آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی0%

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی نویسنده:
گروه: جوانان و ازدواج

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد امینی گلستانی
گروه: مشاهدات: 27228
دانلود: 2655

توضیحات:

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 133 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27228 / دانلود: 2655
اندازه اندازه اندازه
آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۲۱- لعنت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

۲۱ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در باره سه كس لعنت نموده است.

۱ - كسي كه به عورت زن حرام نگاه كند.

۲ - مردي كه به ناموس برادر و دوستش خيانت كند.

۳ - كسي كه مردم به كمك او احتياج داشته باشند: او از آنها رشوه درخواست نمايد.

۱ - جابر: از أبي جعفرعليه‌السلام فرمود: لعن رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رجلًا ينظر إلي فرج امرأة لا تحلّ له، و رجلًا خان أخاه في امرأته، و رجلًا يحتاج الناس إلي نفعه فيسألهم الرشوة. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لعنت كرد به كسي كه به عورت زني نگاه كند كه برايش حلال نيست، ومردي كه به برادرش در مورد زنش خيانت نمايد، و مردي كه مردم به منفعت (و كمك) او نياز داشته باشند، از آنها، درخواست رشوه نمايد.«۱

۲۲- ديگر تكرار نكن!!

۲۲ - اميرمؤمنانعليه‌السلام فرمود: اتّقوا معاصي اللَّه في الخلوات فانّ الشّاهد هو الحاكم از معصيت‌هاي پنهاني بپرهيزيد: زيرا (فرداي قيامت) شاهد (يعني خداوند) خود حكم كننده خواهد بود!؛

با توجه به مفاد اين روايت نبايد در جاهاي خلوت: حد و مرز را شكست و نافرماني كرد زيرا براي خدا خلوتي وجود ندارد همه جهان آفرينش: محضر خداست هيچ عملي ريز يا درشت: از منظر خدا پنهان نيست و بايد حيا كرد.

۱ - سعيد بن هبة اللَّه راوندي در (الخرائج والجرائح) از أبي كهمس گفت: كنت نازلًا في المدينة وكان فيها وصيفة وكانت تعجبني فانصرفت ليلة ممسياً فافتتحت الباب ففتحت لي فقبضت علي ثديها (فمددت يدي فقبضت علي يدها)، فلما كان من الغد دخلت علي أبي عبد اللَّهعليه‌السلام فقال: تب إلي اللَّه مما صنعت البارحة. من در مدينه (در منزلي) نزول كرده بودم و در آن كنيزي بود كه از او خوشم مي‌آمد (و فكر مرا به خود مشغول ساخته بود)، شبي در را زدم كه باز كند او هم در را گشود، و دستم را دراز كرده پستانهاي او را گرفته (و دستم را بردم و دستش را گرفتم)؛

فردا كه به خدمت امام صادقعليه‌السلام وارد شدم فرمود: از كاري كه ديشب كردي، به خدا توبه كن (و ديگر تكرار نكن).«۲»

۲ - مهزم الاسدي گفت: كنّا بالمدينة وكانت جارية صاحب الدار تعجبني وإني أتيت الباب فاستفتحت الجارية فغمزت ثديها، فلما كان من الغد دخلت علي أبي عبد اللَّهعليه‌السلام فقال: أين أقصي أثرك؟ قلت: ما برحت بالمسجد (المسجد)، فقال: أما تعلم أن أمرنا (هذا لا يتم) (هنا لاينال) إلا بالورع.

ما در مدينه بوديم و كنيز صاحب خانه مرا به شگفتي واداشته (و به خود مشغول ساخته بود)، به دم در آمده و در را زدم و او بيرون آمد من پستان‌هاي او را فشردم، فردا كه به محضر امام صادقعليه‌السلام داخل شدم فرمود: دورترين آثارت كجاست (ديشب چكار كردي)؟ گفتم: ديشب در مسجد بودم فرمود: آيا نمي‌داني اين قبول (ولايت ما) تمام نمي‌شود (و به كمال نمي‌رسد) مگر باورع (و تقوي).«۱»

۳ - أبي بصير: گفت: كنت أقرئ امرأة كنت أعلّمها القرآن فمازحتها بشيئ، فقدمت علي أبي جعفرعليه‌السلام فقال لي: أيّ‌شيئ قلت للمرأة؟ (فغطيت وجهي) (و غطي وجهه) فقال: لا تعودن إليها. به زني درس قرآن مي‌دادم، پس با او با چيزي شوخي كردم، به خدمت امام باقرعليه‌السلام رسيدم فرمود: به زن چه گفتي؟! (از خجالت) رويم را پوشاندم، فرمود:

ديگر تكرار نكن.«۲

۲۳ - شوخي و گفتگو با نامحرم‌

۲۳ - در روايت وارد شده است هركس با زن نامحرم بيش از ضرورت گفتگو نمايد براي هركلمه آن گفتار به سختي معذب خواهد شد و در روزقيامت براي هر كلمه آن: هزار سال در آتش خواهد سوخت.«۳» و بردهان او لجام خواهند زد به روايت ذيل و روايت فصل بعد دقت فرمائيد.

۱ - حسين بن زيد، از امام صادق، از پدرانشعليهم‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حديث المناهي فرمود: ونهي أن تتكلم المرأة عند غير زوجها وغير ذي محرم منها أكثر من خمس كلمات ممّا لابدّ لها منه. ونهي فرمود كه زن، با نامحرم و جز شوهر خودش، بيش از پنج كلمه كه ناچار است، حرفي بزند (و سخني بگويد).«۴»

مسعدة بن صدقة: از جعفر بن محمد: از پدرشعليهما‌السلام گفت: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

أربع يُمتن القلب: الذّنب علي الذّنب، و كثرة مناقشة النساء يعني محادثتهن، و مماراة الأحمق يقول وتقول و لا (يؤول) (يرجع) إلي خير أبداً، و مجالسة الموتي، قيل (يا رسول اللَّه): و ما الموتي؟ قال: كلّ غني مترف. چهار چيز دل را مي‌ميراند،

۱ - گناه روي گناه كردن،

۲ - بازنها زياد حرف زدن،

۳ - با احمق‌ها دهن به دهن گذاشتن هرچه بگوئي و در او تأثير نداشته باشد (و به خرجش نرود)،

۴ - و مجالست با مردگان، پرسيدند اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مردگان كيانند؟! فرمود: همه غني‌هاي در رفاه كامل (كه از خدا و احوال فقراء بي خبر باشند).«۱

۲۴ - دست دادن باخانم نامحرم‌

۲۴ - هركس با زن حرام دست دهد و مصافحه نمايد: در روز قيامت دست بسته و به گردن آويخته مي‌آورند و به آتش مي‌اندازند!؛

مگر در حال ضرورت، با دستكش يا با لباس دست دهند.

۱ - مسعدة بن صدقة: از جعفر بن محمد: از پدرشعليهما‌السلام گفت: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: و من صافح امرأة حراماً جاء يوم القيامة مغلولًا ثمّ يؤمر به إلي النار، و من فاكَهَ امرأةً لا يملكها (حبسه اللَّه) (حبس) بكلّ كلمة كلّمها في الدنيا ألف عام. و هركس با زن نامحرم دست دهد، روز قيامت به زنجير كشيده شده مي‌آيد و دستور داده مي‌شود كه به آتش اندازند، و هركس با زني كه در اختيارش نيست (زوجه يا كنيز) سخن گويد، خداوند در برابر هر كلمه گفتار كه در دنيا با نامحرم گفته است، هزار سال زنداني نمايد.«۲»

۲ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: من صافح امرأة تحرم عليه فقد باء بسخط من اللَّه، ومن التزم امرأة حراما قرن في سلسلة من نار مع الشيطان فيقذفان في النار. هركس بازني كه برايش حرام است، دست دهد، محققاً خود را با غضب خدا مواجه كرده است، و هركس زن حرام را به آغوش كشد، با شيطان در يك زنجير آتشين كشيده شده، باهم به آتش اندازند.«۱»

۳ - أبو بصير از أبا عبد اللَّهعليه‌السلام پرسيد: هل يصافح الرجل المرأة ليست بذي محرم؟ قال:

لا إلا من وراء الثوب. آيا مرد با زن نامحرم، مي‌تواند دست دهد؟! فرمود: نه مگر از پشت لباس.«۲»

۴ - جابربن يزيد جعفي از ابي جعفرعليه‌السلام و لا يجوز للمرأة أن تصافح غير ذي محرم إلا من وراء ثوبها، جايز نيست با نامحرم دست دهد مگر از پشت لباس زن.«۳»

۵ - سماعة بن مهران گفت: از اباعبداللَّهعليه‌السلام از دست دادن زن و مرد سؤال نمودم؟

فرمود: حلال نيست مرد بازن دست دهد مگر با زني كه ازدواج او برايش حرام است، خواهر، دختر، عمه، خاله، دختر خواهر يا مانند اينها، اما زني كه ازدواج با او برايش حلال باشد فلايصافحها الّا من وراء الثّوب و لايغمز كفّها با او مصافحه نكند مگر از پشت لباس و دستش را فشار ندهد.«۴

۲۵ - نگاه تيري از تيرهاي شيطان!

۲۵ - در عالم ماديات، براي گشودن هر درِ بسته‌اي، بايد كليدي باشد تا آن دَرْ گشوده شود، و در معنويات نيز همانگونه است مثلًا در روايات آمده است كه كليد بهشت رضايت والدين است، اگر فلان عمل را به جا بياوري، همه درهاي بهشت، به رويت گشوده مي‌شود، در قسمت منفي هم به همان سياق است، مثلًا شراب كليد تمام شرّهاست و كليد همه نا موفقيت‌ها، سستي و تنبلي است و كليد تمام گرفتاري‌هاي جنسي و پيامدهاي ناگوار آن، نگاه كردن به نامحرم است؛

در روايات هم آمده است «النظرة سهمٌ من سهام الشّيطان» نگاه كردن (و ديد زدن) تيري از تيرهاي شيطان است.

ابليس نيز خود مي‌گويد: النّساء سهامي لمن رميته أصبته زنها تيرهاي من هستند به هر هدفي شلّيك كنم مي زنمش (و خطا نمي‌رود).

در روايت آمده است «النّساء حبائل الشّطان» زنها دام‌هاي شيطانند (براي هركس بگستراند، به تور مي اندازد).

۱ - علي بن عقبة: از پدرش گفت: شنيدم أبي عبد اللَّهعليه‌السلام مي فرمود: النظرة سهم من سهام إبليس مسموم، وكم من نظرة أورثت حسرة طويلة. نگاه (به زن نامحرم) تيري از تيرهاي مسموم ابليس است، و چه نگاههائي كه حسرت طولاني براي آدمي ببار مي‌آورد.«۱»

۲ - هشام بن سالم از عقبه از پدرش گفت: أبو عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: النظرة سهم من سهام إبليس مسموم، من تركها لّله عزوجل لا لغيره أعقبه اللَّه أمناً و ايماناً يجد طعمه. نگاه به (زن نامحرم) تيري از تيرهاي مسموم ابليس است، هركس آن را به خاطر خداي عزّوجل ترك نمايد، نه براي ديگري، خداوند پيامد امن و ايمان براي او ارزاني داشته و مزه آن را خواهد چشيد.«۲»

۳ - ابن أبي عمير: از الكاهلي گفت: أبو عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: النظرة بعد النظرة تزرع في القلب الشهوة وكفي بها لصاحبها فتنة. نگاه پشت سر هم در دل شهوت (وهوسراني را) مي‌كارد و براي به فتنه انداختن صاحب آن، كفايت مي‌كند.«۳»

۴ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: من نظر إلي امرأة فرفع بصره إلي السماء أو غمض بصره لم يرتدّ إليه بصره حتي يزوّجه اللَّه من الحور العين. هركس به زني نگاه كند و سرش را بالا گرفته و به آسمان بنگرد، يا چشمش را فروبندد، چشمش را نگشوده خداوند به او از حورالعين بهشتي تزويج نمايد.«۴»

وفي خبر آخر: لم يرتدّ إليه طرفه حتي يعقبه اللَّه ايماناً يجد طعمه. در خبر ديگر است كه چشمش را باز نكند تا خداوند ايماني به او عنايت مي‌كند كه (فوراً) مزه‌اش را بچشد.«۱»

۵ - ابن أبي نجران: از كسي كه به او گفته از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام : از أبي جميلة: از أبي جعفر و أبي عبد اللَّهعليهما‌السلام فرمودند: ما من أحد الّا و هو يصيب حظّاً من الزّنا، فزنا العينين النظر، وزنا الفم القبلة، و زنا اليدين اللمس، صدّق الفرج ذلك أو كذّب. نيست كسي مگر اينكه او را سهمي از زنا اصابت نمايد، پس زناي چشمان نگاه (به زن نامحرم است) و زناي لبها بوسيدن او است، و زناي دستها، لمس است، (بعد از اين مقدمات) نر و مادگي آنها را تصديق نمايد (و به زناي عملي مشغول شوند) يا تكذيب نموده و پرهيز مي‌نمايند.«۲»

۶ - أمير مؤمنانعليه‌السلام فرمود: من أطلق ناظره أتعب حاضره، من تتابعت لحظاته دامت حسراته. هركس (عضو) نگاه كننده‌اش را رها سازد، خود را به زحمت انداخته است، و هركس نگاهش پشت سرهم شود، حسرت هايش ادامه خواهد يافت.«۳»

۷ - پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: النظر سهم مسموم من سهام إبليس، فمن تركها خوفا من اللَّه أعطاه اللَّه إيمانا يجد حلاوته في قلبه. نگاه تير زهر آگين از تيرهاي ابليس است پس هركس آن را از ترس خدا ترك نمايد، خداوندبرايش ايماني عطا فرمايد كه شيريني آن را در دلش پيدا خواهد نمود.«۴»

۸ - و فرمود: لكل عضو من ابن آدم حظ من الزنا فالعين زناه النظر، و اللسان زناه الكلام والأذنان زناهما السمع واليدان زناهما البطش، والرجلان زناهما المشي، والفرج يصدق ذلك ويكذبه. بر تمام اعضاي فرزند آدم، نصيبي از زناست، پس چشم زنايش نگاه است، و زبان زنايش گفتار (حرام) است، و گوشها زناشان شنيدن (صداها و كلمات حرام) است و دستان، زنايش فشار آوردن (و زدن) است و پاها زنايشان رفتن (به جاهاي حرام) است و اندام جنسي آنها را تصديق و تكذيب مي‌نمايد.«۵»

۹ - در كتاب «زهد النبي»صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شيخ جعفر بن أحمد قمي پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: اشتد غضب اللَّه علي امرأة ذات بعل ملأت عينها من غير زوجها. شديد شد غضب خداوند بر زن شوهرداري كه چشمانش را از غير شوهرش پر نمايد.«۱»

۱۰ - حسين بن زيد از جعفر بن محمد، از پدرانشعليهم‌السلام در حديث المناهي‌فرمود: ومن ملأ عينيه من حرام ملأ اللَّه عينيه يوم القيامة من النار إلا أن يتوب ويرجع. و هركس چشمانش را از حرام پرنمايد، خداوند روز قيامت چشمهايش را از آتش پر مي‌نمايد مگر توبه كرده و برگردد.«۲»

۱۱ - سكوني، از امام صادق، از پدرشعليهما‌السلام گفت: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

فرمود: كلّ عين باكية يوم القيامة إلا ثلاثة أعين: عين بكت من خشية اللَّه، و عين غضت عن محارم اللَّه، و عين باتت ساهرة في سبيل اللَّه. تمام چشمها روز قيامت مي‌گريد مگر سه چشم، چشمي كه از ترس خدا بگريد، و چشمي كه از حرام‌هاي خداوند، پوشيده شود، و چشمي كه در راه خدا شب را بيدار بماند.«۳»

۱۲ - أمير مؤمنانعليه‌السلام فرمود: ليس في البدن شئ أقلّ شكرا من العين، فلا تعطوها سؤلها فتشغلكم عن ذكر اللَّه عزوجل. در بدن كم شكرتر ازچشم نيست، پس خواسته هايش را به او ندهيد تا شما را از ذكر خدا مشغول نسازد.«۴»

۱۳ - سيف بن عميرة: از سعد الاسكاف: از أبي جعفرعليه‌السلام فرمود: استقبل شاب من الأنصار امرأة بالمدينة وكان النساء يتقنّعن خلف آذانهنّ، فنظر إليها وهي مقبلة، فلما جازت نظر إليها ودخل في زقاق قد سمّاه ببني فلان فجعل ينظر خلفها واعترض وجهه عظمٌ في الحائط أو زجاجة فشقّ وجهه، فلما مضت المرأة نظر فإذا الدماء تسيل علي ثوبه و صدره، فقال: و اللَّه لآتينّ رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و لأخبرنّه، فأتاه، فلما رآه رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال: ما هذا؟

فأخبره فهبط جبرئيلعليه‌السلام بهذه الآية: (قل للمؤمنين يغضوا من أبصارهم ويحفظوا فروجهم ذلك أزكي لهم ان اللَّه خبير بما يصنعون). جواني از طايفه انصار در مدينه با زني روبرو آمد و زنها مقنعه را در پشت گوششان مي‌بستند جوان درحالي كه او مي‌آمد به او نگاه مي‌كرد تا اينكه رد شده وارد كوچه‌اي گشت كه به بني فلان ناميده شده بود، پس مرتب به او نگاه مي‌كرد و (بيخود شده و محو تماشاي جمال او بود ناگهان سرش به ديوار خورد و) استخوان يا شيشه‌اي از ديوار به روي او اصابت نمود و رويش پاره شد و خون جاري گشت؛

زن عبور نمود (و گذشت اما جوان تازه متوجه شده بود كه) خون به لباس وسينه‌اش جاري است، گفت: به خدا اين قضيه را براي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خبر داده (ومي‌رسانم تا فكري در باره اين زنهاي رو برهنه و آرايش كرده بنمايد كه جوانان را به بيراهه نكشند) پيش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد قضيه را گفت، در اين حال جبرئيل نازل شده و اين آيات را آورد «به مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرم) فرو گيرند و عفاف خود را حفظ كنند، اين براي آنان پاكيزه‌تر است؛ خداوند از آنچه انجام مي‌دهند آگاه است و به زنان با ايمان بگو چشم‌هاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را جز آن مقدار كه نمايان است آشكار ننمايند و (اطراف) روسري‌هاي خود را برسينه خود افكنند (تاسينه و گردن با آن پوشانده شود) تا آخر آيه».«۱»

۲۶ - نگاه اوّليّة

۲۶ - در دوران زندگي خيلي پيش مي آيد كه آدمي بطور ناخواسته چشمش به زن زيبا مي افتد كه او را به اعجاب و شگفتي وا مي دارد و از آن خوشش مي آيد، در اين صورت چه بايد كرد آيا او را بپايد و زُر بزند يا بر خود مسلّط شود و رو به سوي خدا برگرداند!.

۱ - از امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: اذا نظر أحدكم الي المرأة الحسناء فليأت أهله فانّ الّذي معها مثل الّذي مع تلك، فقام رجل فقال يا رسول اللَّه فان لم يكن له أهل فما يصنع؟! قال فليرفع نظره الي السّماء و ليراقيه و ليسأله من فضله. زماني كه يكي تان به زن زيبائي نگاه كرد، پس به پيش همسرش در آيد زيرا آنچه كه آن دارد مانند آن را اين هم دارد، مردي برخاست و گفت: اي رسول خدا اگر همسر نداشته باشد.چه كند؟! فرمود: نگاهش را به سوي آسمان بلند نمايد و بدوزد و از فضل خدا درخواست كند.«۱»

۲ - اميرمؤمنانعليه‌السلام در حديث اربعمأة فرمود: اذا رأي أحدكم امرأة تعجبه فليأت أهله فانّ عنده مثل مارأي فلايجعلنّ للشّيطان علي قلبه سبيلًا ليصرف بصره عنها فاذا لم يكن له زوجة فليصلّ ركعتين و يحمد اللَّه كثيراً و ليصلّ علي النّبيّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ثمّ يسأل اللَّه من فضله فانّ ينتج (يبيح- يتيح) له من رأفته ما يغنيه. هرگاه يكي از شما زني را ديد و خوشش آمد پس به پيش همسرش برود همانا در او مانند همان است كه ديده، پس شيطان را بردلش راه ندهد و حتماً چشمش را از او برگيرد، اگر همسر ندارد دوركعت نماز خوانده و ستايش خدا را زياد بجا آورد و بر پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم صلوات بفرستد و سپس از فضل خدا سؤال نمايد چون او از رأفت خود به او نتيجه داده (و فضل خود را به او مباح و عطا فرموده) و بي نياز مي گرداند.«۲»

۳ - سيد رضي در نهج البلاغة: آورده است، اميرمؤمنانعليه‌السلام با اصحابش نشسته بود زني زيبا بر آنها گذشت كه آنها به او چشم دوختند حضرت فرمود: انّ عيون هذه الفحول طوامح و انّ ذلك سبب هبابها فاذا نظر أحدكم امرأة تعجبه فليلامس أهله، فانّما هي امرأة كامرأته فقال رجل من الخوارج، قاتله اللَّه كافراً ما أفقهه فوثب القوم ليقتلوه فقالعليه‌السلام رويداً فانّما هو سبّ بسبّ أو عفو عن ذنب. همانا چشمان اين نرها حريص است و اين سبب تحريك آنهاست، پس وقتي كه يكي تان به زني نگاه كرد كه او را به تعجب وادشت (و از او خوشش آمد)، همسر خود را لمس نمايد (و با او آميزش جنسي داشته باشد) زيرا آن زني مانند زن خودش است، يكي از خوارج گفت: خداوند او (يعني اميرمؤمنانعليه‌السلام ) را با كفر بميراند!! (ببينيد) چقدر آموزنده‌تر حرف زد، پس اصحاب خيز برداشتند كه آن مرد را بكشند اميرمؤمنانعليه‌السلام فرمود: آرام باشيد، همانا پاسخ آن سخن زشت، مقابله بمثل است يا گذشت كردن (شايسته‌گي و اخلاق عليعليه‌السلام هم گذشت است نه انتقام!!).«۳»

۴ - حمادبن عثمان از امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زني را ديد كه آن حضرت را به اعجاب واداشت، به ام سلمه داخل شد و با او همبستر شد چون روز نوبت او بود و در حالي كه آب (غسل) از سرش مي چكيد به سوي مردم بيرون آمد و فرمود: اي مردم بتحقيق نگاه (ناصواب) از شيطان است، پس براي هركس همچون كاري پيش آمد به پيش همسر خود برود«۱

۲۷ - حدود نگاه به نامحرم‌

۲۷ - بعضي‌ها خيال مي‌كنند كه دستورات بازدارنده اسلام در مورد حجاب و پرهيز از خودنمايي وسوسه‌انگيز: نوعي خشونت و عقب گرد به عهد عتيق و بربريت و وحشيت عهد بوق است!؛

اما خودمانيم بياييد منصفانه و بدون تقليد از غرب و پيروي از هواي نفس: كلاهمان را قاضي كنيم اگر بانوان عزيز كه خداوند آنها را براي آرامش روح و آسايش جسم و جان مردان آفريده و مورد توجه جنس مخالف خود قرار داده است: خود را در منظر نامحرم قرار نمي‌دادند و در مجامع عمومي و محافل خصوصي: با آرايش‌هاي فريبنده گوناگون ظاهر نمي‌شدند؛

آيا اين همه فساد و تباهي و سردرگمي و خانمان‌هاي برباد رفته و ويران گشته: بر جوامع و اقشار مختلف مخصوصاً طبقه جوان كه در بحران بلوغ و غيره با اين مسايل دست و پنجه نرم مي‌كنند: حكم فرما مي‌شد؟!!.

آيا اين گريز پايي‌ها و وحشت از اندرون نشستن قسمتي از بانوان و دختران و سر به بيابان و خيابان گذاشتن‌ها و از خانه فراركردن‌ها وو محصول بدحجابي و بي حجابي نيست؟!!؛

آيا اطاعت از دستورات آيات سوره مباركه «نور» و پرهيز از منهيات آن: جوامع را به ساحل نجات و زندگي ايده آل و روح آرام نمي‌رسانيد؟!؛

صدها آيا و مگرهاي ديگر كه شما بهتر از من مي‌دانيد. خدايا به احترام مقربين درگاهت: تمام اقشار مختلف مخصوصاً طبقه جوان ما را از شرور شياطين جن و انس و حوادث خانمانسوز محفوظ بدار و آنها را به زندگي آرام و بي دغدغه و دور از ناراحتي‌هاي روحي و جسمي: برسان و خودت دست آنها را بگير و به ساحل نجات برسان آمين.

در سوره مباركه نور در آيات ۳۰ و ۳۱ حد و مرز حجاب را مشروحاً بيان فرموده است و در روايات فراوان نيز حدود نگاه به نامحرم، با تفاوتهائي بيان گرديده است كه براي رعايت اختصار فقط تعدادي از آنها را ذيلًا مي آوريم.

۱ - زرارة، از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام در باره آيه( وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ) و زينت‌هاي خود را (جز آن مقدار كه نمايان است) آشكار ننمايند مگر آنچه كه ظاهر است» منظور اين آيه چيست؟ فرمود: الزّينة الظاهرة الكحل والخاتم. زينت ظاهره سرمه و انگشتر است.«۱»

۲ - باز درباره آيه فوق از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام «إلا ما ظهر منها» فرمود: الوجه والذراعان رو و دو ذراع (بازو).«۲»

۳ - أبي بصير گويد: از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام درباره آيه( وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ) پرسيدم؟ فرمود: الخاتم والمسكة وهي القلب انگشتر و مسكه كه آن محل دستبند است.«۳»

۴ - مروك بن عبيد، از بعض أصحاب ما، از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام گفت: به او گفتم ما يحلّ للرّجل أن يري من المرأة إذا لم يكن محرماً؟ قال: الوجه والكفان والقدمان براي مرد از زن نامحرم چه چيزهائي ديدنش حلال است؟! فرمود: رو و كف دستان و قدمها.«۴»

۵ - علي بن جعفر از امام موسي كاظمعليهما‌السلام درباره زن نامحرم كه براي مردنامحرم چه چيزهائي نگاه كردنش حلال است سؤال نمود؟ فرمود: الوجه والكف وموضع السّوار. رو و كف و محل النگو (يعني مچ دستها).«۵»

۶ - عليعليه‌السلام در حديث الأربعمائة فرمود: لكم أول نظرة إلي المرأة فلا تتبعوها

بنظرة اخري واحذروا الفتنة. نگاه اول براي شماست، نگاه ديگري پشت سرش نكنيد و از فتنه در حذر باشيد.«۱»

۷ - تميمي از امام رضا، از پدرانشعليهم‌السلام .

از رسول خدا فرمود: لا تتبع النظرة النظرة فليس لك إلا أول النظرة نگاه پشت نگاه نكن، نيست براي تو مگر نگاه اول.«۲»

۸ - سكوني: از امام صادقعليه‌السلام : أوّل نظرة لك والثّانية عليك ولا لك، والثّالثة فيها الهلاك نگاه نخست براي توست، ودومي به ضرر توست نه به خير تو، و سومي در آن است هلاكت (و نابود شدن).«۳»

۹ - عبدالرحمن بن الحجاج گويد: از أبا عبد اللَّهعليه‌السلام پرسيدم دختري كه به بلوغ نرسيده است كي سرش ر ا از نامحرم و براي نماز بپوشاند؟ فرمود: لا تغطّي رأسها حتي تحرم عليها الصلاة. سرش را نپوشاند تا نماز برايش حرام شود (حيض ببيند و به بلوغ برسد).«۴»

۱۰ - بزنطي، از امام رضاعليه‌السلام فرمود: لا تغطّي المرأة رأسها من الغلام حتي يبلغ الغلام زن از پسر (نامحرم) سرش را نپوشاند تا بالغ شود.«۵»

در مورد حدود پوشش زنان سالخورده به فصل بعد دقت نمائيد

۲۸ - حكم حجاب بانوان سالخورده‌

۲۸ - قال اللَّه عزّ و جلّ( وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍوَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ) «۱»

وزنان از كار افتاده‌اي كه اميد به ازدواج ندارند، گناهي بر آنان نيست كه لباسهاي (رويين) خود را بر زمين بگذارند، به شرط اين كه در برابر مردم، خود آرايي نكنند؛ و اگر خود را بپوشانند براي آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا ودانا است.

در باره اصل استثناي حكم حجاب براي زنان سالخورده در ميان علماي اسلام محل بحث و گفتگو نيست؛ چرا كه قرآن ناطق به آن است؛ ولي در خصوصيات آن گفتگوهائي وجود دارد از جمله اينكه: در مورد سن اين زنان و اين كه تا چه حد برسند حكم قواعد را دارند گفتگو است در بعضي از روايات اسلامي تعبير به مُسِنّه شده (زنان سالخورده).

در حالي كه در بعضي ديگر تعبير به قعود از نكاح (بازنشستگي از ازدواج) آمده اما جمعي از فقهاء و مفسرين: آن را به معني پايان دوران قاعدگي و رسيدن به حد نازائي و عدم رغبت كسي به ازدواج با آنها دانسته‌اند.

ولي ظاهر اين است كه همه اين تعبيرات به يك واقعيت اشاره مي‌كند و آن اينكه به سن و سالي برسند كه معمولا در آن سن و سال كسي ازدواج نمي‌كند: هر چند ممكن است به طور نادر چنين زناني اقدام به ازدواج بنمايند.

و نيز در مورد مقداري از بدن كه جايز است آنها آشكار كنند: در احاديث اسلامي تعبيرات مختلفي آمده: در حالي كه قرآن به طور سر بسته گفته است مانعي ندارد كه لباسهاي خود را فرو نهند كه البته اين تعبير ظاهر در لباس رو است.

در بعضي از روايات در پاسخ اين سؤال كه كداميك از لباسهايشان را مي‌توانند فرو نهند؟ امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمايد: الجلباب (چادر) در حالي كه در روايت ديگري تعبير به جلباب و خمار شده است (خمار به معني روسري است).

ولي ظاهر اين است كه اين گونه احاديث نيز با هم منافاتي ندارند: منظور اين است كه مانعي ندارد آنها سر خود را برهنه كنند و موها و گردن و صورت خود را نپوشانند و حتي در بعضي از احاديث و كلمات فقهاء: مچ دستها نيز استثناء شده است: اما بيش از اين مقدار: دليلي درباره استثناء آن نداريم.

و به هر حال همه اينها در صورتي است كه آنها خود آرائي نكنند

( غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ ) و زينتهاي پنهاني خود را كه ديگران هم واجب است بپوشانند بايد مستور دارند: و همچنين لباسهاي زينتي كه جلب توجه مي‌كند در تن نكنند و به تعبير ديگر آنها مجازند بدون چادر و روسري با لباس ساده و بدون آرايش بيرون آيند اما با همه اينها اين يك حكم الزامي نيست: بلكه اگر آنها مانند زنان ديگر پوشش را رعايت كنند ترجيح دارد: چنانكه در ذيل آيه فوق صريحا آمده است: زيرا به هر حال احتمال لغزش هر چند به صورت نادردر مورد اين گونه افراد نيز هست.«۱»

۱ - محمد بن مسلم، از أبي عبد اللَّه (عليه‌السلام ) در منظوراز آيه «والقواعد من النساء اللاتي لا يرجون نكاحا» چيست كه از لباسهايشان را به زمين بگذارند؟ فرمود جلباب.«۲»

در روايت ديگر از حلبي از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام منظور از (أن يضعن ثيابهن؟) فرمود:

الخمار والجلباب روسري و چادر، گفتم در پيش چه كساني (مي تواند خمار و جلباب را) بردارد؟ فرمود: جلوي كساني كه نبايدزينتش را دربرابر آنها آشكار نمايد و اگر نكند برايش بهتر است.«۳»

۲ - از حريز بن عبداللَّه، از أبي عبد اللَّه (عليه‌السلام ) او خواند (أن يضعن من ثيابهن) فرمود:

الجلباب والخمار إذا كانت المرأة مسنة (منظور) چادر و روسري است اگر زن سالخورده باشد.«۴»

۳ - علي بن أحمد بن يونس گويد: حسين مي گفت به او (امامعليه‌السلام نوشت و سؤال نمود از حد زناني كه به چه سنّي رسيد جايز است سرو بازوانش را باز نمايد؟ درجواب نوشت: وقتي كه از نكاح نشستند (يعني پير شده و از ازدواج افتادند).«۵»

۴ - أبي الصباح الكناني گفت: از أبا عبد اللَّهعليه‌السلام سؤال نمودم از «القواعد من النساء» كدام لباسشان را صلاح است به زمين گذارند؟ پس فرمود: الجلباب إلا أن تكون أمة فليس عليها جناح أن تضع خمارها. چادر است مگر اينكه كنيز برده باشد كه در اينصورت خمارش را هم باز مي كند.«۱

۲۹ - نگاه پشت سر نامحرم‌

۲۹ - حرام و نشانه پستي صاحب آن عمل است زيرا آن گونه كه او راضي نيست كسي به زن و خواهر و مادر او ديد بزنند: نبايد پشت سر نواميس مردم زُر زده و تماشا نمايد.

۱ - هشام و حفص و حماد بن عثمان همگي از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: ما يأمن الذين ينظرون في‌أدبار النساء أن ينظر (أن يُبتلوا) بذلك في‌نسائهم. آنانكه پشت سر زنان (نامحرم) نگاه مي‌كنند از ابتلاء به مانند آن در زنهاي خودشان، در امان نيستند (از مكافات عمل‌نبايد غافل شد).«۲»

۲ - صفوان بن يحيي: از أبي الحسنعليه‌السلام در باره گفته خداي عزّ وجلّ «يا أبت استأجره إن خير من استأجرت القوي الأمين» قال: قال لها شعيب: يا بنية هذا قويّ برفع الصخرة، الأمين من أين عرفتيه؟ قالت: يا أبت انّي مشيت قدّامه، فقال: إمشي من خلفي فان ضللتُ فارشديني إلي الطريق، فانّا قومٌ لا ننظر إلي (في) أدبار النساء.

(يكي از آن دو دختر حضرت شعيبعليه‌السلام به پدرش گفت:) پدر او (يعني موسي) را استخدام كن، زيرا بهترين كسي را كه استخدام كني اوست كه قوي و امين است؛

شعيب به دختر گفت: دخترم اين (جوان) براي برداشتن صخره نيرومند است، امانتش را از كجا دانستي؟، گفت: پدر من جلوي او راه مي‌رفتم، گفت: پشت سر من بيا اگر بيراهه رفتم مرا (بازبان) راهنمائيم كن (زيرا) ما گروهي هستيم به پشت سر زنها نگاه نمي‌كنيم.«۳»

۳ - أبي بصير: به امام صادقعليه‌السلام گفت: الرجل تمرّ به المرأة فينظر إلي خلفها، قال: أيسرّ أحدكم أن يُنظر إلي أهله و ذات قرابته؟ قلت: لا، قال: فارضَ للناس ما ترضاه لنفسك زني از جلوي مرد عبور مي‌كند و او پشت سر او نگاه مي‌كند؟ فرمود: آيا از شما كسي خوشحال مي‌شود پشت سر زن خود و زنان خويشانش، نگاه كند؟! گفتم: نه، فرمود: پس آنچه را كه به خود راضي هستي به مردم نيز راضي باش.«۱»

۴ - هشام بن سالم: از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: أما يخشي الذين ينظرون في أدبار النساء أن يُبتلوا بذلك في نسائهم؟!. آيا نمي ترسند آنان كه پشت سر زنان (ديگران) نگاه مي‌كنند، خود نيز در زنانشان به اين عمل گرفتار شوند؟!.«۲»

۵ - يونس بن عبد الرحمن، گفت: أبو عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: من تأمّل خلف امرأة فلا صلاة له، قال يونس: إذا كان في الصلاة. هركس پشت سر زن دقت نمايد، برايش نماز نيست، (نمازش باطل است) يونس گفت: يعني درنماز.«۳

۳۰ - حكم نگاه به خواهر زن‌

۳۰ - بعضي‌ها خيال مي‌كنند كه خواهر زن، مانند خواهر خودش محرم است، در حالي كه‌اين طور نيست او هم مانند ديگر بانوان نامحرم است زيرا اگر همسرش را طلاق دهد و يا بميرد: مي‌تواند با او ازدواج نمايد پس با زني كه مي توان ازدواج نمود، نگاه كردن به او، حرام است مگر حدودي در شرع معين گرديده است كه تعدادي از آن روايات در فصل شماره ۲۸ «حدود نگاه به نامحرم» همين بخش گذشت.

۱ - أحمد بن محمد بن أبي نصر گفت: از امام رضاعليه‌السلام : سؤال كردم: آيا براي مرد حلال است؟ أن ينظر إلي شعر أخت امرأته؟ فقال: لا إلّا أن تكون من القواعد، قلت له: أخت امرأته و الغريبة سواء؟ قال: نعم، اينكه به موي خواهر زنش نگاه كند؟ فرمود: نه، مگر اينكه پير شود، گفتم: خواهر زن مانند غريبه است؟! فرمود: بلي،«۴