مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان

مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان16%

مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان نویسنده:
گروه: کتابخانه اخلاق و دعا

مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان
  • شروع
  • قبلی
  • 274 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 22217 / دانلود: 4127
اندازه اندازه اندازه
مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان

مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

حرف پ

پادشاه زاده تیره بخت

حال افتادگان در چاه محبت دنیا و غرق شدگان در تاریکی شهوات ، مانند حال آن پادشاه زاده ای است که پدرش در مقام داماد شدن او برآمد ، پری چهره ای کم نظیر را از خاندانی شریف و نجیب به عقد او درآورد

چون وسایل عروسی آماده شد ، خواص و عوام را به تناسب شأنشان به دربار بار داد و درب خزانه احسان را به روی مردمان گشود و محتاج و نیازمند و غنی و ثروتمند را از جوائزش بهره مند ساخت ، و از گرمی جشن و چراغانی ، غم دل ها را زدود آشنا و بیگانه در آن مجلس سرور حاضر شدند و از تماشای آن بزم بی نظیر به حیرت فرو رفتند

عروس حور وَش را با انواع زیور و زینت به حجله آوردند ؛ ولی در این میان داماد را ندیدند ، به جستجویش برآمدند ولی او را نیافتند داماد در آن شب ، شراب بسیار خورده بود و آتش شعورش مانند چراغ بختش فرو مرده بود ، بر اثر مستی زیاد ، از جمع مهمانان جدا افتاد و حیرت زده و مبهوت به چند کوی و برزن گذر کرد ، عبورش به دخمه ای از دخمه های مجوسان افتاد ؛ مجوسانی که بر اساس قانونشان مردگان را در دخمه می گذاشتند و در دل شب کنار آنان شمع و چراغ می افروختند

پادشاه زاده وقتی چشم به دخمه دوخت ، دخمه را حجله عروس پنداشت ، به درون دخمه رفت مجوسان جنازه پیره زالی را که هنوز کالبدش سالم بود ، در آن دخمه گذاشته بودند

داماد ، پیره زال مرده را در آغوش کشید و از روی میل و رغبت و غریزه شهوت تا صبح با او آمیزش کرد

چون با وزیدن نسیم صبح از مستی و بی هوشی و بی خبری و مدهوشی در آمد ، خود را در دخمه ای وحشت زا و کنار جسد پیره زالی زشت رو دید ، از شدت نفرت و کراهت نزدیک بود هلاک شود ، و از نهایت شرمندگی و خجلت راضی بود به زمین فرو رود در اندیشه بود که مبادا کسی بر این وضع آگاه گردد و ننگ و عارش تا قیامت بر او بماند که ناگاه پدر و خدم و حشمش رسیدند و بر آن رسوایی و افتضاح آگاه شدند !!

این است دورنمایی از زندگی افتادگان در چاه محبت دنیا و غرق شدگان در شهوات ، که عروس آخرت را به سبب مستی از شهوات با به آغوش کشیدن پیره زال زشت روی و زشت خوی دنیا عوض کرده اند !!

ز خود غافل نشستن تا کی و چند

تو را مستی ز جام خودپرستی

پدید آمدن چشمه آب با دم عیسویِ عارفی وارسته

حضرت آیت اللّه العظمی حاج سید عبد الهادی شیرازی که از مراجع بزرگ شیعه و عارفی وارسته و سالکی ریاضت کشیده بود ، کرامتی عجیب دارد که مرحوم آیت اللّه حاج شیخ غلامرضا یزدی معروف به فقیه خراسانی نقل کرده است او می گوید : با گروهی از علما در معیت آیت اللّه شیرازی از نجف به سوی کربلا می رفتیم ، در میان راه به شدّت تشنه شدیم به صورتی که راه رفتن برایمان بسیار مشکل شد

آن مرد الهی و دارنده دم عیسوی فرمود : بیایید پشت این تپه تا به شما آب بدهم همه ما به پشت تپه رفتیم و دیدیم چشمه آبی فوران می کند ، همه آب خوردیم و تجدید وضو کردیم و لُنگ ها و چپیه های خود را خیس کرده به روی سر انداختیم و پس از رفع خستگی به راه افتادیم ، ولی من ناگهان متوجه شدم که در مسیر نجف به کربلا آب نبوده ، لذا به پشت تپه برگشتم و دیدم چشمه آبی وجود ندارد شیخ می گوید : لنگ خیس روی سر من بود ولی از چشمه آب خبری نبود !! این است معنای طی الخلق

پرخوابی

از حضرت باقرعليه‌السلام روایت شده : موسی به حضرت حق عرضه داشت : به کدام یک از بندگانت دشمنی بیشتر می ورزی ؟ فرمود : کسی که در شب مانند مردار در بستر افتاده و روز را به بطالت و بیهوده کاری می گذراند(۱) .

پرسش و پاسخی بسیار مهم

امین الاسلام طبرسی در تفسیر باعظمت « مجمع البیان » ، در مقدمه توضیح سوره واقعه روایت می کند : عثمان بن عفان از عبد اللّه بن مسعود در مرضی که سبب مرگ او شد عیادت کرد ، به عبد اللّه گفت : از چه چیز شکایت داری ؟ گفت :

گناهانم گفت : به چه چیز اشتها داری ؟ گفت : رحمت پروردگارم گفت : طبیبی را برای عیادتت نخوانم ؟ گفت : طبیب ، مرا بیمار کرده است گفت : می خواهی حقوق تو را از بیت المال بپردازم ؟ گفت : زمانی که به آن نیازمند بودم نپرداختی ، اکنون که به آن احتیاجی ندارم می خواهی بپردازی ! گفت : بگذار بپردازم تا برای دخترانت باشد گفت : دخترانم به آن نیازی ندارند ، به آنان گفته ام سوره واقعه را

______________________________

۱- ۱) - میزان الحکمه : ۱۳ / ۶۵۵۰ ، النوم ، حدیث ۲۰۹۱۷

بخوانند ، زیرا از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنیدم هرکس هر شب سوره واقعه را بخواند هرگز فقر و فاقه به او نخواهد رسید

پرسش های موسی از خدا و پاسخ خدا

نه تنها موسی بن عمران بلکه بسیاری از پیامبران بویژه پیامبر بزرگ اسلام پرسش هایی درباره معارف و حقایق از حضرت حق داشتند که خدای مهربان پاسخ آنان را عنایت کرده است

بخش مهمی از این پرسش ها در رابطه با حسنات اخلاقی بوده که در این زمینه به یک قطعه از این پرسش ها که موسی بن عمران از حضرت حق داشته و پاسخ های بسیار مهمی شنیده اشاره می رود

امام عسکریعليه‌السلام می فرماید : هنگامی که موسی بن عمران با خدا سخن می گفت عرضه داشت : خدایا ! پاداش کسی که شهادت دهد من فرستاده و پیامبر توام و تو با من سخن می گویی چیست ؟ خدا فرمود : فرشتگانم به سوی او می آیند و وی را به بهشتم بشارت می دهند

موسی گفت : پاداش کسی که در پیشگاهت می ایستد و همواره نماز به جا می آورد چیست ؟ فرمود : به خاطر رکوع و سجود و قیام و قعودش به فرشتگانم مباهات می کنم ، و کسی که به فرشتگانم به او مباهات کنم او را عذاب نخواهم کرد

موسی گفت : پاداش کسی که به خاطر خشنودیت مسکینی را طعام دهد چیست ؟ فرمود : فرمان می دهم ندا دهنده ای بر فراز همه خلایق ندا دهد فلان پسرِ فلان از آزاد شده های خدا از آتش دوزخ است

موسی گفت : پاداش کسی که صله رحم کند چیست ؟ فرمود : مرگش را به تأخیر می اندازم و سکرات موت را بر او آسان می کنم ، و خزانه داران بهشت او را ندا می کنند به سوی ما بیا و از هر دری که خواستی وارد بهشت شو

موسی گفت : پاداش کسی که آزارش را از مردم نگاه دارد و نیکی و خیرش را به مردم برساند چیست ؟ فرمود : روز قیامت ، آتش به او ندا می کند که تو را بر من راهی نیست

گفت : پاداش کسی که با زبان و دلش تو را یاد کند چیست ؟ فرمود : موسی ! او را در قیامت در سایه عرشم قرار می دهم و در حمایت خود می گیرم

گفت : پاداش کسی که پنهان و آشکار آیات حکیمانه ات را تلاوت کند چیست ؟ فرمود : ای موسی ! چون برق بر صراط خواهد گذشت

گفت : پاداش کسی که بر آزار و سرزنش مردم چون وابسته به تو است صبر کند چیست ؟ فرمود : او را در برابر ترس های روز قیامت یاری می دهم

گفت : پاداش کسی که چشم هایش از خشیت تو اشک بریزد چیست ؟ فرمود :

چهره اش را از حرارت آتش دوزخ حفظ می کنم و او را از روز فزع اکبر ایمنی می دهم

گفت : پاداش کسی که به خاطر حیای از تو خیانت را ترک کند چیست ؟ فرمود : روز قیامت برای او ایمنی است

گفت : پاداش کسی که به اهل طاعتت محبت ورزد چیست ؟ فرمود : او را بر آتش دوزخ حرام می کنم

گفت : پاداش کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند چیست ؟ فرمود : روز قیامت به او نظر رحمت نمی اندازم و از لغزشش گذشت نمی کنم

گفت : پاداش کسی که کافری را به سوی اسلام دعوت کند چیست ؟ فرمود : به او درباره هرکسی که بخواهد اجازه شفاعت می دهم

گفت : پاداش کسی که نمازهایش را به وقت بخواند چیست ؟ فرمود :

درخواست هایش را به او عطا می کنم و بهشتم را بر او مباح می نمایم

گفت : پاداش کسی که وضویش را برای خشیت تو کامل و تمام انجام دهد چیست ؟ فرمود : او را روز قیامت برمی انگیزم در حالی که میان دو چشمش نوری است که می درخشد

گفت : پاداش کسی که روزه رمضان را به خاطر رضا و خشنودی تو بگیرد چیست ؟ فرمود : او را در قیامت در جایگاهی قرار می دهم که در آن ترسی نیست .(۱)

پس از سیزده هزار سال سنگ به ته چاه رسید

در روایت صحیح بسیار مهمی از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روایت شده که فرمود :

روزی امین وحی برای ادای وحی به نزد من آمد هنوز آنچه را که باید بر من بخواند تمامش را نخوانده بود که ناگهان آوازی سخت و صدایی هولناک برآمد

وضع فرشته وحی تغییر کردم ، پرسیدم : این چه آوازی بود ؟ گفت : ای محمد ! خدای تعالی در دوزخ چاهی قرار داده ، سنگ سیاهی در آن انداختند ، اکنون پس از سیزده هزار سال آن سنگ به زمین آن چاه رسید پرسیدم : آن چاه جایگاه چه کسانی است ؟ گفت : از آنِ بی نمازان و شرابخواران(۲) ! !

پس گناهانم کجا رفت

در روایتی آمده : چون روز قیامت شود ، عبد را به جایگاه حساب درآورند ، و نامه عمل او را که پر از گناه است به دست چپ وی دهند عبد وقت گرفتن نامه به خاطر عادتی که در دنیا داشته « بسم اللّه » به زبان جاری کند و با خواندن خدا

_______________________________

۱- ۱) - امالی صدوق : ۲۰۷ ، المجلس السابع و الثلاثون ، حدیث ۸ ؛ بحار الانوار : ۱۳ / ۳۲۷ ، باب ۱۱، حدیث ۴.

۲- ۲) - اسرار الصلوه شیخ عبد الحسین تهرانی : ۳۱

به رحمت ، نامه را بستاند ، چون بگشاید آن را سپید یابد و هیچ نوشته ای در آن نامه به نظرش نیاید ، گوید : اینجا نوشته ای نیست تا بخوانم فرشتگان گویند : در این نامه سیئات و خطاهایت نوشته بود ، ولی به برکت این آیه زایل شد و حضرت عزت از تو گذشت(۱)

پنج خصلت سبب آزادی اسیر

در حدیثی بسیار مهم از حضرت صادقعليه‌السلام نقل شده است :

گروهی اسیر نزد پیامبر آوردند ؛ حضرت فرمان قتل همه را صادر کرد جز یک نفر را ، آن یک نفر تعجب کرد و عرضه داشت : چرا فرمان آزادی مرا صادر کردی ؟ حضرت فرمود : امین وحی به من خبر داد که تو دارای پنج خصلتی که خدا آنها را دوست دارد :

الغَیْرَهُ الشَّدِیدَهُ عَلَی حَرَمِکَ ، وَ السَّخاءُ ، وَ حُسْنُ الخُلُقِ ، وَ صِدْقُ اللِّسانِ ، وَ الشَّجَاعَهُ

« غیرت سخت بر محارمت و سخاوتمندی و خوش اخلاقی و راستی در گفتار و شجاعت »

از این واقعه عجیب مسلمان شد و در جنگی در رکاب پیامبر به شرف شهادت رسید ! (۲)

پند گرفتن حتی از راهزن

فضیل بن عیاض پیش از آن که با شنیدن آیه ای از آیات قرآن توبه کند ، راهزن بود وی در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسی پوشیده و کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت ، همه دزد و راهزن هر مال

__________________________________

۱- ۱) - تفسیر فاتحه الکتاب : ۷۴

۲- ۲) - وسائل الشیعه : ۲۰ / ۱۵۵ ، حدیث ۲۵۲۹۱ ؛ بحار الانوار ۶۸ / ۳۷۴ ، باب ۹۲ ، حدیث ۲۵

و جنس دزدیده شده ای که نزد او می بردند میان دوستان راهزن تقسیم می کرد و بخشی هم خود برمی داشت

روزی کاروانی بزرگ می آمد ، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید ثروتمندی در میان کاروان پولی قابل توجه داشت ، برگرفت و گفت : در جایی پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند این پول برایم بماند به بیابان رفت ، خیمه ای دید در آن پلاس پوشی نشسته ، پول به او سپرد فضیل گفت : در خیمه رو و در گوشه ای بگذار ، خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت چون به کاروان رسید ، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروان را به دزدی تصرف کرده بودند ، آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد چون آنجا رسید ، دزدان را دید که مال تقسیم می کردند

گفت : آه من مال خود را به دزدان سپرده بودم ! خواست باز گردد ، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا چون نزد فضیل آمد ، فضیل گفت : چه کار داری ؟ گفت :جهت امانت آمده ام گفت : همانجا که نهاده ای بردار ! برفت و برداشت

یاران فضیل را گفتند : ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز می دهی ! فضیل گفت : او به من گمان نیکو برد و من نیز به خدای تعالی گمان نیکو می برم ، من گمان او را به راستی تحقق دادم تا باشد که خدای تعالی گمان من نیز به راستی تحقق دهد(۱)

پند و عبرت در غزل سعد کافی

بیدار شو دلا که جهان پر مزور است

سیم حرام اگر چه سپید است هم چو شیر

پرهیز کن ز صحبت نااهل هان و هان

_____________________________

۱- ۱) - تذکره الاولیا

پوریای ولی و مبارزه با نفس

پوریای ولی مردی بود قوی ، قدرتمند و معروف با تمام پهلوانان معروف زمان کشتی گرفت و پشت همه را به خاک رسانید

زمانی که به اصفهان رسید با پهلوانان اصفهان هم کشتی گرفت و همه را به خاک انداخت ، از پهلوانان شهر درخواست کرد بازوبند پهلوانی مرا مهر کنید ،

همه مهر کردند جز رییس پهلوانان شهر که با پوریا هنوز کشتی نگرفته بود ، گفت : من با پوریا کشتی می گیرم اگر پشتم را به خاک رسانید بازوبندش را مهر می کنم قرار کشتی را روز جمعه در میدان عالی قاپو گذاشتند تا مردم جای تماشای آن کشتی کم نظیر را داشته باشند

پوریا شب جمعه پیرزنی را دید حلوا خیر می کند و با لحنی ملتمسانه می گوید : از این حلوا بخورید و دعا کنید خداوند حاجت مرا بدهد

پوریا پرسید : مادرم حاجت تو چیست ؟ گفت : پسرم در رأس پهلوانان این شهر است ، بناست فردا با پوریای ولی کشتی بگیرد ، او نان آور من و زن و فرزند خود است ، اقوامی داریم که به آنها هم کمک می کند ، می ترسم با شکست او حقوقش قطع شود و معیشت ما دچار سختی و مضیقه گردد !

پوریای ولی همان وقت نیت کرد به جای آنکه پشت پهلوان معروف اصفهان را به خاک برساند ، پشت نفس را به خاک اندازد ، بر این نیت بود تا با آن کشتی گیر روبرو شد ، وقتی به هم پیچیدند ، دید با یک ضربه می تواند او را به خاک اندازد ولی به صورتی کشتی گرفت که پشتش به خاک رسید تا نان جمعی قطع نشود ، و علاوه دل آن پیرزن شاد گردد ، و خود هم نصیبی از رحمت خدا شامل حالش شود

نامش در تاریخ پهلوانی به عنوان انسانی والا ، جوانمرد ، بافتوت ، و باگذشت ثبت شد ، و امروز قبرش در گیلان زیارتگاه اهل دل است(۱) .

پیامبر سه شبانه روز گریست

پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله به امین وحی و فرشته مقرّب حق جبرئیل فرمود :

دوزخ را برای من وصف کن جبرئیل درکات و ساکنان آن را یک به یک

_________________________________

۱- ۱) - جامع النورین : ۲۳۴

وصف کرد تا سخنش به طبقه اوّل رسید ، آنگاه سکوت کرد ، سید و سرور عالمیان فرمود : ای جبرئیل ساکنان این طبقه چه کسانی اند ؟ جواب داد : عذاب این طبقه از همه طبقات آسان تر است و ساکنانش عاصیان امّت تواند پیامبر فرمود : آیا از امت من کسی به دوزخ می رود ؟ امین وحی گفت : آنان که آلوده به گناه کبیره بوده و بی توبه از دنیا رفته اند !!

پیامبر به گریه نشست و سه شبانه روز در گریه بود تا آنکه روز چهارم حضرت زهراعليها‌السلام به زیارت آن حضرت آمد ، مشاهده کرد آن جناب روی مبارکش را بر خاک نهاده و چندان گریسته که خاک زیر صورتش از اشک او گِل شده ! عرضه داشت : چه واقعه ای و حادثه ای اتفاق افتاده است ؟ فرمود : امین وحی به من خبر داده که طبقه اول دوزخ جای گنهکاران از امت من است و این سبب گریه من شده ! حضرت زهرا عرضه داشت : از امین وحی پرسیدی گنهکاران را به چه صورت به دوزخ می برند ؟ فرمود : آری ، موی مردان و گیسوی زنان را می گیرند و آنان را به دوزخ می کِشند و چون نزدیک دوزخ رسند و مالک دوزخ را ببینند فریاد و عربده سر دهند و به مالک دوزخ التماس کنند که ما را اجازه ده بر حال خود گریه کنیم مالک اجازه می دهد تا چندان بگریند که اشک در چشمشان نماند و به جای اشک خون گریه کنند ، مالک گوید : چه نیکو بود اگر این گریه ها در دنیا بود و این اشک ها از ترس امروز از دیدگانتان فرو می ریخت !

پس مالک آنان را به دوزخ دراندازد و ایشان ناگهان فریاد برآورند : « لا إله إلّا اللّه » ، آتش از آنان دور شود ، مالک بر آتش صیحه زند که ای آتش آن را بگیر ، آتش گوید چگونه آنان را بگیرم در حالی که کلمه طیّبه « لا إله إلّا اللّه » بر زبانشان جاری است مالک باز فریاد کند : اینان را بگیر ولی از سوی حق خطاب رسد که رویشان را مسوزان که خدا را سجده کرده اند و دلهایشان را مسوزان که در ماه مبارک تشنگی کشیده اند پس در دوزخ تا زمانی که خدا بخواهد بمانند ، پس از آن به جبرئیل ندا رسد : حال گنهکاران امت به کجا رسیده ؟ مالک دوزخ پرده برکشد ، گنهکاران جبرئیل را به صورتی نیکو مشاهده کنند ، گویند : این کیست که چنین صورت نیکویی دارد ؟ پاسخ دهند : این جبرئیل است که در دنیا به سوی محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله وحی می آورد اسیران دوزخ چون نام مبارک پیامبر را بشنوند فریاد برآرند که : از جانب ما محمد را سلام برسان و بگو که گنهکاران امت در دوزخ گرفتارند !

امین وحی این خبر را به پیامبر رساند ، سرور عالمیان سر به سجده گذارد و به پیشگاه حق عرضه بدارد که گنهکاران امت مرا به دوزخ بردی ، اکنون ایشان را به من ببخش خطاب رسد : آنان را به تو بخشیدم پس پیامبر آنان را از دوزخ بیرون می آورد و چون مانند ذغال شده اند آنان را به عین الحیات برند ، وقتی از آن چشمه بنوشند و بر خود ریزند آلودگی های ظاهر و باطنشان برطرف شود و پاک و پاکیزه گردند و بر پیشانی هایشان این عبارت نقش بندد :

عتقاء الرّحمن من النّار

« آزاد شدگان خدای مهربان از آتش »

و چون آنان را به بهشت برند ، اهل بهشت ایشان را به یکدیگر نشان دهند که دوزخیان هستند که نجات یافته اند !

پس آنان گویند : پروردگارا بر ما رحمت آوردی و ما را به بهشت درآوردی ، این علامت را از پیشانی های ما برطرف کن خواسته آنان مورد قبول قرار گیرد و آن نقش از پیشانی آنان زایل شود

حرف تاء

تائب ، اهل بهشت است

معاویه بن وهب می گوید : با جمعی به سوی مکّه حرکت کردیم ، پیرمردی در کاروان بود ، در عبادت سخت کوش ولی به صورتی که ما اعتقاد به ولایت اهلبیت داشتیم و امیر المؤمنین را جانشین بلافصل پیامبر می دانستیم اعتقاد نداشت ، به همین خاطر مطابق مذهب خلفای جور نمازش را در سفر تمام می خواند

برادرزاده اش در کاروان همراه ما بود ، در حالی که اعتقادش چون عقیده ما بر صراط مستقیم قرار داشت ، پیرمرد در میان راه بیمار شد ، به برادرزاده اش گفتم :

اگر با عموی خود تماس می گرفتی و او را از امر ولایت آگاه می کردی نیکو بود ، شاید خداوند مهربان در این آخر عمر او را به راه راست هدایت فرماید و از گمراهی و ضلالت برهاند

اهل قافله گفتند : او را به حال خود واگذارید ، ولی برادرزاده اش به جانب او شتافت و گفت : عمو جان ! مردم بعد از رسول خدا روی از حق باز گرداندند جز چند نفر ؛ علی بن ابی طالبعليه‌السلام همانند رسول خدا واجب الاطاعه بود ، پس از پیامبر حق با علی است و اطاعتش بر تمام امت واجب ، پیرمرد ناله ای زد و گفت :

من نیز بر همین عقیده ام ، سپس از دنیا رفت

چون از سفر باز گشتیم ، خدمت حضرت صادقعليه‌السلام مشرف شدیم ، علی بن سری داستان پیرمرد را به عرض حضرت رساند ، امام فرمودند : او فردی از اهل بهشت است ، وی عرضه داشت : آن شخص بجز ساعت آخر عمرش بر این امر آگاه نشد ، اعتقاد صحیحش تنها در همان ساعت بود ، آیا او رستگار و اهل نجات است ؟ امام فرمودند : از او چه می خواهید ، به خدا سوگند او وارد بهشت شد(۱) !

تائب کیست ؟

پیامبر بزرگ اسلام در روایت مهمی فرمودند : آیا می دانید تائب کیست ؟ عرضه داشتند : نمی دانیم فرمودند : هرگاه عبد توبه کند ولی صاحبان حقوق مالی را از خود راضی نکند تائب نیست ، و هر کس توبه کند ولی به عبادتش

_______________________________

۱- ۱) - کافی : ۲ / ۴۴۰ ، باب فیما أعطی اللّه عزّ و جلّ آدمعليه‌السلام ، حدیث ۴

نیفزاید تائب نیست ، و کسی که توبه کند ولی لباسش را تغییر ندهد تائب نیست ، و آن که توبه کند ولی دوستانش را عوض نکند تائب نیست ، و هرکس توبه کند ولی مجلسش را تغییر ندهد تائب نیست ، و هر آن که توبه نماید ولی رختخواب و تکیه گاهش را عوض ننماید تائب نیست ، و هرکس توبه کند ولی اخلاق و نیتش را عوض ننماید تائب نیست ، و هر آن که توبه کند ولی قلبش را به روی حقایق باز نکند و در مقام انفاق برنیاید تائب نیست ، و هرکس توبه کند اما آرزویش را کوتاه و زبانش را حفظ نکند تائب نیست ، و هر آن که توبه کند ولی بدنش را از غذای اضافی تصفیه نکند تائب نیست ، چون بر این خصلتها استقامت نماید تائب است(۱)

تا نفس به گلو برسد آنها را می آمرزم

امام باقرعليه‌السلام فرمودند : آدم به حضرت حق عرضه داشت : شیطان را بر من سلطه دادی ، و او را چنین قدرتی است که همچون خون در باطن من گردش نماید ، در برابر این برنامه برای من چیزی قرار بده

به او خطاب شد : این حقیقت را برای تو قرار می دهم که اگر از ذرّیه ات کسی تصمیم بر گناه گرفت ، در پرونده اش نوشته نشود و اگر تصمیمش را به اجرا گذاشت همان یک گناه در نامه عملش ثبت گردد ، و اگر فردی از ذرّیه ات تصمیم به کار نیکی گرفت ، در نامه اش نوشته شود و اگر آن تصمیم را عملی کرد ، در نامه اش ده برابر ثبت گردد ؛ آدم عرضه داشت : پروردگارا ! اضافه کن ؛ خطاب رسید : اگر کسی از ذرّیه ات گناهی مرتکب شود ، سپس از من طلب آمرزش نماید ، او را بیامرزم ؛ عرضه داشت : یا رب ! بر من بیفزا ؛ خطاب رسید : برای آنان

_______________________________

۱- ۱) - جامع الأخبار : ۸۸ ، الفصل الخامس و الأربعون فی التوبه ؛ بحار الأنوار : ۶ / ۳۵ ، باب ۲۰ ، حدیث ۵۲ ؛ مستدرک الوسائل : ۱۲ / ۱۳۱ ، باب ۸۷ ، حدیث ۱۳۷۰۹

توبه قرار می دهم ، و توبه را بر آنها گسترده می نمایم تا نفس به گلویشان برسد ؛ عرضه داشت : خداوندا ! مرا کفایت کرد(۱) .

ترسناک ترین چیز !

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود : ترسناک ترین چیزی که نسبت به آن بر شما می ترسم شرک اصغر است گفتند : یا رسول اللّه ! شرک اصغر چیست ؟ فرمود : ریا(۲)

و نیز آن حضرت فرمود : خدا عملی که در آن به اندازه ذرّه ای از ریا باشد نمی پذیرد(۳)

تغییر نام از دفتر تیره بختان به دیوان نیک بختان

صاحب « تفسیر فاتحه الکتاب » که یکی از مهم ترین کتابهای عرفانی و علمی است و به قلم یکی از دانشمندان پس از عصر فیض کاشانی نوشته شده روایت می کند : در بنی اسرائیل عابدی بود دامن انقطاع از صحبت خلق درچیده و سر عزلت در گریبان خلوت کشیده بود چندان رقم طاعت و بندگی در اوراق اوقاتش ثبت کرده بود که فرشتگان آسمانها او را دوست گرفتند و جبرئیل که محرم اسرار پرده وحی بود در آرزومندی زیارت و دیدار او از حضرت حق درخواست نزول از دایره افلاک به مرکز خاک نمود فرمان رسید : در لوح

___________________________________

۱- ۱) - عن أبی جعفرعليه‌السلام قال : إن آدمعليه‌السلام قال : یا رب ! سلطت علی الشیطان و أجریته منی مجری الدم فاجعل لی شیئا فقال : یا آدم ! جعلت لک أن من هم من ذریتک بسیئه لم تکتب علیه فإن عملها کتبت علیه سیئه و من هم منهم بحسنه فإن لم یعملها کتبت له حسنه و إن هو عملها کتبت له عشرا قال : یا رب ! زدنی قال : جعلت لک أن من عمل منهم سیئه ثم استغفر غفرت له قال : یا رب ! زدنی قال : جعلت لهم التوبه و بسطت لهم التوبه حتی تبلغ النفس هذه قال : یا رب ! حسبی کافی : ۲ / ۴۴۰ ، باب فیما أعطی اللّه عز و جل آدمعليه‌السلام ، حدیث ۱ ؛ بحار الأنوار : ۶ / ۱۸ ، باب ۲۰ ، حدیث ۲

۲- ۲) -

۳- ۳) -

محفوظ نگر تا نامش را کجا بینی

جبرئیل نظر کرد نام عابد را مرقوم در دفتر تیره بختان دید ، از نقشبندی قضا شگفت زده شد ، عنان عزیمت از دیدار وی باز کشید و گفت : الهی ! کسی را در برابر حکم تو طاقت نیست و مشاهده این شگفتی ها را قوت و نیرو نمی باشد

خطاب رسید : چون آرزوی دیدن وی را داشتی و مدتی بود که دانه این هوس در مزرعه دل می کاشتی اکنون به دیدار او برو و از آنچه دیدی وی را آگاه کن

جبرئیل در صومعه عابد فرود آمد ، او را با تنی ضعیف و بدنی نحیف دید ، دل از شعله شوق سوخته و سینه از آتش محبت افروخته ، گاهی قندیل وار پیش محراب طاعت سوزناک ایستاده و زمانی سجّادوار از روی فروتنی به خاک تضرّع و زاری افتاده

جبرئیل بر وی سلام کرد و گفت : ای عابد ! خود را به زحمت مینداز ، که نام تو در لوح محفوظ داخل صحیفه تیره بختان است

عابد پس از شنیدن این خبر چون گلبرگ تازه که از وزش نسیم سحری شکفته شود ، لب خندان کرد و چون بلبل خوش نوا که در مشاهده گل رعنا نغمه شادی سراید زبان به گفتن « الحمد للّه » به حرکت آورد

جبرئیل گفت : ای پیر فقیر ! با چنین خبر دلسوز و پیام غم اندوز تو را ناله « انّا للّه » باید کرد نعره « الحمد للّه » میزنی ؟! تعزیت و تسلیت روزگار خود می باید داشت ، نشانه تهنیت و مسرّت اظهار می کنی !!

پیر گفت : از این سخن درگذر که من بنده ام و او مولا ، بنده را با خواهش مولا خواهشی نباشد و در پیش ارادت او ارادتی نماند ، هرچه خواهد کند ، زمام اختیار در قبضه قدرت اوست ، هرجا خواهد ببرد ، عنان اقتدار در کف مشیت اوست هرچه خواهد کند ، « الحمد للّه » اگر او را برای رفتن به بهشت نمی شایم ، باری برای هیمه دوزخ به کار آیم !

جبرئیل را از حالت عابد رقت و گریستن آمد ، به همان حال به مقام خود بازگشت فرمان حق رسید در لوح نگر تا ببینی که نقاش «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ »(۱) چه نقش انگیخته و صورتگر «وَ یَفْعَلُ اللّهُ ما یَشاءُ »(۲) چه رنگ ریخته ؟

جبرئیل نظر کرد نام عابد را در دیوان نیک بختان دید وی را حیرت دست داد ، عرضه داشت : الهی در این قضیه چه سرّی است و در تبدیل و تغییر مُجرمی به مَحرمی چه حکمت است ؟

جواب آمد : ای امین اسرار وحی و ای مهبط انوار امر و نهی ، چون عابد را از آن حال که نامزد وی بود خبر کردی ننالید و پیشانی جزع بر زمین نمالید ، بلکه قدم در کوی صبر گذاشت و به حکم قضای من رضا داد ، کلمه « الحمد للّه » بر زبان راند و مرا به جمیع محامد خواند ، کرم و رحمتم اقتضا کرد که به برکت گفتار « الحمد للّه » نامش را از گروه تیره بختان زدودم و در زمره نیک بختان ثبت کردم(۳) . الهی رحمتت دریای عامست

___________________________________

۱- ۱) - رعد : ۳۹

۲- ۲) - ابراهیم : ۲۷

۳- ۳) - تفسیر فاتحه الکتاب : ۱۰۷

تمام مصیبت ها از گناهان است

« هیچ رگی زده نشود و پایی به سنگ نخورد و دردسر پیش نیاید و بیماری و مرضی به انسان نرسد ، جز به ارتکاب گناهی و همین است که خدای عز و جل در کتابش فرمود : هر مصیبتی به شما رسید ، به خاطر گناهی است که مرتکب شدید و خدا از بسیاری از گناهان در می گذرد »(۱)

تواضع امیر المؤمنین علی بن ابی طالبعليه‌السلام

امیر المؤمنینعليه‌السلام نیز همانند پیامبر متواضعانه زندگی می کرد ابن عباس می گوید : روزی بر حضرت وارد شدم ، دیدم کفش خود را وصله می زند ، گفتم :

این کفش ارزش وصله زدن ندارد فرمود : به خدا سوگند این کفش از دنیای شما ، نزد من محبوب تر است از این که دنیا را به دست آورم و حقّی را پایمال کنم ؛ من دوست دارم این کفش را وصله بزنم و این کار را بر خود عیب و عار نمی دانم و علاقه دارم اگر حکومتی در اختیارم باشد به وسیله آن حق را برپا کنم و رسم باطل را براندازم ابن عباس در ادامه گفتارش می گوید : علیعليه‌السلام لباسش را هم خود وصله می زد و بر عادی ترین مرکب سوار می شد(۲)

تواضع رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله

رسول بزرگوار اسلام با تهی دستان و مستمندان و فقیران و نیازمندان ،

_________________________________

۱- ۱) - أَمَا إِنَّهُ لَیسَ مِن عِرقٍ یَضْرِبُ وَ لا نَکْبَهٍ وَ لا صُداعٍ وَ لا مَرَضٍ إلّا بِذَنبٍ وَ ذَلِکَ قَولُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتابِهِ : «وَ ما أَصابَکُم مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُم وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ »( شوری : ۳۰ ) کافی : ۲ / ۲۶۹ ، باب الذنوب ، حدیث ۳

۲- ۲) - تذکره ابن جوزی : ۶۷

روغن زیتون

روغـن زیـتـون بـخـوریـد ، زیـرا روغـن زیـتـون صـفـرا و سـودای بـدن را مـتـعـادل می کند بلغم را از بین می برد اعصاب را قوی و انسان را خوش اخلاق و نیک نقس می کند ، و غم و اندوه را برطرف می نماید پیغمبر اکرم (ص)

پـیـغـمـبـر اکـرم (ص) فـرمود : روغن زیتون بخورید ، و با آن بدن را چرب کنید ، زیرا از شجره مبارکه (درخت مبارک) است امام صادق (ع)

علی (ع) فرمود : با روغن زیتون بدن خود را چرب کنید و آن را قاتق خود قرار دهید ، زیرا آن ، روغـن نـیـکـان و قـاتـق بـرگـزیـدگـان اسـت طهارت و برکت آن بسیار است و در هر حال مایع مبارکی است .

امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحاب می گوید : بعد از نماز عشا خدمت امام صادق (ع) رفتم آن حضرت شام مـیل می فرمود :

غذایی که برای حضرت آورده بودند عبارت بود از : سرکه ، روغن زیتون و گـوشـت آن بـزرگـوار گـوشـت را بـه مـن داد و خـود از سـر کـه و روغـن زیـتـون مـیـل کـرد خـدمـت آن امـام عـرض کـردم چـرا تـنـهـا سـر کـه و روغـن زیـتـون مـیـل می کنید و از گوشت نمی خورید؟ حضرت فرمود : سر که و روغن زیتون ، خوراک ما و پیغمبران است .

روغـن زیـتـون عـلاوه بر مصارف جاری ، اثر نرم کننده ، ملین و صفرا بر دارد ، و از آن در رفـع سنگ های صفر اوی ، رفع یبوستهای مزمن ، قولنج های ناشی از نفریت استفاده می شـود در مـسمومیت های حاصل از سرب نیز به کار می رود؛ بنابراین کارگران چاپخانه هـا کـه بـا حـروف سربی کار می کنند ، باید حتما آن را جزو غذای روزانه خود قرار دهند روغن زیتون در رفع سرفه های خشک ، همراه با حالات تحریکی و انسداد روده مؤ ثر است .

روغـن زیـتـون در اسـتـعـمـال خـارجـی ، آرام و خنک کننده پوست بدن ، به خصوص در موارد آفتاب زدگی است در رفع مسمومیت های ناشی از گزش مار و حشرات نیز اثراتی نیکو دارد .

در بـرخـی مـوارد روغـن زیـتـون بـه عـلت بـاقـی مـی مـانـد در داخل روده ها ، تند می شود و به علت تحریک ، باعث استفراغ می شود؛ می شود؛ بنابراین خیلی بهتر است که آن را مخلوط با آب لیمو یا سرکه مصرف کرد .

ریحان

علی (ع) فرمود : پیغمبر خدا (ص) از میان سبزی ها از ریحان خوشش می آمد امام صادق (ع)

ریحان سبزی پیغمبران است ، و بدانید که هشت خاصیت در آن موجود است : غذا را گوارا می کـنـد ، مـنفذها را باز می نماید؛ دهان و آروغ را خوشبو می کند؛ اشتها به غذا را افزایش می دهد؛ مرض را از بین می برد؛ از بیماری جذام شخص را ایمن می کند؛ و بالاخره موقعی که در شکم آدمی قرار گرفت ، همه امراض را ریشه کن می سازد امام صادق (ع)

یکی از اصحاب که در خدمت امام موسی کاظم (ع) سر سفره حاضر بوده است : می گوید ، آن حـضـرت ریحان طلبید و فرمود : دوست دارم که در ابتدای غذا خوردن ، ریحان بخورم ، زیـرا در آن صورت هیچگونه ترسی از مرض ندارم ؛ و موقعی که از غذا دست کشید ، باز ریـحـان طـلبـیـد و از آن مـیـل فـرمـود ، و دیـدم کـه آن حـضـرت سـفـره را جـسـت و جـو کرد و بـرگـهـایـی را کـه از ریـحان باقی مانده بود بخورد و به من مرحمت فرمود و گفت : در پـایـان غـذا ریـحـان بـخـور ، زیـرا غذایی را که خورده ای گوارا می کند ، و برای خوراک بعدی اشتها می آورد سنگینی غذا را از بین می برد و دهان را خوشبو می کند .

ریحان مرض سل را از بین می برد ، و اگر در آغاز غذا خوردن ، ریحان بخورم ، باکی از غذای بعد از آن ندارم ، زیرا می دانم که ضرری به من نمی رساند امام موسی کاظم (ع)

برگ ریحان برای معطر ساختن غذاها به کار می رود دم کرده آن ضد تشنج ، نیرو دهنده ، مـقـوی مـعـده و مـدر اسـت مـصـرف آن در سـردردهای یکطرفه (میگرن) سردردهای عصبی ، تـقـویـت عـمـل دسـتـگـاه هـاضـمـه ، از بـیـن بـردن نـفـخ ، سـرگـیـجـه ، دل پـیـچـه ها ، سرفه ، آنژین و سیاه سرفه بسیار مفید است ریحان در افزایش ترشح شیر زنان شیرده ، اثر نیکویی دارد .

دانـه ریـحـان بـه عـلت داشـتـن لعـاب فـراوان ، نـرم کـننده است ، و در رفع ورم کلیه و تـرشـحات زنانگی و التهابات نزله ای دستگاه مجاری ادرار مصرف می شود چکاندن 5 تـا 6 قـطـره اسـانـس ریـحـان بـر روی یک حبه قند ، اثر قاطعی در رفع تشنجات معده و سردردهای ناشی از ضعف عمل دستگاه هاضمه دارد .

زیتون

از جـمـله وصـایـای حـضرت آدم به فرزندش هبة الله این بود که زیتون بخور ، زیرا زیتون از شجره مبارکه (درخت مبارک) است امام موسی کاظم (ع)

یکی از اصحاب خدمت امام صادق (ع) عرض کرد : می گویند زیتون نفخ را تحریک می کند حضرت فرمود : زیتون نفخ را برطرف می کند زیتون آب مرد (نطفه) را افزایش می دهد .

بـرگ زیتون برای پایین آوردن فشار خون مفید است برای تهیه جوشانده آن باید 20 گرم زیتون را در 300 گرم آب جوشاند تا وزن آن به 200 گرم کاهش یابد ، و بعد از صاف کردن ، با قند مصرف کرد .

در 100 گرم زیتون مواد زیر یافته می شود :

پروتید 67/0 گرم ، سلولز 81/1 گرم ، لیپید 03/14 گرم ، آب 3/73 گرم ، مواد معدنی 37/0 گرم

و نیز ویتامین های A C D

که این مقدار تولید 224 کالری حرارت می کند .

سبزی خوردن

هر چیزی را زینتی است ، زینت سفره ، سبزی است امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحـاب مـی گـویـد : یـک روز حضرت رضا (ع) مرا نزد خود خواند و برای غذا خـوردن مـرا نگهداشت موقعی که فره آوردند ، سبزی در سفره نبود حضرت از غذا خوردن خـودداری کـرد و بـه خـدمـتـکار فرمود : مگر نمی دانی که من از سفره ای که سبزیی در آن نـبـاشـد غـذا نـمی خورم ! سبزی بیاور آن مرد صحابی می گوید : خدمتکار رفت و سبزی آورد و روی سفره گذاشت آنگاه حضرت رضا شروع کرد به غذا خوردن .

امـام صـادق (ع) به یکی از اصحاب فرمود : مگر نمی دانی که هر وقت طبق غذا و افطاری بـرای حـضرت امیرالمؤ منین علی (ع) می آوردند ، روی آن سبزی بود ! آن صحابی عرض کـرد : فـدایـت شـوم ، بـرای چـه ؟ حـضـرت صـادق (ع) فـرمـود : چـون دل هـای مـؤ مـنـان سـبـز اسـت (سـر سـبـز و خـرم بـه حـکـمـتـهـا و مـعـارف) و بـه سـبـزی مـایـل اسـت سـبـزی خـوردن کـه تقریبا در سفره بیشتر ایرانی ها وجود دارد ، در شهرهای مـخـتـلف ، از چـنـدیـن سـبـزی مـتـفـاوت تـشـکـیـل شـده اسـت کـه بـه هـر حـال دارای خـاصـیـتـی کلی است ، و آن این که به علت داشتن سلولز ، در واقع مانند جارو ، مواد انباشته شده در روده ها را پاک می کند ، و به این ترتیب ، اثر شیره دستگاه ها ضمه ، روی مـواد غذایی به سادگی انجام می گیرد ، و هضم غذا آسان می شود؛ گذشته از این اثـر مـشـتـرک هـر یـک از سـبزیها ، دارای خاصیت اختصاص است که خود به تغذیه بهتر و سالمتر کمتر می کند .

در استفاده از سبزی خام آنچه که خیلی مهم است ، شست و شو و تمیز کردن دقیق سبزی است ، زیـرا سـبـزی خام مخفیگاه بسیار مساعدی برای انواع میکربهاست ، و اگر بنا باشد که در ایـن زمـیـنه سهل انگاری شود ، بهتر است که از خوردن سبزی خام خودداری گردد و به قول معروف (عطایش را به لقایش بخشید) .

سرکه

بهترین قاتق ها نزد پیغمبر اکرم (ص) سرکه بود امام صادق (ع)

سرکه قدرت تفکر را افزایش می دهد امام صادق (ع)

عـلی (ع) فـرمـود : سـرکـه سـودا را مـی شـکـنـد و صـفـرا را خـامـوش مـی کـنـد و دل را زنده نگاه می دارد امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحـاب می گوید : مردی خدمت حضرت رضا (ع) در خراسان بود سینی غذایی کـه در آن سـرکه میل فرمودند آن مرد گفت : فدایت شوم ، به ما امر فرموده اید که نخست نمک بخوریم آن حضرت فرمود : (این مانند این) یعنی سرکه مانند نمک است سرکه ذهن را محکم و عقل را زیاد می کند .

پـیـغـمـبـر خـدا بـه خـانـه ام سلمه همسر خود رفت ام سلمه گرده نانی نزد حضرت آورد پـیـغـمبر به او فرمود : آیا خورشتی در خانه نیست ؟ ام سلمه گفت : نه ، جز سرکه چیزی حاضر نیست آن بزرگوار فرمود :

سرکه خوب خورشی است ، خانه ای که در آن سرکه باشد هیچوقت خالی از طعام نخواهد شد .

در خـوردن سرکه شیره ، مواظبت کن ، زیرا سرکه شیره جانورانی را که در شکم تست می کشد .

امام صادق (ع)

امـیـرالمـؤ مـنین علی (ع) از لحاظ غذا خوردن شبیه ترین مردم به پیغمبر اکرم (ص) بود ، زیرا خود ، نان سرکه و روغن زیتون می خورد و به مردم نان و گوشت می خورانید امام صادق (ع)

عـبـدالا علی می گوید : من با امام صادق (ع) غذا می خوردم حضرت به کنیز فرمود : غذای معروف مرا بیاور کنیز کاسه ای برای آن حضرت آورد که در آن سرکه روغن زیتون بود و منهم از آن خوراک خوردم .

بـهـتـریـن قاتقها نزد پیغمبر اکرم (ص) سرکه و روغن زیتون بود و می فرمود : سرکه قاتق پیغمبران است .

امام صادق (ع)

عـلی (ع) فـرمـود : خـانـواده ای کـه سـرکه وروغن زیتون را قاتق خودقرار دهد ، هیچگانه فقیر نخواهد شد امام صادق (ع)

ابـن بـزیع می گوید : خدمت امام محمد باقر (ع) رسیدم ودیدم که آن بزرگوار سرکه و روغن زیتون می خورد .

سـرکـه یـکـی از فـرآورده هـای مـفـیـد انـگور است که از تخمیر مایعات الکلی ، تحت اثر مخمری خاص به نام (میکودرمااستی) حاصل می شود سرکه نه تنها طعم مطبوعی به غذاها می دهد بلکه هضم بسیاری از مواد از جمله گوشت را آسان می کند .

در استعمال خارجی ، محلولهای رقیق سرکه خارش را تسکین می دهد و خونریزی های کوچک را متوقف می کند .

سرکه مایعی قابض و رفع کننده تشنگی است ، به هضم غذا و تحریک اشتها کمک زیادی مـی کـنـد .

سـرکـه خـوب دنـدان هـا را کـنـد نـمـی کـنـد و گـلو را نـمـی سـوزانـد .

سـرکـه قبل از مصرف باید جوشانده شود تا مخمر میکودرمااستی آن کشته شود .

سرکه بهتر است همراه سالاد مصرف شود ، زیرا در این صورت مؤ ثرتر و اشتها آورتر اسـت اگـر در خوردن سرکه زیاده روی نشود ، بسیار نافع است ، اما فاقد ویتامین است و تولید انرژی نیز نمی کند .

افـراط در مـصرف سرکه تولید سوء هاضمه می کند ، بعلاوه در وقت زکام و بیماریهای ناشی از ویروس سرماخوردگی نباید آن را مصرف کرد .

سنجد

پـیـامـبـر اکـرم (ص) وارد شـد بـر عـلی بن ابیطالب در حالی که علی (ع) تب داشت پیامبر به او امر فرمود که سنجد بخورد حضرت رضا (ع)

گـوشـت سـنـجـد ، گـوشت ، پوست آن ، پوست و هسته آن ، استخوان را می رویاند و در عین حـال کـلیـه هـا را گـرم و مـعده را دباغی می کند سنجد از بواسیر و بی اختیار آمدن ادرار جلوگیری می کند سنجد ساقها را قوی و عامل بیماری جذام را از بین می برد .

بـرگ درخـت سـنـجـد و مـیـوه خـشـک آن قـابـض اسـت ، بـه هـمـیـن جـهـت در درمـان اسـهـال بسیار سودمند است از گل های آن برای معطر ساختن محلولهای دارویی استفاده می کنند اثر تب بر نیز به آن نسبت داده شده است آرد میوه سنجد به علت داشتن مقدار زیادی تا(و قند ، در درمان اسهال بکار برده می شود .

گلهای سنجد دارای بوی مخصوصی است که محرک قوای شهوانی است .

سیب

علی (ع) فرمود : سیب بخورید زیرا سیب معده را دباغی می کند امام صادق (ع)

به بیماران مبتلا به تب ، سیب بخورانید ، زیرا برای آنان چیزی سودمندتر از سیب نیست امام صادق (ع)

یـکی از اصحاب می گوید : وارد شهر مدینه شدم برادرم سیف همراه من بود مرض رعاف (خـون آمـدن از بـیـنـی) در میان مردم شایع شد ، و هر کس که به این بیماری دچار می شد ، پس از دو روز می مرد روزی به خانه برگشتم ، دیدم برادرم به خون دماغ شدیدی مبتلا شده است خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) رفتم حضرت فرمود : به برادرت سیف سیب بخوران من نیز چنین کردم و او شفا یافت .

مـفـضـل می گوید : نزد امام صادق (ع) صحبت از تب به میان آمد حضرت فرمود : ما خانواده ای هستیم که هنگام بیماری جز با خوردن سیب ، خود را با چیز دیگری درمان نمی کنیم .

زیـاد مـی گوید : وبا در مکه شایع شد من در این باره نامه ای به امام موسی کاظم (ع) نوشتم و راه درمان را خواستم حضرت در جواب به من نوشت سیب بخورید .

مردی می گوید : مفضل مرا خدمت امام صادق (ع) فرستاد تا هدیه ای از طرف او به حضور آن امـام تـقـدیـم کـنـم یـکی از روزهای گرم تابستان به خانه آن بزرگوار وارد شدم دیـدم جـلو آن حـضـرت طـبـقی نهاده شده و در آن طبق سیب سبز است من صبر نکردم و فورا خـدمـت آن حـضـرت عـرض کـردم : قـربـانـت گـردم ، آیـا از ایـن سـیـب سـبـز مـیـل می کنید در صورتی که مردم از آن خوششان نمی آید؟ حضرت طوری با من سخن گفت کـه گـویـی مـرا مـدتهاست که می شناسد ، و فرمود : شب گذشته ، تب بر من عارض شد فرستادم این سیبهای سبز را برایم آوردند و خوردم ؛ زیرا سیب سبز ، تب را بر طرف می کند و حرارت را فرو می نشاند .

سیب ملین ، ضد نزله ، ضد السهال (بواسطه وجود ماده ای به نام تانن) مدرو آرام کننده اسـت ، و ایـن خـواص بیشتر مربوط به پوست سیب است ؛ بنابراین توصیه می شود که حـتـمـا پـس از شـستن کامل سیب ، آن را با پوست میل کنید؛ زیرا پوست سیب حاوی ویتامینهای مـخـتـلف اسـت سـیـب پـخـته در رفع بی خوابی بسیار مفید است سیب خام یا پخته مانع تـشـکـیـل اسـیـد اوریـک در بـدن مـی شود ، از این جهت مصرف آن در درمان روماتیسم ، نقرس تصلب شرائین ، اگر ماهای مزمن ، چاقی ، بواسیر و بیماریهای پوست بسیار مفید است شـیـره شـیـب اثـر بسیار مفیدی در سرماخوردگی ، گرفتگی صدا ، سرفه ، بیماریهای سـیـنـه و حـالات عصبی دارد بررسیهای دقیق نشان داده است که مصرف سیب در بهبود ورم حـاد و مـزمـن روده هـا اثـر مـفـیدی دارد ، به همین جهت خوردن سیب خام در موارد ورم حاد روده در اطـفـال ، اسـهـالهـای خـونی (دیسانتری) ، حصبه و شبه حصبه و بالاخره ورم روده بزرگ تـوصـیـه می شود امروزه از گرد خشک شده سیب ، غذای مطبوعی به نام آلپونا به دست می آورند که هر 100 گرم آن معادل یک کیلو سیب تازه است .

پوست سیب :

پـوسـت خـشـک شـده سـیـب ، در درمـان ورم مفاصل ، روماتیسم ، نقرس ، و ناراحتیهای کلیوی بـسـیـار مـفـیـد اسـت ، بـنـابـرایـن بـهـتـر اسـت هـمـیـشـه سـیـب بـا پـوسـت میل شود .

هر 100 گرم سیب تولید 46 کالری حرارت می کند و حاوی:

10 میلی گرم فسفر ، 5 میلی گـرم مـنـیزیم ، 3 میلی گرم کلر ، 5 میلی گرم کلسیم ، تا 2 میلی گرم سدیم ، 3/0 میلی گرم آهن ، 100 تا 120 میلی گرم پتاسیم و 12 گرم پروتید ، 10 گرم گلوسید و 4/0 گرم لیپید است .

سیر

سیر بخورید و خود را با آن معالجه کنید ، زیرا در سیر شفای هفتاد مرض می باشد پیامبر اکرم (ص)

یـکـی از اصـحاب می گوید : خدمت امام محمد باقر (ع) رسیدم و از آن حضرت درباره سیر سؤ ال کردم آن بزرگوار فرمود : پیغمبر خدا (ص) خوردن سیر را به سبب بویش نهی مـی کـرد و مـی فـرمود کسی که از این سبزی بد بو بخورد ، نزدیک مسجد نیاید ، ولی کسی که سیر بخورد و مسجد نیاید اشکالی ندارد .

حـسـن زیـارت مـی گـویـد : اعـمـال حـج را بـجـا آوردم و بـه مـدیـنـه رفـتـم احوال امام باقر (ع) را پرسیدم گفتند : در ده منبع است به آن ده رفتم و خدمت آن حضرت رسیدم آن بزرگوار فرمود : ای حسن ! اینجا آمده ای ؟ عرض کردم : قربانت گردم ، خوش نـداشـتـم بـه مـدیـنـه بیایم و شما را زیارت نکنم .

حضرت فرمود من سیر خورده بودم و خواستم از مسجد پیامبر خدا دور باشم .

ابـی بـصـیـر مـی گـویـد : از امـام صـادق (ع) راجـع بـه سـیـر سـؤ ال کردند حضرت فرمود : خوردن سیر تازه و خشک و پخته آن مانعی ندارد و معالجه با آن ، نیز بدون اشکال است ، ولی هر کس سیر خورد به مسجد نرود .

عـلاوه بـر آن کـه بـه سـیر به صورت خام و یا پخته ، مخلوط در غذاها مصرف می شود ، مـصـارف درمـانـی مـتـعـدد ، مـخـصـوصا در طب عوام دارد برای سیر ، اثر ضد عفونی کنند ، اشتهاآور ، ضد کرم و کم کننده فشار خون ذکر شده است .

اثـر ضـد عـفـونـی کـنـنـده سـیـر در بـیـمـاریـهـای مـخـتـلف ریـوی از قبیل سل ، قانقاریای ریوی و سیاه سرفه مورد تاءیید همگان است .

دکـتـر لوکـلر اثـر ضـد کـرم - بـخـصـوص در دفـع آسـکـاریـس اکـسـیـور - بـرای آن قائل است سیر قوای جنسی را تقویت وادرار را زیاد می کند و فشار خون را پایین می آورد بـا هـمه خواصی که گفته شد ، سیر به علت بوی بدش ، مخالفان زیاد دارد برای از بین بردن بوی بد آن ، می توان آن را با سبزی مصرف کرد این اثر سبزی ، به علت داشتن کلروفیل است .

در هر 100 گرم سیر مواد زیر یافته می شود :

پروتید 3 گرم ، گلوسید 12 گرم ، لیپید 2/0 گرم و نیز مقداری ویتامینهای A C

شکر

موسی پسر بکر می گوید : بیشتر اوقات امام موسی کاظم (ع) شکر می خورد .

مردی از بیماریش نزد امام صادق (ع) شکایت کرد و گفت : من مردی علیلم حضرت فرمود : چـرا از (مبارک) استفاده نمی کنی ؟ آن مرد می گوید : عرض کردم مبارک چیست ؟ حضرت فرمود : شکر .

مردی از وبا نزد امام صادق (ع) شکایت برد حضرت به او فرمود : چرا از یک ماده پاکیزه و مـبـارک غـافلی ؟ آن مرد عرض کرد : پاکیزه و مبارک کدام است ؟ حضرت فرمود : همین شکر سـلیـمـانی شما (یعنی شکر تصفیه شده) است بعد حضرت صادق (ع) فرمود : نخستین کسی که شکر درست کرد ، سلیمان بن داود بود .

یحیی پسر بشیر بنال می گوید : امام صادق (ع) به پدر من فرمود : ای بشیر ! بیماران خـود را بـا چـه چیزی درمان می کنی ؟ پدرم عرض کرد : با همین داروهای تلخ آن حضرت فـرمـود : نه ، این کار را نکنید ، هر وقت یکی از شما مریض شد ، شکر سفید بگیرید ، آن را بـکـوبـید و آب سرد بر آن بریزید و به مریض بدهید تا بیا شامید؛ زیرا آن کسی که شفا را در تلخی نهاده ، می تواند آن را در شیرینی هم به ودیعت بگذارد .

یکی از اصحاب می گوید : یکی از افراد خانواده ما تب کرد اطبا داروی تلخ (غافث)را برای او تجویز کردند ما آن دارو را به او دادیم ولی شفا نیافت این مطالب را خدمت امام صـادق (ع) عـرضـه داشـتـیـم آن حـضرت فرمود : خداوند شفا را تنها در دوای تلخ قرار نـداده اسـت مـقـداری شـکر بگیر و در ظرفی بگذار و بر روی آن آب بریز تا آب آن را فـراگـیـرد؛ سـپـس یـک تـکـه آهـن داخـل آن بـگـذار و از اول شـب آن را زیر آسمان قرار بده صبح که شد شب دوم که شد ، مقدار زیادتری شکر ، و شب سوم مقداری بیشتر به همان ترتیبی که گفته شد ، تهیه کن و صبح به او بده تا بیاشامد .

صحابی مذکور می گویید : این کار را کردم و خداوند بیمار ما را شفا داد .

شکری که به صورت نبات در آید ، بلغم را از بین می برد امام رضا (ع)

شـکـر بـه عنوان شیرین کننده ، نه تنها در بسیاری از خوراکیها مورد استفاده است ، بلکه در محصولات دارویی نیز اهمیت زیادی دارد به علاوه در رفع مسمومیت های ناشی از سرب و مس نیز مؤ ثر است .

قـنـد مـعمولی که از چغندر قند یا نیشکر به دست می آید ، بواسطه جذب سریع از روده ، سبب تقویت کار عضلات می شود؛ به علاوه باعث می گردد که چربی ها و پروتئین ها در بـدن مـصـرف شـوند و برای اشخاصی که کارهای خسته کننده انجام می دهند فوق العاده لازم است .

بـایـد دانـسـت کـه قـنـد برای آن که مفید باشد ، باید کاملا در بدن جذب و مصرف شود و برای این عمل فرمان های مخصوص و انسولین و ویتامین C لازم است .

شلغم

یـکـی از اصـحـاب مـی گـویـد : حـضرت امام موسی کاظم (ع) فرمود : به خوردن شلغم عادت کنید ، زیرا در هر کس رگ جذام باشد آن را آب می کند .

شـلغـم بـخـوریـد و مـداومت در خوردن آن داشته باشید؛ زیرا کسی نیست که رگ جذام در او نباشد ، پس به وسیله خوردن شلغم آن را زائل کنید (27) امام صادق (ع)

ریـشـه شلغم اثر نرم کنندگی دارد و در رفع سرفه ، سیاه سرفه و آسم به صورت جوشانده های غلیظ ، مخلوط با عسل مورد استفاده قرار می گیرد .

طـرز تـهـیـه شـربـت که آن که خلط آور است ، مانند همان طریقه ای است که در مورد ترب گـفـتـه شـد رنـده کـرده آن مخلوط با قند یا عسل نیز دارای همین اثر است جوشانده غلیظ شـلغـم به صورت ضماد در تسکین دردهای مفصلی ، نقرس ، آبسه ها ، سرمازدگی و غیره بـه کـار مـی رود شـلغـم دارای یـک مـاده ضـد مـیـکـربـی قوی است و به همین جهت در درمان سرماخوردگی و بیماری های عفونی تاءثیر بسیار زیادی دارد .

شـلغـم حـاوی

فـسفر ، کلسیم آهن و ویتامین های B C است و باعث افزایش تقوای شهوانی و تقویت عمومی بدن می گردد .

دانه شلغم دارای روغنی است که نرم کننده و ملین است و مصرف آن ، از قولنج های کبدی و کلیوی جلوگیری می کند .

شیر

پـیغمبر اکرم (ص) هرگاه چیزی غیر از شیر می آشامید می گفت : پروردگارا برای ما در ایـن آشـامـیـدنـی بـرکـت قـرار ده و بـهـتـر از آن را نـصیب ما فرما ، ولی وقتی که شیر می آشـامـیـد، مـی فرمود : پروردگارا ! برای ما در این آشامیدنی برکت بگذار و بیشتر از این نصیب ما فرما امام محمد باقر (ع)

مردی به امام صادق (ع) عرض کرد : من شیر خورده ام و به من آزار رسانیده است حضرت صـادق فـرمـود :

شـیر هرگز به کسی ضرر نمی رساند ، ولی تو با شیر چیز دیگری خـورده ای کـه آن چـیـز بـرایـت ضـرر داشـتـه اسـت و تـو خیال می کنی که شیر به تو زیان رسانیده است .

پـیـغمبر اکرم (ص) فرمود : هیچگاه شیر در گلوی کسی گیر نمی کند و او را ناراحت نمی نـمـایـد؛ زیـرا خداوند متعال فرموده است : لبنا خالصا سائعا للشاربین ( شیر خالص و گوارا برای کسانی که آن را می آشامند) .

یـکـی از اصـحاب می گوید : من خدمت امام صادق (ع) بودم شنیدم مردی به آن بزرگوار عـرض کـرد :

قـربـانـت گـردم من از نظر جسمی ضعیف و کم طاقتم حضرت به او فرمود : شیر بخور ، زیرا گوشت را می رویاند و استخوان را محکم می کند .

کـسـی کـه آب پـشـت (نـطـفـه) او تـغـیـیـر کـرد (کـم و غـیـر عـادی شـد) ، شـیـر و عسل برای او بسیار سودمند است امام موسی کاظم (ع)

ابـوبـصـیـر مـی گـوید : من با امام صادق (ع) غذا می خوردم ابتدا گوشت شتر برای ما آوردنـد از آن خـوردیـم ، بـعـد ظـرفـی پـر از شـیـر حـاضـر کـردنـد حـضـرت از آن میل فرمود و به من فرمود ای ابا محمد ! شیر بخور من از آن چشیدم حضرت صادق فرمود شیر غذایی طبیعی است که انسان فطرتا از آن می آشامد ، زیرا به هنگام تولد نیز از آن می خورد .

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : به خوردن شیر گاو عادت کنید ، زیرا شیر گاو مخلوطی از هر درخت است (عصاره و خاصیت هر گیاهی را داراست) .

امیرالمؤ منین (ع) فرمود : شیر گاو دواست امام صادق (ع)

شـیـر مـحـصول کامل و بی کم و کاستی است و به هیچ وجه نباید بعضی از مواد ترکیبی شـیری را که برای تغذیه بکار برده می شود بگیرند و یا به آن مواد خارجی اضافه کنند .

شـیر غذای اصلی مبتلایان به بیماری های کلیوی ، قلبی ، معدی ، و کبدی است محسنات شـیـر درواقـع بـه عـلت سـهـولت هـضـم و مـدر بـودن آن اسـت در عـیـن حـال بـایـد دانـست که جز در اطفال شیرخوار 8 تا 10 ماهه ، تغذیه منحصر با شیر ، به هـیـچـگونه درست نیست هرگاه در انسان بالغ ، رژیم با شیر مدت زیادی ادامه پیدا کند ، رفـتـه رفـتـه اخـتـلالات مـعـدی و روده ای بـروز مـی کـنـد کـه مـهـمـتـریـن آنـهـا استفراغ ، دل درد ، تخمیر روده ای ، یبوست و لاغری است .

عدس

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : عدس بخورید؛ زیرا عدس دانه مبارک و مقدسی است که رقت قلب می آورد و اشک را زیاد می کند ، و هفتاد پیغمبر که آخرین آنها عیسی بن مریم است ، آن را مبارک دانسته اند .

حضرت رضا (ع)

امیرالمؤ منین علی (ع) فرمود : خوردن عدس دل را نازک می کند و اشک را جاریی می سازد .

امام صادق (ع)

یـکـی از بـنـی اسـرائیـل از سـنـگـدلی و کـمـی اشـک خـود بـه خـداونـد مـتـعـال شکایت کرد خداوند به وسیله پیغمبری برای او وحی فرستاد که عدس بخور او نیز چنین کرد دلش نازک شد و اشکش جاری گردید .

عـدس دارای مـواد غـذایـی بـا ارزش و کـافـی اسـت ، و بـرای آن کـه به صورت یک غذای کـامـل در آیـد ، احـتـیـاج بـه افـزودن مـواد چـرب بـه آن نـیـسـت هـضـم عـدس بـه مـراتـب سـهـل تـر از نـخـود اسـت در عدس فسفر ، کلسیم ، آهن و ویتامین های A B C زیاد دیده می شود .

آرد عدس به صورت ضماد نرم کننده و از بین برنده التهابات سطحی بدن است ، عدس یکی از غذاهای ضد کم خونی است و شیر مادران شیرده را نیز افزایش می دهد .

بـرای کـسـانـی کـه کـارهـای فـکـری زیـاد دارنـد ، عـدس غـذایـی سـبـک ودرعـیـن حال مطبوع است .

روغن زیتون

روغـن زیـتـون بـخـوریـد ، زیـرا روغـن زیـتـون صـفـرا و سـودای بـدن را مـتـعـادل می کند بلغم را از بین می برد اعصاب را قوی و انسان را خوش اخلاق و نیک نقس می کند ، و غم و اندوه را برطرف می نماید پیغمبر اکرم (ص)

پـیـغـمـبـر اکـرم (ص) فـرمود : روغن زیتون بخورید ، و با آن بدن را چرب کنید ، زیرا از شجره مبارکه (درخت مبارک) است امام صادق (ع)

علی (ع) فرمود : با روغن زیتون بدن خود را چرب کنید و آن را قاتق خود قرار دهید ، زیرا آن ، روغـن نـیـکـان و قـاتـق بـرگـزیـدگـان اسـت طهارت و برکت آن بسیار است و در هر حال مایع مبارکی است .

امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحاب می گوید : بعد از نماز عشا خدمت امام صادق (ع) رفتم آن حضرت شام مـیل می فرمود :

غذایی که برای حضرت آورده بودند عبارت بود از : سرکه ، روغن زیتون و گـوشـت آن بـزرگـوار گـوشـت را بـه مـن داد و خـود از سـر کـه و روغـن زیـتـون مـیـل کـرد خـدمـت آن امـام عـرض کـردم چـرا تـنـهـا سـر کـه و روغـن زیـتـون مـیـل می کنید و از گوشت نمی خورید؟ حضرت فرمود : سر که و روغن زیتون ، خوراک ما و پیغمبران است .

روغـن زیـتـون عـلاوه بر مصارف جاری ، اثر نرم کننده ، ملین و صفرا بر دارد ، و از آن در رفـع سنگ های صفر اوی ، رفع یبوستهای مزمن ، قولنج های ناشی از نفریت استفاده می شـود در مـسمومیت های حاصل از سرب نیز به کار می رود؛ بنابراین کارگران چاپخانه هـا کـه بـا حـروف سربی کار می کنند ، باید حتما آن را جزو غذای روزانه خود قرار دهند روغن زیتون در رفع سرفه های خشک ، همراه با حالات تحریکی و انسداد روده مؤ ثر است .

روغـن زیـتـون در اسـتـعـمـال خـارجـی ، آرام و خنک کننده پوست بدن ، به خصوص در موارد آفتاب زدگی است در رفع مسمومیت های ناشی از گزش مار و حشرات نیز اثراتی نیکو دارد .

در بـرخـی مـوارد روغـن زیـتـون بـه عـلت بـاقـی مـی مـانـد در داخل روده ها ، تند می شود و به علت تحریک ، باعث استفراغ می شود؛ می شود؛ بنابراین خیلی بهتر است که آن را مخلوط با آب لیمو یا سرکه مصرف کرد .

ریحان

علی (ع) فرمود : پیغمبر خدا (ص) از میان سبزی ها از ریحان خوشش می آمد امام صادق (ع)

ریحان سبزی پیغمبران است ، و بدانید که هشت خاصیت در آن موجود است : غذا را گوارا می کـنـد ، مـنفذها را باز می نماید؛ دهان و آروغ را خوشبو می کند؛ اشتها به غذا را افزایش می دهد؛ مرض را از بین می برد؛ از بیماری جذام شخص را ایمن می کند؛ و بالاخره موقعی که در شکم آدمی قرار گرفت ، همه امراض را ریشه کن می سازد امام صادق (ع)

یکی از اصحاب که در خدمت امام موسی کاظم (ع) سر سفره حاضر بوده است : می گوید ، آن حـضـرت ریحان طلبید و فرمود : دوست دارم که در ابتدای غذا خوردن ، ریحان بخورم ، زیـرا در آن صورت هیچگونه ترسی از مرض ندارم ؛ و موقعی که از غذا دست کشید ، باز ریـحـان طـلبـیـد و از آن مـیـل فـرمـود ، و دیـدم کـه آن حـضـرت سـفـره را جـسـت و جـو کرد و بـرگـهـایـی را کـه از ریـحان باقی مانده بود بخورد و به من مرحمت فرمود و گفت : در پـایـان غـذا ریـحـان بـخـور ، زیـرا غذایی را که خورده ای گوارا می کند ، و برای خوراک بعدی اشتها می آورد سنگینی غذا را از بین می برد و دهان را خوشبو می کند .

ریحان مرض سل را از بین می برد ، و اگر در آغاز غذا خوردن ، ریحان بخورم ، باکی از غذای بعد از آن ندارم ، زیرا می دانم که ضرری به من نمی رساند امام موسی کاظم (ع)

برگ ریحان برای معطر ساختن غذاها به کار می رود دم کرده آن ضد تشنج ، نیرو دهنده ، مـقـوی مـعـده و مـدر اسـت مـصـرف آن در سـردردهای یکطرفه (میگرن) سردردهای عصبی ، تـقـویـت عـمـل دسـتـگـاه هـاضـمـه ، از بـیـن بـردن نـفـخ ، سـرگـیـجـه ، دل پـیـچـه ها ، سرفه ، آنژین و سیاه سرفه بسیار مفید است ریحان در افزایش ترشح شیر زنان شیرده ، اثر نیکویی دارد .

دانـه ریـحـان بـه عـلت داشـتـن لعـاب فـراوان ، نـرم کـننده است ، و در رفع ورم کلیه و تـرشـحات زنانگی و التهابات نزله ای دستگاه مجاری ادرار مصرف می شود چکاندن 5 تـا 6 قـطـره اسـانـس ریـحـان بـر روی یک حبه قند ، اثر قاطعی در رفع تشنجات معده و سردردهای ناشی از ضعف عمل دستگاه هاضمه دارد .

زیتون

از جـمـله وصـایـای حـضرت آدم به فرزندش هبة الله این بود که زیتون بخور ، زیرا زیتون از شجره مبارکه (درخت مبارک) است امام موسی کاظم (ع)

یکی از اصحاب خدمت امام صادق (ع) عرض کرد : می گویند زیتون نفخ را تحریک می کند حضرت فرمود : زیتون نفخ را برطرف می کند زیتون آب مرد (نطفه) را افزایش می دهد .

بـرگ زیتون برای پایین آوردن فشار خون مفید است برای تهیه جوشانده آن باید 20 گرم زیتون را در 300 گرم آب جوشاند تا وزن آن به 200 گرم کاهش یابد ، و بعد از صاف کردن ، با قند مصرف کرد .

در 100 گرم زیتون مواد زیر یافته می شود :

پروتید 67/0 گرم ، سلولز 81/1 گرم ، لیپید 03/14 گرم ، آب 3/73 گرم ، مواد معدنی 37/0 گرم

و نیز ویتامین های A C D

که این مقدار تولید 224 کالری حرارت می کند .

سبزی خوردن

هر چیزی را زینتی است ، زینت سفره ، سبزی است امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحـاب مـی گـویـد : یـک روز حضرت رضا (ع) مرا نزد خود خواند و برای غذا خـوردن مـرا نگهداشت موقعی که فره آوردند ، سبزی در سفره نبود حضرت از غذا خوردن خـودداری کـرد و بـه خـدمـتـکار فرمود : مگر نمی دانی که من از سفره ای که سبزیی در آن نـبـاشـد غـذا نـمی خورم ! سبزی بیاور آن مرد صحابی می گوید : خدمتکار رفت و سبزی آورد و روی سفره گذاشت آنگاه حضرت رضا شروع کرد به غذا خوردن .

امـام صـادق (ع) به یکی از اصحاب فرمود : مگر نمی دانی که هر وقت طبق غذا و افطاری بـرای حـضرت امیرالمؤ منین علی (ع) می آوردند ، روی آن سبزی بود ! آن صحابی عرض کـرد : فـدایـت شـوم ، بـرای چـه ؟ حـضـرت صـادق (ع) فـرمـود : چـون دل هـای مـؤ مـنـان سـبـز اسـت (سـر سـبـز و خـرم بـه حـکـمـتـهـا و مـعـارف) و بـه سـبـزی مـایـل اسـت سـبـزی خـوردن کـه تقریبا در سفره بیشتر ایرانی ها وجود دارد ، در شهرهای مـخـتـلف ، از چـنـدیـن سـبـزی مـتـفـاوت تـشـکـیـل شـده اسـت کـه بـه هـر حـال دارای خـاصـیـتـی کلی است ، و آن این که به علت داشتن سلولز ، در واقع مانند جارو ، مواد انباشته شده در روده ها را پاک می کند ، و به این ترتیب ، اثر شیره دستگاه ها ضمه ، روی مـواد غذایی به سادگی انجام می گیرد ، و هضم غذا آسان می شود؛ گذشته از این اثـر مـشـتـرک هـر یـک از سـبزیها ، دارای خاصیت اختصاص است که خود به تغذیه بهتر و سالمتر کمتر می کند .

در استفاده از سبزی خام آنچه که خیلی مهم است ، شست و شو و تمیز کردن دقیق سبزی است ، زیـرا سـبـزی خام مخفیگاه بسیار مساعدی برای انواع میکربهاست ، و اگر بنا باشد که در ایـن زمـیـنه سهل انگاری شود ، بهتر است که از خوردن سبزی خام خودداری گردد و به قول معروف (عطایش را به لقایش بخشید) .

سرکه

بهترین قاتق ها نزد پیغمبر اکرم (ص) سرکه بود امام صادق (ع)

سرکه قدرت تفکر را افزایش می دهد امام صادق (ع)

عـلی (ع) فـرمـود : سـرکـه سـودا را مـی شـکـنـد و صـفـرا را خـامـوش مـی کـنـد و دل را زنده نگاه می دارد امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحـاب می گوید : مردی خدمت حضرت رضا (ع) در خراسان بود سینی غذایی کـه در آن سـرکه میل فرمودند آن مرد گفت : فدایت شوم ، به ما امر فرموده اید که نخست نمک بخوریم آن حضرت فرمود : (این مانند این) یعنی سرکه مانند نمک است سرکه ذهن را محکم و عقل را زیاد می کند .

پـیـغـمـبـر خـدا بـه خـانـه ام سلمه همسر خود رفت ام سلمه گرده نانی نزد حضرت آورد پـیـغـمبر به او فرمود : آیا خورشتی در خانه نیست ؟ ام سلمه گفت : نه ، جز سرکه چیزی حاضر نیست آن بزرگوار فرمود :

سرکه خوب خورشی است ، خانه ای که در آن سرکه باشد هیچوقت خالی از طعام نخواهد شد .

در خـوردن سرکه شیره ، مواظبت کن ، زیرا سرکه شیره جانورانی را که در شکم تست می کشد .

امام صادق (ع)

امـیـرالمـؤ مـنین علی (ع) از لحاظ غذا خوردن شبیه ترین مردم به پیغمبر اکرم (ص) بود ، زیرا خود ، نان سرکه و روغن زیتون می خورد و به مردم نان و گوشت می خورانید امام صادق (ع)

عـبـدالا علی می گوید : من با امام صادق (ع) غذا می خوردم حضرت به کنیز فرمود : غذای معروف مرا بیاور کنیز کاسه ای برای آن حضرت آورد که در آن سرکه روغن زیتون بود و منهم از آن خوراک خوردم .

بـهـتـریـن قاتقها نزد پیغمبر اکرم (ص) سرکه و روغن زیتون بود و می فرمود : سرکه قاتق پیغمبران است .

امام صادق (ع)

عـلی (ع) فـرمـود : خـانـواده ای کـه سـرکه وروغن زیتون را قاتق خودقرار دهد ، هیچگانه فقیر نخواهد شد امام صادق (ع)

ابـن بـزیع می گوید : خدمت امام محمد باقر (ع) رسیدم ودیدم که آن بزرگوار سرکه و روغن زیتون می خورد .

سـرکـه یـکـی از فـرآورده هـای مـفـیـد انـگور است که از تخمیر مایعات الکلی ، تحت اثر مخمری خاص به نام (میکودرمااستی) حاصل می شود سرکه نه تنها طعم مطبوعی به غذاها می دهد بلکه هضم بسیاری از مواد از جمله گوشت را آسان می کند .

در استعمال خارجی ، محلولهای رقیق سرکه خارش را تسکین می دهد و خونریزی های کوچک را متوقف می کند .

سرکه مایعی قابض و رفع کننده تشنگی است ، به هضم غذا و تحریک اشتها کمک زیادی مـی کـنـد .

سـرکـه خـوب دنـدان هـا را کـنـد نـمـی کـنـد و گـلو را نـمـی سـوزانـد .

سـرکـه قبل از مصرف باید جوشانده شود تا مخمر میکودرمااستی آن کشته شود .

سرکه بهتر است همراه سالاد مصرف شود ، زیرا در این صورت مؤ ثرتر و اشتها آورتر اسـت اگـر در خوردن سرکه زیاده روی نشود ، بسیار نافع است ، اما فاقد ویتامین است و تولید انرژی نیز نمی کند .

افـراط در مـصرف سرکه تولید سوء هاضمه می کند ، بعلاوه در وقت زکام و بیماریهای ناشی از ویروس سرماخوردگی نباید آن را مصرف کرد .

سنجد

پـیـامـبـر اکـرم (ص) وارد شـد بـر عـلی بن ابیطالب در حالی که علی (ع) تب داشت پیامبر به او امر فرمود که سنجد بخورد حضرت رضا (ع)

گـوشـت سـنـجـد ، گـوشت ، پوست آن ، پوست و هسته آن ، استخوان را می رویاند و در عین حـال کـلیـه هـا را گـرم و مـعده را دباغی می کند سنجد از بواسیر و بی اختیار آمدن ادرار جلوگیری می کند سنجد ساقها را قوی و عامل بیماری جذام را از بین می برد .

بـرگ درخـت سـنـجـد و مـیـوه خـشـک آن قـابـض اسـت ، بـه هـمـیـن جـهـت در درمـان اسـهـال بسیار سودمند است از گل های آن برای معطر ساختن محلولهای دارویی استفاده می کنند اثر تب بر نیز به آن نسبت داده شده است آرد میوه سنجد به علت داشتن مقدار زیادی تا(و قند ، در درمان اسهال بکار برده می شود .

گلهای سنجد دارای بوی مخصوصی است که محرک قوای شهوانی است .

سیب

علی (ع) فرمود : سیب بخورید زیرا سیب معده را دباغی می کند امام صادق (ع)

به بیماران مبتلا به تب ، سیب بخورانید ، زیرا برای آنان چیزی سودمندتر از سیب نیست امام صادق (ع)

یـکی از اصحاب می گوید : وارد شهر مدینه شدم برادرم سیف همراه من بود مرض رعاف (خـون آمـدن از بـیـنـی) در میان مردم شایع شد ، و هر کس که به این بیماری دچار می شد ، پس از دو روز می مرد روزی به خانه برگشتم ، دیدم برادرم به خون دماغ شدیدی مبتلا شده است خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) رفتم حضرت فرمود : به برادرت سیف سیب بخوران من نیز چنین کردم و او شفا یافت .

مـفـضـل می گوید : نزد امام صادق (ع) صحبت از تب به میان آمد حضرت فرمود : ما خانواده ای هستیم که هنگام بیماری جز با خوردن سیب ، خود را با چیز دیگری درمان نمی کنیم .

زیـاد مـی گوید : وبا در مکه شایع شد من در این باره نامه ای به امام موسی کاظم (ع) نوشتم و راه درمان را خواستم حضرت در جواب به من نوشت سیب بخورید .

مردی می گوید : مفضل مرا خدمت امام صادق (ع) فرستاد تا هدیه ای از طرف او به حضور آن امـام تـقـدیـم کـنـم یـکی از روزهای گرم تابستان به خانه آن بزرگوار وارد شدم دیـدم جـلو آن حـضـرت طـبـقی نهاده شده و در آن طبق سیب سبز است من صبر نکردم و فورا خـدمـت آن حـضـرت عـرض کـردم : قـربـانـت گـردم ، آیـا از ایـن سـیـب سـبـز مـیـل می کنید در صورتی که مردم از آن خوششان نمی آید؟ حضرت طوری با من سخن گفت کـه گـویـی مـرا مـدتهاست که می شناسد ، و فرمود : شب گذشته ، تب بر من عارض شد فرستادم این سیبهای سبز را برایم آوردند و خوردم ؛ زیرا سیب سبز ، تب را بر طرف می کند و حرارت را فرو می نشاند .

سیب ملین ، ضد نزله ، ضد السهال (بواسطه وجود ماده ای به نام تانن) مدرو آرام کننده اسـت ، و ایـن خـواص بیشتر مربوط به پوست سیب است ؛ بنابراین توصیه می شود که حـتـمـا پـس از شـستن کامل سیب ، آن را با پوست میل کنید؛ زیرا پوست سیب حاوی ویتامینهای مـخـتـلف اسـت سـیـب پـخـته در رفع بی خوابی بسیار مفید است سیب خام یا پخته مانع تـشـکـیـل اسـیـد اوریـک در بـدن مـی شود ، از این جهت مصرف آن در درمان روماتیسم ، نقرس تصلب شرائین ، اگر ماهای مزمن ، چاقی ، بواسیر و بیماریهای پوست بسیار مفید است شـیـره شـیـب اثـر بسیار مفیدی در سرماخوردگی ، گرفتگی صدا ، سرفه ، بیماریهای سـیـنـه و حـالات عصبی دارد بررسیهای دقیق نشان داده است که مصرف سیب در بهبود ورم حـاد و مـزمـن روده هـا اثـر مـفـیدی دارد ، به همین جهت خوردن سیب خام در موارد ورم حاد روده در اطـفـال ، اسـهـالهـای خـونی (دیسانتری) ، حصبه و شبه حصبه و بالاخره ورم روده بزرگ تـوصـیـه می شود امروزه از گرد خشک شده سیب ، غذای مطبوعی به نام آلپونا به دست می آورند که هر 100 گرم آن معادل یک کیلو سیب تازه است .

پوست سیب :

پـوسـت خـشـک شـده سـیـب ، در درمـان ورم مفاصل ، روماتیسم ، نقرس ، و ناراحتیهای کلیوی بـسـیـار مـفـیـد اسـت ، بـنـابـرایـن بـهـتـر اسـت هـمـیـشـه سـیـب بـا پـوسـت میل شود .

هر 100 گرم سیب تولید 46 کالری حرارت می کند و حاوی:

10 میلی گرم فسفر ، 5 میلی گـرم مـنـیزیم ، 3 میلی گرم کلر ، 5 میلی گرم کلسیم ، تا 2 میلی گرم سدیم ، 3/0 میلی گرم آهن ، 100 تا 120 میلی گرم پتاسیم و 12 گرم پروتید ، 10 گرم گلوسید و 4/0 گرم لیپید است .

سیر

سیر بخورید و خود را با آن معالجه کنید ، زیرا در سیر شفای هفتاد مرض می باشد پیامبر اکرم (ص)

یـکـی از اصـحاب می گوید : خدمت امام محمد باقر (ع) رسیدم و از آن حضرت درباره سیر سؤ ال کردم آن بزرگوار فرمود : پیغمبر خدا (ص) خوردن سیر را به سبب بویش نهی مـی کـرد و مـی فـرمود کسی که از این سبزی بد بو بخورد ، نزدیک مسجد نیاید ، ولی کسی که سیر بخورد و مسجد نیاید اشکالی ندارد .

حـسـن زیـارت مـی گـویـد : اعـمـال حـج را بـجـا آوردم و بـه مـدیـنـه رفـتـم احوال امام باقر (ع) را پرسیدم گفتند : در ده منبع است به آن ده رفتم و خدمت آن حضرت رسیدم آن بزرگوار فرمود : ای حسن ! اینجا آمده ای ؟ عرض کردم : قربانت گردم ، خوش نـداشـتـم بـه مـدیـنـه بیایم و شما را زیارت نکنم .

حضرت فرمود من سیر خورده بودم و خواستم از مسجد پیامبر خدا دور باشم .

ابـی بـصـیـر مـی گـویـد : از امـام صـادق (ع) راجـع بـه سـیـر سـؤ ال کردند حضرت فرمود : خوردن سیر تازه و خشک و پخته آن مانعی ندارد و معالجه با آن ، نیز بدون اشکال است ، ولی هر کس سیر خورد به مسجد نرود .

عـلاوه بـر آن کـه بـه سـیر به صورت خام و یا پخته ، مخلوط در غذاها مصرف می شود ، مـصـارف درمـانـی مـتـعـدد ، مـخـصـوصا در طب عوام دارد برای سیر ، اثر ضد عفونی کنند ، اشتهاآور ، ضد کرم و کم کننده فشار خون ذکر شده است .

اثـر ضـد عـفـونـی کـنـنـده سـیـر در بـیـمـاریـهـای مـخـتـلف ریـوی از قبیل سل ، قانقاریای ریوی و سیاه سرفه مورد تاءیید همگان است .

دکـتـر لوکـلر اثـر ضـد کـرم - بـخـصـوص در دفـع آسـکـاریـس اکـسـیـور - بـرای آن قائل است سیر قوای جنسی را تقویت وادرار را زیاد می کند و فشار خون را پایین می آورد بـا هـمه خواصی که گفته شد ، سیر به علت بوی بدش ، مخالفان زیاد دارد برای از بین بردن بوی بد آن ، می توان آن را با سبزی مصرف کرد این اثر سبزی ، به علت داشتن کلروفیل است .

در هر 100 گرم سیر مواد زیر یافته می شود :

پروتید 3 گرم ، گلوسید 12 گرم ، لیپید 2/0 گرم و نیز مقداری ویتامینهای A C

شکر

موسی پسر بکر می گوید : بیشتر اوقات امام موسی کاظم (ع) شکر می خورد .

مردی از بیماریش نزد امام صادق (ع) شکایت کرد و گفت : من مردی علیلم حضرت فرمود : چـرا از (مبارک) استفاده نمی کنی ؟ آن مرد می گوید : عرض کردم مبارک چیست ؟ حضرت فرمود : شکر .

مردی از وبا نزد امام صادق (ع) شکایت برد حضرت به او فرمود : چرا از یک ماده پاکیزه و مـبـارک غـافلی ؟ آن مرد عرض کرد : پاکیزه و مبارک کدام است ؟ حضرت فرمود : همین شکر سـلیـمـانی شما (یعنی شکر تصفیه شده) است بعد حضرت صادق (ع) فرمود : نخستین کسی که شکر درست کرد ، سلیمان بن داود بود .

یحیی پسر بشیر بنال می گوید : امام صادق (ع) به پدر من فرمود : ای بشیر ! بیماران خـود را بـا چـه چیزی درمان می کنی ؟ پدرم عرض کرد : با همین داروهای تلخ آن حضرت فـرمـود : نه ، این کار را نکنید ، هر وقت یکی از شما مریض شد ، شکر سفید بگیرید ، آن را بـکـوبـید و آب سرد بر آن بریزید و به مریض بدهید تا بیا شامید؛ زیرا آن کسی که شفا را در تلخی نهاده ، می تواند آن را در شیرینی هم به ودیعت بگذارد .

یکی از اصحاب می گوید : یکی از افراد خانواده ما تب کرد اطبا داروی تلخ (غافث)را برای او تجویز کردند ما آن دارو را به او دادیم ولی شفا نیافت این مطالب را خدمت امام صـادق (ع) عـرضـه داشـتـیـم آن حـضرت فرمود : خداوند شفا را تنها در دوای تلخ قرار نـداده اسـت مـقـداری شـکر بگیر و در ظرفی بگذار و بر روی آن آب بریز تا آب آن را فـراگـیـرد؛ سـپـس یـک تـکـه آهـن داخـل آن بـگـذار و از اول شـب آن را زیر آسمان قرار بده صبح که شد شب دوم که شد ، مقدار زیادتری شکر ، و شب سوم مقداری بیشتر به همان ترتیبی که گفته شد ، تهیه کن و صبح به او بده تا بیاشامد .

صحابی مذکور می گویید : این کار را کردم و خداوند بیمار ما را شفا داد .

شکری که به صورت نبات در آید ، بلغم را از بین می برد امام رضا (ع)

شـکـر بـه عنوان شیرین کننده ، نه تنها در بسیاری از خوراکیها مورد استفاده است ، بلکه در محصولات دارویی نیز اهمیت زیادی دارد به علاوه در رفع مسمومیت های ناشی از سرب و مس نیز مؤ ثر است .

قـنـد مـعمولی که از چغندر قند یا نیشکر به دست می آید ، بواسطه جذب سریع از روده ، سبب تقویت کار عضلات می شود؛ به علاوه باعث می گردد که چربی ها و پروتئین ها در بـدن مـصـرف شـوند و برای اشخاصی که کارهای خسته کننده انجام می دهند فوق العاده لازم است .

بـایـد دانـسـت کـه قـنـد برای آن که مفید باشد ، باید کاملا در بدن جذب و مصرف شود و برای این عمل فرمان های مخصوص و انسولین و ویتامین C لازم است .

شلغم

یـکـی از اصـحـاب مـی گـویـد : حـضرت امام موسی کاظم (ع) فرمود : به خوردن شلغم عادت کنید ، زیرا در هر کس رگ جذام باشد آن را آب می کند .

شـلغـم بـخـوریـد و مـداومت در خوردن آن داشته باشید؛ زیرا کسی نیست که رگ جذام در او نباشد ، پس به وسیله خوردن شلغم آن را زائل کنید (27) امام صادق (ع)

ریـشـه شلغم اثر نرم کنندگی دارد و در رفع سرفه ، سیاه سرفه و آسم به صورت جوشانده های غلیظ ، مخلوط با عسل مورد استفاده قرار می گیرد .

طـرز تـهـیـه شـربـت که آن که خلط آور است ، مانند همان طریقه ای است که در مورد ترب گـفـتـه شـد رنـده کـرده آن مخلوط با قند یا عسل نیز دارای همین اثر است جوشانده غلیظ شـلغـم به صورت ضماد در تسکین دردهای مفصلی ، نقرس ، آبسه ها ، سرمازدگی و غیره بـه کـار مـی رود شـلغـم دارای یـک مـاده ضـد مـیـکـربـی قوی است و به همین جهت در درمان سرماخوردگی و بیماری های عفونی تاءثیر بسیار زیادی دارد .

شـلغـم حـاوی

فـسفر ، کلسیم آهن و ویتامین های B C است و باعث افزایش تقوای شهوانی و تقویت عمومی بدن می گردد .

دانه شلغم دارای روغنی است که نرم کننده و ملین است و مصرف آن ، از قولنج های کبدی و کلیوی جلوگیری می کند .

شیر

پـیغمبر اکرم (ص) هرگاه چیزی غیر از شیر می آشامید می گفت : پروردگارا برای ما در ایـن آشـامـیـدنـی بـرکـت قـرار ده و بـهـتـر از آن را نـصیب ما فرما ، ولی وقتی که شیر می آشـامـیـد، مـی فرمود : پروردگارا ! برای ما در این آشامیدنی برکت بگذار و بیشتر از این نصیب ما فرما امام محمد باقر (ع)

مردی به امام صادق (ع) عرض کرد : من شیر خورده ام و به من آزار رسانیده است حضرت صـادق فـرمـود :

شـیر هرگز به کسی ضرر نمی رساند ، ولی تو با شیر چیز دیگری خـورده ای کـه آن چـیـز بـرایـت ضـرر داشـتـه اسـت و تـو خیال می کنی که شیر به تو زیان رسانیده است .

پـیـغمبر اکرم (ص) فرمود : هیچگاه شیر در گلوی کسی گیر نمی کند و او را ناراحت نمی نـمـایـد؛ زیـرا خداوند متعال فرموده است : لبنا خالصا سائعا للشاربین ( شیر خالص و گوارا برای کسانی که آن را می آشامند) .

یـکـی از اصـحاب می گوید : من خدمت امام صادق (ع) بودم شنیدم مردی به آن بزرگوار عـرض کـرد :

قـربـانـت گـردم من از نظر جسمی ضعیف و کم طاقتم حضرت به او فرمود : شیر بخور ، زیرا گوشت را می رویاند و استخوان را محکم می کند .

کـسـی کـه آب پـشـت (نـطـفـه) او تـغـیـیـر کـرد (کـم و غـیـر عـادی شـد) ، شـیـر و عسل برای او بسیار سودمند است امام موسی کاظم (ع)

ابـوبـصـیـر مـی گـوید : من با امام صادق (ع) غذا می خوردم ابتدا گوشت شتر برای ما آوردنـد از آن خـوردیـم ، بـعـد ظـرفـی پـر از شـیـر حـاضـر کـردنـد حـضـرت از آن میل فرمود و به من فرمود ای ابا محمد ! شیر بخور من از آن چشیدم حضرت صادق فرمود شیر غذایی طبیعی است که انسان فطرتا از آن می آشامد ، زیرا به هنگام تولد نیز از آن می خورد .

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : به خوردن شیر گاو عادت کنید ، زیرا شیر گاو مخلوطی از هر درخت است (عصاره و خاصیت هر گیاهی را داراست) .

امیرالمؤ منین (ع) فرمود : شیر گاو دواست امام صادق (ع)

شـیـر مـحـصول کامل و بی کم و کاستی است و به هیچ وجه نباید بعضی از مواد ترکیبی شـیری را که برای تغذیه بکار برده می شود بگیرند و یا به آن مواد خارجی اضافه کنند .

شـیر غذای اصلی مبتلایان به بیماری های کلیوی ، قلبی ، معدی ، و کبدی است محسنات شـیـر درواقـع بـه عـلت سـهـولت هـضـم و مـدر بـودن آن اسـت در عـیـن حـال بـایـد دانـست که جز در اطفال شیرخوار 8 تا 10 ماهه ، تغذیه منحصر با شیر ، به هـیـچـگونه درست نیست هرگاه در انسان بالغ ، رژیم با شیر مدت زیادی ادامه پیدا کند ، رفـتـه رفـتـه اخـتـلالات مـعـدی و روده ای بـروز مـی کـنـد کـه مـهـمـتـریـن آنـهـا استفراغ ، دل درد ، تخمیر روده ای ، یبوست و لاغری است .

عدس

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : عدس بخورید؛ زیرا عدس دانه مبارک و مقدسی است که رقت قلب می آورد و اشک را زیاد می کند ، و هفتاد پیغمبر که آخرین آنها عیسی بن مریم است ، آن را مبارک دانسته اند .

حضرت رضا (ع)

امیرالمؤ منین علی (ع) فرمود : خوردن عدس دل را نازک می کند و اشک را جاریی می سازد .

امام صادق (ع)

یـکـی از بـنـی اسـرائیـل از سـنـگـدلی و کـمـی اشـک خـود بـه خـداونـد مـتـعـال شکایت کرد خداوند به وسیله پیغمبری برای او وحی فرستاد که عدس بخور او نیز چنین کرد دلش نازک شد و اشکش جاری گردید .

عـدس دارای مـواد غـذایـی بـا ارزش و کـافـی اسـت ، و بـرای آن کـه به صورت یک غذای کـامـل در آیـد ، احـتـیـاج بـه افـزودن مـواد چـرب بـه آن نـیـسـت هـضـم عـدس بـه مـراتـب سـهـل تـر از نـخـود اسـت در عدس فسفر ، کلسیم ، آهن و ویتامین های A B C زیاد دیده می شود .

آرد عدس به صورت ضماد نرم کننده و از بین برنده التهابات سطحی بدن است ، عدس یکی از غذاهای ضد کم خونی است و شیر مادران شیرده را نیز افزایش می دهد .

بـرای کـسـانـی کـه کـارهـای فـکـری زیـاد دارنـد ، عـدس غـذایـی سـبـک ودرعـیـن حال مطبوع است .


4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18