آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی0%

آداب الشریعه یا آداب زندگی نویسنده:
گروه: کتابخانه حدیث و علوم حدیث

  • شروع
  • قبلی
  • 139 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6301 / دانلود: 2546
اندازه اندازه اندازه
آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۴ - حسن خلق که موجب جمیع خیر دنیا و آخرت است.

و سوء خُلق:

۱ - خسران دارین.

۲ - عداوت خلق.

۳ - قبول نشد توبه است.

پنجاه وسوم:با خلق الفت گیرد که اگر چنین نباشد خیر ندارد.

پنجاه و چهارم:نرم ونرم گو باشد.

پنجاه و پنجم:گشاده رو باشد از صادق آل محمدعليهم‌السلام ماثور است که سه چیز است که هرکس بیابد یکی از آنها را خدا واجب گرداند برای او بهشت را.

۱ - در تنگی انفاق نمودن.

۲ - به همه عالم گشاده رو بودن.

۳ - به نفس خود انصاف دادن که قدر و قابلیت و سعادت خود را از روی انصاف بداند.

پنجاه وششم:راستگو باشد که خداوند دوست می دارد و دروغگو را دشمن دارد و ملائکه او را لعن کنند از تعفن دهن او وقع و اعتبارش از انظار تمام شود وذلیل شود و رسواگردد ودر بعض موارد مثل:

۱ - اصلاح فیما بین دو مؤمن.

۲ - مصلحت شرعیّه داشتن.

۳ - اولاد را به طمع انداختن.

۴ - وعده به زوجه دادن و اظهار دوستی با او نمودن.

۵ - در جهاد،جهت غلبه بر خصم.

عیبی ندارد.

پنجاه هفتم:وفا به وعده نماید که خلف آن موجب غضب خداونداست.(۱)

پنجاه و هشتم:با حیا باشد که حیای آن ایمان است و ایمان در بهشت است و حیا نداشتن از شیطان است بلی حیا در تحصیل احکام دین نیست.

پنجاه و نهم:پیوند با کسی که او را قطع نماید.

شصتم:عفو را شیوه خود کند که باعث عفو خداوندی و عزّت،داخل جنّت است.

____________________________________

۱- عَن مُوسَی بنِ جَعفَر عَن آبائِهعليهم‌السلام قال:قالَ رَسُولُ الله صلّی الله علیه و آله وسلّم:«لا دِینَ لِمَن لا عَهدَ لَه». حضرت موسی بن جعفرعليه‌السلام روایت کرده که رسول اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم فرمودند:«مسلمان نیست آنکه که به عهد وپیمان خود وفادرا نباشد». (بحار:۱۴۴/۱۶)

شصت و یکم:در مقابل بدی نیکی کند چنانچه ماثور است که بهترین خلائق آن است که:

۱ - وصل کنی کسی را که تو را قطع کند.

۲ - عفو کنی کسی را که به تو ظلم کند.

۳ - نیکی نمایی با کسی که با تو بدی کند

شصت و دوّم: غیط خود را فرو نشان که:(۱)

۱ - موجب ایمنی از غضب خداوند.

۲ - سوختن دماغ شیطان.

۳ - دریافتن ثواب شهید است.

شصت و سوّم: حسد به کسی نبرد که برخود اوقات را تلخ می دارد و حکمت را از خداسلب نموده و با خداوند معارضه نموده.(۲)

_____________________________________

۱ - قالَ رَسُولُ اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :«اَلمُومِنُ اَلَّذی یُخالِطُ النّاسَ وَیَصبِرُ عَلی اَذاهُم اَعظَمُ اَجراً مِنَ المُومنِ الّذی لا یُخالِطُهُم وَلا یَصبِرُعَلی اَذاهُم.» رسول اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم فرمودند:«مؤمنی که با مردم می آمیزد وآزار آنان را تحمّل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم آمیزش ندارد وبر اذّیت آنها صبر نمی کند.» مجموعه ورّام :۹/۱.

۲- عَن اَبی جَعفَر علیه السّلام:«اِنَّ الحَسَدَ لَیَاکُلُ الایمانَ کَما تَاکُلُ النّارُ الحَطَبَ.» امام باقرعليه‌السلام فرمودند: حسد ایمان را می خورد و نابود می کند همانطور که آتش هیزم را.» (کافی:۳۰۶/۲).

شصت وچهارم:اگر کسی بر او حسد برد، بر حسد او صبر نماید.

شصت و پنجم: سکوت را پیشه خود نماید زیرا که باعث:

۱ - کسب محبّت

۲ - سلامت.

۳ - نجات.

۴ - راحت عقل.

۵ - راحت کرام الکاتبین است.

و اخبار در حفظ لسان و حسن او بسیار است. بلی اگر سخن نیک باشد،بگویدزیرا کلام نیک:

۱ - روزی و مال را زیاد می کند.

۲ - عمر را طویل می کند.

۳ - شخص را محبوب می نماید.

۴ - باعث دخول بهشت است.

شصت وششم:بت خلق مدارا نماید تا نزد خدا محبوب و نزد خلق معزّز باشد.

شصت و هفتم:بپسندد از برای برادران مؤمن، آنچه را برخود می پسندد و نپسندد بر ایشان آنچه را برخود پسند ندارد.

شصت و هشتم:خیر خواه ایشان باشد.

شصت و نهم:ایشان را یاری نماید تا به هر قدمی هفتاد هزار حسنه برای او نوشته شود و هفتاد هزار سیّئه از او محو شود و هفتاد هزار غرفه در بهشت برای او بلند شود.

هفتادم:تشییع جنازه ایشان نماید تا آمرزیده شود و به هر قدم ثواب بسیار به او دهند.

هفتاد و یکم:با ایشان معانقه نماید تا رحمت، ایشان را فرو گیرد.

هفتاد دوّم ایشان را وقت اراده دخول منزل، او و دیدن او اذن دهد که هرگاه اذن ندهد در لعنت خداوند است تا وقتی که یکدیگر را ملاقات نمایند.

هفتاد وسوّم:هرگاه اشراف بزرگان بر او وارد شوند فرش نیک از برای ایشان مهیّا نماید.

هفتاد وچهارم:جدال و خصومت با ایشان ننماید،اگر چه در مطلب حق باشد که موجب نفاق و عداوت و(جدال ننمودن)باعث دریافتن خانه ای است در بالای بهشت و خانه ای در وسط آن و خانه ای در پایین آن.

هفتاد و پنجم:نسبت به خلق دو رو و دو زبان نباشد که روز قیامت محشور شود با دو رو و از پیش و عقب از هر یک زبان بیرون آمده،آتش از آن مشتعل شود تا بدن بسوزد(۱)

_____________________________________

۱ - قالَ عَلِیُّ علیه السّلام:«مَن اَخطَاَ وُجُوهُ المَطالِبِ خَذَلَتهُ الحِیَلُ.»

(۱)

هفتاد وششم:زیاده از سه روز از مؤمنین هجرت ننماید که در لعنت خدا باشد.

هفتاد و هفتم:سبقت به صلح نماید تا به بهشت سبقت نماید.

هفتاد وهشتم:به مؤمنین اذیّت ننماید که هرگاه چنین نماید در سخط غضب خداوند است تا او را راضی نماید و روز قیامت امر می شود که او را در آتش اندازند.

هفتاد ونهم:اهانت به مؤمنین ننماید.

هشتادم:قطع رحم ننماید که باعث فقر و کوتاهی عمر است.

هشتاد و یکم:سرزنش ننماید مؤمنی را به گناه یا عیبی،که اگر چنین کند از دنیا بیرون نرود مگر آنکه مبتلا شود.

(۲)

هشتاد دوّم:غیبت ایشان را نکند که از سی و شش زنای با مادر بدتر است و موجب خالی شدن نامه عمل است از حسنات و درقیامت گندی از دهان او بیرون می آید از بوی مردار بدتر که از تعفّن آن اهل محشر متاذّی می شوند.

______________________________________

۱- امیر المومنینعليه‌السلام فرمودند:«آنکس که راه خطا را در پیش گیرد،حیله و تزویر او را مخذول و منکوب خواهد کرد». بحارالانوار:۱۳۸/۷

۲- قالَ عَلِیَّ علیه السّلام:« رُبَّ مَلُومٍ وَلا ذَنبَ لَهُ».امیر المومنینعليه‌السلام فرمودند:«چه بسا کسی که مورد ملامت قرار گیرد، در حال آنکه گناهی ندارد»فهرست غرر صفحۀ۳۵۹

هشتاد وسوّم: غیبت را گوش ننماید و باتمکّن ردّ نماید والاّ با غیبت کننده شریک خواهد بود.

هشتاد وچهارم: بهتان به ایشان نزند که اگر چنین نماید باز دارد خداوند او را در تلّی از آتش تا آنچه گفته از عهده بیرون آید.

هشتاد و پنجم:فحش به ایشان ندهد که باعث عداوت و موجب غضب خداوند است.

هشتاد و ششم:طعنه به مؤمنین نزند و به ایشان لعن نکند که به خودش بر می گردد.

هشتاد و هفتم: ظنّ بد،به مؤمن نبرد.

هشتاد و هشتم:اعانت به اذیّت مؤمنین ننماید که هرکس اعانت نماید بر اذیّت مؤمن،اگر چه به بعض سخن باشد ملاقات کند خداوند را در روز قیامت در حالتی که بر پیشانی او نوشته؛«مایوس است از رحمت خداوند».

هشتاد ونهم:نمّامی و سخن چینی فیما بین ایشان نکند که سخن چینان بدترین ناس اند وداخل بهشت نمی شوند و روز قیامت چرک و خون بسیار از دهان ایشان بیرون آید که از بوی آن اهل محشر متاذّی گردند.

نودم:تفکّر در مصنوعات الهی در بی اعتباری دنیا معاصی خود بسیار نماید که بهتر است از عبادت یکسال.

نود دوّم:توکّل و اعتماد خود را به خدا قرار دهد تا خداوند امور دنیا و عقبای او را صورت دهد و به خلق اعتماد نکند و امید به ایشان نداشته باشد که نا امید می گردد.

نود وسوّم:بداند که امور :از رزق و نفع وضرر وطول عمر و مرض وشقا،همه به دست خداوند است و غیر را در آن مدخل نداند که مشرک است و شرک کفر است و کفر در آتش است.

نود چهارم :اطاعت از شهوت و غضب ووَهم را ننماید که از حمار و سگ و موش و امثال اینها بدتر می شود بلکه اطاعت عقل نماید تا از ملائکه بهتر شود.

نود وپنجم:از خداوند به جهت اعمال،خائف باشد و به واسطه کرم وفضل او امیدوار باشد تا آنکه آمرزیده گردد.(۱)

نود ششم: گمان خود را به خداوند نیک نماید تا آمرزیده شود.

نود هفتم:از عبادت خداوند تکبّر ننماید بلکه به خلق نیز تکبّر ننماید که جهنّم جای متکبّرین است و خداوند در قیامت نظر رحمت ب

______________________________________

۱- «قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسرَفُوا عَلی اَنفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَهِ اللهَ اِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ».«به بندگان تند رو گنهکار من بگو از رحمت الهی نا امید نباشد خداوند تمام گناهان را می بخشد،او خداوند آمرزنده ومهربان است.» (سورۀ زمرآیۀ ۵۳)

سوی ایشان نمی کند و اعمال ایشان را قبول نمی کند،مثل پیر زنا کار و کسی که جامه خود را از تکبّر بر زمین کشد.

نود هشتم:بر بلاها و امراض و مصائب صبر نماید تا اجر بدون حساب به او داده شود.

نود ونهم:ذکر خدا را بسیار نماید تا خیر دنیا و آخرت از برای او جمع شود.

صدم:به قسمت خداوند راضی باشد تا با انبیاء و اولیاء در بهشت هم درجه باشد و شکر نعمتهای خدا را بسیار به جا آورد تا نعمت از او سلب نشود و نعمت بر او زیاد شود.

ای جان عزیز:آداب معاشرت و اخلاق نیکو و بد زیاذه از اینها است و این رساله را گنجایش ذکر بیش از این نیست.انشاءالله الرّحمن خداوند توفیق دهد آنچه نوشته شده عمل شود؛

کفایت می کند از برای دنیا و آخرت و انشاءالله رساله ای در کیفیّت سلوک با خدا و اهل بیت و خلق و نفس هم خواهم نوشت که درنفع اتمّ و اکمل باشد.

باب دوازدهم در آداب سفر

اشاره

بدانکه سفر بدون جهت شرعیّه خوب نیست چون سفر قطعه ای است از سقر(۱) و امّا از برای جهت شرعیّه خوب و نافع است.(۲) وآداب آن بسیار است ولی به چهل چیز اکتفا می شود.

اوّل در ساعت نیک از ایّام هفته بیرون برود،مثل شنبه که هیچ سنگ و کلوخی از جای خود حرکت نمی نماید الاّ اینکه به صاحبش بر

_____________________________________

۱- دوزخ.

۲- فی وَصیَّهِ النَّبِیِّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لِعَلیٍّ علیه السّلام:قالَ یا عَلی:«لا یَنبَغی لِلرَّجُلِ العاقِلِ اَن یَکُونَ ظاعِناً اِلاّ فی ثَلاث،مَرَمَّهٍ لِمَعاش اَو لِمَعادٍ اَو لَذَّهٍ فی غَیرِ مُحَرَّمٍ».رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم در وصایای خود به حضرت علیعليه‌السلام فرمودند :«سزاوار نیست انسان عاقل به سفر برود مگر برای سه منظور یا برای تجارت و تحصیل معاش یا برای نیل به کمالات معنوی و ذخیرۀ آخرت یابرای تفریح و تفرّج در غیر حرام.» (وسائل:۱۷۷/۳).

می گردد و روز یکشنبه نباشد که مذموم است.

دوشنبه نباشد که روز نحسی است و از بنی امیّه است.

روز سه شنبه نیک است.حاجت درآن سفر به زودی بر می آید.

چهار شنبه نباشد که از دوشنبه نحس تر است.پنجشنبه نیک است که محبوب خدا ورسول است و جمعه تا بعدازظهر خوب نیست چون روز عبادت است.

امّا ایّام ماه:

دوّم ماه.

ششم ماه.

دهم ماه.

یازدهم ماه.

چهاردهم ماه.

هیجدهم ماه.

نوزدهم ماه.

بیست ودوّم ماه.

بیست وسوّم ماه.

بیست وششم ماه.

بیست ونهم ماه.

ص: ۱۵۴

از برای سفر بسیار نیک است و در غیر این ایّام سفر نکند چون یا صدمه ای به او وارد می شود یا منفعتی به او عاید نمی شود.

دوّم:به سفر تنها نرود بلکه رفیق پیدا کند و از چهار، زیادتر خوب نیست و یکی کم است.

سوّم :انگشتر عقیق همراه داشته باشد،یا تربت جناب سیّدالشهداءعليه‌السلام تا از بلیّات محفوظ شود.

چهارم:ما یحتاج سفر را،از سفره و شمشیر و خیمه و خیک سوزن وریسمان و ادویه و سایر مایحتاج را مهیّا نماید.

پنجم:وصیت نماید،که دنیا را اعتباری نیست.

ششم:غسل نماید.

هفتم:فال بد به چیزی نزند و اگر چنین شد مثل:

۱ - کلاغی که فریاد کند از جانب راست او.

۲ - سگی که دم خود را علم کرده باشد.

۳ - گرگی که بر دم خو نشسته باشد و بر وی فریاد کند و سه مرتبه بلند شود و پست شود.

۴ - آهویی که از جانب راست او بیاید و به جانب چپ برود.

۵ - جغد که فریاد کند.

۶ - زن پیر سفید مویی که روبروی او بیاید

۷ - ماده الاغی که گوشش بریده باشند.

بگوید:((اِعتَصَمتُ بِکَ یا رِبِّ مِن شَرِّما اَجِدُ فی نَفسی وَ اَعصِمنی مِن ذلِکَ)) (۱) پس ضرری به او نرسد.

هشتم: تصدّق بدهد سلامتی آن سفر را خریده.

نهم:با خود عصای بادام تلخ بردارد.

دهم:عمّامه بر سر بندد که اگر عمّامه بر سرسینه از خانه بیرون آید از آن سفر سالم برگردد واگر باتحت الحنک باشد بهتر است.

یازدهم:توشه بردارد که از شرف آدمی است.

دوازدهم: نفقه خود را حفظ نماید،اسراف ننماید.

سیزدهم:بر روی رفقا تبسّم بسیار کند.

چهاردهم:از توشه خود به ایشان بذل نماید و یاری ایشان نماید.

پانزدهم:غالباً ساکت باشد الاّ به ذکر الله.

شانزدهم:در اوّل روز وآخر شب راه برود تا زمین بر او پیچیده نشود.

هفدهم :وقت پایین آمدن از حیوان دست خود را به چیزی بگیرد.

هیجدهم :وقتی که می خواهد بیرون رود دو رکعت نماز بگذارد و بگوید:

___________________________________

۱ - پروردگارا،بتو چنگ می زنم از شرّ آنچه در خودم میابم و مرا حفظ کن از شرّ آن.

((اَللّهُمَّ اِنّی اَستَودِعُکَ نَفسی وَ اَهلی وَ مالی وَ ذُرِّیَتی وَ دُنیایَ وَ آخِرَتی وَ اَمانَتی وَ خاتِمَهَ عَمَلی)).(۱)

خداوندا جمیع متعلّقات او را حفظ نماید و نیز اهل خود را جمع نماید و بگوید:

((اَللّهُمَّ اِنّی اَستَودِعُکَ الغَداهَ َنَفسی وَ اَهلی وَ مالی وَ وَلَدِیَ الشّاهِدَ مِنّا وَ الغائِبِ.اَللّهُمَّ احفَظنا وَ احفَظ عَلَینا اَللّهُمَّ اجعَلنا فی جَوارِکَ اَللّهُمَّ لا تَسلُبنا نِعمَتَکَ وَ لا تُغَیِّر ما بِنا مِن عافِیَتِکَ وَ فَضلِکَ)).(۲)

نوزدهم: وقت بیرون آمدن در حال اراده آن بگوید:

((اَللهُ اَکبَر))

و سه مرتبه:

((باللهِ اَخرُجُ وَ باللهِ اَدخُلُ وَ عَلَی اللهِ اَتَوَکَّلُ((اَللّهُمَّ افتَح لی فی وَجهی هذا بِخَیرٍ وَ اختِم لی بِخَیرٍ وَقِنی شَرَّ کُلَّ دابّهٍ اَنتَ آخذُ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُستَقیم)).

____________________________________

۱ - خداوندا؛ من به ودیعه می گذارم خودم و اهل و مال و فرزندانم و دنیا و آخرتم و امانت و عاقبت بخیریم را.

۲ - خداوندا؛من به ودیعه گذاشتم خودم واهل و مال و فرزندانم ،حاضر وغائب ایشان را و حفظ کن ما را و قرار ده در پناه خودت،خداوندا؛نعمتت را از ما مگیر و فضل و عافیتت را برما تغییر نده.

خیر را و ختم کن برایم به خیر و حفظ کن از شّر هر جنبنده ای که اختیار آن بدست توست.بدرستیکه پروردگار بر راه مستقیم است.(۱) سوره ناس وفلق.(۲) خدایا مرا وهر کس با من است حفظ کن و سلامت بدار و زیبا و نیکو به مقصد برسان.

۱ - مکان خود.

بیستم:وقتی که به درب خانه رسید،روی خود را به سمتی کند که می خواهد به آنجا روود و سورۀ حمد را به پیش رو و راست و چپ خود بخواند وهمچنین معوّذتین

۲- و توحید و آیه الکرسی و بعد از آن بخواند: ((اَللّهُمَّ احفَظنی وَ احفَظ ما مَعِیَ وَ سَلَّمنی وَ سَلِّم ما مَعِیَ وَ بَلِّغنی وَ بَلَّغ ما مَعِیَ بِبَلاغِکَ الحَسَنِ الجَمیل)).

رَحمَتِکَ وَ رِضوانِکَ وَ مَغفِرَتِک.اَللّهُمَّ لا ضَیرَ اِلاّ ضَیرُکَ وَ لا خَیرَ اِلاّ خَیرُکَ وَ لا حافِظَ غِیرُکَ)).(۱)

بیست دوم: هنگام راه رفتن بگوید:

((اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ لِنَفسی اَلیَقینَ وَ العَفوَ و العافِیَهَ فِی الدُّنیا وَ الاخِرَهِ اَللّهُمَّ اَنتَ ثِقَتی وَ اَنتَ رَجائی وَ اَنتَ عَضُدی وَ اَنتَ ناصری.بِکَ اَصِلُ وَ ب_ِکَ اَسیرُ)).

(۲)

بیست وسوم: در سرازیری((سُبحانَ اللهِ)) بگوید و در سر بالایی((اَلله ُ اَکبَرُ)).

بیست وچهارم: چون به منزل فرود آمد بگوید:

«رَبِّ اَنزِلنی مَنزَلاً مُبارَکاً وَ اَنتَ خَیرُ المُنزِلینَ»

(۳)

____________________________________

۱- ستایش مخصوص خدائی است که ما را هدایت به اسلام فرمود و قرآن را تعلیم ما نمود و منّت گذاشت بر ما بوسیلۀ فرستادن حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلّم،منزّه است خدائی که مسخّر کرد از برای ما این را و مارا برای آن قرار نداد و ما به سوی پروردگارمان بر می گردیم و ستایش از برای پروردگار عالمیان است خدایا:توئی حمل کنندۀ بر پُشت و کمک کننده ای بر کار خداوندا:به ما راهی که به سوی رحممت و بهشت و بخشش تو میرسد نمایان کن.خدایا: هیچ ضرری نیست الاّ ضرر تو وهیچ خیری نیست الاّخیر تو ،و هیچ حافظی بغیر تو نیست.

۲- خداوندا؛از تو می خواهم یقین نفس و بخشش و علفیت در دنیا و آخرت بارالها،تو امید و پناه من و بازو و یاور من هستی به تو میرسم وبه سوی تو راه می پیمایم.

۳- سورۀ مؤمنون آیۀ ۲۹.

تا از شرّ آن منزل محفوظ ماند و بعد از فرود آمدن به منزل نماز عشاء را به جا آورد،پهلو را به رختخواب بگذارد و تسبیح فاطمۀزهراعليها‌السلام را بگرداند و آیه الکرسی بخواند،تا صبح از دزد و غیره محفوظ باشد.

بیست وپنجم:چون به تلّی یا بلندی یا پی بالا رود بگوید:

((اَلله ُ اَکبَرُ،اَلله ُ اَکبَرُ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ اَلله ُ اَکبَرُ وَ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ لَکَ الشَّرَفُ عَلی کُلِّ شَرَفٍ)).(۱)

بیست وششم: چون راه گم کند بگوید:

((یا صالِحُ اُرشُدنا اِلَی الطَّریقَ بِحُکمِ اللهِ))(۲)

بیست وهفتم: در میان رودخانه فرود نیاید.

بیست وهشتم: در منزل پر علف و گیاه فرود آید.

بیست ونهم:در یَله ها(۳) اعوذ بالله و بسم الله بگوید.

سی ام: در هنگام سواری انزلناه را بسیار بخواند وامر نماید وقت رفتن از شهر عقب آن اذان بلند بگویند و پیش از سوار شدن در گوش راست و چپ او این آیه را بخوانند:

______________________________________

۱- خدا بزرگ است نیست معبودی یجز الله و ستایش از برای اوست که پروردگار عالمیان است بر هر بلندی، بلند مرتبه ای برای توست.

۲- ای صالح پیغمبر به حکم خدا ما را به راه (جاده)راهنمائی کن.

۳- پیچ وخم ها.

( اِنَّ الَّذی فَرَضَ عَلَیکَ القُرآنَ لَرادُّکَ اِلی مَعاد ) (۱)

سی و یکم:چون در سفر قضاء حاجت خود نمود مراجعت نماید.

سی و دوّم:غافل وارد نشود بلکه پیشتر خبر نماید.

سی و سوّم:پیش از آنکه متوجه کاری بشود دو رکعت نماز بکند و صد مرتبه شُکراً لِلّه بگوید و تصدّق بکند.

سی وچهارم:احوال خیر و شرّ سفر را نقل نکند.

سی و پنجم: برای دوستان تحفه(۲) بفرستد.

سی وششم:در سفر از قافله منفک(۳) نشود.

سی و هفتم: اگر سفر دریا باشد چون برکشتی سوار شود بگوید:

( بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ وَ ما قَدَ رُوا اللهَ حَقَّ قَدرِه وَ الاَرضُ جَمیعاً قَبضَتُهُ یَومَ القِیامَهِ وَ السَّمواتُ مَطویّاتُ ب_ِیَمن_ِه سُبحانَهُ وَ تَعالی عَمّا یُشرکُونَ )

(۴)

( بِسمِ اللهِ مَجریها وَ مُرسیها اِنَّ رَبّی لَغَفُورٌ رَحیم ) (۵)

سی و هشتم:اگر دریا موج بردارد بگوید:

( یا حیّ لا اِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ ) (۶)

_________________________________________

۱- سورۀ قصص آیۀ ۸۵.

۲- سوغات.

۳- جدا.

۴- سورۀ زمر آیۀ ۶۷.

۵- سورۀ هود آیۀ ۴۱.

۶- سورۀ انبیاء آیۀ۸۷.

و آیه الکرسی بخواند.

سی ونهم:چون پیاده شود( اِنّا اَنزَلناه ) را بخواند از خستگی ایمن گردد.

چهلم: چون از شرّ دزد یا غیر آن ترسد پنج سنگ ریز بردارد و در برداشتن اوّل بگوبد:((اَلله))

دوّم:((جبرئیل))عليه‌السلام .

سوّم:((موسی))عليه‌السلام .

چهارم :((محمد))صلى‌الله‌عليه‌وآله ،

پنجم:((ابراهیم))عليه‌السلام .با خو نگاهدارد محفوظ باشد.(۱)

______________________________________

۱- روایات این باب در کتاب بحارالانوار:جلد۷۶صفحۀ۲۲۱والفقیه:جلد۲صفحۀ۲۹۵.

باب سیزدهم در آداب متفرّقه

مسواک کردن

شانه کردن ریش و آداب آن.

بوی خوش به کار بردن.

ناخن گرفتن

پس در این باب چهار فصل است.

فصل اوّل:

در آداب مسواک

(۱)

بدانکه مسواک:

۱ - از سنّت پیغمبران است.

۲ - پاک کننده دهان.

۳ - جلا دهنده چشم.

۴ - موجب خوشنودی پروردگار

۵ - دفع کننده بلغم.

۶ - زیادکننده حافظه.

۷ - بر طرف کننده آب ریختن چشم است.

و آداب آن بسیار است به ده چیز اکتفا می شود.

_________________________________________

۱- بحارالانوار:جلد ۷۶،صفحۀ۶۹.

اوّل:درحمّام نباشد؛دندان را می ریزد.

دوّم:در بیت الخلاء نباشد ؛دهن را متعفّن می کند.

سوّم: بعد از غذا نباشد؛موجب درد دل می شود یعنی زیاد نمودن.

چهارم:قبل از وضو باشد؛که موجب کمال و زیادتی ثواب آن است.

پنجم:قبل از نماز باشد؛که ثواب نماز هفتاد برابر ست.

ششم:در وقت سحر به جا آورد.

هفتم:از پهنائی دهن کند.

هشتم: به چوب درختان باشد و بهترین آنها چوب گز و چوب اراک می باشد.

نهم:از سه روز کمتر نباشد.

فصل دوّم

در آداب شانه نمودن ریش و تاکید در آن بسیار است.

۱ - دندان را محکم می کند.

۲ - بلغم را قطع می کند.

۳ - موجب بسیاری فرزند می شود.

از آداب آن به چهارده چیز اکتفا می شود.

اوّل:پیش از نماز و بعد از نماز به جا آورد.

دوّم: شانه را به سمت سینه بکشد،اندوه و بیماری را می برد.

سوّم:اگربخواهد شیطان چهل روز از آن دور شود، ریش هفتاد مرتبه شانه بکشد و یکی یکی بشمارد،چنانچه خوردن انار شیرین روز جمعه و شستن بدن به سدر وخوردن عسل نیز همین خاصیت دارد.اگر حاجتی نزد کسی داشته باشد و بخواهد روا شود پیش از رفتن نزد آن چهل مرتبه سر بالا و هفت مرتبه سرازیر شانه بکند روا شود و در اوّل( اِنّا اَنزَلناه ) بخواند و در دوّم به سینه بمالد و بگوید:

((اَللّهُمَّ سَرِّح عَنِّی الهُمُومَ وَ لغُمُومَ وَحشَهَ الصُّد وَ وَسوَسَهِ الشَّیطان)).(۱)

چهارم:شانه را از دست راست بگیرد و ابتدا به ابروها نماید بگوید:

((اَللّهُمَّ زَیِّنّی بِزینَهِ الهُدی))(۲)

پنجم:ایستاده نباشد،دل را ضعیف می کند و صاحب برص و فقر شود.

ششم: با آب شانه نماید.

هفتم :در حمام نباشد،ریش را تنگ(۳) می کند.

هشتم:به نقره شانه نکند.

نهم:موی ریش رانکند خاصّه سفید آن را.

سه طایفه را خداوند با ایشان تکلّم نمی کند و نظر رحمت به ایشان نمی کند و از برای ایشان عذاب دردناک است:

۱ - کسی که ریش خود را بکند.

۲ - کسی که با خود استمناء نماید

______________________________________

۱- خدایا: پریشانی و غم و اضطراب سینه ووسوسۀ شیطان را از من دور کن.

۲- خدایا مرا به زینت هدایت زینت بده.

۳- سست.

۳ - کسی که لوط بدهد.

دهم:نتراشد که باعث غضب خداوند است.

یازدهم:اصلاح نماید که از قیضه زیادتر نباشد که در آتش است.

دوازدهم: با ریش خود به دست بازی نکند،صورت را بد نما می کند.

سیزدهم:او را خضاب نماید چنانچه در آداب حمام گذشت.

چهاردهم: شارب را بلند نگذارد شیطان در آن،جا می گیرد بلکه بگیرد که:

۱ - رفع غم می کند.

۲ - رفع وسواس می کند.

۳ - سنّت((رسول))صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.

۴ - در جمعه موجب وسعت است

فصل سوّم

در آداب ناخن گرفتن

وگرفتن آن درد های بزرگی را رفع می کند،باعث وسعت است و بلند بودن آن باعث جا گرفتن شیطان و فراموشی است و از آداب آن پنج چیز ذکر می شود.

اوّل: به دندان نگیرد که از وسواس(۱) است.

دوّم:روز جمعه باشد؛موجب ایمنی است از خوره و پیسی و وسعت روزی است و رفع ریشه از دست است و با طهارت است تا جمعه دیگر.

سوّم:ابتدا با انگشت کوچک دست راست و ختم کند به انگشت کوچک دست چپ

_____________________________________

۱- شیطان

چهارم:در وقت شروع به گرفتن بگوید:

((بِسمِ اللهِ و بِاللهِ وَعَلی سَنَّهِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ )). (۱)

به عدد هر ریزه ای که از او بریزد ،ثواب آزاد نمودن بنده ای به او داده شود همچنین در حال شروع نمودن به گرفتن شارب.

پنجم:ناخن را مثل مو(۲) دفن نماید چنانکه وارد است که هفت چیز از آدمی جدا می شود و باید دفن نمود:

۱ - مو

۲ - ناخن.

۳ - خون حیض.

۴ - بچّه دان.

۵ - دندان.

۶ - نطفه که پاره خون شده باشد.۷ - خون.

________________________________________

۱- بنام خدا و به خود خدا وبر سنّت رسول خدا و آل او.

۲- گیسو.

فصل چهارم

در آداب بوی خوش به کار بردن

وترک آن سزاوار نیست چون از اخلاق انبیاء است ودل را محکم می کند،قوّت جماع را می افزاید و از آداب آن هشت چیز ذکر می شود:

اوّل : صبح استعمال نماید تا عقلش تا شام محفوظ ماند.

دوّم: به جهت نماز استعمال نماید، هر رکعتی هزار برابر ثوابش زیادشود.

سوّم:بعد از وضو استعمال نماید.

چهارم:جهت داخل شدن مسجد.

پنجم:وقت بیرون آمدن از خانه استعمال نماید محبوب القلوب شود.

ششم: مردان چیزی که رنگ آن مخفی باشد استعمال کنند،زنان عکس آن.

هفتم:بوی خوش را رد نکند.

هشتم:هرگاه گلی به او دهند او را ببوسد و بر دیده ها گذارد صلوات بفرستد و بر زمین نگذارد مگر اینکه گناهانش آمرزیده شود و سیئات به قدر ریگ بیابان از نامه عمل او محو شود و حسنات به قدر ریگ بیابان که در مابین مکّه و شام و عراق کشیده شده است بنویسند.(۱)

______________________________________

۱- روایات این فصل در کتاب بحارالانوار:جلد۷۶،صفحۀ۶۶