راه بهشت

راه بهشت 0%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سیدمحمد حسینی بهارانچی
گروه: مشاهدات: 24640
دانلود: 3142

توضیحات:

راه بهشت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24640 / دانلود: 3142
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

مؤمن محتضر می گوید: "خیر." ملک الموت به او می گوید: "به طرف بالا بنگر." و چون می نگرد و درجات بهشتی و قصرهای آن را می بیند، ملک الموت به او می گوید: "این منازل عالی و نعمت های فراوان و همسران زیبا مربوط به تو است و اگر فرزندان و ذرّیّه تو نیز صالح باشند با تو خواهند بود، آیا به این نعمت ها به جای آنچه از دنیا از دست می دهی راضی می شوی؟"

مؤمن محتضر می گوید: "آری واللّه راضی می شوم." سپس ملک الموت به او می گوید: "باز به بالا بنگر." و چون می نگرد، حضرات محمّد و علی و فرزندان پاک آنانعليهم‌السلام را در اعلی علّیّین می یابد. ملک الموت به او می گوید: "آیا آنان را می بینی؟ آنها سادات و پیشوایان تواند، و تو با آنان خواهی بود و با آنان مأنوس می شوی. آیا هم نشینی با آنان را به جای از دست دادن دنیا می پذیری؟"

مؤمن محتضر می گوید: "آری واللّه می پذیرم."»

سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«آنچه گفته شد، معنای آیه شریفه ای است که خداوند می فرماید:

0( إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ * نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ ) (1)

یعنی: کسانی که در دنیا معتقد به یگانگی خدا شدند، و در اعتقادات [ و اعمال ]خود استقامت ورزیدند، هنگام مرگ، ملائکه بر آنان فرود می آیند، و می گویند: شما ترس و اندوهی به خود راه ندهید، ما شما را به آن بهشتی که خدا به شما وعده داده است بشارت می دهیم، و در دنیا و آخرت دوستان شما خواهیم بود، و برای شماست در بهشت هرچه مایل باشید،

____________________

1- 37) فصّلت / 30 - 32.

و هرچه را بخواهید، و این نخستین انعام خدای غفور و رحیم است برای شما.»(1)

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که مؤمن از دنیا می رود، هفتاد هزار از ملائکه او را تا قبر تشییع می کنند و چون داخل قبر می شود، دو ملک منکر و نکیر می آیند، و او را می نشانند، و به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و مؤمن در پاسخ آنان می گوید: "پروردگار من، اللّه است، و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله پیامبر من است، و اسلام دین من است. [ در روایات دیگر آمده که از امام او نیز سؤال می کنند و مؤمن یکایک ائمّه معصومینعليهم‌السلام را نام می برد.] سپس آن دو ملک قبر او را به اندازه ای که چشم می تواند ببیند، می گشایند، و از غذاهای بهشتی برای او می آورند، و روح و ریحان بر او وارد می کنند، همان گونه که خداوند می فرماید:( فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ * فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ ) ، یعنی فی قبره( وَ جَنَّهُ نَعیمٍ ) یعنی فی الآخره.»(2)

___________________

1- 38) بحارالأنوار: 24 / 27، از تفسیر منسوب به امام عسکریعليه‌السلام .

2- 39) امالی صدوق / 365.

عالم برزخ

اشاره

احوال مردم در عالم برزخ

برزخ فاصله بین مرگ تا قیامت است، و مؤمن در آن مدّت - در قالب مثالی - شاد و خرّم و متنعّم می باشد، و قبر برای او باغستانی از باغستان های بهشت خواهد بود، در حالی که کافر در قبر در عذاب و شدّت می باشد، و قبر برای او گودالی از گودال های دوزخ خواهد بود. از روایات استفاده می شود که برخی از گنهکاران مؤمن نیز در عالم برزخ گرفتار می باشند، و اسباب گرفتاری آنان خطاها و گناهانی است که توضیح آنها خواهد آمد، و لکن اولیای خداوند از مرگ و عالم برزخ هراس داشته اند و رعایت تقوا و پرهیز از محرّمات دین را می کرده اند، و از خداوند درخواست می نموده اند که مرگ برای آنان آسان باشد و پس از مرگ آمرزیده شده باشند. امام کاظمعليه‌السلام همواره در دعای خود می فرمود: «اللّهمّ إنّی أسألک الرّاحه عند الموت و العفو عند الحساب.»

یعنی: «خدایا من از تو می خواهم که هنگام جان دادن راحت باشم، و پس از مرگ نیز مرا بیامرزی و هنگام حساب از من بگذری.»(1)

حضرت زین العابدینعليه‌السلام در دعای ابوحمزه می فرماید:

____________________

1- 40) کافی: 3 / 323.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«أبکی لظلمه قبری، أبکی لضیق لحدی، أبکی لسؤال منکر و نکیر إیّای، أبکی لخروجی من قبری عریاناً ذلیلاً حاملاً ثقلی علی ظهری...»(1)

«قبر، هر روز سخنی دارد و می گوید: من خانه غربت و تنهایی هستم، من خانه وحشت و ترس هستم، من خانه کرم هستم، من یا باغستانی از باغستان های بهشت و یا گودالی از گودال های آتش دوزخ هستم.»(2)

یکی از یاران امام صادقعليه‌السلام می گوید: به آن حضرت عرض کردم: «من از شما شنیده ام که می فرمودید: همه شیعیان ما با خطاها و گناهانی که دارند در بهشت با ما هستند، آیا چنین چیزی صحیح است؟» امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«من به تو راست گفتم، به خدا سوگند همه آنان در بهشت با ما خواهند بود.»

گفتم: «فدای شما شوم، برخی از آنان گناهان فراوان و بزرگی دارند؟» فرمود:

«امّا در قیامت همه شما با شفاعت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله یا وصیّ پیامبرعليه‌السلام در بهشت خواهید بود، و لکن به خدا سوگند من برای شما از برزخ می ترسم.»

گفتم: «برزخ چیست؟» فرمود:

«برزخ از زمان مرگ تا قیامت می باشد.»(3)

____________________

1- 41) مصباح المتهجّد، شیخ طوسی / 591

2- 42) کافی: 3 / 242.

3- 43) کافی: 3 / 242.

ارواح مؤمنین در برزخ

از روایات استفاده می شود که ارواح مؤمنین بعد از دفن در قالب مثالی به وادی السّلام نجف منتقل می شوند؛ حبّه عرنی گوید: خدمت امیرالمؤمنینعليه‌السلام به وادی السّلام نجف رفتیم، امیرالمؤمنینعليه‌السلام ایستاد و مانند کسی که می خواهد با گروهی سخن بگوید، اموات آن مزار را مخاطب قرار داد؛ من نیز ایستادم و لکن چون طولانی شد خسته شدم و نشستم و عبای خود را جمع نمودم و عرض کردم: «یا امیرالمؤمنین من از ایستادن زیاد برای شما متأثّر شدم، خوب است قدری استراحت کنید.» پس عبای خود را پهن کردم تا آن حضرت بر روی آن بنشیند. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«ای حبّه! کار من، سخن گفتن و انس گرفتن با مؤمنی بود.»

گفتم: «آیا آنان نیز با شما سخن گفتند؟» فرمود: «آری اگر پرده از مقابل چشم تو برداشته شود، خواهی دید که آنان در حلقه هایی گرد هم نشسته اند و با یکدیگر سخن می گویند.» گفتم: «آنان در قالب جسم هستند یا در قالب روح [ مثالی]؟» فرمود: «در قالب روح [مثالی] می باشند.» سپس فرمود: «هیچ مؤمنی نیست که در نقطه ای از زمین دفن شود، جز آن که به روح او گفته خواهد شد: "خود را به وادی السّلام برسان"، همانا وادی السّلام بقعه ای از بهشت عدن می باشد.»(1) امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ارواح مؤمنین بر روی درختی از بهشت قرار دارند و از آن درخت می خورند و می آشامند و همواره می گویند: "خدایا قیامت را برپا کن و به

_____________________

1- 44) همان: 3 / 243.

وعده هایی که به ما داده ای عمل کن و آیندگان ما را به پیشینیان مان برسان."»(1)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هنگامی که مؤمنی از دنیا می رود، اموات گرد او جمع می شوند، برخی از آنان نسبت به گذشتگان از مؤمنین و کسانی که زنده مانده اند از او سؤال می کنند، پس اگر بشنوند که شخصی از دنیا رفته و به آنان ملحق نشده است می گویند: "او به دوزخ سقوط نموده، او به دورخ سقوط نموده." و برخی از آنان می گویند: "او را رها کنید تا آرامش پیدا کند؛ چرا که او تازه از چنگال مرگ نجات یافته است."»(2)

یونس بن ظبیان گوید: خدمت امام صادقعليه‌السلام بودم که آن حضرت فرمود: «مردم [ یعنی اهل سنّت] درباره ارواح مؤمنین بعد از مرگ چه می گویند؟»گفتم: «آنان می گویند: ارواح آنان در چانه دان های پرندگان سبزی است در زیر عرش و در قنادیلی قرار دارند.» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «سبحان اللّه! مؤمن گرامی تر از این است که خداوند روح او را در چانه دان پرنده ای قرار بدهد.» سپس فرمود: «ای یونس، هنگامی که روح مؤمن می خواهد از بدنش جدا شود، حضرت محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام و ملائکه مقرّب خدا، نزد او می آیند، و چون مؤمن قبض روح می شود، خداوند روح او را در قالب مثالی همانند قالب دنیایی قرار می دهد و در آن عالم می خورد و می آشامد و هر کس بر او وارد شود او را می شناسد.»(3)

___________________

1- 45) کافی: 3 / 244.

2- 46) همان / 245.

3- 47) همان / 245.

ارواح کفّار و مشرکین در برزخ

ارواح کفّار و مشرکین در عالم برزخ گرفتار عذاب می باشند، در برخی از روایات آمده که آنان در چاه برهوت معذّب خواهند بود، و همواره از خدای خود می خواهند و می گویند: «خدایا قیامت را برپا مکن و به وعده ای که برای ما داده ای عمل مکن و اواخر ما را به اوایل مان ملحق مکن.»(1)

امام صادقعليه‌السلام نسبت به ارواح مشرکین می فرماید:

«آنان در آتش معذّب می باشند، و همواره می گویند: "خدایا قیامت را برای ما برپا مکن، و به وعده خود نسبت به ما عمل مکن، و اواخر ما را به اوایل مان ملحق مکن.»(2)

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید:

«بدترین چاه، چاه برهوت در حضرموت است که در آن ارواح کفّار معذّب می باشند.»(3)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«بدترین یهود، یهود بیسان اند (بیسان قریه ای است در شام) و بدترین نصاری، نصارای نجران می باشند، و بهترین آب های روی زمین، آب زمزم است، و بدترین آب های روی زمین، آب برهوت است، و آن بیابانی است در حضرموت که ارواح کفّار و سران آنان در آن معذّب می باشند.»(4)

سؤال منکر و نکیر در قبر

مرحوم صدوق در کتاب امالی از سلیمان بن مقبل از موسی بن جعفر از پدر خود جعفر بن محمّدعليهم‌السلام نقل نموده که فرمود:

«چون مؤمن شیعه [ دوازده امامی] از دنیا می رود، هفتاد هزار ملک او را تا نزدیک قبر تشییع می کنند و چون داخل قبر می شود، دو ملک منکر و

____________________

1- 48) کافی: 3 / 245.

2- 49) همان.

3- 50) همان / 246.

4- 51) همان.

نکیر او را می نشانند، و به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" او می گوید: "اللّه پروردگار من است، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله پیامبر من است، اسلام دین من است [ و...]." پس آن دو ملک به اندازه دید چشم، قبر او را وسیع می نمایند، و از بهشت برای او غذا می آید، و روح و ریحان بر او وارد می شود، و این معنای آیه شریفه ای است که خداوند می فرماید:

( فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبین * فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ (یعنی فی قبره)وَ جَنَّهُ نَعیمٍ (یعنی فی الآخره).)

سپس فرمود: «هنگامی که کافر از دنیا می رود، هفتاد هزار از زبانیه آتش او را تا نزدیک قبر تشییع می نمایند، و او به حاملین خود اصرار می کند و آنان را سوگند می دهد - و صدای او را جز جنّ و انس، همه اهل عالم می شنوند - و می گوید: "لو أنّ لی کرّه فأکون من المؤمنین؛ یعنی: ای کاش باز به دنیا برمی گشتم و از مؤمنان می شدم."

و به حاملین خود می گوید: "ارجعونی لعلّی أعمل صالحاً فیما ترکت؛ یعنی: مرا بازگردانید تا شاید گذشته های خویش را جبران کنم."

پس زبانیه آتش در پاسخ او می گوید: "کلّا إِنّها کلمه أنت قائلها؛ یعنی: هرگز چنین چیزی امکان پذیر نیست، و این سخن، سخن بیهوده ای است که تو می گویی." از سوی دیگر ملکی به آنان می گوید: "لو ردّ لعاد لما نهی عنه؛ یعنی: اگر او بازگردد نیز همین اعمال را انجام خواهد داد." و چون او را داخل قبر می کنند و مردم از او جدا می شوند، دو ملک منکر و نکیر به صورت های بسیار وحشتناکی نزد او می آیند، و او را می نشانند، و سپس به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و چون زبان او گره می خورد و قدرت بر جواب پیدا نمی کند، ضربه ای از عذاب الهی بر او می زنند، که هر موجودی [ جز جنّ و انس] از آن وحشت می کند."

سپس به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و چون می گوید: "نمی دانم"، به او می گویند: "آری ندانسته ای، و هدایت نشده ای، و رستگار نگردیده ای." سپس دری از دوزخ به روی او بازمی کنند و برای او از جهنّم آب جوشان وارد می نمایند، همان گونه که خداوند می فرماید:

( وَ أمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبینَ الضَّالّینَ * فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ» یعنی فی القبر، «وَ تَصْلِیَهُ جَحیمٍ» یعنی فی الآخره.) (1)

برزخ برای کافر و مشرک و منافق

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هنگامی که کافر از دنیا می رود، هفتاد هزار از زبانیه دوزخ او را تا قبر همراهی می کنند؛ او به حاملین خود [ که او را به طرف قبر می برند] سوگند می دهد [ که مرا داخل قبر نکنید] و با صدای وحشتناکی که همه اهل عالم جز جنّ و انس می شنوند، می گوید: "ای کاش برای من بازگشتی می بود، و من از مؤمنان می شدم." و نیز می گوید: "مرا بازگردانید تا شاید عمل صالح و شایسته ای را که انجام ندادم، انجام بدهم." پس زبانیه به او پاسخ می دهند، و می گویند: "هرگز چنین چیزی امکان پذیر

____________________

1- 52) امالی صدوق / 366؛ بحارالأنوار: 6 / 222 ح 22.

نیست، و این سخنی است که تو می گویی." از سویی ملکی به آنان می گوید: "اگر او بازگردد، به کار خود ادامه خواهد داد، او دروغ می گوید." و چون او را داخل قبر می کنند و مردم از او جدا می شوند، دو ملک منکر و نکیر با هیئت بسیار وحشتناکی نزد او می آیند، و او را می نشانند، و به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" پس زبان او گره می خورد، و قدرت بر جواب پیدا نمی کند، و آن دو ملک تازیانه ای از عذاب و آتش بر او می زنند، که همه اهل عالم [ جز جنّ و انس] از آن وحشت می کنند. سپس به او می گویند: "پروردگار تو کیست؟ و دین تو چیست؟ و پیامبر تو کیست؟" و چون در پاسخ آنان می گوید: "نمی دانم." آنان می گویند: "ندانستی و هدایت نشدی و رستگار نگردیدی." و سپس دری از آتش به قبر او می گشایند، و آب جوشان جهنّم را بر او وارد می نمایند؛ و این معنای آیه شریفه قرآن است، که می فرماید:

(وَ أَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبینَ الضَّالّینَ * فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ»؛ یعنی، فی قبره، «وَ تَصْلِیَهُ جَحیمٍ»؛ یعنی، فی الآخره .)(1)

درباره مشرک نیز خداوند در قرآن می فرماید:

( إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ ) (2). و می فرماید:( مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ ) (3) .

____________________

1- 53) امالی صدوق / 366.

2- 54) نساء / 48.

3- 55) مائده / 72.

امام صادقعليه‌السلام به عمرو بن عبید بصری فرمود: «بزرگ ترین گناهان کبیره در قرآن شرک به خداست.» و سپس آیات فوق را تلاوت نمود.(1)

مؤلّف گوید: شرک بزرگ ترین مصداق کفر است و آنچه برای کافر گفته شده، بالاتر و سخت تر از آن برای مشرک خواهد بود.

و امّا حال منافق هنگام مرگ و برزخ و قیامت از همه کفّار و مشرکان سخت تر خواهد بود؛ چنان که خداوند می فرماید:( إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً ) (2) .

از این رو، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به فاطمه زهراعليها‌السلام می فرماید:

«... هنگامی که من در روز قیامت بر منبری - که از همه منبرهای پیامبران بزرگ تر است - قرار می گیرم، جبرئیلعليه‌السلام از طرف خداوند می آید و به تو ای فاطمه می گوید: "حاجت خود را بخواه." و تو خواهی گفت: "خدایا حسن و حسین من را به من نشان ده." و چون خداوند آنان را حاضر می کند تو خواهی دید که از رگ های گردن حسینعليه‌السلام خون بالا می رود، و می گوید: پروردگارا، امروز حقّ من را از ستمکاران بگیر. پس در آن هنگام خداوند خشم می کند، و با خشم او دوزخ و همه ملائکه خشم می نمایند، و جهنّم نعره ای می کشد، و شعله ای از آن می آید و قاتلین حسینعليه‌السلام و فرزندانشان، و فرزندان فرزندانشان را می گیرد؛ و چون فرزندان قاتلین حسینعليه‌السلام می گویند: "خدایا ما در زمان شهادت حسینعليه‌السلام نبودیم"، خداوند به زبانیه دوزخ می فرماید: "این زشت چشمان سیاه رو را بگیر، و با صورت در پایین ترین طبقه دوزخ بینداز؛ چرا که

____________________

1- 56) الفقیه: 3 / 563

2- 57) نساء / 145.

این ها با دوستان امام حسینعليه‌السلام سخت تر از پدرانشان عمل کردند، و چون به دوزخ انداخته می شوند صدای شهیق آنان به گوش اهل محشر می رسد.

سپس جبرئیلعليه‌السلام به فاطمهعليها‌السلام می گوید: "حاجت خود را بخواه." و فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا من نجات شیعیانم را می خواهم." پس خطاب می رسد: "ای فاطمه، من آنان را بخشیدم." فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا من نجات شیعیان فرزندانم را نیز می خواهم." خداوند می فرماید: "من آنان را نیز بخشیدم." پس فاطمهعليها‌السلام می گوید: "خدایا من نجات شیعیان شیعیانم را نیز می خواهم." پس خطاب می رسد: "ای فاطمه! بازگرد و در بین اهل محشر هر کس را دیدی که با تو ارتباطی دارد، او را با خود به بهشت ببر."»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«در چنین وقتی همه خلایق آرزو می کنند که ای کاش فاطمی بودند و با فاطمه زهراعليها‌السلام علاقه و ارتباطی می داشتند...»(1)

بهشت و دوزخ برزخی

مرحوم کلینی در کتاب کافی از ضریس کناسی نقل نموده که گوید: به امام باقرعليه‌السلام گفتم: «مردم می گویند: "آب فرات ما از بهشت خارج می شود"، در حالی که آب فرات از مغرب می آید، و چشمه هایی در آن ریخته می شود؟» امام باقرعليه‌السلام فرمود:

«خداوند بهشتی [ یعنی باغستانی] در مغرب خلق نموده و آب فرات شما از آن بیرون می آید، ارواح مؤمنین نیز هر شامگاه از قبور خود خارج می شوند و داخل آن می گردند، و از میوه های آن استفاده می کنند، و همدیگر را ملاقات می نمایند، و در نعمت و شادمانی خواهند بود، و

____________________

1- 58) تفسیر فرات کوفی / 446.

چون فجر طالع می شود از آن باغستان بهشتی خارج می شوند و در بین آسمان و زمین رفت و آمد می کنند، و چون خورشید طلوع می کند به قبرهای خود توجّه می نمایند، و در هوا با یکدیگر ملاقات می کنند.» سپس فرمود: «در مشرق نیز خداوند آتشی آفریده، تا ارواح کفّار شب ها در آن ساکن شوند، و از زقّوم آن بخورند، و از حمیم و آب جوشان آن بیاشامند، و چون فجر طالع شود، به بیابانی در یمن به نام برهوت که از آتش های دنیا سوزان تر است می روند، و یکدیگر را ملاقات می کنند، و چون شب می شود، به آتش بازمی گردند و تا قیامت همین گونه خواهند بود.» ضریس می گوید: به امام باقرعليه‌السلام گفتم: «أصلحک اللّه! آیا حال اهل توحید، که به نبوّت حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله اعتراف دارند و اهل گناه بوده اند و حقّ شما را نشناخته اند، در برزخ چگونه است؟» فرمود: «آنها در قبرهای خود خواهند ماند، و هر کدام دارای عمل صالحی بوده، و عداوتی نسبت به ما نداشته اند، دری از قبرشان به آن بهشتی که در مغرب خداوند آفریده است باز می شود، و نسیمی به آنان می رسد، تا زمانی که قیامت برپا شود، و خداوند حساب اعمال آنان را بکند و پس از آن یا به بهشت بروند و یا به دوزخ، و این ها همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان می فرماید: "( وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ ) (1). و همین گونه است وضع مستضعفین، و افراد سفیه، و ابله، و اطفال، و فرزندان مسلمانان که به حدّ بلوغ نرسیده اند، و امّا نصّاب از مسلمانان [ یعنی کسانی که دشمن اهل البیتعليهم‌السلام بوده اند] از قبورشان خداوند راهی به آتشی که در مشرق خلق نموده می گشاید، و تا قیامت در آتش و عذاب خواهند بود، و سپس به دوزخ خواهند رفت،

____________________

1- 59) توبه / 106.

همان گونه که می فرماید:( ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ * ثُمَّ قیلَ لَهُمْ أَیْنَما کُنْتُمْ تُشْرِکُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ ) (1) . و به آنان گفته می شود: "چه شد آن امامی که شما بر خلاف امام منصوب از ناحیه خداوند برگزیدید؟! [ تا از شما شفاعت و حمایت نماید؟!]"»(2)

برخی از عبرت ها

خداوند، عالم را وسیله عبرت انسان قرار داده است، به گونه ای که به هر چه بنگرد، وسیله عبرت و اعتبار او خواهد بود، انسان برای شناختن خدا، به هر چه نگاه کند، می تواند خدای خود را ببیند، تنها مشکل این است که عبرت گیرنده کمیاب است، از این رو، امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «ما أکثر العبر و أقلّ الاعتبار.»(3)

یعنی: «چقدر اسباب عبرت فراوان است، و عبرت گیرنده کم است؟!»

شخصی به امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «آیا شما خدایی را که عبادت می کنی دیده ای؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«وای بر تو، من هرگز خدایی که ندیده باشم، عبادت نخواهم نمود.»

عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین چگونه او را دیده ای؟» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«چشم ها او را نمی بیند، و لکن قلب ها به حقایق ایمان او را می بیند.»(4)

در روایتی آمده که فرمود: «من هیچ چیزی را ندیدم، جز آن که خدا را قبل از آن، و بعد از آن، و با آن دیدم.» [ یعنی هر چه را دیدم دانستم که او از خود نیست، و آفریدگاری داشته، اکنون نیز با خواست خدا زنده است، مرگ او نیز با اراده خدا می باشد.]

_______________________

1- 60) غافر / 72 - 74.

2- 61) کافی: 3 / 247.

3- 62) نهج البلاغه: 4 / 72.

4- 63) بحارالأنوار: 4 / 52

از این رو، خداوند در آیات بسیاری مردم را امر به تدبّر و اعتبار نموده و می فرماید:( فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ ) (1) ، و پاداش تدبّر و اعتبار و تفکّر را، بیش از پاداش هر عبادتی قرار داده است.(2)

و چون بیشتر مردم از یاد خدا و مرگ و معاد و قیامت غافل هستند، خداوند عبرت های فراوانی برای آنان قرار داده است. از این رو، در سوره ق می فرماید:

( أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ * وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ * تَبْصِرَهً وَ ذِکْری لِکُلِّ عَبْدٍ مُنیبٍ * وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصیدِ * وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضیدٌ * رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَهً مَیْتاً کَذلِکَ الْخُرُوجُ ) (3)

در آیات فوق، خداوند امر به نظر و دقّت در آثار صنع حکیمانه خود نموده، و پس از ذکر نعمت هایی مانند خلقت آسمان ها، ستارگان، زمین، کوه ها، درختان و گیاهان، آنها را وسیله تبصره و بینایی بندگان خود دانسته، و نزول باران را، رحمت و برکت

____________________

1- 64) حشر / 2.

2- 65) قال الصّادقعليه‌السلام : «تفکّر ساعه خیر من قیام لیله.» [ أو خیر من عباده سبعین سنه أو خیر من عباده سبعین ألف سنه.] قلت: کیف یتفکّر؟ قال: «یمرّ بالخربه أو بالدّار فیقول: أین ساکنوک؟ أین بانوک؟ مالک لا تتکلّمین؟» وسائل: 15 / 196.

3- 66) ق / 6 - 11.

دانسته و می فرماید: «با این آب باران، ما باغستان ها، صحراها و درختان خرما را برای روزی انسان ها رویاندیم، و زمین مرده را زنده نمودیم.» سپس نتیجه این مطالعه و نگاه عبرت انگیز را توجّه به معاد، و زنده شدن دوباره انسان دانسته، و می فرماید:( کَذلِکَ الْخُرُوجُ ) ، در حقیقت خداوند مسیر مطالعه انسان را روشن نموده است.

عبرت های تکان دهنده ای از تجسّم اعمال در برزخ

عبرت هایی که درباره مرگ و برزخ و معاد و قیامت آمده، فراوان است، به برخی از آنها اشاره می کنیم.

از عالم عارف و دانشمند جامع الاطرف مرحوم علّامه معروف به شیخ بهایی رضوان اللّه علیه نقل شده که فرمود: «من دوست عارفی در تخت فولاد اصفهان داشتم، او ساکن در یکی از مقبره های تخت فولاد بود، به دیدن او رفتم، او به من گفت: "روز گذشته در این جا امر عجیبی را مشاهده کردم، و آن این بود که جنازه ای را آوردند و در فلان موضع دفن کردند و رفتند، ساعتی گذشت، بوی خوشی به مشام من رسید، چون به اطراف نگاه کردم، جوان زیبا و خوشبو و خوش اندامی را دیدم که نزد آن قبر آمد و ناپدید شد، طولی نکشید که بوی تعفّنی به مشام من رسید که از هر بویی بدتر بود، چون نگاه کردم، سگ وحشتناکی را دیدم که به طرف آن قبر آمد و چون نزدیک قبر رسید پنهان گردید، و من متحیّر و متعجّب شدم، ناگهان دیدم آن جوان خوش سیما، پریشان و مجروح ظاهر شد، و از راهی که آمده بود بازگشت، من او را صدا زدم و گفتم: تو را به خدا سوگند، بگو تو کیستی، و آن سگ وحشتناک چه بود؟ او گفت: من عمل صالح این میّت بودم و مأمور بودم که با او باشم، و آن سگ عمل ناشایسته او بود، او نیز داخل قبر شد، و من با او درگیر شدم، و او مرا بیرون کرد، و اکنون تا قیامت او هم نشین آن میّت می باشد."» شیخ می فرماید: «من گفتم: "این مکاشفه صحیح است، زیرا ما عقیده داریم که اعمال ما در آن عالم تجسّم پیدا می کند، و هم نشین هر کسی اعمال او خواهد بود، و این یک امر مسلّمی است.»(1)

در روایات معصومینعليهم‌السلام آمده که چون میّت را داخل قبر می گذارند، اعمال او مانند

___________________

1- 67) داستان های شگفت انگیز / 390؛ داستان های عبرت انگیز / 117.

نماز، صدقه، زکات، روزه و ولایت آل محمّدعليهم‌السلام ، اطراف او جمع می شوند، و مأمورین عذاب از هر سو می آیند، این اعمال از آنها جلوگیری می کنند، و ولایت آل محمّدعليهم‌السلام از همه آنان قوی تر است، و به بقیّه می گوید: "اگر از شما کاری ساخته نیست، من از او دفاع خواهم نمود."

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود: «صدقه مؤمن آفت های دنیا و عذاب قبر و عذاب قیامت را از او برطرف خواهد نمود.»

و نیز روایت شده که رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «نماز شب برای مؤمن چراغی خواهد بود در قبر او، و گفتن: "لا إله إلّا اللَّه" نیز شیطان را از او دور می نماید.»(1)

این گونه روایات در آثار اعمال نیک و بد، فراوان نقل شده، و در این کتاب برخی از آنها یادآوری می شود.

بداخلاقی و عذاب قبر

مرحوم آیه اللّه شهید مطهّری می گوید: استادم مرحوم آیه اللّه حاج میرزا علی آقا شیرازی، روزی در بین درس در حالی که اشک بر روی محاسن سفیدش جاری بود، می فرمود: «در خواب دیدم: مرگم فرارسیده، و همان گونه که در روایات توصیف شده، خود را از بدنم جدا دیدم. پس بدن من را به قبرستان حمل کردند، تا این که قبر آماده شد، و بدن مرا دفن کردند، و نگران بودم که با من چه خواهد شد؟ ناگهان سگ سفیدی وارد قبر من شد، و احساس کردم که این سگ، همان تندخویی من است، که این گونه تجسّم یافته، و به سراغ من آمده است، پس مضطرب شدم، و راه فراری از او نمی دیدم، ناگهان حضرت سیّدالشّهداعليه‌السلام آمد و به من فرمود: "غصّه مخور، من او را از تو دور خواهم نمود".»(2)

مؤلّف گوید: مؤیّد قصّه فوق چیزی است که از مرحوم آیه اللّه محقّق بهبهانی نقل شده که فرمود: در خواب حضرت اباعبداللّه الحسینعليه‌السلام را دیدم، به آن حضرت

___________________

1- 68) بحارالأنوار: 93 / 179.

2- 69) عدل الهی / 250؛ داستان های شگفت انگیز از عالم برزخ / 63

عرض کردم: «مولای من، آیا از کسی که در جوار شما دفن شده باشد، سؤالی می شود؟» فرمود: «کدام ملک جرأت می کند که از او سؤالی بکند؟»(1)

حاج علی بغدادی خدمت حضرت بقیّه اللّهعليه‌السلام مشرّف شد، یکی از سؤالات او این بود که عرض کرد: «آیا صحیح است که می گویند: "هر کس امام حسینعليه‌السلام را در شب جمعه زیارت کند، این زیارت وسیله امان او خواهد بود؟"» فرمود: «آری واللّه.» و اشک از چشمان مبارکش جاری شد.(2)

آثار عجیب صلوات بر محمّد و آل محمّدعليهم‌السلام

در کتاب شریف بحار، جلد 94 درباره اسرار عجیب صلوات آمده: دختری وفات نمود، مادرش در خواب دید او در عذاب و عقاب بزرگ و دردناکی گرفتار است، پس با اندوه و زاری از خواب بیدار شد، و چند روز بر حال فرزند خود گریه می کرد و می نالید، تا آن که بار دیگر آن دختر را در خواب دید، شادمان و مسرور است، و در روضه فردوس قرار دارد، به او گفت: «دخترم آن حال پیشین تو چه بود؟ و اکنون چگونه است که تو را شاد و مسرور می بینم؟» دختر گفت: «ای مادر! همان گونه که دیدی من به علّت گناهانی که انجام داده بودم، در عذاب بودم تا این که این روزها عزیزی از کنار قبرستان گذشت، و چند نوبت صلوات فرستاد، و ثواب آنها را به اهل قبرستان بخشید، و حقّ تعالی به برکت آن صلوات، عذاب را از اهل قبرستان برداشت.»

در کتاب دعوات راوندی نیز از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«بسیار برای من صلوات بفرستید، زیرا صلوات فرستادن بر من، نوری است در قبور، و نوری است در صراط، و نوری است در بهشت.»

تجسّم اعمال در قبر مؤمن

امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «هنگامی که مؤمن داخل قبر می شود، نماز در طرف راست او، زکات در طرف چپ او، احسان و کار نیک او در مقابل او قرار می گیرند، صبر نیز

____________________

1- 70) کتاب عالم قبر / 177.

2- 71) نجم الثّاقب محدّث نوری / 484.