گناه گریزی

گناه گریزی0%

گناه گریزی نویسنده:
گروه: مجموعه عقایدی

گناه گریزی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد حسين اسحاقى
گروه: مشاهدات: 11439
دانلود: 2053

توضیحات:

گناه گریزی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 252 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11439 / دانلود: 2053
اندازه اندازه اندازه
گناه گریزی

گناه گریزی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

می گیرد، با روی آوردن به چنین دنیایی، آخرتش را از دست می دهد و خود را مغضوب و منفور حق می کند و از نعمت های بهشتی محروم می شود. بنابراین، باید قلب را که عرش خدا و حرم حق است، از آلوده شدن به چنین محبتی حفظ کرد؛ زیرا این گونه علاقه ها، نتیجه حرص و طمع است. همچنین باید همان گونه که در آیات قرآن و روایت ها آمده است، از دنیا بهره برد؛ یعنی به دست آوردن مال حلال، خرج کردن آن به قدر گذران زندگی و انفاق باقی مانده آن در راه خدا. این گونه بهره مندی از دنیا، موجب رضای حق و آبادکننده آخرت انسان است، ولی محبت نامعقول، موجب خواری انسان در دنیا و آخرت می شود، چنان که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

اِنَّهُ ما سَکَنَ حُبُّ الدُّنْیا قَلْبَ عَبدٍ إِلاّ الْتاطَ فِیها بِثَلاثٍ: شُغُلٍ لایَنْفَدُ عَناؤُهُ، وَ فَقْرٍ لایُدْرَکُ غِناهُ وَ اَمَلٍ لایُنالُ مُنْتَهاهُ.(۱)

محبت دنیا در قلبی جای نگرفت مگر اینکه آن قلب را به سه چیز دچار کرد: شغلی که رنجش پایان نگیرد، فقری که بی نیازی از آن به دست نیاید و آرزویی که به پایان نرسد.

آن حضرت در کلامی دیگر فرمود: «حَرامٌ عَلی کُلِّ قَلْبٍ یُحِبُّ الدُّنْیا أَنْ یُفارِقَهُ الطَّمَعُ؛ جدا شدن از طمع، بر قلبی که عاشق دنیاست، حرام است.»(۲) حضرت علیعليه‌السلام نیز در این باره می فرماید: «مَنْ اَحَبَّ الدُّنْیا جَمَعَ لِغَیْرِهِ؛ عاشق دنیا، مال و ثروت دنیا را برای غیر خودش جمع می کند»؛ زیرا چنین فردی بر اثر عشق به دنیا، از خرج کردن مالش خودداری می کند و آن را روی هم انباشته می سازد و با مردن، آن را به دیگران وا می گذارد. امام صادقعليه‌السلام فرمود:

____________

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۹۰

۲- [۲] تنبیه الخواطر، ص ۳۶۲.

... فَمَنْ أَحَبَّها أَوْرَثَتْهُ الْکِبْرَ، وَ مَنِ اسْتَحْسَنَها أَوْرَثَتْهُ الْحِرْصُ وَ مَنْ طَلَبَها اَوْرَدَتْهُ إِلَی الطَّمَعِ وَ مَنْ مَدَحَها اَکَبَّتْهُ الرِّیاءُ وَ مَنْ اَرادَها مَکَّنَتْهُ مِنَ الْعُجْبِ، وَ مَنِ اطْمَأَنَّ اِلَیْها رَکِبَتْهُ الْغَفْلَهُ.(۱)

کسی که عاشق دنیا شد، کبر را ارث او قرار داد و هر کس آن را نیکو شمرد، حرص را ارث او کرد و آن که او را خواست، در گردونه طمعش انداخت و هر که آن را مدح کرد، ریا و خودنمایی به زمینش زد و هر که به آن میل کرد، وی را گرفتار خودبینی کرد و هر کس از آن آرامش خواست، دچار غفلتش ساخت.

۱۴ - خیانت

خیانت، امری بسیار ناپسند و کاری شیطانی و از ویژگی انسان های بی دین یا سست عقیده است. خداوند در آیاتی از قرآن، به موارد خیانت، مانند خیانت چشم ها (نگاه به نامحرم)، خیانت به خویش (ضربه زدن به شخصیت انسانی و تخریب آخرت خود)، خیانت در امانت (چه امانت الهی، مانند استعدادها و اعضا و جوارح و روح و روان، چه امانت های مردمی مانند اموال و اسرار)، خیانت در معامله اقتصادی و معاشرت اشاره می کند و نفرت خود را از مردم خیانت کار و ناسپاس بیان می دارد:

( وَ إِمّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ إِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ الْخائِنِینَ .) (انفال: ۵۸)

چنانچه از خیانت قومی [از هم پیمانان خود به دلیل پیمان شکنی ایشان] می ترسی، [در این

______

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۱۰۵.

صورت با توجه به عدل،] درستی عهد آنان را از عهده خود بردار [و به آنان اعلام کن که مرا با شما پیمانی نیست،] همانا خداوند مردم خیانت پیشه را دوست ندارد.

خداوند به دلیل نفرتی که از خیانت دارد، اهل ایمان را از خیانت به خدا و رسول و خیانت در امانت بازمی دارد و به مؤمنان سفارش می کند:

( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَخُونُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ. ) (انفال: ۲۷)

ای اهل ایمان! به خدا و رسول و امانت های خود خیانت نورزید، در حالی که زشتی خیانت را می دانید.

پیامبر خدا نیز فرمود: «لَیْسَ مِنّا مَنْ خانَ مُسْلِما فِی اَهْلِهِ وَ مالِهِ؛ از ما نیست کسی که به مسلمانی در اهل و مالش خیانت کند.»(۱) و در سخنی دیگر فرمود: «اِفْشاءُ سِرِّ أَخِیکَ خِیانَهٌ فَاجْتَنِبْ ذلِکَ؛ فاش کردن راز برادر دینی ات، خیانت است. پس، از این خیانت بپرهیز.»(۲) همچنین از آن حضرت نقل شده است: «لاتَخُنْ مَنْ خانَکَ فَتَکُنْ مِثْلَهُ؛ به کسی که به تو خیانت کرده است، خیانت مکن که مانند او می شوی.»(۳) پیامبر گرامی اسلام، مؤمنان را از چهار چیز که مایه ویرانی خانه ها و از بین رفتن برکت می شود، بیم داده و فرموده است:

چهار چیز است که یکی از آنها وارد خانه ای نمی شود مگر اینکه آن خانه خراب شود و برکت از آن دور می گردد: خیانت؛ دزدی؛ شراب خواری و زنا.(۴)

__________

۱- [۱] همان، ج ۷۵، ص ۱۷۲.

۲- [۲] همان. ج ۷۷، ص ۸۹.

۳- [۳] همان، ج ۱۰۳، ص ۱۷۵.

۴- [۴] همان، ج ۷۵، ص ۱۷۰.

امیر مؤمنان علیعليه‌السلام نیز فرمود: «أَلْخِیانَهُ دَلِیلٌ عَلی قِلَّهِ الْوَرَعِ وَ الدِّیانَهِ؛ خیانت، نشانه کمی پارسایی و دین داری است.»(۱) همچنین از حضرت صادقعليه‌السلام نقل شده است: «یُجْبَلُ الْمُؤْمِنُ عَلی کُلِّ طَبِیعَهٍ اِلاَّ الْخِیانَهَ وَ الْکِذْبَ؛ مؤمن، بر هر طبیعتی سرشته می شود مگر خیانت و دروغ».(۲)

۱۵ - شراب خواری

بنا بر روایات و آموزه های اسلامی، ابلیس، سازنده شراب و بانی شراب خواری است. شراب و دیگر ماده های مسکر و مخدر، به عقل و قدرت تفکر انسان آسیب های هولناکی می رساند و به تدریج از فرد مصرف کننده، موجودی عاطل و باطل می سازد.

تبدیل کردن نعمت های طبیعی خداوند که برای قوت انسان و کسب نیرو برای عبادت حق و خدمت به خلق آفریده شده، به شراب و هر مایه مست کننده ای، خیانتی بزرگ، کاری ناپسند و گناهی نابخشودنی است. فروختن انگور، خرما و دیگر میوه ها به شراب ساز، معامله ای حرام و ناپسند و نوعی جنگ با خدا و انسان است. مصرف، تهیه کردن، فروختن و هر نوع کار دیگری در این زمینه، حرام است و خشم و عذاب سخت الهی را در پی دارد. خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید:

( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ اْلأَنْصابُ وَ اْلأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ. فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟ )

(مائده: ۹۰ و ۹۱)

_____________

۱- [۱] تفسیر معین، ص ۹۶.

۲- [۲] بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۲.

ای اهل ایمان! شراب و قمار و بت پرستی و تیرهای گروبندی، ناپاک و از کارهای شیطانی است. از همه آنها دوری کنید، باشد که رستگار گردید. شیطان می خواهد با شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. آیا از این گناهان با این زیان های بسیارش دست برمی دارید؟

حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز در این باره فرمود:

شارِبَ الْخَمْرِ لاتُصَدِّقُوهُ إِذا حَدَّثَ، وَ لاتُزَوِّجُوهُ إِذا خَطَبَ وَ لاتَعُودُوهُ إِذا مَرِضَ وَ لاتَحْضُرُوهُ إِذا ماتَ، وَ لاتَأْتَمِنُوهُ عَلی أَمانَهٍ.(۱)

سخن مشروب خوار را تصدیق نکنید؛ چون به خواستگاری آمد، دختر به او ندهید؛ وقتی بیمار شد، به عیادتش و چون مرد، به تشییع جنازه اش نروید و برای [سپردن] امانت به او اطمینان نکنید.

و در کلامی دیگر فرمود:

یَخْرُجُ الْخُمّارُ مِنْ قَبْرِهِ مَکْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ: آیِسٌ مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ.(۲)

مشروب خوار، در قیامت از قبرش بیرون می آید، [در حالی که] بر پیشانی اش نوشته شده، از رحمت خدا ناامید است!

در حدیثی دیگر از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده است: «الخَمْرُ اُمُّ الْفواحِشِ، وَ اَکْبَرُ الْکَبائِرِ؛ شراب، ریشه همه گناهان و بزرگ ترین گناه کبیره است.»(۳) همچنین از آن حضرت نقل شده است:

لَعَنَ اللّهُ الْخَمْرَ وَ عاصِرَها وَ غارِسَها وَ شارِبَها وَ ساقِیَها وَ بائِعَها وَ مُشْتَرِیَها وَ آکِلَ ثَمَنِها وَ

__

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۲۷.

۲- [۲] تفسیر معین، ۱۲۳.

۳- [۳] کنز العمال، ج ۵، ح ۱۳۱۸۲.

حامِلَها وَ الْمَحْمُولَهَ اِلَیْهِ.(۱)

خداوند، شراب و گیرنده آن و کارنده و خورنده و ساقی و فروشنده و خریدار و خورنده مال و حمل کننده و کسی که آن را به سوی او حمل می کنند، همه و همه را لعنت کرده است.

پیامبر خدا در کلامی گهربار به مؤمنان این گونه سفارش می کند:

مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاْخِرِ فَلایَجْلِسْ عَلی مائِدَهٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ.(۲)

کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، بر سفره ای ننشیند که کنارش شراب می خورند.

مفضل می گوید:

از امام صادقعليه‌السلام پرسیدم: چرا خداوند شراب را حرام کرده است؟ حضرت فرمود: برای زیان و فسادی که دارد. مشروب خوار به رعشه و لرزش بدن گرفتار می شود؛ نور قلب و جان و چهره اش از بین می رود؛ مردانگی اش نابود می شود؛ جرئت ارتکاب گناه پیدا می کند؛ خون ریز می گردد؛ زناکار می شود؛ در حالی که محرمش را به جا نمی آورد، به وی تجاوز می کند. به شراب خوار افزون نمی شود مگر تمام بدی ها و زشتی ها.(۳)

۱۶ - ناسزاگویی

بدگفتن و ناسزاگویی به مردم، کمال بی ادبی و کاری غیراخلاقی و خلاف متانت و درستی و دین داری است. خداوند به مؤمنان اجازه ناسزاگویی حتی به دشمنان حق را نمی دهد.

( وَ لاتَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ .) (انعام: ۱۰۸)

شما ای اهل ایمان! به آنان که غیر خدا را به عنوان معبود می خوانند، دشنام ندهید؛ زیرا آنان هم در پاسخ شما، از روی نادانی، به خدا ناسزا می گویند.

_____

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۲۶.

۲- [۲] همان، ص ۱۲۹.

۳- [۳] همان، ص ۱۳۳.

معصومینعليه‌السلام نیز در روایت های خود، مؤمنان را از ناسزا گفتن به دیگر مردم و حتی حیوانات و اشیا نیز باز داشته اند.

رسول گرامی اسلام می فرماید: «لاتَسُبُّوا النّاسَ فَتَکْسِبُوا الْعَداوَهَ بَیْنَهُمْ؛ به مردم دشنام ندهید که نتیجه اش، دشمنی افکندن میان ایشان است.»(۱) آن حضرت در کلامی دیگر فرمود: «سِبابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قَتالُهُ کُفْرٌ وَ اَکْلُ لَحْمِهِ مِن مَعْصِیَهِ اللّهِ؛ دشنام به مؤمن، بدکاری؛ جنگ با او، کفر و بدگویی پشت سرش، معصیت خداست.»(۲) همچنین در کلامی عجیب می فرماید: «لاتَسُبُّوا الشَّیْطانَ، وَ تَعَوَّذُ بِاللّهُ مِن شَرِّهِ؛ به شیطان دشنام ندهید! از شرش به خدا پناه ببرید.»(۳) آن حضرت در سخن زیبای دیگری فرمود:

لاتَسُبُّوا الرِّیاحَ، فَاِنَّها مَأْمُورَهٌ، وَ لاتَسُبُّوا الْجِبالَ وَ لاَ السّاعاتِ وَ لاَ الاَْیّامَ وَ لاَ الَّیالِیَ فَتَأْثَمُوا وَ تَرْجِعَ اِلَیْکُمْ.(۴)

به باد، دشنام ندهید که مأمور حق است. به کوه ها و ساعت ها و روزها و شب ها ناسزا مگویید که گناه می کنید و زیان گناهش، به خود شما باز می گردد.

۱۷ - اسراف

زیاده روی در خوراک و پوشاک، زیاده روی در معاشرت و محبت، زیاده روی در عشق به دنیا، زیاده روی در انفاق و بخشش و مانند آن، از مصداق های اسراف است و در آیات قرآن و روایات، از آن با عنوان کاری ناپسند یاد می شود.

_____

۱- [۱] همان، ج ۷۵، ص ۱۶۳.

۲- [۲] همان، ص ۱۴۸.

۳- [۳] کنز العمال، ح ۲۱۲۰.

۴- [۴] بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۹.

اسراف چنان زشت و ناپسند است که خداوند متعال در قرآن مجید به صراحت بیان کرده است اسراف کاران را دوست ندارد:( کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لاتُسْرِفُوا إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید. همانا خداوند، اسراف کاران را دوست ندارد.» (اعراف: ۳۱) از اسراف کاران در قرآن مجید، به «مبذر» تعبیر شده است و مبذران، برادران شیطان ها معرفی شده اند، چنان که در آیه ای می خوانیم:

( إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا .) (اسراء: ۲۷)

اسراف کاران، برادران شیاطینند و شیطان است که به پروردگار بسیار ناسپاس است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز فرمود:

أَمّا عَلامَهُ الْمُسْرِفِ فَأَرْبَعَهٌ، الْفَخْرُ بِالْباطِلِ وَ یَشْتَرِی ما لَیْسَ لَهُ وَ یَلْبَسُ ما لَیْسَ لَهُ وَ یَأْکُلُ ما لَیْسَ عِنْدَهُ.(۱)

نشانه شخص اسراف کار، چهار چیز است: فخر به باطل؛ می خرد چیزی که در شأن او نیست؛ می پوشد چیزی که در شأن او نیست؛ می خورد چیزی که در شأن او نیست.

در کلام دیگری از آن حضرت آمده است: «اِنَّ مِنَ السَّرَفِ اَنْ تَأْکُلَ کُلَّ مَا اشْتَهَیْتَ؛ [یکی] از [انواع] اسراف، خوردن چیزی است که به آن میل داری.»(۲) همچنین امام حسن عسکریعليه‌السلام در کلام زیبایی فرمود: «اِنَّ لِلسَّخاءِ مِقْدارا، فَاِنْ زادَ عَلَیْهِ فَهُوَ سَرَفٌ؛ برای سخاوت، اندازه ای است. اگر از اندازه بگذرد، اسراف است».(۳)

امام علیعليه‌السلام نیز درباره آثار اسراف بر وجود فرد، این گونه می فرماید: «وَیْحَ الْمُسرِفِ، ما اَبْعَدَهُ عَنْ صَلاحِ نَفْسِهِ وَ اسْتِدْراکِ اَمْرِهِ؛ وای بر اسراف کار! چه دور است

_________

۱- [۱] تحف العقول، ص ۲۳.

۲- [۲] تنبیه الخواطر، ص ۴۵۶.

۳- [۳] بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۷.

وجودش و درک زندگی و حیاتش از اصلاح.»(۱) همچنین از امام صادقعليه‌السلام روایت شده است:

لِلمُسْرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَشْتَرِی ما لَیْسَ لَهُ، وَ یَلْبَسُ ما لَیْسَ لَهُ، وَ یَأْکُلُ ما لَیْسَ لَهُ.(۲)

اسراف کار سه نشانه دارد: می خرد، می پوشد و می خورد، آنچه را در شأن او نیست.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز می فرماید:

اِنَّ الْقَصْدَ اَمْرٌ یُحِبُّهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ، وَ إِنَّ السَّرَفَ یُبْغِضُهُ، حَتّی طَرْحُکَ النَّواهَ، فَاِنَّها تَصْلَحُ لِشَیْ ءٍ وَ حَتّی صَبُّکَ فَضْلَ شَرابِکَ.(۳)

همانا میانه روی، حقیقتی است که خداوند عزوجل آن را دوست دارد و دشمن اسراف کار است. اسراف تا جایی است که هسته خرمای خورده شده را که شایسته کاشتن است، دور بیندازی و زیادی آبی که در اختیار داری، به زمین بریزی.

امام موسی بن جعفرعليه‌السلام درباره اسراف فرمود:

مَنْ کانَ لَهُ مالٌ فَاِیّاهُ وَ الفَسادَ، فَاِنَّ اِعْطائَکَ الْمالَ فِی غَیْرِ وَجْهِهِ تَبْذِیرٌ وَ اِسرافٌ، وَ هُوَ یَرْفَعُ ذِکْرَ صاحِبِهِ فِی النّاسِ، و یَضَعُهُ عِنْدَاللّهِ.(۴)

کسی که ثروت دارد، بر او باد دوری از فساد! همانا تبذیر و اسراف این است که ثروت خود را در غیر جهت معینش خرج کنی. این گونه خرج بیهوده و بی رویه، نام صاحب ثروت را میان مردم، بلندمرتبه و خوش آوازه و نزد خداوند، پست می کند.

__________

۱- [۱] مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۲۶۶.

۲- [۲] بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۲۰۶.

۳- [۳] همان، ج ۷۱، ص ۳۴۶.

۴- [۴] همان، ج ۷۸، ص ۳۲۷.

۱۸ - غِشّ

نیرنگ زدن به مردم در هر کاری و فریب دادن آنان در معامله ها، برای مثال، فروختن جنس نامرغوب به جای جنس سالم به آنان و مکر و حیله کردن در همه امور، نوعی غش است.

در آیات قرآن مجید به ویژه در آیات مربوط به امور اقتصادی، به مصداق های غش، بسیار اشاره شده و در روایت های معصومینعليه‌السلام نیز به طور گسترده، به این عمل ناپسند پرداخته شده است. بی تردید، غش از دیدگاه قرآن و آموزه های اسلامی، کاری حرام و غیرمشروع و نوعی خیانت به مردم است. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در این باره می فرماید:

اَلْمُسْلِمِ اَخُوالْمُسْلِمِ، وَ لایَحِلُّ لِمُسْلِمٍ اِذا باعَ مِنْ اَخِیهِ بَیْعاً فِیهِ عَیْبٌ اَنْ لایُبَیِّنَهُ.(۱)

مسلمان، برادر مسلمان است. بر مسلمان حلال نیست زمانی که جنس عیب داری را می فروشد، عیبش را به خریدار نگوید.

آن حضرت در کلامی دیگر فرمود:

مَنْ غَشَّ الْمُسْلِمِینَ حُشِرَ مَعَ الْیَهُودِ یَوْمَ الْقِیامَهِ، لاِنَّهُم اَغَشُّ النّاسِ لِلْمُسْلِمِینَ.(۲)

کسی که به مسلمانانی نیرنگ بزند، در قیامت با یهود محشور می شود؛ زیرا یهودیان، خیانت کارترین مردم جهان نسبت به مسلمانانند.

در جایی دیگر از رسول گرامی اسلام روایت شده است:

مَنْ باعَ عَیْباً لَمْ یُبَیِّنْهُ لَم یَزَلْ فی مَقْتِ اللّهِ، وَ لَمْ تَزَلِ الْمَلائِکَهُ تَلْعَنُهُ.(۳)

کسی که جنسی را بفروشد و عیبش را نگوید، همواره گرفتار خشم خداست و پیوسته فرشتگان او را لعنت می کنند.

_____

۱- [۱] .تفسیر معین،ص ۳۷۴.

۲- [۲] من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۷۳.

۳- [۳] کنزالعمال، ۹۵۰۱.

حضرت علیعليه‌السلام نیز در این باره فرمود: «مَنْ غَشَّ النّاسَ فِی دِینِهِمْ فَهُوَ مُعانِدٌ لِلّهِ و رَسُولِهِ؛ کسی که به مردم در دینشان نیرنگ بزند، دشمن خدا و رسول خداست.»(۱) و در کلامی دیگر فرمود: «اِنَّ اَعْظَمَ الْخِیانَهِ خِیانَهُ الاُْمَّهِ، وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ الاَْئِمَّهِ؛ همانا بزرگ ترین خیانت، خیانت به امت و زشت ترین نیرنگ، نیرنگ با پیشوایان است».(۲)

۱۹ - ربا

وام دادن به مردم با هدف سود گرفتن از آنان و اضافه دادن جنس پست و در مقابل، گرفتن مقدار کمی از جنس مرغوب، مانند معامله کردن گندم یا برنج یا خرمای پست با مرغوب آن به میزان ده کیلو به هشت کیلو، از مصداق های ربا و کاری حرام و از گناهان کبیره است که خداوند در قرآن مجید به انجام دهنده این عمل، وعده عذاب قطعی داده است، چنان که در آیه ای می فرماید:

( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ .) (بقره:۲۷۸ و ۲۷۹)

ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است، وا گذارید. و اگر [چنین ]نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی برخاسته اید.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در نکوهش این عمل فرمود: «شَرُّ المَکاسِبِ کَسْبُ الرِّبا؛ بدترین کسب ها، کسب ربایی است.»(۳) و در کلامی دیگر می فرماید:

مَنْ اَکَلَ الرِّبا مَلَأَ اللّهُ عزَّوَجَلَّ بَطْنَهُ مِنْ نارِ جَهَنَّمَ بِقَدْرِ ما اَکَلَ، و اِنِ اکْتَسَبَ مِنْهُ مالاً لایَقْبَلُ مِنْهُ

________

۱- [۱] غررالحکم و دررالکلم، ص ۸۶ ، ح ۱۴۳۶.

۲- [۲] نهج البلاغه، نامه ۲۶.

۳- [۳] وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۲۳.

شَیئاً مِنْ عَمَلِهِ، وَ لَمْ یَزَلْ فیِ لَعْنَهِ اللّهِ وَالْمَلائِکَهِ ما کانَ عِنْدَهُ قِیراطٌ.(۱)

کسی که ربا بخورد، به اندازه ای که خورده است، خداوند شکمش را از آتش دوزخ پر می سازد و اگر از راه ربا مال اندوزی کند، چیزی از عملش پذیرفته نمی شود و اگر قیراطی از ربا نزد او باشد، پیوسته خدا و فرشتگان، وی را لعنت می کنند.

همچنین از ایشان روایت شده است: «اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَعَنَ آکِلَ الرِّبا وَ مُوکِلَهُ وَ کاتِبَهُ وَ شاهِدَیْهِ؛ خداوند عزوجل، خورنده و خوراننده و نویسنده و شاهد بر ربا را لعنت کرده است».(۲)

۲۰ - کبر

خودبزرگ بینی، از ویژگی های شیطان و نوعی نافرمانی از حق و خوار شمردن دیگران است. کبر، شیطان را از سجده بر آدم باز داشت و وی را به لعنت ابدی، خروج از حریم فرشتگان و استحقاق عذاب جاودان قیامت دچار کرد.

تکبر، چه در برابر خداوند، پیامبران و امامان معصومعليه‌السلام باشد و چه در برابر خلق خدا، کاری شیطانی است و انسان متکبر، ملعون و از رحمت حق محروم است. همان گونه که در قرآن آمده است،(۳) ابلیس به دلیل تکبر، از مقام و مرتبه والایش در پیشگاه حق سقوط کرد. انسان متکبر نیز به دلیل خودخواهی، از مرتبه انسانی سقوط می کند.

خداوند در قرآن مجید، مستکبران را مستحق عذاب دردناک دوزخ می داند و می فرماید:

________

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۶۴.

۲- [۲] تفسیر معین، ص ۴۰۸.

۳- [۳] نک: اعراف: ۱۳؛ نحل، ۲۳.

( أَمَّا الَّذِینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذابًا أَلِیمًا وَ لایَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیرًا .) (نساء: ۱۷۳)

و اما آنان که از بندگی خدا خودداری کردند و به کبر و خودپسندی آلوده شدند و نسبت به عبادت حق، تکبر ورزیدند، خداوند آنها را به عذاب دردناک گرفتار خواهد کرد. [آنها] جز خدا یار و یاوری نخواهند داشت.

خداوند در آیه ای دیگر، مستکبران را از حریم محبت خویش خارج ساخته است و آنها را مبغوض و منفور خویش معرفی کرده است:( ... اِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ ) همانا خداوند، اهل تکبر را دوست ندارد.» (نحل: ۲۳) در آیه ای دیگر نیز می خوانیم که خداوند در قیامت، با عتاب شدیدی به متکبران دستور می دهد وارد دوزخ شوند ومی فرماید:

( اُدْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرینَ .) (غافر: ۷۶)

وارد ابواب دوزخ شوید که در آنجا همیشگی هستید. دوزخ، برای مستکبران جایگاه بدی است.

رسول حق، حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز در این باره فرمود:

( اِجْتَنِبُوا الْکِبْرَ، فَاِنَّ الْعَبْدَ لایَزالُ یَتَکَبَّرُ حَتّی یَقُولَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: اکْتُبُوا عَبْدِی هذا فِی الْجَبّارِینَ ) .(۱)

از کبر بپرهیزید. هر آینه، بنده پیوسته تکبر می ورزد تا خداوند می گوید: نام این بنده مرا در طایفه گردن کشان بنویسید.

همچنین از امام علیعليه‌السلام روایت شده است:

اِیّاکَ وَالْکِبْرَ، فَاِنَّهُ أَعْظَمُ الذُّنُوبِ، وَ أَلْأَمُ الْعُیُوبِ، وَ هُوَ حِلْیَهُ اِبْلِیسَ.(۲)

از کبر ورزیدن بپرهیز؛ که بزرگ ترین گناهان و پست ترین عیب هاست. کبر، زینت ابلیس است.

___________

۱- [۱] کنزالعمال، ح ۷۷۲۹.

۲- [۲] مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۹.

و در کلامی دیگر فرمود:

عَجِبتُ لاِبنِ آدَمَ، اَوَّلُهُ نُطفَهٌ، و آخِرُهُ جیفَهٌ، و هو قائِمٌ بَینَهُما وِعاءً لِلغائِطِ، ثمَّ یَتَکَبَّرُ.(۱)

از فرزند آدم در شگفتم! آغازش نطفه و پایانش مرداری بدبو و میان آغاز و پایانش، ظرف نجاست است، آن گاه تکبر می ورزد.

رسول گرامی اسلام در کلامی گهربار، پیروان خویش را از کبر ورزیدن باز می دارد و می فرماید:

اِیّاکُمْ وَ الْکِبْرَ، فَاِنَّ اِبْلِیسَ حَمَلَهُ الْکِبرُ عَلَی تَرَکِ السُّجُودِ لِآدَمَ.(۲)

از کبر ورزیدن بپرهیزید. همانا این ویژگی زشت، ابلیس را بر آن داشت برخلاف دستور حق به آدم سجده نکند.

مواردی که گذشت، نشان دهنده تمام زشتی ها نیست، بلکه نمونه ای از پلیدی هاست که وجود آنها در انسان، سبب خواری وی در دنیا و عذاب آخرت خواهد شد.

برخی دیگر از گناهان که آدمی را از مرتبه انسانی دور می سازد و به مرتبه حیوانی تنزل می دهد، عبارت است از: تشبّه به بیگانگان؛ فساد در نسل؛ فساد در اقتصاد؛ بدعت گذاری؛ غرور؛ دزدی؛ قتل نفس؛ تقلید از حرام؛ بدگمانی به دیگران و به حق؛ وسوسه؛ پستی؛ فتنه گری و سخن چینی؛ شرک؛ جدال؛ تفرقه افکنی؛ گروه گرایی؛ قهر و جدایی؛ تعصب بیجا؛ طمع؛ تجسس در عیوب مردم؛ حرص؛ زنا؛ حسد؛ پای مال کردن حقوق خانواده و دیگر مردم و بسیاری از گناهان دیگر که پرداختن به آنها در این نوشتار نمی گنجد.

_____

۱- [۱] .بحارالانوار، ج ۷۳،ص ۲۳۴.

۲- [۲] ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۹.

فصل ششم: پیروی از هوای نفس و راه های تهذیب نفس

۱ - خواسته های انسانی

برخی خواسته های انسان به دلیل داشتنِ زیان فردی، خانوادگی و اجتماعی، حرام و ممنوع است. این حرمت از سوی خداوند و پیامبران و امامان ابلاغ شده و ابلاغ آن نیز بهره مندی انسان از میوه شیرین رحمت حق و محبت و عشق پیامبران و امامان است.

پول، خوراک، پوشاک، ملک و املاک، مرکب سواری، امور شهوانی و مانند آن، همه و همه نیکوست و انسان به آن تمایل دارد، ولی باید توجه داشت خواستن بی قید و شرط، خواستن به قیمت پای مال شدن حقوق دیگران، خواستن به قیمت بر هم خوردن نظام خانواده و اجتماع، خواستن به قیمت از دست دادن ارزش و کرامت انسانی و خواستن به قیمت از دست دادن آخرت و خریدن خشم خدا و اسیر شدن به عذاب ابدی پروردگار، نه شرعی است، نه عقلی و نه منطقی و هر انسان باوجدان و دارای فطرت سلیمی، این امر را تأیید می کند.

اگر خواسته های نفسانی در حد و حدود و هماهنگ با مقررات الهی اجتماعی باشد، سلامت زندگی، حفظ آبرو، کرامت انسانی و تعالی اخلاقی را به همراه دارد. در غیر این صورت، موجب آشفتگی روحی، از بین رفتن آبرو و پیدایش صفت های شیطانی و حیوانی خواهد شد. انسان ها با دو خواسته محاسبه شده و بی محاسبه، روبه رو هستند. خواسته های محاسبه شده، با خواسته حق پیوند خورده و با آن هماهنگ است و بر اساس حق، در دایره نفس، عقل و قلب قرار می گیرد. هر انسانی خواهان مال و ثروت حلال، مسکن مناسب، ارضای شهوت از راه مشروع و مانند آن است و خواسته ای که برگرفته از هوای نفس آدمی باشد، از کوردلی، کبر و خودخواهی سرچشمه گرفته است که منفور و مطرود است؛ زیرا چنین فردی، از هر راهی به گردآوری مال و ثروت می پردازد. ارضای شهوت را از هر راهی می پسندد و دیدن و شنیدن حرام نیز برایش لذت بخش است.

در قرآن مجید، از چنین خواسته هایی، به هوا تعبیر شده است. هوا چیزی است که در باطن وجود انسان، کرسی حکومت برقرار و جایگاه خدا را در وجود انسان اشغال می کند. چهره معبود به خود می گیرد و انسان را به بردگی و اسارت می کشاند و به جای اطاعت و عبادت از خدا، وی را به عبادت و پیروی از خود وا می دارد، چنان که خداوند در قرآن مجید در این باره می فرماید:

( أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً .) (فرقان: ۴۳)

آیا دیدی کسی را که هوای [نفس] خود را معبود [خویش] گرفت؟ آیا تو می توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟

خداوند در قرآن مجید، پیروی از بت هوا را موجب گمراهی و روی گردانی انسان از راه حق و فراموشی روز حساب و گرفتار شدن به عذاب شدید در قیامت می داند و خطاب به حضرت داوودعليه‌السلام می فرماید:

( لاتَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ إِنَّ الَّذینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ .)

از هوس پیروی مکن که تو را از راه خدا به در می کند. در حقیقت، کسانی که از راه خدا به در می روند، به [سزای]آن که روز حساب را فراموش کرده اند، عذابی سخت خواهند داشت.

از سوی دیگر، ترس از عظمت حق و ایستادگی در برابر هوای نفس، مایه بهره مندی از بهشت و نعمت های بی پایان آن معرفی شده، چنان که در آیه ای از قرآن آمده است:

( وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوی .) (نازعات: ۴۰ و ۴۱)

و آن کسی که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد، به یقین، بهشت جایگاه اوست.

خداوند در آیات قرآن، به پی آمدهای زیان بار پیروی از هواهای نفسانی اشاره کرده و انسان را از اطاعت از گناه کاران، غافلان، گرفتاران بند هوا و افراط گران نهی کرده و فرموده است:

( ... لاتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطًا .) (کهف: ۲۸)

و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته ایم و از هوس خود پیروی کرده و [اساس] کارش بر زیاده روی است، اطاعت مکن.

نشانه گرفتار شدن به هوای نفس، فساد اخلاق؛ فساد عمل؛ زندگی بی حساب و کتاب و بی قید و بند؛ رعایت نکردن حقوق دیگران؛ ترک عبادت؛ آلودگی به گناهان؛ آرزوهای بی پایان و دوری گزیدن از هم نشینی با نیکان و لذت بردن از دوستی و هم نشینی با ناپاکان و گناه کاران است.