جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي50%

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي نویسنده:
گروه: سایر کتابها

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي
  • شروع
  • قبلی
  • 103 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7274 / دانلود: 3952
اندازه اندازه اندازه
جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

جايگاه اهل بيت علیه السلام در جهان هستي

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

روز قیامت‌ ومنبرهای‌ پیامبران‌ واوصیاء

جابربن‌ عبدالله انصاری‌ از امام‌ باقرعلیه‌السلام نقل‌ می‌كند كه‌ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

روز قیامت‌،منبرهائی‌ از نوربرای‌ پیامبران‌ نصب‌ می‌كنند.منبری‌ كه‌ برای‌ من ‌می‌گذارند،از همه‌ با عظمت‌ تر است‌.آنگاه‌ خداوند عزّ وجل‌ می‌فرماید:

ای‌ محمّد!خطبه‌ بخوان‌! من‌ سخنرانی‌ می‌كنم‌ كه‌ هیچ‌ یك‌ از پیامبران‌نشنیده‌ باشند.

سپس‌ برا ی‌ جانشینان‌ پیامبران‌ هم‌ منبرهائی‌ نصب‌ می‌نمایند.منبر جانشین‌من‌ علی‌علیه‌السلام از همه‌ بلندتر است‌.آنگاه‌ خداوند عزّ وجل‌ّ می‌فرماید:

ای‌ علی‌!خطبه‌ بخوان‌!علی‌علیه‌السلام خطبه‌ای‌ بخواند كه‌ هیچ‌ یك‌ از اوصیاءنشنیده‌ باشند.

آنگاه‌ برای‌ فرزندان‌ پیامبران‌ وفرزندان‌ من‌ ،حسن‌ وحسین‌ هم‌ منبرهائی‌ قرارمی‌دهند.

در این‌ موقع‌،جبرئیل‌ ندا می‌كند:

فاطمه‌ كجاست‌؟خدیجه‌ وآسیه‌ ومریم‌ كجاهستند؟

آنها بلند می‌شوند.پس‌ خداوند می‌فرماید:

لِمَن‌ِ المُلك‌ الیوم‌؟امروز پادشاهی‌ مال‌ِ كیست‌؟

محمّد وعلی‌ وحسن‌ وحسین‌ می‌فرمایند:لِله‌ّ الواحدِ القهّار.پادشاهی‌برای‌ خداوند یگانه‌ وپرقدرت‌ است‌.

خداوند می‌فرماید:

امروز!من‌ محمّد وعلی‌ وحسن‌ وحسین‌ وفاطمه‌ را بزرگواری‌ دادم‌.

هان‌!ای‌ اهل‌ محشر!سرهابه‌ گریبان‌ كشید وچشمهای‌ خودرا ببندید كه‌فاطمه‌ می‌خواهدبطرف‌ بهشت‌ برود.

در این‌ هنگام‌ ،جبرئیل‌، ناقه‌ای‌ از بهشت‌ كه‌ مهار آن‌ از مروارید وزین‌ آن‌ از مرجان‌ است‌ در مقابل‌ فاطمه‌ می‌خواباند وآن‌ حضرت‌ بر آن‌سوار می‌شود.آنگاه‌ صدهزار فرشته‌ از طرف‌ راست‌ وصدهزار از طرف‌ چپ‌،حضرت‌ را بربالهای‌ خود حمل‌ می‌كنندوبر در بهشت‌ فرود می‌آورند.

فاطمه‌ داخل‌ بهشت‌ نمی‌شود.وبطرف‌ اهل‌ محشر نگاه‌ می‌كند.

خطاب‌ می‌رسد كه‌:ای‌ دختر حبیب‌ من‌!این‌ نگرانی‌ تو از چیست‌؟در حالیكه‌تورا فرمان‌ بهشت‌ دادم‌؟

فاطمه‌ می‌فرماید:ای‌ پروردگارم‌!دوست‌ دارم‌ كه‌ مقامم‌ در پیشگاه‌ تو معلوم‌گردد.

خطاب‌ رسد:ای‌ فاطمه‌!بنگر ودر دل‌ هر كه‌ چیزی‌ از محبت‌ خودوفرزندانت‌ یافتی‌،دست‌ اورا بگیر ودر بهشت‌ جای‌ بده‌!

امام‌ باقرعلیه‌السلام فرمود:ای‌ جابر!بخدا سوگند!در آن‌ روز ،فاطمه‌،شیعیان‌ خودراجدا می‌كند،همانطور كه‌ مرغ‌ دانه‌های‌ خوب‌ را از دانه‌های‌ بد جدامی‌نماید.«فاطمه‌ سرور زنان‌ عالم‌ ص‌١١»

تقسیم‌ كننده‌ بهشت‌ وجهنّم

‌یك‌ روز علی‌علیه‌السلام برفراز منبر فرمود:

من‌ از طرف‌ خدا، تقسیم‌ كننده‌ بهشت‌ وجهنم‌ هستم‌.هیچ‌ كسی‌ جز پیامبراسلام‌ بر من‌ برتری‌ ندارد.«اصول‌ كافی‌ ج‌١»

موسی‌علیه‌السلام در معراج‌رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:در سفر معراج‌،وقتی‌ به‌ آسمان‌ ششم‌ رسیدم‌،مردبلندبالا وگندم‌ گونی‌ كه‌ موی‌ بلندی‌ داشت‌،دیدم‌ كه‌ می‌گفت‌:

بنی‌ اسرائیل‌ گمان‌ می‌كنند كه‌ من‌ گرامیترین‌ فرزند آدم‌علیه‌السلام نزد خدا هستم‌.امّااین‌ مرد(حضرت‌ محمد)نزد خدا گرامی‌تر است‌.«حیوة‌ القلوب‌»

دو مرد برگزیده‌

!پیامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به‌ فاطمه‌عليها‌السلام فرمود:

خدای‌ عزّ وجل‌ّ از میان‌ مردان‌،دو مرد را برگزید.یكی‌ پدرتو ودیگری‌شوهرتو.«فاطمه‌ سرور زنان‌ عالم‌ ص‌٣٢»

تو بهتری‌ یا جبرئیل‌؟

پیامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

خداوند،مخلوقی‌ بهتر از من‌ نیافریده‌ وكسی‌ نزد او از من‌ گرامی‌تر نیست‌.

علی‌علیه‌السلام پرسید:ای‌ رسول‌ خدا!شمابهترید یا جبرئیل‌؟

فرمود:ای‌ علی‌!خداوند تبارك‌ وتعالی‌ پیامبران‌ مرسل‌ را بر فرشتگان‌ مقرّب‌ خویش‌ برتری‌ داده‌ است‌ ومرا بر همه‌ پیامبران‌ برتری‌ بخشیده‌ است‌.ای‌علی‌!بعد از من‌،برتری‌ از آن‌ تو وامامان‌ بعد از تو است‌ زیرافرشتگان‌،خدمتگزار ما ودوستان‌ ما هستند.ای‌ علی‌!فرشتگان‌ حامل‌عرش‌،كه‌ به‌ تسبیح‌ وتحمید پروردگار مشغولند،برای‌ آنانكه‌ به‌ ولایت‌ مابگروند،طلب‌ آمرزش‌ كنند.«مكیال‌ المكارم‌ ج‌١ ص‌٥٧»

سروران‌ بهشت‌!پیامبراكرم‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:ما فرزندان‌ عبدالمطّلب‌ سادات‌ وسروران‌ اهل‌بهشتیم‌.من‌،علی‌،جعفر،حمزه‌،حسن‌،حسین‌ ومهدی‌.«مكیال‌ المكارم‌ ج‌١ص‌٦٣»

عبادت‌ بی‌ ولایت‌؟پیامبراكرم‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:هنگامیكه‌ به‌ معراج‌ رفتم‌،خدا بمن‌ وحی‌ كرد كه‌:

ای‌ محمّد!من‌ نظری‌ بسوی‌ زمین‌ كردم‌ وتورا از آن‌ اختیار كردم‌وپیغمبرساختم‌ واسم‌ تو را از نام‌ خود بر گرفتم‌ كه‌ من‌ محمودم‌ وتومحمّدی‌!دوباره‌ برزمین‌ نظری‌ افكندم‌ وعلی‌ را از آن‌ برگزیدم‌ واورا جانشین‌وداماد تو قرار دادم‌ ونام‌ اورا از نام‌ خودم‌ برگرفتم‌ كه‌ من‌ علی‌ّ اعلی‌ هستم‌واو علی‌ است‌.

سپس‌ فاطمه‌ وحسن‌ وحسین‌ را از نور شما خلق‌ كردم‌.آنگاه‌ ولایت‌ شما را برفرشتگان‌ عرضه‌ كردم‌،تا هركه‌ پذیرفت‌ در پیشگاه‌ من‌ از مقربّین‌ شود.

ای‌ محمّد!اگر بنده‌ای‌ آنقدر عبادتم‌ كند تا خسته‌ شود وبدنش‌ مانند مَشك‌پوسیده‌ گردد ولی‌ درحالی‌ از دنیا برود كه‌ منكر ولایت‌ شما باشد،اورا دربهشتم‌ جای‌ نخواهم‌ داد ودر زیر عرشم‌ سایه‌ نخواهم‌ بخشید.

ای‌ محمّد می‌خواهی‌ آنان‌ را ببینی‌؟

عرض‌ كردم‌:آری‌ پروردگارا!

فرمود:سرت‌ را بلند كن‌.

وقتی‌ سرم‌ را بلند كردم‌ ناگاه‌ انوار علی‌ وفاطمه‌ وحسن‌ وحسین‌ وعلی‌ بن‌الحسین‌ ومحمدبن‌ علی‌ وجعفربن‌ محمد وموسی‌ بن‌ جعفر وعلی‌ بن‌موسی‌ ومحمد بن‌ علی‌ وعلی‌ بن‌ محمد وحسن‌ بن‌ علی‌را دیدم‌ ومحمدبن‌الحسن‌ القائم‌ رادر وسط‌ آنان‌ مانند ستاره درخشانی‌ دیدم‌.

عرض‌ كردم‌:اینها كیانند؟

فرمود:اینها امامان‌ هستند واین‌ قائم‌ است‌ .آنكه‌ حلال‌ مرا حلال‌ وحرام‌ مراحرام‌ كند وبوسیله‌ او از دشمنانم‌ انتقام‌ كشم‌ واوبرای‌ دوستانم‌،مایه‌ راحتی‌است‌ واوست‌ كه‌ دل‌ شیعیان‌ وپیروان‌ تورا از ظالمین‌ وكافرین‌ شفا می‌بخشدودوبُت‌ لات‌ وعزّی‌ را تروتازه‌ بیرون‌ می‌آورد وآنهارا می‌سوزاند.البته‌ فتنه‌وامتحان‌ مردم‌ در آنروز بوسیله‌ این‌ دوبت‌، سخت ‌تر از فتنه‌ گوساله‌ سامری‌خواهد بود!«مكیال‌ المكارم‌ ج‌١ ص‌٧٥»

غبطه‌ به‌ شیعیان‌ علی‌علیه‌السلام

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

روز قیامت‌،عده‌ای‌ را می‌آورند كه‌ لباسهایی‌ از نور پوشیده‌ وبر صورتشان‌ نیزنور است‌.آثار سجده‌ از آنها پیداست‌.آنها از مقابل‌ صفوف‌ عبور كرده‌ ودرمقابل‌ قدرت‌ خدا می‌ایستند.

ملائكه‌ وپیامبران‌ وصالحین‌ بر آنها غبطه‌ می‌خورند.

عمر پرسید:ای‌ رسولخدا!اینها كیانند؟

فرمود:شیعیان‌ ما كه‌ امامشان‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ است‌.«بحارج‌٧»

در كتاب‌ ادریس‌ در صحف‌ ادریس‌ نوشته‌ شده‌ كه‌:

محمّد اولین‌ كسی‌ است‌ كه‌ در قیامت‌ از زمین‌ محشور میشود وبه‌ محل‌قیامت‌ وارد می‌گردد وشفاعت‌ می‌كند وشفاعتش‌ قبول‌ می‌شود واو اولین‌شخصی‌ است‌ كه‌ درهای‌ بهشت‌ را می‌كوبد وبهشت‌ برایش‌ گشوده‌می‌شودو وارد بهشت‌ می‌گردد.«بحارج‌١٥»

خوردن‌ غذا در قیامت‌!

علی‌علیه‌السلام فرمود:

شیعیان‌ ما در قیامت‌، در حالیكه‌ صورتهای‌ نورانی‌ وبدنی‌ پوشیده‌ بوده‌ وازهر ترسی‌ ایمن‌ می‌باشند.، از قبرها بیرون‌ می‌آیندوسختی‌ها ومواقف‌ قیامت‌،برای‌ آنان‌ آسان‌ است‌.مردم‌ در هراسند ولی‌ آنان‌ نمی‌ترسند. مردم‌ناراحتند ولی‌ آنها اندوهی‌ ندارند.برای‌ آنان‌ ناقه‌ هایی‌ سفید كه‌ دارای‌بالهایی‌ باشند،می‌آورند وآنان‌ سوار شده‌ ودرسایه‌ عرش‌ الهی‌ فرود آمده‌وبر منبرهایی‌ از نور می‌نشینند وتا پایان‌ قیامت‌ وحساب‌ مردم‌،به‌ خوردن‌غذاهایی‌ كه‌ مقابلشان‌ است‌،مشغول‌می‌باشند. «بحارج‌٦٨»

اولین‌ نفری‌ كه‌ در قیامت‌ صدا می‌زنند!

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اولین‌ نفری‌ را كه‌ در قیامت‌ صدا می‌زنند ،من‌ هستم‌.من‌ از طرف‌ راست‌عرش‌ بلند می‌شوم‌ ولباس‌ سبز بهشتی‌ را می‌پوشم‌.سپس‌ پدرم‌ ابراهیم‌علیه‌السلام راصدا می‌زنند.او هم‌ از جانب‌ عرش‌ بر می‌خیزد ولباس‌ سبز بهشتی‌ را بر تن‌می‌نماید.بعد منادی‌ از طرف‌ عرش‌ ندا می‌كند:

بهترین‌ پدر،پدرت‌ ابراهیم‌ است‌ وبهترین‌ برادر،برادرت‌ علی‌است‌.«بحارج‌١٢»

نام‌ محمّد!در قیامت‌ خدا به‌ كسیكه‌ نامش‌ محمّد است‌(ودارای‌ عمل‌ بدی‌است‌)می‌فرماید:

حیا نكردی‌ به اینكه‌ نامت‌،نام‌ حبیب‌ من‌ است‌،معصیت‌ نمودی‌؟ولی‌ من‌امروز حیا می‌كنم‌ كه‌ تورا عذاب‌ كنم‌!زیرا نامت‌،نام‌ حبیب‌ من‌است‌.«مستدرك‌ وسائل‌»

عبور از عقبه‌!

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در تفسیر(«فلا اقتحم‌ العقبة‌»بلد١١) یعنی‌ باز هم‌ به‌ تكلیف‌عقبه‌ تن‌ در نداد!فرمود:

بدرستیكه‌ بر بالای‌ صراط‌،گردنه‌ای‌ صعب‌ العبور است‌ كه‌ طول‌ آن‌ سه‌هزارسال‌ می‌باشد.هزارسال‌ سربالایی‌ وهزارسال‌ در میان‌ ماروعقربهاوخاروخاشاك‌ وهزار سال‌ سرازیری‌ دارد!من‌ اولین‌ شخصی‌ هستم‌ كه‌ از این‌گردنه‌ رد می‌شوم‌.دومین‌ نفری‌ كه‌ از این‌ گردنه‌ رد می‌شود،علی‌ بن‌ ابیطالب‌است‌.

سپس‌ فرمود:

همه‌ افراد در هنگام‌ عبور از این‌ گردنه‌ دچار سختی‌ می‌شوند مگر محمّدواهلبیتش‌.«بحارج‌٨»

توسل‌ به‌ پیامبر در جهنّم‌!

امام‌ باقرعلیه‌السلام فرمود:

بنده‌ای‌ را به‌ مدت‌ هفتاد «خریف‌» كه‌ هر«خریفی‌» مطابق‌ هفتاد سال‌است‌،در جهنّم‌ عذاب‌ می‌كنند.سپس‌ آن‌ شخص‌ دعا می‌كند كه‌:

خدایا!بحق‌ّ محمّد وآل‌ محمّد برمن‌ رحم‌ نما!

خدا به‌ جبرئیل‌ دستور می‌دهد كه‌ اورا از جهنّم‌ نجات‌ دهد وبه‌ آن‌ شخص ‌می‌گوید:

اگر دعا نمی‌كردی‌،زیاد در آتش‌ می‌ماندی‌!ولی‌ من‌ برخود حتم‌ كرده‌ام‌ كه‌هركه‌ مرا بحق‌ محمّد وآل‌ محمّد سوگند دهد،اورا بیامرزم‌ وامروز توراآمرزیدم‌.«بحارج‌٩٤»

كوثر مخصوص‌ اهلبیت‌علیه‌السلام

ابن‌ عباس‌ در تفسیر آیه‌( إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ) گفت‌:

كوثر ،نهری‌ در بهشت‌ است‌ كه‌ عمق‌ آن‌ هفتاد هزار فرسخ‌ است‌.آبش‌ از شیرسفیدتر واز عسل‌ شیرین تر است‌. كناره‌های‌ آن‌ از لؤلؤ وزبرجد ویاقوت‌است‌.خداوند این‌ نهر را برای‌ رسولخدا واهلبیتش‌ قرارداده‌ است‌ ودیگرپیامبران‌ در آن‌ سهمی‌ ندارند.«بحارج‌٨»

ریشه‌ درخت‌ طوبی‌رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

طوبی‌ درختی‌ در بهشت‌ است‌ كه‌ ریشه‌ آن‌ در خانه‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ است‌.ازآن‌ زینتها ومیوه‌های‌ خوشگوار می‌روید كه‌ به‌ دهان‌ اهل‌ بهشت‌ نزدیك‌است‌ وشاخه‌های‌ آن‌ از پشت‌ دیوارهای‌ بهشت‌ ،پیداست‌.

دوستان‌ علی‌علیه‌السلام از آن‌ بهره‌مند ودشمنانش‌ ناكامند.

درهای‌ بهشت

‌علی‌علیه‌السلام فرمود:

بهشت‌ دارای‌ هشت‌ در است‌ كه‌ یكی‌ برای‌ پیامبران‌ ویكی‌ برای‌ صدیقین‌ویكی‌ برای‌ شهداء وصالحین‌ است‌ وشیعیان‌ ما از پنج‌ در دیگر داخل‌بهشت‌ می‌شوند.«تصویری‌ از بهشت‌ وجهنّم‌»

حرام‌ بودن‌ بهشت‌؟پیامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

بهشت‌ بر پیامبران‌ حرام‌ است‌ تا زمانیكه‌ من‌ داخل‌ آن‌ شوم‌ وبرامّت‌ ها نیزحرام‌ است‌ تا شیعیان‌ ما اهلبیت‌ وارد شوند.«بحارج‌٨»

چهارنفر سواره‌ در قیامت

‌رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

ای‌ مردم‌!بدانید كه‌ در روز قیامت‌،هیچكس‌ سواره‌ وارد محشر نمی‌شودمگر چهارنفر!

یكی‌ منم‌ كه‌ بر بُراق‌ سوارم‌.دیگری‌ صالح‌ است‌ كه‌ برشتری‌ كه‌ قومش‌ آنراكشتند،سوار است‌.

سومی‌ وچهارمی‌ ،علی‌ وحمزه‌ شیرخدا هستند كه‌ بر شتری‌ از شترهای‌بهشت‌،سوارند.«اكسیر اعظم‌»

علم‌ ودانش‌ اهلبیت‌علیه‌السلام

علم‌ ودانش‌ اهلبیت‌علیه‌السلام از همه‌ انسانها بیشتر وبرتر بوده‌ است‌.هیچ‌دانشمندی‌ نمی‌توانست‌ درمیدان‌ علم‌ با آنان‌ رقابت‌ نماید.حتی‌ درمقابل‌امام‌ جوادعلیه‌السلام هفت‌ ساله‌ نیز دانشمندان‌ حجاز وعراق‌ وایران‌وشام‌،باپرسیدن‌ هزاران‌ سؤال‌ در روزهای‌ متوالی‌ ،نتوانستند سؤالی‌ را ازحضرت‌ بپرسند كه‌ امام‌ نتواند جواب‌ آنرا بگوید.

اهلبیت‌علیه‌السلام به‌ حوادث‌ آینده‌ علم‌ داشتند.حتی‌ از زمان‌ مرگ‌ افراد با اذن‌ الهی‌مطلع‌ بودند.زبانهای‌ مختلف‌ مردمان‌ را می‌دانستند.حتی‌ با حیوانات‌ حرف‌می‌زدند وحرف‌ آنان‌ را می‌فهمیدند.علوم‌ مختلف‌ برای‌ آنان‌ مانند كف‌دست‌، حل‌ شده‌ ومعلوم‌ بود.

شاگردان‌ مكتب‌ اهلبیت‌علیه‌السلام تاكنون‌ از صدها هزار نفر فراتر رفته‌است‌.شاگردانی‌ مانندجابربن‌ یزید جعفی‌ كه‌ هفتادهزار حدیث‌ ازامام‌ باقرعلیه‌السلام وصادق‌علیه‌السلام در سینه‌ داشت‌!یا جابربن‌ حیان‌ شاگردامام‌ صادق‌علیه‌السلام كه‌ بیش‌ از هزار جلد كتاب‌ در شیمی‌ وفیزیك‌ودیگر علوم‌ نوشت‌!تا برسد به‌ علمائی‌ چون علامه‌ حلّی‌ كه‌ بیش‌از هزار جلد كتاب‌ در علوم‌ مختلف‌ بجای‌ گذاشت‌ ویا خواجه‌نصیر الدین‌ طوسی‌ وشیخ‌ طوسی‌با نوشتن‌ صدها جلد كتاب‌وتربیت‌ دهها دانشمنددر علوم‌ مختلف‌ وعلامه‌ مجلسی‌ كه‌ دائرة‌المعارف‌ شیعه‌ را تهیه‌ كرد واین‌ شاگردان‌ روزبروز زیادترمی‌شوند كه‌ درزمان‌ ما بیش‌ از هزار مجتهد در حوزه‌های‌ علمیه‌قم‌ ونجف‌ ودیگر بلاد ،در مكتب‌ اهلبیت‌ تربیت‌ شده‌ وبه‌ فعالیت‌علمی‌ ودینی‌ وپاسداری‌ از این‌ مكتب‌ مشغولند.

و...

نام‌ بهشتیان‌ وجهنّمیان‌ در كف‌ دست‌ رسول خدا!

امام‌ صادق‌علیه‌السلام فرمود:

روزی‌ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برای‌ مردم‌ سخنرانی‌ نمود .سپس‌ دست‌ راست‌ خودرامشت‌ كرد وبالابردوپرسید:

ای‌ مردم‌!می‌دانید در مشت‌ من‌ چیست‌؟

گفتند:خدا ورسولش‌ داناترند.

فرمود:نام‌ بهشتیان‌ ونام‌ پدرانشان‌ تا روز قیامت‌!

سپس‌ مشت‌ دست‌ چپ‌ را بالا برد وپرسید:

می‌دانید در دست‌ چپم‌ چیست‌؟

گفتند:خدا ورسول‌ عالمترند!

فرمود:نام‌ طائفه‌ جهنمیان‌ونام‌ پدرانشان‌ تاروز قیامت‌!

سپس‌ فرمود:خدا حكم‌ كرد واودادگر است‌ واین‌ آیه‌ را تلاوت‌ كرد( وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ) ٧شوری‌

عده‌ای‌ در بهشتند وعده‌ای‌ در جهنّم‌!«اصول‌ كافی‌ ج‌٣ص‌٢٧٠»

اسم‌ اعظم‌ در نزد رسول خداست‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

امام‌ صادق‌علیه‌السلام فرمود:

به‌ حضرت‌ عیسی‌علیه‌السلام دوحرف‌(علم‌)داده‌ شد.به‌ موسی‌علیه‌السلام چهار حرف‌!به‌ابراهیم‌علیه‌السلام هشت‌ حرف‌!به‌ نوح‌علیه‌السلام پانزده‌ حرف‌!به‌ آدم‌علیه‌السلام بیست‌ وپنج‌حرف‌!وخدا همه‌ این‌ حروف‌ را به‌ حضرت‌ محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم داد.همچنین‌خداوند،هفتاد ودو حرف‌ ازاسم‌ اعظم‌ را كه‌ هفتاد وسه‌ حرف‌ است‌،به‌محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم داد ویك‌ حرف‌ را نزد خود نگاه‌ داشت‌.«اهل‌ البیت‌ ص‌١٩٨»

علی‌ ،آغاز كننده‌ علم‌!

علی‌علیه‌السلام به‌ كمیل‌ گفت‌:

هیچ‌ علمی‌ نیست‌ مگر اینكه‌ من‌ آغاز كننده‌ او هستم‌ وهیچ‌ كاری‌ نیست‌ مگراینكه‌ مهدی‌علیه‌السلام پایان‌ دهنده آن‌ است‌.«آیا بیاد امام‌ زمان‌ هستید؟ص‌١٠٣»

قائم‌علیه‌السلام از مافی‌ الضمیر مطلع‌ است‌؟

خداوند درمعراج‌ به‌ پیامبر اسلام‌ فرمود:

بوسیله‌ قائم‌ شما،زمین‌ خودرا با تسبیح‌ وتقدیس‌ وتهلیل‌ وتكبیر وتمجیدذات‌ اقدس‌ خود،آباد كنم‌ واز وجود دشمنان‌ پاك‌ نمایم‌ وبه‌ دوستانم‌واگذارم‌.

با ظهور او ،سخنان‌ بی‌ دینان‌ را از كج روی‌ راست‌ كرده‌ وتعالیم‌ خودرا بلندگردانم‌ وشهرها وبندگانم‌ را از علم‌ خود مطلع‌ نمایم‌ وگنجها واندوخته‌ هاراآشكار كرده‌،ومهدی‌ را به‌ اسرار ومافی‌ الضمیر هرشخصی‌ مطلع‌ گردانم‌واورا بانیروی‌ فرشتگانم‌ یاری‌ كنم‌ تافرمان‌ مرا اجرا نماید ودینم‌ را رواج‌دهد.

او ولی‌ّ به‌ حق‌ من‌ ومهدی‌ حقیقی‌ بندگان‌ من‌ است‌.«آیا بیاد امام‌ زمان‌هستید؟ص‌١٠١»

علم‌ به‌ ارحام‌!

از عبدالله بن‌ عباس‌ نقل‌ شده‌ كه‌:

روزی‌ نزد امام‌ حسن‌ مجتبی‌علیه‌السلام بودم‌ كه‌ قصابی‌ درحالیكه‌ گاوی‌ را باخودمی‌برد از كنار ما رد شد.

امام‌ فرمود:بچه‌ای‌ در شكم‌ این‌ گاو است‌ كه‌ ماده‌ بوده‌ وسرِدُم‌ وپیشانی‌ اوسفید است‌.

من‌ بدنبال‌ قصاب‌ رفتم‌ وهنگامیكه‌ گاورا ذبح‌ كردند وپوست‌ اورا درآوردندوشكم‌ اورا شكافتند،دیدم‌ همانطور كه‌ امام‌ خبرداده‌ بود است‌!نزد امام‌برگشتم‌ وگفتم‌:خدا در قرآن‌ علم‌ به‌ ارحام‌ را مخصوص‌ خودقرار داده‌ است‌!

امام‌ فرمود:ما به‌ اموری‌ كه‌ پوشیده‌ است‌،مطلعیم‌!واز اموری‌ خبرداریم‌ كه‌ نه‌فرشته‌ مقرب‌ ونه‌ پیامبرمرسل‌،هیچكدام‌ آنرا نمی‌دانند ومنحصر به‌ محمّدواهلبیت‌ اوست‌.«منتهی‌ الامال‌ ج‌١»

چند داستان‌ از صحبت‌ كردن‌ امامان‌علیه‌السلام به‌ زبانهای‌ مختلف‌

١-علی‌علیه‌السلام به‌ دختر یزدجرد فرمود:اسمت‌ چیست‌؟

گفت‌:جهان‌ بانویه‌!

امام‌ به زبان‌ فارسی‌ فرمود:بلكه‌ اسم‌ تو شهربانواست‌.

٢-عده‌ای‌ خواستند به‌ خانه‌ امام‌ باقرعلیه‌السلام وارد شوند،شنیدند كه‌ امام‌ با زبان‌سریانی‌ مناجات‌ می‌نمودوگریه‌ می‌كردند.

٣-عده‌ای‌ از خراسان‌ نزد امام‌ صادق‌علیه‌السلام رسیدند.امام‌ بدون‌ مقدمه‌ به‌عربی‌ فرمودند:هركه‌ مال‌ اندوز باشد،خدا بمقدار آن‌ مال‌ عذابش‌ می‌كند!

آنها به‌ فارسی‌ گفتند:ماعربی‌ نمی‌فهمیم‌!

امام‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ فرمود:هركه‌ درم‌ اندوزد،جزایش‌ دوزخ‌ باشد.

٤-امام‌ رضاعلیه‌السلام فرمود:

برامام‌ سخن‌ هیچ‌ فردی‌ از آدمیان‌ وحتی‌ پرندگان‌ وحیوانات‌ وهرچیزی‌ كه‌دارای‌ روح‌ است‌،مخفی‌ نیست‌.واگر كسی‌ زبان‌ موجودی‌ را بلدنباشد،اوامام‌ نیست‌.

٥-امام‌ رضاعلیه‌السلام :

اینكه‌ امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام فرمود:بما «فصل‌ الخطاب‌»داده‌ شده‌ است‌.

یعنی‌ دانستن‌ زبانها است‌.

٦-ابوهاشم‌ جعفری‌ می‌گوید:

با امام‌ هادی‌علیه‌السلام در مسیر عبور سربازان‌ ترك‌ بودیم‌.امام‌ به‌ یكنفر ترك‌ كه‌ ازكنار ما عبور می‌كرد،چیزی‌ گفت‌ كه‌ ناگاه‌ آن‌ ترك‌ از اسب‌ پائین‌ آمد وبرسُم‌اسب‌ امام‌ بوسه‌ زد.من‌ از او پرسیدم‌ كه‌ چطور شد كه‌ این‌ كار را كردی‌؟

گفت‌:امام‌ مرا به‌ اسمی‌ صدازد كه‌ دركودكی‌ برمن‌ نهادند وتا الان‌ كسی‌ از آن‌اطلاع‌ نداشت‌.

٧-علی‌ بن‌ مهزیار می‌گوید:

یك‌ وقت‌ خدمت‌ امام‌ هادی‌علیه‌السلام رفتم‌.امام‌ بدون‌ مقدمه‌ بامن‌ بازبان‌ فارسی‌صحبت‌ كرد.

٨-ابوحمزه‌ نصیرخادم‌ می‌گوید:

دیدم‌ كه‌ امام‌ عسگری‌علیه‌السلام با غلامان‌ به‌ زبان‌ خودشان‌ مثل‌ زبان‌ رومی‌،تركی‌وصقلبی‌ صحبت‌ می‌كرد.

من‌ پیش‌ خود گفتم‌:ایشان‌ كه‌ در مدینه‌ متولد شد وكسی‌ اورا ندید تا اینكه‌ به‌امامت‌ رسید.پس‌ این‌ زبانهارا كی‌ راگرفته‌ است‌؟

ناگاه‌ امام‌ عسگری‌علیه‌السلام رو بمن‌ كرد وفرمود:

خداوند برای‌ حجتش‌ هر چیزی‌ را روشن‌ نموده‌ است‌ وبه‌ او علم‌ زبانهاوشناخت‌ نسبها ومدت‌ مرگ‌ افراد وحوادث‌ را یاد داد.واگر اینطورنباشد،بین‌ حجت‌ خدا وغیر او فرقی‌ نیست‌.«اهل‌ البیت‌ ص‌١٩٩»

علم‌ تا قیامت‌!

١-علی‌علیه‌السلام فرمود:

اگر آیه‌( يَمْحُو اللَّـهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ‌ ) رعد٣٩

یعنی‌ خدا آنچه‌ بخواهد محو می‌كند وآنچه‌ بخواهد اثبات‌ می‌نمایدومادركتابها در نزد اوست‌.

نبود،حوادث‌ گذشته‌ وآینده‌ را برایتان‌ می‌گفتم‌.

٢-عده‌ای‌ از شیعیان‌ نزد امام‌ صادق‌علیه‌السلام بودند كه‌ امام‌ سه‌ بار سوگندخورد:بخدای‌ كعبه‌ سوگند!وفرمود:اگر بین‌ موسی‌علیه‌السلام وخضرعلیه‌السلام بودم‌ ،به‌آنها می‌گفتم‌ كه‌ من‌ از آنها عالم ترم‌.وبه‌ آنهامطالبی‌ را كه‌نمی‌دانستند،می‌گفتم‌.زیرا به‌ موسی‌علیه‌السلام وخضرعلیه‌السلام ،علم‌ گذشته‌ داده‌شد.ولی‌ علم‌ آینده‌ تا قیامت‌ را نمی‌دانستند.ولی‌ ما این‌ علم‌ را ازرسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به‌ ارث‌ برده‌ایم‌.

٣-امام‌ علی‌علیه‌السلام فرمود:

ما اهلبیتی‌ هستیم‌ كه‌ خدا بما علم‌ مرگها وبلاها ونسبها را داده‌ است‌.وبخداسوگند!اگر مردی‌ از مابر سر پلی‌ باشد ومردم‌ از زیر آن‌ پل‌ عبور كنند،اونسب‌ تك‌ تك‌ افراد را تا اسم‌ همة‌ اجدادش‌ بلد است‌.«اهل‌ البیت‌ ص‌٢٠٤»

علم‌ مهدی‌علیه‌السلام

امام‌ صادق‌علیه‌السلام فرمود:

وقتی‌ مهدی‌علیه‌السلام ظهور می‌كند،به‌ دیوار كعبه‌ تكیه‌ می‌دهد ومی‌فرماید:هركس‌ به دیدن‌ آدم‌ وشیث‌ ونوح‌ وسام‌وابراهیم‌ وموسی‌ واسماعیل‌ویوشع‌ وشمعون‌،آرزومند است‌،به‌ جمال‌ من‌ نگاه‌ كند كه‌ علم‌ وحلم‌ وكمال‌همه‌ آنها در من‌ است‌.وهركه‌ آرزوی‌ دیدن‌ جدّم‌ محمّد مصطفی‌ وعلی‌ّمرتضی‌ وحسن‌ مجتبی‌ وحسین‌ شهید به‌ كربلا ودیگر امامان‌ را دارد،به‌ من‌نگاه‌ كند وآنچه‌ خواهد بپرسد كه‌ علم‌ همه‌ در نزد من‌ است‌. وآنچه‌ ایشان‌مصلحت‌ ندیده‌ وخبرنداده‌اند،من‌ خبر می‌دهم‌ وهمه‌ مردم‌ را آگاه‌ می‌سازم‌.

ومی‌ فرماید:

ای‌ مسلمانان‌!هركه‌ می‌خواهد از كتابهای‌ آسمانی‌ وصحیفه‌های‌ پیامبران‌آگاه‌ شود،گوش‌ فرا دهد وبشنود.

آنگاه‌ شروع‌ به‌ خواندن‌ صحف‌ آدم‌ وشیث‌ وابراهیم‌ ونوح‌ وتورات‌ موسی‌وانجیل‌ عیسی‌ وزبور داود به‌ لغت‌ وزبان‌ هر ملتی‌ كند بطوریكه‌ علماءوبزرگان‌ آن‌ مذهب‌ ودین‌،اعتراف‌ كنند كه‌ بدون‌ كم‌ وزیاد یك‌حرف‌،است‌.یك‌ یك‌ این‌ كتب‌ را خواند وجهانیان‌ را متوجه‌ خود ساخته‌ به‌شگفتی‌ اندازد.سپس‌ قرآن‌ را قرائت‌ كند ومسلمین‌ را برخود بلرزاندوعالمیان‌ را در پیشگاه‌ خود،خاضع‌ وخاشع‌ ومرعوب‌ سازد.«آیا بیاد امام‌زمان‌ هستید؟ص‌١٢٣»

كتاب‌ فاطمه‌عليها‌السلام

امام‌ صادق‌علیه‌السلام فرمود:

بعد از رحلت‌ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ،فرشته‌ای‌ نزد فاطمه‌عليها‌السلام می‌آمد وبا او حرف ‌می‌زد ومطالبی‌ را می‌گفت‌ وعلی‌علیه‌السلام آن‌ مطالب‌ را می‌نوشت‌.كه‌ از این ‌نوشته‌ها،كتاب‌ فاطمه‌عليها‌السلام درست‌ شده‌ است‌.دراین‌ كتاب‌ از حلال‌ وحرام‌ذكری‌ به میان‌ نیامده‌ است‌ ولی‌ حوادث‌ آینده‌ در آن‌ خبرداده‌ شده‌ است‌.«اهل‌البیت‌ ص‌٢٢٠»

تعجب‌ عمر از علم‌ علی‌علیه‌السلام

روزی‌ عمر كه‌ خلیفه‌ بود از علی‌علیه‌السلام پرسید:

چگونه‌ است‌ كه‌ هر حكمی‌ از احكام‌ یا مسئله‌ای‌ از مسائل‌ از تو پرسیده‌می‌شود،بدون‌ معطلی‌ جواب‌ می‌دهی‌؟

حضرت‌ دست‌ خودرا باز كردوفرمود:دست‌ من‌ چند انگشت‌ دارد؟

عمرگفت‌:پنج‌ تا!

حضرت‌ فرمود:چرا فكر نكردی‌؟

گفت‌:زیرا نیاز به فكر نبود وپنج‌ انگشت‌ درمقابل‌ چشم‌ من‌ مشخص‌ بود.

امام‌ فرمود:تمام‌ مسائل‌ واحكام‌ وعلوم‌ در مقابل‌ من‌ مثل‌ كف‌ این‌ دست‌ حاضراست‌.لذا در جواب‌ سؤالات‌ نیازی‌ به فكر وتأمل‌ ندارم‌.«شبهای‌پیشاور»

ده‌ جزء علم‌ نزد كیست‌؟

پیامبرخدا فرمود:

از ده‌ جزء علمی‌ كه‌ خدا آفریده‌ است‌،نُه‌ جزء نزد علی‌ است‌ ویك‌ جزء نزدباقی‌ مردم‌!وبخدا قسم‌ كه‌ او در یك‌ جزء باقی‌ هم‌ شریك‌ است‌.«از كعبه‌تامحراب‌»

تعداد مورچگان

‌ابوذر می‌گوید:

با علی‌علیه‌السلام از بیابانی‌ عبور می‌كردیم‌ كه‌ به‌ جایی‌ كه‌ تعداد بسیار زیادی‌مورچه‌ در حركت‌ بودند،رسیدیم‌.من‌ كه‌ از تعداد زیاد آنها تعجب‌ كردم‌،گفتم‌:كسیكه‌ تعداد اینها را بداندبزرگ‌ است‌!

امام‌ فرمود:این‌ حرف‌ را نزن‌ زیرا من‌ تعداد آنهارا می‌دانم‌.بلكه‌ بگو:بزرگ‌است‌ كسیكه‌ اینهارا خلق‌ كرده‌ است‌.«از كعبه‌ تا محراب‌»

آشنایی‌ به‌ راههای‌ آسمان‌

علی‌علیه‌السلام به‌ مردم‌ فرمود:

از من‌ در مورد حوادثی‌ كه‌ در زمین‌ اتفاق‌ می‌افتد،بپرسید كه‌ من‌ می‌دانم‌ دركجای‌ زمین‌ چه‌ فتنه‌ای‌ واقع‌ می‌گردد.وچه‌ كسی‌ در كجا كشته‌ می‌شودومی‌میرد.از من‌ در باره راههای‌ آسمانها بپرسید كه‌ حقیقتاً من‌ به‌ راههای‌ آسمانهااز راههای‌ زمین‌ عالمترم‌.«از كعبه‌ تامحراب‌»

خبر رحلت‌ جابر

روزی‌ امام‌ باقرعلیه‌السلام به‌ جابر فرمود:

وصیتهای‌ خودت‌ را بكن‌ كه‌ بزودی‌ بسوی‌ پروردگار خویش‌می‌روی‌!جابرگریست‌ وگفت‌:

ای‌ سرورم‌!شما از كجا می‌دانید؟

فرمود:

ای‌ جابر!بخدا سوگند!خداوند علم‌ آنچه‌ در زمان‌ گذشته‌ واقع‌ شده‌ وآنچه‌ تاروز قیامت‌ واقع‌ می‌شود را به‌ من‌ عطا فرموده‌ است‌.

علم‌ امام‌ صادق‌علیه‌السلام

محقق‌ حلی‌ دركتاب‌ معتبر نوشته‌ است‌ كه‌:

از امام‌ صادق‌علیه‌السلام در زمینه‌ علوم‌ آنقدر منتشر شده‌ است‌ كه‌ عقلها به‌ حیرت‌می‌افتد.فقط‌ یك‌ نفر راوی‌ ازحضرت‌،سی‌ هزار روایت‌ از امام‌ نقل‌ كرده‌است‌.همچنان‌ كه‌ خود امام‌ فرمود:ابان‌ بن‌ تغلب‌ از من‌ سی‌ هزار حدیث‌ نقل‌كرده‌ است‌.

همه‌ چیز را می‌دانست‌!

ابراهیم‌ بن‌ عباس‌ می‌گوید:

هرگز ندیدم‌كه‌ از امام‌ رضاعلیه‌السلام سؤالی‌ بكنند وامام‌ جوابش‌ را نداند.وندیدم‌كسی‌ از اونسبت‌ به‌ حوادث‌ گذشته‌ تا حال‌ داناتر باشد!

ومأمون‌ خلیفه‌ هرسؤالی‌ از امام‌ می‌كرد،امام‌ جواب‌ می‌داد.

پرسیدن‌ سی‌ هزار سؤال‌

كلینی‌ ودیگران‌ نوشته‌اند كه‌ وقتی‌ امام‌ جوادعلیه‌السلام در هفت‌ یا نُه‌ سالگی‌ به‌امامت‌ رسید،برای‌ آزمایش‌ امامت‌ حضرت‌،سی‌ هزار سؤال‌ از او درروزهای‌ متوالی‌ پرسیدند وامام‌ به‌ همة‌ آنان‌ جواب‌ كافی‌ وشافی‌دادند.«منتهی‌ الامال‌ ج‌٢ص‌٥٧٥»

عبادت‌ اهلبیت‌علیه‌السلام

چه‌ كسی‌ از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بنده‌تر وعابدتر كه‌ معرفت‌ همه‌ انسانها به‌خدا،در مقابل‌ معرفت‌ او جزئی‌ بیش‌ نیست‌ وتنها او بود كه‌ حق‌ نماز را اداءكرد وبعد از او امیرمؤمنان‌علیه‌السلام وامامان‌ بعداز او.

بخش اول : در فضيلت، احكام و آداب نماز شب

فصل اول : نماز شب از ديدگاه قرآن

۱-و من الليل فتهجد به نافلة لك عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا (۸)

در هنگام شب برخيز و نماز بخوان و قرآن قرائت كن باشد كه پروردگارت به تو مقام محمود و ستودگى عطا فرمايد.

مفسرين در تفسير مقام محمود مى گويند: اين مقام شفاعت است و عده اى ديگر گفته اند اين مقام مقامى است كه در بهشت به تو داده خواهد شد.

۲-امن هو قانت اناء الليل ساجدا و قائما يحذرالاخره و يرجوا رحمة ربه(۹)

آيا انسان ناسپاس بهتر است يا كسانى كه در دل شب سجده مى كند و خداى را سپس مى گويد، و قنوت خوان است و او از وحشت عذاب آخرت به اميد رحمت خداوند بر پا مى ايستد و نماز مى خواند.

۳-كانو قليلا من الليل ما يهجعون و بالاسحارهم يستغفرون (۱۰)

آن پرهيزگارانى كه بى گمان در بهشت مكان داده شده اند آنهايى هستند كه شبها كم مى خوابند و سحرگاهان به استغفار و طلب آمرزش مى پردازند. اين عابدان شب زنده دار شب را كم مى خوابند و به عبادت مشغول مى شوند، اما به عبادت خود مغرور نيستند و در هنگام سحر از خداوند طلب آمرزش ‍ مى كنند.

۴- تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون (۱۱)

آنها پهلوهاى خود را از بستر گرم بر مى گيرند، و از خوابگاه خوش دورى مى گزينند و خالق و رب خويش را مى خوانند و از ترس گناهان خويش به رحمت او چشم مى دوزند و از آن چيزى كه خدا قسمت كرده و روزيشان نموده است انفاق مى كنند.

۵-ان ناشئة الليل هى اشد وطا و اقوم قيلا (۱۲)

خواندن آيات و نماز و راز و نياز كردن با خداوند و هم صحبت شدن با او در دل شب استوارتر و بهتر است.

۶-و من الليل فاسجد له و سبحه ليلا طويلا (۱۳)

و در پاسى از شب او را سجده و او را شب هاى دراز به پاكى ستايش نما.

۷-و اذكر اسم ربك بكرة و اصيلا (۱۴)

نام خدا و رب و پروردگارت را هر بامدادان و هر شامگاهان ياد كن.

۸-الصابرين و الصادقين و القانتين و المنفقين و المستغفرين بالاسحار (۱۵)

اين بندگان، صابر و شكيبا در بلايا و سختى ها، راست گفتار و فرمانبر در هر حال و انفاق كنندگان از اموال و آمرزش خواهان در سحرگاهان.

پس بندگان واقعى خداوند هم صابرند و هم صادق هم فرمانبر از امر خدايند و هم انفاق كننده و هم استغفار كننده در سحرگاهان و ما مى دانيم در نماز شب و در نماز وتر مستحب است هفتاد بار استغفار شود.

۹-ليسوا سواء من اهل الكتاب امة قائمة يتلون ايات الله اناء الليل و هم يسجدون (۱۶)

اهل كتاب همه يكسان نيستند، بلكه عده اى از آنها هستند كه قيام به حق و ايمان مى كنند و پيوسته در اوقات شب آيات خداوند را تلاوت مى نمايند در حالى كه سجده مى نمايند.

۱۰-والذين يبيتون لربهم سجدا و قياما (۱۷)

و آنان كه براى رضاى پروردگار خويش شب ها يا در حال سجده هستند و يا اينكه ايستاده اند آنها شب را تا به صبح بيدارند و خدايشان را عبادت مى كنند.

۱۱-قم الليل الا قليلا نصفه اوانقص منه قليلا (۱۸)

بر خيز شب (براى عبادت و نماز) مگر اندكى (كه در اين اندك فقط بخواب) نيمى از آن را يا كم كن از آن اندكى.

۱۲- «والشفع و الوتر (۱۹) »

سوگند به شفع و سوگند به وتر.

كلمات شفع و وتر را معانى مختلفى كرده اند كه از جمله معانى، شفع اشاره به نماز دو ركعتى و وتر نماز يك ركعتى در اين فريضه الهى است.

فصل دوم : نماز شب در احاديث معصومينعليه‌السلام

الف : اهميت نماز شب

۱- محبوبترين چيزها در نظر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : الركعتان فى جوف الليل اءحب الى من الدنيا و ما فيها(۲۰)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: دو ركعت نماز در شب پيش من از دنيا و آنچه در آن است محبوتر است.

۲- سفارش جبرئيلعليه‌السلام :

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ما زال جبرئيل يوصينى بقيام الليل حتى ظنت اءن خيار امتى لن يناموا من الليل الا قليلا. و قال : اشراف امتى حمله القرآن و اصحاب الليل(۲۱)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود هميشه جبرئيل مرا به خواندن «نماز شب» سفارش مى كرد. تا آنجا كه گمان كردم خوبان امتم شب را مگر اندكى نمى خوابند.

و نيز فرمود: شريفترين امت من اهل قرآن و شب زنده دارند.

۳- زينت آخرت :

عن الامام الصادقعليه‌السلام قال : ان الله عزوجل قال : المال و البنون الحياة و ان الثمانى ركعات يصليها العبد آخر الليل زينة الاخرة(۲۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خداوند متعال فرمود: ثروت و فرزندان زينت دنيا است ولى هشت ركعت نمازى كه آدمى در آخر شب مى خواند زينت آخرت است.

۴- شرف مومن

عن الامام الصادقعليه‌السلام قال : شرف المومن صلوته بالليل و عزه كف الاذى عن الناس.(۲۳)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: شرف مومن، نماز شب اوست و عزت او خودارى از آزار مردم.

۵- چراغ قبر

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : صلوة الليل سراج لصاحبها فى ظلمة القبر(۲۴)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: نماز شب براى صاحبش چراغى مى شود در تاريكى قبر.

۶- لقا پروردگار

عن الامام حسن عسكرىعليه‌السلام قال : ان الوصول الى الله عزوجل سفر لا يدرك الا بامتطا الليل.(۲۵)

امام حسن عسكرىعليه‌السلام فرمود: رسيدن به قرب و لقا پروردگار عزوجل سفرى است كه جز با مركب «تهجد شب» پيمودن راه به مقصد ممكن نيست.

۷- نور مومن در قيامت

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : سبب النور فى القيامه، الصلوة فى جوف الليل.(۲۶)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: نور مومن در روز قيامت، نماز در دل شب مى باشد.

۸- مباهات فرشتگان

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : اذا قام العبد من لذيذ مضجعه و النعاس فى عينيه ليرضى ربه - جل و عز - بصلوة ليله باهى الله به ملائكته، فقال : اما ترون عبدى هذا، قدم قام من لذيذ مضجعه الى صلاه لم افرضها عليه، اشهدوا انى قد غفرت له(۲۷)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هنگامى كه بنده از خوابگاه لذت بخش خود براى اقامه نماز شب به خاطر جلب خشنودى خدايش برخيزد در حالى كه بقاياى خواب در چشمانش مى باشد، خداوند بر فرشتگان مباهت ميكند و درباره او مى فرمايد: آيا نمى نگريد اين بنده ام را كه از خواب شيرين خود دست برداشته و به نمازى كه بر او واجب نكرده ام برخاسته است؟! گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

۹- بيدار كردن ديگران

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : رحم الله رجلا قام من الليل فصلى و اءيقظ امراءته فصلت فان اءبت نضح فى وجهها الماء. رحم الله. امراءة قامت من الليل فصلت و اءيقظت زوجها فان ابى نضحت فى وجهه الما.(۲۸)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خدا رحمت كند مردى را كه شب از خواب برخيزد و نماز شب بخواند و همسرش را نيز بر اين عمل تشويق نمايد و اگر بيدار نشد (با اجازه قبلى او) به صورت وى آب بپاشد و او را بيدار كند و خدا بيامرزد زنى را كه در شب برخيزد و نماز شب بخواند و شوهرش را نيز بدين عمل وادار كند و اگر از جاى برنخواست (بااذن قبلى او) آب به صورتش بپاشد تا او را بيدار كند.

۱۰- خوابيدن به نيت نماز شب

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ما من عبد يحدث نفسه بقيام ساعة من الليل فينام عنها الا كان نومه صدقة تصدق الله بها عليه و كتب له اءجر ما نوى(۲۹) پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه به نيت بيدار شدن براى نماز شب بخوابد خواب او نوعى صدقه بشمار مى آيد و خداوند متعال براى او پاداش نماز شب را مقرر مى دارد.

۱۱- غرفه هاى بهشتى

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ان فى الجنة غرفا يرى ظاهرها من باطنها من ظاهرها يسكنها من امتى من اءطاب الكلام و اءطعام و اءفشى السلام و اءدام الصيام و صلى بالليل و الناس نيام(۳۰)

پيامبراكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در بهشت غرفه هايى است كه داخل آن از بيرون پيدا است و نيز بيرون آن از درون نمايان است و در آن افرادى از امت من اسكان مى يابند كه سخن شايسته بر زبان مى آورند، و به اطعام طعام مى پردازند، و بر ديگران آشكارا اسلام مى كنند، هميشه روزه دارند و در شب هنگام، آنگاه كه همگان بخوابند به نماز شب برمى خيزند.

۱۲- پاداشى كه در قرآن به چشم نمى خورد:

عن الامام صادقعليه‌السلام قال : ما من عمل حسن يعمله العبد الا و له ثواب فى القران الا صلاة الليل، فان الله لم يبين ثوابها لعظم خطرها عنده فقال : تتجافى جنوبهم عن المضاجع... فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قره اءعين جزاء بما كانوا يعملون.(۳۱) (۳۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: پاداش همه اعمال نيك در قرآن آمده است. جز نماز شب و ثواب نماز شب را خدا به جهت عظمت آن بيان نكرده، و تنها در مدح اهل نماز شب فرمود: «آنان در نيمه هاى شب از خوابگاه خود بر مى خيزند...» پس هيچ كس نمى داند چه نوع پاداش ‍ ارزشمندى براى او بجهت اين كردارهاى نيكى كه انجام داده، در نظر گرفته شده است.(۳۳)

ب : آثار و فوايد نماز شب

۱- زيبايى سيما: سئل على بن حسينعليه‌السلام : ما بال المتهجدين بالليل من اءحسن الناس وجها؟

قال : لانهم خلوا بالله فكساهم الله من نوره(۳۴)

از امام سجادعليه‌السلام پرسيدند: چرا صورت اهل نماز شب از طراوت و زيبايى ويژه اى برخوردار است؟

امامعليه‌السلام پاسخ داد: زيرا آنها با خداى خود خلوت كرده اند و خدا هم آنان را با نور خود مزين ساخته است.

۲- نشاط روحى :

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله : قال يا على ثلاث فرحات للمومن : لقاء الاخوان، الافطار من الصيام، والتهجد من آخر الليل(۳۵)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله به اميرالمومنينعليه‌السلام فرمود: سه چيز مايه انبساط خاطر و باعث شادى مومن است : ۱- ديدار دوستان، ۲- افطار كردن روزه، ۳- عبادت و شب زنده دارى در پايان شب.

۳- سرگرمى سالم :

قال الباقرعليه‌السلام : لهو المومن فى ثلاثه اءشيا: التمتع بالنساء و مفاكهة الاخوان و الصلاة بالليل.(۳۶)

امام باقرعليه‌السلام فرمود: بازى و سرگرمى مومن در سه چيز است : ۱- كامجويى از همسر، ۲- شيرين كارى در جلسه دوستان، ۳- خواندن نماز شب.

۴- آمرزش :

عن الصادقعليه‌السلام قال : صلاة المومن بالليل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار.(۳۷)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: نماز شب گناهان انسان را از بين مى برد.

۵- سلامتى و عافيت بدن :

و فى الحديث : الصوم والسفر و صلاة الليل و امرار اليد فى موضع السجود و المسح بها الوجه و ما نالته من البدن و البدئة بخنصر اليد اليسرى فى تقليم الاظفار والختم بخنصر اليمنى.(۳۸) در حديث آمده است : روزه و مسافرت، و نماز شب، و دست كشيدن بر پيشانى و مسح صورت، و كوتاه كردن ناخن از انگشت كوچك دست چپ و ختم آن به انگشت كوچك دست راست از عوامل تندرستى به حساب مى آيند.

۶- افزايش رزق و روزى :

لا تدع قيام الليل، فان المغبون من حرم قيام الليل. ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها صلاة الليل، فاذا حرم صلاة الليل حرم بها الرزق.

ليس منا من لم يصل صلاة الليل(۳۹)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: از نماز شب دست برمدار زيرا كسى كه از نماز شب باز ماند زيانكار است، و بسا انسان در زندگى مبتلا به دروغ گفتن مى شود و از خواندن نماز شب محروم مى ماند و از رزق و روزى حلال او كاسته مى شود.

و نيز امامعليه‌السلام : از ما نيست آنكه اهل نماز شب نباشد.

۷- خشنودى خدا:

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ثلاثة يضحك الله اليهم : الرجل اذا قام بالليل يصلى، والقوم اذا صفوا فى الصلاة و القوم اذا صفوا فى قتال العدو(۴۰)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: سه گروهند كه خداوند از آنان خوشنود است :

۱- كسى كه نماز شب مى خواند ۲- جمعى كه نماز جماعت تشكيل مى دهند، ۳- دسته اى كه در برابر دشمن، در راه خدا صف آرايى كرده اند.

۸- رفع كسالت ها:

عن الصادقعليه‌السلام قال : عليكم بصلاة الليل، فانها سنة نبيكم و داءب الصالحين قبلكم و مطردة الداء عن اجسادكم(۴۱)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: بر شما باد به خواندن «نماز شب» زيرا اين عمل، سنت پيامبر شما و سيره صالحان و راستان است و بدن شما را از كسالت دور مى سازد.

۹- پرداخت قرض ها:

عن الصادقعليه‌السلام قال : صلاة الليل تحسن الوجه و تحسن الخلق و تطيب الريح و تدر الرزق، وتقضى الدين، و تذهب بالهم، و تجلو البصر(۴۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: نماز شب باعث زيبايى سيما، و نيكويى اخلاق و خوشبويى بدن و فراوانى رزق و مايه اداى «قرضها» و موجب از بين رفتن غم و باعث تقويت نور چشم است.

۱۰- نورانيت منزل :

عن الصادقعليه‌السلام قال : ان البيوت التى يصلى فيها بالليل بتلاوة القرآن تضى لاهل السما كما تضى نجوم السماء لاهل الارض(۴۳)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خانه اى كه در آن نماز شب خوانده مى شود و تلاوت قرآن مى گردد در نظر اهل آسمان نورانى است. چنانكه اهل زمين، نورانيت ستارگان را مى بينند.

۱۱- نورانيت دل :

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : يا على خمسة تنور القلب : كثرة قرائة قل هو الله اءحد، و قلة الكلام، و مجالسة العلما، و الصلاه فى الليل : و المشى الى المساجد(۴۴)

پيامبر اكرم (صلى الله عليه آله) فرمود: يا على پنج چيز دل را نورانى مى كند: ۱- كثرت تلاوت سوره قل هو الله احد، ۲- كم گويى، ۳- مجالست با علما، ۴- نماز شب، ۵- گام نهادن در راه مسجد.

۱۲- خشنودى در قيامت :

عن الصادقعليه‌السلام قال : كل عين باكية يوم القيامة الا ثلاثه : عين غضت عن محارم الله و عين سهرت فى طاعة الله و عين بكت فى جوف الليل من خشية الله(۴۵)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: در قيامت همه چشمها گريان است مگر سه چشم :

۱- چشمى كه از (ديدن و نظر به) آنچه خداوند حرام كرده بر هم نهاده شده. ۲- چشمى كه در راه طاعت خداوند بيدارى كشيده، ۳- چشمى كه در دل شب از ترس خدا گريسته است.

ج : فوايد ديگر نماز شب

دوستى خدا

يابن عمران، كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى ؛ اليس كل محب يحب خلوة حبيه؟ ها اناذا يا ابن عمران مطلع على احبائى اذا جنهم الليل حولت ابصارهم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بين اعينهم يخاطبونى عن المشاهدة و يكمونى عن الحضور

يابن عمران هب لى من قبلك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع فى ظلم الليل وادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا(۴۶)

اى پسر عمران، دروغ مى گويد آن كسى كه گمان مى كند مرا دوست دارد در حالى كه چون شب فرا مى رسد از من چشم مى پوشد و به خواب مى رود! آيا نه مگر چنين است كه هر عاشقى خلوت با معشوقش را دوست مى دارد؟

هان اى پسر عمران، اين منم كه بر دوستانم مطلعم ؛ چون شب آنان را فرا گيرد و چشم دلشان را دگرگون مى سازم (كه جز من چيزى نمى بينند) و عقوبتم را در مقابل ديدگانشان مجسم مى كنم (بدان گونه كه) از راه شهود و رويارويى با من به مخاطبه مى پردازند و حضورا با من به گفتگو مى نشينند.

اى پسر عمران، در دل شبهاى تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از چشمانت قطرات اشك نثار من بنما و مرا بخوان كه مرا به خود نزديك و اجابت كننده دعوتت خواهى يافت.

سحر نزديكترين ساعات انسان به خدا

عن ابن ابى يعفور، عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : قلت له : اخبرنى، جعلت فداك اى ساعة يكون العبد اقرب الى الله و الله منه قريب؟ قال : اذاقام فى آخر الليل و العيون هادئه فيمشى الى وضوئه حتى يتوضاء باسبغ وضوء ثم يجيى ء حتى يقوم فى مسجده فيوجه وجهه الى الله و يصف قدميه و يرفع صوته و يكبر و افتتح الصلوه فقراء اجزا و صلى ركعتين و قام ليعيد صلوته ناداه مناد من عنان السماء عن يمين العرش :

ايها العبد المنادى ربه، ان البر لينشر على راءسك من عنان السماء و الملائكة محيطة بك من لدن قدميك الى عنان السماء والله ينادى : عبدى لو تعلم من تناجى اذا ما انفتلت.

قال : قلت جعلت فداك يابن رسول الله ما الانفتال؟

قال : تقول بوجهك و جسدك لهكذا، ثم ولى وجهه فذلك الانفتال

ابن ابى يعفور (راوى حديث) مى گويد به حضور امام صادقعليه‌السلام عرضه داشتم قربانت شوم بفرمائيد آن ساعتى كه نزديكترين ساعات انسان است به خدا و خدا به او نزديك است كدام ساعت است؟ فرمود:

چون آخر شب برخيزد در حالى كه چشمها در خوابند، وضويى شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بايستد و با توجه قلبى به خدا تكبير نماز گفته و با تلاوت فرازهايى از قرآن دو ركعت نماز به جاى آورده و آنگاه برخيزد براى ادامه نماز، در اين هنگام از سوى آسمان از جانب عرش، اين ندا برخيزد: اى بنده خدا خوان، الان، احسان و خير از جانب عالم ملكوت بر سرت در حال فروريختن است، فرشتگان از كنار قدمهايت تا عنان آسمان اطرافت را گرفته اند و خداى مهربان ندا مى كند:

اى بنده من اگر بدانى با كه در حال گفتگو و راز نيازى، انفتال از خود نشان مى دهى.

راوى مى گويد: عرض كردم اى فرزند پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فدايت شوم مقصود از (انفتال) چيست؟

امام علىعليه‌السلام در حالى كه صورت خود را به سمت پشت سر مى چرخانيد، فرمود: انفتال اين است كه صورت و بدنت را برگردانى.(۴۷)

(محتمل است كنايه از انصراف دل و توجه به غير خدا باشد)

ظلمت شب براى عاشقان نور آفرين است.

عن المفضل بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمد، عن ابيه، عن ابائه عليهم السلام قال : قال رسول الله : ان الله جل جلاله، اوحى الى الدنيا ان اتعبى من خدمك و اخدمى من رفضك، و ان العبد اذا تخلى بسيده فى جوف الليل المظلم و ناجاه، اثبت الله النور فى قلبه فاذا قال يا رب، ناداه الجليل جل جلاله لبيك عبدى سلنى اعطك و توكل على اكفك ثم يقول جل جلاله لملائكته : ملائكتى انظروا الى عبدى فقد تخلى فى جوف هذا الليل المظلم و البطالون لاهون والغافلون نيام اشهدوا انى قد غفرت له

مفضل بن عمر از حضرت صادقعليه‌السلام و آن بزرگوار از پدرش، از پدران بزرگوارشعليه‌السلام نقل مى كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خداوند جل جلاله به دنيا وحى كرد: هر كس در خدمت تو باشد، تو را به رنج و تعب بيانداز و هركس كه تو را رها كند، تو در خدمت او باش و هرگاه بنده در دل شب تار، با مولاى خود خلوت كند و با او به راز نياز پردازد، خداوند نور را در دل او جايگزين فرمايد.

و چون بگويد اى رب و اى رب من، خداوند جليل جل جلاله صدايش ‍ كرده و گويد لبيك (بله بله) اى بنده من، بخواه از من تا عطايت كنم به من توكل نماى تا كفايتت كنم، سپس خداوند جل جلاله به فرشتگانش ‍ مى فرمايد: اى فرشتگان من، بنده ام را بنگريد، در دل اين شب تيره با من خلوت كرده است در حالى كه بطالت پيشگان به لهو و لعب مشغولند و غفلت زدگان در بستر خواب خفته اند، اينك گواه باشيد كه من به طور حتم او را آمرزيدم.(۴۸)

خداوند مشتاق كيست

خداوند متعال به يكى از صديقين وحى نموده كه براى من بندگانى هستند كه مرا دوست مى دارند و من هم آنها را دوست مى دارم، آنان مشتاق من، و من هم مشتاق آنها هستم، و آنها مرا در ياد دارند و من هم به ياد آنان هستم، آنها به من نظر دارند، و من هم به آنها نظر دارم، پس اگر تو قدم جاى قدم آنها بگذارى، تو را هم دوست خواهم داشت و اگر از راه آنها منحرف شوى عقوبتت خواهم نمود.

آن صديق گفت : معبود من نشانه آنها كه مورد توجه تو هستند چيست؟

خطاب رسيد: آنان روزها همچون چوپان مهربانى كه مواظب گوسفندان خود هست به سايه مى نگرند و منتظر آمدن شب هستند، و همان گونه كه پرندگان هنگام غروب با شور و شوق عازم آشيانه خود مى گردند. اينان هم با همين حال به استقبال غروب خورشيد مى روند، پس آنگاه كه شب فرا رسيد، و تاريكى همه جا را فرا گرفت، و فرش ها پهن و همه گرد هم جمع شدند و هر دوستى با دوست خود خلوت نمود اينان در برابر من به پاى مى ايستند و صورتهاى خود را بر خاك مى نهند، و با تلاوت آيات قرآن به مناجات و گفتگوى با من برمى خيزند، و نعمتهاى مرا سپاس مى گويند پس ‍ آنان را مى بينى كه گاه گريه مى كنند، و گاه شيون سر مى دهند، گاه آه مى كشند، و گاه از معاصى و گناهان شكوه مى كنند، گاه ايستاده و گاه نشسته، و گاهى در حال ركوع، و گاه در سجده هستند، و آنچه را كه به خاطر من تحمل آن مى كنند، همه را مى بينم، و شكوه هائى كه از محبت من بر لب دارند مى شنوم.

اول چيزى كه به آنها عطا كنم سه چيز است يكى اينكه نور خودم را در دلهاى آنها بيفكنم در نتيجه همانگونه كه من از آنها آگاهم، آنها نيز از من با خبر خواهند بود، دوم اينكه اگر آسمانها و زمين ها و آنچه را كه در اين ميان هست در ميزان آنها ببينم باز آن را كم خواهم دانست سوم رو سوى آنها مى كنم، آيا اگر كسى من رو سوى او آورم، احدى مى تواند بداند كه چه به او عطا خواهم نمود.(۴۹)

نداى حق هنگام سحر

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله : اذا كان آخر الليل يقول الله سبحانه : هل من داع فاجيبه؟ هل من سائل فاعطيه سؤ له؟ هل من مستغفر فاغفر له؟ من تائب فاتوب عليه(۵۰)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هنگامى كه آخر شب فرا مى رسد خداوند منزه فرمايد: آيا دعا كننده اى هست تا اجابتش كنم؟ آيا درخواست كننده اى هست تا حاجاتش را عطا كنم؟ آيا استغفار كننده اى هست تا او را بيامرزم؟ آيا توبه كننده هست تا توبه اش را بپذيرم؟

۲۶ خاصيت براى نماز شب

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: نماز شب موجب رضايت پروردگار و محبت ملائكه، و سنت انبياء و نور معرفت و اصل ايمان، و راحتى بدن، و كراهت و ناخشنودى شيطان، و سلاح عليه دشمنان، و باعث اجابت دعا، و قبولى اعمال، و بركت در زرق، و شفيع بين انسان و ملك الموت، و چراغ گور انسان، و فرش زير پهلوى انسان در قبر، و جواب منكر و نكير، و مونس ‍ و زائر انسان در قبر تا روز قيامت است، و چون روز قيامت شود، سايه اى بر بالاى سر او، و تاجى بر سر او، و لباسى بر بدن او، و نورى كه پيشاپيش او در حركت است، و پوششى بين او و آتش، و حجتى بين او و بين خداوند متعال، و مايه سنگينى ميزان او، و جواز و گذرنامه عبور از صراط، و كليد بهشت است.(۵۱)

فصل سوم : احكام و آداب نماز شب

۱- نماز شب مجموعا يازده ركعت است كه ده ركعت آن هر دو ركعت به يك سلام خوانده مى شود و يك ركعت به يك سلام

۲- هشت ركعت از يازده ركعت را بايد به نيت نماز شب خواند و دو ركعت آن را به نيت نماز شفع و يك ركعت آن را به نيت نماز وتر.

۳- فضيلت نمازهاى شفع و وتر بيش از هشت ركعتى است كه به نيت نماز شب خوانده مى شود.

۴- انسان مى تواند فقط به نماز شفع و وتر اكتفا كند و هشت ركعت را نخواند.

۵- اگر وقت براى اداء نماز شب تنگ باشد مى تواند فقط به نماز وتر اكتفا كند.

۶- وقت نماز شب از اول نيمه وقت شب است تا طلوع صبح صادق.

۷- افضل آن است كه نماز شب به هنگام سحر خوانده شود و هنگام سحر عبارت است از يك سوم آخر شب، و هر قدر به صبح نزديكتر باشد افضل خواهد بود.

۸- جايز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتى در حال اختيار ولى اگر مى خواهد نشسته بخواند بهتر آن است كه هر دو ركعت نشسته را يك ركعت ايستاده حساب كند.

۹- شخص مسافر مى تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.

۱۰- جوانى كه مى ترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود مى تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.

۱۱- همه كسانى كه براى خواندن نماز شب بعد از نيمه شب عذرى دارند مانند سالخوردگى يا كسى كه از سرد شدن هوا مى ترسد و يا از جنب شدن در خواب بيم دارد و مانند اينها، مى تواند نماز شب را قبل از نيمه شب بخواند.

۱۲- خواندن سوره در ركعتهاى نماز شب لازم نيست و مى تواند فقط به خواندن سوره حمد اكتفا كند.

۱۳- مستحب است كه نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانواده اش كسى مى خواهد به نماز شب برخيزد بيدار شود.

۱۴- اگر نماز شب از كسى فوت شد مى تواند قضاى آن را در روز بجا آورد.(۵۲)

يك تذكر مفيد:

قضاى نماز شب را، نيز فضيلت بسيار است، چنانكه از امام صادقعليه‌السلام روايت كرده است كه شخصى به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم چه بسا اتفاق مى افتد كه يك، دو، يا سه ماه نماز شب از من فوت مى شود و من آن را به روز قضا مى كنم. آيا اين كار جايز است؟

فرمودند به خداى قسم اين كار مايه روشنى و چشم تو است. و اين جمله را سه بار تكرار كرد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: خداى تعالى به بنده اى كه قضاى نماز شب را بجاى مى آورد مباهات مى كند و مى فرمايد:

اى فرشتگان، اين بنده چيزى را كه به او واجب نكرده ام قضا مى كند. گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

كيفيت خواندن نماز شب

نماز شب مجموعا يازده ركعت است :

۱- هشت ركعت آن، كه دو ركعت، دو ركعت، مانند نماز صبح خوانده مى شود و به نيت نماز شب مى باشد.

۲- دو ركعت نماز شفع : بهتر است در ركعت اول آن بعد از حمد، سوره (ناس) و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.

۳- يك ركعت نماز وتر: بعد از حمد سه بار سوره توحيد و يك بار سوره فلق و يك بار سوره ناس بخوانيم و مى توان يك سوره تنها خواند، سپس ‍ دست ها را به سوى آسمان بالا مى بريم و حاجات خود را از خدا مى خواهيم.

و براى چهل مومن دعا مى كنيم و طلب مغفرت مى كنيم.

و بعد هفتاد مرتبه مى گوييم : استغفرالله ربى و اتوب اليه

از پروردگار خوب طلب آمرزش و مغفرت مى كنم و به سوى او بازگشت مى نمايم.

آنگاه هفت مرتبه مى گوييم : هذا مقام العائذ بك من النار

اين است مقام كسى كه از آتش قيامت به تو پناه مى برد.

و بعد از آن سيصد مرتبه مى گوييم : «العفو» و سپس مى گوييم :

رب اغفرلى و ارحمنى و تب على، انك انت التواب الغفور الرحيم

علت محروميت از شب زنده دارى

شايد كمتر مسلمانى را يافت كه ادعا كند: من آرزوى شب زنده دارى و مناجات با خدا را ندارم. اگر در طول عمرش، حتى يك شب هم، اين توفيق عظيم را نيافته، اما اين آرزو هرگز از دلش بيرون نرفته است.

آنهايى كه اهل مطالعه و يا شركت در جلسات مذهبى هستند، همواره خوانده و يا شنيده اند كه شب زنده دارى و راز و نياز با آفريدگار بى همتا، نشات و حلاوتى پايدار دارد. اما بسيارى از آنها نيز اين توفيق معنوى را نيافته و يا كمتر يافته اند. راستى علت اين محروميت بزرگ در چيست؟

معلم و مفسر انديشمند قرآن، آيت الله جوادى آملى در اين رابطه چنين مى گويند: «مردى از حضرت اميرالمومنينعليه‌السلام پرسيد:

من از نماز شب محروم شدم. حضرت فرمود:

انت رجل قد قيدتك ذنوبك(۵۳) تو كسى هستى كه گناهان تو مقيدت نموده است.»

يعنى، تو آزاد نيستى و در قيد و بند گناهى.

توفيق شب زنده دارى و با شبروان هم سفر شدن، و با شب آفرين سخن گفتن، نصيب گنه كاران روز نخواهد بود.

كسى كه روز پايش در برابر گناه مى لرزد، شب طاقت ايستادن در برابر الله و شب زنده دارى كردن را ندارد.

كسى كه روز چشمانش به گناه آلوده است، شب سعادت اشك ريختن در كنار سجاده را ندارد.

كسى كه روز زبانش به تبهكارى باز شد، شب به ياد حق، و به زمزمه حق گويا نخواهد بود.

گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض

ورنه هرسنگ وگلى لولو ومرجان نشود

ممكن نيست كه سيه دل روز، شب زنده دار سحر باشد.

ممكن نيست كه تبهكار روز، پارساى شب باشد.(۵۴) »

پس بياييد در همين لحظه، آرى همين لحظه، اين كتاب را به كنارى گذاشته، و دست دعا به سوى آسمان بلند نماييم : پروردگارا! اى غفار الذنوب و اى سريع الرضا!

ما بندگان غفلت زده و اسير هواهاى شيطانى، از نشات شب زنده دارى و حلاوت سحر انگيز تلاوت قرآن در نيمه هاى شب تنها نامى شنيده ايم و بس. ما در آغاز هيچ شبى، شايد در اين انديشه نبوده ايم كه مقدماتى را فراهم نماييم تا در نيمه هاى شب، از بستر خود جدا شده، و دست نيازى بسوى تو دراز كنيم. و به همين خاطر، هرگز آن حلاوت رويايى را نچشيده و آن نشات معنوى را درك نكرده ايم.

اى پروردگار مهربان ما آن حديث قدسى را شنيده ايم كه به موسى بن عمران، خطاب فرمودى كه : «اى پسر عمران دروغ مى گويد كسى كه مى پندارد مرا دوست دارد، و آنگاه كه تاريكى شب همه جا را فرا مى گيرد، مى خوابد و مرا از ياد مى برد. آيا هر دوست و دلداده اى در پى خلوت با محبوب خود نيست؟(۵۵) »

و حالا سر از خجلت و شرمسارى، به زير انداخته ايم.

اى غافر الخطايا

اى كه گفتى مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم آيا مى شود و امكان دارد كه به ما غفلت زدگان هم نظر عنايتى بنمايى، و ما هم روزى در زمره شب زنده داران، و قاريان شب زنده دار، در آييم؟

پس اى رافع الدرجات! بر ما كرم نما و خود وسيله و سبب آن را عطا فرما، و يك شب، آرى حتى يك شب، اين حلاوت سحرانگيز را در كام وجودمان بريز، و از آن پس، آن چنان كن كه عطش آن حلاوت، سراسر وجودمان را به آتش كشد، و خواب را از چشمانمان بربايد. آمين يا طبيب القلوب.(۵۶)

توسل به اهل بيتعليهم‌السلام

براى اينكه سحرخيزان بتوانند از مبدا فيض بيشتر و بهتر بهره بگيرند به دستور حضرت حق بايد خاندان رسالت را واسطه قرار دهند كه فرموده است. و ابتغوا اليه الوسيلة(۵۷)

و از طرفى عبادت عابدان مقبول حضرت بارى تعالى نمى گردد مگر با داشتن ولايت و محبت خاندان رسالت كه در زيارت «جامعه كبيره» مى خوانيم:

بموالاتكم تقبل الطاعة المفترضه

به سبب ولايت و دوستى شما اعمال واجب و مستحب مقبول درگاه احديت مى گردد.

در روايات زيادى كه علامه بزرگوار مجلسى رضوان الله در كتاب مستطاب بحارلانوار نقل فرموده وارد شده است كه انبياء و اوليا در طول تاريخ به بشريت از زمان حضرت آدمعليه‌السلام تا خاتمصلى‌الله‌عليه‌وآله همواره دست توسل به ذيل عنايت محمد و آل محمدعليهم‌السلام دراز مى كرده اند و آن بزرگوار را واسطه قرار مى داده اند.

قال الصادقعليه‌السلام : اذا اردت ان تقوم الى صلوة الليل فقل : اللهم انى اتوجه اليك بنبيك نبى الرحمة و اله واقدمهم بين يدى حوائجى، فاجعلنى بهم وجيها فى الدنيا والاخرة و من المقربين اللهم ارحمنى بهم ولا تعذبنى بهم واهدنى بهم و لا تضلنى بهم و ارزقنى بهم و لا تحرمنى بهم واقض لى حوائجى للدنيا والاخره انك على كل شى ء قدير و بكل شى ء عليم(۵۸)

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هنگامى كه خواستى به نماز شب بايستى بگو:

بار خدايا من به وسيله پيامبرت كه نبى رحمت است و به وساطت خاندان پيامبر، رو به سوى تو مى آورم و آنان را پيشاپيش حوائجم مقدم مى دارم. خداوندا مرا به حرمت آن پاكان آبرومند دنيا و آخرت، از مقربين درگاهت قرار بده. بار پروردگارا، به عظمت آنان بر من ترحم فرما، و به احترام آنان عذابم مفرما و به سبب آنان هدايتم كن و گمراهم نفرما، و به بركت آنان رزقم داده و محرومم مگردان، و حوايج دنيا و آخرتم را برآور، چه آنكه تو بر هر چيز توانايى و به هر چيز دانا.

الهى به زهرا عليها‌السلام و باب گرامش

مسوزان به آتش دل داغدارم

به انجيل و تورات و قرآن احمد

گره باز كن امشب از كار و بارم

به ذات علىعليه‌السلام قبله دين

مكن در بر دشمنان خوار و زارم

به حق حسينعليه‌السلام شافع روز محشر

ببخشا مرا تاب آتش ‍ ندارم

خدايا به حق شهيدان كويت

به نزد پيمبر مكن شرمسارم

الهى به لعل لب خشك اصغر

نظر بر مدار از دل بيقرارم(۵۹)

نماز شب براى فرج امام زمان (عج)

شايسته است سحرخيزان و شب زنده داران، دعا براى فرج حضرت بقية الله الاعظم (عج) را فراموش نكنند كه آن بزرگوار فرمودند:

و اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم.(۶۰)

براى تعجيل در امر ظهور و فرج ما بسيار دعا كنيد كه فرج شما در همين دعا كردن است.

مولاى مهربانى كه هميشه به ياد ماست ما نيز وظيفه داريم صاحبمان و جان جانانمان را از ياد نبريم.

امام زمان (عج) در پيامى به شيخ مفيد رضوان الله مى فرمايد:

انا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم و لولا ذلك لنزل بكم الداواء واصطلمكم الاعداء فاتقوا الله جل جلاله(۶۱)

ما هرگز شما را رها نكرده ايم. و يادتان را از خاطر نبرده ايم و اگر عنايات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگى، شما را در بر مى گرفت و دشمنان، شما را از بين مى بردند.

بپرهيزيد از آنچه كه خداوند ناراضى است و بشتابيد براى جلب رضايت او.

سحرى با دل سودا زده خلوت كردم

فارغ البال نشستم من و صحبت كردم

تا كه خاكستر دل را نبرد باد سحر

اشك را بهر دل سوخته دعوت كردم

سخن دل همه اين بود كه من خانه خويش

بهر ديدار رخ دوست مرمت كردم

نه بيامد، نه خبر داد، نه گفتا كه بيا

نه نگاهى زكرم هر چه كه همت كردم

تا كنم روزنه اى باز به سوى دل دوست

سالها خادمى اهل محبت كردم

هر درى را به اميد در او كوبيدم

چون نديدم رخ او خويش ملامت كردم

چكنم با كه بگويم غم جانسوزم را

خواستى فاش كنم راز، حكايت كردم

هاشمى گفت دلا مى رسد آن روز كه تو

نغمه سازى كه رخ دوست زيارت كردم(۶۲)

بخش اول : در فضيلت، احكام و آداب نماز شب

فصل اول : نماز شب از ديدگاه قرآن

۱-و من الليل فتهجد به نافلة لك عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا (۸)

در هنگام شب برخيز و نماز بخوان و قرآن قرائت كن باشد كه پروردگارت به تو مقام محمود و ستودگى عطا فرمايد.

مفسرين در تفسير مقام محمود مى گويند: اين مقام شفاعت است و عده اى ديگر گفته اند اين مقام مقامى است كه در بهشت به تو داده خواهد شد.

۲-امن هو قانت اناء الليل ساجدا و قائما يحذرالاخره و يرجوا رحمة ربه(۹)

آيا انسان ناسپاس بهتر است يا كسانى كه در دل شب سجده مى كند و خداى را سپس مى گويد، و قنوت خوان است و او از وحشت عذاب آخرت به اميد رحمت خداوند بر پا مى ايستد و نماز مى خواند.

۳-كانو قليلا من الليل ما يهجعون و بالاسحارهم يستغفرون (۱۰)

آن پرهيزگارانى كه بى گمان در بهشت مكان داده شده اند آنهايى هستند كه شبها كم مى خوابند و سحرگاهان به استغفار و طلب آمرزش مى پردازند. اين عابدان شب زنده دار شب را كم مى خوابند و به عبادت مشغول مى شوند، اما به عبادت خود مغرور نيستند و در هنگام سحر از خداوند طلب آمرزش ‍ مى كنند.

۴- تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون (۱۱)

آنها پهلوهاى خود را از بستر گرم بر مى گيرند، و از خوابگاه خوش دورى مى گزينند و خالق و رب خويش را مى خوانند و از ترس گناهان خويش به رحمت او چشم مى دوزند و از آن چيزى كه خدا قسمت كرده و روزيشان نموده است انفاق مى كنند.

۵-ان ناشئة الليل هى اشد وطا و اقوم قيلا (۱۲)

خواندن آيات و نماز و راز و نياز كردن با خداوند و هم صحبت شدن با او در دل شب استوارتر و بهتر است.

۶-و من الليل فاسجد له و سبحه ليلا طويلا (۱۳)

و در پاسى از شب او را سجده و او را شب هاى دراز به پاكى ستايش نما.

۷-و اذكر اسم ربك بكرة و اصيلا (۱۴)

نام خدا و رب و پروردگارت را هر بامدادان و هر شامگاهان ياد كن.

۸-الصابرين و الصادقين و القانتين و المنفقين و المستغفرين بالاسحار (۱۵)

اين بندگان، صابر و شكيبا در بلايا و سختى ها، راست گفتار و فرمانبر در هر حال و انفاق كنندگان از اموال و آمرزش خواهان در سحرگاهان.

پس بندگان واقعى خداوند هم صابرند و هم صادق هم فرمانبر از امر خدايند و هم انفاق كننده و هم استغفار كننده در سحرگاهان و ما مى دانيم در نماز شب و در نماز وتر مستحب است هفتاد بار استغفار شود.

۹-ليسوا سواء من اهل الكتاب امة قائمة يتلون ايات الله اناء الليل و هم يسجدون (۱۶)

اهل كتاب همه يكسان نيستند، بلكه عده اى از آنها هستند كه قيام به حق و ايمان مى كنند و پيوسته در اوقات شب آيات خداوند را تلاوت مى نمايند در حالى كه سجده مى نمايند.

۱۰-والذين يبيتون لربهم سجدا و قياما (۱۷)

و آنان كه براى رضاى پروردگار خويش شب ها يا در حال سجده هستند و يا اينكه ايستاده اند آنها شب را تا به صبح بيدارند و خدايشان را عبادت مى كنند.

۱۱-قم الليل الا قليلا نصفه اوانقص منه قليلا (۱۸)

بر خيز شب (براى عبادت و نماز) مگر اندكى (كه در اين اندك فقط بخواب) نيمى از آن را يا كم كن از آن اندكى.

۱۲- «والشفع و الوتر (۱۹) »

سوگند به شفع و سوگند به وتر.

كلمات شفع و وتر را معانى مختلفى كرده اند كه از جمله معانى، شفع اشاره به نماز دو ركعتى و وتر نماز يك ركعتى در اين فريضه الهى است.

فصل دوم : نماز شب در احاديث معصومينعليه‌السلام

الف : اهميت نماز شب

۱- محبوبترين چيزها در نظر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : الركعتان فى جوف الليل اءحب الى من الدنيا و ما فيها(۲۰)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: دو ركعت نماز در شب پيش من از دنيا و آنچه در آن است محبوتر است.

۲- سفارش جبرئيلعليه‌السلام :

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ما زال جبرئيل يوصينى بقيام الليل حتى ظنت اءن خيار امتى لن يناموا من الليل الا قليلا. و قال : اشراف امتى حمله القرآن و اصحاب الليل(۲۱)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود هميشه جبرئيل مرا به خواندن «نماز شب» سفارش مى كرد. تا آنجا كه گمان كردم خوبان امتم شب را مگر اندكى نمى خوابند.

و نيز فرمود: شريفترين امت من اهل قرآن و شب زنده دارند.

۳- زينت آخرت :

عن الامام الصادقعليه‌السلام قال : ان الله عزوجل قال : المال و البنون الحياة و ان الثمانى ركعات يصليها العبد آخر الليل زينة الاخرة(۲۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خداوند متعال فرمود: ثروت و فرزندان زينت دنيا است ولى هشت ركعت نمازى كه آدمى در آخر شب مى خواند زينت آخرت است.

۴- شرف مومن

عن الامام الصادقعليه‌السلام قال : شرف المومن صلوته بالليل و عزه كف الاذى عن الناس.(۲۳)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: شرف مومن، نماز شب اوست و عزت او خودارى از آزار مردم.

۵- چراغ قبر

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : صلوة الليل سراج لصاحبها فى ظلمة القبر(۲۴)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: نماز شب براى صاحبش چراغى مى شود در تاريكى قبر.

۶- لقا پروردگار

عن الامام حسن عسكرىعليه‌السلام قال : ان الوصول الى الله عزوجل سفر لا يدرك الا بامتطا الليل.(۲۵)

امام حسن عسكرىعليه‌السلام فرمود: رسيدن به قرب و لقا پروردگار عزوجل سفرى است كه جز با مركب «تهجد شب» پيمودن راه به مقصد ممكن نيست.

۷- نور مومن در قيامت

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : سبب النور فى القيامه، الصلوة فى جوف الليل.(۲۶)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: نور مومن در روز قيامت، نماز در دل شب مى باشد.

۸- مباهات فرشتگان

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : اذا قام العبد من لذيذ مضجعه و النعاس فى عينيه ليرضى ربه - جل و عز - بصلوة ليله باهى الله به ملائكته، فقال : اما ترون عبدى هذا، قدم قام من لذيذ مضجعه الى صلاه لم افرضها عليه، اشهدوا انى قد غفرت له(۲۷)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هنگامى كه بنده از خوابگاه لذت بخش خود براى اقامه نماز شب به خاطر جلب خشنودى خدايش برخيزد در حالى كه بقاياى خواب در چشمانش مى باشد، خداوند بر فرشتگان مباهت ميكند و درباره او مى فرمايد: آيا نمى نگريد اين بنده ام را كه از خواب شيرين خود دست برداشته و به نمازى كه بر او واجب نكرده ام برخاسته است؟! گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

۹- بيدار كردن ديگران

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : رحم الله رجلا قام من الليل فصلى و اءيقظ امراءته فصلت فان اءبت نضح فى وجهها الماء. رحم الله. امراءة قامت من الليل فصلت و اءيقظت زوجها فان ابى نضحت فى وجهه الما.(۲۸)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خدا رحمت كند مردى را كه شب از خواب برخيزد و نماز شب بخواند و همسرش را نيز بر اين عمل تشويق نمايد و اگر بيدار نشد (با اجازه قبلى او) به صورت وى آب بپاشد و او را بيدار كند و خدا بيامرزد زنى را كه در شب برخيزد و نماز شب بخواند و شوهرش را نيز بدين عمل وادار كند و اگر از جاى برنخواست (بااذن قبلى او) آب به صورتش بپاشد تا او را بيدار كند.

۱۰- خوابيدن به نيت نماز شب

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ما من عبد يحدث نفسه بقيام ساعة من الليل فينام عنها الا كان نومه صدقة تصدق الله بها عليه و كتب له اءجر ما نوى(۲۹) پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه به نيت بيدار شدن براى نماز شب بخوابد خواب او نوعى صدقه بشمار مى آيد و خداوند متعال براى او پاداش نماز شب را مقرر مى دارد.

۱۱- غرفه هاى بهشتى

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ان فى الجنة غرفا يرى ظاهرها من باطنها من ظاهرها يسكنها من امتى من اءطاب الكلام و اءطعام و اءفشى السلام و اءدام الصيام و صلى بالليل و الناس نيام(۳۰)

پيامبراكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در بهشت غرفه هايى است كه داخل آن از بيرون پيدا است و نيز بيرون آن از درون نمايان است و در آن افرادى از امت من اسكان مى يابند كه سخن شايسته بر زبان مى آورند، و به اطعام طعام مى پردازند، و بر ديگران آشكارا اسلام مى كنند، هميشه روزه دارند و در شب هنگام، آنگاه كه همگان بخوابند به نماز شب برمى خيزند.

۱۲- پاداشى كه در قرآن به چشم نمى خورد:

عن الامام صادقعليه‌السلام قال : ما من عمل حسن يعمله العبد الا و له ثواب فى القران الا صلاة الليل، فان الله لم يبين ثوابها لعظم خطرها عنده فقال : تتجافى جنوبهم عن المضاجع... فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قره اءعين جزاء بما كانوا يعملون.(۳۱) (۳۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: پاداش همه اعمال نيك در قرآن آمده است. جز نماز شب و ثواب نماز شب را خدا به جهت عظمت آن بيان نكرده، و تنها در مدح اهل نماز شب فرمود: «آنان در نيمه هاى شب از خوابگاه خود بر مى خيزند...» پس هيچ كس نمى داند چه نوع پاداش ‍ ارزشمندى براى او بجهت اين كردارهاى نيكى كه انجام داده، در نظر گرفته شده است.(۳۳)

ب : آثار و فوايد نماز شب

۱- زيبايى سيما: سئل على بن حسينعليه‌السلام : ما بال المتهجدين بالليل من اءحسن الناس وجها؟

قال : لانهم خلوا بالله فكساهم الله من نوره(۳۴)

از امام سجادعليه‌السلام پرسيدند: چرا صورت اهل نماز شب از طراوت و زيبايى ويژه اى برخوردار است؟

امامعليه‌السلام پاسخ داد: زيرا آنها با خداى خود خلوت كرده اند و خدا هم آنان را با نور خود مزين ساخته است.

۲- نشاط روحى :

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله : قال يا على ثلاث فرحات للمومن : لقاء الاخوان، الافطار من الصيام، والتهجد من آخر الليل(۳۵)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله به اميرالمومنينعليه‌السلام فرمود: سه چيز مايه انبساط خاطر و باعث شادى مومن است : ۱- ديدار دوستان، ۲- افطار كردن روزه، ۳- عبادت و شب زنده دارى در پايان شب.

۳- سرگرمى سالم :

قال الباقرعليه‌السلام : لهو المومن فى ثلاثه اءشيا: التمتع بالنساء و مفاكهة الاخوان و الصلاة بالليل.(۳۶)

امام باقرعليه‌السلام فرمود: بازى و سرگرمى مومن در سه چيز است : ۱- كامجويى از همسر، ۲- شيرين كارى در جلسه دوستان، ۳- خواندن نماز شب.

۴- آمرزش :

عن الصادقعليه‌السلام قال : صلاة المومن بالليل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار.(۳۷)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: نماز شب گناهان انسان را از بين مى برد.

۵- سلامتى و عافيت بدن :

و فى الحديث : الصوم والسفر و صلاة الليل و امرار اليد فى موضع السجود و المسح بها الوجه و ما نالته من البدن و البدئة بخنصر اليد اليسرى فى تقليم الاظفار والختم بخنصر اليمنى.(۳۸) در حديث آمده است : روزه و مسافرت، و نماز شب، و دست كشيدن بر پيشانى و مسح صورت، و كوتاه كردن ناخن از انگشت كوچك دست چپ و ختم آن به انگشت كوچك دست راست از عوامل تندرستى به حساب مى آيند.

۶- افزايش رزق و روزى :

لا تدع قيام الليل، فان المغبون من حرم قيام الليل. ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها صلاة الليل، فاذا حرم صلاة الليل حرم بها الرزق.

ليس منا من لم يصل صلاة الليل(۳۹)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: از نماز شب دست برمدار زيرا كسى كه از نماز شب باز ماند زيانكار است، و بسا انسان در زندگى مبتلا به دروغ گفتن مى شود و از خواندن نماز شب محروم مى ماند و از رزق و روزى حلال او كاسته مى شود.

و نيز امامعليه‌السلام : از ما نيست آنكه اهل نماز شب نباشد.

۷- خشنودى خدا:

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : ثلاثة يضحك الله اليهم : الرجل اذا قام بالليل يصلى، والقوم اذا صفوا فى الصلاة و القوم اذا صفوا فى قتال العدو(۴۰)

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: سه گروهند كه خداوند از آنان خوشنود است :

۱- كسى كه نماز شب مى خواند ۲- جمعى كه نماز جماعت تشكيل مى دهند، ۳- دسته اى كه در برابر دشمن، در راه خدا صف آرايى كرده اند.

۸- رفع كسالت ها:

عن الصادقعليه‌السلام قال : عليكم بصلاة الليل، فانها سنة نبيكم و داءب الصالحين قبلكم و مطردة الداء عن اجسادكم(۴۱)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: بر شما باد به خواندن «نماز شب» زيرا اين عمل، سنت پيامبر شما و سيره صالحان و راستان است و بدن شما را از كسالت دور مى سازد.

۹- پرداخت قرض ها:

عن الصادقعليه‌السلام قال : صلاة الليل تحسن الوجه و تحسن الخلق و تطيب الريح و تدر الرزق، وتقضى الدين، و تذهب بالهم، و تجلو البصر(۴۲)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: نماز شب باعث زيبايى سيما، و نيكويى اخلاق و خوشبويى بدن و فراوانى رزق و مايه اداى «قرضها» و موجب از بين رفتن غم و باعث تقويت نور چشم است.

۱۰- نورانيت منزل :

عن الصادقعليه‌السلام قال : ان البيوت التى يصلى فيها بالليل بتلاوة القرآن تضى لاهل السما كما تضى نجوم السماء لاهل الارض(۴۳)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خانه اى كه در آن نماز شب خوانده مى شود و تلاوت قرآن مى گردد در نظر اهل آسمان نورانى است. چنانكه اهل زمين، نورانيت ستارگان را مى بينند.

۱۱- نورانيت دل :

عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله قال : يا على خمسة تنور القلب : كثرة قرائة قل هو الله اءحد، و قلة الكلام، و مجالسة العلما، و الصلاه فى الليل : و المشى الى المساجد(۴۴)

پيامبر اكرم (صلى الله عليه آله) فرمود: يا على پنج چيز دل را نورانى مى كند: ۱- كثرت تلاوت سوره قل هو الله احد، ۲- كم گويى، ۳- مجالست با علما، ۴- نماز شب، ۵- گام نهادن در راه مسجد.

۱۲- خشنودى در قيامت :

عن الصادقعليه‌السلام قال : كل عين باكية يوم القيامة الا ثلاثه : عين غضت عن محارم الله و عين سهرت فى طاعة الله و عين بكت فى جوف الليل من خشية الله(۴۵)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: در قيامت همه چشمها گريان است مگر سه چشم :

۱- چشمى كه از (ديدن و نظر به) آنچه خداوند حرام كرده بر هم نهاده شده. ۲- چشمى كه در راه طاعت خداوند بيدارى كشيده، ۳- چشمى كه در دل شب از ترس خدا گريسته است.

ج : فوايد ديگر نماز شب

دوستى خدا

يابن عمران، كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى ؛ اليس كل محب يحب خلوة حبيه؟ ها اناذا يا ابن عمران مطلع على احبائى اذا جنهم الليل حولت ابصارهم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بين اعينهم يخاطبونى عن المشاهدة و يكمونى عن الحضور

يابن عمران هب لى من قبلك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع فى ظلم الليل وادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا(۴۶)

اى پسر عمران، دروغ مى گويد آن كسى كه گمان مى كند مرا دوست دارد در حالى كه چون شب فرا مى رسد از من چشم مى پوشد و به خواب مى رود! آيا نه مگر چنين است كه هر عاشقى خلوت با معشوقش را دوست مى دارد؟

هان اى پسر عمران، اين منم كه بر دوستانم مطلعم ؛ چون شب آنان را فرا گيرد و چشم دلشان را دگرگون مى سازم (كه جز من چيزى نمى بينند) و عقوبتم را در مقابل ديدگانشان مجسم مى كنم (بدان گونه كه) از راه شهود و رويارويى با من به مخاطبه مى پردازند و حضورا با من به گفتگو مى نشينند.

اى پسر عمران، در دل شبهاى تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از چشمانت قطرات اشك نثار من بنما و مرا بخوان كه مرا به خود نزديك و اجابت كننده دعوتت خواهى يافت.

سحر نزديكترين ساعات انسان به خدا

عن ابن ابى يعفور، عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : قلت له : اخبرنى، جعلت فداك اى ساعة يكون العبد اقرب الى الله و الله منه قريب؟ قال : اذاقام فى آخر الليل و العيون هادئه فيمشى الى وضوئه حتى يتوضاء باسبغ وضوء ثم يجيى ء حتى يقوم فى مسجده فيوجه وجهه الى الله و يصف قدميه و يرفع صوته و يكبر و افتتح الصلوه فقراء اجزا و صلى ركعتين و قام ليعيد صلوته ناداه مناد من عنان السماء عن يمين العرش :

ايها العبد المنادى ربه، ان البر لينشر على راءسك من عنان السماء و الملائكة محيطة بك من لدن قدميك الى عنان السماء والله ينادى : عبدى لو تعلم من تناجى اذا ما انفتلت.

قال : قلت جعلت فداك يابن رسول الله ما الانفتال؟

قال : تقول بوجهك و جسدك لهكذا، ثم ولى وجهه فذلك الانفتال

ابن ابى يعفور (راوى حديث) مى گويد به حضور امام صادقعليه‌السلام عرضه داشتم قربانت شوم بفرمائيد آن ساعتى كه نزديكترين ساعات انسان است به خدا و خدا به او نزديك است كدام ساعت است؟ فرمود:

چون آخر شب برخيزد در حالى كه چشمها در خوابند، وضويى شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بايستد و با توجه قلبى به خدا تكبير نماز گفته و با تلاوت فرازهايى از قرآن دو ركعت نماز به جاى آورده و آنگاه برخيزد براى ادامه نماز، در اين هنگام از سوى آسمان از جانب عرش، اين ندا برخيزد: اى بنده خدا خوان، الان، احسان و خير از جانب عالم ملكوت بر سرت در حال فروريختن است، فرشتگان از كنار قدمهايت تا عنان آسمان اطرافت را گرفته اند و خداى مهربان ندا مى كند:

اى بنده من اگر بدانى با كه در حال گفتگو و راز نيازى، انفتال از خود نشان مى دهى.

راوى مى گويد: عرض كردم اى فرزند پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فدايت شوم مقصود از (انفتال) چيست؟

امام علىعليه‌السلام در حالى كه صورت خود را به سمت پشت سر مى چرخانيد، فرمود: انفتال اين است كه صورت و بدنت را برگردانى.(۴۷)

(محتمل است كنايه از انصراف دل و توجه به غير خدا باشد)

ظلمت شب براى عاشقان نور آفرين است.

عن المفضل بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمد، عن ابيه، عن ابائه عليهم السلام قال : قال رسول الله : ان الله جل جلاله، اوحى الى الدنيا ان اتعبى من خدمك و اخدمى من رفضك، و ان العبد اذا تخلى بسيده فى جوف الليل المظلم و ناجاه، اثبت الله النور فى قلبه فاذا قال يا رب، ناداه الجليل جل جلاله لبيك عبدى سلنى اعطك و توكل على اكفك ثم يقول جل جلاله لملائكته : ملائكتى انظروا الى عبدى فقد تخلى فى جوف هذا الليل المظلم و البطالون لاهون والغافلون نيام اشهدوا انى قد غفرت له

مفضل بن عمر از حضرت صادقعليه‌السلام و آن بزرگوار از پدرش، از پدران بزرگوارشعليه‌السلام نقل مى كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خداوند جل جلاله به دنيا وحى كرد: هر كس در خدمت تو باشد، تو را به رنج و تعب بيانداز و هركس كه تو را رها كند، تو در خدمت او باش و هرگاه بنده در دل شب تار، با مولاى خود خلوت كند و با او به راز نياز پردازد، خداوند نور را در دل او جايگزين فرمايد.

و چون بگويد اى رب و اى رب من، خداوند جليل جل جلاله صدايش ‍ كرده و گويد لبيك (بله بله) اى بنده من، بخواه از من تا عطايت كنم به من توكل نماى تا كفايتت كنم، سپس خداوند جل جلاله به فرشتگانش ‍ مى فرمايد: اى فرشتگان من، بنده ام را بنگريد، در دل اين شب تيره با من خلوت كرده است در حالى كه بطالت پيشگان به لهو و لعب مشغولند و غفلت زدگان در بستر خواب خفته اند، اينك گواه باشيد كه من به طور حتم او را آمرزيدم.(۴۸)

خداوند مشتاق كيست

خداوند متعال به يكى از صديقين وحى نموده كه براى من بندگانى هستند كه مرا دوست مى دارند و من هم آنها را دوست مى دارم، آنان مشتاق من، و من هم مشتاق آنها هستم، و آنها مرا در ياد دارند و من هم به ياد آنان هستم، آنها به من نظر دارند، و من هم به آنها نظر دارم، پس اگر تو قدم جاى قدم آنها بگذارى، تو را هم دوست خواهم داشت و اگر از راه آنها منحرف شوى عقوبتت خواهم نمود.

آن صديق گفت : معبود من نشانه آنها كه مورد توجه تو هستند چيست؟

خطاب رسيد: آنان روزها همچون چوپان مهربانى كه مواظب گوسفندان خود هست به سايه مى نگرند و منتظر آمدن شب هستند، و همان گونه كه پرندگان هنگام غروب با شور و شوق عازم آشيانه خود مى گردند. اينان هم با همين حال به استقبال غروب خورشيد مى روند، پس آنگاه كه شب فرا رسيد، و تاريكى همه جا را فرا گرفت، و فرش ها پهن و همه گرد هم جمع شدند و هر دوستى با دوست خود خلوت نمود اينان در برابر من به پاى مى ايستند و صورتهاى خود را بر خاك مى نهند، و با تلاوت آيات قرآن به مناجات و گفتگوى با من برمى خيزند، و نعمتهاى مرا سپاس مى گويند پس ‍ آنان را مى بينى كه گاه گريه مى كنند، و گاه شيون سر مى دهند، گاه آه مى كشند، و گاه از معاصى و گناهان شكوه مى كنند، گاه ايستاده و گاه نشسته، و گاهى در حال ركوع، و گاه در سجده هستند، و آنچه را كه به خاطر من تحمل آن مى كنند، همه را مى بينم، و شكوه هائى كه از محبت من بر لب دارند مى شنوم.

اول چيزى كه به آنها عطا كنم سه چيز است يكى اينكه نور خودم را در دلهاى آنها بيفكنم در نتيجه همانگونه كه من از آنها آگاهم، آنها نيز از من با خبر خواهند بود، دوم اينكه اگر آسمانها و زمين ها و آنچه را كه در اين ميان هست در ميزان آنها ببينم باز آن را كم خواهم دانست سوم رو سوى آنها مى كنم، آيا اگر كسى من رو سوى او آورم، احدى مى تواند بداند كه چه به او عطا خواهم نمود.(۴۹)

نداى حق هنگام سحر

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله : اذا كان آخر الليل يقول الله سبحانه : هل من داع فاجيبه؟ هل من سائل فاعطيه سؤ له؟ هل من مستغفر فاغفر له؟ من تائب فاتوب عليه(۵۰)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هنگامى كه آخر شب فرا مى رسد خداوند منزه فرمايد: آيا دعا كننده اى هست تا اجابتش كنم؟ آيا درخواست كننده اى هست تا حاجاتش را عطا كنم؟ آيا استغفار كننده اى هست تا او را بيامرزم؟ آيا توبه كننده هست تا توبه اش را بپذيرم؟

۲۶ خاصيت براى نماز شب

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: نماز شب موجب رضايت پروردگار و محبت ملائكه، و سنت انبياء و نور معرفت و اصل ايمان، و راحتى بدن، و كراهت و ناخشنودى شيطان، و سلاح عليه دشمنان، و باعث اجابت دعا، و قبولى اعمال، و بركت در زرق، و شفيع بين انسان و ملك الموت، و چراغ گور انسان، و فرش زير پهلوى انسان در قبر، و جواب منكر و نكير، و مونس ‍ و زائر انسان در قبر تا روز قيامت است، و چون روز قيامت شود، سايه اى بر بالاى سر او، و تاجى بر سر او، و لباسى بر بدن او، و نورى كه پيشاپيش او در حركت است، و پوششى بين او و آتش، و حجتى بين او و بين خداوند متعال، و مايه سنگينى ميزان او، و جواز و گذرنامه عبور از صراط، و كليد بهشت است.(۵۱)

فصل سوم : احكام و آداب نماز شب

۱- نماز شب مجموعا يازده ركعت است كه ده ركعت آن هر دو ركعت به يك سلام خوانده مى شود و يك ركعت به يك سلام

۲- هشت ركعت از يازده ركعت را بايد به نيت نماز شب خواند و دو ركعت آن را به نيت نماز شفع و يك ركعت آن را به نيت نماز وتر.

۳- فضيلت نمازهاى شفع و وتر بيش از هشت ركعتى است كه به نيت نماز شب خوانده مى شود.

۴- انسان مى تواند فقط به نماز شفع و وتر اكتفا كند و هشت ركعت را نخواند.

۵- اگر وقت براى اداء نماز شب تنگ باشد مى تواند فقط به نماز وتر اكتفا كند.

۶- وقت نماز شب از اول نيمه وقت شب است تا طلوع صبح صادق.

۷- افضل آن است كه نماز شب به هنگام سحر خوانده شود و هنگام سحر عبارت است از يك سوم آخر شب، و هر قدر به صبح نزديكتر باشد افضل خواهد بود.

۸- جايز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتى در حال اختيار ولى اگر مى خواهد نشسته بخواند بهتر آن است كه هر دو ركعت نشسته را يك ركعت ايستاده حساب كند.

۹- شخص مسافر مى تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.

۱۰- جوانى كه مى ترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود مى تواند نماز شب را پيش از نيمه شب بخواند.

۱۱- همه كسانى كه براى خواندن نماز شب بعد از نيمه شب عذرى دارند مانند سالخوردگى يا كسى كه از سرد شدن هوا مى ترسد و يا از جنب شدن در خواب بيم دارد و مانند اينها، مى تواند نماز شب را قبل از نيمه شب بخواند.

۱۲- خواندن سوره در ركعتهاى نماز شب لازم نيست و مى تواند فقط به خواندن سوره حمد اكتفا كند.

۱۳- مستحب است كه نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانواده اش كسى مى خواهد به نماز شب برخيزد بيدار شود.

۱۴- اگر نماز شب از كسى فوت شد مى تواند قضاى آن را در روز بجا آورد.(۵۲)

يك تذكر مفيد:

قضاى نماز شب را، نيز فضيلت بسيار است، چنانكه از امام صادقعليه‌السلام روايت كرده است كه شخصى به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم چه بسا اتفاق مى افتد كه يك، دو، يا سه ماه نماز شب از من فوت مى شود و من آن را به روز قضا مى كنم. آيا اين كار جايز است؟

فرمودند به خداى قسم اين كار مايه روشنى و چشم تو است. و اين جمله را سه بار تكرار كرد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: خداى تعالى به بنده اى كه قضاى نماز شب را بجاى مى آورد مباهات مى كند و مى فرمايد:

اى فرشتگان، اين بنده چيزى را كه به او واجب نكرده ام قضا مى كند. گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.

كيفيت خواندن نماز شب

نماز شب مجموعا يازده ركعت است :

۱- هشت ركعت آن، كه دو ركعت، دو ركعت، مانند نماز صبح خوانده مى شود و به نيت نماز شب مى باشد.

۲- دو ركعت نماز شفع : بهتر است در ركعت اول آن بعد از حمد، سوره (ناس) و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.

۳- يك ركعت نماز وتر: بعد از حمد سه بار سوره توحيد و يك بار سوره فلق و يك بار سوره ناس بخوانيم و مى توان يك سوره تنها خواند، سپس ‍ دست ها را به سوى آسمان بالا مى بريم و حاجات خود را از خدا مى خواهيم.

و براى چهل مومن دعا مى كنيم و طلب مغفرت مى كنيم.

و بعد هفتاد مرتبه مى گوييم : استغفرالله ربى و اتوب اليه

از پروردگار خوب طلب آمرزش و مغفرت مى كنم و به سوى او بازگشت مى نمايم.

آنگاه هفت مرتبه مى گوييم : هذا مقام العائذ بك من النار

اين است مقام كسى كه از آتش قيامت به تو پناه مى برد.

و بعد از آن سيصد مرتبه مى گوييم : «العفو» و سپس مى گوييم :

رب اغفرلى و ارحمنى و تب على، انك انت التواب الغفور الرحيم

علت محروميت از شب زنده دارى

شايد كمتر مسلمانى را يافت كه ادعا كند: من آرزوى شب زنده دارى و مناجات با خدا را ندارم. اگر در طول عمرش، حتى يك شب هم، اين توفيق عظيم را نيافته، اما اين آرزو هرگز از دلش بيرون نرفته است.

آنهايى كه اهل مطالعه و يا شركت در جلسات مذهبى هستند، همواره خوانده و يا شنيده اند كه شب زنده دارى و راز و نياز با آفريدگار بى همتا، نشات و حلاوتى پايدار دارد. اما بسيارى از آنها نيز اين توفيق معنوى را نيافته و يا كمتر يافته اند. راستى علت اين محروميت بزرگ در چيست؟

معلم و مفسر انديشمند قرآن، آيت الله جوادى آملى در اين رابطه چنين مى گويند: «مردى از حضرت اميرالمومنينعليه‌السلام پرسيد:

من از نماز شب محروم شدم. حضرت فرمود:

انت رجل قد قيدتك ذنوبك(۵۳) تو كسى هستى كه گناهان تو مقيدت نموده است.»

يعنى، تو آزاد نيستى و در قيد و بند گناهى.

توفيق شب زنده دارى و با شبروان هم سفر شدن، و با شب آفرين سخن گفتن، نصيب گنه كاران روز نخواهد بود.

كسى كه روز پايش در برابر گناه مى لرزد، شب طاقت ايستادن در برابر الله و شب زنده دارى كردن را ندارد.

كسى كه روز چشمانش به گناه آلوده است، شب سعادت اشك ريختن در كنار سجاده را ندارد.

كسى كه روز زبانش به تبهكارى باز شد، شب به ياد حق، و به زمزمه حق گويا نخواهد بود.

گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض

ورنه هرسنگ وگلى لولو ومرجان نشود

ممكن نيست كه سيه دل روز، شب زنده دار سحر باشد.

ممكن نيست كه تبهكار روز، پارساى شب باشد.(۵۴) »

پس بياييد در همين لحظه، آرى همين لحظه، اين كتاب را به كنارى گذاشته، و دست دعا به سوى آسمان بلند نماييم : پروردگارا! اى غفار الذنوب و اى سريع الرضا!

ما بندگان غفلت زده و اسير هواهاى شيطانى، از نشات شب زنده دارى و حلاوت سحر انگيز تلاوت قرآن در نيمه هاى شب تنها نامى شنيده ايم و بس. ما در آغاز هيچ شبى، شايد در اين انديشه نبوده ايم كه مقدماتى را فراهم نماييم تا در نيمه هاى شب، از بستر خود جدا شده، و دست نيازى بسوى تو دراز كنيم. و به همين خاطر، هرگز آن حلاوت رويايى را نچشيده و آن نشات معنوى را درك نكرده ايم.

اى پروردگار مهربان ما آن حديث قدسى را شنيده ايم كه به موسى بن عمران، خطاب فرمودى كه : «اى پسر عمران دروغ مى گويد كسى كه مى پندارد مرا دوست دارد، و آنگاه كه تاريكى شب همه جا را فرا مى گيرد، مى خوابد و مرا از ياد مى برد. آيا هر دوست و دلداده اى در پى خلوت با محبوب خود نيست؟(۵۵) »

و حالا سر از خجلت و شرمسارى، به زير انداخته ايم.

اى غافر الخطايا

اى كه گفتى مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم آيا مى شود و امكان دارد كه به ما غفلت زدگان هم نظر عنايتى بنمايى، و ما هم روزى در زمره شب زنده داران، و قاريان شب زنده دار، در آييم؟

پس اى رافع الدرجات! بر ما كرم نما و خود وسيله و سبب آن را عطا فرما، و يك شب، آرى حتى يك شب، اين حلاوت سحرانگيز را در كام وجودمان بريز، و از آن پس، آن چنان كن كه عطش آن حلاوت، سراسر وجودمان را به آتش كشد، و خواب را از چشمانمان بربايد. آمين يا طبيب القلوب.(۵۶)

توسل به اهل بيتعليهم‌السلام

براى اينكه سحرخيزان بتوانند از مبدا فيض بيشتر و بهتر بهره بگيرند به دستور حضرت حق بايد خاندان رسالت را واسطه قرار دهند كه فرموده است. و ابتغوا اليه الوسيلة(۵۷)

و از طرفى عبادت عابدان مقبول حضرت بارى تعالى نمى گردد مگر با داشتن ولايت و محبت خاندان رسالت كه در زيارت «جامعه كبيره» مى خوانيم:

بموالاتكم تقبل الطاعة المفترضه

به سبب ولايت و دوستى شما اعمال واجب و مستحب مقبول درگاه احديت مى گردد.

در روايات زيادى كه علامه بزرگوار مجلسى رضوان الله در كتاب مستطاب بحارلانوار نقل فرموده وارد شده است كه انبياء و اوليا در طول تاريخ به بشريت از زمان حضرت آدمعليه‌السلام تا خاتمصلى‌الله‌عليه‌وآله همواره دست توسل به ذيل عنايت محمد و آل محمدعليهم‌السلام دراز مى كرده اند و آن بزرگوار را واسطه قرار مى داده اند.

قال الصادقعليه‌السلام : اذا اردت ان تقوم الى صلوة الليل فقل : اللهم انى اتوجه اليك بنبيك نبى الرحمة و اله واقدمهم بين يدى حوائجى، فاجعلنى بهم وجيها فى الدنيا والاخرة و من المقربين اللهم ارحمنى بهم ولا تعذبنى بهم واهدنى بهم و لا تضلنى بهم و ارزقنى بهم و لا تحرمنى بهم واقض لى حوائجى للدنيا والاخره انك على كل شى ء قدير و بكل شى ء عليم(۵۸)

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هنگامى كه خواستى به نماز شب بايستى بگو:

بار خدايا من به وسيله پيامبرت كه نبى رحمت است و به وساطت خاندان پيامبر، رو به سوى تو مى آورم و آنان را پيشاپيش حوائجم مقدم مى دارم. خداوندا مرا به حرمت آن پاكان آبرومند دنيا و آخرت، از مقربين درگاهت قرار بده. بار پروردگارا، به عظمت آنان بر من ترحم فرما، و به احترام آنان عذابم مفرما و به سبب آنان هدايتم كن و گمراهم نفرما، و به بركت آنان رزقم داده و محرومم مگردان، و حوايج دنيا و آخرتم را برآور، چه آنكه تو بر هر چيز توانايى و به هر چيز دانا.

الهى به زهرا عليها‌السلام و باب گرامش

مسوزان به آتش دل داغدارم

به انجيل و تورات و قرآن احمد

گره باز كن امشب از كار و بارم

به ذات علىعليه‌السلام قبله دين

مكن در بر دشمنان خوار و زارم

به حق حسينعليه‌السلام شافع روز محشر

ببخشا مرا تاب آتش ‍ ندارم

خدايا به حق شهيدان كويت

به نزد پيمبر مكن شرمسارم

الهى به لعل لب خشك اصغر

نظر بر مدار از دل بيقرارم(۵۹)

نماز شب براى فرج امام زمان (عج)

شايسته است سحرخيزان و شب زنده داران، دعا براى فرج حضرت بقية الله الاعظم (عج) را فراموش نكنند كه آن بزرگوار فرمودند:

و اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم.(۶۰)

براى تعجيل در امر ظهور و فرج ما بسيار دعا كنيد كه فرج شما در همين دعا كردن است.

مولاى مهربانى كه هميشه به ياد ماست ما نيز وظيفه داريم صاحبمان و جان جانانمان را از ياد نبريم.

امام زمان (عج) در پيامى به شيخ مفيد رضوان الله مى فرمايد:

انا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم و لولا ذلك لنزل بكم الداواء واصطلمكم الاعداء فاتقوا الله جل جلاله(۶۱)

ما هرگز شما را رها نكرده ايم. و يادتان را از خاطر نبرده ايم و اگر عنايات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگى، شما را در بر مى گرفت و دشمنان، شما را از بين مى بردند.

بپرهيزيد از آنچه كه خداوند ناراضى است و بشتابيد براى جلب رضايت او.

سحرى با دل سودا زده خلوت كردم

فارغ البال نشستم من و صحبت كردم

تا كه خاكستر دل را نبرد باد سحر

اشك را بهر دل سوخته دعوت كردم

سخن دل همه اين بود كه من خانه خويش

بهر ديدار رخ دوست مرمت كردم

نه بيامد، نه خبر داد، نه گفتا كه بيا

نه نگاهى زكرم هر چه كه همت كردم

تا كنم روزنه اى باز به سوى دل دوست

سالها خادمى اهل محبت كردم

هر درى را به اميد در او كوبيدم

چون نديدم رخ او خويش ملامت كردم

چكنم با كه بگويم غم جانسوزم را

خواستى فاش كنم راز، حكايت كردم

هاشمى گفت دلا مى رسد آن روز كه تو

نغمه سازى كه رخ دوست زيارت كردم(۶۲)


4

5

6