برای ریحانه

برای ریحانه0%

برای ریحانه نویسنده:
گروه: کتابخانه زن و خانواده

برای ریحانه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمود اكبرى
گروه: مشاهدات: 10206
دانلود: 3085

توضیحات:

برای ریحانه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 153 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10206 / دانلود: 3085
اندازه اندازه اندازه
برای ریحانه

برای ریحانه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

ظاهربینی

بسیاری از جوانان هوسباز، برای جذب دختران سست عنصر و ضعیف الایمان ظاهر خود را با لباس و آرایش های جذاب، چنان می سازند که بساز و بفروش های از خدا بی خبر ساختمان های بی اساس و بدون زیر سازی محکم را ظاهر سازی و آرایش می دهند. آری، به ظاهر افراد نباید توجه کرد و با یکی دو نظر نمی توان به واقعیت ها پی برد و این ظاهر سازی ممکن است دامی برای صید و شکار باشد.

جوانی که هنوز در آمدی ندارد و پولی پس انداز نکرده و تنها با پوشیدن لباس های جذاب و نمایش دادن ماشین و موتور دیگران، سعی در جلب توجه دختران ساده و ظاهربین دارد، بعد از این که توانست فرد مورد نظر را جذب و با او ارتباط برقرار کند، چون از خود چیزی ندارد و نمی خواهد با صداقت، گذشته رسوایی خود را در میان بگذارد، مدام بهانه می آورد که، ماشینم در تعمیرگاه است و هر بار می روم که تحویل بگیرم هنوز آماده نشده! موتورم دست دوستم است! امامگر برای همیشه خورشید زیر ابر می ماند؟!

خانمی می گفت: جوانی که شیفته دختری شده بود، به دنبال او می رفت تا خانه او را یاد گرفت و بعد از مدتی به همراه خانواده خود به خواستگاری او رفت. وقتی پدر دختر پرسید: خوب آقا داماد چه مقدار درس خوانده؟ مادر داماد به دورغ گفت : دیپلم دارد. از کار او سوال شد. گفتتند: یک تعمیرگاه ماشین دارد و یک ماشین صفر کیلومتر هم در خانه دارد و خانه هم به نام اوست پدر و مادر دختر با اطمینان به ظاهر آنها دیگر تحقیق نکردند و دخترشان را به این جوان ظاهرساز دادند، اما بعد از مدتی کوتاه معلوم شد که خانه و ماشین و تعمیرگاه مال او نیست. پدر دختر به مادر دامادش گفت: ما فهمدیم که داماد هیچ چیز ندارد، امیدواریم که معتاد نباشد که بعد از مدتی معلوم شد که معتاد هم هست.

تقلید کورکورانه

هر انسانی تا زمانی که کودک و نابالغ است، از پدر و مادر و افراد محیطش تقلید و پیروی می کند و چاره ای جز این نیست؛ زیرا آگاهی، تجربه و قدرت تحلیل ندارد، ولی زمانی که به سن بلوغ و رشد رسید، باید در امور خود به فکر و عقل تکیه کند و از تقلید کورکورانه بپرهیزد، چرا که تقلید کورکورانه نشانه بی هویتی و سقوط انسان است؛ زیرا چنین انسانی شخصیت خود را مرهون پیروی از رفتار دیگران می داند، آنچه آنان بپسندند، او برای خود می پسندد و آنچه را آنها زشت بدانند، برای خود زشت می داند.

آیا هیچ شده که درباره رفتارت بیندیشی و ببینی که چه اندازه آن تقلیدی است ؟ آیا برای پذیرش این رفتارها از خود اراده ای داشته ای؟

چیست این آرایش و الگو و مد

چیست این سرگشتگی در کار خود

چیست این پیراهن و شلوار تنگ

چیست این تن پوش هفتاد و دو رنگ

جهل و بی خبری

دختر ساده لوحی که از وجود صیادانی بی رحم و دام های شیطانی بی خبر و خاطرش از هر پلیدی و زشتی پاک است و به هر چیزی از دریچه پاکی و صفا می نگرد، با همه این سادگی و ناپختگی و جهلی که به دنیای اطرفاش دارد، باب ارتباط و معاشرت را باز می کند. همه کس را از دریچه دید خود، راستگو می پندارد، به قول و قرارها ایمان دارد و هر لحظه خود را به دور نمای سعادت خیالی و ساختگی خویش نزدیک تر می بیند و به راهنمایی ها و پندهای خیرخواهانه والدین و نزدیکان دلسوز با بدبینی می نگرد.

مدتی باید بگذرد تا به ساختگی بودن صحنه ها پی ببرد و بفهمد که این ظاهر سازی ها همه برای رسیدن به تمایلات سرکش بوده است. آن گاه که کم کم پرده های غفلت از برابر دیدگان دختر ساده لوح و جاهل کنار رفت در می یابد که گوهر عفت خویش را چگونه به رایگان از دست داده است و چه دیر است آن زمان و چه گران است چنین تجربه ای!

خودرأیی

یکی از خطرها برای دختران و پسران نوجوان، خودرأیی و مشورت نکردن با افراد صالح است؛ به گمان این که به درجه ای از رشد رسیده اند که همه مسایل را خود می توانند به درستی بفهمند و تحلیل کنند و نیازی به مشورت دیگران ندارنداا در حالی که انسان هر مقدار هم علم و آگاهی و تجربه داشته باشد، از مشورت با دیگران بی نیاز نیست. پنهان کردن مسائل و اتفاقاتی که برای جوانان پیش می آید، همچون پنهان کردن یک بیماری عفونی خطرناکی است که گاه به قیمت جان انسان تمام می شود. بنابراین، لازم است دختران و پسران مسائلی که برایشان اتفاق می افتد با افراد صالح و دلسوز در میان بگذارند؛ چه والدین و چه معلمان و دوستان صالح و چه به صورت مشاوره تلفنی با افراد ذی صلاح و خبره.

خودستایی

تجربه نشان داده است، غالب کسانی که از خود تعریف و تمجید می کنند اشخاص خیلی خوبی نیستند. اگر شما انسان خوبی هستید، برای خود خوب هستید و نفع آن نصیب خودتان می شود. ببینید چه احتایجی دارید پیش این و آن بر خود ببالید و از خود تعریف کنید. خودستیای دلیل ضعف روحی انسان است و کسی که دارای قوت روح است نیازی نمی بیند که خود را نزد دیگران بستاید. آنها که از خود زیاد تعریف می کنند معمولاً نتیجه ای برعکس آنچه توقع دارند به دست می آورند.

خلوت کردن با نامحرم

دختر و پسر نامحرم در هر مرحله ای از صفات اخلاقی و عفاف که باشند، در خلوت، سخت در معرض وسوسه های شیطانی قرار می گیرند. خطر این خلوت تا آن جاست که : «شیطان به حضرت موسی گفت: ای موسی! با زنی که بر تو حلال نیست، خلوت مکن که هر کس چنین کند، من خود برای گمراه کردن و آلوده ساختن او حاضر می شوم و این اقدام را به یارانم واگذار نخواهم کرد.»۱

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

لایخلون رجل بامرأه کان ثالثهما الشیطان.۲

زن و مرد نامحرمی با هم خلوت نمی کنند، مگر این که سومی آنها شیطان است.

هم چنین فرمود:

بپرهیزید که در اتاق و خانه زن نامحرمی وارد شوید.

یکی از انصار عرض کرد: یا رسول الله! زنان بستگان انسان، مثل زن برادر چطور؟

حضرت فرمود: این مرگ است، هلاکت است؛۳ (چرا که جایگاه نفوذ شیطان است).

______________________________

۱ بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۳۴.

۲ الترغیب و التذهیب، ج ۳، ص ۳۸.

۳ صحیح بخاری، کتاب النکاح، ج ۷، ص ۳۷.

چشم چرانی

از خطرناک ترین آفت هایی که دختران و پسران را تهدید می کند، چشم چرانی و تماشای مناظر شهوت انگیز است. همچون تماشای فیلم ها، مجلات، نشریات مبتذل و یا نگاه کردن به نامحرم به قصد لذت جنسی. این عمل به قدری خطرناک است که در دستورات اسلامی، حتی با ایمان ترین افراد نیز از آن نهی شده اند و برای حفظ ایمان خود باید از آن پرهیز کنند.

به فرموده حضرت علیعليه‌السلام :

«چشم ها دام های شیطانند.»۴

دام شیطان چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن ها رهایی یافت. بنابراین قبل از آن که به دام افتیم، باید به فکر چاره باشیم و از این دام ها که همانا چشم ها و نگاه های آلوده ما هستند روی جوییم و بدین ترتیب خویش را از بندگی و اسارت شیطان و هواهای نفسانی رها سازیم.

_________________________

۴ مهدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۷۰.

پنهان یا آشکار

وقتی کاری بد است آیا فرقی می کند که آشکار انجام شود یا پنهانی؟ البته اگر مردم بفهمند، آبروی شخص می رود، و اگر آشکارا انجام شود، حریم جامعه شکسته می شود؛ ولی به هر حال، کار بد، بد است و گناه، زشت است و ارتکاب پنهانی آن از زشتی آن نمی کاهد. این که خطاکاران خلوت را برای گناه انتخاب می کنند بدین سبب است که رسوایی در آگاهی دیگران می دانند، ولی مگر می توان جایی را پیدا کرد که هیچ کس مراقب و آگاه به خطای پنهان نباشد؛ حتی خدا؟!!

آن که مخفیانه تلفن می زند، تقلب می کند و نامه می نویسد و خیال می کند کسی ندیده و نفهمیده و این را زرنگی خود می داند. اما بی گمان، خدا دیده و دانسته و در پرونده اعمالش هم ثبت شده است و وجدانش هم اگر نمرده باشد، می داند. او را ملامت و از او بازخواست می کند.۱

گویند: معلم برای آزمایش ایمان و بینش دینی شاگردانش به هر یک از آنان مرغی داد و گفت: ببرید و آنها را سر ببرید به طوری که کسی نبیند؛ هر یک از شاگردان مرغ خود را در خلوتی سر برید و آورد جز یکی، استاد گفت: تو چرا مرغت را سر نبریدی؟ مگر جای خلوتی نیافتی؟ شاگرد با هوش و با ایمان گفت: به هر جای خلوتی که رفتم دیدم یکی ناظر اعمال من است و آن خداست و من جایی پیدا نکردم که خدا در آنجا نباشد! از این رو مرغ را سر نبریدم. معلم بر هوش و ذکاوت شاگردش آفرین گفت و ایمانش را ستود. آری به فرموده امام: «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید!»

________________________

۱ جواد محدثی، از همدلی تا همراهی، ج ۳، ص ۱۰۳.

ارزش وقت

فرصت حیاتی که در اختیار داریم، وقت می نامند و گویند «وقت طلاست». اما بسیاری بر این عقده اند که وقت از طلا هم گران بهاتر است؛ زیرا با صرف وقت می توان طلا به دست آورد، ولی دقایق تلف شده را به طلا نمی توان خرید. با این حال، چه بسیارند کسانی که وقت خود را بیهوده تلف می کنند و پشیزی بر آن ارزش قائل نیستند. افراد کمی یافت می شوند که حسرت بر گذشته و اندوه بر ندانم کاری ها را مایه عبرت خود قرار دهند و به سرعت و تلاش خود بیفزایند تا زا فرصت های باقی مانده به بهترین وجه استفاده نمایند. انسان از گم کردن یک ساعت مچی فکرش پریشان می شود، ولی از گم کردن ده ها ساعت از زمان عمرش غمی ندارد، از زیانی که در یک داد وستد می بیند، محزون است، اما برای از دست رفتن فرصت ها ناراحت نمی شود در حالی که او همیشه آسوده و جوان و شاداب و سالم نمی ماند؛ پس باید از این سرمایه گرانمایه بیش از پیش بهره برداری نمود.

حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

بادرو الفرصه قبل ان یکون غصه.۱

فرصت ها را دریابید قبل از آن که مایه غصه و اندوه شود.

در روایت دیگر فرمود:

کن علی عمرک اشحّ منک علی درهمک و دینارک

بر بهره برداری از فرصت عمر خویش باید حریص تر و جدی تر از نگهداری پول و سرمایه مادی خود باشی.

پروین اعتصامی زیبا می سراید:

گوهر وقت بدین خیرگی، از دست مده

آخر این در گرانمایه بهایی دارد

ای دختران عزیز! قدر عمر خود را بدانید. سرمایه گران بهایی در اختیار شماست. سعی کنید این سرمایه را در راهی به کار بگیرید که سود ابدی برای شما به بار آورد. مبادا این سرمایه گران بها صرف کارهای بیهوده و پوچ و بی ثمر شود. ارزش هر لحظه از وقت شما از همه این جهان بیشتر است؛ زیرا همه این جهان سرانجام فانی است، اما شما با هر لحظه از عمر خود می توانید چیزی به دست آورید که برای همیشه باشد. اگر عمرتان را صرف اطاعت خدا کردید، نتیجه هر لحظه آن پاداش بی نهایت ابدی و پایان ناپذیراست. اما همه این دنیا پایان پذیر است پس ارزش هر لحظه عمر شما، از همه این جهان بیشتر است.

__________________________

۱ غررالحکم، حدیث ۱۰۸۲۰.

شرم وحیا

اشاره

شرح و حیا یکی از عموال بازدارنده طبیعی انسان در برابر گناهان و آلودگی ها و زشتی هاست که همچون سلول های دفاعی بدن و پوست درخت از آفت ها جلوگیری می کند. حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

الحیاء مفتاح کل خیر.۲

حیا، کلید هر خوبی است.

چون زمینه های گناه و هوی و هوس در زنان بیشتر است، این عامل ایمنی در زنان و دختران نیز بیشتر است باید به هوش باشید که مبادا این حفاظ و حریم از بین برود که در آن صورت، زمینه ای برای ارزش ها و پاکی ها باقی نمی ماند.

در روایات آمده است:

حیا ده جزء است؛ نه جزء آن برای زنان و یک جزء آن برای مردان است.

__________________________

۲ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۱۹.

مراتب شرم

شرم هم می تواند نشانه شعف شخصیت باشد و هم می تواند نشان شکوفایی عقل و بیداری ایمان و وجدان، آن هم بسته به این که از چه کاری و از چه کسی باشد. آن که از پرسیدن و فرا گرفتن شرم دارد، راه سعادت را به روی خویش می بندد. کسی که از بدی گناه و زشتی در سخن و کردار شرم دارد، پله هایی از کمال و خودسازی را پیموده است و این شرم، مراتبی دارد:

۱ - .از بیم تنبیه و جریمه

۲ - .از آگاهی یافتن دیگران از عمل ناشایست انسان

۳ - .از بدی خود گناه، به خاطر حقارت آمیز و مخرب بودنش هر چند کسی نفهمد و نبیند و مجازاتی هم در کار نباشد.

زینت و زیبایی

انسان فطرتاً زیبایی را دوست دارد و از لباس زیبا، صدای زیبا، منظره زیبا، کلام شیوا، خط خوش و بوی خوش لذت می برد. در فصل جوانی، گرایش انسان به زیبایی و خودآرایی بیشتر است.

اسلام ضمن این که دستور به نظافت و آراستگی و زینت می دهد، مرزهایی را نیز برای آن قرار داده که تا کرامت انسان خدشه دار نشود.

باید توجه داشت که:

۱ - .زینت و خودآرایی، به تجمل پرستی کشیده نشود.

۲ - .به مدپرستی نینجامد؛ زیرا مدپرستی مانع استقلال فرهنگی و فکری است.

۳ - .به چشم و هم چشمی نکشد که مانع آرامش روانی می شود.

۴ - .به خودنمایی و فاسد شدن نیت انگیزه انسان نکشد که مانع عبودیت و تربیت انسان خواهد شد.

سخن چینی

غیر از دخالت های بستگان عاقل و دلسوز و مصلح در امور زندگی که عموماً آموزنده و سازنده است، افراد دیگیری در زندگی خانوادگی دخالت می کنند که به دو دسته می توان تقسیم کرد:

۱ - .آنانی که از روی حسد ورزی، کینه توزی، رقابت و انتقام گیری و به منظور پریشان نمودن، به هم ریختن و متلاشی کردن زندگی دیگران، به چنین خیانت برگی دست می زنند و تنها می خواهند با این گونه اعمال، خشم درونی و کینه آتشین خود را تسکین بخشند و مقصود دیگری ندارند.

۲ - .افرادی که دخالت ها و کارشکنی های آنان در زندگی دیگران، نه تنها با اهداف بالا را دنبال می کند، بلکه در پی تباه ساختن یک خانواده برای آباد کردن خانه خود می باشند.

در هر دو صورت، اعمال و رفتار این گونه افراد، هم در زندگی خود آنان تلخی و پریشانی ایجاد می کند و هم از لحاظ وجدان و اخلاق و مقررات شرع مقدس اسلام ممنوع و محکوم است و ذلت و زبونی دنیا و نکبت و عقوبت اخروی را به دنبال خواهد داشت.

همان طور که سخن چین، مطلبی را از دیگران برای شما بازگو می کند، ممکن است عیناً سخنان شما را نزد دیگران بازگو کند و اختلاف و آشوب راه بیندازد. حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

من نقل الیک نقل عنک

آن کس که سخنی را برای تو آورد، از تو نیز سخن ها خواهد گفت.

هر که عیب دگران، پیش تو آورد و شمرد

یقین عیب تو پیش دگران خواهد برد!

حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

من صدق الواشی، افسد الصدیق

کسی که به گفتار سخن چین توجه و آن را تصدیق کند، دوستی و رفاقت خود را با دیگران از دست می دهد.

برای این که راه سخن چینی و فتنه انگیزی بسته شود، آن حضرت می فرماید:

مطلب سخن چین را خواه باطل باشد یا صحیح، تکذیب کن و به آن ترتیب اثر بده.

عمل افراد سخن چین ـ که عموماً موجب تفرقه و آشوب می گردد ـ از نظر پیشوایان بزرگوار اسلام، بسیار زشت و ضد انسانی است و علاوه بر این که عملی خلاف اخلاق است، در خانواده ها اختلاف و فتنه به وجود می آورد و خود سخن چین را از دایره ایمان و اخلاق خارج می کند و برای او دشمن می سازد و سبب دوری او از خدا می گردد!

حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

النمّیمه شمیه المارق.۱

سخن چینی شیوه کسی است که از دایره اسلام و اخلاق بیرون رفته است، در جمله دیگر فرمود:

ایاک و النّمیمه فانّها تزّرع الضغینه و تبعد عن الله و الناس.۲

از سخن چینی بپرهیزید؛ زیرا این عمل موجب کینه و دشمن تراشی می شود و انسان را از خدا و مردم جدا می کند.

میان دو کس، جنگ چون آتش است

سخن چین بدبخت، هیزم کش است

کنند این و آن یکدگر باره دل

وی اندر میان، شوربخت و خجل

میان دو کس، آتش افروختن

نه عقل است، خود در میان سوختن

_________________________

«سعدی» ۱ غررالحکم (چاپ دانشگاه)، ج ۷، ص ۳۷۹.

۲ همان.

دوستی با افراد آلوده

نیاز به دوست یکی از نیازهای مطرح در تمام مراحل زندگی انسان است؛ در کودکی، جوانی و پیری و. اما باید در انتخاب دوست توجه کرد که مبادا از افراد فاسد و آلوده باشد.پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

ایاک و قرین السوء فانک به تعرف.۱

بپرهیز از همنشینی با افراد بد، زیرا تو، به وسیله او شناخته می شوی.

امام صادق، فرمود:لاتصحب الفاجر فیعلمک من فجوره.۲ با تبهکاران همنشین مشو، مبادا عمل بد او در تو تأثیر گذارد.شخصی از حضرت علی، پرسید: بدترین دوست چه کسی است؟ حضرت فرمود: «کسی که معصیت و گناه را در نظر انسان زیبا جلوه دهد.»۳ چنین دوستی هایی می تواند خطرهایی در پی داشه باشد و چه بسا جوانان پاکدل و با فضیلت که به علت آمد و شد با افراد فاسد، ارزشهای اخلاقی خود را از دست داده و به سقوط و انحطاط کشیده شده اند. به تجربه ثابت شده است که کسانی که با دوستان بد همنشین شده اند، به گناه آلوده گشته اند. زیرا آنها برای این که کمتر احساس گناه کنند، سعی می کنند افراد دیگر را نیز به سرنوشت غم انگیز خود گرفتار سازند و بسیاری از دختران و پسران که در وادی فساد گرفتار شده اند، عامل اصلی آلودگی و نگون بختی خود را همنشینی با دوستان ناباب ذکر می کنند.

با بدان کم نشین که صحبت بد

گر چه خوبی، تو را پلید کند

آفتاب به آن بزرگی را

لکه ابر ناپدید کند

____________________________

۱ نهج الفصاحه، حدیث ۱۰۱۲.

۲ بحارالانوار، ج ۷۴اا ص ۱۹۱.

۳ المزین لک معصیه الله (بخارالانوار، ج ۷۷، ص ۳۷۹.

شعارهای فریبنده

افراد آلوده برای رسیدن به اهداف شیطانی خود، شعارهای فریبنده ای دارند که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:

الف) برای این که بتوانند حریم محرم و نامحرمی را بشکنند تا راحت به اغراض شیطانی خود برسند می گویند: «باید قلب پاک باشد، نگاه کردن به نامحرمان و نشست وبرخاست با آنان چه مانعی دارد؛ غافل از این که هر کسی قلب و چشم خود را پاک می داند، حتی خائنان به نوامیس مردم. راستی چه کسی جز خداوند از پاکی قلب و چشم انسان ها آگاهی دارد؟!!

ب) یکی دیگر از شعارهای فریبنده ای که همیشه دستاویز افراد بی تقوا بوده، این است که : «ما خواهر و برادریم و مانعی ندارد با همدیگر راحت نشست و برخاست کنیم (به عنوان دوست، همسایه، همدرس و همکار)، در حالی که خواهر و برادر دینی، به معنای محرم بودن نیست. باید حریم ها و مرز ها حفظ شود.

ج) گاهی می گویند: «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.» هم رنگی با جماعت و اکثریت؛ یعنی پذیرش قولی و عملی کارهای جماعت. اگر دیگران با مانتو و لباس های جذاب و آرایش نامناسب بیرون می روند، اگر دیگران مرتب در خیابان ها و فروشگاه ها و... بیهوده پرسه می زنند و چشم های بیمار گناهکاران را به خود جذب می کنند، تو نیز همچون جماعت باش تا از قافله هوسرانان عقب نمانی.» و بدین وسیله می خواهند روح بی تفاوتی را نسبت به ارزش های دینی در جامعه ترویج دهند.

د) گاهی می گویند: «علت بسیاری از ناسازگاری های و جدایی عدم شناخت و آگاهی لازم از یکدیگر است و باید در کنار هم بود، باید معاشرت ها بگوییم، ما نیز شناخت و بصیرت را برای تداوم زندگی لازم می دانیم، اما شناختی که در محیط سالم و به دور از نیرنگ به دست آید؛ شناخت خانواده، شخص و سابقه زندگی همسر آینده و میزان ایمان، دیانت و تعهد او، نه شناختی که همراه با احساسات، ظاهر سازی و تزویر است. تجربه نشان داده است که چنین شناخت هایی غالباً کافی نیست و کم نیستند دختران و پسرانی که وارد این سراب ها شده و سرشان به سنگ خورده و انگشت ندامت به دهان گرفته اند.

نامه های عاشقانه

یکی از عوامل انحراف جوانان، نامه نگاری های عاشقانه است. از آنجا که دختران جوان دارای عواطف لطیف و احساسات پرشور و قوی هستند، ناخودآگاه دچار لغزش می شوند و دل بر چنین نامه های فریبنده می سپارند و آنها را واقعیت می انگارند. غافل از این که در بین آن سخنان دل فریب و زیبا، امیال کثیف و شیطانی کمین کرده اند.

دختران و پسران جوان باید به عواقب سوء این گونه رابطه ها توجه کنند تا عفت خود را تباه نسازند. چنین نامه هایی که سند کتبی بی عفتی و رسوایی آنهاست، به دست جوانان آلوده ای که ممکن است روزی دشمن آنان شوند نسپارند و زندگی آینده خویش را دچار آشفتگی نسازند. نظامی گنجوی می گوید:

دختر چو به کف گرفت خامه

ارسال کند جواب نامه

آن نامه نشان رو سیاهی است

نامش چون نوشته شد گواهی است

مزاحم تلفنی

یکی از مشکلات برخی خانواده ها، به ویژه خانواده های دختر دار، مسئله مزاحم تلفنی است که فرد مزاحم با انگیزه های مختلف از این شیوه ناجوانمردانه استفاده می کنند، گاه برای اذیت و آزار و گاه برای انس و ارتباط با دختران و گاه با انگیزه های دیگر. بسیاری از دخترانی که به گرداب رسوایی افتاده اند از این طریق بوده است.

یکی از زندانیان دختر که فریب خورده، می گوید: «او از طریق تلفن مزاحم من می شد و برایم ترانه می گذاشت و از من می خواست که به خانه اش بروم و بدین ترتیب به دام بلا گرفتار شدم.»

فراوان است عشق های کاذبی که آغازش، مزاحم تلفنی و پایانش رسوایی بوده است. برای مصونیت از این خطر راه های زیر پینشهاد می گردد:

۱ - .شماره تلفن خود را به هر کسی ندهید.

۲ - .حتی الامکان شما گوشی تلفن را بر ندارید تا مبادا مورد مزاحمت قرار گیرید.

۳ - .در صورتی که شما گوشی را بر می دارید، به حداقل مکالمه اکتفا کنید و با صدای دلنشین سخن نگویید.

۴ - .هرگز در منزل تنها نباشد تا در اثر مزاحت های پیگر دیوصفتان تحت تأثیر قرار گیرید.

۵ - .هرگز مزاحم تلفنی را امین ندانید؛ زیرا او همچون دزدی است که از این طریق بدون اجازه می خواهد در خانه امن شما راه پیدا کند.

۶ - .تنها راه برخورد با مزاحم تلفنی سخن نگفتن است؛ زیرا هر قدر به او توهین شود، او در عمل شیطانی اش بیش تر تشویق خواهد شد.

غفلت

غفلت، بزرگ ترین خطر برای انسان است. غفلت از خدا، از مرگ و معاد، از استعدادها و ارزش های انسانی، از توطئه های دشمنان و غفلت هر چیز و هر کسی که انسان را از خطر غافل کند.

یکی از توطئه های دشمنان دور کردن زنان از ارزش های راستین است و درصددند از او همچون ابزاری در جهت رونق دادن محصولات اقتصادی استفاده کنند. باید دختران توجه نمایند که، چرا دشمنان پیشرفت های اقتصادی خود را در اختیار زنان و مردان ملت ها قرار نمی دهند و آنچه موجب فساد و تباهی است، ترویج می دهند؟!

نوارهای مبتذل

موسیقی مبتذل همواره از مهم ترین ابزارهای ترویج فساد از سوی شیاطین و ستمگران بوده و امروزه نیز یکی از تهاجم فرهنگی قدرت های استکباری است که به شیوه هیا مختلف در اختیار دختران و پسران قرار می گیرد؛ زیرا آنها به خوبی می دانند که در هر مجلسی که موسیقی آن چنانی هست، غفلت و فراموشی نیز هست و در چنین شرایطی بسیاری از زمینه های گناه همچون رقص و اختلاط مطرح می شود.

شخصی تعریف می کرد که: در مجلس عقدی به دختری گفته شد بلند شو و در این مجلس برقص. او گفت: «من بدون نوار نمی توانم برقصم.» وقتی نوار آن چنانی برایش آماده کردند و سرگرم رقصیدن شد و هیجان مجلس را فرارگفت ناگهان دیدند چشم های زیادی از نامحرمان به مجلس رقص و وضعیت نیمه عریان آنها دوخته شده است آیا از چنین مجلسی خداوند خشنود است؟ آیا قلب امام زمان از چنین مجالسی شاد است؟ آیا چنین افرادی پاسخ مناسبی برای اعمال خود در روز قیامت خواهند داشت؟

پدران و مادران و مربیان بانیان تربیت کودکان باید توجه داشته باشند و خواسته یا ناخواسته زمینه گرایش فرزندان این مرز و بوم اسلامی را به این سوی فراهم نکنند و بدانند مسئولیت خطیری متوجه آنان است که متأسفانه گاه دیده می شود بعضی از پدران و مادران از آن غافلند.

وعده و وعیدها

یکی دیگر از خطرهای بزرگی که در کمین دختران که هر لحظه به نوعی خودنمایی می کند، وعده ازدواج از سوی پسران است. پسران با تجربه سعی می کنند نقاط ضعف و حساسیت دختران را پیدا کنند و هر کدام را به شیوه ای بفریبند. با دختر مؤمن و مذهبی از راه معنویت وارد می شوند و از ایمان و حجاب و مسجد و هیئت صحبت می کنند و با دختران رپی و بی حجاب از عشق و سیر و سفر و تفریح صحبت می کنند و به تشکیل میهمانی ها و پارتی ها ی مختلف و مختلط دعوت می نمایند حتی افرادی که از این برنامه ها استقبال نکنند، امل و بی احساس و. می نامند.

دقت در ارتباط ها و آشنایی ها

از خطرهایی که دختران و نوجوانان را تهدید می کند، آشنایی و ارتباط با پسران است؛ چرا که آنها برای به دام انداختن و فریب دختران با عفت، تلاش می کنند به نوعی با آنها تماس برقرار نمایند. گاهی با نوشتن نامه های عاشقانه و گاهی با مزاحت های خیابانی و گاهی با ولخرجی ها و گاهی با دلسوزی و محبت. جالب این که بسیاری از جوانان هرزه بعد از ارتباط با چنین دخترانی آنها را رها می کنند و در حین ازدواج به دنبال افراد پاکدامن می گردند.

جوانی می گفت: شش ماه به دنبال دختری بودم و سعی می کردم با او رابطه برقرار کنم، او تا چندین ماه کوچک ترین اعتنایی به من نمی کرد؛ ولی بعدها که توانستم با او انس بگیرم، فهمیدم که او هم مناسب من نیست و از او جدا شدم.

دختران نوجوان و جوان باید بدانند هر مردی که به آنها اظهار دوستی و صیمیت می نماید و به شکل های گوناگون سعی در جذب آنها دارد، به دنبال هوس است، خواه از جوانان بیگانه باشد و خواه از جوانان فامیل؛ همچون پسر خاله و پسر عمو و... که همه در نامحرم بودن با جوانان غریبه فرقی ندارند.

مطالعه کتاب های گمراه کننده

یکی از عوامل انحراف دختران و پسران و دام های شیاطین، مطالعه کتاب های مجله های فاسد و گمراه کننده است که همچون زهر در روح و فکر انسان اثر منفی می گذارد. کسانی که به سلامت روح و روان خود می اندیشند، باید از مطالعه چنین کتاب ها و مجله هایی پرهیز کنند و هر کتابی را بدون مشورت با افراد صالح و آگاه مطالعه نکنند.

ضرورت ازدواج

امام رضاعليه‌السلام فرمود:

روزی جبرئیل بر پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شد و عرض کرد: پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید: دختران به منزله میوه دخترتند، میوه هنگامی که رسید چاره ای جز چیدن ندارد و گرنه آفتاب آن را فاسد و یا دگرگون می سازد. دختران نیز هنگامی که به سن بلوغ رسیدند، چاره ای جز ازدواج ندارند وگرنه از فساد ایمن نیستند.۱

جوانان، بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست و از این رو، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

ما بنی بناء فی الاسلام احبّ الی الله من التزویج.۲

هیچ بنایی در اسلام از ازدواج نزد خدا محبوب تر نیست.

همچنین فرمود:

کسی که ازدواج کند، نصف دین خود را حفظ کرده است.۳

_____________________________

۱ بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۲۳.

۲ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳.

۳ همان، ص ۳.

رسول گرامی اسلامی در سخن گهربار دیگر چنین هشدار و رهنمود می دهد:

اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه ان لا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر.۱

کسی که به خواستگاری دخترتان آمد و اخلاق و تعهد دینی او را پسندیدید، دخترتان را به او بدهید، زیرا اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین را فرا می گیرد.

هم چنین فرمود:

شرارکم عزّابکم؛ ۲

بدترین شما، آنانند که ازدواج نکنند.

_________________________

۱ هامن، ص ۵۱.

۲ کنزالعمال، حدیث ۴۴۴۴۹.

موانع ازدواج

در تحقیقی که از دویست دانجشوی دختر به عمل آمده است، موانع ازدواج را عوامل زیر دانسته اند:۳

۱ - .کاهش ایمان و سقوط اخلاق

۲ - .توقعات بالا

۳ - .سنت های غلط و تشریفات و تجملات و خرج های زاید، مهریه سنگین و چشم و هم چشمی ها

۴ - .تحصیل

۵ - .سختگیری ها و مانع تراشی های بی جای خانواده ها و اطرافیان

۶ - .تورم و گرانی و هزینه سنگین جهیزیه و مشکلات اقتصادی و عدم کمک موثر دست اندرکاران و مسئولان

۷ - .نداشتن خواستگار مناسب

اگر کسی واقعاً تصمیم بر ازدواج داشته باشد و بخواهد خود را از آلودگی ها حفظ نماید، می تواند با وجود تمام این مشکلات، باز هم ازدواج کند، به شرط آن که مقداری از آرزوها و تشریفات و توقعات خود بکاهد و به خدا توکل کند. خداوند وعده فرموده که، از فضل و کرمش به چنین افرادی روزی می دهد و آنها که زیر بار ازدواج نمی روند، در حقیقت به رزاقیت خداوند عقیده ندارند.

۳ اردوی دانشجویان پزشکی خزرآباد ساری، مورخ ۱/۶/۷۷.

دوری از گناه

قرآن درباره گناهان خطرناک می فرماید:( وَلَا تَقْرَبُوا ) ۱ یعنی نزدیک آن نشوید. این تعبیر و نهی شدید حاوی نکته ای بسیار ظریف است، زیرا علاوه بر تأکیدی که بر دوری از گناه دارد، اشاره به این نکته می کند که، آلودگی به گناه غالباً مقدماتی دارد که انسان را کم کم به آنها نزدیک می کند، همچون مطالعه کتاب های بدآموز، فیلم های فاسد، حضور در مجالس گناه، یافتن دوستان منحرف و... همان طور که نزدیک شدن به لب پرتگاه، خطرناک است و با نزدیک شدن به سیم برق بدون حفاظ، احتمال خطر جانی برای انسان دارد.

نزدیک شدن به این لوازم و اسباب گناه، انسان را ضایع و بی ارزش می کند و ایمان وی را از بین می برد. از این رو خداوند فرمود:( وَلَا تَقْرَبُوا ) .