دنیای حیوانات از دیدگاه قرآن و حدیث

دنیای حیوانات از دیدگاه قرآن و حدیث42%

دنیای حیوانات از دیدگاه قرآن و حدیث نویسنده:
گروه: کتابخانه قرآن کریم

دنیای حیوانات از دیدگاه قرآن و حدیث
  • شروع
  • قبلی
  • 161 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14387 / دانلود: 3150
اندازه اندازه اندازه
دنیای حیوانات از دیدگاه قرآن و حدیث

دنیای حیوانات از دیدگاه قرآن و حدیث

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

داستان حضرت موسیعليهما‌السلام و مار

مار در قرآن با داستان حضرت موسی و فرعون در ارتباط است چون در آن زمان ساحران بسیاری زندگی می کردند و با سحر خود مردم را فریب داده و از

_______________________________________

۱- تفسیر جوان، محمد بیستونی، دارالکتب الاسلامیه، قطع جیبی، ۲۷ جلدی، جلد ۶، صفحه ۳۰۱ و ۳۰۲

خدا دور ساخته بودند و حضرت موسی با خواست خدا و تبدیل عصای خود به مار خشمگین و بزرگ مردم را به پرستش خدای یکتا دعوت می کرد سحر و جادو در عصر حضرت موسیعليهما‌السلام تا عمق روح مردم نفوذ کرده بود آنان به شدّت به سحر معتقد بودند از این رو خدای توانا سحرشان را به باطل تبدیل کرد و قدرت حضرت موسی مردم را به سوی خدای یکتا سوق داد

طول بلندترین مار جهان چه قدر است ؟

بلندترین مار جهان (آناکوندا) یا بوآی آبی است که در باتلاق ها و رودهای

آمریکای جنوبی زندگی می کند طول بدن این حیوان گاه به ۱۱ متر می رسد

این مار سمّی نیست امّا طعمه هایش را با پیچیدن بدن درازش به دور آنها و فشار دادن و خفه کردن آنها از بین می برد.

مارها چگونه حرکت می کنند ؟

مارها پا ندارند ولی می توانند به سرعت حرکت کنند و روی زمین به چند روش بخزند مارها معمولاً بدنشان را به حالت منحنی خم می کنند و خود در جهت خارج منحنی به زمین فشار می دهند و به جلو حرکت می کنند همچنین می توانند بدن خود را حلقه کرده و دوباره صاف کنند و به جلو بکشند

طیور (هُدْهُدْ)

طیور به معنای پرندگان است. کلمه طیر و طیور به مناسبت های مختلف در جاهای مختلف و متعدّد از قرآن کریم ذکر شده است از جمله :

هُدْهُدْ و ذکر نام هدهد در قصه سلیمان نبی و ملکه بلقیس آمده است در زبان فارسی به آن شانه به سر می گویند. در سوره نمل آیه ۲۰ آمده است( وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقالَ مالِیَ لا اَرَی الْهُدْهُدَ اَمْ کانَ مِنَ الْغائِبینَ ) (سلیمان) در جستجوی پرنده(هدهد)برآمد و گفت چرا هدهد را نمی بینم یااین که اوازغایبان است

در داستان سلیمان نبی هدهد بود که برای او خبر آورد سرزمینی است که در آن افراد خدا را نمی پرستند و ملکه ای به نام بلقیس دارند و حضرت سلیمان به دستور خدا مأمور هدایت آنها به اسلام شد

گفتار پرندگان در قرآن

قرآن کریم محاوره ای را که میان حضرت سلیمان و هدهد صورت گرفته را

ضبط می کند و این نشانگر آن است که آن حضرت به گفتار پرندگان آگاه بوده است حضرت سلیمان برای هدهد مأموریتی داشت و به خاطر این آن پرنده را انتخاب کرده بود که باهوش و ذکاوت بود و دارای حسّ ویژه ای بود که حتی از وجود آب درون زمین باخبر می شد(۱) طوطی ها صدای حیوانات دیگر را به خوبی تقلید می کنند و قادرند کلمه ای را تلفّظ کنند اگرچه معنای آن را نفهمند.

امروزه صدای پرندگان را روی نوار کاست ضبط کرده و با شنیدن این صداها توانسته اند رموز زبان پرندگان را دریابند و از همین روش برای سخن گفتن با آنها و گاهی صیدشان یا دور کردنشان بهره می گیرند

______________________________________

۱- تفسیر جوان ، محمد بیستونی ، قطع جیبی ، ۲۷ جلدی ، جلد ۱۵ ، صفحه ۲۷۷ و ۲۷۸ ، ۲۰ / نمل

کلاغ

غُراب به معنای کلاغ است و در سوره مائده آیه ۳۱ نام این حیوان ذکر شده است

( فَبَعَثَ اللّهُ غُرابا یَبْحَثُ فِی الاَْرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُواری سَوْاَهَ اَخیهِ قالَ یا وَیْلَتی اَعَجَزْتُ اَنْ اَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَاُوارِیَ سَوْاَهَ اَخی فَاَصْبَحَ مِنَ النّادِمینَ ) سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین جستجو ( و کندو کاو ) می کرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند، او گفت: وای بر من آیا من نمی توانم مثل این زاغ باشم و جسد برادرخود را دفن کنم و سرانجام ( از ترس رسوایی و بر اثر فشار وجدان از کار خود ) پشیمان شد

کلاغ دارای منقار و پاهای سفید و زاغ دارای منقار و پاهای سرخ است.

این نام ۲ بار در قرآن آمده است(۱)

غرابیب جمع غُراب است و در سوره فاطر آیه ۲۷ ذکر شده است

آیا حیوانی مانند کلاغ سیاه مفید است ؟

مردم معمولاً کلاغ سیاه را مضر می دانند امّا اگر یکی از آنها را بکشند محتوای چینه دانش مملو از کرم سفید است که این کرم آفتی سخت برای مزارع می باشد(۲)

______________________________________

۱- تفسیر جوان ، محمد بیستونی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، قطع جیبی ، ۲۷ جلدی ، جلد ۲ ، صفحه ۲۶۰

۲- نظری به طبیعت و اسرار آن

سَلْوی (بلدرچین)

سَلوی (به معنی بلدرچین است) و در قرآن ۳ بار در آیات ۵۷ / بقره و ۱۶۰ / اعراف و ۸۰/طه ذکرشده است.بلدرچین جزءپرندگان حلال گوشت است.( یابَنی اِسْرائیلَ قَدْاَنْجَیْناکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَ واعَدْناکُمْ جانِبَ الطُّورِالاَْیْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوی ) (۸۰/طه).

شگفتی آفرینش پرندگان از زبان نهج البلاغه

خداوند پدیده های شگفتی از جانداران حرکت کننده و بی جان ، برخی ساکن و آرام و بعضی حرکت کننده و بی قرار آفریده است و شواهد و نمونه هایی از لطافت صنعت گری و قدرت عظیم خویش بپا داشته چندان که تمام اندیشه ها را به اعتراف واداشته و سر به فرمان او نهاده اند برخی از پرندگان را که جثّه سنگین داشتند از بالا رفتن و پروازهای بلند و دور بازداشت آن گونه که آرام و سنگین در نزدیکی زمین بال می زنند پرندگان را با لطافت قدرتش و دقّت صنعتش در رنگ های گوناگون با زیبایی خاصی رنگ آمیزی کرد گروهی از آنها را تنها و یک رنگ بیاراست که رنگ دیگری در آن راه ندارد و با یک رنگ بسیار زیبایند

گروه دیگری را در رنگ مخالف آن فرو برد و جز اطراف گردنشان که چونان طوقی آویخته مخالف رنگ اندامشان است و گروه دیگری که رنگین کمان رنگ هاست و انسان از آنها مات و مبهوت می شود(۱)

مهاجرت پرندگان

هر سال هزاران هزار پرنده مهاجر از یک سو به سوی دیگر مهاجرت کرده و در فصل های بعدی دوباره مقصد اولیه خود را باز می یابند و عجیب تر اینکه گاهی هفته ها بدون یک لحظه توقف در شب و روز به پرواز خود ادامه می دهند

____________________________________________

۱- نهج البلاغه قرآن ناطق علی بن ابیطالبعليه‌السلام ترجمه مرحوم دشتی.

بدون آنکه غذا نیاز داشته باشند و قبل از پرواز با یک الهام درونی شروع به پرخوری کرده و بیش از اندازه غذا می خورند (سوخت گیری می کنند) تا انرژی لازم برای پرواز طولانی را داشته باشند. آنها از قوه مغناطیسی قطب زمین و پیدا کردن مسیر خود استفاده می کنند

چرا پرندگان بیشتر به شکل V پرواز می کنند

وقتی یک پرنده در هوا بال می زند آن را مرتبا به پایین می راند و بال زدن برای پرنده بعدی ، سهل و آسان می شود به همین دلیل وقتی پرندگان به شکل V حرکت می کنند کمتر خسته می شوند و مقدار قابل ملاحظه ای انرژی خود را ذخیره می کنند

مانند ماهی ها که هرگاه دسته جمعی مهاجرت می کنند به شکل مخروطی حرکت می کنند و با این روش سرعت آنها شش برابر بیشتر از حرکت انفرادی می شود(۱)

فن پیچیده پرواز در پرندگان

سال ها انسان به دنبال کشف راز پرواز بوده و یا فکر اینکه چطور پرندگان برخلاف نیروی جاذبه زمین به بالا پرواز می کنند و به آسانی و نرم و راحت در آسمان پرواز می کنند ذهن او را مشغول کرده بود ، بعدها نیروی بالابر را کشف کردند و با استفاده از آن رفتن هواپیما به بالا را توجیه کردند

اگر جسمی دارای دو سطح متفاوت باشد (مانند بال های پرندگان یا بال های

________________________________________

۱- پیام قرآن جلد ۲ ، آیت اللّه مکارم شیرازی

هواپیما که سطح بالائی دارای انحناء است) اگر به طور افقی حرکت کند نیروی خاصّی در آن پیدا می شود که آن را به بالا می کشد ولی ایجاد سرعت اولیه برای نیروی بالابر و چگونگی خنثی کردن این نیرو برای فرود و چگونگی تغییر مسیر و شکل مناسب برای پرواز و ابزار مخصوص برای پرواز (مثل پر که هم سبک است و به بالا رفتن کمک می کند) همه این ها را خدای یکتا در وجود پرندگان بدون کم و کاست قرار داده است و جمله( ما یُمْسِکُهُنَّ اِلاَّ الرَّحْمن ) (پرندگان را جز خداوند بر فراز آسمان نگه نمی دارد)(۱) اشاره به همین معنی است(۲)

______________________________________

۱- ۱۹ / ملک

۲- خطبه ۱۸۵ صفحه ۲۱ و ۲۲ مرحوم دشتی

شگفتی آفرینش طاووس از زبان علی بن ابیطالبعليه‌السلام

یکی از شگفت انگیزترین پرندگان از نظر خلقت طاووس است خداوند طاووس را در استوارترین شکل موزون آفرید و رنگ پر و بالش را به نیکوترین رنگ ها بیاراست با بال های زیبا که پرهای آن روی یکدیگر انباشته و دُم کشیده اش که چون به سوی مادّه پیش می رود آن را مانند چتری می گشاید و بر سر خود سایبان می سازد و گویا بادبان کشتی است ، که ناخدا آن را برافراشته است

طاووس به رنگ های زیبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دُم زیبایش را به این سو و آن سو می چرخاند و به سوی مادّه می تازد چون خروس می پرد سر پرهای طاووس چونان شانه هایی است که از نقره ساخته و گردی های شگفت انگیز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زرناب و پاره های زِبَرجَد بافته شده است اگر رنگ های پرهای طاووس را به روییدنی های زمین تشبیه کنی خواهی گفت : دسته گلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و پرده های رنگارنگ یمن است و اگر آن را با زیورآلات مقایسه کنی چون نگین های رنگارنگی است که در نواری از نقره و جواهرات زینت شده است.(۱)

بر فراز گردن طاووس به جای یال کاکُل سبزرنگ و پُرنقش و نگاری وجود

_______________________________________

۱- نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵، صفحه ۷، با ترجمه مرحوم دشتی.

دارد که در برآمدگی گردنش چونان گردنبندی نفیس و زنگار است و از گلوگاه تا روی شکمش به زیبایی رنگ آمیزی شده یا چون پارچه حریر برّاق می ماند رنگ سبز تُند به همراه رنگ های گوناگون آمیخته و دنیای خاصی دارد و انسان با دیدن این همه عجایب و زیبایی به عظمت خدای یکتا پی خواهد برد.(۱)

___________________________________________

۱- نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵، صفحه ۷، با ترجمه مرحوم دشتی.

جوارح (سگ و یوزپلنگ)

جَوارح به معنی حیواناتی مانند سگ و یوزپلنگ و است در قرآن نام جوارح یک بار آمده است آنجا که می فرماید : (یَسْئَلُونَکَ ماذآا اُحِلَّ لَهُمْ قُلْ اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُکَلِّبینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمّا عَلَّمَکُمُ اللّهُ فَکُلُوا مِمّآاَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَیْهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ اِنَّ اللّهَ سَریعُ الْحِسابِ ) از تو سؤال می کنند چه چیزها برای آن ها حلال شده است بگوآن چه پاکیزه است برای شما حلال گردیده و ( نیز صید ) حیوانات شکاری که از آن چه خداوند به شما تعلیم داده به آن ها یاد داده اید ( برای شما حلال است ) پس از آن چه این حیوانات برای شما ( صید می کنند و ) نگاه می دارند بخورید و نام خدا را ( به هنگام فرستادن حیوان برای شکار ) بر آن برید و از خدا بپرهیزید که خداوند سریع الحساب است.(۱)

سگ

از سگ در سوره اعراف آیه ۱۷۶ یاد شده است. ( وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْنهُ بِها وَ لکِنَّهآُ اَخْلَدَ اِلَی الاَْرْضِ وَ اتَّبَعَ هَویهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ اِنْ تَحْمِل عَلَیْهِ یَلْهَث اَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِایتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُونَ ) و اگر می خواستیم ( مقام ) او را با این آیات ( و علوم و دانش ها ) بالا می بردیم ( اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختیم ) ولی او به پستی گرایید و از هوای نفس خویش پیروی کرد ، او همچون سگ ( هار ) است که اگر به

_________________________________________

۱ ۴ / مائده.

او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را می کند ( گویی آن چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمی شود ) این مثل جمعیتی است که آیات ما را تکذیب کردند این داستان ها را ( برای آن ها ) بازگو کن شاید بیندیشند ( و بیدار شوند ) در سوره کهف نیز از سگ یاد شده است سگ یکی از همراهان اصحاب کهف بود و به منزله رفیقی با آنان به غار رفت در این سوره ۴ بار از سگ یاد شده است در زندگی اعراب سگ همواره با آنها همراه بوده و نگهبان جان و مال و خانه و گلّه اش محسوب می شد و در کوچ و سفر همراه آنها گلّه را از وجود گرگ حفظ می کرد سگ حیوان قانع و صبوری است و دارای چنگال بوده و خوردن گوشتش حرام است

حکم ظرفی که سگ لیس زده است ؟

ظرفی را که سگ لیس زده است نجس است و اول باید با خاک پاک خاکمال کرد و سپس آن را آب کشید

بررسی رفتار حیوانات اهلی

جانوران ناگزیر از ایجاد ارتباط با یکدیگر هستند و البته آنان از برقراری ارتباط کلامی ناتوانند و اما به شیوه های دیگری با یکدیگر صحبت می کنند

هنگامی که سگی بدن خود را قوس داده و به سمت جلو خم می شود بدین صورت به آنها و همنوعان دیگر و حتی انسان اعلام می کند میل شدیدی به بازی داشته و می خواهد بازی کند(۱)

________________________________________

۱- ارتباط در دنیای جانوران

اگر سگ اهلی به هم نوع خود که در کنارش ایستاده با پوزه ضربه بزند با این حرکت به او می گوید فعلاً حرکت نکن

اگر گربه های اهلی را در نظر بگیرید مالیدن پوزه به یکدیگر نشانه احوالپرسی صمیمانه است

انواع حرکات ، اصوات و بوها هریک به نوعی مفهوم خاصی را دربرگرفته و نقش مهمّی را در دنیای ارتباط حیوانات ایفا می کنند و حتی نقش ها و طرح های خاصی که روی بدنشان قرار دارد به وسیله آنها پیام هایی را به جانوران دیگر می رسانند(۱)

______________________________________

۱- ارتباط در دنیای جانوران ، جلد ۱ ، صفحه ۲ و ۳.

انواع آوای هشداردهنده در حیوانات

پرندگان با سرودن آوازهایی با هم صحبت می کنند و این آواها دارای سه نوع نغمه هستند :

۱ - صدای تهدیدآمیز برای دور کردن پرندگان از آشیانه و تعیین حد و مرز قلمرو خود

۲ - صدای خطر برای آگاه ساختن همنوعان

۳ - صدای جفت یابی و بهترین آوای پرندگان همان آوای جفت یابی است

مرغان نوروزی با ایجاد آواهای ساده به همنوعان خود می گویند (اینجا محدوده من است) مرغان توکانیز محدوده خود را این گونه مشخص می کنند

دارکوب ها با منقار قوی و نوک تیز تنه درختان را سوراخ می کنند دارکوب های نر ضرباتی تند و متوالی بر تنه درختان ایجاد سر و صدا کرده

که قلمرو خود را معرفی می کنند

دارکوب ۲۵ ضربه در ثانیه به درخت می کوبد و این کار برای تغذیه می باشد

برخی از حیوانات برای دور کردن حیوانات دیگر از قلمرو خود از چنگال های قوی خود استفاده می کنند و برخی بوهای تند و زننده ای را در محیط پخش می کند. گربه های خانگی موهای بدن خویش را سریعا پوش داده و مانند برق از جا می پرند تا برتری خود را نشان دهند

خرس ها برای اینکه قلمرو خود را مشخص کنند بر تنه تنومند درختان پنجه کشیده و پوسته درختان را خراش می دهند و به رقیبان خود محدوده قلمرو خویش را مشخص می کنند

پروفسور کنراد لورنس موفق شده زبان جانوران را کشف کند او می گوید : هنگامی که غازها متوالیا صدا می کنند یا هفت مرتبه پشت سر هم می گویند (قاقا) معنی آن این است که (مزاحم ما نشوید) ما اینجا خوراکی داریم و وضع ما خوب است

اگر شش بار صدا کنند معنی آن است که در میان علفزار خوراکی زیاد نیست کمی دیگر علف بخوریم اگر ۵ بار صدا کنند یعنی اینکه باید سرعت کمتر شود و اگر ۳ مرتبه صدا بزنند یعنی دقت کنید آهسته تر(۱)

جیرجیرک ها و ملخ ها با مالیدن پاهای عقب به هم صدا تولید می کنند ران های عقب آنها دندانه دار هستند و مانند ارّه ای آنها را بر

_______________________________________

۱- کتاب حواس اسرارآمیز حیوانات (۱ و ۲)، وتیوس دروشر، چاپ اول، ۵۸.

بال سخت خود می کشد

برخی دیگر پاهای جلوی خود را به هم می مالند یا فک های خود را به هم می سایند تا صدا دربیاید و این حشرات با پاهای جلوی خود که پرده بسیار کوچکی مانند پرده گوش دارند و با اعضاء حساسی که در قسمت عقب بدنشان واقع است می شنوند

کدام حیوان سد می سازد ؟

سگ آبی حیوانی منحصر به فرد است که در آمریکای شمالی و قسمتی از اروپا و آسیا یافت می شود

این حیوان جونده است که از موش صحرایی بزرگ تر است سگ های آبی در کنار رودخانه ها زندگی می کنند و خانه های خود را به شکل

خاصی می سازند که یک ورودی در زیر آب دارد و حیوان با شناکردن به داخل آن رفته می شود

آنها درختان را جویده و تنه های درخت را می اندازند و با آنها سدی در طول رودخانه می سازند و سپس با انداختن درختان بیشتر و انباشتن آنها در وسط حوضچه ای پدید می آورند و لانه ای در کنارش می سازند با گل و لای فضاهای دیگر آن مسدود می کنند(۱)

______________________________________

۱- هزارویک پرسش درباره حیوانات، ترجمه رضوان دزفولی،چاپ هشتم،سال۸۲،نشرافق.

خوک

اَلْخِنْزیر به معنای خوک است.خوک حیوانی پستاندار می باشد و نام آن ۳ بار در قرآن آمده است(۳و۶۰/مائده )( اِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزیرِ وَما اُحِلَّ بِهِ لِغَیْرِاللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَلا عادٍفَلااِثْمَ عَلَیْهِ اِنَ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ ) (۱۱۵/نحل).

و این حرمت ، به سبب مسائل زیادی است که اوّلینِ آنها ساختن شخصیّت مؤمن و مسلمانی است که از ممیّزات این شخصیّت ، پرهیز از خوردن گوشتِ خوک و پای بند بودن او بر اطاعت از امور دینی است

دلایل حرمت خوردن گوشت خوک

یکی از دلایل ممنوعیّت خوردن گوشت خوک این است که آنها آزادانه رشد می کنند و هیچ محدودیّت و مراقبتی از آنها نمی شود پس منبع بسیاری از انگل ها هستند، که مهمّ ترین آنها کرم کدو و کرم تریشین است

طبیعی دانان خوک را جزء خانواده ضخیم جلدان می دانند و خوک وحشی و اسب آبی از این گروه هستند و خداوند خوردن گوشت خوک را برای یهود نهی و برای مسلمانان حرام کرده است و «در فرهنگ لاروس مدیکال» چنین می خوانیم در کشورهایی که خوک زیاد مصرف می کنند مرض لادرری زیاد دیده می شود و این مرض همان کرم کدو یا تنیا است که در گوشت گوسفند و دیده نمی شود

از خوردن گوشت خوک کرم تریشین (تریکین) نیز بوجود می آید

تریکین کرم کوچکی است که نر آن یک میلی متر و ماده آن ۳ میلی متر قطر

دارد و در عرض یک ماه می تواند ۱۵ تخم بگذارد و اگر تریکین وارد بدن انسان شود ، گلبول های سرخ خون ابتدا شروع به ازدیاد کرده و بعد کم کم از بین می روند و کار به جایی می رسد که گلبول سرخ خون خیلی کم می شود و انسان دچار مرض کم خونی می گردد و ممکن است این حالت در بعضی ها به مرگ بینجامد

و اگر تریکین وارد معده شود جدار آهکی خود را در اثر اسیدهای معده از دست داده و به سرعت تولیدمثل می کند و از راه معده وارد خون می شود(۱) و اولین اثر آن سرگیجه و تب های مخصوص و اسهال است

و دردهای رماتیسمی و خارش داخل بدن ، تراکم پی ها ، کوفتگی و خستگی و

__________________________________________

۱- آیات الاحکام ، جلد ۲ ، نوشته میرخانی

جمع شدن عضلات صورت و درد ناشی از ضعف فوق العاده در بدن به وجود می آید و پس از چهار پنج روز مرگ فرا می رسد و اگر کرم ها سه هفته در بدن باشند به معده حمله می کنند و اگر هفت هفته باشد به ریه هجوم می برند و مریض را می کشند و مرضی که از کرم تریکین حاصل می گردد (تریکوز) می نامند

گوشت خوک دارای چربی بسیار فراوان است و خورنده این گوشت نیاز شدیدی به آب پیدا می کند

زیان های معنوی و اخلاقی خوردن گوشت خوک

در علوم طبیعی ثابت کرده اند که انسان گوشت هر حیوانی را زیاد بخورد متّصف به اخلاق برجسته آن حیوان می شود اگر گوشت گاو را دائما بخورد

صفت گاوی و زورمندی درونی در او بوجود می آید و اگر گوشت گوسفند را زیاد مورد استفاده قرار دهد خوی نرم گوسفندی پیدا می کند(۱) و خوردن زیاد گوشت خوک اخلاق شبیه خوک ها تولید می کند و خوک ها در بی غیرتی و بی ناموسی معروفند و هیچ گونه آدابی در زناشویی آنها وجود ندارد.

هیچ عصبانیّت جنسی در وجودشان پیدا نمی شود و اروپائیان متوجّه ضعف این حیوان شده اند و هرکس را که بخواهند به بی غیرتی و صفات زشت بخوانند به خوک مثال می زنند.

___________________________________________

۱ آیات الاحکام ، جلد ۲ ، نوشته میرخانی

یکی دیگر از زیان های خوک این است که هرگونه کثافتی را پیدا کند می خورد و از هیچ باک ندارد در نتیجه وجودش سراپا کثافت می شود و به همین دلیل خوک پست تر از سگ شمرده شده ، چون در سگ صفات خوبی وجود دارد که انسان از او یاد بگیرد ولی در خوک این صفات وجود ندارد

گرگ

الذِّئب به معنای گرگ است و این لفظ ۳بار در قرآن آمده است (۱۳ و ۱۴ و ۱۷/یوسف).

گرگ از حیوانات وحشی است که در جزیره العرب یافت می شود و چوپانان و بادیه نشینان به سبب غارت گاوها و گوسفندهایشان از گرگ در رنج و عذابند و گرگ را دشمن خود و مردم روستا می دانند

اگر گرگ ها گرسنه باشند و به صورت گروهی هم باشند بسیار خطرناکند

صحنه سازی حمله «گرگ» به یوسفعليه‌السلام توسط برادرانش

( قالَ اِنّی لَیَحْزُنُنی اَنْ تَذْهَبُوا بِه وَ اَخافُ اَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَ اَنْتُمْ عَنْهُ غفِلُونَ ) ( پدر ) گفت: من از دوری او غمگین می شوم و از این می ترسم که گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشید(۱)

( قالُوا لَئِنْ اَکَلَهُ الذِّئْبُ وَ نَحْنُ عُصْبَهٌ اِنّا اِذا لَخسِرُونَ )

گفتند : اگر او را گرگ بخورد با این که ما گروه نیرومندی هستیم ما از زیانکارترین خواهیم بود ( و هرگز چنین چیزی ممکن نیست )(۲)

__________________________________________

۱- ۱۳ / یوسف

۲- ۱۴ / یوسف

در روایتی در ذیل آیات فوق از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله می خوانیم که :

( لا تُلَقِّنُوا الْکَذّابَ فَتَکْذِبُ فَاِنَّ بَنی یَعْقُوبَ لَمْ یَعْلَمُوا اَنَّ الذِّئْبَ یَأْکُلُ الاِْنْسانَ حَتّی لَقَّنَهُمْ اَبُوهُمْ )

به دروغگو تلقین نکنید تا به شما دروغ گوید ، چرا که پسران یعقوب تا آن موقع نمی دانستند که ممکن است گرگ به انسان حمله کند و او را بخورد و هنگامی که پدر این سخن را گفت از او آموختند »(۱)

اشاره به این که گاه می شود طرف مقابل توجه به عذر و بهانه

______________________________________

۱- «نورالثقلین»، جلد ۲، صفحه ۴۱۵.

و انتخاب راه انحرافی ندارد ، شما باید مراقب باشید که خودتان با احتمالات مختلفی که ذکر می کنید ، راه های انحرافی را به او نشان ندهید

داستان صحنه سازی حمله «گرگ» به حضرت یوسفعليه‌السلام توسط برادرانش را ذیل آیات مذکور در تفسیر نمونه مطالعه فرمائید

شیر

( اَلْقَسْوَرَه ) به معنای شیراست همان سلطان جنگل ها، در آیه ۵۱سوره مدثراز شیر نام برده شده است آنجا که می فرماید؛( فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَهٍ ) : که از شیر فرار کرده اند.

شیرها به صورت دسته جمعی در زیستگاه خود یعنی بیشه ها زندگی می کنند. بیشه ها محدوده قدرت نمایی و قلمرو خاص آنان است و حدود ۲۰ کیلومتر (۱۲ مایل) را در برمی گیرد

در رأس هر دسته از شیرها یک شیر نر قرار دارد که همراه با شیرهای ماده و بچّه های خود خانواده ای را تشکیل می دهند

شیر نر نعره های وحشتناکی کشیده و به این صورت قدرت خود را به رقیبان نشان می دهد و آنان را از وجود قلمرو خود آگاه می سازد

صدای غرّش شیر نر ۸ کیلومتر (۵ مایل) دورتر می رود و شنیده می شود

در اجتماع شیرها معمولاً ماده ها وظیفه تغذیه گروه را برعهده دارند و هنگامی که به صورت دسته جمعی به شکار می پردازند غذای گروه را فراهم می آورند و ماده شیر از فرزندانش هم مراقبت می کند و روش شکار را می آموزد. ماده شیرها با بوی مخصوصی که درمحیط پخش می کنند آمادگی خود را برای جفت گیری اعلام می کنند(۱)

________________________________________

۱ - ارتباط دردنیای جانوران،جلد۱.

الاغ

اَلْحِمار به معنی الاغ با لفظ مفرد و جمع ۵ بار در قرآن ذکر شده است

در آیه ۵ سوره جُمُعَه کسانی که به کتابهایشان عمل نمی کنند (مثل تورات) به خری مثال زده شده اند که کتاب هایش را بر پشت خود می کشد و منظور یهودانی هستند که تورات می خواندند ولی به دستوراتش عمل نمی کردند و از این رو قرآن آنها را به حِمار تشبیه کرده است

در سوره لقمان آیه ۱۹ لقمان فرزندش را به تواضع و زیبایی باطن و عدم تکبّر و غرور سفارش می کند و از او خواسته که صدایش را بلند نکند و فریاد بلند نزند ، چون اگر فریاد بلند امتیازی داشت این امتیاز به حِمار تعلّق می گرفت

در آیات ۲۵۹ سوره بقره و ۸ نَحْل و ۵۰ مُدَّثِّر از حِمار نام برده شده است

قاطر (استر)

( وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زینَهً وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ ) (و همچنین) اسب ها و استرها و الاغ ها را آفرید تا بر آن ها سوار شوید و هم مایه زینت شما باشد و چیزها (وسایل نقلیه دیگر) می آفریند که شما نمی دانید(۱)

زینت در این جا یک مسأله تشریفاتی نیست و برای کسی که

_________________________________________

۱- ۸ / نحل

با محتوای تعلیمات قرآن آشنا است این مطلب روشن است ، بلکه یک نوع زینت است که اثر آن در زندگی اجتماعی ظاهر می گردد ، برای پی بردن به این حقیقت کافی است منظره و حال کسی را که باپای پیاده یک راه طولانی بیابانی را پیموده و خسته و کوفته و ناتوان به مقصد رسیده ، به طوری که تا مدتی هیچ کاری از او ساخته نیست و نشاطی در او دیده نمی شود ، با منظره کسی مقایسه کنیم که بر یک مرکب راهوار سوار شده زودتر به مقصد رسیده نیروی خود را از دست نداده، نشاط خود را کاملاً حفظ کرده و آماده انجام هدف های خود و استفاده از وقت و نیروی خویش است ، آیا این زینت نیست؟

در پایان آیه به مسأله مهم تری اشاره کرده و افکار را به وسایل نقلیه و مرکب های گوناگونی که در آینده در اختیار بشر قرارمی گیرد و بهتر و خوب تر از این حیوانات می تواند استفاده کند متوجّه می سازد و می گوید : « خداوند چیزها ( وسایل نقلیه دیگر ) می آفریند که شما نمی دانید :( وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ )

اسب

در قرآن از اسب به دو صورت صریح و مستعار یعنی با اشاره مانند ضامِر و صافِناتُ الجِیاد یاد شده است جیاد در سوره ص آیه ۳۱ آورده شده است صافنات (اسبی است که بر ۳ پا می ایستد و گوشه پای چهارم را روی زمین می گذارد) و اَلْخَیْل گروه اسبان است و در (۱۴ / آل عمران) (۶۶ / انفال) (۸ / نحل) (۶۴ / اسراء) (۶ / حشر) از اسب یاد شده است عرب ها از اسب برای تفریح و جنگ و کوچ و باربری استفاده می کردند

( زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَ الاَْنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَئابِ ) محبّت امور مادّی ، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب های ممتاز و چهارپایان و زراعت در نظر مردم جلوه داده شده است ( تا در پرتو آن ، آزمایش و تربیت شوند ، ولی ) این ها ( در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند ، ) سرمایه زندگی پست ( مادّی ) است و سرانجام نیک ( و زندگی والا و جاویدان ) ، نزد خدا است(۱)

«اسب های ممتاز» وسیله آزمایش تربیت انسان واژه «خَیْل» اسم جمع است وبه معنی اسب ها یا اسب سواران، هردواست، البتّه درآیه مورد بحث منظور، همان معنی اول است .کلمه( مُسَوَّمَه ) ( در اصل به معنی نشان دار است و نشان داشتن آن ، یا به خاطر برازندگی اندام و مشخّص بودن چهره و یا به خاطر تعلیم و تربیت آن ها و آمادگی برای سواری در میدان جنگ است. بنابراین آیه

موردبحث به شش چیزاز سرمایه های مهمّ زندگی که عبارتند از؛ زن، فرزند، پول های نقد، مرکب های ممتاز، چهارپایانی که در دام داری مورد استفاده هستند ( اَنْعام ) و زراعت ها ( حَرْث ) اشاره می کند که ارکان زندگی مادّی انسان را تشکیل می دهند

______________________________________

۱- ۱۴ / آل عمران

فیل

حیوان عظیم الجثه ای که در قرآن در آیه ۱ سوره فیل از آن یاد شده است فیل ها حیوانات منزوی و گوشه گیری هستند

قدرت نمایی عجیب خداوند کعبه

( أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحابِ الْفِیلِ )

آیا ندیدی که پرودگارت با پیلداران چه کرد؟!(۱)

واژه «فیل» در آیه، اسم جنس می باشد و منظور از آن، «فیل ها» است، نه یک «فیل». این رویداد عجیب به باور بیشتر دانشمندان در سال ولادت پیامبر گرامیصلى‌الله‌عليه‌وآله روی داد، و حادثه به گونه ای شگفت آور بود که آن سال را

____________________________________

۱- ۱ / فیل

«عام الفیل» نامیدند و مبدأ تاریخ عرب شناخته شد.(۱)

چرا فیل ها گوش های بسیار بزرگی دارند ؟

گوش فیل ها بسیار بزرگ است چون آنها را خنک می کند.

فیل ها در مناطق بسیار گرم زندگی می کنند، آنها گوش های خود را حرکت می دهند تا خود را خنک کنند.(۲)

________________________________________

۱- بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۱۴۵ ۱۳۰؛ بلوغ الارب، ج ۱، ص ۲۶۳ ۲۵۰؛ سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۶۳ ۳۸؛ کامل ابن اثیر، ج ۱، ص ۲۶۴ ۲۶۰.

۲- هزار و یک پرسش درباره حیوانات ، ترجمه رضوان دزفولی، چاپ هشتم، سال ۸۲، نشر افق

پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اصحابشان فرمودند: هرکس «سبحان الله» بگوید، خدا عوض آن، درختی برای او در بهشت می کارد. و هرکس «الحمد لله» بگوید،خدای تعالی بابت آن، درختی در بهشت برای او می کارد. و هرکس «لا اله الا الله» بگوید، خدای تعالی درختی را به عوض آن در بهشت برایش می کارد. و هر کس «الله أکبر» بگوید، خداوند درختی را به عوض آن، در بهشت برای او می کارد.

مردی از قریش به آن حضرت عرضه داشت: بنابراین، در بهشت درختان زیادی داریم. حضرت فرمودند:

نعم و لکن إیاکم أن ترسلوا علیها نیرانا فتحرقوها؛(۱) بله، ولی شما را بر حذر میدارم که آتش هایی نفرستید که آن ها را بسوزانید.

بعد فرمودند: این همان قول خدای تعالی است که فرمود:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ ) (۲) ای کسانی که ایمان آوردید، خدا و رسول خدا را اطاعت کنید و اعمال خویش را باطل نکنید.

«مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»

.این که من به همسر و فرزندم محبت کنم، پول بدهم، غذا بدهم، بعد هم یک مشت محکم به دهانش بزنم، مثل این است که همه محبتها را به آتش بکشم.

صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را

خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی

_____________________________________

۱- ثواب الأعمال ، ص ۱۱؛ بحار الأنوار، ج ۸ ص ۱۸۶.

۲- سوره محمد، آیه ۳۳.

چرا باید ثواب ها و خوبی هایمان را با منت گذاشتن از بین ببریم؟ این صریح قرآن است:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَی ) ؛(۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منت و آزار باطل مکنید.

صدقه فقط پول دادن به مستحق نیست. سلام کردن صدقه است. آموختن صدقه است. صله رحم صدقه است. هر احسان و کار خوبی صدقه است. حتی ترک بدی را هم صدقه به شمار آورده اند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

ترک الشر صدقه؛(۲) ترک کردن بدی صدقه است.

یعنی اگر مراقب بودی که آزارت به کسی نرسد، این صدقه در راه خدا محسوب می شود. می فرماید: صدقه ها و خوبی هایتان را با منت گذاشتن از بین نبرید. فقط یک نفر می تواند بر ما منت بگذارد، آن هم خداست.

منت خداوند

در آخر دعای «یا علی و یاعظیم» ماه مبارک رمضان می گوییم:

فیا ذا المن و لا یمن علیک، من علی بفکاک رقبتی من النار، فیمن تمن علیه، و ادخلنی الجنه برحمتک یا ارحم الراحمین؛ پس ای خدایی که بر همه منت داری و هیچ کس بر تو منت ندارد، همراه با همه بندگانت که بر آنان منت نهاده ای بر من منت نه، و از آتش نجات بخش و به بهشت جاودان داخل گردان؛ به حق رحمت بی پایانت، ای مهربان ترین مهربانان!

_________________________________________

۱- سوره بقره، آیه ۲۶۴.

۲- تحف العقول، ص ۵۷؛ بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۶۰.

یعنی ای خدا، فقط تو بر ما منت داری. هیچ کس بر تو منت ندارد. همه به تو بدهکار هستیم. تو از ما طلبکار هستی. ما از تو طلبکار نیستیم. ما منت پذیر خدا هستیم. نگوییم: خدایا، من هفده ساعت روزه گرفتم. این وظیفه ماست. اینها در مقابل عظمت خدا چیزی نیست.

می گوییم: خدایا، یک منت دیگر هم بر ما بگذار و ما را از آتش جهنم آزاد کن. خدا چگونه ما را از آتش جهنم آزاد کند؟ با تقوا و پرهیز از گناه. یعنی اگر حالت پرهیز از گناه در کسی بیاید، مهر قبولی بر اعمال او زده شده و از آتش جهنم نجات پیدا کرده است.

توشه آخرت

واژه تقوا تنها واژه ای است که بیش از سایر کلمات در قرآن و احادیث و روایات تکرار شده است. خدا در یک آیه سه بار واژه تقوا را تکرار فرموده است:

( لَیْسَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ) (۱) بر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، گناهی در آنچه قبلا خورده اند نیست، در صورتی که تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند و کارهای شایسته کنند؛ سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند؛ آن گاه تقوا پیشه کنند و احسان نمایند، و خدا نیکوکاران را دوست می دارد.

_______________________________________

۱- سوره مائده، آیه ۹۳.

در آیه ای دیگر این واژه را دو بار تکرار فرموده است:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ) ؛(۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید؛ و هر کسی باید بنگرد که برای فردای خود از پیش چه فرستاده است؛ و باز از خدا بترسید. در حقیقت، خدا به آنچه می کنید آگاه است

یعنی برای فردایتان چه تهیه کردید؟! بهترین چیزی که می توانید برای آخرتتان تهیه کنید، تقواست.

توصیه به تقوا

هر امام جمعه در هر هفته که صحبت می کند، باید در یک خطبه به تقوا سفارش کند. باید در مردم تقوا و انگیزه تقوا ایجاد کند. یعنی طوری حرف بزند که واقعا مردم از خدا بترسند. سفارش به تقوا تأکید شده است.

مشکل جامعه بی تقوایی است. اگر تقوا حاکم شود، برکات آسمان و زمین نازل می شود. اگر شما با تقوا بودی و یک سبحان الله گفتی، برکت در وجود شما ثبت می شود. اگر از محرمات الهی پرهیز کردی، یک «لا اله الا الله» شما را اهل بهشت می کند. امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

من قال لا إله إلا الله مخلصا دخل الجنه و إخلاصه بها أن یحجزه لا إله إلا الله عما حرم الله؛(۲) هر کس که ذکر لا إله إلا الله را با اخلاص بگوید، وارد بهشت می گردد؛ و اخلاص در این مقام آن است که

_____________________________________

۱- سوره حشر، آیه ۱۸.

۲- ثواب الأعمال ، ص ۵؛ بحار الأنوار، ج۹۰، ص ۱۹۷.

گفتن این ذکر شریف او را از معاصی و محرمات الهی باز دارد.

پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در ماه شعبان خطبه ای در باره ماه رمضان ایراد کردند که به خطبه شعبانیه معروف است. در این خطبه فرازهای بلندی در باره افطاری دادن، صله رحم، خوش اخلاقی، صلوات فرستادن، کمک به ایتام و سجده کردن و بسیاری از مطالب است.

بعد از این که پیغمبر خدا در مورد اعمال ماه رمضان بیانات مهمی فرمودند، در پایان خطبه مولا امیرالمؤمنینعليه‌السلام از جا بلند شدند و سؤال کردند: یا رسول الله، برترین اعمال در این ماه چیست؟ پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در پاسخ فرمودند: تقوا!

سؤال کننده دوم شخص عالم، امیر المؤمنینعليه‌السلام است. مسؤول و کسی که از او سؤال شده بود، اول شخص عالم، پیغمبر خداست. یعنی اول معلم بشریت، از تربیت شده خود که مولا علی است، سؤال می کند. در عالم از این بالاتر استاد و شاگرد نداریم.

خیلی غصه دارد که آدم زحمت بکشد، سحر بلند شود، مناجات و دعای ابوحمزه بخواند، اما ورع و تقوا در کار نباشد. ای جوان عزیزی که دعای ابوحمزه می خوانی و شب زنده داری می کنی، مراقب باش مادر و پدرت از تو راضی باشند، گناه نکنی، با نامحرم ارتباط نداشته باشی!

اگر هم خطا داشتی، از الآن کنار بگذار. از اعمال خوب و ثواب هایت مراقبت کن. اگر چیزی بالاتر از تقوا بود، قطعا پیغمبر همان را بیان می کردند. پیغمبر اول معلم بشریت است. در پاسخ به سؤال علیعليه‌السلام فرمودند: بالاترین چیزها تقوا و ترک گناه است.

مبدأ تحول در شیخ رجبعلی خیاط

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط به عنوان یک کاسب نمونه، و شخصیتی است که می تواند برای بسیاری از افراد الگو باشد. ایشان خیاط بوده است. کتاب «کیمیای محبت» که آقای محمدی ری شهری در باره ایشان نوشتند، شاید بیش از صد بار چاپ شده و به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است.

من در اندونزی، در دانشگاه جاکارتا برنامه داشتم. دیدم کتاب شیخ رجبعلی خیاط به زبان مالی ترجمه شده است. سیصد میلیون نفر در شرق آسیا زبانشان مالی است. پرسیدم: کتاب شیخ رجبعلی خیاط اینجا چه می کند؟ گفتند: از عرفان و اخلاق ایشان در اینجا تدریس می شود.

یک بار داستانی را از شیخ رجبعلی خیاط برای دانشجویان آمریکای جنوبی که به قم آمده بودند تعریف کردم. همه سرشان را تکان می دادند. گفتم: مگر اینها متوجه می شوند؟ مترجم گفت: ما این داستان را به زبان اسپانیایی قبلا برای اینها گفته بودیم. حیف است این کتاب را نخوانیم و مرور نکنیم.

علما و بزرگان و همه قشرها به درس اخلاق ایشان می آمدند و بهره می بردند. دعوت به اخلاص می کرده و اخلاص برایش بسیار مهم بوده است. ایشان نه سوادی داشته و نه با علوم عربی آشنا بوده، ولی حتی سوال های عجیب و غریب را پاسخ می داده است. چرا به شیخ رجبعلی خیاط این قدر تفضل شده است؟ علت این که ایشان این همه اوج گرفته است چیست؟

مبدأ تحول ایشان این بود که در جوانی عاشق دختری می شود، اینها در یک جای خلوتی به هم می رسند. هیچ مانعی جز خدا برای گناه نبوده است.

مثل داستانی که برای زلیخا و یوسف پیش آمد. با خدا معامله می کند. می گوید: خدایا تو راضی نیستی. من جوان هستم و غریزه جنسی دارم. من به خاطر تو به شهوت و هوا و هوسم پشت پا می زنم. خدایا، تو هم مرا بساز و آدم کن!

( وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوَی ) (۱) و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید، و نفس خود را از هوس باز داشت، پس جایگاه او همان بهشت است.

هرکس واقعا جایگاه خدا را در نظر بگیرد و به خاطر خدا پیامک های ناجور را جواب ندهد و روابط نامشروع را قطع کند، خدا در برکاتش را به روی او باز می کند.

هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

اگر ما گناه را قطع کنیم، در رحمت و جمال الهی برای ما باز می شود. در ماه رمضان حالت خویشتن داری ما بالا می رود. اگر جلوی نفس را گرفتی و در برابر محرمات الهی ترمز کردی،( فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوَی ) . همین الآن در بهشت هستی. یعنی در آرامش و خوشی و راحتی به سر می بری.

________________________________________

۱- سوره نازعات، أیه ۴۰ و ۴۱.

تبی که برطرف نمی شد!

جوانی می گوید: خانم من تب کرده بود. هر چه مداوا می کردم خوب نمی شد. یک روز مأمور بودم مرحوم شیخ رجبعلی خیاط را به جلسه ای ببرم. ایشان را سوار کردم. به ایشان گفتم: خانم من چند روز است بیمار است و مداوا نمی شود.

ایشان یک تأملی کردند و فرمودند: سه روز قبل، بچه کوچک شما روی فرش ادرار کرده. خانم شما عصبانی شده و بچه را خیلی کتک زده است. بچه به هق هق افتاده و خدا به مادر غضب کرده است و این تب را به جانش انداخته است. درمان تب او در قرص تب بر و آمپول و شربت تب بر نیست. باید دل این بچه را به دست آورد. وقتی مطلب را با خانم مطرح کردم، تأیید کرد و دل بچه را به دست آورد و فوراً تب برطرف شد.

تقوا و تعهد

کسی علم داشته باشد، ولی تقوا نداشته باشد فایده ای ندارد. کسی هنر دارد، ولی تقوا ندارد، بی تقوایی او خودش و دیگران را در مسیر باطل قرار می دهد. در هر رشته و برنامه و در هر کار اجتماعی فقط تقواست که آدم را متعهد و پایبند می کند تا به وظیفه اش عمل کند.

اگر تقوا و تعهد الهی و وفای به عهد نباشد، کار انسان ماندگار نمی شود. اگر تقوا نباشد، رزق و روزی و زندگی بی برکت می شود. انسان از عمر و مال و جانش خیر نمی بیند.

همسر با تقوا

کسی با امام حسنعليه‌السلام مشورت کرد که من دخترم را به چه کسی بدهم؟ امامعليه‌السلام فرمودند: دخترت را به آدمی بده که پاک و با تقوا باشد.

اساسی ترین شرط تقواست.

بعد در تبیین آن فرمودند: اگر شخصی که داماد شما می شود، مهر و محبت دختر تو در دلش باشد، به هم عشق بورزند، که مشکلی ندارند. و اگر هم مهر و محبت دختر تو به دل داماد ننشیند، چون با تقواست و تعهد الهی دارد، در حق دخترت ظلم و اجحاف نمی کند. کم زندگی نمی گذارد.(۱)

آدم های با تقوا به کسی آزار و اذیت نمی کنند. پیغمبر عظیم الشانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

أفضل الجهاد من أصبح لایهم بظلم أحد؛(۲) بالاترین جهادها این است که انسان صبح کند و همتش این باشد که آزار و اذیتش به کسی نرسد.

این پیشرفت مهمی است که انسان خیرش به دیگران برسد، شری برای دیگران نداشته باشد.

وفای به عهد با خدا

چرا دعا می کنیم و اجابت نمی شود. یکی از علل آن را می تواند در فرمایش امام صادقعليه‌السلام یافت. شخصی از آن حضرت پرسید: «جعلت فداک ان الله یقول ادعونی أستجب لکم فإنا ندعو فلا یستجاب لنا؛ من به فدای شما! خداوند می فرماید: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم! چه می شود که ما خدا را می خوانیم، ولی اجابت نمی شود؟»

امامعليه‌السلام می فرمودند:

لانکم لا تفون لله بعهده و ان الله یقول أوفوا بعهدی أوف

_____________________________________

۱- مکارم الاخلاق، ص ۲۰۴.

۲- المحاسن، ج ۱، ص۲۹۲.

بعهدکم و الله لو وفیتم لله لوفی الله لکم؛(۱) چون شما به عهد خدا وفا نمی کنید. در حالی که خداوند می فرماید: به عهد و پیمان با من وفا کنید، تا به عهد و پیمان شما وفا کنم. اگر شما به عهدتان با خدا وفا کنید، خدا هم به عهدش با شما وفا می کند.

یک طرفه نمی شود خدای مهربان فرموده است:

( ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ) (۲) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.

اگر دعا کنید، من اجابت کنم. اما در جای دیگر فرموده است:

( وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ ) (۳) و به پیمانم وفا کنید، تا به پیمانتان وفا کنم.

قرارداد که یک طرفه نیست. خدا می گوید: شما به عهدتان عمل کنید، من هم به عهدم عمل می کنم.

دعای بی پاسخ

البته این یک جواب است. ممکن است بعضی ها تقوا را مراعات کرده باشند. آنجا علت دیگری دارد. اما بسیاری از افراد تقوا را مراعات نمی کنند. نمی توان گفت: خدایا، تو هرچه می گویی ما گوش نمی دهیم، ولی ما هر چه می گوییم تو گوش بده. البته خدا خیلی به ما لطف می کند، وگرنه زندگی مان لنگ می شود.

_________________________________________

۱- بحار الانوار، ج ۹۰، ص۳۶۸.

۲- سوره غافر، أیه ۶۰.

۳- سوره بقره آیه ۴۰.

( وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُوا مَا تَرَکَ عَلَی ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّهٍ ) (۱) و اگر خدا مردم را به سزای آنچه انجام داده اند مؤاخذه می کرد،هیچ جنبنده ای را بر پشت زمین باقی نمی گذاشت.

بر اساس روایات هیچ دعایی بی پاسخ نمی ماند. منتها به وقتش اجابت می شود. اگر این دنیا نشد، در آخرت اجابت می شود، یا به همان اندازه خداوند از انسان بلا دفع می کند، یا ثواب و درجه می دهند.

خود این که حاجت من باعث شده من با خدا گفت و گو کنم و در آن لحظه گناه نکنم، بالاترین اجابت است.

قطعا بدانید خدای مهربان از همه به ما مهربان تر است. هیچ دعائی را بی پاسخ نمی گذارد. ولی یکی از شرایط اجابت دعا این است که تقوا داشته باشیم و به عهدمان با خدا عمل کنیم. خدا هم به عهدش عمل می کند.

________________________________________

۱- سوره فاطر، آیه ۴۵.

گفتار سوم: پیامدهای تقوا

اشاره

در کلاس تقوا

یکی از چیزهایی که برکات معنوی و مادی فراوانی برای انسان به همراه می آورد و در برکات را بر روی ما باز می کند، تقوا و پرهیز از گناه است. ملکه تقوا یعنی اینکه انسان خواست خدا را بر خواست خودش مقدم بدارد. چراغ قرمز خدا را مراعات کند. در واقع امر و نهی خدا را بر همه چیز مقدم بدارد.

روزه از یک نظر از نماز مهم تر است؛ چون خداوند برای نگرفتن عمدی روزه کفاره قرار داده است، ولی ترک عمدی نماز کفاره ندارد. خداوند روزه را برای چه واجب کرده است؟

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ) (۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود. باشد که پرهیزگاری کنید.

کلاس روزه داری برای این است که ما را به تقوا برساند و جزء متقین شویم. جزء کسانی شویم که خدا با آنان است.

( وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ) (۲) و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است.

_________________________________________

۱- سوره بقره، آیه ۱۸۳.

۲- سوره بقره، آیه ۱۹۴.

خدا همیشه با اهل تقواست.کسانی که میخواهند معیت با خدا را درک کنند ،باید تقوا داشته باشند.

وعده های خداوند به اهل تقوا

یکی از برکات بسیار مهم تقوا راهگشایی است. راههای بن بست را باز می کند و گره ها را می گشاسد.

( وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ) (۱) ؛ و هر کس از خدا پروا کنند، خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کند، به او روزی می رساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند، او برای وی بس است.

اگر شرق و غرب عالم به این آیه چنگ بزنند، مشکلات همه برطرف می شود و کارها همه درست می شود. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اباذر فرمودند:

یا أباذر لو أن الناس کلهم أخذوا بهذه الآیه لکفتهم؛(۲) ای ابا ذر، اگرهمه مردم به این آیه عمل کنند، خداوند همه آنها را کفایت کند.

خدا برای اهل تقوا در این آیه وعده های خیلی مهمی داده است. اگر کسی در زندگی اش بگوید: خدایا، من فرمان تو را بر همه چیز مقدم می دارم و می خواهم به حرف تو گوش بدهم، خدای مهربان با او چند کار می کند:

۱)راهگشایی

«یجعل له مخرجاِ: خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد.». تمام

_________________________________________

۱- سوره طلاق، آیه ۲ و ۳.

۲- مکارم الأخلاق، ص ۴۶۸؛ بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۸۷

بن بست ها و درهای بسته را به روی او باز می کند و تمام ناهمواری ها را هموار می کند و تمام مشکلات حل می شود.

مرحوم آیت الله بهاء الدینی مکرر این آیه را می خواندند و می فرمودند: همان طور که وعده های دیگران را قبول می کنیم، کمی هم وعده های خدا را قبول کنیم.

نقل می کنند بنده خدایی شنید که هر کس با تقوا باشد و برای خدا دنبال علم و تحصیل برود، خدا او را کفایت می کند و رزقش را می دهد و همه کارهایش را اصلاح می کند. اتفاقا باور کرد و دنبال تحصیل علم رفت و هم مشکلاتش حل شد و هم رزقش فراوان شد.

فامیلی داشت که بسیار فضول بود. گفت: شما از وقتی مشغول تحصیل شدی و دنبال تقوا رفتی، وضع مالی ات خوب شده است؟ گفت: خدا وعده داده کسی واقعا با خدا کنار بیاید و انجام وظیفه کند، خدا رزقش را می رساند. مدتی گذشت. باز همین سؤال را از او پرسید. گفت: خدا می دهد! خدا رزاق است. خدا وعده داده است.

بعد از شش ماه دوباره پرسید: نگفتی رزقت و روزیت از کجا فراهم می کنی؟ دید او را رها نمی کند. آخر به ذهنش رسید یک حرفی به او بزند تا از دست او راحت شود.

گفت: من وقتی می خواستم دنبال علم و دانش بروم، یک یهودی ثروتمندی در همسایگی ما بود. گفت: تو برو درس بخوان و با خدا باش، من ماهی یک میلیون به تو می دهم. گفت: احسنت! از روز اول می گفتی.

گفت: تو چقدر نادان و بی معرفت هستی! شش ماه هست که می گویم:

خدا رزاق است، باور نکردی، اما وقتی گفتم: یک یهودی ثروتمند رزق مرا می دهد، باور کردی؟

واقعا همین طور است. اگر به ما بگویند: خدا می دهد و از غیب می رسد، باور نمی کنیم. این خیلی بد است. یعنی اعتقاد و باور ما خیلی ضعیف است.

آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: این آیه یک حقیقت است. خدا بلافاصله می دهد. اگر کسی واقعا از صمیم دل خودش را مرتب و تمیز کند و حقوق دیگران را ادا کند، توبه واقعی کند و بگوید: خدایا، از این به بعد می خواهم در کار تو باشم. خدا هم می گوید: من هم در کار تو هستم. با وجود خدا و داشتن تقوا، رسیدن به بن بست محال است. تقوا ناهمواریها را هموار می کند.

۲)روزی از راه بی گمانی

( وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ) ؛ و از جایی که حسابش را نمی کنند، به او روزی می رساند.» رزق و روزی اش را از راه هایی که گمان ندارد برای او می رساند. گاهی ممکن است که آدم نقشه کشیده باشد، ولی از راههایی که فکرش را هم نمی کرد، خدا برایش می رساند.

بر اساس روایات خدا بنا دارد رزق مؤمن و متقی را از راهی که باور ندارد، برساند. رزق هم فقط پول نیست. رزق اعم از پول است. آرامش و خوشی و سلامتی هم رزق است. چه بسا افرادی که پول دارند، اما دائم در فشار و بحران هستند.

البته خدا اصل ضروریات زندگی را می رساند، اما تشریفات و تجملات و

خرید آنچنانی را تضمین نکرده است. گاهی توقعات ما بیش از اندازه نیازمان است. بدون شک خداوند روزی و نیازهای مادی و معنوی را می رساند.

آرامش در زندگی

ممکن است بعضی بگویند: افرادی هستند که خیلی مؤمن و با تقوا هستند، ولی در گرفتاری و مشکلات به سر می برند. خود اهل بیتعليهم‌السلام مگر مشکل نداشتند؟ گاهی گرسنه و تشنه بوده اند. مگر اینها با تقوا نبودند؟ پس شما چه می گویید؟

باید بگوییم که خدای مهربان می فرماید: اگر شما با تقوا بودید، من بر شما آسان می کنم. یعنی بلاها آنها را از پا در نمی آورد. امیرالمؤمنینعليه‌السلام وقتی کنار بستر حضرت زهراعليها‌السلام بودند، دیدند حضرت زهراعليها‌السلام در شرف شهادت هستند و شروع به گریه کردند. حضرت امیرعليه‌السلام پرسیدند: برای چه گریه می کنید؟ فرمود: برای آن مصیبت هایی که بعد از من خواهید دید. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمودند:

لا تبکی فو الله إن ذلک لصغیر عندی فی ذات الله؛(۱) گریان مباش به خداوند سوگند، آن مصائب نزد من برای رضای خداوند کوچک و ناچیزند.

حضرت زینبعليها‌السلام در اوج گرفتاری گله و شکایت نکردند. بزرگی می گفت: ما درون اهل بیت و اولیای خدا را نشکافتیم تا بینیم چقدر خوشی و مصیبت داشتند.

________________________________________

۱- بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۸.

( أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ) ؛(۱) آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند.

اگر شما ولی خدا شدی، خوف و اندوهت می پرد. اولیای خدا در آرامش کامل به سر می برند. چیزی که هست این است که خدا بلا را از آنان برنمی دارد، ولی بلا بر آنها هموار می شود.

حضرت زینب می گوید: من جز زیبایی چیزی نمی بینم. ما از رضای حق گله نداریم.

بهشت دل ها

متوکل عباسی برای این که به اهل بیتعليهم‌السلام اهانت کند، امام هادیعليه‌السلام را در محل فقرا و مساکین قرار داد. صالح بن سعید می گوید: خدمت امام هادیعليه‌السلام رسیدم و عرض کردم: قربانت، در هر امری در صدد خاموش کردن نور شما و کوتاهی در حق شما بودند، تا آنجا که شما را در این سرای زشت و بدنامی که سرای گدایان نامند منزل دادند.

حضرت فرمودند: پسر سعید، تو هم چنین فکر می کنی؟! سپس با دست اشاره کردند و فرمودند: بنگر. من نگاه کردم، بوستان هایی دیدم سروربخش و بوستان هایی با میوه های تازه رس، که در آنها دخترانی نیکو و خوشبوی مانند مروارید در صدف و پسر بچه گان و مرغان و آهوان و نهرهای جوشان که چشمم خیره شد و دیده ام از کار افتاد. آن گاه فرمودند:«حیث کنا فهذا لنا عتید؛ما هر کجا باشیم اینها برای ما مهیاست.» ما در سرای گدایان نیستیم.(۲)

_____________________________________

۱- سوره یونس، آیه ۶۲.

۲- الکافی، ج ۱، ص ۴۹۸.

امیر المؤمنینعليه‌السلام در خطبه قاصعه «نهج البلاغه» که مهم ترین خطبه است می فرماید:

إنی لمن قوم... قلوبهم فی الجنان و أجسادهم فی العمل؛(۱)من از گروهی هستم که دلهاشان در بهشت است و بدنشان در دنیا کار می کند.

بازدارندگی تقوا

تقوا عامل مهمی برای برکات معنوی و مادی است. تقوا این است که آدمی واقعا حلال و حرام خدا را رعایت کند. و به یک معنا تقوا ترمز است. ترمز در وسایل نقلیه چه نقشی دارد؟ کنترل می کند. اگر ترمز نباشد، تصادف می شود.

تقوا هم اگر نباشد، انسان در مسیر زندگی دچار آسیب های رفتاری و اخلاقی و معنوی می شود. تقوا در زندگی نقش بازدارندگی دارد. وقتی خدا گفت: نرو و نکن، ما باید ترمز کنیم. جایی که فرموده برو، اطاعت کنیم.

خدا وعده بی چون و چرا داده که هر کس با خدا و تقوا باشد، او را از بن بست ها نجات می دهد. وقتی آدم به تقوا رسید، می فهمد همه کاره خداست.

راه نجات

امیر المؤمنینعليه‌السلام فرمودند:

ولو أن السماوات و الأرضین کانتا علی عبد رتقا ثم اتقی الله لجعل الله له منهما مخرجا؛(۲) اگر آسمان و زمین درهای خود را بر

__________________________________________

۱- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.

۲- نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰.

روی بنده ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از میان آن دو برای او خواهد گشود.

بعضی می گویند: ما به خنسی خوردیم. دست به هر چیزی می زنیم خاک می شود. قرض هایمان ادا نمی شود. مشکلات مادی مان برطرف نمی شود. هم در زمین و اقتصاد به روی ما بسته است، هم در آسمان. حال دعا نداریم، خدا جواب ما را نمی دهد، روح و جسم ما بیمار است. چه کنیم؟

پاسخ این سؤال را حضرت امیرعليه‌السلام این چنین فرمودند که اگر تمام درهای آسمان و زمین به روی کسی بسته باشد و راه پیش و پس نداشته باشد، اگر با خدا معامله کند و بگوید: خدایا، می خواهم حرف تو را گوش کنم. بگو چه کنم و هم در تقدیرات، هم در امر و نهی خد تسلیم شود، خداوند در رحمت و برکاتش را به روی او باز می کند.

دوای سوز، ساز است. سوزش با سازش از بین می رود. یعنی وقتی شما ساختی و تسلیم خدا شدی، خدا می گوید: من در آسمان و زمین را به رویت باز می کنم. بیاییم تقوا پیشه کنیم و حرف خدا را گوش کنیم.

اشخاصی که با پدر و مادر و فامیل قهر هستند، باید بدانند که این قطع رحم در رزق و روزی را می بندد.

می گوید: من عارم می شود بروم آشتی کنم. اینجا باید خودت را بشکنی. اگر می خواهید درهای آسمان و زمین به روی شما باز شود، راهش تقواست.

تقوا و فضل الهی

کسی خدمت امام صادقعليه‌السلام آمد و به حضرت عرض کرد: همسایه ما کنیزی زیبارو و دلربا دارد. یک بار چشمم به این کنیز افتاده و دلم از جا کنده شده و شیفته این کنیز شده ام. کنیز مال دیگری است. من چه کار کنم؟

آدم خوب و متدین و با تقوایی بوده است. نمی خواسته گناه و معصیت کند. آنها که اهل تقوا هستند و نمی خواهند گناه کنند، خدا راه نجات و حلال برایشان درست می کند.

حضرت فرمودند: هرگاه چشمت به او افتاد بگو: «أسأل الله من فضله، از فضل خداوند درخواست می کنم» یعنی اگر حلالش و خویش را از خدای متعال بخواهید، خدای متعال تأمین می کند. قطعا بدانیم این وعده خداست که اگر از حرام صرف نظر کردیم، خداوند از حلالش به ما عنایت می کند. یک روز دید همسایه در می زند و با او کار دارد. آمد و گفت: من یک مسافرت طولانی در پیش دارم. کنیزی زیباروی و جذاب و جوان و خوب دارم. می خواهم او را پیش شما به امانت بگذارم. گفت: من آدم مجردی هستم و محرمی هم در خانه ندارم. نمی توانم کنیز شما را نگه دارم.

گفت: من کنیز را به شما می فروشم. پولش را هم الآن نمی خواهم. شما بهره ات را از این کنیز ببر، بعد از این که برگشتم، اگر خواستی نگه اش داری پولش را به من می دهی و اگر نخواستی کنیز را از تو میخرم.

راه حلال شدن در اسلام، یکی ازدواج است، یکی هم بخشیدن، یا خریدن کنیز. بسیاری از مادرهای امامان ما کنیز بوده اند. گفت: کور از خدا چه می خواهد؟ دو چشم بینا. بدون این که پولی بپردازد، صاحب کنیز شد. صاحب کنیز به مسافرت رفت. او هم به وصال رسید. مدت طولانی کنیز در کنارش بود و او بهره می برد.

چند وقتی که گذشت خلیفه زمان مأموری به شهرها فرستاد تا کنیزهای زیباروی و به درد بخور را برای خودش بخرد. از جمله این کنیز را شناسایی کردند. مأموران خلیفه به این آقا گفتند: می خواهیم این کنیز را برای خلیفه بخریم.

گفت: این کنیز امانت است. گفتند: حتما باید بفروشی. ما به قیمت خیلی بالا از تو می خریم. مثلا اگر ده میلیون ارزش دارد، ما بیست میلیون می دهیم. بالاخره وادارش کردند تا این کنیز را به آنها بفروشد. کنیز را به قیمت کلانی به آنها فروخت.

بعد از این که همسایه او برگشت. جریان را شرح داد. او هم گفت: عیب ندارد. من هم به این معامله راضی ام. پولی که بنا بود به من بدهی به من برگردان گفت: من به فلان مبلغ فروخته ام. همه اش را به تو می دهم. گفت: من همان مقدار که معامله کرده ام را می خواهم. آن مقدار را برداشت و بقیه را به او بخشید.(۱)

این شخص چون نمی خواست گناه کند، هم به وصال رسید و هم گناه نکرد. کسانی که نمی خواهند گناه کنند، بدون شک خدا راه حلال برایشان باز می کند. ولی آنهایی که می خواهند دست اندازی کنند، خیانت کنند، و به طرف گناه بروند، شیطان به کمک آنها می آید.

راحتی و خوشی و صفا و صمیمیت در گروه تقوا و بندگی خداست. اگر بند خدا شدیم، از همه بندها آزاد می شویم. ولی اگر بند خدا نشدیم، باید بند کسانی شویم که ما را به کار می کشند، بعد هم خردمان می کنند.

____________________________________

۱- الکافی، ج ۵، ص ۵۵۹: عده الداعی، ص ۳۱۱؛ بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۳۵۹.

پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اصحابشان فرمودند: هرکس «سبحان الله» بگوید، خدا عوض آن، درختی برای او در بهشت می کارد. و هرکس «الحمد لله» بگوید،خدای تعالی بابت آن، درختی در بهشت برای او می کارد. و هرکس «لا اله الا الله» بگوید، خدای تعالی درختی را به عوض آن در بهشت برایش می کارد. و هر کس «الله أکبر» بگوید، خداوند درختی را به عوض آن، در بهشت برای او می کارد.

مردی از قریش به آن حضرت عرضه داشت: بنابراین، در بهشت درختان زیادی داریم. حضرت فرمودند:

نعم و لکن إیاکم أن ترسلوا علیها نیرانا فتحرقوها؛(۱) بله، ولی شما را بر حذر میدارم که آتش هایی نفرستید که آن ها را بسوزانید.

بعد فرمودند: این همان قول خدای تعالی است که فرمود:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ ) (۲) ای کسانی که ایمان آوردید، خدا و رسول خدا را اطاعت کنید و اعمال خویش را باطل نکنید.

«مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!»

.این که من به همسر و فرزندم محبت کنم، پول بدهم، غذا بدهم، بعد هم یک مشت محکم به دهانش بزنم، مثل این است که همه محبتها را به آتش بکشم.

صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را

خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی

_____________________________________

۱- ثواب الأعمال ، ص ۱۱؛ بحار الأنوار، ج ۸ ص ۱۸۶.

۲- سوره محمد، آیه ۳۳.

چرا باید ثواب ها و خوبی هایمان را با منت گذاشتن از بین ببریم؟ این صریح قرآن است:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَی ) ؛(۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منت و آزار باطل مکنید.

صدقه فقط پول دادن به مستحق نیست. سلام کردن صدقه است. آموختن صدقه است. صله رحم صدقه است. هر احسان و کار خوبی صدقه است. حتی ترک بدی را هم صدقه به شمار آورده اند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

ترک الشر صدقه؛(۲) ترک کردن بدی صدقه است.

یعنی اگر مراقب بودی که آزارت به کسی نرسد، این صدقه در راه خدا محسوب می شود. می فرماید: صدقه ها و خوبی هایتان را با منت گذاشتن از بین نبرید. فقط یک نفر می تواند بر ما منت بگذارد، آن هم خداست.

منت خداوند

در آخر دعای «یا علی و یاعظیم» ماه مبارک رمضان می گوییم:

فیا ذا المن و لا یمن علیک، من علی بفکاک رقبتی من النار، فیمن تمن علیه، و ادخلنی الجنه برحمتک یا ارحم الراحمین؛ پس ای خدایی که بر همه منت داری و هیچ کس بر تو منت ندارد، همراه با همه بندگانت که بر آنان منت نهاده ای بر من منت نه، و از آتش نجات بخش و به بهشت جاودان داخل گردان؛ به حق رحمت بی پایانت، ای مهربان ترین مهربانان!

_________________________________________

۱- سوره بقره، آیه ۲۶۴.

۲- تحف العقول، ص ۵۷؛ بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۶۰.

یعنی ای خدا، فقط تو بر ما منت داری. هیچ کس بر تو منت ندارد. همه به تو بدهکار هستیم. تو از ما طلبکار هستی. ما از تو طلبکار نیستیم. ما منت پذیر خدا هستیم. نگوییم: خدایا، من هفده ساعت روزه گرفتم. این وظیفه ماست. اینها در مقابل عظمت خدا چیزی نیست.

می گوییم: خدایا، یک منت دیگر هم بر ما بگذار و ما را از آتش جهنم آزاد کن. خدا چگونه ما را از آتش جهنم آزاد کند؟ با تقوا و پرهیز از گناه. یعنی اگر حالت پرهیز از گناه در کسی بیاید، مهر قبولی بر اعمال او زده شده و از آتش جهنم نجات پیدا کرده است.

توشه آخرت

واژه تقوا تنها واژه ای است که بیش از سایر کلمات در قرآن و احادیث و روایات تکرار شده است. خدا در یک آیه سه بار واژه تقوا را تکرار فرموده است:

( لَیْسَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ) (۱) بر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، گناهی در آنچه قبلا خورده اند نیست، در صورتی که تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند و کارهای شایسته کنند؛ سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند؛ آن گاه تقوا پیشه کنند و احسان نمایند، و خدا نیکوکاران را دوست می دارد.

_______________________________________

۱- سوره مائده، آیه ۹۳.

در آیه ای دیگر این واژه را دو بار تکرار فرموده است:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ) ؛(۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید؛ و هر کسی باید بنگرد که برای فردای خود از پیش چه فرستاده است؛ و باز از خدا بترسید. در حقیقت، خدا به آنچه می کنید آگاه است

یعنی برای فردایتان چه تهیه کردید؟! بهترین چیزی که می توانید برای آخرتتان تهیه کنید، تقواست.

توصیه به تقوا

هر امام جمعه در هر هفته که صحبت می کند، باید در یک خطبه به تقوا سفارش کند. باید در مردم تقوا و انگیزه تقوا ایجاد کند. یعنی طوری حرف بزند که واقعا مردم از خدا بترسند. سفارش به تقوا تأکید شده است.

مشکل جامعه بی تقوایی است. اگر تقوا حاکم شود، برکات آسمان و زمین نازل می شود. اگر شما با تقوا بودی و یک سبحان الله گفتی، برکت در وجود شما ثبت می شود. اگر از محرمات الهی پرهیز کردی، یک «لا اله الا الله» شما را اهل بهشت می کند. امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

من قال لا إله إلا الله مخلصا دخل الجنه و إخلاصه بها أن یحجزه لا إله إلا الله عما حرم الله؛(۲) هر کس که ذکر لا إله إلا الله را با اخلاص بگوید، وارد بهشت می گردد؛ و اخلاص در این مقام آن است که

_____________________________________

۱- سوره حشر، آیه ۱۸.

۲- ثواب الأعمال ، ص ۵؛ بحار الأنوار، ج۹۰، ص ۱۹۷.

گفتن این ذکر شریف او را از معاصی و محرمات الهی باز دارد.

پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در ماه شعبان خطبه ای در باره ماه رمضان ایراد کردند که به خطبه شعبانیه معروف است. در این خطبه فرازهای بلندی در باره افطاری دادن، صله رحم، خوش اخلاقی، صلوات فرستادن، کمک به ایتام و سجده کردن و بسیاری از مطالب است.

بعد از این که پیغمبر خدا در مورد اعمال ماه رمضان بیانات مهمی فرمودند، در پایان خطبه مولا امیرالمؤمنینعليه‌السلام از جا بلند شدند و سؤال کردند: یا رسول الله، برترین اعمال در این ماه چیست؟ پیغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در پاسخ فرمودند: تقوا!

سؤال کننده دوم شخص عالم، امیر المؤمنینعليه‌السلام است. مسؤول و کسی که از او سؤال شده بود، اول شخص عالم، پیغمبر خداست. یعنی اول معلم بشریت، از تربیت شده خود که مولا علی است، سؤال می کند. در عالم از این بالاتر استاد و شاگرد نداریم.

خیلی غصه دارد که آدم زحمت بکشد، سحر بلند شود، مناجات و دعای ابوحمزه بخواند، اما ورع و تقوا در کار نباشد. ای جوان عزیزی که دعای ابوحمزه می خوانی و شب زنده داری می کنی، مراقب باش مادر و پدرت از تو راضی باشند، گناه نکنی، با نامحرم ارتباط نداشته باشی!

اگر هم خطا داشتی، از الآن کنار بگذار. از اعمال خوب و ثواب هایت مراقبت کن. اگر چیزی بالاتر از تقوا بود، قطعا پیغمبر همان را بیان می کردند. پیغمبر اول معلم بشریت است. در پاسخ به سؤال علیعليه‌السلام فرمودند: بالاترین چیزها تقوا و ترک گناه است.

مبدأ تحول در شیخ رجبعلی خیاط

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط به عنوان یک کاسب نمونه، و شخصیتی است که می تواند برای بسیاری از افراد الگو باشد. ایشان خیاط بوده است. کتاب «کیمیای محبت» که آقای محمدی ری شهری در باره ایشان نوشتند، شاید بیش از صد بار چاپ شده و به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است.

من در اندونزی، در دانشگاه جاکارتا برنامه داشتم. دیدم کتاب شیخ رجبعلی خیاط به زبان مالی ترجمه شده است. سیصد میلیون نفر در شرق آسیا زبانشان مالی است. پرسیدم: کتاب شیخ رجبعلی خیاط اینجا چه می کند؟ گفتند: از عرفان و اخلاق ایشان در اینجا تدریس می شود.

یک بار داستانی را از شیخ رجبعلی خیاط برای دانشجویان آمریکای جنوبی که به قم آمده بودند تعریف کردم. همه سرشان را تکان می دادند. گفتم: مگر اینها متوجه می شوند؟ مترجم گفت: ما این داستان را به زبان اسپانیایی قبلا برای اینها گفته بودیم. حیف است این کتاب را نخوانیم و مرور نکنیم.

علما و بزرگان و همه قشرها به درس اخلاق ایشان می آمدند و بهره می بردند. دعوت به اخلاص می کرده و اخلاص برایش بسیار مهم بوده است. ایشان نه سوادی داشته و نه با علوم عربی آشنا بوده، ولی حتی سوال های عجیب و غریب را پاسخ می داده است. چرا به شیخ رجبعلی خیاط این قدر تفضل شده است؟ علت این که ایشان این همه اوج گرفته است چیست؟

مبدأ تحول ایشان این بود که در جوانی عاشق دختری می شود، اینها در یک جای خلوتی به هم می رسند. هیچ مانعی جز خدا برای گناه نبوده است.

مثل داستانی که برای زلیخا و یوسف پیش آمد. با خدا معامله می کند. می گوید: خدایا تو راضی نیستی. من جوان هستم و غریزه جنسی دارم. من به خاطر تو به شهوت و هوا و هوسم پشت پا می زنم. خدایا، تو هم مرا بساز و آدم کن!

( وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوَی ) (۱) و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید، و نفس خود را از هوس باز داشت، پس جایگاه او همان بهشت است.

هرکس واقعا جایگاه خدا را در نظر بگیرد و به خاطر خدا پیامک های ناجور را جواب ندهد و روابط نامشروع را قطع کند، خدا در برکاتش را به روی او باز می کند.

هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

اگر ما گناه را قطع کنیم، در رحمت و جمال الهی برای ما باز می شود. در ماه رمضان حالت خویشتن داری ما بالا می رود. اگر جلوی نفس را گرفتی و در برابر محرمات الهی ترمز کردی،( فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوَی ) . همین الآن در بهشت هستی. یعنی در آرامش و خوشی و راحتی به سر می بری.

________________________________________

۱- سوره نازعات، أیه ۴۰ و ۴۱.

تبی که برطرف نمی شد!

جوانی می گوید: خانم من تب کرده بود. هر چه مداوا می کردم خوب نمی شد. یک روز مأمور بودم مرحوم شیخ رجبعلی خیاط را به جلسه ای ببرم. ایشان را سوار کردم. به ایشان گفتم: خانم من چند روز است بیمار است و مداوا نمی شود.

ایشان یک تأملی کردند و فرمودند: سه روز قبل، بچه کوچک شما روی فرش ادرار کرده. خانم شما عصبانی شده و بچه را خیلی کتک زده است. بچه به هق هق افتاده و خدا به مادر غضب کرده است و این تب را به جانش انداخته است. درمان تب او در قرص تب بر و آمپول و شربت تب بر نیست. باید دل این بچه را به دست آورد. وقتی مطلب را با خانم مطرح کردم، تأیید کرد و دل بچه را به دست آورد و فوراً تب برطرف شد.

تقوا و تعهد

کسی علم داشته باشد، ولی تقوا نداشته باشد فایده ای ندارد. کسی هنر دارد، ولی تقوا ندارد، بی تقوایی او خودش و دیگران را در مسیر باطل قرار می دهد. در هر رشته و برنامه و در هر کار اجتماعی فقط تقواست که آدم را متعهد و پایبند می کند تا به وظیفه اش عمل کند.

اگر تقوا و تعهد الهی و وفای به عهد نباشد، کار انسان ماندگار نمی شود. اگر تقوا نباشد، رزق و روزی و زندگی بی برکت می شود. انسان از عمر و مال و جانش خیر نمی بیند.

همسر با تقوا

کسی با امام حسنعليه‌السلام مشورت کرد که من دخترم را به چه کسی بدهم؟ امامعليه‌السلام فرمودند: دخترت را به آدمی بده که پاک و با تقوا باشد.

اساسی ترین شرط تقواست.

بعد در تبیین آن فرمودند: اگر شخصی که داماد شما می شود، مهر و محبت دختر تو در دلش باشد، به هم عشق بورزند، که مشکلی ندارند. و اگر هم مهر و محبت دختر تو به دل داماد ننشیند، چون با تقواست و تعهد الهی دارد، در حق دخترت ظلم و اجحاف نمی کند. کم زندگی نمی گذارد.(۱)

آدم های با تقوا به کسی آزار و اذیت نمی کنند. پیغمبر عظیم الشانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

أفضل الجهاد من أصبح لایهم بظلم أحد؛(۲) بالاترین جهادها این است که انسان صبح کند و همتش این باشد که آزار و اذیتش به کسی نرسد.

این پیشرفت مهمی است که انسان خیرش به دیگران برسد، شری برای دیگران نداشته باشد.

وفای به عهد با خدا

چرا دعا می کنیم و اجابت نمی شود. یکی از علل آن را می تواند در فرمایش امام صادقعليه‌السلام یافت. شخصی از آن حضرت پرسید: «جعلت فداک ان الله یقول ادعونی أستجب لکم فإنا ندعو فلا یستجاب لنا؛ من به فدای شما! خداوند می فرماید: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم! چه می شود که ما خدا را می خوانیم، ولی اجابت نمی شود؟»

امامعليه‌السلام می فرمودند:

لانکم لا تفون لله بعهده و ان الله یقول أوفوا بعهدی أوف

_____________________________________

۱- مکارم الاخلاق، ص ۲۰۴.

۲- المحاسن، ج ۱، ص۲۹۲.

بعهدکم و الله لو وفیتم لله لوفی الله لکم؛(۱) چون شما به عهد خدا وفا نمی کنید. در حالی که خداوند می فرماید: به عهد و پیمان با من وفا کنید، تا به عهد و پیمان شما وفا کنم. اگر شما به عهدتان با خدا وفا کنید، خدا هم به عهدش با شما وفا می کند.

یک طرفه نمی شود خدای مهربان فرموده است:

( ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ) (۲) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.

اگر دعا کنید، من اجابت کنم. اما در جای دیگر فرموده است:

( وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ ) (۳) و به پیمانم وفا کنید، تا به پیمانتان وفا کنم.

قرارداد که یک طرفه نیست. خدا می گوید: شما به عهدتان عمل کنید، من هم به عهدم عمل می کنم.

دعای بی پاسخ

البته این یک جواب است. ممکن است بعضی ها تقوا را مراعات کرده باشند. آنجا علت دیگری دارد. اما بسیاری از افراد تقوا را مراعات نمی کنند. نمی توان گفت: خدایا، تو هرچه می گویی ما گوش نمی دهیم، ولی ما هر چه می گوییم تو گوش بده. البته خدا خیلی به ما لطف می کند، وگرنه زندگی مان لنگ می شود.

_________________________________________

۱- بحار الانوار، ج ۹۰، ص۳۶۸.

۲- سوره غافر، أیه ۶۰.

۳- سوره بقره آیه ۴۰.

( وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُوا مَا تَرَکَ عَلَی ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّهٍ ) (۱) و اگر خدا مردم را به سزای آنچه انجام داده اند مؤاخذه می کرد،هیچ جنبنده ای را بر پشت زمین باقی نمی گذاشت.

بر اساس روایات هیچ دعایی بی پاسخ نمی ماند. منتها به وقتش اجابت می شود. اگر این دنیا نشد، در آخرت اجابت می شود، یا به همان اندازه خداوند از انسان بلا دفع می کند، یا ثواب و درجه می دهند.

خود این که حاجت من باعث شده من با خدا گفت و گو کنم و در آن لحظه گناه نکنم، بالاترین اجابت است.

قطعا بدانید خدای مهربان از همه به ما مهربان تر است. هیچ دعائی را بی پاسخ نمی گذارد. ولی یکی از شرایط اجابت دعا این است که تقوا داشته باشیم و به عهدمان با خدا عمل کنیم. خدا هم به عهدش عمل می کند.

________________________________________

۱- سوره فاطر، آیه ۴۵.

گفتار سوم: پیامدهای تقوا

اشاره

در کلاس تقوا

یکی از چیزهایی که برکات معنوی و مادی فراوانی برای انسان به همراه می آورد و در برکات را بر روی ما باز می کند، تقوا و پرهیز از گناه است. ملکه تقوا یعنی اینکه انسان خواست خدا را بر خواست خودش مقدم بدارد. چراغ قرمز خدا را مراعات کند. در واقع امر و نهی خدا را بر همه چیز مقدم بدارد.

روزه از یک نظر از نماز مهم تر است؛ چون خداوند برای نگرفتن عمدی روزه کفاره قرار داده است، ولی ترک عمدی نماز کفاره ندارد. خداوند روزه را برای چه واجب کرده است؟

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ) (۱) ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود. باشد که پرهیزگاری کنید.

کلاس روزه داری برای این است که ما را به تقوا برساند و جزء متقین شویم. جزء کسانی شویم که خدا با آنان است.

( وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ) (۲) و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است.

_________________________________________

۱- سوره بقره، آیه ۱۸۳.

۲- سوره بقره، آیه ۱۹۴.

خدا همیشه با اهل تقواست.کسانی که میخواهند معیت با خدا را درک کنند ،باید تقوا داشته باشند.

وعده های خداوند به اهل تقوا

یکی از برکات بسیار مهم تقوا راهگشایی است. راههای بن بست را باز می کند و گره ها را می گشاسد.

( وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ) (۱) ؛ و هر کس از خدا پروا کنند، خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کند، به او روزی می رساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند، او برای وی بس است.

اگر شرق و غرب عالم به این آیه چنگ بزنند، مشکلات همه برطرف می شود و کارها همه درست می شود. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اباذر فرمودند:

یا أباذر لو أن الناس کلهم أخذوا بهذه الآیه لکفتهم؛(۲) ای ابا ذر، اگرهمه مردم به این آیه عمل کنند، خداوند همه آنها را کفایت کند.

خدا برای اهل تقوا در این آیه وعده های خیلی مهمی داده است. اگر کسی در زندگی اش بگوید: خدایا، من فرمان تو را بر همه چیز مقدم می دارم و می خواهم به حرف تو گوش بدهم، خدای مهربان با او چند کار می کند:

۱)راهگشایی

«یجعل له مخرجاِ: خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد.». تمام

_________________________________________

۱- سوره طلاق، آیه ۲ و ۳.

۲- مکارم الأخلاق، ص ۴۶۸؛ بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۸۷

بن بست ها و درهای بسته را به روی او باز می کند و تمام ناهمواری ها را هموار می کند و تمام مشکلات حل می شود.

مرحوم آیت الله بهاء الدینی مکرر این آیه را می خواندند و می فرمودند: همان طور که وعده های دیگران را قبول می کنیم، کمی هم وعده های خدا را قبول کنیم.

نقل می کنند بنده خدایی شنید که هر کس با تقوا باشد و برای خدا دنبال علم و تحصیل برود، خدا او را کفایت می کند و رزقش را می دهد و همه کارهایش را اصلاح می کند. اتفاقا باور کرد و دنبال تحصیل علم رفت و هم مشکلاتش حل شد و هم رزقش فراوان شد.

فامیلی داشت که بسیار فضول بود. گفت: شما از وقتی مشغول تحصیل شدی و دنبال تقوا رفتی، وضع مالی ات خوب شده است؟ گفت: خدا وعده داده کسی واقعا با خدا کنار بیاید و انجام وظیفه کند، خدا رزقش را می رساند. مدتی گذشت. باز همین سؤال را از او پرسید. گفت: خدا می دهد! خدا رزاق است. خدا وعده داده است.

بعد از شش ماه دوباره پرسید: نگفتی رزقت و روزیت از کجا فراهم می کنی؟ دید او را رها نمی کند. آخر به ذهنش رسید یک حرفی به او بزند تا از دست او راحت شود.

گفت: من وقتی می خواستم دنبال علم و دانش بروم، یک یهودی ثروتمندی در همسایگی ما بود. گفت: تو برو درس بخوان و با خدا باش، من ماهی یک میلیون به تو می دهم. گفت: احسنت! از روز اول می گفتی.

گفت: تو چقدر نادان و بی معرفت هستی! شش ماه هست که می گویم:

خدا رزاق است، باور نکردی، اما وقتی گفتم: یک یهودی ثروتمند رزق مرا می دهد، باور کردی؟

واقعا همین طور است. اگر به ما بگویند: خدا می دهد و از غیب می رسد، باور نمی کنیم. این خیلی بد است. یعنی اعتقاد و باور ما خیلی ضعیف است.

آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: این آیه یک حقیقت است. خدا بلافاصله می دهد. اگر کسی واقعا از صمیم دل خودش را مرتب و تمیز کند و حقوق دیگران را ادا کند، توبه واقعی کند و بگوید: خدایا، از این به بعد می خواهم در کار تو باشم. خدا هم می گوید: من هم در کار تو هستم. با وجود خدا و داشتن تقوا، رسیدن به بن بست محال است. تقوا ناهمواریها را هموار می کند.

۲)روزی از راه بی گمانی

( وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ) ؛ و از جایی که حسابش را نمی کنند، به او روزی می رساند.» رزق و روزی اش را از راه هایی که گمان ندارد برای او می رساند. گاهی ممکن است که آدم نقشه کشیده باشد، ولی از راههایی که فکرش را هم نمی کرد، خدا برایش می رساند.

بر اساس روایات خدا بنا دارد رزق مؤمن و متقی را از راهی که باور ندارد، برساند. رزق هم فقط پول نیست. رزق اعم از پول است. آرامش و خوشی و سلامتی هم رزق است. چه بسا افرادی که پول دارند، اما دائم در فشار و بحران هستند.

البته خدا اصل ضروریات زندگی را می رساند، اما تشریفات و تجملات و

خرید آنچنانی را تضمین نکرده است. گاهی توقعات ما بیش از اندازه نیازمان است. بدون شک خداوند روزی و نیازهای مادی و معنوی را می رساند.

آرامش در زندگی

ممکن است بعضی بگویند: افرادی هستند که خیلی مؤمن و با تقوا هستند، ولی در گرفتاری و مشکلات به سر می برند. خود اهل بیتعليهم‌السلام مگر مشکل نداشتند؟ گاهی گرسنه و تشنه بوده اند. مگر اینها با تقوا نبودند؟ پس شما چه می گویید؟

باید بگوییم که خدای مهربان می فرماید: اگر شما با تقوا بودید، من بر شما آسان می کنم. یعنی بلاها آنها را از پا در نمی آورد. امیرالمؤمنینعليه‌السلام وقتی کنار بستر حضرت زهراعليها‌السلام بودند، دیدند حضرت زهراعليها‌السلام در شرف شهادت هستند و شروع به گریه کردند. حضرت امیرعليه‌السلام پرسیدند: برای چه گریه می کنید؟ فرمود: برای آن مصیبت هایی که بعد از من خواهید دید. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمودند:

لا تبکی فو الله إن ذلک لصغیر عندی فی ذات الله؛(۱) گریان مباش به خداوند سوگند، آن مصائب نزد من برای رضای خداوند کوچک و ناچیزند.

حضرت زینبعليها‌السلام در اوج گرفتاری گله و شکایت نکردند. بزرگی می گفت: ما درون اهل بیت و اولیای خدا را نشکافتیم تا بینیم چقدر خوشی و مصیبت داشتند.

________________________________________

۱- بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۸.

( أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ) ؛(۱) آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند.

اگر شما ولی خدا شدی، خوف و اندوهت می پرد. اولیای خدا در آرامش کامل به سر می برند. چیزی که هست این است که خدا بلا را از آنان برنمی دارد، ولی بلا بر آنها هموار می شود.

حضرت زینب می گوید: من جز زیبایی چیزی نمی بینم. ما از رضای حق گله نداریم.

بهشت دل ها

متوکل عباسی برای این که به اهل بیتعليهم‌السلام اهانت کند، امام هادیعليه‌السلام را در محل فقرا و مساکین قرار داد. صالح بن سعید می گوید: خدمت امام هادیعليه‌السلام رسیدم و عرض کردم: قربانت، در هر امری در صدد خاموش کردن نور شما و کوتاهی در حق شما بودند، تا آنجا که شما را در این سرای زشت و بدنامی که سرای گدایان نامند منزل دادند.

حضرت فرمودند: پسر سعید، تو هم چنین فکر می کنی؟! سپس با دست اشاره کردند و فرمودند: بنگر. من نگاه کردم، بوستان هایی دیدم سروربخش و بوستان هایی با میوه های تازه رس، که در آنها دخترانی نیکو و خوشبوی مانند مروارید در صدف و پسر بچه گان و مرغان و آهوان و نهرهای جوشان که چشمم خیره شد و دیده ام از کار افتاد. آن گاه فرمودند:«حیث کنا فهذا لنا عتید؛ما هر کجا باشیم اینها برای ما مهیاست.» ما در سرای گدایان نیستیم.(۲)

_____________________________________

۱- سوره یونس، آیه ۶۲.

۲- الکافی، ج ۱، ص ۴۹۸.

امیر المؤمنینعليه‌السلام در خطبه قاصعه «نهج البلاغه» که مهم ترین خطبه است می فرماید:

إنی لمن قوم... قلوبهم فی الجنان و أجسادهم فی العمل؛(۱)من از گروهی هستم که دلهاشان در بهشت است و بدنشان در دنیا کار می کند.

بازدارندگی تقوا

تقوا عامل مهمی برای برکات معنوی و مادی است. تقوا این است که آدمی واقعا حلال و حرام خدا را رعایت کند. و به یک معنا تقوا ترمز است. ترمز در وسایل نقلیه چه نقشی دارد؟ کنترل می کند. اگر ترمز نباشد، تصادف می شود.

تقوا هم اگر نباشد، انسان در مسیر زندگی دچار آسیب های رفتاری و اخلاقی و معنوی می شود. تقوا در زندگی نقش بازدارندگی دارد. وقتی خدا گفت: نرو و نکن، ما باید ترمز کنیم. جایی که فرموده برو، اطاعت کنیم.

خدا وعده بی چون و چرا داده که هر کس با خدا و تقوا باشد، او را از بن بست ها نجات می دهد. وقتی آدم به تقوا رسید، می فهمد همه کاره خداست.

راه نجات

امیر المؤمنینعليه‌السلام فرمودند:

ولو أن السماوات و الأرضین کانتا علی عبد رتقا ثم اتقی الله لجعل الله له منهما مخرجا؛(۲) اگر آسمان و زمین درهای خود را بر

__________________________________________

۱- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.

۲- نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰.

روی بنده ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از میان آن دو برای او خواهد گشود.

بعضی می گویند: ما به خنسی خوردیم. دست به هر چیزی می زنیم خاک می شود. قرض هایمان ادا نمی شود. مشکلات مادی مان برطرف نمی شود. هم در زمین و اقتصاد به روی ما بسته است، هم در آسمان. حال دعا نداریم، خدا جواب ما را نمی دهد، روح و جسم ما بیمار است. چه کنیم؟

پاسخ این سؤال را حضرت امیرعليه‌السلام این چنین فرمودند که اگر تمام درهای آسمان و زمین به روی کسی بسته باشد و راه پیش و پس نداشته باشد، اگر با خدا معامله کند و بگوید: خدایا، می خواهم حرف تو را گوش کنم. بگو چه کنم و هم در تقدیرات، هم در امر و نهی خد تسلیم شود، خداوند در رحمت و برکاتش را به روی او باز می کند.

دوای سوز، ساز است. سوزش با سازش از بین می رود. یعنی وقتی شما ساختی و تسلیم خدا شدی، خدا می گوید: من در آسمان و زمین را به رویت باز می کنم. بیاییم تقوا پیشه کنیم و حرف خدا را گوش کنیم.

اشخاصی که با پدر و مادر و فامیل قهر هستند، باید بدانند که این قطع رحم در رزق و روزی را می بندد.

می گوید: من عارم می شود بروم آشتی کنم. اینجا باید خودت را بشکنی. اگر می خواهید درهای آسمان و زمین به روی شما باز شود، راهش تقواست.

تقوا و فضل الهی

کسی خدمت امام صادقعليه‌السلام آمد و به حضرت عرض کرد: همسایه ما کنیزی زیبارو و دلربا دارد. یک بار چشمم به این کنیز افتاده و دلم از جا کنده شده و شیفته این کنیز شده ام. کنیز مال دیگری است. من چه کار کنم؟

آدم خوب و متدین و با تقوایی بوده است. نمی خواسته گناه و معصیت کند. آنها که اهل تقوا هستند و نمی خواهند گناه کنند، خدا راه نجات و حلال برایشان درست می کند.

حضرت فرمودند: هرگاه چشمت به او افتاد بگو: «أسأل الله من فضله، از فضل خداوند درخواست می کنم» یعنی اگر حلالش و خویش را از خدای متعال بخواهید، خدای متعال تأمین می کند. قطعا بدانیم این وعده خداست که اگر از حرام صرف نظر کردیم، خداوند از حلالش به ما عنایت می کند. یک روز دید همسایه در می زند و با او کار دارد. آمد و گفت: من یک مسافرت طولانی در پیش دارم. کنیزی زیباروی و جذاب و جوان و خوب دارم. می خواهم او را پیش شما به امانت بگذارم. گفت: من آدم مجردی هستم و محرمی هم در خانه ندارم. نمی توانم کنیز شما را نگه دارم.

گفت: من کنیز را به شما می فروشم. پولش را هم الآن نمی خواهم. شما بهره ات را از این کنیز ببر، بعد از این که برگشتم، اگر خواستی نگه اش داری پولش را به من می دهی و اگر نخواستی کنیز را از تو میخرم.

راه حلال شدن در اسلام، یکی ازدواج است، یکی هم بخشیدن، یا خریدن کنیز. بسیاری از مادرهای امامان ما کنیز بوده اند. گفت: کور از خدا چه می خواهد؟ دو چشم بینا. بدون این که پولی بپردازد، صاحب کنیز شد. صاحب کنیز به مسافرت رفت. او هم به وصال رسید. مدت طولانی کنیز در کنارش بود و او بهره می برد.

چند وقتی که گذشت خلیفه زمان مأموری به شهرها فرستاد تا کنیزهای زیباروی و به درد بخور را برای خودش بخرد. از جمله این کنیز را شناسایی کردند. مأموران خلیفه به این آقا گفتند: می خواهیم این کنیز را برای خلیفه بخریم.

گفت: این کنیز امانت است. گفتند: حتما باید بفروشی. ما به قیمت خیلی بالا از تو می خریم. مثلا اگر ده میلیون ارزش دارد، ما بیست میلیون می دهیم. بالاخره وادارش کردند تا این کنیز را به آنها بفروشد. کنیز را به قیمت کلانی به آنها فروخت.

بعد از این که همسایه او برگشت. جریان را شرح داد. او هم گفت: عیب ندارد. من هم به این معامله راضی ام. پولی که بنا بود به من بدهی به من برگردان گفت: من به فلان مبلغ فروخته ام. همه اش را به تو می دهم. گفت: من همان مقدار که معامله کرده ام را می خواهم. آن مقدار را برداشت و بقیه را به او بخشید.(۱)

این شخص چون نمی خواست گناه کند، هم به وصال رسید و هم گناه نکرد. کسانی که نمی خواهند گناه کنند، بدون شک خدا راه حلال برایشان باز می کند. ولی آنهایی که می خواهند دست اندازی کنند، خیانت کنند، و به طرف گناه بروند، شیطان به کمک آنها می آید.

راحتی و خوشی و صفا و صمیمیت در گروه تقوا و بندگی خداست. اگر بند خدا شدیم، از همه بندها آزاد می شویم. ولی اگر بند خدا نشدیم، باید بند کسانی شویم که ما را به کار می کشند، بعد هم خردمان می کنند.

____________________________________

۱- الکافی، ج ۵، ص ۵۵۹: عده الداعی، ص ۳۱۱؛ بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۳۵۹.


4

5

6

7