تفسير قرآن براى جوانان جلد ۱

تفسير قرآن براى جوانان0%

تفسير قرآن براى جوانان نویسنده:
گروه: کتابخانه قرآن کریم

تفسير قرآن براى جوانان

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمود متوسّل
گروه: مشاهدات: 7846
دانلود: 2242

توضیحات:

جلد 1
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 27 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7846 / دانلود: 2242
اندازه اندازه اندازه
تفسير قرآن براى جوانان

تفسير قرآن براى جوانان جلد 1

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تفسير قرآن براى جوانان

جلد اول

نویسنده : محمود متوسّل

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

پيشگفتار

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

در دنياى پيشرفته و صنعتى امروز، هر وسيله اى كه توليد مى شود، از سوى طراح و سازنده اش ، دفترچه اى به خريدار عرضه مى شود، تا با مطالعه آن ، از دستگاه بهتر استفاده كرده و كارى نكند كه زود خراب شود. در اين دفترچه ، مشخصات ظاهرى و فنى دستگاه ، راه صحيحِ استفاده از آن ، و آنچه براى آن ضرر دارد، آمده است

من و شما و همه ما انسان ها نيز، يك دستگاه بسيار پيشرفته هستيم ، كه به دست تواناى خالقِ هستى ، خلق شده ، و بخاطر پيچيدگى هاى بسيار در جسم و روانِمان ، از شناخت كامل حقيقت و راه خوشبختىِ خود، ناتوان هستيم

از طرفى مگر ما از يك يخچال يا تلويزيون كمتر هستيم ، كه طراح آن موظف باشد يك دفترچه راهنما بنويسد، امّا خالقِ ما، دفترچه اى براى ما ننوشته باشد؟!!

دفترچه اى كه ويژگى هاى جسمى و روحى ما را توضيح

داده ، امكانات و استعدادهايى را كه در وجود ما نهفته ، بيان كرده ، و راه درستِ استفاده از آن ها را ذكر كرده باشد؟

و از همه مهمتر، خطراتى كه جسم و روح ما را تهديد مى كند و مايه هلاكت ما مى شود، تذكر داده باشد؟

آيا مى شود پذيرفت ، خدايى كه ما را بر اساس رحمت و محبّت آفريده ، به حال خود رهايمان كرده و راه رسيدن به خوشبختى را براى ما روشن نساخته باشد؟

(قرآن)، آخرين كتابى است كه خداوند به عنوان دفترچه راهنماى بشر فرستاده و راه سعادت ونيكبختى و همچنين عوامل هلاكت و بدبختى او را بيان فرموده است

آرى قرآن روابط صحيحِ خانوادگى و اجتماعى ، مسائل حقوقى و اخلاقى ، وظايف فردى و اجتماعى ، سنت هاى صحيح و غلطِ جوامع بشرى ، قوانين مالى و اقتصادى و موضوعاتِ بسيار ديگرى را كه در صلاح يا فساد فرد و جامعه ما نقش دارد، بيان نموده است

با آنكه در قرآن ، ماجراى جنگ ها و درگيرى ها، و داستان زندگى برخى مردان و زنان آمده ، امّا قرآن ، كتاب داستان نيست ، بلكه كتاب درس آموزى براى زندگى امروز ماست

لذا نام اين كتاب ،(قرآن)است ، يعنى كتابِ(خواندنى)، كتابى كه بايد آنرا قرائت نمود، اما نه فقط با زبان ، كه اين ، روشِ خواندنِ كلاس اوّلى هاست ، بلكه خواندنى همراه با

تفكر و تدبر، كه خداوند نيز اين را از ما خواسته است

دوستان عزيز، بناى آن داريم تا در اين سرى كتاب ها، با در اختيار گذاردن مفاهيمى از آياتِ قرآن كريم ، در قالبِ ترجمه و توضيح و پيام ، زمينه اى ايجاد كنيم تا شما جوانان گرامى ، زندگى خود را بر اساس راهى كه قرآن براى سعادت شما معين نموده ، برنامه ريزى كرده ، و به هنگام تلاوتِ قرآن ، بهره اى نيز براى زندگى روزمرّه خود ببريد.

در پايان ، خداوند را شاكرم ، از اينكه توفيق داد تا چند سالى را در خدمت قرآن كريم و تفسير آن باشم و از استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمين محسن قرائتى ، مؤ لف محترمِ(تفسير نور)، كه زمينه اى را فراهم آوردند تا در امر تحقيق و تتبع تفاسير گوناگون ، براى تاءليف آن تفسير، همكارى داشته باشم ، تشكر بسيار دارم

چنانكه اين كتاب نيز، به تشويق ايشان و بر اساس همان(تفسير نور)نگارش يافته ، و مطالب آن در ابتدا بصورت جزواتى هفتگى ، براى برون مرزى صدا و سيما ارسال گرديده تا پس از ترجمه ، در اختيار شنوندگان خارج از كشور قرار گيرد.

محمود متوسل

زمستان٧٧

درس اول : گفتگو با خدا : سوره(فاتحة الكتاب)

مى دانيم كه قرآن ١١٤ سوره دارد و هر سوره مجموعه اى از آيات را در خود جاى داده است

اكنون اولين سوره اين كتاب آسمانى را مى گشاييم از آنجا كه قرآن كريم ، با اين سوره آغاز شده ، اين سوره ،(فاتِحَةُ الْكِتاب)نام گرفته ، كه در ميان مردم به سوره(حَمْد)مشهور است

در اهميّت اين سوره كه هفت آيه بيشتر ندارد، همين بس كه واجب است روزانه ده بار آن را در نمازهاى خود بخوانيم و نماز بدون آن باطل است

اين سوره كه آغازگر كتاب خداست ، خود با آيه اى آغاز شده كه هر كارى با آن شروع شود، پايان نيكويى خواهد داشت :

(١) بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

ترجمه : به نام خداوند بخشنده مهربان

از قديم ميان مردم رسم بوده كه كارهاى مهم خود را با نام يكى از بزرگانشان آغاز كنند، تا موجب ميمنت و بركتِ آن كار شود. امروزه نيز با نام يا حضور رؤ ساى جمهور كارها را افتتاح مى كنند.

امّا بزرگتر از هر بزرگى ، خداوند است كه هستى همه موجودات با اراده او آغاز شده است و نه فقط كتابِ طبيعت ، بلكه كتابِ شريعت ، يعنى قرآن و ديگر كتب آسمانى با نام او شروع شده است

لذا اسلام به ما سفارش مى كند، كارهاى خود را، چه كوچك و چه بزرگ ، اعم از خوردن و آشاميدن ، برخاستن و خوابيدن ، سير و سفر، گفتن و نوشتن ، و كار و كسب را با(بسم اللّه)آغاز كنيم و اگر حيوانى را بدون نام خدا، ذبح كردند از گوشتِ آن نخوريم

(بسم اللّه)مخصوصِ اسلام نيست ، بلكه طبق آيات قرآن ، كِشتى نوح با(بسم اللّه)به حركت در آمد و حضرت سليمان نامه خود به(بلقيس)، پادشاه سرزمين سبا را با(بسم اللّه)آغاز كرد.

به اعتقاد ما(بسم اللّه)يك آيه كامل و جزء سوره فاتحه است زيرا اهل بيت پيامبر از كسانى كه آنرا در نماز نمى خواندند و يا آهسته مى خواندند، ناراحت بوده و خود اين آيه را در همه نمازها بلند مى خواندند.

(بسم اللّه)به كارها رنگ الهى داده و عمل انسان را از آفاتِ شرك و ريا نجات مى دهد.

(بسم اللّه)يعنى خدايا من تو را فراموش نكرده ام ، تو هم مرا فراموش مكن

(بسم اللّه)نشانه توكّل بر او و استمداد از اوست

كسى كه(بسم اللّه)مى گويد خود را به قدرت بى نهايت و رحمت بى پايان الهى متصل كرده است

از اين آيه مى آموزيم كه :

كارها را با نام خدا شروع كنيم ، كه نام او مايه بيمه و بركتِ كارهاست

(٢) اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

ترجمه : سپاس و ستايش مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است.به دنبال نام و ياد خدا، اولين كلام ما تشكر از اوست خدايى كه رشد و پرورش همه عالَم از اوست ، چه عالَم جمادات و نباتات و چه عالَم حيوانات ؛ چه آسمان ها و چه زمين

آرى او به زنبور عسل آموخته كه از چه گياهى تغذيه كند و چگونه كندو بسازد. او به مورچه آموخته كه چگونه قُوتِ زمستانى خود را ذخيره نمايد. اوست كه از يك دانه گندم ، خوشه ها مى روياند و از يك هسته سيب ، درخت سيب را پرورش مى دهد. اوست كه اين آسمانِ با عظمت را آفريده و براى هر يك از كُرات و سيّاراتِ آن ، مسير مشخصى قرار داده است

او خدايى است كه ما را در شكم مادر پرورش داد و پس از تولّد، اسباب رشدِ ما را فراهم ساخت و بدنِ ما را چنان قرار داد كه در برابر عوامل بيمارى از خود دفاع كند و يا اگر استخوانى شكست آنرا ترميم نمايد و هرگاه به خون نياز داشت خون سازى كند.

نه فقط رشد و پرورش جسمِ ما به دستِ اوست ، بلكه هدايت و تربيتِ روح و روانِ ما از اوست عقل و شعور را، او براى ما قرار داده و پيامبران و كتاب هاى آسمانى را او براى تربيت ما فرستاده است

از اين آيه مى آموزيم كه :

نياز ما و هستى به خداوند، تنها براى آفرينش نيست ، بلكه پرورشِ ما نيز به دست اوست ، پس ما نيز بايد همواره شكرگزار نعمت هاىِ او باشيم

(٣) اَلرَّحْمنِ الرَّحيمِ

ترجمه : (خدايى كه ) بخشنده مهربان است

خدايى كه به او ايمان داريم ، مظهر مهر و محبّت ، و بخشش و آمرزش است نمونه هاىِ رحمت و محبّت او را در نعمت هاى فراوانى كه براى ما آفريده ، مى بينيم گُل هاى زيبا و خوشبو، ميوه هاى خوش طعم و خوشمزه ، خوردنى هاى لذيذ و پرانرژى ، پوشيدنى هاى رنگارنگ و متنوع ، همه و همه ، هديه هاى خداوند به ماست

مِهر مادر به فرزندش را، او در دل و جانِ مادران قرار داده و خود از هر مادرى به ما مهربان تر است قهر و عذاب او نيز بخاطر تنبيه و توجّه بندگان گنهكار است ، نه آنكه از روى كينه و انتقام باشد. لذا اگر با توبه ، گذشته را جبران كنيم ، خطاىِ ما را مى پوشاند و گناهانمان را مى بخشد.

از اين آيه مى آموزيم كه :

خداوند، موجودات را با رحمت و محبّت خود تربيت مى كند، زيرا قبل از(رَبِّ العالَمين)، و بعد از آن ، خود را(اَلرَّحمنِ الرَّحيم)معرفى كرده است يعنى تربيت ، با رحمت و بخشايش آغاز، و به انجام مى رسد. پس معلّمان و مربّيانِ جامعه ، اگر بخواهند مؤ فق باشند، بايد بر اساس محبت و دلسوزى عمل كنند.

(٤) مالِكِ يَوْمِ الدّينِ

ترجمه : (خدايى كه ) مالك روز جزاست

كلمه(دين)هم به معناى مكتب و آيين است ، و هم به معناى جزا و پاداش مراد از(يوم الدين)روز قيامت است كه روز حساب و كيفر و پاداش مى باشد.

البته خداوند، هم مالكِ دنياست و هم مالك آخرت ، ولى مالكيت او در روز قيامت ، جلوه ديگرى دارد. در آن روز هيچكس مالك هيچ چيز نيست حتى انسان اختيار اعضا و جوارحِ خود را ندارد. نه زبان ، اجازه عذرتراشى دارد و نه فكر، فرصتِ تدبير؛ تنها خداوند، صاحبْ اختيار آن روز است

از اين آيه مى آموزيم كه :

در كنار اميد به رحمتِ الهى ، كه در آيه قبل مطرح شد، بايد از حساب و جزاى قيامت نيز بترسيم زيرا خداوند بر هر نيك و بد ما آگاه و بر كيفر و پاداش آن قادر است

(٥) اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينَ

ترجمه : (خدايا) تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى جوييم

در آيات گذشته ، برخى از صفات خداوند را شناختيم و دانستيم كه او(رَحمن)است ،(رَحيم)است ،(ربُّ العالَمين)و مالك روز جزاست ، همچنين او را بخاطر نعمت هاى بى شمارى كه به ما ارزانى داشته ، سپاس گفتيم و ستايش كرديم كه :( اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمين ) .

حق آن است كه اكنون به درگاه او برويم ، به نماز بايستيم ، و با اظهار عجز و ضعف ، اعلام كنيم كه ما تنها بنده تو هستيم و جز در برابر فرمان تو، در برابر ديگران ، سر خم نمى كنيم نه بنده زر و ثروتِ دنيا هستيم و نه برده زور و قدرت هاى استعمارى

اما اين نماز كه بهترين راه پرستش خداوند است ، به شكل جماعت برگزار مى شود، لذا ما مسلمانان ، يك صدا و در يك صف ، بصورت جمعى اعلام مى كنيم كه:( اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعين ) يعنى خداوندا نه فقط من ، بلكه همه ما بنده تو هستيم و از تو يارى مى جوييم

از اين آيه مى آموزيم كه :

اگر در هر نماز با توجه بگوييم تنها بنده خدا هستيم ، ديگر اهل غرور و تكبر نخواهيم شد.

(٦) اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ

ترجمه : (خداوندا) ما را به راه مستقيم هدايت فرما.

براى زندگى انسان راههاى گوناگونى وجود دارد. راهى كه خود، بر اساس خواسته ها و نيازهاى فردى ، تشخيص مى دهد، راهى كه جامعه و مردم به آن راه مى روند، راهى كه پدران و نياكان ما، زندگى خود را بر اساس آن گذرانده اند، راهى كه طاغوت ها و حاكمانِ ستمگر براى مردم تعيين مى كنند، راه كاميابى و لذت جويى از مظاهر دنيا، و يا راه عُزلت و گوشه گيرى و دست كشيدن از فعاليت هاى اجتماعى

آيا انسان در ميان اين همه راه و روش هاىِ مختلف ، براى پيدا كردن راه راست و درست ، به راهنما نياز ندارد؟ خداوند، پيامبران و كتاب هاى آسمانى را براى راهنمايى ما فرستاده ، و هدايت ما تنها در صورتى است كه پيرو راستينِ پيامبر و اهل بيت او و قرآن كريم باشيم

به همين دليل در هر نماز از خدا مى خواهيم ، ما را به راهِ روشن و مطمئن خود راهنمايى كند. راهى كه در آن انحراف و انحطاط نيست و انسان را به او مى رساند.

راه مستقيم ، راه وسط و ميانه است اعتدال و ميانه روى در همه امور، و دورى از هرگونه افراط و تفريط. بر خلاف راه كافران ، كه رهبرانِ الهى را همچون مردم عادى و يا حتى پائين تر و مجنون معرفى مى كردند، و يا بعضى از مردمِ مؤ من ، كه پيامبرانى چون حضرت عيسى را در حدّ خدايى بالا برده اند.

قرآن ، ما را به رعايت اعتدال و ميانه روى در امور عبادى ، اقتصادى و اجتماعى سفارش مى كند كه نمونه هايى از آن را يادآور مى شويم :

در آيه ٣١ سوره اعراف مى فرمايد:

( كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا )

(بخوريد و بياشاميد ولى اسراف و زياده روى نكنيد)

و در آيه ١١٠ سوره اِسراء چنين مى فرمايد:

( لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ و لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً )

(نمازت را نه بسيار بلند بخوان و نه بسيار آهسته بلكه ميانه را انتخاب كن)

همچنين در آيه ٦٧ سوره فرقان مى خوانيم :

( وَالَّذينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْيُسْرِفُوا وَلَمْيَقْتُروا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما )

(مؤ منان ، به هنگام انفاق ، نه اسراف مى كنند و نه بُخل مى ورزند، بلكه ميانه رو هستند)

با آنكه اسلام در مورد پدر و مادر سفارش بسيار كرده و مى فرمايد:( وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْسانا ) يعنى به پدر و مادر نيكى كنيد، امّا در مقابل مى فرمايد:( فَلا تُطِعْهُما ) يعنى اگر آنها تو را به سوى باطل دعوت كردند، اطاعت مكن

قرآن در برابر كسانى كه فقط بدنبال عبادت و گوشه گيرى از جامعه هستند و يا كسانى كه تنها خدمت به مردم را عبادت مى شمرند، نماز و زكات را در كنار يكديگر مطرح كرده و مى فرمايد:( اَقيمُوا الصَّلوة وَ اتُوا الزَّكوة ) كه يكى ارتباط با خالق است و ديگرى ارتباط با مردم

از اين آيه مى آموزيم كه :

١ - راه سعادت ، صراط مستقيم است زيرا:

بر خلاف راههاى بشرى كه هر روز تغيير مى كند، ثابت و پايدار است كوتاهترين فاصله ميان دو نقطه است هيچگونه انحراف و انحنايى ندارد و در كوتاهترين زمان انسان را از مسيرى مطمئن به مقصد مى رساند.

٢ - هم در انتخاب راه ، و هم براى ماندن در راه مستقيم ، بايد از خدا كمك بخواهيم زيرا ما همواره در معرض اشتباه و گمراهى هستيم

گمان نكنيم اگر تا بحال در جاده زندگى دچار سقوط يا انحراف نشده ايم ، لابد باقىِ مسير را نيز سالم طى خواهيم كرد. چه بسيار از ما انسان ها بودند كه عمرى را با ايمان گذراندند، امّا وقتى به پول يا مقام رسيدند خدا را فراموش كردند.

از آنجا كه شناخت راه مستقيم كار مشكلى است ، آيه بعد، هم الگوهاى اين راه را به ما معرفى مى كند و هم كسانى را كه از اين راه منحرف شده اند، مى شناساند.

(٧) صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضّالّينَ

ترجمه : (خداوندا ما را به ) راه كسانى كه آنان را مشمول نعمت خود ساختى ، (هدايت كن )، نه راه كسانى كه مورد غضب واقع شدند و نه گمراهان

انسان ها در انتخاب راه زندگى ، سه گروه مى شوند. يك دسته كسانى كه راه خدا را انتخاب كرده و زندگى خود را بر اساس دستورهاى خداوند قرار مى دهند. اين دسته همواره مشمول نعمت و رحمت ويژه الهى خواهند بود.

دسته دوّم كه در مقابل دسته اوّل اند، كسانى هستند كه حق را شناخته اند ولى هوى و هوسِ خود، و خواسته هاىِ نامشروع دوستان و بستگان را بر خواسته هاى خداوند ترجيح مى دهند.

اين گروه كم كم از( صِراطِ مُسْتَقيم ) دور شده و مورد خشم و غضب الهى واقع مى شوند. اين آيه از آنان به( مَغْضُوبِ عَلَيْهِم ) ياد كرده است

در اين ميان ، گروه سومّى هستند كه راه معيّن و مشخصى ندارند، متحيّر و سرگردانند و به تعبير اين آيه( ضالّين ) يعنى گمراهند. هر روز راهى را در پيش مى گيرند، اما به جايى نمى رسند.

از اين آيه مى آموزيم كه :

در انتخاب راه مستقيم ، نيازمند شناخت الگو هستيم لذا خداوند آنان را در آيه ٦٩ سوره نساء، معرفى كرده وفرموده است : پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان ، مشمول نعمت هاى ويژه او هستند.