سرچشمه حیات

سرچشمه حیات0%

سرچشمه حیات نویسنده:
گروه: سایر کتابها

سرچشمه حیات

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد امینی گلستانی
گروه: مشاهدات: 23301
دانلود: 2390

توضیحات:

سرچشمه حیات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 137 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 23301 / دانلود: 2390
اندازه اندازه اندازه
سرچشمه حیات

سرچشمه حیات

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۲۰ - در ظروف نظيف آب بياشاميد!

۲۰ - در ظروف نظيف آب بياشاميد! وكان رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يشرب في أقداح القوارير يؤتي بها من الشّام و يشرب في الأقداح الّتي يُتّخذ من الخشب و في الجلود و يشرب في الخزف و يشرب بكفّيه يصبّ الماء فيهما صبّاً و يشرب و يقول: «ليس اناءً أطيب من اليد و يشرب من أفواه القرب، و الاداوي و لا يختنثها»

و يقول: «ان اختناثها ينتنها و كانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يشرب قائماً و ربّما شرب راكباً و ربّما قام فشرب من القربة و الجّرة او الأداوة «۱» و في كلّ اناء يجده و في يديه»«۲»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قدحهاي بلورين كه از شام برايش مي آوردند، و قدحهايي كه از چوب ساخته مي‌شد، و در ظرفهاي چرمي و سفالين، و با دستهايش آب مي‌نوشيد، آب را به دستانش ريخته و پر مي‌كرد

و مي‌فرمود: «ظرفي پاكتر از دست نيست» از دهانه مشك‌ها و ظرفهاي چرمي مي‌نوشيد ولي دهانه آنها را برنمي گرداند مي‌فرمود: «به عقب زدن دهانه ها آن را بدبو مي‌كند» به حالت ايستاده، اي بسا سواره آب مي‌آشاميد. بلند مي‌شد از مشك،ظرف سفالين، چرمي و هرگونه ظرفي كه پيدا مي‌كرد، همچنين با دستهايش آب مي‌نوشيد.

۲ - عَن أبي عبد اللّهعليه‌السلام : «كان رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يُعجبه ان يشرب في القداح الشّامي و يقول هو من أنظفِ انيتكم»«۱»

امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمايد: «رسول خدا خوشش مي‌آمد در قدحهاي شامي آب بياشامد، مي‌فرمود: «قدحها از پاكترين ظرفهايتان است.» انتخاب آنحضرت، كاسه هاي بلورين شام را، نشانه آنست كه ظروف مورد استفاده هر چه تميزتر باشد بهتر و با شريعت اسلام منطبق تر است؛ چون با يك جمله كوتاه، «النّظافةُ من الايمان» (پاكيزگي از ايمان است» مسئله را خلاصه كرده است.

شهيدرضي‌الله‌عنه در كتاب الدّروس ميگويد: كان رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يعجبه الشّرب في‌القدح‌الشّامي والشّرب في اليدين أفضل«۲»

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از نوشيدن آب در كاسه شام خوشش مي‌آمد، ولي نوشيدن با دستها افضل است.

۳ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام : «قال: كان رسول اللّه يشرب في الأقداح الشّاميّه يجاء بها من الشّام و تُهدي له»«۳»

امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمايد: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ در قدحهائي كه از شام براي آن حضرت هديه مي‌آوردند، آب مي نوشيد.»

۴ - عَن عمروبن أبي المقدام قال: «رأيت أبا جعفرعليه‌السلام و هو يشرب في قدح من خزف»«۴»

عمروبن ابي مقدام گويد: «أبا جعفرعليه‌السلام راديدم در قدح سفالين (در كتاب محاسن عبارت «و هو قائم» هست يعني ايستاده) آب مي‌نوشيد»

و امّا در خطبه‌اي كه اميرمؤمنانعليه‌السلام مي‌فرمايد: «ولشربت الماءالزّلال برقيق زجاجكم» يعني: «اگر بخواهم من نيز مانند ديگران، در بهترين ظروف بلورين آب مي‌نوشم.» (امّااين كاررا نمي كنم از غايت زهد حضرت است نه كراهت و نه تحريم)«۱»

پر واضح است نوشيدن وخوردن در ظرفهاي بلورين وپوشيدن لباس فاخر وپر زرق وبرق و بازهد وايثار عليعليه‌السلام به هيچ وجه تطبيق نمي‌كرد.

او دنيارا سه طلاقه كرده بود نه او به دنيا و مقام هاي اعتباري آن اعتنائي داشت ونه دنيا با او مي‌ساخت چون زني را كه سه بار طلاق دهند به شوهرش حرام است!

۲۱ - آب دهنده آخرين نوشنده باشد

۲۱ - آب دهنده آخرين نوشنده باشد مستحب است كسي كه آب مي‌دهد آخرين نفر باشد كه آب مي‌نوشد، اين رفتار داراي يك نوع ادب اجتماعي و تربيت ايثارگري است.

۱ - چنانكه در بازگشت از سفر و جنگ تبوك رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از خواب بيدار شد و پرسيد: چه كسي آب دارد؟ ابو قتاده عرض كرد: در آفتابه‌ام آب هست، حضرت وضو گرفت و مقداري در ته آفتابه ماند فرمود: «اي ابو قتاده مواظب ته مانده آب باش، مسئله و جرياني پيش خواهد آمد.»

وقتي كه هوا گرم شد و مردم از تشنگي به ستوه آمدند به سوي رسول اكرم يورش برده و مي‌گفتند «الماء، الماء» (آب، آب)؛

حضرت قدحي خواست، آب ته مانده را بر قدح ريخت، مردم به طرف آب هجوم بردند، فرمود: (عجله نكنيد) «ان شاءاللّه همگي سيراب مي شويد؛»

ابو قتاده آب مي ريخت و حضرت پخش مي‌كرد، تا همه سيراب شدند به ابو قتاده فرمود: «تو هم آب بياشام» عرض كرد اوّل شما بنوشيد فرمود:

«اشرب فانّ ساقي القوم آخر هم شرباً فشرب ابوقتاده ثم شرب رسول اللّه»«۱» «بنوش!، ساقي قوم در نوشيدن آب، آخرين آنهاست؛ پس از نوشيدن ابو قتاده رسول خدا نوشيد.

۲ - عَن ابي عبداللّهعليه‌السلام عَن آبائهعليهم‌السلام قال: «رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ليشرب ساقي القوم آخرهم»«۲»

پيغمبر فرمود: «البتّه ساقي قوم آخرين نوشنده باشد.

۲۲ - تا مي‌توانيد شب آب ننوشيد!

۲۲ - تا مي‌توانيد شب آب ننوشيد! ۱ - قال أبو عبداللّهعليه‌السلام : «شرب الماء من قيام يمريئي الطّعام و شرب الماء باللّيل يورث الماء الأصفر و من شرب الماء باللّيل و قال «ياماء» عليك السّلام من ماء زمزم و ماء الفرات لم يضرّه شرب الماء باللّيل»«۱» .

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «سرپائي آب نوشيدن غذا را گوارا مي‌كند و نوشيدن آب در شبها باعث آمدن، زرد آب يا (زيادي صفراء) مي‌شود. (مگر اين كه)

هر كس خواست شب آب بياشامد، بگويد «اي آب» ازطرف آب زمزم و آب فرات سلامت باد؛ (دراين صورت) آب به او ضرر نمي‌رساند.»

توجّه داشته باشيد، نظريّه نوين پزشکان، شبها آب نوشيدن را مفيد دانسته، وتوصيه ميكنند. اين تجويزها، يا در شرايط خاصّي است. و يا اينكه در مزاجهاي مختلف فرق ميكند يا آب و هواي مناطق مختلف در مزاجهاي اشخاص اثر متفاوت دارد

۲۳ - اگر مگسي به آب افتاد

۲۳ - اگر مگسي به آب افتاد قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله : اذا وقع الذّباب في اناء احدكم فليغمسه فإنّ في احد جناحيه داء و في الاخر شفاء. و إنّه يغمس به جناحه الذّي فيه الدّاء فليغمسه كلّه ثمّ‌لينزعه«۱»

رسول خدا فرمود: اگر در ظرف يكي از شماها مگسي افتاد، آن رازير آب ببريد، چون در يك بال درد و مرض، در بال ديگر آن شفا است.

مگس هميشه با طرف بالي كه مرض دارد به آب مي‌افتد، پس همه بدن آنرا زير آب برده، دوباره بيرون آوريد. (تامرض آن يكي بال را خنثي كند.) اين روايت راازبزرگان اهل سنّت مانند بخاري، ابو داوود، نسائي، ابن ماجه و ابن حبّان وابن خزيمه وديگران، دركتابهاي خود با عبارات وشرحهاي مختلف ذكر كرده اند«۲».

بحار الأنوار نيز در جاهاي متعدد آورده شده است، بعضي ها مي گويند (داء) دربال چپ، شفاء، در بال راست آن است.

شايد حديث بالا را حديث ذيل تفسير نمايد.

هشام ابن سالم از امام صادقعليه‌السلام روايت مي‌كند، آن حضرت فرمود: «لو لا ما يَقعُ منَ الذّباب علي طَعامِ‌النّاس ماوُجدَ منهم الّا مجذوماً» «اگرمگس برروي غذاي مردم نمي نشست از آنها، كسي غير از جذامي پيدا نمي شد

و در روايات ديگر مي فرمايد: «لو لا الذّباب الّذي يَقعُ في أطعمةِ النّاس من حيث لا يَعلمون لأسرعَ فيهم الجذام»«۱»

«اگر مگس بطور ناخواسته برروي غذاهاي مردم نمي‌نشست، جذام به سرعت آنهارا فرا مي‌گرفت»

در حديث ديگري فرمود:

لولا أنّ النّاس يأكلون الذّباب من حيث لايعلمون لجذموا، أوقال: لجذم عامّتهم«۲»

اگرمردم ندانسته مگس را نمي خوردند، همگي گرفتار مرض جذام مي شدند.

از اين حديثها استفاده مي‌شود، در ساختمان بدن مگس، مادّه جذام و ضدّ جذام وجود دارد؛ ممكن است در يك بال او ماده جذام و در بال ديگر ضد آن بوده باشد كه براي از بين بردن ضرر آن دستور داده اند همه بدنشرا به آب فرو ببرند؛

اگر اسناد روايات فوق، اشكال نداشته باشد، جا دارد در اين باره متخصّصين فنّ و اهل تحقيق، بحث و بررسي نمايند؛ چون بااين همه پيشرفت علوم پزشكي درعصر فضا، هنوز سرّآن كشف نشده وبه حقيقت آن پي نبرده اند.

شايد در آينده نزديك يا دور در نتيجه آزمايشهاي دقيق و بررسيهاي عالمانه، أسرار وجودي مگس بدست آيد؛

امّا فعلًا مفاد أحاديث بالا را، جامعه بهداشتي وپزشكي نمي پذيرد. چون مگس را از نظر علمي ناقل ميكروب مي شناسند.

گفتني است در اين زمان براي پيدا كردن أجساد و تعيين مدّت مرگ يا كشته شدن شخص را، از وجود مگس استفاده كرده، براي تسهيل كار پليسي بهره برداري مي‌كنند؛همچنين ازكرمهاي موجود در أجساد، سن و ميزان عمر صاحب آن را، مشخص مينمايند«۳

۲۴ - از اضافه غذاي مؤمن نه پرهيز يد!

۲۴ - از اضافه غذاي مؤمن نه پرهيزيد! مستحب است از زيادي غذائي كه مؤمن از آن خورده وظرف آبي كه ازآن نوشيده است به عنوان تبرّك استفاده نمايند. اين عمل يك نوع تربيت صحيح رواني و معنوي است؛ كه مؤمنان از همديگر متنفّر نشوند، و باعث رنجش همديگر نگردند؛ بلكه از اضافه و نيم خورده يكديگر استفاده نمايند، تا نوعي علاقه و محبّت ميان آنها ايجاد شود.

۱ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام : «في‌سؤر المؤمن شفاء سبعين داء«۱»

» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «در نيم خورده مؤمن شفاي هفتاد درد است.»

۲ - عن عليّعليه‌السلام قال: «سؤر المؤمن شفاء»«۲»

عليعليه‌السلام فرمود: نيم خورده مؤمن شفاء است.» ۳ - أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «من شرب سؤر أخيه المؤمن تبرّكاًبه خلق اللّه بينهما مَلَكاً يستغفر لهما حتيّ تقوم السّاعة«۳»

» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «هر كس نيم خورده (اضافه) آب برادر مؤمنش را به عنوان تبرّك بنوشد، خداوند در ميان آنها فرشته‌اي مي‌آفريند، تا روز قيامت برايشان طلب مغفرت مي‌نمايد.»

۴ - عَن النبيصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال: «شرب الماء من الكوز العام أمان من البرص و الجذام»«۴»

پيغمبر فرمود: «نوشيدن آب از كوزه عمومي، امان از مرضهاي برص و جذام است» علّامه مجلسيرضي‌الله‌عنه مي‌فرمايد: مثل اينكه مراد از مشربه عمومي آن است كه، هر كسي عبور كند از آن مي‌نوشد؛ در حالي كه مردم از ترس سرايت امراض از نوشيدن آن اجتناب و احتراز مي‌كنند؛ أمّا رسول خدا آن را ردّ كرده و براي اينكه سؤر مؤمنان است، آن را سبب رفع امراض دانسته است. ولي ظاهر روايت نشان مي‌دهد كه از روايات اهل تسنّن است«۱»

البتّه در جوامع بشري، نوشيدن آب از ظرفهاي عمومي را، يك نوع محلّ سرايت امراض دانسته و از آن پرهيز مي‌نمايند. اگر روايت بالا از نظر سند مخدوش نباشد همانطور كه در اوّل فصل گفته شد، بيشتر مأنوس كردن مؤمنان، و تحريك عواطف نوع دوستي آنان را، مورد توجه قرار داده، به جنبه عاطفي آن نظارت دارد.

يا اينكه منظور از كوزه عمومي، همان مشربه هاي سفالين قديمي است كه، هر كس با ليوان و يا كاسه خود آب برداشته وبياشامد؛ درغيراينصورت أصلا با روايات بهداشتي اسلام سازگار نمي‌باشد،

در فصلهاي گذشته خوانديد كه اسلام اجازه نمي‌دهد، از دهانه ظروف، يا از طرف ريسمان و دستگيره، آب نوشيده شود، چگونه اجازه مي دهد، از كوزه عمومي مشتركاًاستفاده نمايند!. همچنين به اندازه‌اي در رعايت بهداشت عمومي و حفظ بهداشت خصوصي دقت كرده است، حتّي استفاده دو نفر از يك مسواك و يا شانه و يا حوله و دستمال را به طور اشتراك، جلوگيري كرده و ممانعت به عمل مي‌آورد، پس چگونه تشويق مي‌نمايد كه از كوزه عمومي آنطور كه به ذهن متبادر است، استفاده نمايند. مگر اينكه هر كس با ظرف مخصوص خود از آب كوزه استفاده كند، يا اينكه روايت را از نظر سند مورد ترديد قرار دهيم. و يا مصلحت ديگري هست كه، بيرون از فهم مااست

۲۵ - از چگونه آبي استفاده كنيم!

۲۵ - از چگونه آبي استفاده كنيم! عَن أبي عبد اللّهعليه‌السلام عَن ابائهعليهم‌السلام قال: «قيل لرسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يا رسول اللّه ايّ الشّراب احبّ اليك قال الحلو البارد«۱» »

امام صادق از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام روايت كرده است: «از پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسيدند اي رسول خدا! چه نوشابه‌اي را دوست داريد؟ فرمود: سرد و شيرين.»

۲ - عَن ابي عبداللّه عَن ابائهعليه‌السلام قال: قال: «رسول اللّه المؤمن عذبٌ يحبّ العذوبة و المؤمن حُلوٌ يحبّ الحلاوه«۲» »

امام صادقعليه‌السلام از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مي كنند كه فرمود مؤمن شيرين و (دلنشين، پاكيزه، خوشگوار) است، چيز شيرين وگوارارا دوست دارد مؤمن شيرين است، شيريني را دوست دارد.»

۳ - عَن الصّادقعليه‌السلام قال: «الماء البارد يُطفي الحرارة و يسكّن الصّفراء و يذيب الطّعام في المعدة و يذهب الحمي»«۳» «و يذهب الفضلة الّتي علي رأس المعدة»«۴» از امام صادقعليه‌السلام روايت است فرمود: آب سرد حرارت را خاموش و صفرا را تسكين و غذارا در معده آب كرده و تب را مي‌بُرد، ناراحتي بالاي معده را از بين مي‌برد. ۴ - «و خير الماء شرباً لمن هو مقيم او مسافر ما كان ينبوعه من الجهة المشرقيّة الحنيف الأبيض. و أفضل المياه ما كان مخرجهامن مشرق الشّمس الصّيفي و أصحّها و أفضلها ما كان بهذا الو صف الّذي نبع منه و كان مجراه في جبال الطيّن و ذلك انّها تكون في الشتّآء باردةً و في الصّيف مليّنة للبطن نافعة لأصحاب الحرارات.»

«بهترين آب براي مقيم و مسافر، آبي است كه از سمت مشرق در زمين سبك و سفيد بجوشد و افضل آبها، آن است كه در تابستان از طرف مشرق بيرون آيد.

و صحيح تر و خوبترين آنها، باتوصيفي كه گذشت آن است كه، (از زمين) بجوشد و از كوههاي خاكي جريان پيدا كند، به خاطر اينكه آن نوع آبها در زمستان سرد و در تابستان مليّن شكم و به گرم مزاجها نافع است.»

«وأمّا الماء المالح والمياه الثّقيله فانّها ييبس البطن و مياه الثّلوج و الجليد رديّة لسائر الأجساد و كثيرة الضّر جدّاً».

«اما آب شور و آبهاي سنگين خشكيّت مي‌آورد، آبهاي برفي و يخي به ساير اعضاء بدن ضرر جدّي دارد و (بد است).»

«و أمّا مياه السّحب فانّها خفيفة عذبة ما فيه نافعة للأجسام اذا لم يطل خزفها و حبسها في الارض و أمّا مياه الجبّ فإنّها عذبة صافيه نافعة ان دام جريها و لم يدم حبسها.»

«واما آبهاي جريان يافته سبك، خوشگوار، و نافع بدنهاست؛ اگر در زمين، زياد و طولاني نمانده؛ و زياد حبس نشود. امّا آب چاهها آنهم گوارا و صاف و نافع جسمهاست، اگر جريانش ادامه يابد و در چاه زياد راكد نمانده باشد.

«و أمّا البطائح و السّباخ فانّها حارّة غليظة في الصّيف لركودهاو دوام طلوع الشّمس عليها و قد يتولّد من دوام شربها المرّة الصّفراويّة و تعظم به أطحلتهم»«۱» «و اما آبهاي بيابانهاي شني، كه در مسيل‌هاي سنگريزه دار جاري شود و آب زمينهاي شوره زار، در تابستان گرم و غليظ است، چون زياد راكد مانده و آفتاب زياد بر او تابيده و اگر نوشيدن آنها ادامه يابد، صفرا را زياد مي‌كند و طحال «سپرز» هاي آنها بزرگ مي‌شود.»«۱»

بهترين آبها، آب باران و بعد از آن آب كثير يعني آب فراواني است كه از زمين پاك سرخ رنگ به دست بيايد و ديگر آبي كه به سرعت و از روي سنگ بگذرد.

هر چه راهش دور و از منبع دور بدست بيايد، و سبك وزن و رويش باز باشد، و بعد از آن آب مقطر و آبي كه حدّأقل نيم ساعت آنرا بجوشانند، و پس از آن آب چشمه و قنات كه زياد باشد.

اما آب بد و مضّر، آب نيزار، و آبي است كه از معادن گوگرد و بركه‌هاي ساكت و مثل آن باشد.«۲»

پس اينگونه نتيجه گيري مي شود كه آب خنك و شيرين وآبي كه از چشمه هاي مشرقي بجوشد، بهترين آبها است؛ نه زياد سرد و يخي باشد كه درد گلو و ناراحتي كليه و معده بياورد.

نه گرم و ولرم باشد كه معمولًا نوشيدنش زياد رضايت بخش نيست؛

و نه زياد در يكجا انبار شده و ماهيّت و منافع اصلي خودرا از دست داده، به سم تبديل شده باشد.

صلوات اللّه وسلامه علي الحسين الشّهيد و اهل بيته و أصحابه ولعنة اللّه علي الّذين منعوهم من الماء وقتلوهم عطشاناً آمي

۲۶ - در ظروف طلا ونقره آب ننوشيد!

۲۶ - در ظروف طلا ونقره آب ننوشيد! روايات زياد استعمال ظروف طلا ونقره (زر وسيم) را حرام و آشاميدن آب را در اينگونه ظرفها تحريم كرده است. و فتواهاي تمامي مراجع تقليد نيز در اين محور بريك منوال است.

۱ - عَن أبي عبد اللّهعليه‌السلام عَن ابائهعليهم‌السلام قال: «نهي رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَن الشّرب في آنية الذّهب و الفضّه»«۱» امام صادق از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام نقل كرده‌است: «كه پيغمبر از نوشيدن (نوشيدنيها) در ظرفهاي طلا و نقره رانهي فرموده است.»

۲ - عَن البراء بن عازب، قال: «نهانا رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ان نتختّم بالذّهب و عَن الشّرب في انية الذّهب و الفضّه و قال: «من شرب فيها لم يشرب فيها في الاخرة ...»«۲» براء بن عازب گويد: «رسول خدا ما را ازبه دست كردن انگشتر طلا و نوشيدن در ظرفهاي طلا و نقره نهي كرد و فرمود: «هر كس دردنيا، توي آن ظرفها بياشامد در آخرت ازآنها محروم خواهد بود.»

۳ - عَن أبي الحسن موسي بن جعفرعليه‌السلام قال: «انية الذّهب و الفضّه متاع الّذين لا يوقنون»«۳» روايت از امام كاظمعليه‌السلام است فرمود: «ظرفهاي طلا و نقره متاع كساني است كه يقين ندارند.» يعني: به حساب، معاد، و روزي دادن خدا اعتماد نكرده‌اند.

المجازات النّبوّية «قال النّبي» للشّارب في آنيه الذّهب و الفضّه، انّما يجرجر في بطنه نار جهنّم»«۱» پيغمبر درباره كسانيكه نوشيدني هارا در ظروف طلا و نقره بنوشد، فرمود: «در شكم او، آتش جهنم صدا خواهد كرد، يعني در آتش خواهد سوخت

۵ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام : «لا ينبغي الشّرب في آنية الذّهب و الفضّة»«۲» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «نوشيدن در ظروف زر وسيم سزاوار نيست.»

فقه الرضاعليه‌السلام «لا تصلّ في خاتم ذهب و لا تشرب في انية الذّهب و الفضّة»«۳» امام رضاعليه‌السلام فرمود: «باانگشتر طلا نماز نخوان و در ظروف سيم و زر نياشام»

البتّه در اين باره، هم روايات زياد است، وهم تحقيقات علما و دانشمند آن كه چرا و به چه علّت و چه حكمتي دارد كه بهره برداري واستفاده از اين نوع ظرفهارا ممنوع كرده‌اند؟! طالبين به كتب مربوطه و مجموعه‌هاي فقهي مراجعه نمايند

۲۷ - ناشتا آب ننوشيد!

۲۷ - ناشتا آب ننوشيد! عَن رسالة الذّهبية للرّضاعليه‌السلام : «و لا يشرب علي الرّيق»«۱»

از رساله ذهبيّه امام رضاعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود: «ناشتا آب نوشيده نشود.»

ناشتا نوشيدن آب باعث امراض عصبي و رخوت و طپش قلب مي‌شود«۲»

عدّه‌اي ازپزشكان ارولوژي معتقدند كه زيادنوشيدن آب موقع خواب و شبها و هنگام بيدار شدن (ناشتا) اسيد اوريك بدن راازبين برده و سبب به كارانداختن و فعّاليّت زياد كليه ها وسبب تصفيه آنها مي شود.

بنا براين، نوشيدن ناشتا در مواقع بخصوص تجويز ميشود؛ يا اينكه حضرت خصوصيّات مزاجي مأمون را در نظر گرفته و رعايت حال اوراكرده و طبق كشش و وضع جسمي او، دستور داده است

۲۸ - روي آب را بپوشانيد

۲۸ - روي آب را بپوشانيد جابر بن عبداللّه أنصاري روايت مي‌كند: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أغلقوا أبوابكم و خمّرو ا آنيتكم و أوكئوا أسقيتكم، فإنّ الشّيطان لايكشف غطاء ولايحلّ وكاء«۱» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود درهايتان را ببنديد، روي ظروف را بپوشانيد ودَرِ مشك هايتانرامحكم كنيد (مواد غذائي را ازگرد وخاك و ورود حشرات نگهداريد) هيچ وقت شيطان چيز پوشيده ودر بسته را باز نمي‌كند.

سماعه گويد از امام صادقعليه‌السلام بستن در و پوشاندن ظروف و خاموش نمودن چراغ را پرسيدم؟ فرمود در را ببند (بدانكه) شيطان رو پوش چيزي را برنمي دارد«۲

بخش پنجم آب رساني به نيازمندان و تشنگان‌

اشاره

۱ - آب دادن بهترين صدقه است.

۲ - آب دهنده دوست خدااست.

۳ - رحيق مختوم براي كيست؟

۴ - پاداش يك جرعه آب!

۵ - عملي كه باعث رفتن به بهشت مي شود!

۶ - پيغمبر خواب مي‌بيند.

۷ - كارهاي سود رسانِ آخرت.

۸ - سخاوتمند كيست.

۹ - أوّلين پاداش روز قيامت.

۱۰ - هر كس مازاد آبش را بفروشد.

۱۱ - نكوهش مصرف زياد آب.

۱۲ - دوري سه گروه از رحمت خدا.

۱۳ - سپرِآتش.

۱۴ - روزي سيرابت كردم.

۱۵ - صله رحم بايك جرعه آب.

۱۶ - مؤمن خالص مانند آب است.

۱۷ - مانند آب شفّاف باش.

۱۸ - شستشوي دل با شستن أعضاء.

مسئله نياز هر جانداري به آب، انسان باشد يا حيوان، حتّي نباتات از ضروريّات مسائل است كه، احتياج به اقامه دليل و برهان ندارد؛ چون واضح و روشن است، هر جا آب نيست، حيات وجود ندارد، پايندگي زندگي و ادامه حيات، به وجود آب بستگي دارد.

فقط مسئله ايكه بايد زياد مورد توجه و بحث قرار گيرد، اين است كه آيا هر كس دستش به دهنش رسيد، وتوانست خود را اداره كرده و رفاه زندگي خويش را تأمين نمايد، بايد به گرفتاريهاي همنوعان خود بي اعتنا باشد، آنچه كه در اطرافش مي‌گذرد بي تفاوت بماند؟! يا در مقابل ديگران نيز وظايفي دارد كه بايد انجام دهد.

عقل، وجدان و آداب انسانيت حكم مي‌كند، كه توانايان بايد دست ناتوانان را گرفته و دربرابرآنهابه مسئوليت خطيري كه دارد عمل نمايند و دمي به حال ديگران نيز بپردازند. چون از قديم به ماياد داده‌اند:

بني آدم اعضاي يكديگرند

كه درآفرينش زيك گوهرند

چو عضوي بدرد آورد روزگار

دگر عضوها رانماند قرار

اگر از كنار عضو به درد آمده بي اعتنا ردّ شده و گوشه چشمي به او نيندازيم، بايد با گوش حقيقت شنو، اين زمزمه را گوش كرده وآنرابپذيريم.

توكه از غم ديگران بي غمي

نشايد كه نامت نهند آدمي

وظيفه ديني و وجداني به ما مي‌گويد: تا سر حدّ امكان در رفع نياز، نيازمندان بكوشيم، مخصوصاً اگر ديديم تشنه اي به جرعه آبي محتاج است، دامن همّت به كمر زده در رفع نياز او نهايت سعي را به جا آوريم، (مانند آن شخص بيابانگرد) دستار خويش را ريسمان قرار داده تا در بيابان سگ تشنه‌اي را سيراب كنيم؛ و به جايي برسيم كه، رسد آدمي بجايي به جز خدا نبيند.

محبّت را به دل دادن صفاي سينه مي‌خواهد

به ياد ديگران بودن دل بي كينه مي‌خواهد

دائم گل اين بوستان شاداب نمي‌ماند

درياب ضعيفان را در وقت توانائي

دين آسماني اسلام مانند مسائل اجتماعي ديگر در مورد آب و آبرساني، دقّت بيشتري نموده و وظايف سنگيني را (كه چند نمونه از آن ذيلًا آورده مي‌شود) بر عهده افراد توانمند جامعه گذاشته است ۱ - آحاد جوامع انساني را در سه چيز «آب، آتش، مرتع» شريك قرار داده و استفاده از آن هارابراي همگان آزاد گذاشته است و اجازه نمي‌دهد، شخص و يا اشخاصي آنها را به انحصار خود در آورده و ديگران را محروم سازد. حتّي اگر با هزينه شخصي خود، آنها را به اختيار خود آورده باشند هم، باز در موقع احتياج جامعه نبايد، از آن ممانعت به عمل آورند. تمامي ابناء بشر (زرد، سرخ، سياه، سفيد، مسلمان يا غير مسلمان.) در اين حكم يكسانند

درگذشته ياد آور شديم كه در جنگ خيبر از خود يهوديانِ قلعه از محاصره كنندگان امان خواست، كه راه فتح قلعه را به مسلمانها نشان دهد، امان دادند يهودي، راه قطع آب را نشان داد حضرت فرمود: «امان تو بر قرار است، اما شايد خداوند راه بهتري به مانشان دهد.»«۱» حضرت به خود اجازه نداد كه با سلاح تشنگي، به جنگ آنان برود، يا وصيّ او اميرمؤمنانعليه‌السلام در مقابل آن همه نامردي هاي معاويه با چه منش بزرگوارانه‌اي با آنها رفتار نمود، يا در منزل ثعلبيّه، فرزندش امام حسينعليه‌السلام دستور داد هر چه زودتر آب را به حُرّ و لشکريانش و مركبهايشان برسانند، نگذارند در آن بيابان خشك و سوزان از تشنگي هلاك شوند.

۲ - اگر كسي بخواهد آب مازاد بر احتياج خود را بفروشد او را توبيخ مي‌نمايند.

و با عبارت كوتاه ولي پر معني مي‌فرمايد: «مَنْ باع فضل مائه منعه اللّه فضله يوم القيامة»«۱»

«هر كس مازاد آبش را بفروشد، خداوند در روز قيامت فضل خود را از او منع خواهد كرد».

۳ - روح ايثارگري را در افراد مسلمانها زنده كرده، و مورد تمجيد قرار مي‌دهد، و صاحبان اين صفت را انسانهاي نمونه معرّفي مي‌نمايد.

( وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ) «۲»

« (برادران ديني خود را) بر خود مقدم داشته و ترجيح مي‌دهند ولو اينكه خود در تنگي و سختي قرار گرفته باشند.» «و من يوق شحَّ نفسه فأولئك هم المفلحون»«۳»

«هر كس حرص نفس خود را نگهدارد، آنانند رستگاران.» در جنگ احد كاسه آبي به اوّلين مجروح مي‌رسانند او مي‌گويد: افتاده بغل دستي ام از من تشنه تر است!، آب را به او برسانيد. آب را پيش او بردند، اوهم گفت آن طرف تر از من تشنه تري افتاده است ۸ يا ۱۲ نفر به اين صورت ايثار كردند، آب رابه ديگري حواله دادند به آخري رسيدند گفت به افتاده اوّلي برسان كه او ازمن محتاج تر است، برگشتند ديدند جان به جان آفرين تسليم كرده است، دومي و تا آخر هيچيك از آنان آب ننوشيده و با لب تشنه به شهادت رسيدند.

۴ - براي آب دادن بر تشنگان حتّي بر نباتات و اشجار، ترغيب و تشويق نموده، و براي صاحبان اين عملِ انساني ارج زيادي قائل شده و براي آنان پاداشهاي بيشتري وعده داده است:( وَعْدَ اللَّـهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّـهُ الْمِيعَادَ ) «۴»

«وعده خداست و خداوند خلف وعد نمي‌كند:( وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ) «۵»

«وعده راستين كه به آنها وعده داده شده است.» و چندين وظايف ديگر

۱ - آب دادن بهترين صدقه است‌

۱ - آب دادن بهترين صدقه است صدقه دادن يكي ازكارهاي نيك و پسنديده‌اي است كه، مورد قبول و سبب جلب رضاي خداوند متعال مي باشد اين عملِ نيك در آيات واخبار زياد مورد تمجيد وتشويق قرار گرفته است.

از اثرات مثبت آن، اين است كه هفتاد نوع بلا را از انسان دور مي سازد ودر مقابل گرفتاري ها بيمه كرده، سپرِ آتشِ جهنّم خواهد بود.

در خوبي و پسنديده بودن اين صفت خدا پسندانه شك و ترديد نيست، بدين جهت از شرح وبسط زياد، در باره آن خود داري مي نماييم.

صدقات از نظر ارزش و اهميّت، درجات مختلف دارد، يكي از پر ارزش ترين آنها صدقه آب يعني: سيراب كردن تشنه ها وخنك كردن دلهاي سوخته است.

براي دانستن اهمّيّت آن به دو حديث زير توجّه فرماييد.

۱ - قالعليه‌السلام : «أفضل الصّدقه سقي الماء و أفضل الصّدقه صدقة الماء»«۱» فرمود: «بهترين صدقه آب دادن و بهترين صدقه صدقه آب است.»

۲ - قالصلى‌الله‌عليه‌وآله : «أفضل الصّدقه الماء»«۲» «رسول خدا فرمود بهترين صدقه آب است.