از عالم بعد از مرگ چه خبر؟

از عالم بعد از مرگ چه خبر؟0%

از عالم بعد از مرگ چه خبر؟ نویسنده:
گروه: اصول دین

از عالم بعد از مرگ چه خبر؟

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقى صرفى
گروه: مشاهدات: 17040
دانلود: 2617

توضیحات:

از عالم بعد از مرگ چه خبر؟
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 81 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17040 / دانلود: 2617
اندازه اندازه اندازه
از عالم بعد از مرگ چه خبر؟

از عالم بعد از مرگ چه خبر؟

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

از عالم بعد از مرگ چه خبر؟

نام نويسنده : محمد تقي صرفي

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکه الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.

مقدمه‌

حمد وسپاس‌ خداوند ِمالك‌ روز قيامت‌ را ودرود وصلوات‌ بر محمّد وآلش‌باد.

اعتقاد به‌ معاد جداي‌ از اعتقاد به‌ توحيد نيست‌ وهركه‌ توحيد راقبول‌ كرده‌ است‌ ناچار بايد معاد را هم‌ قبول‌ داشته‌ باشد وآن‌ كه‌ قيامت‌ راانكار كند،در حقيقت‌ توحيد را انكار كرده‌ است‌.همه‌ پيامبران‌وامامان‌عليه‌السلام وهمه‌ كتابهاي‌ آسماني‌ در قرآن‌ نزديك‌ به‌ هزار آيه‌ در باره ‌معاد است‌ اعلام‌ كرده‌اند كه‌ پس‌ از اين‌ جهان‌ مادي‌ وخاكي‌،وبعد ازمردن‌ انسانها،جهاني‌ ديگر است‌ كه‌ بنام‌ برزخ‌ وپس‌ از آن‌ جهاني‌ ديگربنام‌ آخرت‌ وصحنه‌ قيامت‌ وبرانگيختن‌ انسانها وجود دارد .البته‌«يقين‌»به‌ قيامت‌ در اين‌ دنيا براي‌ افراد كمي‌ وجود دارد همانطور كه‌ يقين‌به‌ وجود خداوند نيز در افراد كمي‌ وجود دارد.امّا در عالم‌ برزخ‌ وپس‌ ازآن‌ درقيامت‌ همه‌ انسانها حتّي‌ كفّار ومنافقين‌ به‌ يقين‌ مي‌رسند وهمه‌ باچشم‌ خود عظمت‌ دستگاه‌ الهي‌ را مشاهده‌ مي‌نمايند. لذا يكي‌ ازاسامي‌ قيامت‌«يوم‌ اليقين‌»است‌.وبه‌ مرگ‌ هم‌ ،يقين‌ گفته‌ شده‌ است‌.

در اين‌ كتاب‌ سعي‌ شده‌ كه‌ با تكيه‌ بر آيات‌ وروايات‌،به‌ مراحل‌رحلت‌ انسان‌ تا زماني‌ كه‌ به‌ سعادت‌ ويا شقاوت‌ برسد،اشاره‌ گردد.

حوزه‌ علميه‌ شهرستان‌ صحنه‌ - رمضان‌ ٨٢

فصل‌ اول‌ : ابتداي‌ ورود به‌ برزخ‌

علي‌عليه‌السلام چگونگي‌ حالت‌ احتضار را شرح‌ ميدهد

ناگاه‌ سكرات‌ مرگ‌ وحسرت‌ از دست‌ دادن‌ آنچه‌ داشتند،بر آنهاهجوم‌ آورددرا اين‌ حالت‌، اعضاء بدنشان‌ سست‌ گرديد ودربرابرآن‌ ،رنگ‌ خود را باختند.سپس‌ كم‌ كم‌ مرگ‌ در آنها نفوذ كرده‌ وبين‌ آنها وزبانشان‌،جدائي‌ افكند!

او همچنان‌ در ميان‌ خانواده‌ خود باچشم‌،نگاه‌ مي‌ كند وباگوشش‌،مي‌ شنود!در حاليكه‌ عقلش‌،سالم‌ است‌ وفكرش‌ باقي‌ است‌!مي‌ انديشد كه‌ عمر را در چه‌ راهي‌ فاني‌ كرده‌ وروزگارش‌ را در چه‌راهي‌،سپري‌ نموده‌ است‌!به‌ ياد ثروتهائي‌ كه‌ جمع‌ كرده‌ است‌،مي‌ افتد !همان‌ ثروتي‌ كه‌ در جمع‌ آوري‌ آن‌،چشمها را بهم‌ گذارده‌ بود و از حرام‌وحلال‌ ومشكوك‌ گرفته‌، گناه‌ جمع‌ آوري‌ آنها به‌ گردن‌ اوست‌!حال‌ هنگام‌جدائي‌ از آن‌ اموال‌،فرارسيده‌،در حاليكه‌ اين‌ ثروت‌ براي‌ وراث‌ مي‌ ماند واز آن‌ استفاده‌ كرده‌ وبهره‌ مي‌ برند!راحتي‌ آن‌ براي‌ ديگران‌ وسنگيني‌گناهش‌،بر دوش‌ اوست‌ و او در گرو اين‌ اموال‌ است‌!دست‌ خودرا ازپشيماني‌ به‌ دندان‌ مي‌ گزد واين‌ به‌ خاطر صحنه‌ هائي‌ است‌ كه‌در هنگام‌مرگ‌،برايش‌ مشخص‌ مي‌ گردد.دراين‌ حالت‌،به‌ آنچه‌ در زندگي‌ به‌ آن‌علاقه‌ داشت‌ بي‌ اعتناست‌!وآرزو مي‌ كند،اي‌ كاش‌ آن‌ شخصي‌ كه‌ درگذشته‌ بر ثروت‌ او ،غبطه‌ مي‌ خوردم‌ وبر او حسد مي‌ بردم‌،اين‌ اموال‌ راجمع‌ كرده‌ بود!

مرگ‌ همچنان‌ بر اعضايش‌،چيره‌ مي‌ شود!تا آنجا كه‌ گوشش‌ همچون‌زبانش‌،از كار مي‌ افتد!بطوريكه‌ در ميان‌ خانواده‌ اش‌ ،نمي‌ تواند با زبانش‌سخن‌ بگويد!وبا گوشش‌ بشنود،پيوسته‌ به‌ صورت‌ آنان‌ مي‌ نگردوحركات‌ زبانشان‌ را مي‌ بيند،اما صداي‌ آنان‌ را نمي‌ شنود!سپس‌ چنگال‌مرگ‌،همه‌ وجودش‌ را فرا مي‌ گيرد!چشم‌ او نيز همچون‌ گوشش‌ ، از كارمي‌ افتد وروح‌ از بدنش‌،خارج‌ مي‌ گردد!وهمچون‌ مرداري‌،بين‌ خانواده‌اش‌ مي‌ افتد!آنچنانكه‌ از نشستن‌ نزدش‌ ،وحشت‌ مي‌ كنند وازاو دور مي‌شوند!او نه‌ سوگواران‌ خود را ياري‌ مي‌ كند ونه‌ به‌ آن‌ شخصي‌ كه‌ اوراصدا مي‌ زند،پاسخ‌ مي‌ گويد!سپس‌ اورا به‌ منزلگاهش‌ در درون‌زمين‌،حمل‌ مي‌ كند وبه‌ دست‌ اعمالش‌ مي‌ سپارند واز ديدارش‌،براي‌هميشه‌،چشم‌ مي‌ پوشند!

دعا براي‌ راحتي‌ مرگ‌!

از حضرت‌ رسول‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقولست‌ كه‌ هركه‌اين‌ دعارا بخواند،چنان‌راحت‌ قبض‌ روح‌ مي‌ شود كه‌ نفهمد،جان‌ داده‌ ويا خوابيده‌ است‌:

اَلّلهُم‌َّ يا مالِك‌َ الْمَوت‌ِ!طِبْني‌ لِلْمَوت‌ِ وَ اَسْلِمْني‌قَبْلاّلْمَوت‌ِ وَارْحَمْني‌ عِنْدَ الْمَوْت‌ِ وَهَوِّن‌ْ عَلَي‌َّ سَكَر'ت‌ِ الْمَوْت‌ِوَ لاّتُعَذِّبْني‌ بَعْدَالْمَوْت‌ِ وَ اَرْضِني‌ اِلي‌ مَلَك‌ِ الْمَوْت‌ِ!يا فاطِرَالْسَمَو'ات‌ِ وَالاّرْض‌ِ !اَنْت‌َ وَلِي‌ّ فِي‌ الدُنْيا وَالاّخِرَه‌!تَوَّفَني‌ مُسْلِماًوَاَلْحِقْني‌ بِالْصالِحين‌َ.

ثواب‌ روزه‌بيست‌ وچهارروز رجب‌!

رسول‌ اكرم‌صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:كسيكه‌ بيست‌ وچهارروز از ماه‌ رجب‌ را روزه ‌بگيرد،در هنگام‌ مرگ‌،عزرائيل‌ به‌ صورت‌ جواني‌ كه‌ لباس‌ حرير سبزپوشيده‌ وسوار بر اسب‌ بهشتي‌ است‌ ودريك‌ دستش‌ حرير سبزي‌آغشته‌ به‌ مشك‌ اذفر ودر دست‌ ديگرش‌،ظرفي‌ از طلا كه‌ پر از شراب ‌بهشتي‌ است‌،نزد او حاضر مي‌ شود واز آن‌ شراب‌ به‌ او مي‌ نوشاند،تاهنگام‌ خروج‌ روح‌ از تنش‌ ،دچار سختي‌ مرگ‌ نشود!سپس‌ روح‌ اورا در آن‌ حرير مي‌ پوشاند.از آن‌ حرير بوئي‌ به‌ مشام‌ مي‌ رسد كه‌ اهل‌آسمانهاي‌ هفتگانه‌،بوي‌ آنرا استشمام‌ مي‌ كنند.او در قبرش‌ سيراب ‌است‌ تا در قيامت‌،از حوض‌ كوثر بنوشد!

حاضرشدن‌ ائمه‌ معصومين‌عليه‌السلام بر بالين‌ محتضر

ابا بصير مي‌ گويد:از امام‌ صادق‌عليه‌السلام سؤال‌ كردم‌:آيا مؤمن‌ از مرگ‌ ناراحت‌مي‌ شود؟امام‌فرمود:نه‌بخدا!گفتم‌:چراناراحت‌نمي‌ شود؟فرمودهرگاه‌ مرگ‌ مؤمني‌ فرا برسد،رسول‌ خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم واهل‌ بيتش‌عليه‌السلام بر بالين‌ او حاضر مي‌ شوند!جبرئيل‌ وميكائيل‌ واسرافيل‌ وعزرائيل‌،نيز بيايند!علي‌عليه‌السلام مي‌ فرمايد:يا رسول‌ اللّه‌!اين‌ شخص‌ از دوستان‌ ما است‌!پس‌ او را دوست‌ بدار!همه‌فرشتگان‌ نيز توصيه‌اورا به‌ عزرائيل‌،مي‌ كنند!ومي‌گويند:اين‌ شخص‌ از دوستان‌ محمّد وآل‌ محمّد است‌.با او مدارا كن‌!عزرائيل‌ گويد:قسم‌ به‌ خدائي‌ كه‌ شمارا برگزيد،ومحمّد را به‌ نبوت ‌انتخاب‌ كرد،من‌ نسبت‌ به‌ او از پدر مهربانتر واز برادر رفيق‌ ترم‌!سپس‌ عزرائيل‌ به‌ آن‌ شخص‌ مي‌ گويد:اي‌ بنده‌خدا!آيا از آتش‌،خودت‌ رارهاندي‌؟آيا از گرو امانت‌ الهي‌،بيرون‌ آمدي‌؟او جواب‌ مي‌ دهد:آري‌!عزرائيل‌ مي‌ پرسد:چگونه‌؟مي‌ گويد:به‌ محبت‌ محمّد وآلش‌ وبه‌ ولايت‌علي‌ بن‌ ابي‌ طالب‌ وفرزندانش‌!عزرائيل‌ مي‌ گويد:خدا تورا از هرچه‌خوف‌ داشتي‌،ايمن‌ نمودوآنچه‌ اميد داشتي‌،بتو داد!چشمانت‌ را باز كن‌ونگاه‌ كن‌!او وقتي‌ چشمش‌ را باز مي‌ كند،افرادي‌ راكه‌ در اطراف‌ اوهستند پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم واهل‌ بيتش‌ وملائكه‌ را مي‌ بيند.سپس‌ چشمش‌ به‌دري‌ از باغي‌ از باغهاي‌ بهشت‌،مي‌ افتد.عزرائيل‌ مي‌ گويد:اين‌ راخدا برايت‌ مهيا ساخته‌ واينها هم‌ رفقايت‌ هستند!آيا دوست‌ داري‌ به‌ اينهاملحق‌ شوي‌ ويا به‌ دنيا برگردي‌؟او دستش‌ را بالاي‌ چشمانش‌ گذاشته‌ ومي‌ گويد:نمي‌ خواهم‌ به‌ دنيا برگردم‌!

در اين‌ هنگام‌ از دل‌ عرش‌،ندا مي‌شود:

(يااَيَّتُها النَفْس‌ُ الْمُطْمَئِنَّه‌ُ اِلي‌ مُحَمَّدٍ وَ وَصِيّيه‌ وَ الاَئِمَّه‌ُمِن‌ ْ بَعْدِه‌ !اِرْجِعي‌ اِلي‌ رَبِّك‌ِ ر'ا ضِيه‌ًبِالْولاّيَه‌ِ،مَرْضيه‌ ً بِالثَو'اب‌ فَادْخُلي‌ في‌ عِبادي‌ مَع‌َ مُحَمَّدٍ وَاَهْل‌ِ بَيْتِه‌ِ وَ ادْخُلي‌ جَنَّتي‌ غَيْرَ مَشوبَه‌ٍ!)

يعني‌:اي‌ بنده‌ اي‌ كه‌ در كنارمحمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و وصيش‌ وامامان‌ بعد ازاوآرامش‌ يافتي‌!به‌ سوي‌خدايت‌، برگرد! در حالي‌ كه‌ به‌ ولايت‌ اهل ‌بيت‌،راضي‌ شونده‌و به‌ ثواب‌ راضي‌ شده‌ اي‌! پس‌ با محمّد آلش‌،داخل‌بندگانم‌ شوودرحاليكه‌ دچاراضطرابي‌ نيستي‌ ، به‌ بهشتم‌ وارد شو.

مرگ‌ سخت‌ تاجر!

يكي‌ از طلاب‌ قم‌ بنام‌ سيد مهدي‌ كشفي‌ مي‌گويد:يكشب‌ براي‌ نمازشب‌ بلند شدم‌ وخواستم‌ كه‌ آفتابه‌ را بردارم ‌ناگاه ‌ ديدم‌ خانه‌ ما كه‌پنجاه‌،شصت‌ متر بيشتر نبود خيلي‌ بزرگ‌ است‌ وبصورت‌ كاروانسراي‌خيلي‌ بزرگي‌ است‌ كه‌ حجره‌هاي‌ فراواني‌ دارد!ناگاه‌ از يكي‌ از حجره‌هاصداي‌ دلخراشي‌ شنيدم‌.وقتي‌ بطرف‌ آنجا رفتم‌ ديدم‌ كه‌ در حجره‌ يك‌نفر را خوابانده‌ وسنگي‌ به‌ بزرگي‌ اتاقي‌ روي‌ سينه‌اش‌ گذاشته‌اندويكنفرهم‌ بالاي‌ سنگ‌ خوابيده‌ ويك‌ ميله‌ آهني‌ در دست‌ دارد كه‌ آن‌ راتوي‌ گلوي‌ اين‌ شخص‌ فشار مي‌دهد.من‌ هرچه‌ كردم‌ در را باز كنم‌ تاكمك‌ او بروم‌ نشد.آن‌ شخص‌ را مي‌شناختم‌ از تجار تهران‌ بود.مأيوس‌برگشتم‌ وبعد از چندساعت‌ خدمت‌ آيه‌ الله ميرزا جواد ملكي‌ تبريزي‌رفت‌ وماجرا را تعريف‌ كرد.ايشان‌ گفت‌ آن‌ كسي‌ كه‌ ديدي‌ در حال‌ جان‌كندن‌ بوده‌ وآن‌ سنگ‌ هم‌ تعلّق‌ به‌ دنيايش‌ است‌ وآني‌ هم‌ كه‌ روي‌ سنگ‌ميله‌ در دست‌ داشته‌ ملك‌ الموت‌ بوده‌ است‌.بعد از چند روز خبر فوت‌آن‌ تاجر رسيد كه‌ مطابق‌ بود با تاريخي‌ كه‌ من‌ آن‌ صحنه‌ را در خانه‌ديدم‌.

پوسيدن‌ مردگان‌!

از امام‌ صادق‌عليه‌السلام سؤال‌ شد آيا جسد مرده‌ از بين‌ مي‌رود؟فرمود:آري‌!بطوريكه‌ گوشت‌ واستخواني‌ باقي‌ نمي‌ماند بجز طينت‌ او كه‌او از آن‌ خلق‌ شد كه‌ اصلا از بين‌ رود ودر قبر است تا خدا دوباره‌ او را از آن‌طينت‌ زنده‌ نمايد.

پوسيدن‌ جسد!

«وقتي‌ متوكل‌ دستور داد امام‌ هادي‌عليه‌السلام را به‌ مجلس‌ شراب‌ او بياورندوبه‌ امام‌ ابتدا اصرار برخوردن‌ شراب‌ نمود وچون‌ امتناع‌ امام‌ را ديدتكليف‌ بر شعر گفتن‌ نمود،امام‌ اشعاري‌ را خواندند كه‌ وضع‌ مجلس‌ را عوض‌ كرد واشك‌ به‌ چشمان‌ نحس‌ متوكل‌ آمد ودستور داد امام‌ را بااحترام‌ برگردانند.ابيات‌ امام‌ بشرح‌ زير است‌:

باتوا علي‌ قلل‌ الاجبال‌ تحرسهم

غلب‌ الرجال‌ فلم‌ تنفعهم

القلل‌ واستنزلوا بعد عزٍ من‌ معاقلهم

واسكنوا حُفراً يا بئس‌ ما نُزلوا ناداهم

صارخ‌ٌ من‌ بعد دفنهم

اين‌ الاساور والتيجان‌ والحُلل

اين‌ الوجوه‌ اللتي‌ كانت‌ منعّمه

من‌ دونها تضرب‌ الاستار والكُلل‌ فافصح‌

القبر عنهم‌ حين‌ سائلهم‌تلك‌ الوجوه

عليها الدود تنتقل‌ قدطال‌ مااكلوا

دهداً و قدشربواواصبحوا

اليوم‌ من‌ بعد الاكل‌ قد اُكلوا

«ستمگران‌ در قله‌ هاي‌ برفراز كوه‌ با نگهباناني‌ نيرومند بسر مي‌بردند.ولي‌ با آمدن‌ مرگ‌ اين‌ كوه‌ ها سودي‌ براي‌ آنان‌ نداشت‌.

بعد از عزتي‌ كه‌ داشتند باغ‌ مردنشان‌،به‌ سوراخهايي‌ افتادند چه‌ بد فرودآمدني‌ بود؟

وقتي‌ آنها را داخل‌ قبر گذاشتند،صدائي‌ آمد كه‌ :كجاست‌ آن‌ تخت‌ هاوتاج‌ ها ولباسها؟

كجا هستند آن‌ صورتهايي‌ كه‌ غرق‌ در نعمت‌ بودند.وهميشه‌ زير پرده‌ هاوپشه‌ بندها قرار داشتند؟

ناگاه‌ قبر با زبان‌ فصيح‌ از طرف‌ اين‌ مرده‌ ها جواب‌ داد:كرمها بر اين‌صورتها مي‌ غلطند!

يك‌ عمر طولاني‌ خوردند وآشاميدند.حالا خودشان‌ توسط‌ كرمهاخورده‌ مي‌ شوند.»

فصل‌ دوم‌ : عالم‌ برزخ‌!

فاصله‌بين‌ مردن‌ تا روز قيامت‌ را برزخ‌ گويند.در اين‌ حال‌ ،روح‌ در جسم‌ مثالي‌،كه‌ لطيف‌ تر از جسم‌ دنيوي‌ است‌،داخل‌شده‌ وبه‌ حيات‌ خود،درعالمي‌ ديگر،ادامه‌ مي‌ دهد!دراين‌مدت‌،اگر از خوبان‌ باشد،به‌ نعمتها،مشغول‌ واگر از بدان‌ باشد ،به‌ عذابهاي‌ سخت‌،معذب‌ است‌!

چند آيه‌ در باره‌برزخ‌!

خداوند،در آيه‌ ١٠٠سوره‌مؤمنون‌، مي‌ فرمايد:

(وَمِن‌ْ وَر'ائِهِم‌ْ بَرْزَخ‌ٌ اِلي‌ يَوْم‌ِ يُبْعَثُون‌َ .)

يعني‌:بعدازمردنشان‌،در برزخ‌ هستند،تاروزيكه‌ مبعوث‌ شوند.

ودر آيه‌١٦٩ سوره‌آل‌ عمران‌،مي‌ فرمايد:

( وَلا' تَحْسَبَّن‌َ الَّذين‌َ قُتِلُوا في‌ سَبيل‌ِ الّله‌ اَمْو'اتاً،بَل‌ْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ يُرْزَقُون‌َ.فَرِحيَن‌ بِما آتيهُم‌ُ اللّ'ه‌مِن‌ْفَضْلِه‌ِ وَيَسْتَبْشِرُون‌َبِالَّذين‌َ لَم‌ْ يَلْحَقُوا بِهِم‌ْ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ،اَلا'ّخَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَلا' هُم‌ْيَحْزَنُون‌َ. )

يعني‌:نپنداريد كه‌ كشته‌ شدگان‌ درراه‌خدا،مردگانند!بلكه‌ زندگانندودرنزدخداروزي‌ مي‌ خورند وبه‌ نعمتهايي‌ كه‌ خدا به‌ آنها داده‌ است‌،خوشحالند وبشارت‌مي‌ دهندبه‌كساني‌ كه‌ از جهادكنندگان‌ هنوز به‌ آنان‌ ملحق‌نشده‌ اند،كه‌ ترس‌ واندوهي‌ برآنان‌شهداء نيست‌!

ودر آيه‌ ٤٦سوره‌غافر،مي‌ فرمايد:

( اَلّنارُ يُعْرَضُوَن‌ عَلَيْه'ا غُدوّاًوَعَشِي'ا وَيَوْم‌َ تَقُوُم‌ الساعَه‌ُ .)

يعني‌،صبح‌ وشب‌،آتش‌ بر او برفرعون‌در عالم‌ برزخ‌عرضه‌ مي‌شود،تا قيامت‌ فرا برسد.

ارواح‌ مؤمنين‌ در راحتي‌!

امام‌ صادق‌عليه‌السلام فرمود:ارواح‌ مؤمنين‌،در اطاقهايي‌ از بهشت‌ ،زندگي‌مي‌ كنند.از غذاهاي‌ بهشتي‌ وآشاميدنيهاي‌ آن‌،مي‌ خورند ومي‌ آشامند وبه‌ ديدار يكديگر مي‌ روند ومي‌ گويند:خدايا! روز قيامت‌ را برسان‌ ! تاوعده‌ هاي‌ تو را ببينيم‌.

وارواح‌ كفار،در آتش‌ جهنم‌ هستند كه‌ آتش‌ بر آنها عرضه‌ مي‌ شودومي‌ گويند:خدايا! قيامت‌ را نرسان‌ ووعده‌ هاي‌ خود را وفا نكن‌!وبين‌اولين‌ ما وآخرين‌ ماراملاقات‌ نيانداز!

ودر روايتي‌ ديگر،فرمود:بخدا من‌ برشماشيعيان‌نمي‌ ترسم‌ مگر ازبرزخ‌!

عالم‌ برزخ‌ از زبان‌ امير مؤمنان‌!

امير مؤمنان‌ فرمود:فرزند آدم‌ وقتيكه‌ به‌ آخرين‌ روز دنيا واولين‌ روزآخرت‌ مي‌ رسد،مال‌ وفرزندان‌ واعمالش‌ در نظراو مجسم‌ مي‌ شود!

نخست‌ متوجه‌ اموال‌ خود مي‌ شود وبه‌ او مي‌ گويد:بخدا سوگند! من‌براي‌جمع‌ آوري‌ وحفظ‌ تو،بسيار حريص‌ بودم‌ وزياد بخل‌ ورزيدم‌! حال‌چه‌ كمكي‌ مي‌ تواني‌ به‌ من‌ بكني‌؟ثروتش‌ به‌ او مي‌ گويد:فقط‌ مي‌ تواني‌كفن‌ خودر ا از من‌ برداري‌!

او متوجه‌ فرزندان‌ خود مي‌ شود وبه‌ آنها مي‌ گويد:بخدا سوگند من‌ شمارا خيلي‌ دوست‌ داشتم‌ وهمواره‌ از شما حمايت‌ مي‌ كردم‌!چه‌خدمتي‌ مي‌ توانيددراين‌ روز بيچارگيم‌ بمن‌ بكنيد؟مي‌ گويند:هيچ‌! غيراز اينكه‌ تورا در قبرت‌ دفن‌ كنيم‌!

سپس‌ متوجه‌ عمل‌ صالح‌ خود مي‌ شود ومي‌ گويد:بخداسوگند!من‌ در باره‌ تو بي‌ رغبت‌ بودم‌ وتو برمن‌ گران‌ بودي‌!تو امروز چه‌ كمكي‌ به‌ من‌ مي‌ كني‌؟مي‌ گويد:من‌ در قبر وقيامت‌،مونس‌ توام‌!تا آنكه‌ من‌ وتورا برپروردگارت‌ عرضه‌ بدارند!

آنگاه‌ امام‌ فرمود:اگر آدمي‌ در دنيا ولي‌ خدا باشد،عملش‌ بصورت‌ خوشبوترين‌ وزيباترين‌ وخوش‌ لباسترين‌ مرد،نزدش‌ مي‌ آيد وبه‌او مي‌ گويد:تورا به‌ روحي‌ از خدا وريحاني‌ وبهشت‌ پر نعمتي‌ بشارت‌مي‌ دهم‌ كه‌ چه‌ خوش‌ آمدني‌ كردي‌!او مي‌ پرسد:توكيستي‌؟جواب‌ مي‌دهد:من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ كه‌ از دنيا به‌ آخرت‌ ،كوچ‌كرده‌ ام‌!

آدمي‌ در آنروز ،غسال‌خودرا مي‌ شناسد وبا كسانيكه‌ جنازه‌اش‌ رابر مي‌ دارند،سخن‌ مي‌ گويد وسوگندشان‌ مي‌ دهد كه‌ عجله‌كنند !همينكه‌ داخل‌ قبر شد،دوفرشته‌ نزدش‌ مي‌ آيند كه‌ همان‌ دو فتان‌قبرند!موي‌ بدنشان‌ آنقدر بلند است‌ كه‌ برروي‌ زمين‌ كشيده‌ مي‌ شود وبانيشهاي‌ خود،زمين‌ را مي‌ شكافند!صدايي‌ چون‌ رعد وقاصف‌ دارند .چشماني‌ چون‌ برق‌ خاطف‌ وبرقي‌ كه‌ چشم‌ را مي‌ زند!آنها از او مي‌پرسند:خدايت‌ كيست‌؟پيرو كدام‌ پيامبري‌؟چه‌ ديني‌ داري‌؟

او جواب‌ مي‌ دهد:خدايم‌،اللّه‌ است‌!پيامبرم‌،محمّد ودينم‌ اسلام‌است‌!آنها مي‌ گويند:چون‌ در سخن‌ حق‌،پايدار مانده‌ اي‌،خدايت‌ برآنچه‌دوست‌ مي‌ داري‌ وخوشنودي‌،ثابت‌ بدارد!...در اين‌ موقع‌،قبراورا تا آنجاكه‌ چشمش‌ كار مي‌ كند،گشاده‌ مي‌ كنند ودري‌ از بهشت‌ بررويش‌ مي‌گشايند وبه‌ وي‌ مي‌ گويند:با ديده‌روشن‌ وبا خرسندي‌ خاطر بخواب‌ ،آنطور كه‌ جوان‌ نورس‌ وآسوده‌ خاطر مي‌ خوابد!...

ولي‌ اگر دشمن‌ پروردگارش‌باشد،فرشته‌ اش‌ بصورت‌ زشت‌ ترين‌ صورت‌ ولباس‌ وبدترين‌چيز،نزدش‌ مي‌ آيد وبه‌ وي‌ مي‌ گويد:بشارت‌ بادتورابه‌ ضيافتي‌ از حميم‌ دوزخ‌!وجايگاهي‌ از آتش‌!

اونيز غسّال‌ خود را مي‌ شناسد وتشييع‌ كنندگان‌ را قسم‌ مي‌دهدكه‌:مرا بطرف‌ قبر مبر!وچون‌ اورا داخل‌ قبرش‌ كنند،دوفرشته‌ سؤال‌ كننده‌نزد او مي‌ آيند وكفن‌ اورا از بدنش‌كنار زده‌،مي‌ پرسند:خداوپيامبرت‌كيست‌؟چه‌ ديني‌ داري‌؟

او مي‌ گويد:نمي‌ دانم‌!مي‌ گويند:هرگز نداني‌ وهدايت‌ نشوي‌!سپس‌اورا با گرز،آنچنان‌ مي‌ زنند كه‌ تمام‌ جنبنده‌ هائيكه‌ خداآفريده‌،به‌ غير ازانس‌ وجن‌،از آن‌ ضربت‌ تكان‌ مي‌ خورند!آنگاه‌ دري‌ از جهنم‌ برويش‌ بازنموده‌،به‌ او مي‌ گويند:با بدترين‌ حال‌،بخواب‌!آنگاه‌ قبرش‌،آنقدر تنگ‌ مي‌ شود كه‌ بر اندامش‌ مي‌ چسبد،آنطور كه‌ نوك‌ نيزه‌ به‌ غلافش‌ مي‌چسبد،بطوريكه‌ مغز سرش‌ از بين‌ ناخن‌ وگوشتش‌،بيرون‌ مي‌ آيد!خداوندمار وعقرب‌ زمين‌ وحشرات‌ را بر او مسلط‌ مي‌ كند تا نيشش‌بزنندواو بدين‌ حال‌ خواهد بودتا خداوند اورا از قبرش‌ محشوركند!

همسايه‌ مرده‌ ها!

رسول‌ خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:مرده‌ هارادر وسط‌ مردم‌ صالح‌ دفن‌ كنيد !زيرامرده‌ از همسايه‌ بد در اذيت‌ است‌!همانطور كه‌ آدم‌ زنده‌از همسايه‌ بددر اذيت‌ است‌!

وفرمود:بدرستيكه‌ مؤمن‌،هرگاه‌ بميرد،قبرها براي‌ مرگ‌ اوخود رازينت‌ مي‌ كنند وهيچ‌ قطعه‌ اي‌ نيست‌ مگر اينكه‌ آرزو مي‌ كند كه‌ اودر آن‌دفن‌ شود!وبدرستيكه‌ كافر،هرگاه‌ بميرد،قبرها براي‌ مرگ‌ او خود راتاريك‌ مي‌ نمايند وهيچ‌ قطعه‌ اي‌ نيست‌ مگر اينكه‌ به‌ خدا پناه‌ مي‌ برد از اينكه‌ او در آن‌ دفن‌ شود!

وفرمود:بدرستيكه‌ ازجمله‌ چيزهائيكه‌ از اعمال‌ وحسنات‌ مؤمن‌بعد از مرگش‌،به‌ او ملحق‌ مي‌ شود،علمي‌ است‌ كه‌ تعليم‌ ونشر داده‌ ويافرزند صالحي‌ است‌ كه‌ بجاگذاشته‌ ويا مسجدي‌ است‌ كه‌ ساخته‌ وياخانه‌اي‌ است‌ براي‌ در راه‌ ماندگان‌،ساخته‌ ويا نهري‌ است‌ كه‌ براي‌ مردم‌روان‌نموده‌ويا صدقه‌اي‌است‌ كه‌ در زمان‌ سلامتي‌،خودآنراداده‌ است‌!

شش‌ صورت‌ درقبر مؤمن‌!

امام‌ صادق‌عليه‌السلام فرمود:هرگاه‌ بنده‌مؤمني‌ مي‌ ميرد،شش‌ صورت‌ به‌ همراه‌ اووارد قبرش‌ مي‌ شودكه‌ داراي‌ نورانيت‌ وبوي‌ خوش‌ وپاكيزكي‌هستند!صورتي‌ درسمت‌ راست‌ مرده‌ وديگري‌ در سمت‌ چپ‌ وسومي‌درمقابل‌ وچهارمي‌ درپشت‌ سر وپنجمي‌ دركنار پايش‌ وآنكه‌ از همه‌زيباتر است‌ دربالاي‌ سر اومي‌ ايستند!

آنكه‌ از همه‌ زيباتر است‌،از ديگران‌،مي‌ پرسد:شماكيستيد؟صورت‌سمت‌ راستي‌،مي‌ گويد:من‌ نمازم‌!سمت‌ چپي‌ مي‌ گويد:من‌ زكاتم‌ !روبرويي‌ مي‌ گويد:من‌ روزه‌ ام‌!پشت‌ سري‌ مي‌ گويد:من‌ حج‌ وعمره‌ ام‌ !آنكه‌ نزد پايش‌ ايستاده‌ است‌،مي‌ گويد:من‌ كارهاي‌ خير توام‌!

سپس‌ آنها از او كه‌ داراي‌ زيباترين‌ صورت‌ است‌،مي‌ پرسند:تو كيستي‌ كه‌ از همه‌ زيباتري‌؟

او جواب‌ مي‌ دهد:من‌ ولايت‌ آل‌ محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هستم‌.

اموالتان‌ تقسيم‌ شد!

همچنين‌ روايت‌ شده‌ است‌ كه‌ در بازگشت‌ از جنگ‌ صفّين‌،وقتي‌امير مؤمنان‌ به‌ قبرستاني‌ رسيد،فرمود:سلام‌ بر شما،اي‌ ساكنان‌ غريب‌!سلام‌ بر شما، اي‌ ساكنان‌ تنها!سلام‌ بر شما،اي‌ اهل‌ وحشت‌!ما براي‌شما،اين‌ خبرهارا داريم‌:اموال‌ شما،تقسيم‌ شد!زنان‌ شما،ازدواج‌ كردند!

خانه‌ هاي‌ شمارا،افراد ديگري‌ ساكن‌ شدند!شما چه‌ خبري‌ براي‌ ماداريد؟

سپس‌ فرمود:اگر به‌ آنها اجازه‌ داده‌ مي‌ شد كه‌ سخن‌ بگويند،مي‌گفتند:بهترين‌ توشه‌ براي‌ سفر آخرت‌،تقوااست‌

سخن‌ امام‌ سجادعليه‌السلام

امام‌ سجادعليه‌السلام فرمود:شب‌ اول‌ قبر،مأمورين‌ الهي‌ ازتوحيد،نبوت‌،قرآن‌،امام‌،عمر ومال‌ وثروت‌ ميّت‌ سؤال‌ مي‌ كنند!

روح‌ وريحان‌ يا حميم‌!

امام‌ كاظم‌عليه‌السلام از پدرش‌،نقل‌ مي‌كند كه‌ هرمؤمني‌ رحلت‌ كند،هفتادهزار فرشته‌ ،اورا تاقبر،تشييع‌ مي‌ كنند.وقتي‌ اورا وارد قبرمي‌ كنند،نكيرومنكر نزد او مي‌ آيند واورا مي‌ نشانند وبه‌ او مي‌ گويند:خدايت‌ كيست‌؟

چه‌ ديني‌ داري‌؟پيامبرت‌ كيست‌؟اوجواب‌ ميدهد:اللّه‌ پروردگارم‌ ومحمّد،پيامبرم‌ واسلام‌،دينم‌ است‌.

دراين‌ هنگام‌،قبر اورا تاآنجا كه‌ چشم‌،كار مي‌ كند،وسيع‌ مي‌ كنندوبراي‌ او غذاي‌ بهشتي‌ مي‌ آورند وبر اوروح‌ وريحان‌،وارد مي‌ كنند.همانطور كه‌ خدا فرموده‌ است‌يعني‌:اگر از مقربين‌باشد،روح‌ وريحان‌درقبروبهشت‌ پر از نعمت‌درآخرت‌است‌.

ولي‌ وقتي‌ كافر مي‌ ميرد،هفتاد هزار،مأمورجهنم‌ اوراتاقبر همراهي‌مي‌ كنند!اوبافريادي‌ كه‌ همه‌موجودات‌،غير از انس‌ وجن‌ّ،مي‌ شنوند،مي‌گويد:مرا برگردانيد!شايد از مؤمنين‌ گردم‌ وعمل‌ صالح‌،انجام‌ دهم‌!آنان‌ پاسخ‌ مي‌ دهند:هرگز!تو فقط‌ حرف‌ مي‌ زني‌!ومأموري‌ مي‌ گويد:اگر اورا برگردانيد،باز هم‌ به‌ اعمال‌ بدش‌ ادامه‌ مي‌ دهد! وقتي‌ اورا وارد قبر مي‌ كنند وتشييع‌ كنندگان‌ ومردم‌،بر مي‌ گردند،نكير ومنكر،با بدترين‌ شكل‌ به‌ سراغش‌ مي‌ آيند واورا مي‌ نشانند ومي‌گويند:پروردگارت‌ كيست‌؟چه‌ ديني‌ داري‌؟پيامبرت‌ كيست‌؟اونمي‌تواندجواب‌ دهد وزبانش‌،به‌ لكنت‌ مي‌ افتد!دراين‌ موقع‌،مأمورين‌،ضربه‌ اي‌ بر او مي‌ زنند كه‌ همه‌ موجودات‌ بغير از انس‌ وجن‌ّ،از آن‌ به‌ لرزش‌ مي‌ افتند.باز از او سؤال‌ مي‌ كنند:خدايت‌ كيست‌؟چه‌ ديني‌ داري‌؟پيامبرت‌كيست‌؟جواب‌ مي‌ دهد:نمي‌ دانم‌!آنان‌ مي‌ گويند:ندانستي‌ وهدايت‌نيافتي‌ ورستگار نشدي‌!سپس‌ دري‌ از درهاي‌ عذاب‌ رابر او باز مي‌ كنندواز حميم‌ جهنم‌،بر او مي‌ ريزند،همانطور كه‌ خدامي‌ فرمايد:

( وَ اَمّا اِن‌ْ كان‌َ مِن‌َ الْمُكَذِبين‌َ الْضالّين‌َ فَنُزُل‌ٌ مِن‌ْ حَميم‌ٍ )

يعني‌:اگر از تكذيب‌ كنندگان‌ وگمراهان‌ بود،پس‌ حميم‌ بر او مي‌ باشد.

مردگان‌ در قبرستان‌ بقيع‌!

امام‌ صادق‌عليه‌السلام فرمود:هرگاه‌ خداوند اراده‌ كند كه‌ مردگان رامحشوركند،دستور مي‌ دهد كه‌ باران‌ چهل‌ روز بر زمين‌ ببارد!آنوقت‌ استخوانهابهم‌ متصل‌ مي‌ شوند وگوشت‌ بدنها مي‌ رويد!سپس‌ فرمود:

روزي‌ جبرئيل‌ نزد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد واورا بطرف‌ قبرستان‌ بقيع‌ ،برسرقبري‌ برد.جبرئيل‌ صدازد:باذن‌ خدازنده‌ شو!ناگاه‌از قبر،مردي‌ با موهاومحاسن‌ سفيد،درحاليكه‌ خاك‌ از سر وصورتش‌ مي‌ ريخت‌،بيرون‌ آمد!

وگفت‌:الحمدلِلّه‌ واللّه‌ اكبر!جبرئيل‌ به‌ او فرمود:باذن‌ خدا بجاي‌ خودبرگرد!سپس‌ بر سر قبر ديگري‌ رفتند وجبرئيل‌ گفت‌:باذن‌ خدا زنده‌ شو!

ناگاه‌ مردي‌ باصورت‌ سياه‌ از قبر خارج‌ شد،در حاليكه‌ مي‌ گفت‌: واي‌!حسرت‌ برمن‌!هلاكت‌ بر من‌!جبرئيل‌ به‌ او فرمو:باذن‌ خدا بجاي‌ خودبرگرد!سپس‌ جبرئيل‌ به‌ پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گفت‌:اي‌ محمد!درروز قيامت‌،مؤمنين‌ ومشركين‌،اينگونه‌ از قبر محشور مي‌ شوند.

ناگاه‌ گردنبندش‌ پاره‌ شد!

«در روايت‌ آمده‌ كه‌ حضرت‌ عيسي‌عليه‌السلام مردي‌ را كه‌ سالهاي‌ سال‌ مرده‌بود،زنده‌ كرد .حواريون‌ ديدند پيرمرد با نشاطي‌ است‌.به‌ او گفتندچندسال‌ است‌ مرده‌اي‌؟گفت‌ الان‌ مرا در قبر گذاشتند ودري‌ از بهشت‌باز شد و به‌ بهشت‌ رفتم‌.حور العيني‌ به‌ استقبالم‌ آمد ومرا در آغوش‌گرفت‌.ناگاه‌ گردنبندش‌ پاره‌ شد.با هم‌ نشستيم‌ وداشتيم‌ مهره‌هاي‌گردنبند را جمع‌ مي‌كرديم‌ كه‌ تو مرا صدا كردي‌ومزاحمم‌!شدي‌.حضرت‌عيسي‌عليه‌السلام گفت‌ برگرد وگردنبند را جمع‌ كن‌!

سپس‌ حضرت‌ عيسي‌عليه‌السلام سر قبر شخص‌ ديگري‌ كه‌ هنوز روي‌ قبرش‌تربود،رفت‌ واورا صدازد.آن‌ مرد در هنگام‌ مردن‌ جوان‌ بود وتازه‌ مرده‌بود.ولي‌ پيري‌ زودرس‌ پيدا كرده‌ بود.حضرت‌ عيسي‌عليه‌السلام گفت‌ چند وقت‌است‌ مرده‌اي‌؟گفت‌ وقت‌ ندارد شايد بيش‌ از يك‌ ميليون‌ سال‌باشد!حضرت‌ عيسي‌عليه‌السلام گفت‌ عاقبت‌ چه‌ شد؟گفت‌ نتوانستم‌ جواب‌سؤالهارا بدهم‌ لذا دري‌ از جهنم‌ باز شد وفرشته‌اي‌ تازيانه‌اي‌ بر من‌ زد كه‌قبرم‌ از آتش‌ پرشد.سوختم‌ تا اينكه‌ تو مرا صدا كردي‌!»

رجعت‌ چيست‌؟

رجعت‌ به‌ معناي‌ اينستكه‌ بعد از ظهور امام‌ زمان‌(عج‌)،امام‌حسين‌عليه‌السلام زنده‌ مي‌ شود!اصحابش‌ در كربلا زنده‌ مي‌شوند! ويزيد ويارانش‌،نيز زنده‌ مي‌ شوند!وامام‌ حسين‌عليه‌السلام از آنها انتقام‌ مي‌ گيرد!سپس‌ رسول‌ خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامير مؤمنان‌عليه‌السلام واصحاب‌ وياران‌ آنان‌ زنده‌ مي‌ شوند!همچنين‌ عده‌ اي‌ ازدشمنان‌ زنده‌ مي‌ شوند!واهل‌ بيت‌عليه‌السلام از آنان‌ انتقام‌ مي‌گيرند!وسالها حكومت‌ وپادشاهي‌ در كره‌ زمين‌،به‌ عهده‌ آل‌محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌ باشد.

اكثرعلماء اماميه‌ اجماع‌ بر حقانيت‌ رجعت‌ دارند.