آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی0%

آداب الشریعه یا آداب زندگی نویسنده:
گروه: کتابخانه حدیث و علوم حدیث

  • شروع
  • قبلی
  • 139 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6194 / دانلود: 2450
اندازه اندازه اندازه
آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

سوّم: او را از نان خورش(۱) منع نکند بلکه نان خورش بدهد او را.

چهارم: خانه او را از نان خالی نگذارد.

پنجم: عطّریات از برای او بگیرد.

ششم: در سال،چهار دست لباس به او بدهد دو تابستانی و دو زمستانی تا ثواب پوشانیدن برهنه و آزاد نمودن بنده به او داده شود.

هفتم: شب بدون او نخوابد که به عدد هر نفسی که با او می کشد حسنه به او دهند.

هشتم: اگر زن تقصیری نماید شوهر عفو نماید که او ضعیف العقل است و خداوند دوست دارد که موجب زیادتی ایمان است.

نهم: بقدر قوّت می باید که در حقّ او احسان نماید.

دهم: دوستی با او نماید که موجب زیادتی محبت او است.

یازدهم: به صورت خوش به او نگاه کند که ملائکه جهت او استغفار نمایند.

دوازدهم: به خشم بدون جهت شرعیّه به او نگاه نکند که موجب خشم خداوند است

۱ - آنچه از قبیل گوشت و سبزی ومانند اینها خام یا پخته آن که با نان خورند.تهیه کن و با او به رفق .و مدارا عمل نما و اگر چه حقّ تو بر او بیشتر و واجب تر است ولی او هم حقّ دلجوئی و انس وحفظ مقام آسایش در دامن تو را دارد و این خود حقّ بزرگ است

و لاقوّهالاّبالله.(امالی مجلس ۳۶۸/۵۹.)(۱)حضرت((ایوب))یکی از پیامبران الهی است که خداوند او را به جان و مال و اولاد امتحان سخت نمود و ایشان بر تمام آن مصائب صبر نمود.

۱ - سیزدهم: با او غذا خورد که موجب ازدیاد حبّ است. چهاردهم: در امورات خانه با او مداقّه نکند. پانزدهم: خرج حمّام به او بدهد. شانزدهم: با وجود احتیاج درهم و دینار به او بدهد ثواب صدقه دارد. هفدهم: خُلقش را با او نیک نماید که اگر نکند در قبر او را فشار دهند. هیجدهم: از حمّامات و عروسیات و سایر جایها که خوف فتنه در او باشد او را روانه نکند. نوزدهم: در خدمت خانه او را مدد کند که ثواب بسیار دارد. بیستم: بر بدی او صبر نماید که ثواب صبر ایّوب

بیست و پنجم: ایشان را بر زین(۱) سوار نکند.

بیست وششم:سرّ خود را به او نگوید حرف او را در ذمّ(۲) دیگران قبول نکند.

بیست وهفتم:چیز نوشتن به او یاد ندهد.(۳)

بیست و هشتم: خادم از برای او قرار دهد.

بیست و نهم: اسباب زینت او را فراهم آورد.

سی ام: در فصل میوه ها میوه بجهت او بگیرد.(۴)

_______________________________________

۱- زین مرکب مثل اسب،موتور سیکلت،و مانند اینها.

۲- بدگوئی.

۳- نوشتن با خواندن فرق دارد و در روایات هم تصریح شده که نوشتن به او یادندهید(بحارالانوار جلد۳صفحۀ۱۲۶وجلد۱۰۳صفحۀ۳۵۵و۲۶۱). برای توضیح بیشتر به پیشگفتار در اوّل کتاب مراجعه نمائید.

۴- روایات این فصل در کتاب بحار الانوار :جلد ۷۴،صفحۀ۵.

فصل سوّم

در حقّ پدر ومادر است بر اولاد

وآن بسیار است به دوازده چیز اقتصار می شود.

اوّل: اطاعت ایشان بقدر قوّه نماید که عاقّ(۱) ایشان شدن از گناهان کبیره است و اطاعت ایشان اشرف عبادات و اکدّ طاعات است.

دوّم: اسم ایشان را نبرد.(۲)

سوّم: پیش از ایشان راه نرود.

چهارم: پیش از پدر ننشیند.(۳)

________________________________________

۱- خشم و نارضایتی پدر ومادر ار فرزند.

۲- او را به اسم صدا نزند بلکه با لفظ پدر،بابا،آقا و امثال اینها او را صدا بزند.

۳- امام چهارمعليه‌السلام فرمودند:... امّا حقّ پدرت آن است که بدانی او اصل و ریشۀ توست و تو شاخۀ او میباشی که اگر او نبود تو نیز نبودی پس هر زمان در خودت چیزی یافتی که از آن مسرور شدی بدان از پدرت داری و خدا را سپاس گزار و به همان اندازه شکر کن ولاقوّهالاِبالله. (مستدرک الوسایل/۱۱ باب ۱۵۴/۳.)

پنجم: کاری نکند که مردم او را دشنام دهند.

ششم: اگر ایشان بنده(۱) باشند خریده تا آزاد شوند.

هفتم: قرض ایشان را ادا کند.

هشتم: رو به ایشان ترش نکند.(۲)

نهم: اگر محتاج به نفقه باشند و فرزند، داشته باشد مضایقه نکند چنانچه وارد است که چهار خصلت است که در هر که از مؤمنان آن خصلتها جمع شود در بلندترین غرفه های بهشت او را جای دهند:

۱ - کسی که یتیم را جای دهد و متوجّه احوال او شود و بجای پدر او شود.

۲ - کسی که ضعیفه و شکسته را رحم نماید و کارهای او رامتکّفل شود.

______________________________________

۱ - برده.

۲ - امام زین العابدینعليه‌السلام فرمودند:... وامّا حقّ مادرت آنست که بدانی او ترا در درون خود نگه داشته که هیچ کس برای کسی چنین نمی کند وبا همه جوارح خود ترا پروریده و برای اطعام تو از گرسنگی خود باک نداشت و ترا سیراب کرد و خود تشنگی کشید و ترا پوشانید و بخاطر تو از خواب شیرین گذشت و در سرما و گرما ترا پرورید تا برای او باشی و تو نمیتوانی قدر دان باشی مگر به یاری و توفیق خداوند متعال. (تحف العقول:۲۶۰.)

۳ - کسی که زحمت خرج پدر و مادر را بکشد و به ایشان مدارا کند و ایشان را هرگز آزرده نکند.

۴ - کسی که بنده خود را یاری کند و با اوتندی نکند و اعانت خدمات او کند.

دهم: از روی شفقّت و مهربانی به ایشان نگاه کند و به هر نگاهی یک حجّ مقبول برای او نوشته شود.

یازدهم: ایشان را دعای خیر بسیار نماید.(۱)

دوازدهم:بعد از ممات، ایشان را فراموش ننماید و از خیرات و مبّرات از ایشان غافل نشود.(۲)

_______________________________________

۱- امام رضاعليه‌السلام فرمودند:شما بی میل نیستید اگر پدر ومادر نسبی بگویند این فرزند ما نیست؟ همه گفتند هرگز میل به چنین کاری نداریم حضرت فرمودند پس سعی و کوشش کنید دو پدر روحانی شما (حضرت محمد و حضرت علی علیهما السلام) که گرامی تر از پدر و مادر نسبی هستند شما را از خود نفی نکنند و فرزندی شما را ردّ ننمایند. بحارالانوار: ۱۰/۳۶.

۲- بحارالانوار: جلد۱۲صفحۀ۳۳۶ و جلد۳۶ صفحۀ ۱۴و جلد۷۴ صفحۀ ۷۷.

فصل چهارم

در حقوق اولاداست بر پدر و مادر

وآن بسیار است و به چهل و نه چیز اقتصار می شود.

اوّل: در ایّام حمل«به» بخورد تا فرزند خوشرنگ و خوشبو شود.

دوّم: گاهی ایّام حمل کُندُر خورد که دل فرزند محکم و عقلش زیاد شود.

سوّم: در ایّام حمل سیب بخورد و خوردن شیر هم در ایّام حمل خوب است موجب زیادتی عقل طفل است و اگر زن را دشوار شود زائیدن بر کوزه آب سه مرتبه بخواند:

(بِِسمِ اللهِ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الحَلیمُ الکَریمِ سُبحانَ اللهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّب_عِ وَ رَبَّ الاَرَضینَ السَّبعِ وَ رَبَّ العَرشِ العَظیم اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ ) (کَاَنَّهُم یَومَ یَرَونَها لَم یَلبَثُوا اِلاّ عَشِیَّهً اَو ضُحیها ).

(۱)

_______________________________________

۱- سورۀ نازعات آیۀ ۴۶.

( کَاَنَّهُم یَومَ یَرَونَ ما یُوعَدُونَ لَم یَلبَثُو اِلاّ ساعَهً منِ نَهارٍ ) .(۱)

و قدری از آن آب بیاشامد وقدری از آن آب در میان دو پستانش و میان دو کتفش بپاشند یا اینکه سوره( اِنّا اَنزَلناه ) را بنویسد بشوید و زن بیاشامد و از آن آب بر فرج او بپاشند یا اینکه در پیش او

( اِنّا اَنزَلناه ) را بخواند و طرق دیگر هم در اخبار وارد است که این رساله را گنجایش نیست.

چهارم: وقت ولادت نگاه به فرج او نکنند.

پنجم: در گوش راست او اذان ودر گوش چپ او اقامه گویند طفل از ترسیدن امّ الصبیان(۲) ایمن باشد.

ششم: پیش از بریدن ناف بقدر عدسی جا وشیر با آب مخلوط مخلوط کنند دو قطره از آن در دماغ راست و یک قطره در دماغ چپ او بچکاند فرزند دانا و با شعور شود.

هفتم: کام او را با تربت(۳) و آب فرات یا آب باران تاطفل دوست اهلبیتعليه‌السلام شود و با خرما برداشتن هم خوب است.

(۴)

______________________________________

۱- سورۀ احقاف آیۀ ۳۵.

۲- همزاد.

۳- خاک کربلا.

۴- چنانچه حضرت زهراء علیهاالسّلام کام امام حسن و امام حسین علیهما السّلام را با((خرما)) برداشتند. (مکارم الاخلاق).

هشتم: قبل از ولادت از برایش نام بگذارند که اگر چنین نکند و سقط شود روز قیامت از پدر گله کند.

نهم: پسر تا هفت روز محمد و دختر را نیز فاطمه گویند و بعد او را نام گذارند.

دهم: نام او را نیک نماید مثل«محمد»که باعث برکت خانه و دعای ملک(۱) است و اسم«علی» که باعث طول عمر است مثل اسمی که مشتمل باشد.بر بندگی خدا

(۲) و در دختر خدیجه و فاطمه و سکینه بسیار خوب است.

یازدهم: او را عقیقه(۳) نماید و عقیقه روز هفتم بهتر است و آداب عقیقه در این رساله گنجایش ندارد.

دوازدهم: او را ختنه نماید و در هفتم بهتر است که زمین از چهار چیز ناله می کند:

۱ - از بول ختنه نکرده.

۲ - از آب غسل زنا.

۳ - از ریختن خون ناحقّ.

__________________________________________

۱- مفرد ملائکه.

۲- عبدالله.

۳- عقیقه عبارت است از:قزبانی کردن گوسفند برای فرزند که از حوادث و بلاها محفوظ بماند و در وقت ذبح گوسفند هم دعائی وارده شده که در کتاب مفاتیح اشارۀ به آن شده.

۴- از خواب پیش از آفتاب.

سیزدهم: گوش راست او را سوراخ کند و روز هفتم بهتر است.

چهاردهم: روز هفتم تمام سر او را یا قدری از آن بتراشند که مبتلا به صداع(۱) نشود.

پانزدهم: به وزن موی آن طلا یا نقره تصدّق نماید که طفل از بلاها محفوظ ماند.

شانزدهم: مادر بعد از ولادت هفت یا نه دانه خرما بخورد فرزند دانا و زیرک شود.

هفدهم: از پسری و دختری او سؤال نکنند و اگر دختر است دلتنگ نشود که اولاد دختر بهتر است زیرا که دختر رحمت است و پسر نعمت و خداوند از نعمت سؤال می کند و از رحمت می آمرزد.

هیجدهم: او را در قنداقه زرد یا سفید بپیچد.

نوزدهم مادر او را شیر دهد اگر عفیفه و نجیبه باشد والاّ زن عفیفه و نجیبه پیدا نمایند ،که شیر را اقتضا تاثیر تمام است.

بیستم: بدون عذر کمتر از دوسال او را شیر ندهند.

بیست و یکم: از هر دو پستان شیر دهند که یکی آب و دیگری نان است.

_______________________________________

۱ - سرگیجه.

بیست و دوّم: او را از خود نجاسات و خبائث منع نمایند.

بیست و سوّم: او را دوست دارند.

بیست و چهارم: او را ببوسند که به هر بوسیدن حسنه ثبت شود.

بیست و پنجم: او را مسرور کنند تا خداوند روز قیامت ایشان را مسرور نمایند اگر پسر را مسرور کند ثواب گریه از خوف خدایتعالی دارد و اگر دختر را مسرور کند ثواب آزاد نمودن بنده از اولاد اسماعیل دارد.

بیست و ششم: از بازار جهت ایشان چیز خریده بیاورد که ثواب صدقه از برای محتاج بردن دارد.

بیست و هفتم: تا هفت سال ایشان را واگذار نماید که بازی کنند.

بیست و هشتم: پسر را بعد از سه سال و هفت ماه و بیست روز بگویند،((مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله))صلى‌الله‌عليه‌وآله بگوید؛

و چون چهار سال تمام شود دست راست وچپ را از او سؤال کنند اگر گفت،روی او را به قبله نمایند و امر کنند او را که سجده کند و اگر نگفت او را تعلیم نمایند؛

و چون شش سال تمام شود رکوع و سجود تعلیم او نمایند؛

و چون هفت سال تمام شود وضو و نماز را تعلیم او دهند چون نماز را بجا آورد گناهان والدین او آمرزیده شود؛

و بعد از هفت سال اوّل او را ملازم خود گردانند و اخلاق و آداب را تعلیم او نمایند.

بیست و نهم: قرآن و خط و کتابت تعلیم او نمایند.

سی ام: همین که ده ساله شود رختخواب آنها را جدا نمایند.

سی و یکم: از اصول دین(۱) و اصول مذهب(۲) و احادیث او را تعلیم کنند.

سی و دوّم: او را از اهل علم کنند یا کسب نیک تعلیم او نمایند.

سی و سوّم: شناگری یاد پسران دهند.

سی و چهارم: تکلیف شاقّه(۳) به او نکنند.

سی و پنجم: وعده نیک به ایشان دهند و وفا کنند.

سی و ششم: میان دو فرزند فرق نگذارند مگر اینکه از اهل علم و صلاح باشد.

سی و هفتم: لباس ایشان را خشن و درشت(۴) کند تا به همان قسم یاد گیرند و غیر آن برایشان شاقّ نباشد.

سی و هشتم: به پاکیزگی ایشان را بزرگ نماید تا به آن آموخته

__________________________________________

۱- اصول دین:۱-توحید،۲-نبوّت،۳-معاد.

۲- ۱-عدل، ۲-امامت.

۳- کارهای سخت و طاقت فرسا که از حدّ توان بچّه ها بیرون است.

۴- زبر.

شوند.(۱)

سی ونهم: دست و دهان ایشان را پیش از خواب بشویند یا خوب پاک نمایند والاّ در خواب بترسند.

چهلم: دختر را زودتر از پسر چیز دهند.

چهل و یکم: قاووت(۲) به ایشان خوارنند که استخوان ایشان محکم شود.

چهل و دوّم: انار به ایشان بخوارنند تا زودتر به جوانی رسند.

چهل و سوّم: دختر را پنج ساله نبوسند و به دامان ننشانند.

چهل و چهارم: دختر وپسر را تزویج نمایند.

چهل و پنجم: دختر را شوهر نیکو و پسر را زوجه نیکو دهند

______________________________________

۱- امام سجادعليه‌السلام فرمودند:..اما حق فرزند برتو،آنست که بدانی او از تو است و در این دنیا وابسته به تو میباشد خوب باشد یا بد و تومسئولی از سرپرستی او که خوب او را به خدایش راهنما باشی و او را در طاعت خدا کمک کنی و در اطاعت از خودت او را یاری نمائی و بر عمل او ثواب خواهی برد و در صورت گناه او کیفر خواهی دید پس درباره او کاری کن که در دنیا اثر نیکوئی داشته باشد که خود را به آن آراسته نمائی و نزد پروردگار نسبت به او معذور باشی بخاطر سرپرستی و تربیت خوبی که از او کردی و نتیجه الهی که از او گرفتی ولا قوّه الاّ بالله. (بحارالانوار:۳۴۵/۲).

۲ - محلول آرد نخود بو داده وشکر.

چهل و ششم: بر آزار ایشان صبر کنند و ایشان را عاق ننمایند که موجب غضب خداوند است و در بهشت درجه ایست که نمیرسند به آن مگر:

۱ - امام عدل.

۲ - خویشی که احسان به خویشان کند.

۳ - صاحب عیالی که بر آزار ایشان صبر نماید.

چهل و هفتم: چون عبادتی نمود او را انعام(۱) کنند.

چهل و هشتم: او را با کودکان نانجیب و بد عمل همنشین و هم صحبت نکنند.

چهل و نهم: چشم و دل او را از طعام سیر دارند.

اگر کسی را اولاد نشود

بر انگشتر فیروزه بکند:

( رَبِّ لاتَذَرنی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُ الوارِثینَ ) (۲)

یا روزی هفتاد مرتبه این آیه را بخواند

یا اینکه قصد کند اگر خداوند فرزند، روزی کند او را «محمد»یا «علی»نام نهد.

یا در خانه کاسنی بکارد یا سه روز بعد از نماز صبح و عشاء:

( اِستَغفِرُوا رَبَّکُم اِنَّهُ کانَ غَفّاراً ) ( یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدراراً )

____________________________________

۱- تشویق.

۲- سورۀ انبیاء آیۀ ۸۹.

( وَیُمدِدکُم بِاَموالٍ وَ بَنینَ وَ یَجعَل لَکُم جَنّاتٍ وَ یَجعَل لَکُم اَنهاراً ) (۱)

و در شب سوّم با زن خود جماع کند.یا آنکه در شب یا روز صد مرتبه:

( اَستَغفِرُالله َ) گوید؛

یا در هر صبح و شام هفتاد مرتبه((سُبحان الله))و ده مرتبه((اَستَغفِرُاللهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیه)) و نه مرتبه ((سُبحان الله)) و یک مرتبه استغفار مذکور را بگوید یا آنکه در سجده ها بگوید:

( رَبِّ هِب لی مِن لَدُنکَ ذَرِیَهً طَیِّبَهً اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاء ) (۲)

( رَبِّ لا تَذَرنی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُ الوارِثینَ ) (۳)

و ادعیه دیگر هست بیش از این،این رساله گنجایش ندارد.(۴)

_______________________________________

۱- سورۀ نوح آیات ۱۰و۱۱و۱۲.

۲- سورۀ آل عمران آیۀ۳۸.

۳- سورۀ انبیاء آیۀ۸۹.

۴- روایات این فصل در کتاب کافی: جلد۶، صفحۀ ۱۷.

باب هشتم در آداب خانه است

و آن بسیار است به چهل و پنج چیز اکتفامی شود.

اشاره

اوّل: با وسعت بودن.

سه چیز است که راحت مؤمن در آن است:

۱ - خانه با وسعت که عیبهای او را مخفی دارد.

۲ - زن صالحه ای که معین باشد او را در امورات آخرت و دنیا.

۳ - خواهر و دختری که شوهر دهد آنها را.

۴ - خانه وسیع از سعادت مرد است چنانچه ماثور است که:

الف: خانه وسیع.

ب: شباهت داشتن اولاد.

ج: چهارپای راهورا.(۱)

______________________________________

۱ - تیز رو.

د: همسایه نیک.

ر: زوجه خوش روی دیندار.

از سعادت مرد است چنانچه ضدّ اینها از شقاوت است.

دوّم: زیاده از قدر احتیاج نباشد که وبال است در قیامت و او را تکلیف کنند که بردارد.

سوّم: قصد مباهات و فخریّه به برادران دینی نکند که در قیامت او را تا طبقه هفتم آتش کنند و بگردن او اندازند تا یه قعر جهنّم اندر رود.

چهارم: دیوار خانه را زیاده باشد آیه الکرسی بر آن نویسند.

پنجم: نقاشی و تصویر بر آن نکشند که ملائکه داخل نمی شوند و نماز در آن مکروه است.

ششم: فرش او را نیک نمایند ،که سه چیز از مروّت است:

۱ - چهارپای خوب.

۲ - غلام خوب.

۳ - فرش نفیس.

هفتم: محل نماز را علی حدّه قرار دهد.

هشتم: قرآن در آن بخوانندکه هشت چیز باعث برکت خانه است:

۱ - پیش از غذا دست شستن.

۲ - اذان گفتن.

۳ - عبادت الهی جلّ شانه کردن.

۴ - قرآن خواندن.

۵ - کاسنی کاشتن.

۶ - چراغ را پیش از غروب افروختن.

۷ - گاو وگوسفند شیرده نگاه داشتن.

۸ - کبوتر سفید و«یاهو» در خانه جای دادن.

نهم: حیوان در خانه نگاه دارد، خصوص کبوتر و مرغ و خروس که باعث دفع اجنّه و شیاطین است و خروس سفید دو تاج باعث حفظ خانه و هفت خانه که اطراف آن است از بلا و حیوان حلال گوشت شیرده بسیار خوب است.

دهم: فاخته و پرستو(۲) در خانه جای ندهند.

یازدهم: سگ در خانه نگاه ندارند که مانع از دخول ملائکه است چنانچه ماثور است که پنج چیز مانع دخول ملائکه است:

۱ - از خانه خاکروبه به بیرون نبردن.

۲ - نقش صورت نمودن.

_______________________________________

۱- کبوتری است ک صدائی مانند کلمه«یاهو» دارد و بهترین و زیباترین وگران ترین اقسام کبوترهاست.

۲- چلچله.

۳ - آلات شطرنج و نرد در خانه گذاردن.

۴ - سگ در خانه بودن.

۵ - شراب در خانه بودن.

دوازدهم: اطراف بام خانه را دیوار کشند.

سیزدهم: بدون احتیاج بنائی نکند.

چهاردهم: صحن و درب خانه را جاروب کند که فقر را برطرف می کند.

پانزدهم: ظرفها را بشویند که شستن آنها باعث غنا است و نشستن باعث فقر و لیسدن شیاطین.

چهار چیز در خانه موضع شیاطین است.

۱ - آنچه از دیوار که از هشت ذراع زیاده است.

۲ - خاکروبه که جمع شود.

۳ - دستمالی که با آن دست پاک می کنند هرگاه شسته نشود.

۴ - ظرفی که به آن بول می شود هرگاه شسته نشود.

شانزدهم: در خانه تاریک بدون چراغ داخل نشود که خوف صرع است.

هفدهم: اولی آن است که در مهتاب بدون حاجت چراغ روشن نکند.

هجدهم: چراغ را قبل از غروب روشن کنند که دافع فقر است.

نوزدهم: وقت خواب چراغ را خاموش کنند که خوف سوختن خانه است.

بیستم: چون چراغ را درخانه بگذارد بگوید:

(اَللّهَمَّ اجعَل لَنا نُوراً نَمشی بِه فِی النّاس،وَلا تَحرِمنا نُورَکَ یَومَ یَلقاکَ وَ جعَل لَنا نُوراً اِنَّکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنت)(۱)

بیست و یکم: چون چراغ را خاموش کند بگوید:

(اَللّهَمَّ اَخرِجنا مِنَ الظُّلَماتِ اِلَی النُّور)(۲)

بیست و دوِّم: چون خانه بخرد یا بسازد ولیمه(۳) بدهد که باعث مبارکی او است.

بیست و سوّم: در خانه کاسنی بکارد که باعث ازدیاد مال واولاد است.

بیست و چهارم: خانه را درب بگذارد و پرده بیاویزد.

بیست و پنجم: در خانه شکسته بسر نبرد که چند کس هستند که خداوند حفظ خود را از ایشان بر می دارد:

____________________________________

۱- خداوندا برای ما نوری قرار ده که در بین مردم راه رویم و ما را ازنورت محروم نکن فردای قیامت به درستی که خدائی به جز تو نیست.

۲- خداوندا ما را از تاریکی خارج کرده و به روشنائی برسان.

۳- اطعام نمودن جمعی از آشنایان

۱ - نمازگذارنده میان راه.

۲ - سر دهنده چهار پا میان راه.(۱)

۳ - سُکنی کننده در خانه شکسته.

بیست و ششم: در تابستان پنج شنبه بیرون آید و در زمستان جمعه داخل شود.(۲)

بیست و هفتم: در خانه،تنها نخوابد که شیطان بر تو مستولی شود.

بیست و هشتم: چون به درب حجره رسد ((بِسمِ اللهِ)) بگوید تا شیطان بگریزد.

بیست و نهم: چون داخل شود، سلام کند تا برکت نازل شود.

سی ام: سرِ ظرفِ آب و طعام را باز نگذارد.

سی و یکم: در خانه همسایه نظر نکند، چنانچه از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ماثور است که شش خصلت خداوند از برای من نخواسته است، من نیز از برای امامان و فرزندانم و شیعیان

ایشان نخواسته ام:

۱ - در نماز با دست و ریش و جامه بازی نمودن.

۲ - فحش گفتن در روزه.

۳ - منِت گذاری بعد از تصدّق.

________________________________________

۱- سدّ معبر کردن به وسیلۀ مرکب.

۲- هنگام اساس کشی و خانه به خانه شدن.

۴ - جنب به مسجد ها رفتن.

۵ - برقبور خندیدن.

۶ - بر خانه های مردم مشرف شدن.

سی و دوّم: بعد از خواب اول شب از خانه بیرون نرود.

سی و سوّم: وقت بیرون رفتن از خانه بگوید:

((بِسمِ اللهِ اَمَنتُ باللهِ تَوَکَّلتُ عَلَی اللهِ ما شاءَ اللهُ لا حَولَ ولا قُوَّهَ باللهِ.))(۱)

سی وچهارم: وقت داخل شدن ،سورۀ( قَل هُوَ الله اَحَد ) را بخواند، فقر را برطرف می کند.

سی و پنجم: بعداز بیرون رفتن ده مرتبه توحید بخواند در حفظ الهی باشد تا برگردد و اگر نیز این دعا را بخواند کارهای دنیا و آخرت او برآورده شود:

((بِسمِ الله، حَسبِیَ اللهُ.تَوَکَّلتُ عَلَی اللهُ.اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ خَیرَ اُمُوری کُلِّها وَ اَعُوذُ بِکَ مِن خ_ِزیِ الدُّنیا وَ عَذابِ الاَخ_ِرَه)).(۲)

_________________________________________

۱- بنام خدا ایمان آوردم به خدا توکل کردم به خدا آنچه خدا خواهد و هیچ جنبش و قدرتی نیست مگر به وسیل ۀ خدا.

۲- به نام خدا.خدا کفایت کننده است مرا. بر خدا توکل می کنم. خداوندا؛ از تو خیر می خواهم در جمیع کارهایم و پناه میبرم به تو از خاری دنیا و آخرت.

سی و ششم: چون از حجره بیرون آید بگوید:

((بِسمِ اللهِ خَرَجتُ وَ عَلَی اللهُ تَوَکَّلتُ ولا حَولَ باللهِ.))(۱)

سی و هفتم: چون از حجره بیرون آید انگشتر را بر کف دست بگرداند و در آن نظر کند و سورۀ( اِنّا اَنزَلناه ) رابخواند و بگوید:

آمَنتُ بِاللهِ وَحدَهُ لا شَریکَ لَه آمنتش بِسِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلانِیَتِهِم))(۲)

در آن روز مکروهی نبیند.

سی و هشتم: در خانه سرکه بیندازد که باعث حصول غنا(۳) و رفع نا خوشی است.

سی ونهم: از خانه چیز نخورده بیرون نرود مگر آن که صائم(۴) یا سیر باشد.

چهلم: با زینت از خانه بیرون رود مثل ارباب مصیبت ژولیده بیرون نیاید.

____________________________________

۱- به نام خدا خارج می شوم و بر خدا توکل می کنم ونیست قدرتی مگر به وسیلۀ خدا.

۲- به خدائی که تنهاست و شریک ندارد ایمان آوردم و ایمان آوردم به نهان و آشکار آل محمد علیهم السلام.

۳- بی نیازی از مردم.

۴- روزه دار.

چهل و یکم: به همسایه اذیت ننماید بلکه او را اکرام نماید باعث آمرزش گناه اشت.

چهل و دوم : از خانه نقل مکان به خانه دیگر بدون جهت لازمه نکند.

چهل و سوم: در خانه،آبی که زیاده از کُر(۱) باشد یا جاری(۲)

.

قرار دهد اقرب به تطهیر است.(۳)

چهل و چهارم: خانه خود نزدیک مسجد قرار دهد که شومی خانه در سه چیز است:

۱ - تنگی.

۲ - بدی همسایه.

۳ - دوری آن از مسجد.

چنانچه شومی زن در سه چیز است:

۱ - زیادتی مهر.

۲ - نزاییدن.

۳ - اطاعت ننمودن شوهر.

شومی حیوان در سه چیز است:

۱ - لگد زدن.

۲ - گرانی قیمت.

۳ - تمکین از سواری ننمودن.

شومی غلام و کنیز در سه چیز است:

۱ - عبوس(۴) بودن.

۲ - اطاعت نکردن.

۳ - خیانت کردن.

چهل و پنجم: اذان در خانه بگوید تا باعث برکت و زیادتی مال و اولاد به طبیب باشد و آداب دیگر هم هست به همین مقدار اختصار شد.(۵)

____________________________________

۱- آب کر:مقدار آبی است که اگر در ظرفی که درازا و پهنا و گودی آن هر یک سه وجب است بریزد آن ظرف را پرکند و وزن آن صد و بیست و هشت من تبریز بیست مثقال کمتر است که تقریباً ۳۷۷ کیلو گرم میشود. (توضیح المسائل)

۲- آب جاری: آبی است که از زمین بجوشد و جریان داشته باشد مانند آب چشمه قنات. (توضیح المسائل)

۳- یعنی آب قلیل(کم) که به ملاقات نجاست زود نجس می شود قرار ندهد.

۴- کج خلق.

۵- روایات این باب در کتاب بحارالانوار :جلد۷۶،صفحۀ۱۶۶

باب نهم در تجارت است

بدانکه مستحب موکّد است کسب و تحصیل رزق، بر وجه حلال نمودن، چنانچه ماثور است که رزق، ده جزء دارد، نه جزء آن درکسب و یک جزء آن در باقی است. وطالب حلال مثل مجاهد فی سبیل الله است وترک آن موجب حبس رزق است.چنانچه ماثور است که سه طایفه اند که دعای ایشان مستجاب نمی شود

۱ - نفرین مرد درباره زوجه خود.خداوند می فرماید که:

((اگر نمی خواهی او را طلاق بگو)).

۲ - کسیکه قرضی به کسی دهد بدون شاهد و آن را شخص اِبا نماید.(۱) نفرین او درباره آن شخص مستجاب نمی شود خداوند می فرماید:

«من تو را امر نمودم به گرفتن شاهد،پس با خود چنین نموده ای».

____________________________________

۱- منکرشود.