جهاد با نفس

جهاد با نفس0%

جهاد با نفس نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

جهاد با نفس

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: شيخ حر عاملى مترجم : على افراسيابى
گروه: مشاهدات: 21718
دانلود: 2424

توضیحات:

جهاد با نفس
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 96 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21718 / دانلود: 2424
اندازه اندازه اندازه
جهاد با نفس

جهاد با نفس

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

١٩ - باب وجوب الصبر على طاعه الله و الصبر عن معصيه

١٩ - باب وجوب صبر نمودن بر طاعت خدا و صبر نمودن در برابر معصيت خداوند

حديث :

١٦٠ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : اذا كان يوم القيامه يقوم عنق من الناس فياتون باب الجنه فيقال : من انتم ؟ فيقولون : نحن اهل الصبر فيقال لهم : على ما صبرتم ؟ فيقولون : كنا نصبر على طاعه الله و نصبر عن معاصى الله فيقول الله عزوجل : صدقوا ادخلوهم الجنه و هو قول الله عزوجل : (انما يوفى الصابرون اجرهم بغير حساب ).

ترجمه :

١٦٠ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: آنگاه كه روز قيامت شود جماعتى از مردم بر مى خيزند و به در بهشت مى آيند به آنان گفته مى شود: شما چه كسانى هستيد؟ گويند: ما اهل صبر هستيم به آنان گفته مى شود: بر چه چيزى صبر كرديد؟

گويند: ما در دنيا بر طاعت و معاصى خداوند صبر مى نموديم در اينجا خداوند عزوجل گويد: راست مى گويند آنان را به بهشت وارد كنيد. و اين است معناى گفتار خداوند كه مى فرمايد: (پاداش صابران به طور كامل و بدون حساب به آنان داده مى شود)(٦٨)

حديث :

١٦١ - قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام : الصبر صبران : صبر عند المصيبه حسن جميل و احسن من ذلك الصبر عند ما حرم الله عليك و الذكر ذكران : ذكر الله عزوجل عند المصيبه و افضل من ذلك ذكر الله عند ما حرم الله عليك فيكون حاجزا.

ترجمه :

١٦١ - اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام فرمود: صبر بر دو گونه است : صبر در هنگام مصيبت كه اين نيكو و زيباست و نيكوتر از آن ، صبر نمودن در هنگام روبرو شدن با چيزهايى است كه خداوند بر تو حرام نموده و ياد خدا نيز بر دو گونه است : ياد نمودن خداوند عزوجل در هنگام مصيبت و برتر از آن ، ياد خداوند در هنگام مواجهه با حرام الهى است كه اين مانع و بازدارنده آتش دوزخ است

حديث :

١٦٢ - قال ابوجعفرعليه‌السلام : لما حضرت على بن الحسينعليه‌السلام الوفاه ضمنى الى صدره و قال يا بنى اوصيك بما اوصانى به ابى حين حضرته الوفاه و بما ذكر ان اباه اوصاه به يا بنى اصبر على الحق و ان كان مرا.

ترجمه :

١٦٢ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: زمانى كه وفات پدرم امام سجادعليه‌السلام فرا رسيد مرا به سينه خود چسباند و فرمود: اى پسركم ! تو را به چيزى سفارش مى كنم كه پدرم امام حسينعليه‌السلام در هنگام وفات مرا به آن سفارش فرمود و فرمود كه پدرش علىعليه‌السلام او را به اين وصيت سفارش فرموده است : اى پسرم ! بر حق صبر كن اگر چه تلخ باشد.

حديث :

١٦٣ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : الصبر صبران : صبر على البلاء حسن جميل و افضل الصبرين الورع عن المحارم

ترجمه :

١٦٣ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: صبر بر دو گونه است : صبر بر بلا كه نيكو و زيباست و برترين دو قسم صبر پرهيز نمودن از حرامهاى الهى است

حديث :

١٦٤ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : اصبروا على الدنيا فانما هى ساعه فما مضى منه لاتجد له الما و لاسرورا و ما لم يجى فلا تدرى ما هو؟ و انما هى ساعتك التى انت فيها فاصبر فيها على طاعه الله و اصبر فيها عن معصيه الله

ترجمه :

١٦٤ - امام صادقعليه‌السلام فرمود، بر دنيا صبر كنيد كه دنيا ساعتى بيش نيست پس آنچه از دنيا سپرى شده براى آن رنجى و سرورى نمى يابى (رنج و شادمانى آن تمام شدنى است ) و آنچه نيامده است نمى دانى چيست ؟ دنيا همان ساعتى است كه تو در آن هستى پس در آن بر طاعت و فرمانبردارى خدا صبر كن و در مقابل معصيت خداوند نيز شكيبا باش

حديث :

١٦٥ - قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم الصبر ثلاثه : صبر عند المصيبه و صبر عند الطاعه و صبر عن المعصيه ، فمن صبر على المصيبه حتى يردها بحسن عزائها كتب الله له ثلاثمائه درجه ما بين الدرجه الى الدرجه كما بين السماء و الارض و من صبر على الطاعه كتب الله له ستمائه درجه ما يبن الدرجه الى الدرجه كما بين تخوم الارض الى متهى العرش و من صبر عن المعصيه كتب الله له تسعمائه درجه ما بين درجه الى الدرجه كما بين تخوم الارض الى منتهى العرش

ترجمه :

١٦٥ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: صبر بر سه قسم است : صبر در هنگام معصيت و صبر در طاعت خداوند و صبر در برابر معصيت و گناه ، پس كسى كه بر مصيبتى صبر كند تا آنجا كه آن مصيبت را به تسلى و آرامشى نيكو باز گردان خداوند براى او سيصد درجه مى نويسد كه بين يك درجه تا درجه ديگر به اندازه بين زمين و آسمان فاصله است و كسى كه بر طاعت خدا صبر كند خداوند براى او ششصد درجه مى نويسد كه مابين يك درجه تا درجه ديگر به اندازه مابين حدود مرز زمين تا انتهاى عرش الهى فاصله است و كسى كه در برابر معصيت و گناه صبر كند خداوند براى او نهصد درجه مى نويسد كه مابين يك درجه تا درجه ديگر به اندازه مابين حد و مرز زمين تا انتهاى عرش فاصله است

حديث :

١٦٦ - عن ابى الحسن موسى به جعفرعليه‌السلام انه قال لبعض ‍ ولده : يا بنى اياك ان يراك الله فى معصيه نهاك عنها و اياك ان يفقدك الله عند طاعه امرك بها.

ترجمه :

١٦٦ - از امام موسى به جعفرعليه‌السلام روايت است كه به يكى از فرزندانش فرمود: اى پسركم ! بر حذر باش از اينكه خداوند تو را در حال گناهى كه تو را از انجام آن نهى نموده است ببيند و بر حذر باش از اينكه خداوند تو را در انجام طاعتى كه به انجام آن فرمان داده است غائب نبيند.

حديث :

١٦٧ - عن ابى حمزه الثمالى قال : قال لى ابوجعفرعليه‌السلام : لما حضرت ابى الوفاه ضمنى الى صدره و قال : يا بنى اصبر على الحق و ان كان مرا توف اجرك بغير حساب

ترجمه :

١٦٧ - ابو جمزه ثمالى گويد: امام باقرعليه‌السلام به من فرمود: زمانى كه وفات پدرم امام سجادعليه‌السلام فرا رسيد مرا به سينه خود چسباند و فرمود: اى پسركم ! بر حق صبر كن اگر چه تلخ باشد تا خداوند پاداش تو را بدون حساب و به طور كامل دهد.

حديث :

١٦٨ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام انه قال : الصبر صبران : صبر على ما تحب و صبر على ما تكره ثم قالعليه‌السلام : ان ولى محمد من اطاع الله و ان بعدت لحمته و ان عدو محمد من عصى الله و ان قربت قرابته

ترجمه :

١٦٨ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: صبر دو گونه است : صبر نمودن بر آنچه دوست مى دارى و صبر نمودن بر آنچه كه آن را ناپسند مى شمرى سپس فرمود: همانا دوست پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كسى است كه خداوند را اطاعت كند اگر چه قرابت و خويشاوندى اش دور باشد و همانا دشمن پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كسى است كه خداى را نافرمانى كند اگر چه خويشاوندى اش نزديك باشد.

حديث :

١٦٩ - و قالعليه‌السلام : شتان بين عملين عمل تذهب لذته و تبقى تبعته و عمل تذهب مئونته و يبقى اجره

ترجمه :

١٦٩ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: چقدر بين دو عمل فاصله است يكى عملى كه لذتش مى رود و عاقبت بدش باقى مى ماند و ديگرى عملى كه سختى آن مى رود و پاداشش مى ماند.

حديث :

١٧٠ - و قالعليه‌السلام : اتقوا معاصى الله فى الخلوات فان الشاهد هو الحاكم

ترجمه :

١٧٠ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: از ارتكاب معصيتهاى الهى (حتى ) در نهان خوددارى كنيد زيرا آن خدايى كه شاهد است خود نيز حاكم است

حديث :

١٧١ - و قالعليه‌السلام : ان الله وضع الثواب على طاعته و العقاب على معصيته ذياده لعباده عن نقمته و حياشه لهم الى جنته

ترجمه :

١٧١ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: خداوند پاداش را بر طاعتش نهاد و كيفر را بر معصيتش تا بندگانش را از خشم و عقوبت خود دور سازد و آنان را به سوى بهشت تشويق و تحريص گرداند.

حديث :

١٧٢ - و قالعليه‌السلام : احذر ان يراك الله عند معصيته او يفقدك عند طاعته فتكون من الخاسرين فاذا قويت فاقو على طاعه الله فاذا ضعفت فاضعف عن معصيه الله

ترجمه :

١٧٢ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: بر حذر باش از اينكه خداوند تو را در هنگام معصيتش ببيند يا در هنگام طاعتش تو را نيابد اگر چنين باشى از زيانكاران خواهى بود پس هرگاه توانايى مى يابى ، بر انجام طاعت خدا توانا شو و هرگاه ناتوان مى شوى ، از ارتكاب معصيت خدا ناتوان شو.

حديث :

١٧٣ - اتى رجل ابا عبداللهعليه‌السلام فقال له يا ابن رسول الله اوصنى فقال : لايفقدك الله حيث امرك و لايراك حيث نهاك قال : زدنى قال : لا اجد.

ترجمه :

١٧٣ - مردى نزد امام صادقعليه‌السلام آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! مرا سفارشى فرما. حضرت فرمود: در جايى كه خداوند تو را فرمان داده غائبت نبيند و در جايى كه نهى فرموده حاضرت نيابد. عرض ‍ كرد: بيش از اين برايم بگو. حضرت فرمود: بيش از اين چيزى نمى يابم

حديث :

١٧٤ - عن ابى جعفر محمد بن على الباقر عن آبائهعليه‌السلام عن رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال : اذا كان يوم القيامه نادى مناد عن الله يقول : اين اهل الصبر؟ قال : فيقوم عنق من الناس فتستقبلهم زمره من الملائكه فيقولونن لهم : ما كان صبركم هذا الذى صبرتم ؟ فيقولون : صبرنا انفسنا على طاعه الله و صبرناها عن معصيه الله قال : فينادى مناد من عند الله صدق عبادى خلوا سبيلهم ليدخلوا الجنه بغير حساب

ترجمه :

١٧٤ - امام باقرعليه‌السلام از پدران بزرگوارش روايت كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آنگاه كه روز قيامت بر پا مى شود ندا دهنده اى از جانب خدا ندا در مى دهد كه : كجايند اهل صبر؟ پس جماعتى از مردم بر مى خيزند و گروهى از فرشتگان به استقبال آنان مى آيند و به آنان مى گويند: آن صبرى كه پيشه نموديد چه صبرى بود؟ گويند: ما خود را بر طاعت خداوند به صبر روا داشتيم و نيز خود را در مقابل معصيت خداوند به صبر وادار نموديم پس ندا دهنده اى از جانب خداوند ندا در مى دهد كه : بندگانم راست مى گويند از جلو راه آنها به كنار رويد تا بدون حساب وارد بهشت شوند.

٢٠ - باب وجوب تقوى الله

٢٠ - باب وجوب رعايت تقواى الهى حديث :

١٧٥ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : كان اميرالمؤمنينعليه‌السلام يقول : لايقل عمل مع تقوى و كيف يقل ما يتقبل ؟

ترجمه :

١٧٥ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: اميرالمؤمنينعليه‌السلام مى فرمود: كم شمرده نمى شود عملى كه همراه با تقواست و چگونه كم شمرده مى شود چيزى كه پذيرفته مى گردد؟

حديث :

١٧٦ - عن مفصل بن عمر قال : كنت عند ابى عبداللهعليه‌السلام فذكرنا الاعمال فقلت انا: ما اضعف عملى فقال : مه استغفر الله ثم قال لى : ان قليل العمل مع التقوى خير من كثير بلا تقوى قلت : كيف يكون كثير بلا تقوى ؟ قالعليه‌السلام : نعم مثل الرجل يطعم طعامه و يرفق جيرانه و يوطى رحله فاذا ارتفع له الباب من الحرام دخل فيه فهذا العمل بلا تقوى و يكون الاخر ليس عنده فاذا ارتفع له الباب من الحرام لم يدخل فيه

ترجمه :

١٧٦ - مفضل بن عمر گويد: در نزد امام صادقعليه‌السلام بودم كه سخن از اعمال به ميان آمد پس من عرض كردم : وه كه چقدر عمل من ناچيز است حضرت فرمود: ساكت باش و از خدا طلب مغفرت كن سپس فرمود: عمل كم كه همراه با تقوا باشد از عمل زياد كه بدون تقوا باشد بهتر است عرض كردم : عمل زياد بدون تقوا چگونه است ؟ حضرت فرمود: آرى مثل مردى كه مردمان را طعام مى دهد و با همسايگانش مدارا مى كند و توشه اش ‍ را آماده و مهيا مى سازد ولى هنگامى كه درى از حرام به رويش باز مى شود از آن در وارد مى شود و اين عمل بدون تقواست و ديگرى چنين اعمالى ندارد ولى هنگامى كه درى از حرام به رويش گشوده مى شود وارد نمى شود.

حديث :

١٧٧ - عن يعقوب بن شيعيب قال : سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : ما نقل الله عبدا من ذل المعاصى الى عز التقوى الا اغناه من غير مال و اعزه من غير عشيره و انسه من غير بشر.

ترجمه :

١٧٧ - يعقوب بن شعيب گويد: از حضرت صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: خداوند بنده اى را از ذلت گناه به سوى عزت تقوا نرساند جز اينكه او را بدون مال بى نيازى بخشيد و بدون قوم و عشيره عزتمند ساخت و بدون (معاشرت با) بشرى او را انس و آرامش بخشيد.

حديث :

١٧٨ - محمد بن على بن الحسينعليه‌السلام قال : من الفاظ رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خير الزاد التقوى

ترجمه :

١٧٨ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: از الفاظ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اين است : بهترين توشه تقوا است

حديث :

١٧٩ - عن الهيثم بن واقد قال : سمعت الصادق جعفر بن محمدعليه‌السلام يقول : من اخرجه الله عزوجل من ذل المعاصى الى عز التقوى اغناه الله بلامال و اعزه بال عشيره و آنسه بلا انيس و من خاف الله اخاف الله منه كل شى ء و من لم يخف الله اخافه الله من كل شى ء و من رضى من الله باليسير من الرزق رضى منه باليسير من العمل و من لم يستحى من طلب المعاش خفت مئونته و نعم اهله و من زهد فى الدنيا اثبت الله الحكمه فى قلبه و انطق بها لسانه و بصره عيوب الدنيا داءها و دواءها و اخرجه من الدنيا سالما الى دارالسلام

ترجمه :

١٧٩ - هيثم بن واقد گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: كسى كه خداوند او را از ذلت گناهان به سوى عزت و ارجمندى تقوا فرستاد او را بدون مال بى نيازى بخشيد و بدون قوم و قبيله عزت داد و بدون مونس ‍ آرامش بخشيد و كسى كه از خدا بترسد خداوند هيبت او را در همه چيز مى افكند و كسى كه از خدا نترسد خداوند او را از همه چيز بيمناك مى سازد و كسى كه از خداوند به روزى كم خوشنود باشد خداوند هم از او به عمل كم خوشنود مى گردد و كسى كه به دنيا بى اعتنا باشد خداوند حكمت و دانايى را در دلش پا برجا مى كند و زيارتش را به حكمت گويا مى سازد و او را نسبت به دردها و داروهاى عيوب دنيا بينا مى گرداند و او را سالم و بى نقص از دنيا به سراى سلامت آن جهان منتقل مى كند.

حديث :

١٨٠ - عن الوليد بن عباس قال : سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : الحسب الفعال و الشرف المال و الكرم التقوى

ترجمه :

١٨٠ - وليد بن عباس گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: گوهر مرد و بزرگى او اعمال او است و شرافت و ارجمندى او دارايى اوست و كرامت و بزرگوارى او تقواى اوست

حديث :

١٨١ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام انه قال : فى خطبه لهعليه‌السلام الا و ان الخطايا خيل شمس حمل عليها اهلها و خلعت لجمها فتقحمت بهم فى النار الا و ان التقوى مطايا ذلل حمل عليها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجنه

ترجمه :

١٨١ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام در خطبه اى چنين فرمود: آگاه باشيد كه گناهان اسبان سركشى هستند كه گنهكاران بر آنها بار شده اند و دهنه آن اسبان رها شده پس آن اسبان سركش سواران خود را در آتش سرنگون كنند و آگاه باشيد كه تقوى مركبى رام را مى ماند كه اهل تقوى بر آن سوار گشته و مهار مركبها به دست آنان است و مركبها آنان را به بهشت وارد كنند.

حديث :

١٨٢ - و قالعليه‌السلام : اتق الله بعض التقى و ان قل و اجعل بينك و بين الله سترا و ان رق

ترجمه :

١٨٢ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: تقواى خدا را پيشه كن تقوايى اگر چه كم و بين خود و خدايت پرده اى قرار ده اگر چه نازك

٢١ - باب وجوب الورع ٢١ - باب وجوب پارسايى حديث :

١٨٣ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : انا لانعد الرجل مومنا حتى يكون لجميع امرنا متبعا مريدا، الا و ان من اتباع امرنا و ارادته الورع فتزينوا به يرحمكم الله و كيدوا اعداءنا به ينعشكم الله

ترجمه :

١٨٣ - از امام صادقعليه‌السلام روايت است كه فرمود: ما مردى را مومن نمى شماريم مگر اينكه تمامى امر ما را پيروى كند و بخواهد، آگاه باشيد كه از جمله پيروى امر ما و خواستن امر ما پارسايى است ، پس خود را با پارسايى زينت دهيد تا خداوند رحمتش را شامل حالتان كند و دشمنان ما را به وسيله پارسايى فريب دهيد تا خداوند شما را بلند مرتبه گرداند.

حديث :

١٨٤ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : اوصيك بتقوى الله و الورع و الجتهاد و اعلم انه لاينفع اجتهاد لاورع فيه

ترجمه :

١٨٤ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: تو را به رعايت تقواى الهى و پارسايى و كوشش سفارش مى كنم و بدان كه كوششى كه پارسايى در آن نباشد سودى نخواهد داشت

حديث :

١٨٥ - عن حفص بن غياث قال سالت ابا عبداللهعليه‌السلام عن الورع فقال : الذى يتورع عن محارم الله عزوجل

ترجمه :

١٨٥ - حفص بن غياث گويد از امام صادقعليه‌السلام درباره ورع و پارسا سوال كردم حضرت فرمود: پارسا كسى است كه از ارتكاب حرامهاى خداى عزوجل باز ايستد.

حديث :

١٨٦ - عن يزيد بن خليفه قال : وعظنا ابو عبداللهعليه‌السلام فامر و زهد ثم قال : عليكم بالورع فانه لاينال ما عند الله الا بالورع

ترجمه :

١٨٦ - يزيد بن خليفه گويد: امام صادقعليه‌السلام ما را موعظه نمود پس به ما امر كرد و ما را بر بى رغبتى به دنيا تشويق و تحريك نمود سپس فرمود: بر شما باد به پارسايى زيرا (آدمى ) جز به وسيله پارسايى به آنچه كه در نزد خداست دست نمى يابد.

حديث :

١٨٧ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : لاينفع اجتهاد لا ورع فيه

ترجمه :

١٨٧ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: كوششى كه پارسايى در آن رعايت نشود سودى نخواهد داشت

حديث :

١٨٨ - قال ابو جعفرعليه‌السلام : ان اشد العباده الورع

ترجمه :

١٨٨ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: همانا سخت ترين عبادت باز ايستادن از گناه است

حديث :

١٨٩ - عن حديد بن حكيم قال : سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : اتقوا الله و صونوا دينكم بالورع

ترجمه :

١٨٩ - حديد بن حكيم گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: از خدا بترسيد و دين خود را با ورع (باز ايستادن از گناه ) حفظ كنيد.

حديث :

١٩٠ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام فى حديث : انما اصحابى من اشتد ورعه و عمل لخالقه و رجا ثوابه به هولاء اصحابى

ترجمه :

١٩٠ - امام صادقعليه‌السلام در حديثى فرمود: ياران من كسانى هستند كه : پارسايى آنان زياد است و براى (رضاى ) آفريننده خود كار مى كنند و اميد ثواب او را دارند، اينان ياران من هستند.

حديث :

١٩١ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : قال الله عزوجل ابن آدم اجتنب ما حرمت عليك تكن من اورع الناس

ترجمه :

١٩١ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداى عزوجل فرموده است : اى فرزند آدم ! از آنچه كه بر تو حرام نموده ام دورى كن تا از پارساترين مردم باشى

حديث :

١٩٢ - عن ابى اسامه قال سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : عليك بتقوى الله و الورع و الاجتهاد و صدق الحديث و اداء الامانه و حسن الخلق و حسن الجوار و كونوا دعاه الى انفسكم بغير السنتكم و كونوا زينا و لاتكونوا شينا و عليكم بطول الركوع و السجود فان احدكم اذا اطال الركوع و السجود هتف ابليس من خلفه و قال : يا ويله اطاع و عصيت و سجد و ابيت

ترجمه :

١٩٢ - ابى اسامه گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: بر تو باد به رعايت تقواى الهى و پارسايى و كوشش و راستگويى و امانتدارى و خوش خلقى و حسن همسايگى و اينكه با غير زبانتان (كردارتان ) ديگران را به سوى خودتان دعوت كنيد و (براى ما) مايه زينت باشيد نه مايه ننگ و رسوايى و بر شما باد به ركوع و سجود طولانى زيرا اگر كسى از شما ركوع و سجودش را طول دهد شيطان از پشت سر او فرياد بر مى آورد و مى گويد: اى واى كه او فرمانبرى كرد و من نافرمانى و او سجده كرد و من از سجده خوددارى كردم

حديث :

١٩٣ - عن على بن ابى زيد عن ابيه قال كنت عند ابى عبداللهعليه‌السلام فدخل عليه عيسى بن عبدالله القمى فرحب به و قرب مجلسه ثم قال يا عيسى بن عبدالله ليس منا و لاكرامه من كان فى مصر فيه مائه او يزيدون و كان فى ذلك المصر احد اورع منه

ترجمه :

١٩٣ - على بن ابى زيد از پدرش روايت كند كه در نزد امام صادقعليه‌السلام بودم كه عيسى بن عبدالله قمى وارد شد حضرت به او خوش آمد گفت و او را نزديك خود نشاند سپس فرمود: اى عيسى بن عبدالله ! از ما نيست و بزرگوارى ندارد كسى كه در شهرى باشد كه در آن يكصد نفر يا بيشتر باشند و در آن شهر كسى با ورع تر و پارساتر از او باشد.

حديث :

١٩٤ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : اعينونا بالورع فانه من القى الله عزوجل منكم بالورع كان له عند الله عزوجل فرجا.

ترجمه :

١٩٤ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: ما را با پارسا بودنتان يارى كنيد زيرا كسى از شما كه خداى عزوجل را با پارسايى ديدار كند براى او در نزد خداى عزوجل گشايشى هست

حديث :

١٩٥ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام : كونوا دعاه للناس بغير السنتكم ليروا منكم الورع و الاجتهاد و الصلاه و الخير فان ذكل داعيه

ترجمه :

١٩٥ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: مردم را با غير زبانتان (يعنى با كردارتان ) بخوانيد تا از شما پارسايى و كوشش و نماز و خوبى را ببينند زيرا اين امور آنان را (به سوى حق ) فرا مى خواند.

حديث :

١٩٦ - عن ابى الحسن الاولعليه‌السلام قال : كثيرا ما كنت اسمع ابى يقول : ليس من شيعتنا من لاتتحدث المخدرات بورعه فى خدورهن و ليس ‍ من اوليائنا من هو فى قريه فيها عشره الاف رجل فيهم خلق الله اورع منه

ترجمه :

١٩٦ - امام موسى بن جعفرعليه‌السلام فرمود: بسيارى از مواقع از پدرم مى شنيدم كه مى فرمود: شيعه ما نيست كسى كه سخن گفتنش با زنان پرده نشين از روى پارسايى (يعنى همراه با اجتناب از گناه ) نباشد و از دوستان ما شمرده نمى شود كسى كه در قريه اى كه ده هزار نفر در آن زندگى مى كنند باشد و در بين آنان پارساتر از او هم وجود داشته باشد.

١٩٧ - عن جعفر بن محمدعليه‌السلام عن آبائهعليه‌السلام فى وصيه النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لعلىعليه‌السلام قال : يا على ثلاثه من لقى الله عزوجل بهن فهو من افضل الناس : من اتى الله عزوجل بما افترض عليه فهو من اعبد الناس و من ورع عن محارم الله فهو من اورع الناس و من قنع بما رزقه الله فهو من اغنى الناس ثم قال يا على ثلاث من لم يكن فيه لم يتم عمله : ورع يحجزه عن معاصى الله و خلق يدارى به الناس و حلم يرد به جهل الجاهل الى ان قال يا على الاسلام عريان و لباسه الحياء و زينته العفاف و مروءته العمل الصالح و عماده الورع

ترجمه :

١٩٧ - از امام صادقعليه‌السلام و او از پدران بزرگوارش روايت است كه در وصيت پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به علىعليه‌السلام آمده است : اى على ! سه چيز است كه هر كس خداى عزوجل را همراه با اين سه ديدار كند او از بدترين مردم است : كسى كه همراه با آنچه كه بر او واجب بوده بر خداى عزوجل وارد شود پس او از عابدترين مردمان است ، و كسى كه از ارتكاب حرامهاى الهى خوددارى كند كه چنين كسى از پارساترين مردمان است ، و كسى كه به آنچه كه خداوند به او روزى بخشيده قانع باشد كه اين كس از بى نيازترين مردم است سپس فرمود: اى على ! سه چيز است كه اگر در كسى نباشد عملش كامل نيست : پارسايى اى كه وى را از ارتكاب گناهان الهى باز دارد و اخلاقى كه به كمك آن با مردم مدارا كند و بردبارى اى كه به كمك آن نادانى نادان را برگرداند تا آنجا كه فرمود:اى على ! اسلام برهنه است و لباس او حياست و زيور او پاكدامنى است و جوانمردى اش كردار شايسته است و پايه و ستون آن اجتناب از گناه است

حديث :

١٩٨ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : سمعته يقول : لايجمع الله لمومن الورع و الزهد فى الدنيا الا رجوت له الجنه

ترجمه :

١٩٨ - راوى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: خداوند براى مومنى در دنيا پارسايى و زهد را جمع نمى كند مگر اينكه من اميد بهشت را براى او دارم

حديث :

١٩٩ - عن ابى جعفرعليه‌السلام فى حديث قال : لاتنال و لايتنا الا بالعمل و الورع

ترجمه :

١٩٩ - امام باقرعليه‌السلام در حديثى فرمود: كسى به ولايت ما نمى رسد مگر با عمل (شايسته ) و خوددارى از گناه

حديث :

٢٠٠ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام انه قال : ليس من شيعتنا من يكون فى مصر يكون فيه مائه الف و يكون فى المصر اورع منه

ترجمه :

٢٠٠ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: از شيعيان (واقعى ) ما شمرده نمى شود كسى كه در شهرى باشد كه در آنجا صدهزار نفر زندگى مى كنند و در بين آنان پارساتر از او وجود دارد.

حديث :

٢٠١ - قال ابوعبداللهعليه‌السلام : ليس من شيعتنا من قال بلسانه و خالفنا فى اعمالنا و آثارنا و لكن شيعتنا من وافقنا بلسانه و قلبه و اتبع آثارنا و عمل باعمالنا اولئك شيعتنا.

ترجمه :

٢٠١ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: از شيعيان ما نيست كسى كه به زبان (از دوستى ما) دم زند اما در اعمال و اخبار ما با ما مخالفت كند وليكن شيعه ما كسى است كه با زبان و قلبش با ما توافق باشد و از اخبار ما پيروى كند و همانند ما عمل كند.

حديث :

٢٠٢ - عن كليب بن معاويه الاسدى قال سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : اما و الله انكم لعلى دين الله و ملائكته فاعينونا على ذلك بورع و اجتهاد، عليكم بالصلاه و العباده ، عليكم بالورع

ترجمه :

٢٠٢ - كليب بن معاويه اسدى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه فرمود: آگاه باشيد كه سوگند به خدا شما بر دين خدا و فرشتگان او هستيد پس ما را بر اين دين به وسيله پارسايى و كوشش يارى كنيد، بر شما باد به نماز و عبادت ، بر شما باد به خوددارى از گناه

حديث :

٢٠٣ - عن الامام على بن محمدعليه‌السلام عن آبائه عن الصادقعليه‌السلام انه قال : عليكم بالورع فانه الدين الذى نلازمه و ندين الله تعالى به و نريده ممن يوالينا لاتتعبونا بالشفاعه

ترجمه :

٢٠٣ - امام دهم امام على النقىعليه‌السلام و ايشان از پدران بزرگوارش از امام صادقعليه‌السلام روايت كنند كه فرمود: بر شما باد به پارسايى زيرا پارسايى همان دينى است كه ما به آن وابسته ايم و خداوند را به وسيله آن ديندارى مى كنيم و آن را از كسانى كه ما را دوست مى دارند مى خواهيم تا ما را با شفاعت به زحمت نيفكنند.

حديث :

٢٠٤ - عن على بن محمدعليه‌السلام عن آبائهعليه‌السلام قال : دخل سماعه بن مهران على الصادقعليه‌السلام فقال له : يا سماعه و ذكر الحديث الى ان قال : و الله يدخل النار منكم احد فتنافسوا فى الدرجات و اكمدوا عدوكم بالورع

ترجمه :

٢٠٤ - امام دهم امام على النقىعليه‌السلام از پدران بزرگوارش روايت كند: سماعه بن مهران بر امام صادقعليه‌السلام وارد شد امام به او فرمود:

اى سماعه ! و حديث گذشته را بيان نمود تا آنجا كه فرمود: به خدا سوگند كه كسى از شما به دوزخ نمى رود پس در (يافتن ) درجات (بهشت ) با يكديگر رقابت كنيد و دشمنانتان را با خوددارى از گناه افسرده خاطر سازيد.

٢٢ - باب وجوب العفه