جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي0%

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي نویسنده:
گروه: سایر کتابها

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقي صرفي
گروه: مشاهدات: 5920
دانلود: 2325

توضیحات:

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 103 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5920 / دانلود: 2325
اندازه اندازه اندازه
جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

جایگاه اهل بیتعلیه‌السلام در جهان هستی

نام نویسنده : محمد تقی صرفی

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

خلقت‌ نور اهلبیت‌علیه‌السلام قبل‌ از همه‌

اگر انسانها چه‌ مسلمان‌ وچه‌ غیر مسلمان‌ درباره‌ زندگی‌ وخصوصیات‌اهلبیت‌علیه‌السلام بررسی‌ دقیقی‌ كنند،متوجه‌ می‌شوند كه‌ اینان‌ از هر جهت‌عجیب‌ وشگفت‌انگیز می‌باشند.اگرچه‌ درظاهر مانند دیگران‌ متولد شدندوزندگی‌ كردند وبعد رحلت‌ نمودند،امّاجایگاه‌ آنان‌ در نزد خداوعملكردشان‌ در زندگی‌ دنیوی‌مانندبندگی‌ وعبادتشان‌ وخصوصیات‌اخلاقی‌ وعلم‌ ومعجزات‌ وشاگردانشان‌ با دیگران‌ حتی‌ پیامبران‌ واولیاءخدا قابل‌ مقایسه‌ نبوده‌ وكسی‌ نمی‌تواند مانند آنان‌ باشد.

از جمله‌ ویژگی‌ آنها این‌ است‌ كه‌ خداوند نوروروح‌ آنان‌ را قبل‌ از هرچیزدیگر خلق‌ نمود.واز این‌ بالاتر، پیامبران‌ دیگروملائكه‌ وبهشت‌ وعرش‌وخورشید وماه‌ وعلم‌ وعقل‌، از نور پیامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خلق‌ شده‌اند.

به‌ سخن‌ زیر توجه‌ نمائید:

اولین‌ مخلوق‌؟

جابربن‌ عبداللّه‌ انصاری‌ از رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسید:اولین‌ مخلوق‌ خدا چه‌بود؟

فرمود:ای‌ جابر!نورپیغمبرت‌ بود كه‌ خدا اول‌ آنرا آفرید وسپس‌ از او هر چیزدیگر را خلق‌ كرد.

وقتی‌ خدا نور مرا خلق‌ كرد،تامدتی‌ نور مرا در مقام‌ قُرب‌ قرار داد.بعد این‌نور را چهار قسمت‌ كرد.از یك‌ قسم‌ عرش‌ را آفرید.از یك‌ قسم‌ كرسی‌را آفرید.از یك‌ قسم‌ حاملان‌ عرش‌ را آفرید وقسم‌ چهارم‌ را در مقام‌حُب‌ّ قرار داد.سپس‌ آنرا به‌ چهارقسمت‌ نمود واز یك‌ قسم‌ لوح‌ راآفرید.از یك‌ قسم‌ قلم‌ را آفرید .از یك‌ قسم‌ بهشت‌ را آفرید وقسم‌ چهارم‌ رادر مقام‌ خوف‌ قرار داد.سپس‌ آنرا به‌ چهار قسمت‌ نمود واز یك‌ قسم‌ملائكه‌ را آفرید.از یك‌ قسم‌ خورشید را آفرید واز یك‌ قسم‌ ماه‌ را آفریدوقسم‌ چهارم‌ را در مقام‌ رجاء قرار داد.سپس‌ آنرا چهار قسمت‌ كرد.از یك‌ قسم‌ عقل‌ را آفرید.از یك‌ قسم‌ علم‌ وحلم‌ را آفرید.از یك‌ قسم‌ عصمت‌را آفرید وقسم‌ چهارم‌ را در مقام‌ حیاء نگاه‌ داشت‌.سپس‌ آنرا به‌ صدوبیست‌ وچهارهزار نور تقسیم‌ كرد واز هر نوری‌ پیامبری‌ را آفرید وازارواح‌ آنان‌،ارواح‌ اولیاء وشهداء وصالحین‌ را بیافرید.(المیزان‌ ذیل‌ آیه‌٣٢بقره‌)

فخرفروشی؟آدم‌علیه‌السلام وحواعلیه‌السلام در بهشت‌ فردوس‌

آمده‌ است‌ كه‌ وقتی‌ خداوند آدم‌ وحوارا خلق‌ كرد.آن دو فخر می‌فروختند.آدم‌ به‌ حوا گفت‌:خداوند متعال‌ مخلوقی‌ بهتر از ما نیافریده‌ است‌.

دراین‌ موقع‌ خدا به‌ جبرئیل‌ دستورداد تا آن دو را به‌ بهشت‌ فردوس‌ ببرد.

وقتی‌ وارد فردوس‌ شدند،دیدند دختری‌ برروی‌ تختی‌ از تختهای‌ بهشت‌ نشسته‌ وتاجی‌ از نور برسر ودوگوشواره‌ از نور درگوش‌ دارد واز نورصورتش‌،فردوس‌ روشن‌ است‌.

آدم‌علیه‌السلام به‌ جبرئیل‌ گفت‌:ای‌ حبیب‌ من‌ جبرئیل‌!این‌ دختر كه‌ از نور صورت‌ اوبهشت‌ روشن‌ است‌ ،كیست‌؟

جبرئیل‌ گفت‌:این‌ فاطمه‌عليها‌السلام دختر پیغمبرآخرالزمان‌ است‌.تاجی‌ كه‌ برسردارد،شوهرش‌ علی‌علیه‌السلام ودوگوشواره‌اش‌،حسن‌علیه‌السلام وحسین‌علیه‌السلام هستند. واوازچهارهزار سال‌ قبل‌ از خلقت‌ شما موجود بوده‌ است‌.(فاطمه‌ سرور زنان‌عالم‌ ص‌١٥)

فرشتة‌ محمود

قبل‌ از ازدواج‌ فاطمه‌عليها‌السلام ،روزی‌ فرشته‌ای‌ بنام‌ محمود كه‌ دارای‌ بیست‌وچهار صورت‌ بود،نزد پیامبراسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسید:ای‌ دوستم‌ جبرئیل‌!تاكنون‌ تورا اینگونه‌ ندیده‌ بودم‌؟

فرشته‌ گفت‌:من‌ جبرئیل‌ نیستم‌ بلكه‌ من‌ محمودم‌ كه‌ خداوند مرا فرستاده‌ تانور را به ازدواج‌ نور در بیاورم‌.

پیامبراسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:چه‌ شخصی‌ را به‌ چه‌ شخصی‌؟

گفت‌:فاطمه‌ را به‌ علی‌.

در این‌ هنگام‌ چشم‌ رسول خدا به‌ كتف‌ محمود افتاد.كه‌ برآن‌ نوشته‌بود:محمّد رسول‌ اللّه‌.علی‌ّ وصیه‌.

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسید:از چه‌ زمانی‌ این‌ عبارت‌ بركتف‌ تو نوشته‌ شده‌ است‌؟

محمود گفت‌:بیست‌ وچهارهزارسال‌ قبل‌ از اینكه‌ خداوند آدم‌علیه‌السلام را خلق‌كند.(فاطمه‌ سرور زنان‌ عالم‌ ص‌٣١)

سؤال‌ قریش‌ از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

روزی‌ عده‌ای‌ از قریش‌ نزد پیامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمدند وگفتند:چگونه‌ شمابرترین‌ پیامبر هستی‌ درحالیكه‌ آخر پیامبران‌ می‌باشی‌؟

حضرت‌ فرمود:من‌ اولین‌ كسی‌ بودم‌ كه‌ به‌ خدا ایمان‌ آوردم‌ واولین‌ كسیكه‌ به‌ندای‌ پروردگار كه‌ فرمود:الست‌ُ بربّكم‌؟ لبّیك‌ گفتم‌.

برتر از فرشتگان‌

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به‌ علی‌علیه‌السلام فرمود:ای‌ علی‌!اگر ما نبودیم‌ خداوند آدم‌ وحواوبهشت‌ ودوزخ‌ وآسمان‌ وزمین‌ را نمی‌آفرید!

چگونه‌ ما از فرشتگان‌ برتر نباشیم‌ وحال‌ آنكه‌ ما در توحیدوخداشناسی‌،ودرمعرفت‌ وتسبیح‌ وتقدیس‌ وتهلیل‌ پروردگار برآنهاسبقت ‌گرفتیم‌ .زیرا نخستین‌ چیزی‌ كه‌ خداوند آفرید،ارواح‌ مابود كه‌ خداوند مارابه‌ توحید وتمجید خود گویا ساخت‌.سپس‌ فرشتگان‌ را آفرید وچون‌ آنهاارواح‌ مارا یك‌ نور مشاهده‌ كردند.امور مارا عظیم‌ شمردند،پس‌ ما تسبیح ‌گفتیم‌ تا فرشتگان‌ بدانند كه‌ ماهم‌ مخلوق‌ هستیم‌ وخدا از صفات‌ ما منزّه‌است‌.

از تسبیح‌ ما ملائكه‌ نیز تسبیح‌ گفتند وخدا را از صفات‌ ما منزّه‌ دانستندوچون‌ عظمت‌ مقام‌ مارا مشاهده‌ كردند،ما تهلیل‌(لااله‌ الاّ اللّه‌)گفتیم‌ تاملائكه‌ بدانند كه‌ الهی‌ بجز اللّه‌ نیست‌.

پس‌ هنگامیكه‌ بزرگی‌ محل‌ (ومقام‌)مارا دیدند،خداوند را تكبیر گفتیم‌ تابدانند كه‌ خداوند بزرگتر از آن‌ است‌ كه‌ درك‌ شود وموقعیت‌ او عظیم‌ است‌وماخدایانی‌ نیستیم‌ كه‌ واجب‌ باشد در عرض‌ خدا ویا پائین تر از او عبادت‌شویم‌!

پس‌ هنگامیكه‌ قدرت‌ وقوّة‌ مارا دیدند،گفتیم‌:لاحول‌ ولاقوة‌ الاّباللّه‌ العلی‌العظیم‌ تابدانند كه‌ هیچ‌ نیروئی‌ جز نیروی‌ الهی‌ نیست‌.

وچون‌ نعمتی‌ كه‌ خداوند برماداده‌ وطاعت‌ مارا واجب‌ فرموده‌،مشاهده‌كردند،گفتیم‌:الحمدُ لِلّه‌.تابدانند كه‌ حقوق‌ خداوند متعال‌ بخاطر نعمتهائی‌كه‌ به‌ ماداده‌ چیست‌.فرشتگان‌ هم‌ الحمدللّه‌ گفتند.

پس‌ فرشتگان‌ به‌ وسیله‌ ما به‌ معرفت‌ وتسبیح‌ وتهلیل‌ وتمجید خداوندمتعال‌ راهنمائی‌ شدند.

سپس‌ خداوند متعال‌ آدم‌علیه‌السلام را آفرید ومارا درصُلب‌ او قرار داد وبه‌فرشتگان‌ امر فرمود تا بخاطر احترام‌ ما كه‌ در صلب‌ آدم‌ بودیم‌،براو سجده‌كنند.درواقع‌ سجده‌ آنها بندگی‌ خداوند بود واحترام‌ واطاعت‌ آدم‌ بود كه‌مادر پشتش‌ بودیم‌.

وچگونه‌ از ملائكه‌ برتر نباشیم‌ وحال‌ آنكه‌ در معراج‌ وقتی‌ به‌ آسمانها بالارفتم‌،جبرئیل‌ برای‌ نماز جماعت‌ بمن‌ گفت‌ كه‌ جلو بایست‌!

گفتم‌:ای‌ جبرئیل‌ برتو پیشی‌ بگیرم‌؟

گفت‌:آری‌ زیرا خداوند تبارك‌ وتعالی‌ پیامبرانش‌ را برهمه‌ فرشتگان‌ برتری‌داده‌ وتورا بخصوص‌ برتری‌ داده‌ است‌.من‌ جلو ایستادم‌ وبرای‌ آنها نمازخواندم‌.البته‌ فخر فروشی‌ نیست‌.

وقتی‌ به‌ حجابهای‌ نور رسیدیم‌،جبرئیل‌ بمن‌ گفت‌،پیش‌ برو!ولی‌ خودش‌ ماند.

گفتم‌:ای‌ جبرئیل‌!در چنین‌ جائی‌ از من‌ جدا می‌شوی‌؟

گفت‌:خدایم‌ دستورداده‌ كه‌ از اینجافراتر نروم‌.

من‌ بالارفتم‌تا در جائیكه‌ با خدا سخن‌ گفتم‌.

ندا رسید كه‌:ای‌ محمّد!توبنده‌ من‌ هستی‌ ومن‌ پروردگار توام‌!مراعبادت‌ كن‌وبرمن‌ توكل‌ نما كه‌ تو نور من‌ در بندگانم‌ ورسول‌ من‌ در مخلوقاتم‌ وحجّت‌من‌ در آفریدگانم‌ هستی‌!بهشتم‌ را برای‌ كسیكه‌ از تو پیروی‌ كندآفریدم‌ودوزخم‌ را برای‌ كسیكه‌ نافرمانیت‌ كند،قرار دادم‌ وكرامتم‌ را برای‌ اوصیای‌تو واجب‌ نمودم‌ وثوابم‌ را برای‌ شیعیان‌ تو قرار دادم‌.

گفتم‌:خدایا!اوصیای‌ من‌ كیانند؟

نداشد كه‌:ای‌ محمّد!اوصیای‌ تو همانها هستند كه‌ نامشان‌ برساق‌ عرش‌ نوشته‌ شده‌ است‌.كه‌ اول‌ آنها علی‌ بن‌ ابیطالب‌ وآخرین‌ آنها مهدی‌ امّت‌ من‌است‌.(مكیال‌ المكارم‌ ج‌١ص‌٥٧)

امتحان‌ قبل‌ از خلق‌ شدن

‌در زیارتنامه‌ حضرت‌ فاطمه‌عليها‌السلام آمده‌ است‌ كه‌:

ای‌ امتحان‌ شده‌ !خدا قبل‌ از اینكه‌ تورا خلق‌ كند،شمارا آزمایش‌ كرد وتوراصبور یافت‌.(مفاتیح‌ الجنان‌)

روح‌ بدون‌ بدن‌!

امام‌ صادق‌علیه‌السلام :در حدیث‌ قدسی‌ است‌ كه‌ خدا فرمود:ای‌ محمّد!من‌ ،تووعلی‌ را قبل‌ از آسمانها وزمین‌ وعرش‌ ودریاها، بصورت‌ نور آفریدم‌یعنی‌روح‌ بدون‌ بدن‌!وتو بعد از آن‌، همیشه‌ مرا تهلیل‌ وتمجیدمی‌كردی‌. سپس‌روح‌ شمارا دونیم‌ كردم‌ وهرنیمی‌ راهم‌ دونیم‌ كردم‌ كه‌ از آن‌، تو وعلی‌وحسن‌ وحسین‌ خلق‌ شدید.

سپس‌ امام‌ صادق‌علیه‌السلام فرمود:بعد از آن‌ خداوند ،فاطمه‌ را از نور كه‌ روح‌ بدون‌بدن‌ است‌ آفرید...ونورخودرا در ماهم‌ جاری‌ كرد.(اصول‌ كافی‌ج‌٣ص‌٢٥٨)

دریك‌ سایه‌ سبز رنگ‌!

مفضل‌ به‌ امام‌ صادق‌علیه‌السلام گفت‌:زمانیكه‌ شما در (اظلّه‌)بودید درچه‌ حالی‌بودید؟

فرمود:ای‌ مفضّل‌!كسی‌ جزما نزد خدا نبود ومادر یك‌ سایه‌ سبز رنگ‌،اوراتسبیح‌ می‌گفتیم‌ وتقدیس‌ می‌نمودیم‌ وبه‌ بزرگواری‌ یاد می‌كردیم‌.جز ما نه‌فرشته‌ مقربّی‌ بود ونه‌ صاحب‌ روحی‌ بود!تا اینكه‌ خدا خلقت‌ اشیاء راشروع‌ كرد وملائكه‌ وغیر آنهارا خلق‌ نمود وعلم‌ آن‌ را بماداد.(اصول‌ كافی‌ج‌٣ص‌٢٦٢)

ندای‌ منادی

‌امام‌ صادق‌علیه‌السلام :حقیقتا ما اولین‌ خاندانی‌ هستیم‌ كه‌ خدا نام‌ مارا بلندكرد.زیرا وقتی‌ خداوند، آسمانهاوزمین‌ را خلق‌ كرد،دستور داد كه‌ منادی‌ سه‌بار ندا كند:

اشهد اَن‌ لا اله‌ الاّ اللّه‌.اشهد اَن‌ّ محمدا رسول‌ اللّه‌.اشهدُ اَن‌َّ علیاامیرالمؤمنین‌ حقّا.

از اهل‌ تسنن‌ نقل‌ شده‌ كه‌:

از امام‌ احمدبن‌ حنبل‌ وغیراو نقل‌ شده‌ كه‌ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:من‌ وعلی‌،چهارده‌ هزارسال‌ قبل‌ از خلقت‌ آدم‌ از یك‌ نور خلق‌ شدیم‌.وقتی‌آدم‌علیه‌السلام خلق‌ شد،خدامارا در صُلب‌ او قرار داد.

بعد از آن‌،نورمن‌ وعلی‌ باهم‌ بود تا اینكه‌ در صُلب‌ عبدالمّطلب‌ از هم‌جداشدیم‌.آنوقت‌ در من‌ نبوّت‌ ودر علی‌ ،خلافت‌ وجانشینی‌ مقررگردید.(شبهای‌ پیشاور)

ابراهیم‌علیه‌السلام وملكوت‌ آسمانهارسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :وقتی‌ خداوند ،ملكوت‌ آسمانها را به‌ ابراهیم‌علیه‌السلام نشان‌داد،ابراهیم‌علیه‌السلام نوری‌ را در عرش‌ دید.

پرسید:خدایا!این‌ چه‌ نوری‌ است‌؟

خطاب‌ رسید:ای‌ ابراهیم‌!این‌ نور،محمّد برگزیده‌ من‌ است‌.

پرسید:نور دیگری‌ كه‌ پهلوی‌ اوست‌،چیست‌؟

فرمود:این‌ نور علی‌،یاری‌ كننده‌ دین‌ من‌ است‌.

پرسید:نوردیگری‌ هم‌ پهلوی‌ ایشان‌ مشاهده‌ می‌كنم‌!

فرمود:این‌ فاطمه‌ است‌ كه‌ پهلوی‌ پدر وشوهرش‌ قرار دارد.من‌ دوستان‌فاطمه‌ را از آتش‌ نجات‌ داده‌ام‌.

پرسید:خدایا!دو نور دیگر می‌بینم‌!

فرمود:آنها حسن‌ وحسین‌ هستند.

پرسید:نورهای‌ دیگری‌ هم‌ می‌بینم‌!

فرمود:آنهاعلی‌ بن‌ الحسین‌ ومحمدبن‌ علی‌ وجعفربن‌ محمد وموسی‌ بن‌جعفر وعلی‌ بن‌ موسی‌ ومحمدبن‌ علی‌ وعلی‌ بن‌ محمد وحسن‌ بن‌ علی‌ومهدی‌ آل‌ محمد می‌باشند.

پرسید:خدایا!غیر از این‌ چهارده‌ نور، نورهای‌ بسیاری‌ در اطراف‌ آنهامی‌بینم‌!

فرمود:اینها شیعیان‌ ودوستان‌ محمّد وآل‌ محمّدند.

پرسید:شیعیان‌ را با چه‌ علامتی‌ می‌توان‌ شناخت‌؟

فرمود:خواندن‌ پنجاه‌ ویك ركعت‌ نماز در شبانه‌ روز(١٧ركعت‌ واجب‌و٣٤ركعت‌ نافله‌)،بلند گفتن‌ بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم‌،قنوت‌ قبل‌ ازركوع‌،سجده‌ شكر وانگشتر بدست‌ راست‌ كردن‌.

ابراهیم‌علیه‌السلام درخواست‌ كرد كه‌:خدایا!مرانیز از دوستان‌ وشیعیان‌ محمّد وآل‌محمّد قرار بده‌!

خطاب‌ رسید:من‌ تورا از دوستان‌ وشیعیان‌ آنها قرار دادم‌.«ستارگان‌ درخشان‌ج‌١١ص‌٥»

نظر بعضی‌ از دانشمندان‌ومشاهیر غیر مسلمان‌ درباره‌ شخصیت‌ حضرت‌ محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

«لامارتین‌»شاعر ونویسندة‌ بزرگ‌ فرانسه‌:

محمّد شخصیتی‌ است‌ كه‌ مافوق‌ بشریت‌ ومادون‌ خداست‌.

«ژان‌ ژاك‌ روسو»فیلسوف‌ مشهور نامی‌ سویسی‌:

ای‌ محمّد!ای‌ آورنده‌ قرآن‌ كجائی‌!بیا دست‌ مرا بگیر وبه‌ باغ‌وصحرا وچمن‌ وبه‌ هرجائی‌ كه‌ می‌خواهی‌ ببر!اگر تومرا میان‌دریای‌ بلا ببری‌،خواهم‌ رفت‌ .زیرا توعالم‌ به‌ حیات‌ وزندگی‌هستی‌.

«گوستاولوبون‌»مورخ‌ ودانشمند شهیر فرانسوی‌ می‌گوید:

عقل‌ محمّد از بزرگترین‌ عقول‌ بشری‌ وعقائد او از استوارترین‌عقائد است‌.

«مستر ولیز»دانشمند ونویسنده‌ شهیر انگلیسی‌:

درمیان‌ دینهای‌ موجود جهان‌،دیانتی‌ كه‌ از روی‌ حق‌ وحقیقت‌سیزده‌ قرن‌ است‌ كه‌ با تمدن‌های‌ اعصار،سیر نموده‌،بدون‌ اینكه‌تغییری‌ در قوانین‌ واحكام‌ خود بدهد،فقط‌ دین‌ پاك‌ از خرافات‌اسلام‌ است‌.اگربمن‌ بگویند:اسلام‌ را تعریف‌ كن‌!می‌گویم‌.اسلام‌یعنی‌ تمدن‌!«محمدپیامبرشمشیرنیست‌»

و...

برتری‌ محمّد وآل‌ محمّد برسایر انبیاء

دلایل‌ متقنی‌ وجوددارد كه‌ چهارده‌ معصوم‌علیه‌السلام برتر از انبیاءواولیاءبوده‌اند.دربعضی‌ از آیات‌ قرآن‌ به‌ صراحت‌ آمده‌ است‌ كه‌ حضرت‌ابراهیم‌علیه‌السلام ویعقوب‌علیه‌السلام ویوسف‌علیه‌السلام وعیسی‌علیه‌السلام خودرا مسلمان‌ خوانده‌اندوخداوند ابراهیم‌علیه‌السلام را از شیعیان‌ ذكر نموده‌ است‌.به‌ چند آیه‌ توجه‌فرمائید:

( إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ) ١٣١و١٣٢بقره‌

خدابه‌ ابراهیم‌ گفت‌:مسلمان‌ شو!اوهم‌ گفت‌:من‌ تسلیم‌ پروردگارعالمیانم‌.وابراهیم‌ پسرانش‌ را به‌ این‌ دین‌ سفارش‌ كرد ویعقوب‌ نیز به‌ پسران‌گفت‌:بدرستیكه‌ خدا این‌ دین‌ را برای‌ شما انتخاب‌ كرده‌ است‌ پس‌ مبادابمیرید مگر با اسلام‌.

( فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ) ٥٢آل‌عمران‌

وقتی‌ عیسی‌ احساس‌ كرد كه‌ مردم‌ كافرشده‌اند.پرسید:چه‌ كسانی‌ یاور من‌بسوی‌ خدایند؟حواریون‌ گفتند:مابه‌ خدا ایمان‌ آورده‌ وتوشاهد باش‌ كه‌مامسلمان‌ هستیم‌.

( مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَـٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ) ٦٧آل‌ عمران‌

ابراهیم‌ نه‌ یهودی‌ ونه‌ مسیحی‌ بود بلكه‌ موحّد ومسلمان‌ بود ومشرك‌ نبود.

( قُلْ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ) ٨٤آل‌ عمران‌

بگو به‌ خدا وآنچه‌ برما وبرابراهیم‌ واسماعیل‌ واسحاق‌ ویعقوب‌ وفرزندان‌ونوادگان‌ او فروفرستاده‌ شده‌ وبه‌ آنچه‌ بر موسی‌ وعیسی‌ وپیامبران‌ ازخدایشان‌ داده‌ شده‌،ایمان‌ داریم‌ ومیان‌هیچ‌ یك‌ از ایشان‌ جدا نكنیم‌ ومامسلمان‌ِ خداهستیم‌.

( حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّـهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ دیناً ) ٣مائده‌

امروز(غدیر)دین‌ شمارا به‌ كمال‌ رساندم‌ ونعمت‌ خودرا برشما تمام‌ كردم‌واسلام‌ را برای‌ شما پسندیدم‌ وبه‌ آن‌ راضی‌ شدم‌.

( رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ) ١٠١یوسف‌

یوسف‌ گفت‌:خدایا!توبمن‌ پادشاهی‌ دادی‌ وعلم‌ تعبیرخواب‌آموختی‌.توآفریننده‌ آسمانها وزمینی‌.توسرپرست‌ من‌ در دنیاوآخرتی‌.مرامسلمان‌ از دنیا ببر وبه‌ صالحین‌ ملحق‌ نما.

سؤالات‌ یهودی‌ از علی‌علیه‌السلام

بعد از رحلت‌ رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ،یك نفر یهودی‌ وارد مدینه‌ شد وسؤالاتی‌ رامطرح‌ كرد كه‌ تنها علی‌علیه‌السلام توانست‌ به‌ آنهاجواب‌ دهد وبعد ازآن‌یهودی‌،مسلمان‌ شد.

او پرسید:پیامبرشما گفته‌ است‌ برتر از سایر پیامبران‌ است‌.حضرت‌آدم‌علیه‌السلام این‌ فضیلت‌ را داشت‌ كه‌ همه‌ فرشتگان‌ براو سجده‌ نمودند.آیاپیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌ است‌؟

علی‌علیه‌السلام :سجده‌ فرشتگان‌ برای‌ آدم‌علیه‌السلام یكبار بود.ولی‌ خدا خود وملائكه‌اش‌ تاروز قیامت‌ بر محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم صلوات‌ می‌فرستند.همانطور كه‌ خدادرقرآن‌می‌فرماید:( إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ) احزاب‌٥٦

یعنی‌ خدا وملائكه‌اش‌ بر پیامبراسلام‌ صلوات‌ می‌فرستند.

یهودی‌:نوح‌علیه‌السلام نفرین‌ كرد وبه‌ دعای‌ او خدا بارانی‌ فرستاد تا كفار غرق‌شدند.آیا پیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌ است‌؟

علی‌علیه‌السلام :پیامبر اسلام‌،پیامبررحمت‌ بوده‌ است‌.ولی‌ ما شاهد بودیم‌ كه‌ وقتی‌مدتی‌ مدینه‌ دچار خشكسالی‌ شد ومردم‌ از پیامبر درخواست‌ كردند كه‌برای‌ آمدن‌ باران‌ دعا كند.حضرت‌ دعا كرد وتا هفت‌ شبانه‌ روز باران‌ آمدبطوریكه‌ مردم‌ آمدند ودرخواست‌ كردند كه‌ پیامبر دعا كند كه‌ باران‌ برشهرمدینه‌ نبارد وفقط‌ بر زمینهای‌ كشاورزی‌ آنان‌ ببارد!پیامبرهم‌ دعاكرد:خدایا!برمدینه‌ نه باران‌!وبرخارج‌ از مدینه‌ به باران‌.دراین‌ حال‌ آسمان‌مدینه‌ صاف‌ بود ولی‌ خارج‌ از مدینه‌ باران‌ می‌آمد.

یهودی‌:حضرت‌ هودعلیه‌السلام برقومش‌ نفرین‌ كرد وخدابادی‌ فرستاد كه‌ قوم‌ناسپاس‌ هود،هلاك‌ شدند.آیا پیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌ است‌؟

علی‌علیه‌السلام :در جنگ‌ خندق‌ كه‌ مشركین‌ مدینه‌ را محاصره‌ نمودند،خداطوفانی‌ فرستاد تا خیمه‌های‌ مشركین‌ را از جادرآورد ویكی‌ از عوامل‌شكست‌ دشمن‌ شد.

یهودی‌:خدابرای‌ صالح‌،شتری‌ از دل‌ كوه‌ درآورد تا نشانه‌ نبوت‌ او باشد.آیاپیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌ است‌؟

علی‌علیه‌السلام :شتر صالح‌ با او حرف‌ نزد ولی‌ یك روز شتری‌ در مقابل‌ پیامبر زانو زدوبا زبان‌ عربی‌ فصیح‌ از صاحبش‌ نزد پیامبر شكایت‌ كرد.پیامبر صاحبش‌ راخواست‌ واورا از كشتن‌ شتر منع‌ نمود.

یهودی‌:خدا با موسی‌علیه‌السلام حرف‌ زد.آیا پیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌است‌؟

علی‌علیه‌السلام :وقتی‌ پیامبر اسلام‌ به‌ معراج‌ رفت‌،در «مقام‌ قاب‌ قوسین‌ اوادنی‌»باخدا سخن‌ گفت‌ و..

یهودی‌:خدا به‌ سلیمان‌ پادشاهی‌ داد.آیا پیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌است‌؟

علی‌علیه‌السلام :یك روز ملكی‌ با كلیدهایی‌ در دست‌ نزد پیامبراسلام‌ آمدوگفت‌:خدا سلام‌ رسانده‌ وفرموده‌ است‌ كه‌ اینها كلیدهای‌ گنجهای‌ زمین‌است‌.اگر می‌خواهی‌ در دنیا پادشاه‌ باش‌ وآخرت‌ هم‌ جایت‌ در بهشت‌محفوظ‌ است‌.پیامبر كلیدهارا پس‌ داد وعرضه‌ داشت‌ كه‌:میخواهم‌ یك روزسیر باشم‌ وشكر خدا گویم‌ ویك روز گرسنه‌ باشم‌ از خدا درخواست‌ كنم‌.

یهودی‌:خدا باد را تحت‌ فرمان‌ سلیمان‌علیه‌السلام قرار داد واو بوسیله‌ باد به‌ هرجامی‌خواست‌ می‌رفت‌.آیا پیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌ است‌؟

علی‌علیه‌السلام :درسفر معراج‌،وسیله‌ای‌ آسمانی‌ بنام‌ بُراق‌ برای‌ پیامبر آوردند كه‌حضرت‌ برآن‌ سوار شد ودر یكشب‌ از مكه‌ به‌ قدس‌ رفت‌ واز آنجا به‌آسمانهای‌ هفت‌ گانه‌ بالارفت‌ وبعد از سفرهائی‌،موقع‌ اذان‌ صبح‌ به‌ مكه‌برگشت‌.

یهودی‌:عیسی‌علیه‌السلام مرده‌ زنده‌ می‌كرد.آیا پیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌است‌؟

علی‌علیه‌السلام :یكروز یك نفرزن‌ یهودی‌ پیامبر را مهمان‌ كرد وبرای‌ او دست‌گوسفند كباب‌ شده‌ آورد.وقتی‌ پیامبر لقمه‌ اول‌ را در دهان‌ گذاشت‌،آن‌دست‌ گوسفند به زبان‌ آمد وگفت‌:مرا به‌ زهر آلوده‌اند از من‌ نخور!

یهودی‌:عیسی‌علیه‌السلام از ذخایر غذایی‌ پشت‌ دیوارها وخانه‌ها خبر می‌داد. آیاپیامبرشما چنین‌ فضیلتی‌ داشته‌ است‌؟

علی‌علیه‌السلام :در جنگ‌ موته‌،لشگر اسلام‌ در مرز روم‌ مشغول‌ جنگ‌ با دشمن‌ بودوپیامبر در مسجد مدینه‌،اخبار جنگ‌ را نقل‌ می‌كرد.وقتی‌ لشگر اسلام‌مراجعت‌ كرد،دیدند همانطور بوده‌ است‌ كه‌ حضرت‌ نقل‌ می‌كرد.

«ستارگان‌ درخشان‌ ج‌١ص‌٢٩»

نهنگ‌ سخن‌ می‌گوید!

ابوحمزه‌ ثُمالی‌ نقل‌ می‌كند كه‌:

عبدالله بن‌ عمر نزد امام‌ سجادعلیه‌السلام آمد وگفت‌:ای‌ پسر حسین‌!تو گفته‌ای‌ كه‌حضرت‌ یونس‌علیه‌السلام به‌ این‌ علت‌ در شكم‌ نهنگ‌ گرفتار شد كه‌ در ولایت‌اهلبیت‌علیه‌السلام تأمل‌ كرده‌ بود؟

امام‌ سجادعلیه‌السلام :آری‌!ثكلتك‌ امّك‌!

عبدالله بن‌ عمر:اگر راست‌ می‌گوئی‌ بمن‌ نشان‌ بده‌!

امام‌ فرمود:چشمانت‌ را برهم‌ بگذار سپس‌ باز كن‌!

وقتی‌ عبدالله چشمانش‌ را باز كرد،خودرا كنار دریائی‌ دید(ودچار ترس‌ شد).او گفت‌:ای‌ سرورم‌!خون‌ من‌ بگردن‌ شماست‌!شمارا به‌ خدا قسم‌می‌دهم‌ كه‌مرا بخطر نیاندازید!

امام‌ فرمود:می‌خواهم‌ نهنگ‌ یونس‌ را بتو نشان‌ بدهم‌.

سپس‌ امام‌ صدا زد:ایهّا الحوت‌!ای‌ نهنگ‌!

ناگاه‌ نهنگی‌ چون‌ كوهی‌ عظیم‌ سر از دریا بیرون‌ آورد وگفت‌:لبّیك‌ یا ولی‌ الله!

امام‌ فرمود:توكیستی‌؟

گفت‌:من‌ نهنگ‌ حضرت‌ یونس‌ هستم‌.

امام‌ فرمود:برایمان‌ حرف‌ بزن‌!

گفت‌:ای‌ مولایم‌!از زمان‌ جدّت‌ آدم‌علیه‌السلام تا زمان‌ حضرت‌ محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خداهیچ‌ پیامبری‌ را مبعوث‌ نكرد الاّ اینكه‌ ولایت‌ شما اهلبیت‌علیه‌السلام را براو عرضه‌نمود.هركدام‌ كه‌ قبول‌ كرد،سالم‌ ماند.وهركه‌ تأمل‌ كرد،دچار فتنه‌شد.همانطور كه‌ آدم‌علیه‌السلام به‌ معصیت‌،نوح‌علیه‌السلام به‌ غرق‌ شدن‌،ابراهیم‌علیه‌السلام به‌آتش‌ ،یوسف‌علیه‌السلام به‌ زندان‌،ایوب‌علیه‌السلام به‌ بلا وداودعلیه‌السلام به‌ خطا مبتلاشد.تا اینكه‌خداوند،یونس‌علیه‌السلام را مبعوث‌ نمود وبه‌ او وحی‌ كرد كه‌:ولایت‌علی‌علیه‌السلام وامامان‌ از نسل‌ اورا دوست‌ بدار!

یونس‌ جواب داد:چگونه‌ كس‌ را كه‌ ندیده‌ام‌ ونشناخته‌ام‌ ،دوست‌ بدارم‌؟وباغیظ‌ رفت‌!

خدابمن‌ وحی‌ كرد كه‌:اورا درشكم‌ خود زندانی‌ كن‌ ولی‌ استخوانی‌ از او نرم‌ننما!

من‌ اورا چهل‌ روز در شكمم‌ نگاه‌ داشتم‌ تا اینكه‌ اودرتاریكی‌ شكمم‌ نداداد:ای‌ خدایی‌ كه‌ جز تو خدایی‌ نیست‌!تو منزّهی‌ ومن‌ بخودم‌ ظلم‌ كردم‌.من‌ولایت‌ علی‌علیه‌السلام وامامان‌ از نسل‌ اورا قبول‌ نمودم‌.

خداهم‌ بمن‌ دستوردادكه‌ اورا به ساحل‌ بیاندازم‌.

سپس‌ امام‌ فرمود:ای‌ نهنگ‌ برگرد!او هم‌ رفت‌ ودریا آرام‌ شد.«مكیال‌المكارم‌ ج‌١»

نگاه‌ عمیقانه‌ یهودی‌ به‌ پیامبر

اسلام‌یك روز یك‌ نفر یهودی‌ نزد پیامبراسلام‌ آمد ونگاه‌ خیره‌ای‌ به‌ حضرت‌ نمود.

حضرت‌ فرمود:كاری‌ داری‌؟

یهودی‌ گفت‌:موسی‌علیه‌السلام برتر است‌ یا تو؟موسایی‌ كه‌ خدا با او حرف‌ زدومعجزاتی‌ چون‌ اژدها شدن‌ عصا وتابیدن‌ نور از جبینش‌ را به‌ او داد وتورات‌را براو نازل‌ كرد ودریارا برای‌ او شكافت‌!

پیامبراسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:برای‌ انسان‌ خوب‌ نیست‌ كه‌ از خودش‌ تعریف‌ كندولی‌ برتو واجب‌ است‌ كه‌ پیامبرآخرالزمان‌ را بشناسی‌!

بدانكه‌ وقتی‌ آدم‌علیه‌السلام از بهشت‌ اخراج‌ شد،صدا زد:خدایا!تورا بحق‌ محمّدوآل‌ محمّد مرا بیامرز!

خداهم‌ اورا آمرزید.

وقتی كه‌ نوح‌ سوار كشتی‌ شد،می‌خواست‌ غرق‌ شود،صدازد:خدایا!بحق‌محمّد وآل‌ محمّد مرا نجات‌ بده‌!خداهم‌ اورا نجات‌ داد.

وقتی‌ ابراهیم‌علیه‌السلام در آتش‌ گرفتار شد،صدازد:خدایا!بحق‌ محمّد وآل‌ محمّدمرا نجات‌ بده‌!خداهم‌ اورا نجات‌ داد.

هنگامیكه‌ موسی‌علیه‌السلام به‌ دریا رسید وپشت‌ سرش‌ فرعونیان‌ بودند،صدازد:خدایا!بحق‌ محمّد وآل‌ محمّد مرا نجات‌ بده‌!خداهم‌ اورا نجات‌داد....

اگر موسی‌علیه‌السلام زمان‌ من‌ بود وبمن‌ ایمان‌ نمی‌آورد،ایمانش‌ بخدا سودی‌برایش‌ نداشت‌!...

وبدانكه‌ از نسل‌ من‌،مهدی‌ ظاهر می‌شود كه‌ عیسی‌علیه‌السلام پشت‌ سر او نمازمی‌خواند واورا یاری‌ می‌كند.