ترجمه روضه كافى يا گلستان آل محمد

ترجمه روضه  كافى يا گلستان آل محمد 0%

ترجمه روضه  كافى يا گلستان آل محمد نویسنده:
گروه: متون حدیثی

ترجمه روضه  كافى يا گلستان آل محمد

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سید هاشم رسولی محلاتی
گروه: مشاهدات: 67461
دانلود: 2919

توضیحات:

ترجمه روضه كافى يا گلستان آل محمد
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 391 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 67461 / دانلود: 2919
اندازه اندازه اندازه
ترجمه روضه  كافى يا گلستان آل محمد

ترجمه روضه كافى يا گلستان آل محمد

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

حديث شماره : ٢٧

(حَدِيثُ النَّبِيِّ ص حِينَ عُرِضَتْ عَلَيْهِ الْخَيْلُ)

أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى الْقَاسِمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِى قَتَادَةَ جَمِيعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍعليه‌السلام قَالَ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَرْضِ الْخَيْلِ فَمَرَّ بِقَبْرِ أَبِى أُحَيْحَةَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ لَعَنَ اللَّهُ صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ فَوَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَيَصُدُّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يُكَذِّبُ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ خَالِدٌ ابْنُهُ بَلْ لَعَنَ اللَّهُ أَبَا قُحَافَةَ فَوَ اللَّهِ مَا كَانَ يُقْرِى الضَّيْفَ وَ لَا يُقَاتِلُ الْعَدُوَّ فَلَعَنَ اللَّهُ أَهْوَنَهُمَا عَلَى الْعَشِيرَةِ فَقْداً فَأَلْقَى رَسُولُ اللَّهِ ص خِطَامَ رَاحِلَتِهِ عَلَى غَارِبِهَا ثُمَّ قَالَ إِذَا أَنْتُمْ تَنَاوَلْتُمُ الْمُشْرِكِينَ فَعُمُّوا وَ لَا تَخُصُّوا فَيَغْضَبَ وُلْدُهُ ثُمَّ وَقَفَ فَعُرِضَتْ عَلَيْهِ الْخَيْلُ فَمَرَّ بِهِ فَرَسٌ فَقَالَ عُيَيْنَةُ بْنُ حِصْنٍ إِنَّ مِنْ أَمْرِ هَذَا الْفَرَسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَرْنَا فَأَنَا أَعْلَمُ بِالْخَيْلِ مِنْكَ فَقَالَ عُيَيْنَةُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِالرِّجَالِ مِنْكَ فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى ظَهَرَ الدَّمُ فِى وَجْهِهِ فَقَالَ لَهُ فَأَيُّ الرِّجَالِ أَفْضَلُ فَقَالَ عُيَيْنَةُ بْنُ حِصْنٍ رِجَالٌ يَكُونُونَ بِنَجْدٍ يَضَعُونَ سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ وَ رِمَاحَهُمْ عَلَى كَوَاثِبِ خَيْلِهِمْ ثُمَّ يَضْرِبُونَ بِهَا قُدُماً قُدُماً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَذَبْتَ بَلْ رِجَالُ أَهْلِ الْيَمَنِ أَفْضَلُ الْإِيمَانُ يَمَانِيٌّ وَ الْحِكْمَةُ يَمَانِيَّةٌ وَ لَوْ لَا الْهِجْرَةُ لَكُنْتُ امْرَأً مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ الْجَفَاءُ وَ الْقَسْوَةُ فِى الْفَدَّادِينَ أَصْحَابِ الْوَبَرِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّمْسِ وَ مَذْحِجُ أَكْثَرُ قَبِيلٍ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ حَضْرَمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ عَامِرِ بْنِ صَعْصَعَةَ وَ رَوَى بَعْضُهُمْ خَيْرٌ مِنَ الْحَارِثِ بْنِ مُعَاوِيَةَ وَ بَجِيلَةُ خَيْرٌ مِنْ رِعْلٍ وَ ذَكْوَانَ وَ إِنْ يَهْلِكْ لِحْيَانُ فَلَا أُبَالِى ثُمَّ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُلُوكَ الْأَرْبَعَةَ جَمَداً وَ مَخْوَساً وَ مَشْرَحاً وَ أَبْضَعَةَ وَ أُخْتَهُمُ الْعَمَّرَدَةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُحَلِّلَ وَ الْمُحَلَّلَ لَهُ وَ مَنْ يُوَالِى غَيْرَ مَوَالِيهِ وَ مَنِ ادَّعَى نَسَباً لَا يُعْرَفُ وَ الْمُتَشَبِّهِينَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ وَ مَنْ أَحْدَثَ حَدَثاً فِى الْإِسْلَامِ أَوْ آوَى مُحْدِثاً وَ مَنْ قَتَلَ غَيْرَ قَاتِلِهِ أَوْ ضَرَبَ غَيْرَ ضَارِبِهِ وَ مَنْ لَعَنَ أَبَوَيْهِ فَقَالَ رَجُلٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ يُوجَدُ رَجُلٌ يَلْعَنُ أَبَوَيْهِ فَقَالَ نَعَمْ يَلْعَنُ آبَاءَ الرِّجَالِ وَ أُمَّهَاتِهِمْ فَيَلْعَنُونَ أَبَوَيْهِ لَعَنَ اللَّهُ رِعْلًا وَ ذَكْوَانَ وَ عَضَلًا وَ لِحْيَانَ وَ الْمُجْذَمِينَ مِنْ أَسَدٍ وَ غَطَفَانَ وَ أَبَا سُفْيَانَ بْنَ حَرْبٍ وَ شَهْبَلًا ذَا الْأَسْنَانِ وَ ابْنَيْ مَلِيكَةَ بْنِ جَزِيمٍ وَ مَرْوَانَ وَ هَوْذَةَ وَ هَوْنَةَ

حديث پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در جريان سان ديدن از اسبان :

(٢٧ - جابر از امام باقرعليه‌السلام روايت كرده كه آنحضرت فرمود: روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى سان ديدن از اسبان بيرون آمد پس عبورش به قبر ابى احيحة افتاد، ابوبكر (كه همراه آن حضرت بود) گفت : خدا لعنت كند صاحب اين قبر را به خدا سوگند، شيوه اش جلوگيرى از راه خدا و تكذيب رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود، خالد پسر ابواحيحه گفت : بلكه خدا ابوقحافه را لعنت كند كه به خدا، نه مهمان نوازى داشت و نه با دشمنان اسلام مى جنگيد، خدا هر كداميك از آن دو را كه در تيره و تبار خود پست تر و بى مقدارتر بود لعنت كند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كه گفتگوى آن دو را شنيد افسار شتر را بگردنش انداخت و فرمود: هر گاه شما به مشركين بد مى گوئيد بطور عموم بگوئيد و شخص ‍ معينى را نام نبريد كه فرزند آن شخص خشمناك گردد، سپس ايستاد و اسبان را از جلوش عبور دادند، در اين ميان اسبى را آوردند عيينة بن حصن گفت : اين اسب چنين و چنان است (و شروع كرد به توصيف كردن آن اسب ) رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: ما را واگذار كه من به خصوصيات اسبان از تو داناترم عيينة گفت : من نيز به حال مردان و انساب (آنان ) از تو داناترم ، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خشمگين شد بطوريكه چهره اش ‍ سرخ شد و به او فرمود: (بگو) كدام مردان برترند؟ عيينة گفت : مردانى كه در نجد هستند، آنها شمشيرهاى خود را روى شانه ها مى گذارند و نيزه هاشان را روى شانه اسبان مى نهند، و در ميدان جنگ با آنها پيكار مى كنند و هم چنان پيش مى روند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: دروغ گفتى بلكه مردان اهل يمن بهترند، ايمان يمنى است (و از يمن آمده ، ابن اثير گفته چون ايمان از مكه طلوع كرد و مكه نيز جزء سرزمينهاى تهامة است و تهامة نيز از زمينهاى يمن محسوب مى گردد) و حكمت و فرزانگى نيز از يمن است ، و اگر موضوع هجرت من (از مكه به مدينه ) نبود من نيز مردى از اهل يمن بودم

جفا و سنگدلى در سرو صدا كنندگان (يا شترداران و گاو داران ) چادرنشين است كه همان قبائل ربيعة و مضر هستند و در طرف برآمدنگاه خورشيدند، و قبيله مذحج (كه از اهل يمن هستند) بيشتر قبيله اى هستند كه به بهشت روند، و قبيله حضر موت بهتر از تيره عامربن صعصعة هستند، و برخى روايت كرده اند كه فرمود: بهتر از تيره حارث بن معاويه هستند و تيره بجيله بهتر از قبائل رعل و ذكوران مى باشند، و اگر تيره لحيان هلاك گردد من باكى ندارم

سپس فرمود: خدا لعنت كند فرمانروايان چهارگانه : (جمد) و (مخوس ) و (مشرح ) (هر دو بر وزن منبر) و (ابضعة ) و خواهرشان (عمردة ) را (اين پنج نفر فرزندان معديكرب هستند كه چنانچه مورخين گويند مردان آنها به همراه اشعث بن قيس به مدينه آمده و اسلام آوردند، ولى چون برفتند به حال كفر برگشته و در جنگ حنين بدست لشکر اسلام كشته شدند).

و خدا لعنت كند (محلل ) و (محلل له ) را (شرح آن در آخر حديث بيايد) و هركه (يعنى هر بنده اى كه ) بغير از مواليان (و آقايان خود) خويش را منتسب كند، و هر كس براى خود مدعى نسبى گردد كه آنرا نشناسد (و به دروغ خود را به فاميلى يا شخصى منتسب سازد). و آن مردانى كه خود را به زنان شبيه سازند و زنانى كه خود را به مردان شبيه سازند، و هر كه در اسلام چيز تازه آورد (و بدعتى گزارد) و هر كه بدعت گزارى را پناه دهد، و هر كه جز قاتل خود ديگرى را (به عنوان قصاص ) بكشد، يا بزند ضارب خود را، و هر كه پدر و مادرش را لعنت كند.

مردى عرض كرد: اى رسول خدا مگر كسى پيدا مى شود كه پدر و مادر خود را لعنت كند؟! فرمود: آرى پدر و مادر مردم را لعنت مى كند و آنها نيز پدر و مادر او را لعنت مى كنند.

و خدا لعنت كند قبائل رعل ، و ذكوران و لحيان را، و جذيمة را از تيره اسد، و غطفان ، و ابوسفيان بن حرب ، و شهبل ذوالاسنان را، و دو فرزند مليكه بن جزيم و مروان و هوذة و هونة را.

(توضيح : مجلسىرحمه‌الله در معناى محلل و محلل له چند معنا كرده يكى همان معناى متبادر آن كه مقصود از محلل كسى است كه زنى را كه شوهرش سه طلاقه كرده به زنى بگيرد و با او نزديكى كند تا بر شوهر اولى آن زن حلال شود و پس از نزديكى طلاقش دهد و مقصود از (محلل له ) همان شوهر آن زن است و از طيبى نقل كرده كه گفته است شوهر آن زن ملعونست چون حاضر شده تا سه بار زنش را طلاق دهد و راضى شده دوباره با اين حيله شرعى آن زن را بگيرد و محلل ملعونست چون مانند بز نر خود را اجير كرده تا كار ديگرى را اصلاح كند. و وجه ديگر آنست كه مقصود عمل مردمان جاهليت باشد كه ماههاى حرام را حلال و ماههاى حلال را حرام مى كردند و در قرآن به (نسى ء) تعبير شده ، و وجه سوم آنكه مقصود حلال كردن هر حرام الهى باشد).)

حديث شماره : ٢٨

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ إِنَّ مَوْلًى لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام سَأَلَهُ مَالًا فَقَالَ يَخْرُجُ عَطَائِى فَأُقَاسِمُكَ هُوَ فَقَالَ لَا أَكْتَفِى وَ خَرَجَ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَوَصَلَهُ فَكَتَبَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام يُخْبِرُهُ بِمَا أَصَابَ مِنَ الْمَالِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَا فِى يَدِكَ مِنَ الْمَالِ قَدْ كَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَكَ وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلِهِ بَعْدَكَ وَ إِنَّمَا لَكَ مِنْهُ مَا مَهَّدْتَ لِنَفْسِكَ فَآثِرْ نَفْسَكَ عَلَى صَلَاحِ وُلْدِكَ فَإِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ وَ لَيْسَ مِنْ هَذَيْنِ أَحَدٌ بِأَهْلٍ أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ وَ لَا تُبَرِّدَ لَهُ عَلَى ظَهْرِكَ فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَةَ اللَّهِ وَ ثِقْ لِمَنْ بَقِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ

(٢٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: يكى از موالى (بندگان آزاد شده ) اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام از او مالى درخواست كرد، حضرت به او فرمود: (صبر كن تا) بهره من كه از بيت المال به من مى رسد آن را با تو تقسيم كنم ! آن شخص گفت : من بدان مقدار اكتفا نمى كنم (و كفايت كار مرا نمى كند) و (براى بدست آوردن مال بيشترى ) به نزد معاويه رفت ، معاويه نيز او را بهره مند ساخت (و آنچه مى خواست به وى داد) او نامه اى به اميرالمؤ منين نوشت و از مالى كه (در نزد معاويه ) بدست آورده بود حضرت را به خبر ساخت امير مؤ منان در پاسخ او نوشت :

اما بعد بدانكه اين مالى كه اكنون در دست تو است پيش از تو در دست ديگران بوده و پس از تو نيز به دست ديگرى مى رسد، و تنها آن مقدار از اين مال بهره تو است كه بوسيله آن براى خويش كارى آماده كنى ، پس خود را بر فرزندانت در آنچه بكار آنها مى خورد مقدم دار، زيرا (اگر فرزندانت را در نظر داشته باشى و بوسيله آن براى خود كارى صورت ندهى در اين صورت ) براى يكى از دو نفر مال جمع كرده اى : مردى كه (پس از تو) آن مال را در راه اطاعت خدا مصرف كند و او سعادتمند شده ولى تو بدبخت گشته اى ، و مردى كه آنرا به مصرف گناه و نافرمانى خدا برساند و بوسيله مالى كه تو براى او جمع آورى كرده اى بدبخت شود، و هيچيك از اين دو دسته شايسته آن نيستند كه تو آنها را بر خويشتن مقدم دارى ، و به خاطر اين مال بار خودت را سنگين مكن ، پس نسبت به آنكه گذشته (مجلسىرحمه‌الله گويد: يعنى از فرزندانت ) به رحمت خدا اميدوار باش ، و براى آنكه بجاى ماند به روزى خدا اعتماد كن )

حديث شماره : ٢٩

(كَلَامُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِعليه‌السلام )

حَدَّثَنِى مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ الْأَسَدِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِعليه‌السلام يَعِظُ النَّاسَ وَ يُزَهِّدُهُمْ فِى الدُّنْيَا وَ يُرَغِّبُهُمْ فِى أَعْمَالِ الْآخِرَةِ بِهَذَا الْكَلَامِ فِى كُلِّ جُمُعَةٍ فِى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حُفِظَ عَنْهُ وَ كُتِبَ كَانَ يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ فَتَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ فِى هَذِهِ الدُّنْيَا مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَيْحَكَ يَا ابْنَ آدَمَ الْغَافِلَ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّ أَجَلَكَ أَسْرَعُ شَيْءٍ إِلَيْكَ قَدْ أَقْبَلَ نَحْوَكَ حَثِيثاً يَطْلُبُكَ وَ يُوشِكُ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ كَأَنْ قَدْ أَوْفَيْتَ أَجَلَكَ وَ قَبَضَ الْمَلَكُ رُوحَكَ وَ صِرْتَ إِلَى قَبْرِكَ وَحِيداً فَرَدَّ إِلَيْكَ فِيهِ رُوحَكَ وَ اقْتَحَمَ عَلَيْكَ فِيهِ مَلَكَانِ نَاكِرٌ وَ نَكِيرٌ لِمُسَاءَلَتِكَ وَ شَدِيدِ امْتِحَانِكَ أَلَا وَ إِنَّ أَوَّلَ مَا يَسْأَلَانِكَ عَنْ رَبِّكَ الَّذِى كُنْتَ تَعْبُدُهُ وَ عَنْ نَبِيِّكَ الَّذِى أُرْسِلَ إِلَيْكَ و عَنْ دِينِكَ الَّذِى كُنْتَ تَدِينُ بِهِ وَ عَنْ كِتَابِكَ الَّذِى كُنْتَ تَتْلُوهُ وَ عَنْ إِمَامِكَ الَّذِى كُنْتَ تَتَوَلَّاهُ ثُمَّ عَنْ عُمُرِكَ فِيمَا كُنْتَ أَفْنَيْتَهُ وَ مَالِكَ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبْتَهُ وَ فِيمَا أَنْتَ أَنْفَقْتَهُ فَخُذْ حِذْرَكَ وَ انْظُرْ لِنَفْسِكَ وَ أَعِدَّ الْجَوَابَ قَبْلَ الِامْتِحَانِ وَ الْمُسَائَلَةِ وَ الِاخْتِبَارِ فَإِنْ تَكُ مُؤْمِناً عَارِفاً بِدِينِكَ مُتَّبِعاً لِلصَّادِقِينَ مُوَالِياً لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ لَقَّاكَ اللَّهُ حُجَّتَكَ وَ أَنْطَقَ لِسَانَكَ بِالصَّوَابِ وَ أَحْسَنْتَ الْجَوَابَ وَ بُشِّرْتَ بِالرِّضْوَانِ وَ الْجَنَّةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اسْتَقْبَلَتْكَ الْمَلَائِكَةُ بِالرَّوْحِ وَ الرَّيْحَانِ وَ إِنْ لَمْ تَكُنْ كَذَلِكَ تَلَجْلَجَ لِسَانُكَ وَ دُحِضَتْ حُجَّتُكَ وَ عَيِيتَ عَنِ الْجَوَابِ وَ بُشِّرْتَ بِالنَّارِ وَ اسْتَقْبَلَتْكَ مَلَائِكَةُ الْعَذَابِ بِنُزُلٍ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةِ جَحِيمٍ

وَ اعْلَمْ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَّ مِنْ وَرَاءِ هَذَا أَعْظَمَ وَ أَفْظَعَ وَ أَوْجَعَ لِلْقُلُوبِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ يَجْمَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ ذَلِكَ يَوْمٌ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ وَ تُبَعْثَرُ فِيهِ الْقُبُورُ وَ ذَلِكَ يَوْمُ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمِينَ وَ ذَلِكَ يَوْمٌ لَا تُقَالُ فِيهِ عَثْرَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنْ أَحَدٍ فِدْيَةٌ وَ لَا تُقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ مَعْذِرَةٌ وَ لَا لِأَحَدٍ فِيهِ مُسْتَقْبَلُ تَوْبَةٍ لَيْسَ إِلَّا الْجَزَاءُ بِالْحَسَنَاتِ وَ الْجَزَاءُ بِالسَّيِّئَاتِ فَمَنْ كَانَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ عَمِلَ فِى هَذِهِ الدُّنْيَا مِثْقَالَ ذَرَّةٍ مِنْ خَيْرٍ وَجَدَهُ وَ مَنْ كَانَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ عَمِلَ فِى هَذِهِ الدُّنْيَا مِثْقَالَ ذَرَّةٍ مِنْ شَرٍّ وَجَدَهُ فَاحْذَرُوا أَيُّهَا النَّاسُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعَاصِى مَا قَدْ نَهَاكُمُ اللَّهُ عَنْهَا وَ حَذَّرَكُمُوهَا فِى كِتَابِهِ الصَّادِقِ وَ الْبَيَانِ النَّاطِقِ وَ لَا تَأْمَنُوا مَكْرَ اللَّهِ وَ تَحْذِيرَهُ وَ تَهْدِيدَهُ عِنْدَ مَا يَدْعُوكُمُ الشَّيْطَانُ اللَّعِينُ إِلَيْهِ مِنْ عَاجِلِ الشَّهَوَاتِ وَ اللَّذَّاتِ فِى هَذِهِ الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ وَ أَشْعِرُوا قُلُوبَكُمْ خَوْفَ اللَّهِ وَ تَذَكَّرُوا مَا قَدْ وَعَدَكُمُ اللَّهُ فِى مَرْجِعُكُمْ إِلَيْهِ مِنْ حُسْنِ ثَوَابِهِ كَمَا قَدْ خَوَّفَكُمْ مِنْ شَدِيدِ الْعِقَابِ فَإِنَّهُ مَنْ خَافَ شَيْئاً حَذِرَهُ وَ مَنْ حَذِرَ شَيْئاً تَرَكَهُ وَ لَا تَكُونُوا مِنَ الْغَافِلِينَ الْمَائِلِينَ إِلَى زَهْرَةِ الدُّنْيَا الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِى مُحْكَمِ كِتَابِهِ أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِى تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلى تَخَوُّفٍ فَاحْذَرُوا مَا حَذَّرَكُمُ اللَّهُ بِمَا فَعَلَ بِالظَّلَمَةِ فِى كِتَابِهِ وَ لَا تَأْمَنُوا أَنْ يُنْزِلَ بِكُمْ بَعْضَ مَا تَوَاعَدَ بِهِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ فِى الْكِتَابِ

وَ اللَّهِ لَقَدْ وَعَظَكُمُ اللَّهُ فِى كِتَابِهِ بِغَيْرِكُمْ فَإِنَّ السَّعِيدَ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ وَ لَقَدْ أَسْمَعَكُمُ اللَّهُ فِى كِتَابِهِ مَا قَدْ فَعَلَ بِالْقَوْمِ الظَّالِمِينَ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى قَبْلَكُمْ حَيْثُ قَالَ وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ إِنَّمَا عَنَى بِالْقَرْيَةِ أَهْلَهَا حَيْثُ يَقُولُ وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ يَعْنِى يَهْرُبُونَ قَالَ لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ فَلَمَّا أَتَاهُمُ الْعَذَابُ قالُوا يا وَيْلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِينَ فَما زاَلَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتّى جَعَلْناهُمْ حَصِيداً خامِدِينَ وَ ايْمُ اللَّهِ إِنَّ هَذِهِ عِظَةٌ لَكُمْ وَ تَخْوِيفٌ إِنِ اتَّعَظْتُمْ وَ خِفْتُمْ ثُمَّ رَجَعَ الْقَوْلُ مِنَ اللَّهِ فِى الْكِتَابِ عَلَى أَهْلِ الْمَعَاصِى وَ الذُّنُوبِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِينَ فَإِنْ قُلْتُمْ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا عَنَى بِهَذَا أَهْلَ الشِّرْكِ فَكَيْفَ ذَلِكَ وَ هُوَ يَقُولُ وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَهْلَ الشِّرْكِ لَا يُنْصَبُ لَهُمُ الْمَوَازِينُ وَ لَا يُنْشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِينُ وَ إِنَّمَا يُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ زُمَراً وَ إِنَّمَا نَصْبُ الْمَوَازِينِ وَ نَشْرُ الدَّوَاوِينِ لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُحِبَّ زَهْرَةَ الدُّنْيَا وَ عَاجِلَهَا لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَ لَمْ يُرَغِّبْهُمْ فِيهَا وَ فِى عَاجِلِ زَهْرَتِهَا وَ ظَاهِرِ بَهْجَتِهَا وَ إِنَّمَا خَلَقَ الدُّنْيَا وَ خَلَقَ أَهْلَهَا لِيَبْلُوَهُمْ فِيهَا أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا لاِخِرَتِهِ وَ ايْمُ اللَّهِ لَقَدْ ضَرَبَ لَكُمْ فِيهِ الْأَمْثَالَ وَ صَرَّفَ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَازْهَدُوا فِيمَا زَهَّدَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ مِنْ عَاجِلِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ قَوْلُهُ الْحَقُّ إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمّا يَأْكُلُ النّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ فَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ يَتَفَكَّرُونَ وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِمُحَمَّدٍ ص وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى زَهْرَةِ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا رُكُونَ مَنِ اتَّخَذَهَا دَارَ قَرَارٍ وَ مَنْزِلَ اسْتِيطَانٍ فَإِنَّهَا دَارُ بُلْغَةٍ وَ مَنْزِلُ قُلْعَةٍ وَ دَارُ عَمَلٍ فَتَزَوَّدُوا الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ فِيهَا قَبْلَ تَفَرُّقِ أَيَّامِهَا وَ قَبْلَ الْإِذْنِ مِنَ اللَّهِ فِى خَرَابِهَا فَكَانَ قَدْ أَخْرَبَهَا الَّذِى عَمَرَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ ابْتَدَأَهَا وَ هُوَ وَلِيُّ مِيرَاثِهَا فَأَسْأَلُ اللَّهَ الْعَوْنَ لَنَا وَ لَكُمْ عَلَى تَزَوُّدِ التَّقْوَى وَ الزُّهْدِ فِيهَا جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الزَّاهِدِينَ فِى عَاجِلِ زَهْرَةِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا الرَّاغِبِينَ لاِجِلِ ثَوَابِ الْآخِرَةِ فَإِنَّمَا نَحْنُ بِهِ وَ لَهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ

سخنى از على بن الحسينعليه‌السلام (در موعظه ):

(٢٩ - سعيد بن مسيب گويد: رسم على بن الحسينعليه‌السلام در هر روز جمعه اين بود كه در مسجد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مردم را به سخنان زير پند مى داد و نسبت به دنيا بى رغبتشان مى نمود، و نسبت به كارهاى آخرت ترغيب مى فرمود، و سخنان مزبور را چنانچه يادداشت كرده و نوشته اند اين است كه مى فرمود:

اى مردم از خدا بترسيد و بدانيد كه به سوى او باز مى گرديد، و هر شخصى آنچه را در اين دنيا از كار نيك انجام داده حاضر در پيش خود مى بيند، و آنچه كار بد انجام داده و دوست دارد كه ميان او و آن كار بد فاصله دورى باشد، و خداوند شما را از خويش مى ترساند، واى بر تو اى پسر آدم كه تو غافلى ولى از تو غفلت نشود.

اى پسر آدم مرگ تو از هر چيز به تو شتابنده تر است ، شتابان به سوى تو روى آورده و تو را مى جويد و چيزى نمانده كه تو را دريابد، و تو فكر كن كه اكنون اجلت به سر رسيده و ملك الموت جانت را گرفت و به خانه گور تك و تنها وارد گشته ، و روح ترا به بدنت باز گردانده اند، و (دو فرشته (سؤ ال ) به نام ناكر و نكير براى بازپرسى و آزمايش سخت تو بى اجازه به گورت در آمده اند، آگاه باش كه نخستین چيزى را كه از تو مى پرسند پروردگار تو است كه او را پرستش مى كردى ، و از پيامبر تو است كه به سوى تو فرستاده شده ، از دين تو است كه بدان متدين گشته اى و از كتابى است كه مى خوانده اى و از امام تو است كه ولايتش را پذيرفته اى ، و سپس از عمرت مى پرسند كه در چه راهى آنرا فانى كردى ، و از مال و دارائيت پرسند كه از كجا بدست آوردى و در چه راهى خرج كردى ، پس احتياط خود را بگير و به خويشتن بنگر و پيش از رسيدن زمان امتحان و پرسش و آزمايش پاسخت را آماده كن ، پس ‍ اگر مؤ من باشى و دين خود را بشناسى و پيرو راستگويان (پيشوايان راستگو) باشى ، و دوستدار دوستان خدا باشى ، (در اين صورت ) خداوند دليل و برهان قاطع خود را به دهانت گذارد و زبانت را به سخن صواب و درست گويا سازد و به خوبى پاسخ دهى ، و مژده رضوان و بهشت از خداى عزوجل بگيرى و فرشتگان با روح و ريحان به استقبالت آيند.

و اگر اين چنين نباشى زبانت به لكنت افتد و دليل و برهانت باطل و نادرست شود، و از پاسخ درمانى ، و به دوزخ مژده گيرى و فرشتگان عذاب براى ورود جهنم و پذيرائى با آب جوشان به استقبالت آيند.

و بدان اى فرزند آدم كه از پس اين دنيا در روز قيامت وضعى بزرگتر و جان گدازتر و دلخراش تر است ، آن روزى است كه همه مردم در آن گرد آيند، و روز حضور همه است ، گردآورد خداوند در آن اولين و آخرين را، روزى كه در صور دميده شود، و برون آيد هر كه در گور است ، روز نزديك ، وقتى كه دلها با فرو بردن خشم به گلوگاه رسند، و آن روزى است كه لغزش در آن بخشوده نگردد، و از هيچكس فداء گرفته نشود (كه با پرداخت مبلغى يا چيزى شخصى را معاف كنند) و از هيچكس پوزش خواهى پذيرفته نگردد، و توبه در آنجا براى كسى مورد قبول واقع نشود، نيست جز پاداش به اعمال نيك و كيفر به كارهاى ناپسند و زشت ، پس هر كدام از مؤ منان كه در دنيا مثقال ذره اى كار نيك كرده بيابد و هر يك از مؤ منان نيز كه مثقال ذره اى كار بد كرده باشد آنرا دريابد.

پس اى مردم از گناهان و نافرمانيها حذر كنيد آنهائى كه خداوند در كتاب صادق و بيان گويايش شما را از آنها بر حذر داشته و قدغن كرده ، و از مكر خدا و ترساندن و تهديدش آسوده خاطر نباشيد در آن هنگام كه شيطان رانده (درگاه حق ) شما را به چيزى از شهوات و لذات زودگذر اين دنيا بخواند زيرا خداى عزوجل فرمايد: (آنانكه پرهيز کارند چون پندى از شيطان به آنها رسد خدا را ياد كنند و در دم بصيرت و بينائى يابند) (سوره اعراف آيه ٢٠١).

دلهاى خود را با ترس از خدا ملازم و قرين كنيد، و ياد آريد آن پاداش نيكى را كه خداوند در بازگشتتان بشما وعده داده چنانچه از شكنجه سختش شما را بيم داده زيرا هر كه از چيزى بترسد آنرا واگذارد، و از زمره بي خبران مايل به خرمى دنيا نباشد آنان كه براى انجام كارهاى بد نيرنگ كنند (يا نيرنگ بد زنند) زيرا خداوند در قرآن محكم خود فرمود: (آيا كسانيكه نيرنگ براى كردار بد كرده اند ايمن گشته اند از اينكه خدايشان به زمينى فرو برد يا از آنجا كه احساس نمى كنند عذاب برايشان رسد، يا در حل آمد و رفت گريبانشان بگيرد كه فرار كردن نتوانند، يا در حال ترس و بيم آنها را بگيرد) (يا دچار كمبودشان كند) (سوره نحل آيه ٤٤ - ٤٦) پس حذر كنيد از آنچه خداوند شما را از آن برحذر داشته در قرآن خود از رفتارى كه با ستم كاران كرده ، و ايمن نباشيد از اينكه بر شما فرود آورد آنچه را در قرآن به مردم ستمكار وعده داده است

به خدا سوگند خداوند شما را در كتاب خود به بيان سرگذشت ديگران پند داده ، و به راستى خوشبخت آن كسى است كه از سرنوشت ديگران پند گيرد، و به راستى خداوند رفتارى را كه با مردم ستمكار پيش از شما كرده است بگوش شما رسانده آنجا كه فرمايد: (و چه بسيار دهكده ها را كه ستمگر بودند درهم شكستيم ، و مقصود خداوند از دهكده در اينجا اهل آن است كه فرمايد: (و از پس آنها گروهى ديگر پديد آورديم ، و دنبال آن فرمايد: (پس چون عذاب ما را احساس كردند به ناگاه دويدند (يعنى فرار كردند و گريختند، خدا فرمايد:) نگريزيد و به سوى خوش گذرانيها و مسكنهاى خويش باز گرديد كه شايد بازپرسى شويد، (و چون عذاب به سراغشان آمد) گفتند اى واى بر ما كه ستمگر بوديم ، و پيوسته ادعايشان اين بود تا درو شده و بي جانشان كرديم ) (سوره انبياء آيه ١١ - ١٥). و به خدا سوگند كه اين خود پند و تهديدى است براى شما اگر پند گيريد و بترسيد، سپس گفتار خدا در قرآن به مردم نافرمان و گنهكار بر گشته و خداى عزوجل فرمايد: (و اگر دمى از عذاب پروردگارت به ايشان رسد گويند اى واى بر ما كه ما ستمكار بوده ايم ) (سوره انبياء آيه ٦٦) پس اى مردم اگر بگوئيد خداى عزوجل از اين آيه مشركان را قصد نموده (گويم :) چگونه چنين باشد با اينكه (دنبالش مى فرمايد): (ما ترازوى عدالت را در روز رستاخيز بنهيم و كسى به هيچ وجه ستم نبيند و اگر كردارش هم وزن خردلى باشد آنرا بياوريم و همين بس است كه ما حسابگريم ) (آيه ٤٧).

بدانيد اى بندگان خدا كه براى اهل شرك ميزانى نصب نشود و نامه اى براى آنها گشوده نگردد بلكه آنها يكجا به دوزخ روند، و تنها نصب ميزان ها و گشودن نامه ها مخصوص مسلمانان است

پس از خدا بترسيد اى بندگان خدا و بدانيد كه همانا خدا عزوجل رونق زندگى دنيا و زودگذر آن را براى هيچيك از دوستان خود دوست ندارد، و آنانرا در مورد دنيا و رونق زودگذر و خرمى هاى آن ترغيب و تشويقشان نكرده ، و تنها دنيا و مردم آنرا آفريده تا آزمايششان كند كه كداميك بهتر براى آخرت خويش كار كنند، و به خدا سوگند درباره آن براى شما مثلها زده و آياتى را بيان داشته براى كسانيكه خردورزى مى كنند، و نيروئى نيست جز به خدا.

پس زهد ورزيد در آنچه خدا عزوجل شما را به زهد در آن واداشته از اين زندگى دنياى زود گذر كه همانا خداى عزوجل فرموده و گفته اش حق و مسلم است : (جز اين نيست كه حكايت زندگى اين دنيا همانند آبى است كه از آسمان فرستيم و بوسيله آن گياهان زمين از آنچه مردمان خورند و از آنچه حيوانات خورند بهم در آميزد تا آنگاه كه زمين رونق خويش بگيرد و آراسته شود و صاحبان زمين گمان برند كه گياهان را در تحت نيرو و قدرت خويش ‍ دارند بناگاه فرمان ما شب يا روز در رسد و آن را از ريشه در آريم (بدانسان ) كه گويا ديروز اصلا (سبزه و گياهى ) نبوده بدينگونه آيات (خود را) براى مردمى كه انديشه مى كنند شرح دهيم ) (سوره يونس آيه ٢٤).

پس اى بندگان خدا از آن مردمى باشيد كه انديشه مى كنند و به دنيا دل نبنديد كه همانا خداى عزوجل به محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد: (دل به مردم ستمكار نبنديد كه آتش شما را فرا گيرد) (سوره هود آيه ١١٣) و دل مبنديد به رونق دنيا و آنچه در آن است دل بستن كسى كه آنرا خانه نشيمن ماندنى و جايگاه هميشگى براى خويش گرفته ، زيرا دنيا سراى موقت و جاى كوچ كردن ، و خانه عمل و كار است ، پس توشه گيريد در آن كارهاى شايسته را پيش از پراكنده شدن روزهاى آن و پيش از رسيدن اجازه ويرانى آن از جانب خداوند زيرا چنانست كه همان كسى كه او را از ابتداى كار و در آغازش آباد كرده ويرانش سازد و او است سرپرست ميراث زمين ، پس از خدا خواهم كمكى براى خود و شما برتوشه گيرى تقوى و پارسائى در اين دنيا، و خدا ما و شما را از زاهدان در رونق زود گذر دنيا و از آنانكه مشتاق پاداش زودرس آخرتند قرارمان دهد، كه به راستى ما براى آن آفريده شده و به خاطر آن مكلف گشته ايم ، و درود خدا و سلام بر محمد پيامبر خدا و آلش ، و السلام عليكم و رحمة الله وبركاته .)