خیبر

خیبر0%

خیبر نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

خیبر

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عبدالرحمن‌الطیب الانصاری
گروه: مشاهدات: 4130
دانلود: 1588

توضیحات:

خیبر
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 71 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4130 / دانلود: 1588
اندازه اندازه اندازه
خیبر

خیبر

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

سد قصیبه (بنت)

این سد، در فاصله سی کلیومتری جنوب شرقی خیبر و روی وادی غرس، یکی از بزرگ‌ترین وادی‌های این شهر بنا شده است. طول این سد، نزدیک به ٢۵٠ متر است؛ اما بخش باقی‌مانده آن، نزدیک به ١٧٠ متر است. ارتفاع آن نیز سی متر است. در ساخت این سد، از سنگ‌های تراشیده شده‌ای استفاده شده و روی سنگ‌ها، از سمتی که آب ذخیره می‌شود، با لایه‌ای از ملاط پوشانده شده است. ضخامت دیوار سد، به‌صورت پلکانی افزایش می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که ضخامت آن، در بخش قاعده دیوار، بسیار است و در بخش‌های بالایی کاهش می‌یابد. این سد از هر دو طرف پلکانی بوده و براساس نشانه‌های موجود، چند بار ترمیم شده است؛ زیرا در بخش‌های بالایی آن، از آجر، سنگ سیاه و قدری آهک استفاده شده است تا آهک، بند میان سنگ‌ها و آجرها را بپوشاند.

در این سد برای هدایت آب، دریچه‌هایی وجود ندارد. این امر، نشانگر این است که آب پشت سد، دریاچه‌ای بزرگ را به‌وجود می‌آورد تا سطح آب، در حره خیبر بالا رود و از آن، برای کشاورزی زمین‌های پشت سد استفاده شود. تاریخ ساخت سد، به پیش از اسلام برمی‌گردد که دلیلی باستانی و نشانگر پیشرفت اعراب، در زمینه مهندسی عمران، در پیش و پس از اسلام است.

فیلپی، در توصیف سد قصیبه می‌نویسد:

سازه اصلی این سد، به طول تقریبی پانصد پا(۱) بوده است. این سد از صخره‌های تراشیده‌شده بازالتی ساخته شده است. این صخره‌ها به‌طور منظم و دقیق چیده نشده‌اند؛ اما برخی از آنها به شکل جالبی روی هم قرار گرفته‌اند. برای به هم چسباندن آنها از گچ استفاده شده است. سمت دیگر مسیر آب، از بالا به اندازه ده پا از قاعده، با سیمان پر شده است. شاید بخش پایینی آن سیمانی باشد و به دلیل سیل شکسته شده و به نقاط دورتر رُفته شده است.

سد حصید

این سد روی شِعب حصید، یکی از رودهای فرعی وادی غرس بنا شده و در فاصله چهارده کیلومتری جنوب شرقی خیبر است. طول آن شصت و ارتفاعش شش متر است. این سد از قلوه‌سنگ‌هایی بنا شده که از حره خیبر آورده شده و از دو طرف پلکانی است. فیلپی، در توصیف این سد نیز می‌نویسد:

به ظاهر این سد، به‌طور کامل سالم مانده است. این درحالی‌است که صخره‌های دو طرف آن، به دلیل گذر زمان و سیل‌ها کمی فرسوده شده‌اند. این سد توانسته است در مدت بیش از پانزده قرن، در برابر طوفان‌ها و فشار عوامل طبیعی مقاومت کند.

روی سد حصید، آبگیر ایجاد نشده است؛ اما آب، از راه شکاف‌های ایجادشده بر پیکره سد، به بیرون انتقال می‌یابد. وزارت کشاورزی، سال ١٣٩۴ه. ق (١٩٧۴م.) ، این سد را مختصری مرمت کرده است. فیلپی، در

_________________________________

۱- واحد اندازه‌گیری طول، معادل حدود سی سانتی‌متر.

مقایسه میان دو سد بنت و حصید می‌گوید: «ابعاد سد مشهور بنت، به مراتب بزرگ‌تر از سد حصید است. هیچ یک از این دو سد، دریچه انتقال آب ندارند»

سدّ مشقوق

این سد در شمال شرق خیبر و نزدیک به سه کیلومتری از شرق جاده مدینه به تبوک واقع و روی آن، شعب مشقوق بنا شده است. مشقوق، یکی از رودهای شعب حلحال به شمار می‌رود. طول سد، صد و عرض آن ده متر است. فیلپی در سفر خود به خیبر، از این سد نیز بازدید کرده و در توصیف آن نوشته‌است:

این سد، نومیدکننده بود. سد مشقوق، به‌صورت خیلی ابتدایی، از سنگ، خاک و تنه‌های درخت ساخته شده است. سیل‌ها توانسته‌اند، شکاف بزرگی نزدیک به سی یارد، در کرانه راست سد ایجاد کنند.

این سد نیز مانند دو سد پیشین، بدون دریچه انتقال آب است.

سد زایدیه

سد زایدیه از کوچک‌ترین سدهای خیبر و در تنگه وادی زایدیه ایجاد شده است. این وادی در شرق خیبر و نزدیک جاده مدینه به تبوک است. طول سد، ٢۵ و عرض آن هشت متر است. ارتفاع آن نیز، حدود چهار متر است. چند نقش اسلامی روی کرانه وادی مشرف بر این سد از سمت شمال، دیده می‌شود. اگرچه بیشتر آنها قابل خواندن نیست، اما روی یکی از آنها، نام عمر بن‌سعید و بر دیگری نام عبدالرحمن بن‌خالد نقش بسته است. احتمال دارد، تاریخ این نقش‌ها به قرن اول هجری برگردد.

نوشته‌های کهن

کهن‌ترین نوشته‌ای که نام خیبر در آن دیده می‌شود، به دوران نبونید، پادشاه بابل (۵۵۵ - ۵٣٩ ق. م) بر می‌گردد. وی از سال چهارم حکومت خود (۵۵٢ ق. م) تا آخرین روز حکومتش، در تیماء مستقر شد. خیبر، از

شهرهای شمال غرب جزیرةالعرب دانسته می‌شود که نبونید، آنها را تصرف کرد. این نوشته با خط میخی، در سال ١٩۵۶م، در حران، واقع در جنوب شرق ترکیه یافت شد. گویا میان حران و خیبر، ارتباط تاریخی وجود دارد. فقط نقش [کتیبه] نبونید نیست که نام حران و خیبر را کنار هم آورده است. پس از چند قرن، دوباره در نقش دیگری، نام این دو منطقه کنار هم آمده است؛ اما این بار به خط عربی این نقش [کتیبه]، سال ۵۶٨ م. نوشته شده و در آن آمده است: «من، شرحبیل‌بن‌ظلموا هستم. ذاالمرطول (کنست) ، سال ۴۶٣ و یک سال پس از ویران‌شدن خیبر ساخته شد» در مناطق گوناگونی از خیبر نقش‌های فراوانی به خط ثمودی (بادیه‌نشینان) وجود دارد. مهم‌ترین این مناطق، کوه‌های طیران، حرضیه و عین است. در اینجا به برخی از این نقش‌ها اشاره می‌کنیم.

الف) نقش کوه طیران؛

نقش خیبر در کوه طیران این نقش، سطری بیش نیست. جمله‌ای اسمیه است که مبتدا ندارد. اما خبر آن جمله‌ای فعلیه است که نگارنده، در آن از ورودش به «ددن» خبر می‌دهد. متن این نقش، به این شکل است:

ح ل ل / ب/ ددن

(ح ل ل) همان فعل «حلّ» و به‌معنای واردشدن و فرودآمدن است. «ب» حرف جرّ است و «ددن» نیز، همان شهر ددان یا العلا است.

این متن، با حروف لحیانی نوشته شده است. حرف لام در لحیانی به شکل و شکل جیم به‌صورت است. تفاوت این دو کم است؛ به همین دلیل ممکن است که این نقش را چنین بخوانیم: (ح ج ج) ؛ یعنی حجّ. در این صورت، معنای این نقش این است که وی، برای حج به ددن آمده است؛ زیرا اهتمام‌کردن برای ثبت ورود به ددن، بر روی صخره و تکرار آن در مجموعه متون اسکوبی (در منطقه رم، واقع در شمال تیماء) ، اهمیت ددن را به ما نشان می‌دهد؛ زیرا هرکس در پیرامون ددن بوده، به این شهر آمده است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا ددن، محل حج ساکنان شمال غرب جزیرةالعرب بوده است؟ !

ب) نقش‌های روستای العین

١ - این متن با خط بادیه نوشته شده است و پنج سطر بیشتر ندارد:

یک - أ ن/ ع ت م: أنا عتم (عاتم)» ؛ «من عاتم هستم»

دو - أ ن/ م ن ح ت ن: «أنا منحتن» ؛ «من منحتن هستم»

سه - ب ن/ س ق م: «بن‌سقم» ؛ «فرزند سقم»

چهار - أ ن / ح ت م: «أنا حاتم» ؛ «من حاتم هستم»

پنج - أ ن / ر م ش ل و: «أنا رمشلو» ؛ «من رمشلو هستم»

در ظاهر، حرف اول سطرها «ز» باشد. اما می‌توان آن را به‌صورت الف خواند؛ زیرا در خط بادیه، شکل نگارش بیشتر حروف متغیرند؛ به‌ویژه اینکه مجموعه متن‌های شش‌گانه حرف الف ندارند. ازاین‌رو

حرف اول را به اعتبار اینکه ضمیر متکلم وحده با الف شروع می‌شود، به شکل ألف خواندیم. اگر این شیوه را بپذیریم، می‌بینیم که در نوشته‌های اسلامی بعدی نیز عبارت با ضمیر أنا شروع می‌شود. گویا این سنّت کهن عربی بوده است و نوشته‌های اسلامی نیز از آن پیروی کرده‌اند.

نقش خیبر با خط ثمودی

٢ - این متن یک سطر است و به خط بادیه (ثمودی) نگاشته شده است.

در آن آمده:

- أ ن / م ت ر ک / ب ن / ع ت: «أنا مترک بن‌عت» ؛ «من مترک بن عت هستم»

٣ - نقش الف: در این نقش مجموعه‌ای از سنگ‌نگاشته‌هایی فانتزی یافت می‌شود که مهم‌ترین آنها تصویر شترمرغی است که پشت آن، شتری عظیم ایستاده و مردی با عصا در دست راستش، از شتر بالا می‌رود و تلاش می‌کند شترمرغ را شکار کند. این متن، نزدیک سر شترمرغ آمده است:

- ع (ف) و د / س ق: «عود ساق (طارد النعامة)» ؛ «تعقیب‌کننده شترمرغ»

۴ - نقش ب: در این متن آمده است:

- م ع د و: «معد» (نام فرد و قبیله‌ای) حرف واو در آخر این نام، مانند حرف واو، در کلمه «عَمرو» است.

۵ - در سمت چپ الف و ب، نقش شماره ۵ قرار دارد. این متن یک سطری به خط ثمودی است و در آن آمده:

- م ذ د /ز ل ب: «مذاد ذولب ز» ؛ «مذاد از قبیله لب ز»

نقش بر روی سنگ با خط ثمودی

۶ - این متن دو سطری نیز، به خط ثمودی نگاشته شده است. در آن آمده:

یک- و أ ن/ص (س) ز ب: «و أنا صذب (سذب)» ؛ «من صذب یا سذب هستم»

دو- س ی س ر / س د ن / ب ب ل. . / و د د / ش ذ ت: «سیسر سادن بابل ودد شذة» ؛ «سیسر خادم بابل ودد شذة»

در سطر دوم این نقش، «ب ب ل» دیده می‌شود که بابل خوانده می‌شود و برای نخستین بار، نام بابل در نقش‌های ثمودی آمده است. شاید شذب سیسر، خادمی بابلی است که در ارتش نبونید حضور داشته است. دو نقش دیگر نیز وجود دارد (نقش‌های اسکوبی ١۶٩ و اسکوبی ١٧٧) که در آنها نام پادشاه بابلی آمده است. این دو نقش، در منطقه رم، در جنوب غربی تیماء یافت شد. همچنین نام سیسر، ما را به یاد چاهی

پُرشده، به نام سیسرا در سکاکا می‌اندازد که در منطقه جوف قرار دارد. آیا میان سیسر در خیبر، با این چاه در سکاکا ارتباطی وجود دارد؟

نوشته‌های اسلامی

الف) نقش کوه الحرضیة

در این متن شش سطری نگاشته شده و به خط کوفی است.

«أنا سلیمن (سلیمان)

ابن اسعد

أسأل الله

الجنة و کتب

فی رجب سنة ثمان

و عشرین و مائة»(۱)

۱ - من سلیمان بن اسعد، از خداوند بهشت می‌طلبم. در تاریخ رجب سال ١٢٨ نوشته شده است.

ب) نقش سد زایدیه

در شش سطر وجود دارد:

«أنا عبد

الرحمن

ابن خالد

استغفر

الله

ربی»(۱)

نقش نوشته سد زایدیه

ج) نقش کوه قرین

نقش چهارسطری دیگری در کوه قرین وجود دارد که این‌گونه نگاشته شده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، شهد عبدالعزیز

ابن محمد بن أحمد أنه لا إله إلا الله وحده

۱ - من عبدالرحمن بن‌خالد از خداوند آمرزش می‌طلبم.

لاشریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و

هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شیء قدیر»(۱)

نقش نوشتۀ کوه قرین

د) نقش صخره حره قریجل

نقشی دیگر در سه سطر به خط کوفی، بر یکی از صخره‌های حره قریجل، به شکل زیر قرار دارد:

«و کتب محمد

۱ - به نام خداوند بخشاینده مهربان. عبدالعزیز بن‌محمد بن‌احمد گواهی می‌دهد که خدایی جز الله نیست. برای او شریک نیست. حکومت و ستایش از آن اوست. او زنده می‌کند و می‌میراند و خودش زنده است و مرگ در او راه ندارد. خیر [به‌طور کامل] به دست اوست و بر هر کاری تواناست.

لکل هم

فرجا»(۱)

بالای آن، در دو سطر عبارت زیر آمده است:

«محمد

و یوسف»

ه) نقش دیگر در حره قریجل

نقشی دیگر در سه سطر، به خط کوفی در حره قریجل به این صورت آمده است:

«الله ربی

والاسلام

دینی»(۲)

نقش نوشته صخره حره قریجل

۱- محمد برای هر غم و نگرانی، گشایشی قرار داده است.

۲- پروردگارم خداست و دینم اسلام است.

و) نقشی دیگر در همین منطقه

نقشی به خط کوفی در همین منطقه، در عبارتی هفت‌سطری آمده است:

«اللهم

صلّ علی

محمد

و علی

آل محمد

وارحم

من کتبه».(۱)

نقش نوشته‌ای دیگر به خط کوفی در حره قریجل

۱ - خداوندا! بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بر نویسنده این عبارت، رحم کن.

ز) نقش غدیر جول

نقشی دیگر، در غدیر جول و به خط کوفی، در سه سطر به شرح زیر است:

«اللهم اغفر لمعقل

ابن یزید الاشجع و لمن

یستغفر له و لمن قال آمین»(۱)

نقش نوشته‌ای دیگر به خط کوفی در غدیر جول

در کنار آن نقشی دیگر در سه سطر آمده آآآمدهکه آن نیز عبارتی دعایی است.

۱ - خدایا! معقل بن‌یزید اشجعی و هرکس برای او طلب آمرزش می‌کند و آمین‌گو [همه] را بیامرز.

معماری کهن

در معماری کهن در مناطق میانی عربستان، دیوارهای ضخیم با دریچه‌های کوچک کاربرد داشت؛ زیرا در تابستان، دمای هوا بسیار گرم و در زمستان سرد است. در خیبر نیز به این‌گونه معماری توجه شده است. خشت، در این بناها، از اصلی‌ترین مصالح ساختمانی است. همچنین از سنگ‌های سیاه حره نیز استفاده می‌شد. این سنگ‌ها بیشتر در ساخت پایه‌ها و بخش‌های پایینی ساختمان به کار می‌رفت. در بیشتر موارد، سقف‌ها از تنه نخل یا درختان دیگر، مانند درخت شوره‌گز پوشیده می‌شد. پس از پیرایش تنه درختان، با شاخه بُن نخل آن را می‌پوشاندند. سپس لایه‌ای نازک از گِل، روی آن می‌کشیدند.

خرابه‌های خانه‌های قدیمی

در روستای بشر اتاق‌های متعدد در یک خانه قدیمی در روستای بشر

مردم خیبر، پیش از اسلام، دژها را محل سکونت خود قرار دادند؛ زیرا در مناطق زراعی، باتلاق و مرداب فراوان بود که موجب شیوع بیماری می‌شد؛ به همین دلیل آنان در دژها سکونت می‌کردند که بالاتر از اراضی زراعی بود. این امر، پس از اسلام هم تغییر نکرد. به‌طوری که بیشتر روستاهای بناشده در خیبر، در مناطق مرتفع هستند تا از مکان

زندگی پشه‌های تب‌زا (مالاریا) دور باشند. در گذشته، وجود این پشه‌ها در خیبر مشهور بوده است.

ساختمان‌ها با معماری کهن خیبر، مانند شهرهای دیگر حجاز، به‌گونه‌ای بناشده‌که میان آنها کوچه‌ها و خیابان‌های تنگی قرار گرفته که پایان آنها میدان است. این میدان‌ها در برخی از فعالیت‌های اجتماعی، به‌ویژه اعیاد و مناسبت‌های ویژه، کاربرد داشت. همچنین در میدان‌ها، قهوه‌خانه و تجارت‌خانه، بنا می‌شد. بافت عمرانی خیبر، همچون شهرهای دیگر حجاز کهن است و تمام ساختمان‌ها و واحدهای مسکونی، با تراکم کنار هم قرار گرفته‌اند. میان ساختمان‌ها کوچه‌های پیچ‌درپیچ و تنگی قرار گرفته است که به تناسب نیاز، برخی جاها پهن‌تر می‌شوند.

به هم پیوستگی خانه‌ها و زیگزاگی‌بودن راه‌ها و کوچه‌ها موجب شده است جریان هوا به‌گونه‌ای باشد که هوا خنک‌تر و از شیوع بیماری‌های فراگیر ناشی از مرداب‌ها جلوگیری شود.

ساختمان‌ها با معماری کهن خیبر، در بسیاری از روستاها، مانند بشر (الدیرةالقدیمه) و شُریف دیده می‌شود. شریف، مکانی است که مقر امارت خیبر در سال ١٣٨٣ه. ق از دژ قموص به آنجا منتقل شد. از دیگر روستاهای خیبر، مشرقه، نطاه، أبی‌وشیع و مکیده هستند.

معنای مکیده، به زبان عربی نیرنگ است. گفته می‌شود سبب نام‌گذاری روستای مکیده، نیرنگی است که زینب دختر حارث، ضد رسول گرامی اسلام به کار برد. پس از آنکه خیبر فتح شد، این زن با گوسفندی، غذایی تهیه و آن را مسموم کرد و به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هدید

داد. آن حضرت نیز اصحابش را دعوت کرد تا از آن غذا بخورند. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همین که قطعه‌ای از آن را خورد، به اصحابش فرمود: «دست بکشید. این پاچه به من می‌گوید که سمّ دارد» «بشربن براء بن‌معرور» از غذا تناول کرده بود. به همین دلیل، یک سال پس از این واقعه، بر اثر سمّ جان باخت. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، زینب بنت‌حارث را نزد خود خواند و به او گفت: «پاچه را سمی کردی؟» او پرسید: «چه کسی به تو خبر داد؟» رسول خدا فرمود: «پاچه» آن زن پاسخ داد: «بله» پیامبر از او پرسید: «چه کسی تو را به این کار وادار کرد؟» او گفت:

پدر، عمو و همسرم را کشتی و اموال‌قوم من را تصاحب کردی. من با خود گفتم، اگر این مرد پیامبر باشد، گوسفند به او خبر خواهد داد و اگر پادشاه باشد از دست او راحت خواهیم شد.

مردم خیبر، روستاهای خود را بر باقیمانده‌های دژهای کهن بنا می‌کردند تا بتوانند در برابر حملات، از خود حفاظت و پشتیبانی کنند؛ به‌ویژه در دوران‌هایی که به دلیل بی‌ثباتی سیاسی، امنیت خیبر مختل می‌شد. ازاین‌رو روستای أبی‌وشیع، روی ویرانه‌های دژ وطیح ساخته شده است. روستای سلالم نیز روی دژ سلالم و روستای نحا، بر باقی‌مانده‌های دژ نزار برپا شده است.

به‌ظاهر برخی از خانه‌های خیبر کوچک بوده‌اند؛ زیرا «عبدالقدوس انصاری» ، جهانگردی که سال ١٣٨٢ه. ق به خیبر سفر کرده بود، خانه‌ها را به آشیانه تشبیه کرده است: «کاخ‌های خیبر یا خانه‌های نزدیک به بازار قدیمی در سمت غربی، کوچک و شبیه لانه هستند» گویا منظور وی، روستای بشر (الدیرةالقدیمه) بوده است. در آن زمان روستای شریف از

روستاهای جدید بود و هنوز بازارش به شکلی درنیامده بود که این جهانگرد توصیف می‌کند. عبدالقدوس انصاری، در شرح بازار روستا می‌گوید: «بازار جدید عبارت است از دو ردیف غیر موزون از خرابه‌های پراکنده و پاگردهای بسته‌شده با درهایی از تنه نخل» انصاری، دروازه‌های خیبر را نیز این‌گونه توصیف می‌کند:

اینها بیشتر به درهای خزانه شبیه هستند. این درها از تنه نخل و با گذاردن تنه نخل روی یکدیگر ساخته می‌شوند که ممکن است، طول آنها از یک متر و نیم بالاتر نرود و عرض آن نیز یک متر بیشتر نشود. این درها به شکل عجیبی قفل می‌شوند؛ زیرا روی درها یک کلون چوبی است و روی آن، طنابی محکم از جنس لیف خرما که به‌صورت افقی قرار گرفته است. در وسط این طناب، گرهی است که آن را به چوب عمودی پیوند زده است.

جاذبه‌های طبیعی و گردشگری

خیبر جاذبه‌های گردشگری فراوانی دارد. به جز آثار کهن، مانند دژها، روستاها و سدها، از اماکن طبیعی شگفت‌آور و منظره‌های دل‌انگیزی برخوردار است. غدیر جول، از این نمونه‌هاست. این منطقه میان حره خیبر و در فاصله هفتاد کلیومتری شرق خیبر واقع شده است. در واقع غدیر جول، آبخیزگاهی است که در تمام طول سال خشک نمی‌شود.

در نزدیکی آن، محل گردشگری دیگری به نام «خفس أم‌جرسان» وجود دارد که غاری بزرگ است. منطقه میان غدیر جول و خفس أم‌جرسان، در حره خیبر، با تپه‌های سرخ‌رنگ جلوه‌ای ویژه به این منطقه داده است؛ چراکه در این منطقه رنگ بیشتر تپه‌ها سیاه است.

در شرق این منطقه، تپه‌های حره خیبر، سفیدرنگ می‌شوند. این امر در کوه سفید (الجبل الابیض) متجلی می‌شود. این کوه، سمت شرقی خیبر و در فاصله نزدیک به یکصد کیلومتری آن واقع است. ارتفاع کوه یادشده از سطح دریا حدود ١٧٣۵ متر است. فیلپی در سفرنامه خود هنگام بیان بازدیدش از روستای ثمد، به این کوه اشاره و آن را چنین توصیف می‌کند:

کوه ابیض، در سمت شمال شرقی و به همراه سلسله کوه‌های بلند حره رخ می‌نمایاند. این کوه نقطه مرکزی آن بود. در این کوه، از سمت شمال، سیزده قله و از سمت راست آن، هفده قله شمردم که همه آنها دهانه‌های آتشفشان‌های بسیار قدیمی بودند.

از دیگر نقاط طبیعی خیبر، تفریح‌گاه «الروضه» است که در زمینه گردشگری می‌توان از آن بهره‌برداری کرد. این مکان، در فاصله بیست کلیومتری شمال خیبر واقع شده است. «جدعاء» و «وادی مضاویح» نیز دو تفریح‌گاه دیگر خیبر است که در شمال این شهر قرار دارد. همچنین وادی‌های خیبر، از مکان‌هایی است که در زمینه گردشگری می‌توان از آن استفاده کرد. «وادی غرس» و شعب‌های آن، در این زمینه بهترین نمونه‌ها هستند.

از اماکن تاریخی و باستانی، دریاچه سد «حصید» است که برای گردشگری مناسب است. این دریاچه، طبیعتی دل‌انگیز و خیره‌کننده دارد.

سد «بنتز» و دریاچه آن نیز از مهم‌ترین تفریح‌گاه‌های طبیعی و دیگر جاذبه‌های گردشگری خیبر هستند. همچنین برای جذب گردشگر از اماکن تاریخی نیز می‌توان بهره‌برد که رویدادهای مهمی، در آنها رخ داده است؛ مانند «قصیرالنبی» در صهباء، که نخستین اردوگاه سپاه رسول‌خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در جریان حمله به خیبر بوده است. منطقه رجیع (دومین اردوگاه این سپاه) و کوه ذوالرقیبه از نمونه‌های دیگر در این زمینه است.

فعالیت بنیاد آثار و موزه‌ها

خیبر از مناطقی است که بنیاد آثار و موزه‌ها در برنامه آمایش فراگیر آثار باستانی ١٣۶٩ه. ق (١٩٧۶م.) ، به آن توجه کرده است. همچنین این منطقه از نقاطی بوده که تیم آمایش باستانی، سال ١۴٠١ه. ق از آن بازدید کرده است. این تیم، دو منطقه شمال و شمال غربی عربستان را پوشش داد و در خیبر، سدهای بنت، حصید و زایدیه و دژ قموص را بررسی کرد. تیم، سنگ‌نگاشته‌ها و نقش‌های خط ثمودی و اسلامی به‌جای‌مانده در خیبر را ثبت کرد. نتایج فعالیت‌های آن، در سالنامه آثار باستانی عربستان، به نام «اطلال»(۱) منتشر شد.

همچنین بنیاد آثار و موزه‌ها، در دوره چهارم برنامه خود، سال ١۴٠٨ه. ق (١٩٨٨م.) اقدام به شمارش سنگ‌نگاشته‌های خیبر و ثبت آن کرد. در این دوره، سنگ‌نگاشته‌های کوه حرضه و روستای العین ثبت شدند. نتایج این مرحله، در سالنامه آثار باستانی عربستان(۲)منتشر شد.

___________________________________

۱- مجله اطلال، ش۶، سال ١۴٠٢ه. ق ١٩٨٢م.

۲- همان، ش١٢، سال ١۴١٠ه. ق ١٩٨٩م.

کتابنامه

١. الآثار الاسلامیة فی الجزیرةالعربیة فی عصر الرسول، و الخلفاء الراشدین، سعد عبدالعزیز الراشد، ریاض، جامعة الملک سعود، ١۴١٠ه. ق (١٩٨٩م)

٢. الآثار الاسلامیة فی الجزیرةالعربیة فی عصر بنی‌أمیة، سعد عبدالعزیز الراشد، الریاض، جامعة الملک سعود، ١۴٢۴ه. ق (٢٠٠٣م)

٣. آثار ما قبل التاریخ فی المملکة العربیة السعودیة، محمد عبدالنعیم، ترجمه: د. عبدالرحیم محمد خبیر، چاپ اول، الریاض، [بی‌نا] ١۴١۶ه. ق (١٩٩۵م)

۴. آثار منطقة المدینة المنورة، سعد عبدالعزیز الراشد و دیگران، سلسلة آثار المملکة العربیة السعودیة، الریاض، وکالة الآثار و المتاحف، ١۴٢٣ه. ق (٢٠٠٣م)

۵. الابعاد العسکریة و السیاسیة لمعارک تحریر خیبر، هاشم یحیی الملاح، المورخ العربی، ش٣۴، السنةالثالثة عشر، ١۴٠٧ه. ق (١٩٨٧م)

۶. الأحوال العامة للجزیرة العربیة عند البعثة النبویة، عبدالرحمن الطیب الأنصاری، الابحاث المقدمة للندوة العالمیة الثالثة لدراسات تاریخ الجزیرة العربیة، ریاض، جامعة ملک سعود،١۴١٠ه. ق (١٩٨٩م)

٧. أرض مدین، هاری سانت جون فیلبی، ترجمه: د. یوسف مختار الامین، چاپ اول، ریاض، مکتبة العبیکان، ١۴٢۴ه. ق (٢٠٠٣م)

٨. أسواق العرب فی الجاهلیة و الاسلام، سعید الافغانی، بیروت، دارالفکر، ١٣٩۴ه. ق (١٩٧۴م)

٩. اکتشاف جزیرةالعرب، جاکلین بیرین، ترجمه: قدری قلعجی، الریاض: منشورات دارالفاخریة و بیروت، دارالکاتب العربی، [بی‌تا].

١٠. برنامج المسح الأثری الشامل، مایکل جلیمور و دیگران، تقریر مبدئی عن مسح المنطقتین الشمالیة الغربیة و الشمالیة، ١۴٠١ه. ق (١٩٨١م) ، أطلال، ش۶، ١۴٠٢ه. ق (١٩٨٢م)

١١. بین التاریخ و الآثار، عبدالقدوس الانصاری، چاپ اوّل، بیروت، [بی‌نا] ١٣٨٩ه. ق (١٩۶٩م)

١٢. تاریخ الامم و الملوک، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری، [بی‌جا]، دارالفکر، ١٣٩٩ه. ق (١٩٧٩م)

١٣. تاریخ المملکة العربیة السعودیة، عبدالله الصالح العثیمین، جلد اول، چاپ هشتم، ١۴١٨ه. ق، جلد دوم، چاپ سوم، [بی‌جا]: [بی‌نا]، ١۴١٨ه. ق (١٩٩٧م)

١۴. تاریخ الیعقوبی، أحمد بن أبی‌واضح الیعقوبی، بیروت، دار صادر، [بی‌تا].

١۵. تیماء ملتقی الحضارات، عبدالرحمن الطیب الانصاری، و حسین أبوالحسن، سلسلة قری ظاهرة علی طریق البخور، (٢) ، الریاض، دارالقوافل للنشر و التوزیع، ١۴٢٣ه. ق (٢٠٠٢م)

١۶. الجماعات الیهودیة فی شمال غرب الجزیرة العربیة، أسامة جمعة الأشقر، چاپ چهارم، دمشق، [بی‌نا]، ١۴٢۵ه. ق (٢٠٠۴م)

١٧. حائل دیرة حاتم، عبدالرحمن الطیب الانصاری، و فرج الله أحمد یوسف، سلسلة قری ظاهرة علی طریق البخور (۵) ، ریاض، دارالقوافل للنشر و التوزیع، ١۴٢۶ه. ق (٢٠٠۵م)

١٨. الحجاز قبیل ظهور الاسلام، احمد إبراهیم الشریف، الریاض، جامعة الملک سعود، ١۴١٠ه. ق (١٩٨٩م)

١٩. حصر و تسجیل الرسوم و النقوش الصخریة، عبدالرحمن کباوی و دیگران، أطلال، ش١٢، ١۴١٠ه. ق (١٩٨٩م)

٢٠. حصون خیبر فی الجاهلیة و عصر الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، سلام شافعی محمود سلام، الاسکندریة، منشأة المعارف، [بی‌تا].

٢١. حیاة محمد، محمد حسنین هیکل، چاپ سوم، القاهرة، دارالکتب المصریة، ١٣۵٨ه. ق (١٩٣٩م)

٢٢. خیبر ذات الحصون و العیون و النخیل، عاتق غیث البلادی، چاپ اول، بیروت، دارالنفائس، ١۴٢۴ه. ق (٢٠٠٣م)

٢٣. دراسة تحلیلیة مقارنة لنقوش من منطقة رم، خالد محمد عباس أسکوبی، جنوب غرب تیماء، الریاض، وکالة الآثار و المتاحف، ١۴٢٠ه. ق (١٩٩٩م)

٢۴. رحلات فی بلاد العرب، رحلات و مشاهدات فی شمال الحجاز و الأردن، قبائلها و جغرافیتها و نبذة من تاریخها، عاتق غیث البلادی، چاپ دوم، [بی‌جا]، [بی‌نا]، ١۴٠٣ه. ق (١٩٨٣م)

٢۵. سلسلة ذخائر العرب، أبومحمد عبدالله بن‌مسلم ابن‌قتیبة، تحقیق: ثروت عکاشة، چاپ چهارم، القاهرة، دارالمعارف، ١۴٠١ه. ق (١٩٨١م)

٢۶. السیرة النبویة، ابن‌هشام، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، القسم الثانی، چاپ دوم، القاهرة، مطبعة مصطفی البابی الحلبی، ١٣٧۵ه. ق (١٩۵۵م)

٢٧. سیرت‌رسول‌الله، ترجمه و انشای: رفیع‌الدین اسحاق بن‌محمد همدانی قاضی ابرقوه، تحقیق اصغر مهدوی، چاپ سوم، تهران: خوارزمی، ١٣٧٧ش.

٢٨. طرق التجارة فی الجزیرةالعربیة قبل الاسلام، فرج‌الله أحمد یوسف، الفیصل، ش٣٠۶، ذی‌الحجة، ١۴٢٢ه. ق/ فبرایر- مارس٢٠٠٢م.

٢٩. غزوة خیبر، محمد أحمد باشمیل، چاپ پنجم، [بی‌جا]، دارالفکر، ١٣٩٩ه. ق (١٩٧٩م)

٣٠. فتوح البلدان، أبی‌الحسن البلاذری، تحقیق: رضوان محمد رضوان، بیروت، [بی‌نا]، ١٣٩٨ه. ق (١٩٧٨م)

٣١. فی شمال غرب الجزیرة، حمد الجاسر، ریاض، دارالیمامة للبحث و الترجمة و النشر، ١۴٠١ه. ق (١٩٨١م)

٣٢. الکامل فی التاریخ، ابن‌اثیر ابوالحسن علی بن أبی‌الکرم محمد بن محمد بن‌عبدالکریم الشیبانی، چاپ چهارم، بیروت، [بی‌نا]، ١۴٠٣ه. ق (١٩٨٣م)

٣٣. مأسل الریاض: جامعة ملک سعود، عبدالرحمن الطیب الانصاری، و دیگران، ١۴٢٠ه. ق (١٩٩٩م)

٣۴. محافظة خیبر، صیفی عیسی الشلالی، [بی‌جا]، لجنة العلاقات العامة، ١۴٢١ه. ق (٢٠٠١م)

٣۵. معجم البلدان، شهاب‌الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی، بیروت، دار صادر، ١۴٠۶ه. ق (١٩٨۶م)

٣۶. مغازی، تاریخ جنگ‌های پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، محمد بن‌عمر واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، چاپ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ١٣۶٩ه. ش.

٣٧. المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جواد علی، چاپ اول، بیروت، [بی‌نا]، ١٣٩٠ه. ق (١٩٧٠م)

٣٨. مناهج التاریخ و أسالیبه عند العرب فی ضوء النقوش العربیة المبکرة، مشلح کمیخ المریخی، أدوماتو، ش۶، جمادی الاولی، ١۴٢٣ه. ق، یولیو ٢٠٠٣م.

٣٩. المواصلات و الاتصالات فی المملکة العربیة السعودیة خلال مأة عام، عبدالرحمن الطیب الانصاری و دیگران، ریاض، وزارة المواصلات، ١۴١٩ه. ق (١٩٩٩م)

۴٠. موقف الیهود من العروبة و الاسلام فی عصر الرسالة، هاشم یحیی الملاح، سلسلة الموسوعة التاریخیة المیسرة، چاپ چهارم، بغداد، [بی‌نا]، ١۴٠٨ه. ق (١٩٨٨م)

۴١. النشاط الزراعی فی خیبر فی الجاهلیة و حتی نهایة عهد عمربن الخطاب، سلام شافعی محمود سلام، الاسکندریة، منشأة المعارف، [بی‌تا].

۴٢. نقوش الحجر النبطیة، سلیمان عبدالرحمن الذبیب، ریاض، مکتبة الملک فهد الوطنیة، ١۴١٩ه. ق (١٩٩٨م)

٣۴. Al-Ansary, A. R& Abu AL-Hassan,H. The civi lization of Two Cities :