گنجینه معنوی

گنجینه معنوی15%

گنجینه معنوی نویسنده:
گروه: ادعیه و زیارات

گنجینه معنوی
  • شروع
  • قبلی
  • 131 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 81294 / دانلود: 5927
اندازه اندازه اندازه
گنجینه معنوی

گنجینه معنوی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

.گنجینه معنوی

نویسنده: رضا کریمی

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است

مقدمه

اللهم اصلح عبدک و خلیفتک بما اصلحت به انبیائک و رسلک و حفه بملائکتک و ایده بروح القدس من عندک و اسلکه من بین یدیه و من خلفه رصدا یحفظونه من کل سوء و ابدله من بعد خوفه امنا یعبدک لایشرک بک شیئا و لاتجعل لاحد من خلقک علی ولیک سلطانا و ائذن له فی جهاد عدوک و عدو و اجعلنی من انصاره انک علی کل شیئی قدیر بار الها ، کار ظهور بنده شایسته و خلیفه راستینت (امام مهدی ) را اصلاح فرما همانگونه که کار پیامبران و فرستادگانت را اصلاح نمودی و از فرشتگانت نگاهبانی بر او بگمار و از سوی خویش با (روح القدس ) او را یاری و پشتیبانی فرما و دیده بانانی از پیش رو و پشت سر همراه وی گردان تا از هر بدی نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز که او ترا می پرستد و هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند پس برای هیچیک از آفریدگانت برتری و چیرگی نسبت به (ولی ) خودت قرار مده و او را در جهاد با دشمنت و دشمنش اجازت فرما و مرا از یاران او بشمار آور که همانا بر هر کاری توانائی

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی اباَّئِهِ فی هذِهِ السَّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقاَّئِداً وَناصِراً وَدَلیلا وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

ضمن عرض سپاس و حمد فراوان به پیشگاه خداوند مهربان و همچنین عرض ارادت و سلام و درود به محضر حضرت ولی عصر (عج ) و شیعیان و محبینش نظر به فراوانی فضیلت و اهمیت دعا و درخواست حوائج از درگاه پاک الهی که سبب توجه بیشتر نسبت به خالق یکتاست و نشر مقداری از احادیث پیشوایان دین درصدد تهیه این کتاب برآمدم تا ان شاء اللّه روز بیچارگی ما را چاره ای باشد

بخش ۱ : دعاها

مقدمه

معنی دعا : دعا یعنی صدا زدن و مدد خواستن در حل مشکلات از خالق خود

دعا کردن یکی از بهترین اعمالی است که هم خداوند کریم در قرآن و هم پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امامان معصومعليه‌السلام سفارش بسیار نموده اند

آیات قرآن راجع به دعا کردن

۱ - (اعراف آیه ۸۰) : برای خدا نامهای نیک است پس او را به وسیله آنها بخوانید و دعا کنید

۲ - (غافر آیه ۶۰) : مرا بخوانید و درخواست کنید تا پاسخ دهم

۳ - (انعام ۵۳) : ای پیامبر نباید آنان را که هر صبحگاه و شبانگاه خدا را می خوانند از پیش خود برانی

۴ - (فرقان ۷۷) : ای رسول من بگو اگر به سوی خدا متوجه نشوید و دعا نکنید پروردگارم به شما اعتنا نخواهد کرد

سخنان ائمه معصومینعليه‌السلام راجع به دعا

رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : دعا حربه مومن است برای دفع دشمنان و عمود دین است که به آن دین مومن بر پا است و نور آسمان و زمین است

(بحار الانوار جلد ۹۳ ، ص ۲۸۸)

امام صادقعليه‌السلام : دعا همان عبادتی است که خداوند درباره اش فرموده همانا کسانی که از عبادت و پرستش من تکبر کنند بزودی با ذلت و خواری وارد جهنم خواهند گشت پس فرمود دعا کن خدا را بخوان و مگو کارها بر حسب تقدیر الهی انجام خواهد شد

(وسائل الشیعه )

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کردن ناتوان باشد

(مشکاه الانوار)

امام رضاعليه‌السلام : دعا از نیزه کارگرتر است و دعا بر می گرداند قضا را هر چند از آسمان نازل شده باشد و محکم شده باشد و دعا کلید همه رحمت ها است

امام صادقعليه‌السلام : خداوند عزوجل خوشش نمی آید که بندگانش از همدیگر خواهش و درخواست کنند و همین مطلب را درباره خودش دوست دارد چون خداوند عزوجل خوشش می آید که از او سوال و درخواست کنند و نعمتهای خداوندی را از وی بخواهند

(ص ۱۱۰۹ ، ح ۲ ، ب ۲۰)

امام محمد باقرعليه‌السلام : هیچ چیزی نزد خدا برتر ازسوال و درخواست آنچه که در نزد اوست نمی باشد

رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : کسی که به دعا توفیق یابد بدبختی ندارد و وقتی خدا توفیق خود را برای دعا فراهم نمود علامت آن است که درهای رحمت را بروی او گشوده است

(وسائل الشیعه )

امام صادقعليه‌السلام : هنگامی که بنده مومن دعا کند خداوند عزوجل به فرشتگان گوید با این که دعای این بنده مستجاب است در عین حال حاجتش را دیرتر بر آورید چون من دوست دارم آوازش را بشنوم

امام رضاعليه‌السلام : به اصحاب خود فرمود بر شما باد به سلاح انبیاء گفتند : سلاح انبیاء چیست ؟ فرمود : دعا

امام موسی کاظمعليه‌السلام : فرمود : که از برای هر مرض دوا و دعائیست هرگاه خدای تعالی به خاطر بیمار رساند که دعا کند به تحقیق اذن داده است در شفای او

فواید دعا از سخنان ائمه معصومینعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام : همانا بنده مومنی درباره حاجتی خدای خود را خوانده و دعا می کند در آن حال خداوند عزوجل به فرشتگان گوید حاجت او را دیرتر بر آورید چون مشتاق شنیدن صدای دعای او هستم و در روز قیامت خدای عزوجل به آن بنده خواهد گفت : بنده من دعا کردی و من برآوردن حاجت تو را مدتی به تاخیر انداختم و ثواب دیر برآوردن حاجتت را الان چنین و چنان خواهد و درباره فلان مطلب دعا کردی باز هم دعایت را دیر مستجاب کردم و اکنون به عوض دیر مستجاب شدن دعایت مزد و پاداش فراوانی خواهم داد امام صادقعليه‌السلام فرمود : همین که مومن خوبی نتیجه را می بیند آرزو می کند که ای کاش هیچ یک از دعاهایش در دنیا مستجاب نمی شد

(ب ۲۱ ، ح ۵ ، ص ۱۱۱۲)

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود : هر مسلمانی که دعا کرده و خدا را بخواند البته در غیر قطع رحم و گناه حتما یکی از این سه نعمت به او داده خواهد شد

اول : خواسته اش را بزودی برآورد

دوم : ذخیره آخرتش قرار دهد

سوم : پیشامد ناگواری را از او دور کند

یاران گفتند اگر چنین است فراوان دعا کنیم فرمود : فراوان دعا کنید

امام صادقعليه‌السلام : خداوند در روز قیامت دعای مومنان را جزء کارهای نیک آنان شمرده و به همین بهانه در بهشت جای بهتری به آنان خواهد داد

علیعليه‌السلام : دعا سپر مومن در مقابل بلاها است و اگر درب خانه ای را زیاد بکوبی عاقبت به رویت باز شود خداوند دوست دارد بندگانش از او درخواست کنند و به پاداش دعای آنان در روز قیامت مانند عملهای دیگرشان خواهد داد (وسائل الشیعه )

امام صادقعليه‌السلام : بر شما باد به دعا کردن چه اینکه هیچ وسیله ای مانند دعا شما را به مقامات قرب معنوی نزدیک نمی کند

رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : دعا مغز و روح عبادتها است هیچ دعایی بی اثر نمی ماند و لااقل کفاره بعضی از گناهان واقع می شود (وسائل الشیعه (



سخنان ائمه معصومین
عليه‌السلام
درباره چگونه دعا کردن

امام صادقعليه‌السلام : اگر کسی از شما بخواهد دارای حالتی شود که همه خواسته هایش را خداوند برآورد باید از همه مردم ناامید باشد و هیچ امیدی جز خداوند نداشته باشد پس اگر خداوند چنین حالتی را در قلب او بیابد چیزی از خدا نخواهد مگر اینکه برآورد (وسائل الشیعه )

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : شخصی به پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عرض کرد دوست دارم دعایم مستجاب شود حضرت فرمود : خوراک خود را پاک کن و سعی کن حرام وارد شکمت نشود

امام صادقعليه‌السلام : هنگام دعا قلب خود را متوجه خدا گردان و چنان گمان داشته باش که خواسته ات در آستانه در حاضر و آماه است

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود : دعا کنید در حالی که یقین و اطمینان داشته باشید که دعای شما مستجاب خواهد شد

امام صادقعليه‌السلام : مردی از بنی اسرائیل مدت سی و سه سال دعا می کرد و از خدای خود فرزندی پسر می خواست همین که دید دعایش مستجاب نمی شود خطاب به خدا نموده و گفت : خدایا نمی دانم من از تو خیلی دورم که صدای مرا نمی شنوی یا با این که نزدیکی و می شنوی در عین حال پاسخم نمی دهی در این هنگام کسی به خواب او آمده گفت : سر مستجاب نشدن دعایت این است که بد زبانی می کنی و در حال دعا قلبت آشفته و ناپاک است و نیتت ناشایسته و ناجور اگر می خواهی دعایت

مستجاب شود این سه عیب را از خود دور کن یعنی خوش زبان باش و قلبت را پاک و پاکیزه نموده قلبا از خدا بترس و بپرهیز و نیتت را سالم نما (خوشبین و امیدوار به رحمت خدا باش ) پس از این جریان آن مرد تصمیم گرفت به سفارش ها عمل کند اتفاقا در نتیجه عمل به آن دستورها خداوند پسری به او مرحمت نمود

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : خداوند مستجاب نکند دعای کسی را که دلش پریشان است و نداند چه می گوید چه وقتها برای دعا کردن مناسبتر است

امام صادقعليه‌السلام : بر شما باد به دعا کردن بعد از نمازها چه اینکه چنین دعاهایی مستجاب است

امام باقرعليه‌السلام : همین که شب جمعه فرا رسد خداوند عزوجل می فرماید : آیا دعا کننده ای هست که جوابش دهم آیا درخواست کننده ای هست که عطا کنم او را آیا استغفار کننده ای هست که بیامرزم او را آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیرم

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : بهترین وقت دعا سحرگاهان است

امام صادقعليه‌السلام : دعا پیش از طلوع و غروب آفتاب سنت و دستوری است واجب و مسلم همراه طلوع و غروب آفتاب

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : به درستی که در شب ساعتی است که هر دعای بنده مستجاب است و آن مابین شب تا ثلث (سوم ) باقیمانده شب گفتم : شب خاصی است از شبها یا هر شب است

فرمود : هر شب

امام صادقعليه‌السلام : سه وقت است که دعا در آن اوقات مستجاب است :

۱ - بعد از نماز واجب ؛

۲ - هنگام آمدن باران ؛

۳ - هنگام ظاهر شدن آیه و نشانه معجزه ای از طرف خدا برای بندگان خود

شرایط دعا کردن

اول : اعتراف به گناهان ؛ دوم : شکر نعمتها ؛ سوم : صلوات بر محمد و آل محمد ؛ چهارم : دعا کردن و حاجت خواستن ؛ پنجم : صلوات بر محمد و آل محمد

اگر دعایتان مستجاب شده مواظب سه حالت باشید

اول : آن که عجب نکنی و نگویی من معلوم می شود آدم خوبی هستم که دعایم مستجاب شد زیرا عجب و خودپسندی باعث فساد عمل و غلبه شیطان است

دوم : شکر و حمد خدا نمایی که تفضل کرد بر تو به اجابت دعای تو ، بلکه مستحب است دو رکعت نماز شکر بجا آوری

سوم : همین که دعای تو مستجاب شد ترک دعا نکنی و باز در خانه خدا بروی تا بیگانه نشوی و در وقت حاجت خواستن دوباره آشنا باشی

اگر دعایتان به اجابت نرسید مواظب این سه حالت باشید

اول : آن که مایوس نشوی از رحمت خدا ، زیرا به اجابت نرسیدن دعا ممکن است به سبب گناهان تو باشد که مانع اجابت است پس درصدد رفع آن به توبه و تعذیب نفس برآی

دوم : ترک دعا نکن

سوم : راضی باش به تقدیر الهی تا همان رضای تو باعث اجابت دعایت بشود

امام حسن علیه

السلام می فرماید : من ضامنم از برای کسی که در قلب او چیزی خطور نکند بجز رضا و خشنودی به قضای خدا این که دعا کند پس مستجاب شود

دعا کردن سه حالت دارد که به هر حالتی که باشد برای انسان اجر معنوی دارد

حالت اول : آن که صلاح بنده در آن هست و به او می رسد و مشروط به دعا نیست و در این صورت ثمره دعا تقرب بنده است به خدا

حالت دوم : آن که صلاح بنده در آن هست و رسیدن به آن مشروط است به دعا کردن و در این صورت ثمره دعا دو چیز است یکی رسیدن به مطلوب و دیگر تقرب به خدا

حالت سوم : آن که صلاح بنده در آن نیست و به آن نمی رسد چه دعا بکند چه نکند و در این صورت ثمره دعا دو چیز است یکی تقرب به خدا ، دوم عوض آن که در دنیا از او منع شده در آخرت به اضعاف آن به او عطا می شود

(۱) دعای پیش از دعا کردن

حضرت علیعليه‌السلام : هر کس دوست می دارد که دعایش رد نشود پس بخواند پیش از دعایش این دعا را

ماشاء اللّه توجها الی اللّه ، ماشاء اللّه تعبداللّه ، ماشاء اللّه تلطفا للّه ، ماشاء اللّه تذللا للّه ، ماشاء اللّه استضارا باللّه استکانه للّه ، ماشاء اللّه تضرعا الی اللّه ، ماشاء اللّه استعانه با اللّه استعانه باللّه ، ماشاء اللّه لا حول و لاقوه الا باللّه العلی العظیم

(۲) دعای بعد از دعا کردن

حضرت سجادعليه‌السلام فرموده است : به روایت قطب راوندی در کتاب دعوات که روز عاشورا پدرم امام حسینعليه‌السلام در حالی که خون جوش می زد مرا به سینه چسبانید و فرمود : پسرجان دعائی را که حضرت زهراعليها‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و او از جبرئیل آموخت و به من تعلیم داد حفظ کن از برای هر حاجت و همه و غم و پیشامد کار بزرگ و هر مصیبت مفید است و فرمود دعا کن و بگو :

الهی بحق یاسین و القرآن الحکیم و بحق طه و القرآن العظیم یا من یقدر علی حوائج السائلین یا من یعلم ما فی الضمیر یا منفسا عن المکر و بین یا مفرجا عن المغمومین یا راحم الشیخ الکبیر یا رازق الطفل الصغیر یا من لایحتاج الی التقسیر صل علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا

و به جای کذا و کذا حاجت بخواه

(۳) دعا صنمی قریش

دعایی است بسیار رفیع الشان و عظیم المنزله ابن عباس آن را از امیرالمؤ منین علیعليه‌السلام روایت کرده و گفته است که آن حضرت این دعا را در قنوت نماز خود می خواند و فرمود : که خواننده این دعا مثل کسی است که با پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جهاد در جنگ بدر و احد و حنین رفته باشد و هزار هزار تیر انداخته باشد

از کتاب مصباح کفعمی و بحارالانوار ج ۸۲ ، ص ۲۶۰ -۲۶۱

بسم اللّه الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و العن

صنمی قریش وجبتیها و طاغوتیها و افکیها و ابنتیهما اللذین خالفا امرک و انکراوحیک و جحدا انعامک و عصیا رسولک و قلبا دینک و حرفا کتابک و احبا اعدائک و جحدا الائک و عطلا احکامک و ابطلا فرائضک و الحدا فی ایاتک و عادیا اولیائک و والیا اعدائک و خربا بلادک و افسدا عبادک اللهم العنهما و اتباعهما و اولیائهما و اشیاعهما و محبیهما فقد اخربابیئت النبوه و ردما بابه و نقضا سقفه و الحقا سمائه بارضه و عالیه بسافله و ظاهره بباطنه و استاصلا اهله و ابادا انصاره و قتلا اطفاله و اخلیا منبره من وصیه و وارث علمه و جحدا امامته و اشرکابربهما فعظم ذنبهما و خلدهما فی سقر و ما ادریک ما سقر لاتبقی و لا تذر اللهم العنهم بعدد کل منکر اتوه و حق اخفوه و منبر علوه و مومن ارجوه و منافق ولوه و ولی اذوه و طرید اووه و صادق طردوه و کافر نصروه و امام قهروه و فرض غیروه و اثر انکروه و شر اثروه و دم اراقوه و خبر بدلوه و کفر نصبوه و ارث غصبو و فیی اقتطعوه و سحت اکلوه و خمس استحلوه و باطل اسسوه وجور بسطوه و نفاق اسروه و غدر اضمروه و ظلم نشروه و وعد اخلفوه و امان خانوه و عهد نقضوه و حلال حرموه و حرام احلوه و بطن فتقوه و ضلع دقوه و صک مزقوه و شمل بددوه و عزیز اذلوه و ذلیل اعزوه و حق منعوه و کذب دلسوه و حکم قلبوه اللهم العنم بکل ایه حرفوها و فرضه تزکوها و سنه غیروها و رسوم منعوها و احکام

عطلوها و بیعه نکسوها و دعوی ابطلوها و بینه انکروها و حیله احدثوها و خیانه اوردوها و عقبه ارتقوها و دباب دخرجوها و ازیاف لزموها و شهادات کتموها و وصیه ضیعوها اللهم العنهم فی مکنون السر و ظاهر العلانیه لعنا کثیرا ابدا دائما دائبا سرمدا لانقطاع لامده و لا نفاد لعدده لعنا یغدوا اوله و لایروح اخره لهم و لاعوانهم و انصارهم و مجیبهم و موالیهم و المسلمین لهم و المائلین الیهم و الناهضین باحتجاجهم و المقتدین بکلامهم و المصدقین باحکامهم

پس ۴ مرتبه بگو :

اللهم عذبهم عذابا بستغیث اهل النار آمین یا رب العالمین

(۴) اسماء الحسنی

در کتاب عده الداعی از حضرت رضاعليه‌السلام و آن بزرگوار از آباء گرام خود نقل فرموده اند : خداوند متعال نود و نه اسم است که هر که خدا را به آن اسمها بخواند دعایش مستجاب می شود و هر که حفظ نماید آنها را داخل بهشت می گردد و در خبر دیگر به این مضمون از حضرت صادقعليه‌السلام از جناب رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت نموده است و آن اسماء مبارکه این است :

اللّه ، الواحد ، الاحد ، الصمد ، الاول ، الاخر ، المسیع ، البصیر ، القدیر ، القاهر ، الاعلی ، الباقی ، العلی البدیع ، الباری ء ، الاکرم ، الظاهر ، الباطن ، الحی ، الحکیم ، العلیم ، الحلیم ، الحفیظ ، الحق ، الحسیب الحمید ، الحفی ، الرب ، الرحمن ، الرحیم ، الذاری ء ، الرازق ، الرقیب ، الرووف ، الرائی ، السلام ، المومن المهیمن

، العزیز ، الجبار ، المتکبر ، السید ، السبوح ، الشهید ، الصادق ، الصانع ، الطاهر ، العدل ، العفو الغفور ، الغنی ، الغیاث ، الفاطر ، الفرد ، الفتاح ، الفالق ، القدیم ، الملک ، القدوس ، القوی ، القریب القیوم ، القابض ، الباسط ، القاضی ، المجید ، الولی ، المنان ، المحیط ، المبین ، المقیت ، المصور ، الکریم الکبیر ، الکافی ، کاشف الضر ، الوتر ، النور ، الوهاب ، الناصر ، الواسع ، الودود ، الهادی ، الوفی الوکیل ، الوارث ، البر ، الباعث ، التواب ، الجلیل ، الجواده الخبیر ، الخالق ، خیر الناصرین ، الدیان ، الشکور ، العظیم ، اللطیف ، الشافی

(۵) دعای معراج

دعایی است شان آن بسیار بزرگ است و خیلی عظیم می باشد راوی حضرت علیعليه‌السلام از نبی اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : وقتی به آسمان رفتم در شب معراج هفتاد هزار حجاب را طی کردم تا رسیدم به حجاب قدرت در آن نوشته شده این دعا با نور ، جبرئیل عرض کرد : یا محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این دعا را برای کسی غیر از مومنین از امت خودت تعلیم ندهی چون که این دعا را هر که بخواند درهای آسمانها بر روی ایشان باز می شود و خداوند نظر رحمتش را شامل آن شخص کند که هم و غم او را بر طرف می کند و هر گرفتاری که دارد خدا بر طرف می سازد اگر قرض دار است قرضش ادا می شود و گناهانش آمرزیده

می شود و مورد عنایت قرار می گیرد مانند انبیاء و صدیقین و خداوند هزار قصر و از در و یاقوت برای او آماه می فرماید و خداوند به او هر روز ۳۶۰ مرتبه نظر رحمت کند و ملکی ندا می کند که اعمالت را از سر بگیر که گناهان خودت و مادرت و پدرت آمرزیده شد و جمیع گناهانت مبدل به حسنات شد و ثواب هفتاد سال عبادت برای ایشان نوشته شد پس خیر دنیا و آخرت برای او جوع می گردد و هر کس این دعا را نوشته با مشک و زعفران برای هر بیماری که دهد شفا خواهد یافت و هر کس حمل نماید این دعا را با خود آمن خواهد شد از شر شیطان و هیچ گونه ملالی بر ایشان نمی رسد و محفوظ می ماند از دزدان و جمیع حاجاتش برآورده خواهد شد و هر کس نزد فرزندانش بگذارد حفظ می شوند از جمیع گزندگان مانند مار و عقرب و هر کس با خود حمل نماید از جمیع امور خوب بهره مند خواهد شد و هر کس بنویسید و در منزل بگذارد روزیشان زیاد گردد و اهل آن محفوظ می گردند از جمیع گرفتاریها و قسم به آن کسی که شما را به رسالت مبعوث کرد اگر جمیع ثقلین و جمیع ملائکه تعدادشان هزار برابر اهل دنیا و آخرت شوند تا روز قیامت ثواب این این دعا را نخواهند توانست بنویسند چون این دعا بهترین دعا است نزد پروردگارت پس به امت خود تعلیم بده چون گنجی است از گنجهای بهشت که خدا عنایت کرده است

در کناری قرار می گیرد، و چون ملائکه مأمور به سؤال وارد می شوند، صبر به نماز و زکات و احسان می گوید: "اگر شما از حمایت او عاجز هستید، من او را کفایت خواهم نمود".»(1)

علّامه مجلسی در کتاب بحار از امام باقر و یا امام صادقعليهما‌السلام نقل نموده که فرمودند: «هنگامی که مؤمن داخل قبر می شود، شش صورت با او داخل قبر خواهند شد، یکی از آنان از نظر زیبایی و عظمت و پاکیزگی و خوش بویی بهتر از دیگران می باشد، پس یکی از آنان در طرف راست، و دیگری در طرف چپ، و سوّمی در مقابل، و چهارمی پشت سر، و پنجمی پایین پای او می ایستند، و آن که از همه آنان زیباتر است، بالای سر او قرار می گیرد، پس اگر ملائکه عذاب از طرف راست او بیایند، آن که در طرف راست اوست، از آنان جلوگیری می کند، و دیگران نیز هر کدام در همان سمتی که هستند از او حمایت می کنند، پس آن که از همه آنان زیباتر است می گوید: "خدا شما را رحمت کند، شما چه نسبتی با این میّت دارید؟" پس آن که در سمت راست اوست می گوید: "من نماز او هستم"، و آن که در سمت چپ اوست می گوید: "من زکات او هستم"، و آن که مقابل اوست می گوید: "من روزه او هستم"، و آن که در پشت سر اوست می گوید: "من حجّ و عمره او هستم"، و آن که در پایین پای اوست می گوید: "من احسان و صله او هستم"، پس آنان به آن که از همه زیباتر است می گویند: "تو که از همه ما زیباتر و خوشبوتر و باعظمت تر هستی کیستی؟" او می گوید: "من ولایت آل محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین هستم".»(2)

هم نشینی که از انسان جدا نخواهد شد

مرحوم صدوق در کتاب خصال از قیس بن عاصم نقل نموده که گوید: من با جماعتی از قبیله بنی تمیم خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله رسیدیم، من به آن حضرت عرض کردم: «یا نبیّ اللّه!

____________________

1- 72) اصول کافی: 2 / 90 باب الصّبر ح 8

2- 73) بحارالأنوار: 9 / 234؛ محاسن / 288.

ما را موعظه بفرمایید، چرا که ما در بیابان ها رفت و آمد داریم [ و کمتر می توانیم خدمت شما باشیم].» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«هر عزّتی را ذلّتی است، و هر حیاتی را مرگی است، و هر دنیایی را آخرتی است، و هر چیزی را حساب کننده و نگهبانی است، و هر کار خیری را پاداشی است، و هر گناهی را کیفری است، و هر مدّتی را پایانی است.»

سپس فرمود: «ای قیس بن عاصم! بدان که تو را در قبر هم نشینی است، در حالی که تو مرده ای و او زنده است، او در کنار مرده تو دفن خواهد شد، او اگر کریم و بزرگوار باشد، تو را اکرام خواهد نمود، و اگر لئیم و پست باشد، تو را رها خواهد کرد، و از تو دستگیری نخواهد نمود، او با تو محشور می شود، و تو در قیامت همراهی جز او نخواهی داشت، و از تو سؤال نخواهد شد، مگر درباره او، پس سعی کن هم نشین تو جز صالح [ و نیکو و خیرخواه] نباشد، چرا که اگر او صالح و شایسته باشد، با تو انس می گیرد، و اگر فاسد باشد، تو از او وحشت خواهی نمود، و آن هم نشین، عمل و کردار [ و اخلاق] تو است.»

قیس بن عاصم می گوید: به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کردم: «یا نبیّ اللّه! دوست می دارم فرموده های شما، در قالب شعر قرار بگیرد، و من به وسیله آن بر عرب افتخار کنم، و آن را نزد خود ذخیره نمایم؟» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دستور داد حسّان بن ثابت - شاعر آن حضرت - را خبر کنند، تا این سخنان را در قالب شعر درآورد.

قیس بن عاصم می گوید: قبل از آن که حسّان بیاید، من در فکر فرورفتم، و سخنان آن حضرت را تبدیل به شعر نمودم و گفتم: «یا رسول اللّه! من خود ابیاتی را آماده کردم و گمان می کنم مطابق با سخنان شما باشد.» سپس این اشعار را خواند:

تخیّر خلیطاً من فعالک إنّما

قرین الفتی فی القبر ما کان یفعل

و لا بدّ بعد الموت من أن تعدّه

لیوم ینادی المرء فیه فیقبل

فإن کنت مشغولاً بشی ء فلا تکن

بغیر الّذی یرضی به اللّه تشغل

فلن یصحب الإنسان من بعد موته

و من قبله إلّا الّذی کان یعمل

ألا إنّما الإنسان ضیف لأهله

یقیم قلیلاً بینهم ثمّ یرحل(1)

گناهانی که سبب عذاب قبر می شود

1 - بدخلقی: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بدن سعد معاذ را با پای برهنه تشییع نمود، و فرمود: «ملائکه به تشییع جنازه او آمده اند.»

سپس بر بدن او نماز خواند، و او را داخل قبر گذارد، و فرمود:

«هفتاد هزار از ملائکه به تشییع او آمده اند، [ و او اهل بهشت است].»

با شنیدن این سخن مادر سعد گفت: «من دیگر باکی بر فرزندم ندارم.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «اکنون در قبر او را فشار دادند.»

اصحاب عرض کردند: «شما فرمودید: "او اهل بهشت است!!"» فرمود:

«این فشار قبر، برای بداخلاقی او در خانه می باشد.»

سپس به مادر سعد فرمود: «چیزی را بر خدا حتم مکن.»(2)

2 - آزردن شوهر: یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیّاط می گوید: همسر یکی از دوستان شیخ رجبعلی، شوهر خود را اذیّت می کرد، پس از چندی آن زن فوت کرد، و هنگام دفن او شیخ حضور داشت. مرحوم شیخ رجبعلی فرمود: «هنگامی که خواستند آن زن را دفن کنند، اعمالش به شکل یک سگ درّنده سیاهی شد، همین که آن زن فهمید که آن سگ باید با او دفن شود، شروع به التماس و نعره زدن کرد، من دیدم خیلی ناراحت است، از شوهر

____________________

1- 74) خصال / 115.

2- 75) بحارالأنوار: 6 / 261.

سیّدش خواهش کردم که او را حلال کند، و چون او به خاطر من او را حلال نمود، آن سگ رفت، و آن زن را دفن کردند.»(1)

3- عاق والدین: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«عاق پدر و مادر، مورد لعنت خداوند است.»(2)

و فرمود: «عاقّ پدر و مادر، باید جایگاه خود را در آتش آماده نماید.»(3)

و فرمود: «به پدر و مادر خود احسان کن، و اهل بهشت باش، و اگر به آنان آزار نمودی، در آتش خواهی بود.»(4) و فرمود: «بوی بهشت از فاصله پانصد سال به اهلش می رسد، و هرگز به عاق والدین نمی رسد.»(5)

و فرمود: «ملعون است و ملعون است، کسی که عاق پدر و مادر خود باشد.»(6)

و فرمود: «خدا لعنت کند، عاق والدین را.»(7)

و در روایت است که:

روزی رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در مسجد نشسته بود، ناگهان جبرئیلعليه‌السلام نازل شد و گفت: «السّلام علیک یا رسول اللّه!» سپس گفت: «باید به بقیع بروید، تا به برکت قدم شما، امواتی که در فشار و عذاب هستند، نجات یابند.» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برخاست و با گروهی از اصحاب خود به

____________________

1- 76) کیمیای محبّت / 141.

2- 77) بحارالأنوار: 40 / 45.

3- 78) همان: 40 / 60

4- 79) شجره طوبی: 2 / 373.

5- 80) همان.

6- 81) مستدرک سفینه: 4 / 108.

7- 82) مکاتیب الرّسول: 2 / 126.

طرف بقیع حرکت نمود. امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «یا رسول اللّه! کجا تشریف می برید؟» فرمود: «به بقیع می روم.» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله وارد بقیع شد، و صدای ناله صاحب قبری را شنید که می گوید: «الأمان یا رسول اللّه.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گوش فراداد، و فرمود: «مرا از کیفر خود، و علّت آن خبر ده.» پس صدایی بلند شد و صاحب قبر گفت: «ای شفیع عاصیان، و ای پیشوای اهل ایمان! نفرین مادر، مرا به این کیفر مبتلا نموده است؛ چرا که من او را آزرده ام، الأمان یا رسول اللّه.» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بلال را گفت تا مردم را خبر کند، و همه مردم به بقیع بیایند، و چون صدای بلال به گوش اهل مدینه رسید، مدینه به جوش و خروش آمد، و مردم در بقیع جمع شدند، در بین آنان پیرزنی که با پشت خمیده به عصا تکیه داده بود، وارد بقیع شد، و بر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سلام کرد و خاک قدم او را بوسه زد، و عرض کرد: «یا رسول اللّه! فرمان شما چیست؟»

فرمود: «ای پیرزن، این فرزند تو است؟» گفت: «آری، یا رسول اللّه.» فرمود: «فرزند تو گرفتار بلا و عذاب است، او را حلال کن.» پیرزن گفت: «حلال نمی کنم.» فرمود: «برای چه؟» عرض کرد: «من او را با شیره جان خود پرورش دادم، و خون جگر خوردم، تا روزی پشت و پناه من باشد، و به من احسان کند، ولی هنگامی که بزرگ شد، مرا آزار نمود، و...» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دست به دعا برداشت، و عرض کرد: «خدایا، به حرمت آل عبا، صدای این فرزند را به گوش مادرش برسان، تا شاید به فرزند خود ترحّم کند.» سپس به پیرزن فرمود: «گوش کن، تا ناله فرزند خود را بشنوی.» پیرزن چون گوش کرد و ناله جانسوزی را شنید، بی اختیار گریان شد، چرا که او از فرزندش شنید که می گوید: «ای مادر! بالای سرم آتش است، پایین پایم آتش است، طرف راستم آتش است، طرف چپم آتش است، پشت سرم آتش است، امان بده، امان بده، از من بگذر، وگرنه تا قیامت در عذاب خواهم بود، و در دوزخ مخلّد خواهم شد.»

پس پیرزن به حال فرزندش رقّت نمود، و گفت: «خدایا! من از تقصیر فرزندم گذشتم.» پس از گذشت مادر، خداوند لباس رحمت بر او پوشاند، و او را بخشید، و فرزند ندا داد: «ای مادر! خدا از تو راضی شود، که از من راضی شدی.»(1)

بی اعتنایی به نماز

4- رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود:

«هر کس به نماز خود بی اعتنایی کند، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا خواهد نمود، شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در قبر، و سه بلا در قیامت.

امّا در دنیا: برکت از عمر و روزی او برداشته می شود، و سیمای صالحین از چهره او گرفته می شود، و اعمال او بدون پاداش می ماند، و دعای او به درگاه خداوند پذیرفته نمی شود، و مشمول دعای نیکان نمی گردد.

امّا هنگام مرگ: ذلیل، تشنه و گرسنه خواهد مرد.

امّا در قبر: ملکی او را شکنجه می نماید، قبر او تنگ و تاریک می شود.

امّا در قیامت: او را به صورت روی زمین می کشند، حساب او سخت خواهد بود، خداوند نظر رحمت به او نمی افکند، و به عذاب دردناکی مبتلا می شود.(2)

سخن چینی

ابن عبّاس می گوید: عذاب قبر سه قسمت می شود: یک قسمت برای غیبت، و یک قسمت برای سخن چینی، و یک قسمت برای بی مبالاتی به بول.(3)

مرحوم شیخ صدوق از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که آن حضرت ضمن سخن طولانی فرمود: «هر کس بین دو نفر سخن چینی و نمّامی بکند، خداوند در قبر آتشی را

____________________

1- 83) حقوق والدین / 315.

2- 84) بحارالأنوار: 83 / 23.

3- 85) دعوات راوندی / 280.

بر او مسلّط می نماید، و تا قیامت معذّب می باشد، و چون از قبر خارج می شود، چهار مار سیاه بزرگ بر او گماشته می شوند، و آنان او را به دندان می گیرند و نیش می زنند تا زمانی که داخل دوزخ شود.»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«... یا علیّ! از غیبت و سخن چینی پرهیز کن، چرا که غیبت روزه را باطل می کند، و سخن چینی موجب عذاب قبر می شود...»(2)

عاقبت چشم چرانی

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود: «هر کس چشم خود را از نگاه به نامحرم پر کند، خداوند در روز قیامت، چشم او را با میخ های آتشی میخ دوز و محشور خواهد نمود، تا حساب خلایق تمام شود، و سپس او را به دوزخ ببرند.»(3)

عذاب قبر برای بی توجّهی به نیازهای برادران دینی

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «هر مؤمنی که برادر دینی او از او درخواست کمک کند، و او بتواند حاجت و نیاز او را تأمین کند و نکند، خداوند در قبر مار عظیمی را بر او مسلّط خواهد نمود، و او پیوسته انگشتان او را می گزد.»

و در روایت دیگری آمده که: «انگشتان او را تا قیامت می گزد، خواه آمرزیده باشد، و خواه معذّب باشد، و اگر صاحب حاجت، او را معذور بدارد، حال او سخت تر خواهد بود.»(4)

____________________

1- 86) ثواب الأعمال / 609

2- 87) تحف العقول / 14.

3- 88) ثواب الأعمال / 613

4- 89) کافی: 2 / 196.

پاداش برآوردن حاجت مؤمن

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«خداوند به موسیعليه‌السلام وحی نمود: "برخی از بندگان من، با یک عمل نیک به من تقرّب می جویند، و من آنان را در بهشت حاکم می نمایم." موسی عرض کرد: "خدایا آن عمل نیک چیست؟" خطاب شد: "رفتن به دنبال برآوردن حاجت مؤمن، خواه انجام بشود و خواه انجام نشود.»(1)

و در سخن دیگری فرمود:

«بسا مؤمن از حاجت برادر خود با خبر می شود، و چون قدرت انجام آن را ندارد، در باطن خود می کوشد که راهی برای انجام حاجت او بیابد، و خداوند به خاطر همین کوشش باطنی، او را داخل بهشت می نماید.»(2)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«در احسان و خیرخواهی از برادران خود بکوشید، و همواره بر آن همّت گمارید، چرا که بهشت را دری است به نام معروف، و از آن در، جز اهل معروف داخل نمی شوند.»

سپس فرمود: «هنگامی که بنده ای برای انجام حاجت برادر مؤمن خود حرکت می کند، خداوند دو ملک را در طرف راست و چپ او موکّل می نماید، تا برای او استغفار نمایند، و برای برآورده شدن آن حاجت دعا کنند.»

تا این که فرمود: «به خدا سوگند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برای انجام آن حاجت خشنودتر از صاحب حاجت خواهد شد.»(3)

مؤلف گوید: روایات عجیبی درباره ثواب و آثار برآوردن حاجت مؤمن نقل شده که دیدن آنها سبب شرمساری انسان می شود، و خوب است هر چند صباحی به این گونه روایات توجّه شود، تا انسان از این وظیفه واجب و برکات فراوان آن بازنماند.

____________________

1- 90) همان / 195.

2- 91) همان / 196.

3- 92) همان / 195.

سخت ترین مواقف انسان

حضرت علی بن موسی الرّضاعليه‌السلام فرمودند:

«سخت ترین و وحشتناک ترین حوادثی که برای انسان رخ می دهد، در سه مورد است:

1 - هنگام آمدن به دنیا، و دیدن دنیا،

2 - هنگام خروج از دنیا، و دیدن آخرت و اهل آن،

3 - هنگام برپا شدن قیامت، و خروج انسان از قبر، و دیدن احکام [ و مناظری ]که در دنیا ندیده است، از این رو، خداوند این مواقف را برای پیامبر خود عیسیعليه‌السلام سالم قرار داد، و هراس او را برطرف نمود، و فرمود: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً»، عیسیعليه‌السلام نیز این مواقف را برای خود، سالم معرّفی نمود و گفت:( وَالسَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیّاً ) (1)

به امیرالمؤمنینعليه‌السلام گفته شد: «مرگ را برای ما توصیف کن.» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «سؤال خود را نزد شخص دانایی آوردید.»

سپس فرمود:

«مرگ یکی از سه حالت را دارد: یا بشارت به نعمت ابدی است، و یا بشارت به عذاب ابدی است، و یا حالت وحشت و ترس است، و صاحب آن نمی داند با او چه خواهد شد، و از کدام گروه قرار خواهد گرفت.»

سپس فرمود: «هنگام مرگ مأمورین خداوند به ولیّ و دوست و مطیع امر ما، بشارت به نعمت ابدی خواهند داد، و به دشمن و مخالف ما، بشارت به عذاب ابد خواهند داد، و امّا کسی که امرش مبهم است، و نمی داند حال او چگونه

____________________

1- 93) بحارالأنوار: 6 / 158؛ عیون: 1 / 142.

خواهد بود، او مؤمن گنهکار، و مسرفی است، که سرانجام کار خود را نمی داند، و خبرهای مبهم و ترسناکی به او می رسد، و لکن هرگز خداوند او را با دشمنان ما یکسان نخواهد نمود، و او با شفاعت ما از دوزخ نجات خواهد یافت.»

تا این که خطاب به دوستان خود فرمود:«در عمل به وظایف خود کوشا باشید و [ از خداوند و اولیای او] اطاعت کنید، و از امیدهای کاذب پرهیز نمایید، و عقوبت خدا را ناچیز ندانید، همانا برخی از مسرفین و گنهکاران، پس از آن که سیصد هزار سال در دوزخ می مانند، به شفاعت ما می رسند.»(1)

___________________

1- 94) بحارالأنوار: 6 / 153.

قیامت

اشاره

حادثه بزرگ قیامت

قال سبحانه:( یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْ ءٌ عَظیمٌ * یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَی النَّاسَ سُکاری وَ ما هُ مْ بِسُکاری وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدیدٌ ) (1) .

یعنی: «ای مردم! از خدای خود بترسید، که زلزله و حادثه قیامت چیز بزرگی است، و آن روزی است که [ مردم از وحشت دگرگون اند و] شما می بینید که از وحشت آن روز مادر از فرزند شیرخوار خود غافل می شود، و اگر باردار باشد وضع حمل می کند، و مردم را مست می بینید، در حالی که مست نیستند، و لکن عذاب خدا بسیار سخت و شدید خواهد بود.»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«ای مردم! تقوا را تقوا را [ یعنی تقوای دین خود را از یاد نبرید]، ای مردم از حادثه قیامت بترسید؛ چرا که خداوند می فرماید:( إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْ ءٌ عَظیمٌ ) ، یعنی: زلزله قیامت چیز بزرگی است.»(2)

در تفسیر مجمع البیان از عمران بن حصین و ابوسعید خدری نقل شده که گویند:

____________________

1- 95) حجّ / 1 - 2.

2- 96) تفسیر صافی.

دو آیه اوّل سوره حجّ در شب جنگ با یهود بنی المصطلق - که قبیله ای از خزاعه هستند - ، در حالی که مردم در حرکت به سوی دشمن بودند، نازل شد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله این دو آیه را برای مردم قرائت نمود، و اکثر مردم در آن شب گریان شدند، و چون صبح شد، زین اسب ها را پایین نیاوردند و خیمه ای برپا نکردند، و همواره گریه می کردند، و در حال حزن و اندوه بودند؛ تا این که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به آنان فرمود: «آیا می دانید روز قیامت چه روزی است؟»

گفتند: «خدا و رسول او داناترند.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«آن روز، روزی است که خداوند به آدم[عليه‌السلام ] می فرماید: "گروهی از فرزندان خود را به آتش بفرست." آدم[عليه‌السلام ] عرض می کند: "از هر جمعیّتی چه مقدار؟" خدای متعال می فرماید: "از هر هزار نفر نهصد و نود و نه نفر را به آتش بفرست و یک نفر را به بهشت روانه کن."»

با شنیدن این سخن باز مسلمانان وحشت نمودند، و گریان شدند و گفتند: «یا رسول اللّه، با این وضعیّت چه کسی نجات می یابد؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«دو گروه بزرگ بین شما هستند، به نام یأجوج و مأجوج، که اکثریّت شما را آنان تشکیل می دهند، و شما بین آنان مانند یک موی سفید در بدن گاو سیاه، و یا مانند ناخنی از شتر، و یا مانند بینی شتری هستید.»

سپس فرمود:

«من امیدوارم شما یک چهارم اهل بهشت باشید.»

پس مردم شاد شدند و تکبیر گفتند. تا این که باز رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«من امیدوارم شما یک سوّم اهل بهشت باشید.»

با شنیدن این سخن نیز مردم تکبیر گفتند.

سپس فرمود:

«من امیدوارم شما دو سوّم اهل بهشت باشید؛ چرا که اهل بهشت یکصد

و بیست صفّ می باشند و هشتاد صف آنان از امّت من هستند، و از بین امّت من هفتاد هزار نفر بدون حساب داخل بهشت می شوند.»

مرحوم فیض در ذیل حدیث فوق می گوید: در برخی از روایات آمده که عمر بن خطّاب به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کرد: «آیا هفتاد هزار نفر از این امّت بدون حساب داخل بهشت می شوند؟!» فرمود:

«آری، و با هر کدام آنان، هفتاد هزار نفر دیگر داخل بهشت می شوند.»

پس شخصی به نام عکاشه بن محصن گفت: «یا رسول اللّه، از خدا بخواهید تا مرا یکی از آنان قرار بدهد.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«اللّهمّ اجعله منهم؛ یعنی خدایا او را از آنان قرار ده.»

پس یکی از انصار گفت: «از خدا بخواهید من نیز از آنان باشم.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «عکاشه بر تو سبقت گرفت.»

ابن عبّاس می گوید: این شخص انصاری از منافقین بود، و به این علّت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برای او دعا نفرمود.(1)

در تفسیر آیه( أَلا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ * لِیَوْمٍ عَظیمٍ * یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمینَ ) (2) امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید:

«مقصود از یظنّون، یوقنون است، یعنی آنان یقین دارند که روز بزرگی در پیشگاه خداوند مبعوث خواهند شد.»(3)

صاحب مجمع البیان گوید: در حدیث آمده که: مقصود از( لِیَوْمٍ عَظیمٍ * یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمینَ ) این است که مردم در قیامت به قدری باید بایستند که عرق آنان به اطراف گوش هایشان برسد.(4)

____________________

1- 97) تفسیر صافی: 3 / 361.

2- 98) مطفّفین / 4 - 6

3- 99) تفسیر صافی: 5 / 298.

4- 100) همان.

و از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که فرمود:

«مَثَل مردم، هنگامی که روز قیامت به پا می ایستند، مَثَل تیری است که در مشک فرومی رود، یعنی برای آنان جایی جز محلّ قدم های شان وجود ندارد، و در تنگنایی و سختی، مانند تیری می مانند که در کنانه باشد و هرگز نتواند از جای خود خارج شود و حرکتی بکند.»(1)

مقداد می گوید: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که می فرمود:

«هنگامی که قیامت برپا می شود، فاصله خورشید با مردم، به اندازه یک میل، یا دو میل است و مردم به مقدار زشتی اعمالشان به سبب خورشید عرق می کنند...»(2)

مؤلّف گوید: اللّهمّ ارحمنا بمحمّد نبیّک نبیّ الرّحمه و بعلیّ ولیّک و بفاطمه بنت صفیّک و حبیبک و بالحسن و بالحسین سبطی نبیّک صلواتک علیهم أجمعین، و احشرنا معهم إنّک أنت أرحم الرّاحمین.

نام های قیامت

نام های قیامت در قرآن فراوان و متفرّق بیان شده است، و همه آنها وسیله تذکّر و یادآوری قیامت، و مواقف و حوادث و سختی هایی است که در آن روز برای مجرمین و گنهکاران و مشرکین و کفّار رخ خواهد داد. هدف از کثرت این نام ها، که هر کدام اشاره به یکی از حوادث تلخ قیامت می باشد، تنبّه و بیداری و آمادگی مؤمن برای حساب آن روز است. و اگر کسی تنها در همین نام های قیامت مطالعه کند، این نام ها سبب بیداری و آمادگی و پرهیز او از گناهان و دوری از غفلت ها خواهد شد. اکنون فهرستی از نام های قیامت را برای بیداری و توجّه نویسنده و خوانندگان محترم بیان می کنیم، و از خداوند توفیق توجّه و تنبّه همگان را به وعده های قیامت خواستاریم.

1 –( یَومُ الدّین ) ،

قالَ اللّهُ سُبحانَه:( مالک یوم الدّین )

یعنی: «خداوند مالک روز جزا و پاداش و کیفر اعمال است.»

____________________

1- 101) همان.

2- 102) همان.

2 - «یوم القیامه»،

[ قالَ اللّهُ سُبحانَه:( لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَهِ ) ]، یعنی: «روزی که همه مردم برای حساب و پاداش اعمال خود از قبرها خارج می شوند و به پای می ایستند.»

3 - «یَومُ الحَسرَه»،

قالَ اللّهُ سُبحانَه:( وَ اَنذِرهُم یَومُ الحَسره )

یعنی: «روزی که اهل دوزخ و گنهکاران، حسرت و دریغ می خورند که ای کاش عمل نیکی انجام داده بودند و از اعمال خلاف پرهیز نموده بودند.»(1)

4 - «یوم النّدامه»،

یعنی: «روزی که گنهکاران و ستمگران، از اعمال ناپسند خود سخت پشیمان هستند.»

5 - «یوم التّغابن»، یعنی: «روز خسارت و ورشکستگی و بدهکاری.»

6 –( وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ) (2) یعنی: «روز موعود و روز شاهد و مشهود.»

7 –( يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ ) (3) یعنی: «روزی که همه مردم در آن جمع خواهند شد.»

8 –( يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ) (4) یعنی: «روزی که انسان مجرم از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندان خود فرار می کند.»

9 –( فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ) (5) یعنی: «روز مصیبت بزرگ و یا روز خروج دابّه الأرض.»

____________________

1- 103) مریم / 39.

2- 105) بروج / 2 و 3.

3- 106) هود / 103.

4- 107) عبس / 34 - 36.

5- 108) نازعات / 34.

10 –( يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ) [ ذلک یوم الخروج(1) ] یعنی: «روز خروج از قبرها برای حساب و کیفر اعمال.»

11 –( وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ) (2) یعنی: «روزی که منادی، ندای قیامت، و یا ندای قیام حضرت قائم عليه‌السلام را می دهد.»

12 –( يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ) (3) یعنی: «روزی که شما مجرمین از ترس حساب و کیفر پا به فرار می گذارید.»

13 –( يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ ) (4) یعنی: «روزی که احدی حقّ تکلّم و سخن ندارد مگر با اذن خداوند.»

14 - «القارعه» یعنی: «روز کوبنده؛ چرا که حادثه قیامت قلب های دشمنان خدا را سخت می کوبد و آنان سخت به وحشت می افتند. [ القارعه ما القارعه].»

15 - «السّاعه»( قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّـهِ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ) (5) یعنی: «ساعت قیامت [ برای هر کسی خواهد آمد.»

16 - «الحاقّه» یعنی: «روزی که به حقّ واقع خواهد شد، و به حساب و جزای اعمال مردم خواهند رسید.»

17 - «الآزفه»( أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ) (6) ( وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ ) (7) یعنی: «روزی که دل های مردم در آن لرزان است.»

18 - «الواقعه»( إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ) یعنی: «روزی که قطعاً واقع خواهد شد، و کسی نمی تواند آن را تکذیب نماید.»

19 - «الصّاخّه»( فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ) (8)

_____________________

1- 109) ق / 42.

2- 110) ق / 41.

3- 111) غافر / 33.

4- 112) هود / 105.

5- 113) ]. انعام / 31.

6- 114) نجم / 57

7- 115) غافر / 18.

8- 116) عبس / 33.

یعنی: «روزی که در صور اسرافیل دمیده می شود، و مردم ضجّه می زنند، و صدای صور اسرافیل گوش ها را بیچاره می کند.»

20 - «الغاشیه» یعنی: «روزی که مصیبت قیامت، مردم را احاطه می کند.»

21 –( يَوْمِ يُبْعَثُونَ ) (1) یعنی: «روزی که مردم سر از قبرها بیرون می آورند، و برای حساب حاضر می شوند.»

22 –( يَوْمَ التَّنَادِ ) (2) یعنی: «روزی که اهل دوزخ به اهل بهشت می گویند:( أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ... ) ، یعنی: دوزخیان بهشتیان را صدا بزنند و بگویند: مقداری از آب و غذای خود را به ما بدهید.»

23 –( يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ) (3) یعنی: «روزی که در آن روز خرید و فروش و دوستی و شفاعت وجود ندارد.»

24 –( يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ ) (4) یعنی: «روزی که هر کسی اعمال خویش را می یابد.»

25 –( يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ) (5) یعنی: «روزی که صورت هایی سفید و صورت هایی سیاه است.»

26 –( يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّـهُ الرُّسُلَ ) (6) یعنی: «روزی که خداوند پیامبران را جمع می کند، [ تا شاهد اعمال امّت های خود باشند].»

27 –( يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ) (7) یعنی: «روزی که راستگویان از راستی خود بهره مند می شوند.»

28 –( يَوْمٍ عَظِيمٍ ) (8)

_____________________

1- 117) مؤمنون / 100.

2- 118) غافر / 32.

3- 119) بقره / 254.

4- 120) آل عمران / 30.

5- 121) همان / 106.

6- 122) مائده / 109.

7- 123) همان / 119.

8- 124) انعام / 15.

در کناری قرار می گیرد، و چون ملائکه مأمور به سؤال وارد می شوند، صبر به نماز و زکات و احسان می گوید: "اگر شما از حمایت او عاجز هستید، من او را کفایت خواهم نمود".»(1)

علّامه مجلسی در کتاب بحار از امام باقر و یا امام صادقعليهما‌السلام نقل نموده که فرمودند: «هنگامی که مؤمن داخل قبر می شود، شش صورت با او داخل قبر خواهند شد، یکی از آنان از نظر زیبایی و عظمت و پاکیزگی و خوش بویی بهتر از دیگران می باشد، پس یکی از آنان در طرف راست، و دیگری در طرف چپ، و سوّمی در مقابل، و چهارمی پشت سر، و پنجمی پایین پای او می ایستند، و آن که از همه آنان زیباتر است، بالای سر او قرار می گیرد، پس اگر ملائکه عذاب از طرف راست او بیایند، آن که در طرف راست اوست، از آنان جلوگیری می کند، و دیگران نیز هر کدام در همان سمتی که هستند از او حمایت می کنند، پس آن که از همه آنان زیباتر است می گوید: "خدا شما را رحمت کند، شما چه نسبتی با این میّت دارید؟" پس آن که در سمت راست اوست می گوید: "من نماز او هستم"، و آن که در سمت چپ اوست می گوید: "من زکات او هستم"، و آن که مقابل اوست می گوید: "من روزه او هستم"، و آن که در پشت سر اوست می گوید: "من حجّ و عمره او هستم"، و آن که در پایین پای اوست می گوید: "من احسان و صله او هستم"، پس آنان به آن که از همه زیباتر است می گویند: "تو که از همه ما زیباتر و خوشبوتر و باعظمت تر هستی کیستی؟" او می گوید: "من ولایت آل محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین هستم".»(2)

هم نشینی که از انسان جدا نخواهد شد

مرحوم صدوق در کتاب خصال از قیس بن عاصم نقل نموده که گوید: من با جماعتی از قبیله بنی تمیم خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله رسیدیم، من به آن حضرت عرض کردم: «یا نبیّ اللّه!

____________________

1- 72) اصول کافی: 2 / 90 باب الصّبر ح 8

2- 73) بحارالأنوار: 9 / 234؛ محاسن / 288.

ما را موعظه بفرمایید، چرا که ما در بیابان ها رفت و آمد داریم [ و کمتر می توانیم خدمت شما باشیم].» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«هر عزّتی را ذلّتی است، و هر حیاتی را مرگی است، و هر دنیایی را آخرتی است، و هر چیزی را حساب کننده و نگهبانی است، و هر کار خیری را پاداشی است، و هر گناهی را کیفری است، و هر مدّتی را پایانی است.»

سپس فرمود: «ای قیس بن عاصم! بدان که تو را در قبر هم نشینی است، در حالی که تو مرده ای و او زنده است، او در کنار مرده تو دفن خواهد شد، او اگر کریم و بزرگوار باشد، تو را اکرام خواهد نمود، و اگر لئیم و پست باشد، تو را رها خواهد کرد، و از تو دستگیری نخواهد نمود، او با تو محشور می شود، و تو در قیامت همراهی جز او نخواهی داشت، و از تو سؤال نخواهد شد، مگر درباره او، پس سعی کن هم نشین تو جز صالح [ و نیکو و خیرخواه] نباشد، چرا که اگر او صالح و شایسته باشد، با تو انس می گیرد، و اگر فاسد باشد، تو از او وحشت خواهی نمود، و آن هم نشین، عمل و کردار [ و اخلاق] تو است.»

قیس بن عاصم می گوید: به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کردم: «یا نبیّ اللّه! دوست می دارم فرموده های شما، در قالب شعر قرار بگیرد، و من به وسیله آن بر عرب افتخار کنم، و آن را نزد خود ذخیره نمایم؟» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دستور داد حسّان بن ثابت - شاعر آن حضرت - را خبر کنند، تا این سخنان را در قالب شعر درآورد.

قیس بن عاصم می گوید: قبل از آن که حسّان بیاید، من در فکر فرورفتم، و سخنان آن حضرت را تبدیل به شعر نمودم و گفتم: «یا رسول اللّه! من خود ابیاتی را آماده کردم و گمان می کنم مطابق با سخنان شما باشد.» سپس این اشعار را خواند:

تخیّر خلیطاً من فعالک إنّما

قرین الفتی فی القبر ما کان یفعل

و لا بدّ بعد الموت من أن تعدّه

لیوم ینادی المرء فیه فیقبل

فإن کنت مشغولاً بشی ء فلا تکن

بغیر الّذی یرضی به اللّه تشغل

فلن یصحب الإنسان من بعد موته

و من قبله إلّا الّذی کان یعمل

ألا إنّما الإنسان ضیف لأهله

یقیم قلیلاً بینهم ثمّ یرحل(1)

گناهانی که سبب عذاب قبر می شود

1 - بدخلقی: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بدن سعد معاذ را با پای برهنه تشییع نمود، و فرمود: «ملائکه به تشییع جنازه او آمده اند.»

سپس بر بدن او نماز خواند، و او را داخل قبر گذارد، و فرمود:

«هفتاد هزار از ملائکه به تشییع او آمده اند، [ و او اهل بهشت است].»

با شنیدن این سخن مادر سعد گفت: «من دیگر باکی بر فرزندم ندارم.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «اکنون در قبر او را فشار دادند.»

اصحاب عرض کردند: «شما فرمودید: "او اهل بهشت است!!"» فرمود:

«این فشار قبر، برای بداخلاقی او در خانه می باشد.»

سپس به مادر سعد فرمود: «چیزی را بر خدا حتم مکن.»(2)

2 - آزردن شوهر: یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیّاط می گوید: همسر یکی از دوستان شیخ رجبعلی، شوهر خود را اذیّت می کرد، پس از چندی آن زن فوت کرد، و هنگام دفن او شیخ حضور داشت. مرحوم شیخ رجبعلی فرمود: «هنگامی که خواستند آن زن را دفن کنند، اعمالش به شکل یک سگ درّنده سیاهی شد، همین که آن زن فهمید که آن سگ باید با او دفن شود، شروع به التماس و نعره زدن کرد، من دیدم خیلی ناراحت است، از شوهر

____________________

1- 74) خصال / 115.

2- 75) بحارالأنوار: 6 / 261.

سیّدش خواهش کردم که او را حلال کند، و چون او به خاطر من او را حلال نمود، آن سگ رفت، و آن زن را دفن کردند.»(1)

3- عاق والدین: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«عاق پدر و مادر، مورد لعنت خداوند است.»(2)

و فرمود: «عاقّ پدر و مادر، باید جایگاه خود را در آتش آماده نماید.»(3)

و فرمود: «به پدر و مادر خود احسان کن، و اهل بهشت باش، و اگر به آنان آزار نمودی، در آتش خواهی بود.»(4) و فرمود: «بوی بهشت از فاصله پانصد سال به اهلش می رسد، و هرگز به عاق والدین نمی رسد.»(5)

و فرمود: «ملعون است و ملعون است، کسی که عاق پدر و مادر خود باشد.»(6)

و فرمود: «خدا لعنت کند، عاق والدین را.»(7)

و در روایت است که:

روزی رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در مسجد نشسته بود، ناگهان جبرئیلعليه‌السلام نازل شد و گفت: «السّلام علیک یا رسول اللّه!» سپس گفت: «باید به بقیع بروید، تا به برکت قدم شما، امواتی که در فشار و عذاب هستند، نجات یابند.» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برخاست و با گروهی از اصحاب خود به

____________________

1- 76) کیمیای محبّت / 141.

2- 77) بحارالأنوار: 40 / 45.

3- 78) همان: 40 / 60

4- 79) شجره طوبی: 2 / 373.

5- 80) همان.

6- 81) مستدرک سفینه: 4 / 108.

7- 82) مکاتیب الرّسول: 2 / 126.

طرف بقیع حرکت نمود. امیرالمؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: «یا رسول اللّه! کجا تشریف می برید؟» فرمود: «به بقیع می روم.» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله وارد بقیع شد، و صدای ناله صاحب قبری را شنید که می گوید: «الأمان یا رسول اللّه.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله گوش فراداد، و فرمود: «مرا از کیفر خود، و علّت آن خبر ده.» پس صدایی بلند شد و صاحب قبر گفت: «ای شفیع عاصیان، و ای پیشوای اهل ایمان! نفرین مادر، مرا به این کیفر مبتلا نموده است؛ چرا که من او را آزرده ام، الأمان یا رسول اللّه.» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بلال را گفت تا مردم را خبر کند، و همه مردم به بقیع بیایند، و چون صدای بلال به گوش اهل مدینه رسید، مدینه به جوش و خروش آمد، و مردم در بقیع جمع شدند، در بین آنان پیرزنی که با پشت خمیده به عصا تکیه داده بود، وارد بقیع شد، و بر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سلام کرد و خاک قدم او را بوسه زد، و عرض کرد: «یا رسول اللّه! فرمان شما چیست؟»

فرمود: «ای پیرزن، این فرزند تو است؟» گفت: «آری، یا رسول اللّه.» فرمود: «فرزند تو گرفتار بلا و عذاب است، او را حلال کن.» پیرزن گفت: «حلال نمی کنم.» فرمود: «برای چه؟» عرض کرد: «من او را با شیره جان خود پرورش دادم، و خون جگر خوردم، تا روزی پشت و پناه من باشد، و به من احسان کند، ولی هنگامی که بزرگ شد، مرا آزار نمود، و...» پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دست به دعا برداشت، و عرض کرد: «خدایا، به حرمت آل عبا، صدای این فرزند را به گوش مادرش برسان، تا شاید به فرزند خود ترحّم کند.» سپس به پیرزن فرمود: «گوش کن، تا ناله فرزند خود را بشنوی.» پیرزن چون گوش کرد و ناله جانسوزی را شنید، بی اختیار گریان شد، چرا که او از فرزندش شنید که می گوید: «ای مادر! بالای سرم آتش است، پایین پایم آتش است، طرف راستم آتش است، طرف چپم آتش است، پشت سرم آتش است، امان بده، امان بده، از من بگذر، وگرنه تا قیامت در عذاب خواهم بود، و در دوزخ مخلّد خواهم شد.»

پس پیرزن به حال فرزندش رقّت نمود، و گفت: «خدایا! من از تقصیر فرزندم گذشتم.» پس از گذشت مادر، خداوند لباس رحمت بر او پوشاند، و او را بخشید، و فرزند ندا داد: «ای مادر! خدا از تو راضی شود، که از من راضی شدی.»(1)

بی اعتنایی به نماز

4- رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود:

«هر کس به نماز خود بی اعتنایی کند، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا خواهد نمود، شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در قبر، و سه بلا در قیامت.

امّا در دنیا: برکت از عمر و روزی او برداشته می شود، و سیمای صالحین از چهره او گرفته می شود، و اعمال او بدون پاداش می ماند، و دعای او به درگاه خداوند پذیرفته نمی شود، و مشمول دعای نیکان نمی گردد.

امّا هنگام مرگ: ذلیل، تشنه و گرسنه خواهد مرد.

امّا در قبر: ملکی او را شکنجه می نماید، قبر او تنگ و تاریک می شود.

امّا در قیامت: او را به صورت روی زمین می کشند، حساب او سخت خواهد بود، خداوند نظر رحمت به او نمی افکند، و به عذاب دردناکی مبتلا می شود.(2)

سخن چینی

ابن عبّاس می گوید: عذاب قبر سه قسمت می شود: یک قسمت برای غیبت، و یک قسمت برای سخن چینی، و یک قسمت برای بی مبالاتی به بول.(3)

مرحوم شیخ صدوق از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که آن حضرت ضمن سخن طولانی فرمود: «هر کس بین دو نفر سخن چینی و نمّامی بکند، خداوند در قبر آتشی را

____________________

1- 83) حقوق والدین / 315.

2- 84) بحارالأنوار: 83 / 23.

3- 85) دعوات راوندی / 280.

بر او مسلّط می نماید، و تا قیامت معذّب می باشد، و چون از قبر خارج می شود، چهار مار سیاه بزرگ بر او گماشته می شوند، و آنان او را به دندان می گیرند و نیش می زنند تا زمانی که داخل دوزخ شود.»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

«... یا علیّ! از غیبت و سخن چینی پرهیز کن، چرا که غیبت روزه را باطل می کند، و سخن چینی موجب عذاب قبر می شود...»(2)

عاقبت چشم چرانی

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود: «هر کس چشم خود را از نگاه به نامحرم پر کند، خداوند در روز قیامت، چشم او را با میخ های آتشی میخ دوز و محشور خواهد نمود، تا حساب خلایق تمام شود، و سپس او را به دوزخ ببرند.»(3)

عذاب قبر برای بی توجّهی به نیازهای برادران دینی

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «هر مؤمنی که برادر دینی او از او درخواست کمک کند، و او بتواند حاجت و نیاز او را تأمین کند و نکند، خداوند در قبر مار عظیمی را بر او مسلّط خواهد نمود، و او پیوسته انگشتان او را می گزد.»

و در روایت دیگری آمده که: «انگشتان او را تا قیامت می گزد، خواه آمرزیده باشد، و خواه معذّب باشد، و اگر صاحب حاجت، او را معذور بدارد، حال او سخت تر خواهد بود.»(4)

____________________

1- 86) ثواب الأعمال / 609

2- 87) تحف العقول / 14.

3- 88) ثواب الأعمال / 613

4- 89) کافی: 2 / 196.

پاداش برآوردن حاجت مؤمن

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«خداوند به موسیعليه‌السلام وحی نمود: "برخی از بندگان من، با یک عمل نیک به من تقرّب می جویند، و من آنان را در بهشت حاکم می نمایم." موسی عرض کرد: "خدایا آن عمل نیک چیست؟" خطاب شد: "رفتن به دنبال برآوردن حاجت مؤمن، خواه انجام بشود و خواه انجام نشود.»(1)

و در سخن دیگری فرمود:

«بسا مؤمن از حاجت برادر خود با خبر می شود، و چون قدرت انجام آن را ندارد، در باطن خود می کوشد که راهی برای انجام حاجت او بیابد، و خداوند به خاطر همین کوشش باطنی، او را داخل بهشت می نماید.»(2)

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«در احسان و خیرخواهی از برادران خود بکوشید، و همواره بر آن همّت گمارید، چرا که بهشت را دری است به نام معروف، و از آن در، جز اهل معروف داخل نمی شوند.»

سپس فرمود: «هنگامی که بنده ای برای انجام حاجت برادر مؤمن خود حرکت می کند، خداوند دو ملک را در طرف راست و چپ او موکّل می نماید، تا برای او استغفار نمایند، و برای برآورده شدن آن حاجت دعا کنند.»

تا این که فرمود: «به خدا سوگند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برای انجام آن حاجت خشنودتر از صاحب حاجت خواهد شد.»(3)

مؤلف گوید: روایات عجیبی درباره ثواب و آثار برآوردن حاجت مؤمن نقل شده که دیدن آنها سبب شرمساری انسان می شود، و خوب است هر چند صباحی به این گونه روایات توجّه شود، تا انسان از این وظیفه واجب و برکات فراوان آن بازنماند.

____________________

1- 90) همان / 195.

2- 91) همان / 196.

3- 92) همان / 195.

سخت ترین مواقف انسان

حضرت علی بن موسی الرّضاعليه‌السلام فرمودند:

«سخت ترین و وحشتناک ترین حوادثی که برای انسان رخ می دهد، در سه مورد است:

1 - هنگام آمدن به دنیا، و دیدن دنیا،

2 - هنگام خروج از دنیا، و دیدن آخرت و اهل آن،

3 - هنگام برپا شدن قیامت، و خروج انسان از قبر، و دیدن احکام [ و مناظری ]که در دنیا ندیده است، از این رو، خداوند این مواقف را برای پیامبر خود عیسیعليه‌السلام سالم قرار داد، و هراس او را برطرف نمود، و فرمود: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً»، عیسیعليه‌السلام نیز این مواقف را برای خود، سالم معرّفی نمود و گفت:( وَالسَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیّاً ) (1)

به امیرالمؤمنینعليه‌السلام گفته شد: «مرگ را برای ما توصیف کن.» امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «سؤال خود را نزد شخص دانایی آوردید.»

سپس فرمود:

«مرگ یکی از سه حالت را دارد: یا بشارت به نعمت ابدی است، و یا بشارت به عذاب ابدی است، و یا حالت وحشت و ترس است، و صاحب آن نمی داند با او چه خواهد شد، و از کدام گروه قرار خواهد گرفت.»

سپس فرمود: «هنگام مرگ مأمورین خداوند به ولیّ و دوست و مطیع امر ما، بشارت به نعمت ابدی خواهند داد، و به دشمن و مخالف ما، بشارت به عذاب ابد خواهند داد، و امّا کسی که امرش مبهم است، و نمی داند حال او چگونه

____________________

1- 93) بحارالأنوار: 6 / 158؛ عیون: 1 / 142.

خواهد بود، او مؤمن گنهکار، و مسرفی است، که سرانجام کار خود را نمی داند، و خبرهای مبهم و ترسناکی به او می رسد، و لکن هرگز خداوند او را با دشمنان ما یکسان نخواهد نمود، و او با شفاعت ما از دوزخ نجات خواهد یافت.»

تا این که خطاب به دوستان خود فرمود:«در عمل به وظایف خود کوشا باشید و [ از خداوند و اولیای او] اطاعت کنید، و از امیدهای کاذب پرهیز نمایید، و عقوبت خدا را ناچیز ندانید، همانا برخی از مسرفین و گنهکاران، پس از آن که سیصد هزار سال در دوزخ می مانند، به شفاعت ما می رسند.»(1)

___________________

1- 94) بحارالأنوار: 6 / 153.

قیامت

اشاره

حادثه بزرگ قیامت

قال سبحانه:( یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْ ءٌ عَظیمٌ * یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَی النَّاسَ سُکاری وَ ما هُ مْ بِسُکاری وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدیدٌ ) (1) .

یعنی: «ای مردم! از خدای خود بترسید، که زلزله و حادثه قیامت چیز بزرگی است، و آن روزی است که [ مردم از وحشت دگرگون اند و] شما می بینید که از وحشت آن روز مادر از فرزند شیرخوار خود غافل می شود، و اگر باردار باشد وضع حمل می کند، و مردم را مست می بینید، در حالی که مست نیستند، و لکن عذاب خدا بسیار سخت و شدید خواهد بود.»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«ای مردم! تقوا را تقوا را [ یعنی تقوای دین خود را از یاد نبرید]، ای مردم از حادثه قیامت بترسید؛ چرا که خداوند می فرماید:( إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْ ءٌ عَظیمٌ ) ، یعنی: زلزله قیامت چیز بزرگی است.»(2)

در تفسیر مجمع البیان از عمران بن حصین و ابوسعید خدری نقل شده که گویند:

____________________

1- 95) حجّ / 1 - 2.

2- 96) تفسیر صافی.

دو آیه اوّل سوره حجّ در شب جنگ با یهود بنی المصطلق - که قبیله ای از خزاعه هستند - ، در حالی که مردم در حرکت به سوی دشمن بودند، نازل شد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله این دو آیه را برای مردم قرائت نمود، و اکثر مردم در آن شب گریان شدند، و چون صبح شد، زین اسب ها را پایین نیاوردند و خیمه ای برپا نکردند، و همواره گریه می کردند، و در حال حزن و اندوه بودند؛ تا این که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به آنان فرمود: «آیا می دانید روز قیامت چه روزی است؟»

گفتند: «خدا و رسول او داناترند.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«آن روز، روزی است که خداوند به آدم[عليه‌السلام ] می فرماید: "گروهی از فرزندان خود را به آتش بفرست." آدم[عليه‌السلام ] عرض می کند: "از هر جمعیّتی چه مقدار؟" خدای متعال می فرماید: "از هر هزار نفر نهصد و نود و نه نفر را به آتش بفرست و یک نفر را به بهشت روانه کن."»

با شنیدن این سخن باز مسلمانان وحشت نمودند، و گریان شدند و گفتند: «یا رسول اللّه، با این وضعیّت چه کسی نجات می یابد؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«دو گروه بزرگ بین شما هستند، به نام یأجوج و مأجوج، که اکثریّت شما را آنان تشکیل می دهند، و شما بین آنان مانند یک موی سفید در بدن گاو سیاه، و یا مانند ناخنی از شتر، و یا مانند بینی شتری هستید.»

سپس فرمود:

«من امیدوارم شما یک چهارم اهل بهشت باشید.»

پس مردم شاد شدند و تکبیر گفتند. تا این که باز رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«من امیدوارم شما یک سوّم اهل بهشت باشید.»

با شنیدن این سخن نیز مردم تکبیر گفتند.

سپس فرمود:

«من امیدوارم شما دو سوّم اهل بهشت باشید؛ چرا که اهل بهشت یکصد

و بیست صفّ می باشند و هشتاد صف آنان از امّت من هستند، و از بین امّت من هفتاد هزار نفر بدون حساب داخل بهشت می شوند.»

مرحوم فیض در ذیل حدیث فوق می گوید: در برخی از روایات آمده که عمر بن خطّاب به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کرد: «آیا هفتاد هزار نفر از این امّت بدون حساب داخل بهشت می شوند؟!» فرمود:

«آری، و با هر کدام آنان، هفتاد هزار نفر دیگر داخل بهشت می شوند.»

پس شخصی به نام عکاشه بن محصن گفت: «یا رسول اللّه، از خدا بخواهید تا مرا یکی از آنان قرار بدهد.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«اللّهمّ اجعله منهم؛ یعنی خدایا او را از آنان قرار ده.»

پس یکی از انصار گفت: «از خدا بخواهید من نیز از آنان باشم.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «عکاشه بر تو سبقت گرفت.»

ابن عبّاس می گوید: این شخص انصاری از منافقین بود، و به این علّت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برای او دعا نفرمود.(1)

در تفسیر آیه( أَلا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ * لِیَوْمٍ عَظیمٍ * یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمینَ ) (2) امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید:

«مقصود از یظنّون، یوقنون است، یعنی آنان یقین دارند که روز بزرگی در پیشگاه خداوند مبعوث خواهند شد.»(3)

صاحب مجمع البیان گوید: در حدیث آمده که: مقصود از( لِیَوْمٍ عَظیمٍ * یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمینَ ) این است که مردم در قیامت به قدری باید بایستند که عرق آنان به اطراف گوش هایشان برسد.(4)

____________________

1- 97) تفسیر صافی: 3 / 361.

2- 98) مطفّفین / 4 - 6

3- 99) تفسیر صافی: 5 / 298.

4- 100) همان.

و از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که فرمود:

«مَثَل مردم، هنگامی که روز قیامت به پا می ایستند، مَثَل تیری است که در مشک فرومی رود، یعنی برای آنان جایی جز محلّ قدم های شان وجود ندارد، و در تنگنایی و سختی، مانند تیری می مانند که در کنانه باشد و هرگز نتواند از جای خود خارج شود و حرکتی بکند.»(1)

مقداد می گوید: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که می فرمود:

«هنگامی که قیامت برپا می شود، فاصله خورشید با مردم، به اندازه یک میل، یا دو میل است و مردم به مقدار زشتی اعمالشان به سبب خورشید عرق می کنند...»(2)

مؤلّف گوید: اللّهمّ ارحمنا بمحمّد نبیّک نبیّ الرّحمه و بعلیّ ولیّک و بفاطمه بنت صفیّک و حبیبک و بالحسن و بالحسین سبطی نبیّک صلواتک علیهم أجمعین، و احشرنا معهم إنّک أنت أرحم الرّاحمین.

نام های قیامت

نام های قیامت در قرآن فراوان و متفرّق بیان شده است، و همه آنها وسیله تذکّر و یادآوری قیامت، و مواقف و حوادث و سختی هایی است که در آن روز برای مجرمین و گنهکاران و مشرکین و کفّار رخ خواهد داد. هدف از کثرت این نام ها، که هر کدام اشاره به یکی از حوادث تلخ قیامت می باشد، تنبّه و بیداری و آمادگی مؤمن برای حساب آن روز است. و اگر کسی تنها در همین نام های قیامت مطالعه کند، این نام ها سبب بیداری و آمادگی و پرهیز او از گناهان و دوری از غفلت ها خواهد شد. اکنون فهرستی از نام های قیامت را برای بیداری و توجّه نویسنده و خوانندگان محترم بیان می کنیم، و از خداوند توفیق توجّه و تنبّه همگان را به وعده های قیامت خواستاریم.

1 –( یَومُ الدّین ) ،

قالَ اللّهُ سُبحانَه:( مالک یوم الدّین )

یعنی: «خداوند مالک روز جزا و پاداش و کیفر اعمال است.»

____________________

1- 101) همان.

2- 102) همان.

2 - «یوم القیامه»،

[ قالَ اللّهُ سُبحانَه:( لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَهِ ) ]، یعنی: «روزی که همه مردم برای حساب و پاداش اعمال خود از قبرها خارج می شوند و به پای می ایستند.»

3 - «یَومُ الحَسرَه»،

قالَ اللّهُ سُبحانَه:( وَ اَنذِرهُم یَومُ الحَسره )

یعنی: «روزی که اهل دوزخ و گنهکاران، حسرت و دریغ می خورند که ای کاش عمل نیکی انجام داده بودند و از اعمال خلاف پرهیز نموده بودند.»(1)

4 - «یوم النّدامه»،

یعنی: «روزی که گنهکاران و ستمگران، از اعمال ناپسند خود سخت پشیمان هستند.»

5 - «یوم التّغابن»، یعنی: «روز خسارت و ورشکستگی و بدهکاری.»

6 –( وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ) (2) یعنی: «روز موعود و روز شاهد و مشهود.»

7 –( يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ ) (3) یعنی: «روزی که همه مردم در آن جمع خواهند شد.»

8 –( يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ) (4) یعنی: «روزی که انسان مجرم از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندان خود فرار می کند.»

9 –( فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ) (5) یعنی: «روز مصیبت بزرگ و یا روز خروج دابّه الأرض.»

____________________

1- 103) مریم / 39.

2- 105) بروج / 2 و 3.

3- 106) هود / 103.

4- 107) عبس / 34 - 36.

5- 108) نازعات / 34.

10 –( يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ) [ ذلک یوم الخروج(1) ] یعنی: «روز خروج از قبرها برای حساب و کیفر اعمال.»

11 –( وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ) (2) یعنی: «روزی که منادی، ندای قیامت، و یا ندای قیام حضرت قائم عليه‌السلام را می دهد.»

12 –( يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ) (3) یعنی: «روزی که شما مجرمین از ترس حساب و کیفر پا به فرار می گذارید.»

13 –( يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ ) (4) یعنی: «روزی که احدی حقّ تکلّم و سخن ندارد مگر با اذن خداوند.»

14 - «القارعه» یعنی: «روز کوبنده؛ چرا که حادثه قیامت قلب های دشمنان خدا را سخت می کوبد و آنان سخت به وحشت می افتند. [ القارعه ما القارعه].»

15 - «السّاعه»( قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّـهِ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ) (5) یعنی: «ساعت قیامت [ برای هر کسی خواهد آمد.»

16 - «الحاقّه» یعنی: «روزی که به حقّ واقع خواهد شد، و به حساب و جزای اعمال مردم خواهند رسید.»

17 - «الآزفه»( أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ) (6) ( وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ ) (7) یعنی: «روزی که دل های مردم در آن لرزان است.»

18 - «الواقعه»( إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ) یعنی: «روزی که قطعاً واقع خواهد شد، و کسی نمی تواند آن را تکذیب نماید.»

19 - «الصّاخّه»( فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ) (8)

_____________________

1- 109) ق / 42.

2- 110) ق / 41.

3- 111) غافر / 33.

4- 112) هود / 105.

5- 113) ]. انعام / 31.

6- 114) نجم / 57

7- 115) غافر / 18.

8- 116) عبس / 33.

یعنی: «روزی که در صور اسرافیل دمیده می شود، و مردم ضجّه می زنند، و صدای صور اسرافیل گوش ها را بیچاره می کند.»

20 - «الغاشیه» یعنی: «روزی که مصیبت قیامت، مردم را احاطه می کند.»

21 –( يَوْمِ يُبْعَثُونَ ) (1) یعنی: «روزی که مردم سر از قبرها بیرون می آورند، و برای حساب حاضر می شوند.»

22 –( يَوْمَ التَّنَادِ ) (2) یعنی: «روزی که اهل دوزخ به اهل بهشت می گویند:( أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ... ) ، یعنی: دوزخیان بهشتیان را صدا بزنند و بگویند: مقداری از آب و غذای خود را به ما بدهید.»

23 –( يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ) (3) یعنی: «روزی که در آن روز خرید و فروش و دوستی و شفاعت وجود ندارد.»

24 –( يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ ) (4) یعنی: «روزی که هر کسی اعمال خویش را می یابد.»

25 –( يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ) (5) یعنی: «روزی که صورت هایی سفید و صورت هایی سیاه است.»

26 –( يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّـهُ الرُّسُلَ ) (6) یعنی: «روزی که خداوند پیامبران را جمع می کند، [ تا شاهد اعمال امّت های خود باشند].»

27 –( يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ) (7) یعنی: «روزی که راستگویان از راستی خود بهره مند می شوند.»

28 –( يَوْمٍ عَظِيمٍ ) (8)

_____________________

1- 117) مؤمنون / 100.

2- 118) غافر / 32.

3- 119) بقره / 254.

4- 120) آل عمران / 30.

5- 121) همان / 106.

6- 122) مائده / 109.

7- 123) همان / 119.

8- 124) انعام / 15.


4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19