زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام)

زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام)0%

زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام) نویسنده:
گروه: زنان

زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقي صرفي
گروه: مشاهدات: 13660
دانلود: 4449

توضیحات:

زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 79 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13660 / دانلود: 4449
اندازه اندازه اندازه
زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام)

زنان و جوانان (از دیدگاه اسلام)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

دو زن‌ نمونه‌

خداوند در قرآن‌ از دو خانم‌ بعنوان‌ دو زن‌ نمونه‌ در ايمان‌ نام‌ مي‌برد:

«خداوند براي‌ آنهائي‌ كه‌ ايمان‌ آورده‌اند، زن‌ فرعون‌ را مثال‌مي‌زند كه‌ گفت‌: بار خدايا برايم‌ در بهشتت‌ در جوار خويش‌ خانه‌اي‌بنا كن‌ و مرا از فرعون‌ و اعمالش‌ نجات‌ بده‌! و مرا از دست‌ستمكاران‌ راحت‌ كن‌! و حضرت‌ مريم‌ دختر عمران‌ كه‌ خود را ازحرام‌ حفظ‌ نمود و ما از روحمان‌ در او دميديم‌ و او سخنان‌ وكتابهاي‌ الهي‌ را تصديق‌ نموده‌ و از عبادت‌ كنندگان‌ بود».

توضيح‌:

آسيه‌ زن‌ فرعون‌ به‌ خداي‌ يكتا ايمان‌ آورد و از ثروت‌ و رفاه‌ وپادشاهي‌ شوهرش‌ دست‌ كشيد. بدستور فرعون‌ او را شكنجه‌ كردند.از جمله‌ او را به‌ چهارميخ‌ بستند و در آفتاب‌ انداختند و سنگي‌ برسينه‌ او قرار دادند. در اين‌ موقع‌، آسيه‌ از خدا نجات‌ خود را تقاضانمود و خداوند هم‌ قبل‌ از اينكه‌ سنگ‌ او را اذيت‌ نمايد، او را قبض‌روح‌ كرد. او از جمله‌ چهار زن‌ برگزيده‌ زنان‌ جهان‌ است‌. در آيه‌ فوق‌خداوند او را نمونه‌ ايمان‌ مي‌داند.

زن‌ دومي‌ كه‌ خدا او را نمونه‌ ايمان‌ مي‌داند، حضرت‌ مريم‌عليها‌السلام است‌.

او كه‌ مادر حضرت‌ عيسي‌عليه‌السلام است‌ در اين‌ آيه‌ با چند عبارت‌مدح‌ شده‌ است‌.

١ـ او زني‌ بوده‌ كه‌ خود را با وجود زيبائي‌ و مجرد بودن‌ و امكان‌گناه‌، از حرام‌ حفظ‌ كرد.

٢ـ خداوند با اعجازش‌ او را بدون‌ اينكه‌ با مردي‌ تماس‌ داشته‌باشد، به‌ حضرت‌ عيسي‌عليه‌السلام باردار نمود.

3ـ او كلمات‌ خداوند و كتابهاي‌ آسماني‌ او را تأييد كرده‌ و به‌ آن‌ايمان‌ داشت‌.

٤ـ او جزء عبادت‌ كنندگان‌ بوده‌ است‌.

دو زن‌ خيانتكار !

در قرآن‌ از دو نفر زن‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌ كافران‌ و خيانتكاران‌ نام‌ برده‌شده‌ است‌، توجه‌ كنيد:

«خداوند براي‌ آنانكه‌ كافر شدند، زن‌ نوح‌ و زن‌ لوط‌ را مثال‌مي‌زند كه‌ اين‌ دونفر همسر دوتا بنده‌ صالح‌ ما بودند امّا به‌شوهرانشان‌ خيانت‌ كردند و همسريشان‌ با پيامبران‌، هيچ‌ سودي‌برايشان‌ نداشت‌ و از عذاب‌ خدا نسبت‌ به‌ آنها جلوگيري‌ نكرد و به‌آنها دستور داده‌ شد كه‌ با جهنميان‌ (قوم‌ لوط‌ و قوم‌ نوح‌) به‌ آتش‌داخل‌ شويد».

توضيح‌:

«در روايت‌ آمده‌ است‌ كه‌ زن‌ نوح‌ بنام‌ واغله‌، كافر بود و به‌ مردم‌مي‌گفت‌: نوح‌ ديوانه‌ است‌. و اگر كسي‌ به‌ نوح‌ ايمان‌ مي‌آورد، فورا به‌سران‌ مشركين‌ خبر مي‌داد».

زن‌ لوط‌ بنام‌ واهله‌، مردم‌ را از مهمانهاي‌ لوط‌ با خبر مي‌كرد تامردم‌ آنها را اذيت‌ نمايند! و هر كه‌ به‌ لوط‌ ايمان‌ مي‌آورد، به‌ مردم‌ خبرمي‌داد و آنها هم‌ آن‌ شخص‌ مؤمن‌ را مي‌كشتند.

بخاطر اين‌ خيانتشان‌، بر سر زن‌ لوط‌ سنگ‌ باريد و زن‌ نوح‌ هم‌غرق‌ شد.»

زن‌ در روايات‌

در سخنان‌ بزرگان‌ دين‌ مخصوصاً رسول‌ مكرم‌ اسلام‌ بارها و بارهااز زنان‌ در موارد مختلف‌ ذكر شده‌ است‌. برخلاف‌ بعضي‌ از اديان‌ ومكتبها كه‌ زن‌ را شرّ و بد مي‌دانند، پيغمبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آخرين‌لحظات‌ عمر شريفش‌، در مورد رعايت‌ حال‌ زنان‌ توصيه‌ و سفارش‌ فرمود.

حال‌ به‌ تعدادي‌ از روايات‌ در مورد زن‌ اشاره‌ مي‌شود:

١ـ جابر گفت‌: نزد پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوديم‌ كه‌ صحبت‌ از زنان‌ و برتري‌بعضي‌ از زنان‌ بر زنان‌ ديگر شد. حضرت‌ فرمود: من‌ به‌ شما بگويم‌؟گفتيم‌: آري‌! فرمود: «بهترين‌ زنان‌ شما آنان‌ هستند كه‌ بچه‌ زا،بامحبت‌، با حجاب‌، عزيز درميان‌ خانواده‌اش‌ و مطيع‌ در مقابل‌شوهرش‌، زينت‌ كننده‌ براي‌ شوهرش‌ و پوشيده‌ در مقابل‌ غير شوهرباشند. آنانكه‌ سخن‌ شوهر را گوش‌ داده‌ و امرش‌ را اطاعت‌ نموده‌ ودر خلوت‌ با شوهر خود را در اختيار شويش‌ مي‌گذارد و...

سپس‌ فرمود: آيا شمارا از بدترين‌ زنانتان‌ آگاه‌ نكنم‌؟ گفتند:

آري‌ بفرمائيد!

فرمود: بدترين‌ زنانتان‌ آنان‌ هستند كه‌ در ميان‌ خانواده‌اش‌ مطيع‌ولي‌ در مقابل‌ شوهرش‌ مغرور و سخت‌ است‌، عقيم‌ و كينه‌اي‌ بوده‌كه‌ وقتي‌ شوهرش‌ نيست‌،از زينتهاي‌ زشت‌ دوري‌ نمي‌كند! و هنگام‌خلوت‌ با شوهر، خود را از او منع‌ مي‌كند، مانند مركبي‌ كه‌ از سوارشدن‌ صاحبش‌ جلوگيري‌ مي‌كند، عذر شوهر را نمي‌پذيرد و خطاي‌شويش‌ را نمي‌بخشد»

امام‌ ششم‌عليه‌السلام :

«بهترين‌ زنان‌ شما آن‌ زني‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ به‌ او عطائي‌ شود تشكرمي‌كند و اگر به‌ او ندهند نيز راضي‌ باشد».

و فرمود:

«بدترين‌ زنان‌ شما زن‌ كم‌ حياء، عبوس‌، فحّاش‌ و سخن‌ چين‌ است‌».

رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

«هرچه‌ ايمان‌ انسان‌ بيشتر مي‌شود، علاقه‌اش‌ به‌ زن‌ نيز بيشترمي‌شود».

امام‌ ششم‌عليه‌السلام :

«زن‌ قابل‌ ارزش‌ گذاري‌ نيست‌! نه‌ خوبش‌ و نه‌ بدش‌. امّا زنهاي‌خوب‌ ارزششان‌ طلا و نقره‌ نيست‌، بلكه‌ او از طلا و نقره‌ بالاتر است‌.و امّا زنهاي‌ بد، ارزششان‌ خاك‌ هم‌ نيست‌! خاك‌ از او بهتر است‌.»

رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

«براي‌ زن‌ اذان‌ واقامه‌ گفتن‌ نيست‌. از زن‌ شركت‌ در جمعه‌ وجماعات‌، عيادت‌ مريض‌ و تشييع‌ جنازه‌، لبيك‌ گفتن‌ با صداي‌ بلنددر حج‌، باتندي‌ بين‌ صفا و مروه‌ راه‌ رفتن‌، دست‌ زدن‌ به‌ حجرالاسود، داخل‌ كعبه‌ رفتن‌، تراشيدن‌ موي‌ سر، قاضي‌ شدن‌، حاكم‌شدن‌، مورد مشورت‌ قرار گرفتن‌، ذبح‌ كردن‌ مگر در ضرورت‌،برداشته‌ شده‌ است‌.

او در وضو اول‌ داخل‌ دستها را وضوء دهد، ولي‌ مرد از پشت‌دست‌ شروع‌ نمايد.، زن‌ در هنگام‌ نماز پاهايش‌ را بهم‌ بچسباند. زن‌حق‌ ندارد بدون‌ اجازه‌ شوهر از خانه‌ بيرون‌ برود. و بدون‌ اجازه‌ اوروزه‌ مستحبي‌ بگيرد. او نبايد با نامحرم‌ دست‌ دهد و يا با نامحرم‌بيعت‌ كند مگر از پشت‌ لباس‌. او حج‌ مستحبي‌ را بايد با اجازه‌ شوهربجاي‌ آورد. نبايد سوار اسب‌ شود مگر در ضرورت‌. ارث‌ و ديه‌ زن‌نصف‌ ارث‌ و ديه‌ مرد است‌، هنگام‌ نماز بر بدن‌ زن‌، امام‌ مقابل‌ سينه‌او بايستد ولي‌ در مرد، مقابل‌ سرش‌ بايستد، رضايت‌ شوهر از زن‌، ازهر شفيعي‌ در نزد خدا براي‌ او بهتر است‌».

شخصي‌ از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسيد: اي‌ رسول‌ خدا! آيا براي‌ زن‌ جهادنيست‌؟ فرمود:

«آري‌، زن‌ از وقت‌ حامله‌ شدن‌ تا زائيدن‌ و تا بچه‌ را از شيرگرفتن‌، ثواب‌ مجاهد در راه‌ خدا را دارد و اگر در اين‌ بين‌ بميرد، مقام‌شهيد را دارد».

رسول‌ خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

«اگر زن‌ پنج‌ نماز خود را بجاي‌ آورد و روزه‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ رابگيرد و دامن‌ از ناپاكي‌ نگه‌ دارد و شوهرش‌ را اطاعت‌ كند، از هردري‌ كه‌ بخواهد مي‌تواند داخل‌ بهشت‌ شود».

و فرمود:

«زن‌ صالحه‌ از هزار مرد غيرصالح‌ بهتر است‌».

و فرمود:

«بدترين‌ چيزها، زن‌ بد است‌».

و علي‌عليه‌السلام فرمود:

«در آخر الزمان‌ كه‌ نزديك‌ قيامت‌ و بدترين‌ زمانهاست‌، زناني‌پيدا شوند كه‌ خيابان‌ گرد، عريان‌، از دين‌ بيگانه‌، دنباله‌رو فتنه‌ها وهوسها و پيرو شهوات‌ و شتابان‌ به‌ لذتها! و حلال‌ كننده‌ حرامهاهستند. اينها گرفتار ابدي‌ دوزخ‌ مي‌باشند».

امام‌ علي‌عليه‌السلام :

«سه‌ صفت‌ در مرد باعث‌ نقص‌ و در زن‌ باعث‌ كمال‌ است‌. يكي‌خودخواهي‌ است‌ كه‌ اگر زن‌ مغرور باشد، تن‌ بكار زشت‌ ندهد. دوم‌بخل‌ است‌ كه‌ باعث‌ مي‌شود از مال‌ شوهرش‌ خوب‌ مواظبت‌ كند.سوم‌ ترس‌ است‌ كه‌ بخاطر ترس‌، از فساد رويگردان‌ شود».

زن‌ دركلام‌ امام‌ ورهبرحضرت‌ امام‌ خميني‌: «زن‌ انسان‌ است‌، آن‌ هم‌ يك‌ انسان‌ بزرگ‌، زن‌ مربي‌ جامعه‌ است‌،از دامن‌ زن‌ انسانها پيدا مي‌شوند».

«زن‌ مظهر تحقق‌ آمال‌ بشر است‌... از دامن‌ زن‌، مرد به‌

معراج‌ مي‌رود».

«زن‌ يكتا موجودي‌ است‌ كه‌ مي‌تواند در دامن‌ خود افرادي‌ به‌جامعه‌ تحويل‌ دهد كه‌ از بركاتشان‌ يك‌ جامعه‌، بلكه‌ جامعه‌ها به‌استقامت‌ و ارزشهاي‌ والاي‌ انساني‌ كشيده‌ شوند. و مي‌تواند به‌عكس‌ آن‌ باشد».

«زن‌ مربي‌ جامعه‌ است‌، از دامن‌ زن‌ انسانها پيدا مي‌شوند، مرحلة‌اول‌ِ مرد و زن‌ صحيح‌، از دامن‌ است‌. مربي‌ انسانها زن‌ است‌،سعادت‌ و شقاوت‌ كشورها بسته‌ به‌ وجود زن‌ است‌، زن‌ با تربيت‌صحيح‌ خودش‌ انسان‌ درست‌ مي‌كند و با تربيت‌ صحيح‌ خودش‌كشور را آباد مي‌كند، مبدأ همة‌ سعادتها از دامن‌ زن‌ بلند مي‌شود، زن‌مبدأ همة‌ سعادتها بايد باشد...».

خطاب‌ به‌ بانوان‌: «شما بايد در همة‌ صحنه‌ها و ميدانها آن‌ قدري‌كه‌ اسلام‌ اجازه‌ داده‌ وارد باشيد»

«اينجانب‌ در طول‌ اين‌ جنگ‌، صحنه‌هايي‌ از مادران‌ و خواهران‌ وهمسران‌ عزيز از دست‌ داده‌، ديده‌ام‌ كه‌ گمان‌ ندارم‌ در غير اين‌انقلاب‌ نظيري‌ داشته‌ باشد».حضرت‌ آية‌ اللّه‌ خامنه‌اي‌: «زنان‌ مسلمان‌ در زندگي‌ شخصي‌، اجتماعي‌ و خانوادگي‌ خودبايد فاطمة‌ زهراءعليها‌السلام را از جهت‌ خردمندي‌، فرزانگي‌ و عقل‌ ومعرفت‌ الگو و سرمشق‌ خود قرار دهند و از بُعد عبادت‌، مجاهدت‌،حضور در صحنه‌، تصميم‌ گيريهاي‌ عظيم‌ اجتماعي‌، خانه‌داري‌،همسرداري‌ و تربيت‌ فرزندان‌ صالح‌، از زهراي‌ اطهرعليها‌السلام پيروي‌ كنند».

«زنان‌ مسلماني‌ كه‌ امروز در نظام‌ اسلامي‌، با جديت‌، دلسوزي‌ وهمراه‌ با عفت‌ و عصمت‌ درس‌ مي‌خوانند، طبابت‌ مي‌كنند و يا درمحيطهاي‌ اجتماعي‌، علمي‌ و سياسي‌ فعال‌ هستند، پيروان‌ فاطمه‌زهراءعليها‌السلام محسوب‌ مي‌شوند و اينجانب‌ با همة‌ وجود براي‌ چنين‌زناني‌ احترام‌ و تكريم‌ قائل‌ هستم‌».

«زن‌ ركن‌ اساسي‌ و عنصر اصلي‌ خانواده‌ است‌ و اسلام‌ براي‌نقش‌ زن‌ در داخل‌ خانواده‌، اهميت‌ فراواني‌ قائل‌ است‌ زيرا با پاي‌بندي‌ زن‌ به‌ خانواده‌ و تربيت‌ فرزندان‌ در آغوش‌ پر مهر مادر، نسلهادر آن‌ جامعه‌ بالنده‌ و رشيد خواهند شد».

«اسلام‌ در مقابل‌ ظلم‌ و تعدي‌ به‌ زن‌ ايستاده‌ است‌ و اجازة‌ ظلم‌ رابه‌ زن‌ نمي‌دهد. از نظر اسلام‌، زن‌ و مرد در درون‌ خانواده‌ شريك‌زندگي‌ يكديگر هستند و بايد با يكديگر با محبت‌ رفتار كنند و هيچ‌كس‌ حق‌ زورگويي‌ به‌ يكديگري‌ را ندارد. احكام‌ اسلامي‌ در موردارتباط‌ زن‌ و مرد بسيار دقيق‌ است‌ و براساس‌ طبيعت‌ زن‌ و مرد ومصالح‌ جامعة‌ اسلامي‌ صادر شده‌ است‌».

«از نظر اسلام‌، ميدان‌ فعاليت‌ و تلاش‌ علمي‌، اقتصادي‌ و سياسي‌براي‌ زنان‌، كاملاً باز است‌، اگر كسي‌ به‌ استناد بينش‌ اسلامي‌ بخواهدزن‌ را از كار علمي‌ و تلاش‌ اقتصادي‌، سياسي‌ و اجتماعي‌ محروم‌كند، بر خلاف‌ حكم‌ خدا حرفي‌ زده‌ است‌. فعاليتها بقدري‌ كه‌ توان‌جسمي‌ و نيازها و ضرورتهاشان‌ اجازه‌ مي‌دهد، مانعي‌ ندارد هر چه‌مي‌توانند تلاش‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و سياسي‌ كنند. شرع‌ مقدس‌مانع‌ نيست‌».

زنان‌ وقيامت‌

صحنه‌ قيامت‌، روز حسابرسي‌ و مشخص‌ شدن‌ سعادت‌ و شقاوت‌انسانهاست‌. آنانكه‌ در دنيا، آلودگي‌ پيدا نكردند و يا اگر گناهي‌ كردند،توبه‌ نمودند، درخوشحالي‌ و آرامش‌ هستند. بقول‌ معروف‌: آنكه‌ پاك‌است‌، از محاسبه‌ چه‌ باك‌ است‌؟

ولي‌ آنانكه‌ هواي‌ نفس‌ را برخود حاكم‌ كردند و هرچه‌ شيطان‌ به‌آنان‌ پيشنهاد كرد، گوش‌ دادند و عمل‌ كردند، در حسرت‌ و ندامت‌ وپشيماني‌ بزرگي‌ هستند.

پس‌، از روايات‌ و سخنان‌ بزرگان‌ دين‌ درس‌ بگيريم‌ و از حسرت‌ درقيامت‌ جلوگيري‌ نمائيم‌.

كسي‌ كه‌ با زن‌ نامحرمي‌ شوخي‌ كند، با هر كلمه‌اي‌ كه‌ با او سخن‌بگويد، هزار سال‌ زنداني‌ مي‌شود و زن‌ اگر راضي‌ باشد و مرد راوادار به‌ بوسيدن‌ يا مباشرت‌ حرام‌ يا شوخي‌ با او كند، و مرد به‌ اين‌سبب‌، دچار فحشاء شود، همين‌ عذاب‌ براي‌ زن‌ هم‌ مي‌باشد!

كسي‌ كه‌ بر اخلاق‌ بد زنش‌ صبر كند، خدا بر هربار صبر كردن‌،ثواب‌ ايّوب‌ را به‌ او مي‌دهد و براي‌ زنش‌ در هر شبانه‌ روز، به‌ اندازه‌ريگ‌هاي‌ زياد، گناه‌ نوشته‌ مي‌شود، و اگر مرد قبل‌ از راضي‌ شدن‌ ازهمسرش‌ ، بميرد، زنش‌ روز قيامت‌، واژگون‌ محشور مي‌شود و بامنافقين‌ در درك‌ اسفل‌ است‌!.

امام‌ صادق‌عليه‌السلام : در روز قيامت‌ زناني‌ را كه‌ با هم‌ مساحقه‌كرده‌اند، در حالي‌ كه‌ لباسهايي‌ از آتش‌ در بَر و مقنعه‌اي‌ از آتش‌ برسر و عمودي‌ از آتش‌ در فرج‌ آنهاست‌، آورده‌ و وارد دوزخ‌ مي‌كنند!امام‌ صادق‌عليه‌السلام : روز قيامت‌، زن‌ زيبائي‌ را كه‌ با زيبائي‌ خود فتنه‌مي‌كرده‌ است‌، مي‌آورند و به‌ او خطاب‌ مي‌شود كه‌ چرا فتنه‌ كردي‌؟جواب‌ مي‌دهد كه‌: خدايا! تومرا زيبا آفريدي‌! به‌ او خطاب‌ مي‌شودكه‌ حضرت‌ مريم‌عليها‌السلام از تو زيباتر بود ولي‌ او فتنه‌ نكرد! سپس‌ مردزيبائي‌ را كه‌ با زيبائي‌ خود فتنه‌ مي‌نموده‌ است‌، را مي‌آورند و به‌ اوخطاب‌ مي‌شود كه‌ چرا فتنه‌ كردي‌؟ جواب‌ مي‌دهد كه‌: تو مرا زيباآفريدي‌! به‌ او خطاب‌ مي‌شود كه‌ حضرت‌ يوسف‌ از تو زيباتر بود،ولي‌ به‌ فتنه‌ نيفتاد. بعد شخصي‌ را كه‌ بخاطر بلاها و سختيها به‌ فتنه‌افتاده‌ بود را مي‌آورند. به‌ او خطاب‌ مي‌شود كه‌ چرا تحمل‌ سختيهاننمودي‌ و به‌ فتنه‌ افتادي‌؟ جواب‌ مي‌دهد كه‌ تو سختيها و بلاها را برمن‌ نازل‌ كردي‌ و من‌ به‌ فتنه‌ افتادم‌! به‌ او خطاب‌ مي‌شود كه‌ بلاهاي‌حضرت‌ ايوب‌عليه‌السلام از تو بيشتر بود ولي‌ او به‌ فتنه‌ نيفتاد.

امام‌ صادق‌عليه‌السلام : زنان‌ بهشت‌ حسادت‌ ندارند و حيض‌ نمي‌شوندو تند خوئي‌ نمي‌كنند.

از امام‌ صادق‌عليه‌السلام در باره‌ آيه‌( فيهِن‌َّ خَيْر'ات‌ٌ حِسان‌ٌ ) يعني‌ دربهشت‌ زنان‌ خوب‌ و زيبا است‌، سؤال‌ شد، فرمود: آنها زنان‌ مؤمن‌شيعه‌ هستند كه‌ داخل‌ بهشت‌ شده‌ و به‌ ازدواج‌ مردان‌ مؤمن‌ درمي‌آيند. و آنجا كه‌ فرموده‌ است‌:( حُورٌ مَقْصُور'ات‌ٌ فِي‌ الْخِيام‌ ) يعني‌:حورياني‌ كه‌ در خيمه‌ها نشسته‌اند، حوران‌ بهشت‌ هستند كه‌ درنهايت‌ سفيدي‌اند و كمرهاي‌ باريك‌ دارند.

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: روز قيامت‌ زناكار را وارد جهنم‌ مي‌كنند وقطره‌اي‌ از عورتش‌ مي‌چكد كه‌ از بوي‌ آن‌ تمام‌ اهل‌ جهنم‌ دچارناراحتي‌ مي‌شوند! جهنميان‌ به‌ نگهبانان‌ جهنم‌ مي‌گويند: اين‌ بوي‌بد مال‌ كيست‌ كه‌ ما را اذيت‌ كرده‌ است‌؟ به‌ آنها گفته‌ مي‌شود: اين‌بوي‌ زناكاران‌ است‌.

رسول‌ خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: در شب‌ معراج‌ كه‌ از جهنم‌ ديدار كردم‌ديدم‌ كه‌ عده‌اي‌ در مقابلشان‌ هم‌ گوشت‌ خوب‌ و هم‌ گوشت‌ مرداراست‌، ولي‌ آنان‌ از مردار مي‌خوردند! جبرئيل‌ گفت‌: اينها حرام‌خوار بوده‌اند!

عده‌اي‌ را ديدم‌ كه‌ لبهاي‌ آنان‌ مانند شتر بود و مأمورين‌ از پهلوي‌آنان‌ مقراض‌ كرده‌ و در دهانشان‌ مي‌گذاشتند! جبرئيل‌ گفت‌: اينهاعيب‌جو بوده‌اند. عده‌اي‌ را ديدم‌ كه‌ سرشان‌ را مي‌كوبيدند! جبرئيل‌گفت‌: اينها نماز عشاء نمي‌خواندند! گروهي‌ را ديدم‌ كه‌ مأمورين‌آتش‌ بر دهانشان‌ گذاشته‌ و از مخرجشان‌ در مي‌آمد! جبرئيل‌ گفت‌:اينها خورندگان‌ مال‌ يتيم‌اند. عده‌اي‌ را ديدم‌ كه‌ شكمشان‌ آنقدربزرگ‌ بود كه‌ نمي‌توانستند برخيزند! جبرئيل‌ گفت‌: اينها رباخواربوده‌اند. گروهي‌ از زنها را ديدم‌ كه‌ آنها را به‌ پستانشان‌ آويزان‌ كرده‌بودند! جبرئيل‌ گفت‌: اينها زناكار بوده‌اند. عده‌اي‌ را ديدم‌ كه‌ با نخ‌ وسوزن‌ آتشين‌، بدنهايشان‌ را مي‌دوختند! جبرئيل‌ گفت‌: اينها نيززناكاران‌ بودند...

زني‌ را ديدم‌ كه‌ به‌ موي‌ سرش‌ او را آويزان‌ كرده‌ بودند! و مغزسرش‌ را مي‌جوشيد! جبرئيل‌ گفت‌: اين‌ زن‌ موي‌ خود را از نامحرم‌نمي‌پوشانده‌!...زني‌ را به‌ پاهايش‌ آويخته‌ بودند! جبرئيل‌ گفت‌: اين‌زن‌ بدون‌ اجازه‌ شوهر از خانه‌ بيرون‌ مي‌رفته‌ است‌. زني‌ را ديدم‌ كه‌گوشت‌ بدن‌ خود را مي‌خورد! جبرئيل‌ گفت‌: اين‌ زن‌ بدن‌ خود رابراي‌ ديگران‌ آرايش‌ مي‌كرده‌ است‌! زني‌ را ديدم‌ كه‌ پاهايش‌ را به‌دستهايش‌ بسته‌ بودند و مار و عقرب‌ بر او مسلط‌ بودند! جبرئيل‌گفت‌: اين‌ زن‌ غسلهاي‌ خود را انجام‌ نمي‌داده‌ است‌! زني‌ را ديدم‌ كه‌گوشت‌ بدنش‌ را قيچي‌ مي‌كردند! جبرئيل‌ گفت‌: اين‌ زن‌ خود را به‌مردان‌ نامحرم‌ عرضه‌ مي‌كرده‌ است‌! شخصي‌ را ديدم‌ كه‌ صورت‌ وبدنش‌ را مي‌سوزانيدند و روده‌هاي‌ خود را مي‌خورد! جبرئيل‌ گفت‌:اين‌ شخص‌ واسطه‌ زنا بوده‌ است‌! شخصي‌ را ديدم‌ كه‌ سرش‌ مثل‌خوك‌ و بدنش‌ مثل‌ الاغ‌ بود! جبرئيل‌ گفت‌: اين‌ شخص‌ سخن‌ چيني‌مي‌كرده‌. شخصي‌ را ديدم‌ كه‌ صورتش‌ مثل‌ سگ‌ بود و آتش‌ بر اووارد مي‌كردند! جبرئيل‌ گفت‌: او خواننده‌ و حسود بوده‌ است‌!

امام‌ صادق‌عليه‌السلام : بيشتر اهل‌ بهشت‌ از طبقه‌ مستضعفين‌ و زنان‌مي‌باشند كه‌ خداوند ضعف‌ آنها را دانست‌ لذا برآنها رحم‌ آورد.

رسولخداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : نخستين‌ چيزي‌ كه‌ درقيامت‌ از زن‌ مي‌پرسند،نماز است‌ و سپس‌ درباره‌ شوهرش‌ (اگر ازدواج‌ كرده‌ بوده‌) كه‌چگونه‌ با شوهرش‌ رفتار مي‌نموده‌ است‌

محمد بن‌ عبداللّه‌ حمبري‌ طي‌ نامه‌اي‌ از امام‌ عصر (عج‌)سؤالاتي‌ پرسيد، ازجمله‌ اينكه‌ آيا زنان‌ بهشت‌، حامله‌ مي‌شوند؟مي‌زايند؟ توالد و تناسل‌ براي‌ آنها هست‌ يا نه‌؟

امام‌ درجواب‌ نوشتند: دربهشت‌ براي‌ زنان‌، حامله‌ شدن‌،زائيدن‌، ازالة‌ بكارت‌، حيض‌ و نفاس‌ و مشقات‌ بچه‌داري‌ نيست‌.ولي‌ بهشت‌ جايي‌ است‌ كه‌ هرآنچه‌ انسان‌ بخواهد برايش‌ مهيامي‌شود. پس‌ اگر شخصي‌ دوست‌ داشته‌ باشد داراي‌ بچه‌اي‌ باشد، به‌همان‌ شكلي‌ كه‌ اراده‌ كند، بدون‌ آبستني‌ و زايمان‌ ،برايش‌ آفريده‌مي‌شود همانگونه‌ كه‌ آدم‌عليه‌السلام خلق‌ شد!.

حاج‌ ملاّ محمّد علي‌ يزدي‌ در نجف‌ همسايه‌اي‌ داشت‌ كه‌ دركودكي‌ باهم‌ نزد يك‌ معلم‌ درس‌ مي‌خواندند. ولي‌ آن‌ همسايه‌ وقتي‌بزرگ‌ شد، به‌ شغل‌ راهزني‌ مشغول‌ شد تا اينكه‌ مرد و او را درقبرستاني‌ نزديك‌ خانه‌ ملاي‌ يزدي‌ دفن‌ كردند. هنوز يكماه‌ نگذشته‌بود كه‌ حاجي‌ در خواب‌، همسايه‌ راهزن‌ را ديد كه‌ در حال‌ خوش‌وخرمي‌ قرار دارد. تعجب‌ كرد و از او ماجرايش‌ را پرسيد. او گفت‌:بعد از مردنم‌ تا ديروز بخاطر كارهاي‌ زشتم‌ در عذاب‌ بودم‌، ولي‌ديروز كه‌ همسر استاد اشرف‌ حداد فوت‌ كرد و او را در اين‌ قبرستان‌دفن‌ كردند، اباعبداللّه‌عليه‌السلام سه‌ بار به‌ ديدن‌ او آمد ودر بار سوم‌دستور داد عذاب‌ را از اين‌ قبرستان‌ بردارند. لذا حال‌ ما از بدي‌ به‌خوبي‌ تغيير كرد!

ملاي‌ يزدي‌ بعد از بيدارشدن‌، به‌ سراغ‌ استاد آهنگر رفت‌ و بعداز پرس‌ و جو در مورد شخصيت‌ اين‌ زن‌، متوجه‌ شد كه‌ اين‌ زن‌ همه‌روزه‌ زيارت‌ عاشورا مي‌خوانده‌ است‌.

بخش دوم : درباره جوانان

جوانان‌ وبلوغ‌

درايّام‌ بلوغ‌ بطور طبيعي‌ دو صفت‌ مطبوع‌ و جذّاب‌ در جوانان‌ نورس‌بروز مي‌كند: يكي‌ شكفته‌ شدن‌ غريزه‌ جنسي‌ و ديگري‌ طراوت‌ وزيبائي‌ ايّام‌ جواني‌. گرچه‌ تمايل‌ جنسي‌ خود به تنهائي‌ عامل‌ مؤثّري‌براي‌ جلب‌ جنس‌ مخالف‌ و حفظ‌ نسل‌ بشر است‌، ولي‌ خداوند اين‌تمايل‌ آتشين‌ را با زيبائي‌ و جمال‌ دختران‌ و پسران‌ آراسته‌ و از اين‌ راه‌رغبت‌ آميزش‌ را در آنان‌ سوزان‌تر كرده‌ و ميل‌ پيوستگي‌ آنها را به‌يكديگر تشديد نموده‌ است‌.

امّا غريزة‌ جنسي‌!

آغاز بلوغ‌ جنسي‌ از موقعي‌ است‌ كه‌ غدد جنسي‌ از خواب‌ بيدارمي‌شوند و فعاليت‌ پنهاني‌ خود را با همكاري‌ ساير غدد داخلي‌ شروع‌مي‌كنند. هورمونهاي‌ جنسي‌ را در خون‌ مي‌ريزند و تحول‌ و انقلاب‌همه‌ جانبه‌اي‌ را در مزاج‌ آنان‌ بوجود مي‌آورند. در تمام‌ دوران‌ چندساله بلوغ‌، عوامل‌ فعّال‌ بلوغ‌ همچنان‌ بكار خود ادامه‌ مي‌دهند تانوجوان‌ تازه‌ بالغ‌ را به‌ رشد نهائي‌ و به‌ عاليترين‌ مدارج‌ قوّت‌ و شدّت‌جواني‌ برسانند و كلّية‌ مميّزات‌ يك‌ مرد يا يك‌ زن‌ كامل‌ را در وي‌ايجاد و مستقر نمايند.

اولين‌ نشانه‌ بلوغ‌، رشد سريع‌ بدن‌ مخصوصاً استخوانها است‌. ارتباط‌رشد استخوان‌ با هورمونهاي‌ جنسي‌ آنقدر زياد است‌ كه‌ مي‌شود باعكسبرداري‌ از استخوانها، تاريخ‌ شروع‌ بلوغ‌ جنسي‌ را پيش‌ بيني‌نمود. روئيدن‌ مو بر صورت‌ پسران‌ يكي‌ از نشانه‌هاي‌ بلوغ‌ آنان‌ است‌ولي‌ در دختران‌ بالغ‌، موي‌ نمي‌رويد و اين‌ خود يكي‌ از تفاوتهاي‌آشكار زن‌ و مرد است‌. بلوغ‌، عامل‌ نموّ سريع‌ استخوانها و عضلات‌ وكليه‌ اعضاء داخلي‌ است‌. بلوغ‌، كودكان‌ ضعيف‌ را به‌ رشد نهائي‌ بدن‌و كمال‌ نيرومندي‌ جسم‌ مي‌رساند وآنان‌ را در رديف‌ افراد بزرگ‌ وكامل‌ اجتماع‌ قرار مي‌دهد.

عوامل‌ انقلابي‌ بلوغ‌، نه‌ تنها بر روي‌ بدن‌ اثر مي‌گذارند و باعث‌ رشدسريع‌ و همه‌ جانبه جسم‌ مي‌شوند بلكه‌ در روان‌ نوجوانان‌ نيز مؤثرند،افكار و اخلاق‌ آنان‌ را دگرگون‌ مي‌سازند و انقلاب‌ عميقي‌ در روحشان‌پديد مي‌آورند، بهمين‌ جهت‌ طرز فكر و خُلقيات‌ نوجوانان‌، با اطفال‌نابالغ‌ تفاوت‌ بسيار دارد. و براي‌ همين‌ است‌ كه‌ هيچگاه‌ بين‌خواجه‌ها، فلاسفه‌ و دانشمندان‌ بزرگ‌ پيدا نشده‌ است‌. در بين‌ غددِبدن‌، بيضه‌ها نفوذ و تأثير بيشتري‌ روي‌ قدرت‌ و حالت‌ روحي‌ انسان‌دارند! و معمولاً هنرمندان‌ و شعراي‌ بزرگ‌ و مقدسين‌ و فاتحين‌،تمايل‌ جنسي‌ شديدي‌ داشته‌اند! و اگر كسي‌ اين‌ غدد را از دست‌بدهد، دچار بحران‌ روحي‌ شده‌ و قسمتي‌ از فعاليتهاي‌ فكري‌ و حتّي‌حس‌ّ اخلاقي‌ خود را از دست‌ مي‌دهد.

غريزه‌ جنسي‌ مانند آتش‌ سوزاني‌ است‌ كه‌ از اعماق‌ وجود جوان‌ زبانه‌مي‌كشد و اگر از حدّ طبيعي‌ تجاوز نمايد و اگر بدرستي‌ مهار نشود،قادر است‌ ريشه‌ فضائل‌ اخلاقي‌، دين‌ و مذهب‌ و سعادت‌ انسان‌ رابخشكاند! عمل‌ اين‌ غريزه‌ آنقدر قوي‌ است‌ كه‌ در واقع‌ مركزتحريكات‌ مستقيم‌ براي‌ تمام‌ آرزوهاي‌ اعضاء مختلف‌ بدن‌ مي‌گردد.

بزرگترين‌ پرتگاهي‌ كه‌ در راه‌ زندگي‌ جوانان‌ وجود دارد و اغلب‌ باعث‌سقوط‌ آنان‌ مي‌شود، افراط‌ در اِعمال‌ بعضي‌ از غرائز و اِرضاء پاره‌اي‌از شهوات‌ نفساني‌ است‌. هدف‌ برنامه‌هاي‌ ديني‌ و علمي‌ در تربيت‌جوانان‌ اين‌ است‌ كه‌ آنان‌ را در عمل‌ به‌ غريزه‌ها هدايت‌ كرده‌ واز افراط‌و تفريط‌ بركنارشان‌ دارد. اگر غريزه جنسي‌ محدود گردد و در جاي‌خود بكار برده‌ شود، با ساير تمايلات‌ انساني‌ اختلاف‌ و تضادّي‌نخواهد داشت‌ و جوانان‌ مي‌توانند با عمل‌ به‌ غريزه‌ جنسي‌، سايرتمايلات‌ طبيعي‌ و خواهشهاي‌ فطري‌ خود را ارضاء نمايند. ولي‌ درجائي‌ كه‌ كنترلي‌ بر اين‌ غريزه‌ نباشد و جوانان‌ بخواهند آن‌ را آزادانه‌ وبه‌ هر صورتي‌ كه‌ مايل‌ باشند عمل‌ كنند، ناسازگاري‌ بين‌ تمايلات‌شروع‌ مي‌شود و چون‌ غريزه‌ جنسي‌ از ساير تمايلات‌ قوي‌تر است‌،اين‌ نبرد به‌ پيروزي‌ غريزه‌ جنسي‌ و شكست‌ ساير تمايلات‌ فطري‌مي‌انجامد. تمايلات‌ فطري‌ مانند ميل‌ به‌ پاكدامني‌، راستي‌ و درستي‌،امانتداري‌ و وفاي‌ به‌ عهد كنار مي‌روند و فقط‌ اطفاء غريزه‌ جنسي‌ به‌صورت‌ هدف‌ در مي‌آيد. چيزي‌ كه‌ الان‌ در دنياي‌ غرب‌ به‌ صورت‌يك‌ مسئله‌ طبيعي‌ و عادي‌ درآمده‌ است‌! دختران‌ و پسراني‌ كه‌ بندهشهوت‌ و اسير هواي‌ نفسند و در راه‌ جلب‌ لذّت‌ و ارضاي‌ غريزه‌جنسي‌ به‌ همه‌ پستي‌ها و نكبتها تن‌ مي‌دهند و سرانجام‌ در منجلاب‌فحشاء و بي‌عفّتي‌ سقوط‌ مي‌كنند. لذا اميرالمؤمنين‌ علي‌عليه‌السلام مي‌فرمايد: بنده‌ شهوت‌، از غلام‌ زرخريد پَست‌تر است‌!

انحرافاتي‌ كه‌ احياناً دامنگير جواني‌ بشود را مي‌توان‌ يكي‌ از اقسام‌ زيردانست‌. استمناء و استشهاء، لواط‌ (درپسران‌)، مساحقه‌ (در دختران‌)،و زنا، كه‌ همه اينها از نظر اسلام‌ حرام‌ و مجازات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ دارد.امّا استمناء و استشهاء كه‌ دربعضي‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ ديده‌ شده‌اولين‌ پله‌ انحراف‌ جنسي‌ است‌، مخصوصاً اگر بصورت‌ عادت‌ واعتياد در بيايد. كساني‌ كه‌ به‌ اين‌ عمل‌ مبادرت‌ مي‌كنند از آثار بد وضرربار آن‌ نمي‌توانند رهايي‌ يابند. از جمله‌ آثار آن‌، ضعف‌ چشم‌ وبينائي‌، انزجار از ازدواج‌، خميدگي‌ پشت‌، يأس‌ روحي‌ و عوارض‌ديگر مي‌باشد.

راه‌ درمان‌ و يا مبتلا نشدن‌ به‌ اين‌ عمل‌ زشت‌ چند چيز است‌:تنهانبودن‌، زود ازدواج‌ كردن‌، در صورت‌ توانائي‌ روزه‌ گرفتن‌، فاصله‌گرفتن‌ از افراد مبتلا به‌ آن‌ و شركت‌ فعال‌ در نماز جماعت‌ و ارتباط‌ معنوي‌.

نقل‌ شده‌ كه‌ وقتي‌ به‌ اميرمؤمنان‌عليه‌السلام خبر دادند جواني‌ استمناء كرده‌است‌، دستور دادند تا با چوب‌ ضربات‌ زيادي‌ بر پشت‌ِ دستهاي‌ او زدند.

امّا لواط‌ و يا همنجنس‌ بازي‌ كه‌ گناه‌ آن‌ عظيم‌ است‌، عوارض‌ زيادي‌ برجاي‌ مي‌گذارد كه‌ تا آخر عمر گريبان‌گير شخص‌ مي‌شود. اين‌ عمل‌منشأ قتل‌، هيجان‌، اضطرب‌ روحي‌، ديوانگي‌، خودكشي‌ و هزاران‌مفسده‌ اخلاقي‌ است‌. سزاي‌ لواط‌ كننده‌ قتل‌ است‌ و اين‌ گونه‌اشخاص‌ اگر بدون‌ توبه‌ از دنيا بروند، با قوم‌ لوط‌ محشور مي‌شوند.

امّا مساحقه‌ كه‌ شايد در بين‌ بعضي‌ دختران‌ انجام‌ شود نيز آثار زيانبارهم‌ در اين‌ دنيا و هم‌ در آخرت‌ براي‌ فرد بر جا مي‌گذارد.

امام‌ صادق‌عليه‌السلام مي‌فرمايد: در روز قيامت‌، زناني‌ را كه‌ با هم‌ مساحقه‌كرده‌اند، در حالي‌ كه‌ لباسهايي‌ از آتش‌ بر تن‌ و مقنعه‌اي‌ از آتش‌ بر سر، وعمودي‌ از آتش‌ در فرج‌ آنهاست‌، آورده‌ و وارد دوزخ‌ مي‌كنند!.

امّا زنا نيز بسيار مذموم‌ و داراي‌ عواقب‌ وخيمي‌ مي‌باشد، از جمله‌:

١ـ روز قيامت‌ زناكار را وارد جهنم‌ مي‌كنند و قطره‌اي‌ از عورتش‌مي‌چكد كه‌ از بوي‌ آن‌ تمام‌ اهل‌ جهنم‌ دچار ناراحتي‌ مي‌شوند!جهنميان‌ به‌ نگهبانان‌ جهنم‌ مي‌گويند: اين‌ بوي‌ بد مال‌ كيست‌ كه‌ مارااذيت‌ كرده‌ است‌؟ به‌ آنها گفته‌ مي‌شود اين‌ بوي‌ زناكاران‌ است‌.

پيغمبراكرم‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به‌ اميرمؤمنان‌ علي‌عليه‌السلام فرمود:

«زنا داراي‌ سه‌ اثر بد دنيوي‌ و سه‌ اثر بد اخروي‌ است‌. اثرات‌ دنيوي‌زنا: رسواشدن‌، كوتاهي‌ عمر و قطع‌ روزي‌ (روزي‌ حلال‌) و اثرات‌اخروي‌: سختي‌ حساب‌، خشم‌ خداوند و ابدي‌ بودن‌ در جهنم‌ است‌».

داستان‌ بلعم‌ را كه‌ در قسمت‌ زنان‌آمده‌ بود مجدداً براي‌ اهميت‌ آن‌ذكر مي‌كنيم‌: «آمده‌ است‌ كه‌ وقتي‌ لشكر حضرت‌ موسي‌عليه‌السلام به‌فرماندهي‌ يوشع‌ بن‌ نون‌عليه‌السلام تصميم‌ به‌ تصرف‌ شام‌ را گرفتند. حاكم‌آن‌ ناحيه‌ از بلعم‌ باعورا، كه‌ دانشمندي‌ قلاّبي‌ بود درخواست‌ كرد كه‌راهي‌ براي‌ شكست‌ لشكر بني‌اسرائيل‌ به‌ او نشان‌ دهد. بلعم‌ به‌ آنان‌گفت‌ كه‌ تنها عامل‌ شكست‌ اين‌ لشكر زنا! است‌. شما زنان‌ هرزه‌ را به‌عنوان‌ خريد و فروش‌، ميان‌ لشكر بني‌اسرائيل‌ بفرستيد و به‌ آنها اجازه‌بدهيد كه‌ خود را در اختيار مردان‌ لشكر بگذارند.

دستور بلعم‌ اجرا شد و زنان‌ هرزه‌ در بين‌ لشكر يوشع‌ رفت‌ و آمدمي‌نمودند و به‌ فسق‌ و فجور با لشكريان‌ مشغول‌ شدند. طولي‌ نكشيدكه‌ در اثر اين‌ تماسهاي‌ نامشروع‌، مرضي‌ خطرناك‌ در بين‌ لشكريان‌پيدا شد و در فاصله‌ چند روز هزاران‌ نفر را كشت‌! اين‌ وضع‌ ادامه‌داشت‌ تا اينكه‌ يكي‌ از افراد غيرتمند لشكر، نيزه‌ خود را بدست‌گرفت‌ و به‌ زن‌ و مردي‌ كه‌ درحال‌ زنا بودند، حمله‌ كرد و آنان‌ را كشت‌و اعلام‌ كرد هر كه‌ را در حال‌ عمل‌ نامشروع‌ بيابم‌، او را مي‌كشم‌!لشكريان‌ از ترس‌ جان‌، از زنان‌ مذكور فاصله‌ گرفتند و در نتيجه‌ آن‌مرض‌ مهلك‌ از ميان‌ رفت‌ و لشكر بني‌اسرائيل‌ توانست‌ شام‌ را فتح‌ وتصرف‌ كند.

عوامل‌ تحريك‌ جنسي‌

عواملي‌ است‌ كه‌ بلوغ‌ جنسي‌ را زودتر فراهم‌ مي‌كند و يا باعث‌ بيدارشدن‌ آن‌ و تحريك‌ آن‌ مي‌شود. از جمله‌ اين‌ عوامل‌:

الف‌: فضاي‌ منزل‌ مشاهده‌ عمل‌ زناشوئي‌ والدين‌، پوشش‌ نامناسب‌محارم‌ و...».

ب‌: لباس‌ لباسهاي‌ چسبان‌ مخصوصاًشورت‌ و مايو.

ج‌: غذا غذاها و ميوه‌هايي‌ چون‌ موز، پياز، سير، فلفل‌، شيريني‌،زعفران‌، وانيل‌ محرّك‌ مي‌باشند.

د: ديدني‌ها فيلمها، عكسها و تصاوير شهوت‌ برانگيز و نگاه‌ به‌

جنس‌ مخالف‌.

ذ: شنيدني‌هاي‌ محرّك‌ شوخي‌ دو زوج‌، موسيقي‌هاي‌ محرك‌،صحبت‌ از مسائل‌ جنسي‌.