پل صراط

پل صراط0%

پل صراط نویسنده:
گروه: معاد و رستاخیز

پل صراط

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عليرضا زکى زاده رنانى
گروه: مشاهدات: 12545
دانلود: 1858

توضیحات:

پل صراط
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 103 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12545 / دانلود: 1858
اندازه اندازه اندازه
پل صراط

پل صراط

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

«عدّه ای از صراط همچون برق می گذرند و عدّه ای همچون باد و به عدّه ای نوری داده می شود که جلوی پایشان را روشن می بینند و عدّه ای چهار دست و پا می گذرند و به سبب گناهانی که کرده اند آتش قسمتی از آنها را می گیرد».

از این روایت دانسته می شود که صراط تاریک است و مردمان به قدر نور خود آن را طی می کنند. نوری که به کمک اعمال خود در این دنیا کسب نموده و آنجا آن را جلوه می دهند.(۱)

و این نور، بستگی به قُرب انسان به نور حضرت حق دارد، هر چه قدر انسان به حق تعالی قرب پیدا کند نور وجودش بیشتر می شود و به تبع آن از صراط عبورش سریع می گردد. و لذا در روایات تعبیر شده که عدّه ای همچون چشم بر هم زدن عبور می نمایند و عدّه ای سینه خیز و این به تفاوت شناخت انسان از حق تعالی می باشد.

____________________________________

۱- اشاره به روایت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم «یرد الناس الصراط، ثم یصدرون عنها باعمالهم فاولها کلمح البرق ثم کالریح، ثم کحصر الفرس ثم کالکواکب فی رحاه، ثم کشد الرجل ثم کمشیه»: مردم کنار پل صراط می رسند و سپس به کمک اعمال خود از آن می گذرند. گروهی به سرعت برق، گروهی دیگر به سرعت باد و گروهی دیگر همچون اسبی که در حال تاخت و تاز است و گروهی همچون حرکت ستاره در مدار خود و گروهی چون مردی که در حال دویدن باشد و گروهی همچون راه رفتن معمولی. (ر.ک: سنن ترمذی، ج۴، ص۳۷۸؛ روضه الواعظین، ج۲، ص۳۵۳).

فصل چهارم: عواملی که موجب پایداری بر صراط است

اشاره

در مجموع عواملی که باعث پایداری قدم ها بر صراط می گردد عبارتند از:

امید به رحمت خدا

عبدالرحمان بن سَمُره گوید: روزی نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بودیم فرمود: من دیشب عجایبی دیدم. عرض کردیم: یا رسول الله جان ما و اهل و اولاد ما فدای شما، چه دیدید؟ آن را برای ما نقل فرمائید.

فرمود:(۱)

رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی وَ قَد أَتَاهُ مَلَکُ المَوتِ لِیَقبِضَ رُوحَهُ فَجَاءَهُ بِرُّهُ بِوَالِدَیهِ فَمَنَعَهُ مِنهُ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی قَد بُسِطَ عَلَیهِ عَذَابُ القَبرِ فَجَاءَهُ وُضُوؤُهُ فَمَنَعَهُ مِنهُ؛ وَ رُأُیتُ رَجُلاً مِن اُمَّتِی قَدِ احتَوشَتهُ الشَّیَاطِینُ فَجَاءَهُ ذِکرُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَنَجَّاهُ مِن بَینِهِم؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی یَلهَثُ عَطَشاً کُلَّمَا وَرَدَ حَوضاً مُنِعَ مِنهُ؛

______________________________

۱- به خاطر زیبایی و اهمیّت حدیث، تمام روایت نقل شده است.

فَجَاءَهُ صِیَامُ شَهرِ رَمَضَانَ فَسَقَاُه وَ أَروَاهُ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی قَدِ احتَوشَتهُ مَلَائِکَهُ العَذَابِ فَجَاءَثهُ صَلَاتُهُ فَمَنَعتهُ مِنهُم؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی وَ النَّبِیُّونَ حَلَقاً حَلَقاً کُلَّمَا أَتَی حَلقَهً طُرِدَ فَجَاءَهُ اغتِسَالُهُ مِنَ الجَنَابَهِ فَأَخَذَ بِیَدِهِ فَأَجلَسَهُ إِلَی جَنبِی؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی بَینَ یَدَیهِ ظُلمَهٌ وَ مِن خَلفِهِ ظُلمهٌ وَ عَن یَمیِنِهِ ظُلمهٌ وَ عَن شِمَالِهِ ظُلمهٌ وَ مِن تَحتِهِ ظُلمهٌ مُستَنفِعاً فِی الظُّلمَهِ فَجَاءَهُ حَجُّهُ وَ عُمرَتُهُ فَأَخرَجَاهُ مِنَ الظَِلمَهِ وَ أَدخَلَاهُ النُّورَ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَتِی یُکَلِّمُ المُؤمِنیِنَ فَلَا یُکَلِّمُونَهُ فَجَاءَهُ صِلَتُهُ لِلرَّحِمِ فَقَالَ یَا مَعشَرَ المُؤمِنِینَ کَلِّمُوهُ فَإِنَّهُ کَانَ وَاصِلاً لِرَحِمِهِ فَکَلَّمَهُ المُؤمِنُونَ وَ صَافَحُوهُ وَ کَانَ مَعَهُم؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمتَّی یَتَّقِی وَهجَ النِّیرَانِ وَ شَرَرَهَا بِیَدِهِ وَ وَجهِهِ فَجَاءَثهُ صَدَقَتُهُ فَکَانَت ظِلاًًّ عَلَی رَأسِهِ وَ سِتراً عَلَی وَجهِهِ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی قَد أَخَذَتهُ الزَّبَانِیَهُ مِن کُلِّ مَکَانٍ فَجَاءَهُِ أمَرُهُ بِالمَعرُوفِ وَ نَهیُهُ عَن المُنکَرِ فَخَلَّصَاهُ مِن بَینِهِم وَ جَعَلَاهُ مَعَ مَلَائِکَهِ الرَّحمَهِ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمتَّیِ جَاثِیاًً عَلَی رُکبَتَیهِ بَینَهُ وَ بَینَ رَحمهِ اللهِ حِجَابٌ فَجَاءَهُ حُسنُ خُلُقِهِ فَأَخَذَهُ بِیَدِهِ وَ أَدخَلَهُ فِی رَحمَهِ اللهِ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتیِ قَد هَوَت صَحِیفَتُهُ قِبَلَ شِمَالِهِ فَجَاءَهُ خَوفُهُ مِنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ صَحِیفَتَهُ فَجَعَلَهَا فِی یَمِیِنهِ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی قَد خَفَّت مَوَازِینُهُ فَجَاءَهُ إِفرَاطُهُ فِی صَلَاتِهِ فَثَقُلَت مَوَازینُهُ [فَجَاءَهُ اَفرَاطُهُ فَثَقَّلُوا مَوَازینَهُ]؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی قائِماً عَلَی شَفِیرِ جَهَنَّمَ فَجَاءَهُ رَجَاؤُُهُ مِنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَاستَنفَذَهُ مِن ذَلِکَ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی قَد هَوَی فِی النَّارِ فَجَاءَثهُ دُمُوعُهُ الَّتِی بَکَی مِن خَشیَهِ اللهِ فَاستَخرَجَتهُ مِن ذَلِکَ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمتَِّی عَلَی الصِّرَاطِ یَرتَعِدُ کَمَا یَرتَعِدُ السَّعَفَهُ فِی یَومِ رِیحٍ عَاصِفٍ فَجَاءَهُ حُسنُ ظَنِّهِ بَاللهِ فَسَکَنَ رَعدَتُهُ وَ مَضَی عَلَی الصِّرَاطِ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن اُمَّتِی عَلَی الصِّراطِ یَزحَفُ اَحیَاناً وَ یَحبُو احیَاناً وَ یَتَعَلَّقُ اَحیَاناً فَجَاءَتُهُ صَلَاتُهُ عَلَیَّ فَاَقَامَتهُ عَلَی قَدَمَیهِ وَ مَضَی عَلَی الصِّرَاطِ؛ وَ رَأَیتُ رَجُلاً مِن أُمَّتِی انتَهَی إِلَی اَبوَابِ الجَنَّهِ کُلَّمَا انتَهَی إِلَی بَابِ اُغلِقَ دُونَهُ فَجَاءَثهُ شَهَادَهُ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ صَادِقاً بِهَا فَفَتَحَت لَهُ الأَبوَابَ وَ دَخَلَ الجَنَّه.(۱)

«مردی از امّتم را دیدم که ملک الموت آمده بود جانش را بگیرد و احسان به پدر و مادر آمد و او را بازداشت،

__________________________________

۱- ر.ک: أمالی شیخ صدوق، ص۳۰۲، ح۳۴۲؛ فضائل الأشهر الثلاثه، ص۱۱۳.

مردی از امّتم را دیدم که عذاب قبر بر او چنگال گشوده وضویش آمده و آن را بازداشت، مردی از امّتم را دیدم که شیاطین گردش را گرفته بودند ذکر خدا عزّوجلّ آمد از میان آنها نجاتش داد، مردی از امّتم را دیدم که فرشته های عذاب دورش کرده بودند و نمازش آمد و جلو آنها را گرفت، مردی از امّتم را دیدم که از تشنگی له له می زد و به هر حوضی می رسید ممنوع می شد، روزه ماه رمضانش آمد و او را سیراب کرد، مردی از امّتم را دیدم که به هر حلقه ای از انبیاء نزدیک می شد او را می راندند و غسل جنابتش آمد دست او را گرفت و پهلوی من نشانید، مردی از امتم را دیدم که از شش جهت در تاریکی فرو بود حج و عمره اش آمدند و او را از تاریکی درآوردند و به روشنی رسانیدند، مردی از امتم را دیدم که با مؤمنان سخن می گفت و با او سخن نمی گفتند و صله رحمش آمد و گفت: ای گروه مؤمنان با او سخن کنید که او صله رحم می کرد مؤمنان با او سخن کردند و دست دادند و با آنها همراه شد، مردی از امّتم را دیدم که دست و روی خود را سپر شراره آتش کرده بود، صدقه اش آمد سرپوش سر و سپر روی او شد، مردی از امّتم را دیدم که مأموران دوزخ او را از هر سو در گرفته بودند و امر به معروف و نهی از منکرش آمدند و او را از دست آنها رها کردند و به ملائکه رحمت سپردند، مردی از امّتم را دیدم که به زانو درآمده و میان او و رحمت خدا پرده ایست، حُسن خلقش آمد و او را وارد رحمت خدا کرد، مردی از امتم را دیدم که نامه عملش از سمت چپ روان بود خوف او از خدا آمد و نامه عملش را گرفت و به دست راستش داد، مردی از امّتم را دیدم که میزانش سبک بود و بسیاری از نمازها را خوانده بود آمد و میزانش را سنگین کرد، مردی از امّتم را دیدم که بر پرتگاه دوزخ بود و امید او به خدا آمد و او را نجات داد، مردی از امّتم را دیدم در آتش سرازیر بود اشک ها که از خوف خدا ریخته بود آمدند او را در آوردند، مردی از امّتم را دیدم چون شاخه خرما در برابر باد سخت بر صراط می لرزید، خوش گمانی او به خدا آمد و او را آرام کرد و از صراط گذشت، مردی از امتم را دیدم روی صراط گاهی سینه می کشید و گاهی سر دست می رفت و گاهی آویزان می شد صلواتی که بر من فرستاده بود آمد و او را بر پا داشت و از صراط گذشت، مردی از امتم را دیدم که به درهای بهشت می رفت و به هر دری می رسید به روی او بسته می شد شهادت او به یگانگی خدا از روی راستی آمد و درهای بهشت را به روی او گشود».

پذیرش ولایت اهل بیتعليهم‌السلام ابراهیم بن ابی محمود از حضرت رضاعليه‌السلام و آن حضرت از پدران بزرگوار خویشعليهم‌السلام روایت کرده که حضرت علیعليه‌السلام فرمود: پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اینچنین به من فرمود:

.... أنت اوّل من یحوز الصراط معی و ان ربّی عزّ و جلّ اقسم بعزّته انه لا یجوز عقبه الصّراط إلا من معه براءه بولایتک و ولایه الائمّه من ولدک.(۱)

«یا علی! توئی اوّل کسی که از صراط با من بگذرد و پروردگار به عزّت خود قسم یاد کرده که احدی از آستانه صراط نگذرد مگر آنکه بسبب دوستی تو و دوستی ائمه و اولاد تو برائت از آتش جهنم حاصل کرده باشد».

نیز فرمود:

انه لا یجوز علی الصراط الا من کان معه کتاب من ولایه علی بن ابی طالبعليه‌السلام .(۱)

«عبور بر صراط جایز نیست مگر برای کسی که همراه او نوشته ایاز ولایت علی بن ابیطالبعليه‌السلام باشد».

امام باقرعليه‌السلام از پدران بزرگوار خودعليهم‌السلام نقل می کند که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

من سره أن یجوز علی الصراط کالریح العاصف و یلج الجنه بغیر حساب، فلیتول و لیی و وصیی و صاحبی و خلیفتی علی أهلی و أمتی علی بن أبی طالب، و من سره أن یلج النار فلیترک ولایته، فرعزه ربی و جلاله إنه لباب الله الذی لا یؤتی ألاّ منه، و إنه الصراط المستقیم، و إنه الذی یسأل الله عن ولایته یوم القیامه.(۲)

_________________________________

۱- ر.ک: کاشف الغطاء، شیخ جعفر، کشف الغطاء، ج۱، ص۱۱.

۲- ر.ک: أمالی شیخ صدوق، ص۳۶۳، ح۴۴۷؛ بشاره المصطفی، ص۹۴، ح۵۱؛ بحار، ج۳۸، ص۹۸، ح۱۶؛ الامام علیعليه‌السلام ، ص۴۶، ح۷.

«هر که را خوش آید که چون برق جهنده بر صراط گذرد و بی حساب به بهشت رود، باید ولایت ورزد با ولی و وصیّ و رفیق و جانشین من بر خاندان و امّتم علی بن ابی طالبعليه‌السلام ؛ و هر که را خوش آید به دوزخ رود ترک ولایتش کند، به عزّت و جلال پروردگارم که او است باب الله که جز از آن نیایند و او است صراط مستقیم و او است که روز قیامت از ولایتش پرسش شود».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

إذا کان یوم القیامه و نصب الصراط علی شفیر جهنم لم یجر علیه الاّ من کان معه کتاب بولایه علی بن ابی طالبعليه‌السلام و لمحبیه ایضاً المرتبه العالیه.(۱)

«هنگامی که روز قیامت شود و صراط را بر آتش سخت جهنّم گذارند، هیچ کس از صراط عبور نمی نماید مگر اینکه همراه او ولایت علی بن ابیطالبعليه‌السلام باشد».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خطاب به حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

یا علی بشر شیعتک و أنصارک بخصال عشر: أولها طیب المولد، وثانیها حسن إیمانهم بالله، و ثالثها حب الله

____________________________________

۱- ر.ک: ابن البطریق، العمده، ص۳۶۹، ح۷۲۶؛ سیدبن طاووس، الطرائف، ص۸۲، ح۱۱۴؛ ابن جبر، نهج الایمان، ص۵۰۶؛ کشف الیقین، ص۳۰۴؛ شرح اصول کافی، ج۵، ص۸۵؛ بحار، ج۲۷، ص۱۴۱، ح۱۴۸.

عزوجل لهم، و رابعها الفسحه فی قبورهم، و خامسها النور علی الصراط بین أعینهم، و سادسها نزع الفقر من بین أعینهم، غنی قلوبهم، و سابعها المقت من الله عزوجل لاعدائهم، و ثامنها الامن من الجذام [و البرص و الجنون]، یا علی و تاسعه ا انحطاط الذنوب و السیئات عنهم، و عاشرها هم معی فی الجنه و أنا معهم.(۱)

«ای علی! شیعیان و یاران خویش را به ده ویژگی مژده ده: حلال زاده هستند ایمان درستی به خداوند دارند، خدای گرامی و بزرگ آنان را دوست دارد، فراخی گور دارند، بر روی پل صراط پرتوی راه را بر ایشان روشن می سازد، تهی دستی از نزدشان رخت بر می بندد و دلهایشان استوار و بی نیاز است، خدا با دشمنانشان دشمنی می کند و بر آنان سخت می گیرد، از جذام و برص و دیوانگی در امانند، ای علی، گناهان و بدیهایشان فرو می ریزد و در بهشت آنان با من و من با ایشان هستم».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

أن ولیّ علیعليه‌السلام براءه فی ثلاثه مواطن حیث یسرّه عند الموت یو عند الصراط و عند الحوض.(۲)

__________________________________

۱- ر.ک: الخصال، ص۴۳۰، ح۱۰؛ مشکاه الأنوار، ص۱۵۰؛ روضه الواعظین، ص۲۹۳؛ أعلام الدین، ص۴۵۰؛ بحار، ج۲۷، ص۱۶۲، ح۱۲.

۲- ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۳۷، ح۳۶۹؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۴۶۹.

«دوست و طرفدار امیرالمؤمنینعليه‌السلام آن حضرت را در سه موضع می بیند به گونه ای که شادمانش سازد: اوّل به هنگام مرگ، دوم نزدیک صراط یا هنگام عبور از صراط، و سوّم در کنار حوض کوثر».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

معرفه آل محمدعليهم‌السلام برائه من النار و حبّ آل محمدعليهم‌السلام جواز علی الصراط و الولایه لآل محمدعليهم‌السلام أمان من العذاب.(۱)

«شناخت خاندان محمّدعليهم‌السلام باعث بیزاری از آتش، و دوستی خاندان محمّدعليهم‌السلام وسیله عبور از صراط، و ولایت خاندان محمّدعليهم‌السلام سبب ایمنی از عذاب است».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

یا علی! إخوانک یفرحون فی ثلاثه مواطن: عند خروج أنفسهم و أنا شاهدهم و أنت، و عند المسأله فی قبورهم، و عندالعرض الاکبر، و عند الصراط إذا سئل الخلق عن إیمانها فلم یجیبوا.(۲)

_________________________________

۱- ر.ک: الشفا بتعریف حقوق المصطفی، القاضی عیاض، ج۲، ص۴۷؛ الأربعین محمّد طاهرقمی، ص۴۷۵؛ کشف الغطاء، ج۱، ص۸؛ النص و الاجتهاد، ص۵۴۵.

۲- ر.ک: أمالی شیخ صدوق، ص۶۵۶، ح۸۹۱؛ فضائل الشیعه، ص۱۵؛ المحتضر، ص۱۵؛ بحار، ج۳۹، ص۳۰۷، ح۱۲۲؛ الامام علیعليه‌السلام ، ص۴۲۶.

«ای علی! برادرانت در سه جا شادند: هنگام جان دادن که من بالین آنهایم و تو هنگام سؤال و جواب در قبر وقت سان بزرگ و در صراط که از خلق بازپرسی کنند و نتوانند جواب دهند».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

یا علی! إذا کان یوم القیامه اقعد أنا و جبرئیل علی الصراط فلا یجوز احد إلا من کان معه براءه بولایتک.(۱)

«ای علی! چون روز قیامت شود، من و تو و جبرئیل بر صراط می نشینم و هیچ کس از صراط نخواهد گذشت مگر اینکه پروانه ولایت تو را با خود داشته باشد».

زید حشام گوید: خدمت امام صادقعليه‌السلام رفتم، به من فرمود:

یَا زَیدُ جَدِّد عِبَادَهً وَ أَحدِث تَوبَهً. قَالَ نَعَیتَ إِلَیَّ نَفسِی جُعِلتُ فِدَاکَ قَالَ فَقَالَ یَا زَیدُ مَا عِندَنَا خَیرٌ لَکَ وَ أَنتَ مِن شِیعَتِنَا قَالَ و قُلتُ وَ کَیفَ لِی أَن أَکُونَ مِن شِیعَتِکُم قَالَ فَقَالَ لِی أَنتَ مِن شِیعَتَنَا إِلَینَا الصِّرَاطُ وَ المِیزانُ وَ حِسَابُ شِیعَتِنَا وَ اللهِ لَاَنَا أَرحَمُ بِکُم مِنکُم بُأَنفُسِکُم کَأَن-ِّی أَنظُرُ إِلَیکَ وَ رَفِیقِکَ فِی دَرَجَتِکَ فِی الجَنَّه.(۲)

____________________________________

۱- ر.ک: تصحیح اعتقادات الإمامیه، شیخ مفید، ص۱۰۸؛ بشاره المصطفی، ص۱۹۶،ح۱۳؛ روضه الواعظین، ص۱۲۸؛ تأویل الآیات، ج۲، ص۶۱۰.

۲- ر.ک: بصائر الدرجات، ص۲۸۵، ح۱۵؛ دلائل الامامه طبری، ص۲۸۱، ح۲۲۴.

«ای زید! عبادت را از سر بگیر و توبه کن. عرض کردم: آقا خبر مرگ به من می دهید. فرمود: زید! آنچه نزد ما است برای تو بهتر است، تو از شیعیان مائی. عرض کردم: آقا آیا ممکن است من از شیعیان شما باشم؟! فرمود: بلی تو از شیعیان ما هستی، صراط و میزان حساب شیعیان به دست ما است، به خدا قسم من به شما از خودمان مهربانترم و گوئی می بینم تو و رفیقت را در بهشت».

شناخت اهل بیتعليهم‌السلام

اصبغ بن نباتهرحمه‌الله گوید: نزد امیرمؤمنانعليه‌السلام نشسته بودم که ابن کوّاء آمد و عرض نمود: ای امیرمؤمنان، مفاد آیه:( وَ عَلَی الأَعرافِ (۱) رِجالٌ یَعرفُونَ کُلاًّ بِسِیماهُم ) (۲) چیست؟

_________________________________

۱- اعراف بنابر آنچه در تفاسیر آمده است: گذرگاه مرتفع و سختی است میان بهشت و جهنّم، که مانع از مشاهده یکدیگر بهشتیان و جهنّمیان می شود، و افرادی که خوبی و بدی را به هم آمیخته باشند در این مسیر وا می مانند. علی بن ابراهیم قمیرحمه‌الله در تفسیر خود (تفسیر قمی) از امام صادقعليه‌السلام روایت کرده که فرمود: «اعراف، تپّه ای است میان بهشت و دوزخ، و امامان آن مردانی هستند که بر اعراف در کنار شیعیان (گناهکارشان) قرار می گیرند، در حالی که مؤمنان خالص بدون نیاز به حساب در بهشت جای گرفته اند.... امامان و پیشوایان در این موقع به پیروان گنهکار خود می گویند خوب نگاه کنید، برادران با ایمان خود را چگونه بدون حساب به سوی بهشت شتافته اند، و این همان است که خداوند می گوید: (وَ نادَوا أَصحابَ الجَنَّهِ إَن سَلامٌ عَلَیکُم لَم یَدخُلُوها وَ هُم یَطمَعُون) (اعراف: ۴۶): یعنی: «آنها به بهشتیان درود می فرستند در حالی که خودشان هنوز وارد بهشت نشده اند و آرزو دارند». سپس به آنها گفته می شود، دشمنان حق را بنگیرد که چگونه در آتشند و این همان است که خداوند می فرماید: (وَ إِذا صُرفَت أَبصارُهُم تِلقاءَ أَصحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظَّالِمینَ) بعد به دوزخیان می گویند اینها (پیروان و شیعیانی که آلوده گناهانی بوده اند) همانها هستند که شما می گفتید هرگز مشمول رحمت الهی نخواهند شد، (سپس رحمت الهی شامل حال آنها شده) و به این دسته از گنهکاران (که بر اثر ایمان و اعمال صالحی شایستگی عفو و آمرزش دارند) از طرف امامان و پیشوایان دستور داده می شود که به سوی بهشت بروید نه غمی دارید و نه ترسی». (ر.ک: تفسیر قمی، ج۱، ص۲۳۱؛ تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۹۰).

۲- سوره اعراف، آیه۴۶: «و بر اعراف مردانی هستند که هر یک از آن دو را از سیمایشان می شناسند».

امامعليه‌السلام فرمود:

نَحنُ عَلَی الأَ عرَافِ، نَعرفُ أَنصَارَنَا بِسِیمَاهُم وَ نَحنُ الأَعرَافُ الَّذِی لَا یُعرَفُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعرِفَتِنَا وَ نَحنُ الأَعرَافُ یُعَرِّفُنَا اللهُ عَزَّوَجَلَّ یَومَ القِیَامَهِ عَلَی الصِّرَاطِ فَلَا یَدخُلُ الجَنَّهَ إِلَّا مَن عَرَفَنَا وَ عَرَفنَاه.(۱)

«ما بر اعراف هستیم و یاران خود را از سیمای آنها می شناسیم و ما اعراف (و عارفان به حضرت حق هستیم) که خداوند متعال جز از طریق شناخت و معرفت ما شناخته نمی شود و ما هستیم که بین بهشت و جهنّم

______________________________

۱- ر.ک: بصائر الدرجات، ص۵۱۶، ح۶؛ این روایت به نقل مقرّن از امام صادقعليه‌السلام نیز روایت شده است. (نک: الکافی، ج۱، ص۱۸۹، ح۹).

می ایستیم. کسی وارد بهشت نمی شود مگر اینکه ما او را بشناسیم و او ما را بشناسد. و کسی وارد آتش نمی شود مگر اینکه ما او را نشناسیم و او ما را نشناسد».

دوست داشتن اهل بیتعليهم‌السلام

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

أثبتکم قدماً علی الصّراط أشدّکم حبّاً لاهل بیتی.(۱)

«پایدارترین شما بر صراط، کسی است که محبّتش به اهل بیت من بیشتر باشد».

جابربن عبدالله انصاری گوید: روزی نزد پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بودم که صورت خود را به جانب علی بن ابی طالبعليه‌السلام کرد و فرمود:

أَلَا أُبَشِّرُکَ یَا أَبَا الحَسَنِ! قَالَ بَلَی یَا رَسُولَ اللهِ. قَالَ هَذَا جَبرَئِیلُ یِخبِرُنِی عَنِ اللهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَهُ قَد اَعطَی شِیعَتَکَ وَ مُحِبیِّکَ سَبعَ خِصَالٍ: الرِّفقَ عِندَ المَوتِ وَ الأُنسَ عِندَ الوَحشَهِ وَ النُّورَ عِندَ الظُّلمَهِ وَ الأَمنَ عِندَ الفَزَعِ وَ القِسطَ عِندَ المِیزَانِ وَ الجَوَازَ عَلَی الصِّرَاطِ وَ دُخُولَ الجَنَّهِ قَبلَ النَّاسِ نُورُهُم یَسعی بَینَ أَیدِیهِم وَ بِأَیمانِهِم.(۲)

_________________________________

۱- ر.ک: فضائل الشیعه، ص۴۸، ح۳.

۲- ر.ک: الخصال، ص۴۰۳، ح۱۱۲؛ روضه الواعظین، ص۲۹۷.

«ای ابوالحسن آیا به تو مژده ندهم؟ گفت: آری یا رسول الله. فرمود: اینک جبرئیل به من از جانب خداوند خبر می دهد که به شیعیان و دوستداران تو هفت خصلت عطا کرده است: آسانی در هنگام مرگ و انس در هنگام وحشت و نور در تاریکی و امنیّت در هنگام فزع قیامت و عدل و داد در میزان عمل و عبور از پل صراط و وارد شدن در بهشت پیش مردم. نور آنان در برابر آنان و سمت راستشان است».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

أَلَا وَ مَن أَحَبَّ عَلِیّاً نَادَاهُ مَلَکٌ مِن تَحتِ العَرشِ أَن یَا عَبدَاللهِ استَانِفِ العَمَلَ فَقَد غَفَرَ اللهُ لَکَ الذُّنُوبَ کَلُّهَا أَلُا وَ مَن أَحَبَِ عَلِیّاً جَاءَ یَومَ القِیَامَهِ وَ وَجهُهُ کَالقَمَرِ لَیلَهَ البَدرِ أَلَا وَ مَن أَحَبَّ عَلِیاً وَضَعَ اللهُ عَلَی رَأسِهِ تَاجَ الکَرَامَهِ وَ ألبَسَهُ حُلَّهَ العِزَّهِ أَلَا وَ مَن أَحَبَّ عَلِیّاً مَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ کَالبَرقِ الخَاطِفِ وَ لَم یَرَ صُعُوبَهً أَلَا وَ مَن أَحَبَِّ عَلِیّاً کَتَبَ اللهُ لَهُ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَهً مِنَ النِّفَاقِ وَ جَوَازاً عَلیَ الصِّرَاطِ وَ أَمَاناً ِمنَ العَذابِ أَلَا وَ مَن أَحَبَّ عَلیاً لَا یُنشَرُ لَهُ دِیوَانٌ وَ لَا یُنصَبُ لَهُ مِیزانٌ وَ قِیلَ لَهُ ادخُلِ الجَنَّهَ بَغَیرِ حِسَابٍ أَلَا وَ مَن أَحَبَّ عَلِیاً أَمِنَ مِنَ الحِسَابِ وَ المِیزَانِ وَ الصِّرَاطِ أَلَا وَ مَن مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّد صَافَحَتهُ المَلَائِکَهُ وَ زَارَتهُ أَرواحُ الأَنِبیَاءِ وَ قَضَی اللهُ لَهُ کُلَّ حَاجَهٍ کَانَت لَهُ عِندَاللهِ أَلَا وَ مَن مَاتَ عَلَی بُعضِ آلِ مَحَمَّد مَاتَ کَافِراً أَلَا وَ مَن مَاتَ عَلیَ حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَی الأِیمَانَ وَ کَنتُ أَنَا کَفِیلَهُ بِالجَنَِه.(۱)

«بدانید، کسی که علیعليه‌السلام را دوست داشته باشد فرشته ای از زیر عرش الهی صدایش می کند و گوید ای بنده خدا عمل خالصی شروع کردی خداوند گناهان ترا بیامرزد، هر کس علیعليه‌السلام را دوست داشته باشد مانند ماه تابان شب چهارده به صحرای محشر وارد می گردد، کسی که او را دوست داشته باشد تاجی بر سر او گذاشته شده و لباسهای عزّت بر او پوشانیده می شود، کسی که علیعليه‌السلام را دوست داشته باشد از پل صراط مانند برق جهنده می گذرد، هر که او را دوست داشته باشد امان از آتش دوزخ و عذاب الهی و اجازه عبور از صراط به وی عطا می شود و برای او حسابی نیست و دیوان عمل او را باز نمی کنند و اعمال او را نمی سنجند و به او می گویند بدون حساب به بهشت داخل شو، کسی که دوستدار علیعليه‌السلام است فرشتگان با وی مصافحه کنند و انبیا زیارتش نمایند و خداوند متعال حاجاتش را برآورد، کسی که آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را دوست بدارد از پس دادن حساب و سنجش اعمال و لغزش از پل صراط ایمن

________________________________

۱- ر.ک: فضائل الشیعه، ص۵؛ بشاره المصطفی، ص۷۰، ح۲؛ نهج الایمان، ص ۲۷؛ تأویل الآیات، ج۲، ص۸۶۴؛ بحار، ج۲۷، ص۱۱۵، ص۸۹.

است، شخصی که بر دوستی آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بمیرد من ضامن بودن او با انبیا در بهشتم، بر حذر باشید کسی که بر دشمنی آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بمیرد بوی بهشت را استشمام نمی کند».

حارث همدانیرحمه‌الله گوید: روزی خدمت امیرالمؤمنینعليه‌السلام رفتم، فرمود: چه سبب شد که اینجا آمدی؟ عرض کردم: به خدا قسم، (فقط) دوستی شما. فرمود:

قالعليه‌السلام : ان کنت صادقاً لترانی فی ثلاثه مواطن: حیث تبلغ نفسک هذه - و أومأ بیده الی حنجرته - و عند الصراط، و عند الحوض.(۱)

«اگر راست گفته باشی حتماً مرا در سه جایگاه می بینی: موقعی که جانت به اینجا برسد و حضرت به انگشت اشاره به حنجره خود نمودند - و نزد پل صراط و کنار حوض کوثر».

امام باقرعليه‌السلام از پدران بزرگوار خویشعليهم‌السلام روایت می کند که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به علیعليه‌السلام فرمود:

یَا عَلِیُّ مَا ثَبَتُ حُبُّکَ فِی قَلبِ اَمرِی مُؤمِن فَزَلَّت بِهِ قَدَمُهُ عَلَی الصِّرَاطِ إِلَّا ثَبَتَت لَهُ قَدَمٌ حَتَّی یُدخِلَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بِحُبِّکَ الجَنَّه.(۲)

__________________________________

۱- ر.ک: الدعوات راوندی، ص۲۴۹، ح۶۹۹؛ بحار، ج۶، ص۱۹۵، ح۴۶.

۲- ر.ک: امالی شیخ صدوق، ۶۷۹، ح۹۲۷؛ فضائل الشیعه، ص۶.

«ای علی! دوستی تو در قلب مرد مؤمنی پا بر جا نشود، مگر اینکه خداوند متعال قدم او را بر صراط پایدار نگه دارد و او را به سبب دوستی تو وارد بهشت گرداند».

حضرت علیعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت کرده که فرمود:

.... ثُمَّ یُنَادِی مِنَاد مِن بُطنَانِ العَرشِ یَا أَهلَ القِیَامَهِ غُضُّوا أَبصَارَکُم فَهَذِهِ فَاطِمَهُ بِنتُ مَحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تَمُرُّ عَلَی الصِّرَاطِ فَتَمُرُّ فَاطِمَهُ (عَلیهاالسَّلام) وَ شِیعَتُهَا عَلَی الصِّرَاطِ کَالبَرقِ الخَاطِف.(۱)

«چون روز رستاخیز شود ندا کننده ای از طرف خداوند فریاد زند: ای اهل قیامت! چشمان خود را ببندید، این فاطمه دختر محمد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است که می خواهد از صراط عبور کند، پس فاطمهعليهما‌السلام عبور نماید و شیعیان و دوستان او چون برق جهنده از صراط می گذرند».

و در روایتی دیگر آمده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

إِذَا کَانَ یَومُ القِیَامَهِ نَادَی مُنَاد تَحتَ الحُجُبِ یَا أَهلَ الجَمعِ غَضُّوا أَبصَارَکُم وَ نَکِّسُوا رُءُوسَکُم فَهَذِهِ فَاطِمَهُ بِنتُ مُحَمَِدٍ رَسُولِ اللهِ تُریدُ أَن تَمُرَّ عَلَی الصِّرَاط.(۲)

________________________________

۱- ر.ک: ثواب الاعمال، ص۲۲۰.

۲- ر.ک: مسند زینبد علی، ص۴۶۰؛ فوائد العراقیین ابن نقاش، ص۷۷؛ ذخائر العقبی، ص۴۸؛ کنزالعمال، احادیث: ۳۴۲۰۹-۳۴۲۱۱.

«چون روز رستاخیز شود ندا کننده ای فریاد زند: ای اهل محشر چشمان خود را ببندید و سرهای خود را به پایین افکنید، اینک فاطمه دختر محمّد رسول خدا می خواهد از صراط عبور کند».

در برخی روایات آمده که: همراه حضرت زهراعليهما‌السلام هفتاد هزار کنیز از حورالعین می باشد که همراه آن حضرت مانند برق از صراط عبور می نمایند.(۱)

محمّدبن جعفربن راشد که یکی از راویان اهل سنّت است، روایت کرده که:

پدرم به من گفت که: من از حسین بن علوان شنیدم که او از سعدبن طریف شنیده که اصبغ بن نباه گفته: روزی در مجلس منوّر شاه اولیا، علیّ المرتضیعليه‌السلام نشسته بودم که، عبدالله بن کوّاء آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین، مرا آگاه کن از تفسیر آیه( وَ عَلَی الاعرافِ رِجالٌ ) (۲) آن حضرت فرمود که:

ای پسر کوّاء! آگاه باش ما که اهلبیت نبوّت و معدن رسالتیم، فردای قیامت زمام اختیار به دست ما دهند و خطاب عزّت به ما رسد، که آن کس که اهل دوزخ باشد، او را به دوزخ فرستید و هر که از اهل بهشت است، او را به بهشت در آرید. آن کسانی که در دار دنیا نصرت ما کرده باشند و در محبّت ما کوشیده و شراب محبّت ما نوشیدند ایشان را به

__________________________________

۱- ر.ک: دلائل الامامه ابن جریر (متوفای اوائل قرن چهارم هجری)، ص۱۴۲، ح۴۹.

۲- اعراف، آیه۴۶.

علامات دوستی بشناسیم و به تعظیم تمام در بهشت عنبر سرشت درآریم. و آنان که در این جهان، عداوت ما ورزیده باشند و ایذا و آزار به محبان ما رسانیده، ایشان را به علامات بغض بشناسیم و به عذا جحیم و عقاب الیم رسانیم.(۱)

در روایت دیگر است: حارث همدانی، که یکی از محبان امیر متّقیان است و اکثر اوقات در ملازمت آن حضرت می بود، روزی به آن حضرت عرض نمود: یا امیرالمؤمنین! من از دو حالت ترسان و هراسانم، یکی در حالت جان دادن و دوم در حالت گذشتن از صراط.

حضرت فرمود: ای حارث! بشارت باد تو را که من دوستان خود را در این دو حالت فرو نگذارم و در این دو وقت، خود را به ایشان رسانم و من ایشان را بشناسم و ایشان نیز مرا بشناسند، و من شفیع ایشان باشم و آتش دوزخ را گویم که: ایشان را بگذار که از محبان و مخلصان من هستند، و ایشان را به مقصد خود رسانم.(۲)

زیارت اهل بیتعليهم‌السلام

شیخ صدوقرحمه‌الله در کتاب امالی خود از ابن عباس نقل می کند که گفت: یک روز پیغمبر معظم اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نشسته بود، ناگاه امام حسنعليه‌السلام آمد و پیامبر خدا پس از دیدن او

_________________________________

۱- ر.ک: شرح مصباح الشریعه، ص۳۶۲.

۲- همان.