چینند، فوراً به جای آن میوه دیگری سبز می شود و این معنا در بحث حوریان بهشتی گذشت، و بعضی گفته اند: معنای «جزاک اللّه خیراً» همین دختران بهشتی است.

۵ - درخت هایی که ملائکه در بهشت برای مؤمنین غرس می کنند:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«هر کس بگوید: "لا إله إلّا اللّه"، برای او درختی در بهشت از یاقوت سرخ غرس می شود، و محلّ غرس آن درخت مشک سفید است، که

______________________

۱- ۶۱۰) وسائل: ۳ / ۲۳.

۲- ۶۱۱) مستدرک الوسائل: ۷ / ۱۵؛ امالی طوسی / ۴۷۵.

شیرین تر از عسل و سفیدتر از برف و خوشبوتر از مشک است، و میوه های آن درخت همانند پستان های دختران جوان می باشد که از زیر هفتاد حلّه نمایان است.»(۱)

در حدیث دیگری از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«هر کس بگوید: "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أکبر"، خداوند به ملائکه می فرماید: "برای او درختی در بهشت غرس کنید".»

پس برخی از اصحاب گفتند: «در این صورت درختان ما در بهشت فراوان خواهد بود.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«آری، و لکن من به شما اعلان خطر می کنم که قبل از رسیدن به آنها آتشی بفرستید و آنها را بسوزانید.»

سپس فرمود: «خداوند می فرماید:( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ ) (۲)

مؤلّف گوید: از این حدیث روشن می شود که ترک اطاعت خدا و رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله سبب حبط اعمال می شود.

۶ - درخت سدره المنتهی:

در تفسیر آیه شریفه:( وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَهً أُخْری * عِنْدَ سِدْرَهِ الْمُنْتَهی * عِنْدَها جَنَّهُ الْمَأْوی * إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهَ ما یَغْشی ) (۳)

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

_______________________

۱- ۶۱۲) ثواب الأعمال / ۳.

۲- ۶۱۳) جامع المدارک: ۲ / ۲۸۰.

۳- ۶۱۴) نجم / ۱۳ - ۱۶.

«به این علّت این درخت را سدره المنتهی می گویند که اعمال اهل زمین را ملائکه حفظه به محلّ سدره المنتهی می برند.»(۱)

از روایات استفاده می شود که سدره المنتهی بالاترین مقام قرب الهی است، و در آسمان هفتم است و تنها رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله قابلیّت قدم گذاردن در آن مقام را داشته است، و به همین علّت آن را «سدره المنتهی» نامیده اند.

از امام صادقعليه‌السلام سؤال شد: «درخت "سدره المنتهی" و جمله "أصلها ثابت و فرعها فی السّماء" چیست؟» فرمود:

«رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله اصل آن است، و علیّعليه‌السلام و فاطمهعليها‌السلام فرع آن است، و ائمهعليهم‌السلام شاخه های آن هستند، و شیعیانشان برگ های آن اند.»

راوی می گوید: گفتم: «فدای شما شوم، معنای "منتهی" چیست؟» فرمود:

«به خدا سوگند دین به آن منتهی می شود، و کسی که از آن درخت نباشد نه مؤمن به خدا و نه شیعه ما می باشد.»(۲)

و در سخن دیگری فرمود: «هنگامی که مؤمنی از دنیا می رود، برگی از آن درخت ساقط می شود، و چون فرزندی به دنیا می آید، برگی بر آن افزوده می شود.»(۳) امام باقرعليه‌السلام می فرماید: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله [ در معراج] به آسمان هفتم و سدره المنتهی رسید، و آن درخت به سخن درآمد و گفت: "یا رسول اللّه! هیچ مخلوقی قبل از شما از من نگذشته است.» امام باقرعليه‌السلام سپس فرمود: «ثمّ دنی فتدلّی فکان قاب قوسین أو أدنی»، یعنی: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله پس از مقام سدره المنتهی به نزدیک ترین مقام قرب الهی رسید و خداوند کتاب اصحاب یمین و اصحاب شمال [ یعنی کتاب بهشتیان و

______________________

۱- ۶۱۵) محاسن: ۲ / ۳۳۴.

۲- ۶۱۶) بصائر الدّرجات / ۸۰

۳- ۶۱۷) همان.

دوزخیان] را به او داد، کتاب اصحاب یمین را با دست راست خود گرفت، و آن را گشود، و نام اهل بهشت، و نام پدران آنان و قبائلشان را در آن دید، سپس کتاب اصحاب شمال [ و دوزخیان] را گشود و در آن نام اهل دوزخ، و نام پدران و قبائلشان را در آن دید، و چون پایین آمد، آن دو کتاب را به علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام تحویل داد.»(۱)

حمیری قمّی از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«هنگامی که من به معراج رفتم، و آسمان ها را طی نمودم، و به "سدره المنتهی" رسیدم، دیدم هر برگی از آن درخت بر دنیا سایه افکنده، و بر روی هر برگی ملکی است، و خدا را تسبیح می کند، و از دهان هر ملکی درّ و یاقوت و لؤلؤ خارج می شود، و از هر دانه لؤلؤای مقدار پانصد سال [ راه] دیده می شود، و از آن درّ و یاقوت ها، هر چه می ریزد، ملائکه ای موکّلند که آنها را در دریایی از نور بریزند، و آن ملائکه در هر شب جمعه ای به سدره المنتهی می آیند.»

سپس فرمود:

«هنگامی که ملائکه مرا دیدند ضمن خوش آمدگویی گفتند: "ای محمّد خوش آمدی"، پس من دیدم بادی وزید و درخت سدره را تکان داد، و درهای بهشت به هم خورد، و ملائکه به من گفتند: "این صداها از شادی آنان است که شما قدم در این جا گذارده ای"، پس صدایی از بهشت شنیدم که می گفت: "چقدر ما شوق دیدار علیّ و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام را داریم".»(۲)

در روایات از برگ درخت سدر بسیار تعریف شده و مستحبّ است انسان سر و بدن خود را با آن بشوید تا بدن او پاکیزه گردد و درد و غم و اندوه از او برطرف شود. در این باب به روایاتی اشاره می کنیم.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید:

_______________________

۱- ۶۱۸) همان / ۲۱۲.

۲- ۶۱۹) قرب الإسناد / ۱۰۱.

«هنگامی که خداوند رسول خودصلى‌الله‌عليه‌وآله را امر نمود که اسلام را آشکار سازد، و وحی بر آن حضرت نازل شد [ در عالم معنا] دید جمعیّت مسلمانان اندک اند و جمعیّت مشرکین فراوانند، پس اندوه شدیدی به او رخ داد، و خداوند جبرئیل را فرستاد و برای او برگ درخت سدره المنتهی را آورد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله با آن سر خود را شست، و اندوه او برطرف شد.»(۱)

امام کاظمعليه‌السلام فرمود: «شستن سر، با سدر، رزق انسان را زود می رساند.»(۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «سرهای خود را با سدر بشویید، چرا که برگ درخت سدر را هر ملک مقرّب و هر پیامبر مرسلی، تقدیس نموده است.»(۳)

و فرمود: «هرگاه اندوه فراوانی به تو روی آورد، بر تو باد به گفتن: "لا حول و لا قوّه إلّا باللّه".» و فرمود: «کسی که اندوهی برای او پیدا شود، و نداند این اندوه از کجاست؟ باید سر خود را [ با سدر] بشوید.»(۴)

در کتاب الجامع للشّرایع یحیی بن سعید حلّی آمده: «مستحبّ است انسان در هر جمعه ای سر خود را با سدر و خطمی بشوید.»(۵) امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سر خود را با سدر می شست و می فرمود: "سرهای خود را با برگ درخت سدر بشویید، چرا که هر ملک مقرّب و هر پیامبر مرسلی آن را تقدیس نموده، و هر کس سر خود را با برگ درخت سدر بشوید، هفتاد روز وسوسه شیطان از او دور می شود، و کسی که هفتاد روز وسوسه شیطان از او دور شود، گناه نمی کند، و کسی که گناه نکند،

______________________

۱- ۶۲۰) کافی: ۶ / ۵۰۵

۲- ۶۲۱) منتهی المطلب: ۱ / ۵۳

۳- ۶۲۲) منتهی المطلب: ۱ / ۵۳

۴- ۶۲۳) دعوات راوندی / ۱۲۰.

۵- ۶۲۴) همان / ۳۱۵ و ۳۱.

داخل بهشت می شود.»(۱)

شهید اوّل در آداب روز جمعه می فرماید:

«سنّت های روز جمعه چند چیز است:

۱ - غسل جمعه،

۲ - شستن سر با سدر و خطمی،

۳ - اوّل صبح به مسجد رفتن،

۴ - تراشیدن سر،

۵ - گرفتن ناخن ها،

۶ - کوتاه کردن شارب،

۷ - رها کردن ریش،

۸ - استعمال بوی خوش،

۹ - پوشیدن لباس فاخر و نظیف،

۱۰ - دعا کردن هنگام خروج به نماز جمعه، و خواندن دعای "اللّهمّ من تهیّأ..."،

۱۱ - رفتن به نماز جمعه با سکینه و وقار،

۱۲ - خواندن بیست رکعت نماز نافله جمعه،

۱۳ - خواندن سوره جمعه و منافقین در نماز ظهر و جمعه و اگر از روی فراموشی سوره دیگری را شروع کند، اگر از نصف تجاوز نکرده است عدول نماید. و ابن بابویه آن را واجب دانسته است.»(۲)

نهرهای بهشتی

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سؤال شد: «عرض نهرهای بهشتی چقدر است؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «عرض هر کدام از نهرهای بهشتی، به اندازه پانصد سال راه است، و این نهرها، در گرد قصرها و حجاب های بهشتی دور می زند، و امواج آنها آوازه های دل نشینی دارد، و اهل بهشت را به طرب درمی آورد،

_____________________

۱- ۶۲۵) ثواب الأعمال / ۲۰.

۲- ۶۲۶) بیان / ۱۰۸.

همان گونه که مردم برای همدیگر آوازه می خوانند.»(۱)

روایت شده که ماعزبن مالک اسلمی نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله چهار مرتبه اقرار به زنا نمود و از آن حضرت درخواست کرد تا حدّ الهی را بر او جاری نماید، و او را پاک کند، سپس توبه کرد و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله او را سنگسار نمود و فرمود: «ماعز توبه ای کرد که اگر گروهی از امّت من این چنین توبه می کردند، آنان را کفایت می نمود.»

روایت شده که ماعز بن مالک چون سنگسار شد، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«من او را دیدم که در نهرهای بهشت شنا می کرد.»(۲)

حضرت عسکریعليه‌السلام فرمود: «نهرهای بهشتی دوازده عدد می باشد، و خداوند نام آنها را در آیات ذیل بیان نموده است:

۱ ( فیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ ) (۳) یعنی: «در بهشت نهرهایی از آب است و آب آنها تغییر نمی کند.»

۲ – ۰ ( وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ ) (۴) یعنی: «در بهشت نهرهایی است از شیر که طعم آنها تغییر نمی کند.»

۳ ( وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّهٍ لِلشَّارِبینَ ) (۵) یعنی: «در بهشت نهرهایی از شراب است که سبب لذّت نوشندگان می شود.»

۴ ( وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفّیً ) (۶) یعنی: «در بهشت نهرهایی از عسل صاف شده است که به چیزی آمیخته نیست.»

۵ ( وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً * عَیْناً فیها تُسَمّی سَلْسَبیلاً ) (۷) یعنی: «چشمه ای در بهشت می باشد که آب آن

______________________

۱- ۶۲۷) جامع الأخبار / ۱۲۶؛ بحارالأنوار: ۸ / ۱۴۶.

۲- ۶۲۸) الأقتاب الفقهیّه ابن ابی جمهور / ۶۵

۳- ۶۲۹) محمّد / ۱۵.

۴- ۶۳۰) همان.

۵- ۶۳۱) همان.

۶- ۶۳۲) محمّد / ۱۵.

۷- ۶۳۳) انسان / ۱۷ - ۱۸.

گواراست، و به زنجبیل آمیخته شده و آن را سلسبیل می گویند.»

۶ –( إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ) یعنی: «ما به تو نهر کوثر، خیر فراوان، نبوّت، کتاب، علم، شرف دارین و ذریّه پاک عطا کردیم.»

۷ –( یُسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ ) (۱) یعنی: «به مؤمن در بهشت شربتی مهرشده می دهند که از آن بوی مشک می یابد.»

۸ –( وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیمٍ ) (۲) یعنی: «نهری در بهشت وجود دارد که آمیخته به تسنیم است.»

۹ - ۱۰ –( فیهِما عَیْنانِ تَجْرِیانِ ) (۳) یعنی: «در آن دو بهشت دو چشمه جاری می باشد.»

۱۱ - ۱۲ –( فیهِما عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ ) (۴) یعنی: «در آن دو بهشت، دو چشمه جوشان می باشد.»(۵)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «چهار نهر از نهرهای دنیا از بهشت است:

۱ - فرات،

۲ - نیل،

۳ - سیحان،

۴ - جیحان. و نهر فرات: آب شیرین دنیا و آخرت است، و نیل: نهر عسل است، و سیحان: نهر خمر است، و جیحان: نهر شیر است.»(۶)

علّامه مجلسی رحمه الله گوید: «از روایات استفاده می شود که نهر فرات، افضل نهرهای بهشتی است.»(۷)

۱- ۶۳۴) مطفّفین / ۲۵.

۲- ۶۳۵) همان / ۲۷.

۳- ۶۳۶) رحمن / ۵۰

۴- ۶۳۷) همان / ۶۶

۵- ۶۳۸) مناقب آل ابی طالب: ۱ / ۲۶۵.

۶- ۶۳۹) خصال / ۱۱۷.

۷- ۶۴۰) بحارالأنوار: ۵۷ / ۳۵؛ مناقب آل ابی طالب: ۱ / ۲۶۵.

درجات بهشتی

از برخی از روایات استفاده می شود که بالاترین درجات بهشت «جنّه الفردوس» و یا «حظیره القدس» است، و درجات بهشت با تلاوت قرآن، تعیین می شود، و در برخی از روایات آمده که «مقام وسیله» مخصوص رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و اهل بیت آن حضرت است، و آن بالاترین درجات بهشت و نهایت قرب به پروردگار است. صاحب مجمع گوید: «روایت شده که فاصله اعلای درجات بهشت تا پایین ترین آنها مانند فاصله زمین تا آسمان است.»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «نگویید: "یک بهشت"، بلکه بهشت هایی و درجاتی وجود دارد، همان گونه که خداوند می فرماید:( وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ ) و یا می فرماید: "درجات بعضها فوق بعض"، و مردم با اعمال خود در بهشت بر یکدیگر تفاضل پیدا می کنند.»(۱)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «مردم فردای قیامت، به سبب عقولشان تفاضل پیدا می کنند و به خدای خود تقرّب می جویند.»(۲)

امام صادقعليه‌السلام نیز فرمود:

«ثواب و پاداش اعمال به اندازه عقل مؤمن است، و هر کدام از جنّ و انس، به سبب اعمالشان درجاتی پیدا می کنند؛ همان گونه که خداوند می فرماید:

( وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ ) (۳). (۴)

____________________

۱- ۶۴۱) بحارالأنوار: ۶۶ / ۱۵۵؛ مجمع: ۹ / ۲۱۰؛ عیّاشی: ۱ / ۳۸۸.

۲- ۶۴۲) بحارالأنوار: ۶۶ / ۱۵۶.

۳- ۶۴۳) احقاف / ۱۹.

۴- ۶۴۴) بحارالأنوار: ۶۶ / ۱۵۶.

از برخی از آیات و روایات ظاهر می شود که عالی ترین درجات بهشتی مربوط به اهل صبر است، بلکه از برخی از سخنان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ظاهر می شود که بهشت مخصوص به اهل صبر است، و درجات آن نیز به اعتبار درجات صبر می باشد.

عبداللّه بن مسعود می گوید: روزی من با اصحاب خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله رسیدیم، و گرسنگی و مجاعه سختی بر ما وارد شده بود، تا جایی که چهار ماه بود ما جز آب و شیر و برگ درخت نخورده بودیم. پس به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کردیم: «تاکی ما در این مجاعه و گرسنگی شدید خواهیم ماند؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«شما همواره تا زنده هستید چنین خواهید بود، از این رو، باید خدا را شاکر باشید، چرا که من قرآن و کتاب های دیگر آسمانی - که بر من و بر پیامبران دیگر نازل شده است - را خوانده ام و در هیچ کدام نیافتم که جز اهل صبر کسی داخل بهشت شود.» سپس فرمود: «ای ابن مسعود! خداوند می فرماید:

( إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ ) (۱) ،

و می فرماید:( أُولئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا ) (۲) ،

و می فرماید:( أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ ) (۳) ،

و می فرماید:( إِنّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ ) (۴)،

و می فرماید:( وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّهً وَ حَریراً ) (۵) ،

و می فرماید:( أُولئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا ) (۶)،

و می فرماید:( وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ ) (۷).

______________________

۱- ۶۴۵) زمر / ۱۰.

۲- ۶۴۶) فرقان / ۷۵.

۳- ۶۴۷) بقره / ۲۱۴.

۴- ۶۴۸) مؤمنون / ۱۱۱.

۵- ۶۴۹) دهر / ۱۲.

۶- ۶۵۰) قصص / ۵۴

۷- ۶۵۱) بقره / ۱۵۵.

مؤمن محتضر می گوید: "خیر." ملک الموت به او می گوید: "به طرف بالا بنگر." و چون می نگرد و درجات بهشتی و قصرهای آن را می بیند، ملک الموت به او می گوید: "این منازل عالی و نعمت های فراوان و همسران زیبا مربوط به تو است و اگر فرزندان و ذرّیّه تو نیز صالح باشند با تو خواهند بود، آیا به این نعمت ها به جای آنچه از دنیا از دست می دهی راضی می شوی؟"

مؤمن محتضر می گوید: "آری واللّه راضی می شوم." سپس ملک الموت به او می گوید: "باز به بالا بنگر." و چون می نگرد، حضرات محمّد و علی و فرزندان پاک آنانعليهم‌السلام را در اعلی علّیّین می یابد. ملک الموت به او می گوید: "آیا آنان را می بینی؟ آنها سادات و پیشوایان تواند، و تو با آنان خواهی بود و با آنان مأنوس می شوی. آیا هم نشینی با آنان را به جای از دست دادن دنیا می پذیری؟"

مؤمن محتضر می گوید: "آری واللّه می پذیرم."»

سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«آنچه گفته شد، معنای آیه شریفه ای است که خداوند می فرماید:

0( إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ * نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ ) (1)

یعنی: کسانی که در دنیا معتقد به یگانگی خدا شدند، و در اعتقادات [ و اعمال ]خود استقامت ورزیدند، هنگام مرگ، ملائکه بر آنان فرود می آیند، و می گویند: شما ترس و اندوهی به خود راه ندهید، ما شما را به آن بهشتی که خدا به شما وعده داده است بشارت می دهیم، و در دنیا و آخرت دوستان شما خواهیم بود، و برای شماست در بهشت هرچه مایل باشید،

____________________

1- 37) فصّلت / 30 - 32.

و هرچه را بخواهید، و این نخستین انعام خدای غفور و رحیم است برای شما.»(1)

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که مؤمن از دنیا می رود، هفتاد هزار از ملائکه او را تا قبر تشییع می کنند و چون داخل قبر می شود، دو ملک منکر و نکیر می آیند، و او را می نشانند، و به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و مؤمن در پاسخ آنان می گوید: "پروردگار من، اللّه است، و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله پیامبر من است، و اسلام دین من است. [ در روایات دیگر آمده که از امام او نیز سؤال می کنند و مؤمن یکایک ائمّه معصومینعليهم‌السلام را نام می برد.] سپس آن دو ملک قبر او را به اندازه ای که چشم می تواند ببیند، می گشایند، و از غذاهای بهشتی برای او می آورند، و روح و ریحان بر او وارد می کنند، همان گونه که خداوند می فرماید:( فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ * فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ ) ، یعنی فی قبره( وَ جَنَّهُ نَعیمٍ ) یعنی فی الآخره.»(2)

___________________

1- 38) بحارالأنوار: 24 / 27، از تفسیر منسوب به امام عسکریعليه‌السلام .

2- 39) امالی صدوق / 365.

عالم برزخ

اشاره

احوال مردم در عالم برزخ

برزخ فاصله بین مرگ تا قیامت است، و مؤمن در آن مدّت - در قالب مثالی - شاد و خرّم و متنعّم می باشد، و قبر برای او باغستانی از باغستان های بهشت خواهد بود، در حالی که کافر در قبر در عذاب و شدّت می باشد، و قبر برای او گودالی از گودال های دوزخ خواهد بود. از روایات استفاده می شود که برخی از گنهکاران مؤمن نیز در عالم برزخ گرفتار می باشند، و اسباب گرفتاری آنان خطاها و گناهانی است که توضیح آنها خواهد آمد، و لکن اولیای خداوند از مرگ و عالم برزخ هراس داشته اند و رعایت تقوا و پرهیز از محرّمات دین را می کرده اند، و از خداوند درخواست می نموده اند که مرگ برای آنان آسان باشد و پس از مرگ آمرزیده شده باشند. امام کاظمعليه‌السلام همواره در دعای خود می فرمود: «اللّهمّ إنّی أسألک الرّاحه عند الموت و العفو عند الحساب.»

یعنی: «خدایا من از تو می خواهم که هنگام جان دادن راحت باشم، و پس از مرگ نیز مرا بیامرزی و هنگام حساب از من بگذری.»(1)

حضرت زین العابدینعليه‌السلام در دعای ابوحمزه می فرماید:

____________________

1- 40) کافی: 3 / 323.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«أبکی لظلمه قبری، أبکی لضیق لحدی، أبکی لسؤال منکر و نکیر إیّای، أبکی لخروجی من قبری عریاناً ذلیلاً حاملاً ثقلی علی ظهری...»(1)

«قبر، هر روز سخنی دارد و می گوید: من خانه غربت و تنهایی هستم، من خانه وحشت و ترس هستم، من خانه کرم هستم، من یا باغستانی از باغستان های بهشت و یا گودالی از گودال های آتش دوزخ هستم.»(2)

یکی از یاران امام صادقعليه‌السلام می گوید: به آن حضرت عرض کردم: «من از شما شنیده ام که می فرمودید: همه شیعیان ما با خطاها و گناهانی که دارند در بهشت با ما هستند، آیا چنین چیزی صحیح است؟» امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«من به تو راست گفتم، به خدا سوگند همه آنان در بهشت با ما خواهند بود.»

گفتم: «فدای شما شوم، برخی از آنان گناهان فراوان و بزرگی دارند؟» فرمود:

«امّا در قیامت همه شما با شفاعت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله یا وصیّ پیامبرعليه‌السلام در بهشت خواهید بود، و لکن به خدا سوگند من برای شما از برزخ می ترسم.»

گفتم: «برزخ چیست؟» فرمود:

«برزخ از زمان مرگ تا قیامت می باشد.»(3)

____________________

1- 41) مصباح المتهجّد، شیخ طوسی / 591

2- 42) کافی: 3 / 242.

3- 43) کافی: 3 / 242.

ارواح مؤمنین در برزخ

از روایات استفاده می شود که ارواح مؤمنین بعد از دفن در قالب مثالی به وادی السّلام نجف منتقل می شوند؛ حبّه عرنی گوید: خدمت امیرالمؤمنینعليه‌السلام به وادی السّلام نجف رفتیم، امیرالمؤمنینعليه‌السلام ایستاد و مانند کسی که می خواهد با گروهی سخن بگوید، اموات آن مزار را مخاطب قرار داد؛ من نیز ایستادم و لکن چون طولانی شد خسته شدم و نشستم و عبای خود را جمع نمودم و عرض کردم: «یا امیرالمؤمنین من از ایستادن زیاد برای شما متأثّر شدم، خوب است قدری استراحت کنید.» پس عبای خود را پهن کردم تا آن حضرت بر روی آن بنشیند. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«ای حبّه! کار من، سخن گفتن و انس گرفتن با مؤمنی بود.»

گفتم: «آیا آنان نیز با شما سخن گفتند؟» فرمود: «آری اگر پرده از مقابل چشم تو برداشته شود، خواهی دید که آنان در حلقه هایی گرد هم نشسته اند و با یکدیگر سخن می گویند.» گفتم: «آنان در قالب جسم هستند یا در قالب روح [ مثالی]؟» فرمود: «در قالب روح [مثالی] می باشند.» سپس فرمود: «هیچ مؤمنی نیست که در نقطه ای از زمین دفن شود، جز آن که به روح او گفته خواهد شد: "خود را به وادی السّلام برسان"، همانا وادی السّلام بقعه ای از بهشت عدن می باشد.»(1) امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ارواح مؤمنین بر روی درختی از بهشت قرار دارند و از آن درخت می خورند و می آشامند و همواره می گویند: "خدایا قیامت را برپا کن و به

_____________________

1- 44) همان: 3 / 243.

وعده هایی که به ما داده ای عمل کن و آیندگان ما را به پیشینیان مان برسان."»(1)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هنگامی که مؤمنی از دنیا می رود، اموات گرد او جمع می شوند، برخی از آنان نسبت به گذشتگان از مؤمنین و کسانی که زنده مانده اند از او سؤال می کنند، پس اگر بشنوند که شخصی از دنیا رفته و به آنان ملحق نشده است می گویند: "او به دوزخ سقوط نموده، او به دورخ سقوط نموده." و برخی از آنان می گویند: "او را رها کنید تا آرامش پیدا کند؛ چرا که او تازه از چنگال مرگ نجات یافته است."»(2)

یونس بن ظبیان گوید: خدمت امام صادقعليه‌السلام بودم که آن حضرت فرمود: «مردم [ یعنی اهل سنّت] درباره ارواح مؤمنین بعد از مرگ چه می گویند؟»گفتم: «آنان می گویند: ارواح آنان در چانه دان های پرندگان سبزی است در زیر عرش و در قنادیلی قرار دارند.» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «سبحان اللّه! مؤمن گرامی تر از این است که خداوند روح او را در چانه دان پرنده ای قرار بدهد.» سپس فرمود: «ای یونس، هنگامی که روح مؤمن می خواهد از بدنش جدا شود، حضرت محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام و ملائکه مقرّب خدا، نزد او می آیند، و چون مؤمن قبض روح می شود، خداوند روح او را در قالب مثالی همانند قالب دنیایی قرار می دهد و در آن عالم می خورد و می آشامد و هر کس بر او وارد شود او را می شناسد.»(3)

___________________

1- 45) کافی: 3 / 244.

2- 46) همان / 245.

3- 47) همان / 245.

ارواح کفّار و مشرکین در برزخ

ارواح کفّار و مشرکین در عالم برزخ گرفتار عذاب می باشند، در برخی از روایات آمده که آنان در چاه برهوت معذّب خواهند بود، و همواره از خدای خود می خواهند و می گویند: «خدایا قیامت را برپا مکن و به وعده ای که برای ما داده ای عمل مکن و اواخر ما را به اوایل مان ملحق مکن.»(1)

امام صادقعليه‌السلام نسبت به ارواح مشرکین می فرماید:

«آنان در آتش معذّب می باشند، و همواره می گویند: "خدایا قیامت را برای ما برپا مکن، و به وعده خود نسبت به ما عمل مکن، و اواخر ما را به اوایل مان ملحق مکن.»(2)

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید:

«بدترین چاه، چاه برهوت در حضرموت است که در آن ارواح کفّار معذّب می باشند.»(3)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«بدترین یهود، یهود بیسان اند (بیسان قریه ای است در شام) و بدترین نصاری، نصارای نجران می باشند، و بهترین آب های روی زمین، آب زمزم است، و بدترین آب های روی زمین، آب برهوت است، و آن بیابانی است در حضرموت که ارواح کفّار و سران آنان در آن معذّب می باشند.»(4)

سؤال منکر و نکیر در قبر

مرحوم صدوق در کتاب امالی از سلیمان بن مقبل از موسی بن جعفر از پدر خود جعفر بن محمّدعليهم‌السلام نقل نموده که فرمود:

«چون مؤمن شیعه [ دوازده امامی] از دنیا می رود، هفتاد هزار ملک او را تا نزدیک قبر تشییع می کنند و چون داخل قبر می شود، دو ملک منکر و

____________________

1- 48) کافی: 3 / 245.

2- 49) همان.

3- 50) همان / 246.

4- 51) همان.

نکیر او را می نشانند، و به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" او می گوید: "اللّه پروردگار من است، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله پیامبر من است، اسلام دین من است [ و...]." پس آن دو ملک به اندازه دید چشم، قبر او را وسیع می نمایند، و از بهشت برای او غذا می آید، و روح و ریحان بر او وارد می شود، و این معنای آیه شریفه ای است که خداوند می فرماید:

( فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبین * فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ (یعنی فی قبره)وَ جَنَّهُ نَعیمٍ (یعنی فی الآخره).)

سپس فرمود: «هنگامی که کافر از دنیا می رود، هفتاد هزار از زبانیه آتش او را تا نزدیک قبر تشییع می نمایند، و او به حاملین خود اصرار می کند و آنان را سوگند می دهد - و صدای او را جز جنّ و انس، همه اهل عالم می شنوند - و می گوید: "لو أنّ لی کرّه فأکون من المؤمنین؛ یعنی: ای کاش باز به دنیا برمی گشتم و از مؤمنان می شدم."

و به حاملین خود می گوید: "ارجعونی لعلّی أعمل صالحاً فیما ترکت؛ یعنی: مرا بازگردانید تا شاید گذشته های خویش را جبران کنم."

پس زبانیه آتش در پاسخ او می گوید: "کلّا إِنّها کلمه أنت قائلها؛ یعنی: هرگز چنین چیزی امکان پذیر نیست، و این سخن، سخن بیهوده ای است که تو می گویی." از سوی دیگر ملکی به آنان می گوید: "لو ردّ لعاد لما نهی عنه؛ یعنی: اگر او بازگردد نیز همین اعمال را انجام خواهد داد." و چون او را داخل قبر می کنند و مردم از او جدا می شوند، دو ملک منکر و نکیر به صورت های بسیار وحشتناکی نزد او می آیند، و او را می نشانند، و سپس به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و چون زبان او گره می خورد و قدرت بر جواب پیدا نمی کند، ضربه ای از عذاب الهی بر او می زنند، که هر موجودی [ جز جنّ و انس] از آن وحشت می کند."

سپس به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و چون می گوید: "نمی دانم"، به او می گویند: "آری ندانسته ای، و هدایت نشده ای، و رستگار نگردیده ای." سپس دری از دوزخ به روی او بازمی کنند و برای او از جهنّم آب جوشان وارد می نمایند، همان گونه که خداوند می فرماید:

( وَ أمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبینَ الضَّالّینَ * فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ» یعنی فی القبر، «وَ تَصْلِیَهُ جَحیمٍ» یعنی فی الآخره.) (1)

برزخ برای کافر و مشرک و منافق

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هنگامی که کافر از دنیا می رود، هفتاد هزار از زبانیه دوزخ او را تا قبر همراهی می کنند؛ او به حاملین خود [ که او را به طرف قبر می برند] سوگند می دهد [ که مرا داخل قبر نکنید] و با صدای وحشتناکی که همه اهل عالم جز جنّ و انس می شنوند، می گوید: "ای کاش برای من بازگشتی می بود، و من از مؤمنان می شدم." و نیز می گوید: "مرا بازگردانید تا شاید عمل صالح و شایسته ای را که انجام ندادم، انجام بدهم." پس زبانیه به او پاسخ می دهند، و می گویند: "هرگز چنین چیزی امکان پذیر

____________________

1- 52) امالی صدوق / 366؛ بحارالأنوار: 6 / 222 ح 22.

نیست، و این سخنی است که تو می گویی." از سویی ملکی به آنان می گوید: "اگر او بازگردد، به کار خود ادامه خواهد داد، او دروغ می گوید." و چون او را داخل قبر می کنند و مردم از او جدا می شوند، دو ملک منکر و نکیر با هیئت بسیار وحشتناکی نزد او می آیند، و او را می نشانند، و به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" پس زبان او گره می خورد، و قدرت بر جواب پیدا نمی کند، و آن دو ملک تازیانه ای از عذاب و آتش بر او می زنند، که همه اهل عالم [ جز جنّ و انس] از آن وحشت می کنند. سپس به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و چون در پاسخ آنان می گوید: "نمی دانم." آنان می گویند: "ندانستی و هدایت نشدی و رستگار نگردیدی." و سپس دری از آتش به قبر او می گشایند، و آب جوشان جهنّم را بر او وارد می نمایند؛ و این معنای آیه شریفه قرآن است، که می فرماید:

(وَ أَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبینَ الضَّالّینَ * فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ»؛ یعنی، فی قبره، «وَ تَصْلِیَهُ جَحیمٍ»؛ یعنی، فی الآخره .)(1)

درباره مشرک نیز خداوند در قرآن می فرماید:

( إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ ) (2). و می فرماید:( مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ ) (3) .

____________________

1- 53) امالی صدوق / 366.

2- 54) نساء / 48.

3- 55) مائده / 72.

امام صادقعليه‌السلام به عمرو بن عبید بصری فرمود: «بزرگ ترین گناهان کبیره در قرآن شرک به خداست.» و سپس آیات فوق را تلاوت نمود.(1)

مؤلّف گوید: شرک بزرگ ترین مصداق کفر است و آنچه برای کافر گفته شده، بالاتر و سخت تر از آن برای مشرک خواهد بود.

و امّا حال منافق هنگام مرگ و برزخ و قیامت از همه کفّار و مشرکان سخت تر خواهد بود؛ چنان که خداوند می فرماید:( إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً ) (2) .

از این رو، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به فاطمه زهراعليها‌السلام می فرماید:

«... هنگامی که من در روز قیامت بر منبری - که از همه منبرهای پیامبران بزرگ تر است - قرار می گیرم، جبرئیلعليه‌السلام از طرف خداوند می آید و به تو ای فاطمه می گوید: "حاجت خود را بخواه." و تو خواهی گفت: "خدایا حسن و حسین من را به من نشان ده." و چون خداوند آنان را حاضر می کند تو خواهی دید که از رگ های گردن حسینعليه‌السلام خون بالا می رود، و می گوید: پروردگارا، امروز حقّ من را از ستمکاران بگیر. پس در آن هنگام خداوند خشم می کند، و با خشم او دوزخ و همه ملائکه خشم می نمایند، و جهنّم نعره ای می کشد، و شعله ای از آن می آید و قاتلین حسینعليه‌السلام و فرزندانشان، و فرزندان فرزندانشان را می گیرد؛ و چون فرزندان قاتلین حسینعليه‌السلام می گویند: "خدایا ما در زمان شهادت حسینعليه‌السلام نبودیم"، خداوند به زبانیه دوزخ می فرماید: "این زشت چشمان سیاه رو را بگیر، و با صورت در پایین ترین طبقه دوزخ بینداز؛ چرا که

____________________

1- 56) الفقیه: 3 / 563

2- 57) نساء / 145.

این ها با دوستان امام حسینعليه‌السلام سخت تر از پدرانشان عمل کردند، و چون به دوزخ انداخته می شوند صدای شهیق آنان به گوش اهل محشر می رسد.

سپس جبرئیلعليه‌السلام به فاطمهعليها‌السلام می گوید: "حاجت خود را بخواه." و فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا من نجات شیعیانم را می خواهم." پس خطاب می رسد: "ای فاطمه، من آنان را بخشیدم." فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا من نجات شیعیان فرزندانم را نیز می خواهم." خداوند می فرماید: "من آنان را نیز بخشیدم." پس فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا من نجات شیعیان شیعیانم را نیز می خواهم." پس خطاب می رسد: "ای فاطمه! بازگرد و در بین اهل محشر هر کس را دیدی که با تو ارتباطی دارد، او را با خود به بهشت ببر."»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«در چنین وقتی همه خلایق آرزو می کنند که ای کاش فاطمی بودند و با فاطمه زهراعليها‌السلام علاقه و ارتباطی می داشتند...»(1)

بهشت و دوزخ برزخی

مرحوم کلینی در کتاب کافی از ضریس کناسی نقل نموده که گوید: به امام باقرعليه‌السلام گفتم: «مردم می گویند: "آب فرات ما از بهشت خارج می شود"، در حالی که آب فرات از مغرب می آید، و چشمه هایی در آن ریخته می شود؟» امام باقرعليه‌السلام فرمود:

«خداوند بهشتی [ یعنی باغستانی] در مغرب خلق نموده و آب فرات شما از آن بیرون می آید، ارواح مؤمنین نیز هر شامگاه از قبور خود خارج می شوند و داخل آن می گردند، و از میوه های آن استفاده می کنند، و همدیگر را ملاقات می نمایند، و در نعمت و شادمانی خواهند بود، و

____________________

1- 58) تفسیر فرات کوفی / 446.

چون فجر طالع می شود از آن باغستان بهشتی خارج می شوند و در بین آسمان و زمین رفت و آمد می کنند، و چون خورشید طلوع می کند به قبرهای خود توجّه می نمایند، و در هوا با یکدیگر ملاقات می کنند.» سپس فرمود: «در مشرق نیز خداوند آتشی آفریده، تا ارواح کفّار شب ها در آن ساکن شوند، و از زقّوم آن بخورند، و از حمیم و آب جوشان آن بیاشامند، و چون فجر طالع شود، به بیابانی در یمن به نام برهوت که از آتش های دنیا سوزان تر است می روند، و یکدیگر را ملاقات می کنند، و چون شب می شود، به آتش بازمی گردند و تا قیامت همین گونه خواهند بود.» ضریس می گوید: به امام باقرعليه‌السلام گفتم: «أصلحک اللّه! آیا حال اهل توحید، که به نبوّت حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله اعتراف دارند و اهل گناه بوده اند و حقّ شما را نشناخته اند، در برزخ چگونه است؟» فرمود: «آنها در قبرهای خود خواهند ماند، و هر کدام دارای عمل صالحی بوده، و عداوتی نسبت به ما نداشته اند، دری از قبرشان به آن بهشتی که در مغرب خداوند آفریده است باز می شود، و نسیمی به آنان می رسد، تا زمانی که قیامت برپا شود، و خداوند حساب اعمال آنان را بکند و پس از آن یا به بهشت بروند و یا به دوزخ، و این ها همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان می فرماید: "( وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ ) (1). و همین گونه است وضع مستضعفین، و افراد سفیه، و ابله، و اطفال، و فرزندان مسلمانان که به حدّ بلوغ نرسیده اند، و امّا نصّاب از مسلمانان [ یعنی کسانی که دشمن اهل البیتعليهم‌السلام بوده اند] از قبورشان خداوند راهی به آتشی که در مشرق خلق نموده می گشاید، و تا قیامت در آتش و عذاب خواهند بود، و سپس به دوزخ خواهند رفت،

____________________

1- 59) توبه / 106.

همان گونه که می فرماید:( ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ * ثُمَّ قیلَ لَهُمْ أَیْنَما کُنْتُمْ تُشْرِکُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ ) (1) . و به آنان گفته می شود: "چه شد آن امامی که شما بر خلاف امام منصوب از ناحیه خداوند برگزیدید؟! [ تا از شما شفاعت و حمایت نماید؟!]"»(2)

برخی از عبرت ها

خداوند، عالم را وسیله عبرت انسان قرار داده است، به گونه ای که به هر چه بنگرد، وسیله عبرت و اعتبار او خواهد بود، انسان برای شناختن خدا، به هر چه نگاه کند، می تواند خدای خود را ببیند، تنها مشکل این است که عبرت گیرنده کمیاب است، از این رو، امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «ما أکثر العبر و أقلّ الاعتبار.»(3)

یعنی: «چقدر اسباب عبرت فراوان است، و عبرت گیرنده کم است؟!»

شخصی به امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «آیا شما خدایی را که عبادت می کنی دیده ای؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«وای بر تو، من هرگز خدایی که ندیده باشم، عبادت نخواهم نمود.»

عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین چگونه او را دیده ای؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«چشم ها او را نمی بیند، و لکن قلب ها به حقایق ایمان او را می بیند.»(4)

در روایتی آمده که فرمود: «من هیچ چیزی را ندیدم، جز آن که خدا را قبل از آن، و بعد از آن، و با آن دیدم.» [ یعنی هر چه را دیدم دانستم که او از خود نیست، و آفریدگاری داشته، اکنون نیز با خواست خدا زنده است، مرگ او نیز با اراده خدا می باشد.]

_______________________

1- 60) غافر / 72 - 74.

2- 61) کافی: 3 / 247.

3- 62) نهج البلاغه: 4 / 72.

4- 63) بحارالأنوار: 4 / 52

از این رو، خداوند در آیات بسیاری مردم را امر به تدبّر و اعتبار نموده و می فرماید:( فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ ) (1) ، و پاداش تدبّر و اعتبار و تفکّر را، بیش از پاداش هر عبادتی قرار داده است.(2)

و چون بیشتر مردم از یاد خدا و مرگ و معاد و قیامت غافل هستند، خداوند عبرت های فراوانی برای آنان قرار داده است. از این رو، در سوره ق می فرماید:

( أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ * وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ * تَبْصِرَهً وَ ذِکْری لِکُلِّ عَبْدٍ مُنیبٍ * وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصیدِ * وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضیدٌ * رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَهً مَیْتاً کَذلِکَ الْخُرُوجُ ) (3)

در آیات فوق، خداوند امر به نظر و دقّت در آثار صنع حکیمانه خود نموده، و پس از ذکر نعمت هایی مانند خلقت آسمان ها، ستارگان، زمین، کوه ها، درختان و گیاهان، آنها را وسیله تبصره و بینایی بندگان خود دانسته، و نزول باران را، رحمت و برکت

____________________

1- 64) حشر / 2.

2- 65) قال الصّادقعليه‌السلام : «تفکّر ساعه خیر من قیام لیله.» [ أو خیر من عباده سبعین سنه أو خیر من عباده سبعین ألف سنه.] قلت: کیف یتفکّر؟ قال: «یمرّ بالخربه أو بالدّار فیقول: أین ساکنوک؟ أین بانوک؟ مالک لا تتکلّمین؟» وسائل: 15 / 196.

3- 66) ق / 6 - 11.

دانسته و می فرماید: «با این آب باران، ما باغستان ها، صحراها و درختان خرما را برای روزی انسان ها رویاندیم، و زمین مرده را زنده نمودیم.» سپس نتیجه این مطالعه و نگاه عبرت انگیز را توجّه به معاد، و زنده شدن دوباره انسان دانسته، و می فرماید:( کَذلِکَ الْخُرُوجُ ) ، در حقیقت خداوند مسیر مطالعه انسان را روشن نموده است.

عبرت های تکان دهنده ای از تجسّم اعمال در برزخ

عبرت هایی که درباره مرگ و برزخ و معاد و قیامت آمده، فراوان است، به برخی از آنها اشاره می کنیم.

از عالم عارف و دانشمند جامع الاطرف مرحوم علّامه معروف به شیخ بهایی رضوان اللّه علیه نقل شده که فرمود: «من دوست عارفی در تخت فولاد اصفهان داشتم، او ساکن در یکی از مقبره های تخت فولاد بود، به دیدن او رفتم، او به من گفت: "روز گذشته در این جا امر عجیبی را مشاهده کردم، و آن این بود که جنازه ای را آوردند و در فلان موضع دفن کردند و رفتند، ساعتی گذشت، بوی خوشی به مشام من رسید، چون به اطراف نگاه کردم، جوان زیبا و خوشبو و خوش اندامی را دیدم که نزد آن قبر آمد و ناپدید شد، طولی نکشید که بوی تعفّنی به مشام من رسید که از هر بویی بدتر بود، چون نگاه کردم، سگ وحشتناکی را دیدم که به طرف آن قبر آمد و چون نزدیک قبر رسید پنهان گردید، و من متحیّر و متعجّب شدم، ناگهان دیدم آن جوان خوش سیما، پریشان و مجروح ظاهر شد، و از راهی که آمده بود بازگشت، من او را صدا زدم و گفتم: تو را به خدا سوگند، بگو تو کیستی، و آن سگ وحشتناک چه بود؟ او گفت: من عمل صالح این میّت بودم و مأمور بودم که با او باشم، و آن سگ عمل ناشایسته او بود، او نیز داخل قبر شد، و من با او درگیر شدم، و او مرا بیرون کرد، و اکنون تا قیامت او هم نشین آن میّت می باشد."» شیخ می فرماید: «من گفتم: "این مکاشفه صحیح است، زیرا ما عقیده داریم که اعمال ما در آن عالم تجسّم پیدا می کند، و هم نشین هر کسی اعمال او خواهد بود، و این یک امر مسلّمی است.»(1)

در روایات معصومینعليهم‌السلام آمده که چون میّت را داخل قبر می گذارند، اعمال او مانند

___________________

1- 67) داستان های شگفت انگیز / 390؛ داستان های عبرت انگیز / 117.

نماز، صدقه، زکات، روزه و ولایت آل محمّدعليهم‌السلام ، اطراف او جمع می شوند، و مأمورین عذاب از هر سو می آیند، این اعمال از آنها جلوگیری می کنند، و ولایت آل محمّدعليهم‌السلام از همه آنان قوی تر است، و به بقیّه می گوید: "اگر از شما کاری ساخته نیست، من از او دفاع خواهم نمود."

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود: «صدقه مؤمن آفت های دنیا و عذاب قبر و عذاب قیامت را از او برطرف خواهد نمود.»

و نیز روایت شده که رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «نماز شب برای مؤمن چراغی خواهد بود در قبر او، و گفتن: "لا إله إلّا اللَّه" نیز شیطان را از او دور می نماید.»(1)

این گونه روایات در آثار اعمال نیک و بد، فراوان نقل شده، و در این کتاب برخی از آنها یادآوری می شود.

بداخلاقی و عذاب قبر

مرحوم آیه اللّه شهید مطهّری می گوید: استادم مرحوم آیه اللّه حاج میرزا علی آقا شیرازی، روزی در بین درس در حالی که اشک بر روی محاسن سفیدش جاری بود، می فرمود: «در خواب دیدم: مرگم فرارسیده، و همان گونه که در روایات توصیف شده، خود را از بدنم جدا دیدم. پس بدن من را به قبرستان حمل کردند، تا این که قبر آماده شد، و بدن مرا دفن کردند، و نگران بودم که با من چه خواهد شد؟ ناگهان سگ سفیدی وارد قبر من شد، و احساس کردم که این سگ، همان تندخویی من است، که این گونه تجسّم یافته، و به سراغ من آمده است، پس مضطرب شدم، و راه فراری از او نمی دیدم، ناگهان حضرت سیّدالشّهداعليه‌السلام آمد و به من فرمود: "غصّه مخور، من او را از تو دور خواهم نمود".»(2)

مؤلّف گوید: مؤیّد قصّه فوق چیزی است که از مرحوم آیه اللّه محقّق بهبهانی نقل شده که فرمود: در خواب حضرت اباعبداللّه الحسینعليه‌السلام را دیدم، به آن حضرت

___________________

1- 68) بحارالأنوار: 93 / 179.

2- 69) عدل الهی / 250؛ داستان های شگفت انگیز از عالم برزخ / 63

عرض کردم: «مولای من، آیا از کسی که در جوار شما دفن شده باشد، سؤالی می شود؟» فرمود: «کدام ملک جرأت می کند که از او سؤالی بکند؟»(1)

حاج علی بغدادی خدمت حضرت بقیّه اللّهعليه‌السلام مشرّف شد، یکی از سؤالات او این بود که عرض کرد: «آیا صحیح است که می گویند: "هر کس امام حسینعليه‌السلام را در شب جمعه زیارت کند، این زیارت وسیله امان او خواهد بود؟"» فرمود: «آری واللّه.» و اشک از چشمان مبارکش جاری شد.(2)

آثار عجیب صلوات بر محمّد و آل محمّدعليهم‌السلام

در کتاب شریف بحار، جلد 94 درباره اسرار عجیب صلوات آمده: دختری وفات نمود، مادرش در خواب دید او در عذاب و عقاب بزرگ و دردناکی گرفتار است، پس با اندوه و زاری از خواب بیدار شد، و چند روز بر حال فرزند خود گریه می کرد و می نالید، تا آن که بار دیگر آن دختر را در خواب دید، شادمان و مسرور است، و در روضه فردوس قرار دارد، به او گفت: «دخترم آن حال پیشین تو چه بود؟ و اکنون چگونه است که تو را شاد و مسرور می بینم؟» دختر گفت: «ای مادر! همان گونه که دیدی من به علّت گناهانی که انجام داده بودم، در عذاب بودم تا این که این روزها عزیزی از کنار قبرستان گذشت، و چند نوبت صلوات فرستاد، و ثواب آنها را به اهل قبرستان بخشید، و حقّ تعالی به برکت آن صلوات، عذاب را از اهل قبرستان برداشت.»

در کتاب دعوات راوندی نیز از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«بسیار برای من صلوات بفرستید، زیرا صلوات فرستادن بر من، نوری است در قبور، و نوری است در صراط، و نوری است در بهشت.»

تجسّم اعمال در قبر مؤمن

امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «هنگامی که مؤمن داخل قبر می شود، نماز در طرف راست او، زکات در طرف چپ او، احسان و کار نیک او در مقابل او قرار می گیرند، صبر نیز

____________________

1- 70) کتاب عالم قبر / 177.

2- 71) نجم الثّاقب محدّث نوری / 484.


3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20