تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان0%

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محسن فیض پور
گروه: مشاهدات: 27756
دانلود: 1845

توضیحات:

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 352 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27756 / دانلود: 1845
اندازه اندازه اندازه
تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

بیان روایت امام صادقعليه‌السلام

حقیقت و ذات این دو جمله چیست؟ چه مسأله ای در کلام پروردگار قرار دارد ؟ مگر نماز ، فرمان او نیست ، چرا نفرموده (الصلوه لی ) ؟ (الحجّ لی ) ؟ و (الجهاد لی ) ؟ مگر همه این موارد فرمان خداوند نیستند ؟ مگر جهاد با دشمن و شهید و مجروح شدن که از عوارض جهاد است ، فرمان خود او نیست ؟

به نظر می رسد اگر در جمله (الصوم لی ) تحقیق شود و با یک دید نورانی به آن نظر شود ، پنج حقیقت را می توان در این کلام خداوند مشاهده کرد

پنج حقیقت در روایت امام صادقعليه‌السلام

حقیقت اول : ترک شهوات حلال

در هیچ عبادتی ترک شهوات حلال نمی باشد ، حتی برخی از شهوات حلال ، خوردنی ها و آشامیدنی ها و ترک بخشی از لذائذ ، در طول زمان عبادت ، لحاظ نشده است مانند (مجاهد فی سبیل الله )که در حال جهاد ، می تواند بخورد و بیاشامد و در روز جهاد از غریزه جنسی به طریق حلال بهرمند شود گاهی پیغمبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و یاران ایشان همسران خود را به جبهه می بردند ، البته جای امنی برای آنها قرار می دادند ، خیمه می زدند و برای آنها پاسدار می گذاشتند ، که از خطر محفوظ باشند و به این طریق وجود مبارک رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از هجوم گناه به بعضی جوانان که تقوای بالایی نداشتند ، جلوگیری می کردند (۱)

ویژگی روزه نسبت به عبادات دیگر

اشاره

هنگامی که انسان وارد مناسک حج می شود ، زمانی که محرم است ، از غریزه جنسی محروم است ، ولی در حال احرام ، می تواند خنک ترین آب را بنوشد

_________________________________________

۱- (۱)) - در فضیلت ماه رمضان آمده است: من لایحضره الفقیه: ۹۸/۲، باب فضل شهر رمضان و ثواب صیامه ؛ (وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍعليه‌السلام لِجَابِرٍ یَا جَابِرُ مَنْ دَخَلَ عَلَیْهِ شَهْرُ رَمَضَانَ فَصَامَ نَهَارَهُ وَ قَامَ وِرْداً مِنْ لَیْلِهِ وَ حَفِظَ فَرْجَهُ وَ لِسَانَهُ وَ غَضَّ بَصَرَهُ وَ کَفَّ أَذَاهُ خَرَجَ مِنَ الذُّنُوبِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ قَالَ جَابِرٌ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَحْسَنَ هَذَا مِنْ حَدِیثٍ قَالَ مَا أَشَدَّ هَذَا مِنْ شَرْطٍ.)

و خوشمزه ترین غذا را تناول کند یا لذت های دیگر حلال برای او بی مانع است یا انسانی که می خواهد عبادت مالی انجام دهد ، می تواند در کنار پرداخت زکات و خمس از همه لذائذ حلال بهرمند شود اما روزه دار را دعوت می کنند که در مقابل شهوات ، خواسته ها، و لذائذ حلال از اذان صبح تا اذان مغرب ایستادگی نماید

صبر در ماه رمضان

این ایستادگی در قرآن مجید یکصد و سه بار ، به عنوان صبر و استقامت یاد شده است ، از عالیترین ارزشهای اخلاقی و انسانی می باشد یک بُعد ارزش روزه به خاطر این است که علّت و سبب ترک بسیاری از امور حلال است ؛ زیرا در روزه ، بحث حرام در کار نیست ، در این بخش بحث لذّت ها ، شهوات و امیال حلال در کار است انسانی که صبر می کند ، از طریق این صبر به دو پاداش خواهد رسید

( أُولئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا ) (۱)

این دو پاداش برای ما روشن نیست و از طریق صبر ، به دایره محبوبیت حق خواهد رسید

( وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرِینَ ) (۲)

مسأله ترک شهوات مسأله عظیمی است اینکه انسان پنجاه - شصت سال با لذّت ها ، امیال ، شهوات ، خواسته ها، خوراکی ها و آشامیدنی ها انس داشته باشد ، حالا از او دعوت می کنند که سی روز ، با همه خواسته ها ، لذّت ها و شهوات فاصله بگیرد و انسان هم در مقابل دعوت خدا خاکساری کند و از لذائذ فاصله بگیرد این که روزه سبب این کار عظیم است ، نشان دهنده ارزش روزه می باشد

______________________________________

۱- (۱)) - قصص (۲۸) : ۵۴؛ (اینان به علت صبری که [ بر ایمان و عمل به قرآن ] کردند.)

۲- (۲)) - آل عمران (۳) : ۱۴۶؛ (و خدا شکیبایان را دوست دارد .)

حقیقت دوم : معرفت و آگاهی در گرسنگی

اشاره

طبق آیات قرآن ، نهایت شرافت و ارزش ، در معرفت ، فهم و آگاهی انسان است

( یَرْفَعِ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ ) (۱)

در قیامت بعد از صف انبیاعليهم‌السلام آگاهان و اهل معرفت قرار دارند انسان شکم پرست ،(۲) نمی تواند اهل معرفت شود ، چه معرفت کسبی و چه معرفت الهامی این دو مورد در قرآن مطرح است معرفت کسبی این است که انسان سر کلاس درس برود و گوش بدهد و تغذیه علمی شود معرفت الهامی این است که کاری انجام دهد که لیاقت پیدا کند که خدا بدون معلم ، یک بخشی از علم را به انسان الهام نماید

راه رسیدن به معرفت کسبی و الهامی کم خوری می باشد ائمه می فرمایند :

(لایدخل حکمه جوفاً ملأ بطناً )(۳) حکمت الهی به باطن کسی که دائم شکم او پر است ، وارد نمی شود

(من أخلص لله اربعین صباحاً )

کسی که چهل شبانه روز در همه چیز ، نه فقط در نیت ، در عمل ، لقمه ، اخلاق ، برخورد ، خالص شود:

(جرت من قلبه علی لسانه ینابیع الحکمه )(۴) ما از گرسنگان و کم خوراک ها مسائل عظیمی را می دانیم ، از طریق روایات و حکایاتی که از زندگی آنها بیان شده است

________________________________________

۱- (۱)) - مجادله (۵۸) : ۱۱؛ (تا خدا مؤمنان از شما را به درجه ای و دانشمندانتان را به درجاتی [ عظیم و باارزش ] بلند گرداند.)

۲- (۲)) - بحار الأنوار: ۴۵۳/۷۵، باب ۳۳؛ نوادر المواعظ و الحکم: ۴۴۴؛ عُدَّهُ الدَّاعِی؛ (أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی دَاوُدَعليه‌السلام یَا دَاوُدُ - إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَهً فِی خَمْسَهٍ - وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَهٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا - وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ - وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَهِ فَلَا یَجِدُونَهُ - وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی - وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَهِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ - وَ وَضَعْتُ الْغِنَی فِی الْقَنَاعَهِ - وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَهِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ - وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ - وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ - وَ وَضَعْتُ الرَّاحَهَ فِی الْجَنَّهِ - وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا.)

۳- (۳)) - عوالی اللآلی: ۴۲۵/۱، المسلک الثالث فی أحادیث رواها الشیخ؛ (و قالعليه‌السلام لا تدخل الحکمه جوفا ملیء طعاما.)

۴- (۴)) - بحار الأنوار: ۲۴۲/۶۷، باب ۵۴، الإخلاص و معنی قربه تعالی؛ ([عیون أخبار الرضاعليه‌السلام ] بِالْإِسْنَادِ إِلَی دَارِمٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِعليه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عز و جل أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ.) روایت دیگری به این مضمون آمده: جامع الأخبار: ۹۴، الفصل الثانی و الخمسون فی اللسان؛ (و قالعليه‌السلام من أخلص لله أربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه.)

قناعت مرحوم شیخ انصاری

روزی هم درس شیخ انصاری در نجف به شیخ گفت : ما مانند تو درس نخواندیم و استاد ندیدیم ، شیخ فرمود : چرا ؟ او گفت : پس تو چرا شیخ انصاری شدی و ما ماندیم ، شما جاده را رفتی و ما ماندیم ، شما صاحب بیان ، مرجعیت ، تألیف و نورانیت باطن شدی و ما بی بهره ماندیم ایشان فرمودند : یک روز در کاشان می خواستیم ناهار بخوریم ، پول هر دو نفر ما به اندازه خرید یک نان بود ، بیشتر هم نداشتیم ، جنابعالی به من فرمودید : این عطّارها و بقّال های نزدیک مدرسه ، ما را می شناسند ، برای ما احترام قائل هستند ، نسیه هم به ما می دهند من نمی توانم نان خالی بخورم ، می خواهم حلوا و ارده کاشان نسیه کنم من به تو گفتم به همین نان خالی قناعت کن

اندرون از طعام خالی دار

تا در آن نور معرفت بینی(۱)

نه اینکه نخور ؛ یعنی از آن چیزی که اضافه تر است نخور ، نیازی هم به نسیه نداریم تو قبول نکردی ، رفتی و حلوا را نسیه کردی و آوردی ، من حتی لبه نانی که حلوا به آن مالیده شده بود ، نخوردم ، ما نخوردیم و شیخ انصاری شدیم ، تو خوردی و هیچ چیزی نشدی

روزه به انسان زمینه می دهد و او را برای کسب تعلیمات الهی یا الهامی مستعدّ می کند نمونه تعلیمات الهی را می توان در مساجد و مجالس مشاهده کرد ، که مردم با داشتن ضعف ، گرسنگی ، تشنگی ، گرما و ترافیک سنگین شهر و راه های دور به مساجد می آیند ، روزه به آنها حوصله ، شوق و توفیق می دهد ، از گوشه و کنار شهر می آیند و دو ساعت از وقت خود را برای تعلیمات الهی صرف می کنند و هر روز عالم تر از دیروز از مسجد بیرون می روند و یقیناً شما در قیامت، صف دوم قرار

_______________________________________

۱- (۱)) - سعدی شیرازی

خواهید داشت شما در حدّ خود عالم هستید اما اگر شرایط معنوی روزه رعایت شود ، واقعاً قلب شما آماده گرفتن حکمت الهامی خواهد بود ، من خیلی از لطائف و نکاتی که آموختم از همین افرادی که حکمت الهی به آنها عنایت شده ، یاد گرفتم

( وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً ) (۱)

پس ارزش روزه ، به کاربرد علمی و حکمتی و معرفتی آن است ، که به انسان آمادگی می دهد در این گرسنگی و تشنگی ، قلب به پروردگار عالم وصل می شود و از نور معرفت ، عقل و قلب صفا می گیرد

به این علت خدا فرمود : (الصوم لی ) چون خودش معلم است

( عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ) (۲)

روزه را زمینه این تعلیم حکمت و معرفت قرار داده است ولی جهاد ، حج ، انفاق و نماز این طور نیست

حقیقت سوم : شباهت صفات سلبیه خداوند با روزه

روزه همرنگ خدا است اما حج ، جهاد و نماز همرنگ خدا نیست ، در حج مردم مناسک بجا می آورند ، در جهاد اسلحه به روی دشمن می کشند ، در نماز رکوع و سجود می کنند

اما روزه یک امر غیبی و پنهانی است ، یک امر سلبی است ؛ یعنی همرنگ با صفات سلبیّه پروردگار است و غیبی است ؛ زیرا خدا نمی خورد ، روزه دار هم نمی خورد ، خدا نمی آشامد ، روزه دار هم نمی آشامد ، خداوند اهل شهوت نیست ، روزه دار هم در زمان روزه اهل شهوت نیست ، این همرنگی را با صفات سلبیّه دارد ، انسان هر جایی که نماز می خواند ، همه می فهمند مشغول نماز خواندن است ، در مکه انسان را می بینند که مشغول مناسک حج است ، شخص را

_____________________________________

۱- (۱)) - بقره (۲) : ۲۶۹؛ (و آنکه به او حکمت داده شود ،بی تردید او را خیر فراوانی داده اند.)

۲- (۲)) - بقره (۲) : ۳۱؛ (خدا همه نام ها [ یِ موجودات ] را به آدم آموخت.)

در جبهه می بینند که برای خدا اسلحه به دست می گیرد ، اما شما نمی توانید از روزه یکدیگر با خبر شوید ، اگر کسی از شما بپرسد روزه اید، شما لازم نیست بگویید من روزه هستم ، می توانید توریه کنید ، کاری که حضرت یوسفعليه‌السلام کرد ، خودش جام کیل گندم را در بار برادران خود گذاشت و بعد هم گفت :

( أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ ) (۱)

شما دزد هستید اما منظور او این نبود که جام حکومت را دزدیدید ، منظور ایشان این بود که شما در روز روشن یوسف را از دامن پدر دزدیدید و بردید ، حالا کسی از شما می پرسد ، شما که به مسجد آمدید روزه هستید ؟ شما می توانید بگویید من مریض هستم ، می توانید روزه خود را نگه دارید و اعلان نکنید ، پس در میان جمع می توان روزه را آشکار نکرد و روزه در غیب و پنهان بودن هم همرنگ ذات حق است پس اینکه می فرماید : (الصوم لی ) ؛ یعنی مانند من غیب و پنهان است ، دارای صفت سلبی است

حقیقت چهارم : روزه ، اعلان محبت واقعی به خداوند

اما چهارم : روزه اعلان محبّت واقعی به محبوب است ، آیا نماز اعلان محبت نیست؟ خیر ، نماز منافقین اعلان محبت نیست ، ممکن است نماز کینه باشد ، در پوشش نماز می روند ، اما هیچ منافقی در پوشش روزه نمی رود ، در تمام ماه رمضان های مدینه منافقین مخفیانه غذا می خوردند و بعد پشت سر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می آمدند و به عنوان روزه دار اقتدا می کردند ، چون روزه را قبول نداشتند ، نماز می خواندند ، اما به خاطر نیرنگ به مسلمین نماز می خواندند ، و بتوانند اسرار مسلمان ها را کشف کنند یا زمینه ضربه زدن را فراهم کنند ، هیچ منافقی روزه نمی گیرد روزه مختص مؤمن محبّ است ، به مؤمن می گویند چرا غذا

___________________________________

۱- (۱)) - یوسف (۱۲) : ۷۰؛ (ای کاروان ! یقیناً شما دزد هستید !)

نمی خوری ؟ می گوید : محبوبم گفته نخور ؛ یعنی می خواهد یک روز مرا گرسنه و تشنه ببیند ، می خواهد مرا به میهمانی دعوت کند و از من با گرسنگی و ترک شهوات پذیرایی نماید

(الصوم لی ) ؛ یعنی عشق و محبت من در این نقطه می جوشد ، آن کسی که عاشق صادق است ، اهل روزه است ، کسی که عاشق نیست ، اهل روزه هم نیست ، عاشق شکمش است ، ولی کسی که از شکم و عوارض آن کناره گیری کند ، به عشق امر محبوب از لذایذ کناره گیری کرده است

حقیقت پنجم : روزه در مذاهب دیگر

اشاره

ما در هیچ کتاب و روایتی ندیده و نشنیده ایم و به هیچ حکایتی نرسیده ایم که عبادت کنندگان معبودهای باطل ، از روزه برای معبود باطل استفاده کرده باشند ، بت پرست روزه دار در تاریخ نداشتیم ، فرعون پرست روزه دار نداشتیم ، فرعون و نمرود می گفتند بخورید ، هیچ معبود باطلی ، مرید روزه دار نداشته اند ، روزه در مذاهب باطل شرک آمیز و در میان بت پرستان نبوده است اگر می بینید یهودی ، مسیحی و بودائی ها روزه دارند ، همه اینها ریشه در بعثت انبیاصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارند ولی در پرستش معبودهای باطل ، روزه وجود نداشته است از چیزهای دیگر سوء استفاده شده ، قربانی کردن برای بت که یک امر مذهبی است ، ولی سوء استفاده شده ، یا دور بت طواف کردن ، از طواف حج سوء استفاده شده است ، یا در انفاق کردن و نذر کردن برای بت ، سوء استفاده شده است ، اما روزه فقط برای خدا می باشد

این معنای (الصوم لی ) است که تنها عبادتی که دست غارتگران ، بت پرستان و باطل گرایان به آن نرسیده است ، که این عبادت برای منِ خدا مانده است ولی (الصلوه لی ) ؛ زیرا مشرکین مکه برای بت های خود نماز می خواندند ، این ارزش روزه و معنای (الصوم لی ) است

با این حقایقی که مطرح شد ، ارزش روزه را فقط خدا می داند چه مقدار است ، حق همین است که می فرماید : (الصوم لی ) روزه عبادت بکر و دست نخورده و ویژه من است که نتوانستند از این عبادت سوء استفاده کنند این اصل روزه است

صف روزه داران در قیامت

شما روزه داران ، با وصل شدن به روزه ، باعث می شوید که با اتّصال ، تمام ارزش های روزه را به خود منتقل کنید لذا صف روزه داران در قیامت به خاطر ویژه بودن روزه ، صف ویژه ای است و خدا چه برخوردی در قیامت با روزه داران دارد ، گوشه ای از آن را روایات بیان کرده اند ، که خوشحالی ای که برای روزه داران در قیامت ، در هنگام پرداخت پاداش برای آنها به وجود می آید ، مانند خود روزه خوشحالی ویژه ای است و پاداش آن هم مانند خود روزه ، پاداش ویژه می باشد

به روزه دار که این همه ارزش از خودش ظهور می دهد ؛ سفارش شده بهترین موقعیت برای تو به خاطر این روزه این است که در این سی روز ماه مبارک رمضان به شش منبع معنوی ، خود را وصل کن عنوان این شش منبع معنوی را برای شما بیان می کنم و به خواست خدا ، در فرصت های دیگر توضیح می دهم

شش منبع معنوی انسان در دنیا و آخرت

اتصال به این شش منبع معنوی انسان را در دنیا و آخرت به درجات معنوی می رساند

منبع اول،( بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ) می باشد.

منبع دوم :( الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ ) (۱) است.

منبع سوم : ( استغفر الله العظیم) استاد عرفان من می گفت : اگر گفتند ده مرتبه

___________________________________

۱- (۱)) - فاتحه (۱) : ۱ - ۲؛ (به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی * همه ستایش ها، ویژه خدا ، مالک و مربّی جهانیان است .)

در این جهت خاص ، (یا الله )بگو ، نه مرتبه و یازده مرتبه نگو ، زیرا گنج در (یا الله ) مرتبه دهم است ، اگر نه مرتبه بگویی ، به گنج نمی رسی و اگر یازده مرتبه بگویی از گنج رد می شوی و چیزی نصیب تو نمی شود

منبع چهارم : (لاحول و لا قوّه الاّ بالله العلیّ العظیم ) می باشد

منبع پنجم :( إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ) (۱) است

منبع ششم : (لا اله الا الله ) می باشد ، در ماه رمضان به این منابع متصل شوید ، هیچ کدام این منابع زبانی نیست اگر زبانی بود که من می گفتم از امروز تسبیح دست بگیرید و این شش ذکر را هر جا بودید و رسیدید و حال داشتید بگویید ولی اتصال عملی به این شش منبع لازم است همه این منابع ریشه روایتی و قرآنی دارد

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

___________________________________

۱- (۱)) - بقره (۲) : ۱۵۶؛ (ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او بازمی گردیم .)

۴ - وادی عشق

وجود چهار منبع در معارف اسلامی

اشاره

تهران، مسجد حضرت امیرعليه‌السلام

رمضان ۱۳۸۴

الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی جمیع الانبیاء والمرسلین و صلّ علی محمد و آله الطاهرین.

منبع اول: قرآن بهترین راهنما

(۱)

معارف دین خدا در چهار منبع بیان شده ، منبع اول ، کتاب هایی است که از طرف پروردگار مهربان عالم نازل شده است و بنا بر قول مشهور این کتاب ها، یکصد و چهارده کتاب می باشد ، و امروز تنها کتاب صحیح و استواری که به عنوان حجت کامل پروردگار در میان همه انسان ها باقی است ، قرآن کریم می باشد

اطلاع از یکصد و سیزده کتاب دیگر ، کار مشکلی نیست ؛ زیرا از وجود مبارک پیامبر عظیم الشأن اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده که خداوند متعال حکمت ها ، معارف و مسائل آن یکصد و سیزده کتاب را در قرآن کریم منعکس کرده است

منبع دوم : سفارش ائمه به دعا

(۲)

منبع دوم : دعاهایی است که از طرف پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه معصومین نقل شده است ، و دعاهایی که از پیامبران خدا نقل شده ، البته ملّت ها و متدینین به مکتب ها ، آنها را نقل نکرده اند بلکه این دعاها به وسیله پیغمبر عظیم الشأن اسلام که عالم به همه معالم بودند و ائمه طاهرینعليهم‌السلام نقل شده است و دعاهایی که از خود پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و از ائمه طاهرینعليهم‌السلام ، مخصوصاً پنجاه و چهار دعایی که به عنوان

_______________________________________

۱- (۱)) - الکافی: ۵۹۸/۲، کتاب فضل القرآن، حدیث ۲؛ (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِعليه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّکُمْ فِی دَارِ هُدْنَهٍ وَ أَنْتُمْ عَلَی ظَهْرِ سَفَرٍ وَ السَّیْرُ بِکُمْ سَرِیعٌ وَ قَدْ رَأَیْتُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ یُبْلِیَانِ کُلَّ جَدِیدٍ وَ یُقَرِّبَانِ کُلَّ بَعِیدٍ وَ یَأْتِیَانِ بِکُلِّ مَوْعُودٍ فَأَعِدُّوا الْجَهَازَ لِبُعْدِ الْمَجَاز قَالَ فَقَامَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا دَارُ الْهُدْنَهِ قَالَ دَارُ بَلَاغٍ وَ انْقِطَاعٍ فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَی الْجَنَّهِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَی النَّارِ وَ هُوَ الدَّلِیلُ یَدُلُّ عَلَی خَیْرِ سَبِیلٍ وَ هُوَ کِتَابٌ فِیهِ تَفْصِیلٌ وَ بَیَانٌ وَ تَحْصِیلٌ وَ هُوَ الْفَصْلُ لَیْسَ بِالْهَزْلِ وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَظَاهِرُهُ حُکْمٌ وَ بَاطِنُهُ عِلْمٌ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لَهُ نُجُومٌ وَ عَلَی نُجُومِهِ نُجُومٌ لَاتُحْصَی عَجَائِبُهُ وَ لَاتُبْلَی غَرَائِبُهُ فِیهِ مَصَابِیحُ الْهُدَی وَ مَنَارُ الْحِکْمَهِ وَ دَلِیلٌ عَلَی الْمَعْرِفَهِ لِمَنْ عَرَفَ الصِّفَهَ فَلْیَجْلُ جَالٍ بَصَرَهُ وَ لْیُبْلِغِ الصِّفَهَ نَظَرَهُ یَنْجُ مِنْ عَطَبٍ وَ یَتَخَلَّصْ مِنْ نَشَبٍ فَإِنَّ التَّفَکُّرَ حَیَاهُ قَلْبِ الْبَصِیرِ کَمَا یَمْشِی الْمُسْتَنِیرُ فِی الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ فَعَلَیْکُمْ بِحُسْنِ التَّخَلُّصِ وَ قِلَّهِ التَّرَبُّصِ

۲- (۲)) - وسائل الشیعه: ۶۰/۷، حدیث ۸۷۲۰؛ (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ وَ الْإِلْحَاحِ عَلَی اللَّهِ فِی السَّاعَهِ الَّتِی لَایُخَیِّبُ اللَّهُ عز و جل فِیهَا بَرّاً وَ لَافَاجِراً قُلْتُ وَ أَیُّ سَاعَهٍ هِیَ قَالَ هِیَ السَّاعَهُ الَّتِی دَعَا فِیهَا أَیُّوبُ وَ شَکَا إِلَی اللَّهِ بَلِیَّتَهُ فَکَشَفَ اللَّهُ عز و جل مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ دَعَا فِیهَا یَعْقُوبُ فَرَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِ یُوسُفَ وَ کَشَفَ اللَّهُ کُرْبَتَهُ وَ دَعَا فِیهَ مُحَمَّدٌصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فَکَشَفَ اللَّهُ عز و جل کُرْبَتَهُ وَ مَکَّنَهُ مِنْ أَکْتَافِ الْمُشْرِکِینَ بَعْدَ الْیَأْسِ أَنَا ضَامِنٌ أَنْ لَایُخَیِّبَ اللَّهُ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ بَرّاً وَ لَافَاجِراً الْبَرُّ یُسْتَجَابُ لَهُ فِی نَفْسِهِ وَ غَیْرِهِ وَ الْفَاجِرُ یُسْتَجَابُ لَهُ فِی غَیْرِهِ وَ یَصْرِفُ اللَّهُ إِجَابَتَهُ إِلَی وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِهِ فَاغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ .)و نیز در وسائل الشیعه: ۶۱/۷، حدیث ۸۷۲۱؛ (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ سَلْ حَاجَتَکَ وَ أَلِحَّ فِی الطَّلَبِ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ إِلْحَاحَ الْمُلِحِّینَ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ .)

(صحیفه سجادیه ) از وجود مبارک حضرت زین العابدینعليه‌السلام نقل شده که این پنجاه و چهار دعا را امام باقرعليه‌السلام به خط مبارک خود ، وقتی از پدر می شنیدند نوشتند ، یک بار هم این دعاها را حضرت صادقعليه‌السلام نوشته اند و سفارش تعلیم این پنجاه و چهار دعا را به مردم شیعه و ائمه ما داشته اند دعا منبع دوم ما است

منبع سوم : ارزش روایات در معارف اسلام

(۱)

منبع سوم : از معارف الهی روایات و احادیث و اخباری است که از روزگار پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تحت نظارت ایشان ، وجود مبارک امیرالمؤمنینعليه‌السلام می باشند و ناقل روایات پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم غیر از امیرالمؤمنینعليه‌السلام وجود مبارک حضرت زهراعليها‌السلام هستند ، حضرت مجتبی و حضرت ابی عبدالله الحسینعليه‌السلام و به تدریج هم ائمه طاهرینعليهم‌السلام و تربیت شدگان ائمه طاهرینعليهم‌السلام این روایات را از قول آنها و از قول خود ، ثبت می کردند ، تا حدی که در زمان شروع غیبت امام دوازدهمعليه‌السلام ، شیعه چهارصد کتاب استوار و با ارزش و حکیمانه حدیثی داشته است

دانشمندان بزرگ شیعه نیز با زحمات سنگین و مسافرت های طولانی ، این احادیث را در کتاب های معظم دیگری غیر از آن چهارصد کتاب ، جمع آوری کردند ، که یک مجموعه عظیم فرهنگی به وجود آمد و تا روز قیامت این مجموعه ، ماندنی و قابل حفظ می باشد

منبع چهارم : احادیث قدسی

(۲)

منبع دیگر روایاتی است که از قول خود پروردگار نقل شده ، که این احادیث را یا انبیاعليهم‌السلام نقل کرده اند و یا پیغمبر عظیم الشأن اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه طاهرینعليهم‌السلام این روایات را از قول پروردگار ذکر نموده اند ، که نام بخش چهارم احادیث قدسیه می باشد ، مطالبی که پروردگار فرموده اند ، در صد و چهارده کتاب نمی باشد ، که این

_______________________________________

۱- (۱)) - الکافی: ۴۹/۱ - ۵۰؛ (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِیثِنَا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَالِماً فَقِیهاً علی ابن حنظَلَهَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام یَقُولُ اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلَی قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ عَنَّا.)و همچنین در وسائل الشیعه: ۹/۲۷، حدیث ۳۳۳۰۲؛ (قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍعليه‌السلام یَا فُضَیْلُ إن حَدِیثَنَا یُحْیِی الْقُلُوبَ .)

۲- (۲)) - معجم مصطلحات الرجال والدرایه - محمد رضا جدیدی نژاد: ۵۵الحدیث القدسی: هو ما یحکی کلامه تعالی غیر متحدی بشیء منه. الوجیزه، ص ۴ ؛ نهایه الدرایه، ص ۸۵-: هو الکلام المنزل بألفاظ بعینها فی ترتیبها بعینه لا لغرض الإعجاز. الرواشح السماویه، ص ۲۰۴ ( الراشحه الثامنه والثلاثون )- هو کلام یوحی إلی النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم معناه، فیجری الله علی لسانه فی العباره عنه ألفاظا مخصوصه فی ترتیب مخصوص، لیس للنبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أن یبدلها ألفاظا غیرها أو ترتیبا غیره. الرواشح السماویه، ص ۲۰۵ ( الراشحه الثامنه والثلاثون )-هو ما یحکی عنه عز و جل غیر متحد بشیء منه، والفارق بینه وبین القرآن جواز مسه وتغییر لفظه وعدم ثبوت الإعجاز فیه دونه. جامع المقال، ص ۲۰ :الظاهر أن حکایه الحدیث القدسی داخله فی السنه، وحکایه هذه الحکایه عنه صلوات الله علیه داخله فی الحدیث. وأما نفس الحدیث القدسی فهو خارج عن السنه والحدیث والقرآن. والفرق بینه وبین القرآن أن القرآن هو المنزل للتحدی والإعجاز، بخلاف الحدیث القدسی.

مطالب را پروردگار به حضرت آدم ، موسی بن عمران ، مسیح و در شب معراج به پیغمبر عظیم الشأن اسلام فرمودند ، که این هم یک منبع استوار حکیمانه بسیار قابل توجهی است که امروز برای درک عظمت شش ذکری که به همه ما سفارش شده ، به آنها اتصال پیدا کنید ، تا سعادت دنیا و آخرت نصیب شما شود ، یک حدیث از همان احادیث قدسیه را برای شما بیان می کنم این حدیث را کتاب های مختلفی نقل کرده اند که پروردگار می فرمایند :

(اذا کان الغالب علی عبدی الاشتغال بی )(۱) هر گاه من ببینم که بنده من عمده کار و غالب زحمت و کوشش او در ارتباط با من است ، هنگامی که چنین وضعی را از بنده ام مشاهده کنم که خود ، اخلاق ، فکر و رفت و آمد و همّتش را برای من قرار داده است ، و برای من زندگی می کند ، به خاطر من نگاه می کند ، می پوشد و می آشامد ، ازدواج می کند ، بچه دار می شود ، مغازه باز می کند ، من هم دو عکس العمل برای او نشان می دهم

توجه پروردگار به مخالفان خود

اشاره

خداوند متعال بندگانش را به بیگاری نمی گیرد ، خداوند عالم ، کریمی است که اگر کسی مخالف او باشد و قدمی برای خداوند بردارد ، پاداش آن قدم را به او خواهد داد ، یا مخالف پروردگار ، عمل مثبتی انجام دهد ، که وجود مقدس او از آن کار مثبت رضایت داشته باشد

در این زمینه به دو روایت توجه نمایید که حتی پروردگار عمل مثبت مخالف را در دنیا بی جواب نخواهد گذاشت اگر مخالف راه آخرت را بر روی خود باز می گذاشت ، در آخرت جواب عمل خود را می دید ، اما مخالف و معاند ، راه پاسخ خدا را در آخرت به روی خود بسته است

___________________________________

۱- (۱)) - عوارف المعارف للسهروردی: ۷۳ حدیث قدسی: قال رسول الله حاکیا عن ربه: إذا کان الغالب علی عبدی الاشتغال بی جعلت همته ولذته فی ذکری. و همچنین در بحار الأنوار: ۱۶۲/۹۰، باب ۱، ذکر الله تعالی وَ عَنِ النَّبِیِّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قَالَ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ إِذَا عَلِمْتُ أَنَّ الْغَالِبَ عَلَی عَبْدِیَ الِاشْتِغَالَ بِی نَقَلْتُ شَهْوَتَهُ فِی مَسْأَلَتِی وَ مُنَاجَاتِی فَإِذَا کَانَ عَبْدِی کَذَلِکَ فَأَرَادَ أَنْ یَسْهُوَ حُلْتُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَسْهُوَ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً أُولَئِکَ الْأَبْطَالُ حَقّاً أُولَئِکَ الَّذِینَ إِذَا أَرَدْتُ أَنْ أُهْلِکَ أَهْلَ الْأَرْضِ عُقُوبَهً زَوَیْتُهَا عَنْهُمْ مِنْ أَجْلِ أُولَئِکَ الْأَبْطَالِ الْغَنِیَّ لِکَرَامَهٍ لَهُ عَلَیَّ وَ لَمْ أُفْقِرِ الْفَقِیرَ لِهَوَانٍ بِهِ عَلَیَّ وَ هُوَ مِمَّا ابْتَلَیْتُ بِهِ الْأَغْنِیَاءَ بِالْفُقَرَاءِ وَ لَوْ لَاالْفُقَرَاءُ لَمْ یَسْتَوْجِبِ الْأَغْنِیَاءُ الْجَنَّهَ.