آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی0%

آداب الشریعه یا آداب زندگی نویسنده:
گروه: کتابخانه حدیث و علوم حدیث

  • شروع
  • قبلی
  • 139 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6183 / دانلود: 2446
اندازه اندازه اندازه
آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۳ - دعای کسی که در خانه خود بنشیند و دعاکند خداوندا مرا روزی ده،دعای او مستجاب نمی شود،خداوند می فرماید:

«من تو را امر به طلب نموده ام خودت خود را محرم نموده ای».

خلاصه، پس باید به جهت رفع احتیاج کسب نمود تا محتاج به خلق نشود،زیرا که هیچ چیز بدتر از احتیاج نیست.دنیا و آخرت از دست شخص بیرون می رود و اگر بخواهد کسب او حلال و طیّب و طاهر باشد پس آداب آن را ملاحظه نماید و عمل نماید تا خداوند ابواب برکت به او بگشاید، و آداب آن بسیار است به چهل ونه چیز اکتفا می نماییم:

اوّل: از مکاسب محرّمه(۱) که در کتب فقهیّه مذکور است احتراز نماید.

دوّم: احکام وی را از مجتهدین که جامع الشرایط باشند اخذ نماید.(۲)

سوّم: از ربا احتراز نماید.

چهارم: قسم یاد ننماید نه حقّ و نه باطل.

پنجم: عیب متاع را کتمان ننماید.

____________________________________

۱ - کسب حرام مانند:خرید وفروش شراب نجاسات اسباب قماراسباب نوازندگی و موسیقی،اثاث دزدی ورشوه گیری ورباخواری وماننداینها.

۲ - قال علیعليه‌السلام : «یا مَعشَرَ التُّجار اَلفِقه ثُمَّ المَتجَر». «ای جماعت تجار:اول احکام کسب را یاد گیرید و سپس تجارت کنبد.» (روضه الواعظین:۴۶۵.)

ششم: مدح متاعی را که می خواهد بفروشد ننماید.

هفتم: متاعی را که می خواهد بخرد مذمّت ننماید.

هشتم: دروغ نگوید.(۱)

نهم: در جماه معاملات غالباً استخاره نماید.

دهم: هرگاه با کسی معامله نمود و او پشیمان شد اقاله(۲) نماید تا خداوند گناهان او را اقاله نماید، جهار طایفه را خداوند نظر رحمت به ایشان می فرماید:

۱ - کسی که پشیمانی را اقاله نماید.

۲ - کسی که درمانده ای را فریاد رسی نماید.

۳ - کسی که بنده ای را آزاد نماید.

۴ - کسی که عزبی(۳) را تزویج کند.

یازدهم: معامله را به سهولت نماید.

دوازدهم: به طرف مقابل احسان نماید.

سیزدهم: هرگاه کسی به او بگوید از برای من متاعی بخر و خود آن

___________________________________

۱ - قالَ رَسوُلُ اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم "«اَلتّاجِرُ الصَّدُوقُ یَحشُرُ یَومُ القِیامَهِ مَعَ الصِدَّیقینَ وَ الشُّهَداء».پیامبر بزرگ اسلام فرمودند:«تاجری که با تمام وجودش در راستی است، روز قیامت در صف صدّیقین و شهدا محشور می شود».

۲- پس گرفتن جنس فروخته شده.

۳- مجرد.

متاع را داشته باشد متاع خود را به او ندهد مگر اینکه اتّهام نباشد.

چهاردهم: اگر کسی بگوید که از برای من،فلان متاع را بخر ،از برای خود نخرد.

پانزدهم: اگر ترازو داری خوب نداند متعرّض آن نشود.

شانزدهم: کم نفروشد و در بعضی کتب مسطور است که پنج طایفه را در قیامت تکلیف کنند به چیزی که از عهده آن بر نیاید:

۱ - کسی که کم بفروشد؛ کوه آتش را به او امر نمایند که از ترازوی آتش بکشد

۲ - کسی که تهمت بزند؛ او را بر کوه آتش بنشانند و گویند از عهده آن تهمت برا.

۳ - کسی که صورت جسم دار؛ از صاحب روح کشد امر نمایند او را که روح در او دمد.

۴ - کسی که خواب دروغ گوید؛ جو، به او بدهند که گره بزند

۵ - کسی که عمارت کند زیاده از احتیاج؛ امر کنند که بردارد.

هفدهم: خُلق خود را با ارباب معامله خوش نماید.

هجدهم: در ترازو زیاد بدهد و کم بگیرد.

نوزدهم: در بازار زود بیرون بیاید.

بیستم: باکُردها مخالطه کند.

بیست و یکم: با کسانی که کار بر ایشان بسته باشد معامله نکند.

بیست و دوم: با صاحبان ناخوشی مسری(۱) معامله ننماید.

بیست و سوم: با کسانی که باکی به گفت و شنید خود ندارند معامله نکند.

بیست و چهارم: تدلیس(۲) نکند وفریب ندهد طرف مقابل را.

بیست وپنجم: در تاریکی معامله نکند.

بیست و ششم: حبوبات را نگه ندارد به قصد آنکه گران شود.

بیست وهفتم:پیش از قافله بار نکند.

بیست وهشتم:وکیل از جانب بادیه نشنیان نشود.

بیست ونهم: به کسی که وعده احیان نمودن بیاموزد

سی ام:فیما بین ارباب معامله فرق نگذارد و میان مماکس(۳) وغیر آن فرق نگذارد موجب برکت است.

سی و یکم:خط نوشتن و حساب نمودن بیاموزد.

سی و دوم: هرگاه معامله نمود یا قرض داد و ستد نمودند یادداشت بنویسند.

سی وسوم: اقلاًّ دو عدد بر او شاهد گیرند.

__________________________________________

۱ - بیماری واگیر دار.

۲ - جنس را غیر واقع جلوه دادن پیش چشم مشتری.

۳ - کسی که در کم کردن قیمت جنس بسیار اصرار می ورزد.

سی و چهارم:در مکیل به کیل و موزون به وزن و معدود به عدد خرید و فروش نمایند.

سی و پنجم:نان و خمیر را در قرض دادن مضایقه نکند که موجب فقر است چنانچه آتش و نمک را منع نکنند.

سی و ششم:زیاده از قدر احتیاج از مومنین منفعت نگیرد.

سی وهفتم: به آسانی خرید و فروش و داد و ستد نمایند.

سی و هشتم:خوب را بخرد که موجب برکت است و پست نخرد که موجب کمی برکت است.

سی ونهم:بعد از آنکه معامله متحقق شد طلب کم نمودن عِوَض(۱) را نکند.

چهلم: در قیمت گوسفند قربانی و کفن و بنده مماکسه(۲) نکند.

چهل ویکم:با کسانی که از حرام اجتناب ندارند معامله نکند.

چهل دوم: شکایت از کسادی و خوردن سرمایه نکند.

چهل سوم: وقت داخل شدن در بازار بگوید:

((اَللّهَمَّ اِنّی اَسئَلُکَ مِن خَیرِها وَ خَیرِ اَهلِها وَ اَعُوذُ بِکَ مِن شَرَّها وَ شَرِّ اَهلِها))(۳)

_________________________________________

۱ - جنس.

۲ - اصرار در کم کردن قیمت.

۳ - خداوندا؛ از تو خیرآن و خیر اهل آن را می خواهم و به توپناه میبرم از شرش و شر اهل آن.

تا خیر بازار روزی او شود و از شر او محفوظ ماند

چهل وچهارم وقت داخل شدن نیز این دعا را بخواند تا ثواب یک حج به او داده شود:

((اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَه وَ اللهُ اَکبَرُ کَبیراً وَ الحَمدُلِلّهِ کَثیراً وَ سُبحانَ اللهِ بُکرَهً وَ اَصیلاً ولا حَولَ ولا قَوَّهَ الاَّ بِاللهِ العَلِیَّ العَظیم وَ صَلَّی اللهُ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرین.))

(۱) وقت دخول مسجد نیز بگوید ثواب مذکور را به او دهند.

چهل وپنجم: وقت دخول ایضاً بگوید:

(( اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ))

(۲)

هزار هزار حسنه در نام عمل او نویسند.

چهل و ششم:در بازار ذکر الهی بکند تا به عدد آنچه در بازار است از با زبان و بی زبانی از گناهان او آمرزیده شود.

________________________________________

۱- شهادت می دهم که نیست خدائی بجز «الله» و یکتائی است که شریک ندارد و بزرگتر است بزرگواری مطلق و حمد کثیر برای خدا و منزّه است خدا در صبحگاه و شبانگاه و نیست قوّت و قدرتی بجز بوسیلۀ خدای بلند مرتبۀ بزرگ و دورد خدا بر محمد وآل طاهرین او باد.

۲- شهادت می دهم که نیست معبودی بجز «الله» یکتائی که شریک ندارد و شهادت می دهم که حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بنده و رسول خداست.

چهل و هفتم :ایضاً وقت داخل شدن بازار بگوید:

((سُبحانَ اللهِ الحَمدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ لَهُ المُلکُ لَهُ الحَمدُ یُحیی و یُمیتُ وَهُوَ حَیُّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الخَیرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرُ)).

(۱) به عدد آنچه خداوند خلق فرموده است تا روز قیامت در نامه عمل او حسنه ثبت شود.

چهل و هشتم :وقت خریدن متاع سه مرتبه بگوید:

(( اَللهُ اَکبَرُ اَللّهَمَّ اِنّی اِشتَرَیتُهُ اَلَتمِسُ فیهِ مِن فَضلِکَ وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لی فیهِ فَضلاً،اَللّهَمَّ اِنّی اِشتَرَیتُهُ،اَلَتمِسُ فیهِ مِن رِزقِکَ،فِاجعَل لی رِزقاً))

(۲)

باعث برکت متاع خواهد شد.

______________________________________

۱- منزّه است خدا وستایش برای خداست و نیست معبودی بجز «الله» یکتائی که شریک ندارد پادشاهی و ستایش برای اوست زنده می کند و میمیراند و وا زنده ایست که نکی میرد جمیع خیرها بدست اوست و اوبر هرکاری قادر است.

۲- خدابزرگتر است خدایا من این متاع را خریدم ،خداوندا تقاضا دارم از فضل تو در این متاع،پس درود بفرست بر محمد و آل محمد و فضل و برکت خودت را برای من در آن قرار بده خداوندا خریدم این متاع را و از تو تقاضا دارم در آن چیز از رزق تو،پس قرار بده برای من رزق را.

چهل ونهم: وقت نماز مبادرت به نماز نماید.

و آداب تجارت و ادعیه بازار زیاده ازآن است به همین قدر اکتفا شد تا عمل آسان شود و اگر عمل به همین شود ابواب برکت و وسعت رزق و روزی به او گشوده شود

واز خیر دنیا و آخرت با بهره گردد.(۱)

________________________________________

۱- روایات این باب در کتاب کافی :جلد ۵،صفحۀ۱۵۰

باب دهم در آداب زراعت است

اشاره

و منفعت آن بسیار است و شغل غالب انبیاء و کیمیای بزرگ و باعث نفع حیوانات است و موجب استغفار آدمیان است در حیات و ممات چنانچه صادق آل محمّدعليهم‌السلام فرمودند که : شش خصلت است که مؤمن به آنها منتفع می شود بعد از مردن:

۱ - فرزند صالحی که از برای او استغفار نماید.

۲ - مصحفی(۱) که از او بماند و تلاوت شود.

۳ - چاهی که بکند.

۴ - درختی که بکارد.

۵ - به تصدقّ،آبی را جاری کند.

۶ - سنّت نیکی در میان مردم بگذارد.

________________________________________

۱- قرآن مجید.

وآداب آن بسیار است وبه دوازده چیز اکتفا می شود:

اوّل:در زمین غصب، زراعت نکند که خداوند چهار زمین را طوق می کند و به گردن شخص می آویزد:

۱ - زمینی را که از غیر،غصب کند.

۲ - زمینی را که زکوه زرع او را ندهد.

۳ - خانه ای را که بنا کند و به قصد فخر و مباهات به برادران دینی.

۴ - عمارتی را که محتاج نباشد و بنا نماید.

دوّم:از آب غصب او را سیراب ننماید.

سوم: زمین را قابل زرع نماید.

چهارم:وقت زرع یک کف از تخم(۱) گرفته رو به قبله ایستاده سه مرتبه بگوید:

((اَفَرَاَیتُم ما تَحرُتُونَ،اَاَنتُم تَزرَعُونَهُ اَم نَحنُ الزّارِعُونَ))

(۲) وبعد بگوید:

((اَللّهُمَّ اجعَلهُ حَبَّاً مُبارَکاً وَ ارزُقنا فیهِ اَلسَّلامَه))

(۳)

پنجم:اگر خواهد درختان بگیرد به هردرختی بخواند:

____________________________________

۱- بذر،دانه.

۲- سورۀ واقعه آیۀ،۶۴.

۳- خدایا این دانه را مبارک قرار ده و در آن سلامتی را روزی ما فرما.

((سُبحانَ الباعِثِ الوارِثِ)).(۱)

ششم:درخت میوه را بدون جهت شرعیّه نبرند.

هفتم: وقت کاشتن درخت اول،آب ریخته بعد خاک بریزید تا از کرم محفوظ بماند.

هشتم:در وقت درو نمودن ، فقرا را محروم ننماید.

نهم:در شب،حصاد(۲) نکند و در شب میوه را نچیند.

دهم:در چیز دادن به فقرا اسراف ننماید.

یازدهم: از میوِه درختان به همسایه ها بخوراند.

دوازدهم: زکات آن را اگر از جنس زکات دار باشد داده باشد.(۳)

در این مقام مناسب است ذکر آداب صدقه، چون اصل باب مختصر است

بدانکه صدقه دادن باعث:

۱ - اداء دین.

۲ - زیادتی برکت.

___________________________________________

۱- منزّه است خدائی که ایجاد کننده و وارث است.

۲- درو.

۳- زکات در چند چیز واجب است:۱-گندم ۲-جو ۳- خرما ۴- کشمش ۵-طلا -۶نقره ۷- شتر ۸-گاو ۹-گوسفند و بنا بر احتیاط ۱۰-مال ااتجاره، که تفصیل آنها در توضیح المسائل مراجع تقلید آمده.

۳ - دفع مردن بد و هفتاد نوع بلا است.

۴ - موجب طول عمر است.

۵-سایۀ قیامت است.

۶ - موجب زیادتی مال است.

۷ - باعث دفع مرض است.

۸ - بهتر است از آزاد نمودن بنده.

۹ - موجب خشنودی خدا است.

۱۰ - سنّت انبیاء است.

۱۱ - طریقه اوصیا است.

۱۲ - در شریعت مقدّسه تاکید تامّ از برای او واقع شده،خصوص از برای مریض و طفل و در اول صبح اگر تصدّق دهد سلامتی روز را از برای خود خریده باشد و همچنین اگر در

شب تصدّق دهد.

وآداب آن بسیار است از آن جمله شانزده چیز بیان می شود.

اوّل: در سرّ و پنهانی دادن که:

۱ - غضب پروردگار را خاموش می کند.

۲ - فقر را تمام می کند.

۳ - عمر را زیاد می کند.

۴ - در زیر سایه عرش در قیامت جای خواهد داشت

۵ - گناه را محو می کند.

۶ - حساب را آسان می کند.

دوّم: در اوقات شریفه بدهد مثل جمعه و رجب و شعبان ورمضان و روز عرفه و غدیر و امثال آن که اجر و ثواب آن مضاعف است.

سوم:در اوقات صحت بدهد که باعث مریض نشدن می باشد.

چهارم :به مومن بدهد.

پنجم:ارحام و خویشان را بر دیگران مقدّم دارد.

ششم:اهل علم را بر غیر ایشان مقدّم بدارد.

هفتم: دست خود را ببوسد.

هشتم :از فقیر التماس دعا نماید که دعایش مستجاب است چون دوازده کس دعای ایشان مستجاب است:

۱ - دعای فقیر در حق معطی(۱)

۲ - دعای مریض در حق عیادت کننده.

۳ - دعای والدین در حق ولد.

۴ - دعای میّت در حق احیاء.(۲)

۵ - دعای زوجه در حق زوج.

۶ - دعای مظلوم در حق ظالم و دعای مظلوم در حق کسی که انتقام او را بکشد.

_____________________________________

۱- عطا کننده.

۲- زنده ها.

۷ - دعای معلم در حق متعلّم.

۸ - دعای حاجّ و معتمر(۱)

۹ - دعای مهمان در حق میزبان.

۱۰ - دعای مؤمن در حق مؤمن.

۱۱ - صائم.(۲)

نهم:منّت بر او نگذارد که از ثواب آن محروم می شود.

دهم:با حسن خلق به او بدهد

یازدهم:کاری که موجب خجلت او باشد نکند.

دوازدهم :به دست خود بدهد.

سیزدهم:بسیار نشمرد.

چهاردهم قبل از سؤال بدهد و اما بعد از سوال البته ردّ ننماید خصوص اگر در شب باشد اگر چه سائل مجهول الحال باشد.

پانزدهم: به صاحبان عزت فقیر بدهد که حال ایشان معروف نیست.

شانزدهم:مال خوب تر بدهد و حلال باشد.

________________________________________

۱- کسی که عمره بجا می آورد.

۲- روزه دار.

باب یازدهم در آداب معاشرت با خلق

اشاره

بدانکه لابدّ است از برای ایشان به جهت رفع حوائج و تحصیل مثوبات و بقاء نظم و عیش از معاشرت با اصناف مردم.پس باید بداند آداب آن را و حقوق ایشان را و رعایت این معنی نماید تا خیر دنیا و آخرت جمع گردد و اگر چنین ننماید خسارت دارین از برای او مهیا است و آداب آن بسیار است و به صد چیز اکتفا می شود:

اوّل:باشش طایفه مجالست نماید:

۱ - علماء:که از علم ایشان منتفع می شود

۲ - عقلاء:که دانا می شود.

۳ - کریم ها:که از کرم ایشان منتفع می شود.

۴ - فقراء:که از خدا راضی می شود و قلبش نرم می شود.

۵ - با صلحا:از عمل ایشان با بهره می گردد.

۶ - معمّرین:(۱) از تجربیات ایشان آگاه می گردد.

دوم:باچهارده طایفه معاشرت و مجالست نکند:

۱ - با ظَلَمه:چون با ایشان شریک می گردد.

۲ - با بخیل:از تو چیز می خواهند و به تو چیزی نمی دهند.

۳ - دروغگو:دور را نزدیک می نماید و نزدیک را دور می نماید.

۴ - فاسق:شخص را به یک لقمه می فروشد و داخل معصیت می کند.

۵ - احمق: می خواهد نفع برساند ضرر می رساند.

۶ - قاطع رحم:(۲) در سه جای قرآن ملعون است.

۷ - با پست رتبه ها:پست رتبه می شود.

۸ - با متّهم ها :متّهم می شود و ظنّ بد به او برده می شود.

۹ - با اطفال:وقعش(۳) تمام می شود.

۱۰ - غلام وکنیز:در هیچ چیز از ایشان اعتبار نیست

۱۱ - با چاپلوس:کار ناروای خود را در نظرت زیبا می نماید.

۱۲ - اصحاب بدعت:(۴) ابزار ایشان شمرده می شود.

___________________________________

۱- سالخوردگان

۲- کسی که از خویشان خود بریده وصلۀ رحم نمی کند.

۳- شان و منزلت.

۴- بدعت یعنی چیزی که از اصول و احکام و سنت دین نباشد ولی به دین اضافه کنند مثل صوفیها،وهابیها،و مانند اینها(غیر شیعه).

۱۳ - کسی که مجالست با او نفع دنیوی و اخروی نداشته باشد.

۱۴ - خائن:زیرا کسی که برای تو خیانت کند روزی به خود تو خیانت می کند.

سوم:با ارباب عقل و دیانت و آزادی در امر،شور نماید تا ندامت در امور پیدا ننماید.

چهارم:در مقام شور حقیقت حال را خوب بیان نماید زیرا که بدون آن شور درست نیست.

پنجم:در مقام شور خیانت ننماید که خداوند عقل او را ازاله فرماید.

ششم:شور با مردان باشد و از زنان و صاحبان جبن(۱) یا بخیل یا حریص و پست مرتبه و فاسق نباشد.

هفتم : با مردم محبت و دوستی نماید تا او را دوست دارند.

هشتم : با صورت خوش با ایشان ملاقات کند.ماثور است که سه چیز است زیاد می کند دوستی شخص را:

۱ - به صورت خوش ملاقات برادران نمودن.

۲ - در مجلسها جای از برای او دادن.

۳ - او را به اسم نیک خواندن.

۴ - کسی را که دوست دارداظهار نماید که موجب ثبات و زیادتی آن است.

________________________________________

۱ - ترس.

دهم:به ایشان سلام نماید.رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به ولیّ مطلق فرمودند:یا علی سه چیز کفّاره است از معاصی:

۱ - سلام را فاش نمودن.

۲ - طعام دادن.

۳ - نماز شب،در حال خواب مردم نمودن.

یازدهم:به اطفال نیز سلام بکند.

داوزدهم:بر فقرا بدتر از اغنیاء سلام نکند،موجب غضب الهی است.

سیزدهم:سلام را بلند بگوید.

چهاردهم :اگر کسی به او سلام نماید خوب جواب بگوید وبلندهم بگوید.

پانزدهم:به دوازده طایفه سلام نکند:

۱ - یهودی.

۲ - نصرانی.

۳ - مجوس.

۴ - شخصی که مشغول تخلّی باشد.

۵ - شراب خورنده.

۶ - شاعری که در شعر خود نسبت معاصی دهد.

۷ - ربا خورنده.

۸ - فاسق آشکار فسق کننده.

۹ - کسی که در حمام باشد به نحوی که گذشت.

۱۰ - کسی که مشغول نماز باشد.

۱۱ - کسی که مخنّث باشد.

۱۲ - کسی که مشغول بازی شطرنج و نرد بلکه مطلق بازی باشد.

شانزدهم:هرگاه مخاب، سلام را نشنید تا سه مرتبه اعاده نماید.

هفدهم: به ضمیر جمع باشد مثلاً((سلام علیکم)).

هجدهم :جواب سلام را بهتر بگوید.(۱)

نوزدهم:سلام کننده:کوچک به بزرگ، کم به بسیار، مرور کننده بر نشسته، سواره به پیاده،سوار قاطر بر سوار حمار،سوار اسب بر سوار قاطر.

بیستم:وقت ملاقات با کافر یا صاحب مرض،حمد کند بر اسلام و عافیت،بدون اینکه ناخوش بشنود.

بیست ویکم:در وقت ملاقات مصافحه و معانقه نماید،خاصّه مصافحه که باعث ریختن گناهان است.

بیست دوم:در خانه اغیار بدون اذن وارد نشود.

__________________________________________

۱- سلام علیکم و رحمه الله.

بیست وسوم:هرگاه کسی عطسه کند او را تسمیت کند به لفظ ((یَرحَمَکَ الله))(۱) و امثال آن و تا سه مرتبه استحباب دارد و زیاده از آن تسمیت را ترک نماید.

بیست و چهارم:عطسه را زشت وقبیح نکند.

بیست وپنجم: در وقت شنیدن عطسه حمد الهی بکند به گفتن:

((اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ.))

چنانچه اگر صلوات هم بفرستد به این طریق

((اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ اَهلِ بَیتِه))(۲)

از درد چشم ودرد دندان ایمن گردد.

بیست وششم:آنکه عطسه میکند حمد الهی را بجا آورد صلوات نیز بفرستد. چون عطسه امان است از مرگ تا هفت روز و دلیل است برعافیت از مرض و اگر چنین کند که بعد از عطسه

دست خود را بر پی دماغ خود بگذارد و بگوید:

_______________________________________

۱- خداوند تو را رحمت فرماید.

۲- حمد وستایش مخصوص پروردگار عالمیان است و دورد خدا بر حضرت محمد و آل او باد.

((اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ حَمداً کَثیراَ کَما هُوَ اَهلُهُ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدِ النَّبِیِّ وَ آلِه وَ سَلَّم))(۱)

بیرون می آید از سوراخ دماغ چپ مرغی که کوچکتر است از ملخ و بزرگتر است از مگس و پرواز می نماید تا زیر عرش و از برای عطسه کننده استغفار می نماید تا روز قیامت وعطسه در حال ذکر حدیث و صحبت کاشف است از صدق آن(۲)

بیست و هفتم:معمّرین و ریش سفیدان را اکرام نماید.که جلیل شمردن آنها جلیل شمردن خداوند است واحترام آنها موجب نجات فزع قیامت است.(۳)

بیست و هشتم:بر کوچکان رحم نماید موجب خوشنودی خداونداست.

بیست و نهم:صاحبان تقوی را احترام نمایند.

سی ام:صاحبان مال و جاه را احترام نمایند که موجب تحصیل ثواب است.

______________________________________

۱- حمد و ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است،حمد کثیر کما اینکه اهل آن است و سلام و دورود خدا بر محمد پیغمبر و آل او باد.

۲- دو دلیل بر راستی گفتار است.

۳- قالَ الصّادِقُ علیه السّلام:«اَلشَّیخُ فی اهلِهِ کَالنَّبیِّ فی اُمَّتِهِ» امام صادقعليه‌السلام فرمودند:«وجود پیر سالخورده در خانواده اش همانند پیغمبر الهی است در امّتش».(لئالی الاخبار صفحۀ ۱۸۰)

سی و یکم: اکرام را ردّ ننماید که ردّ نمی نماید او را مگر حمار.

سی و دوّم: کسی که وارد شود او را استقبال و مشایعت نماید.

سی و سوّم: کسی که وارد می شود هر جا صاحب خانه می گوید بنشیند او را امیر برخود قرار دهد.

سی وچهارم:سخن مجلس را جایی اظهار ننماید مگر :

۱ - خونی که ریخته شود.

۲ - مال حرام حلال شود.

۳ - حلال شود فرج حرام.

سی و پنجم:هرگاه پنج نفر باشند دو نفر باهم در حضور دیگری نجوی(۱) نکنند.

سی و ششم:هر گاه مسلمی خبری به او دهد بر او احتراز نکنند(۲) مثل آن است که صورت او را زخم کند مگر اینکه خلاف شرع بگوید.

سی وهفتم :چهار زانو ننشیند یا کاسه های زانو بلند کند و دست خود را بر ذراع بسته پیش زانوهای خود گذارد یا اینکه یک زانو را بر روی زمین گذارد و زانوی دیگری را بر روی آن گذارد.

سی وهشتم:در مجلس جائی که از شرفت او پست تر باشد بنشیند

________________________________________

۱- در گوشی حرف زدن

۲- در کلام دیگری حرف نزند.

که خداوند و ملائکه بر او صلوات فرستند تا برخیزد اگر از آن نشستن راضی باشد و از آثار تواضع است.

سی ونهم:در مجلس که وارد شد اگر وسعت دادند برای او جایی را اطاعت نموده بنشیند والاّ هر جایی که مجلس وسعت داشته باشد بنشیند.

چهلم:رو به قبله بنشیند.

چهلم و یکم:رو به آفتاب ننشیند که:

۱ - رنگ را تغییر می دهد.

۲ - بوی را بد می کند.

۳ - جامه را کهنه می کند.

۴ - درد در بدن احداث می نماید.

چهل و دوم:خنده تبسم کند و از قهقهه احتراز نماید که از شیطان است و اگر قهقهه کرد بگوید:

((اَللّهُمَّ لا تَمقُتنی))(۱)

چهل و سوم:خنده زیاد ننماید که دل را می میراند و ایمان محو می نماید.

چهل وچهارم:شوخی زیاد نکند،آبرو را بر می دارد و شخص را بی وقع می کند،گاه گاهی ممدوح است چنانچه تبسم نمودن بر روی مؤمن

_______________________________________

۱ - خدایا مرا دشمن مدار.

حسنه در نامه عمل او ثبت می شود چنانچه از امام هشتمعليه‌السلام ماثور است که:

هر کس پی حاجتی برود و صورت خود را به گلاب بشوید ذلّت به او نرسد.

کسی که سور مومنی را بخورد به قصد تواضع،خداوند البته او را داخل بهشت فرماید.

کسی که تبسم کند بر روی مومن از برای او خداوند حسنه نویسد و او را عذاب نکند.

و در حدیث دیگر است که هر کس کثافتی از جامه مومنی بردارد،ده حسنه از برای اوثبت شود.

به همسایه اذیت ننماید که اگر چنین کند بوی بهشت را نشنود و ماوای او جهنم است.

چهل و پنجم:اگر همسایه به او اذیت نماید صبر نماید که موجب بلندی مرتبه است.

چهل و ششم:به همسایه نیکی نماید که موجب آبادی خانه و زیادتی مال و طول عمر است.

چهل و هفتم:چشم خود را در یک مجلس به یک نفر نیندازد بلکه فیما بین همه تقسیم نماید.

چهل و هشتم:در مصافحه دست خود را بیرون نیاورد تا دیگری بیرون نکند.

چهل و نهم:اگر کسی با او همنشین شود از اسم و همنشین شود از اسم و نسب او احوال گیرد مگر اینکه او از گفتن کراهت داشته باشد.

پنجاهم:چشم خود را فیما بین برادران خود بالمرّه(۱) بر ندارد.

پنجاه و یکم:صداقت نکند مگر با کسی که چهار صفت داشته باشد:

۱ - عیب صدیق(۲) را عیب خود داند.

۲ - زینت او ونیکی او را زینت و نیکی خود داند.

۳ - حال او رانسبت به صدیق مال و منصب تغییر ندهد.

۴ - بخل نکند از صدیق،چیزی را که به آن قدرت داشته باشد.

پنجاه و دوم:خلق خود را با مردم نیک کند،موجب رفع گناه و کمال ایشان است و ثواب روزه دارد.و سنگینی ترازوی عمل است،ماثور است که چهار چیز است که هر که داشته باشد ایمان او کامل است و اگر از پا تا گردن گناه گرفته باشد او را ضرر نکند:

۱ - راستی.

۲ - اداء امنت

_______________________________________

۱- یک مرتبه و دفعی

۲- دوست

۳-حیاء.