همسردارى

همسردارى0%

همسردارى نویسنده:
گروه: کتابخانه زن و خانواده

همسردارى

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: ابراهيم امينى
گروه: مشاهدات: 19636
دانلود: 3380

توضیحات:

همسردارى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 74 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 19636 / دانلود: 3380
اندازه اندازه اندازه
همسردارى

همسردارى

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

قهر نكن

معمول بعضی زنها اينست كه وقتى از دست‏شوهرشان ناراحت‏شدند قهر ميكنند،صورتشان را در هم كشيده حرف نميزنند.در گوشه‏اى‏نشسته دست‏به هيچ كارى نمى‏زنند.غذا نمى‏خورند، بچه‏ها را ميزنند،يواش يواش غرولند ميكنند.به عقيده آنها قهر و دعوا بهترين وسيله‏اى‏است كه ميتوان بدان متوسل شد و از شوهر انتقام گرفت،ليكن برنامه‏مذكور نه تنها شوهر را تنبيه نميكند بلكه ممكن است عواقب بسيار بدى رادر برداشته باشد،زيرا ممكن است‏شوهرت نيز مقابله به مثل نموده قهركند،در اينصورت تا چند روز بايد با حالت ناراحتى زندگى كنيد،تو غربزنى او غر بزند،تو اوقات تلخى كنى او اوقات تلخى كند،تو حرف نزنى‏او حرف نزند،تا بالاخره خسته شويد و به وساطت‏يكى از خويشان يادوستان يا با يك بهانه ديگر با هم آشتى كنيد،اما اين آخرين قهر و دعواى‏شما نيست‏بلكه طولى نميكشد كه باز از دست‏شوهرت ناراحت ميشوى وقهر و دعوا شروع ميشود يعنى يك عمر را بايد با حالت قهر و دعوا و كينه‏و كدورت زندگى نماييد،بدينوسيله هم خودتان را بدبخت‏خواهيد كرد هم‏فرزندان بيگناهتان را به بدبختى و سيه روزى خواهيد انداخت.

اكثر جوانانى كه از خانه و زندگى فرار ميكنند و در دامهاى‏رنگارنگ فساد واقع ميشوند از فرزندان همين خانواده‏ها هستند.

از باب نمونه به داستانهاى زير توجه فرماييد:

«جوانى به نام...گفت:پدر و مادرم هر روز با يكديگر دعوا ميكنند،و هر كدام از آنها به خانه يكى از بستگانشان ميروند،من نيز ناچار دركوچه و خيابان سرگردان ميشوم.كم كم گول ديگران را خوردم و بدزدى دست زدم‏».

دختر ده ساله‏اى به نام...به مددكاران اجتماعى گفت:درست‏به يادم‏نيست ولى همينقدر ميدانم كه يك شب پدر و مادرم دعوايشان شد.روز بعدمادرم رفت و چند روز بعد پدرم مرا به عمه‏ام سپرد.مدتى نزد عمه‏ام بودم تااين پيره زن مرا از عمه‏ام گرفت و به تهران آورد.چند سالى است نزد اونگهدارى ميشوم.آنقدر رنج مى‏برم كه ديگر نميخواهم به خانه‏اش بروم.

خانم آموزگار گفت:امسال هم مثل هميشه سال تحصيلى آغاز شد و دبستان...از عده‏اى از دانش آموزان نام نويسى كرد...اين دختر هم يكى از آنهابود.سال تحصيلى به آرامى ميگذشت و شاگردان مشغول تحصيل بودند.

ولى...در كلاس آرام نبود و نمى‏توانست درس بخواند.دائم مانند اشخاص‏مريض سرش را ميان دستها ميگذاشت و به فكر فرو ميرفت.حتى چند روزبعد از ظهر كه مدرسه تعطيل شد در گوشه‏اى از حياط نشست هر چه‏اصرار كرديم به خانه برود قبول نكرد.پريروز هم اين صحنه تكرار شد.به‏آرامى علت‏به خانه نرفتن او را پرسيدم.گفت:نزد پير زنى به نام...

نگهدارى ميشوم.مرا اذيت ميكند.ديگر نمى‏خواهم به خانه باز گردم.

پرسيدم پدر و مادرت كجا هستند؟چند دقيقه گريست‏سپس گفت آنها از هم‏جدا شدند.و من به دست اين پيره زن افتادم‏»(١٣)

ممكن است‏شوهرت در مقابل قهرهاى تو عكس العمل شديدترى‏نشان داده به ناسزاگوئى و كتك كارى برسد.آنگاه تو ناچار شوى به عنوان‏قهر به خانه پدرت بروى و شكايت او را نزد آنها ببرى.و با دخالت آنهااختلافات شما شديدتر و عميق‏تر گردد،ممكن است‏شوهرت از اين قهر و دعواهاى متوالى به ستوه آيد و جدايى را بر اين زندگى كثيف ترجيح بدهد.

در اينصورت هم شوهرت را بدبخت كرده‏اى هم خودت را ليكن به طورحتم تو بيشتر از او متضرر خواهى شد،شايد ناچار شوى تا آخر عمر تنهابمانى يا سر بار پدر و مادرت گردى.حتما بعدا پشيمان خواهى شد ليكن‏پشيمانى سودى ندارد.

«زنى ميگفت:با جوانى ازدواج كردم اما زندگى ما ديرى نپاييد.نه‏من از رموز شوهردارى اطلاع داشتم،نه او راه و رسم زندارى راميدانست،دائما با هم كشمكش داشتيم،يك هفته من قهر ميكردم و هفته بعداو،فقط جمعه‏ها با پا در ميانى بستگان با هم آشتى ميكرديم،اين قهر وآشتى‏ها سبب دلسرد شدن شوهرم شد،و به تدريج‏به فكر پيدا كردن همسرديگرى افتاد،من هم به علت كمى سن اهميتى به طلاق نميدادم و حاضر به‏تجديد نظر در رفتارم نبودم،از هم جدا شديم،اطاقى براى خودم اجاره‏كردم و به تنهايى زندگى ميكردم،خيلى زود متوجه خطرات شدم،اغلب‏كسانى كه با هم آشنا ميشديم در صدد اغفالم بودند،تصميم گرفتم با شوهرم‏آشتى كنم،به خانه‏اش رفتم.در آنجا با خانمى روبرو شدم كه خود را همسراو معرفى نمود،با چشم گريان به اطاقم بازگشتم‏»(١٤)

«زن جوان ٢٢ ساله‏اى كه با وجود يك فرزند طلاق گرفته و به‏منزل پدرش رفته بود شب عروسى خواهرش دست‏بخودكشى زد»(١٥)

بنابراين قهر و دعوا نه تنها درديرا دوا نميكند بلكه ممكن است‏صدها گرفتارى و دردسر به وجود آورد.

خانم محترم،از قهر و دعوا جدا اجتناب كن،اگر از شوهرت‏عقده‏اى داشتى قدرى صبر كن تا حواست جمع شود،آنگاه با نرمى وملايمت موضوع ناراحتى خودت را با شوهرت در ميان بگذار،مثلا با زبان‏خوش نه به عنوان اعتراض بگو:تو در فلان مجلس به من توهين كردى، يافلان حرف را به من زدى،يا به فلان پيشنهاد من عمل نكردى،آيا سزاواراست نسبت‏به من اينقدر كم لطف باشى؟با اين قبيل حرفها هم عقده‏ات‏حل ميشود،هم شوهرت تنبيه ميگردد. و به طور حتم در صدد تلافى‏بر خواهد آمد.تورا يك خانم با وفا و خوش اخلاق و اهل زندگى مى‏شناسد وهمين احساس در اخلاق و رفتارش آثار خوبى خواهد گذاشت.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«هر گاه دو نفر مسلمان با هم‏قهر كنند و تا سه روز صلح نكنند از اسلام خارج خواهند شد و در بينشان‏ولايتى باقى نخواهد ماند.پس هر كدام از آنها كه در صلح پيش قدم شود درقيامت زودتر به بهشت‏خواهد رفت‏».(١٦)

-------------------------------------------

١-بحار ج ١٠٣ ص ٢٤٧

٢-اطلاعات ١٩ ديماه ١٣٥٠

٣-بحار ج ٧٥ ص ٧١

٤-بحار ج ٧٤ ص ١٧٨

٥-سوره نساء آيه ٣٤الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض‏و بما انفقوا من اموالهم فالصالحات قانتات

٦-اطلاعات ١٧ مرداد ماه ١٣٥١.

٧-بحار ج ١٠٣ ص ٢٣٥

٨-بحار ج ١٠٣ ص ٢٤٨

٩-مستدرك ج ٢ ص ٥٣٢.

١٠-شافى ج ٢ ص ١٢٩.

١١-اطلاعات ٢٥ آذر ماه ١٣٥٠.

١٢-بحار ج ١٠٣ ص ٢٤٧

١٣-اطلاعات ٢٨ مهر ماه ١٣٤٨.

١٤-اطلاعات ٨ آذر ماه ١٣٥٠.

١٥-اطلاعات ١٧ اسفند ماه ١٣٤٨.

١٦-بحار ج ٧٥ ص ١٨٦.

اگر عصبانى شد سكوت كن

مرد در خارج منزل با صدها مشكل و گرفتارى مواجه ميشود،باافراد مختلف سر و كار پيدا ميكند،آنگاه با افكار پريشان و اعصاب خسته‏وارد منزل ميگردد،چنين شخصى اگر با كوچكترين حادثه ناگوارى‏برخورد كند عصبانى ميشود،در آن حال ممكن است از خود بيخود شده به‏زن و فرزندانش توهين كند.خانمى كه فهميده و با هوش باشد گرفتاريها ومشكلات شوهرش را در نظر مجسم نموده به حال زار او ترحم ميكند، دندان بر سر جگر گذاشته در مقابل عصبانيتها و داد و فريادهاى او سكوت‏ميكند.وقتى مرد عكس العملى نديد به زودى از عصبانيت مى‏افتد.و ازكردار خويش پشيمان ميشود.بلكه در صدد عذرخواهى و تلافى برميآيد.

ساعتى بعد كدورتها رفع شده زن و شوهر به حالت اول باز ميگردند.باهمان مهر و صفاى سابق بلكه زيادتر به زندگى ادامه ميدهند.

اما اگر خانم موقعيت‏حساس و خطرناك شوهرش را درك نكرد ودر مقابل عصبانيت او عكس العمل نشان داد،جوابش را داد،داد زد،جيغ‏كشيد،دشنام داد،نفرين كرد،در اين صورت آتش خشم مرد شعله‏ور ميگردد.

از خود بيخود شده درجه فحش و ناسزاگويى را بالا ميبرد.كم كم زن و مردمانند دو گرگ درنده به جان هم مى‏افتند.ممكن است در اثر يك حادثه‏جزئى طلاق و جدايى به ميان آيد،و كانون گرم خانوادگى از هم بپاشد،بسيارى از طلاقها در اثر همين حوادث كوچك بوجود آمده است،حتى‏ممكن است مرد در اثر شدت عصبانيت كه خودش يك نوع جنون است‏مانند كوه آتش‏فشان يك دفعه منفجر گردد و جنايت و قتل فجيعى به بارآورد.به داستان زير توجه فرماييد:

«مردى...خود و همسر و نادختريش را با گلوله كشت،زندگى اين‏زن و شوهر از همان آغاز زناشويى با اختلاف و تلخ كامى توام بود.هربامداد و شامگاه به علت عدم توافق و همآهنگى به مشاجره ميپرداختند.

شوهر كه خسته از سر كار به خانه آمده بود،اعصابش ناراحت‏بود.

مشاجره بينشان شروع شد.مرد همسرش را كتك زد.زن ميخواست‏به‏كلانترى برود كه مرد با گلوله،خود و او و نادختريش را كشت‏».(١)

آيا بهتر نيست‏خانم در اين موقع،موقعيت‏خطرناك و حساس‏شوهرش را در نظر بگيرد و چند دقيقه دندان بر سر جگر بگذارد وعكس العملى از خويش نشان ندهد؟و بدينوسيله از انحلال پيمان مقدس‏ازدواج و خطرات احتمالى و قتل و جنايت جلوگيرى كند؟

آيا سكوت چند دقيقه مشكل‏تر است‏يا تن دادن به اين همه نتائج وآثار تلخ؟!مبادا خيال كنيد ما ميخواهيم بدينوسيله از مرد دفاع كنيم و او رابى‏تقصير معرفى نماييم.نه هرگز چنين قصدى نداريم.البته مرد هم تقصيردارد.نبايد دق و دل ديگران را به سر خانواده بيگناهش خالى كند-دربخش آينده در اين باره بحث‏خواهد شد-بلكه منظور اين است:اكنون كه‏مرد نتوانسته اعصابش را كنترل كند و با جهت‏يا بى‏جهت عصبانى شده‏همسرش بايد با عقل و فراست موقعيت‏خطرناك او را درك كند و براى‏حفظ كانون مقدس زناشويى و جلوگيرى از خطرات احتمالى،فداكارى‏نموده دندان بر سر جگر بگذارد و سكوت اختيار كند.

معمولا خانمها چنين فكر ميكنند:اگر در مقابل خشم شوهرم‏سكوت كنم احترام و وقعيت‏خودم را از دست ميدهم و خوار و خفيف‏ميشوم.در صورتيكه قضيه كاملا بر عكس است.اگر مرد در حال عصبانيت‏همسرش را مورد توهين و دشنام قرار داد و از او عكس العملى نديد بعدا به‏طور حتم پشيمان خواهد شد.سكوت او را يك نوع فداكارى و ادب‏زندگى ميشمارد،و علاقه‏اش چند برابر خواهد شد.در حال عادى فكرميكند كه با اينكه به همسرم توهين كردم و ميتوانست پاسخ دهد ليكن‏بردبارى نمود و سكوت اختيار كرد معلوم ميشود زن فهميده و دانايى است،به من و زندگى علاقه‏مند است. در اينصورت يقينا از كردار خويش پشيمان خواهد شد.اگرهمسرش را مقصر بداند عفوش ميكند و اگر بيخود عصبانى شده درمحكمه وجدان محكوم ميگردد و عذرخواهى مينمايد.پس چنين زن‏فداكارى نه تنها كوچك نميشود بلكه شخصيت و بزرگى او براى شوهرش‏و ديگران باثبات خواهد رسيد.

پيغمبر اسلام فرمود:«هر زنيكه در مقابل بد اخلاقى‏هاى شوهرش‏بردبارى كند خدا ثواب آسيه دختر«مزاحم‏»را به وى عطا خواهد كرد»(٢)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«بهترين زنان شما زنى است‏كه هر گاه شوهرش را خشمناك ديد بگويد:در مقابل خواسته‏هاى تو تسليم‏هستم.تا از من راضى نشوى خواب به چشمم نخواهد رفت‏»(٣)

رسول خدا فرمود:«عفو و بخشش عزت و بزرگى صاحبش رازيادتر ميكند.عفو داشته باشيد تا خدا شما را عزيز گرداند»(٤)

سرگرميهاى مرد

بعضى از مردها دوست دارند در خانه اشتغالات و سرگرميهاى‏مخصوصى داشته باشند،يا انواع تمبرها را جمع‏آورى ميكنند.يا عكسهاى‏مختلف را جمع‏آورى ميكنند،يا نمونه خطها و امضاها را تهيه مينمايند،ياكتابهاى خطى و چاپى را جمع ميكنند،يا به پرورش حيوانات از قبيل مرغ‏و بلبل و قنارى ابراز علاقه ميكنند،يا به نقاشى و كارهاى هنرى مى‏پردازند،يا به گلكارى علاقه نشان ميدهند،يا به خواندن كتاب و مجلات‏مشغول ميشوند.

اين قبيل سرگرميها را ميتوان از بهترين تفريحات سالم شمرد.نه‏تنها ضررى ندارند بلكه منافعى هم در بر دارند.مرد را به خانه مانوس وعلاقه‏مند مى‏سازند،نگرانيهاى روحى و خستگيهاى اعصاب را برطرف‏ميسازند،بيكارى و فراغت غم و غصه توليد ميكند،و اشتغال به كار يكى‏از طرق معالجه بيماران روانى به شمار ميرود.كسانيكه هميشه مشغولياتى‏داشته باشند كمتر به ضعف اعصاب و بيماريهاى روانى مبتلا ميشوند،چون‏به خانه علاقه‏مند هستند و اشتغالات دائمى دارند از ولگردى در خيابانها وآلوده شدن به عادتهاى خطرناك و پا نهادن به مراكز فساد تا حدى‏مصونيت دارند.

بنابراين،خانمها بايد اين قبيل اشتغالات را محترم بشمارند،مردرا مورد تحقير و سرزنش قرار ندهند و كارهايش را احمقانه و بي فائده‏نشمارند،بلكه تشويقش كنند،و در موارد لازم با او همكارى نمايند.

خانه‏دارى

خانه محيط كوچكى بيش نيست ليكن نعمت‏بسيار گرانبهايى‏است.وقتى مرد از كارهاى روزانه و سر و صداهاى خارج خسته شد به‏خانه پناه ميبرد،وقتى از كشمكشها و تزاحمات و ناملايمات زندگى به تنگ‏آمد براى استراحت‏به خانه ميرود،حتى وقتى از گردش و تفريح هم خسته‏شد بدانجا پناه ميبرد،آرى خانه بهترين آسايشگاهى است كه انسان‏مى‏تواند بدون هيچ قيد و بندى در آنجا استراحت نمايد،جاى انس و مودت،صفا و صميميت،آرامش و استراحت است،پرورشگاه مردان وزنان با فضيلت است.كارخانه شخصيت‏سازى و كلاس تعليم و تربيت‏كودكان است،اجتماع كوچكى است كه اجتماع بزرگ انسانها را به وجودمى‏آورد،ترقى و تنزل و صلاح و فساد اجتماع بزرگ مربوط به همين‏اجتماع كوچك است،اجتماع كوچك خانوادگى با اينكه جزء اجتماع‏بزرگ محسوب ميشود.در عين حال،از يك نوع استقلال داخلى‏برخوردار است،بدين جهت اصلاح اجتماع را بايد از اصلاح خانواده‏هاشروع كرد.

اداره اين پايگاه حساس زندگى و كلاس تعليم و تربيت اجتماعى به‏عهده بانوان است.يعنى ترقى و تنزل و صلاح و فساد اجتماع در اختياربانوان و به اراده آنهاست،بنابراين،خانه‏دارى شغل بسيار آبرومند وپر افتخارى است.

كسانيكه محيط خانه را كوچك مى‏شمارند و از شغل شريف‏خانه‏دارى عار دارند به حقيقت معناى خانه‏دارى و ارزش آن پى نبرده‏اند.

يك خانم خانه‏دار بايد افتخار كند كه در يك چنين پست‏حساسى‏قرار گرفته براى پيشرفت و ترقى ملت فداكارى ميكند.

خانمهاى تحصيل كرده نيز در اين ميان مسؤوليت‏بيشترى دارند،بايد براى ديگران سرمشق زندگى باشند و عملا به آنها درس خانه‏دارى وشوهردارى بياموزند،بايد عملا اثبات كنند كه با سواد بودن نه تنها به‏خانه‏دارى و شوهردارى لطمه نمى‏زند بلكه راه و رسم زندگى را به آنها يادميدهد.

يك خانم تحصيل كرده بايد زندگى را با بهترين وجه اداره كند و به شغل شريف خانه‏دارى افتخار نمايد و بدين وسيله لياقت و برترى‏خانمهاى تحصيل كرده را اثبات كند،نه آنكه به عذر با سواد بودن دست‏به‏سياه و سفيد نگذارد و بدينوسيله بانوان با سواد را بدنام گرداند، درس‏خواندن براى بيكار گشتن و زير بار مسؤوليت نرفتن نيست‏بلكه براى‏كدبانو شدن و درس زندگى آموختن است.به داستان زير توجه فرماييد:

«مردى كه با دختر ديپلمه‏اى ازدواج نموده بود در دادگاه گفت:

همسرم در خانه دست‏به سياه و سفيد نميگذارد و هر بار كه به او اعتراض‏ميكنم ميگويد: ظرفشويى و رختشوئى و بچه‏دارى كار يك زن ديپلمه‏نيست.اگر از رفتار من ناراحت هستى طلاقم بده و با يك كلفت ازدواج‏كن.گفت:پريشب عده‏اى از آشنايان و اقوام همسر ديپلمه‏ام را به شام‏دعوت نمودم.موقع شام سفره را پهن كردم و ديپلم قاب گرفته همسرم را درسفره نهادم و گفتم:ببخشيد شام ناقابلى است كه خانم حقير هر شب به خوردبنده ميدهد.صلاح ديدم از شما هم بدينوسيله پذيرايى كنم(٥) ».

به هر حال،خانه‏دارى و كدبانوگرى شغل شريف و آبرومندى است‏كه مراتب لياقت و هنرنمايى بانوان را به اثبات ميرساند.بد نيست در اين‏باره قضاوت خود بانوان تحصيل كرده را بشنويد:

خانم...عقيده داشت:كدبانوى واقعى زنى است كه سازگار باشد واز نظر مادى اهل افراط و تفريط نباشد.يك زن كدبانو موقعى مى‏تواندبگويد كه داراى صفت‏خاص يك كدبانو است كه از وضع درآمد شوهر ووضع خانوادگى خود اطلاع كامل داشته باشد.به نظر من يك زن ادارى هم‏ميتواند كدبانوى خوبى باشد».

خانم فريده نوروز شميرانى ليسانسيه ميگفت:كدبانو بايد علاوه براينكه به امور خانه وارد باشد همراه خوبى براى همسرش،مادر خوبى‏براى فرزندانش و مهماندار خوبى براى خانه‏اش باشد.

خانم دكتر محترم فصيحى پزشك اطفال ميگفت:به نظر من‏كدبانوى واقعى كسى است كه كار ادارى نداشته باشد.زيرا در كشور ماسرويسهاى ادارى از نظر وضع غذا و كمبود مهد كودك و غيره نمى‏تواندنياز كارمندان را برآورده سازد.يك مادر كارمند نگران اينست كه غذاى‏شوهرش دير شده يا كودكش تنها مانده است.

خانم صغرى يكتا ناظمه فنى دانشكده پزشكى ميگفت:زن كدبانو بابودجه كم ميتواند خانه‏اى تميز و آراسته داشته باشد.با شوهرش در غم وشادى شريك باشد.از حال روحى و اجتماعى شوهرش غافل نباشد.

خانم ايران نعيمى ميگفت:كدبانو زنى است كه از تفريحات‏غير ضرورى بكاهد و هدفش بهتر كردن وضع خانه باشد و از تنظيم بودجه‏خانوادگى اطلاع داشته باشد.(٦)

نظافت

يكى از وظائف مهم خانه‏دارى تميز كردن منزل و اسباب و لوازم‏زندگى است.نظافت‏به بهداشت و حفظ سلامتى اهل خانه كمك ميكند وجلو بسيارى از بيماريها را ميگيرد.زندگى كردن در خانه تميز مسرت‏بخش‏و دل‏پذير است،مرد را به سوى منزل متمايل ميسازد،اسباب آبرو وسربلندى خانواده است،بدين جهت رسول خدا فرمود:«دين بر نظافت پايه‏گذارى شده است.»(٧)

باز هم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«اسلام نظيف است،شما هم در پاكيزگى كوشش كنيد،زيرا فقط پاكيزگان داخل بهشت‏ميشوند.(٨)»

خانه را هميشه تميز نگهداريد،روزى يك مرتبه جارو و گردگيرى‏كنيد،در طول شبانه‏روز اگر جايى كثيف شد فورا تميزش كنيد و نظافت‏آنرا براى موقع معين جارو كردن نگذاريد،در و ديوار و سقف اتاقها راگردگيرى كنيد،تار عنكبوتها را بگيريد،ميز و مبل و صندلى و ساير اثاث‏خانه را گردگيرى كنيد،شيشه‏هاى در و پنجره را تميز كنيد،زباله وخاكروبه‏ها را در ظرف سرپوشيده‏اى بريزيد و از حدود اتاقها و آشپزخانه‏دور گردانيد مبادا غذاهاى شما را آلوده گرداند،زود به زود آنرا خالى كنيدمبادا متعفن گردد و توليد ميكروب كند،كثافت و خاكروبه‏ها را در كوچه ودرب خانه نريزيد زيرا به بهداشت عمومى لطمه ميزند به علاوه توليدميكروب مى‏كند و چه بسا به وسيله باد و مگس بشما منتقل شود و سلامت‏خودتان را در معرض خطر قرار دهد،تا ميتوانيد نگذاريد بچه‏ها در باغچه‏يا كنار حياط بول كنند و اگر از جهت ناچارى آنها را در گوشه‏اى از حياط مى‏نشانيد فورا آنجا را تميز و با آب بشوييد تا بد بو و محل نشو و نماى‏ميكربها نگردد،به طور كلى سعى كنيد هيچ نقطه‏اى از منزل شما محل‏كثافت و توليد ميكرب واقع نشود.

ظرفهاى كثيف و چرب را روى هم نريزيد بلكه هر چه زودتر آنها را بشوييد،زيرا اگر نشسته روى هم بماند ممكن است توليد ميكرب كنند وسلامت‏شما را به خطر بيندازند،ظرفها را با آب تميز دست نخورده بشوييدو اگر با آب راكد يا حوض مى‏شوييد بعدا آب پاكيزه روى آنها بريزيد زيراممكن است آب حوض در اثر ماندن آلوده شده باشد و به سلامت‏شما لطمه‏بزند، بعد از شستن در جاى محفوظى بگذاريد يا پارچه تميزى روى آنهابيندازيد،لباسهاى كثيف مخصوصا كهنه بچه‏ها را از حدود اتاقها وآشپزخانه دور كنيد و در جاى محفوظى نگهداريد تا مگسها كه حامل انواع‏ميكرب هستند در آنجا اجتماع نكنند،و زود به زود آنها را بشوييد.

لباسهاى خودتان و فرزندانتان هميشه نظيف و پاكيزه باشدمخصوصا لباسهاى زيرپوش كه هميشه با بدن تماس دارند.

گوشت و حبوبات و ساير پختنيها را قبل از طبخ خوب بشوييد،مخصوصا سبزيجات را چندين مرتبه با دقت‏بشوييد،زيرا ممكن است‏به‏ميكروب و تخم انگل آلوده باشد و به لامت‏شما لطمه بزند.

ميوه‏ها را قبل از خوردن تميز بشوييد چون اكثر آنها سمپاشى‏ميشوند و امكان دارد سموم آنها به شما سرايت كند،ممكن است اثر فورى‏نداشته باشند ليكن بدون شك بى‏تاثير هم نخواهند بود.

قبل از غذا خوردن دستهاى خودتان و اطفالتان را تميز بشوييد،اگر با قاشق و چنگال هم غذا ميخوريد،باز هم بهتر است دستتان رابشوييد،مبادا آلوده باشد و به سلامت‏شما لطمه بزند،بعد از صرف غذادست و دهانتان را بشوييد،دندان‏ها را خلال كنيد زيرا ممكن است اجزاءغذا گوشه و كنار دهان و لابلاى دندانها بماند و توليد ميكرب نمايد.

اگر بتوانيد بعد از صرف هر غذا دندانها را مسواك كنيد بسيار خوب است ليكن اگر برايتان ميسر نيست اقلا شبها قبل از خواب مسواك‏را از دست ندهيد.بدينوسيله هم دندانهايتان را از خطر پوسيدگى و فسادنجات ميدهيد هم به سلامتى خودتان كمك شايانى مينماييد.

ناخنهايتان را اقلا هفته‏اى يكبار كوتاه كنيد،زيرا وقتى ناخن بلندشد محل نشو و نماى ميكربها ميشود و سلامتى شما را جدا در معرض خطرقرار ميدهد،اگر بتوانيد يك روز در ميان براى شستشو به حمام برويدبسيار مهم است ليكن اگر نمى‏توانيد اقلا هفته‏اى يكبار را ترك نكنيد.

موهاى زير بغل و ساير مواضع را به وسيله دارو و يا تراشيدن‏برطرف سازيد زيرا ممكن است انواع ميكروبها در آنجا توليد و تكثيرنمايند و به سلامتى شما لطمه بزنند.

خوردنيها را در دسترس مگسها قرار ندهيد زيرا ممكن است آنهارا آلوده سازند.

شارع مقدس اسلام درباره نظافت‏سفارشهاى زيادى نموده كه به‏پاره‏اى از آنها از باب نمونه اشاره ميشود:

امام صادقعليه‌السلام فرمود:«خدا زيبا بودن و زينت كردن رادوست دارد.و تظاهر به ندارى و فقر را مكروه دارد.دوست دارد آثارنعمتهايش را بر بنده‏اش ببيند.لباسش نظيف و پاكيزه باشد،بوى خوش‏استعمال كند.خانه‏اش را زينت نمايد.خانه و اطرافش را جاروب كند.قبل‏از غروب چراغ را روشن كند.زيرا اين عمل فقر را از خانه دور ميكند وروزى را زياد ميگرداند(٩) ».

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«آدم كثيف بد بنده‏اى است‏»(١٠)

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:«تارهاى عنكبوت را ازخانه‏هايتان بگيريد زيرا ترك كردن آنها باعث ندارى ميشود»(١١)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«خاكروبه‏ها را شب در خانه‏نگذاريد بماند زيرا جايگاه شيطان ميشود»(١٢)

پيغمبر اسلام فرمود:«خاكروبه‏ها را پشت درب منزل نريزيد زيراجايگاه شيطان ميشود»(١٣)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«لباس انسان بايد هميشه‏پاكيزه و تميز باشد»(١٤)

پيغمبر اكرم فرمود:«دستمال چرب را در خانه نيندازيد زيرا جايگاه‏شيطان ميشود»(١٥).

حضرت صادقعليه‌السلام فرمود:«شستن ظرفها و تميز كردن‏اطراف خانه روزى را زياد ميكند»(١٦)

حضرت صادقعليه‌السلام فرمود:«ظرفها را بدون روپوش‏نگذاريد زيرا شيطان آب دهن در آنها انداخته از آنها استفاده ميكند»(١٧)

حضرت صادقعليه‌السلام فرمود:«ميوه‏ها داراى سمومى هستند.

آنها را خوب بشوييد آنگاه ميل كنيد»(١٨)

حضرت كاظمعليه‌السلام فرمود:«يك روز در ميان،به حمام رفتن‏انسان را فربه ميكند»(١٩)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:«اگر بر امتم دشوار نميشدواجب ميكردم در موقع هر وضويى مسواك كنند»(٢٠).

حضرت صادقعليه‌السلام فرمود:«ناخن گرفتن در روز جمعه ازبيمارى جذام و جنون و پيسى و كورى جلوگيرى ميكند»(٢١)

روايت‏شده كه:«زير ناخنها خوابگاه شيطان است‏».

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:«شستن دستها قبل از غذا و بعد ازآن عمر را زياد ميگرداند و از چركين شدن لباسها مانع ميشود و چشم رانورانى ميگرداند»(٢٢).

-------------------------------------------

١-اطلاعات ١٧ تير ماه ١٣٤٩.

٢-بحار ج ١٠٣ ص ٢٤٧.

٣-بحار ج ١٠٣ ص ٢٣٩.

٤-بحار ج ٧١ ص ٤١٩

٥-اطلاعات ٣ آذر ماه ١٣٥٠.

٦-اطلاعات ٢٨ فروردين ماه ١٣٥١

٧-محجة البيضاء ج ١ ص ١٦٦

٨ - مجمع الزوائد ج ٥ ص ١٣٢

٩-بحار ج ٧٩ ص ٣٠٠

١٠-بحار ج ٧٦ ص ١٧٥

١١-شافى ج ١ ص ٢٠٨

١٢-بحار ج ٧٦ ص ١٧٥

١٣-بحار ج ٧٦ ص ١٧٧

١٤-شافى ج ١ ص ٢٠٨

١٥-شافى ج ١ ص ٢١٥

١٦-بحار ج ٧٦ ص ١٧٦

١٧-بحار ج ٧٦ ص ١٧٦

١٨-شافى ج ٢ ص ١٢٤

١٩-شافى ج ١ ص ٢٠٩

٢٠-شافى ج ١ ص ٢١٠

٢١-شافى ج ١ ص ٢١١

٢٢-شافى ج ٢ ص ١٢٣