اصول اعتقادات شيعه

اصول اعتقادات شيعه0%

اصول اعتقادات شيعه نویسنده:
گروه: اصول دین

اصول اعتقادات شيعه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقي صرفي
گروه: مشاهدات: 16512
دانلود: 2541

توضیحات:

اصول اعتقادات شيعه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 38 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 16512 / دانلود: 2541
اندازه اندازه اندازه
اصول اعتقادات شيعه

اصول اعتقادات شيعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

غدير خم‌:

در سال‌ دهم‌ هجرت‌،پيامبر گرامي‌ اسلام‌،آخرين‌ حج‌ خودر راموسوم‌به‌«حجة‌ الوداع‌»انجام‌ داد ودر حاليكه‌ هزاران‌ نفر از مسلمانان‌ همراه‌ آن‌حضرت‌ بودند،بطرف‌ مدينه‌ باز مي‌گشت‌. چون‌ به‌ محل‌«غديرخم‌»رسيدند،حضرت‌ دستور توقف‌ دادند.زيرا طبق‌ آيه‌ شريفه‌( يا ايُّهَا الرسول‌بَلِّغ‌ْ ما اُنزِل‌َ اِلَيك‌ مِن‌ْ رَبِّك‌ فَاِن‌ْ لَم‌ْتَفعَل‌ْ فما بَلََّغت‌ رِسالتَه‌ُ .) «٦٧مائده‌»اي‌رسول‌!آنچه‌ خدايت‌ بر تو نازل‌ كرد را ابلاغ‌ نما!كه‌ اگر ابلاغ‌ ننمايي‌،رسالتت‌ را به‌ انجام‌ نرسانده‌اي‌.»پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم موظّف‌شدند،جانشين‌ خود را رسماً به‌ مردم‌ معرفي‌ كنند. وقتي‌ همه‌ در آنجا جمع‌شدند،براي‌ پيامبر بوسيله‌ كجاوه‌ها، منبري‌ درست‌ كردند و حضرت‌ بربالاي‌ آن‌ رفته‌ وخطبه‌ مفصلّي‌ ايراد كردند وخبر رحلت‌ خود را به‌ مردم‌دادندو فرمودند:وقت‌ آن‌ شده‌ كه‌ دارفاني‌ را وداع‌ كنم‌. بدرستيكه‌ من‌ درميان‌ شما دوچيزِ پربها،امانت‌ مي‌گذارم‌ كه‌ اگر به‌ آن‌ متمسك‌شديد،هرگز بعد ازمن‌ گمراه‌ نشويد!وآن‌ كتاب‌ خدا وعترت‌ من‌ است‌.دراين‌ موقع‌ حضرت‌ فرمود: الست‌ُاولي‌' بانفسكم‌؟قالوا:اللّهم‌ بلي‌' .آيا من‌ ازخودتان‌ برشما سزاوارتر نيستم‌؟گفتند:بخداآري‌.پس‌ بازوهاي‌ علي‌عليه‌السلام راگرفت‌ وبلند كرد وفرمود:«مَن‌ كُنت‌ُ مولاه‌،فهذا علي‌ٌ مولاه‌.اللّهم‌ وال‌ِ مَن‌ْوالاه‌ وعادِ مَن‌ْ عاداه‌.هركه‌ من‌ مولاي‌ او هستم‌،اين‌ علي‌ مولاي‌اوست‌.خدايا!دوست‌ بدار دوستدار علي‌ را ودشمن‌ بدار دشمن‌ علي‌را.»

حضرت‌ در حاليكه‌ ظهر شده‌ بود،از منبر پايين‌ آمد.بلال‌ اذان‌ گفت‌وپيامبر نماز ظهر را بجاي‌ آورد وداخل‌ خيمه‌ خود شد ودستور داد:درمقابل‌ خيمه‌ خود،خيمه‌اي‌ براي‌ علي‌عليه‌السلام بر پا كنند وعلي‌عليه‌السلام در آن‌بنشيند ومردم‌ با او بيعت‌ نمايند.

اصحاب‌ دسته‌ دسته‌ خدمت‌ علي‌عليه‌السلام رفته‌ وبه‌ او مباركباد مي‌گفتند وباعبارت‌:السلام‌ عليك‌ يا امير المؤمنين‌ بر او سلام‌ مي‌نمودند.

تعداد كسانيكه‌ اين‌ حادثه‌ را ديده‌ وبا علي‌عليه‌السلام بيعت‌ كردند را تاهفتادهزارنفرنوشته‌اند.در اين‌ هنگام‌ آيه‌ نازل‌ شد:( الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا ) ٣٠مائده‌»امروز!دين‌ شما را كامل‌ ونعمت‌ را بر شما تمام‌ نموده‌ واسلام‌را به‌ عنوان‌ دين‌ شما پسنديدم‌.»

مدح‌ رسول‌ خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قرآن‌

«خداوند درقرآن‌ ،هرعضوي‌ از اعضاء پيامبر را مدح‌ كرده‌ است‌:خودش‌را( لَتُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ ) نساء٨٤*سرش‌ را( يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ ) * مويش‌را( وَاللَّيْلِ إِذَاسَجَى ) ضحي‌٢چشمش‌را( لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ) طه‌١٣۱*بينائيش‌ را( مَا زَاغَ الْبَصَرُ ) نجم‌٢٧ *گوشش‌ را( وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌقُلْ أُذُنُ ) توبه‌٦١*زبانش‌ را َإِنَّمَايَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ) مريم‌٩٧*سخنش‌ را( يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ) نجم‌٣* صورتش‌ را( قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ ) بقره‌١٤٤ *ابرويش‌ را( وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ‌ ) لقمان‌١٦*دهانش‌ را( مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ ) نجم‌١١*دلش‌ را( عَلَىٰ قَلْبِكَ ) بقره‌٩٧*سينه‌ اش‌ را( أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ) شرح‌١*پشتش‌ را( الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ ) شرح‌٣* دستش‌را( وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ ) اسراء٢٩*قيامش‌ را( حِينَ تَقُومُ ) شعراء٢١٨*صدايش‌ را( فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِ ) حجرات‌ ۲ *پايش‌ را( طهمَا أَنزَلْنَا ) طه‌١*روحش‌ را( لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ) حجر٧٢*اخلاقش‌ را( وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيم ٍ )قلم‌٤*لباسش‌را( وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ )مدثّر٤*علمش‌ را( وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ ) نساء١١٣*نمازش‌ را( فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً ) اسراء٧٩*روزه‌ اش‌ را( إِنَّ لَكَ فِي النَّهَار ) مزمل‌٧*كتابش‌ را( وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ) فصلت‌٤١*دينش‌را( دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ‌ ) نور٥٥*امّتش‌ را( كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ ) آل‌ عمران‌١١٠*قبله‌ اش‌ را( فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً )بقره‌١٤٤*شهرش‌ را(لَا أُقْسِمُ بِهَـٰذَا الْبَلَدِ ) بلد١*امرش‌ را( إِذَا قَضَى اللَّـهُ وَرَسُولُهُ ) احزاب‌٣٦ *لشكرش‌را(وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا )عاديات‌١*عزتّش‌ را(وَلِلَّـهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ ) منافقون‌٨*عصمتش‌ را( وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس ) مائده‌٦٧*شفاعتش‌ را( لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ )طه‌١٣٠* صلابتش‌ را(بَرَاءَةٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ) توبه‌ ١*وصيتش‌ را(إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ )مائده‌٥٥*اهل‌بيتش‌ را( لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ ) احزاب‌ ١٣٣»بحارج‌١٧

فرزندان‌ پيامبر :

«فرزندان‌ آن‌ حضرت‌ از خديجه‌(س‌)،شش‌ نفر بودند كه‌ شامل‌:«طاهر(ابراهيم‌)،قاسم‌،فاطمه‌(س‌)،ام‌ كلثوم‌،رقيه‌ وزينب‌.»

غير از فاطمه‌ زهراء(س‌)،همة‌ فرزندان‌ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قبل‌ از او از دنيارفتند وحضرت‌ فاطمه‌(س‌) هم‌ حداكثر تا نود روز بعد از پيامبر زنده‌ بودوسپس‌ به‌ شهادت‌ رسيد.»

خاتميت‌

حضرت‌ محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آخرين‌ پيامبر الهي‌ بوده‌ كه‌ بعد از او پيامبرديگري‌ نخواهد آمد.

دلايل‌ خاتميت‌:

١ - ضروري‌ بودن‌ خاتميت‌(وقتي‌ شخصي‌ اسلام‌ را پذيرفت‌ بايدخاتميت‌ را هم‌ كه‌ از طريق‌ قرآن‌ وروايت‌ گفته‌ شده‌ است‌،بپذيرد.)

٢ - آيه‌( مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَوَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ) احزاب‌٤٠

محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پدر هيچكدام‌ از شما نيست‌ بلكه‌ او رسول‌ خدا وخاتم‌پيامبران‌ است‌.

٣- آية‌( وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ ) سبأ٢٨

ما تورا براي‌ همه‌ مردم‌ فرستاديم‌(همه‌ انسانهاتا روزقيامت‌)

٣ - روايت‌ (پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به‌ علي‌عليه‌السلام فرمود:اي‌ علي‌!تو نسبت‌ بمن‌ مانندهارون‌ نسبت‌ به‌ موسي‌عليه‌السلام هستي‌ با اين‌ فرق‌ كه‌ بعد از من‌ پيامبري‌نخواهد بود.)«مفاتيح‌ الجنان‌ دعاي‌ ندبه‌»

٤ - روايت‌(امام‌ صادق‌عليه‌السلام فرمود:خداوند پيامبر شما(مسلمانان‌)راآخرين‌ پيامبر قرار داد.پس‌ بعد از او هرگز پيامبر ديگري‌ نخواهد آمد.)

٥ - روايت‌(پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:من‌ خاتم‌ پيامبران‌ و رسولان‌ بوده‌ و حجت‌خدا بر تمام‌ اهل‌ آسمانها وزمينها مي‌باشم‌)

فلسفة‌ خاتميت‌

با توجه‌ به‌ اينكه‌ جامعه‌ بشري‌ مرتب‌ در حال‌ تغيير وپيشرفتهاي‌ مادي‌ومعنوي‌ است‌،چگونه‌ مي‌شود كه‌ با قوانين‌ ثابت‌ وقديمي‌ وبدون‌تغيير،جوابگوي‌ نيازهاي‌ بشر امروزي‌ بود؟ وچگونه‌ مي‌شود پيامبراسلام‌،خاتم‌ پيامبران‌ باشد و ديگر براي‌ بشر امروزي‌ نياز به‌ پيامبرنباشد؟

در جواب‌ بايد گفت‌ كه‌ :چون‌ اسلام‌ يك‌ دين‌ فطري‌ است‌ ودر فطريات‌هيچگونه‌ تغييري‌ ايجاد نمي‌شود همانطور كه‌ در نيازهاي‌ فطري‌ بشرهمانند نياز به‌ غذا خوردن‌ وخوابيدن‌ وازدواج‌ و...تغييري‌ ايجاد نشده‌است‌ وتا روز قيامت‌ اين‌ نيازها در بشر وجود خواهد داشت‌،لذا قوانيني‌در اسلام‌ است‌ كه‌ هميشگي‌ است‌ وبراي‌ همه‌ انسانها در هر قرني‌ كه‌باشند مفيد است‌ واز طرفي‌ براي‌ نيازهاي‌ جديد وباصطلاح‌ حوادث‌واقعه‌ نيز احكام‌ ثانوي‌ پيش‌ بيني‌ شده‌ است‌.

قرآن‌ كريم‌ معجزه‌ جاويدان‌ حضرت‌ محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

اگر ٤٤٤٠معجزه‌ براي‌ پيامبر اسلام‌ شمرده‌اند از قبيل‌ :شق‌ّ القمر،زنده‌كردن‌ مرده‌،شفاي‌ مريض‌،بينا كردن‌ كور،صحبت‌ با سنگريزه‌ وكوه‌، سخن‌گفتن‌ با حيوانات‌ و...

ولي‌ اين‌ معجزات‌ با رحلت‌ رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پايان‌ يافت‌.امّا بزرگترين‌معجزه‌ كه‌ قرآن‌ باشد جاويدان‌ بوده‌ و براي‌ همة‌ اعصار است‌.

علت‌ جاويد بودن‌ قرآن‌:

پيامبران‌ قبل‌ براي‌ زمان‌ ومكان‌ معيني‌ مبعوث‌ مي‌شدند مثل‌نوح‌عليه‌السلام براي‌ اهل‌ زمين‌ در زمان‌ خودش‌،ابراهيم‌عليه‌السلام براي‌ اهل‌ روستايي‌،

هود براي‌ قوم‌ عاد،صالح‌ براي‌ قوم‌ ثمود،شعيب‌ براي‌ چهل‌ خانه‌ درمدين‌،يعقوب‌ براي‌ كنعان‌،يوسف‌ براي‌ مصر،يوشع‌ براي‌ بني‌اسرائيل‌،عيسي‌عليه‌السلام براي‌ بيت‌ المقدس‌ و...

امّا پيامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براي‌ همه‌ زمانها ومكانها تا روز قيامت‌ حجت‌ است ‌لذا كتاب‌ او هم‌ تا روزقيامت‌ حجت‌ بوده‌ وباعث‌ هدايت‌ انسانها خواهدبود.

ويژگيهاي‌ قرآن‌

١ - مرز زمان‌ و مكان‌ را درهم‌ شكسته‌ و تا قيامت‌ معجزه‌ است‌.

٢ - معجزه‌اي‌ روحاني‌ ومعنوي‌ است‌ واگر معجزات‌ ديگر،چشم‌ وگوش‌را تسخير مي‌كند ولي‌ قرآن‌ در اعماق‌ جان‌ ودل‌ نفوذ مي‌نمايد.

٣ - يك‌ معجزه‌ گويا و ناطق‌ است‌ و خود اعلام‌ مي‌كند كه‌ اگر جن‌ وانس‌پشت‌ بهم‌ بدهد باز نمي‌توانند آيه‌اي‌ همانند قرآن‌ بياورند.

٤ - كسي‌ اين‌ قرآن‌ را آورده‌ كه‌ امّي‌ بوده‌ و در ميان‌ امييّن‌ زندگي‌ مي‌كرده‌است‌ يعني‌ در محيطي‌ كه‌ كمتر كسي‌ پيدا مي‌شده‌ كه‌ خواندن‌ ونوشتن‌بلد باشد.ولي‌ رسولخدا كتابي‌ ]ورد كه‌ آن‌ چنان‌ شگفت‌ آور است‌ كه‌ باوجود صدها تفسيري‌ كه‌ در توضيح‌ آن‌ نوشته‌اند ولي‌ هنوز نتوانسته‌انديك‌ پرده‌ از هفتاد پردة‌ آنرا كنار بزنند.

قرآن‌ در شعر ملا عبدالرحمن‌ جامي‌:

آيت‌ قرآن‌ كه‌ خوب‌ ودلكش‌ است

‌شش‌ هزار و ششصد وشصت‌ وشش‌ است

يكهزارش‌ وعده‌ و ديگر وعيد

يك‌ هزارش‌ امر ويكي‌ نهي‌ شديد

يك‌ هزار امتثال‌ و اعتباريك‌ هزار

از قصه‌ هايش‌ ياد دار

پانصدش‌ بحث‌ حلال‌ است‌ وحرام

‌صددعا تسبيح‌ اندر صبح‌ وشام‌

شصت‌ وشش‌ منسوخ‌ و ناسخ‌ از كتاب

‌فهم‌ كن‌ والله اعلم‌ بالصواب

‌طبق‌ روايات‌،صد وبيست‌ وچهارهزار پيامبر وجود داشته‌اند كه‌ فقط‌ نام‌تعدادي‌ از آنها در قرآن‌ ذكر شده‌ وچندتائي‌ هم‌ در تاريخ‌ پيامبران‌ از آنها نام‌ برده‌ شده‌ است‌ وبقيه‌ براي‌ بشر تا كنون‌ مشخص‌ نشده‌ است‌وضرورتي‌ هم‌ براي‌ دانستن‌ آنها وجود ندارد.

اسامي‌ انبياء در قرآن‌

اسامي‌ پيامبراني‌ كه‌ نامشان‌ در قرآن‌ آمده‌ است‌:

آدم‌،هابيل‌(غيرصريح‌)،اسباط‌،نوح‌(صاحب‌ صحف‌)،ادريس‌، هود،صالح‌، لقمان‌،ابراهيم‌(صاحب‌ صحف‌)،لوط‌،اسماعيل‌،اسحاق‌، الياس‌، يسع‌،يعقوب‌، يوسف‌،شعيب‌، موسي‌(صاحب‌تورات‌)، هارون‌، يوشع‌،طالوت‌،داود(صاحب‌زبور)،سليمان‌،عزيز،خضر،ايوب‌،زكريا،يحيي‌،يونس‌،ذي‌ القرنين‌،عيسي‌(صاحب‌ انجيل‌)،محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (صاحب‌ قرآن‌)

بخش چهارم : امامت

امامت‌ دنباله‌ نبوت‌ است‌ واگر امامت‌ نبود،دين‌ ناقص‌ مي‌ماند.تعبيرات‌قرآن‌ از امامت‌ بشرح‌ زير است‌:

١ - با امامت‌،دين‌ اسلام‌ كامل‌ شد.( الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً ) مائده‌٣

روزغدير دين‌ را براي‌ شما كامل‌ كردم‌ و نعمت‌ را تمام‌ نمودم‌ و اسلام‌ رابرايتان‌ پسنديدم‌.

٢ - علوم‌ همه‌ انبياء در امام‌ جمع‌ شده‌ است‌( وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ) يس‌١٢

هرچيزي‌ را در امام‌ مبين‌(آشكار)جمع‌ نموديم‌.

٣-امام‌ صراط‌ مستقيم‌ است‌(پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :علي‌عليه‌السلام صراط‌ مستقيم‌ است‌)

٤-امامت‌ بالاترين‌ درجة‌ حضرت‌ ابراهيم‌عليه‌السلام بود.( .وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًاقَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِيقَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ) بقره‌١٢٤

هنگاميكه‌ خدا ابراهيم‌ را با حقايقي‌ آزمايش‌ كرد واو هم‌ آنها را به‌ اخررساند.خدا به‌ او گفت‌:ماتورا به‌ امامت‌ مردم‌ مي‌رسانم‌.ابراهيم‌گفت‌:آيا از نسل‌ من‌ كسي‌ به‌ امامت‌ مي‌رسد؟خدا فرمود:عهدمن‌(امامت‌) به‌ ستمكاران‌ نمي‌رسد.

٥ -( وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُوَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ) آل‌ عمران‌٧

تأويل‌ قرآن‌ را فقط‌ خدا وثابتين‌ در علم‌(پيامبر وامامان‌)مي‌دانند.

٦-امامان‌ از آلودگيها پاك‌ مي‌باشند( إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ً) احزاب‌ ٣٣

خدا اراده‌ كرده‌ كه‌ شما اهل‌ بيت‌ از آلودگيها پاك‌ باشيد.

آياتي‌ كه‌ برمقام‌ علي‌عليه‌السلام دلالت‌ مي‌ كند:

١ –( أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِلَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِوَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ) توبه‌١٩

درباره نزول‌ اين‌ آيه‌ آمده‌ است‌ كه‌:عباس‌ وطلحه‌ وحمزه‌ به‌ هم‌ فخر مي‌فروختند.عبّاس‌ عموي‌ پيامبر مي‌ گفت‌:افتخارمن‌ اين‌ است‌ كه‌ آب‌ زمزم‌در دست‌ ما است‌ وما به‌ حاجيان‌ آب‌ مي‌ دهيم‌.طلحه‌ مي‌ گفت‌:من‌كليددار كعبه‌ هستم‌.حمزه‌ هم‌ به‌ چيز ديگري‌ افتخار مي‌ كرد.اميرمؤمنان‌كه‌ حضور داشت‌ فرمود:من‌ شش‌ ماه‌ قبل‌ از همه‌ شما ايمان‌ آوردم‌ وباپيامبر نماز مي‌ خواندم‌ واز همه‌ بيشتر جهاد نمودم‌.خواستند داوري‌ نزدپيامبر ببرند كه‌ اين‌ آيه‌ نازل‌ شد:آيا آب‌ دادن‌ به‌ حاجيان‌ وكليدداري‌ كعبه‌را برابر مي‌ دانيد با كسيكه‌ ايمان‌ به‌ خدا وقيامت‌ داردودر راه‌ خدا جهادنموده‌ است‌؟اينها درنزد خدا مساوي‌ نيستند وخدا ظالمين‌ را هدايت‌نمي‌ كند.

٢ -( يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَوَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُوَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ) مائده‌٦٧

«اي‌ پيامبر!آنچه‌ را كه‌ از جانب‌ پروردگارت‌ بتو نازل‌ شده‌ ابلاغ‌ نما كه‌ اگرنكني‌ رسالتش‌ را انجام‌ نداده‌ اي‌ وخدا تورا از مردم‌ حفظ‌ مي‌ كند.»

مفسرين‌ شيعه‌ وسنّي‌ گفته‌ اند كه‌ اين‌ آيه‌ دربارة‌ ابلاغ‌ ولايت‌ علي‌عليه‌السلام به‌مردم‌،نازل‌ شده‌ است‌.

٣-( اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ) فاتحه‌٦

پيامبر فرمود:اي‌ علي‌!تو صراط‌ مستقيم‌ هستي‌!

٤ –( إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌوَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ) رعد٧

٥ –( الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ) بقره‌۲۷۴

«آنانكه‌ اموال‌ خودرا در روز وشب‌،آشكار وپنهان‌ انفاق‌ مي‌ كنند،درپيشگاه‌ خدا مأجور بوده‌ وغم‌ واندوهي‌ بر آنان‌ نيست‌.»

ابن‌ عباس‌ گفته‌ است‌:آية‌ فوق‌ دربارة‌ علي‌عليه‌السلام نازل‌ شد.آنزمانيكه‌ آن‌حضرت‌ چهاردرهم‌ داشت‌.يكدرهم‌ را در روز ويكي‌ را درشب‌ويكدرهم‌ آشكارا ودرهم‌ چهارم‌ را درپنهاني‌ صدقه‌ داد.

٦-( وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ ) بقره‌ ٤٠

«به‌ عهدمن‌ وفا كنيد تا به‌ عهد شما وفا نمايم‌.»

مفسرين‌ گفته‌ اند يعني‌:به‌ ولايت‌ علي‌عليه‌السلام وفا كنيد تا منهم‌ بهشت‌ رفتن‌شمارا وفا كنم‌.

٧ -( وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ) اسرا ۲۳

«به‌ پدر ومادر نيكي‌ كنيد.»

پيامبر فرمود:برترين‌ والدين‌ وسزاوارترين‌ والدين‌،محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وعلي‌عليه‌السلام هستند.

٨ -« وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ) آل‌ عمران‌١٠٢

«به‌ ريسمان‌ الهي‌ چنگ‌ زنيد ومتفرق‌ نشويد.»

درتفسير نورالثقلين‌ آمده‌ كه‌ مراد از ريسمان‌ الهي‌،علي‌عليه‌السلام است‌.

٩ -( يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ) نساء١٧٤

«اي‌ مردم‌!برهان‌ الهي‌ نزد شما امد وما بسوي‌ شما نور آشكاري‌ را نازل‌كرديم‌.»

آمده‌ كه‌ مراد از برهان‌ ،پيامبراسلام‌ ومراد از نور،علي‌عليه‌السلام است‌.

١٠ -( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ ) توبه‌١١٩

«اي‌ مؤمنين‌!تقوا داشته‌ وبا صادقين‌ باشيد.»

در تفاسير از ابن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌ كه‌ مراد از صادقين‌،علي‌عليه‌السلام است‌.

علي‌عليه‌السلام اززبان‌ پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

١ - «من‌ وعلي‌ از يك‌ درختيم‌ وبقيه‌ مردم‌ از درختهاي‌ ديگر هستند.»

٢ - «من‌ شهر علمم‌ وعلي‌ در اين‌ شهر است‌.پس‌ هركه‌ بخواهد وارد اين‌شهر شود،از در داخل‌ شود.»

٣ - «علي‌ با حق‌ است‌ وحق‌ با علي‌ است‌ واين‌ دو هميشه‌ با هم‌ هستند.»

٤ - «اي‌ عمار!اگر ديدي‌ همه‌ مردم‌ از راهي‌ ميروند وعلي‌عليه‌السلام از راه‌ديگري‌.تو با علي‌ برو.»

٥ - «در معراج‌ همه پيامبران‌ را جمع‌ ديدم‌،خدا بمن‌ وحي‌ كرد كه‌ از آنهابپرس‌ كه‌ به‌ چه‌ چيزي‌ مبعوث‌ شده‌اند؟منهم‌ از آنها پرسيدم‌.گفتند:مامبعوث‌ شديم‌ به‌ :شهادت‌ «لااله‌ الاّالله »واقرار به‌ پيامبري‌ تو و ولايت‌علي‌ بن‌ ابيطالب‌.»

٦ - «نگاه‌ كردن‌ به‌ صورت‌ علي‌عليه‌السلام عبادت‌ است‌.»

٧ - «اي‌ فاطمه‌!من‌ تو را به‌ ازدواج‌ شخصي‌ در مي‌آورم‌ كه‌ اسلامش‌ ازهمه‌ باسابقه‌تر و علمش‌ از همه‌ بيشتر وبردباريش‌ از همه‌ عظيم‌تراست‌.»

٨-«اگر درختان‌ قلم‌ شوند ودرياهامركّب‌ وجنيان‌ حسابگر وآدميان‌بنويسند!نمي‌توانند،فضايل‌ علي‌ بن‌ ابي‌ طالب‌عليه‌السلام را شماره‌ نمايند.»

٩-«روز قيامت‌،علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را به‌ هفت‌ نام‌ بخوانند:

يا صديق‌!يادال‌ّ!ياعابد!ياهادي‌!يامهدي‌!يافتي‌!ياعلي‌!»

١٠ - «براي‌ احدي‌ عبور از صراط‌ جايز نيست‌ مگر اينكه‌ علي‌عليه‌السلام جوازعبور اورا امضاء كند.»

١١ - «اي‌ علي‌!هيچ‌ بنده‌اي‌ خدا را باحالت‌ انكار ولايت‌ تو،ملاقات‌ نمي‌ كند الاّآنكه‌ با حال‌ بت‌ پرستي‌ خدا را ملاقات‌ مي‌نمايد.»

١٢ - «اي‌ پسرعمر!بدرستيكه‌ علي‌ نسبت‌ به‌ من‌ مثل‌ روح‌ نسبت‌ به‌ جسداست‌.علي‌ نسبت‌ به‌ من‌ بمنزلة‌ نفس‌ از نفس‌ است‌. بدرستيكه‌ علي‌نسبت‌ به‌ من‌ مثل‌ نور نسبت‌ به‌ نور است‌.بدرستيكه‌ علي‌ نسبت‌ به‌ من‌مانند نسبت‌ سر به‌ بدن‌ است‌.بدرستيكه‌ علي‌ نسبت‌ به‌ من‌ مثل‌ پيراهن‌در تن‌ است‌.»

١٣ - «اي‌ علي‌!هركه‌ بعد از رحلت‌ من‌،تورا دوست‌ داشت‌،خدا عاقبت‌اورا با امن‌ وايمان‌ ختم‌ مي‌كند.وكسيكه‌ با حال‌ دشمني‌ تو بميرد،به‌مردن‌ جاهليت‌ مرده‌ است‌.»

١٤ - «اي‌ علي‌!دست‌ تو در دست‌ من‌ است‌ وروز قيامت‌ هر كجا من‌ واردشدم‌،تو هم‌ وارد مي‌شوي‌.»

١٥ - «بزودي‌ فتنه‌ها شما را در بر مي‌گيرد .پس‌ در اين‌ حال‌ با علي‌ بن‌ابيطالب‌ باشيد.چون‌ اوست‌ اولين‌ كسيكه‌ در روز قيامت‌ مرا مي‌بيند وبامن‌ دست‌ مي‌دهد واو بامن‌ است‌ در مرتبة‌ بلند واوست‌ جدا كنندة‌ حق‌وباطل‌.»

١٦- «ضربت‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ در جنگ‌ خندق‌ از عبادت‌ اِنس‌ وجن‌ تاروزقيامت‌ برتر است‌.»

١٧ - «اگر ايمان‌ علي‌ را با ايمان‌ امّت‌ من‌ بسنجند،همانا در قيامت‌،ايمان‌علي‌ بر ايمان‌ امّتم‌ بتازد وراجح‌ خواهد بود.»

١٨ - «پيامبر در تفسير آيه‌( إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ) فرمود:اي‌ علي‌!تو وشيعيانت‌ خير ابريه‌ هستي‌ ودر قيامت‌راضي‌ ومرضي‌ مي‌باشيد ودشمنان‌ شما محزون‌ بوده‌ ودستهايشان‌ به‌گردن‌ بسته‌ است‌.»

من‌ وعلي‌ از يك‌ نور در چهارده‌ هزار سال‌ قبل‌ از خلقت‌ آدم‌عليه‌السلام خلق‌شديم‌ وخداوند پس‌ از خلقت‌ آدم‌عليه‌السلام ، نور ما را در صلب‌ او قرار داد وماباهم‌ بوديم‌ تا اينكه‌ در صلب‌ عبدالمطلب‌ از هم‌ جداشديم‌.پس‌ در من‌نبوت‌ ودر علي‌ امامت‌ قرار گرفت‌.»

١٩ - «علي‌ دريائي‌ است‌ موج‌ زننده‌ و آفتابي‌ است‌ نور دهنده‌.دست‌ او ازفرات‌ بخشنده‌تر و قلب‌ او از دنيا وسيع‌تر است‌.لعنت‌ خدا بر كسي‌ بادكه‌ با او دشمني‌ بورزد.»

از اهل‌ تسنن‌ نقل‌ شده‌ كه‌:

از امام‌ احمدبن‌ حنبل‌ وغيراو نقل‌ شده‌ كه‌ پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:من‌ وعلي‌،چهارده‌ هزارسال‌ قبل‌ از خلقت‌ آدم‌ از يك‌ نور خلق‌ شديم‌.وقتي‌آدم‌عليه‌السلام خلق‌ شد،خدامارا در صُلب‌ او قرار داد.

بعد از آن‌،نورمن‌ وعلي‌ باهم‌ بود تا اينكه‌ در صُلب‌ عبدالمّطلب‌ از هم‌جداشديم‌.آنوقت‌ در من‌ نبوّت‌ ودر علي‌ ،خلافت‌ وجانشيني‌ مقررگرديد.(شبهاي‌ پيشاور)

خلاصه‌اي‌ از مشخصات‌ دوازده‌ امام‌

١ - اميرمؤمنان‌ علي‌عليه‌السلام

علي‌عليه‌السلام در روزجمعه‌ ١٣رجب‌ سال‌ ٣٠ بعد از عام‌ الفيل‌ درميان‌ كعبه‌متولد شد.پدرش‌ ابوطالب‌ ومادرش‌ فاطمه‌بنت‌اسد بوده‌ اند.

علي‌عليه‌السلام كوچكترين‌ فرزند وجعفر وعقيل‌ وطالب‌ برادران‌ بزرگتر اوبودند.چون‌ ابوطالب‌ از نظر مالي‌ توانائي‌ اداره‌ عائلة‌ سنگين‌ خود رانداشت‌،برادرش‌ عباس‌ كفالت‌ طالب‌ را پذيرفت‌.برادر ديگرش‌حمزه‌،كفالت‌ جعفر را به‌ عهده‌ گرفت‌ وپيامبراسلام‌،كفالت‌ علي‌عليه‌السلام راقبول‌ فرمود.علي‌عليه‌السلام دردامن‌ پيامبر تربيت‌ شد ودرهمه‌ ادوار زندگي‌پيامبر دركنار حضرت‌ بود.وقتي‌ حضرت‌ محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به‌ نبوت‌ مبعوث‌شد،علي‌ اولين‌ شخصي‌ بود كه‌ به‌ او ايمان‌ آورد ومسلمان‌ شد.

دعوت‌ يوم‌ الانذار:

درسال‌ سوم‌ بعثت‌،پيامبر مأمورشد تا اسلام‌ را علني‌ كند ودعوت‌ به‌اسلام‌ را از فاميل‌ خود شروع‌ نمايد.پيامبر در حاليكه‌ خديجه‌ همسرش‌بود،چهل‌ نفر از قريش‌ را دعوت‌ كرد واسلام‌ را به‌ آنها عرضه‌ نمودوفرمود:هركه‌ درايمان‌ بمن‌ سبقت‌ بگيرد،اوجانشين‌ ووزير وبرادر من‌است‌.از آن‌ چهل‌ نفر كسي‌ اين‌ دعوت‌ را نپذيرفت‌ جز علي‌عليه‌السلام .بنابراين‌پيامبر علي‌عليه‌السلام را به‌ عنوان‌ جانشين‌ خود معرفي‌ كرد.

وقتي‌ مشركين‌ تصميم‌ به‌ كشتن‌ پيامبرگرفتند،علي‌ حاضرشد براي‌ حفظ‌جان‌ پيامبر خود را بخطر بياندازد ودربستر پيامبر بخوابد تا مشركين‌متوجه‌ خارج‌ شدن‌ حضرت‌ نشوند.واين‌ كار چنان‌ باارزش‌ بود كه‌ درشأن‌علي‌ مرتضي‌ اين‌ آيه‌ نازل‌ شد:

( وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ) بقره‌٢٠٧

ازدواج‌:

ازدواج‌ مبارك‌ علي‌عليه‌السلام بافاطمه‌عليها‌السلام درسال‌ دوم‌ هجري‌ اتفاق‌ افتاد.كه‌حاصل‌ اين‌ ازدواج‌،حسن‌ وحسين‌ وزينب‌ وام‌ كلثوم‌ بوده‌ است‌.

علي‌عليه‌السلام درطول‌ ٢٣سال‌ نبوت‌ حضرت‌ محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم باهمه‌قدرت‌ ازپيامبرحمايت‌ كرد وهرگز لحظه‌ اي‌ از ياوري‌ رسولخدا دست‌ برنداشت‌تا زمانيكه‌ پيامبردرسال‌ ١١هجري‌ رحلت‌ نمود.

بعد از رحلت‌ پيامبر،درحاليكه‌ علي‌عليه‌السلام مشغول‌ غسل‌ وكفن‌ ونماز ودفن‌پيامبربود،عده‌ اي‌ در سقيفه‌ جمع‌ شدند وبعد از مباحثاتي‌، ابوبكر را به‌خلافت‌ برگزيدند.ابوبكرهم‌ درهنگام‌ رحلت‌،عمربن‌ خطاب‌ را خليفه‌بعد ازخوداعلام‌ كرد.عمر هم‌ درهنگام‌ مردن‌،شوراي‌ ٦نفره‌ رامأمورتعيين‌ خليفه‌ نمود كه‌ باترفندهايي‌ ،عثمان‌ به‌ خلافت‌ رسيد.

مدت‌ ٢٥سال‌ علي‌عليه‌السلام آن‌ معدن‌ رحمت‌ وخزانه‌ علم‌ وبازوي‌ شجاعت‌وصالح‌ ترين‌ انسان‌ براي‌ جانشيني‌ پيامبر،خانه‌ نشين‌ بودتا اينكه‌ درسال‌٣٥با كشته‌ شدن‌ عثمان‌،مردم‌ علي‌عليه‌السلام را به‌ خلافت‌برگزيدند.حدو٥سال‌بارخلافت‌ به‌ گردن‌ علي‌عليه‌السلام بود و٣جنگ‌ مهم‌ دراين‌ مدت‌ اتفاق‌ افتاد.