گناه گریزی

گناه گریزی0%

گناه گریزی نویسنده:
گروه: مجموعه عقایدی

گناه گریزی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد حسين اسحاقى
گروه: مشاهدات: 11241
دانلود: 1942

توضیحات:

گناه گریزی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 252 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11241 / دانلود: 1942
اندازه اندازه اندازه
گناه گریزی

گناه گریزی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

ای مردم! از دوستی دنیا بپرهیزید؛ که آن سَر هر خطا و در هر بلا و مقرون با هر فتنه و پیش آورنده هر مصیبتی است.

زهری نیز می گوید:

از امام چهارم پرسیدند: فضیلت چه عملی در پیشگاه خدای عزوجل بیشتر است؟ حضرت فرمود: «ما مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَهِ اللّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ مَعْرَفَهِ رَسُولِهِعليه‌السلام اَفضَلَ مِن بُغْضِ الدُّنْیا وَ اِنَّ لِذلِکَ لَشُعَبا کَثِیرَهً وَ لِلْمَعاصی شُعَبا؛ پس از معرفت خدا و رسولش که درود خدا بر او خاندانش باد هیچ عملی بهتر از بغض دنیا نیست و بر آن شعبه های بسیاری است و گناهان نیز شعبه هایی دارند».(۱)

امام سجادعليه‌السلام در سخنانی دیگر فرمود:

فَتَشَعَّبَ مِنْ ذلِکَ: حُبُّ النِّساءِ وَ حُبُّ الدُّنْیا وَ حُبُّ الرِّئاسَهِ وَ حُبُّ الرّاحَهِ وَ حُبُّ العُلُوِّ وَ الثَّرْوَهِ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصالٍ فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِی حُبِّ الدُّنْیا فَقالَ الاَْنْبِیاءُ وَ الْعُلَماءُ بَعْدَ مَعْرِفَهِ ذلِکَ: حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کِلِّ خَطِیئَهٍ.(۲)

و از این نافرمانی ها منشعب می گردد: علاقه به زنان، دنیادوستی، دوستی ریاست، راحت طلبی، دوستی سخن گفتن، دوستی مقام و مرتبه و [دوستی] ثروت. اینها روی هم هفت ویژگی است که همگی در دوستی دنیا گرد آمده است. ازاین رو، پیامبران الهی و دانشمندان، پس از دانستن این مطلب گفتند: «دوستی دنیا، سَر هر خطا و گناهی است».

بیشتر جنایت هایی که در دنیا رخ می دهد، جز برای رسیدن به مقام و منصب چند روزه این دنیای پست نیست. درباره _عبدالملک مروان_ می نویسند.

پیش از آنکه به خلافت برسد، پیوسته ملازم مسجد بود و قرائت قرآن می کرد به گونه ای که او را «حمامه المسجد؛ کبوتر مسجد» می نامیدند و چون

_________

۱- [۱] تحف العقول، ص ۲۱۵.

۲- [۲] اصول کافی، ج ۳، ص ۱۹۷.

از به خلافت رسیدن خود آگاه شد، قرآن را بر هم نهاد و گفت: «سَلامٌ عَلَیْکَ هذا فِراقٌ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ». راغب در محاضرات پس از نقل این ماجرا می نویسد:

عبدالملک گفته است: «من از کشتن مورچه ای پرهیز می کردم و اکنون حجاج به من می نویسد که هزاران نفر از مردم را کشته است و در من هیچ اثر نمی کند.» روزی زهری به وی گفت: شنیده ام شرب خمر می کنی؟ گفت: بله، به خدا، شرب خون نیز می کنم.(۱)

بنابراین، دوستی دنیا و آخرت، هیچ گاه با هم و به یک اندازه در قلب مؤمن جمع نمی شود. دنیادوستی افراطی، آدمی را به ورطه گمراهی می اندازد، چنان که امام سجادعليه‌السلام فرموده است: «وَاللّهِ مَا الدُّنْیا وَ الْآخِرَهُ اِلاّ کَکَفَّتِی الْمیزانِ فَأَیُّهُما رَجَحَ ذَهَبَ بالاْخَرِ؛ به خدا سوگند، دنیا و آخرت همانند دو کفه ترازوست که هر کدام سنگین شد، از دیگری بکاهد».(۲)

د) وسوسه های شیطانی

پیامبر گرامی اسلام در حدیثی زیبا می فرماید:

لَوْلا اَنّ الشَّیاطِینَ یَحُومُونَ عَلی قُلُوبِ بَنِی آدَمَ لَنَظَروُا إِلی مَلَکُوتِ السَّماواتِ.(۳)

اگر شیطان، مانند پرنده ای گرد دل های فرزندان آدم نمی گردید، هر آینه، فرزندان آدم به ملکوت آسمان نگاه می کردند.

چگونگی طواف کردن شیطان بر گرد انسان ها را می توان از آیه ۱۷ سوره اعراف دریافت، آنجا که خداوند می فرماید:

____

۱- [۱] کیفر گناه، ص ۲۸۶؛ به نقل از: تتمه المنتهی، ص ۵۷.

۲- [۲] خصال، ج ۱، ص ۵۴؛ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۹۳.

۳- [۳] محجه البیضاء، ج ۲، ۱۲۵.

( ثُمَّ َلآتِیَنَّهُمْ مِّنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمآئِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ .)

سپس از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان می روم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت.

انسانی که گرفتار وسوسه های شیطانی است و خواسته های ضدخدایی مانند مارهای خطرناکی وی را نیش می زنند، چگونه می تواند پرواز به سوی حق و حقیقت را بیازماید. شیطان می کوشد به هر وسیله ای، آدمی را از یاد و ذکر حق غافل کند. امام صادقعليه‌السلام در این باره فرمود:

روزی شیطان خود را در حضور حضرت یحیی، فرزند حضرت زکریا به شکل انسانی درآورده و رنگ های گوناگونی را به خود آویخته بود. حضرت یحیی به او گفت: «اینها چیست که به خود آویخته ای؟» شیطان گفت: «شهواتی است که با آن، فرزندان آدم را شکار می کنم.» حضرت یحیی گفت: «آیا برای من نیز چیزی داری که با آن مرا به دام خود بکشی؟» شیطان گفت: «تنها کار تو که مرا خشنود می سازد، این است که وقتی سر سفره غذا می نشینی، بسیار سیر غذا می خوری. هرگاه شکم را از غذا پر کنید، از یاد خدا و عبادت عقب می افتید و من، از آن رو خوش حالم که از عبادت غافل می شوید.» حضرت یحیی [با شنیدن این سخن شیطان ]سوگند یاد کرد دیگر هرگز شکم خود را از غذا پر نسازد. شیطان نیز سوگند یاد کرد دیگر کسی را نصیحت نکند و راه های رسیدن به کمال را به وی نشان ندهد.(۱)

_________

۱- [۱] مهدی احدی امیرکلایی، سیره ماه رمضان و روزه داران، انتشارات مهر وفایی، ص ۶۳ ؛ به نقل از: کنز العرفان فی معرفه شهر رمضان، ج ۱، ص۶۱

۶ - سیاسی

اسلام، انسان را از خودکامگی باز می دارد؛ زیرا این امر به ستم اجتماعی می انجامد که در اسلام به شدت مردود است، چنان که خداوند در قرآن کریم می فرماید:

( وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی اْلأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لایُحِبُّ الْفَسادَ وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِاْلإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ .) (بقره: ۲۰۵ و ۲۰۶)

چون از نزد تو باز گردد، در زمین فساد کند و کشتزارها و دام ها را نابود سازد و خدا فساد را دوست ندارد و چون به او بگویید از خدا بترس، در گناه کاری، گرفتار خودخواهی می شود. دوزخ، آن آرام گاه بد، برای او کافی است.

و در آیه ای دیگر آمده است:

( إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَهً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّهَ أَهْلِها أَذِلَّهً وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ .) (نمل: ۳۴)

پادشاهان چون به قریه ای درآیند، تباهش می کنند و عزیزانش را خوار می سازند. آری، چنین کنند.

خودکامگی و قدرت طلبی، به ویرانی جامعه می انجامد و ارزش های اصیل آن را از بین می برد. حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است: «هر چیزی را آفتی است که آن را به تباهی می کشاند و آفت دین، والیان بدکردار است.»(۱) امیر

________

۱- [۱] نهج الفصاحه، ص ۴۷۸.

مؤمنان علیعليه‌السلام نیز می فرماید: «دو گرگ درنده در گله ای که چوپانش گریخته باشد، زیانمندتر از دین مسلمانی نیست که در جست وجوی ریاست است.»(۱) البته فرمانروایان صالح و شایسته، نه تباهی به بار می آورند، نه ستم می کنند؛ زیرا بر اساس فرمان الهی حکم می کنند و آن که به فرمان الهی حکم راند، نه ستم می کند، نه تباهی و در برابر این رفتار نیکو، پاداشی بزرگ در انتظارش است؛ همان وعده الهی که می فرماید:

( تِلْکَ الدّارُ اْلآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی اْلأَرْضِ وَ لا فَسادًا وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ ) (قصص: ۸۳)

این سرای آخرت است که آن را برای کسانی قرار داده ایم که در زمین، بزرگی و تباهی نمی خواهند و فرجام کار، از آن پرهیزکاران است.

حضرت علیعليه‌السلام این ریاست را امانت الهی می شمارد و در سفارش به حاکمان در پرهیز از گناه و انحراف، به اشعث بن قیس می فرماید: «همانا فرمان داری، خوراکی لذیذ نیست، بلکه امانتی است بر دوش تو».(۲)

_________

۱- [۱] سفینه البحار، ج ۱، ص ۴۹۲.

۲- [۲] نهج البلاغه، نامه ۵.

فصل سوم: پی آمدهای گناه

اشاره

بی شک، ارتکاب گناه، پی آمدهایی را برای شخص گنه کار به دنبال خواهد داشت از جمله اینکه:

گناه، قلب را تباه می سازد و موجب می شود در همان وضع ناهنجار روانی باقی بماند.

امام صادقعليه‌السلام به نقل از پدر بزرگوارشان امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

هیچ چیز بیش از گناه، برای قلب تباه کننده نیست. قلب با گناه به درگیری می پردازد و همچنان درگیرند تا گناه بر آن چیرگی یابد و در این هنگام، قلب واژگون می شود.(۱)

همچنین گناه، توفیق نماز شب را از انسان می ستاند.

در روایتی آمده است روزی فردی نزد امیرالمؤمنین علیعليه‌السلام آمد و

_______

۱- [۱] اصول کافی، ج ۳، ص ۳۷۰.

عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! من از نماز شب محروم شده ام. حضرت به او فرمود: «تو هنوز در بند گناهان خود هستی».(۱)

برخی گناهان که انسان را از یاد خدا دور می سازند و مانع استجابت دعا می شوند، عبارتند از: بدنیتی؛ پلیدی درون؛ دورویی؛ خودداری از برآوردن نیازهای دیگران؛ به تأخیر انداختن نمازهای واجب تا از دست رفتن وقت آن؛ ترک تقرب به خدای عزوجل با نیکوکاری و ندادن صدقه و بدزبانی و ناسزا گفتن.(۲)

اکنون به برخی از پی آمدهای دنیوی، معنوی و اخروی گناه می پردازیم.

۱ - پی آمدهای دنیوی گناه

اشاره

در بسیاری از آیات قرآن و روایات معصومینعليه‌السلام به پی آمدهای دنیوی گناه اشاره شده است. در اینجا به برخی از این پی آمدها اشاره می کنیم:

الف) عذاب دنیایی

خداوند درباره عاقبت ستم کاران می فرماید:

( فَأَنْزَلْنا عَلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ .) (بقره: ۵۹)

ستم کاران، آن سخن (حکم خدا) را دگرگون کردند و بر آنان به جزای عصیانی که کرده بودند، عذابی آسمانی فرود آوردیم.

در آیه ای دیگر می فرماید:

( یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُصِیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ کَثِیرًا مِنَ النّاسِ لَفاسِقُونَ .) (مائده: ۴۹)

_____

۱- [۱] علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۱.

۲- [۲] معانی الاخبار، ص ۲۷۰.

خدا می خواهد آنان را به سزای برخی گناهانشان عقوبت کند و هر آینه، بسیاری از مردم نافرمانند.

همچنین در آیه ای دیگر درباره ناسپاسی و کفران نعمت آل فرعون می فرماید:

( کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَفَرُوا بِآیاتِ اللّهِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ .) (انفال: ۵۲)

و این شیوه خاندان فرعون و کسانی بود که پیش از آنها بودند. آنها به آیات خدا کافر شدند. پس خدا آنها را به کیفر گناهانشان بازخواست کرد.

و در آیه ای دیگر آمده است:( فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ ) پس آنها را برای آنچه کردند، فرو گرفتیم.» (اعراف: ۹۶) همچنین در آیه ای دیگر می خوانیم:( فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ ) پس آنها را به سبب گناهانشان نابود کردیم.» (انعام: ۶) خداوند در آیه ای، از دلایل ویرانی خانه ها چنین یاد می کند:( فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا ) پس این است خانه های ویران آنها به سبب ستمی که کردند.» (نمل: ۵۲) یا غرق شدن برخی اقوام در دریا را کیفر گناه آنان می داند و می فرماید:( مِمّا خَطیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا ) ؛ به سبب خطاهایشان غرق شدند.» (نوح: ۲۵) در سوره شمس نیز در این باره آمده است:( فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوّاها ) ؛ پس پروردگارشان به سبب گناهانشان، بر سرشان عذاب آورد و با خاک یکسانشان ساخت». (شمس: ۱۴)

هرگاه گناه در جامعه ای رواج بیابد، به نابودی و عذاب می انجامد. ملتی که خوش گذران، عیاش و اهل گناه باشد، نابود خواهد شد، چنان که در این آیه قرآن آمده است:

( وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِیرًا .) (اسراء: ۱۶)

و چون بخواهیم قریه ای را نابود کنیم، خوش گذرانان و عیاشانشان را وا می داریم تا در آنجا گناه کنند و عذاب خدا بر آنها محقق شود و یک سره آنجا را ویران کنیم.

خداوند در آیه ای، رسیدن هرگونه مصیبت را از جانب خود انسان می داند و می فرماید:

( وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ .) (شورا: ۳۰)

اگر شما را مصیبتی رسد، به سبب کارهایی است که می کنید و خدا بسیاری از گناهان [شما] را می بخشد.

امام علیعليه‌السلام درباره گرفتار شدن اقوام به دلیل ارتکاب گناه به عذاب الهی می فرماید:

وَ احْذَرُوا ما نَزَلَ بِالاُْمَمِ قَبْلَکُمْ فِی الْمَثُلاتِ بِسوُءِ الاَْعْمالِ فَتَذَکَّرُوا فِی الْخَیْرِ وَ الشَّرِّ اَحْوالَهُمْ وَاْحذَرُوا اَنْ تَکُونُوا أَمْثالَهُمْ.(۱)

و بترسید از آن عذاب ها و کیفرهای سختی که بر اثر زشت کاری ها و اعمال بد به ملت های پیش از شما رسید و در نیکی و بدی، احوال آنان را یادآور شوید و بترسید که همانند آنان گردید.

ماجرای اندلس و تسلط یافتن دشمنان بر مسلمانان و نابودی آنان در جنوب غربی اروپا به دلیل غرق شدن در گرداب گناهان، نمونه ای عبرت آموز از عذاب الهی است که همان تسلط اشرار بر مسلمان باشد.

ماجرای رقت بار اندلس

کشور اسپانیا در جنوب غربی قاره اروپا قرار دارد و از کشورهای حاصل خیز و خوش آب و هوای این قاره است. این کشور در سال ۷۱۱ میلادی، در زمان خلافت بنی امیه به دست مسلمانان فتح شد. ماجرای فتح

__

۱- [۱] نهج البلاغه، ترجمه: فیض الاسلام، ص ۷۹۲.

اندلس به دست سپاه دوازده هزار نفری عرب به سرکردگی شخصی به نام طارق بن زیاد خواندنی است. طارق بن زیاد، از سوی موسی بن نُصَیر، فرمانده منصوب خلفای اموی در افریقا، مأموریت یافت اسپانیا را فتح کند. وی از راه تنگه جبل الطارق، وارد خاک اسپانیا شد. هیچ امیدی نبود وی بتواند با دوازده هزار سپاهی، این کشور را فتح کند و بسیار مشکل می نمود که این سپاه اندک بتواند در مقابل لشکر مجهز این کشور مقاومت کند. با این حال، روح سلحشوری و شهامتی که در کالبد آنان بود، این مشکل را برطرف کرد و اعراب به سرعت، شهرهای اسپانیا را یکی پس از دیگری فتح کردند.

مسلمانان، حدود هشت صد سال بر این کشور حکومت کردند و هم اکنون نیز آثار تاریخی آنها، مانند مسجد قرطبه، قصراشبیلیه، مسجد الحمراء و قصر الحمراء، منبع درآمد خوبی برای کشور اسپانیاست و هر سال گردش گران بسیاری برای تماشای این آثار تاریخی به اسپانیا می روند. در مدتی که اسپانیا در تصرف مسلمانان بود، مسیحیت با تجهیزات و نقشه های فراوان و جنگ های خونین نتوانست این کشور را از دست مسلمانان خارج سازد، ولی سرانجام با رواج دادن فحشا و بی بندوباری و گناه در میان جوانان، به تدریج توانست در آن کشور رخنه کند و با استفاده از سرگرمی آنان به عیاشی و شهوت رانی، پست های حساس کشور را در دست گیرد و ضربه ای سخت بر آنها وارد کند. در تاریخ آمده است زمام داران مسیحی برای تحقق اهداف شوم خود، یکی از افسران خائن مسلمان به نام براق بن عمار را برای اجرای نقشه های زیر به خدمت گرفتند:

۱ - مشروبات الکلی بسیاری به شهرهای اسپانیا وارد کردند و آن را با قیمت بسیار اندک در اختیار جوانان مسلمان قرار دادند. همچنین یکی از کشیشان مسیحی، یک سال، تمام انگورهای قرطبه (یکی از شهرهای اسپانیا) را پیش خرید کرد و از آن شراب تهیه کرد و سوگند یاد کرد که آن شراب ها را جز به دانشجویان اسلامی و جوانان مسلمان نفروشد. به این ترتیب، جوانان و حتی سالمندان به این سم مهلک معتاد شدند.

۲ - دختران اروپایی را گروه گروه به شهرهای اسپانیا آوردند و آنها را در تفریح گاه ها و معابر عمومی، سر راه جوانان قرار دادند و با این کار، جوانان مسلمان را به بی بندوباری و فساد کشاندند. این امر، به تدریج به زمام داران کشور نیز سرایت کرد و مقدمه نابودی و سقوط کشور را فراهم آورد.

۳ - وقتی مسلمانان در خوش گذرانی و غفلت غرق شدند، مسیحیان از فرصت استفاده کردند و به تدریج، پست های حساس کشور را به دست گرفتند. دشمنانی نیز که در خارج از کشور در کمین بودند، با تجهیز نیرو، به آنان حمله کردند. طولی نکشید که اسپانیا سقوط کرد و همه مسلمانان به دست مسیحیان قتل عام شدند.

این بود سرنوشت ملتی که در پرتو حفاظت از دین و آیین خود، به بزرگ ترین موفقیت ها دست یافتند، ولی آن گاه که گناه در میانشان رواج یافت، اسباب نابودی شان فراهم آمد. امام باقرعليه‌السلام به نقل از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، به این امر این گونه اشاره می کند:

اِذا ظَهَرَ الزِّنا مِنْ بَعْدِی کَثُرَ مَوتُ الْفُجْأَهِ وَ اِذا طُفِّفَ الْمِکْیالُ وَ الْمِیزانُ اَخَذَهُمُ اللّهُ بِالسِّنِینَ وَ النَّقْصِ وَ اِذا مَنَعُوا الزَّکاهَ مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَکَتَها مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمارِ وَ الْمَعادِنِ کُلَّها وَ اِذا جارُوا فِی الاَْحْکامِ تَعاوَنُوا عَلَی الظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اِذا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوِّهُمْ وَ اِذا قَطَّعُوا الاَْرْحاَم جُعِلَتِ الاَْمْوالُ فِی اَیْدِی الاَْشْرارِ وَ اِذا لَمْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ یَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لَمْ یَتَّبِعُوا الاَْخْیارَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی سَلَّطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ شِرارَهُمْ فَیَدْعُوا خِیارُهُم فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ.(۱)

هرگاه پس از من زنا پدیدار شود، مرگ ناگهانی فراوان گردد و هرگاه از پیمانه و ترازو کم شود، خداوند آنان را به قحطی و کمی [خوراک و دیگر وسایل زندگی] گرفتار می سازد و هرگاه [مردم] از دادن زکات دریغ کنند، زمین برکت خود را از زراعت و میوه ها و معادن، از آنها دریغ می کند و هرگاه در احکام، به ناحق حکم کنند، به ستم همدیگر دچار می گردند و چون پیمان شکنی کنند، خداوند دشمنانشان را بر آنان مسلط می سازد و چون قطع رحم کنند، خداوند، اموالشان را در دست اشرار قرار می دهد و چون امر به معروف و نهی از منکر و از نیکان اهل بیتعليه‌السلام پیروی نکنند، خداوند، اشرار آنان را بر ایشان مسلط می گرداند. پس نیکان آنها دعا می کنند و مستجاب نمی شود.

البته تنها ملت مسلمان اسپانیا نبودند که بر اثر آلودگی به گناه و شهوت رانی، به شکست و نابودی تن دادند، بلکه هر ملتی که به گناه آلوده گردد، به همین سرنوشت دچار می شود.

ب) تغییر نعمت

خداوند در قرآن مجید درباره گناهانی که نعمت ها را به نقمت تغییر می دهد و امت ها را از میان می برد، می فرماید:

( أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی اْلأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ آثارًا فِی اْلأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ .) (مؤمن: ۲۱)

آیا در زمین سیر نمی کنند تا بنگرند عاقبت پیشینیان چگونه بوده است؟ توانایی آنها و آثاری که در روی زمین پدید آورده بودند، از اینان بیش بود و خدا آنها را به کیفر کفرشان فرو گرفت.

________

۱- [۱] اصول کافی، ج ۴، ص ۸۱

از امیر مؤمنان علیعليه‌السلام نیز روایت شده است:

به خدا سوگند، هرگز قومی در فراوانی نعمت های زندگی به سر نبرده است، مگر آنکه به سبب گناهانی که مرتکب شدند،این نعمت ها را از دست دادند و خداوند هرگز به بندگان ستم نمی کند.(۱)

یکی از سنّت های الهی آن است که اگر ملتی به گناه و معصیت آلوده گردد، خدا نعمت هایی را که به آنها بخشیده است، از آنان می گیرد و نابودشان می کند مگر آنکه با توبه و استغفار، آن گناه را جبران کنند.

خداوند، رسیدن به خیر و برکت یا شر و فلاکت را به اعمال انسان ها وابسته دانسته و فرموده است:

( وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ ) (اعراف: ۹۶)

و اگر مردم شهرها و دهکده ها ایمان می آوردند و پرهیزکاری می کردند، برکت های آسمان را به روی آنها می گشودیم، ولی [آنها آیات ما را] تکذیب کردند. ما هم برای کارهایی که می کردند، بازخواست شان کردیم.

امام صادقعليه‌السلام نیز در این باره فرمود:

اِنَّ اللّهَ قَضی قَضاءً حَتْما اَنْ لایُنْعِمَ عَلَی الْعَبْدِ بِنِعْمَهٍ فَیَسْلُبَها إِیّاُه حَتّی یُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْبا یَسْتَحِقُّ بِذلِکَ النَّقِمَهَ.(۲)

خدای تعالی، حکم قطعی و حتمی فرموده است که نعمتی به بنده ای ندهد که آن را از او بگیرد؛ جز آنکه بنده گناهی کند که مستحق کیفر آن گردد.

امام سجادعليه‌السلام در حدیثی، برخی گناهان را در دگرگون شدن نعمت ها

________

۱- [۱] نهج البلاغه، شرح فیض الاسلام، ص ۵۷۰.

۲- [۲] اصول کافی، ج ۳، صص ۳۷۵ و ۳۷۶.

مؤثر دانسته و چنین فرموده است:

الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ: اَلْبَغْیُ عَلَی النّاسِ وَ الزَّوالُ عَنِ الْعادَه فِی الْخَیْرِ وَ اصْطِناعِ الْمَعْرُوفِ وَ کُفْرانُ النِّعَمِ وَ تَرْکُ الشُّکْرِ.(۱)

گناهانی که نعمت ها را دگرگون می سازد، عبارت است از: ستم بر مردم، ترک عادت در کار خیر و انجام کار نیک، کفران نعمت و واگذاردن شکر و سپاس.

ج) کاهش عمر

اشاره

یکی از پی آمدهای دنیوی گناهان، کاسته شدن از عمر آدمی است. امام صادقعليه‌السلام ، علت مرگ بیشتر مردم را گناهان آنان می داند و می فرماید: «مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِمَّن یَمُوتُ بِالْآجالِ؛ شمار کسانی که به گناهان می میرند، بیش از کسانی است که به عمر طبیعی از این جهان می روند.»(۲) آن حضرت در روایتی دیگر، با صراحت بیشتری فرموده است:

اَما اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عِرْقٍ یَضرِبُ وَ لانَکْبَهٍ وَ لاصُداعٍ وَ لامَرَضٍ اِلّأ بِذَنْبٍ.(۳)

هیچ رگی نزند و مصیبتی پیش نیاید و سردرد و بیماری نباشد، جز به دلیل گناهی که از انسان سر زده است.

امام سجادعليه‌السلام نیز در حدیثی، به گناهانی که موجب کوتاهی عمر می شود، این گونه اشاره فرموده است:

وَالذُّنُوبُ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَناءِ قَطِیعَهُ الرَّحِمِ وَ الْیَمِینُ الْفاجِرَهُ وَ الاَْقْوالُ الْکاذِبَهُ وَ الزِّناءُ وَ سَدُّ طُرُقِ الْمُسْلِمِینَ وَ ادَّعاءُ الاْءِمامَهِ بِغَیْرِ حَقٍّ.(۴)

__________

۱- [۱] معانی الاخبار، ص ۲۷۰.

۲- [۲] بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۴۰.

۳- [۳] اصول کافی، ج ۳، ص ۳۷۰.

۴- [۴] معانی الاخبار، ص ۲۷۱.

گناهانی که در نابودی [انسان] شتاب می کنند، [عبارتند از:] قطع رحم؛ سوگند دروغ؛ سخنان دروغ؛ زنا؛ راه مسلمانان را سد کردن و ادعای امامت و رهبری به ناحق.

امام سجادعليه‌السلام در این روایت، به شش گناه اشاره کرده است که موجب نابودی سریع انسان و کوتاهی عمر وی می شود:

یک قطع رحم

پیوند با خویشاوندان، موجب طولانی شدن عمر می شود و هرگونه قطع رابطه و پیوند با اقوام، کوتاهی عمر را در پی دارد، چنان که امام علیعليه‌السلام می فرماید:

اِنَّ الْیَمِینَ الْکاذِبَهَ وَ قَطِیعَهَ الرَّحِمِ تَذَران الدِّیارِ بَلاقِعَ مِنْ اَهْلِها.(۱)

سوگند دروغ و قطع رحم، خانه ها را ویران و از اهل و خانمان خالی می گرداند.

ابوحمزه ثمالی به نقل از امیر مؤمنان علیعليه‌السلام روایت کرده است: «اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَناء؛ پناه می برم به خدا از گناهانی که در نابودی شتاب کنند.» ابن کوّا که از دشمنان آن حضرت و از خوارج بود، همیشه در پی فرصتی بود تا از کردار و گفتار آن حضرت اشکالی بگیرد. ازاین رو، پس از شنیدن سخن حضرت برخاست و گفت: یا علی! مگر گناهی هم هست که در نابودی شتاب کند؟ حضرت فرمود: «نَعَمْ وَ تِلکَ قطیعَهُ الرّحِمِ؛ آری و آن قطع رحم است».(۲)

_______

۱- [۱] دار اسلام، ج ۳، ص ۱۹۳.

۲- [۲] اصول کافی، ج ۴، ص ۴۸.

در روایت آمده است روزی منصور دوانیقی شخصی را در پی امام صادقعليه‌السلام فرستاد. زمانی که حضرت نزد وی آمد، دستور داد در کنار خود تشکی گستردند و امام را بر آن نشانید. آن گاه چند بار صدا زد: محمد را نزد من بیاورید! مهدی را پیش من آرید. (محمد، نام پسر منصور و مهدی لقبش بود.) چون پسرش آمد، رو به امام صادقعليه‌السلام کرد و گفت: آن حدیثی را که در باره صله رحم نقل کردی، تکرار کن تا مهدی نیز بشنود. امام فرمود: «آری، پدرم از پدرش و ایشان از جدش، امیر مؤمنان [علی]عليه‌السلام و علیعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روایت کرده است: «اِنَّ الرَّجُلَ لَیَصِلُ رَحِمَهُ وَ قَد بَقِیَ مِن عُمُرِهِ ثَلاثُ سِنِینَ، فَیُصِیِّرُهَا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ ثَلاثِینَ سَنَهً وَ یَقْطَعُها وَ قَدْ بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ ثَلاثُونَ سَنَهً فَیُصَیِّرُهَا اللّهُ ثَلاثَ سِنِینَ؛ به راستی مرد صله رحم می کند و از عمرش سه سال بیش نمانده است، ولی خدا عمر سه ساله را سی سال می کند و قطع رحم می کند و از عمرش سی سال مانده است، ولی خدا عمر سی سال را سه ساله می کند.» منصور گفت: این حدیث نیکوست، ولی منظورم این حدیث نبود. امام جعفر صادقعليه‌السلام فرمود: «آری، پدرم از پدرش، از جدش، از امیرالمؤمنین] علی]عليه‌السلام ، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت کرده است: «صِلَهُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّیارَ وَ تَزِیدُ فِی الاَْعْمارِ وَ إِنْ کانَ اَهْلُها غَیْرَ أَخْیارٍ؛ صله رحم، خانه ها را آباد می کند و بر عمرها می افزاید؛ گرچه انجام دهندگان آن، مردم خوبی نباشند.» منصور [دوباره] گفت: این نیز حدیث زیبایی است، ولی منظورم این هم نبود. امام فرمود: «آری، پدرم، از پدرش، از جدش امیرالمؤمنین علیعليه‌السلام ، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرده است: «صِلَهُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسابَ وَ تَقِی مِیْتَهَ السُّوءِ؛ صله رحم، حساب [روز قیامت] را آسان می سازد و [انسان را] از مرگ بد حفظ می کند.» منصور پس از شنیدن این سخن امام، گفت: آری، منظورم همین حدیث بود.(۱)

همچنین در روایتی دیگر آمده است مردی خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد و پرسید: مبغوض ترین اعمال نزد خدای عزوجل کدام است؟ حضرت فرمود: «شرک به خدا.» عرض کرد: پس از شرک، چه عملی مبغوض ترین اعمال نزد خداست؟ پیامبر خدا فرمود: «قطع رحم.» مرد پرسید: پس از آن، چه؟ رسول خدا فرمود: «امر به کار زشت و نهی از کار نیک».(۲)

این کلام زیبای امام باقرعليه‌السلام نیز نشان دهنده اهمیت صله ارحام است، آنجا فرمود:

صِلَهُ الاَْرْحامِ تُزَکِّی الاَْعْمالَ وَ تَنْمِی الاَْمْواَل وَ تَدْفَعُ الْبَلْوی وَ تُیَسِّرُ الْحِسابَ وَ تُنْسِی ءُ فِی الاَْجَلِ.(۳)

صله رحم، اعمال را پاک می سازد؛ اموال را زیاد می کند؛ بلا را [دور] می گرداند؛ حساب را آسان می کند و اجل را به تأخیر می اندازد.

پیامبر گرامی اسلام نیز پیروان خود را به صله رحم سفارش می کند و می فرماید:

أُوصِی الشّاهِدَ مِنْ أُمَّتِی وَ الْغائِبِ وَ مَنْ فِی أَصْلابِ الرِّجالِ وَ أَرْحامِ النِّساءِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ أَنْ یَصِلَ الرَّحِمَ وَ اِنْ کانَتْ مِنْهُ عَلی مَسِیرَهِ سَنَهٍ فَاِنَّ ذلِکَ مِنَ الدِّینِ.(۴)

سفارش می کنم امت خود را، آنان که حاضرند و آنها که غایب اند و آنها که در صلب مردان و

________

۱- [۱] سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۱۴.

۲- [۲] همان، ص ۵۱۶.

۳- [۳] اصول کافی، ج ۳، صص ۲۲۱-۲۲۳.

۴- [۴] همان.

رحم زنان اند تا روز قیامت، که صله رحم کنند اگرچه فاصله آنان یک سال راه باشد؛ زیرا صله رحم، جزو دین است.

دو دروغ

دروغ گویی، آدمی را پست، بی مقدار و خوار می کند. امیر مؤمنان علیعليه‌السلام در روایتی در این باره فرمود:

أَلا فَاصْدُقُوا فَاِنَّ اللّهَ مَعَ الصّادِقِینَ وَ جانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَّ الْکَذِبَ مُجانِبُ الإِیمانِ اَلا وَ اِنَّ الصّادِقَ عَلی شَفا مَنْجاهٍ وَ کَرامَهٍ، اَلا وَ اِنَّ الْکاذِبَ عَلی شَفا مَخْزاهٍ وَ هَلَکَهٍ.(۱)

هان ای مردم! راست بگویید که خدا با راست گویان است و از دروغ دوری کنید که دروغ از ایمان به دور است. همانا که راست گو، مشرف به نجات و ارجمندی است و دروغ گو، مشرف به خواری و نابودی.

رسول گرامی اسلام نیز از جنبه دیگری به آسیب های دروغ گویی اشاره کرده و فرموده است:

مَنْ حَلَفَ عَلی یَمِینٍ وَ هُوَ یَعْلَمُ اَنَّهُ کاذِبٌ فَقَدْ بارَزَ اللّهَ بِالْمُحارَبَهِ وَ اِنَّ الْیَمِینَ الْکاذِبَهَ تَذَرُ الدِّیارَ بَلاقِعَ مِنْ اَهْلِها و تُورِثُ الْفَقْرَ فِی الْعَقَبِ.(۲)

کسی که به دروغ سوگند بخورد و بداند که دروغ است، به جنگ خدا رفته است و همانا سوگند دروغ، خانه ها را بی صاحب و بی خانمان می گرداند و موجب فقر فرزندان می شود.

در روایتی آمده است در زمان امام حسنعليه‌السلام مردی به دروغ مدعی شد که هزار درهم از حسن بن علیعليه‌السلام طلب کار است. حضرت همراه آن مرد برای محاکمه، نزد شریح قاضی رفتند. شریح به امام حسنعليه‌السلام رو کرد و گفت: آیا سوگند می خوری بده کار نیستی؟ حضرت فرمود: «اگر این مرد

________

۱- [۱] علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳۵.

۲- [۲] سفینه البحار، ج ۱، ص ۲۹۷.