سحرخیزی

سحرخیزی0%

سحرخیزی نویسنده:
گروه: سایر کتابها

سحرخیزی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: حسین زروندی رحمانی
گروه: مشاهدات: 5313
دانلود: 1764

توضیحات:

سحرخیزی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 103 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5313 / دانلود: 1764
اندازه اندازه اندازه
سحرخیزی

سحرخیزی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

.

سحرخیزی

حسین زروندی رحمانی؛

دیباچه

اساسا بهترین اوقات روز، سحر و ساعات آغازین آن است. در این زمان، عاشقان و دل باختگان کوی دوست، فارغ از دل مشغولی های دنیا، خلوت با معشوق را بر هر چیزی ترجیح می دهند و زمزمه عارفانه شان گوش نواز افلاکیان خواهد بود. رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در این باره می فرماید:

بهترین و با برکت ترین وقتی که بتوانید خداوند را بخوانید، اوقات سحری است.سوگمندانه باید گفت که زندگی ماشینی و خستگی ها و واماندگی های جسمانی و تلاش های بی رویه روزانه و سرگرمی های رسانه ای، انسان را از این نعمت ارزشمند غافل کرده و فرصت های سازندگی و خودسازی را یکی پس از دیگری از او گرفته است. استفاده نکردن از این لحظات ارزشمند و انسان ساز نه تنها سبب دوری از رحمت الهی می گردد، بلکه آثار نامطلوب روحی و روانی همچون کسلی، خستگی و بی حوصله بودن را در طول روز به همراه دارد.

بی شک، برای رسیدن به جامعه ای شاداب، پویا و خلاق، باید مردمانی

سحرخیز داشته باشیم. بسترسازی فرهنگی در این زمینه، وظیفه همه نهادها به ویژه رسانه ملی است.

بر این اساس، پژوهشگر ارجمند، جناب آقای حسین زروندی رحمانی در این نوشتار افزون بر پرداختن به آثار معنوی، به آثار مادی این سنت فراموش شده نیز توجه کرده است. با سپاس از تلاش های ایشان، امید است که مورد استفاده برنامه سازان قرار گیرد.

انّه ولیّ التوفیق

اداره کل پژوهش

مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

پیش گفتار

«دگرگونی» و «تحول» یکی از پی آمدهای گریزناپذیر گذر زمان است. اگر از سر تأمل، نگاهی به حال و گذشته داشته باشیم، خواهیم دید که دگرگونی های اساسی در شیوه های زندگی رخ داده است. بیشتر این دگرگونی ها ممکن است خجسته و مبارک باشد؛ زیرا با این تغییر و تحول ها، زندگی آدمی نسبت به گذشته بسیار آسان گشته است. با این حال، باید دانست دگرگونی های رخ داده، تنها در این امور خلاصه نمی شود، بلکه این رخدادهای خجسته تنها یک روی سکه است.

روی دیگر این سکه در جامعه ما، به فراموشی سپرده شدن سنت های اسلامی و عادت های بسیار نیکویی همچون: «صله ارحام»، «سحرخیزی»، «احترام به والدین». هر چند همه می دانند که نه پیشرفت و تکنولوژی مانع پای بندی به این سنت های حسنه است و نه این سنت ها، مخالف علم و تکنولوژی اند، امروزه با کمال تأسف شاهد آنیم که هر روز بی توجهی به این امور پرفضلیت بیشتر می شود. ازاین رو، بیم آن می رود که در آینده ای نه چندان دور، دیگر رنگ و بویی از این سنت های پسندیده اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان دیده نشود و تنها به عنوان «فضیلت های فراموش شده» در کتاب ها مطرح باشند.

«سحرخیزی» یکی از این مقوله هاست. در گذشته، بنابر شرایط حاکم آن زمان، بیشتر مردم سحرخیز بودند. پیش از آنکه خورشید هستی، چشمان خود را بگشاید، چشمان خفته آنها بیدار بود، ولی امروزه برخلاف گذشته، بسیاری از مردم نه تنها سحرخیز نیستند، بلکه اگر بتوانند، تا پاسی از روز در خواب به سر می برند. به راستی چرا؟

این پرسش یکی از پرسش های محوری است که انگیزه پرداختن به این پژوهش شده است تا ابعاد گوناگون این موضوع بررسی گردد. امیدواریم این اثر ناچیز، گامی باشد برای زنده نگاه داشتن یکی از فضیلت های اسلامی.

«سحرخیزی» موضوعی شایسته پژوهش است، ولی با کمال تعجب، کمتر بدان توجه شده است؛ به گونه ای که پژوهشی کامل و جامع در این زمینه شکل نگرفته است. البته باید گفت مراد از سحرخیزی در این نوشتار، شب زنده داری و تهجد نیست، بلکه امری فراتر از این است. منظور از «سحرخیزی»، بیدار بودن در سحر و مابین الطلوعین است. بنابراین، آثاری که درباره نماز شب و شب زنده داری ارائه شده است، نمی تواند تمام نیاز ما را برآورده سازد. این تازگی موضوع و نبود پیشینه پژوهشی یکی از مهم ترین تنگناهای این پژوهش به شمار می آید و شایسته است کارشناسان، این موضوع را با نگاهی عمیق تر بررسی کنند.

بخش اول:کلیات

فصل اول: ضرورت، اهمیت و پیشینه سحرخیزی

«سحر» ناب ترین لحظه شبانه روز است. جایگاه این وقت شریف، آن گاه روشن می شود که سوگندهای خداوند متعال بر این لحظه زمانی را با تعبیرهای گوناگون قدسی در نظر آوریم.(۱) سوگندهای قرآن، دلیلی است بر عظمت و اهمیت اموری که به آنها سوگند یاد شده است.(۲)

آری «سحر» آن چنان شایسته تأمل است که خداوند متعال با این سوگندهای معنادار در صدد است که اندیشه انسان را بدان معطوف سازد و او را با حقایقی تازه آشنا گرداند.

در آموزه های اسلامی از مسلمانان خواسته شده است که در بعضی از اوقات شبانه روز، بخوابند و در برخی از اوقات بیدار باشند. این درخواست اسلام به دلیل احتمال بروز آسیب هایی است که با خوابیدن در این زمان ها،

_________________________________

۱- نک: فجر:۱؛ شمس: ۳؛ لیل: ۲؛ مدثر: ۳۴؛ تکویر: ۱۸.

۲- نک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹، چ ۱۸، ج ۱۹، ص ۷؛ ج ۲۷، ص ۳۹.

انسان را تهدید می کند و یا به دلیل به دست آوردن برکت ها و ره آوردهایی است که می توان با نخوابیدن در این زمان ها از آنها بهره مند گشت.

یک نمونه از زمان هایی که خوابیدن در آن از نظر اسلام بسیار نکوهش شده است، وقت سحر و ما بین الطلوعین است. پی آمدهای ناگوار خواب در این زمان به اندازه ای است که تنها سبب از میان رفتن هنجارهای فردی و پی آمدهای مثبت سحرخیزی نمی شود، بلکه خوابیدن در این وقت شریف، عامل بروز بیماری های جسمی و روانی و سبب وارد آمدن آسیب های فراوانی بر روح و روان آدمی است. به بیان دیگر، خواب سحرگاهی، نه تنها مانع بهره مندی از ره آوردها و پی آمدهای مثبت سحرخیزی است، بلکه آفت ها و آسیب های فراوانی را برای آدمی در پی دارد. یکی از هدف های این پژوهش، به لطف الهی، بیان این پی آمدهاست.

از سوی دیگر، اگر کتاب تاریخ را ورق بزنیم، با انسان هایی رو در رو می شویم که جاده صد ساله وادی عشق را به یک آه پیموده اند و در پایان، به «دولت سر راه» رسیده اند. به قول شاعر اندیشمند لاهوری:

می شود پرده چشمم پر کاهی، گاهی

دیده ام هر دو جهان را به نگاهی، گاهی

وادی عشق بسی دور و دراز است، ولی

طی شود جاده صد ساله به آهی، گاهی

در طلب کوش مده دامن امید زدست

دولتی هست که یابی سر راهی، گاهی(۱)

باریابی این گونه افراد به این مقام ها، ره آورد چیزی جز، سحرخیزی نیست. بسیار بوده و هستند انسان های فرزانه ای که پیوسته، پیش از آنکه شب پرده های سیاهش را جمع کند و شعله های خورشید دامن گسترد، از بستر نرم خواب برخاسته و مسیر الی الله را با شور و شوق پیموده اند. پیش از گشوده شدن چشمان روز، چشمان آنان بیدار است. پنجره سپیده دم را به روی خود می گشایند و گل سر سبد باغ زندگی را می چینند. ناگفته پیداست که سحرخیزی رمز کام یابی آنان در عرصه های مختلف زندگی بوده است. پس چرا ما به جرگه آنها نپیوندیم؟ و از آبشار برکات این وقت شریف سیراب نگردیم؟ به امید روزی که این سنت الهی، در جامعه اسلامی به فرهنگ تبدیل گردد.

برای رسیدن به این هدف مقدس، تدوین کتاب و مقاله از جمله کارهای بایسته در این عرصه است. پیش تر برخی بزرگواران گام هایی در این وادی برداشته اند که همه آن تلاش ها را ارج می نهیم. با این همه، جای خالی مجموعه ای مستقل که ویژه این موضوع باشد، به چشم می خورد. ازاین رو، کوشیده ایم در این پژوهش گامی در این راستا برداریم. امید است این نوشتار، غبار از چهره حقیقت بزداید و راه روشن را بنمایاند، و به سرچشمه خورشید راه گشا باشد.

___________________________________

۱- به نقل از: جواد محدثی، هنر در قلمرو مکتب، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶، چ ۳، ص ۱۳۱.

فصل دوم: مفهوم شناسی

اشاره

از آنجا که در این پژوهش از اصطلاح های پرکاربردی همچون «سحر»، «فجر صادق»، «فجر کاذب» و «مابین الطلوعین» استفاده شده است، پیش از پرداختن به اصل بحث، به تعریف این واژگان می پردازیم.

واژه شناسی سحر

«سحر» واژه ای عربی است که در لغت، نام اوقات آخر شب و پیش از صبح است.(۱) در لسان العرب در این باره، آمده است: «عده ای به ثلث آخر شب تا طلوع فجر، سحر می گویند».(۲)

اصطلاح شناسی سحر

سحر، دارای دو معنای اصطلاحی است:

اصطلاح شرعی: از نگاه شرع، سحر با معنای لغوی آن مترادف است و

_________________________________

۱- خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ترتیب: محمدحسن بکایی، الطبعه الاولی، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۴ ه ق، ص ۳۶۴؛ تاج العروس، ج ۱۱، ص ۵۱۲؛ ابوالحسن احمد بن فارسی بن زکریا، معجم مقایس اللغه، ج ۳، مکتب الاعلام الاسلامی، جمادی الاخر ۱۴۰۴ ه ق، ص ۱۳۸؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، نشر ادب الحوزه، محرم ۱۴۰۵ ه ق، ص ۳۵۰.

۲- لسان العرب، ج ۴، ص ۳۵۰.

به آخر شب و پیش از صبح گفته می شود.

اصطلاح عرفی: از نگاه عرف مردم، سحر مفهومی گسترده تر از معنای لغوی و شرعی دارد؛ زیرا عرف مردم، به فردی سحرخیز می گویند که زود هنگام از خواب برخیزد، خواه پیش از طلوع سپیده باشد و یا پس از آن. در این نوشتار، هر دو معنای شرعی و عرفی بررسی خواهد شد. بنابراین، مراد ما از سحرخیزی، بیدار شدن در سحر عرفی و یا شرعی است.

واژه شناسی فجر

«فجر» به معنای شکافتن است.(۱) ازاین رو، به صبح، فجر گویند؛ زیرا شب را می شکافد. به گناه و معصیت نیز فجور گفته می شود؛ چون این دو، پرده دیانت را می شکافند.(۲)

اصطلاح شناسی فجر کاذب و صادق

فجر کاذب، آن سپیدی نور خورشید در تاریکی شب است که به صورت عمودی در آسمان جلوه گر می شود. فجر کاذب که مدت آن بسیار کوتاه است، لحظات پایانی شب است. این وقت نزد عرب زبانان به «ذنب السرحان؛ دم روباه» معروف است.

فجر صادق، سپیدی شفاف و نور خورشید است که در امتداد افق به صورت افقی منتشر می شود و آغاز صبح می باشد. در این زمان، خوردن و

_________________________________

۱- راغب اصفهانی، مفردات، ص ۳۷۳؛ مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۴۷۵؛ تاج العروس، ص ۲۹۹. در مفردات برخلاف دیگر منابع، قید وسیع نیز آمده است.

۲- مفردات، ص ۳۷۳.

آشامیدن برای روزه داران ممنوع می شود.(۱) خداوند متعال با تعبیر لطیفی برای فجر صادق در قرآن مجید می فرماید:( حَتّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ اْلأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ اْلأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ) تا رشته سپید صبح از رشته سیاه شب برای شما آشکار گردد». (بقره: ۱۸۷)

خداوند متعال در این آیه، فجر صادق را به نخ سفیدی تشبیه می کند که در کنار رشته سیاه شب کشیده شده است.(۲)

بین الطلوعین

یکی از مهم ترین و با فضیلت ترین لحظه های شبانه روز، لحظه بین الطلوعین است. روایت های فراوانی در این زمینه از ائمه اطهارعليهم‌السلام وارد شده است. بین الطلوعین در اصطلاح، به فاصله زمانی بین نمایان گشتن فجر صادق و طلوع خورشید گفته می شود.

بنابراین، ترتیب زمانی این چند اصطلاح به این شکل است: نخست وقت سحر است که همان ساعت های آخر شب است. آن گاه فجر کاذب است که لحظه های پایانی عمر شب است. فجر کاذب، خود جزئی از سحر به شمار می آید. پس از گذشت چند دقیقه در امتداد افق، سفیدی شفافی دیده می شود که فجر صادق نام دارد. صبح، حیات خود را با فجر صادق آغاز می کند و تاریکی شب روبه زوال و نابودی می رود. پس از گذشت یک ساعت و اندی، از طرف مشرق، خورشید طلوع می کند. به فاصله زمانی بین طلوع فجر صادق و خورشید، در اصطلاح، بین الطلوعین گویند.

__________________________________

۱- نک: تاج العروس، ص ۲۹۸؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۴۵؛ لغت نامه دهخدا، ج ۴، ص ۶۵

۲- نک: سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۲، ص ۳۱۹.

بخش دوم:سحرخیزی در اسلام

فصل اول: سحر خیزی در سیره بزرگان دین

اشاره

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند

گرد در و بام دوست پرواز کنند

هرجا که دری بود به شب در بندند

الاّ در دوست را که شب باز کنند

(ابوسعید ابوالخیر)

در کتاب تاریخ، فصلی است که به رنگ قشنگ پگاه است و سرشار از نفس سبز شکوفه های شب بو است. این فصل، شرح حال سحرخیزی پیشوایان دینعليهم‌السلام و فرهیختگان الهی تاریخ است. لحظه خجسته ای که عالمان بزرگ ما و صالحان روزگارمان، همواره در آن وقت بیدار بوده اند و به فراگیری علم و نیایش با مبدأ هستی مشغول بوده اند.

بی تردید، سطر سطر این فصل می تواند بهترین سرلوحه برای پویندگان راه حق باشد. آنان که چشم دل به سیره ره یافتگان و واصلان به حق می دوزند تا چگونه پیمودن این راه را بیاموزند. ازاین رو، کتاب تاریخ را ورق می زنیم و بخش هایی از این فصل را برمی گزینیم تا سحرخیزی را در سرگذشت این عزیزان، برجسته سازیم.

پیش از بیان موضوع، یادآوری دو نکته خالی از لطف نیست: اول آنکه سینه تاریخ، لبریز از نام انسان های فرهیخته و دانشمندی است که هرچند از عالمان دین نبوده اند، ولی به طور حتم از جرگه سحرخیزان به شمار می آمدند. با این همه، حرف و حدیثی از برنامه های سحرگاهان آنان در ذهن تاریخ به جا نمانده است و ایشان در این زمینه گم نام مانده اند.

دوم اینکه در گذر زمان، برنامه های گوناگون بسیاری، از بزرگان دینی در سحرگاهان آنان بوده است که از آن، تنها مناجات ها و نیایش هایشان ثبت شده و با کمال تأسف، به دیگر فعالیت های آنان اشاره ای نشده است.

با توجه به این نکته ها، دیگر جایی برای خرده گرفتن نمی ماند که چرا تنها سرگذشت برخی از عالمان دینی در این فصل بیان شده و به سحرخیزی دیگر بزرگان و فرهیختگان اشاره ای نشده است؟ یا چرا در سرگذشت عالمان دینی، بیشتر به نیایش های آنها توجه شده و از دیگر فعالیت های آنان کمتر سخن رفته است؟

۱ - سحرخیزی اهل بیت عليهم‌السلام

اشاره

سحرخیزی و مناجات های شبانه اولیای الهی، به ویژه اهل بیتعليهم‌السلام که با اشک شوق و سوز دل همراه است، سرچشمه گرفته از شناخت والایی است که آنان نسبت به خداوند متعال دارند. این راز و نیاز سحرگاهی، ثمره درخت

کمال است که این بزرگان در درون خود احساس می کنند. ازاین رو، همواره مناجات ها در کام آنان شیرین است و خواب لذیذ و فراش گرم از آنان دور است. از سوی دیگر، این مناجات ها تنها بخشی از برنامه سحرگاهی ایشان است و به راستی اهل بیت از سحرخیزان راستین تاریخند. در ادامه، به نمونه هایی از سحرخیزی ایشان اشاره می کنیم.

الف) نیایش پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سحرگاه

عطاء بن ریاح می گوید: «روزی نزد عایشه رفتم و از او پرسیدم: شگفت انگیزترین کاری که در عمرت از پیامبر اسلام دیدی، چه بود؟ گفت: همه کارهای پیامبر شگفت انگیز بود، ولی از همه عجیب تر اینکه شبی پیامبر به استراحت پرداخته و هنوز آرام نگرفته بود که از جا برخاست و وضو گرفت و به نماز ایستاد و آن قدر در حال نماز اشک ریخت که جلوی لباسش از اشک چشمش تر شد. سپس سر به سجده نهاد و چندان گریست که زمین از اشک چشمش تر شد و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گریان بود. هنگامی که بلال او را به نماز صبح فرا خواند، پیامبر را گریان دید و عرض کرد: چرا چنین گریانید؟ شما که در پرتو لطف خدایید. پیامبر فرمود: آیا نباید بنده شکرگزار خدا باشم؟»(۱)

ب) مناجات سحرگاهی امیرمؤمنان علی عليه‌السلام

دوست و دشمن، امام علیعليه‌السلام را ستوده اند. اگر بخواهیم ابعاد وجودی

___________________________________

۱- حسین بن علی ابوالفتوح رازی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تهران، علمی، ۱۳۳۴، ج ۳، ص ۷۹؛ تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۲۱۳.

او را بشناسانیم، قلمی به تعداد درختان عالم و دفتری به پهنای گیتی نیاز است. او در سحرخیزی و عبادت و نیایش های سحرگاهان، به گونه ای بود که ابن ابی الحدید معتزلی شارح نامدار نهج البلاغه درباره ایشان می گوید: «از همه مردم عابدتر و نماز و روزه اش بیشتر از همگان بود. نماز شب را مردم از او یاد گرفتند و مناجات و راز و نیاز شبانه یادگار آن بزرگوار است. چه می توان گفت درباره مردی که پای بندی اش به نافله شب و راز و نیاز با خالق تا آنجا بود که در لیله الهریر، سجاده اش را بین دو لشکر گسترد و در حالی که تیرها از چپ و راست او می گذشت و صدای چکاچک شمشیرها و فریادگران و رزم آوران فضا را آکنده بود، با صلابت بر سجاده نماز ایستاد و شروع به خواندن نافله شب و اوراد آن کرد و تا برنامه شبانه خود را به پایان نبرد، از جای برنخاست؟ چه می توان گفت درباره مردی که پیشانی اش از کثرت سجده، چون زانوی شتر پینه بسته بود؟»(۱)

ابن عباس در مورد سحرخیزی امیرالمؤمنین علیعليه‌السلام می گوید: «او در ثلث اول شب می خوابید و در دو ثلث آخر به عبادت و تلاوت قرآن می پرداخت. در هر شب هفتاد رکعت نماز می گزارد و در این نمازها آیات

______________________________________

۱- ترجمان حیات امام علیعليه‌السلام از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ترجمه و تدوین: رضا رجب زاده، مشهد، رستگار، ۱۳۷۹، ص ۲۶؛ نک: سیری در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۵۳.

قرآن می خواند و هنگام سحر ذکر خدای متعال ورد زبانش بود».(۱)

خود حضرت در این باره می فرماید: «از زمانی که از زبان پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که نماز شب نور است، نماز شب من ترک نشده است.» فردی با شنیدن این سخن، از ایشان می پرسد: «آیا حتی در لیله الهریر،(۲) نماز شب شما ترک نشد؟» و امام فرمود: «حتی در آن شب».(۳)

علی آن شیر خدا شاه عرب

الفتی داشته با این دل شب

شب ز اسرار علی آگاه است

دل شب محرم سرّ الله است

فجر تا سینه آفاق شکافت

چشم بیدار علی خفته نیافت

(شهریار)

____________________________________

۱- فتح الله بن شکر الله، تفسیر کبیر: منهج الصادقین، تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، علمی، ۱۳۳۰ _ ۱۳۳۳، ج ۹، ص ۳۳؛ عیدروس بن احمد السقاف العلوی الاندلوینسی المعروف بابن رویش، شواهد التنزیل، قم، المجمع العالمی لاهل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۶ ه ق، ج ۲، ص ۲۶۸.

۲- لیله الهریر: هریر، آواز سگ کمتر از پارس را گویند. این واژه ترکیب در تاریخ است بر دو شب از شب های نبرد اطلاق شده است. شب سوم از جنگ قادسیه و شبی از شب های جنگ صفین؛ زیرا در آن دو شب حمله از سوی لشکر، آن چنان شدید بود و با یکدیگر چنان درآویخته بودند که همهمه هایی شبیه به آن صدا سر می دادند. (سیدمصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، [ بی نا ] ، ج ۸ ، چ ۲، ص ۷۹۲.)

۳- نک: بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۷.

ج) نیایش امام زین العابدین عليه‌السلام

امام سجادعليه‌السلام را به راستی می توان جمال نیایش و امام نیایشگران نامید. تاریخ شیعه آکنده از اخباری است که بیانگر صحنه های زیبای عبادت و مناجات این امام همام در سحرگاهان است.

طاووس فقیه می گوید: امام سجادعليه‌السلام را دیدم که از شامگاه تا سحر طواف و عبادت کرد. چون اطراف خود را خالی دید، نگاهی به آسمان افکند و گفت:

خدایا ستارگان آسمانت فرو رفتند و دیدگان آفریدگانت به خواب و درهای تو، به روی خواهندگانت باز است. اکنون نزد تو آمدم تا مرا بیامرزی! رحمت بی کرانت را بر من ارزانی داری و در صحنه های قیامت چهره جدم محمد را به من بنمایانی.

(سپس) در حالی که گریه می کرد، افزود:

به عزت و جلالت سوگند، با معصیت خود تصمیم به نافرمانی تو نداشتم. درباره تو در شک و تردید نبودم، به کیفر تو بی توجه نبودم. هیچ گاه عقوبت تو را خواستار نگشتم، بلکه این نفس من، مرا گمراه کرد و پرده ای که بر گناه من کشیدی، مرا بر آن یاری نمود. چه کسی مرا از عذاب تو می رهاند و اگر رشته خود را با من قطع کنی، به چه کسی پناه بیاورم؟ چه روزگار ناپسندی خواهم داشت، آن گاه که در پیش روی تو می ایستم. در آن روز با سبکباران خواهم بود یا با سنگین باران؟ ای وای بر من، هرچه از عمرم می گذرد گناهانم بیشتر می شود و توبه نمی کنم. آیا هنگام آن نرسیده است که از روزگارم شرم کنم؟(۱)

_____________________________________

۱- مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۱۵۱.

د) زینب علیهاالسلام، تندیس مقاومت در سحرخیزی

حضرت زینب کبریعليها‌السلام که الگو و اسوه زنان عالم است، انسی عمیق با سحر و نیایش نیمه شب ها داشت. او در شب یازدهم محرم که تاریخ تاریک تر از آن شب بر صفحه روزگار رقم نزد، قافله سالار اسیران بود و پشتیبان یتیمان. گرچه مصیبت ها بسیار سنگین و گران بود، ولی او همچون کوهی استوار در مقابل همه سختی ها ایستاد و خم به ابرو نیاورد. او در این ساعت های پر التهاب و طاقت فرسا، با ناتوانی و خستگی شدید، برنامه سحرگاهی خویش را از یاد نبرد و به مناجات با معبودش پرداخت. این نکته بیانگر آن است که سحرخیزی برنامه ای جدانشدنی از زندگی این بانوی بزرگوار بوده است.

امام زین العابدینعليه‌السلام درباره ایشان می فرماید:

زینب کبری هرگز نماز شبش را در طول عمرش ترک نکرد، حتی شب یازدهم محرم.(۱)

آری زینب کبریعليها‌السلام این گونه بود:

زن مگو مرد آفرین روزگار

زن مگو بنت الجلال اخت الوقار

زن مگو دست خدا در آستین

زن مگو خاک درش، ماه جبین

(عمان سامانی)

_____________________________________

۱- ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، ج ۳، صص ۶۱ و ۶۲

آخرین سخن امام حسینعليه‌السلام به زینب کبری این بود: «لاتَنْسِنی فِی نافله اللَّیلِ؛ مرا در نماز شب فراموش مکن».(۱)

۲ - سحرخیزی بزرگان دین

الف) خلوت شبانه معمار انقلاب

یکی از برجسته ترین الگوهای رفتاری و سیروسلوک معنوی درعصر حاضر،امام است. ایشان عمر مبارک خویش را همواره در طریق بندگی و اخلاص گام برداشت و تمام هستی اش را وقف راه خدا و بندگی او کرد. از جمله اموری که می تواند سرمشق زندگی ما باشد، اهتمام ایشان به سحرخیزی و برنامه مناجات سحرگاهی ایشان است.

نزدیکان ایشان نقل کرده اند که از جوانی، نماز شب و شب زنده داری، جزو برنامه های امام بود. حتی در شبی که از پاریس به تهران می آمد، در هواپیما این برنامه از او ترک نشد.(۲)

_________________________________

۱- زینب کبری، ص ۶۱ ؛ ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۶۱

۲- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله، امام در سنگر نماز، ۱۳۷۶، صص ۶۸ ، ۷۰ و ۷۱.

شب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم

خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم

خاک را زنده کند تربت باد بهار

سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم

بوی پیراهن گم کرده خود می شنوم

گر بگویم همه گویند ضلالی است قدیم

ای رفیقان سفر، دست بدارید از ما

که بخواهیم نشستن به در دوست مقیم

عجب از کشته نباشد به در خیمه دوست

عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم

(سعدی)

ب) برنامه سحرخیزی شهید مطهری رحمه‌الله

شهید مرتضی مطهریرحمه‌الله از نادر مردان تاریخ است که علم و حکمت و عرفان را به هم آمیخت و چهره ای نورانی و تابناک از خویش به جای گذاشت. یکی از ابعاد شخصیتی این مرد اندیشه و عمل، شب زنده داری بود که اهتمام ویژه ای بدان داشت. : «ایشان وقتی مشهد می آمد، خیلی از اوقات به منزل ما وارد می شد. گاهی هم ورودشان به منزل خویشاوندان همسرشان بود. هر شبی که با مرحوم مطهری بودیم، این مرد، نیمه شب، تهجد با آه و ناله داشت، یعنی نماز شب می خواند و گریه می کرد؛ به طوری که صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار می کرد».(۱)

فرزند ایشان نیز خاطره زیبایی در این باره حکایت می کند که بیانگر همین مطلب است. او نقل می کند: «آن شهید سعید، از اوایل دوران طلبگی، مقید به نماز شب بوده است. در آن شبی که به شهادت رسید، پس از آنکه ما از محل ترور و بیمارستان با هزار حسرت و اندوه به منزل بازگشتیم، ساعت دو نیمه شب بود که زنگ ساعت ایشان به صدا در آمد. معلوم شد که استاد برای اقامه نماز شب، قبلاً ساعت را کوک کرده بودند. حالت عجیبی به ما دست داد که بیان آن به وصف نمی آید».(۲)

کنون باید ای خفته بیدار بود

چو مرگ اندر آرد ز خوابت چه سود؟

هم اتاقی و هم بحث شهید مطهری نقل می کند: «در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر، او به نماز شب مقید بود و مرا نیز به آن تحریض می کرد و من به بهانه اینکه آب حوض مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضر است از آن شانه خالی می کردم، تا اینکه شبی در خواب دیدم که در خوابم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: «من عثمان بن حنیف، نماینده حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام می باشم. آن حضرت به تو دستور داده به پای خیز، نماز شب را به پا دار و

___________________________________

۱- محمدعلی صدوقی و دیگران، سرگذشت های ویژه از زندگی استادشهیدمطهری، مؤسسه ذکر، ج۱،ص۵۷.

۲- همان، ج ۱، ص ۱۴۳.

این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستاده اند». در آن نامه، با حجم کوچکی که داشت با خط سبز و روشنی نوشته بود: «هذِهِ بَرائَهٌ لَکَ مِنَ النّار.» من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی حضرت علی متحیرانه نشسته بودم که ناگاه در همان حال تحیّر، آیت الله مطهری آمد، در حالی که ظرف آبی در دست داشت و گفت: «این آب را از رودخانه تهیه کرده ام، برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجو».(۱)

درود خدا بر روح پاک این شهید که نه تنها خود سحرخیز بود و برنامه سحرخیزی داشت، بلکه دیگران را نیز بر این امر مهم تشویق می کرد.

ج) برنامه سحر عارف کامل، شاه آبادی رحمه الله

آیت الله شاه آبادی، استاد عرفان امام خمینی بود و امام احترام ویژه ای به ایشان می گذاشتند. شهید حجت الاسلام مهدی شاه آبادی درباره پدر بزرگوارشان می فرماید: «موضوعی که مرحوم والد به آن عنایت ویژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بیداری شب و سحرخیزی بود. ایشان می فرمودند: «اگر برای نافله شب بیدار شدید و دیدید برای نافله خواندن آمادگی روحی ندارید، بیدار بمانید. بنشینید حتی چای بخورید. انسان بر اثر همین بیداری، آمادگی برای عبادت را پیدا می کند».

همچنین فرمود: «بیداری سحر هم برای مزاج مادی مفید است و هم برای مزاج معنوی.» بارها در منبرهایشان می فرمود: «برای دنیایتان هم که شده، سحرها بیدار شوید. چون بیداری سحر، وسعت رزق، زیبایی چهره و

خوش اخلاقی می آورد».(۱)

______________________________________

۱- یادنامه استاد شهید مطهری، کتاب اول، ص ۱۷۳.

د) برنامه سحر محدث قمی رحمه‌الله

حاج شیخ عباس قمی، نویسنده مفاتیح الجنان، تمام دوره سال، دست کم یک ساعت پیش از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجد بوده است. او به عبادت آخر شب و پیش از سپیده دم اهمیت زیادی می داد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحبی، عبادت و تهجد است. فرزند بزرگش می گفت: «تا آنجا که من به خاطر دارم، بیداری آخر شب از آن مرحوم فوت نشد. حتی در سفرها این وضع جریان داشت.» فرزند دیگر ایشان نقل می کند: «در ایامی که در نجف اشرف اقامت داشتیم، یک شب جمعه پس از نماز شب مشغول قرائت قرآن مجید شد. سوره یس را خواندند تا رسیدند به آیه( هذِهِ جَهَنَّمُ الّتی توعَدون .) چندین بار آیه را تکرار کردند و مکرر گفتند: «اَعُوذُ باللّهِ مِنَ النّار؛ پناه به خدا از آتش جهنم!» سپس چنان منقلب شدند که نتوانستند باقی سوره را بخوانند. به همین حال باقی ماندند تا اذان صبح که شروع به نماز صبح کردند».

در حقیقت، مرحوم محدث قمیرحمه‌الله در عمل به عبادت چنان بود که در مفاتیح شرح می دهد. او پیش از هرکس، خود معتقد به آن دعاها و زیارت ها و تعقیبات و اوراد و اذکار و دارای آن حال و عبادات بود.(۲)

______________________________________

۱- معاونت پژوهشی بنیادشهید شاه آبادی، عارف کامل،تهران،ستادبزرگداشت مقام عرفان و شهادت،۱۳۸۰،ص۴۸.

۲- علی دوانی، مفاخر اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۶۳، ج ۱۱ بخش یکم، ص ۱۴۴.