سرچشمه حیات

سرچشمه حیات0%

سرچشمه حیات نویسنده:
گروه: سایر کتابها

سرچشمه حیات

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد امینی گلستانی
گروه: مشاهدات: 23564
دانلود: 2470

توضیحات:

سرچشمه حیات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 137 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 23564 / دانلود: 2470
اندازه اندازه اندازه
سرچشمه حیات

سرچشمه حیات

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۱۸ - منفعت نوشيدن آبگرم درحمّام!.

۱۸ - منفعت نوشيدن آبگرم درحمّام!. عن الصّادقعليه‌السلام : «اذا دخل أحدكم الحمّام فليشرب ثلاثة أكفّ من ماء حارّفانّه يزيد في بهاءالوجه ويذهب بالألم من البدن»«۱» «امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر وقت كسي از شماها به حمام رفت، سه كف، (سه مشت) آب گرم بنوشد، شفّافيّت صورت را زياد، و درد بدن را ازبين مي‌برد»

در اين مورد به فصل بعد توجه كنيد

۱۹ - در حمام آب سرد ننوشيد،

۱۹ - در حمام آب سرد ننوشيد، عن الصّادقعليه‌السلام : «وخُذْ من الماء الحارّ وَضَعْهُ علي هامّتك وصبّ منه علي رجليك وإن أمكن ان تَبْلَعَ منه جرعةً فافعل فإنّه ينقّي المثانة و ايّاك و شرب الماء البارد، و الفقّاع في الحمّام فانّه يفسد المعدة و لا تصبّن عليك الماء البارد فانّه يضعف البدن و صبّ الماء علي قدميك اذا خرجت فانّه يسلّ الماء من جسدك»«۱»

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

در حمّام، از آب گرم بگير و به سرت بگذار و به پاهايت بريز و اگر مي تواني يك جرعه قورت بده كه مثانه را تميز ميكند. مبادا! در حمام، آب سرد و آبجو بنوشي، چون معده را فاسد مي‌كند، و آب سرد بر خودت نريز كه، بدن را ضعيف مي‌نمايد وقتي كه از حمّام بيرون آمدي آب سرد را به پاهايت بريز كه درد ها را از بدنت بيرون مي كشد»

مي گويند: استفاده از آب سرد بدن را تقويت مي‌كند اما روايت بالا تصريح مي‌كند، كه بدن را ضعيف مي‌كند.

اشتباه نشود! صحبت از استفاده آب سرد در حمّام است، نه در جاهاي ديگر، چون، حمّام وضع خاصي دارد؛ بدن گرم است، اگر از آب سرد استفاده شود ممكن است، بعضي از اعصاب در اثر تماس با آب سرد جمع شود؛ و يك نوع ناراحتي پيش بيايد كه قابل جبران نباشد؛ مانند: فلج شدن و انقباض عضلات كه شبه سكته موضعي را تداعي مي نمايد.

اما در جاهاي ديگر، مانند استخرها و نهرها و درياها مسئله فرق مي‌كند؛ چون در آنجاها بدن در گرماي طبيعي خود مي‌باشد، استفاده از آب سرد علاوه بر اينكه برايش مضرّ نيست، مفيد نيز مي‌باشد؛ ولي اگر در حمام حالت خاصي از گرما پيش آيد به طوري كه شدّت گرماي داخل حمام بي حال كند، و يا به غش بياندازد، در آن موارد استفاده از آب سرد مانعي ندارد، به حديثهاي زير توجه فرماييد!.

اما حديث ديگر ۱ - : «رُوي اذادخل احدكم الحمّام و هاجت به الحرارة فليصبّ عليه الماء البارد، يسكّن به الحراره»«۱»

روايت شده است، زماني كه كسي از شماها داخل حمام شد، و دراثرحرارت، هيجان زيادي براي او پيش آمد؛ حتماًآب سرد بر او ريخته شود، تا حرارت به وسيله آن كاهش يابد.

۲ - عَن الصّادقعليه‌السلام : «و إنّ اميرالمؤمنينعليه‌السلام كان اذا دخل الحمّام هاجت الحراره صبّ عليها الماء البارد فتسكن عنه الحرارة»«۲»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: اميرمؤمنانعليه‌السلام وقتي كه به حمام مي‌رفت حرارت بدنش زياد مي شد «هيجان داشت» آب سرد مي‌ريخت، تا حرارت او كاهش مي‌يافت «وبه حال إعتدال بر مي‌گشت.»

ازاين دو روايت، چنين بر مي آيد، موقع بروز حالت اضطراري دراثر حرارت زياد وبراي پيش گيري، ازناراحتي هاي احتمالي، از آب سرد استفاده شود؛

به طور كلي خوردن آب بسيار سرد يخي، موجب سينه درد، گلو درد، و سستي و رخوت مي‌شود.«۳

۲۰ - نوشيدن آب پس از خوردن ماهي!

۲۱ - نوشيدن آب پس از خوردن ماهي! ۱ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام : «اذا أكلت السّمك فاشرب عليه الماء»«۱» از امام صادقعليه‌السلام روايت شده است فرمود: «هر وقت ماهي خوردي، روي آن آب بنوش!»

البته، معلوم است كه معمولا ماهي شور مي‌باشد، و چون طبعاً نيز آب زي است. بعد از صرف آن، نوشيدن آب اثرات خوبي دارد.

اما نبايد پس از خوردن ماهي شستشو كني، چون بيماري فلج مي‌آورد.

به حديث بعدي توجه فرمائيد.

و اما حديث ديگر «الأغتسال بالماء البارد بعدأ كل السّمك يورث الفالج»«۲» «۳» شستشو با آب سرد پس از مصرف ماهي سبب بيماري فلج مي‌شود

۲۱ - نوشيدن آب از روي عسل‌

۲۱ - نوشيدن آب از روي عسل عن أنس: «وكانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يشرب الماء علي العسل»«۱» انس ابن مالك مي گويد: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ پس از خوردن عسل آب مي نوشيد.»

نوشيدن آب پس از خوردن عسل، علاوه براينكه ازنظر پزشکي مانعي ندارد، مقوّي نيز هست.

زيراعسل عصاره و شيره انواع مختلف، گلها و گياهان است؛ درهرگل و گياهي، اثرهاي شفابخش گوناگون وجود دارد، خداوند در قرآن كريم از عسل به( فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ ) «۲»

تعبير كرده است، يعني «درعسل براي مردم شفااست»

البتّه، در محل خود به اثبات رسيده است كه منفعت موم عسل از شهد و شيره آن بيشتر است، اگرچه دير هضم است؛ امّا نبايد موم را ازشهد جداكرد، چون موم، چكيده گردگلها وخيلي نافع است؛

دست بشر در تهيّه آن دخالتي ندارد، أمّا شكررابه صورت شيره به زنبور عسل مي دهند.

درموقع خريد عسل دقّت شود؛ دَرِ خانه هاي مومي به وسيله زنبور پرده پوشي شده باشد؛ چون به جز زنبور عسل، كسي نمي تواند باآن ظرافت بر روي آن پرده كشد، امّااگر روي خانه ها باز باشد، ممكن است شيره شكر ريخته باشند

۲۲ - آب، چشم را جلا دهد!.

۲۳ - آب، چشم را جلا دهد!. عَن أبي الحسن الأوّلعليه‌السلام قال: «ثلاثة يجلين البصر: النّظر الي الخضرة و النّظر الي الماء الجاري و النّظر الي الوجه الحسن،»«۱»

امام موسي كاظمعليه‌السلام فرمود: «سه چيز چشم را روشن مي‌كند.

۱ - به سبزه تماشاكردن

۲ - نگاه نمودن به آب جاري ۳ - به صورت زيبا نظر أفكندن.

عَن عبداللّه بن سنان قال: قال أبو عبداللّهعليه‌السلام : «أربع يضئنّ‌الوجه، النّظر الي الوجه الحسن والنّظر الي الماء الجاري، و النّظر الي الخضرة و الكحل عند النوم»«۲» عبدالله بن سنان مي گويد: ابا عبداللهعليه‌السلام فرمود: «چهار چيز صورت را شاداب مي‌كند، به صورت زيبا نگريستن، به آب جاري تماشاكردن، به سبزي نظر كردن و موقع خواب سرمه كشيدن.»

نگريستن به چيزهايي كه شادي آفرين و نشاط آور است، انسان را شاد و خوشحال، و در نتيجه صورت را شاداب و زنده نگه مي‌دارد؛ و بر عكس آن هم، آدمي را أخمو و صورت را ترش و چروكيده، در نتيجه غمگين و افسرده مي‌كند.

در اشعار قديمي ها هست «ثلاثة يذهبن عَن الوجه الحزن، الماء و الخضراء و الوجه الحسن.» «سه چيز اندوه و غم را از صورت مي زدايد، آب، سبزه، صورت زيبا.

۲۳ - هر كس با داشتن آب و زمين فقير شود

۲۳ - هر كس با داشتن آب و زمين فقير شود عَن أبو جعفر عَن أبيهعليهما‌السلام : «قال كان أميرالمؤمنينعليه‌السلام يقول: من وجد ماءاً وتراباً ثمّ افتقر فأبعد اللّه»«۱» امام محمد باقرعليه‌السلام از پدر بزرگوارشعليه‌السلام روايت مي‌كند اميرمؤمنانعليه‌السلام مي فرمود: هر كس آب و خاك پيدا كند، سپس فقير، و «ندار» شود، خدا او را (از رحمت وفضل وكرم خويش) دور ساخته است، يا (خدايش از رحمت دور كند).

توضيح حديث شريف اين است: كه همه چيز از آب و خاك توليد مي شود، انسان هر گونه زندگي را طالب باشد، همان را مي‌تواند با استفاده از آب و خاك تأمين كند.

مگر نه اين است كه نان و ميوه جات گوناگون و صيفي جات مختلف و درختان بي شمار و غيرآن همه از آب و خاك به وجود مي‌آيند؛

پس هر كس اين دو نعمت الهي را در اختيار دارد اما بي چيز زندگي مي كند، يا تنبل و بي كار است، يا خدايش او را از خودش دور ساخته است.

۲۵ - تأثيرآب گوگردي دربيماريها

۲۵ - تأثيرآب گوگردي دربيماريها عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «نَهي رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَن الاستشفاء بالعيون الحارّة الّتي تكون في الجبال الّتي توجد منها رائحة الكبريت فإنّها من فوح جهنّم»«۱» از امام صادقعليه‌السلام روايت است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم «شفا خواستن از چشمه هاي گرمي كه در كوهستانها است، بوي كبريت مي‌دهد نهي كرده» و فرمود: آنها از شدت غليان جهنّم است.»

۲ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام إنّ النّبيصلى‌الله‌عليه‌وآله : «نَهي آن يستشفي بالحمات الّتي توجد في الجبال»«۲» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «رسول خدا استشفاء كردن از آبهاي گرم كوهستاني را نهي فرمود.»

۳ - مسعدة بن صدقة عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «نهي رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَن الاستشفاء بالحمات و هي العيون الحارّة الّتي تكون في الجبال الّتي توجد فيها روائح الكبريت فأِنّها من فوح جهنّم»«۳» مسعدة بن صدقه از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «رسول خدا استشفاء از چشمه هاي گرمي كه در كوههاست، و بوي گوگرد از آن مي‌آيد نهي كرد؛ فرمود: آنها از شدّت غليان جهنم است.»

عَن عبداللّه بن سنان عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «إنّ نوحاًعليه‌السلام لمّا كان في ايّام الطّوفان دعا المياه كلّها فاجابته إلّاالماء الكبريت والماء المرّ فلعنهما» «۱» عبدالله بن سنان از امام صادقعليه‌السلام روايت مي‌كند: «نوحعليه‌السلام در ايام طوفان آبها را صدا زد همه آنها جواب دادند مگر آبهاي گوگردي و تلخ كه به هر دوي آنها لعنت كرد (نفرين نمود).»

عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «كان أبي يكره أن يتداوي بالماء المرّ و بالماء الكبريت و كان يقول انّ نوحاًعليه‌السلام لمّا كان ايّام الطّوفان دعاالمياه فأجابتهُ كلّها إلّاالماء المرّ و ماء الكبريت، فدعا عليهما و لعنهما» «۲» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «پدرم از مداوا با آب تلخ و گوگردي كراهت داشت، و مي‌فرمود: نوحعليه‌السلام زماني كه روزهاي طوفان بود آب ها را خواست همه آنها اجابت كردند، مگر آب ترش و آب كبريت كه، بر آنها نفرين و لعن‌كرد.»

۶ - ابي سعيد ديناربن عقيما التّيمي مي گويد: بر حسن و حسينعليهما‌السلام گذشتم، ديدم آنان با زير پوشهاي خود آب تني مي‌كنند، عرض كردم: (اي فرزندان رسول خدا) زير پوشهايتان را خراب كرديد

فرمودند: خراب شدن زير پوش براي ما بهتر است، از خراب شدن دين مان؛ زيرا درآب همانند خشكي أهل و ساكن شوندگاني هست (نبايد با لخت شدن كامل آنهارا تحقيركرد؛

سپس پرسيدند: كجا مي روي عرض كردم: دراين محلّ آب ترشي هست (اشاره به آب ترشي كه در آن محلّ بود كردم) گفتند كدام آب؟! عرض كردم، آب ترشي هست كه با نوشيدن آن بدن سبك مي‌شود، و حرارت از بدن بيرون مي‌رود، و شكم را نرم مي‌كند. فرمودند: ما گمان نمي‌كنيم، خدا آبي را كه لعنت كرده در او شفا قرار دهد!.

عرض كردم: چطور؟ فرمودند: خداي تبارك وتعالي، وقتي كه قوم نوح، او را غضبناك كردند، آب آسمانها را گشود و مثل ناودان ريخت، پس وحي كرد به زمين كه چشمه هايش فوران كند، پس چشمه هايي كه عصيان و نافرماني كردند، آنان را لعنت كرد و تلخ شدند»«۱»

«در روايت حَمَدِ ابن سليمان كَنْ: شبيه اين حديث است فرمود: «يا ابا سعيد آيا سوي آبي مي روي كه هر روز سه مرتبه، ولايت، ما را انكار مي‌كند خداي عزّوجلّ ولايت ما را به آبها عرضه كرد، هر آبي كه پذيرفت، شيرين و گوارا و پاكيزه شد، هر كدام ازآنهاكه انكار كرد او را تلخ و شور قرار داد.»«۲»

«آب بد و مضّر آب نيزار و آبي است كه از معادن گوگرد و بركه هاي ساكت و چاه و مثل آن باشد»«۳»

(در بخش ۴ فصل ۲۵، به بعد بعضي روايتهاي مناسب اين فصل گذشت.)

گفتني است كه مردم اين زمان، در هر گوشه‌اي از كوهها و كوهپايه ها، آب گرم وجود داشته باشد، رو مي‌آورند و از آنها استفاده مي‌كنند، اعتقادكامل دارندبراينكه آبگرمها داروي روماتيسم و پا درد و سينه درد و درد چشم و غيرآن مي‌باشد، حتّي تأثيربعضي ازآبگرمها مانند (آبگرم زردآبه (سردابه) اردبيل رابه ازبين بردن بيماري زردي (يرقان) اعجاز آميز مي دانند.

در محلهاي مختلف كه آبگرم، وجود دارد، بر سر درِآنها تابلو هايي با مضمونهاي بالا، نصب كرده‌اند كه نظر مشتريان را جلب مي‌كند.

ولي توجه داشته باشيد، اگر اسناد روايات گذشته مقرون به صحّت باشد أثر درماني اين گونه آبها مورد ترديد قرار مي گيرد؛ البتّه مورد نفي روايات فقط جنبه طبّي و پزشكي آبهاي گوگردي است، نه استفاده كردن‌گوناگون از آنها كه، يك نوع تسكين دهنده آلام روحي و تنوّع درزندگي است؛

چون بيشتر آبگرمها در دامنه كوهها و جاهاي خوش آب و هوا قرار گرفته است، مخصوصاً آبگرمهاي ايران كه در دامنه كوه سبلان استان اردبيل است، مانند «سرعين، سردابه، قوتورسويي، شابيل وآب گرم خلخال، درراه اردبيل به خلخال، وآبگرمهاي برجلو، سقّزچي، قينرجه وآب گرم ايلانجق كه در اطراف شهرستان (نير) واقع است.

وهمچنين آبگرم هاي دامنه (دماوند) و آبگرمهاي (محلات) و آبگرم (بستان آباد) و غيرآنها كه در ارتفاعات وييلاقها قرار گرفته است.

مردم با فراغت خاطر و خيال آسوده در اين مناطق حضور يافته از غذاها و آبها و هواهاي طبيعي و خوب آن محلها، استفاده كرده و درد هاي شهر نشيني خود را فراموش مي‌كنند.

به طوري كه مي‌دانيم، حرارت و گرما، درد را تسكين مي‌دهد. وقتي كه مسافرين به آبگرمها روي مي آورند و در آنها استحمام مي‌كنند، در اثر گرماي آبها، تخفيفي در درد ها و امراض مختلف مخصوصاً در امراض جلدي آنان حاصل مي شود،

و بسياري از مردم، پذيرفته اند كه شفاهاي مختلف دراين نوع آبها نهفته است،

اين گونه اعتقادها (همان طور كه در گذشته گفته شد) خود يك نوع كمك درماني وتسكين دهنده است، أمّا واقعيت چيست؟ آيا رهبران دين مي‌خواستند مردم در همچون محلّهايي تجمّع نكنند. و صاحبان أمراض گوناگون، بيماران صعب‌العلاج، با آب تني كردن در اين آبها، مرضهاي خود را به ديگران انتقال ندهند.

يا اينكه بعلّت قرارگرفتن آبگرمهاروي محلّهاي آتشفشاني كه هرلحظه ممكن

است شروع به فوران كرده خسارتهاي جبران نا پذيري به بار آورد، خواسته اند، با پرهيز دادن استفاده ازآنها، امنيّت مردم را تضمين كنند.

يا با لخت و عريان شدن، منظره‌هاي زشت و زيباي زن و مرد آشكار نشود. و يا از برخورد افكارهاي مختلف انحرافي جلوگيري كنند. و دهها مسائل ديگر؛ خدا مي‌داند و محرمان اسرار خدا كه فقط ما مي‌توانيم بگوئيم «انّه عالم بحقائق الامور همانا او به حقيقت كارها، دانا است.

۲۶ - نوشيدن آب با سبيل بلند!

۲۶ - نوشيدن آب با سبيل بلند! رعايت بهداشت، در تمامي خوردنيها و نوشيدنيها لازم و ضروري است، اگر موي سبيل بلند باشد، به ناچار با خوردنيهاي مختلف تماس خواهد داشت؛ اگر شخص دودي و سيگاري باشد؛ سبيلهاي مباركش، از دود سيگار پوشيده و آلوده خواهد شد كه در موقع نوشيدن آب با آب تماس پيداكرده ميكروبهاي مختلف به آب انتقال يافته دوباره به درون بدن او برمي گردد. بدين جهت، در دين اسلام ازنوشيدن آب با سبيل بلند نهي شده و مورد مذمّت قرار گرفته است.

سبيل بلند از جمله چيز هاي نكوهش شده است. به طوريكه أمير مؤمنانعليه‌السلام در بيان صفات «لشکر بني مروان» مي فرمايد: «قومٌ حلقو اللَّحي و فَتَلُوا الشّوارب» «۱»

قومي اند كه ريش خود را مي‌تراشند وسبيلهايشان را تاب مي‌دهند»

سبيل بلند از نظر پزشكي هم پسنديده نيست. پس دقت فرماييد كه از قديم گفته‌اند: «الشّارب بالشّارب كالشارّب»«۲» «هر كس با سبيل بلند آب بنوشد مانند كسي است كه شراب بنوشد» (آشامنده با سبيل مانند آشامنده مشروب است!.) مخفي نماند! اين تشبيه ها و سخت گيري ها بيشتر به خاطر حفظ بهداشت خود و اجتماع مي باشد كه بايد پرهيز كرد و گرنه «هيچوقت گناه آب نوشيدن با سبيل بلند با گناه شرابخواري، در كفّه ترازو مساوي نخواهد بود.»

۱ - و قال النّبيصلى‌الله‌عليه‌وآله : «لا يطولنّ أحدكم شاربه فانّ الشّيطان يتّخذه جُنِّةً يستتربه»«۱» رسول خدا فرمود: «هرگزكسي سبيلش را بلند نكند؛ چون شيطان آنجا رابراي خود پناهگاه (سپر استتار) قرار مي‌دهد.»

۲ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «احفوا الشوارب وأعفو اللّحي و لا تتشبّهوا باليهود»«۲»

«سبيلها را كم و ريشها را پر پشت كنيد، خود را همانند يهوديها نكنيد.»

۳ - رسول خدا فرمود: «انّ المجوس جزوّ الَحاهُم و وفرّوا شواربهم و إنّا نحن نجزّ الشّوارب و نُعْفِي اللّحيه و هي الفطرة»«۳»

«مجوسيها ريشهايشان را كندند و سبيل هارا پر پشت كردند، ولي ما سبيل راكنده و ريش ها رازياد مي‌كنيم، و آن فطرت است.»

۴ - امام صادق و أميرمؤمنانعليهما‌السلام فرمودند: «أخذالشّارب من‌الجمعة الي‌الجمعة أمانٌ من‌الجذام»«۴»

«گرفتن سبيل از جمعه تا جمعه ديگر، امان از مرض جذام است.»

۵ - «من‌الحنيفيّةِ قص‌الشّارب»«۵» «كوتاه كردن سبيل از دين حنيف ابراهيمي است ۶ - «من‌السنّن في‌الرأس قص‌الشارب»«۶»

«از سنّت هاي سر، كوتاه كردن سبيل‌است البتّه درباره كم كردن سبيل احاديث زياد است به همين اندازه كفايت مي كنيم، نظر استشهادي بود بر اينكه، بلندي سبيل چه اندازه، نكوهش شده و كوتاه كردنش مورد، تمجيد قرار گرفته است، حتي آن را مطابق فطرة و يا دين حَنيفيّة قرار داده است

۲۷ - ميوه ها را بشوئيد

۲۷ - ميوه ها را بشوئيد شستن ميوه‌ها، از نظر بهداشتي لازم است. چون سمپاشي هايي كه، روي آنها انجام مي‌گيرد، و ساير آلودگيهايي كه از هوا بر روي ميوه ها مي‌نشيند، ضرورت شستن را دو چندان مي‌كند.

با قطع نظر از اينها، فعل و انفعالاتي كه روي پوست ميوه انجام مي گيرد، ايجاب مي كند كه ميوه ها را قبل از مصرف بشوئيم.

ائمّه ما چون به جهات زندگي، توجّه زيادي داشتند، اين نكته را نيز مورد توجه قرار داده، مي فرمايند:

«لكلّ ثمرة سَماماً فَاذا أتيتم بها فمسّوها بالماء وَاغمسوها فِي الماء يَعني اغسلوها»«۱»

«بر (روي) هر ميوه‌اي، نوعي سم وجود دارد. هرگاه برايتان ميوه آوردند آنرا بشوئيد و به آب فرو ببريد.»

مسّ: دست كشيدن و غمس: فرو بردن يعني: بادست ميوه ها را بماليد و با فرو بردن در آب آنرا تميز كنيد

بخش هفتم احكام ادرار كردن بر آب‌

اشاره

۱ - به آب ادرار نكن!.

۲ - نهي از ادرار به آب راكد.

۳ - ادرار به آب راكد فراموشي مي‌آورد.

۴ - ادرار به آب راكد سبب ديوانگي است.

۵ - ادرار به آب راكد جفاست.

۶ - اجتناب از ادرار به آب زلال.

۷ - پرهيز از ادرار به آب جاري.

و اما حديث ديگر.

۸ - دستشوئي كردن در كنار نهرآب!.

ادرار كردن بر آب يكي از مسائلي است، كه شايسته است از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسي قرار گيرد.

بهداشتي، اخلاقي، شرعي و روائي.

۱ - بهداشتي:

بر هيچكس پوشيده نيست كه بول، يكي از پليديهاي مملوّ از انواع ميكروبها است. هيچ صاحب علم وعقل اجازه نمي‌دهد، آن را با مايعاتي كه مورد استفاده انسانهاست، مخلوط كرده و توليد امراض گوناگون نمايد؛

البته اين بحث از موضوع كتاب ما خارج است بايد، متخصصّين فنّ در اين باره اظهار نظر كرده و مورد بررسي قرار دهند، ولي به طور خلاصه آلوده كردن مواد غذايي را، هيچ طبّ و يا طبيبي اجازه نخواهد داد.

۲ - اخلاقي:

هيچ عقل سليم نمي‌پذيرد آب كه مايه حيات است، با ادرار كردن، آن را، آلوده و فاسد نمايند و هيچ صاحب وجداني، به خود اجازه نخواهد داد، با ادرار كردن بر آب موجب زيانهاي خطرناك و ضرر هاي غير قابل جبران باشد.

۳ - شرعي وروائي:

آبها از نظر شرعي احكام مخصوص به خود را دارد، در كتابهاي فقهي مخصوصاً در رساله هاي عمليّه فارسي، توضيح المسائل‌ها، مشروحاً بحث شده است، ما نيز در بخش ۳، انواع آبها به طور اختصار بيان كرديم.

اما از نظر روايي كه مورد، توجه ماست، در فصول آينده مطالب گوناگوني را از لابلاي روايات بيرون كشيده و از نظر خوانندگان گرامي، مي‌گذرانيم

۱ - به آب ادرار نكن!

۱ - به آب ادرار نكن! ۱- ونَهي النّبيصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَن دخول الأنهار إلّابمئزر و قال «انّ للماء أهلًاو سكّاناً» «۱» پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از داخل شدن بر نهرها، بدون زير پوش، نهي كرد و فرمود: «درآب، اهل و ساكن شوندگاني وجود دارد.»

۲ - وكره دخول الأنهار الّا بمئزر وقال: «في الأنهار عُمّار و سُكّان من الملائكه»«۲» رسول خدا فرمود: بدون لنگ وارد شدن به نهرها مكروه، است، و فرمود: «در نهرها عمّار و سكّاني از ملائكه هست.»

۳ - در حديث ابي سعيد دينار بن عقيما التيمّمي گذشت، كه به حسنينعليهما‌السلام عرض كرد: أفسدتما، الإزارين، زير پوشهايتان را فاسد كرديد، فرمودند:

«يااباسعيد! فسادالازارين«۳» ، أحبّ الينامن فسادالدّين انّ للماءأهلًا و سكّاناً»«۴» «اي ابا سعيد! فاسد شدن زير پوشها براي مابهتر است، از فساد دين مان، (بايد بفهمي كه) در آب اهل و سكّاني هست» (نبايد با كندن زير پوش به آنها بي احترامي كرد) به بخش ۶ فصل ۲۵، حديث ۶ صفحه ۳۰۲ مراجعه شود.

در اين روايتها حتّي بدون لنگ و ساتر عورتين، اجازه ورود به آب را نمي‌دهد.

ادرار كردن به طريق اولي مجاز نمي باشد

۲ - نهي از ادرار به آب راكد!

۲ - نهي از ادرار به آب راكد! شيخ كفعميرحمه‌الله مي گويد: در كتاب بعضي از اصحاب ما، مطلبي ديدم خلاصه‌اش اين است: مردي به خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عرض كرد اي رسول خدا! من غني بودم فقير شدم؛ صحيح بودم مريض شدم؛ ميانِ مردم مقبول بودم مبغوض شدم، بر دلهاي آنها سبك بودم سنگين شدم؛ شادمان بودم همّها برايم رو آورد؛ و زمين با وسعتي كه دارد، برايم تنگ شده است؛ تمام روز را در طلب رزق مي‌گردم چيزي گيرم نمي‌آيد، كه خودم را سيركنم، گويا نام من از ديوان ارزاق محو شده است پيغمبر، فرمود:

«يا هذا لعلّك تستعمل مثيرات الهموم فقال: و ما مثيرات الهموم؟. اي شخص! شايد تو چيزهايي كه همّها را بر مي‌انگيزاند، انجام مي‌دهي! عرض كرد: آنها چيست؟ فرمود:

۱ - نشسته عمّامه گذاشتن

۲ - ايستاده شلوار پوشيدن

۳ - با دندان ناخن گرفتن

۴ - با دامن صورت را خشك نمودن

۵ - در آب ايستاده «راكد» ادرار كردن

۶ - دمر خوابيدن. عرض كردم هيچ يك از اين كارها را انجام نمي‌دهم، فرمود: از خدا بترس و دلت را پاك و خالص كن! و با اين دعا كه يادت مي‌دهم، خدا را بخوان و آن دعاي فرج است. پس آن مرد با خلوص نيّت، دعا كرد، به بهترين حالاتش برگشت، دعا اين است.

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي طُمُوحُ الامالِ قَدْ خابَتْ الَّالَدَيْكَ وِ مَعاكِفُ الهِمَمِ قَدْ تَعَطّلَتْ الَّا الَيْكَ،«۱» وَ مذاهِبُ الْعُقُولِ، قَدْ سَمَتْ الَّا إلَيْكَ، فَانْت الرّجاءُ وَ اليْكَ الْمُلْتَجاءُ يا اكْرَمَ مَقْصُودٍ وَ يا اجْوَدَ مَسْئولٍ هَرَبْتُ الَيْكَ بِنَفْسي، يا مَلْجَأَ الهارِبين بِاثْقالِ الذُّنُوبِ أحمِلُها عَلَي ظَهْري وَلا اجِدُ لي الَيْكَ شافِعاً سِوي مَعْرِفَتي بِانَّكَ أقْرَبُ مَنْ لَجَاءَ الَيكَ الْمُضْطَرُّونَ وَ امّل ما لَديْهِ الرّاغِبُونَ يامَنْ فَتَقَ الْعُقُولَ بِمَعْرِفَتِه وَ اطْلَقَ الألْسُنَ بِحَمْدِهِ وَ جَعَلَ ما امْتَنَ عَلي عِبادِهِ كِفاءِ لِتأدَيةِ حَقِّهِ اللَّهَمّ صَلِّ عَلي مُحَمَدٍ وَ الِ مُحَمَدٍ، وَ لا تَجْعَلْ لِلْهُمُومِ عَلي عَقْلي سَبيلًا وَ لالِلباطلِ عَلي عَمَلي، دَليلًا الّلهُمَّ انَّكَ قُلتَ في مُحكَمِ كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلي نَبِيّكَ الْمُرسَلِ عَلَيْهِ وَ آلهِ السَّلامُ «كانُوا قَليلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ وَ بِالاسْحارِهُمْ يَسْتَغْفِروُنَ» طالَ هُجُوعي وَ قلَّ قِيامي وَ هذَا السَّحَرُ وَانَا اسْتَغْفِركَ لِذُنُوبي، اسْتِغْفارَ مَنْ لايَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لا ضَرّاً وَ لا مَوْتاً وَلاحَياتاً؛ وَ لا نُشُوراً«۲»

سپس كفعمي اين جمله را اضافه كرده است، وَ افْتَحْ لي خَيْرَ الدُّنْيا، وَالأخِرةِ يا وَلِيَّ الْخَيْرِ«۳

۳ - ادرار به آب راكد فراموشي مي‌آورد!

۳ - ادرار به آب راكد فراموشي مي‌آورد! ۱ - الخصال في وصايا النّبيصلى‌الله‌عليه‌وآله : «لعليّعليه‌السلام يا علي! تسعة أشياء تورث النّسيان:

أكل التّفاح الحامض و أكل الكزبره و الجبن و سؤر الفأر و قرائة كتابة القبور و المشي بين امرئتين و طرح القُمّله و الحجامة في النّقرة و البول في الماء الرّاكد»«۱» از وصيت هاي رسو ل خدا به اميرمؤمنانعليهما‌السلام : «يا عليّ نُه چيز نسيان مي آورد (سبب فراموشي مي‌شود):

۱ - سيب ترش ۲ - گشنيز ۳ - پنير ۴ - بازمانده موش ۵ - خواندن نوشته هاي روي قبر ۶ - راه رفتن ميان دو زن ۷ - انداختن شپش ۸ - حجامت در گودي بالاي پشت گردن ۹ - ايستاده ادرار كردن در آب» فراموشي آوردن سيب، در روايت بالا به سيب ترش تصريح كرده است، ولي حديث زير به طور مطلق همه سيب هاراگفته است. «أنّ التّفّاح يورث النّسيان و ذالك لأنّه يولّد في المعدة لزوجةً»«۲»

«خوردن سيب، فراموشي به جا مي گذارد، چون در معده ايجاد لغزندگي و چسباندگي مي كند». اين روايت رامي توان با روايت بالا مقيّد كرد يعني سيبي كه ترش است نسيان آور است نه همه سيب ها. رسول خدا فرمود «ناشتا، سيب بخوريد، سيب معده را مي شويد وپاك مي كند»«۳» . ۲ - محمد بن عليّ بن الحسينعليهما‌السلام : «و قد روي انّ البول في الماء الرّاكد، يورث النسّيان»«۴»

امام محمد باقرعليه‌السلام فرمود: «روايت شده است، كه ادراركردن بر آب ايستاده، سبب فراموشي است.

۴ - ادرار به آب راكد سبب ديوانگي است‌

۴ - ادرار به آب راكد سبب ديوانگي است در احاديث زياد وارد شده است كه در آب مانند خشكي موجودات گوناگون زندگي مي كنند؛

از بعضي از آنها هم استفاده مي شود، گروههائي در آب ساكنند كه داراي عقل وخرد هستند (مانند رواياتي كه درفصلهائي از اين كتاب آورده‌ايم؛ بدون ساتر به آب وارد نشويد، يا رواياتي كه از ادرار به آب ممنوع مي‌كند؛ با اين تعليل كه آب هم ساكني دارد) شايد گروهي از ملائكه يا جنيان وأمثال آنها در آب سكونت داشته باشند كه، ادرار بر آب نوعي توهين و تحقير و عدم رعايت ادب بوده باشد؛

با اين عمل، آنهارا عصباني كرده و وادار به انجام عملياتي نمايند كه، ديوانگي و غش ادواري و مانند آن در پي داشته باشد؛

ياحكمت ديگري دارد كه برما مبهم ونا معلوم است.

عَن الصّادقعليه‌السلام عَن آبائهعليهم‌السلام عَن رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم في حديث المناهي، قال: «و نهي أن يبول احد في الماء الرّاكد فانّه يكون منه ذهاب العقل» «۱» امام صادقعليه‌السلام از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام روايت كرده است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (در حديث مفصل مناهي) از ادرار كردن به آب راكد نهي فرمود كه، باعث از بين رفتن عقل، وسبب ديوانگي مي‌باشد.