گنجنامه

گنجنامه0%

گنجنامه نویسنده:
گروه: سایر کتابها

گنجنامه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: هادی نجفی
گروه: مشاهدات: 7961
دانلود: 1700

توضیحات:

گنجنامه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 88 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7961 / دانلود: 1700
اندازه اندازه اندازه
گنجنامه

گنجنامه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

چه زنده باشم و چه از دنیا رفته باشم. پس برایم طلب آمرزش کن از خداوند، امیدوارم خدا من و تو را مورد بخشش خود قرار دهد و بیامرزد. ان شاء اللّه تعالی.

عزیزم، همه پدران و اجداد تو تا هفت پُشت از عالمان با عمل و فقهای بزرگ مذهب بوده اند.(۱) و به نُدرت چنین انتسابی در مذهب پیدا می شود. و تو اگر خداوند متعال توفیقت داد راه آنها را ادامه بده و در سِلک و لباس مقدّس آنان قرار بگیر و مذهب آنها را داشته باش که همان مذهب اهل بیت عصمت و طهارتعليهم‌السلام است. پس سعی کن در تحصیل علوم دینی و بحث های حوزوی، و اشتغال پیدا کن در حوزه های علمیه به درس و بحث و بدان که هیچ گنجی مفیدتر از علم نیست.

___________________________

۱- ۱. شرح حال آنان را در کتاب «قبیله عالمان دین» به زبان پارسی نگاشته ام. همان گونه که تو از طریق مادران نیز به تعدادی از بزرگانِ علماء می رسی، از آن جمله علّامه محمّدباقر مجلسی و شیخ جعفر کاشف الغطاء و سیّد صدرالدّین صدر بزرگ (جد خاندان صدر) و سیّد محمّدباقر حجه الإسلام شفتی و آخوند ملا محمّدباقر فشارکی و آیتین حجتین حاج شیخ جمال الدّین و برادرش حاج شیخ محمّد اسماعیل نجفی اصفهانی و سیّد محمّد (که از او به زنده کننده آثار پیشینیان یاد شده است) و فقیه بزرگ سیّد محمّدهاشم که هر دو فرزندان سیّد زین العابدین موسوی خوانساری (پدر صاحب روضات) هستند، و شخص تو از طریق مادر به آخوند شیخ محمّدحسین مظاهری کرونی مدفون در تکیه بروجردی و یاد شده در کتاب «بوستان فضیلت» /۲۰۴ می رسی، قدّس اللّه اسرارهم. و چه زیبا به زبان فارسی نظامی سروده است: چون شیر به خود سپه شکن باش فرزند خصال خویشتن باش جایی که بزرگ بایدت بود فرزندیِ کس نداردت سود و همچنین سروده اند: به راستی جوانمرد کسی است که بگوید من چنین هستم/ نه آنکه بگوید پدرم چنین بود.

العلم الکنز

بل إنّه أفضل الکنوز و أجملها، خفیف المحمل عظیم الجدوی، فی الملإ جمالٌ و فی الوحده اُنس ٌ،(۱) و علم لاینفع ککنز لاینفق منه(۲) . و فی روایه اُخری: علمٌ لایُعْمَلُ به ککنز لاینفق منه(۳) ، و فی روایه ثالثه: العلم کنزٌ.(۴)

فابدأ بالمقدمات من الصرف و النحو و المعانی و البیان و البدیع و المنطق و الکلام و العقائد الحقّه الجعفریه، ثم بالسطوح الفقهیه و الاُصولیه نحو: شرح اللمعه للشهیدین (متنا و شرحا) و المعالم و اُصول الفقه للمرحوم المظفر و فرائد الأصول (الرسائل) و المکاسب للشیخ الأعظم الأنصاری قدس سره و الکفایه للمحقق الآخوند الخراسانیقدس‌سره .

کیفیه دراسه العلوم الحوزویه

و اعلم أنّ هذه الثلاثه الأخیره لیست لها النهایه. ثم احضر البحوث العالیه فی الفقه و الاُصول - الخارج- عند الفقهاء العظام و مراجع الاُمه؛ و فی هذه الفتره اشتغل بتحصیل علم الرجال فإنّه و علم الاُصول هما رِجْلا الفقیه و لایمکن الاستنباط إلّا مع إعمالهما اجتهادا. فلیکن حضورک فی بحوث الخارج لایقل عن خمسه عشر عاما و کذلک شارک دورتین کاملتین فی اُصول الفقه و اقرأ کتبا فقهیه بعضها فی العبادات و بعضها فی المعاملات بالمعنی الأعم أو الأخص(۵) و بعضها فی

________________________

۱- ۱. شرح نهج البلاغه ۲۰/۳۳۹ لابن أبی الحدید فی الحکم المنسوبه إلی أمیر المؤمنینعليه‌السلام .

۲- ۲. الأثنا عشریه فی المواعظ العددیه /۱۷، الطبعه عام ۱۳۸۴ ش، عن النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .

۳- ۳. نبذه من کتاب جواهر الکلام/ ۴۵۷ ح۱۲۹ للآمدی المطبوعه ضمن مجله تراثنا، العددان ۹۱ و ۹۲.

۴- ۴. کشف الغمه ۳/۴۹۰.

۵- ۵. فی هذا المجال یمکنک الرجوع إلی کتابی الآراء الفقهیه، المطبوعه.

بلکه علم برترین گنجها و زیباترین آنهاست. حمل آن آسان و فایده آن بسیار است. در میان مردم باعث آبرو و در تنهایی باعث اُنس است، و علمی که نافع نباشد مثل گنجی است که از آن انفاق نشود و بهره برداری نکنند. و در روایت دیگری آمده است که علمی که به آن عمل نشود مانند گنجی است که از آن استفاده نشود؛ و در روایت سومی وارد شده است: دانش گنج است.

لذا برای موفقیّت در تحصیل علوم دین ابتدا از مقدمّات شروع کن که عبارت است از: صرف و نحو و پس از آن به علومِ معانی و بیان و بدیع و منطق و کلام و عقاید حقّه مذهب جعفریعليه‌السلام اشتغال داشته باش و پس از آن به تحصیل سطوح فقه و اصول مثل کتاب شرح لمعه دو شهید بزرگوار (که متن لمعه از شهید اوّل و شرح آن از شهید ثانی است) بپرداز و کتاب معالم و اصول فقه مرحوم مظفّر و فرائد الاصول (رسائل) و مکاسب شیخ اعظم انصاری و کفایه محقّق آخوند خراسانی قدس سرهم را بخوان.

و بدان این سه کتاب آخر که ذکر شد از نظر معنا و محتوا بی انتها هستند. و درنهایت بحث های عالی خارج فقه و اصول را در محضر فقهای بزرگ و مراجع تقلید یاد بگیر. در این مرحله به تحصیل علم رجال نیز مشغول باش؛ چرا که علم رجال و علم اصول برای فقیه همانند دو پا در استنباط احکام شرعی است و کسی نمی تواند احکام شرعیه را استنباط کند مگر این که در این دو علم به درجه اجتهاد رسیده باشد. پس حضور تو در بحث های درس خارج حدّاقل باید پانزده سال باشد. لذا دو دوره کامل در اصول فقه شرکت کن و کتابهایی را نیز در فقه باید طی کنی که بعضی از آنها در عبادات است و بعضی در معاملات به معنی اعم یا به معنای اخصّ و برخی هم در موضوع پنج کتاب آخر دوره فقهیه است که اصطلاحاً آن را

السیاسات. و فی هذه الفتره فاسع فی أخذ الإجازه الروائیه من مراجع الطائفه و فقهائنا العظام لأجل اتصال السند بأئمه الهداه المعصومینعليهم‌السلام .

الکنوز التی أنت تملکها

اشاره

ولیکن حضورک فی البحث و الدرس حضور تفهّم و تعمّق و تعلّم، و قبل کلّ درسٍ علیک بمطالعته ثم الحضور فی الدرس ثم المطالعه بعد الدرس ثم المباحثه و إن تمکنت فعلیک بتدریسه و کتابته.

و إیّاک و الغیاب عن حلقه الدرس؛ لأنّ الدرس کحبات التسبیح و الغیاب بمنزله انقطاع خیطه فتنفلت و تنتثر الحبات و الدرر.

و أنت إذا سعیت کلّ سعیک بعد عشرین سنه أو خمسه و عشرین عاما تصل بإذن اللّه تعالی و مشیئته إلی مرتبه الاجتهاد. فإذا وصلت إلیه فاحذر من مقام الإفتاء و لاتجعل رقبتک تحت أقدام الناس، و اعلم أنّ الخیر بید اللّه تعالی، و ما هو مقسوم لک فی قضائه و قدره یصل إلیک إن شاء اللّه تعالی.

و اترک هذه المرتبه لغیرک مادام هو موجودا. لأنّ حسابه فی الآخره صعبٌ و وقوفک أمام اللّه یطول، و العزّه فی الدنیا و الآخره بیداللّه تعالی و هی للّه و لرسوله و للمؤمنین.

ولکن لاتترک فی عمرک التدریس و التألیف و التحقیق و الکتابه و الطباعه لأنّها عملنا و شغلنا و فعلنا و عمل آبائنا الکرام الأبرار و شغلهم و فعلهم.

و اعلم الآن أنت مالکٌ لعدّه من الکنوز إن شاء اللّه تعالی:

سیاسات می نامند.

و در این مرحله از تحصیل علم تلاش کن از مراجع طائفه امامیّه و فقهایِ عظام ما، به خاطرِ اتّصال سند به ائمه معصومینعليهم‌السلام اجازه روایت بگیری.

و حضور تو در درس و بحث از روی دقّت و به قصد یادگیری و تعمّق باشد. همچنین قبل از حضور در درس پیش مطالعه کن و بعد از درس هم باز مطالعه و پس از آن مباحثه کن. و اگر توانستی بر تو باد به تدریس درس های گذشته و نوشتن آنها. مبادا در جلسات درس و بحث غیبت داشته باشی؛ چراکه درس مثل دانه های تسبیح است و غیبت در درس مثل پاره شدن نخ تسبیح است که باعث می شود تمام دانه ها از هم جدا و پراکنده شوند.

و چنان چه در تحصیل علوم دینی نهایت سعی و تلاش خود را بکنی، بعد از بیست سال یا بیست و پنج سال به اذن و خواست خداوند متعال به درجه اجتهاد خواهی رسید. پس اگر به این موقعیّت نائل شدی، بپرهیز از فتوا دادن و گردن خود را در زیر پاهای مردم قرار مده (مسئولیّت دیگران را به عهده خودت نگیر) و بدان که خیر دستِ خداوند متعال است و آن چه در قضا و قدر الهی برای تو در نظر گرفته شده است به تو می رسد ان شاءاللّه تعالی. و این مسئولیت (فتوا دادن) را ترک کن و واگذار به دیگران، تا مادامی که افرادی هستند که این مسئولیت را بر عهده گیرند. چون در عالم آخرت محاسبه آن مشکل است و باعث طولانی شدن ایستادن تو در مقابل خدا به جهت محاسبه آن می شود و عزّت در دنیا و آخرت در دست خدا و از آنِ خدا و رسول خدا و مؤمنین است.

در طول عمرت تدریس، تألیف و تحقیق و نوشتن و چاپ کُتب را ترک نکن؛ به خاطر این که شغل و کار ما و پدران بزرگوار و نیکوکار ما همین بوده و هست.

و بدان که اکنون تو به خواست خداوند مالک گنجهایی هستی:

منها: حیاتک و عمرک.

و منها: صحتک و سلامتک و عافیتک.

و منها: موهبتک و غیرها من قواک.

الإیمان بالله تعالی و بنبیهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بوصیهعليه‌السلام و الأئمه من ولدهعليهم‌السلام

و منها: إیمانک و اعتقادک باللّه تعالی و بنبیّه محمد رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بوصیّه علی ابن أبی طالبعليه‌السلام و أحد عشر من اُولاده المعصومینعليهم‌السلام الذین مرّ ذکرهم فی هذه الرساله. الطاعه لله تعالی

و منها: طاعتک للّه تعالی، لأنّه قال الرضاعليه‌السلام : من کان منّا لم یطع اللّه عزوجلّ فلیس منّا، و أنت إذا أطعت اللّه عزوجل فأنت منّا أهل البیت.(۱)

الصلاه و منها: صلواتک من الفرائض و النوافل الرواتب و غیرها؛ لأنّه ورد فی الحدیث: الصلاه کنز من کنوز الجنه(۲) ، قال فی مجمع البحرین: «أی: أجرها مدّخَرٌ لفاعلها و المتصف بها کما یدّخر الکنز الذی هو أنفس أموالکم».(۳)

التوکل علی الله

و منها: توکلک علی اللّه تعالی؛ فإنّه یعطیک القوه و القدره للإتیان بالأعمال الصعبه المشکله کما قال الإمام الجوادعليه‌السلام : الثقه باللّه ثمن لکلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلی کلّ عالٍ.(۴)

________________________

۱- ۱. عیون اخبار الرضاعليه‌السلام ۲/۲۳۲، ح۱.

۲- ۲. مجمع البحرین /۳۱۸ من الطبع الحجری - ۴/۷۵ من طبع الحروفی.

۳- ۳. المصدر نفسه.

۴- ۴. أعلام الدین /۳۰۹ و نقل عنه فی بحارالأنوار ۷۵/۳۶۴.

از جمله آنها: زندگی و عمر تو.

و سلامتی و عافیت تو.

و استعدادت و دیگر نیروهایی که در اختیار توست

و ایمان و اعتقادی که به خداوند متعال داری و عقیده ای که به پیامبرش حضرت محمّد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و جانشین او حضرت علیّ ابن ابی طالبعليه‌السلام و یازده نفر از اولاد معصومشعليهم‌السلام داری که قبلاً در این رساله از آنها یاد شد.

و از دیگر گنجها: اطاعت تو از خداوند متعال است که امام رضاعليه‌السلام می فرماید: کسی که ادعا کند از ما اهل بیت است و از خداوند اطاعت نکند، در حقیقت از ما نیست؛ و تو هر زمانی که از خداوند عزّوجلّ اطاعت کردی از ما اهل بیت می باشی.

و از دیگر گنجها: نمازهای شبانه روزی واجب و مستحب و غیر آنهاست؛ زیرا در حدیثی چنین وارد شده است که نماز گنجی از گنجهای بهشت است. در توضیح این حدیث در کتاب مجمع البحرین چنین آمده است: «یعنی پاداش نماز برای انجام دهنده آن و کسی که آن را برپا دارد ذخیره شده است؛ همان گونه که گنج که از گرانبهاترین اموال شماست اندوخته می گردد».

و از دیگر گنجهایی که در اختیار تو می باشد: توکّل به خداوند متعال است و این که خدا به تو نیرو عطا فرموده تا کارهای سخت و مشکل را انجام دهی؛ همان طوری که امامِ جوادعليه‌السلام می فرماید: اطمینان به خداوند بهای هر چیز گرانبها و نردبان رسیدن به هر مقام بالایی است.

أشعار أبی المجد فی التوکل

و قد قال جدنا العلاّمه أبی المجدقدس‌سره أبیاتا فی هذا المجال أحبّ أن أذکرها لک:

بنیّ اسمع إلی قولی

تکن منّی علی خُبْرِ

حلبتُ الدّهر شطرَیْه

فَمِنْ عُسْرٍ و مِنْ یُسْرِ

و ذُقتُ الدّهر طَعمَیه

فَمِن حُلو و من مُرِّ

وَ عُمِّرتُ و ذَرَّفتُ

علی الخمسینَ من عُمری

فکم نائبهٍ نابَت

فما ضاقَ بها صَدری

و حاشا أن یَضیقَ الصد

رُمنّی و معی صبری

إذا مشکلهٌ عَنَّتْ

و أعیی حَملُها فکری

توکلّتُ علی اللّ

هِ و فَوَّضتُ له أمری

کَبُزّ فی ید التّاج

ر بین الطّیِّ و النّشرِ

لِعِلْمی أن مَنْ أبْ

دَعَ خَلقی کاشفٌ ضرّی

فَکَم مِنْ فَرجٍ عنها

أتی مِنْ حَیثُ لا أدْرِی(۱)

حبک لأمیرالمؤمنینعليه‌السلام

و منها: حبّک لأمیرالمؤمنینعليه‌السلام یکون کنز اللّه لک؛ لأنّه روی القاضی نعمان المصری مرفوعه عن جابر بن عبداللّه أبی إسحاق عن بصیره بن مریم قال: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لعلیعليه‌السلام : یا علی أنت أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی و أبو ولدی تُقاتل علی سنّتی و تقضی دینی و یُنجِز عِداتی. من أحبّک فی حیاتک فهو کنز اللّه له، و من أحبّک بعد موتک ختم اللّه(۲) له بالأمن و الأمان و من مات و هو یحبک فقد قضی

___________________________

۱- ۱. دیوان أبی المجد /۸۵.

۲- ۲. ختم اللّه له، أی: صانه و منحه الأمن و الأمان.

و جدّ علّامه ما مرحوم أبی المجد در این باره اشعاری دارد که دوست دارم برای تو آنها را ذکر کنم. ترجمه اشعار این است:

پسرم، به گفتار من گوش فرا ده که در این صورت ترا از روی آگاهی باخبر می کنم. من هر دو روی سکّه روزگار را دیده ام: هم سختی هایش را و هم آسانی هایش را دیده ام. و طعم شیرینی ها و تلخی هایش را چشیده ام و در طول پنجاه سال که از عمرم گذشته است.

چه بسا سختی ها و مصائبی که بر من وارد شد ولی به خاطر آنها دلتنگ نشدم.

و تا زمانی که نعمت صبر را دارم هرگز سینه ام از سختی ها تنگ نمی شود.

و چه بسیار مشکلاتی که بر من وارد می شد و در حلّ آن فکر من مشکل گشا نبود.

و به خدا توکل می نمودم و کارم را به او واگذار می کردم.

مثل تاجری که طاقه ای از پارچه در دست اوست و به راحتی آن را باز می کند و می پیچد (کارم را به خدا واگذار می کردم).

چرا که می دانستم آن خدایی که مرا در ابتدا آفرید مشکلات و سختی های مرا برطرف می کند.

چه بسیار اتّفاق افتاد که گشایش کارهای مهمّ من از راه هایی انجام می گرفت که من هیچ اطلاعی از آن نداشتم.

و از دیگر گنجها: این است که دوستدار حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام باشی که در این صورت این دوستی گنجِ خداوند برای توست؛ به خاطر این که قاضی نُعمان مصری در حدیث مرفوعه ای از جابر بن عبداللّه ابو اسحاق از بصیره بن مریم چنین روایت کرده که پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرت علیعليه‌السلام فرمود: ای علی، تو برادر من و وصیّ من و جانشین من بعد از من و پدر فرزندان من هستی و به خاطر دفاع از سنّت من جنگ می کنی و قرض مرا ادا می نمایی و به وعده های من وفا می کنی. کسی که دوستدار تو در زمان حیاتت باشد، این دوستی گنجِ خدا برای اوست؛ و هر کس بعد از مرگِ تو دوستدارِ تو باشد، خداوند سرنوشت او را قرین سلامت و امنیّت قرار می دهد؛ و کسی که با دوستی تو از دنیا برود،

نَحْبه بَریئا من الآثام. و من مات و هو یبغضک مات میته جاهلیه و حوسِب بما عمل فی الإسلام.(۱)

التوسل

و منها: توسلک بالأئمه المعصومینعليهم‌السلام ؛ فإنّه من أعظم طرق النجاه فی دنیاک و آخرتک.

الدعاء

و منها: دعاؤک لربّک الجلیل فی جمیع الأحوال و الأحیان و لکافّه الحوائج و الخلّات؛ ولْیَکن الأئمه المعصومونعليهم‌السلام وسائلک إلی ربّک و وسائطک بینک و بین ربّک و شفعائک بینه و بینک.

التهجد

و منها: تهجدک فی آناء اللیل و الناس نیام و مناجاتک لربّک فی الأسحار و اعلم أنّ «القصد إلی اللّه تعالی بالقلوب أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال» کما عن الإمام أبی جعفرعليه‌السلام .(۲)

التوبه

و منها: توبتک إلی اللّه تعالی و استغفارک إیّاه فی اللیل و النهار و جمیع الآنات من الذنوب و الخطایا و الآثام.

روی الکفعمی مرفوعا عن الصادقعليه‌السلام قال: من قال کلّ یومٍ أربعمائه مرّه مدّه شهرین متتابعین، رُزِقَ کنزا من علمٍ أو کنزا من مالٍ: أستغفراللّه الذی لا إله إلّا هو الرحمن الرحیم الحیّ القیوم، بدیع السموات و الأرض من جمیع ظلمی و جرمی و

__________________________

۱- ۱. شرح الاخبار فی فضائل الأئمه الأطهار ۱/۱۱۳ ح۳۵.

۲- ۲. الدره الباهره /۵۵ و نقل عنه فی بحارالأنوار ۷۵/۳۶۴، کشف الغمه ۳/۵۲۵، و أورده الحلوانی فی نزهه الناظر /۱۳۴ ح۲.

براستی به عهد خود وفا کرده و در حالی که از گناهان خود پاک شده از دنیا رفته است. و کسی که با بغض تو بمیرد به مرگ جاهلیّت مرده است و طبق آنچه باید در اسلام به آن عمل می کرد به اعمال او رسیدگی می شود و مورد حسابرسی قرار می گیرد.

و از گنجهایی که در اختیار توست: توفیق توسّل به امامان معصومعليهم‌السلام می باشد که از بزرگ ترین راه های نجات در دنیا و آخرت توست.

و از جمله گنجهایی که در دست توست: توفیق دعا به درگاه پروردگار جلیل و بزرگ در تمام حالات و زمان ها و برای همه حاجتها و کمبودهایت. و باید امامان معصومعليهم‌السلام وسیله و واسطه بین تو و خدا و شفیع تو در نزد خدا باشند.

و از دیگر گنجها: توفیق تهجّد و راز و نیاز با خدا در دل شب است، آن هم در حالی که مردم در خوابند و نیز مناجات سحرگاهان و بدان که «توجّه به درگاه خدای متعال با دل، رساتر و مهم تر از به رنج انداختن اعضا و جوارح در اعمال سخت است»؛ چنان که این مطلب از امام باقرعليه‌السلام نقل شده است.

و از گنجهای دیگر: توفیق توبه به درگاه خداوند و طلب آمرزش از خدای متعال در شب و روز و در تمام لحظات زندگی از گناهان و خطاها و لغزش هاست.

شیخ کفعمی در حدیثی مرفوع از امام صادقعليه‌السلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند: هرکس به مدّت دو ماه هر روز پی در پی چهارصد مرتبه این ذکر استغفار را بگوید، گنجی از علم و یا گنجی از مال روزی او می شود: «از خداوندی که معبودی جز او نیست و بخشنده و مهربان و زنده و پایدار است و پدید آورنده آسمان ها و زمین است آمرزش می خواهم برای تمام ستم ها و گناهان و

إسرافی علی نفسی و أتوب إلیه.(۱)

قرأءه القرآن

و منها: قراءتک للقرآن الکریم؛ لأنّ رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال: لایعذّب اللّه قلبا وعَی القرآن.(۲)

الصدقه

و منها: تصدّقک علی الفقراء و أرباب الحاجه؛ کما قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : نِعْمَ الکنزُ الصدقهُ.(۳)

الإنفاق

و منها: إنفاقک إلی مستحقیها؛ لأنّ اللّه تعالی مثّلها ب_ «حبهٍ أنبتت سبع سنابل فیکل سنبله مائه حبّهٍ و اللّه یضاعف لمن یشاء و اللّه واسع علیم»(۴) ، و نقل أبوالفتوح الرازی روایه مفصله فی ذیلها و ورد فیها: أخرج جبرئیل لک [أی لأمیرالمؤمنینعليه‌السلام بجهه إنفاقه دینارا علی المقداد بن الأسود] کنزا من کنوز الأرض، الحدیث.(۵)

و ورد فی صحیحه صفوان بن یحیی عن أبی الحسن الرضاعليه‌السلام قال: دخل علیه مولی له فقال له: هل أنفقتَ الیوم شیئا؟ قال: لا و اللّه، فقال أبوالحسنعليه‌السلام : فمن أین یخلف اللّه علینا، أنفِق ولو درهما واحدا.(۶)

الوالده

و منها: والدتک و أنا أوصیک بها ثم أوصیک بها. فلیس لها بعد اللّه تعالی غیرک. فکن لها ولدا بارّا و لاتنس ما نقل اللّه تعالی عن عیسیعليه‌السلام و أمره به حیث قال:

_________________________

۱- ۱. المصباح /۶۳ و نقل عنه فی وسائل الشیعه ۷/۲۲۵ ح۲۱، الباب ۴۸ من أبواب الذکر.

۲- ۲. أمالی الشیخ الطوسی، المجلس الاول ح۸/۷ الرقم۸.

۳- ۳. نبذه من کتاب جواهر الکلام/ ۴۶۵ ح۲۳۹ للآمدی المطبوعه ضمن مجله تراثنا، العددین ۹۱ و ۹۲.

۴- ۴. سوره البقره/۲۶۱.

۵- ۵. راجع تفصیل الروایه فی تفسیره روض الجنان ۴/(۴۸-۴۳).

۶- ۶. الکافی ۴/۴۴ و نقلت عنه فی موسوعه احادیث أهل البیتعليهم‌السلام ۱/۴۷۰ ح۱۴.

زیاده روی در گناه که به ضرر خود انجام داده ام و به درگاه او توبه می کنم».

و از دیگر گنجها: قرائت قرآن کریم است؛ به خاطر این که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: خدا قلبی را که جایگاه قرآن باشد عذاب نخواهد کرد.

و از دیگر گنجها: صدقه دادن تو به فقیران و نیازمندان است چنان که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: صدقه گنجی نیکوست.

و از دیگر گنجها: این است که به مستحقّان انفاق کنی؛ زیرا خداوند متعال انفاق را به دانه ای مثال زده است که وقتی در زمین کاشته شود هفت خوشه از آن یک دانه به عمل می آید که در هر خوشه ای صد دانه می باشد. و ابوالفتوح رازی روایتی طولانی را در ذیل این آیه آورده و در ضمن آن روایت این عبارت آمده است که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: جبرئیل برای تو به جهت اینکه یک دینار به مقداد بن اسود بخشیدی گنجی از گنجهای زمین را بیرون آورد.

و در صحیحه صفوان بن یحیی از امام رضاعليه‌السلام وارد شده است که صفوان می گوید: غلام آن حضرت نزد امام آمد. حضرت فرمود: آیا امروز چیزی را انفاق کرده ای؟ عرض کرد: نه به خدا. امام فرمود: پس از کجا خداوند برای ما جایگزین برساند؟! انفاق کن اگرچه به اندازه یک درهم باشد.

و از دیگر گنجهایی که در اختیار توست مادرت می باشد. و من تو را توصیه می کنم نسبت به او و مجدّدا تو را درباره او وصیّت و سفارش می کنم؛ چرا که او بعد از خدای متعال کسی غیر از تو را ندارد. پس برای او فرزند نیکوکاری باش و فراموش نکن آن چه را خداوند متعال از حضرت عیسیعليه‌السلام نقل نموده است: (که در گهواره و هنگام طفولیّت این جملات را بر زبان جاری کرد):

«و أوصانی بالصلاه و الزکاه مادمتُ حیّا * و برّا بوالدتی و لم یجعلنی جبارا شقیّا».(۱)

و اعلم بأنّ رضائی فی رضاها و قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : رضا اللّه مع رضا الوالدین و سخط اللّه مع سخط الوالدین.(۲)

و روی: أنّ امرأه أتت إلی النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قالت: إنّ اُمّی بلغت عندی من الکبر حتّی ولّیتُ منها مثل الذی ولّتْه منّی، و کنتُ اُنظّفها ممّا ینظّف منه الصّبی، فهل بلغت یا رسول اللّه أداء ما کان لها؟ قال: لا، لأنّکِ ولیتِ منها مثل الذیذکرتِ و أنتِ تحبّین الراحه منها، و ولّتْ ذلک منکِ و هی تحبّ بقاءکِ.(۳)

الإعتبار و ماء الوجه و منها: اعتبارک و ماء وجهک.الرزق علی الله تعالی

و منها: تکفّل خالقک بإعطاء رزقک؛ لأنّه تعالی یقول: «ما من دابه فی الأرض إلاّ علی اللّه رزقها»(۴) . «و کأیّن من دابّه لا تحمل رزقها اللّه یرزقها و إیّاکم و هو السمیع العلیم»(۵) .

القناعه

و منها: قناعتک فی کلِّ شی ءٍ؛ فإن القناعه کنزٌ لا یفنی.(۶)

و عن أمیرالمؤمنینعليه‌السلام أنّه قال: و لاکنز أغنی من القناعه(۷) ، و عنهعليه‌السلام قال:

___________________________

۱- ۱. سوره مریم /۳۲ و ۳۱.

۲- ۲. موسوعه أحادیث أهل البیتعليهم‌السلام ۲/۴۱، ح ۱۰.

۳- ۳. التعریف بوجوب حق الوالدین /۳۳ لأبی الفتوح الکراجکی.

۴- ۴. سوره هود /۶.

۵- ۵. سوره العنکبوت/۶۰.

۶- ۶. روضه الواعظین /۴۵۶ و نقل عنه فی مستدرک الوسائل ۱۵/۲۲۶، ح۱۲.

۷- ۷. نهج البلاغه، الحکمه ۳۷۱.

(...و خدا مرا سفارش به نماز و زکات نمود تا زمانی که زنده ام و توصیه کرد که نسبت به مادرم نیکوکار باشم و مرا سرکش و بدبخت قرار نداد).

و بدان که رضایت و خشنودی من از تو در گرو رضایت و خشنودی اوست. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: رضایت خدا در رضایت پدر و مادر است و خشم خدا نیز با خشم پدر و مادر است.

روایت شده است که زنی به محضر پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شرفیاب شد و عرض کرد: مادر من در اثر کهولت سنّ به جایی رسیده است که من او را سرپرستی و نگهداری می کنم مثل سرپرستی و نگهداری او از من در کودکیم و حتّی من او را تمیز می کنم مثل مادری که بچّه اش را تمیز می کند. آیا حقّ مادرم را با این زحمات ادا کرده ام یا نه؟ پیامبر فرمود: خیر، چون تو تمام این کارها را در حالی در حقّ او انجام می دهی که دوست داری از دست او راحت شوی (هرچه زودتر او از دنیا برود)؛ و مادر تو در کودکیِ تو این کارها را در حالی در حقّ تو انجام می داد که دوست داشت تو زنده بمانی.

و از دیگر گنجها که در نزد توست اعتبارت و در بین مردم و آبروی توست.

و از دیگر گنجها: این است که خدا روزیِ تو را به عهده گرفته است و به تو می رساند؛ چراکه فرموده است: (هیچ جنبده ای در روی زمین نیست مگر این که روزی او بر عهده خداست.) و در آیه دیگر می فرماید: (و بسا جنبنده ای که روزی خود را حمل نمی کند خداوند روزی او و شما را می دهد و اوست شنوای دانا).

و از دیگر گنجها: قناعت تو در همه چیز است؛ زیرا طبق فرمایش حضرت رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : قناعت گنجی است که هرگز از بین نمی رود.

و از حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام نقل شده است که آن حضرت فرمودند: و هیچ گنجی به اندازه قناعت انسان را بی نیاز نمی کند. و در روایت دیگری می فرمایند:

کفی بالقناعه مُلکا.(۱)

و سُئل الإمام الرضاعليه‌السلام عن القناعه، فقال: القناعه تَجمَعُ إلی صیانه النفس و عزِّ القَدرِ، طَرْحَ مُؤُنِ الاستکثار و التَّعبُّدَ لأهل الدنیا. و لا یسلُک طریقَ القناعهِ إلّا رجلان: إمّا مُتَقَلِّل ٌ یریدُ أجرَ الآخرهِ، أو کریمٌ مُتَنَزَّهٌ عن لِئامِ الناسِ.(۲)

الخلق الحسن

و منها: خُلقُک الحسن و أدبک حیال خلق اللّه تعالی. و قد ورد عن مولانا أمیرالمؤمنینعليه‌السلام : فی سعه الأخلاق کنوز الأرزاق.(۳)

الصبر

و منها: صبرک فی دهرک؛ لأنّ الصبر کنز من کنوز الجنه کما قاله نبیک محمّد المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .(۴)

الأیام

و منها: الأیام تهتک لک الأمر عن الأسرار الکامنه کما عن أبی جعفر الجوادعليه‌السلام .(۵)

لا تظهر الشیء قبل أن یستحکم

و منها: إظهار الشیء قبل أن یستحکم مفسدهٌ له؛ کما عن أبی جعفر الجوادعليه‌السلام .(۶)

لاتثق قبل الاختبار

و منها: من انقاد إلی الطمأنینه قبل الخبره، فقد عرض نفسه للهلکه و العاقبه

______________________

۱ - ۱. نهج البلاغه، الحکمه ۲۲۹.

۲- ۲. نثر الدّر ۱/۳۶۱ لمنصور بن الحسین الآبی المتوفی ۴۲۱ ق، تحقیق محمّدعلی قرنه، طبع مصر.

۳- ۳. بحارالأنوار ۷۸/۵۳.

۴- ۴. مسکّن الفواد /۴۷ و نقل عنه فی مستدرک الوسائل ۲/۴۲۵، ح۲۳.

۵- ۵. أعلام الدین /۳۱۰ و نقل عنه فی بحارالأنوار ۷۵/۳۶۵.

۶- ۶. تحف العقول /۴۵۷؛ المحاسن ۲/۶۰۳.