دردانه خلقت رفتار امت

دردانه خلقت رفتار امت0%

دردانه خلقت رفتار امت نویسنده:
گروه: حضرت فاطمه علیها السلام

دردانه خلقت رفتار امت

نویسنده: میر سید محمد یثربی
گروه:

مشاهدات: 7275
دانلود: 2282

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 30 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7275 / دانلود: 2282
اندازه اندازه اندازه
دردانه خلقت رفتار امت

دردانه خلقت رفتار امت

نویسنده:
فارسی

مقام حضرت زهرا عليها‌السلام بالاتر از عصمت

خداوند متعال فعّال ما یشاء جهان خلقت و آفرینش است. حضرات معصومینعليهم‌السلام وسایط فیض جاریه الهیه و قادر بر هر نوع تصرّفی در عالم تكوین هستند؛ از سوی دیگر، برای سعادت دنیوی و دسترسی به راه راست و بازشناسی حق از باطل ضرورت دارد كسانی كه حق در وجود آنها متبلور است، شناسایی شوند.

بی شك كسانی كه رضای آنها، رضای حقّ و سخط آنها، خشم ذات اقدس ذوالجلال و اطاعت آنها، اطاعت خدا و عصیان آنها، عصیان خدا است، نقش محوری در نظام خلقت دارند. حضرت زهراعليها‌السلام یكی از این شخصیت های بی نظیر است.

رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره حضرت صدّیقه كبریعليها‌السلام می فرمایند:

«إنّ اللّه یرضی لرضا فاطمة ویغضب لغضبها ».

خداوند به رضای فاطمهعليها‌السلام خشنود و به خشم فاطمهعليها‌السلام غضبناك می گردد!

از این كلام روشن می گردد كه مقام حضرت زهراعليها‌السلام فوق مقام عصمت است؛ زیرا عصمت یعنی انسان علاوه بر اعمالش، تمام خواسته ها و خواهش های خود را متناسب با خشم و رضای خداوند قرار دهد.

اگر كسی به رضای خدا خشنود و به خشم خدا غضبناك گردد، دارای مقام عصمت است؛امّا جایگاه حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام بالاتر از عصمت است؛ زیرا خدا به رضای حضرت فاطمهعليها‌السلام خشنود و به خشم حضرت فاطمهعليها‌السلام خشمگین می گردد؛به همین دلیل، شناخت مقام حضرت فاطمهعليها‌السلام ، بالاتر از توان عقل و درك است.

رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

«سُمِيَّتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ‌ لاِنَّ‌ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ‌ كُنَهِ‌ مَعْرفَتِهَا ».

ایشان به نام فاطمه نامگذاری شدند؛ زیرا مخلوقات از شناخت ایشان عاجزند.

این كلام رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، درخور توجّه فراوان است. «فطم » در لغت به معنی بازداشتن و «خلق » به معنی هر موجودی كه آفریده شده، می باشد.

واژه خلق دارای معنای عام می باشد و همراه شدن «الف و لام» نیز عموم آن را به شكل بارزتری در می آورد.

با عنایت به مطالب ذكر شده، كلام پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این گونه تبیین می گردد؛ تمامی مخلوقات، نه تنها انسان ها، از شناخت و معرفت كامل نسبت به مقام حضرت زهراعليها‌السلام عاجز هستند.

اهمیت مطلب هنگامی روشن تر می شود كه توجّه كنیم، همه انبیای عظام الهیعليهم‌السلام و ملائك از جمله جبرئیل امین، میكائیل، اسرافیل و... داخل در معنی «خلق» می باشند و بدین گونه تمامی آنها در آگاهی از جایگاه و شخصیت حضرت زهراعليها‌السلام ، دچار عجز می باشند.

رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرت فاطمهعليها‌السلام می فرمایند:

«وَ إِذَا اسْتَقَرَّ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فِی الْجَنَّةِ زَارَكِ آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ مِنَ النَّبِیِّینَ ».

آن گاه كه اولیای الهی در بهشت جای گیرند، آدم و تمام انبیای پس از ایشان به زیارت تو خواهند آمد.

براساس روایت مذكور، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برای حضرت زهراعليها‌السلام مقام با عظمتی معرّفی می فرمایند؛ مقامی كه به سبب آن تمام انبیای الهیعليهم‌السلام در سرای جاوید به صف می ایستند تا حضرت فاطمهعليها‌السلام را زیارت كنند. روایات فراوان.در رابطه با علوّ مقام حضرت زهراعليها‌السلام وجود دارد. تواتر، كثرت و تنوّع این دسته از روایات به حدّی است كه ما را به یقین می رساند كه درك جایگاه ایشانعليها‌السلام ، فراتر از توان عقل بشریت است.

مناقب، فضایل، جایگاه و مقام حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام را نمی توان به آسانی بر شمرد. نمونه ای دیگر از فضایل آن حضرتعليها‌السلام این است كه سوره كوثر در شأن ایشانعليها‌السلام نازل شده و پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ایشان را خیر كثیر معرّفی كرده اند. بنا به اتّفاق اكثر مفسّران شیعه و سنّی، كوثر عبارت است از، خیر كثیر و بالاترین تبلور آن، وجود حضرت صدیقه كبریعليها‌السلام است.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در رابطه با شخصیت حضرت زهراعليها‌السلام فرموده اند:

«فَاطِمَةُ عليها‌السلام سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ ».

فاطمهعليها‌السلام بزرگ زنان بهشت است، از میان تمام زن های خلقت.

در رابطه با وجوب اطاعت و پیروی از حضرت زهراعليها‌السلام كه این نیز دلیلی دیگر بر عصمت ایشانعليها‌السلام است، حضرت امام باقرعليه‌السلام می فرمایند:

«لَقَدْ كَانَتَ‏ عليها‌السلام مَفْرُوضَة الطَّاعَة عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس وَ الطَّیْرِ وَ الْوَحْشِ وَ اَلاَنبیا وَ الْمَلَائِكَةُ ».

اطاعت و پیروی از حضرت زهراعليه‌السلام بر همه مخلوقات الهی، از جن ها، انسان ها، پرندگان، حیوانات، انبیا و فرشتگان واجب و لازم است.

منشأ رضا و غضب در انسانها

وقتی سخن از رضا و غضب پیش می آید، نكته قابل توجّه این است كه منشأ رضا و غضب در انسان ها چیست؟ آیا حیوانات و نباتات نیز دارای قوّه رضا و غضب هستند یا نه؟

همه موجودات (حتّی نباتات) دارای رضا و غضب هستند. نباتات و گیاهان آنچه را كه با طبع خود سازگار می بینند، جذب می كنند و از آن راضی می شوند و آنچه را كه با طبع خود ناسازگار می بینند، دفع كرده، از آن خشمگین می شوند. حیوانات نیز دارای قوّه خشم، غضب، شهوت و...

هستند. تفاوت بین رضا و غضب انسان ها و حیوانات در این است كه رضا وغضب در حیوانات، از شهوت آنان سرچشمه می گیرد؛ امّا در انسان ها می توانداز عقل سرچشمه گرفته باشد. حضرت امام صادقعليه‌السلام می فرمایند:

«دِعَامَةُ اَلْإِنْسَانِ اَلْعَقْلُ ».

ستون و پایه انسان، عقل اوست.

از طرفی، انسان ها نیز مانند حیوانات غذا می خورند، آب می نوشند، استراحت می كنند و دارای غرایز جنسی هستند، پس تنها وجه تمایز انسان ها از حیوانات، همان عقل و قوّه تفكّر و تدبّر آنها است. پرسش این است: آیا فردی را می شناسید كه هر موقع (نه گاهی اوقات) خشمگین یا خشنود شود، منشأ آن عقل و تدبّر باشد؟

معمولاً منشاء خشم و خشنودی انسان ها، غرایز حیوانی است؛ مثلاً انسان گرسنه زمانی كه غذایش دیر آماده شود، خشمگین می شود. بی احترامی و بی ادبی از فردی كه به او خدمت كرده باشیم، موجب ناراحتی و خشم ما می گردد. معمولاً این گونه مسائل، خشم انسان ها را برمی انگیزاند.

از سوی دیگر، انسان بعضی مواقع با غذای خوب، سفره رنگین، اطعمه و اشربه خوشمزه مواجه می شود و شادمانی و رضایت خود را ابراز می كند؛ ولی اگر انسان به مرحله ای برسد كه خشم و رضای او ریشه ای جز عقلِ او نداشته باشد، چنین شاخصی می تواند مبین انسانیت او باشد. بنابراین رضا و خشمی موجب تحسین است كه ریشه و منشاء آن امری فراتر از عقل و تدبّر باشد؛ یعنی اموری كه درك و فهم آن برای عقول ناقص انسان ها محال است.

گاهی اوقات انسان مشاهده می كند كه به حریم مظلومی تجاوز شده؛ در این جا است كه به كمك او می شتابد یا انسان گرسنه ای را سیر می كند. تمام این موارد به خاطر قوّه عاقله و تدبّر او است؛ولی گاهی اوقات رضا و غضب انسان به جایی می رسد كه اراده و حركت او در اراده الهی فانی می شود؛ به این معنی كه جایی غضبناك می شود كه غضب خدا را در آن جا می بیند یا در موردی خرسند می شود كه رضایت خداوند متعال را می بیند. مصداق این موضوع روایتی است كه حضرت سیدالشهداعليه‌السلام می فرمایند:

«رضی اللّه رضانا أهل البیت ».

رضایت خداوند، همان رضایت و خشنودی ما اهل بیتعليهم‌السلام است.

حضرت ابراهیمعليه‌السلام زمانی كه رضایت خداوند را در قربانی نمودن فرزندش حضرت اسماعیلعليه‌السلام می بیند، به این كار تن می دهد و از آن خشنود می شود.

حضرت امام حسینعليه‌السلام در روز عاشورا از صبح تا بعد از ظهر هجده تن از نزدیكان خود را از دست می دهند؛ ولی با این حال در واپسین لحظات، هنگامی كه از زین اسب بر زمین می افتند، می فرمایند:

«إلهی رضا برضائك ».

بارالها! به رضای تو راضی و خشنود هستم.

این امور به سادگی قابل فهم نیست. غالبا با معیارهای مادّی و با ابزار عقل سنجش صورت می گیرد؛ امّا فنای اراده یك انسان در اراده الهی مطلبی فراتر از ادراك عقل است و این همان مقام عصمت نبی اللّه خاتمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.

رضایت و غضب حضرت زهرا عليها‌السلام

با توجه به مطالب گذشته مقام و عصمت حضرت زهراعليها‌السلام ثابت شد.

همچنین روشن شد كه خشنودی و خشم ایشانعليها‌السلام ، خشنودی و خشم خداوند متعال را در پی دارد. به عنوان نمونه بسیاری از كتب روایی اهل سنّت - البتّه با الفاظ متفاوت - نقل كرده اند كه پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

«إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَرْضَى لِرِضَا فَاطِمَةَ وَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ ها ».

همانا خداوند با رضایت فاطمهعليها‌السلام خشنود و با غضب فاطمهعليها‌السلام غضبناك می شود.

اگر طبق گفته اهل سنّت، حضرت زهراعليها‌السلام را معصوم ندانیم، معنای روایت چنین می شود كه، اگر العیاذ باللّه حضرت زهراعليها‌السلام به عمل خلافی میل و هوای نفسانی پیدا كرد، خدا نیز به آن عمل خلاف و نفسانی راضی می شود.

اگر واقعا روایت را چنین معنی كنیم، روشن می شود كه در خداشناسی نیز دچار مشكلیم و گویا خدا را هم معصوم نمی دانیم!! به استناد این قبیل دلایل است كه شیعیان حضرت زهرای مرضیهعليها‌السلام را دارای مقام رفیع عصمت می دانند. البته عصمت ایشان مانند عصمت حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت ابراهیم و دیگر انبیاعليهم‌السلام نیست، بلكه عصمتی همانند عصمت پدر بزرگوار خود نبی اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارند.

در صحیح بخاری روایتی ذكر شده است كه دقّت در آن ما را به حقیقت مهمّی رهنمون می كند. بخاری می گوید: ابوبكر پس از ارتحال رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این مطلب را از پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرد:

«نَحْنُ مَعاشِرَ الْأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ ما تَرَکْناهُ صَدَقَةٌ ».

ما انبیا چیزی را به عنوان ارث باقی نمی گذاریم و آنچه از ما باقی می ماند، صدقه است.

سپس با استناد به این نقل، اموال حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام را مصادره كرد. واكنش حضرت زهراعليها‌السلام به این كار چنین بود:

«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ ...».

فاطمه دختر رسول خداعليها‌السلام از این عمل غضبناك شدند، پس با ابوبكر قهر كرده، دیگر با او صحبت نكردند و تا زمان وفاتشان با او قهر بودند.

بخاری در ادامه مطلب نقل می كند:

«فأمّا صدقته بالمدینة فدفعها عمر إلی علی وعبّاس ».

عُمَر اموال پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را كه در مدینه بود، به علی و عباس بازگرداند.

این روایت از طریق عایشه در كتب روایی اهل سنّت نقل شده است. حال سؤال این است: اگر حضرت زهراعليها‌السلام از عمل ابوبكر غضبناك شدند، آیا غضب ایشان، غضب خداوند متعال نیست؟ آیا اهل سنّت می توانند هر دو روایت را طرد كرده، هر دو را قبول نكنند؟ این امر، محال به نظر می رسد و اهل سنّت چاره ای ندارند جز اینكه ابوبكر را مغضوب خداوند متعال بدانند.

اگر ابوبكر مغضوب خداوند است، چگونه همه جلال وجبروت و مقامات پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به او تحویل دادند؟ از طرفی، بر فرض كه درستی عمل ابوبكر رامبنی بر مصادره كردن اموال حضرت زهراعليها‌السلام بپذیریم، چرا عمر آن اموال را برگرداند؟ آیا كار عمر اشتباه و غلط بود؟ مگر نه اینكه این دو به اعتراف اهل سنّت مانند ستارگان هستند؟

سؤال ما این است كه ستاره اوّلی درست رفتار نموده یا ستاره دوم!؟ به كدامیك از این دو ستاره اقتدا كنیم تا هدایت شویم؟ طبق سخنانی كه مورد بحث و بررسی قرار دادیم، دو نكته روشن گردید:

۱. بنابر منابع روایی معتبر نزد اهل سنّت، به اثبات رسید كه رضایت و غضب حضرت زهراعليها‌السلام ، همان رضایت و غضب خداوند متعال است.

۲. طبق روایتی كه بخاری از عایشه نقل نمود، حضرت زهراعليها‌السلام از عمل ابوبكر ناراحت و غضبناك شدند. ایشانعليها‌السلام تا زمان شهادت خود، دیگر با ابوبكر صحبت نكردند و با او قهر بودند.

با این دو نكته از علمای اهل سنّت ـ كه ادّعای فقاهت می كنند ـ سؤال می كنیم: آیا غضب حضرت زهراعليها‌السلام نسبت به ابوبكر غضب خداوند را هم به دنبال دارد، یا نه؟ مسلّما پاسخ این پرسش مثبت است و سرنوشت كسی كه غضب خداوند را برای خود خریده، امری جز خسران دنیوی و اخروی نمی باشد. خداوند متعال می فرماید:

( وَمَن یحْلِلْ عَلَیهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَی ) .

و هر كس خشم من بر او فرود آید، به راستی نابود می شود.

مگر اینكه كسی ادّعا كند ما دو روایت بالا را نمی پذیریم یا ادّعا كند برفرض صحّت دو روایت، آیه قرآن را نمی پذیریم. البته بطلان چنین ادّعاهایی واضح است.

هر پژوهشگری اگر به دور از هر گونه تعصّب اعتقادی، به وصیت نامه حضرت زهراعليها‌السلام توجّه كند، در می یابد كه حضرت زهراعليها‌السلام از ابوبكر و عمر ناخشنود و ناراضی بودند و خشم و غضب ایشانعليها‌السلام خشم الهی را در پی دارد.

از اهل سنّت می پرسیم: اگر هیچ گونه ظلم و تعدّی نسبت به دخت گرامی نبی اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم صورت نگرفته، چرا ایشان در وصیت نامه خود از حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام می خواهند تشریفات خاكسپاری شان مخفیانه باشد؟

«یا علی! غسّلنی وكفّنی باللّیل وصلّ علی وادفنّی باللّیل ».

ای علی! مرا در شب غسل بده و كفن كن و در شب بر من نماز بگزار و مرا به خاك بسپار!

همچنین درخواست می كنند كه آن دو مرد اعرابی بر من نماز نخوانند و هیچ كسی را از مكان قبر من آگاه مكن! واقعا دلیل این سفارش چیست؟ چرا اهل سنّت به خاطر اعتقاد واهی و سستی همچون عدالت صحابه، واقعیات قطعی تاریخ را نمی پذیرند؟تمام این سخنان، مظلومیت حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام را ثابت می كند

و بالاتر از آن، مظلومیت امیرالمؤمنینعليه‌السلام را نیز به اثبات می رساند. صحابه بعد از رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ناپسندترین رفتار ممكن را با اهل بیتعليهم‌السلام نمودند.

آنان فاتح خیبر و قاتل عمرو بن عبدود را خانه نشین كردند و پس از آنكه حقوقش را پایمال نمودند، ایشانعليه‌السلام را با اكراه به مسجد بردند تا با ابوبكربیعت نمایند.

گفتار دوم

محبّت اهل بیت عليهم‌السلام ، پاداش رسالت

در گفتار قبل با شواهد قرآنی و روایی، بعضی از امتیازها و ویژگی های حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام را بیان نمودیم. در این گفتار با اتكا به منابع اهل سنّت، می كوشیم اهل بیتعليهم‌السلام را معرّفی نماییم. دلیل این تلاش، سفارش های مكرّر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است. ایشان - كه خاتم پیامبرانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هستند - به اندازه هیچ پیامبری در ابلاغ وحی و رسالت، آزار ندیدند. بنا به فرمایش پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، اجر و پاداش این تلاش خستگی ناپذیر در هدایت مردم، تنها لزوم احسان و مودّت با اهل بیتعليهم‌السلام است.

در این گفتار، نحوه عمل صحابه به سفارش پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در خصوص اهل بیتعليهم‌السلام بیان خواهد شد. به طور طبیعی، در روال این بررسی نحوه برخورد صحابه با حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام - كه یكی از اهل بیتعليهم‌السلام هستند - نیز روشن می شود.