جهاد با نفس

جهاد با نفس0%

جهاد با نفس نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

جهاد با نفس

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: شيخ حر عاملى مترجم : على افراسيابى
گروه: مشاهدات: 21750
دانلود: 2428

توضیحات:

جهاد با نفس
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 96 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21750 / دانلود: 2428
اندازه اندازه اندازه
جهاد با نفس

جهاد با نفس

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٩٦ - باب وجوب محاسبه و ملاحظه نفس در هر روز و حمد نمودن خداوند بر نيكى ها و جبران نمودن بديها

حديث :

٨٥٧ - عن ابى الحسن الماضىعليه‌السلام قال : ليس منا من لم يحاسب نفسه فى كل يوم فان عمل حسنا استزاد الله و ان عمل سيئا استغفر الله منه و تاب اليه

ترجمه :

٨٥٧ - امام موسى كاظمعليه‌السلام فرمود: كسى كه در هر روز از نفس ‍ خود حساب نكشد از ما نيست (كسى كه محاسبه نفس مى كند) اگر عمل نيكى به جاى آورده است از خداوند طلب زيادتى آن را كند و اگر كردار بدى از او سر زده است از خداوند طلب مغفرت كند و به سوى او توبه آورد.

حديث :

٨٥٨ - قال ابوعبداللهعليه‌السلام : اذا اراد احدكم ان لايسال الله شيئا الا اعطاه فليياس من الناس كلهم و لايكون له رجاء الا من عند الله جل ذكره فاذا علم الله جل و عز ذلك من قلبه لم يسال الله شيئا الا اعطاه فحاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا عليها فان للقيامه خمسين موقفا كل موقف مقداره الف سنه - ثم تلا قوله تعالى - (فى يوم كان مقداره الف سنه مما تعدون ).

ترجمه :

٨٥٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: هرگاه كسى از شما اراده كرد كه از خداوند چيزى را درخواست نكند مگر اينكه خداوند آن چيز را به او عطا كند پس بايد از تمامى مردم نوميد گردد و اميد او جز به خداوند جل ذكره نباشد پس هرگاه خداوند بزرگ و عزتمند دانست كه او از ته قلبش چنين اراده اى را نموده هيچ چيزى را آن بنده از خدا نمى خواهد مگر اينكه خداوند به وى عطا مى كند پس شما بيش از اينكه مورد حسابرسى واقع شويد از نفسهايتان حساب بكشيد زيرا قيامت پنجاه توقفگاه دارد كه مقدار هر كى از آنها هزار سال است سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: (در روزى كه مقدار آن برابر با هزار سال از سالهايى است كه شما در اين دنيا مى شماريد)(١٧٨)

حديث :

٨٥٩ - عن ابى حمزه الثمالى قال : كان على بن الحسينعليه‌السلام يقول : ابن آدم انك لاتزال بخير ما كان لك واعظ من نفسك و ما كانت المحاسبه من همك و ما كان الخوف لك شعارا و الحزن لك دثارا ابن آدم انك ميت و مبعوث و موقوف بين يدى الله فاعد جوابا.

ترجمه :

٨٥٩ - ابوحمزه ثمالى گويد: امام سجادعليه‌السلام مى فرمود: اى فرزند آدم ! راستى كه تو پيوسته در خير و خوبى خواهى بود تا زمانى كه :

١ - واعظ و پند دهنده اى از درون خود داشته باشى

٢ - سعى و كوشش در محاسبه نفس خود كنى

٣ - خوف و ترسى از خداوند را زير پوش خود قرار دهى

٤ - حزن و اندوه را روپوش خود كنى

اى فرزند آدم ! تو خواهى مرد و برانگيخته خواهى شد و در پيشگاه خداوند خواهى ايستاد پس جوابى را (براى خداوند) آماه ساز.

حديث :

٨٦٠ - عن ابى ذر فى حديث قال : قلت : يا رسول الله فما كانت صحف ابراهيم ؟ قال : كانت امثالا كلها. ايها الملك المبتلى المغرور انى لم ابعثك لتجمع الدنيا بعضها على بعض و لكن بعثتك لترد عنى دعوه المظلوم فانى لااردها و ان كانت من كافر. و على العاقل ما لم يكن مغلوبا ان تكون له ساعات ساعه يناجى فيها ربه و ساعه يحاسب فيها نفسه و ساعه يتفكر فيها صنع الله اليه و ساعه يخلو فيها بحظ نفسه من الخلال فان هذه الساعه عون لتلك الساعات و استجمام للقلوب و تفريغ لها. (الحديث )

ترجمه :

٨٦٠ - ابوذر روايت كند كه : به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عرض ‍ كردم : اى رسول خدا! صحف ابراهيم چه بود؟ فرمود: همه آن مثلهايى بود (از جمله :) اى پادشاهى كه گرفتار گشته و فريب خورده اى من تو را براى اينكه دنيا را بخش بخش گرد آورى كنى برنيانگيختم بلكه تو را بر انگيختم تا دعاى ستمديده را از من بازگردانى (ستمديده اى نباشد تا از درگاه من فرياد رسى خواهد) زيرا من دعاى ستمديده را اگر چه كافر باشد باز نمى گردانم (دعايش را اجابت مى كنم ). (مثلى ديگر اينكه :) بر شخص خردمندى كه مغلوب و مقهور نگشته است (و سرگرم دنياطلبى نشده ) سزاوار است كه ساعات خود را تقسيم كند: ساعتى را به مناجات با پروردگارش بگذراند و در ساعتى از نفس خود حساب كشد و در ساعتى به نيكويى هايى كه خداوند با او نموده است انديشه كند و ساعتى را به بهره بردن نفسش از حلال خلوت كند زيرا اين ساعت يارى گر بقيه ساعات است و دلها را نيرويى تازه مى بخشد و جديت در كار را در پى دارد (دلها را فارغ و آسوده مى سازد).

حديث :

٨٦١ - قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : لذكر الله بالغدو و الاصال خير من حطم السيوف فى سبيل الله عزوجل يعنى من ذكر الله بالغدو و تدكرما كان منه فى ليله من سوء عمله و استغفر الله و تاب اليه انتشر و قد حطت سيئاته و غفرت ذنوبه و من ذكر الله بالاصال و هى العشيات و راجع نفسه فيما كان منه يومه ذلك من سرفه على نفسه و اضاعته لامر ربه فذكر الله و استغفر الله تعالى و اناب راح الى اهله و قد غفرت له ذنوبه

ترجمه :

٨٦١ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: همانا ياد كردن خداوند در صبحگاهان و شامگاهان از شكستن شمشيرها در راه خداى عزوجل بهتر است يعنى كسى كه خداوند را در هنگام بامداد ياد كند و كردار بد شبانگاهانش را به ياد آورد و از خداوند طلب مغفرت كند و به سوى او توبه آرد آن روز در حالتى بر روز زمين سير مى كند كه بدى هايش پاك شده و گناهانش بخشيده گرديده است و كسى كه شبانگاه خداى را ياد كند و درباره غفلتى كه از نفس خويش در طول روز داشته و ضايع نمودن فرمان پروردگارش به نفس خود مراجعه كند پس خداى را به ياد آورد و از او طلب مغفرت كند و به سوى خدا باز گردد آن شب در حالتى به سوى خانواده اش ‍ مى رود كه گناهانش بخشيده شده است

حديث :

٨٦٢ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام قال : من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسر و من خاف امن و من اعتبر ابصر و من ابصر فهم و من فهم علم

ترجمه :

٨٦٢ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: كسى كه از نفس خود مواظبت كند و از او حساب كشد سود مى برد و كسى كه از او غافل شود زيان مى بيند و كسى كه (از نفس خود) بيمناك باشد در سلامت و امان قرار مى گيرد و كسى كه عبرت گيرد بينا شود و كسى كه بينا باشد هوشيار و زيرك است و كسى كه زيركى دارد آگاهى مى يابد.

حديث :

٨٦٣ - عن ابى ذر فى وصيه النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم انه قال : يا ابا ذر حاسب نفسك قبل ان تحاسب فانه اهون لحسابك غدا و زن نفسك قبل ان توزن و تجهز للعرض الاكبر يوم تعرض لاتخفى على الله خافيه - الى ان قال : - يا ابا ذر لايكون الرجل من المتقين حتى يحاسب نفسه اشد من محاسبه الشريك شريكه فيعلم من اين مطعمه و من اين مشربه و من اين ملبسه امن حلال او من حرام ؟ يا ابا ذر من لم يبال من اين اكتسب المال لم يبال الله من اين ادخله النار.

ترجمه :

٨٦٣ - پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در وصيتش به ابوذر فرمود: اى ابوذر! از نفس خود حساب بكش پيش از اينكه از تو حساب كشيده شود زيرا حساب رسى امروزت بسى آسانتر از حسابى است كه فردا از تو كشند و به نفس ‍ خود رسيدگى كن پيش از آنكه در ترازوى سنجش نهاده شوى و براى آن روز بزرگى كه كردارها نمايان مى شود خود را مهيا و آماده ساز همان روزى كه اعمال هويدا مى شود و هيچ چيز بر خداوند پوشيده نيست ، اى ابوذر! كسى از گروه پرهيزكاران شمرده نمى شود مگر اينكه از نفس خود حساب كشد حسابرسى و دقتى شديد، شديدتر از حسابى كه شريكى از شريك خود مى كشد، پس بايد بداند كه خوردنى و نوشيدنى و پوشاكش از كجاست ؟ آيا از حلال است يا از حرام ؟ اى ابوذر! كسى كه باكى ندارد كه از كجا و چه راهى مال به دست مى آورد خداوند نيز درباره او باكى ندارد كه وى را از چه راهى وارد آتش سازد.

حديث :

٨٦٤ - الحسن بن على العسكرىعليه‌السلام فى تفسيره عن آبائهعليه‌السلام عن علىعليه‌السلام عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال : اكيس ‍ الكيسين من حاسب نفسه و عمل لما بعد الموت فقال رجل : يا اميرالمؤمنين كيف يحاسب نفسه ؟ قال : اذا اصبح ثم امسى رجع الى نفسه و قال : يا نفسى ان هذا يوم مضى عليك لايعود اليك ابدا و الله يسالك عنه بما افنيته فما الذى عملت فيه اذكرت الله ام حمدته اقضيت حوائج مومن فيه انفست عنه كربه احفظتيه بظهر الغيب فى اهله و ولده احفظتيه بعد الموت فى مخلفيه اكففت عن غيبه اخ مومن اعنت مسلما ما الذى صنعت فيه ؟ فيذكر ما كان منه فان ذكر انه جرى منه خير حمدالله و كبره على توفيقه و ان ذكر معصيه او تقصيرا استغفر الله و عزم على ترك معاودته

ترجمه :

٨٦٤ - امام حسن عسكرىعليه‌السلام در تفسير خود از پدران بزرگوارش ‍عليه‌السلام و آنان از علىعليه‌السلام و ايشان از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت فرمود كه : زيرك ترين زيركان كسى است كه نفس خود را به پاى حساب كشد و براى بعد از مرگ خويش كار كند، مردى عرض كرد: اى اميرالمؤمنين ! چگونه از نفس خود حساب كشد؟ فرمود: هرگاه صبح مى كند سپس وارد شب مى شود به نفس خود مراجعه كند و بگويد: اى نفس من ! اين روزى بود كه بر تو گذشت و ديگر هرگز باز نمى گردد و خداوند از تو درباره اين روز مى پرسد كه چگونه آن را گذراندى و چه كارى در آن انجام دادى ؟ آيا خداوند را ياد كردى يا ستايش نمودى ؟ آيا در اين روز نيازهاى مومنى را برآورده ساختى ؟ آيا از مومنى اندوهش را برطرف نمودى ؟ آيا در اين روز نيازهاى مومنى را برآورده ساختى ؟ آيا از مومنى اندوهش را برطرف نمودى ؟ آيا در نبود مومنى در ميان خانواده و فرزندانش ‍ او را محافظت كردى ؟ آيا بعد از مرگ مومنى در ميان بازماندگانش (حق ) او را محفوظ داشتى ؟ آيا از غيبت نمودن برادر دينى ات دست برداشتى كه مسلمانى را يارى كرده باشى ؟ در اين روز چه كردى ؟ پس هر آنچه از خود مى داند به ياد آورد پس اگر به ياد آورد كه خيرى از او صادر شده خداوند را سپاس گويد و او را بر توفيقى كه به وى بخشيده تعظيم كند و اگر به ياد آورد كه گناهى يا كوتاهى كردنى از او سر زده از خداوند طلب مغفرت كند و تصميم بگيرد كه ديگر به آن گناه باز نگردد.

حديث :

٨٦٥ - على بن موسى بن طاوس فى كتاب محاسبه النفس قال : روينا فى الحديث النبوى المشهور: حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا و زنوها قبل ان توزنوا و تجهزوا للعرض الاكبر.

ترجمه :

٨٦٥ - على به موسى بن طاوس در كتاب (محاسبه النفس ) گويد: در حديث نبوى مشهور براى ما نقل شده است كه فرمود: از نفسهايتان حساب بكشيد پيش از آنكه شما را به پاى حساب بكشند و آنها را با دقت بسنجيد پيش از اينكه با دقت بازرسى شويد و براى روز بزرگ قيامت خود را مهيا سازيد.

حديث :

٨٦٦ - قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : لايكون العبد مومنا حتى يحاسب نفسه اشد من محاسبه الشريك شريكه و السيد عبده (الحديث )

ترجمه :

٨٦٦ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: بنده اى مومن (حقيقى ) شمرده نمى شود مگر اينكه از نفس خود حساب كشد آن هم حساب كشيدنى كه به مراتب سخت تر و دقيقتر از حسابى باشد كه شريك از شريك خود و آقا از بنده خود مى كشد.

حديث :

٨٦٧ - و عن جعفر بن محمد الصادقعليه‌السلام عن ابيه عن آبائهعليه‌السلام قال : ما من يوم ياتى على ابن آدم الا قال له ذلك اليوم : يا ابن آدم انا يوم جديد و انا عليك شهيد فافعل فى خيرا و اعمل فى خيرا اشهد لك يوم القيامه فانك لن ترانى بعدها ابدا.

ترجمه :

٨٦٧ - امام صادقعليه‌السلام از پدر بزرگوارش و ايشان از پدران گرامى اش : روايت فرمود: هيچ روزى بر فرزند آدم نمى آيد جز اينكه خطاب به آدمى مى گويد: اى فرزند آدم ! من روز جديدى هستم و من بر تو گواه و شاهدم پس در من كردار نيكو انجام ده تا من در روز قيامت به نفع تو گواهى دهم زيرا تو پس از اين هرگز مرا نخواهى ديد.

حديث :

٨٦٨ - عن الصادق عن ابيهعليه‌السلام قال : الليل اذا اقبل نادى مناد بصوت يسمعه الخلائق الا الثقلين يا ابن آدم انى خلق جديد انى على ما فى شهيد فخذ منى فانى لو طلعت الشمس لم ارجع الى الدنيا و لم تزدد فى من حسنه و لم تستعتب فى من سيئه و كذلك يقول النهار اذا ادبر الليل

ترجمه :

٨٦٨ - امام صادقعليه‌السلام از پدر بزرگوارشعليه‌السلام روايت فرمودند هرگاه شب روى مى آورد ندا دهنده اى با صدايى كه همه مخلوقات به جز جن و انس آن را مى شنوند ندا در مى دهد كه : اى فرزند آدم ! من مخلوق جديدى هستم ، به راستى كه من بر آنچه در من انجام مى شود گواهم پس (فرصتهايم را) از من بستان زيرا اگر خورشيد طلوع كند ديگر من به سوى دنيا باز نمى گردم و تو نمى دانى در من بر نيكى ات نيكى اى بيافزايى و نمى توانى از بدى اى باز گردى (پس مرا غنيمت شمار) و همچنين هرگاه شب پشت مى كند و روز مى آيد روز نيز اين سخنان را مى گويد.

حديث :

٨٦٩ - عن على بن الحسينعليه‌السلام قال : ان الملك الحافظ على العبد يكتب فى صحيفه اعماله فاملوا فى اولها خيرا و فى آخرها خيرا يغفر لكم ما بين ذلك

ترجمه :

٨٦٩ - امام سجادعليه‌السلام فرمود: به راستى كه فرشته اى كه نگاهبان بنده است در نامه اعمال او (كارهايش را) مى نويسد پس شما در اول و آخر آن نامه ، نيكى را بر او ديكته كنيد (كه بنويسد) تا آنچه كه در بين اول و آخر است بر شما بخشيده شود. ٩٧ - باب وجوب زياده التحفظ عند زياده العمر خصوصا ابنا، الاربعين فصاعدا

٩٧ - باب وجوب هوشيارى و پرهيز بسيار هنگام زياد شدن سن خصوصا كسانى كه به چهل سال يا بيشتر رسيده اند

حديث :

٨٧٠ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام : ان العبد لفى فسحه من امره ما بينه و بين اربعين سنه فاذا بلغ اربعين سنه اوحى الله عزوجل الى ملكيه قد عمرت عبدى هذا عمرا فغلظا و شددا و تحفظا و اكتبا عليه قليل عمله و كثيره و صغيره و كبيره

ترجمه :

٨٧٠ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: به راستى كه بنده (از آغاز تكليف ) تا چهل سالگى در فراخى و وسعت است (و جبران لغزشها و خطاهايش ‍ آسانتر است ) پس زمانى كه به چهل سالگى رسيد خداوند عزوجل به دو فرشته نگاهبان او وحى مى فرستد كه به اين بنده ام چنين عمرى دادم پس از اين بر او سخت بگيريد و با دقت او را زير نظر داشته باشيد و عمل كم و زياد و كوچك وبزرگ وى را بنويسد.

حديث :

٨٧١ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : اذا اتت على الرجل اربعون سنه قيل له خذ حذرك فانك غير معذور و ليس ابن الاربعين احق بالحذر من ابن العشرين فان الذى يطلبها واحد و ليس براقد فاعمل لما امامك من الهول و دع عنك فضول القول

ترجمه :

٨٧١ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: هرگاه مرد به چهل سالگى برسد به او گفته مى شود كه احتياط پيشه كن كه ديگر عذرى نخواهى داشت و شخص چهل ساله از شخص بيست ساله به احتياط كردن سزاوارتر نيتس زيرا آن خدايى كه از هر دو طالب عمل است يكى است و خواب نيست پس براى آن هراسى كه در قيامت در پيش روى توست كار كن و سخن زيادى را واگذار.

حديث :

٨٧٢ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام : خذ لنفسك خذ منها فى الصحه قبل السقم و فى القوه قبل الضعف و فى الحياه قبل الممات

ترجمه :

٨٧٢ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: براى نفس خودت (توشه ) برگير، در زمان سلامتى پيش از بيمارى و در زمان توانايى پيش از ناتوانى و در زندگانى پيش از مردن

حديث :

٨٧٣ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام قال : العمر الذى اعذر الله فيه الى ابن آدم ستون سنه

ترجمه :

٨٧٣ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: آن مدت عمرى كه خداوند براى فرزندان آدم جاى عذر و بهانه را باقى گذارده است شصت سال است

حديث :

٨٧٤ - محمد بن على بن الحسين قال : سئل الصادق عن قول الله عزوجل : (اولم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر) فقال : توبيخ لابن ثمانيه عشر سنه

ترجمه :

٨٧٤ - محمد بن على بن حسين گويد: از امام صادقعليه‌السلام درباره گفتار خداى عزوجل پرسيده شد كه مى فرمايد: (آيا به شما آن مقدار عمر نداديم كه در آن پند مى گيرد كسى كه پندپذير است ؟)(١٧٩) حضرت فرمود: اين آيه در بردارنده سرزنش و توبيخ كسى است كه به هجده سالگى رسيده است

حديث :

٨٧٥ - عن الصادق جعفر بن محمدعليه‌السلام قال : ثلاث من لم تكن فيه فلا يرجى خيره ابدا من لم يخش الله فى الغيب و لم يرع فى الشيب و لم يستح من العيب

ترجمه :

٨٧٥ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: سه چيز هست كه هر كس اين سه در او نباشد درباره او هرگز اميد خير و خوبى برده نمى شود: كسى كه در نهان از خدا نترسد و در پيرى ورع و پارسايى نداشته باشد و از عيب و نقص‍ شرمگين نباشد.

حديث :

٨٧٦ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام : اذا بلغ العبد ثلاثا و ثلاثين سنه فقد بلغ اشده و اذا بلغ اربعين سنه فقد بلغ منتهاه فاذا طعن فى واحد و اربعين فهو فى النقصان و ينبغى لصاحب الخمسين ان يكون كمن كان فى النزع

ترجمه :

٨٧٦ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: هنگامى كه بنده به سى و پنج سالگى رسيد به دوران قوت و توانايى خود رسيده است و آنگاه كه به چهل سالگى برسد (گوئيا) به انتهاى عمر خود رسيده است پس هنگامى كه وارد چهل و يك سالگى شود چنين كسى در (سراشيبى ) نقصان است و كسى كه عمرش به پنجاه رسيده سزاوار است همانند كسى باشد كه در حال نزع و جان كندن است ٩٨ - باب وجوب عمل الحسنه بعد السينه

٩٨ - باب وجوب انجام كار نيك پس از ارتكاب گناه حديث :

٨٧٧ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام فى حديث : من احب ان يعلم ما له عند الله فلينظر ما لله عنده و من خلا بعمل فلينظر فيه فان كان حسنا جميلا فليمض عليه و ان كان سيئا فبيحا فليجتنبه فان الله اولى بالوفاء و الزياده و من عمل سيئه فى السر فليعمل حسنه فى السر و من عمل سيئه فى العلانيه فليعمل حسنه فى العلانيه

ترجمه :

٨٧٧ - امام صادقعليه‌السلام در ضمن حديثى فرمود: هر كس دوست دارد كه بداند چه (منزلى ) در نزد خدا دارد پس بايد بنگرد كه خداوند چه منزلتى در نزد او دارد و كسى كه با عمل خود خلوت كرد (در پنهانى عملى انجام داد) پس در آن نظر كند اگر آن عمل نيكو و زيبا بود به آن ادامه دهد و اگر بد و زشت بود از آن اجتناب و دورى كند زيرا خداوند از هر كس ديگرى سزاوارتر است به اينكه (به وعده اى كه درباره نيكوكاران داده ) وفا كند و به آنان زيادتى بخشد، و كسى كه در پنهانى عمل بدى انجام دهد بايد عمل نيكى نيز در پنهانى انجام دهد و كسى كه عمل زشتى آشكارا به جاى آورد بايد كار نيكى نيز آشكارا انجام دهد.

حديث :

٨٧٨ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : كان على بن الحسينعليه‌السلام يقول : و يل لمن غلبت آحاده اعشاره فقلت له و كيف هذا؟ قال : اما سمعت الله عزوجل يقول (من جاء بالحسنه فله عشر امثالها و من جاء بالسيئه فلا يجرى الا مثلها) فالحسنه الواحده اذا عملها كتبت له عشرا و السيئه الواحده اذا عملها كتبت له واحده فنعود بالله ممن يرتكب فى يوم واحد عشر سيئات و لايكون له حسنه واحده فتغلب حسناته سيئاته

ترجمه :

٨٧٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام سجادعليه‌السلام مى فرمود: واى بر كسى كه يكى يكى هاى او بر ده تايى هاى او غالب شود راوى گويد: عرض كردم : اين چگونه باشد؟ فرمود: آيا نشنيده اى كه خداوند عزوجل مى فرمايد: (كسى كه كار نيكى انجام دهد پاداش او ده برابر آن است و كسى كه مرتكب كار بدى شود تنها به همان اندازه جزايش را خواهد ديد)(١٨٠) پس هرگاه يك نيكى انجام دهد براى او ده نيكى نوشته مى شود و هرگاه يك بدى به جاى آورد برايش يك بدى ثبت مى شود پس به خدا پناه مى بريم از كسى كه در يك روز مرتكب ده گناه مى شود ولى يك كار نيك انجام نمى دهد تا در نتيجه بديهايش بر نيكى هايش غالب مى شود.

حديث :

٨٧٩ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : ان الله عزوجل اوحى الى عيسىعليه‌السلام ما اكرمت خليقه بمثل دينى و لاانعمت عليها بمثل رحمتى اغسل بالماء منك ما ظهر و داو بالحسنات ما بطن فانك الى راجع شمر فكل ما هو آت قريب و اسمعنى منك صوتا حزينا.

ترجمه :

٨٧٩ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: خداى عزوجل به عيسىعليه‌السلام وحى فرستاد كه : هيچ مردمى را به چيزى همانند دين خود گرامى نداشته ام و بر هيچ مردمى به چيزى همانند رحمت خود نعمت نبخشيده ام ، به وسيله آب ظاهر خود را بشوى (و پاكيزه كن ) و به كمك نيكوكارى ها (بيمارى هاى ) درون خود ار درمان كن زيرا تو با شتاب به سوى من باز مى گردى ، پس آينده نزديك است ، و از خودت صدايى غمناك به من بشنوان (راز و نيازى با صوتى حزين با من داشته باش تا از تو چنين صدايى بشنوم ).

حديث :

٨٨٠ - عن محمد بن مسلم عن ابى جعفر الباقرعليه‌السلام قال سمعته يقول : ما احسن الحسنات بعد السيئات و ما اقبح السيئات بعد الحسنات

ترجمه :

٨٨٠ - محمد بن مسلم گويد: از امام باقرعليه‌السلام شنيدم كه فرمود: چه نيكوست نيكى ها بعد از بديها و چه زشت است بديها پس از نيكى ها.

حديث :

٨٨١ - عن ابى ذر قال : قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اتق الله حيثما كنت و خالق الناس بخلق حسن و اذا عملت سيئه فاعمل حسنه تمحوها.

ترجمه : ٨٨١ - ابوذر گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: در هر جا و هر حالى از خدا بترس و با مردمان با اخلاق نيكو معاشرت كن و هرگاه مرتكب گناهى شدى پس از آن كار نيكى انجام ده تا آن گناه را از بين ببرد.

٩٩ - باب صحه التوبه من المرتد

٩٩ - باب صحيح بودن توبه شخص مرتد حديث :

٨٨٢ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : من كان مومنا فعمل خيرا فى ايمانه ثم اصابته فتنه فكفر ثم تاب بعد كفره كتب له و حسب له كل شى ء كان عمله فى ايمانه و لايبطله الكفر اذا تاب بعد كفره

ترجمه :

٨٨٢ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: كسى كه با ايمان باشد و در زمان ايمانش كار خيرى انجام دهد سپس فتنه اى به او برسد و كافر شود پس از آن از كفر خويش توبه كند و مومن گردد آن عمل خير و هر كارى كه در وقت ايمانش انجام داده براى او نوشته شده و حساب مى گردد و هرگاه پس از كفر توبه كند كفر او كار خير او را (كه در زمان مومن بودنش به جاى آورده ) باطل نمى كند.

۱۷ جهاد با نفس ١٠٠ - باب وجوب الاستغال بصالح الاعمال عنالاهل و المال

١٠٠ - باب وجوب مشغول بودن به كارهاى شايسته به جاى اينكه همواره به زن و فرزند و مال بپردازد

حديث :

٨٨٣ - قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام : ان ابن آدم اذا كان فى آخر يوم من ايام الدنيا و اول يوم من ايام الاخره مثل له ماله و ولده و عمله فيلتفت الى ماله فيقول : و الله اين كنت عليك حريصا شحيحا فما لى عندك ؟ فيقول : خذ منى كفنك قال : فيلتفت الى ولده فيقول : و الله انى كنت لكم محبا و انى كنت عليكم محاميا فما ذا عندكم ؟ فيقولون : نوديك الى حفرتك نواريك فيها قال : فيلتفت الى عمله فيقول : و الله انى كنت فيك لزاهدا و ان كنت لثقيلا فيقول : انا قرينك فى قبرك و يوم نشرك حتى اعرض انا و انت على ربك

ترجمه :

٨٨٣ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: به راستى كه فرزند آدم آنگاه كه در آخرين روز از روزهاى دنيا و اولين روز از روزهاى آخرت قرار مى گيرد مال و فرزندان و عملش در مقابل او به نمايش گذاشته مى شود پس به سوى مال و دارايى خود رو مى كند و مى گويد: سوگند به خدا كه من بر تو حريص و بخيل بودم پس چه چيزى براى من در نزد توست ؟ مال خطاب به او مى گويد: از من تنها كفن خود را برگير، پس به فرزندان خود رو مى كند و مى گويد: به خدا سوگند كه دوستدار شما بودم و همواره حمايت و پشتيبانى شما را مى نمودم پس حال چه چيزى در نزد شما براى من هست ؟ فرزندان گويند: (پس از مرگت ) تو را به (كنار) قبرت مى رسانيم و در آن پوشيده و پنهانت مى سازيم ، پس رو به سوى عملش مى كند و مى گويد: به خدا سوگند كه من به تو اعتنايى نداشتم اگر چه تو سنگين (و ارزشمند) بودى ، عمل خطاب به او گويد: من در قبرت با تو همدم خواهم بود و تا روز برانگيخته شدن با تو همراهم تا اينكه من و تو بر پروردگارت عرض ‍شويم

حديث :

٨٨٤ - عن الصادقعليه‌السلام عن آبائهعليه‌السلام قال : قال علىعليه‌السلام : ان للمرء المسلم ثلاثه اخلاء فخليل يقول له : انا معك حيا و ميتا و هو عمله و خليل يقول له : انا معك حتى تموت و هو ماله فاذا مات صار للوارث و خليل يقول له : انا معك الى باب قبرك ثم اخليك و هو ولده

ترجمه :

٨٨٤ - امام صادقعليه‌السلام از پدرانش كه درود و سلام بر آنان باد روايت فرمود كه : علىعليه‌السلام فرمود: همانا شخص مسلمان سه دوست دارد يكى دوستى كه به وى مى گويد: من در زندگى و مرگ با تو هستم ، و آن دوست عمل اوست و ديگرى دوستى كه به وى مى گويد: من تا زمان مرگ با تو هستم ، و آن مال و دارايى اوست كه زمانى كه مرد به وارث منتقل مى شود. و سوم دوستى كه به وى مى گويد: من تا در قبرت با تو هستم سپس ‍ تو را تنها مى گذارم ، و او فرزند وى است

١٠١ - باب وجوب الحذر من عرض العمل على الله و رسوله و الائمهعليه‌السلام